این مقاله ای هستش درباره یکی از ویژگی های متمایز کننده مرد عنکبوتی که خیلی وقته میخواستم براتون بنویسم ...

مقدمه: شوخ طبعی از ویژگی های بینظیر مرد عنكبوتی است. البته شاید گاهی به خاطر جدیت داستان یا وخامت اوضاع كمتر شوخی كند اما در كل شوخی كردن و سر به سر گذاشتن دشمنان نوعی استراتژی برای اوست چون با این كار حریف را عصبانی كرده و باعث میشود دچار خطا شوند. كارشناسان شوخ طبعی مرد عنكبوتی را با «باگزبانی» (شخصیت معروف كارتونی) مقایسه میكنند. چون به اعتقاد آنها باگزبانی هم با اتكا به همین حربه توانسته از پس رقبای بسیار بزرگ و نیرومند تر از خودش بربیاید. دلیل دیگر برای شوخ طبعی مرد عنكبوتی را باید در شخصیت خجالتی پیتر پاركر جستجو كرد. در حقیقت، دستیابی به قدرت های فوق بشری فرصتی را برای پیتر مهیا كرد تا با زدن ماسك به صورت شخصیتی جدید پیدا و اعتماد به نفس كسب كند. همین باعث شد تا در قالب مرد عنكبوتی شوخی كند (در كل از نظر روانشناسان آدم هایی میتوانند در جوك گفتن و شوخی كردن موفق باشند كه اعتماد به نفس بالایی دارند). در این مقاله میخواهیم به 20 شوخی برتر مرد عنکبوتی در دنیای کمیک بپردازیم ... مقالات زیر را هم بخوانید:

ضایع ترین / خجالت آورترین لحظات تاریخ مردعنکبوتی در دنیای کمیک

10 اشتباه بزرگی که مردعنکبوتی تا به حال مرتکب شده است

10 شوخی برتر مرد عنکبوتی در دنیای سینما

20- "جیمسون از من متنفره چون سیاه پوستم!"

شماره 4 از کمیک بوک های شی هالک از داستان های برتر اوست در آن میبینیم كه وكیل اسپایدرمن میشه تا اینكه بتونه علیه «جونا جیمسون» به خاطر سالها حمله بیرحمانه و غیرمنصفانه به او در نشریه "دیلی بیوگل" در دادگاه شكایت كنه! داستانی بسیار بامزه و خنده دار كه البته طراحی های فوق العاده ای هم داره. دن اسلات از اون موقع نشان داد که آشنایی خوبی با دنیای اسپایدرمن داره که بعدا در run طولانی خودش که نزدیک به یک دهه در سری "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" به طول انجامید از آن بهره گرفت. در هر حال، در میان صفحات این کمیک این یکی خودنمایی میکنه. چون حاضرجوابی مرد عنکبوتی رو نشون میده و اینکه حتی در موقعیت های جدی هم دست از شوخی برنمیداره. قاضی از مرد عنکبوتی در دادگاه میپرسه که به نظرش چرا جیمسون ازش متنفره؟ او هم جواب میده: "والا خودمم خیلی به این موضوع فکر کردم و در نهایت به این نتیجه رسیدم که او از من بدش میاد چون سیاه پوستم!" . این جمله باعث میشه جیمسون در میان وکلای خودش سراسیمه بشه و بگه که این تهمته و خیلی از دوستان نزدیکش سیاه پوستن! اینجاست که اسپایدرمن میگه "بابا شوخی کردم" و کل حضار در دادگاه میزنن زیر خنده!

19- "الانم تارم چسبیده به باسنم و کنده نمیشه! الان یه ساعته که منتظرم تارم کنده بشه چون جیش دارم"!

وقتی دکتر اختاپوس وارد جسم و ذهن پیتر پارکر شد و خودش را مرد عنکبوتی برتر نامید خیلی به زندگیش گند زد. البته او به عنوان یک دانشمند بزرگ خدماتی هم به اسپایدرمن انجام داد و یک سری از تجهیزاتش رو ارتقا داد. مثلا کاری کرد تا تارهای عنکبوتی پیتر مدت بیشتری دوام پیدا کنند (در حالی که قبلا 1 ساعته از بین میرفتن). این مساله یک لحظه بسیار جالب و بامزه را پدید آورد. در شماره 1 از سری اول کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" که از سال 2014 منتشر شد (اینجا ترجمه شده)، پیتر پارکر را دیدیم که به جسم خودش برگشته بود و در نبردی لباسش رو از دست داد و برای اینکه آبروش نره از تارهای عنکبوتیش استفاده کرد تا برای خودش شورت درست کنه. ولی مساله این بود که خبر نداشت دیگه به راحتی از باسنش کنده نمیشه! در شماره بعدی گروه اونجرز از مرد عنکبوتی بابت رفتار عجیب اخیرش سئوال کردن و او هم گفت: "خبر نداشتم دکتر اختاپوس فرمول ساخت تار عنکبوتی ام رو عوض کرده. بنابراین الانم تارم چسبیده به باسنم و کنده نمیشه! الان یه ساعته که منتظرم تارم کنده بشه چون جیش دارم"!!!

18- خودش یادش رفته خط تیره بذاره!

مرد عنکبوتی براش خیلی مهمه اسمش رو درست بنویسن. یعنی همیشه به بقیه تذکر میده که بین کلمه Spider   و Man ، خط تیره (-) بگذارند. مثلا یک بار در اینجا از الکترو تشکر کرد که اسمش رو به صورت Spider-Man به زبون آورده . یعنی اون خط تیره رو وسط کلمات گذاشته ( البته معلوم نیست شما به صورت شفاهی چطور این نکته رو نشون میدی؟!). در هر حال در کمیک های "مرد عنکبوتی و ایکس من" که اینجا ترجمه شده شاهد بودیم که پیتر پارکر به عنوان معلم جدید جهش یافته ها مشغول به کار میشه و خودش رو به شاگردا معرفی میکنه ولی یک شوخی بصری اینجا مطرح میشه و اونم روی تخته سیاهه که اسمش رو نوشته و یادش رفته اون خط تیره رو بذاره!!!

17- "من بتمنم!"

اسپایدرمن بارها با بتمن و سوپرمن شوخی کرده (این مقاله را بخوانید) و در این مقاله هم قراره با چند نمونه دیگه آشنا بشید. در این شوخی هم که مربوط میشه به شماره 11 از کمیک "فراری ها" (Runaways) میبینیم که او در مواجهه با دو تن از اعضای این گروه جمله "من بتمنم" رو به زبون میاره که شوخی هستش با جمله معروف این شخصیت در فیلم معروف "بتمن" که تیم برتون سال 1989 ساخت (اینجا رو میگم).

16- "وای خدایا شُکرت!"

خب ما همه میدونیم که پیتر پارکر هرگز آدم مایه داری نبوده و اکثر اوقات در زندگی با مشکلات مالی دست و پنجه نرم کرده. این خصوصیت او یک بار به شکل خیلی بامزه ای به تصویر کشیده شد! در واقع در شماره 2 از سری جدید کمیک بوک های Avengers که انتشار آن از سال 2012 آغاز شد، تونی استارک سعی کرد سه تن از ابرقهرمانان مارول به نام های فالکون ، ولورین و البته مرد عنکبوتی رو به عضویت این تیم دربیاورد و سپس در چند پانل بامزه دیدیم که او نزد آنها رفته و سعی میکند هر کدام را به شکل خاصی مجاب کند که به تیم ملحق شود. مثلا به ولورین میگوید که قراره کلی آبجو مجانی به اعضای گروه بدن (!) و او هم با کله قبول میکنه! وقتی هم سراغ پیتر میره بهش میگه: "ما پول داریم" (یعنی قراره به اعضای گروه حقوق بدیم). و پیتر هم میگه: "وای خدایا شکرت!". مدلی که او سرش رو گذاشته روی سینه مرد آهنی خیلی بامزه است و انگار یکی از آرزوهای دیرینه اش برآورده شده!

15- "من الان زیر این ماسک یه اَخم خفن دارم"!

اسپایدرمن معمولا وقتی تو موقعیت های جدی که قرار میگیره و سعی میکنه خودش رو جدی و خفن نشون بده لحظات بامزه ای خلق میشه. مثلا در شماره 61 از کمیک New Avengers که به داستان Siege ربط داشت و در آن نورمن آزبورن که به ریاست شیلد دست پیدا کرده بود سعی کرد به آزگارد (زادگاه ثور) حمله کنه و ... در این شماره اسپایدرمن و زن عنکبوتی (جسیکا درو) ماموریت پیدا میکنند که تا جلوی درب دفتر آزبورن کشیک بدن. اینجاست که شوخی های بامزه ای در دیالوگ بین اونا شکل میگیره. جسیکا از اسپایدرمن میخواد جدیت بیشتری از خودش نشون بده. او هم میگه: "اجازه نده خوش اخلاقیم گولت بزنه. من الان زیر این ماسک یه اخم خفن دارم"! و شوخی های این شماره به همین یکی ختم نمیشه. چون ناگهان صدایی میاد و اسپایدرمن به جسیکا میگه: "چیه؟ تو هم مثل این بچه ها دستگاه MP3 داری"؟ اونم میگه: "نه دستگاه شناسایی کننده اسکرال هاست! خواستم ببینم تو واقعی هستی یا یه بیگانه چون با این چرت و پرت هایی که میگی یا یه اسکرالی یا عجیب ترین مردی که تا به حال دیده ام"!!!

14- "الان دیگه واقعا تموم شد!"

سری کمیک بوک های "مرد عنکبوتی نهایی" که توسط برایان مایکل بندیس خلق شدند لحظات بامزه و شوخی های دست اول کم نداشتند. به طور مثال در شماره 43 از سری اول شاهد هستیم که مرد عنکبوتی با یک جهش یافته درگیر و سپس با برخی از اعضای ایکس من به نام های جین گری و کیتی پراید روبرو میشه. جین گری سعی میکنه با مرد عنکبوتی مکالمه ای تله پاتیک برقرار کنه و میدونید که جین گری میتونه ذهن دیگران رو بخونه و اینکارو میکنه . او سپس از اسپایدرمن تشکر میکنه چون هر وقت ذهن پسرها رو میخونه میفهمه دارن تو ذهنشون اونو به صورت لُخت تصور میکنن!! ولی اسپایدرمن اولین پسریه که این کارو نکرده. اما همین حرف باعث میشه پیتر ایده بگیره و شروع کنه به تصویر کردن جین گری تو ذهن خودش در حالت لخت! و بعد در چند پانل شاهد هستیم که پیتر همچنان داره به این کار ادامه میده و جین میگه : "تموم نشد؟"! اونم بعد از چند ثانیه میگه "چرا تموم شد!" ولی همچنان داره تو ذهنش به این کار ادامه میده که جین گری بدجوری بهش چشم غره میره میکنه و اونم میگه "الان دیگه به خدا واقعا تموم شد"!!!

واکنش و میمیک صورت جین گری هم در نوع خودش جالبه. او اول به نظر ناراحت میاد، بعد عصبانی و خشمگین و در نهایت گیج و متحیر از اینکه چرا این پسره بیخیال نمیشه!

13- "اصلا حال و حوصله ندارم کسی رو به فرزندی قبول کنم"!

همانطور که گفته شد مرد عنکبوتی چندین بار تو عالم کمیک با سوپرمن شوخی کرده. در شماره 627 از مرد عنکبوتی شگفت انگیز که در آن جاگرنات حضور داره و توسط «راجر استرن» نوشته شده که داستان "هیچ چیز نمیتواند جلوی جاگرنات را بگیرد" او یکی از بهترین داستان های مرد عنکبوتیه (اینجا ترجمه شده). در ابتدای داستان شاهد هستیم که جاگرنات مورد حمله نیروی قدرتمندی قرار گرفته مثل یک شهاب سنگ یا سفینه فضایی در پارک مرکزی نیویورک سقوط میکنه. مرد عنکبوتی در حالی که داره به سمتش میره با خودش میگه: "امیدوارم یه نوزاد نباشه که از سیاره محکوم به نابودی خودش با یه موشک فرستاده باشنش به کره زمین! اصلا حال و حوصله ندارم کسی رو به فرزندی قبول کنم"! خب معلومه که داره به سوپرمن و اُریجین او اشاره میکنه!

12- "دارم عنکبوتام رو احضار میکنم"!

سری کمیک بوک های  Marvel Adventures Spider-Manچاپ شدند تا برای مخاطبین کم سن و سال مناسب باشند ولی داستان هاشون اغلب اونقدر خوب و جالب بودند که هواداران قدیمی مرد عنکبوتی هم ازشون خوششون میومد. چون داستان های fun ای داشت و گاهی اوقات شوخی ها اونقدر خوب بودند که  انگار «جاس ویدون» اونا رو نوشته بود! مثلا این یکی که مربوط میشه به شماره 57 و در آن دزد تازه کاری رو میبینیم که به بانک دستبرد زده و مشخصه که مرد عنکبوتی رو هم نمیشناسه چون یه نفر رو گروگان گرفته و اسپایدرمن برای اینکه بترسونتش میگه: "من مرد عنکبوتی ام و تو داری منو کفری میکنی و منم دارم عنکبوت هام رو احضار میکنم تا بیفتن به جونت. صدها عنکبوت. هزاران عنکبوت. چون مرد عنکبوتی ام"! بیچاره یارو جفت میکنه و تسلیم میشه! کلا اسپایدرمن هر وقت سعی میکنه جدی و خفن باشه خیلی بامزه میشه چون اصلا بهش نمیاد (من اون صحنه ای که تو فیلم "بازگشت به خانه" صداش رو کلفت کرده بود بود و میخواست از «آرون دیویس» تو پارکینگ ماشین بازجویی کنه خیلی دوست دارم!).

11- "خب حالا چیکار کنیم؟ یه تار دور سرت میپیچم و بعدشم میریم هالک سواری ... یا اینکه وانمود میکنیم با هم رفیقیم؟"!

در شماره 1 از کمیک "مرد عنکبوتی انتقام جو" که مربوط میشه به بخش نخست از کمیک مشترک مرد عنکبوتی و هالک قرمز (که اینجا ترجمه شده)، شاهد هستیم که اسپایدرمن با اونجرز مشغول مبارزه با افراد گروه تروریستی A.I.M و ربات های عظیم الجثه است و وقتی نبرد تموم میشه اسپایدرمن متوجه میشه باید تنهایی برگرده به شهر خودش (یعنی به نیویورک). وسیله نقلیه ای هم نیست که او را با خودش ببره. لذا آیرون من پیشنهاد میده با هالک قرمز بره. اونم قبول میکنه به شرط اینکه اسپایدرمن وسط راه زیادی چرت و پرت نگه ببرتش. اسپایدرمن به هالک قرمز میگه: "خب حالا چیکار کنیم؟ یه تار دور سرت میپیچم و بعدشم میریم هالک سواری ... یا اینکه وانمود میکنیم با هم رفیقیم؟"! هالک قرمز هم با شنیدن این جمله فوراً شاکی میشه و دستشو میگیره و میپره تو آسمون!

10- "میبینم که تجدید فراش کردی!"

فرانک کسل ملقب به پانیشر از اون شخصیت های جدی و خفنی هستش که با هیچ کس شوخی نداره. اما اسپایدرمن با او هم شوخی کرده و اونم چه شوخی خطرناکی! چون وقتی دید که او یک دستیار خانم برای  خودش دست و پا کرده و بهش متلک انداخت: " بَه بَه ... میبینم که تجدید فراش کردی!" (یعنی دوباره زن گرفتی)".  و خوب میدونید که فرانک چقدر روی همسر مرحومش حساسه!

9-  "برای متوقف ساختن تهدیدی با چنین عظمت نیاز به یک تکنیک خاص و پیچیده در مبارزه با جنایت است"!

مرد نردبانی یا «استیلت من» (Stilt-Man) همیشه یکی از ویلن های مسخره مارول بوده. این شخصیت علیرغم اینکه از دشمنان دردویل به شمار میاد ولی در کمیک های مرد عنکبوتی هم دیده شده. در شماره 21 از سری Marvel Adventures Spider-Man دیدیم که او به بانک دستبرد زده. اسپایدرمن هم تعقیبش میکنه و یک بابایی تو خیابون بهش میگه که چطور قراره متوقفش کنه. اسپایدرمن هم برای اینکه سر به سرش بذاره میگه: "برای متوقف ساختن تهدیدی با چنین عظمت نیاز به یک تکنیک خاص و پیچیده در مبارزه با جنایت است"! بعدشم میره و یه تق میزنه به پای مرد نردبانی و اونم تعادلش برهم میخوره و سقوط میکنه روی زمین! اون یارو دوباره به اسپایدی میگه: "سرکار بودم، نه؟"! اسپایدی هم میگه آره!

8- "اونقدر چاقی که وقتی میری روی ترازو میگه: چه خبرتونه؟ یکی یکی ...!"

در شماره 12 از سری اول کمیک های "مرد عنکبوتی نهایی" شاهد هستیم که مرد عنکبوتی پس از اینکه افراد کینگ پین رو از سر راه خودش برمیداره (الکترو و مجریان جنایت) به خود کینگ پین میرسه. ما آماده یک نبرد خفن هستیم. که ناگهان اسپایدرمن از داخل کوله پشتی خودش قلم و دفتر درمیاره و به کینگ پین میگه: "اینا چیزای مهمی هستن که میخواستم بهت بگم  و چون میترسیدم یادم بره یادداشتشون کردم". ما خیال میکنیم میخواد یه چیز واقعا مهم بهش بگه ولی شروع میکنه به گفتن انواع و اقسام جوک درباره چاقی بدنش! مثلا: "اونقدر چاقی که وقتی میری روی ترازو میگه: چه خبرتونه؟ یکی یکی ..."! یا "اونقدر چاقی که مجبورن از بالای هلی کوپتر ازت عکسِ پرسنلی بگیرن!" (چون تو قاب عکس جا نمیشی!) و ... شما میتونید این داستان را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید.

7- "حامله هم هستم!"

سری کمیک بوکی "مرد عنکبوتی/هیومن تورچ" قطعا یکی از بهترین های تاریخ اسپایدرمنه. یك سری 5 قسمتی بسیار جذاب و نوستالژيك برای كسانی كه خودشان را هوادار قدیمی مرد عنكبوتی میدانند. ما شاهد این هستیم كه «دن اسلات» به بهترین شكل ممكن به رابطه و رفاقت عمیق بین پیتر و هیومن تورچ (جانی استورم) در طی 5 دوره زمانی مختلف میپردازه. ولی جالب اینه كه در طول این مسیر موفق میشه قصه های اُریجینال زیبا و مرتبط با هم نیز خلق كنه و حتی اشارات و ارجاعات جالبی به تاریخچه غنی مرد عنكبوتی و مارول داشته باشه. درباره این كمیك هر چه قدر تعریف و تمجید كنیم بازهم كم است. (ميتونيد اين كميك را اينجا با ترجمه فارسي دانلود كنيد). اسلات شوخ طبعی خیلی خوبی هم داره  که در این سری به نحو احسن ازش استفاده میکنه و کاملا با حال و هوای داستان مطابقت داره. این موضوع در شماره 3 کاملا خودش رو بروز میده. داستان مربوط میشه به دهه 70 میلادی  و زمانی که اسپایدرمن برای مدت کوتاهی صاحب اسپایدر موبیل شده بود. اسپایدرمن موقع رانندگی به جانی میگه که گواهینامه نداره! بعد به جای اینکه آرومش کنه میگه: "به جرم قتل هم تحت تعقیب هستم"! جانی میپرسه "چیز دیگه ای هم هست که بهم نگفته باشی؟" او هم میگه : "حامله هم هستم"!!! واکنش جانی؟ "خفه شو"!

6- "باید به سبک تارزان عمل کنم"!

شماره 267 از کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" که به دست استاد «پیتر دیوید» نوشته شده است قطعا بامزه ترین داستانی هستش که تا به حال از روی مرد عنکبوتی نوشته شده است (اینجا براتون ترجمه شده). در مقاله بهترین داستان های مرد عنکبوتی درباره این داستان اینچنین میخوانیم:

"داستانی ساده و تك قسمتی كه از منظری منحصر به فرد به زندگی اسپایدرمن می‌نگرد و حاوی لحظات مفرح و شوخی‌های بامزه‌ای است. به طور مثال، از آنجائیكه ساختمان‌های مرتفع در دسترس اسپایدرمن قرار ندارد تا با استفاده از آنها بتواند در سطح شهر تاب بخورد و از نقطه‌ایبه نقطه دیگر برود، مجبور می‌شود سوار اتوبوس شود! این داستان گواهی بر این مدعاست كه ماجراهای اسپایدرمن می‌توانند بسیار مفرح و fun باشند".

این داستان اونقدر لحظات باحال داره که آدم نمیدونه باید به کدومشون اشاره کنه! ولی در همون اوایل که مرد عنکبوتی به حومه شهر رفته متوجه حقیقت تلخی میشه و اونم اینه که ساختمون های بلند موجود نیست و نمیتونه مثل نیویورک وسط آسمان خراش ها تار بزنه و تاب خوره. پس میگه: "باید به سبک تارزان عمل کنم"! و میپره روی یه درخت که لباسش لای شاخه ها گیر میکنه  اون درخت هم میشکنه و تالاپی میخوره زمین! این وسط یه بچه هم هست که میگه : "عمو جون میخوای سه چرخه م رو بهت قرض بدم؟!".

5- "آم ... جی. جونا جیمسون هستم ساکن خیابان ریورساید، پلاک 745. از  8 شب به بعد منزل هستم"!

این یکی رو راستش رو بخواهید یادم نمیاد مربوط به کدوم شماره از کدوم سری از کمیک های اسپایدرمن میشه. ولی در هر حال اسپایدرمن داشت با یک هیولای بیگانه خفن مبارزه میکرد که طرف بهش میگه: "نامت چیست ای موجود زمینی که به دست من کشته خواهی شد؟". اسپایدرمن هم میگه: "آم... جی جونا جیمسون هستم"!!! تازه آدرس خونه جیمسون رو هم بهش میده و میگه معمولا از 8 شب به بعد منزله!!!

(همین الان دوست فرهیخته ام، احمد فقیه، بهم اطلاع داد که این شوخی مربوط به شماره 10 از سری کمیک بوکی Captain Marvel سال 2002 میشه. اسم این بیگانه فضایی هم، Caffrey هستش!)

4- "اونقدر خندیدم که از سوراخ دماغم تار عنکبوت زد بیرون"!

«پیتر پتروسکی» (Peter Petruski) ابرشروری است که بیشتر در کمیک های «هیومن تورچ» آفتابی میشد. اولش لقبش بود Paste-Pot Pete که  خیلی ضایع بود و میشه ترجمه اش کرد به "پیتر سیریش ساز"!!! (چون او یک دانشمند بود که ماده چسبان بسیار قوی خلق کرد به نام multi-polymer و بعد یه تفنگی درست کرد که این مایع چسبان را به سمت دیگران پرت میکرد!). لقبش در ضمن هم طولانی بود و هم اینکه جوری به نظر میرسید که انگار از کارتون کودکان بیرون اومده ، نه از کمیک های مارول! اما جالبه که بدونید ایشون انگار خودش هم فهمید که اسمش خیلی ضایع است و بنابراین اسمش رو به «ترپستر» (Trapster)  تغییر داد (ترپستر به معنی کسیه که دیگران رو گیر میندازه).  انصافا این اسم خیلی بهتریه از «پیتر سیریش ساز»! چند سال پیش و در اون کمیک "مرد عنکبوتی و هیومن تورچ" که در مورد شماره 7 بهش اشاره شد، معلوم شد که اسپایدرمن بود که با شنیدن اسم این آقا اونقدر خندید که باعث شد که به فکر بیفته بره و اسمش رو عوض کنه! 

3- "وایسا بینم ... اصلا مگه ددپول دشمن اختصاصی هم داره؟"!

طرفدارای ددپول خیلی به شخصیت درباره حاضر جوابی شخصیت مورد علاقه شون پُز میدن ولی باید بدونن که سالها قبل از اومدن این شخصیت اسپایدرمن داشت همین کارو میکرد (البته بدون بخش های بی ادبی و +18)! ددپول در دنیای کمیک خیلی به اسپایدرمن متلک انداخته و اسپایدرمن هم گاهی اوقات اگه سرحال باشه خوب جوابشو داده. مثل این یکی که مربوط میشه به شماره 4 از کمیک Deadpool: Suicide Kings . ددپول بحث اینو وسط میکشه که اسپایدرمن دشمنان بیخودی مثل گیبون و مایند وُرم داره و با هم شروع میکنند به جر و بحث و بی باک میگه بس کنن. ولی اسپایدرمن میگه: "من نبودم که شروع کردم  به مسخره کردن دشمنان اختصاصی ایشون ... وایسا ببینم .. اصلا مگه ددپول دشمن اختصاصی هم داره؟!". در واقع او با این شوخی تاریخچه کم ددپول در دنیای کمیک و فقدان خبیث های جذاب  و درجه یک او را مورد هدف قرار میده و با خاک یکسانش میکنه! ولی اسپایدرمن دست بردار نیست و بعدش میگه: " با این ریخت و قیافه ای که تو داری بیخود نیست که همیشه یه ماسک زاپاس با خودت داری!"!!!

2- "مامانت داره واسم میشورتش"!

این دیالوگ رو امکان نداره بخونم و خنده م نگیره. مربوط میشه به شماره 40 از کمیک Ultimate Spider-Man که مدتی بود اسپایدرمن پس از قضیه سیمبیوت و ونوم و اینا لباس خودش رو از دست داده بود و یه لباس دم دستی تنش میکرد. یهو متوجه شد که یه سری اراذل و اوباش مزاحم یه خانم تو یه کوچه شدن که میره جلوشون رو بگیره. سردسته اراذل ازش میپرسه تو دیگه کی هستی؟ اونم میگه:: اسپایدرمنم دیگه. برو روزنامه ها رو بخون". طرف میپرسه: "پس لباست کجاست؟" . اسپایدرمنم میگه: "پیش مامانته. داره واسم میشورتش"!!! اونقدر این حرفش باحال بود که یکی از رفقای طرف هم خنده ش میگیره! نوعی حاضرجوابی و بدجنسی خاصی تو این جمله هست که خیلی دوستش دارم. تو دنیای اسپایدرمن آلتمیت شاهد بودیم که پیتر پارکر علیرغم اینکه ذاتا بچه مثبته ولی در مقایسه با پیتر دنیای اصلی یه مقدار بی ادب تر و جسور بود. و این به نظرم واقعی تره چون در هر حال پیتر بچه محله پایین شهره و طبیعیه که کلی فحش و متلک یاد گرفته باشه که بخواد ازشون تو همچین مواقعی استفاده کنه ...

1- "میشه بعدا براتون کارت به کارت کنم؟"!

این یکی هم مربوط به همون داستان معروف و خنده دار "اسپایدرمن به حومه شهر میرود" میشه. اسپایدرمن که خسته شده از بس تو این شهر کوچک قدم زده سوار اتوبوس میشه. یعنی روی سقف اتوبوس! ولی راننده متوجه میشه و بهش میگه بیاد پایین و ازش کرایه میخواد. و اینجاست که اسپایدرمن میفهمه کاش برای لباسش جیب کار میگذاشت! و جمله بعدش هم که البته یه مقدار تو ترجمه من ایرانیزه (!) شده فوق العاده است: "میشه بعدا براتون کارت به کارت کنم؟!".

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2021

     (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

ضایع ترین / خجالت آورترین لحظات تاریخ مردعنکبوتی در دنیای کمیک

کمیک بوک های "مردعنکبوتی نهایی" ترجمه شد + لینک دانلود

10 اشتباه بزرگی که مردعنکبوتی تا به حال مرتکب شده است

10 شوخی برتر مرد عنکبوتی در دنیای سینما

خنده دارترین کمیک مرد عنکبوتی" ترجمه شد + لینک دانلود مستقیم

متلك هایی كه مرد عنكبوتی به بتمن و سوپرمن انداخته است!

15 نقل قول برتر از "مرد عنکبوتی" در دنیای کمیک بوک

چیزهای جالبی که درباره مرد عنکبوتی نمیدانستید! قسمت 35

شوخی های جالب مرد عنکبوتی و ددپول با فیلم های کمیک بوکی!

10 تا از بهترین متلک هایی که ددپول در کمیک ها به مارول و دی سی انداخته است!

قسمت آخر كمیك مرد عنكبوتی و هالك قرمز ترجمه شد + لینك دانلود

10 تا از مزخرف ترین و خنده دار ترین اسباب بازی های تقلبی ابرقهرمانی!

10 شخصیت بامزه دنیای کمیک‎‎

شماره آخر کمیک SPIDER-MAN & X-MEN ترجمه شد + لینک دانلود مستقیم

این مطلب را به اشتراک بگذارید :