شماره آخر از کمیک "پادشاه سیاه پوش" (King in Black) ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک-پادشاه-سیاه-پوش-king-in-black-ترجمه-شد-لینک-دانلود-کینگ-این-بلک-کنال-سیمبیوت

این قطعا یکی از حماسی ترین رویدادهای کل تاریخ کمیک بوک است و شما خوش شانس هستید که آن را این کیفیت به صورت فارسی میخوانید!

خدای سیمبیوت ها بار دیگر آزاد شده و به زمین حمله کرده است و هدفش نابودی تمام روشنایی هاست!

برای فهمیدن این رویداد لازم نیست حتما رویداد قبلی ونوم یعنی "کارنیج مطلق" را خوانده باشید ولی توصیه میشود. ضمنا توصیه میشود دو کمیک بوک "سرگذشت ونوم: شبح" و "سرگذشت ونوم: سقوط امپراطوری" را در اینجا با ترجمه فارسی بخوانید.

همچنین توصیه میشه برای آشنایی با خبیث اصلی داستان یعنی «کِنال» (خدای سیمبیوت ها) مقالات زیر را بخوانید:

10 حقیقت مهمی که باید درباره سیمبیوت (SYMBIOTE) ها بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره خدای سیمبیوت ها، کِنال (KNULL) بدانید

 ضمنا عناوین فرعی این کمیک را هم در لینک زیر مطالعه کنید:

رویداد پادشاه سیاه پوش (KING IN BLACK) را با ترجمه فارسی بخوانید

 

King in Black #1

 کمیک "پادشاه سیاه پوش" (King in Black) ترجمه شد + لینک دانلود کینگ این بلک کنال سیمبیوت

مترجم: صدف حکیم

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

طراح لوگو: محمد صالح حیدری

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

 

King in Black #2

 کمیک "پادشاه سیاه پوش" (King in Black) ترجمه شد + لینک دانلود کینگ این بلک کنال سیمبیوت

مترجم: صدف حکیم

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

 

King in Black #3

 کمیک "پادشاه سیاه پوش" (King in Black) ترجمه شد + لینک دانلود کینگ این بلک کنال سیمبیوت

مترجم: صدف حکیم

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

 

King in Black #4

 کمیک "پادشاه سیاه پوش" (King in Black) ترجمه شد + لینک دانلود کینگ این بلک کنال سیمبیوت

مترجم: صدف حکیم

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

 

King in Black #5

 کمیک "پادشاه سیاه پوش" (King in Black) ترجمه شد + لینک دانلود کینگ این بلک کنال سیمبیوت

مترجم: صدف حکیم

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

 

نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بگذارید.

برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.

 

مطالب مرتبط:

چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟

رویداد پادشاه سیاه پوش (KING IN BLACK) را با ترجمه فارسی بخوانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره خدای سیمبیوت ها، کِنال (KNULL) بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره سیمبیوت (SYMBIOTE) ها بدانید

مارول رسما رویداد "ونوم: پادشاه سیاه پوش" را اعلام کرد + لینک دانلود تریلر

رویداد «کارنیج مطلق» چطور آغاز شد؟

رویداد بزرگ ونوم در سال 2019 (کارنیج مطلق/ABSOLUTE CARNAGE) - کامل + لینک دانلود

نگاهی به پلیدترین و قهرمانانه ترین اعمالی که ونوم تا به حال انجام داده است!

10 حقیقتی که باید درباره کارنیج (CARNAGE) بدانید

10 میزبان سیمبیوت کارنیج به غیر از «کلتوس کسدی»!

رویداد «کارنیج مطلق»  چطور آغاز شد؟

15 قدرتی که کارنیج دارد ولی ونوم ندارد!

10 تا بدترین و وحشتناک ترین کارهایی که کلتوس کسدی/کارنیج تا به حال انجام داده است!

 کمیک "سرگذشت ونوم" (WEB OF VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود

معرفی سیمبیوت «اسلیپر» (SLEEPER): هفتمین فرزند ونوم! 

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

داستان کمیک بوکی "دنیای ونومی" (VENOMVERSE) به زبان فارسی (کامل)

قسمت آخر از کمیک "کمپانی ونوم" (VENOM INC) ترجمه شد + لینک دانلود

 5 چیزی که همیشه در كمیك های کارنیج یافت میشود!

20 ضد قهرمان (ANTI-HERO) برتر در دنیای کمیک بوک

نگاهی به VENOM های مختلف کمیک های مرد عنکبوتی

10 تا از برترین، خشن ترین، عجیب ترین و باحال ترین مبارزات ونوم!

لینك دانلود كمیك ونوم – VENOM

20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید

75 لحظه ماندگار در كمیك های مارول – قسمت دوم

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

s.ch
#1 s.ch 1399-09-21 20:55
بالاخره اومد الان من وسط کلاس انلاینم دبیرمون داره بد نگا می کنه فکر کنم فهمیده دارم تایپ می کنم :lol: من برم تا دبیرمون گیر نداده فردا میام نقدش می کنم با تشکر از اسپایدی 8)
نقل قول کردن
Spider-Fan
+1 #2 Spider-Fan 1399-09-21 21:53
خسته نباشید می‌گم به خانم حکیم، آقای ترابی و امیرحسین عزیز!
این شماره عالی بود و همین اول کار تکلیف‌ش رو با خواننده مشخص کرد که کنال قرار نیست به این راحتی شکست بخوره و اون‌طور که عوامل تأیید کردن، باید منتظر مرگ چندتا کاراکتر مهم باشیم...
دربارۀ این شماره صحبت زیاد هست که می‌سپاریم به کاربران عزیز!
فقط برای دوستانی که متوجه این رفرنس جالب نشدن، جایی که کنال و سنتری از جو زمین خارج می‌شن و کنال، سنتری رو از وسط به دو نصف می‌کنه، اشارۀ مستقیمی داره به سری نیو اونجرزِ بندیس و جایی که سنتری کارنیج رو از وسط نصف می‌کنه!
ببینید:



که خب البته کارنیج مثل همیشه برگشت (!) و امیدواریم سنتری هم دَووم آورده باشه!
بازم خسته نباشید می‌گم و خداروشکر که هستید تا یه عده ببینن ترجمه و ادیت حرفه‌ایِ کمیک چطور انجام می‌شه...
و البته ممنون بابت creditـی که بابت لوگو دادید به بنده امّا بیش‌تر کار رو امیرحسین خان انجام داد. من صرفاً لوگوتایپِ فلت رو در اختیارشون گذاشتم.
نقل قول کردن
Blue_Suit_1974
#3 Blue_Suit_1974 1399-09-21 21:54
هولی شت! انتظار داشتم انقد سریع ترجمه کنید ولی نه انقور سریع! همین امشب میخونم و نقد مینویسم در ضمن کاربر جدید هستم :-)
نقل قول کردن
slade wilson
#4 slade wilson 1399-09-21 21:59
:eek: :eek: :eek: what what what خدایا این چی بود حرف نداشت معرکه بود واقعا از صمیم قلبم از خانم صدف حکیم و استاد مهدی ترابی مهربانی و امیر حسین رجبی و محمد صالح حیدری سپاسگزارم ممنون از این کمیک زیبا که رایگان تحویل ماها دادین :-)
نقل قول کردن
black goblin
#5 black goblin 1399-09-21 22:08
سلام این کمیک عالی و کم نظیر است. از مترجم و ادیتور این کمیک ممنونم.
هنوز نفهمیدیم چه چیزی در این کمیک های دانی کیتس است که همش می خواهم بخوانم.
عالی بود البته تعجب کردم چون سلستیال های سیمبیوتی خیلی ترسناکند و کنال خودش خیلی قوی است چون سنتری را از وسط نصف کرد و درباره قضیه نصف شدن کارنیج به دست سنتری هم تلافی کرد.
این کمیک نشان داد که گاهی اوقات حتی انتقام جویان که خیلی قوی اند باز هم در برابر بعضی موجودات ضعیف هستند.
خیلی کمیک خوبی بود نمی توانم برای شماره بعدی صبر کنم.
نقل قول کردن
Matingh
#6 Matingh 1399-09-21 22:19
وات ده... /:
چقدر سریع :D
واقعا دمتون گرم 8)
عجب کمیکی،شاهکار جدید مارول.
تو این چند روز قلبم ۳ ،۴ باری اومده تو دهنم، اینم روش :D
خیلی طراحی پادشاه سیاه پوش خوبه، معنای واقعی کاریزما برای یک خبیث.
درکل،احتمالا یکی از بهترین کمیک های که خوندم میشه.
نقل قول کردن
Mahdiarvenom
#7 Mahdiarvenom 1399-09-21 22:29
به نام خدا
سلام
تا حلا با خوندن یک کمیک آنقدر هیجان زده نشده بودم واقعا عالی بود، با اون صحبت هایی که تو صفحه های آخر بود بدجور مشتاق بقیشم و گویا قرار اتفاقات غیر منتظره ای بیفته.
اوج هیجانش هم جر خوردن سنتری توسط کنال بود که اصلا زبونم رو بند آورد،ولی یک موضوعی درباره‌ی خود سنتری توجه منو جلب کرد (من اطلاع زیاد از سنتری و وید ندارم و ممکنه تو نظراتم غلط پیدا شه) همون جا بود که کنال خر سنتری رو گرفت و سنتری گفت که اگه وید رو آزاد کنی... (بیچاره عمرش کفاف نداد که بقیشم بگه) و کنال گویا بعد از نصف کردنش نیمه تاریک یعنی وید رو جذب خودش کرد و گفت اون (وید) تاریکی جلوی من زانو میزنه و بعد گفت که من خود خلا هستم و من برداشتی که از صحبت های کنال کردم اینه که شاید کنال تو خلق وید و سنتری نقش داشته و همینطور که سیمبیوت ونوم رو از ادی گرفت، وید هم از سنتری گرفت وجذب خودش کرد(شبیه روده باریکم بود :lol:) و خوب گویا کنال خیلی چیز میز خلق کرده.
جمله ای در صفحات آخر بود و همون ضرب المثل موشموشک آسه برو اسه بیا که گربه شاخت نزنه هم خیلی عجیب بود و این که کنال آرزوی شنیدنش رو می‌کرد واقعا یعنی کنال رو قراره چطوری با اون قدرت شاخ بزنه، واقعا آدم به شک میفته، امیدوارم ما شاهد یه قدرت برتر نباشیم تا بیاد و کنال رو شکست بده(البته نسخه معکوس کنال هم هست ولی منطقیش اینه که اونم نیرویی شبیه و اندازه کنال داشته باشه) اینجوری کل ابهت کنال می ریزه.
کلا فکر کنم در آخرین و بدترین شرایط یاد حرف های ریث بیفته و یه تدبیری بیندیشه(که امیدوارم غلط باشه چون خیلی قابل پیش بینی هست و اصلا اتفاق نیفته بهتره).
ولی خدا کنه دارک کارنیج و کدکس و میکر و موج سوار نقره ای هم در ادامه داستان باشن
با تشکر از فراوان از خانم حکیم، آقایان ترابی، رجبی و حیدری، امیدوار همیشه سلامت باشید.
یا علی
نقل قول کردن
spider az
#8 spider az 1399-09-21 22:42
آه مردم !
واقعا از کنال ترسیدم
از کجای وحشتم بگم
از تبدیل شدن خاک زمین به سیمبیوت و بلعیده شدن قهرمانان یا از تهد کنترل قرار دادن سلستیال ها از طرف کنال یا پوشیده شدن تمام آسمان از سیمبیوت یا حتا پاره شدن شخصیت قدرت مندی در عرض چند ثانیه در دست کنال
تنها شانس زمین و قهرمانان که شانس کوچیکی هستش اومدن ثوره ولی اون هم که پیداش نیست
دیگه چیزس ندارم بگم جز واقعا از کنال ترسیدم
نقل قول کردن
hassan91
#9 hassan91 1399-09-21 22:58
با تشکر از ادیت و ترجمه عالی و همیشگی.
واقعا ارزش داره که منتظر موند و این کمیک و رویداد بزرگ رو فارسی شده خوند.
داستان اصن وقت تلف نمیکنه خیلی مستقیم رفت سر نبرد بین کنال و قهرمانان زمین. کنال بدل شده به یک ویلن کهکشانی تمام عیار که میخواد تاریکی رو به ارمغان بیاره و همه قهرمانان زمین رو درگیر خودش کرده. احضار سنتری خیلی جالب بود و امیدوار کننده. ولی بیچاره این بار خودش نصف شد.
انگار کنال از ترس و نگرانی دیگران هم تغذیه میکنه.
حالا ببینیم که پاشنه آشیل کنال چه خواهد بود؟‌ چرا که تو توضیحات بعد داستان بهش اشاره شده بود.
این ویلن واقعا تمام عیاره میشه با امثال ثانوس مقایسش کرد.
راسش من خبر ندارم که ثور چرا در این نبرد حضور نداشت؟ چون ثور قبلا هم بدجور به پر و بال کنال پیچیده. فکر کنم که کیتس ثور رو نگه داشته تا یه جای بهتری حاضرش کنه.

بازم تشکر میکنم واقعا عالیه. قبل رویداد هم اون مقالات مرتبط با سیمبیوتها و کنال خیلی واسه این رویداد آمادمون کردند. بهتر از این نمیشه.
نقل قول کردن
blaksummerz
#10 blaksummerz 1399-09-21 22:58
این داستان نشون میده که کسی که هیچ چیز نمیتونه جلوش رو بگیره کناله و جاگرنات فقط یک پشه اس!کمیک فوق العاده بود...طراحی عالی...داستان عالی...ترجمه هم که نگو!بی صبرانه منتظر شماره بعدی و ویدیو ی دوبله فارسی این کمیک در یوتیوب هستم. ;-)
نقل قول کردن
slade wilson
#11 slade wilson 1399-09-21 23:17
به نقل از spider az:
آه مردم !
واقعا از کنال ترسیدم
از کجای وحشتم بگم
از تبدیل شدن خاک زمین به سیمبیوت و بلعیده شدن قهرمانان یا از تهد کنترل قرار دادن سلستیال ها از طرف کنال یا پوشیده شدن تمام آسمان از سیمبیوت یا حتا پاره شدن شخصیت قدرت مندی در عرض چند ثانیه در دست کنال
تنها شانس زمین و قهرمانان که شانس کوچیکی هستش اومدن ثوره ولی اون هم که پیداش نیست
دیگه چیزس ندارم بگم جز واقعا از کنال ترسیدم

فکر نکنم ما امروز از ترس کنال خوب بخوابیم :lol:
نقل قول کردن
master spider
#12 master spider 1399-09-22 02:44
تنها چیزی که میتونم فعلا بگم اینه که در همین اولین شماره تونست به مخاطب بفهمان که قرار نیست با چیز کلیشه ای روبرو بشیم و این فرق داره.
من یه سوالی برام پیش اومد آقای ترابی و اونم اینه که با توجه به رویداد آخرین بقایا در اسپایدرمن، اسپایدی نباید اینجا باشه پس اینجا چیکار میکنه؟!
مگه الان نباید درگیر کیندرد باشه؟!
اگه میشه به این سوال من جواب بدید.
ممنون.
نقل قول کردن
Mr.gun
#13 Mr.gun 1399-09-22 08:01
سلام خدمت مدیران سایت
حقیقتش من متوجه چیز هایی شدم
1 - این شماره فقط می خواست نشان بده اونجرز + ایکس من نمی توانند کاری بکنند
2 - پسرش بهش میگه قدرت های من با اون برابری میکنه همون طور قبلا گفتم دیلان پسر ادی براک (ونوم) قراره کنال رو شکست بده و قطعا بعد از مرگ پدرش این کار را خواهد کرد که بعدا میشه زندش کرد شاید باورتان نشه ولی زنده کردنشون خیلی اسونه
ممنون بابت ترجمه
نقل قول کردن
Kia Iron Man
#14 Kia Iron Man 1399-09-22 08:44
شماره ای که خیلی منتظرش بودیم اومد.
هیچ چیز نمیتونه جلوی کنال رو بگیره.وقتی نویسنده میاد میگه خواننده عزیز کنال میتونه عین آب خوردن سنتری رو شکست بده یعنی دیگه واویلا.نه علم جلودار کناله نه جادو.تنها چیزی که در این شماره واضحه قدرت فراوان کناله.
این رویداد عالیه و ارزش خوندن داره.سپاس بابت ادیت و ترجمه این کمیک.
نقل قول کردن
BAdeadpool
#15 BAdeadpool 1399-09-22 09:09
من که مخم رسما پکید واقعا هیچ چیزی نمی تونم بگم درباره این کمیک فقط یک چیزی که منو نابود کرد این بود که چطور کمیک به این سنگینی به این سرعت و به این کیفیت ادیت و ترجمه شده من باورم نمی شه جا داره تشکر ویژه بکنم از خانم صدف حکیم و اقای امیر حسین رجبی مرسی که برای ما زمان می گذارید



در مورد خود کمیک من انتظار داشتم که در شماره اول زمین رو ببلعه و اگر اینطور نمی شد واقعا نا امید می شدم که واقعا به معنای کلمه نال بلعید زمین رو چیزی که انتظار نداشتم این بود که این اتفاق در نیمه اول افتاد خب این خیلی خوبه



من یک ایده مسخره دارم که نمی تونم مطرح نکنم ما می دونیم کارنیج شیفته کشت و کشتاره و برای یک کشت و کشتار عظیم نال رو ازاد کرد اما لذت این قتل عام اینه که خودش انجام بده و وقتی می بینه نال با این کارش هیچ چیزی باقی نمی زاره که کارنیج لذت ببره کارنیج چند تا کدکس با ونوم جذب می کنه و میشه دارک کارنیج و به جنگ نال می ره(وای الان که دارم می نویسمش می بینم که چقدر مسخره است این به ذهنم رسید چون برای خودم تقابل بین دارک کارنیج و نال جالب بود و دنبال راهی برای درگیری این دو بودم:/ بخاطر همین همچین چیزی به ذهنم اومد)
جدا از این امیدوارم کارنیج رو ببینم در این سری
نقل قول کردن
goblin hunter
#16 goblin hunter 1399-09-22 10:28
به نقل از BAdeadpool:
من که مخم رسما پکید واقعا هیچ چیزی نمی تونم بگم درباره این کمیک فقط یک چیزی که منو نابود کرد این بود که چطور کمیک به این سنگینی به این سرعت و به این کیفیت ادیت و ترجمه شده من باورم نمی شه جا داره تشکر ویژه بکنم از خانم صدف حکیم و اقای امیر حسین رجبی مرسی که برای ما زمان می گذارید



در مورد خود کمیک من انتظار داشتم که در شماره اول زمین رو ببلعه و اگر اینطور نمی شد واقعا نا امید می شدم که واقعا به معنای کلمه نال بلعید زمین رو چیزی که انتظار نداشتم این بود که این اتفاق در نیمه اول افتاد خب این خیلی خوبه



من یک ایده مسخره دارم که نمی تونم مطرح نکنم ما می دونیم کارنیج شیفته کشت و کشتاره و برای یک کشت و کشتار عظیم نال رو ازاد کرد اما لذت این قتل عام اینه که خودش انجام بده و وقتی می بینه نال با این کارش هیچ چیزی باقی نمی زاره که کارنیج لذت ببره کارنیج چند تا کدکس با ونوم جذب می کنه و میشه دارک کارنیج و به جنگ نال می ره(وای الان که دارم می نویسمش می بینم که چقدر مسخره است این به ذهنم رسید چون برای خودم تقابل بین دارک کارنیج و نال جالب بود و دنبال راهی برای درگیری این دو بودم:/ بخاطر همین همچین چیزی به ذهنم اومد)
جدا از این امیدوارم کارنیج رو ببینم در این سری

نه ایده باحالی اهه دارک کارنیج و کنال میشه جنگ داخلی :lol: ولی من از این سری بسیار خوشم امد واقعا دمشون گرم
نقل قول کردن
slade wilson
#17 slade wilson 1399-09-22 11:14
اینطور که کنال گرفت سنتری قلع و قمع کرد بعید نیست قهرمانان کمی کشته بشن چون خیلی قویه و البته بیرحم و دیوونه و به نظرم من قربانی بعدی ادی براکه البته فقط یک ایده اس خب در داستان های بعدی میبینیم چی میشه ولی بازم بگم نابود کردن کنال خیلی سخته میشه
نقل قول کردن
Black Ghost
#18 Black Ghost 1399-09-22 11:35
به نقل از BAdeadpool:
من که مخم رسما پکید واقعا هیچ چیزی نمی تونم بگم درباره این کمیک فقط یک چیزی که منو نابود کرد این بود که چطور کمیک به این سنگینی به این سرعت و به این کیفیت ادیت و ترجمه شده من باورم نمی شه جا داره تشکر ویژه بکنم از خانم صدف حکیم و اقای امیر حسین رجبی مرسی که برای ما زمان می گذارید



در مورد خود کمیک من انتظار داشتم که در شماره اول زمین رو ببلعه و اگر اینطور نمی شد واقعا نا امید می شدم که واقعا به معنای کلمه نال بلعید زمین رو چیزی که انتظار نداشتم این بود که این اتفاق در نیمه اول افتاد خب این خیلی خوبه



من یک ایده مسخره دارم که نمی تونم مطرح نکنم ما می دونیم کارنیج شیفته کشت و کشتاره و برای یک کشت و کشتار عظیم نال رو ازاد کرد اما لذت این قتل عام اینه که خودش انجام بده و وقتی می بینه نال با این کارش هیچ چیزی باقی نمی زاره که کارنیج لذت ببره کارنیج چند تا کدکس با ونوم جذب می کنه و میشه دارک کارنیج و به جنگ نال می ره(وای الان که دارم می نویسمش می بینم که چقدر مسخره است این به ذهنم رسید چون برای خودم تقابل بین دارک کارنیج و نال جالب بود و دنبال راهی برای درگیری این دو بودم:/ بخاطر همین همچین چیزی به ذهنم اومد)
جدا از این امیدوارم کارنیج رو ببینم در این سری


به نظر من فرضیه جالبیه و امکانش هست.
چیزی که توی این قسمت خیلی بهش توجه شد و نقشه اونجرز هم بود، این بود که با استفاده از نقطه ضعف های سیمبیوت ها مثل انفجار و الکتریسیته استفاده کنن تا ارتباطشون با کنال قطع بشه. برای همین هم هست که اینقدر ثور مهمه. چون ثور قوی ترین قدرت کنترل رعد و برق و الکتریسیته را دارد و یکبار هم باعث قطع شدن ارتباط سیمبیوت ها با کنال شده است.
برگردیم به پایان venom island, در انتها دیلان یکجورایی سیمبیوت کارنیج که به ادی چسبیده بود را منفجر کرد، احتمالی که من میدم ممکنه که کارنیج ارتباطش قطع شده باشه. طبق همه‌ی کمیک هایی که کارنیج توش بوده، سیمبیوت کارنیج همیشه یک راهی پیدا می‌کنه و بر می‌گرده پیش کلتوس کسدی و من احتمال میدم که طی این مدتی که گذشت ( و ما دیدیم سیمبیوت جون سالم به در برده) سیمبیوت دنبال کلتوس کسدی بوده و ممکنه به نحوی شاهد زنده شدن دوباره کلتوس کسدی باشیم.
البته به نظر من اگر هم این تئوری درست باشه، کارنیج مثل قدیم نمیره وسط میدون کشت و کشتار راه بندازه، با توجه به رویداد کارنیج مطلق الان کارنیج خیلی باهوش تر شده و دیگه بی گدار به اب نمیزنه و همین کارنیج را خیلی خطرناک تر کرده بود. توی کارنیج مطلق، کارنیج گفت که وقتی کنال بیاد، کارنیج میشه دست راست کنال ولی حالا اگر ارتباطش قطع شده باشه شاید کارنیج بخواد که به نحوی خودش کنترل همه‌ی سیمبیوت ها را بگیرد و تبدیل بشه به خدای جدید سیمبیوت ها و کنال را از سر راه بردارد و با کنترل تمام سیمبیوت ها شروه کنه به کشت و کشتار در سطح کهکشانی! :o این به نظر من خیلی وحشتناکه.
نقل قول کردن
Blue_Suit_1974
#19 Blue_Suit_1974 1399-09-22 14:16
نقد شماره اول " پادشاه سیاهپوش ( King In Black ) " :

دانی کیتس با سری ونوم نشون داد که درکش از این شخصیت زیاده و در عین حال که میتونه به داستان های اصلی و مایه ونوم و براک وفادار باشه میتونه با ایده های نو داستان هایی ناگفته خلق کنه.
کیتس اما با ادامه داستان های ونوم به رویداد مورد علاقه اش یعنی " King in black " و کنال رسید.
اول از همه اینکه زمینه چینی برای این رویداد خیلی قوی و با حوصله صورت گرفت ، بسیاری از رویداد هایی که نتونستن خوب جا بیفتن بخاطر زمینه چینی بد بود که خب دانی کیتس عالی زمینه چینی کرده و اصلا عجله به خرج نداده.
شماره اول King in black زمینه چینی های کیتس رو به کمیک های اصلی رویداد متصل میکنه.
شماره اول از هر نظر حماسی و تاثیرگذاره ، همه شخصیت هارو درگیر میکنه و از کنال خبیثی ملموس و کاریزماتیک میسازه.
کیتس شماره اول رو به خوبی نوشته و از گفتن چیزای اضافی خودداری کرده ، لحظات درام رو پایه لحظات اکشن قرار داده و در میانه همه ی این ها وحشت و دلهره ای به جان خواننده انداخته که حالت ژانر تریلری به کمیک میده که تاحالا نظیرش رو انقدر عالی ندیده بودم.
کیتس با شروع کردن با براک نشون میده که نقش اصلی داستان براک و ونوم هستن ، بعدش به انتقام جویان و ایکس من میرسه و نشون میده قراره نقشی تاثیرگذار داشته باشن.
جدا از تعداد بالای شخصیت های حاضر در شماره اول اما دانی کیتس به خوبی از پردازش اونها براومده و دقیقا همون چیزی هستن که باید باشن.
من از شخصیت پردازی کاپیتان آمریکا ، مرد آهنی و سنتری خیلی خوشم اومد. کیتس توی کمتر از سه صفحه شخصیت اونهارو در برابر کنال نشون میده ، کاپیتان آمریکا هرجوری شده میخواد جلوی اونرو بگیره اما استارک سریعا دستور فرار میده ، همچنین سنتری اون رو دست کم میگیره که عاقبتش هم مییینه!
اینکه کیتس توی چند صفحه همه کاراکترش هاش رو حتی اگزاویر و استورم ( علارغم حضور کمش ) پردازش میکنه با ظرافت و شگفت انگیزه.
داستان کیتس اما بدون طراحی قدرتمند که بتونه عظمت کنال رو نشون بده ضعیف میبود ، رایان استیگمن اما نشون داد که کامل میدونه باید چطور داستان کیتس رو طراحی کنه ، طراحی های اون عظیم و با جزئیاتی دیدنی هستند.
برخلاف اکثر کمیک های فردی ، در اینجا میبینیم که استیگمن بجای استفاده از تعداد زیادی پانل در هر صفحه اون رو تا تونسته کمتر کرده و حتی بیش از سه صفحه تصویر عریض استفاده کرده!
این نشون میده استیگمن خوب میدونسته برای حماسی تر کردن داستان کیتس باید صفحات عریض تری رو در کمیک جا بده و طراحی هایی با محیط های باز ارائه بده.
هماهنگی زوج دانی کیتس و رایان استیگمن بینظیره.
ترجمه و ادیت سایت از همیشه حرفه ای تر شده ، در ترجمه کمیک هیچ کم و کاستی دیده نمیشه و متن روان و قابل فهمه و از کلمات و ضرب المثل های بومی به جا استفاده کرده ، ادیت چه در حباب های متن و چه در لوگوی پادشاه سیاهپوش که بسیار کم نظیر در آمده واقعا قدرتمند و حرفه ای است و نشون میده سایت تمام انرژی رو برای این رویداد گذاشته.
داستان : 10/10
طراحی : 9/10
ترجمه : 10/10
ادیت : 10/10
نقل قول کردن
Prince
#20 Prince 1399-09-22 14:25
سلام و درود بسیار
واقعا دمتون گرم برای ترجمه و ادیت....
جایی که کنال سنتری را جر داد اشاره ای به جر خوردن کارنیج داشت صحیح....
اما سنتری می تونست کنار را مثل کارنیج شکست بده....اما چرا خودش شکست خورد....کارنیج به کندو متصل شد و خاطراتشو با کندو در میان گزاشت پس کنال تمام خاطرات کارینج را یادش میاد...پس دست سنتری را خوند...و چیزی که تو ذهنش بود را روی خودش اجرا کرد.... :o
نقل قول کردن
Mr. Doctor
#21 Mr. Doctor 1399-09-22 21:43
ممنون بخاطر ترجمه عالی تون
کمیک عالی و هیجان انگیز بود،ولی بنظرم سنتری با این همه قدرت های خداگونه و متفاوت میتونست به روش های دیگه ای نا رو شکست بده :-*
یه سوال،ایا دیگه سنتری رو نمیبینیم؟؟دلم براش تنگ میشه :P
نقل قول کردن
Psparsa21
#22 Psparsa21 1399-09-23 16:36
یا خدا این دیگه چی بود.تشکر می کنم از استاد ترابی.خانم حکیم و آقای رجبی که این کمیک زیبا سر موقع برای ما در سایت قرار دادن.
نقل قول کردن
Venom-Is-Villain
#23 Venom-Is-Villain 1399-09-23 23:48
واقعا ممنون از سایت خوب شما.
یک چیز هم بگم که کنال با قدرت های خودش خیلی ویرانگر بود الان هم که قدرت Void رو از سنتری گرفت دیگه چقدر میتونه قدرتمند باشه !
الان هم فکر کنم ثور بتونه با اومدنش راه ارتباطی کنال رو با حداقل چند سیمبیوت دراگون قطع کنه فقط نمیدونم جنگ کنال با ثور چجطوری میتونه باشه؟
حتما خیلی هیجان انگیره (!)
نقل قول کردن
Alisa_Aryana
#24 Alisa_Aryana 1399-09-24 00:39
چقدر جالب و هیجان انگیز بود! سنتری توسط کنال کشته شد و «وید» (Void) هم توسط کنال جذب شد و ونوم هم از ادی براک گرفته شد! فقط تکلیف یک چیز معلوم نیست که همون سیمبیوت اگزولونیِ «ویراث» (Wraith) الآن کجاست؟ ولی بازم بگم کارنیج فکر نکنم بتونه کنال رو شکست بده ها!
نمره ها:
ترجمه ۱۰ از ۱۰
ادیت ۱۰ از ۱۰
داستان ۱۰ از ۱۰
طراحی ۱۰ از ۱۰
ممنون از سایت اسپایدی.
نقل قول کردن
ArashBigA
#25 ArashBigA 1399-09-24 11:22
این کمیک بوک به احتمال خیلی زیاد یکی از دارک ترین داستانایی هستش که تا الان مارول نوشته قراره یکی از خفن ترین کمیکا بشه 8)
نقل قول کردن
Prince
#26 Prince 1399-10-20 23:51
سلام و درود
مثل همیشه بهترین
ولی یه چیزی
چرا روی سینه کنال علامت عنکبوت هست :o
آخه مگه سیمبیوته که به مرد عنکبوتی چسبیده باشه یا چی :o
اگه میشه جواب بدید ممنون
نقل قول کردن
King Strange
#27 King Strange 1399-10-21 00:33
فقط می خوام بگم ممنون از سرعت و این کیفیت :lol:
دانی کیتس داره با مغز ما چه می کنه امیدوارم که ارک خوبی دربیاد چون به نظر شروع اتشین و خیلی خوبی داشته و می تونه زمین ساز چه داستان هایی بشه خدا می دونه بی صبرانه منتظر شماره های بعد هستیم

دستت درد نکنه اسپایدی :-)
نقل قول کردن
hassan91
+1 #28 hassan91 1399-10-21 01:04
داستان دقیقا از همونجا شروع میشه که ادی براک سقوط کرده بود. در این اوضاع قارشمیش بود که اسپایدی ادی رو یافت. هیچکس و هیچی کمک حال اسپایدی نبود. (اوضاع چقده بده که اسپایدی طلب کمک میکند، فک نکنم سابقه داشته باشه!) بنظر میرسید که کاری از دسش بر نمیاد. کنال هم تا به زنده ماندن ادی پی برد، سریع ارتش ابرقهرنانی که سیمبیوتی شده بودن، رو فرستاد.
حقیقتا فضای رعب آور و ترسناکی که دنی کیتس با کنال خلق کرده، ریتم داستان رو همواره بالا نگه میداره، که یکی از برترین نقاط قوت این آرک محسوب میشه.
به هر حال با حضور بموقع جانی استورم/هیومن تورچ اسپایدی فرصت می یابد تا ادی براک رو به پایگاه چهار شگفت انگیز ببره. باقی قهرمانان در این پایگاه به فکر تجدید قوا هستند. مرد آهنی اعلام میکنه که برای نقشه جدید به زنده ادی براک/ونوم نیاز داره. از طرفی هم در سطح بین المللی دارن نیرو جمع میکنن. گفتگوی بین اسپایدی و والکری هم جالب بود که اولا مرگ رو در اطراف ادی مشاهده میکرد. دوما اینکه اشاره ای به روح سنتری داشت!؟ سوما اینکه والکری از ثور خبر نداشت!؟ ثوری که از کاور شماره 3 پادشاه سیاه پوش مشخصه، قراره نقش حیاتی در شماره بعدی داشته باشه.
تونی استارک مامور میشه تا یک سیمبیوت پیدا کنه تا ادی رو زنده نگهداره. اسپایدی هم مامور میشه تا دیلانو به پایگاه چهار شگفت انگیز بیاره. مرد آهنی در حرکتی جالب سیمبیوتی رو جذب زره ش میکنه و ارتباطش رو با کنال قطع میکنه تا بدین شکل با سایر سمبیوتها ارتباط برقرار کنه و یکی از آنها رو به پایگاه میبره. بنظر میرسه که این زره سیمبیوتی شده در آینده این رویداد مهم خواهد بود. اما به محض اینکه میخواد سیمبیوت رو با ادی پیوند بده، ارتباط سمبیوت با با کنال برقرار میشه (یا شایدم بوده) و دیلان متوجه این قضیه میشه و درجا سمبیوت رو نابود میکنه و بقیه به قدرتهای دیلان پی میبرند. اما همین کافی بود تا ادی براک جان خود را از دست بدهد.
مرگی که شوکه آور بود. باید دید تو شماره 32 ونوم چه اتفاقی رخ میده و آیا میشه امیدوار ماند که ونوم برگرده؟
بنظر میرسه که دیگه کسی نمیتونه به کندو وصل بشه و ارتباط کنال رو با مخلوقاتش رو قطع کنه. شاید تنها گزینه پیش رو ثور باشد! با توجه یه کاور هیجان انگیز پادشاه سیاه پوش 3 در شماره بعدی این آرک، نبرد بزرگی رو بین این دو شاهد خواهیم بود. خدای رعد در برابر خدای خلع!

خدمت دوستان مترجم و ادیتور خسته نباشید میگم.
با تشکر.
نقل قول کردن
Kia Iron Man
#29 Kia Iron Man 1399-10-21 02:15
متشکرم بابت ترجمه و ادیت
هشدار:نقد حاوی اسپویل
داستان این شماره دقیقا بعد از شماره ۳۱ کمیک های ونومه که ادی از ارتفاع افتاد و ظاهرا کشته شد.اما همانطور که گفتم ظاهرا اما ادی سلطان کامبکه ولی شاید ده کامبکی در کار نباشه(مطمئنا هست)
اسپایدی اولین کسی بود که بلافاصله به ادی رسید(هنوزم اختلاف زمانی رویداد های پادشاه سیاهپوس و آخرین بقایا رو نفهمیدم،لطفا یکی بگه چطور پیتر هم اینجاست هم اونجا)و اولین کاری که کرد عذرخواهی بود که به موقع نرسیده بود یعنی نجات دادنشو وظیفه ای میدونست که در انجامش باز اومده که به عبارتی وفاداری به شخصیت پردازیشه که نهایت تلاششو برای کمک به مردم میکنه حتی ونومی که خیلی برای کشتنش تلاش کرد(البته اون ادی براک بود نه ونوم و همچنین در سال های اخیر ونوم دیگه یه ویلین تک بعدی برای اسپایدی نیست)و سپس صدای ضعیف ادی رو میشنویم و بعد کنال جمله ای میگه که شاید ذره ای حس فان در خواننده ایجاد کنه اونم در دارک ترین شرایط ممکن.
بعد از آن اولین نکته جدیدی که فهمیدیم این بود که کنال بدن میزبانان رو توسط سیمبیوت هاش تحت کنترل میگیره.و در حالی که در حال تماشای اسپایدرمن آسیب دیده ناتوان با یک انسان تقریبا مرده در میان انبوهی از قهرمانان سیمبیوتی بودیم هیومن تورچ وارد صحنه میشه.اسپایدی یادآوری میکنه که قطعا شکست خواهد خورد و برده کنال خواهد شد اما جانی استورم رفیق قدیمی پیتر با فداکاری فرصت کافی برای فرار آنها به بکستر رو میخره،جایی که تقریبا آخرین بازماندگان هستند.رید ریچاردز برای درمان ادی تلاش میکنه و همونطور که پیشبینی میشد روزنه امیدی دیده نشد.سپس والکری(جین فاستر)که از بازماندگان بود میگه که میتونه ببینه که ادی چقدر به مرگ نزدیکه و سپس طراح به بهترین شکل ممکن و با نشان دادن جمجمه ای بزرگ(که در اکثر فرهنگ ها نشانه مرگه)به خواننده میگه که مرگ ادی نزدیگه.پیتر هم به سخن آخر ادی عمل و دیلان را به بکستر میبرد و دیلان مدام درباره مرگ پدرش میپرسد که میتوان این احساس غم و ناامیدی را به راحای دریافت کرد.
در این میان میوتانت ها حاضر به جنگیدن نیستند و ترجیح میدهند که به جای پا گذاشتن در میدان نبرد،ریسک نکرده و از مردمان خود محافظت کنند.بلید هم در حال راضی کردن دو رهبر همیشگی جبهه جهش یافته ها(البته مگنتو اخیرا دیگه راهش عوض شده و کنار چارلز ایستاده)است اما ظاهرا جواب مثبتی دریافت نمیکند.این در حالی است که جهش یافته ها تعداد زیادی دارند و میتوانند حضور موثری داشته باشند.بحثی هم بین والکری و بلید شکل میگیرد که با قدرتمند ترین اشیا مارول نظیر سنگ های بینهایت،مکعب کیهانی و ... میتوان جلوی کنال را گرفت یا خیر،در این میان بحث توسط پادشاه آتلانتیس نیمور قطع میشود.ما هم میدانیم که در این رویداد نقش مهمی خواهد داشت و دو عنوان فرعی این رویداد مربوط به نیمور و آتلانتیس است.
نیمور میپرسد که از بزرگسالان کسی نقشه ای دارد؟(اشاره به سن پایین پیتر و دیلان) و تونی استارک تنها کسی است که پاسخ میدهد.وی به این نکته اشاره میکند که تنها کلید پیروزی آنها در این نبرد ادی براک است که روی تخت خوابیده زیرا او تنها کسی از بازماندگان است که میتواند به کندو وصل شده و به کنال نزدیک شود.
سپس نقشه خود را توضیح میدهد که در صفحات بعد به آنها پرداخته میشود.تونی از موجوداتی در درازگودال ماریانا(کسایی که زمین شناسی خوندن میدونن که ژرف ترین و عمیق ترین نقطه زمین درازگودال ماریاتاس)صحبت میکند که ظاهرا یک راز بوده و نیمور هم از آگاهی تونی خبر نداشته.نیمور هم از عواقب آزاد کردن آنها برای تونی میگوید اما همانطور که هر دوی آنها میدانند برای شکست کنال مجبور به انجام این کارند.در جایی دیگر بلید برای درخواست همکاری نزد دراکولا میرود(شکارچی خون آشام برای کمک نزد بزرگترین خون آشام میرود.نویسنده میخواهد بگوید که فرقی نمیکند ویلین باشی یا قهرمان باید برای نجات کل کیهان تلاش کرد)و مکانی دیگر نیز در کافه بی نام و نشان خبیث هایی را میبینیم که اکثرا خرد ما هستند و سپس کینگ پین رئیس مافیا از در وارد شده و به آنها پیشنهاد پول میدهد که احتمال دارد جزو نقشه تونی باشد.
خود تونی استارک هم برای به دست آوردن سیمبیوت زره Extreams خود را میپوشد(اگه همون Extreams Armor که من میشناسم باشه از زره های قدیمی و قدرتمند آیرون منه.از اونجا که این زره ارتباط زیادی به علم شیمی داره و برای دستکاری ژنتیکی خلق شده بهترین انتخاب برای تونی بود)و در نهایت با دستکاری ژنتیکی یکی از اژدها ها به هدف خود برسد.
سپس تونی استارک را با زره پوشیده از سیمبیوت میبینیم که سیمبیوت را با کمک رید به ادی میوند میزنند،این در حالی است که دیلان سعی میکند آنها را از انجام این کار باز دارد،به نظر من این به نوعی ناخودآگاهانه هست و توسط قدرت هایش آگاه میشود،اما در نهایت ظاهرا نقشه تونی ناموفق بوده و سیمبیوت از باعث افت علائم حیاتی ادی براک میشود و در نهایت دیلان با قدرت خود سیمبیوت را از بین میبرد و باعث حیرت تونی و ریچاردز میشود،رید بهت انگیز به قدرت های دیلان اشاره میکند و با تعجب میگوید که میتواند باعث برگشتن ورق شود اما دیلان صدای را میشنود که در صفحه پایانی میببنیم که صدای نشان دهنده نوار قلب ادی است که خطی صاف شده و در نهایت ادی براک ظاهرا به دیار باقی میشتافد(گفتم ظاهرا)
در ادامه تریلری ازصفحات شماره ۳۲ کمیک های ونوم میبینیم که باعث هایپ شدن مخاطب میشود.در این صفحات ادی را میبینیم که درباره سقوط کردن صحبت میکند و همیشه به نوعی از مرگ فرار کرده است انا میگوید این بار دیگر فراری در کار نیست.که ناگهان صدایی نیشند که میگوید"براک"
حالا سوال پیش می آید که این سخن چه کسی است.
با توجه به رنگ مستطیلی که کلمه در آن ذکر شده که سیاه است میتوان ارتباط گوینده کلمه با رنگ سیاه باشد.بیشترین احتمال مربوط به ونوم است که به نوعی با او ارتباط برقرار میکند.
احتمال بسیار بسیار کمی هم وجود دارد که مربوط به سیمببوتی باشد که چند ثانیه با او پیوند خورد،به این صورت که هنوز ذره ای از او در بدن ادی باقی مانده باشد اما همانطور که گفتم احتمالش کم است.احتمالات دیگر هم هست که کمتر ۱ درصد است.
اما در نهایت کاور شماره ۳ رویداد پادشاه سیاهپوش رو میبینیم که تنها میتوان یک جمله را از آن برداشت کرد"ثور بالاخره می آید".
تنها نقطه ضعف کنال الکتریسیته است(البته با توجه به این شماره قطعا تنها نقطه ضعف نیست.)پس یک خدای آذرخش میتواند بهترین مهره باشد.
بحث از نقطه ضعف شد،به نظرم تا اینجا نقطه ضعف های کنال و ارتش او شامل:
۱_الکتریسیته(که فکر نکنم کسی بتواند به اندازه ارتش کنال اکتریسیته قدرتمند تولید کند)
۲_شمشیر آبنوس(با توجه به شماره ۲ کمیک مرد عنکبوتی سیمبیوتی پادشاه سیاهپوش)
۳_ادی براک(با توجه به حرف های تونی احتمال دارد که نقطه ضعف کنال باشد)
۴_دیلان(نمیتوان به عنوان نقطه ضعف قطعی یاد کرد اما به نظر خیلی موثر است)
۵_خدای روشنایی(با توجه به کمیک سرگذشت ونوم:شبح)
۶_جادو(با توجه به شکست خوردن دکتر استرنج رد شد)
اما اکنون وضعیت چگونه است:
بازماندگان
۱_ادی براک(تقریبا مرده):در ساختمان بکستر
۲_دیلان:در ساختمان بکستر
۳_مرد عنکبوتی:‌در ساختمان بکستر
۴_مرد آهنی:در ساختمان بکستر
۵_آقای شگفت انگیز:در ساختمان بکستر
۶_والکری:در ساختمان بکستر
۷_پلنگ سیاه:در ساختمان بکستر
۸_زن نامرئی:در ساختمان بکستر
۹_نیمور:در درازگودال ماریانا برای بیدار کردن اهدافی خطرناک
۱۰_بلید:قصد همکاری با دراکولا برای انجام نقشه مرد آهنی
۱۱_کینگ پین و سایر خبیث های سطح پایین:در کافه بی نام و نشان
۱۲_جهش یافته های سالم:در سرزمین خود و عدم همکاری در جنگ
۱۳_گربه سیاه:در هدف دزدیدن دکتر استرنج
۱۵_هالک:در قامت بروس بنر و در حال فرار
اسیر شدگان:
۱_ونوم:در دسترس کنال
۲_دکتر استرنج:ظاهرا اسیر در محفظه سیمبیوتی
۳_هیومن تورچ:به احتمال زیاد سیمبیوتی شده
۴_سایر قهرمانان در نبرد شکست خورده اول(شامل سایکلاپس،کامیتا ن آمریکا،ثینگ،است ورم و ...):آلوده به
سیمبیوت و برده کنال
۵_سلستیال ها:آلوده به سیمبیوت و برده کنال
کشته شدگان:
‌سنتری
در شماره بعدی چه خواهد شد؟
به نظر من در شماره سوم شاهد حضور ثور خواهیم بود و نبرد این دو خدا(ثور و کنال)را میبینیم اما قطعا یگی از حالت های زیر اتفاق خواهد افتاد:
۱_ثور می آید اما نبردی در کار نیست و کاور صرفا جهت هایپ کردن و فروش بیشتر نبرد ثور و کنال را به تصویر کشیده.
‌۲_ثور در نبرد شکست میخورد.احتمال این مورد بالاست زیرا اولا با توجه به کمیک های پارسال ثور،او وضعیت فیزیکی ضعیف تری نسبت به گذشته دارد(این در حالی است که خدایان مارول با افزایش سن قدرتمند تر میشوند)و همچنین امکان ندارد داستان در ۳ ۴ شماره تمام شود.این مورد دو حالت دارد:
A)ثور سیمبیوتی شده و برده کنال میشود که وضعیت دشوار میشود.
B)ثور موفق به فرار شده و زخمی یا سالم نزد بازماندگان میرود.
۳_ثور پیروز میشود.به نظرم در این حالت رویدا به پایان نرسیده و کنال باز هم نبرد را ادامه میدهد.
فارغ از قضیه ثور به احتمالا فراوان ادی براک را زنده خواهیم دید.البته به نظرم این مورد در شماره سوم اتفاق نمی افتد.
در ادامه رویداد چه خواهد شد؟
فکر میکنم که یا در شماره های آخر خدای روشنایی ظهور میکند و ورق را برمیگرداند که احتمالش بالاست.
همچنین به احتمال به شدت بالا قدرت هایی از دیلان میبینیم که قبلا ندیده ایم که باعث شکست کنال میشود.
و از همه مهمتر ونوم بدون آگاهی کنال باعث زنده شدن ادی شده و در نهایت ادی با بازپس گیری ونوم دوباره همان ادی سابق میشود و احتمالا ونوم،بسیار نیرومندتر از قبل است زیرا مدت طولانی به کندو متصل بوده است.
قطعا هم پای شمشیر آبنوس به ماجرا باز میشود و نقش مهمی خواهد داشت.

نمرات:
داستان:۱۰/۱۰
طراحی:۹.۵/۱۰
شخصیت پردازی:۱۰/۱۰
وفاداری به ذات شخصیت ها:۱۰/۱۰
ترجمه:۱۰/۱۰
ادیت:۱۰/۱۰
متشکرم از سایت اسپایدی که بهشتی است برای تمام کمیک فن های ایرانی به ویژه مارول فن ها و اسپایدی فن ها.
نقل قول کردن
Mr. Doctor
#30 Mr. Doctor 1399-10-21 11:19
وااااو چقدر عالی بود
ممنون از مترجم و ادیتور این کمیک که واقعا کار پرزحمت و سختی بوده
صفحه اخر کمیک کاور قسمت بعدی بود...
.
.
.
.
اسپویلر
.
.
.
.
.
.
.
یعنی منتظر اومدن ثور باشیم؟ :eek: :eek:
نقل قول کردن
hassan91
#31 hassan91 1399-10-21 11:35
به نقل از Kia Iron Man:

اسپایدی اولین کسی بود که بلافاصله به ادی رسید(هنوزم اختلاف زمانی رویداد های پادشاه سیاهپوس و آخرین بقایا رو نفهمیدم،لطفا یکی بگه چطور پیتر هم اینجاست هم اونجا)

بنظرم این قضیه کاملا مشخصه که آخرین بقایا در حال حاضر (یعنی در زمان تهاجم کنال) کاملا رخ داده و به اتمام رسیده. چون هم مرد عنکبوتی و هم زن عنکبوتی در اون رویداد حضور داشتن و درگیرش بودن و هم اینکه دکتر استرنج که تو عالم عرفانی گیر افتاده بود، در این رویداد پادشاه سیاه پوش حضور داره.
نقل قول کردن
Hossein Ojani
#32 Hossein Ojani 1399-10-21 13:28
عالی بود و واقعا ممنون ( هنوز مخم هنگه )
نقل قول کردن
Spider-Fan
#33 Spider-Fan 1399-10-21 13:39
به نقل از Prince:
چرا روی سینه کنال علامت عنکبوت هست :o
آخه مگه سیمبیوته که به مرد عنکبوتی چسبیده باشه یا چی :o
اگه میشه جواب بدید ممنون

گفتن که اون لوگوی عنکبوت نیست، بلکه اژدهاست‌.
به نشانۀ چندتا از اوّلین مخلوقات کنال که اژدها بودن.
نقل قول کردن
amirali dark 2021
#34 amirali dark 2021 1399-10-21 15:01
عالی
نقل قول کردن
spider az
#35 spider az 1399-10-21 15:32
واو چه داستانی
من فکر کنم
ثور هم کاری از دستش بر بیاد و باید در این رویداد
به تاریکی رو با تاریکی جواب داد
فقط یک چیزی پسر نیمور بلید همه رفتن پیش دشمنان خونیشون و کمک خواستند ؟
فقط من تا به حال چیزی فهمیدم دیلان خیلی قدرت منده
ولی ثدرتاش به چه حدی هستش
نقل قول کردن
Mr. Doctor
#36 Mr. Doctor 1399-10-21 16:59
خطر اسپویل
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه سوال،منظور والکری(جین فاستر)از وظیفش درمورد روح سنتری چیه؟
نقل قول کردن
hassan91
#37 hassan91 1399-10-21 22:04
به نقل از Mr. Doctor:
خطر اسپویل
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه سوال،منظور والکری(جین فاستر)از وظیفش درمورد روح سنتری چیه؟

اتفاقا واسه منم سوال بود؟! اما توی یکی از عناوین فرعی به نام بازگشت والکریها بهش اشاره میشه.یکی از وظایف والکریها اینه که اراوح قهرمانان کشته شده در جنگ علیه شر رو به والهلا (valhalla) ببرن. البته باز برام مبهم بود که چرا این کار میکنن که تو اینترنت سرچ کردم و فهمیدم.
والهلا در واقع یه جورایی بهشت دنیای ماروله که توسط اودین خلق شده (اگه اشتباه نکنم) که والکریها ارواح قهرمانان مرده شده رو جمع میکنن تا در روز مبدا یعنی رگناروک به یاری آزگاردیها بیان. البته معلوم شد یه گروه دیگه هم هست که این ارواح رو به هِل یا همون جهنم میبرن که همین اتفاق هم تو این کمیک رخ داد و روح سنتری رو از دست جین گرفتن تا ببرنش به هل!
بنابراین بنظرم نباید به دلمون صابون بزنیم که سنتری برگرده و با کنال بجنگه!
نقل قول کردن
Captain-spidey
#38 Captain-spidey 1399-10-22 12:40
واو واقعا کمیک هیجان انگیز و پرفکتی بود ما از همون اول کمیک هیجان و مبارزه با یکم استرس و نگرانی رو داریم تا اخر کمیک که با اون اتفاق مهم اخر واقعا ترس رو تو دل هممون انداخت
اقای دانی کیتس تونستن کلی اتفاق مهم و هیجان انگیز رو تو این ۲۲ صفحه به ما نشون بدن که باعث چند برابر شدن شوق ما برای خوندن هرچه سریع تر ادامه کمیک میشد و کلی سوال و جواب تو ذهنمون ایجاد میکرد مثلا چه بلایی سره دیلان میاد چه کسی میتونه جلو کنال رو بگیره و ایا نقشه تونی جواب میده؟ اینا سوالاییه که تو ذهن همه ما شکل گرفته و مارو تشنه ادامه داستان نگه‌ میداره
ترجمه و ادیت هم که خیلی عالی بود واقعا مخصوصا ادیت که اصلا درخشان بود به همه عوامل این کمیک خسته نباشید میگم واقعا دستتون درد نکنه
#۲۹ در مورد اون قضیه که اسپایدرمن چجور هم اینجاست هم تو اخرین بقا باید بگم اگه اشتباه نکنم اقای ترابی یه بار تو یکی از کامنت ها گفتن که این اتفاق تو دنیای کمیک زیاد میوفته و اصلا چیز عجیبی نیست مثلا ولورین تو یه دوره هم زمان تو ۵ یا ۶ کمیک مختلف حضور داشت
نقل قول کردن
Mr. Doctor
#39 Mr. Doctor 1399-10-22 16:39
به نقل از hassan91:
به نقل از Mr. Doctor:
خطر اسپویل
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه سوال،منظور والکری(جین فاستر)از وظیفش درمورد روح سنتری چیه؟

اتفاقا واسه منم سوال بود؟! اما توی یکی از عناوین فرعی به نام بازگشت والکریها بهش اشاره میشه.یکی از وظایف والکریها اینه که اراوح قهرمانان کشته شده در جنگ علیه شر رو به والهلا (valhalla) ببرن. البته باز برام مبهم بود که چرا این کار میکنن که تو اینترنت سرچ کردم و فهمیدم.
والهلا در واقع یه جورایی بهشت دنیای ماروله که توسط اودین خلق شده (اگه اشتباه نکنم) که والکریها ارواح قهرمانان مرده شده رو جمع میکنن تا در روز مبدا یعنی رگناروک به یاری آزگاردیها بیان. البته معلوم شد یه گروه دیگه هم هست که این ارواح رو به هِل یا همون جهنم میبرن که همین اتفاق هم تو این کمیک رخ داد و روح سنتری رو از دست جین گرفتن تا ببرنش به هل!
بنابراین بنظرم نباید به دلمون صابون بزنیم که سنتری برگرده و با کنال بجنگه!

خیلی ممنون از توضیحاتتون دوست گرامی
نقل قول کردن
Kia Iron Man
#40 Kia Iron Man 1399-10-22 17:10
به نقل از hassan91:
به نقل از Mr. Doctor:
خطر اسپویل
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه سوال،منظور والکری(جین فاستر)از وظیفش درمورد روح سنتری چیه؟

اتفاقا واسه منم سوال بود؟! اما توی یکی از عناوین فرعی به نام بازگشت والکریها بهش اشاره میشه.یکی از وظایف والکریها اینه که اراوح قهرمانان کشته شده در جنگ علیه شر رو به والهلا (valhalla) ببرن. البته باز برام مبهم بود که چرا این کار میکنن که تو اینترنت سرچ کردم و فهمیدم.
والهلا در واقع یه جورایی بهشت دنیای ماروله که توسط اودین خلق شده (اگه اشتباه نکنم) که والکریها ارواح قهرمانان مرده شده رو جمع میکنن تا در روز مبدا یعنی رگناروک به یاری آزگاردیها بیان. البته معلوم شد یه گروه دیگه هم هست که این ارواح رو به هِل یا همون جهنم میبرن که همین اتفاق هم تو این کمیک رخ داد و روح سنتری رو از دست جین گرفتن تا ببرنش به هل!
بنابراین بنظرم نباید به دلمون صابون بزنیم که سنتری برگرده و با کنال بجنگه!

آره کاملا صحیح و درست بود.در ضمن والهالا فقط مربوط به مارول نیست و مثل خیلی از موضوعات مربوط به کمیک های ثور از افسانه های اسکاندیناوی الهام گرفته شده.والهالا بهشت قهرمانانیه که در راه خیر کشته شدن.حتی در داستان های افسانه ای بسیاری بهش اشاره شده.مارول هم تصمیم گرفت مثل افسانه های اسکاندیناوی والهالا رو وارد کمیک هاش بکنه.
حتی در فیلم Thor:Ragnarok هم بهش اشاره شد،جایی که ثور در زندان ساکاره و میگه"اودین مطمئنم هنوز جاتو در سَرسَره های والهارا داری،جایی که شجاعان تا ابد زندگی خواهند کرد"
نقل قول کردن
Captain_rogers
#41 Captain_rogers 1399-10-23 09:44
خدایا شکرت بلاخره شماره 2 اومد. :D
البته خیلی از شماره 2 بیشتره چون کمیک های دیگه باهاش اشتراک داشتن ولی ببینم تهش چی میشه
(ممنون از همه عوامل ترجمه و ادیت این کمیک)
نقل قول کردن
Mahdiarvenom
#42 Mahdiarvenom 1399-10-24 14:29
به نام خدا
سلام
فکر نکنم تور هم بتونه کاری بکنه، فقط نگاه کنید کنال چطور وقتی سنتری رو دید و یاد کارنیج افتاد چیکار باهاش کرد، حالا اگه تور رو ببینه دیگه می خواد چیکار کنه مخصوصا که تور دلیل تمام بدبختی هاش
واقعا نمی دونم چی بگم فعلا باید ببینیم شماره 32 ونوم چه بلایی سری ادی میادش
خیلی ممنون از شما
نقل قول کردن
iron man Amir karimi
#43 iron man Amir karimi 1399-10-24 15:39
سلام
من فقط منتظر ببینم چه بلایی سر ادی میاد
(ممنون از همه عوامل ترجمه ادیت و.....)
نقل قول کردن
thor god of thunder
#44 thor god of thunder 1399-10-27 21:42
عجب نبردي بشه بين ثور و نال. من هنوز نميدونم ثور چجوري از شر بدلش خلاص ميشه. هنوز قسمت 11 ثور2020 رو نديدم ولي خداکنه ختم به خير بشه.
نقل قول کردن
Mr. Doctor
#45 Mr. Doctor 1399-11-22 11:54
وواااااووو
چقدر هیجان انگیز و باحال بود،و با تشکر فراوان از مترجم و ادیتور این کمیک؛خسته نباشید
بنظرم حضور ثور در این قسمت میتونستم پر هیجان تر و اکشن تر(البته الان هم بود،ولی یکم بیشتر میشد بنظرم بهتر بود :oops: )باشه.

ممنون
نقل قول کردن
iron man Amir karimi
#46 iron man Amir karimi 1399-11-22 12:43
و باز هم یک کمیک عالی! ممنونم از عوامل ترجمه و ادیت این کمیک زیبا . واقعا این قسمت هم مثل قبل عالی بود . به نظرم بهترین قسمت این کمیک لحظه ورود مرد آهنی بود .‌
نقل قول کردن
Kia Iron Man
#47 Kia Iron Man 1399-11-22 14:46
گفتن خسته نباشید به مترجمان و ادیتور های سایت دیگه تکراری شده و واقعا سخته که بشه اونطور که شایسته اس از اون ها قدردانی کرد.از صمیم قلب از همتون متشکرم.
نقد قسمت سوم
اولین چیزی که مشاهده میشه کاور این کمیکه که به وضوح نبرد ثور و کنال رو نشون میده.من از انتخاب این کاور خوشم نیومد چون که بخش کمی از این داستان رو اسپویل میکنه و باعث شد که اون پیچش ورود ثور و نجات دیلان و کپ ما رو هیجان زده نکنه چون از لحظه خوندن صفحه اول آماده ورود ثور بودیم.درک میکنم که شاید این کاور برای ایجاد هیجان در مخاطب طراحی شده ولی به نظر من اگه کاور به این شکل ورود ثور رو نشون نمیداد لحظه ورود ثور جذاب تر میشد ولی نمیشه خیلی از کادر ایراد گرفت.
از بحث کاور که بگذریم از همان ابتدا مونولوگ هایی گفته میشد که معلوم نبود متعلق به کیست اما هر بار که طبق مونولوگ ها یک حریف و یک هم پایه برای ارتش تاریکی پیدا میشد اون مونولوگ ها تکرار میشدند.
در شماره قبل همه چیز به شدت دارک و ناامیدکننده بود و کیتس فضای خوفناکی رو ایجاد کرده بود و درنهایت با مرگ کسی که فکر میکردیم شخصیت اصلیه به پایان رسید که اوج ناامیدی بود.این نکته در این شماره کاملا برعکس شد و طبق همون مونولوگ ها همیشه امیدی هست و هربار کنال ظاهرا موفق شده بود یه پیچش شوکه کننده ای در داستان رخ میداد و البته اینم بگم که صحنه شکست خوردن ثور باعث شد که بار دیگر قدرت کنال رو به خاطر بیاریم.
در شماره اول کنال رو شکست ناپذیر نشون داده شد و با مرگ سنتری این موضوع ثابت کرد اما در این شماره نشون داده شد که کنال اونقدر ها هم که خواننده فکر میکرد شکست ناپذیر نیست و به ازای هر تاریکی روشنایی وجود داره.
ریتم و ضرباهنگ داستان تا انتهای داستان بالا موند و کیتس اجازه نمیداد که از هیجان داستان کم بشه و واقعا موفق بود چون هر صفحه به شدت هیجان انگیزه و لحظه به لحظه ضرباهنگ داستان بیشتر میشه.
میشه گفت شخصیت اصلی شماره سوم ثوره(البته در اینکه شخصیت اصلی این رویداد دیلان براک و ادی براکه شکی نیست)و بیشتر تمرکز روی ثور و نبردش با کنال بود اما تاکید نویسنده بر دیلان رو هم نمیشه نادیده گرفت.نبرد ثور و کنال بسیار هیجان انگیز بود و صحنه های اکشن خیلی خوبی داشت و دیالوگ هایی که بینشون رد و بدل میشد جذاب و منطقی بودن.
شخصیت پردازی ها هم به نظرم درست و منطقی بودن.در اوایل داستان که رید در حال توضیح دادن نقشه اس اسپایدی برخلاف بقیه نگران دیلانه که میشه گفت دلسوزترین شخص اون جمع بود و در این اوضاع ناجور به فکر دیلان بود و به نظرم وفاداری به شخصیت به درستی انجام شده.شخصیت ثور هم اصلا با شخصیت پردازی ثور در تضاد نبود و شخصیت کمی مغرور و خداگونه اش اونم الان که پدرهمگان و پادشاه آزگارد شده به درستی نمایش داده شده.شخصیت پردازی رید ریچاردز هم که به نوعی رهبر گروه بود مثل سایر شخصیت ها کاملا درست و مناسب توسط کیتس نشان داده شد.این توانایی رهبری رید هم در کمیک های چهارشگفت انگیز و ایلیومیناتی مشاهده کردیم و اگه کسی جز آقای شگفت انگیز رهبر گروه میشد باید تعجب میکردیم(البته به جز آیرون من)چون هوش رید از قدرتش بیشتره.در آخر هم شخصیت پردازی تونی استارک که حضور کوتاهی داشت هم بسیار مناسب بود و اون شخصیت حاضرجواب و شوخ طبعش حفظ شده بود.
داستان پیچش های داستانی اصلا کم نداشت.اولین پیچش مربوط به ورود ثور بود که نمیشه خیلی پیچش دونستش چون همونطور که گفتم از ابتدای داستان منتطر این لحظه بودیم.
پیچش دیگر مربوط به شکسته شدن فک کنال بود(خیلی دلم خنک شد)که واقعا خفن بود و کنال این موضوع رو درک کرده بود که امکان شکست خوردن داره پس از سلستیال هایی که برده اش شده بودن کمک گرفت.
همچنین نمیشه حمله ناجوانمردانه کنال به ثور رو نادیده گرفت که با شمشیری که ثور باهاش خاطره زیادی داره بهش ضربه زد.
ورود مرد آهنی هم پیچش عالی بود و واقعا نیاز بود.این پیچش نشون داد که شاید حق با دکتر دووم بوده باشه (برای جلوگیری از اسپویل نمیگم ولی اگه خواستین کمیک فرعی King In Black:IronMan/D octor Doom رو بخونید )
و در نهایت شاید بهترین پیچش در صفحه آخر بود که ورود موج سوار نقره ای رو در شماره بعد نشون میداد.
طراحی های داستان هم خوب بود و نمیشه خیلی ایراد گرفت فقط وجود این همه رنگ قرمز و سیاه شاید چشم خواننده رو آزار بده ولی باید به طراح حق داد چون راه بهتری برای ایجاد این فضا و جو داستان نیست.
نمره به داستان:10 از 10
نمره به طراحی:9.5 از 10
نمره به ترجمه:10 از 10
نمره به ادیت:10 از 10
نقل قول کردن
Agent-Anty-venom
#48 Agent-Anty-venom 1399-11-22 16:09
واو عجب رویدادی مخم پوکید
خیلی ممنون از سایت اسپایدی
حالا مارول رویداد کینگ ان بلک تموم نشده میخواد یکی دیگه بیاره وسط :o
اسم رویداد هیروس ریبورنه اگه اشتباه نکنم
میخواستم بدونم اونم ترجمه میشه :-*
نقل قول کردن
hassan91
+1 #49 hassan91 1399-11-22 17:18
یکی از بهترین کمیکهای عمرم بود که خوندم خیلی لذت بردم از این کمیک. کمیکی که سراسر اکشنه و ریتم داستان هرگز افت نمیکنه.
دانی کیتس به خوبی دونه هایی رو که دو سال پیش با کمیکهای ونوم کاشته رو داره درو میکنه. دیگه الان کنال یکی از شناخته شده ترین ویلنهای مارول و مدیوم کمیک بوکه. تا یه وقت دیگه اگه شخصی رو کاور یه کمیک ببینه که ثور و کنال با هم در افتادن سریع جذبش میشه و داستانشو پی گیری میکنه. اونم در حالی که ثور دهان کنال رو گرفته (که تو داستانم رخ داد).
قهرمانان دیگه نقشه درست و حسابی ندارن. هر چی که دارن رو میکنن. ورود ثور و نبردش با کنال جانانه بود و هیجان زیادی به داستان تزریق کرد. نبردی که خیلی هم برای ثور راحت مثل آب خوردن نبود. پیاده کردن فک کنال با میولنیر صحنه‌ای به یاد ماندنی بود. از اون به یاد ماندنی‌تر و غم انگیزتر ضربه سهمگین کنال به ثور با شمشیر نکروسورد بود. در حالی که در بالای سرش سلستیالها، نیویورک رو ویران میکنن. (شمشیری که اولین شمشیر کنال محسوب میشه و معروف به شمشیر خدا کش و سلستیال کش هستش)
ایونت پادشاه سیاه پوش خط داستانی روان و ساده‌ای داره. در عین حال به خوبی هم از شخصیتهای مختلف بهره برده. یکی از اونها مرد آهنی و زره اکستریم بود که در نهایت با اون تونست یک سلستیال رو کنترل کنه. و از اون هیجان انگیزتر ورود موج سوار نقره‌ای بود. حالا باید دید که مردان ایکس در شماره آتی چه نقشی دارن؟ خدا رو چی دیدین شاید مرد آهنی با زره اکستریم و چارلز با اون ذهنش تونستن کندو رو کنترل کنن :-* (به عنوان فرضیه میگم).

از طراحی هم که نگم براتون که ادیت و فارسی سازی صداهای اکشن بی نظیر بود. اونم در حالیه که تو هر صفحه اش فک کنم صدای اکشن بود. از آقای رجبی بابت با این ادیت جانانه خسته نباشید میگم. هیجان داستان یه طرف، ادیت و طراحی هم یه طرف که به جذابیت داستان افزوده بود.
ترجمه هم همینطور.
با تشکر و خسته نباشید.
نقل قول کردن
mtm
#50 mtm 1399-11-22 18:35
#50:
بله انصافا آقا رجب واسه ادیت این کمیک سنگ تموم گذاشته
نقل قول کردن
Doctor.who
#51 Doctor.who 1399-11-22 21:45
واقعا دمتون گرم من بسیار از داستان لذت بردم. خیلی جالب بود و کنال قرار است از ابرشرورانی بشه که تا سالیان سال در کمیک استفاده بشه نه؟
واقعا از رویداد کارنیج مطلق هم بزرگ تره این رویداد. به خوبی خودش را با شخصیت های مختلف یکی کرده و شاهکار آفریده. سپاس از شما
نقل قول کردن
Agent bishop
#52 Agent bishop 1399-11-22 22:21
قبل از خواندن این کمیک همش فکر میکردم ایندفعه این قهرمان های مارول چه جوری میخوان جلوی این خدای شکست ناپذیر و قدرتمند که سیلیستال ها رو کشته و سنتری رو مثل کاغذ از وسط نصف کرده و دارای یک ارتشی بینهایت از سیمبوت ها که می‌توانند قهرمانان رو علیه خودشون کنند رو بگیرند .
ولی با خواندن این قسمت فهمیدم کنال اون خدایی که توفکرمون بود نیست و می تواند صدمه ببیند و مبارزه ثور با کمال این رو ثابت کرد .
بهترین صحنه این قسمت به نظرم مربوط میشه به کنده شدن فک کنال توسط ثور که واقعا دلمون رو خنک کرد ولی حیف زیاد این لحظه ماندگار نشد و کنال دوباره برای خودش یکی ساخت و البته میشه تو این لحظه ترس کنال رو هم دید که برای پرت کردن حواس ثور مجبور به استفاده از سیلیستال ها شد .
دیگه از این قسمت به بعد به تدریج شاهد بهتر شدن قضیه برای قهرمانان میشیم چون وقتی کنال حمله کرد اونا فکر میکنند می‌توانند به وسیله آتش و سنتری جلوی کنال رو بگیرند ولی غافلگیر شدن ولی الان اوضاع رو به بهبود هست از کمک گرفتن از خون آشام ها تا آزاد سازی کاپیتان آمریکا و دکتر استرنج و از دست کنال و دخالت ایکس من در این قضیه و سیلیستال آیرون من و قدرت دیلان براک و صد البته آمدن موج سوار نقره ای به زمین و نشون دادن خیلی قدرتمند نبود کنال همه رو میشه نوعی دلیل برای پیروزی دانست .
دیالوگ های این کمیک عالی بود مخصوصا قسمت نبرد ثور و کنال و ترجمه هم مثل همیشه عالی بود .
ادیت هم که همیشه خوب بود و هست .
نقل قول کردن
iron man Amir karimi
#53 iron man Amir karimi 1399-11-23 00:02
سلام .
این هم از اولین نقد من. شماره 3 کمیک پادشاه سیاه پوش
خطر اسپول



کاور کمیک نوید شروع جنگ بین کنال و ثور رو می داد .
داستان با دیالوگ های شخصی ناشناس شروع شد که بیشتر یک جمله رو می گفت ( به ازای هر تاریکی روشنایی وجود دارد )
بعد غم دیلان رو بر اثر از دست دادن پدرش رو نشون می داد.
حضور خون آشامان هم جالب بود . داستان از ابتدا نشون داد که رید ریچاردز رهبر هستش . برخی از افراد می خواستند دیلان رو نجات بدن و در همون لحظه دیدیم که دیلان از سر خشم و اندوهش کاپیتان رو که می خواست بهش حمله کنه رو از شر سیمبیوت خلاصش کرد . بعد دیدیم که ثور وارد داستان می شه ( این لحظه واقعا جالب بود ) بعد شاهد صحنه نبرد ثور با کنال بودیم که دیالوگ های جالبی بینشون رد و بدل می شد . باحضور سلستیال ها داستان عوض می شه و رید آرامشش رو از دست می ده ولی با حضور ایرون من داستان عوض می شه . در همون لحظه هم می دیدیم که ثور در نبرد با کنال مقلوب میشه و شمشیر تمام سیاه رو تو شکمش فرو می کنه. در انتهای داستان هم که شاهد حضور موج سوار نقره ای هستیم که می فهمیم اون دیالوگ ها مربوط به اون بوده .
شخصیت پردازی ها = کاملا درست بود . از پیتر که همش مراقب دیلان بود تا تونی که هی مزه می پروند .
طراحی = جالب بود ولی کمی گیج کننده
ادیت = واقعا دست اقای رجبی درد نکنه ! واقعا عالی بود
ترجمه هم همین طور
داستان = داستان هم که مثل همیشه داشت قدرت کنال رو نشون داد
نمرات
داستان = 10/10
طراحی 10/9
ادیت = 10/20!!
ترجمه =10/20!!
از اقای ترابی هم ممنونم .
راستیتش فکر کنم توی قسمت بعدی شاهد حضور موج سوار نقره بود

((( لطفا نقدم رو نقد کنید ممنون می شم . )))
نقل قول کردن
king venom
#54 king venom 1399-11-23 07:44
سلام و خسته نباشید خدمت شما بابت ترجمه و ادیت بی نظیرتون
قبل از هر چیز بگم که من همون موقع که این کمیک اومد خوندمش ولی منتظر اومدنش تو سایت با ترجمه خوبتون بودم . ممنون
بریم سراغ کمیک : در اپتدا کاور هیجان انگیز این شماره رو میبینیم که نوید یه نبرد بین دو خدا و پادشاه قدرتمند یعنی کنال و ثور رو میده که همون اول همه رو هایپ میکنه .
داستان با عالم شروع میشه که نال به طور کامل نابودش کرده و بعد به سرعت وارد زمین میشیم که نال اونو کاملا تو چنگش داره و بعد ابرقهرمانان رو داریم که درحال طرح نقشه حمله ای به نال و سیمبیوت هایش است و بعد دیلان براک را داریم که درحال شیون کردن بالای سر ادی که الان مرده است و مرد عنکبوتی رو داریم که میخواد از دیلان حفاظت کنه ولی دیلان هم مثل پدرش کله شقه و میخواد انتقام پدرش رو از نال بگیره
پس خیلی سریع وارد نبرد میشیم و میبینیم دیلان چطور درکنار ابرقهرمانان برای نجات افرادی که تبدیل به ارتش نال شدن میجنگه که انصافا صحنه عالی رو درست میکنه و نشون میده که دیلان قراره در آینده به یک ابرقهرمان واقعی تبدیل بشه و در کنار دیگر قهرمانان بایسته و در این شماره جرقه این اتفاق زده میشه . در هنگام نبرد رید ریچاردز متوجه میشه که منبع اصلی قدرتای دیلان یه چیز ناشناختس که با توجه به تصویر هولوگرامی که تو دستاشه احتمالا همون خدای نور مرموز باشه که آخر کار توضیح میدم .
همه چیز ظاهرا خوب پیش میره که نال کفری میشه و میخواد دیلان رو بگیره که ناگهان ثور بالاخره سر کلش پیدا میشه و با یه ورود خفن و پرابهت وارد جنگ میشه
ثور در کنار دیلان شروع به مبارزه میکنه که انصافا صحنه جالبی رو مییازه اونا یه مبارزه هماهنگ با ارتش نال انجام میدن و سعی میکنن تا هرچقدر آدم که میتونن
رو نجات بدن .
و حالا خیلی سریع میریم سراغ به جرات میشه گفت شخصیت اصلی تمام رویداد یعنی خود جناب پادشاه سیاهپوش که هیچ ابرقهرمانی به معنای واقعی کلمه جرات نزدیک شدن به شعاع صد متریش رو هم نداره اون اصلا از این وضعیت راضی نیست و وقتی میبینه که داره کنترل نبردو از دست میده خودش دست به کار میشه و میاد سراغ ثور و دیلان.
این دو خدا اولش شروع به رجس خوانی برا یکدیگه میکنن ولی خیلی زود به جون همدیگه میفتن. یه نبرد سنگین و کوتاه و هیجان انگیز . همه از همون اول رویداد منتظر این جدال بودن و واقعا نبرد این دو به مانند نبرد خدایان در کتاب ها و رمان های اساطیری که به خوبی طراحی شده میماند و همین باعث میشه که هیجان کار بیشتر شود. نبرد ظاهرا به نفع نال درجریانه اما ثور در آخر کار به نال حمله میکنه و به معنای واقعی کلمه فکش رو میاره پایین و برای چند لحظه ورق برمیگرده اما نال باهوش تر از این حرفاست او سلستیال هارو فعال میکنه و شروع به نابودی شهر میکنه و همین کافیه تا نال از فرصت استفاده کنه و با ال بلک کار ثور رو تموم میکنه
و این فقط شادی قبل از حادثه بود و نال دوباره بر اوضاع مسلط میشه. اون دیلان رو میگیره و بهش میگه که من تنها خوانواده تو هستم و آخرد دیالوگ اونو 'پسرم' صدا میزنه . درباره این باید بگم که دیلان درواقع همون قدری که فرزند ادی هستش فرزند سیمبیوت ونوم هم هست چون ونوم از DNA ادی برا ساختن دیلان استفاده کرده و خود سیمبیوت هم فرزند کنال هستش پس میشه گفت که دیلان نوه کنال محسوب میشه(من که نمیخوام چیزی مث کنال بابابزرگم باشه :sad: :o )
و در آخر هم ما سیلور سروفر رو داریم که ظاهرا تبدیل به قاصد او خدای نور ناشناس شده .
این رویداد از همون اول یک موضوع رو دنبال میکرد که موضوع اصلی رویداد کارنیج مطلق هم بود و اون امیده
امید موضوع اصلی داستانه و ما با داستانی مواجهیم که به خوبی شخصیت هارو توی فشار میزاره و حتی موقعی که همه چیز داره خوب پیش میره تویه لحظه همه چیز خراب میشه و داستان به بهترین شکل ممکن این رو به تصویر میکشه. به جرات میشه گفت که از بعد از جنگ های پنهان 2016 تا الان قهرمانان مارول تا حالا با همچین تهدیدی رو درو نشدن به طوری که سطح تهدید رویداد های جنگ قلمروها و امپایر با این رویداد قابل مقایسه نیست این یه کابوس واقعیه
و اما نکات این شماره :
همون طور که اول نقد گفتم ظاهرا قدرت دیلان براک به اون خدای نور مربوطه و هرچه پیش میریم میفهمیم که
به احتمال زیاد منبع اصلی تمام قدرتای دیلان و ثور و اکثر خدایان دیگر باید همین خدای نور باید باشه و این تاحد زیادی جور درمیاد از اونجایی که سیلور سرفر این دو رو جنگ جویان نور صدا میکنه و این که از بین این همه شخصیت مث کاپیتان مارول و استورم و دکتر استرنج و ... فقط این دوتا بودن که میتونستن به نال صدمه بزنن چون قدرتاشونو از دشمن اصلی نال میگیرن و سیلور سرفر هم به قاصد این خدای نور مرموز تبدیل شده
هویت این خدای نور هنوز بزرگترین راز رویداده ولی چن تا نظریه هستش.
تا قبل از انتشار شماره یک یکی از کاندید ها سنتری بود که دیدیم که نال اونو مث مقوا از وسط جر داد پس سنتری میره کنار ولی کادید بعدی که بعضی ها معتقدن اون خدای نوره نسخه نجات دهنده زندگی گالاکتوسه ولی بنا به دلایلی این هم ممکن نیست . اما بزرگ ترین احتمال اینه که احتمالا این خدای نور نمودی یا آواتار والای همگان باشه چرا؟ چون اگه کمیک کارنیج مطلق هالک جاودان رو بخونید میبینید که بروس بنر نظریه میده که احتمالا نال آواتار نسخه شرور والای همگان یعنی وان بلو ال هستش و یه ارتباط مستقیم با نال داره یا داره خودش نال رو کنترل میکنه و اگه این درست باشه و هردو نمودی از خدای و بزرگترین شیطان دنیای مارول باشن احتمالا با چیزی به اندازه دادگاه زندگی طرفیم و این منبع اصلی قدرت ثور بودن و خدای اصلی تاریکی بودن جفتشون رو کاملا توضیح میده.
درکل باید منتظر بود و دید که چه اتفاقی می افته؟
به نظرتون این خدای نور کی میتونه باشه؟
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#55 Ehsan Spider 1399-11-23 09:49
سلام
خیلی ممنون بابت ترجمه این کمیک

خطر اسپیول

کمیک خوب بود داستان خوب داره پیش میره
موج سوار نقره ای توی این داستان تقریبا راوی بود فکر میکنید میتونه کنال رو شکست بده از دست ثور که کاری بر نیومد من فکر کنم موج سوار هم کاری ازش بر نمیاد .
نقش کلیدی رو احتمالا دکتر استرنج و شمشیر شوالیه سیاه داشته باشن و دیلان .
فکر کنم ادی هم شاید برگرده و توی داستان یه نقشی داشته باشه
باید دید که ادامه داستان چی میشه هنوز خیلی از ابرقهرمان ها درگیر نشدن باید ادامه رو دید

داستان : ۱۰
طراحی : ۱۰
ترجمه : ۱۰
ادیت : خیلی بیشتر از ۱۰

خیلی ممنون از زحمات شما
نقل قول کردن
alireza123456789
#56 alireza123456789 1399-11-23 10:47
فوق العاده بود ترجمه هم که مثل همیشه عالی و کی بهتر از یه حریف قدیمی برای کنال ;-)
نقل قول کردن
alireza123456789
#57 alireza123456789 1399-11-23 10:50
البته همه این ها حریف های خوبی هستند ولی خدای روشنایی نیستند مثلا ثور خدای تندر و کنال که خدای تاریکی هست فقط خدای روشنایی میتونه جلوشو بگیره که باید منتظرش بمونیم
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#58 Ehsan Spider 1399-11-23 12:58
به نقل از iron man Amir karimi:
سلام .
این هم از اولین نقد من. شماره 3 کمیک پادشاه سیاه پوش
خطر اسپول



کاور کمیک نوید شروع جنگ بین کنال و ثور رو می داد .
داستان با دیالوگ های شخصی ناشناس شروع شد که بیشتر یک جمله رو می گفت ( به ازای هر تاریکی روشنایی وجود دارد )
بعد غم دیلان رو بر اثر از دست دادن پدرش رو نشون می داد.
حضور خون آشامان هم جالب بود . داستان از ابتدا نشون داد که رید ریچاردز رهبر هستش . برخی از افراد می خواستند دیلان رو نجات بدن و در همون لحظه دیدیم که دیلان از سر خشم و اندوهش کاپیتان رو که می خواست بهش حمله کنه رو از شر سیمبیوت خلاصش کرد . بعد دیدیم که ثور وارد داستان می شه ( این لحظه واقعا جالب بود ) بعد شاهد صحنه نبرد ثور با کنال بودیم که دیالوگ های جالبی بینشون رد و بدل می شد . باحضور سلستیال ها داستان عوض می شه و رید آرامشش رو از دست می ده ولی با حضور ایرون من داستان عوض می شه . در همون لحظه هم می دیدیم که ثور در نبرد با کنال مقلوب میشه و شمشیر تمام سیاه رو تو شکمش فرو می کنه. در انتهای داستان هم که شاهد حضور موج سوار نقره ای هستیم که می فهمیم اون دیالوگ ها مربوط به اون بوده .
شخصیت پردازی ها = کاملا درست بود . از پیتر که همش مراقب دیلان بود تا تونی که هی مزه می پروند .
طراحی = جالب بود ولی کمی گیج کننده
ادیت = واقعا دست اقای رجبی درد نکنه ! واقعا عالی بود
ترجمه هم همین طور
داستان = داستان هم که مثل همیشه داشت قدرت کنال رو نشون داد
نمرات
داستان = 10/10
طراحی 10/9
ادیت = 10/20!!
ترجمه =10/20!!
از اقای ترابی هم ممنونم .
راستیتش فکر کنم توی قسمت بعدی شاهد حضور موج سوار نقره بود

((( لطفا نقدم رو نقد کنید ممنون می شم . )))



سلام
داداش من میخوام نقدت رو یه نیم چه نقدی بکنم
اینکه به جای گفتن خلاصه داستان و اسپیول ۱۰۰ بیا پیش‌بینی خودتو بگو راجب پیچش ها هیجان انگیز بودن و طراحی و داستان و اگه این اتفاق می‌افتاد اینطوری‌ میشد از اینا بگو
این نظر منه البته
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#59 Ehsan Spider 1399-11-23 13:04
به نقل از king venom:
سلام و خسته نباشید خدمت شما بابت ترجمه و ادیت بی نظیرتون
قبل از هر چیز بگم که من همون موقع که این کمیک اومد خوندمش ولی منتظر اومدنش تو سایت با ترجمه خوبتون بودم . ممنون
بریم سراغ کمیک : در اپتدا کاور هیجان انگیز این شماره رو میبینیم که نوید یه نبرد بین دو خدا و پادشاه قدرتمند یعنی کنال و ثور رو میده که همون اول همه رو هایپ میکنه .
داستان با عالم شروع میشه که نال به طور کامل نابودش کرده و بعد به سرعت وارد زمین میشیم که نال اونو کاملا تو چنگش داره و بعد ابرقهرمانان رو داریم که درحال طرح نقشه حمله ای به نال و سیمبیوت هایش است و بعد دیلان براک را داریم که درحال شیون کردن بالای سر ادی که الان مرده است و مرد عنکبوتی رو داریم که میخواد از دیلان حفاظت کنه ولی دیلان هم مثل پدرش کله شقه و میخواد انتقام پدرش رو از نال بگیره
پس خیلی سریع وارد نبرد میشیم و میبینیم دیلان چطور درکنار ابرقهرمانان برای نجات افرادی که تبدیل به ارتش نال شدن میجنگه که انصافا صحنه عالی رو درست میکنه و نشون میده که دیلان قراره در آینده به یک ابرقهرمان واقعی تبدیل بشه و در کنار دیگر قهرمانان بایسته و در این شماره جرقه این اتفاق زده میشه . در هنگام نبرد رید ریچاردز متوجه میشه که منبع اصلی قدرتای دیلان یه چیز ناشناختس که با توجه به تصویر هولوگرامی که تو دستاشه احتمالا همون خدای نور مرموز باشه که آخر کار توضیح میدم .
همه چیز ظاهرا خوب پیش میره که نال کفری میشه و میخواد دیلان رو بگیره که ناگهان ثور بالاخره سر کلش پیدا میشه و با یه ورود خفن و پرابهت وارد جنگ میشه
ثور در کنار دیلان شروع به مبارزه میکنه که انصافا صحنه جالبی رو مییازه اونا یه مبارزه هماهنگ با ارتش نال انجام میدن و سعی میکنن تا هرچقدر آدم که میتونن
رو نجات بدن .
و حالا خیلی سریع میریم سراغ به جرات میشه گفت شخصیت اصلی تمام رویداد یعنی خود جناب پادشاه سیاهپوش که هیچ ابرقهرمانی به معنای واقعی کلمه جرات نزدیک شدن به شعاع صد متریش رو هم نداره اون اصلا از این وضعیت راضی نیست و وقتی میبینه که داره کنترل نبردو از دست میده خودش دست به کار میشه و میاد سراغ ثور و دیلان.
این دو خدا اولش شروع به رجس خوانی برا یکدیگه میکنن ولی خیلی زود به جون همدیگه میفتن. یه نبرد سنگین و کوتاه و هیجان انگیز . همه از همون اول رویداد منتظر این جدال بودن و واقعا نبرد این دو به مانند نبرد خدایان در کتاب ها و رمان های اساطیری که به خوبی طراحی شده میماند و همین باعث میشه که هیجان کار بیشتر شود. نبرد ظاهرا به نفع نال درجریانه اما ثور در آخر کار به نال حمله میکنه و به معنای واقعی کلمه فکش رو میاره پایین و برای چند لحظه ورق برمیگرده اما نال باهوش تر از این حرفاست او سلستیال هارو فعال میکنه و شروع به نابودی شهر میکنه و همین کافیه تا نال از فرصت استفاده کنه و با ال بلک کار ثور رو تموم میکنه
و این فقط شادی قبل از حادثه بود و نال دوباره بر اوضاع مسلط میشه. اون دیلان رو میگیره و بهش میگه که من تنها خوانواده تو هستم و آخرد دیالوگ اونو 'پسرم' صدا میزنه . درباره این باید بگم که دیلان درواقع همون قدری که فرزند ادی هستش فرزند سیمبیوت ونوم هم هست چون ونوم از DNA ادی برا ساختن دیلان استفاده کرده و خود سیمبیوت هم فرزند کنال هستش پس میشه گفت که دیلان نوه کنال محسوب میشه(من که نمیخوام چیزی مث کنال بابابزرگم باشه :sad: :o )
و در آخر هم ما سیلور سروفر رو داریم که ظاهرا تبدیل به قاصد او خدای نور ناشناس شده .
این رویداد از همون اول یک موضوع رو دنبال میکرد که موضوع اصلی رویداد کارنیج مطلق هم بود و اون امیده
امید موضوع اصلی داستانه و ما با داستانی مواجهیم که به خوبی شخصیت هارو توی فشار میزاره و حتی موقعی که همه چیز داره خوب پیش میره تویه لحظه همه چیز خراب میشه و داستان به بهترین شکل ممکن این رو به تصویر میکشه. به جرات میشه گفت که از بعد از جنگ های پنهان 2016 تا الان قهرمانان مارول تا حالا با همچین تهدیدی رو درو نشدن به طوری که سطح تهدید رویداد های جنگ قلمروها و امپایر با این رویداد قابل مقایسه نیست این یه کابوس واقعیه
و اما نکات این شماره :
همون طور که اول نقد گفتم ظاهرا قدرت دیلان براک به اون خدای نور مربوطه و هرچه پیش میریم میفهمیم که
به احتمال زیاد منبع اصلی تمام قدرتای دیلان و ثور و اکثر خدایان دیگر باید همین خدای نور باید باشه و این تاحد زیادی جور درمیاد از اونجایی که سیلور سرفر این دو رو جنگ جویان نور صدا میکنه و این که از بین این همه شخصیت مث کاپیتان مارول و استورم و دکتر استرنج و ... فقط این دوتا بودن که میتونستن به نال صدمه بزنن چون قدرتاشونو از دشمن اصلی نال میگیرن و سیلور سرفر هم به قاصد این خدای نور مرموز تبدیل شده
هویت این خدای نور هنوز بزرگترین راز رویداده ولی چن تا نظریه هستش.
تا قبل از انتشار شماره یک یکی از کاندید ها سنتری بود که دیدیم که نال اونو مث مقوا از وسط جر داد پس سنتری میره کنار ولی کادید بعدی که بعضی ها معتقدن اون خدای نوره نسخه نجات دهنده زندگی گالاکتوسه ولی بنا به دلایلی این هم ممکن نیست . اما بزرگ ترین احتمال اینه که احتمالا این خدای نور نمودی یا آواتار والای همگان باشه چرا؟ چون اگه کمیک کارنیج مطلق هالک جاودان رو بخونید میبینید که بروس بنر نظریه میده که احتمالا نال آواتار نسخه شرور والای همگان یعنی وان بلو ال هستش و یه ارتباط مستقیم با نال داره یا داره خودش نال رو کنترل میکنه و اگه این درست باشه و هردو نمودی از خدای و بزرگترین شیطان دنیای مارول باشن احتمالا با چیزی به اندازه دادگاه زندگی طرفیم و این منبع اصلی قدرت ثور بودن و خدای اصلی تاریکی بودن جفتشون رو کاملا توضیح میده.
درکل باید منتظر بود و دید که چه اتفاقی می افته؟
به نظرتون این خدای نور کی میتونه باشه؟



فکر کنم قراره یه شخصیت نامیرا جدید خلق بشه

یا یکی از ابرقهرمان که قبلا مردن در قالب یه خدا دوباره زنده میشن
مثل کیندرد که مرد و در قالب شیطان ظاهر شد
نقل قول کردن
iron man Amir karimi
#60 iron man Amir karimi 1399-11-23 13:42
به نقل از Ehsan Spider:
به نقل از iron man Amir karimi:
سلام .
این هم از اولین نقد من. شماره 3 کمیک پادشاه سیاه پوش
خطر اسپول



کاور کمیک نوید شروع جنگ بین کنال و ثور رو می داد .
داستان با دیالوگ های شخصی ناشناس شروع شد که بیشتر یک جمله رو می گفت ( به ازای هر تاریکی روشنایی وجود دارد )
بعد غم دیلان رو بر اثر از دست دادن پدرش رو نشون می داد.
حضور خون آشامان هم جالب بود . داستان از ابتدا نشون داد که رید ریچاردز رهبر هستش . برخی از افراد می خواستند دیلان رو نجات بدن و در همون لحظه دیدیم که دیلان از سر خشم و اندوهش کاپیتان رو که می خواست بهش حمله کنه رو از شر سیمبیوت خلاصش کرد . بعد دیدیم که ثور وارد داستان می شه ( این لحظه واقعا جالب بود ) بعد شاهد صحنه نبرد ثور با کنال بودیم که دیالوگ های جالبی بینشون رد و بدل می شد . باحضور سلستیال ها داستان عوض می شه و رید آرامشش رو از دست می ده ولی با حضور ایرون من داستان عوض می شه . در همون لحظه هم می دیدیم که ثور در نبرد با کنال مقلوب میشه و شمشیر تمام سیاه رو تو شکمش فرو می کنه. در انتهای داستان هم که شاهد حضور موج سوار نقره ای هستیم که می فهمیم اون دیالوگ ها مربوط به اون بوده .
شخصیت پردازی ها = کاملا درست بود . از پیتر که همش مراقب دیلان بود تا تونی که هی مزه می پروند .
طراحی = جالب بود ولی کمی گیج کننده
ادیت = واقعا دست اقای رجبی درد نکنه ! واقعا عالی بود
ترجمه هم همین طور
داستان = داستان هم که مثل همیشه داشت قدرت کنال رو نشون داد
نمرات
داستان = 10/10
طراحی 10/9
ادیت = 10/20!!
ترجمه =10/20!!
از اقای ترابی هم ممنونم .
راستیتش فکر کنم توی قسمت بعدی شاهد حضور موج سوار نقره بود

((( لطفا نقدم رو نقد کنید ممنون می شم . )))



سلام
داداش من میخوام نقدت رو یه نیم چه نقدی بکنم
اینکه به جای گفتن خلاصه داستان و اسپیول ۱۰۰ بیا پیش‌بینی خودتو بگو راجب پیچش ها هیجان انگیز بودن و طراحی و داستان و اگه این اتفاق می‌افتاد اینطوری‌ میشد از اینا بگو
این نظر منه البته

ممنونم . حتما دفعه های بعد این ها لحاظ می شه .
نقل قول کردن
alireza123456789
#61 alireza123456789 1399-12-29 15:32
این یکی دیگه خیلی حماسی بود اخه کی به ذهنش میرسید کاپیتان یونیورس 8)
ولی اون سری که مربوط به مرد عنکبوتی سیمبیوتیه چجوری قراره تموم شه یعنی فقط کاپیتان یونیورس میتونه کنالو شکست بده یا شمشیر ابنوسم میخوان واقعا گیج کننده است و در عین حال محشر
ترجمه و ادیتم که عالی ;-)
نقل قول کردن
hassan91
#62 hassan91 1399-12-29 15:52
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت مترجمان و ادیتور عزیز که در طول یک سال اخیر (و همچین در طی این سالها) برای ما کمیک فن ها و اسپایدی فن ها بی منت زحمت کشیدن.
همچنین خسته نباشید میگم خدمت خانم حکیم و آقای رجبی مترجم و ادیتور شماره ۴ از پادشاه سیاه پوش.



کامنتم حاوی اسپایوله و کاملا شماره ۴ رو لو میده.



این شماره شگفت انگیز بود و پایانی فوق العاد غافلگیر کننده داشت به طوری که ادم دوست داره دوباره بره و از اول بخوندش. من که واقعا هیجان زده شدم.
داستان هولناک شروع میشه و دیلان تو فضای رعب آور گیر افتاده ولی کنال قصد داره از دیلان رو به سمت خودش بکشه و ازش بهره ببره اونم به زبون خوش.
اون صداهایی که تو ذهن دیلان بود غافلگیر کننده بود. به هر حال همینم فرصت میشه که خیلی از قهرمانان از چنگ سیمبیوت نجات پیدا کنند. اینجا بود که تاثیر یکی از کمیکهای فرعی این رویداد یعنی گربه سیاه قابل مشاهده بود که دکتر استرنج از دست زندان سیمبیوتی خلاص شد. نقشه ای رو طرح ریزی کردند که با حضور نیمور و صاعقه های ثور و استورم قابل اجرا بود. من یه جا خوندم که تو یکی از شماره های فرعی آرک پادشاه سیاه پوش یعنی union #2 از همین روش استفاده کردند و با ترکیب آب و برق از شر سیبمیوتها خلاص شدن. (طفلک اسپایدی که نزدیک بود قربانی بشه؟؟!! :-| )
ولی در واقع جین گری بود که وارد ذهنها شده بود. خودش رو وارد ذهن کنال کرد و دوباره تاریخچه کنال رو ورق زدند. در نهایت از اون خدای روشنایی که کنجکاوش بودیم رونمایی شد و چیزی نبود جز نیروی انیگما (!!) که در کل عالم فقط با یک شخص پیوند میخوره و جالب که ادعا کردند که اونم یه جور سیمبیوته!! به لطف موج سوار نقره‌ای وارد زمین شد و جنگجوی مورد علاقه‌اش رو انتخاب کرد: ادی براک!

دنی کیتس دست از ارتقا دادن سیمبیوتها برنمیداره و الانم کاری کرده تا تاریخچه مارول یکپارچه تر از قبل به نظر برسه.

نیازی به گفتن نیست که ترجمه ها عالیه.
بازم میگم که ادیت صداهای اکشن بی نظیره!
نقل قول کردن
hassan91
#63 hassan91 1399-12-29 15:53
تعارف نیست اگه بگم که وجود سایت اسپایدی یه نعمت بزرگه که باعث شده تا خیلی وقتها داستانها مرتبط با مرد عنکبوتی رو به خوبی بفهمیم. حتی اگه اون مقاله کهنه باشه (که هر وقت ماهی رو از اب بگیری تازه اس). یکی از مقالات جالب هم همین بود که اسپایدی چطوری به قدرتهای ماورایی دست یافت و تبدیل به کاپیتان یونیورس شد که در کل عالم فقط یکی رو انتخاب میکنه.
spidey.ir/.../...

که البته بعدا نیروی انیگما در داستانهای دنیای عنکبوتی حضور داشتن. ولی تو این شماره جزئیات جدیدی بهش داد شد که مرتبط با کنال شد و در بطن ماجرا قرار گرفت!

بنابراین اسپایدی با هر دو نیرو پیوند خورده!
نقل قول کردن
Kia Iron Man
#64 Kia Iron Man 1399-12-30 03:24
نقد شماره چهار رویداد پادشاه سیاهپوش(حاوی اسپویل):

کاور:درباره کاور این شماره چیز زیادی نمیشه گفت.کاور این شماره مردان ایکس رو به وضوح نشون میده که خیلی ربطی به داستان نداره‌(به جز حضور پررنگ جین گری).به شخصه عاشق کاستوم سفید مگنتو هستم(ربطی نداشت ولی خواستم بگم).

داستان:داستان از اسیر شدن دیلان توسط کنال آغاز میشه. کنال هنوز دیلان رو فرزند خودش میدونه و دعوتش میکنه. طبق دیالوگ های کنال ، خودش رو پیروز میدونه.از همون صفحات اول صدای یه تلپات توسط دیلان شنیده میشه.نکته اینه که ظاهرا دیلان یه تردید خاص داره.دیلان همزمان به صحبت های کنال گوش میده و هم جین گری.هر دو استدلال هایی که هر کدام از یه دیدگاهی منطقی هستند در تلاش هستند که دیلان رو قانع کنند.این تردید به خوبی حس میشه به ویژه وقتی دیلان به جین میگه "خفه شو" و دست در دست کنال میزاره(اون لحظه داشتم جون به لب میشدم).همین انتظار رو هم باید از یه بچه کم سن داشت که تردید در دلش ایجاد بشه.برام عجیب بود که کنال با اینکه چقدر زیرک به تصویر کشیده شده بود و از آسیب پذیریش نسبت به دیلان آگاه بود باز هم این اشتباه رو کرد.این اشتباه کنال کمی به منطق داستان ضربه زد(هر چند کنال دیلان رو متفاوت و البته فرزند خودش میدونست).در ادامه کنال و دیلان دردی مشترک رو حس میکنند که نتیجه اش آزادی قهرمانان از چنگ کناله(‌هنوزم میگم ای کاش کیتس از یه راه منطقی تر این کار رو انجام میداد).ادامه داستان بیشتر به نقشه ای که تونی کشیده بود پرداخته میشه که همون جمع کردن ارتش کنال و آسیب رسوندن به آنها از طریق الکتریسیته و آب رساناست.یه لحظه فان درباره اسپایدی هم در این داستان هست(در بیشتر شماره های این رویداد یه لحظه فان دیده میشه). سپس معلوم میشه تلپاتی که بین قهرمانان ارتباط برقرار میکرده کسی نبود جز جین گری(پیش بینی من پروفسور ایکس بود).سوالی که پیش میاد اینه که اگه کنال در برابر حملات تلپاتی اینطور ضعیفه چرا از اول اشخاصی مثل پروفسور ایکس وارد ذهن کنال . نشدند.امیدوارم کیتس به این سوال جواب بده تا باعث ایجاد حفره داستانی نشه.برعکس چیزی که هواداران فکر میکردند موج سوار نقره ای نقش پررنگی نداشت.پیچش داستاتی خیلی خوب و مهمی رو در این شماره شاهد بودیم.اینکه خدای روشنایی یه شخص نیست که کنال رو شکست بده بلکه در واقع  همون کاپیتان یونیورسه که مثل یه سیمبیوت به میزبانش قدرت میده.این ایده غیرمنتظره بسیار عالی و مناسب بود.من نگران این بودم که با ظهور خدای روشنایی ، جای ادی براک و دیلان توسط خدای روشنایی به عنوان شخصیت اصلی داستان گرفته بشه ولی خوشبختانه با ایده فوق‌العاده دانی کیتس این اتفاق رخ نمیده.
نکته جالبی که کیتس در این رویداد رعایت کرد این بود که همزمان که دیلان رو به عنوان شخصیت اصلی داستان نشون میده ، نوعی بالانس و تعادل بین سایر شخصیت ها برقرار میکنه و این رو به نحو احسن انجام میده.به هر حال این یه ایونت بزرگ در کل ماروله.
شخصیت پردازی ها هم همونطور که باید باشند هستند و به شخصیت های کارکتر ها وفادارن.
داستان به شدت هیجان انگیزه و هیجان داستان افت نمیکنه. در هر چند صفحه یه اتفاقی رخ میده که قلب خواننده رو به تپش میندازه.هیجان داستان در نبرد و اجرای نقشه قهرمانان به اوج میرسه و اتفاقاتی مثل ورود موج سوار و نقره ای یا آزاد شدن قهرمانان از دست کنال هیجان رو بالا نگه میداره.این شماره هم با پایانی عالی و هیجان انگیز به پایان میرسه.

طراحی:طراحی ها قابل قبول هستند.از رنگ آمیزی هم نمیشه ایراد گرفت.انتقال حس از طریق طراحی چهره هم خوبه ولی جا داشت که بهتر بشه.

نکات منفی:همونطور که در  بالا گفتم کمی حفره داستانی وجود دارن که با منطق جور در نمیان.مثلا کنال که اول زیرک و باهوش به تصویر کشیده شده بود،مثلا سلستیال ها رو برای پشتیبانی آماده کرده بود و اونطور حواس ثور رو پرت کرد و با شمشیر نکرو سورد بهش ضربه زد یا حتی قبل از حمله روی ذهن دیلان کار میکرد که طبق خواسته اش عمل کنه و ... اما اینجا دیلان رو برد به کندو و دقیقا این فرصت رو بهش داد که کاملا قهرمانان رو آزاد کنه.این ها با هم تناقض دارند.ظاهرا کیتس فقط میخواست به یه روشی قهرمانان رو آزاد کنه.
نکته دیگه اینه که اون جو رعب و وحشتی که از شماره اول در دل خواننده ایجاد شده بود الان کاملا از بین رفته.کنال خیلی زود آسیب پذیر نمایش داده شد.یعنی کنال که کیتس سال هاست داره برای ظهورش مقدمه چینی میکنه خیلی سریع و ساده داره آسیب میبینه.دقت کنید که هنوز شماره چهارمه و وقتی که کنال در صفحات نخست میگه "‌قهرمانان شما سقوط کرده اند" حرفشو باور نمیکنیم.الان اگه رویداد ‌"امپراطوری مخفی" اثر نیک اسپنسر رو به یاد داشته باشید ، حتما یادتونه که وقتی قهرمانان یه نقشه ای رو اجرا میکردند چقدر استرس  داشتیم که شکست میخوره یا موفق میشه.چون کاملا حس میکردیم که کاپیتان آمریکای هایدرایی چقدر خطرناکه و این حس تا ثانیه آخر رویداد داشتیم ، ولی این حس در مورد کنال فقط تا شماره دوم صدق میکرد و الان دیگه وجود نداره.

نمرات:
داستان : ۸ از ۱۰
طراحی : ۹/۵ از ۱۰
ترجمه : ۱۰ از ۱۰
ادیت : ۲۰ از ۱۰(آقای رجبی عالی بودن.تمام افکت های صوتی و جملات بیرون حباب رو عالی و بی نقص انجام دادند.)

در نهایت متشکرم از سرکار خانم حکیم ، آقای رجبی و استاد ترابی بابت ترجمه و ادیت این کمیک با بهترین کیفیت و بدون منت.درود بر شما.
نقل قول کردن
king venom
#65 king venom 1399-12-30 09:43
آقای ترابی سلام ببخشید یه سوال دارم
بنظرتون بین دو نیروی انیگما فورس و فینیکس فورس کدوم قویتره
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#66 Ehsan Spider 1399-12-30 13:47
سلام

دمت گرم اسپایدی
ممنون از استاد عزیز و تیم ترجمه فوق‌العاده سریع اسپایدی.

عید همگی مبارک انشاالله سالی خوب و سرشار از شادی داشته باشید و امسال موفق ترین سال اسپایدی باشه.

مقدمه: ((( خطر اسپیول رویداد کینگ این بلک ))) کنال پادشاه ورطه تاریکی کهکشان رو سرازیر کرده تا شخصی به نام براک رو پیدا کنه. اولش تقریبا خیلی ها که این رویداد رو خوندن فکر میکردن دنبال ادی براک هستش ولی غافلگیری درکار بود کنال دنبال فرزند ونوم یعنی دیلان بود. و الان میدگارد سیمبویتی شده و ابرقهرمان های ما باید راهی برای در افتادن با کنال پیدا کنن راهی که بشه شکستش داد. اون اوایل تنها اومید آبنوس (( شمشیر شوالیه سیاه )) به نظر میرسید. بعد ها فکر ها به سمت ونوم رفت ولی ونوم هم مرحوم شد و بعدش بیشتر روی دیلان مانور دادن و هنوزم هست.

یکی دیگر از نقد های نصفه نیمه من

خطر اسپیول. شماره 4
.
.
.
.
.
داستان خیلی عالی داره پیش میره کنال دستان قدرتمندشو به دور گلوی زمین گذاشته و داره فشار میده، ابر قهرمانان سعی میکنن دستان بزرگ کنال رو از گلوی زمین جدا کنن ولی بیشترشون توی دستان کنال له شدن ولی ابرقهرمان نماد تسلیم نشدن هستند و همچنان ادامه‌ میدن.
به جرئت میشه گفت تا اینجا شماره 4 نقطه اوج کل سری و رویداد کینگ این بلک بوده. رونمایی از جدید ترین کاپیتان یونیورس : ادی براک!!! البته اسم کاپیتان یونیورس اشتباهه بهتره بگم خدای روشنایی!! خدای نور!!!
کاپیتان یونیورس با اینکه قدرتمند بود ولی مشهور نبود و این رویداد میتونه سکوی پرتاب این سیمبویت باشه.
نیروی انگیما یه نیروی فضایی ناشناخته که تقریبا هیچی از ارجینش نمیدونیم و با نام اشتباه «« نیرو »» صداش میزدیم که درواقع یه نوع سیمبویته.

در شماره قبل تقریبا همه فکر میکردیم که خدای روشنایی همون موج سوار نقره ای هستش ولی حتی فکرشو هم نمیکردیم که موج سوار واسطه ای هستش که سیمبویت انگیما رو به زمین میرسونه ولی خودش هم اینو نمیدونست و فکر میکرد که خودش برگزیده انگیماست توی دیالوگاش هم اشاره کرد به این.
خب این انگیما میتونه ادی رو زنده کنه راستش یکم ناراحت بودیم که ابرقهرمان ترین ونوم مرده ولی از اینجا به نظرم حتی بعد از اتمام این رویداد هم زنده بمونه و فلش هم شاید زنده بشه همراه رکس.
برخلاف دوست عزیزم کیا ایرون من. من فکر میکنم موج سوار نقره ای نقشی مهم داشت چون اگه اون نبود انگیما چطور وارد زمین میشد؟ و ایشون گفتن که دیلان یه تردیدی داشت که من اصلا حسش نکردم یه دقیقه فکر کنید یه بچه 15 ، 16 ساله که یکی پدرشو کشته بعد بیاد تردید داشته باشه که به اون ملحق بشه یا نه!!!!!!؟؟؟؟؟ شما خودتونو جای دیلان بزارید میفهمید که تردیدی در کار نیس و من فکر میکنم این ارتقاء شخصیتی دیلان رو نشون میده که مثل یه مرد بزرگ دنبال راهی بود که به کنال ضربه بزنه که جین گری هم راهنماییش کرد.

با دیدن کاور و خوندن صفحات اول فهمیدیم که اونی که به طور ذهنی با دیلان و ابرقهرمان‌ ارتباط برقرار کرده بود جین گریه و ورودش دیگه اسپیول شده بود توسط کاور. ولی با ورودش به ذهن کنال لحظات جذابی رقم زد دنبال نقطه ضعفش بود که با خدای روشنایی آشنا شد خدای روشنایی که یه بار از کنال شکست خورده موقعی که جوان و بی تجریه بود.
این یعنی با اینکه کل امیدمون به یونیورس هستش ولی این امید میتونه تبدیل به نا امیدی بشه چون کنال سابقه شکست دادن یونیورس رو داره.
راستش از دیروز نشستم توی خلوت و کل کمیک هایی که به کینگ این بلک مربوط بود و توی سایت ترجمه شده بود رو خوندم. هر چند بار هم که بخونی باز مطالب جدیدی کشف میکنی چیز هایی که بار اول نفهمیده بودی.
اون دوتا نوچه فلیشا رو یادتونه؟؟ همون برونو و دکتر کورپس دیگه. جالبه بدونید که هر دو همزمان با فلیشا توی شماره ۱۹۴ مرد عنکبوتی شگفت انگیز خلق شدن و توی همون شماره هم با فلیشا یه تیمی تشخیص دادن و دیدن اینکه الان بعد سال های زیاد باز این تیم تشکیل شده جذابه و از اون جالب تر این رئیس گفتن به فلیشاس که خودش داستان داره که توی شماره ۱۹۴ مرد عنکبوتی شگفت انگیز بهش پرداخته شده.

بازم تقریبا تونی رهبری رو به دست داشت که واقعا از این تونی خوشم نمیاد قبلا هم دلایلمو گفتم (( ولی یا دیدن انتقام جویان ۱ نظرم چیزی حدود 2 درصد راجب نسخه سینماییش عوض شد ولی بازم تغیری نکرده )). ترجیح میدادم رهبری دست کپ باشه و بعد کپ دست کارول یا رید ریچاردز باشه.

ببخشید نقد یکم دیر فرستادم کامل کامل هم نیست ببخشید به خاطر عید این روز ها به خاطر رسم و رسومات ما تورک ها سرمون شلوغه. ولی کل کینگ این بلک ترجمه شده توی سایت رو نصفه شبی خوندم!! عشقه دیگه وقت و بی وقت نداره. میخواستم عید رو به همه اعضا تبریک بگم مخصوصا استاد عزیز مترجمین و ادیتور ها و دوست عزیزم کیا آیرون من و امیر حسین جان ( AM SM BM SM ) که همیشه سر نقد کردن یه کل کل دوستانه باهاتون دارم. یه رقابت دوستانه.

من یه چند تا فرضیه دارم که تقدیمتون میکنم :
فکر کنم انگیما یکی از آفریده های ناقص یا ناموفق کنال باشه!!!! درست مثل آگزولون ها (( همون سیمبویتی که با شبح پیوند داشت )) و منأ انگیما برمیگرده به پهنه آکسوتریک (( مکانی کمتر شناخته شده در کیهان که کنال با آزمایش کردن گونه های ناموفق خودشو اونجا مینداخت )).


و فرضیه دوم: شاید انگیما توسط شخصی به اسم سم--دال (( پدر کاراکتری به اسم زک--دال که بیشتر به عنوان شبح شناخته میشه )) ساخته شده!!!! چون بار ها توی کمیک سرگذشت ونوم : شبح اشاره شد که پدر زک--دال یه کارایی با نور میکرده که تاریکی رو از بین ببره و تاریکی واسه همین مکان زندگی اونارو نابود کرده و بلعیده!!!!


ببخشید کلی مطلب تو ذهنم بود ولی سرم شلوغ بود و نمیدونم توانستم عیدی خوبی بهتون بدم یا نه ولی یه دنیا از زحماتتون ممنونم.
قول میدم برای شماره های بعدی یه نقد درست حسابی بنویسم و آخرش یه نقد کلی واسه کینگ این بلک بنویسم.
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#67 Ehsan Spider 1399-12-30 13:54
یه چیز دیگه ای هم که یادم رفت توی نقد اشاره کنم این بود که شاید آبنوس متضاد نکرسورد باشه!!!!! یعنی یکی شمشیر سیاه، تاریک، تمام سیاه، و دیگردی شمشیر سفید، روشنایی. من اطلاعات کافی راجب آبنوس ندارم شاید سازنده آبنوس همون آفریدگار انگیماست. ولی میدونم نکرسورد آفریده اول کنال و اولین سیمبویت عالمه!! (( اگه اشتباه میکنم ببخشید شاید بهتر بود میگفتم جز اولین ها بهتر بود ))
خطر اسپیول
و یه چیز دیگه اینکه این اشعه ونومی واقعا غوغا میکنه کمیک شماره ۲۳ مایلز مورالز رو خونده باشید میفهمید که مایلز با این اشعه 2 سیمبویت رو از کندو برید پس شاید بشه روی اینم حساب کرد.
نقل قول کردن
iron man Amir karimi
#68 iron man Amir karimi 1399-12-30 19:45
به نقل از Ehsan Spider:
یه چیز دیگه ای هم که یادم رفت توی نقد اشاره کنم این بود که شاید آبنوس متضاد نکرسورد باشه!!!!! یعنی یکی شمشیر سیاه، تاریک، تمام سیاه، و دیگردی شمشیر سفید، روشنایی. من اطلاعات کافی راجب آبنوس ندارم شاید سازنده آبنوس همون آفریدگار انگیماست. ولی میدونم نکرسورد آفریده اول کنال و اولین سیمبویت عالمه!! (( اگه اشتباه میکنم ببخشید شاید بهتر بود میگفتم جز اولین ها بهتر بود ))
.

اره . باهات موافقم . نقطه ی عکس نکرسورد ابنوسه .
ولی سازنده آبنوس مرلین .
یه جورایی هم توی کمیک مرد عنکبوتی سیمبیوتی بهش اشاره شد .
تقریبا همه چیز برای شکست کنال فراهمه !
از ثور و براک ( کاپیتان یونیورس ) بگیر تا دیلان .
الانم که بیشتر قهرمانا از شر سیمبیوت ها خلاص شدن!
نقل قول کردن
Kia Iron Man
#69 Kia Iron Man 1399-12-30 20:08
# 66
به به احسان گل.عید شما هم مبارک ;-)
ببینید من نگفتم که سیلور سرفر نقش مهمی نداشت گفتم که نقش پررنگی نداشت.سیلور سرفر قطعا نقش مهمی داشت ولی همونطور که خودت در نقدت گفتی تصور میشد که نورین راد یه ربط مستقیمی به خدای روشنایی داره و در این شماره نقش پررنگی داره ولی اونطور که انتظار میرفت پیش نرفت.به نظرم اینطور خیلی بهتره.
در اون یکی مورد یه مقدار ناچیزی تردید توسط میمیک صورت و دیالوگ ها در ذهنم ایجاد شد که شاید هدف خواسته کیتس بوده یا نبوده.
راستی از فرضیه دومت خیلی خوشم اومد.
نقل قول کردن
Kia Iron Man
#70 Kia Iron Man 1399-12-30 22:05
#66
راستی اینو فراموش کردم که بگم.تونی استارک رهبر نبود و حتی در این شماره حضور نداشت(به جز اون مشت خفنی که به سلستیال زد و پرتش کرد داخل آب).به نظرم رید ریچاردز بیشتر نقش رهبر رو داشت و تونی بیشتر نقشه رو کشید و برنامه ریزی کرد.در این شماره هم میشه جین رو رهبر دونست.
همچنین تئوریتون درباره شمشیر آبنوس نمیتونه درست باشه چون شمشیر آبنوس رو مرلین ساخت که فکر نکنم به انیگما ربطی داسته باشه.به علاوه شمشیر آبنوس میل زیادی به بلعیدن روح انسان داره و بار ها مشکلاتی ایجاد کرده و نمیتونه یه شمشیر پاک و متضاد نکرو سورد باشه.
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#71 Ehsan Spider 1399-12-30 23:24
به نقل از iron man Amir karimi:
به نقل از Ehsan Spider:
یه چیز دیگه ای هم که یادم رفت توی نقد اشاره کنم این بود که شاید آبنوس متضاد نکرسورد باشه!!!!! یعنی یکی شمشیر سیاه، تاریک، تمام سیاه، و دیگردی شمشیر سفید، روشنایی. من اطلاعات کافی راجب آبنوس ندارم شاید سازنده آبنوس همون آفریدگار انگیماست. ولی میدونم نکرسورد آفریده اول کنال و اولین سیمبویت عالمه!! (( اگه اشتباه میکنم ببخشید شاید بهتر بود میگفتم جز اولین ها بهتر بود ))
.

اره . باهات موافقم . نقطه ی عکس نکرسورد ابنوسه .
ولی سازنده آبنوس مرلین .
یه جورایی هم توی کمیک مرد عنکبوتی سیمبیوتی بهش اشاره شد .
تقریبا همه چیز برای شکست کنال فراهمه !
از ثور و براک ( کاپیتان یونیورس ) بگیر تا دیلان .
الانم که بیشتر قهرمانا از شر سیمبیوت ها خلاص شدن!


درواقع مرلین یه اسمی هستش برای جادو گر ها که میشه به هر جادوگری ربطش داد حتی به استرنج!!!
ولی اصلا هیچ اشاره ای نشد که مارو مطمئن کنه سازنده یه جادوگره فقط چند تا دیالوگ شوالیه سیاه گفت که میشه اشتباه باشه‌.

یه چیز دیگه این یه تئوری بود و ممکنه اشتباه باشه.
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#72 Ehsan Spider 1400-01-01 00:03
به نقل از Kia Iron Man:
# 66
به به احسان گل.عید شما هم مبارک ;-)
ببینید من نگفتم که سیلور سرفر نقش مهمی نداشت گفتم که نقش پررنگی نداشت.سیلور سرفر قطعا نقش مهمی داشت ولی همونطور که خودت در نقدت گفتی تصور میشد که نورین راد یه ربط مستقیمی به خدای روشنایی داره و در این شماره نقش پررنگی داره ولی اونطور که انتظار میرفت پیش نرفت.به نظرم اینطور خیلی بهتره.
در اون یکی مورد یه مقدار ناچیزی تردید توسط میمیک صورت و دیالوگ ها در ذهنم ایجاد شد که شاید هدف خواسته کیتس بوده یا نبوده.
راستی از فرضیه دومت خیلی خوشم اومد.


سلام کیا جان
خیلی ممنون لطف داری
خوشحالم نظرمو خوندی درسته همه تصور میکردیم سیلور سورفر همون خدای روشناییه
قسمت دوم رو هم چیزی نمیتونم بگم چون هرکی با دید خودش کمیک رو میخونه و شاید حس های متفاوتی باشه ولی اگه به صورت عمومی حساب کنیم این حس منتقل نمیشه که دیلان تردید داشته همون قضیه بچه ۱۵ ساله و اینا که توی نقدم گفتم


به نقل از Kia Iron Man:
#66
راستی اینو فراموش کردم که بگم.تونی استارک رهبر نبود و حتی در این شماره حضور نداشت(به جز اون مشت خفنی که به سلستیال زد و پرتش کرد داخل آب).به نظرم رید ریچاردز بیشتر نقش رهبر رو داشت و تونی بیشتر نقشه رو کشید و برنامه ریزی کرد.در این شماره هم میشه جین رو رهبر دونست.
همچنین تئوریتون درباره شمشیر آبنوس نمیتونه درست باشه چون شمشیر آبنوس رو مرلین ساخت که فکر نکنم به انیگما ربطی داسته باشه.به علاوه شمشیر آبنوس میل زیادی به بلعیدن روح انسان داره و بار ها مشکلاتی ایجاد کرده و نمیتونه یه شمشیر پاک و متضاد نکرو سورد باشه.


درسته کیا جان توی قسمت های اول به نظر تونی طراح نقشه و کاپیتان رهبر بود ولی بعد از اینکه کاپیتان سیمبویتی شد تونی نقش رهبر رو داشت تا این شماره که یکم سرش شلوغ شد و وظیفه تونی و ریچاردز انجام داد این یعنی تونی رهبر دومه و من از این خوشم نمیاد با کمال احترام به تونی که تو هم از اسمش توی نام کاربریت استفاده کردی.

راجب بخش دوم بگم که درسته من همون‌طور که توی کامنت گفتم اطلاعات زیادی راجب ارجین آبنوس ندارم.
اون مرلینی که گفتی هم میشه به هر جادوگری لقبش داد و من نمیدونم این سم--دال چیکاره بوده که بتونه این شمشیر رو بسازه فقط در حد حدس و تئوری مطرح کردم که نقدش کنید و بهش پر و بال بدید.



راستی این شماره نشون میده مرد عنکبوتی کلا توی ارتباط برقرار کردن عالیه مخصوصا با بچه ها .
میتونه حتی در موقع مرگ هم روحیه آدمو بالا نگه داره و همیشه انرژی و روحیه رو به بهترین نحو منتقل میکنه.
اگه چن نفر بخوان یه نفرو بکشن مطمئنا انتخاب اون برای یه محافظ مرد عنکبوتیه ( خودم که اینجوریم ) حتی با وجود شخصیت های قوی تر مثل ثور . دانورز ....
نقل قول کردن
alireza123456789
#73 alireza123456789 1400-01-01 10:59
اول که عید رو به همه ی دوستان گلم تبریک میگم و بهترین هارو براتون ارزو دارم :-)
فقط یه سوال برام پیش اومد فرق بین انیگما و کاپیتان یونیورس چیه دقیقا؟؟ چون بعضی ها از طریق خود کاپیتان یونیورس انتخاب شدن مثل وقتی که ددپول برای محافظت از ایترنیتی از طریق یونی پاور تبدیل شد به کاپیتان یونیورس یا مثلا وقتی که مایلز از طریق خود انیگما تبدیل به کاپیتان یونیورس شد یعنی منظورم اینه که انیگما دقیقا چیه؟؟ تضادی چیزیه؟؟
ولی انصافا ادی براک بشه کاپیتان یونیورس چه شود تازه اگه ونومم به کمکش بیاد که عالیییی
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#74 Ehsan Spider 1400-01-01 13:40
به نقل از alireza123456789:
اول که عید رو به همه ی دوستان گلم تبریک میگم و بهترین هارو براتون ارزو دارم :-)
فقط یه سوال برام پیش اومد فرق بین انیگما و کاپیتان یونیورس چیه دقیقا؟؟ چون بعضی ها از طریق خود کاپیتان یونیورس انتخاب شدن مثل وقتی که ددپول برای محافظت از ایترنیتی از طریق یونی پاور تبدیل شد به کاپیتان یونیورس یا مثلا وقتی که مایلز از طریق خود انیگما تبدیل به کاپیتان یونیورس شد یعنی منظورم اینه که انیگما دقیقا چیه؟؟ تضادی چیزیه؟؟
ولی انصافا ادی براک بشه کاپیتان یونیورس چه شود تازه اگه ونومم به کمکش بیاد که عالیییی



سلام داداش خوبی؟
عید شما هم مبارک

درواقع قبلا فکر میکردیم انگیما نیرویی هستش که وارد بدن انسان میشه و اونو به کاپیتان یونیورس تبدیل میکنه (( اهدافش رو هم خودش انتخاب میکنه ))

ولی با خوندن این کمیک پی میبریم که انگیما سیمبویتی هستش که با برگزیده هاش پیوند میخوره و اونو به یونیورس تبدیل میکنه.
نقل قول کردن
ilya
#75 ilya 1400-01-31 00:30
سلام
مرسی از سایت اسپایدی بابت ترجمه و ادیت که واقعا عالی بود
تا اینجا واقعا کمیک جالبی بود
نبرد های جالب و هیجان انگیز ، شخصیت های عمیق و جذاب ، طراحی خیلی خوب و خلاقانه و...

واقعا از بهترین رویداد های مارول میشه بنظرم

احتمالا یک یا دو شماره دیگه ازش باقی مونده

ضعف داستان ولی اینه که اتفاق ها و جریان داستان داره خیلی سریع پیش میره ، این رویداد این همه پیش زمینه براش تهیه شده ولی داره اینقدر سریع بهش پایان میده جالب نیست

نکته دیگه اینکه داره کم کم کلیشه ای میشه اینجور کمیک ها و رویداد ها که یه تهرید بزرگ به وجود میاد ، یه مبارزه بزرگ شکل میگیره ، اکثر سوپر هیرو ها گیر میوفتن ، یه عده باقی میمونن و باید دوست هاشون و جهان رو نجات بدن ( ویلن داستان هم خیلی قویه ولی یه نقطه ضعف داره ) خیلی از کمیک های مارول اینجوری بودن : جزیره عنکبوتی ، رویداد جنگ های پنهان ، رویداد اپراتوری مخفی و...

ولی در کل کاریزما شخصیت ها و نبرد ها و طراحی های جذاب عیب کمیک رو تا حدودی پوشانده بود


یه پیشنهاد هم براتون دارم ، موقع خوندن کمیک قطعه time از هانس زیمر رو گوش بدین خیلی بیشتر حال میده :lol:
نقل قول کردن
thor allfather
+1 #76 thor allfather 1400-02-08 16:20
با سلام خدمت استاد ترابی عزیز و تمامی دست اندر کاران سایت اسپایدی.بنده عضو جدید هستم و میخواستم اولین نقد ام را قرار بدم درباره ایونت فوق دارک king in black.اما قبل از اون یه نقد مقدماتی برای سری کمیک های جدید و خفن ونوم به قلم دانی کیتس و ایونت کارنیج مطلق
*هشدار.این متن حاوی مقداری اسپویل است*
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خب تا قبل از سری کمیک های دانی کیتس شخصیت ونوم یک ویلن و دشمن مرد عنکبوتی مردعنکبوتی و یکی از شخصیت های محبوب بنده بود و صرفا بیشتر به دید یک آنتاگولیست اون را میدیدیم و دارک خاصی در داستان هایش وجود نداشت و اما کینه سرتاسر موج میزد.ولی در 3 سال اخیر کیتس کل ذهنیت ما درباره ونوم را تغییر داد و تم خاص و عجیبی به آن داد و کلا شیمی بین ادی و ونوم خیلی خاص شد و اینکه لباس سیمبیوتی به یک خدای بسیار ترسناک باستانی ربط داده شده بود بشدت برای ما تاثیر گذار بود و این ونوم بشدت دارک هم شده بود رونمایی از قابلیت های عجیب سیمبیوت شگفت آور بود.و اینکه حضور دیلان و مجبور شدن ادی برای حفاظت از پسرش و مسئولیت پذیر شدن و خروج از حالت ولگرد مانند اش باعث جذب طرفداران سن بالاتر میشد.و اما برگشتن کسدی و ترکیب با گرندل و اوریجین نوزادی اش در راون کرافت و.....نشان داد که کسدی تا چه حد وصف ناپذیری میتواند مرگبار باشد و در حد خداگونه قتل عام کند و انگار خودش حدف داشت که یک خداشود طبق چیزی که به اندی بارتون گفت.
میریم سراغ ایونت:داستان
داستان ایونت در عین غیر کلیشه ای بودن پیچ و خم زیادی داشت و همچنین داستان های مکمل جالبی داشت.لحظه ب لحظه داستان غیر قابل پیش بینی بود و حدس زدن آن تقریبا ممکن نبود.داستان به طور فوق خفنی شروع میشه که انتقام جویان اول اش فکر میکنن کار تمومه ولی ترس تو حرفهای ادی احساس میشد و خیلی خیلی ترسناک و دارک شروع شد و قدرت نمایی نال باغث شگفت همه بود که حتی سلستیال هارو تحت سلطه در آورده بود و در قسمت 2 هم بیشتر داشتن کار هارو سر و سامون میدادن تا شاید یه راهی برای مقابله باشه و اینکه چطو افراد مجبور شدن به دشمنان دیرینه خودشون رو بزنند و در جلد 3 اوضاع یکمی به نفع انتقام جویان شد که واقعا ارتباطی که کیتس با کمیک های جدید ثور و پادشاه سیاهپوش ایجاد کرد جالب بود.در قسمت 4 هم در عین ناباوری تقریبا اوضاع برابر شد تا قسمت 5 که چون ترجمه نشده جداگانه میگم.
خب رویداد های خاص بشدت غیر قابل پیش بینی بود از مرگ ادی تا تبدیل خاک زمینبه سیمبیوت و 2 تکه شدن سنتری و اشاره اش به کارنیج و کندویی بودن ذهن سیمبیوت ها. وا اینکه کیتس از اوج خلاقیت استفاده کرده که نشان کاپیتان یونیورس را به عنوان خدای روشنایی انتخاب کرده و شخصیت جدیدی خلق نشده. اما بنطر من یکی دیگر از هنر های این کمیک دیر اومدن ثور بود.که با سری کمیک های جدید اش مرتبط کرده بود و جذاب بود.خب ثور به قلم جیسون آرون بشدت ضعیف و مسن شده بود و اگر اون ثور به استقبال کنال میرفت نمیتونست آسیب جدی وارد کنه و به معنای واقعی کلمه فک اش را پایین بیاره و همونطور که میدونیم علت قدرت زیاد ثور گالاکتوس بود.بله گالاکتوس که به آزگارد سقوط کرد و ثور را به عنوان قاصد خودش انتخاب کرد و به اون قدرت کیهانی داد و ثور هم قدرت گالاکتوس در اوج و گرفت و هم اون و هم زمستان سیاه را کشت.و بعدش هم که دردنیای زیرین جاش با دونالد بلیک عوض شد و حالا دقی نمیدونم علت دیر کردن ثور قاصد بودن برای گالاکتوس هست یا گرفتاری اش در جهان زیرین؟(نظر شما چیه؟)
خب حالا نظرم درباره شخصیت پردازی ها را میگم و بعد اسپویل قسمت آخر
خب افراد پایبند به شخصیت شون بودن بشدت مثل مدیریت رید ریچارز و غرور و تکبر تونی و دلسوزی پیتر و از خود گذشتگی کپ و مقابله با کنال.اما دغدغه ها و ناراحتی دیلان و کلنجار هاش هم خیلی جذابیت داشت و افسوس اش بخاطر مرگ ادی و قول و پایبندی پیتر برای محافظت از او و خود خواهی رید برای رسیدن به هدف هم بنظرم باحال بود
نقطه ضعف داستان:خب داستان تقریبا بی نقص بود و داستان های فرعی هم خیلی خوب بود مثل مردعنکبوتی سیمبیوتی که خیلی باحال و فان بود یا اشاره به سنتری در بازگشت والکری ها.جریان تلپورت در تگوئنوم علیه کارنیج هم خوب بود ولی زیاد روش کار نشده بود و پایان اش یکم مسخره بود.یا مثلا مرد آهنی و دکتر دوم هم زیاد بهش پرداخته نشده بود و هالک فناناپذیز هم که اصلا هیچی ولش کن.بلک پنتر هم نسبتا خوب بودش.

اسپویل قسمت5:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خب خیلی خفن بود واقعا. خیلی غیر منتظره و عجیب بود و قدرت بیش از حد کاپیتان یونیورس و ضعف های کنا را نشون داد.اینکه میولینر و تخته سیلور سرفر با هم ترکیب شدن و یه سپر خفن توسط ادی ساخته شدن بینهایتتتتتتتت خفن بود و من واقعا عاشق این کار کیتس شدم به حدی قدرت مند بود که لباس کنا را جدا کرد و کنار را در قلب خورشید ادی خاکستر کرد و سر سلستیال هارو مثل سر ماست برید.




طراحی:خب طراحی واقعا خوب بود.فیس ها و کاراکتر ها خوب طراحی شده بودن ولی بنظرم بعضی جاها رنگ آمیزی اش ضعیف بود.مثلا رنگ لباس سنتری بد بود یا چونه جدا شده کنال و بعضی جاها یکم کمرنگ بود(البته نظر شخصی بنده هست)



ترجمه:خب بنده که در حدی نیستم درباره ترجمه نظر بدم و جسارت من را ببخشید
من ترجمه اسپایدی را با 2 سایت داخلی دیگه که کلی هم ادعا دارن مقایسه کردم و واقعا بینظیر بود.شما واقعا در سرعت نسبت به اونا بشدت برتری دارید.
2-شما کیفیت ترجمه خیلی بالایی دارید اونا انگار اسکن کردن زدن تو گوکل ترنزلیت در اومده ترجمه و واقعا کمیک به دل آدم نمیشینه ولی سایت شما واقعا بینظیر همه چی مخصوصا اصطلاحات را ترجمه میکنه و آدم تو بطن داستان میره
3-پلتفرم شما خیلی راحت تر و بهتر اجرا میشه و کیفیت بالاتری داره و خطا هم نداره(یکی از اون سایت ها پی دی اف بودخخخخ)
نمرهک
1-داستان:10/10

2-طراحی:9.9/10

3-ترجمه100/10(خودم میدونم 100 هست)
خب این نقد بنده بود استاد اگر راضی بودید انشالاه ایونت های دیگر را هم بخونم و نظر بدم
نقل قول کردن
Amir.rh
+1 #77 Amir.rh 1400-02-25 18:00
خب خب خب... بالاخره رویداد "پادشاه سیاه پوش" هم تموم شد!
اول از همه یه معذرت خواهی بزرگی به شما بدهکارم بابت دیر منتشر شدن این جلد! واقعا ببخشید, این وسط یه مشکلای شخصی پیش اومده بود که کاره ادیت این جلد رو برام سخت کرده بود و نتونستم زودتر این جلد رو برسونمش بازم ببخشید!
و اما از آقای ترابی بابت نظارتشون روی این رویداد و خانم حکیم بابت ترجمه این رویداد و همچنین! آقای حیدری بابت طراحی لوگوی "پادشاه سیاه پوش" خیییلی خیلی تشکر میکنم! همچنین از بقیه ادیتورا و مترجما هم که توی این رویداد دست داشتن هم تشکر میکنم و همگی خسته نباشید! ;-)

انشالله عمری باشه که برای جلد 200 ونوم هم در خدمتتون باشم و با بالاترین کیفیت ممکن تقدیم شما بکنم.

امیدوارم از این جلد هم لذت ببرید و موفق باشید! :D
چاکر و مخلص شما رجب قرقی :-)
نقل قول کردن
mokhtAR KID
#78 mokhtAR KID 1400-02-25 18:25
دستتان درد نکند مادر جان این چی بود چقدر خفن بود خطر اسپویل



نقدی بر شماره ی 5 پادشاه سیه پوش


هنوز هستی که بتربیت


کلا شوخی بود اما باید بروی بخوانی کمیک را :lol:
نقل قول کردن
mokhtAR KID
#79 mokhtAR KID 1400-02-25 18:28
نمره ی من به ترجمه 10 از 10
ادیت 20 از 10
طراحی ۱۰ از 10
داستان 9 و نیم از 10
نقل قول کردن
mmmh
#80 mmmh 1400-02-25 19:00
عالی بود :D
مرسی از ترجمه و ادیت خوبتون :-)
راستی شماره 200 ونوم شماره اخره؟ :sad:
نقل قول کردن
hassan91
+1 #81 hassan91 1400-02-25 19:10
با سلام.
با عرض خسته نباشید خدمت ادیتور و مترجم شماره ۵ پادشاه سیاه پوش آقای رجبی و خانم حکیم.

به نظرم این ایونت پایانی درخور داشت اونم بعد اون همه زمینه چینی که از سه سال پیش شروع شده بود. بازم باید تشکر کنم از مترجم ها و ادیتورها که تو این سه سال زحمت کشیدن وکل ونوم و رویداد کارنیج مطلق و پادشاه سیاه پوش رو پوشش دادند. احساس خیلی خوبی دارم که کلا این رویدادها رو از دست ندادم. :lol:

از کاور این شماره بگم که ونوم رو تو حالت اسکلتیش نشون میده که با سیمبیوت پیوند میخوره و به این اشاره داره که ادی و ونوم از حالت مرگ برگشتن در حالی که شمشیر نکروسورد دستشه.

تقابل اولیه قهرمانان با کنال هیجان انگیز بود که ونوم وارد شد و به تنهایی بار مقابله با کنال رو به دوش کشید. این شماره صفحات تک پانلی یا چند پانلی که سایز یکیشون نسبت به باقی پانلها بیشتر بود زیاد داشت که به جذابیت کمیک افزوده بود. چون کمیک فنها معمولا عاشق این گونه صفحات کمیک بوکی هستن. در کل ورود ونوم بسیار ریتم داستانو بالا برد. چرا که با جذب میولنیر و شمشیر موج سوار نقره‌ای صحنه‌ای غیرمنتظره رقم زد! ونوم با سلاحی مرگبار وارد معرکه میشود!

پانلهای مبارزه ونوم خیلی زیبا طراحی شده بودن. انصافا بازم ببینم لذت میبرم. بلایی هم که سرش آورد به یادمانی شد. ذوب کنال در خورشید! اتفاقی هم که آخر سر برای ادی افتاد کاملا خط داستانی ادی و ونوم رو برای آینده تغییر داد.

در کل اگه شخصی بیاد صرفا این ایونت رو بخونه فکر میکنه که پایانی راحت و ساده داشت ولی با توجه به قضایایی که ادی تو این سه سال گذرونده و شخصیتش ارتقا یافته منتظر همچین چیزی بودیم. یادم نمیره که ادی میتونست از پسرش بگذره و نذاره کنال آزاد بشه ولی زنده بودن دیلان رو انتخاب کرد و کنال آزاد شد. در نهایتم کاری که دنی کیتس با ونوم کرد قابل ستایشه.
نقل قول کردن
Agent bishop
#82 Agent bishop 1400-02-25 21:20
استاد به نظرتون این پایان درخور این سری بود ؟ یه ذره ساده و کلیشه ای نبود ؟
نقل قول کردن
mtm
#83 mtm 1400-02-25 21:43
به نقل از Agent bishop:
استاد به نظرتون این پایان درخور این سری بود ؟ یه ذره ساده و کلیشه ای نبود ؟

به نظرم پایان این سری عالی بود . ولی شاید به نظر شما باید یکی از شخصیت های اصلی کشته میشد (مثل ادی یا دیلان) یا یکی علیل و مجروح میشد و میرفت تو کما یا دل و رودش میریخت بیرون تا پایانش غیر کلیشه ای بشه؟!
به نظرم این سری بیش از هر چیز پایانی بود بر راهی که دانی کیتس شروع کرد تا آروم آروم از ادی یک قهرمان بسازه
و اتفاقا اون پایان رویداد قبلی یعنی کارنیج مطلق بود که متفاوت بود تا همه چیز اینجا مشخص بشه
و البته شماره 200 ونوم هم بسیار مهمه . چون باید ببینیم ادی در قالب پادشاه سیمبیوت ها یعنی چی
نقل قول کردن
Ehsan Spider
+1 #84 Ehsan Spider 1400-02-25 22:50
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خدمت دست اندرکاران اسپایدی ، مدیریت گرامی ، استاد عزیز و دوستان خوبم .

قبل از شروع یه تشکری داشته باشم از تیم ترجمه فوق حرفه ای اسپایدی که واقعا با نهایت سرعت و بهترین کیفیت کمیک رو ترجمه و ادیت میکنید. دست گلتون درد نکنه.

نگاهی به کمیک شماره 5 پادشاه سیاه پوش
( King in Black #5 )

!!!هشدار اسپویل!!!
.
.
.
.
.


داستان :
همین شروع کاری ریتم رو اوجه. شاهد نبرد یا بهتره بگم صحبت های اولیه کنال و نوین راد هستیم. نور کوچیک؟ چه اسم عجیبی.
این تعاملات ادامه پیدا میکنه با دیالوگ های رمز و راز آلود که یهو ونوم وارد قضیه میشه. ریتم از اینی هم که هست بالاتر میره. هیجان داستان دوچندان میشه. شاهد ورود دراماتیک ونوم هستیم که پیوندش با انگیما باعث میشه که شاهد نسخه ونوم از کپتین یونیورس باشیم. اون لوگوی وسط سینه‌اش میدرخشه. این نشان کپ یونیورسه. به نظرم این پانل عالی طراحی شده بود. کل جنون و حسیات ونوم و کپ یونیورس توی این پانل موج میزد.
کنال با دیدن ادی اگه یه ذره نگرانی هم تو وجودش بوده باشه تبدیل به غرور میشه. با خودش فکر میکنه اون انگیما میزبانی رو انتخاب کرده که من حتی کشتمش، خب اینجا غرور قضیه رو همین اول کاری یک هیچ به نفع ونوم بدونیم.
کپتین یونیورس که همون ادی براک بدون ونومش باشه، پتک ثور و شمشیر تخته ای موج سوار رو میگیره و ترکیبش میکنه که این سلاح ماندگار رو توی دستانش ببینیم.
حالا ادی که توی فرصت‌های دوباره واسه خودش کسی شده، میزنه تو دل دشمن. عین تام و جری (شرمنده! شوخی بود) به تعقیب و گریز میپردازند، با این تفاوت که اینبار جری دنبال تامه!
بزار همین جا بگم اوس رجبی دمت گرم. کلا حال و هوام عوض شد وقتی ادیت اون صحنه ای رو دیدم که سر اژدها هارو از تنشون جدا میکنه و شما کلامتتون رو توی اون خون ها غوطه‌ور کردید، شاهکار ادیت بود این پانل شاید زیبا تر از خود طراحی. دمت گرم قرقی. چاکر مخلصتم حسابی.
خب بالاخره کنال از تو لونه موشش در میاد و به سمت کپتین ادیورس (باحال بود نه؟! ترکیب ادی و یونیورس یه همچین چیزی میشه). میخواد با نکرسورد بزنتش که اینجا یه بار دیگه قدرت اعظم ادیورس برامون به نمایش در میاد، از این پانل های ماندگار و شاهکار کم نداشت این کمیک.
توی همین ادامه یه پانل شگفت انگیز دیگه بازم برامون به نمایش در میاد، سر بریدن سیلستیال. که بازم قدرت شاهکار ادیورس رو به رخ میکشه.
پانل بعدی بازم از اون قبلی هاست (به قول امیر حسین مرادی come on ) خون در برابر خون سیمبیوت در برابر سیمبیوت! ادی عین همین بلایی که کنال سرش آورده بود رو شر خود پدرسوختش میاره! عجب پانل زیبایی بود.
در ادامه صحبت از دیلان میشه که یه لحظه فکر کردم کینگ این بلک بعدی خود دیلانه ولی آخرش خورد تو ذوقم.
خب ادیورس گفت و گو رو به فضا موکول میکنه جایی که کنال توی خورشید نابود میشه. والا دیگه خسته شدم از گفتن این پانل ها خب حالا باشه دیگه نمیگم.
در ادامه میبینیم که قرداد بلید اینا یه سری تبصره مخفی داشته که حتی خود بلید هم نمیدونست ولی غیر مستقیم میدونست. خب بعد شکست کنال زمین از شر سیمبیوتی که اهاتش کرده بود رها میشه و روز هم هست، پس احتملا این خون آشام ها و دراکولا هم انگار به روشنایی الرژی دارن!
در نهایت پایان داستان! ادی تاریکی رو از درون دیلان بیرون میکشه! (یه دقه فکر کردم پسرشو فدا کرد که در اینده این تاریکی مشکل ساز نشه!؟؟!؟؟). بعد میبینیم که انگیما ازش جدا میشه و ونوم بهش میپیونده! سیمبیوت ها دنبالش میوفتن! اون حالا دیگه مغر کندو شده حالا اون کینگ این بلکه!! به نظرم اگه ادی کینگ این بلک بمونه قدرتش زیادی میشه ولی باید دید شماره بعدی ونوم که ویژه ترین شماره هم است چی برامون داره!


فضای داستان حسابی دارک بود، ولی یه تفاوتی با شماره های قبلی داشت، حسابی دارای رطوبت بود، رطوبتی که اینجا مقصودم ازش اینه که بسیار حماسی بود.
ریتم داستان فرا ابری بود. اولین باره همچین ریتمی میبینم. یه کلام شاهکار بود.
شروع این شماره حماسی بود پایانش حماسی تر. نبرد آخر داستانی شاهکار عصر کمیک بود.
دیالوگ ها خوب و قابل فهم بودند. تعاملات و تنش بین کنال و ادیورس جذاب محض بود. داستان از اکشن غنی بود. واقعاً دانی کیتس کارش حرف نداشت. ونوم رو کوبید و از نو بهتر ساخت! دنیای مارول رو کوبید و عین قبل بازسازیش کرد.


--------------------------

طراحی :

صحنه های اکشن شاهکار بود استگمن اینجا توی صحنه های اکشن انگار فیلم کارگردانی کرده بود.
چهره هارو من مشکلی ندیدم. چهره مثل شماره های قبلی طراحی شده بود و با تم این سری سازگار محض بود.
رنگ پردازی خیلی تاریک و سر سنگین بود. سرسنگین از نوع خوبش. بک گراند ها دارک چ خفن بود بنده کار این طراح رو توی این شماره تحسین میکنم.
والا با پانل های تقریبا تک صفحه‌ایش مچ شدم. والاه یاشا گارداش.
-------------------------

شخصیت پردازی :
ادی که همون ادی دست ساز بود که کیتس ساختش واقعا این کیتس با بیل افتاد درون چاه ونوم حسابی کند و کند تا به عمیق ترین حالت خودش رسید!
شخصیت خبیث اصلی یا همون کنال که اون غرور محض رو داشت ، به سبک مقاله ای حرف (! شرمنده) میزد و خود پدرسوختش بود.

--------------------------

ترجمه و ادیت :

ترجمه که شاهکار خانم حکیم بود. واقعاً این سری حساس و مهم رو فوق‌العاده ترجمه کردن. کارشون عالی بود. خیلی ممنون دستتون درد نکنه.
ادیت که وقتی اسم ادیتورش میاد، چیزی جز فراتر از شاهکار انتظار نمیره. واقعاً رجب قرقی خودش شاهکار ادیت سایته واقعا دست گلت درد نکنه استاد رجبی خیلی دمت گرم.

---------------------------

جمع بندی کمیک : کمیکی که بهترین پایان رو واسه این رویداد عظیم مارول براتون به ارمغان میاره. تعامل متفاوتی بین ونوم و کنال شکل میگیره. کلا اسپویل نکنم. شاهکار برو بخون بیا مارو هم دعا کن.

--------------------------

باز هم ممنون از زحمات شما اساتید محترم


راستی پروفایل جدیدم چطوره؟ خیلی وقته تو فکرشم که TOP 3 مورد علاقه خودمو بیارم تو پروفایل. خب این سه تا که مورد علاقه های منن والا یه سه‌تا هم هست ولی گفتم جا نمیشه دیگه جا ندادم ولی این سه تا سه تای اولن.

مخلص شما : Ehsan Spider

جا داره که یه یادی از معروف ترین عموی سایت (بعد از عمو بن) بکنیم
کجایی عمو مختار که الان سایتو ببینی! ماشاالله هزار ماشاالله بزنم به تخته الان به جایی رسیده که ایوانت مهمی مثل کینگ این بلک مثل آب خوردن ترجمه میشه! انواع نقدها منتشر میشه.
واقعاً کجایی ببینی که سایت توی اوج قله های کمیک بوک ایران سر میکنه و به کمیک بوک ایران نور میبخشه. خورشید کمیک ایران. چوخ یاشا.
عزیز استادم چوخ چوخ سیزدن تشکر الیرم بیزیم کیمین نو جوانارین دلین شاد الیرسن. سیزی گورنن کل هدفیم عوض اولوب، دلم ده بیر گوزل عشق اویاناب. (والا زیاد نگم که شاید نفهمین چی گفتم)

اون شعار معروف یاتماز اسپایدی پرچمی رو هم که خوتون میدونید! ;-)
نقل قول کردن
Mr. Doctor
#85 Mr. Doctor 1400-02-26 10:19
خیلی خفن بود
بی نظیر بود واقعا
ران دانی کیتس در کمیک های ونوم قطعا فوق العاده بود
از شروع داستان با پیچیدگی های خاص و خفن،خلق شخصیت جدیدی به اسم دیلان،ماجرای های ترسناک کارنیج مطلق،پیشرفت هر چه بیشتر ادی به سمت قهرمان بودن و...
واقعا این سری،سری تکامل شخصیتی ونوم و ادی براک بود
حرف نداشت
این رویداد هم که این سری رو به قله رسوند
تشکر ویژه هم دارم از دست اندرکاران این سایت
واقعا نمونه اید؛قطعا خودتون هم میدونید که توی ایران(شایدم کل دنیا :-? )هیچکس نمیتونه به اندازه شما تعهد و پایبندی به ترجمه و ادیت کمیک نشون بده.
ترجمه و ادیت محشر بود؛یه حسی بهم میداد که انگار خود مارول این کمیک ها رو به زبان فارسی منتشر کرده
خسته نباشید خانم حکیم،جناب رجبی،اقای حیدری و همچنین استاد ترابی بزرگوار
ممنون از شما
نقل قول کردن
Geralt of Rivia
#86 Geralt of Rivia 1400-02-26 13:47
بهترین رویداد و هیجان انگیزترین داستان مارول با بهترین و با کیفیت ترین ترجمه و ادیت در کل جهان
نقل قول کردن
Mahdiarvenom
#87 Mahdiarvenom 1400-02-27 13:31
به نام خدا
یلام
خوب بالاخره این رویداد هم به پایان رسید و باید بگم انتظار پایان بهتری داشتم.
اولا روند پایانی داستان تکراری و کاملا مثل کارنیج مطلق بود:ادی براک شکست خورده یه منبع قدرت از نا کجا آباد پیدا می کنه و قوی میشه و میره با ویلن داستان می جنگه.
دوما انتظار داشتم حداقل نبرد خفن تر بین ونوم و نال ببینیم
درسته ونوم خیلی قوی شده بود ولی نال هم قدرتمند بود واگه به جای اینکه ونو م نال رو مثل پشه خورد کنه یک نبرد پایاپای می دیدم قطعا خیلی هیجان انگیز تر و حماسی تر می بود، این شکست راحت نال تمام اتفاقات گذشته رو هم زیر سوال بود و به آدم این حس رو می داد که نال از اولشم هیچ پخی نبود.
اما در کارنیج مطلق دیدیم که ونوم و کارنیج نبرد خیلی بهتری با هم داشتن چون از نطر قدرت تا حدی برابر بود. خلاصه این نبرد یک طرفه و خیلی آسون به من که از نال خیلی خوشم میومد اصلا حال نداد.
انگار داستان تعادل نداشت، نیمه اول رویداد شبیه صعود نال به یک قله بود ولی نیمه دومش کاملا شبیه یک سقوط بود، واضح تر بگم تو نیمه اول رویداد نال همرو درو کرد و هیچکس حریفش نبود اما ناگهان دیدیم قهرمان ها دست بالا تر رو گرفتن و نال در حال شکست ظاهر شد. به نظرم اضافه کردن چند شماره به سری اصلی که به تلاش قهرمان ها برای پیدا کردن راه حل بپردازه می تونست کمک شایانی کنه تا مخطاب از خودش نپرسه نال که داشت همرو درو می کرد چی شد که یکدفعه داره شکست می خوره.
بعضی اتفاقات در طول داستان برام قابل درک نبود.
مثلا در شماره 3 ثور وارد داستان شد و شاهد نبرد هیجان انگیزی بین او و نال بودیم و در آخر دیدیم نال نکروسورد در بدن تور فرو می کنه.
خوب من اینجا انتظار داشتم که در شماره بعدی به این موضوع پرداخته شه و ثور رو زخمی و مجروح روی زمین نشون بده و همینطور نشون بده چه اتفاقی براش میفته اما دیدیم در شماره 4 تور سالم و سرحال میولنیر داره می چرخونه و انگار نه انگار که که بد جور زخمی شده، تو اون لحظه من خیلی شوکه شدم.
دیلان هم اونطور که روش مانور داده می‌شد تاثیر خاصی در داستان نداشت.
در نبرد پایانی بین نال و ونوم چیز جالبی که توجه من رو جلب کرد تکرار شدن صحنه هایی بود که ما در شماره یک دیدیم، مثلا همون که ونوم سیمبیوت نال رو گرفت یا اون دست سلستیال که رو سر ونوم فرود اومد، دقیقا این صحنه ها و به صورت بر عکس ما در شماره یک دیده بودیم. این کار باعث شده بود جابجایی قدرت و اینکه الان قدرت دست کیه خیلی بهتر به مخاطب منتقل شه.
ایونت از نظر پیچش داستانی چیزی کم نزاشت برای ما مخصوصا شماره یک که واقعا گل کاشت و همینطور ماجرای خدا روشنایی که دانی کیتس از خدایان طلایی استفاده کرد که ذهن کمتر کسی بهش می رسید واقعا عالی بود.
طراحی استگمن به نظرم تو کارنیج مطلق بهتر بود ولی با این حال اینجا هم خیلی خوب بود.
ما از اول هم می دونستیم ادی براک نقش اصلی رو داره اما کیتس سعی کرد ذهن ما رو از اون منحرف کنه و با کشتنش و مانور دادن روی دیلان تا حدی هم موفق شد(به خاطر این میگم تا حدی چون تصور اینکه ونوم که پایگذار ایونت هست تاثیر ی توش نداشته باشه غیر ممکنه) البته همونطور که گفتم دیلان خیلی روش مانور داده شد ولی تاثیر تو پایان داستان نداشت که این نقطه ضعف داستان بود. البته همین شیوه دانی کیتس برای منحرف کردن ذهن ما باعث تکرار روند پایانی کارنیج مطلق در کینگ این بلک شد که بهش اشاره کردم.
عنواین تای این خوبی تو کینگ این بلک وجود داشت که البته بازابن همه تای این رو درک نمی کنم که تقریبا همه اونایی که من خوندم تاثیری رو داستان اصلی نداشتن)(هدف عنوان مرد عنکبوتی سیمبیوتی رو اصلا متوجه نشدم)
تازه خیلی از ما ها برامون سوال پیش اومد که دقیقا تور تو دو شماره اول کجاست یا چطور یهو سر و کله سیلور سرفر پیدا شد.
راحت می تونستن با دادن تای این به این دو شخصیت این مشکل رو حل کنن یا یک تای این از مردان ایکس که متاسفانه از هر ننه قمری تای این دادن به جز اینا که نیاز داشتن
از سایت اسپایدی هم. کمال تشکر رو دارم که بار دیگه با ترجمه و ادیت فوق العادش لحظات نابی برای ما رقم زد، خسته نباشید یا علی
نقل قول کردن
Venom-Is-Villain
#88 Venom-Is-Villain 1400-03-03 16:38
با سلام الان دیگه فکر کنم ونوم همون قدرت های نال رو داره چون که هم تبدیل شده به هایو (کندو)ی سیمبیوت‌ها (قدرت کنترل سیمبیوت‌ها) و همچنین با سیمبیوت‌های نال ترکیب شده و فکر کنم دیگه نباید به آتیش و صدا حساس باشه تازه اون قدرت جذب انرژی رو داره یعنی اینکه هر انرژی به سمتش پرتاب شه رو میتونه جذب کنه و دوباره به دشمنش پرتاب کنه! ونوم تبدیل شده به ابر قدرت !!! :o
نقل قول کردن
s.p.i
#89 s.p.i 1400-03-05 16:16
سلام
بریم واسه نقد شماره ۵ از کمیک پادشاه سیاه پوش
طبق شماره ۳۴ از کمیک ونوم و شماره ۴ پادشاه سیاه پوش ادی دوباربرگشت با کمیک خدای روشنایی
فکر میکردم نبردی بین موج سوار نقره ای و کنال اتفاق بیفته اما نیفتاد نکته جالب سلاح ونوم بود که تبر او را به شکل نماد روی سینه نوم درآورد بود در این شماره ونوم با قدرت زیاد کنال را فراری می‌ دهد ولی راه فراری درکار نیست و کار کنال یکبار برای همیشه تمام شد سری جدید ونوم بهترین کمیک بود که خوند اونم به لطف ترجمه و ادیت خوب این سایت ادی از دشمن مرد عنکبوتی به یک ضد قهرمان و سپس به یک قهرمان و پدر خوبی برای دیلان تبدیل شد که هرکاری را واسه حمایت و مراقبت از پسرش انجام دادو البته حرف های فلش در شماره ۳۴ از کمیک باعث اعتماد به نفس ادی شد حالا باید ببینیم در شماره ۲۰۰ چه اتفاقی میفته نکته جالب دیگر کاور کمیک بود که اتفاق را لو می‌دهد نشان می‌دهد چه اتفاقی واسه کنال قرار است بیفتد. و به نظر میرسه دوره نویسندگی دانی کیتس برای وکمیک ونوم در شماره ۲۰۰ تمام شود .
خیلی ممنون بابت ترجمه و ادیت عالی
نمره چه واسه ترجمه چه واسه ادیت و داستان ۱۰ از ۱۰
نقل قول کردن
im_ironman
#90 im_ironman 1400-12-05 13:43
به به خسته نباشید میگم به اقای ترابی ، امیرحسین و خانم حکیم .
عجب شاهکاریه این کمیک همچی تمومه . از ادیت و ترجمه هم که نگم واقعا دمتون گرم . خیلی وقت بود دوست داشتم این کمیک خارق‌العاده رو بخونم و چقدر خوب که بهترین سایت کمیک بوکی ایران اونو ادیت و ترجمه کرده باشه . به نظر من یکی از نقطه قوت های این کمیک پسر ادی براک هستش که واقعا داستان رو جذاب تر کرده ، من که خودم شخصیت مورد علاقه ی سومم ونومه چون یه شخصیت
یپیچیده با یه پیشینه ی جذاب داره . بازم ممنون بابت این کمیک زیبا . :lol:
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

کمیک هویت آزبورن

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

تولد مجدد قهرمانان

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

50

 

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

41

کمیک بوک های superman

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

14

18

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی

006

 

38

0010

اسپایدرمن در تلویزیون

21

30

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

008

009

39

24

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

بررسی فیلم های مرد عنکبوتی

48

37