شماره اول از رویداد مورد انتظار "کارنیج مطلق" منتشر شده و به زودی با ترجمه فارسی تو سایتمون منتشر میشه. اما در این مقاله میخواهیم شما را برای این داستان آماده کنیم!
همانطور که میدانید، رویداد بزرگ اسپایدرمن/ ونوم در سال ۲۰۱۹ «کارنیج مطلق» نام دارد. در این داستان، «کلتوس کسدی» که سابقاً سیمبیوت کارنیج را بر تن میکرد، با پیوند خوردن با باقیماندهٔ سیمبیوتی تحت عنوان ”گِرِندل“ (Grendel) متعلق به «کِنال» (Knull)، خدای باستانی سیمبیوتها، حال قویتر از هر زمان دیگری به دنبال تمام افرادیست که تا به حال لباس سیمبیوتی پوشیدهاند. چرا که بعد از هر پیوند سیمبیوت با میزبان، نسخهٔ ژنتیکیای از آن سیمبیوت در بدن میزبان میماند. پس اگر کارنیج بتواند به تمام نسخههای ژنتیکی دست پیدا کند، میتواند سیمبیوتاش را کامل کند و دوباره به کندوی جمعی سیمبیوتها (Hive) متصل شود و کنال را از خواب بیدار کند. (و صد البته که او چندان بیعلاقه هم به کشت و کشتار نیست!)
برای فهمیدن کامل این رویداد، لازم است آرک اول از سری کمیکهای «ونوم» (Venom) تحت عنوان ”رکس“ (شمارههای ۱ تا ۶ این سری) را بعلاوهٔ عنوان تکشمارهای «سرگذشت ونوم: تولد مجدد کارنیج» (Web of Venom: Carnage Born) را مطالعه کرده باشید. (که البته پیشنهاد میکنیم تمام عناوین مرتبط با ونوم را که سایت ترجمه کردهاست، مطالعه بفرمائید.)
در این مقاله میخواهیم به تمام اشارات و مقدمههای رویداد «کارنیج مطلق» در کمیکهای اخیر مارول بپردازیم. پس با ما همراه باشید...
*نکته: رتبهبندی براساس زمان انتشار هر عنوان است.
۱. آرک اول از سری جدید کمیکهای «ونوم» (شماره های 1 تا 6)
همانطور که بالاتر گفتیم، این کمیک از مهمترین پیشزمینههای کارنیج مطلق است. در شمارههای ۱ تا ۶ از سری جدید ونوم، نویسندهای به نام «دانی کیتس» به همراه طراحی به نام «رایان استگمن» تماماً تاریخچهٔ سیمبیوت را بازنویسی می کنند. آنها در همین ۶ شماره، بسیاری از منتقدان را مجاب کردند تا لقب ”برترین سری کمیکبوکهای سال ۲۰۱۸ مارول“ را شایستهٔ عنوان «ونوم» بدانند!
مهمترین بخش این جلد برای کارنیج مطلق، توضیح اریجین و سرگذشت «کنال»، خدای باستانی سیمبیوتهاست... «کنال» موجودیست که قدمتش به پیش از خلقت این عالم برمیگردد. او برای مقابله با «سلستیالها»ای که در ابتدای خلقت به قلمروی او قدم گذاشته بودند، شمشیری ساخت که بعدتر به شمشیر ”تمام-سیاه“ (All-Black) معروف شد. این شمشیر اولین نسل از سیمبیوتها محسوب میشود.
کنال شروع کرد به مبارزه با نور و هر چیز مرتبط با آن؛ تا اینکه بالاخره شکست خورد و سالها در سیارهای گیر افتاد. در آن زمان فکری به سرش زد و شروع کرد به پیوند زدن و ایحاد همزیستی بین سیمبیوتهایش و موجوداتی پَستتر. کنال جامعهای از سیمبیوتها تشکیل داد که خود در مرکز آن بود و بر افکار افراد جامعهاش کنترل کامل داشت. او سپس مخلوقات خودش را، عموماً به شکل یک اژدها، به کهکشانهای دیگر فرستاد و به مبارزه با نور پرداخت.
تا اینکه نوبت به زمین رسید و اژدهای کنال (که با نام ”گرندل“نیزشناخته میشد) توسط «ثور» ، خدای صاعقه، زمینگیر شد. نیرویی که ثور آزاد کرده بود، توانسته بود ارتباط کنال و مخلوقاتش را قطع کند. به همین خاطر، آنها خودسر شدند و شروع کردند به پیوند خوردن با موجودات مختلف و تحت تأثیر آنها بر علیه کنال شورش کردند. آنها کنال را در مرکز سیارهٔ کلینتار زندانی کردند که جامعهایست از سیمبیوتها به اندازهٔ یک سیاره! در واقع کنال که هستهٔ مرکزی جامعهٔ آنها بود و افکار آنها را به هم پیوند میداد در میان حجم انبوهی از سیمبیوتهایی که خودش خلق کردهبود، گرفتار و زندانی شد. (لازم به ذکر است که این اتفاق مربوط به هزاران سال پیش است).
حال کنال (که ما هنوز او را در زمان حال ندیدیم و شخصی که اریجین او را در داستان تعریف میکند، در واقع سیمبیوتیست که توسط کنال اصلی هدایت میشود)، میخواهد دوباره با آن اژدها خود را از کلینتار رها کند و مبارزهٔ با نور و روشنایی را شروع کند (زمین هم مقصد بعدی او بود). اما سیمبیوت ونوم و رکس با هم پیوند خوردند و طی نبردی نفسگیر، اژدهای کنال را نابود کردند. طی این نبرد، سیمبیوت ونوم آسیب شدیدی دید و دیگر صدا و شخصیتی از خود نداشت.
این آرک تقریباً مهمترین منبع و پیشزمینهٔ رویداد کارنیج مطلق است که حتماً باید آن را مطالعه کنید! شما میتوانید اینجا این آرک را با ترجمهٔ فارسی بخوانید.
۲. آرک دوم از سری جدید کمیکهای «ونوم» (شماره های 7 تا 12)
اگر آرک قبلی تاریخچهٔ سمبیوت ونوم را دگرگون کرد، این آرک نیز رابطهٔ «ادی براک» و سیمبیوت را دگرگون میکند. در واقع در این جلد میبینیم که چطور سیمبیوت ونوم خاطرات ادی براک را دگرگون میکرده است و او را مجاب به باور چه دروغهایی میکردهاست. برای مثال میفهمیم ادی اصلاً خواهری به نام ”مری“ نداشته است و یا هرگز هیچ کدام از نزدیکشان سرطان نداشتهاند و همهٔ این دروغها را سیمبیوت ونوم به خورد او میداده تا ادی را نیازمند و محتاج به خود نگه دارد. (که این پیچش داستانی واکنشهای دیوانهواری از سوی برخی هواداران به دنبال داشت!)
همینطور بیشتر با گذشتهٔ ادی براک آشنا میشویم و میبینیم که در دوران جوانی و زمانی که در حالت مستی در حال رانندگی با خودروی پدرش بوده، با بچهٔ بیگناه همسایه تصادف میکند و سهواً او را میکشد. پدرش هم تمام دارایاش را در راه آزادی او و پرداختِ هزینهٔ دیه، وکیل، بیمارستان و... از دست میدهد و ورشکسته میشود. همین هم باعث میشود ونوم در آینده از ”بیگناهان“ محافظت کند. همینطور طی داستان متوجه میشویم که «دیلان براک»که به عنوان برادر کوچکتر ادی شناخته میشد، در واقع پسر ادی براک و «آنه وینگ» (همسر سابق ادی که زمانی به She-Venom هم تبدیل شد) است. (البته ادی هنوز جرأت نکرده است تا این موضوع را به او بگوید!).
این آرک مستقیماً ارتباطی به رویداد کارنیج مطلق ندارد؛ اما تغییراتی مهم در شخصیت ادی براک/ ونوم میدهد که قطعاً برای بهتر متوجه شدن این رویداد، به دانستن آنها نیاز دارید! شما میتوانید اینجا این داستان را مطالعه کنید.
۳. عناوین «سرگذشت ونوم» (Web of Venom) :
عناوین «سرگذشت ونوم» (Web of Venom)، کمیکهای تکشمارهای کاملاً هماهنگ با سری اصلی ونوم هستند و در واقع داستان آن را تکمیل میکنند. تا زمان انتشار این مقاله، ۵ عنوان مجزا تحت این عنوان منتشر شده اند که در ادامه به آنها میپردازیم:
- «سرگذشت ونوم: ویتنام»
در داستان اول سری جدید ونوم (شماره های 1 تا 6) ، دیدیم که سیمبیوتی هزاران سال پیش در قالب اژدهایی باستانی و از سوی کنال به زمین حمله کرد که توسط «ثور» شکست خورد (آیتم ۱ همین مقاله را بخوانید). پس از سالها، سازمان «شیلد» این سیمبیوت باستانی را پیدا و به سربازان مجروحشده طی جنگ ویتنام پیوند زد که رکس استریکلند هم یکی از همین افراد بود. حال این عنوان فلشبکی، جزئیات این واقعه را برای خواننده شرح میدهد. همینطور در این شماره «ولورین» هم یک حضور افتخاری دارد.
این مورد اهمیت چندانی ندارد، اما کمک به فهم بهتر جلد ۱ و تکمیل داستان آن میکند. شما میتوانید اینجا این داستان را بخوانید.
- «سرگذشت ونوم: تولد مجدد کارنیج»
در شماره 7 از سری جدید کمیک بوک های ونوم، دیدیم نمونهٔ ژنتیکی باقیمانده از «گرندل» (همان اژدهای باستانی) از آزمایشگاه «میکر» (Maker) توسط افرادی ناشناس دزدیده شده است. در این شماره مشخص میشود که آنها، افرادی منتسب به فرقهای بودند که کنال را میپرستیدند. در واقع آنها سیمبیوت گرندل (که سابقاً تحت کنترل کنال بوده) را با جسد «کلتوس کسدی» پیوند زدند و او را دوباره به زندگی بازگرداندند. تا این لحظه ما صرفاً گرندل را بر تن کلتوس دیدیم، اما به محض اینکه شخصیت «اسکورن» که سابقاً با کارنیج پیوند خورده بود و هنوز نمونهٔ ژنتیکی آن را در بدنش دارد، توسط کلتوس بلعیده میشود، کلتوس و سیمبیوت جدیدش ظاهر کلاسیک قرمز رنگ کارنیج را به خود میگیرند. پس میتوانیم تا زمان اعلام رسمی بگوییم که سیمبیوتی که کلتوس بر تن دارد، ترکیبی از سیمبیوت کارنیج و گرندل است. (البته سرنوشت سیمبیوت کارنیج اصلی پس از شمارهٔ ۸۰۰ سری «مردعنکبوتی شگفتانگیز» و خط داستانی ”گابلین سرخ“ (Red Goblin) معلوم نیست و ما احتمال میدهیم که این مورد بخش قابلتوجهی از رویداد کارنیج مطلق را در بر بگیرد!) پس ما از این به بعد این سیمبیوت را «دارک کارنیج» مینامیم!
این عنوان قطعاً یکی از مهمترین پیشدرآمدهای کارنیج مطلق است و باید خوانده شود. شما میتوانید این عنوان را اینجا بخوانید.
- «سرگذشت ونوم: رهاشده»
پس از آن درگیری ونوم با اژدهای باستانی در شماره 6، سیمبیوت ونوم سخت آسیب دید و دیگر از خود صدا و شخصیتی ندارد. پس به عنوان یک ارگانیزم فضایی و در شمایل یک سگ از ادی براک محافظت میکند. همچنین در این داستان میبینیم که در مکانی مثل یک تونل زیرزمینی، حجم زیادی از سیمبیوت دارک کارنیج قرار دارد که کلتوس کسدی با پیوند دادن آن با افراد عادی (بیخانمان، کارگر، ...) برای ادی براک پیغام میفرستد. همچنین در این داستان میبینیم که حیواناتی نظیر موشها هم به سیمبیوت دارک کارنیج آلوده شدهاند!
این عنوان هم یک داستان نسبتاً مهم برای کارنیج مطلق محسوب میشود. شما میتوانید اینجا این داستان را بخوانید.
- «سرگذشت ونوم: فرقهٔ کارنیج»
بدون شک تا به حال عنوانی به این خفنی با صحنههای ترسناک در دنیای اسپایدرمن نخواندهاید! شخصیتی به نام «میستی نایت» از سوی مقامات بالادست برای پیدا کردن «جان جیمسون» (پسر جی. جوناه جیمسون) به شهری که سابقاً توسط کارنیج و طی داستان Carnage U.S.A نابود شده است میرود. در این داستان بیشتر با اعمال خبیثانهٔ فرقهٔ کارنیج و نفوذ آنها در شهر آشنا میشویم.
در واقع، کلتوس کسدی به دنبال تمام شهروندان دورتون که طی داستان Carnage U.S.A با سیمبیوت کارنیج پیوند خوردهاند و نمونهٔ ژنتیکی یا کُدکس (Codex) آن را در بدنشان دارند، میرود و ستون فقراتشان را برای دستیابی به آن کُدکس از بدن/ جنازهشان جدا میکند. در نتیجه سیمبیوت دارک کارنیج در حال کامل شدن است.
شما میتوانید اینجا این کمیک را بخوانید.
_ «سرگذشت ونوم: آتش جهنمی»
«کمپانی ونوم» (Venom Inc.) کراساُوری بود که سال گذشته و در کمیکهای اسپایدرمن و ونوم چاپ شد (این کراساُور اینجا در سایت ما ترجمه شده است!). طی این داستان و در همان شمارههای ابتدایی، افراد «لی پرایس» سیمبیوتِ «اندی بنتون/ مانیا» را از او جدا میکنند و به پرایس پیوند میزنند. (برای آشنایی با این دو نفر، این مقاله را بخوانید.) پس از اتمام این رویداد، لی پرایس به زندان افتاد (او در شمارهٔ صفر از کمیک «کارنیج مطلق» به دست «کارنیج» کشته شد!) و اندی هم به فیلادلفیا برگشت تا پیش عمهاش زندگی کند.
در این شماره بیشتر زندگی اندی بنتون پس از واقایع رویداد مذکور و رابطهٔ او را با اطرافیانش میبینیم. همچنین، میبینیم که چطور کابوس سیمبیوت، اندی را آزار میدهد و در زندگی شخصیاش مشکلاتی ایجاد کرده است.پس از گذشت یک روز، اندی بالاخره خود را راضی میکند تا برود و سیر تا پیاز قضیه را برای عمهاش بگوید! اما وقتی به خانه میرود، متوجه میشود که کسی در خانه نیست بجز کارنیج!
در واقع، «کارنیج» در جستوجوی نمونهٔ ژنتیکی سیمبیوت یا همان کُدکس سیمبیوت مانیا، به خانهٔ عمهٔ اندی میرود تا به کُدکس سیمبیوت مانیا دست پیدا کند. او ابتدا عمهٔ اندی را میکشد، سپس او را تا پارک نزدیک محل زندگی او دنبال میکند؛ تا اینکه اندی با استفاده از «نشان جهنمی» (Hell-Mark) خود، گروه «هیولاهای شیطانی» (Monsters of Evil) را احضار میکند. (اندی بنتون این نشان را از شیطان دنیای مارول، یعنی «مفیستو» دریافت کردهاست!)
سپس، نبردی بین کارنیج و اندی به همراه هیولاهایش رخ میدهد. اما هیچکدام از این هیولاها نتوانستند حریف کارنیج شوند و در انتها همهشان توسط کارنیج کشته شدند! نشان جهنمی هم که جان اندی را در خطر دید، او را از میدان نبرد فراری داد و به نیویورک تلهپورت کرد. در آخر، اندی میرود سراغ ادی براک تا به او راجع به خطر کارنیج هشدار دهد.
شما میتوانید اینجا این کمیک را بخوانید.
۴. کمیک تکشمارهای «مردعنکبوتی/ ونوم» مخصوص FCBD:
این تکشماره که به مناسبت روز کمیکبوک رایگان منتشر شد (و ما اینجا برایتان ترجمهاش کردیم) در واقع ۲ داستان را روایت میکند. داستان اول که مربوط به سری ونوم است و داستان دوم که مربوط است به سری کمیکهای «مردعنکبوتی: دوست خوب محله» و «مایلز مورالز: مردعنکبوتی». در داستان مربوط به سری ونوم دیدیم که کلتوس کسدی طی نقشهای هوشمندانه، به کمک سیمبیوتش ظاهر خود را شبیه به ادی براک میکند، عمداً کاری میکند که دستگیر شود، به زندان میرود و «لی پرایس» را به طرزی وحشیانه میکشد. سپس از زندان بیرون میزند و به زمانی که به فکر شکار بعدیاش است، چشمش به مردعنکبوتی که از همه جا بیخبر در حال تاب خوردن در سطح شهر است میافتد. پس از لحاظ اهمیت میتوان این کمیک را شمارهٔ صفر رویداد کارنیج مطلق بدانیم؛ چرا که شروع رسمی شکار کارنیج از این شماره آغاز می شود!
پس توصیه میشود اگر میخواهید از کارنیج مطلق سر در بیاورید، این کمیک را از دست ندهید. شما میتوانید اینجا این داستان را بخوانید.
۵. هرکس یک هدف است (Everyone is a Target)!
در ماه ژوئن و جولای، دیدیم که در انتهای کمیکهایی غیرمرتبط با دنیای سیمبیوتها (مثل سری کمیکهای Invaders، Immortal Hulk و ...) در یک تکصفحه در آخر داستان به اتفاقات پیش از رویداد کارنیج مطلق اشاره شدهاست. در واقع، مثل صحنههای پس از تیتراژ در فیلمهای MCU، ما در آخر چند عنوان کمیک دیدیم که داستانی مرتبط با رویداد کارنیج مطلق روایت میشود.
از آنجایی که این تکشمارهها قرار نیست ترجمه شوند، ما در ادامه به معرفی توضیح تکتکشان (به صورت رتبهبندیشده بر اساس زمان انتشار هر کدام) میپردازیم:
- شمارهٔ ۱۵ از سری «ونوم»
در این تکصفحه میبینیم یک تیم تجسس به آن مکان زیرزمینیای که در عنوان «سرگذشت ونوم: رهاشده» دیدیم اعزام شدهاند. این تیم بلافاصله بعد از اینکه به آن مکان میرسند، توسط موشهای آلوده به سیمبیوت دارک کارنیج، مورد حمله قرار میگیرند. یکی از این افراد موفق به فرار نشده در چنگال کارنیج گرفتار میشود.
پس احتمالاً پای دولت (یا هر ارگانی که آن مأمورها از آن اعزام شده بودند) هم به رویداد کارنیج مطلق باز خواهد شد.شما میتوانید اینجا این کمیک را مطالعه کنید. ( مربوط به رویداد «جنگ قلمروها»).
ـ شمارهٔ ۳ از سری «مردعنکبوتی سیمبیوتی»
در این صفحه میبینیم که آقای عکاسی با کت و شلواری به رنگ سبز لجنی سوار بر یک اتوبوس به منهتن آمده است. در اتوبوس، نوجوانی سیاهپوست هم سفرهٔ دلش را برای او باز کرده (!) و در طی گفتوگویی بین آنها میفهمیم که آن آقای عکاس برای ”شروعی تازه“ به نیویورک آمده است.
احتمالاً میپرسید این صحنه چه ارتباطی دارد به رویداد کارنیج مطلق؟! چرا مارول چنین صحنهٔ کماهمیتی را در بین خط داستانی ”هرکس یک هدف است “قرارداده است؟! اجازه بدهید توضیح بدهم...
سال ۱۹۸۴ و در شمارهٔ تاریخی ۲۵۸ از سری کمیک Amazing Spider-Man ، اسپایدرمن متوجه میشود که لباس سیاه فضاییای که از Battleworld و طی رویداد «جنگهای پنهان» با خودش به زمین آورده و به تن میکند، در واقع ارگانیزمی فضاییست و میتواند بر جسم و افکار او تأثیرات مخربی بگذارد. بنابراین، پیتر به سراغ «رید ریچاردز» و چهار شگفتانگیز میرود و از آنها میخواهد که این سیمبیوت را از او جدا کنند. (لباس معروف Bag-Man هم در همین داستان خلق میشود!)
سیمبیوت ونوم هم که از اسپایدرمن جدا شده، در محفظهای در «ساختمان بکستر» (خانه و مقر اصلی چهار شگفتانگیز) نگهداری میشود. تا اینکه در شمارهٔ ۲۶۱ از سری Amazing Spider-Man میبینیم که بر اثر اشتباه یکی از گجتهای رید ریچاردز، محفظهٔ نگهداری سیمبیوت ترک بر میدارد و سیمبیوت ونوم از آن فرار میکند.
در شمارهٔ ۹۸ از کمیک Peter Parker: The Spectacular Spider-Man هم دیدیم که سیمبیوت در شبی تاریک، از ساختمان بکستر بیرون زده و به دنبال اسپایدرمن میرود.
و بالاخره در شمارهٔ ۹۹ از کمیک Peter Parker: The Spectacular Spider-Man دیدیم که سیمبیوت ونوم در مسیر فرار با یک فرد عادی و تصادفی (که در همان شماره هم معرفی شد) پیوند میخورد تا به مسیرش ادامه دهد. خودتان ببینید:
اما آن فرد تصادفی که بود؟! درست است! همین آقای عکاس سبزپوش که به تازگی به نیویورک آمده!
حالا این آقا بازگشته به نیویورک و انگار به قول خودش دنبال سوژهای ”شگفتانگیز“ برای کارش (عکاسی) میگردد. حقیقتاً این دقت و ریزبینی نویسندهها و شناخت آنها از کمیکهای کلاسیک اسپایدرمن، حیرتانگیز است!
[همانطور که دانی کیتس و دیگر تهیهکنندگان این رویداد پیشتر گفته بودند، کارنیج مطلق قرار است ”هرکس“ که تا به حال با یک سیمبیوت پیوند خورده را درگیر خود کند!]
ـ شمارهٔ ۱۴ از سری «ددپول»
در این تکصفحه، ددپول را در حال مبارزه با ۴ شخصیتی سیمبیوتی میبینیم. به نظر میرسد این شخصیتها نسخههای آپدیتشدهٔ ۵ سیمبیوتهایی که «بنیاد حیات» (Life Foundation) از روی سیمبیوت ونوم به نامهای «اسکریم»، «لاشر»، «فیج»، «آگنی» و «رایوت» ساخت میباشند که حال ظاهر جدید سیمبیوتهای کنال را به خود گرفتهاند. (برای آشنایی بیشتر با این سیمبیوتهای مذکور، این مقاله را بخوانید.) البته «اسکریم» در بین این ۴ سیمبیوت حضور ندارد.
اما جلوتر میبینیم که انگار ددپول در خواب این سیمبیوتها رو دیده است! اما وقتی بیدار میشود گزارشگر برنامهای خبری در تلویزیونِ خانهٔ او خبر از مفقود شدن خانوادهای ۴ نفره خبر میدهد؛ پس انگار این رؤیا آنقدرها هم بیخود نبوده و اینها ارتباطی با هم دارند.
پیشتر ددپول در سری Deadpool vs. Carnage با این سیمبیوتها دیدار کرد و آنها در پایان داستان با یک سگ ولگرد پیوند خوردند. حال به نظر میرسد این سیمبیوتها با همان خانوادهٔ مفقود شده پیوند خوردهاند.
لازم به ذکر است که خانم «اسکریم» قرار است در یک عنوان فرعی اختصاصی به نام Absolute Carnage: Scream در این رویداد حاضر شود. همچنین ۴ سیمبیوت دیگر هم در عنوان فرعی Absolute Carnage: Separation Anxiety حضور خواهند داشت.
- شمارهٔ ۲۴ از سری «مردعنکبوتی شگفتانگیز»
در این صفحه، اسپایدرمن از همه جا بیخبر روی پشتبام خانهای در حال خوردن پیتزا و تماشای پرواز کبوترها در آسمان است که یک کبوتر آلوده به سیمبیوت دارک کارنیج ناهار او را کش میرود! این چند کبوتر هم باید از آن تودهٔ سیمبیوت دارک کارنیج در تونلهای زیرزمینی، آلوده شده باشند. شما میتوانید این کمیک را اینجا مطالعه کنید. (بخشی از جلد ۴ سری کمیکهای «مردعنکبوتی شگفتانگیز» به قلم نیک اسپنسر). پس میبینیم که دارک کارنیج چقدر در دل شهر شیوع پیدا کرده و خطر چقدر به قهرمانان مارول نزدیک است.
- شمارهٔ ۱۱ از سری «چهار شگفتانگیز»
در این شماره، یه خانم (احتمالاً) بیخانمان را میبینیم که با ظاهر ژولیده پلاکارد ”Carnage Rules!“ (کارنیج معرکه است) را بر دست گرفته و دارد چیزهایی در مورد ”تغییر“ میگوید که فردی که در حال صحبت با تلفن است با او برخورد میکند. آن خانم باز هم میگوید: ”تغییر دنبال«بنگریم»ـه... تغییر داره میآد دنبالش...“. این خانم هم به احتمال زیاد آلوده به سیمبیوت دارک کارنیج شده و دارد دربارهٔ آمدن کارنیج هشدار میدهد. من به شخصه این آقایی که با تلفن صحبت میکرد رو به خاطر ندارم (اگر چیزی ازش میدونید در بخش کامنتها بگید لطفاً!) ولی احتمالاً حضورش تنها مربوط به همین تکصفحه میشود. به هر حال، میبینیم که «ثینگ» (و طبعاً دیگر اعضای «چهار شگفتانگیز») هم از دست کارنیج در امان نخواهد بود. لازم به ذکر است که ثینگ هم جزو قهرمانانی بود که در داستان Carnage U.S.A مدتی به سیمبیوت کارنیج آلوده شد.
- شمارهٔ ۲۰ از سری «هالک فنا ناپذیر»
اگر یادتان باشد پیشتر ما در اینجا در کانال تلگرام سایت این مورد را توضیح داده بودیم. در این صفحه میبینیم که ژنرال «تاندربولت راس» (از برترین دشمنان «هالک») که هویت «هالک قرمز» را هم داشته توسط فرد یا افرادی نامعلوم (احتمالاً همان مردم بیچارهٔ آلودهشده به دارک کارنیج) نبش قبر شدهاست. همچنین کسانی که مسئولیت کنترل قبر ژنرال راس را داشتهاند (همان افراد سایبورگمانند!)، ظاهراً به سیمبیوت دارک کارنیج آلوده شدهاند و یا آسیب دیدهاند.
لازم به ذکر است که «ژنرال راس/ هالک قرمز» در داستانی به نام Circle of Four، سیمبیوت ونوم را از «فلش تامپسون» و روح انتقام را از «گوست رایدر» قرض گرفت و تبدیل به موجودی ترکیبی از هالک، ونوم و گوست رایدر شد. پس احتمالاً انگیزهٔ کارنیج از این کار، به دست آوردن نسخهٔ ژنتیکی ونوم در DNA ژنرال راس بوده است. (برای خواندن اطلاعات بیشتر دربارهٔ این داستان، مقالهٔ «۲۰ حقیقتی که باید دربارهٔ شخصیت ونوم بدانید» را به قلم استاد ترابی مطالعه کنید.).
ـ شمارهٔ ۲ از سری «گربهٔ سیاه»
مارول مدتیست که دارد سری کمیک اختصاصیای از «گربهٔ سیاه» (Black Cat) چاپ میکند (در کمال تعجب شمارهٔ ۱ از این عنوان پرفروشترین کمیک ماه ژوئن شده!). در تکشمارهای که در انتهای شمارهٔ ۲ این سری چاپ شد، دیدیم که یکی از آن موشهای آلوده به سیمبیوت دارک کارنیج به آپارتمان فلیشیا هاردی/ گربهٔ سیاه رفته و توسط گربههای فلیشیا دوره شدهاست! در حالی که گربهها دنبال موش بخت برگشته (!) میدوند، فلیشیا سر میرسد و آن موش را با یک لنگه کفش به بیرون میاندازد. باز هم میبینیم که چقدر این موجودات کارنیجی در شهر رخنه کردهاند.
ـ شمارهٔ ۷ از سری «مهاجمین»
مهاجمین (Invaders) نام یکی از گروههای قهرمانان مارول است که سری کمیک جدیدی از آنها، اخیراً و تحت نویسندگی «چیپ زدارسکی» (نویسندهٔ سری «مردعنکبوتی خارقالعاده») در حال انتشار است.
در انتهای شمارهٔ ۷ از این سری میبینیم که در اعماق اقیانوس، موشهای آلوده به سیمبیوت دارک کارنیج را میبینیم که به همراه عدهٔ زیادی از حیوانات دیگر و انسانهای بیخانمان که همگی تحت کنترل کارنیج هستند، به سوی مقر جدید گروه «انتقامجویان» در قطب شمال میروند! (برای اطلاعات بیشتر از این مقر جدید، سری کمیکهای «انتقامجویان» که از سال ۲۰۱۸ در حال انتشارند و اینجا در سایت ما در حال ترجمه هستند را بخوانید!)
یکی از آن انسانهای آلوده اسم «[استیو] راجرز» (کاپیتان آمریکا) را میبرد. این تکصفحه، شروع حضور انتقامجویان در رویداد کارنیج مطلق است. ادامهٔ این داستان را احتمالاً در عنوان فرعی Absolute Carnage: Avengers خواهیم دید.
لازم به ذکر است که کاپیتان آمریکا هم جزو قهرمانان آلودهشده به سیمبیوت کارنیج در داستان Carnage U.S.A بود.
ـ شمارهٔ ۸ از سری «کاپیتان مارول»
در این صفحه، گربهٔ معروف «کاپیتان مارول» یعنی «چویی» (Chewie) در آپارتمان کارول دانورز به دنبال یکی از همان موشهای آلوده به سیمبیوت میدود. نهایتاً می بینیم که تعداد زیادی از آن موشها به خانهٔ کارول آمدهاند و به چویی بیچاره حمله میکنند! معلوم نیست که سیمبیوت به وجود گربهٔ کاپیتان مارول هم رخنه کرده و حالا او تحت کنترل کارنیج است (این گربه خیلی قدرتمند است!) یا خیر. به هر حال در آینده خواهیم دید. لازم است بدانید که کارول دانورز هم زمانی با سیمبیوت ونوم پیوند خورده بود! (این مقاله را بخوانید)
ـ شمارهٔ ۲۲ از سری «انتقامجویان»
در این تکصفحه، هاکایهای دنیای مارول یعنی «کلینت بارتون» و «کِیت بیشاپ» را در دفتر کار هاکای (کیت بیشاپ) در گروه West Coast Avengers در شهر لُس آنجلس را میبینیم. (اولین بار این دفتر کارآگاهی خصوصی را در سری پنجم از کمیکبوکهای Hawkeye دیدیم.) آنها بیخبر از همه جا دارند تنیس روی میز بازی میکنند! و باز هم سر و کلهٔ آن افراد بیخانمان آلوده به سیمبیوت دارک کارنیج پیدا میشود که اسم کامل هاکای یعنی «کلینتون فرانسیس بارتون» را بر زبان می آورند و به دنبال او آمدهاند. پس به احتمال زیاد قرار است پای گروه West Coast Avengers جدید در کمیکهای مارول هم به این رویداد باز شود. همچنین لازم به ذکر است که «هاکای» هم طی داستان Carnage U.S.A به سیمبیوت کارنیج آلوده شد.
همچنین در یک پانل روزنامهای را میبینیم که تیتر اصلیاش «مهاجرت دستهجمعی بیخانمانها؟!» میباشد. پس مردم عادی و مطبوعات هم متوجه ناپدید شدن این افراد شده اند.
نظر شما چیست؟! پس از خواندن این مقاله، چه سوالاتی از این داستان برایتان بدون پاسخ ماند؟! آن را در بخش نظرات مطرح کنید تا به آنها پاسخ دهیم!
محمد صالح حیدری
Spider-Fan
All rights reserved © Spidey.ir 2019
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
کمیک "کارنیج مطلق" (ABSOLUTE CARNAGE) ترجمه شد + لینک دانلود
کمیک "سرگذشت ونوم" (WEB OF VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود
سری جدید کمیک بوک های ونوم (VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود
10 تا بدترین و وحشتناک ترین کارهایی که کلتوس کسدی/کارنیج تا به حال انجام داده است!
10 میزبان سیمبیوت کارنیج به غیر از «کلتوس کسدی»!
15 قدرتی که کارنیج دارد ولی ونوم ندارد!
5 چیزی که همیشه در كمیك های کارنیج یافت میشود!
کارنیج به دنیای مارول حمله میکند!
20 ضد قهرمان (ANTI-HERO) برتر در دنیای کمیک بوک
10 تا از برترین، خشن ترین، عجیب ترین و باحال ترین مبارزات ونوم!
نگاهی به VENOM های مختلف کمیک های مرد عنکبوتی
قسمت آخر از کمیک "کمپانی ونوم" (VENOM INC) ترجمه شد + لینک دانلود
10 نسخه عجیب و غریب از ونوم در دنیای کمیک !
لینك دانلود كمیك ونوم – VENOM
داستان کمیک بوکی "دنیای ونومی" به زبان فارسی (کامل) + لینک دانلود
دیدگاهها
فقط می خواستم بدونم که آیا tie-in های این رویداد هم ترجمه میشه؟
مورد عکاس رو که داشتم میخوندم واقعا به خودم افتخار کردم که کمیک های مارول رو دنبال می کنم چون به ریزترین موارد هم اشاره کرده.
واقعا فکر نمی کنم از خواننده های امروزی کسی اون عکاسه رو یادش باشه.
ولی اگر این جمله استگمن و کیتس که میگه : (کارنیج مطلق قرار است هرکسی که با یک سیمبیوت پیوند خورده درگیر کند.)مطمعنا با نبرد های عظیمی رو به رو خواهیم بود و بدون شک تلفات خواهیم داشت فقط امیدوارم از ابرقهرمان های محبوب ما نباشه.
قضیه هرکس یک هدف دارد هم به احتمال زیاد در عناوین فرعی این رویداد بهش پرداخته بشه چون اگر قرار باشه همه اتفاقات رو در چند شماره اصلی بگن که هر کمیک تقریبا میشه حدودا 60-50 صفحه پس بهتره که عناوین فرعی رو با داستان های هرکس یک هدف دارد جذاب تر کنند تا خواننده لذت ببره درست مثل آرک شکار شده.
بدون شک در این رویداد وقایع ترسناکی رو خواهیم دید بالاخره به کمیک فرقه کارنیج ربط داره دیگه و مطمعنا بسیار از خوندن اونها لذت می بریم تا اینکه از کار های چندش اور کارنیج بترسیم
به این رویداد امیدوارم چون کیتس و استگمن توی دو تا آرک قبلی ونوم امتحان خودشون رو پس دادن و از نظر نویسندگی و طراحی جای نگرانی نیست.
کیتس توی دو تا آرک قبلی یک مقدار اریجین ونوم رو دستکاری کرد ولی اصلا باعث ناراحتی من نشد حتی باعث شد که از آرک دوم بیشتر لذت ببرم چون نویسنده این شهامت رو داشت و تغییری در داستان ایجاد کرد که نه تنها باعث جذابیت بیشتر داستان شد بلکه خواننده رو برای خوندن ادامه کمیک در صفحات و قسمت های بعد مشتاق می کرد.
کلا از نویسنده هایی که یک مقدار اریجین یک شخصیت رو تغییر میدن خوشم میاد چون به نظر من داستان های غیرکلیشه ای زیبایی رو خلق می کنن.
مثل : دن اسلات ، دانی کیتس و ...
البته اینطور نیست که نویسنده هایی که به اریجین شخصیت وفادار هستند رو دوست نداشته باشم فقط امثال کیتس و اسلات رو بیشتر دوست دارم.
درباره طراحی هم نگرانی ای ندارم چون استگمن واقعا نابغه است بعضی وقت ها طراحی هاش من رو یاد مرحوم استیو دیکتو میندازه.
استیو دیکتو در زمان خودش طراحی ها رو انجام داد که همه بهش لقب نابغه زمان رو دادن و به نظرم برازنده اش هست.
درباره رایان استگمن هم باتوجه به اینکه الان در دوره ای هستیم که وسایل طراحی پیشرفته در اختیار طراح ها هست اما بازهم به نظر من استگمن از همه بهتره چون در طول کمیک های ونوم طراحی هاش باعث میشد آدم خیلی خوب با شخصیت ها ارتباط بگیره و بره دنبالشون انگار در دنیای واقعی داره چنین اتفاقاتی میوفته و ما به صورت مخفیانه داریم وقایع رو میبینیم که خلق این امر کار بسیار سختی هست و خیلی از طراح ها در این کار ناموفق بودن اما استگمن برخلاف بقیه خیلی خوب تونسته از پس طراحی های کمیکی بربیاد که بهترین کمیک سال 2018 شده و هوادارا کلی ازش انتظار دارند.
درباره ادیت و ترجمه هم میتونم بگم :
وقتی بهترین مثلث ترجمه کمیک ایران قراره این رویداد رو ترجمه کنن دیگه چه نگرانی ای هست؟
بی صبرانه منتظرش هستیم.
بله انشاءالله.
#2:
ممنونم از نظر شما!
بله؛ دانی کیتس با اینکه نویسندهٔ تازهکاری هست، اما واقعاً کارش درسته! من اخیراً آرک Thanos Wins و در ادامهش Cosmic Ghost Rider رو هم خوندم که در یک کلام عالی بودن واقعاً!
البته این اولین تجربهٔ نوشتن یک رویداد "بزرگ" هست برای ایشون! (قبلاً Doctor Strange: Damnation رو هم داشته ولی در حد و اندازهٔ این رویداد نیست قطعاً)
همینطور رایان استگمن هم کارش عالیه خداوکیلی! قبلاً هم اینجا :[ spidey.ir/.../... ] گفته بودم، ایشون هم اکشنهای Dynamic و پویایی رو به تصویر میکشن، هم خیلی زیبا المانهای دارک و ترسناک رو پیاده میکنن در طراحیها، و خیلی هم عالی حالات چهرهٔ شخصیتها رو میکشن.
ایشالا اگه برای این رویداد نقدی بنویسیم، حتماً مفصلتر به این مورد میپردازیم.
به نقل از Pooya-Spidey:
لطف دارین شما
اما عناوین اصلی این رویداد رو آقای نیازپور ترجمه میکنن که کارشون درسته واقعاً.
ایشالا بنده هم با یکی از عناوین فرعی در خدمتتون هستم.
چیزی که منو برای این رویداد شگفت زده میکنه زمینه چینی و دقت بالا هستش ! یعنی خیلی خوب تونستند توی یک مدت نسبتا طولانی تحولی عظیم در سیمبیوت ها به وجود بیارند و تمامی کسانی که روزی با اونها پیوند خوردند رو وارد ماجرا کنند . جالب اینجاست که کیفیت داستان ها بسیار بالاست و فرقی نمیکنه که کمیک اصلی باشه یا فرعی ، در هر صورت از نظر داستان سرایی غنی هست . این حجم از وسواس رو باید ستود ! انتظارات برای این رویداد هر روز بیشتر و بیشتر میشه و مسئولیت بزرگی روی دوش نویسندگان هست ....
همچنین ادیتور ها و مترجمان عزیز ما هم کار سختی رو در پیش دارند ، ترجمه و ادیت رویداد ها جدا وقت گیر هست (( حالا عناوین Tie-in بماند !)) و از اون طرف هم برای ما سخته که چجوری اینهمه کار و تلاش دوستان رو جبران کنیم مترجمان و ادیتور های این سایت لطف بزرگی در حق جامعه ی کمیک فن ایران کردند ! خدایی کدوم سایت ایرانی دیگه رو میشناسید که تمام رویداد ها و کمیک های مهم رو اونهم با چنین کیفیت بالایی ارائه بده ؟!..
خدایی هر موقع این عکس رو میبینم انرژی مثبت میگیرم بس که طراحی های این آقای استگمن تمیز و با کیفیته.
۱) مقدمههای این رویداد رو به طور کامل نخوندید و به هر دلیلی قرار نیست بخونید!
۲) اگر فکر میکنید داستان هر کدوم رو به طور کامل متوجه نشدید.
و البته پیشنهاد میکنیم که اگر همهٔ عناوینی که سایت ترجمه کرده رو هم خوندید، حتماً بخش «هر کس یک هدف است» رو مطالعه کنید تا با وضعیت فعلی سیمبیوت "دارک کارنیج" در دنیای مارول آشنا بشید! همینطور این صفحات مستقیماً مرتبط هستند به رویداد Absolute Carnage و tie-inهای اون که انشاءالله قراره ترجمه بشن.
و اگر هم پس از خواندن مقاله، هنوز سؤالی برایتان بیپاسخ مانده، همینجا مطرح کنید تا به آن پاسخ بدیم!
در آخر هم تشکر از آقای ترابی بابت ویرایش مقاله...
واقعاً کارنیج دیگه به کبوتر ها و موش ها هم نفوذ کرده!!
باید حتی از یک کبوتر هم ترسید!
ولی واقعاً بیچاره اون گربه کاپیتان مارول!قویه ولی گیر کارنیج افتاد.بدتر از همه این هست که شکارچی توسط شکار مورد حمله قرار بگیره!
فقط یک سوال:با توجه به اینکه کمیک های بی باک و پانیشر در این رویداد نیستند،داستان کمیک های انها قبل این رویداده یا بعد؟
خواهش میکنم. لطف دارین.
والا تا اونجایی که من میدونم، پانیشر و دردویل دنیای اصلی تا به حال با سیمبیوتی پیوند نخوردن. توی tie-inها هم عنوانی ندارن.
پس کمیکهای ongoingشون همزمان با این رویداد هست؛ ولی نقشی ندارند در اون. (البته ممکن هست که یک cameo داشته باشند).
و حالا که صحبتش پیش اومد؛ یه کار قابلتحسینی که عوامل پشت این رویداد انجام دادن، این بوده که به جز سری Venom و Amazing Spider-Man، سری ongoing دیگهای رو درگیر این رویداد نکردن. مثلاً کسی که عنوان Avengers رو دنبال میکرده، لازم نیست حتماً بره و عناوین دیگهٔ Absolute Carnage رو بخونه تا از داستان سر در بیاره.
پس حالا که نیاز به یک کمیک با محوریت اونجرز در این رویداد هست، قراره عنوان تکقسمتی Absolute Carnage: Avengers رو منتشر کنند.
این یعنی احترام و ارزش قائل شدن برای مخاطب!
اونا خیلی مهم بودن
سلام.
بنظرم خیر؛ لزومی نداشت.
مقاله در مورد چگونگی شروع رویداد Absolute Carnage ـه؛ نه مثلاً "تمام حضورهای Knull در دنیای کمیک" یا ...!
در اون اون سری جدید Silver Surfer: Black، سرفر میره به ابتدای زمان و با Knull ملاقات میکنه. هیچ ارتباطی نداره به Absolute Carnage!
ونوم و سیمبیوت ها خیلی با تغییر منشائشون ارتقا پیدا کردن (با توجه به اینکه ونوم رو یه دستگاه تولید لباس برا اسپایدی درست کرده بود)
فک کنم توی مقاله rules به معنی قانون گذاری و کلا حکومت میشه معنیش حکومت کارنیج(البته این نظرمه و شما اساتید بهتر میدونین)
قانون و حکومت و ... یکی از معانی واژهٔ Rule هست.
استاد قبلاً اینجا مفصل توضیح دادن:
spidey.ir/.../...
بنظرم برای جملهٔ "!sth) rules)" ترجمهٔ "فلان چیز سروره!" بهتره. هم اون معنی "معرکه بودن" رو میرسونه هم اون معنی "حکومت" و "برتری" یا "قدرت" رو میرسونه.
میدونم ممکنه جواب دقیقی برای سوالم نباشه ولی اگر امکانش هست پاسخ بدین.
اولین قسمت کارنیج مطلق چه تاریخی توی سایت قرار میگیره؟
سلام.
والا من در جریان نیستم.
اما یه مقدار باید بیشتر صبر کنید چون تعداد صفحات این کمیک هم مثل شمارهٔ ۲۵ سری ASM حدود ۶۰ صفحهست!
ولی بهتون قول میدم خوندن با ترجمه و ادیت درجه ۱ سایت، ارزش صبر کردن داره!
ممنون از پاسخگوییتون.
هر چی گشتم پیدا نکردم.
این سؤال رو میتونستین اینجا و در صفحهٔ مرتبط بپرسین و بیخود کامنت اسپم ندید:
spidey.ir/.../...
معذرت میخوام.
چون این پست مربوط به کارنیج مطلق بود پرسیدم.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا