این مقاله که برایش خیلی زحمت کشیده شده است را تقدیم میکنیم به مخاطبین سایت اسپایدی دات آی آر.

درسته که فیلم "ونوم 2: بگذارید کارنیج بیاید" در دنیای سینمایی مارول (MCU) جریان ندارد و منتقدین و هواداران هم بهش روی خوشی ندادند (این مقاله و این مقاله را بخوانید) اما دلیل نمیشود دارای نکات و ادای احترام به دنیای کمیک بوک های ونوم نباشد. از این رو تصمیم گرفتیم به مناسبت عرضه نسخه بلوری این فیلم ایستراگ و نکات مخفی آن را در قالب این مقاله تقدیم شما کنیم و مثل همیشه شما در هیچ جای دیگری در اینترنت مقاله ای بهتر و دقیق تر از این مقاله پیدا نخواهید کرد.

1- دارالتادیب نوجوانان "سنت استس"

فیلم با نوعی فلش بک شروع میشود و ما را با مکانی مهم در دنیای کمیک بوک های ونوم و کارنیج آشنا میکند: "یتیم خانه سنت استس برای بچه های ناخواسته" (St. Estes Home for Unwanted Children) که البته بهش "دارالتادیب نوجوانانِ سنت استس" هم گفته میشود.

ما کلتوس کسدی را در این مکان میبینیم و بعدا متوجه میشویم پس از قتل مادربزرگ و مادرش به آنجا فرستاده شده و اصلا هم حال و روز خوشی در آن ندارد. در دنیای کمیک بوک هم کسدی در دوران نوجوانی به این مکان فرستاده شد و دیدیم که در آنجا به دلیل رفتارهای ضد اجتماعی اش هدف حمله دیگر کودکان و حتی کارکنان آنجا قرار دارد (این مقاله را بخوانید).

گفته میشود کلتوس بعدا سبب به راه افتادن آتش سوزی بزرگی در این یتیم خانه شد که باعث نابودی آن گردید و مدیر آنجا نیز در آتش سوزی کشته شد. نکته جالب دیگر درباره این یتیم خانه این است که وقتی کلتوس به کارنیج تبدیل شد، اولین رویارویی خود با اسپایدرمن را در این مکان انجام داد! (کمیکش اینجا ترجمه شده است).

2- کلتوس کسدی (Cletus Kasady)

کلتوس کسدی (که تلفظ صحیح تر آن «کِلیتِس» هستش) خبیث اصلی فیلمه که نقشش رو بازیگر کهنه کاری به نام «وودی هرلسون» بازی میکنه که سالها پیش نقش روان پریش را در فیلم "قاتلین بالفطره" ساخته «الیور استون» بازی کرده بود و کلا تخصص خاصی در ایفای اینجور نقش ها دارد. او در فیلم با سیمبیوت فضایی ونوم پیوند میخورد (پس از گاز گرفتن ادی براک) و به کارنیج تبدیل میشود.

او درست مثل دنیای کمیک بوک، کودکی سختی داشته و مورد اذیت و آزار زیادی قرار گرفته است و به همین دلیل در یتیم خانه فوق الذکر نگهداری میشد و بعدش یک قاتل سریالی تبدیل شد. لازم به ذکره که این شخصیت ابتدا در صحنه پس از تیتراژ فیلم قبلی دیده شد و ادی براک را دیدیم که به سلول او رفت تا باهاش مصاحبه کنه (در آنجا وعده داد که قراره "کشتار" به پا بشه). درباره کارنیج در سایتمون مقالات بسیاری نوشتیم که میتونید برای نمونه به این، این یا این مراجعه کنید تا اطلاعات کاملی از او کسب نمایید).

3- شیریک (Shriek)

خیلی زود با دختری سیاه پوست در یتیم خانه "سنت استس" آشنا میشویم به نام « «فرانسس باریسون» که نقشش را خانم «نائومی هریس» بازی میکند (البته نقش نوجوانی این شخصیت را Olumide Olorunfemi  بازی کرده). متوجه میشویم که این خانم تنها همدم کلتوس در یتیم خانه است که بهش علاقه رومانتیک هم دارد. این خانم در واقع همان «شیریک» معروف در دنیای کمیک بوک های اسپایدرمن است که به طور کامل در این مقاله راجع بهش توضیح داده بودیم. او قدرت های جیغ مانند دارد و در دنیای کمیک هم معشوقه کارنیج است و با هم یک زوج بسیار خطرناک تشکیل میدهند. منتهی بر خلاف فیلم، او از کودکی با کلتوس آشنا نبود و در داستان "حداکثر کارنیج" و تیمارستان "راون کرافت" باهاش آشنا شد. ولی انصافا باید قبول کرد که نحوه آشنایی آنها با هم در فیلم بهتر و منطقی تره و عمق بیشتری هم داره.

4- چشم چپ شیریک 

در دنیای کمیک، شیریک هر وقت از قدرت هایش استفاده میکند چشم سمت چپ او برق میزند و شبیه ستاره میشود. در فیلم برای ادای احترام به این موضوع شاهد هستیم که چشم چپ او پس از تیر خوردن توسط پاتریک مولیگان آسیب دیده و رنگش تغییر میکند تا از چشم دیگرش متمایز گردد.

5- اشاره به جهش یافته ها

فرانسس به کلتوس میگه که دکترها بهش گفته اند "جهش یافتگی" (mutation)  های او که منبع قدرت هایش نیز هست، دارن پیشرفت میکنن و بدتر میشن. به همین خاطر او را میخوان به جایی دیگر منتقل کنند که در آن آدم های دیگری مثل خودش هستند و .. در دنیای کمیک های مارول هم این شخصیت یک جهش یافته (mutant) است و البته که حتما میدونید جهش یافته عبارتی است که بسیار در دنیای کمیک های مارول کاربرد داره و به اعضای گروه مردان ایکس و دشمنان آن اطلاق میشود (این مقاله و این مقاله را بخوانید). جالبه که وقتی فاکس رایت فیلم های مردان ایکس را در اختیار داشت هیچ استودیوی دیگری اجازه نداشت از عبارت mutant استفاده کند ولی حالا که دیزنی صاحب فاکس شده، خیلی چیزا عوض شده!

6- پاتریک مولیگان

«پاتریک مولیگان» در دنیای کمیک بوک های ونوم و مرد عنکبوتی شخصیت بسیار مهمیه. او افسر پلیسی هستش که میزبان سیمبیوت «تاکسین» (Toxin) و به نوعی قهرمان تبدیل شد. شما میتونید در این مقاله حقایق مفیدی درباره تاکسین بخونید. در فیلم، استیون گراهام (Stephen Graham) نقش این شخصیت را بازی میکنه و از کارکترهای مهم فیلم است که به دنبال یافتن اطلاعاتی درباره بقایای قربانیان کلتوس کسدی است که کشف نشده باقی مانده اند و به همین دلیل با ادی براک همکاری میکند ولی مشخصه که اصلا از او خوشش نمیاد. ما در ابتدای فیلم یک پاتریک مولیگان جوان با بازی «شان دلانی» را میبنیم که مسئول انتقال فرانسس به "راون کرافت" است ولی وقتی فرانسیس اقدام به فرار کرد  وی را با تیر زد و باعث شد تا چشمش زخم بزرگی بردارد و شبیه به دنیای چشم ستاره مانندش در دنیای کمیک شود (مولیگان تصور کرد با این شلیک، فرانسس را کشته است). این رو هم بدانید که در دنیای کمیک بوک، یک افسر پلیس گمنام بود که با تیر به سر فرانسس زد، نه مولیگان و باعث شد تا قدرت های جهش یافته نهان او، فعال گردد.

7- راون کرافت (Ravencroft)

موسسه‌ یا تیمارستان راون‌کرافت در کمیک‌های اسپایدرمن معادل تیمارستان آرکام (Arkham Asylum) در کمیک‌های بتمن است و در فیلم این مکان را میبنیم که فرانسس (شیریک) در مکانی امن در آنجا نگهداری میشود (البته قبلا هم در فیلم "مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2" این مکان را در دنیای سینما دیده بودیم که «الکترو» به آنجا برده شد. و البته هری آزبورن نیز در آنجا زندانی شد).

ما قبلا در اینجا به طور کامل راون کرافت را توضیح داده ایم و یک سری معرکه کمیک بوکی از راون کرافت نیز اینجا براتون ترجمه شده است.

8- کامیل پازو (Camille Pazzo)

در راون کرافت خانمی را میبینیم به نام «کامیل پازو» (با بازی «سیان وبر») که در واقع سر پزشک آنجاست و ورود فرانسس به راون کرافت را خوش آمد میگوید و در زمان حال نیز بهش خبر اعدام احتمالی دوست پسرش (کلتوس کسدی) را با تمسخر بهش اعلام میکنه. این خانم در دنیای کمیک حضور داره و نخستین بار در سال 1996 و در شماره 1 کمیک Venom: Carnage Unleashed بود که او را دیدیم که به عنوان روانپزشک کارنیج در راون کرافت انجام وظیفه میکرد.

این خانم در حمله کلتوس کسدی به راون کرافت توسط او کشته شد.

9- مقاله ادی براک

مقاله ای که در آن شیریک درباره اعدام قریب الوقوع  کسدی میخونه، توسط ادی براک نوشته شده و عنوانش هم هست "آیا کلتوس کسدی حکم اعدام میگیره؟". این مقاله را ادی احتمالا پس از اون مصاحبه با کلتوس که در صحنه پس از تیتراژ فیلم قبلی دیدیم نوشته.

10- سکوت بره ها!

دیوارهای سنگی و محفظه شیشه ای سلول شیریک در راون کرافت ما را به یاد سلول زیرزمینی شخصیت مخوف «هانیبال لکتر» در فیلم تحسین شده "سکوت بره ها" (Silence of the Lambs)، محصول سال 1991 میندازد.

11- شهر سان فرانسیسکو

درست مثل فیلم قبلی، وقایع این فیلم هم در "سان فرانسیسکو" رخ میده و علاقمندان به ونوم میدونند که در دنیای کمیک ادی براک اهل این شهره و داستان هاش هم بیشتر در اونجا جریان دارن.

12- ادی براک موتور سوار

ادی براک را بارها در فیلم سوار بر موتور سیکلت به همراه کلاه ایمنی میبینیم که ما را به یاد اپیزودی در کارتون Spectacular Spider-Man میندازد که سوار بر موتور بود (او مری جین را سوار کرد و اونقدر تند رفت که مری جین خیلی ناراحت شد!)

13- کلاه ایمنی ادی

روی کلاه ایمنی ونوم شکل های مربوط به صلح و دوستی وجود داره که نشون دهنده شخصیت صلح طلب ادی هستش که نمیخواد سیمبیوت ونوم به کسی آسیب بزنه ولی او در نهایت مجبور میشه با استقبال از این خشونت به جنگ کارنیج بره.

14- اشاره به مرد عنکبوتی و موربیوس

روی اون نقش و نگارهای روی دیواری که ادی براک در سلول کلتوس کسدی میبینه و سپس به کمک سیمبیوت اون رو روی کاغد بازآفرینی میکنه، یک عنکبوت و یک خفاش دیده میشه که به نظر میرسه اشاره ای مبهم باشه به مرد عنکبوتی و شخصیت «موربیوس». چیز دیگه ای نمیشه ازش استخراج کرد! فقط همین! البته خوبی این صحنه این بود که ونوم به ادی کمک میکنه تا به سرنخ هایی دست پیدا کنه که از طریق شون موفق میشه اون اجساد گمشده را پیدا کنند. 

15- دیلی بیوگل (Daily Bugle)

روزنامه ای که درباره کلتوس کسدی نوشته و پاتریک مولیگان در دست دارد ، روزنامه معروف دیلی بیوگل است که ادی براک در آن مشغول به کار شده.

همانطور که میدانید این روزنامه در دنیای کمیک بوک های مرد عنکبوتی توسط «جی. جونا جیمسون» اداره میشد که در آن مقالات انتقادی علیه اسپایدرمن مینوشت. پیتر پارکر هم سالها به عنوان عکاس در آن کار میکرد. جالبه که در تریلر فیلم "موربیوس" هم دیلی بیوگل را دیدیم با همین لوگو!

و جالبه که این لوگو شبیبه به لوگوی دیلی بیوگل در فیلم های مرد عنکبوتیِ سم ریمی میباشد!

ادی براک یک بار هم در طول فیلم وب سایت دیلی بیوگل رو سرچ میکنه تا سرنخ هایی درباره گذشته کلتوس کسدی به دست بیاره.

16- اریک لارسِن (Erik Larsen)

در پشت سر مولیگان تصویر یک فرد تحت تعقیب مشاهده میشه که زیرش نوشته «اریک لارسن»! علاقمندان به دنیای کمیک خوب میدانند که اریک لارسن از طراحان بزرگ است که در دهه 90 میلادی روی کمیک های مرد عنکبوتی هم کار کرد (این مقاله را بخوانید). در ضمن همانطور که پیشتر در این مقاله گفته بودیم، لارسن اولین طراحی بود که ونوم را با زبانی بزرگ طراحی کرد!

17- اشاره به اونجرز و کابوس؟

در همان صحنه ای که پاتریک مولیگان داره روزنامه دیلی بیوگل رو میخونه و عصبانی میشه و روزنامه رو مچاله میکنه، در یک شات خیلی سریع میشه یکی از عناوین داخل روزنامه را دید که نوشته: Avengers lose to nightmare (= اونجرز به کابوس باختند)! آیا این اشاره ای به گروه اونجرز معروفه؟ آیا کابوس همون دشمن معروف دکتر استرنجه که در اینجا معرفی شده؟ بعید بنظر میرسه چون اگر اونجرز از نظر فنی نمیتونه در دنیای سینمایی سونی حاضر بشه. ضمن اینکه صحنه پس از تیتراژ فیلم "مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست" نشون داد که ادی براک انگار هیچی از اونجرز و اعضای اون نمیدونه!

18- محافظ مرگبار (Lethal Protector)

در فیلم چند بار به لقب ونوم در دنیای کمیک یعنی «محافظ مرگبار» اشاره میشه. مثلا در سکانس های ابتدایی که سیمبیوت میخواد به مولیگان حمله کنه و به ادی میگه: "ما باید اون بیرون باشیم و از شهر به طور مرگباری محافظت کنیم" یا اواخر فیلم اون جایی جایی که دارن سوار ماشین میشن و سیمبیوت به ادی میگه "میشه اسم تیممون رو بزاریم محافظ مرگبار؟". یا در نبرد پایانی اونجایی که زیر آواره:

باید بدونید که اولین سری کمیک بوکی اختصاصی ونوم نیز "محافظ مرگبار" نام داشت که در اینجا ترجمه شده است. یکی از عناوین فرعی رویداد بزرگ "کارنیج مطلق" نیز ، "محافظین مرگبار" نام داشت که اونم اینجا ترجمه شده است.

19- گالم و ونوم!

در این فیلم کل کل های ادی و سیمبیوت ونوم بهتر از قبل شده و این احتمالا به این دلیله که کارگردانش یعنی اندی سرکیس سابقه کار روی شخصیت «گالم» در سری فیلم های "ارباب حلقه ها" رو داشته که در آن گالم حالتی دو شخصیتی داشت و دائما صداهایی در ذهنش میشنید که وادارش میکرد کارهای بدی بکنه! خود سرکیس به عنوان کسی که حرکات موشن کپچر شخصیت گالم رو اجرا میکرد قطعا تجربه زیادی از نحوه صحبت کردن از طریق کاراکترهای خلق شده توسط گرافیک رایانه ای رو داره که در کارگردانی این فیلم به دردش خورده. 

20- سانی و شِر!

ادی و ونوم مرغ هایی در خانه دارند که بهشون لقب «سانی و شر» (Sonny & Cher) داده اند که اشاره داره به یک گروه دونفره با همین نام در دهه 1960 و 1970 میلادی متشکل از زوج های سانی بونو و شر. این دو زوج کار خود را در اوایل دهه 1960 به عنوان آوازخوان پشتیبان فیل اسپکتور شروع کرده بودند. این زوج هم درست مثل ادی و سیمبیوت رابطه پرتلاطمی داشتند!

21- اسنوکی

لاستیکی که ونوم گازش میزنه تا خشم خودش رو خالی کنه رویش نوشته Snookie که میتونه اشاره ای باشه به «نیکول الیزابت پولیزی» ملقب به «اسنوکی» که یک شخصیت تلویزیون واقع نما و رقاص امریکایی ست که بیشتر بخاطر برنامه شبکه ام تی وی بنام "ساحل جرسی" و برنامه "آسنوکی و جی واو" معروف است.

22- منطقهٔ 51

در صحنه ای از فیلم ادی به ونوم میگه که اگه بخواد دیگران رو به قتل برسونه اون وقت مسئولین متوجه میشن و میندازننشون تو منطقهٔ 51. ولی "منطقهٔ 51" یعنی چی؟ منطقهٔ 51 منطقهٔ نظامی فوق‌سری در 130 کیلومتری شمال‌غربی لاس وگاس ایالت نوادا در ایالات متحدهٔ آمریکا است. گفته می‌شود که هدف این پایگاه نظامی آزمایش سامانه‌های نوین پروازی و جنگ‌افزار‌های فوق‌سری است. حکومت فدرال ایالات متحدهٔ آمریکا آن را بخشی از پایگاه نیروی هوایی ادواردز معرفی می‌کند. اما گردانندگان و نوع کار این پایگاه فوق‌سری کماکان تا به امروز نامعلوم است و حتی کارکنان پایگاه، زندگی‌های بدور از عموم دارند و با دنیای خارج تقریباً هیچ تماسی ندارند. . ورود یا نزدیک شدن به این پایگاه، چه زمینی و چه از مرز هوایی، ممنوع است. پنهان‌کاری و محرمانه بودن فوق‌العاده‌ای که در مورد این پایگاه اعمال می‌شود باعث شده تا شایعات و تئوری‌های توطئه زیادی در مورد آن بر سر زبان‌ها باشد مبنی بر اینکه دولت آمریکا بیگانه های فضایی را در آنجا نگهداری میکند! و تهدید ادی به ونوم هم اشاره ای به همین موضوع است.

23- اشاره به تکه کلام معروف مرد عنکبوتی

وقتی ادی و ونوم طبق معمول دارن با هم بحث میکنند، ونوم بهش میگه "مسئولیت پذیری مال آدم های متوسطه" که به نظر میاد داره کنایه میزنه به شعار معروف مرد عنکبوتی یعنی "قدرت زیاد، مسئولیت زیادی به همراه داره".

24- استن لی

«خانم چِن» (Mrs Chen) رو یادتون هست؟ ایشون همونی بودند که در قسمت اول فیلم ونوم هم حضور داشتند و صاحب فروشگاهی هستش که بهش دستبرد میزدن تا اینکه آخر اون فیلم، ونوم سر رسید و سارق رو خورد! ایشون در قسمت دوم هم حضور داره و وقتی ادی و ونوم میرن به مغازه اش تا شکلات بخرن میشه تصویر و نام استن لی رو یک مجله درباره کمیک بوک دید (سیمبیوت ونوم به نشانه ادای احترام مجله را به صورت ایستاده خودش برمیگردونه).

با توجه به اینکه مرحوم استن لی به عنوان خالق بسیاری از شخصیت های مارول در قسمت اول هم یک حضور افتخاری داشت (مورد شماره 31 این مقاله را بخوانید)، پس به نظر میرسه در دنیای فیلم های ونوم او یک خالق شخصیت های کمیک بوکیه که از ارتباط بین ادی براک و سیمبیوت هم خبر داره!

25- بری مانیلو

وقتی خانم چن میگه فقط 39 سال داره، ونوم هم میگه: "{اگه تو 39 سالته}  پس منم بری مانیلو هستم!" باری مانیلو (Barry Manilow) خواننده، ترانه نویس، موسیقیدان و مجری آمریکایی است که بیشتر شهرتش را با آهنگ‌های مندی، بی‌تو توان لبخند زدن ندارم و کوکاپاکابانا بدست آورده‌ است. علاقه ونوم به موسیقی و خوانندگان معروف نشون در واقع مقدمه ای است بر رفتن او به بالای استیج در اون کلوب و عشقش به خوانندگی!

26- علاقه سیمبیوت به خوردن شکلات!

در فیلم گفته میشه که ونوم برای زنده موندن به مغز انسان نیاز داره و ادی هم سعی میکنه به جای مغز انسان، مغز مرغ بهش بده و البته شکلات! شاید برای بیننده ای که با دنیای کمیک آشنایی ندارد، میل سیمبیوت برای خوردن شکلات برای زنده ماندن قابل درک نباشد یا منطقی نباشد ولی علاقمندان به دنیای کمیک حتما میدانند که همانطور که قبلا در این مقاله گفته بودیم، ونوم از وقتی در کمیک های مرد عنکبوتی ظاهر شد شعار "مغز خوری" سر داد و مدام ادعا میکرد که میخواد مغز فلانی رو بخوره! ولی سئوال اینه که آیا واقعا ونوم تا به حال در دنیای کمیک مغز کسی را خورده؟ در کمال تعجب باید گفت که بله! به طور مثال در شماره 1 از کمیک Venom: The Hunger، میبینیم که روی این مساله که آیا ونوم مغز میخوره یا نه خیلی مانور داده میشه ... و در جایی واقعا این کار رو میکنه! (این تصویر و این تصویر رو ببینید) . توضیحش هم اینه که سیمبیوت فضایی به مغز انسان علاقه داره چون نوعی ماده شیمیایی در مغز هست که برای سیمبیوت خیلی لازمه. سیمبیوت هم به همین خاطر همیشه دوست داره مغز بخوره! (البته ولی ادی براک تا جای ممکن جلوش رو میگیره که تو فیلم هم همین کار رو میکنه). اما جالبه که بدونید ادی براک بعد از مدتی فهمید که همین ماده که در مغز انسان یافت میشه در شکلات هم یافت میشه! بنابراین ونوم به جای مغز انسان میتونه شکلات هم بخوره تا سیر بشه!

پس قضیه علاقه سیمبیوت ونوم به شکلات قطعا ادای احترام و اشاره ای است به دنیای کمیک. و همانطور که گفته شد، ادی اینجوری میخواد جلوی خوردن دیگران از سوی سیمبیوت را بگیره. 

27- آقای بِلوِدِر

ادی و آنه یک گربه دارند به نام «آقای بلودر» (Mr. Belvedere) که در عکسی که ادی هنوز از آنه در خانه اش نگه میداره دیده میشه.

اسم این گربه اشاره داره به سریال سیت کام معروف به همین نام که از سال 1985 تا 1990 میلادی از شبکه ABC آمریکا پخش میشد.

28- پلیس بورلی هیلز!

در فیلم ادی براک با بازی فوق العاده تام هاردی، با کاپشن تیم فوتبال آمریکایی "دیتوریت لاینز" به چشم میخورد که اشاره مستقیمی است به کاپشن معروف «ادی مورفی» در فیلم موفق "پلیس بورلی هیلز". جالبه که بدونید این فیلم سال 1984 اکران شد که همان سالی بود که سیمبیوت فضایی اولین بار در دنیای کمیک خلق شد!

29- آنه وینگ (Anne Weying)

شخصیت مهم «آنه وینگ» با بازی «میشل ویلیامز» دوباره در این فیلم برمیگرده. در قسمت قبل فهمیدیم که نامزد ادی براک است و برای مدتی کوتاه هم با سیمبیوت ونوم پیوند خورد. در دنیای کمیک آنه وینگ از شخصیت های مهم مکمل داستان ونوم است که در این مقاله معرفی شده.

او همسر ادی براک و مادر فرزندش به نام «دیلان» است که دست به خودکشی زد. در قسمت دوم دیدیم که ادی هنوز به آنه علاقه داره ولی چون آنه نمیتونه رویش حساب کنه رفته با پزشکی به نام «دن لوئیز» (با بازی رید اسکات) نامزد کرده.

آنه در انتهای فیلم توسط کارنیج گروگان گرفته میشود ولی به همراه دن به ادی کمک میکنه تا کارنیج رو شکست بده.

30- ترانه ونوم برای ادی

وقتی ادی از نامزدی آنه باخبر میشود و خیلی هم اعصابش خورد میشه، ونوم در صبح روز بعد سعی میکنه برایش صبحانه مفصلی درست کنه و اینجوری حالش رو خوب کنه و برایش آواز میخونه (البته در نهایت حسابی گند میزنه به خونه ش و حال ادی رو بدتر میکنه!). ترانه ای که میخونه، Let's call the whole thing off نام داره که محتواش درباره دو نفره که با هم کار میکنند ولی سر هیچ چیزی با هم توافق ندارند و این دقیقا یعنی ادی و ونوم!

31- کشته شدن مادربزرگ کلتوس کسدی

سکانسی که حالتی انیمیشن گونه داره و در آن کلتوس سرگذشت خودش رو برای ادی از طریق پارت پُستالی که برایش فرستاده چندین ایستراگ و اشاره مهم به سرگذشت این شخصیت در دنیای کمیک بوک داره. مثلا اینکه میگه مادربزرگ خودش رو از بالای پله ها به پایین پرت کرده و باعث کشته شده او شده که همانطور که قبلا در اینجا گفته بودیم، در دنیای کمیک هم کسدی چنین عمل شنیعی را مرتکب شده بود.

32- متوقف شدن قلب کلتوس

کلتوس تعریف میکنه که هنگام تولدش، قلبش متوقف شده بوده ولی او را احیا کرده و اینجوری بود که زنده موند. این مساله هم اشاره داره به این نکته که او در دنیای کمیک در تیمارستان راون کرافت به دنیا آمد و چون مادرش کسی را نداشته تا بچه را برایش به دنیا بیاورد بنابراین خودش این کار را کرد و به همین خاطر بند نافش دور گردنش پیچیده بود و خفه شد. او برای مدت 19 دقیقه و 38 ثانیه مرد ولی دوباره برگشت و زنده شد!

33- مادر کلتوس

در سکانس مذکور دیدیم که کلتوس یک سشوار را داخل وان حمام مادرش انداخت و او را برق گرفت و مرد. اما در دنیای کمیک کلتوس نبود که مادرش را کشت. در واقع مادرش (به نام «لوئیس کسدی») تا حدی با او مهربان بود و یک بار وقتی خواست از کلتوس در مقابل کتک های پدرش («روسکو کسدی») دفاع کند، سرش به میز خورد و کشته شد.

البته یک روایتی هم هست که طبق آن روسکو با وارد آوردن ضربات چکش مادر ادی را کشته! 

34- کشتن سگ خانه با دریل برقی!

یکی دیگر از چیزهایی که در سکانس سرگذشت کلتوس فهمیدیم این بود که دریل برقی به جان سگ خانه شان افتاده بوده و این حرکت را از او قبلا در دنیای کمیک هم دیده بودیم! (این مقاله را بخوانید).

35- پدر کلتوس

در فیلم اشاره شد که پدر کلتوس در دوران کودکی او را "تا سر حد مرگ کتک میزده" و باهاش بدرفتاری میکرده. در دنیای کمیک هم همین طور بود و او بود که مادر کلتوس را زد و باعث شد سرش به میز برخورد کنه و بمیره (البته همانطور که در مورد شماره 33 گفته شد ، یک روایت دیگر هم هست که طبق آن پدر کلتوس با چکش مادر او را کشت).

36- بدرفتاری با کلتوس در یتیم خانه

در فیلم دیدیم که چطور وقتی کلتوس در یتیم خانه "سنت استس" بود از سوی دیگر بچه ها باهاش بدرفتاری میشد و او را کتک میزدند (سپس فرانسس سر رسید و با استفاده از قدرت هایش آن بچه را از کلتوس دور کرد). در دنیای کمیک هم دیده بودیم که کلتوس در آنجا با بدرفتاری بچه های دیگر و حتی کارکنان یتیم خانه مواجه میشد.

37- اشاره به اُریجین مرد عنکبوتی

در پایان سکانس روایت سرگذشت کلتوس کسدی، او عنکبوتی را در سلول خودش له میکنه، خونش رو میمکه و میچسبونتش به کارت پستالی که برای ادی میفرسته (مثل یک کله سیاه روی کارت پستال به نظر میرسه!) تا در واقع کنایه ای باشه به سرگذشت و origin مرد عنکبوتی (یعنی اگر یک عنکبوت بود که پیتر پارکر را نیش (bite) زد، اینجا کلتوس کسدی بود که یک عنکبوت را گاز (bite) زد (کلمه bite در زبان انگلیسی هم به معنی "نیش زدن" است و هم به معنی "گاز زدن")! و جالبه که دقیقا قبلا از این که کلتوس این کار رو بکنه، جمله "هر قهرمانی یک داستان پیدایش (origin) داره" رو بر زبان میاره!

38- اشاره به بدرفتاری های پدر ادی براک با او

وقتی ادی براک قبل از اعدام کلتوس با او ملاقات میکنه، کلتوس سعی میکنه او را عصبی کنه و بهش میگه که "بیخود نبود که بابات بهت محل سگ هم نمیذاشت چون تو رو مقصر مرگ مادرت در هنگام تولدت میدونست". در دنیای کمیک هم همین طور بود. و در این مقاله گفتیم که «کارل براک» (پدر ادی براک) مردی بود که عواطف و احساسات نداشت تا اینکه با همسر آینده اش «جِیمی» ملاقات کرد و عاشقش شد و برای اولین بار در زندگی خودش احساس خوشبختی کرد متاسفانه همسرش هنگام زایمان درگذشت و همین باعث شد تا از همان ابتدا از پسرش ، ادوارد (ادی)، خوشش نیاید زیرا او را مقصر مرگ همسر عزیزش میدانست. به همین دلیل همیشه با ادی بدرفتاری میکرد و او را نادیده میگرفت. وقتی هم که ادی به عنوان یک خبرنگار سر قضیه هویت واقعی «سین ایتر» دچار بی آبرویی و اخراج از محل کارش شد ، کارل او را کاملاً طرد کرد و اظهار داشت که دیگر پسری به نام ادی ندارد! در داستان های اخیر ونوم نوشته «دانی کیتس» فاش شد که کارل یک تاجر موفق بود تا اینکه ادی در دوران نوجوانی موقعی که داشت در حین مستی رانندگی میکرد، یک بچه را زیر گرفت و کشت و همین موضوع و هزینه های ناشی از آن باعث شد ورشکسته و از ادی بیشتر متنفر شود (وقتی ادی میخواست در دادگاه به جرم خود اعتراف کند، کارل او را به شدت کتک زد تا نظرش عوض شود!).

39- «مینگ مار» یا »کلینتار»؟!

در فیلم ادی اشاره میکنه که سیمبیوت ونوم از سیاره ای است به نام "مینگ مار" (Ming-Mar)  در حالی که کاملا اشتباهه و در دنیای کمیک او اهل "کلینتار" (Klyntar) است و اصلا سیاره نیست بلکه نوعی قفس است که از سیمبیوت ها تشکیل شده. این موضوع حتی نارضایتی دانی کیتس (نویسنده کمیک های ونوم) رو نیز در پی داشت و او در توئیتی این اشتباه را به سازندگان فیلم گوشزد کرد.

40- نحوه تبدیل شدن کلتوس به کارنیج

در فیلم دیدیم که کلتوس، دست ادی رو گاز میگیره و اینجوری سیمبیوت وارد جریان خون او میشه و همین راه رو هموار میکنه برای تبدیل شدن او به کارنیج. سپس وقتی تزریق مرگبار رو بهش انجام میدن تا اعدامش کنند این سیمبیوت در او فعال میشه و تبدیلش میکنه به هیولایی که با نام کارنیج میشناسیم.

ولی در دنیای کمیک اینطور نبود.

ادی براک پس از چشیدن طعم چندین شکست به دست مرد عنکبوتی، از سیمبیوت فضایی ونوم جدا و به زندان فرستاده شد. او در زندان در سلولی زندانی شد که علاوه بر او یک قاتل روانی دیوانه به نام کلتوس کسدی نیز حضور داشت. آنها با هم رابطه خوبی برقرار نکردند ولی اوضاع به زودی خیلی پیچیده تر شد زیرا سیمبیوت ونوم تونست خودش رو به ادی در زندان برسونه و با او پیوند بخوره تا فرار کنند.

اما قبل از این فرار این سیمبیوت تولید مثل کرده و فرزندی از خودش بر جای گذاشت. بدین ترتیب این سیمبیوت با کلتوس در زندان پیوند خورد و هیولایی به نام کارنیج به وجود آمد.

41- «مَکبث» و «رِی بِرَد بری»!

در سکانس اعدام کلتوس کسدی که او به کارنیج تبدیل میشود، جمله ای را میگوید که در واقع جمله جادوگر دوم در نمایشنامه "مکبث" اثر ویلیام شکسپیر است: Something wicked this way comes! (= بوی شر می آید!). البته «ری بردبری» نویسنده معروف آمریکایی نیز رمانی تحت همین نام دارد که سال 1962 منتشر شد و مایه های فانتزی – ترسناک داشت و در آن موجودی به دیگران چیزهایی میداد که شیفته شون بودن ولی در عوض آنها را تبدیل میکرد به برده خودش و این هم اشاره ای است به رابطه کارنیج و میزبان خودش.

42- قرمزته!

مشخصه اصلی ظاهر کارنیج در دنیای کمیک، رنگ قرمز آن است تا تداعی کننده خون و خشونت ذاتی این شخصیت باشد و البته از رنگ ونوم هم کاملا متمایز گردد. در فیلم ها بارها و بارها از این رنگ برای او استفاده میشه. مثلا رنگ جوهر قلمی که باهاش برای ادی روی اون کارت پستال نوشته، یا رنگ پیراهنش، یا رنگ ماشینی که به سرقت میبره یا رنگ کت و شلوار دامادی او و ...!

43- قابلیت های هَک کردن!

در صحنه ای از فیلم میبینیم که کلتوس از قدرت های کارنیج استفاده میکنه تا رایانه پمپ بنزین را هک کنه تا محل راون کرافت و شیریک را پیدا کنه. در دنیای کمیک هم دیده بودیم بودیم که یکی از قابلیت های عجیب سیمبیوت کارنیج اینه که خودش رو وارد فضای مجازی کنه و حتی یک بار در آنجا با ونوم جنگید!

(مورد شماره 8 از این مقاله را بخوانید).

44- لیتل سیمز (Littles Simz)

در صحنه کلوبی که ونوم در آن حضور پیدا میکند شاهد حضور افتخار رَپر نیجریه ای – انگلستانی ، لیتل سیمز هستیم که ریمیکسی از ترک Venom او را نیز میشنویم که سال گذشته در تیک تاک، وایرال شد.

45- نقطه ضعف به صوت و آتش

درست مثل دنیای کمیک که تثبیت شده سیمبیوت ها به دو چیز یعنی آتش و صوت نقطه ضعف دارند، در فیلم هم نشان داده میشه که صوت و آتش نقطه ضعف دارند، مخصوصا کارنیج که به قدرت های صوتی شیریک حساسیت نشان میده یا در صحنه ای که به صدا درآمدن ناقوس کلیسا باعث تضعیف ونوم و کارنیج میشه. کارنیج تو اون صحنه که با نیروهای پلیس میجنگن و شیریک هم از جیغش استفاده میکنه میگه "یه بار دیگه این کارو بکنه صورتش رو میخورم". بعدشم کلتوس به شیریک توضیح میده که سیمبیوت کارنیج به صوت حساسه.

46- شی ونوم

آنه وینگ در صحنه ای کوتاه و درست مثل فیلم قبلی با سیمبیوت ونوم پیوند میخورد و به شی – ونوم (She-Venom) تبدیل میشود، چیزی که سابقه اش را در دنیای کمیک داشته.

47- سوزاندن یتیم خانه

سوزانده شدن یتیم خانه سنت استس در فیلم توسط شیریک و کارنیج اشاره دارد به اینکه کلتوس هم در دنیای کمیک باعث به راه افتادن یک آتش سوزی و در نهایت تخریب آن و کشته شدن مدیر آن شد.

48- عروسی خونین

پس از صحنه به آتش کشیدن یتیم خانه، سیمبیوت کارنیج به شیریک و کلتوس میگه که قراره یک "عروسی خونین" (Red Wedding) بر پا بشه که اشاره داره به کشتاری که در سریال "بازی تاج و تخت" رقم خورد (سکانس پایانی فصل سوم این سریال با نام The Red Wedding شناخته می‌شود و در یک پیچش داستانی غم‌انگیز، پادشاه شمال، «راب استارک» با بازی «ریچارد مدن»، همسرش «تالیسا» و مادرش «کِیتلین» در یک عروسی به میزبانی «والدر فِرِی» توسط او کشته شدند).

49- پدر!

در ابتدای سکانس نبرد کلیسا، کارنیج به ونوم میگه "مرگ بر تو، پدر" (که یه شوخی بامزه هم با اون پدر روحانی ایجاد میکنه!). خب علاقمندان به دنیای کمیک خوب میدانند که در دنیای کمیک چون سیمبیوت کارنیج از سیمبیوت ونوم تکثیر شده، پس او فرزند ونوم است و بارها ونوم را"پدر" صدا زده است (این مقاله را بخوانید).

و البته در فیلم هم همین طوره چون او از ونوم درست شد.

50- مرگ گوئن استیسی

وقتی آنه در نبرد کلیسا سقوط میکند ما انعکاس او را در چشمان ونوم میبینیم که اشاره ای مستقیم داره به صحنه مرگ گوئن استیسی در فیلم "مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2" یا صحنه سقوط مری جین در "مرد عنکبوتی 1".

51- شیشه کلیسا

شات جالبی که در بالا مشاهده کردید (با اون شیشه گرد و چند رنگ در پس زمینه) میتونه اشاره داشته باشه به نبرد اسپایدرمن و یارانش با کارنیج و دار و دسته اش در کمیک "حداکثر کارنیج" یا بازی که از روی این داستان ساخته شد (این مقاله را بخوانید).

52- ماسک نصفه ونوم!

بعد از اینکه بارها و بارها در فیلم های مرد عنکبوتی به قضیه ماسک نصفه مرد عنکبوتی اشاره شد (مثلا مورد شماره 58 این مقاله را بخوانید) حالا شاهد هستیم که در انتهای فیلم این مساله برای صورت ونوم هم به کار گرفته میشه! (فکر کنیم تو قسمت اول هم اشاره ای شد، درسته؟)

53- خوردن سیمبیوت کارنیج!

در پایان این فیلم ونوم سیمبیوت کارنیج را میخوره و این طوری او را به خودش برمیگردونه! ولی جالبه که بدونید این صحنه از دنیای کمیک گرفته شده است. در واقع یک بار و در طول یکی از صدها دورانی که کلتوس در زندان به سر میبرد با سرایداری روبرو شد که داشت راهروی بیرون را تمیز میکرد. تا اینکه معلوم شد این سرایدار همون ونومه که تغییر قیافه داده! او برای دلیل خاصی آنجا بود و نمیخواست کسدی را بکشد یا بهش صدمه بزنه و در عوض میخواست چیزی را بگیرد که آن را مال خودش میدانست: سیمبیوت کارنیج! او سیمبیوت کارنیج که ضعیف شده بود را از داخل سلول گرفت و خوردش و آخرش حتی آروغ هم زد!

کسدی هم با وحشت داشت تماشا میکرد. سپس ونوم با اسپایدرمن نبرد کرد و همونطور که داشت قهرمان ما رو کتک میزد ، سیمبیوت کارنیج و الگوی قرمز رنگ آن روی بدنش قابل ملاحظه بود. تا اینکه کسدی تونست کپی دقیقی از سیمبیوت کارنیج را در "منطقه انرژی منفی" پیدا کنه.

54- تاکسین!

همانطور که حدس میزدیم در انتهای فیلم اشاره ای شد به اینکه پاتریک مولیگان قراره در قسمت های بعدی به تاکسین تبدیل بشه. او را دیدیم که پس از اون نبرد طولانی با شیریک بر زمین افتاده و رنگ چشمانش هم تغییر کرده که نشان بدن سیمبیوت وارد بدنش شده یا یه همچین چیزی! ولی خداییش سیمبیوت کی  و چطور باهاش پیوند خورد؟ (اگه کسی میدونه تو بخش نظرات بهمون بگه!). در ضمن او اصلا دل خوشی از ونوم و کارنیج نداره و با گفتن کلمه "هیولاها" کار خودش را در فیلم به پایان میبره که نشون بده قراره به نوعی دشمن برای ونوم تبدیل بشه. 

55- پناه بردن به ساحل

در انتها ونوم و ادی را میبینیم که در ساحل یک جزیره دارند استراحت میکنند که اشاره داره به جزیره ای که در دنیای کمیک آنها برای مدتی در آرامش بودند تا اینکه دوباره سر و کله مرد عنکبوتی پیدا شد.

56- ذهن کندویی سیمبیوت

در دیالوگ های صحنه پس از تیتراژ فیلم، ونوم از وجود ذهن کندویی سیمبیوت ها به ادی میگه و اینکه دانشی معادل 80 میلیون سال نوری در اون نهفته است. در دنیای کمیک و به ویژه در سالهای اخیر که دانی کیتس کمیک های ونوم را مینوشت (اینجا ترجمه شده اند) بسیار روی ذهن کندویی سیمبیوت ها که همه آنها به آن وصل هستند تاکید شده است و متوجه شده ایم که هر کسی که قبلا به نوعی با یک سیمبیوت پیوند خورده، «نمونه ژنتیکی» یا یک «کُدِکس» (Codex) در وجود خودش داره و بیشترین میزان تمرکز کدکس در بدن یک میزبان در ستون فقرات او یافت میشود که در آن اطلاعاتی درباره میزبانان کندوی سیمبیوت ها ذخیره شده است (مورد شماره 10 از این مقاله را بخوانید)

ضمناً، سیمبیوت ونوم در این صحنه ذهن ادی رو به کندو وصل میکنه و خب به این کندو ذهن هزاران سیمبیوت های دیگه از دنیاهای دیگر هم وصل هستند که یکی از اونا مثلا میتونسته ادی براک فیلم "مرد عنکبوتی 3" باشه که از هویت مخفی اسپایدرمن خبر داشت و اینگونه بود که ذهن ادی و ونوم از هویت مرد عنکبوتی با خبر شد و اونا به MCU منتقل شدند و به خاطر همینه که ونوم با دیدن تصویر تام هالند روی تلویزیون اونو شناخت و حتی لیس اش زد!

57- ترانه پایانی

ترانه ای که در هنگام تیتراژ پایانی به گوش میرسد ، Last one Standing نام دارد با همراهی امینم و Skylar Grey. امینم به عنوان کسی که عاشق دنیای کمیک بوک است، ترانه Venom را خواند که در تیتراژ پایانی فیلم قبلی پخش شد.

مهدی ترابی مهربانی

احمد فقیه

P.Constantine

All rights reserved © Spidey.ir 2022

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

ارجاعات، اشارات، نکات مخفی و ایستراگ (EASTER EGG) های فیلم "مادام وب" 

7 سوال و حفره داستانی درباره صحنه های پس از تیتراژ فیلم "موربیوس"

10 حفره داستانی بزرگ در فیلم "ونوم 2: بگذارید کارنیج بیاید"

نقد و بررسی فیلم "ونوم 2: بگذارید کارنیج بیاید"

20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید

شماره آخر از کمیک "تیمارستان راون کرافت" (RAVENCROFT) ترجمه شد + لینک دانلود

10 حقیقت مهمی که باید درباره شخصیت شیریک (SHRIEK) بدانید

10 حقیقتی که باید درباره کارنیج (CARNAGE) بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره تاکسین (TOXIN) بدانید

نخستین حضور «کارنیج» (CARNAGE) در دنیای کمیک ترجمه شد + لینک دانلود

ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات فیلم " ونوم " (VENOM)

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

فیلم "ونوم 2: بگذارید کارنیج بیاید" با بازی «تام هاردی» رکورد افتتاحیه دوران کرونا را شکست!

صحنهٔ پس از تیتراژ فیلم "ونوم 2: بگذارید کارنیج بیاید" فاش شد! + ویدئوی کامل

تجزیه و تحلیل دومین تریلر فیلم "ونوم 2: بگذارید کارنیج بیاید

شماره آخر از سری جدید کمیک بوک های ونوم (VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود

بررسی و تحلیل اولین تریلر فیلم "ونوم: بگذارید کارنیج بیاید": لحظه‌های مهم و سوالات بزرگ

معرفی شخصیت های مکمل کمیک های «ونوم»

مارول: 10 حقیقتی که باید درباره رابطه «ونوم» و «کارنیج» در دنیای کمیک بدانید

ونوم علیه کارنیج: 10 نبرد بزرگ سیمبیوت پدر و پسر در دنیای کمیک!

این مطلب را به اشتراک بگذارید :