دیگه وقتشه شما را با نکات مخفی و اشارات کمیک بوکی این فیلم آشنا کنیم!

1- فیلم های "ایندیانا جونز"

در فیلم های "ایندیانا جونز" شاهد حرکت جالبی بودیم که بهش میگن Logo Match Shot. یعنی در ابتدای فیلم لوگوی استودیو پارامونت رو با شات اولیه فیلم مَچ میکردن! و حالا دقت کنید به اینکه همین کار رو با لوگو یا بهتره بگیم سمبل استودیو کلمبیا پیکچرز در ابتدای "مرد عنکبوتی: دور از خانه" انجام دادن:

2- اشاره به اولین حضور مرد شنی در دنیای کمیک

در ابتدای فیلم وقتی «نیک فیوری» و «ماریا هیل» در مکزیک هستند تا به خرابی به بار آمده توسط یکی از نیروهای عناصر رسیدگی کنند، از کنار ماشینی عبور میکنند که روی پلاکش نوشته: 463. این اشاره داره به شماره 4 از کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز " که سال 1963 منتشر شد. و در این کمیک چه اتفاقی افتاد؟ اولین حضور شخصیت «مرد شنی» را شاهد بودیم. و در این صحنه کدام یک از عناصر را دیدیم؟ خاک! که در واقع اشاره داره به همان مرد شنی دنیای کمیک بوک های مرد عنکبوتی! جالب بود نه؟!

3- میستریو!

«میستریو» (Mysterio) یکی از دشمنان برتر اسپایدرمن و یکی از ویلن های محبوب منه. در این مقاله و این مقاله اطلاعات خوبی درباره او و تخصصش در ایجاد توهم میتونید پیدا کنید. جالبه که نقشش رو به زیبایی تمام آقای «جیک جیلنهال» بازی میکنه که شاید بدونید ایشون یک زمانی قرار بود جایگزین «توبی مگوآیر» برای نقش پیتر پارکر/اسپایدرمن در فیلم "مرد عنکبوتی 2" بشه (وقتی توبی کمرش رو بهانه کرد و گفت نمیتونه این نقش رو بازی کنه در حالی که میخواست دستمزد خودش رو بالا ببره!). میستریو در این فیلم عالیه و شگفت انگیز. ظاهرش هم بسیار به دنیای کمیک وفاداره و سعی شده همه چیز این لباس توجیه بشه (حتی اون کلاهخودش که مثل تُنگ ماهی میمونه!).

سکانسی که برای پیتر توهم ایجاد میکنه حیرت آوره و بسیار به دنیای کمیک وفادار. ضمن اینکه بسیار هم ترسناکه و نشان میده که کارگردان فیلم «جان واتس» قبلا در زمینه ساخت آثار ترسناک تخصص داشته (تو همین مقاله و در مورد شماره 35 درباره ایستراگ های این سکانس توضیح خواهم داد).

4- مرگ کاپیتان آمریکا؟!

در ابتدای فیلم وقتی که شاهد ویدئوی یادبود ساخته شده توسط هم مدرسه های پیتر پارکر هستیم، تصویر «استیو راجرز» هم به عنوان یکی از اعضای اونجرز که در راه مبارزه با «ثانوس» در فیلم "جنگ بینهایت" و "پایان بازی" کشته شدند به نمایش درمیاد. ولی استیو راجرز که در فیلم قبلی نمرد، درسته؟ به نظر میاد اعضای باقی مانده اونجرز به مردم گفته اند که استیو هم مرده تا به نوعی بازگشت او به گذشته و عدم حضورش در زمان حال را توجیه کنند !

5- جیسون یانیلو (Jason Ionello)

«جیسون یانیلو» در فیلم همون دانش آموز دبیرستان پیتر پارکر است که در کنار «بتی برنت» به عنوان مجری شبکه داخلی مدرسه عمل میکنه! در دنیای کمیک او در شماره 1 از سری کمیک های تحسین شده Untold Tales of Spider-Man   که سال 1995 منتشر شد، خلق شد و همکلاسی پیتر بود. و اولش از دار و دسته فلش تامپسون بود و فرصتی رو برای زور گفتن و تحقیر کردن پیتر پارکر از دست نمیداد.

6- خیریه "ف.ی.س.ت"

در اوایل فیلم شاهد هستیم که زن عمو می از اسپایدرمن دعوت کرده تا به یک مرکز خیریه برای بی خانمان ها بیاد و یک حرکت تبلیغاتی بکنه تا در نتیجه کمک مالی برای آدم هایی که پس از بشکن ثانوس بی خانمان شده اند جمع بشه. این اشاره داره به دنیای کمیک! چون در کمیک های اسپایدرمن هم شاهد بوده ایم که زن عمو می برای خیریه ای به نام "ف.ی.س.ت" (F.E.A.S.T) کار میکنه

( مخفف این کلمات است:  Food, Emergency Aid, Shelter and Training).

البته همانطور که در دنیای کمیک و همچنین بازی اسپایدرمن PS4 شاهد بودیم، این مرکز خیریه پوششی بود برای کارهای خلاف تبهکاری به نام «مارتین لی» ملقب به «مِستر نگاتیو»! اخیرا هم در کمیک های Friendly Neighborhood Spider-Man (که اینجا ترجمه شده اند) دیدیم که زن عمو می سعی داره مرکز "ف.ی.س.ت" را دوباره بازگشایی کنه.

7- نام بانکی که روی چک نوشته شده

روی چکی که هپی هوگان برای کمک به موسسه خیریه میاره، نوشته شده Synchrony   که اسم یک بانک واقعی در آمریکا است. حالا چرا از نام این بانک استفاده شده؟ چون این بانک کارت های اعتباری صادر میکنه به نام Marvel Mastercard !!

8- کراشر هوگان!

در صحنه ای که «هپی هوگان» میاد و چکِ «پپر پاتس» رو به خیریه تقدیم میکنه، در پشت او تبلیغ جالبی را برای مسابقه کشتی کج مشاهده میکنیم که نام «کراشر هوگان» (Crusher Hogan) رویش دیده میشه! کراشر هوگان همان کشتی کج کاری است که پیتر پارکر در اولین حضور خودش در دنیای کمیک میره و باهاش مسابقه میده تا برنده جایزه بشه (این مقاله رو بخونید).

ولی شاید از اون جالب تر این باشه که زیرش نوشته کراشر هوگان میخواد با «بونسا مک گرا» (Bone Saw Mac Graw) مسابقه بده! 

  همانطور که میدونید ایشون همان کشتی کج کاری بودند که پیتر پارکر در فیلم "مرد عنکبوتی 1" باهاش در رینگ مبارزه کرد و نقشش را «رندی سوج» مرحوم ایفا میکرد!

9- ادای احترام به کاور مرد آهنی

وقتی پیتر پارکر را روی پشت بام ساختمان در حال تعویض لباس میبینیم که خیلی هم ناراحته و به یاد تونی استارک مرحوم افتاده، نقاشی زیبایی را روی دیوار از «مرد آهنی» میبیند که در آن مرد آهنی ژستی را گرفته که از روی کاورهای نمادین این شخصیت در دنیای کمیک الهام گرفته شده است.

10- طرفدار تیم مِتس!

در دنیای کمیک همه میدونند که پیتر پارکر طرفدار تیم بیس بال «متس» (Mets) نیویورک است. در این کمیک که افتخار میکنم ترجمه اش کرده ام، شاهد بودیم که پیتر پارکر در دوران کودکی و نوجوانی خود با عمو بن به دیدن بازی های این تیم در استادیوم میرفته است. در این فیلم هم در صحنه اتاق خواب پیتر، اشاره ای شده به علاقه پیتر به این تیم چون اسم اسطوره این باشگاه یعنی Mike Piazza را روی دیوار مشاهده میکنیم!

11- عمو بِن

پیتر پارکر از چمدانی برای سفر استفاده میکند که رویش حک شده: BFP. ما میگوییم این چمدان متعلق به عموی او بوده است. چرا؟ چون نام کامل عمو بن در دنیای کمیک "بنجامین فرانکلین پارکر" است! (گفته میشه «استیو دیتکو» به عنوان طراحی که اسپایدرمن و شخصیت های مختلف دنیای او را خلق کرد، عمو بن را براساس «بنجامین فرانکلین»، یکی از پدران بنیان‌گذار ایالات متحده آمریکا، خلق نمود). اینهم یک نشانه دیگر مبنی بر این که عمو بن در MCU وجود دارد!

12- بِرَد دیویس (Brad Davis)

«برد دیویس» در فیلم شخصیتی هستش که با پیتر پارکر بر سر رسیدن به «اِم . جِی» رقابت میکنه و البته آخرش شکست میخوره! اما جالبه که بدونید در دنیای کمیک هم شخصیتی داشتیم به همین نام که سال 1979 و در شماره 188 از کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" حضور پیدا کرد. او ستاره فوتبال تیم دانشگاه بود و با مری جین هم برای مدتی خیلی کوتاه بیرون میرفت (اون موقع پیتر و مری جین با هم بهم زده بودن).

13- اشاره به نُوا؟

در سکانس بامزه سفر در هواپیما و در حالی که پیتر از شانس بدن خودش بین یک آدم چاق و معلم خودش نشسته (!)، سعی میکنه که با دیدن فیلم سر خودش رو گرم کنه. اینجا ما شاهد اشاراتی به فیلم های مارول هستیم. یعنی عناوین فیلم های مستندی رو در صفحه نمایش پیش روی پیتر میبینیم که یکیشون اسمش هست "یافتن واکاندا" که به فیلم "پلنگ سیاه" اشاره داره یا مثلا فیلم "بشکن" (The Snap) که به وقایع دو فیلم آخر "انتقام جویان" اشاره میکنه و ... اما در سمت راست ما عکس پرفسور «اریک سِلویگ» را داریم که زیرش نوشته : Nova! آیا این اشاره ای بود به شخصیت «نُوا» در کمیک های مارول که خیلی وقته گفته میشه مارول میخواد فیلم اختصاصی اش رو بسازه؟

14- قلبی از آهن

یکی دیگری از فیلم های مستندی که در هواپیما قابل تماشا است مستندی است به نام "قلبی از آهن: داستان زندگی تونی استارک". مشخصه که پس از مرگ تونی در فیلم "انتقام جویان: پایان بازی"، از روی زندگی اش مستند ساخته اند!

15- پیتر پارکر در اروپا

بخش اعظم داستان فیلم در اروپا میگذرد. شاید بعضی ها بگویند چرا اروپا؟ ولی باید بدانید که در دنیای کمیک هم سابقه داشته پیتر پارکر/اسپایدرمن به اروپا برود. اولین آنها در شماره 95 از مرد عنکبوتی شگفت انگیز بود که پیتر به انگلستان رفت (آن موقع گوئن استیسی رفته بود پیش عموی خود در لندن).

یک دفعه هم وقتی «جونا جیمسون» در شهر پاریس به گروگان گرفته شد پیتر پارکر به آنجا رفت (در شماره 143 از مرد عنکبوتی شگفت انگیز که اینجا ترجمه شده است).

16- «نِد لیدز» و «بِتی بِرَنت»

شاید تماشاچیانی که با دنیای کمیک آشنایی ندارند از اینکه ند و بتی برنت تو هواپیما عاشق هم شدند تعجب کرده باشند ولی باید بدونند که این کاراکترها در دنیای کمیک هم با رابطه عاشقانه پیدا و حتی ازدواج کردند! اما بعدا طلاق گرفتند و به مشکلات سختی برخورد کردند (برای آشنایی با ند لیدز و بتی برنت در دنیای کمیک، این مقاله و این مقاله را بخوانید). جالبه که تو این فیلم هم بعد از سفر از هم جدا شدند!

17- اشاره به اولین حضور «هایدرو مَن» در دنیای کمیک

البته این ایستراگ مربوط به خود فیلم "مرد عنکبوتی: دور از خانه" نمیشه. در واقع این صحنه تو تریلرهای فیلم بود ولی بعدا  از فیلم حذف شد. منتهی من دیدم که برخی سایت های خارجی اشتباها ازش به عنوان ایستراگ فیلم یاد کردند! در هر حال، در صحنه ای از تریلرهای فیلم که نشون میداد بتی برنت داره از ند عکس میگیره، یک قایقی رو میبینیم که رویش نوشته شده ASM 212. هواداران دو آتیشه مرد عنکبوتی میدونند که «هایدرو من» (Hydro-Man) اولین بار در شماره 212 از کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" خلق شد! این هم اشاره داره به این شخصیت. زیرا ما در ونیز شاهد حضور هیولای آبی بودیم که در واقع اشاره داره به هایدرو من!

18- هُتل «دی متیوس»!

پیتر و دوستانش وقتی به ونیز میرسند در هتلی اقامت میکنند که اسمش هست: Hotel DeMatteis. اسم این هتل اشاره داره به آقای «جی. ام. دی متیوس» که از نویسنده های برتر داستان های مرد عنکبوتی بوده و داستان مهمی به نام "آخرین شکار کریون" را نوشته (که اینجا ترجمه شده است). شما میتونید در این مقاله با این نویسنده آشنا شوید.

19- کوکب سیاه

گردنبندی که پیتر به عنوان هدیه در شهر ونیز ایتالیا برای ام جی میخره، کوکب سیاه (Black Dahlias) نام داره که در طول فیلم خیلی هم سعی میکنه ازش مراقبت کنه تا بتونه سالم به دستش برسونه. پیتر این گردنبند رو میخواد براش بخره چون ام جی به پرونده قتل معروف کوکب سیاه علاقه داره (کوکب سیاه پرونده قتل فجیعی بود که در دهه 40 میلادی در هالیوود رخ داد و هنوز هم لاینحل باقی مونده). جالبه که بدونید در کمیک های مارول یک گروه خلافکاری وجود داره به نام "کوکب های سیاه" که اعضایش همگی دختر هستند و هدفش اینه که خیابان های شهر را به نفع زنان و دختران پس بگیره!

20- حضور مخفی کوئنتین بک و دستیارش!

این نکته نشون میده که سازندگان فیلم تا چه اندازه برای ساخت این فیلم زحمت کشیده و به جزئیات توجه کرده اند. قبل از اینکه ما با میستریو در شهر ونیز روبرو بشویم، میتوان به صورت خیلی کوتاه و لحظه ای در پس زمینه «کوئنتین بک» را دید که پیتر را زیر نظر داره! همچنین اونجایی که پیتر کوکب سیاه رو  خریده و از مغازه بیرون میاد و به طور ناگهانی ام جی رو میبینه و شروع میکنند به قدم زدن با هم ، میشه اون دستیار میستریو به نام «گاترمن» (Guterman) رو دید. گاترمن در فیلم در واقع مسئول نوشتن داستان های تخیلی برای میستریو  است و اوست که قصه جعلی میستریو رو به عنوان مبارزی که از دنیای دیگری به زمین آمده تا با هیولاهای عناصر بجنگه ، درست کرده  تا باهاش مردم را گول بزنه!

21- ملاقات «نیک فیوری» با «پیتر پارکر»

در فیلم «نیک فیوری» بالاخره از خودش برای پیتر پارکر در ونیز رونمایی میکنه و بهش میگه که برای یک ماموریت او را نیاز داره. اما قبلا هم در شماره 24 از کمیک های Ultimate Spider-Man دیده بودیم که نیک فیوری سر میرسه و به پیتر پارکر میگه که مدتها بوده وی را زیر نظر داشته (نیک همچنین به پیتر میگه که وقتی 18 سالش بشه ، سازمان "شیلد" میاد سراغش!).

22- سلاحِ نیک !

اون سلاحی که نیک فیوری باهاش «نِد» رو بی هوش میکنه شباهت زیادی به تفنگی که این شخصیت در کمیک بوک های کلاسیک خود در دهه 60 و 70 میلادی بر دست میگرفت، دارد!

23- دنیاهای موازی مارول

وقتی برای اولین بار پیتر پارکر با کوئنتین بِک (میستریو) در حضور نیک فیوری ملاقات میکنه شاهد هستیم که میستریو میگه از دنیایی آمده به نام دنیای شماره 833 (Earth-833). در کمیک های مارول ما دنیایی موازی به نام 833 داریم که محل زندگی یک مرد عنکبوتی به نام Spider-Man UK هستش (برای آشنایی با او، این مقاله را بخوانید). میستریو همچنین میگه که دنیایی که پیتر پارکر در آن هست دنیای 616 هستش. اینهم باز اشاره داره به دنیای اصلی کمیک بوک های مارول که بهش دنیای شماره 616 میگن. و البته مشخص شد که او از یک دنیای موازی نیومده و همه این حرفا الکی و چاخان و بخشی از نقشه میستریو بوده تا بقیه رو فریب بده ! 

24- عناصر (Elementals)

همانطور که گفتیم سازندگان این فیلم با خلق هیولاهایی موسوم به «عناصر» در واقع به برخی از دشمنان کلاسیک مرد عنکبوتی همچون «مرد شنی» (عنصر خاک)، «مرد گداخته» (عنصر آتش)، «هایدرو من» (عنصر آب) و «سایکلون» (عنصر هوا) اشاره کرده اند.

اما جالبه که بدونید در دنیای کمیک های مارول ما خبیث هایی به نام عناصر داشته ایم که البته ربطی به این فیلم ندارند. اعضای آن متشکل بودند از «هایدرون» با قدرت کنترل آب، «هل فایر» با قدرت کنترل آتش، «مگنوم» با قدرت کنترل زمین و «زفیر» با کنترل هوا بودند.

25- سایکلون (گردباد)!

حالا که بحث عناصر هستش باید بگم که در ابتدای فیلم که «ماریا هیل» و «نیک فیوری» دارند درباره تغییرات جوی و هیولای عناصر صحبت میکنند، نیک میگه که یک هیولایی بوده که مردم میگفتن صورت داشته و اسمش هم سایکلون بوده! بعدا هم میستریو وقتی داره عناصر ها رو توضیح میده از سایکلون به عنوان هیولایِ عنصر هوا یاد میکنه. اما همانطور که در مورد قبلی هم گفته شد این عناصر قراره اشاره کنند به برخی از دشمنان کلاسیک مرد عنکبوتی و در دنیای کمیک هم مرد عنکبوتی دشمنی به نام سایکلون (گردباد) داشته! او اصلیتش فرانسوی بود و در همان داستانی که در مورد شماره 15 بهش اشاره شد (همونی که پیتر به پاریس میره تا جیمسون را نجات بده) ، خلق شد. میتونید در اینجا راجع بهش اطلاعات خوبی پیدا کنید.

26- اشاره به اسامی نویسندگان معروف اسپایدرمن

وقتی پیتر و هم کلاسی هایش دارند شهر ونیز را ترک میکنند از کوچه ای گذر میکنند که روی دیوارش تابلوی اسامی خیابان ها نوشته شده است:

اگر خوب به اسامی دقت کنیم میبینیم که اشاره دارند به اسامی نویسندگان معروف داستان های اسپایدرمن در دنیای کمیک اما برخی حروفشون عوض شده تا حالت اسامی ایتالیایی پیدا کنند!

R. Sterno = راجر استرن (Roger Stern)

G. Convayo = جری کان وی (Gerry Conway)

BM. Bendisio = برایان مایکل بندیس (Brian Michael Bendis)

D. Michelinio = دیوید میکلینی (David Michelinie)

Dell Slotto = دن اسلات (Dan Slott)

27- آفتاب پرست؟

یکی از دستیاران نیک فیوری در فیلم، «دیمیتری» (Dimitri) نام داره. درسته که او شخصیت مهمی در فیلم نیست و دیالوگ خاصی هم نداره ولی اسمش میتونه برای هواداران مرد عنکبوتی مهم باشه. چون ما در دنیای کمیک های مارول آقای «دیمیتری اسمردیاکف» را داریم که به «آفتاب پرست» معروفه و در انجام تغییر قیافه استاده (تو این مقاله میتونید راجع بهش اطلاعات خیلی خوبی کسب کنید).

28- آقا ببره!

وقتی در فیلم پیتر و هم کلاسی هایش به شهر پراگ میرسند، ام جی را با تی شرتی میبینیم که رویش یک ببر بزرگ سفید نقش بسته است. آیا این اشاره ای است به تکه کلام معروف مری جین در دنیای کمیک که پیتر را آقا ببره (Tiger) خطاب میکند؟! (این مقاله را بخوانید تا قضیه آقا ببره را بفهمید).

29- ا.ی.د.ث

عینکی که «تونی استارک» برای پیتر پارکر به ارث گذاشته، " ا.ی.د.ث" (E.D.I.T.H.) نام داره.

این عینک مخفف این کلمات است = Even Dead I’m The Hero (حتی در موقع مرگ هم یک قهرمانم)!

در دنیای کمیک ما چنین عینکی را برای تونی نداشتیم. بنابراین نمیشه گفت از دنیای کمیک الهام گرفته شده است . ولی پدر تونی («هاوارد استارک») در سریال "مامور کارتر" یک بار با زنی رابطه رومانتیک داشت به نام Edith Oberon (البته وقتی این زن را دیدیم به شدت از هاوارد متنفر بود!) پس آیا ربطی به این خانم داره؟!

30- لباسی که نیک فیوری برای اسپایدرمن درست میکنه

وقتی اسپایدرمن به اروپا میره، نیک فیوری برای اینکه کمک کنه هویت مخفی او لو نره یک لباس جدید براش درست میکنه. این لباس تمام سیاه نشان دهنده علاقه نیک فیوری به رنگ سیاه هستش. اما از نظر ظاهری میشه گفت ترکیبی است بین لباس مرد عنکبوتی نوآر و لباس مخفی کاری که در شماره 650 از کمیک "مرد عنکبوتی شگفت" انگیز خلق شد.

و البته این رو هم بگم که در دنیای کمیک هم سابقه داشته که نیک فیوری به اسپایدرمن و برخی دیگر از ابرقهرمانان مارول ماموریت بده و حتی ازشون بخواد لباس جدیدی بپوشند. این اتفاق در کمیک Secret War سال 2004 رخ داد که در آن اسپایدرمن و به همراه برخی دیگر به لاتوریا (زادگاه «دکتر دووم») فرستاده شدند تا یک دیکتاتور در آنجا را سرنگون کنند اسپایدرمن یک لباس جدید بر تن کرد:

31- مخفی کاری به سبک بازی "دنیاهای از هم گسیخته"

بازی "مرد عنکبوتی: دنیاهای از هم گسیخته" (Spider-Man: Shattered Dimensions) سال 2010 عرضه شد که با استقبال خوبی هم از جانب منتقدین روبرو شد (نقدش اینجاست). در این بازی شاهد حضور 4 مرد عنکبوتی مختلف از دنیاهای موازی بودیم که یکی از آنها مرد عنکبوتی نوآر بود. در اکثر لحظات مرحله های او باید خود را در میان سایه ها پنهان کرده و به مخفی کاری (stealth) روی می آوردید. در این فیلم هم قبل از اینکه اسپایدرمن با هیولای آتش روبرو بشه شاهد ادای دین به این بازی هستیم . مخصوصا اونجایی که اسپایدرمن روی ساختمان نشسته و پشتش آتش بازی انجام میشه دقیقا ما رو به یاد آن مرحله ای میندازه که در آن باید در شهربازی با گابلین روبرو میشدیم! (جالبه که تو اون مرحله هم گاهی منور یا آتش بازی را شاهد بودیم که باعث میشد آسمان در شب نورانی بشه!).

32- اشاره به اولین حضور «مرد گداخته» در دنیای کمیک

همانطور که گفته شد در این فیلم هیولاهای عناصر قراره اشاره ای باشند به دشمنان کلاسیک مرد عنکبوتی (مثلا عنصر خاک به «مرد شنی»، عنصر آب به «هایدرو من» و ...). هیولای عنصر آتش هم قراره اشاره ای باشه به دشمن کلاسیک مرد عنکبوتی به نام «مرد گداخته» یا «مولتن من» (Molten Man) . در هنگام مبارزه مرد عنکبوتی و میستریو با این هیولای آتشین، ما شاهد هستیم که نیک فیوری و ماریا هیل با ماشین در حال رفتن به محل نبرد هستند. پشت سر او دو خودروی دیگر از شیلد حرکت میکنند که روی پلاک خودروی آخر نوشته شده است: ASM28965. این یک ایستراگ هستش به اولین حضور شخصیت مرد گداخته در دنیای کمیک! زیرا او در شماره 28 از کمیک Amazing Spider-Man که سال 1965 منتشر شد، خلق شده است!

33- ام جی از هویت مخفی پیتر پارکر باخبر است!

یکی از نکات برجسته ای که از شخصیت ام جی در این فیلم میبینیم این است که تونسته خودش تقریبا هویت مخفی اسپایدرمن را حدس بزنه و بفهمه که پیتر پارکره. این مساله بار دیگر باعث میشود تا هوش بالای او به ما یادآوری شود. اما در دنیای کمیک هم مری جین در شماره 257  از کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" به پیتر گفت که مدتهاست خبر داره اسپایدرمنه! (این مقاله را بخوانید).

34- اشاره به تیم آپ اسپایدرمن و نیک فیوری در دنیای کمیک

اونجایی که اسپایدرمن در کشور آلمان سوار ماشین نیک فیوری میشه که قضیه میستریو رو بهش بگه، روی پلاک ماشینش نوشته شده: MTU83797. این هم یک ایستراگ باحاله چون اشاره داره به شماره 83 از کمیک Marvel Team Up که سال 1979 منتشر شد. و در این کمیک اسپایدرمن با کی تیم آپ میکنه؟ درست حدس زدید! با نیک فیوری! جالب بود نه؟

35- سکانس توهم میستریو

بدون شک نقطه اوج فیلم مربوط میشه به سکانسی که در آن میستریو برای اسپایدرمن توهم ایجاد میکنه تا از این طریق هم روی اعصاب و روحیه او تاثیر منفی بگذاره و هم اینکه بفهمه که آیا قضیه را به چه کسانی گفته است. در این سکانس یک عالمه اشاره و ارجاع داریم به توهمات گوناگون خلق شده در دنیای کمیک توسط میستریو. مثلا جایی که پیتر به اون کلاه خود تُنگ مانند (!) میستریو مشت میزنه بارها در دنیای کمیک تکرار شده:

(این صحنه مشت زدن در مبارزه نهایی هم تکرار شد و آخرین ضربه ای بود که اسپایدرمن به میستریو وارد کرد:)

یا اونجایی که مشت بزرگ شدهِ میستریو اسپایدرمن را میگیره و پرتش میکنه، اشاره داره به کمیک معروف شماره 67 مرد عنکبوتی اسپایدرمن شگفت انگیز (که اینجا گفتم بهترین داستانی هستش که تا به حال با حضور میستریو نوشته شده است) . در این کمیک میستریو به اسپایدرمن القا میکنه که سایزش کوچک شده و خودش هم مثل یک غول شده و بارها با مشت بزرگ خودش به او ضربه میزنه:

و البته در بازی شگفت انگیز "اسپایدرمن" برای کنسول PS1 (که اینجا میتونید نقدش رو بخونید)، در مراحل پایانی که با میستریو روبرو میشدیم او خودش را بزرگ میکرد و اگه میتونست شما را در مشت خودش میگرفت:

یا در صحنه ای که اسپایدرمن انعکاس های خودش را در آیینه میبینه باز هم اشاره ای است به یکی از صفحات همان کمیک شماره 67 مرد عنکبوتی شگفت انگیز:

یا اون مجسمه بزرگی که از میستریو میبینیم و من رو به یاد وقتی میندازه که میستریو در شماره 3 از کمیک Webspinners Tales of Spider-Man خودش رو به شکل مجسمه های مصر باستان درآورده بود:

در این سکانس میستریو از خاطره مرگ تونی استارک برای بر هم زدن تعادل و اعصاب مرد عنکبوتی استفاده میکنه و در صحنه ای ترسناک شاهد هستیم که مرد آهنی زامبی مانند از قبر خودش بلند میشه. باید بدونید که در دنیای کمیک نیز در داستان "زامبی مارول" ، تونی استارک به زامبی تبدیل شده بود! (کمیکش رو میتونید اینجا بخونید).

این صحنه هم مرا به یاد رُبات هایی میندازه که میستریو هر از گاهی از روی خودش در دنیای کمیک و انیمیشن میسازه:

یک جا هم توهمی را شاهد هستیم که او  «ام جی» را از بالای برج ایفل به پایین پرت میکند. این صحنه و پریدن پیتر برای نجات او ادای احترامی است به فیلم "اسپایدرمن 1" ساخته «سم ریمی» که در آن گرین گابلین مری جین را به همین شکل از بالای پل پرتاب کرد به پایین و اسپایدرمن شیرجه زد تا او و بچه ها را نجات بده.

و میتونه ادای احترامی هم باشه به صحنه معروف "مرگ گوئن استیسی" در دنیای کمیک.

و البته صحنه ای که اسپایدرمن در اون تنگ شیشه ای (!) میستریو گرفتار شده و بارها و بارها نظیرش را در دنیای کمیک دیده بودیم:

بعدشم که او سر خودش رو برمیداره که اونم برای هواداران اسپایدرمن آشناست!

اینم بگم که کلا در سکانس از بخار یا غبار سبز رنگ زیاد استفاده شده. در دنیای کمیک هم میستریو برای ایجاد توهم از غبار توهم زای سبز رنگ استفاده میکنه:

36- توهم مخفی میستریو!

و حالا اجازه بدید به توهمی اشاره کنم که خیلی بعیده متوجهش شده باشید! اونجایی که پیتر پارکر با لباس مخفی کاری خودش به شهر برلین در آلمان میره تا با نیک فیوری درباره میستریو صحبت کنه رو که یادتونه، نه؟ البته این نیک فیوری واقعی نیست و توهمیه که میستریو درست کرده. در هر حال وقتی فیوری میاد دنبالش او را سوار ماشین خوشگلی میبینیم (درباره پلاک این ماشین هم ایستراگ بسیار جالبی هستش که در مورد شماره 34 بهتون گفته شد). اما وقتی پیتر میخواد کمربند ایمنی خودش رو ببنده با سختی مواجه میشه:

یعنی انگار کمربند کهنه و از کار افتاده است. سپس فشار پیتر باعث میشه تا پاره بشه اما آیا این عجیب نیست که ماشین به این شیکی کمربند قراضه ای داشته باشه؟ خب حالا بیایید بریم جلوتر و به سکانس توهم میستریو برسیم: اونجایی که مشت بزرگ میستریو اسپایدرمن رو میگیره و پرتش میکنه از پنجره بیرون و اسپایدرمن میفته روی سقف یک ماشین:

این همون ماشینی هستش که پیتر سوارش شد! میبینید چقدر درب و داغونه؟ در واقع میستریو با توهم خودش کاری کرده بود تا مثل یک ماشین نو و شیک به نظر برسه و پیتر فریب بخوره. دلیل اینکه کمربندش خراب بود هم همینه.

خدایی حال میکنید چقدر تو این فیلم به جزئیات پرداخته شده؟!

37- فن آوری BARF

ما اولین بار با فن آوری BARF در فیلم "کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی" آشنا شدیم و فکر میکردیم که تونی استارک خودش آن را اختراع کرده. اما سخنرانی کوئنتین بک (میستریو) پس از آنکه عینک تونی رو از پیتر پارکر به چنگ میاره، نشان میده BARF براساس فن آوری هولوگرامی بوده که برای استارک خلق کرده بوده و بعدا استارک اون رو به BARF بدل ساخته!

38- "تونی استارک اینو تو یه غار با یه مشت آهن قراضه ساخت"!

یکی از دستیاران بِک، «ویلیام» نام داره که در تلفیق فن آوری هولوگرام او با پهپادهای مسلح تخصص داره. ما هنگام سخنرانی بک برای همکارانش متوجه میشیم که ویلیام قبلا کارمند تونی استارک بوده. در واقع او همان کسی بود که «اوبادیا استین» (با بازی «جف بریجز») در فیلم "مرد آهنی 1" سرش داد زد و اون جمله معروف رو بهش گفت که اتفاقا در این فیلم هم بهش اشاره میشه: "تونی استارک اینو تو یه غار با یه مشت آهن قراضه ساخت"!

39- ادای احترامی به مرد آهنی

"مرد عنکبوتی: دور از خانه" آخرین فیلم از فاز 3 دنیای سینمایی مارول (MCU) بود و به همین دلیل طبیعی بود که در آن نوعی عزاداری برای مرد آهنی که در فیلم قبلی ("پایان بازی") جانش را فدا کرد، شاهد باشیم. ضمن اینکه تونی استارک در MCU تاثیر زیادی هم روی پیتر پارکر داشت. ضمن اینکه مرد آهنی در فیلم قبلی اسپایدرمن یعنی "بازگشت به خانه" نیز حضور موثری داشت. بنابراین طبیعی بود که به تونی استارک در این فیلم ادای احترام بشه. وقتی پیتر در جت هپی داره با تجهیزات تونی لباس جدید واسه خودش درست میکنه، شاهد هستیم که درست عین خود تونی با دستاش عمل میکنه! هپی هم با دیدن این صحنه به یاد تونی میفته و بغض میکنه. تام هالند در بخش های ویژه نسخه Blue-ray این فیلم میگه که عمدا جوری این صحنه رو بازی کرده که دقیقا تماشاچی را به یاد تونی استارک بندازه.

40- گروه موسیقی مورد علاقه تونی استارک!

AC/DC یک گروه موسیقی استرالیایی هستش که تونی استارک آهنگ هاش رو خیلی دوست داشت. در واقع ترانه Back in Black این گروه در فیلم "آیرون من 1" شنیده شد (در فیلم "آیرون من 2" زیاد از آهنگ های این گروه شنیدیم). در سکانسی که پیتر برای خودش در جت هپی هوگان لباس جدید میسازه، هپی میره و این آهنگ Back in Black رو پخش میکنه. جالبه که پیتر به اشتباه فکر میکنه آهنگ مال گروه "لد زپلین" (Led Zeppelin) هستش!

41-  زره "آیرون اسپایدر"

ما به نوعی با زره "ایرون اسپایدر" (Iron Spider) در فیلم های "جنگ بینهایت" و "پایان بازی" آشنا شدیم. این لباس را تونی برای پیتر ساخته بود تا بتونه در فضا نفس بکشه. چهار بازو هم ازش بیرون میومد. اما وقتی پیتر سوار جت هپی هوگان میشه و میخواد که برای خودش لباس جدید بسازه ما چند تا دیزاین از لباس های قبلا طراحی شده میبینیم که یکی از اونا دقیقا شبیه به "آیرون اسپایدر" در دنیای کمیک است:

42- لباس Velocity

یکی از لباس های اریجینالی که برای اسپایدرمن در بازی تحسین شده Marvel’s Spider-man برای کنسول PS4 خلق شد، Velocity نام داشت. گفته میشه دیزاین این لباس توسط طراح بزرگ دنیای کمیک یعنی «ادی گرانف» انجام شده. در همان صحنه ای که در مورد قبلی بهش اشاره شد، یکی از اون لباس های از پیش طراحی شده، به همین لباس اشاره داره!

43- لباس جدید اسپایدرمن

در فیلم پیتر پارکر برای خودش لباس جدیدی خلق میکنه که بر خلاف چیزی که قبلا دیده بودیم به جای اینکه قرمز و آبی باشه، قرمز و سیاه است:

اما جالبه که بدونید یک بحثی هستش که سالهاست بین هواداران اسپایدرمن جریان داره و اونم اینه که آیا لباس اریجینال اسپایدرمن، قرمز و آبی بوده یا قرمز و سیاه؟ چون اگر به طراحی های «استیو دیتکو» در اولین حضور اسپایدرمن در دنیای کمیک یعنی "فانتزی شگفت انگیز 15" دقت کنید به نظر میرسه دیتکو به جای آبی، از رنگ سیاه یا بهتره بگیم آبی متمایل به سیاه استفاده کرده بوده:

اما گفته میشه این ایراد از چاپگر های آن موقع بوده و در شماره های بعدی برطرف شده. برخی هم میگن دیتکو از اولش هم نمیخواسته از رنگ آبی برای لباس اسپایدرمن استفاده کنه و سیاه مد نظرش بوده و ...

همچنین اون نوار مشکی که روی شانه لباس جدید به چشم میخوره به نظر میرسه که از لباس «بن رایلی» (کلون مرد عنکبوتی) و یا لباس مرد عنکبوتی برتر در دنیای کمیک الهام گرفته شده باشه.

44- اشاره به ناانسان ها یا تهاجم مخفی؟

درست پس از سکانس درست کردن لباس ، نیک فیوری و ماریا هیل را میبینیم که دارند با هم حرف میزنند. ناگهان نیک جمله عجیبی میگه:

I thought Kree having sleeper cells was top secret information (= فکر میکردم سلول های پنهان شده کِری قراره جزو اطلاعات سری باشند).

با توجه به اینکه ما در پایان فیلم فهمیدیم این نیک فیوری واقعی نبود بلکه اسکرالی به نام Talos بود که این حرف را زد، پس میشه دو احتمال داد. یکی اینکه این جمله اشاره داره به نژاد "نا انسان ها" (Inhumans) که نژاد بیگانه کری رویشان آزمایشات ژنتیک انجام میدادند. یا اینکه ممکنه اشاره داشته باشه به داستان معروف "تهاجم مخفی" در دنیای کمیک که در آن نژاد اسکرال از مدتها قبل به کره زمین نفوذ کرده بود تا آن را تسخیر کنه! (برای آشنایی با نا انسان ها، کری ها و اسکرال ها لازمه به ترتیب این مقاله، این مقاله و این مقاله را بخوانید).

45- وُلتران و پاور رنجرز!

وقتی در لندن هیولاهای عناصر با هم پیوند میخورند، معلمین پیتر پارکر در بحثی جالبی به Voltron و Power Rangers اشاره میکنند و میگن که شبیه به اونا با هم پیوند خوردند! Voltron نام انیمه ای مشهور است که در دهه 80 میلادی از شبکه های آمریکا پخش میشد و در آن تیمی از فضانوردان کنترل ابررباتی به نام Voltron را برعهده داشتند (یعنی در واقع 5 شیر روباتی را کنترل میکردند که با هم ترکیب و به Voltron تبدیل میشد). قبلا در این مقاله توضیحاتی راجع به این انیمه معروف داده بودم. و البته Power Rangers هم نام سریال معروفی است که در دهه 90 میلادی پخش میشد و در آن نیز شاهد ترکیب شدن قهرمانان به روباتی بزرگ بودیم!

46- ادای احترام به کاپیتان آمریکا

در نبرد پایانی جایی را شاهد هستیم که اسپایدرمن از یک تابلو و محتویات داخل پهپاد به عنوان سپر و چکش استفاده میکند! ژست او ادای احترامی است به کاپیتان آمریکا در فیلم "انتقام جویان: پایان بازی" در حالی که سپر خود و چکش ثور را در دست داشت!

و البته قبل از این هم اونجایی که «هپی هوگان» و چند تن از هم کلاسی های پیتر به داخل اون گاو صندوق پناه میبرند تا از پهپادهای میستریو در امان باشند، هپی را میبینیم که سپر یکی از شوالیه ها رو برمیداره و به سبک کاپیتان آمریکا به سمتشون پرت میکنه که صحنه خنده داری هم هست چون اصلا این کاره نیست!

بعدش میگه "کَپ چطور این کار رو میکنه؟"!

47- حس عنکبوتی!

سکانسی که اسپایدرمن با استفاده از حس عنکبوتی خودش با پهپادهای میستریو میجنگه واقعا عالیه (تو این مقاله هم بهش اشاره شده). در واقع او در این سکانس انگار چشمان خودش رو میبنده و یاد میگیره که فقط به حس عنکبوتی خودش اتکا کنه و اینجوری موفق میشه شکستشون بده. اما قبلا هم نظیر همین سکانس را در سریال بی نظیر "مرد عنکبوتی خارق العاده" دیده بودیم که چطور اسپایدرمن در مواجه با توهم های میستریو تصمیم میگیره چشمان خودش رو ببنده و فقط به حس عنکبوتی خودش تکیه کنه.

من این سکانس رو براتون در اینجا بارگذاری کرده ام. توصیه میکنم حتما تماشایش کنید.

 48- اشاره به اولین بوسه پیتر پارکر و مری جین در دنیای کمیک

در دنیای کمیک اولین بوسه بین پیتر پارکر و مری جین در شماره 143 از کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" اتفاق افتاد (در فرودگاه و وقتی پیتر قرار بود بره به پاریس). در فیلم هم وقتی پیتر میتونه میستریو رو شکست بده و شاهد لحظه عاطفی و بوسه ای بین پیتر و ام جی روی پل هستیم، روی پلاک یکی از ماشین های آسیب دیده نوشته: TASM 143 که مخفف The Amazing Spider-Man 143 هستش!

49- ترانه های "رامونز"

سازندگان فیلم های اسپایدرمن در MCU علاقه خاصی به استفاده از ترانه های گروه "رامونز" (Ramones) دارند. در "بازگشت به خانه" از آهنگ Blitzkrieg Bop این گروه موسیقی استفاده شد. در تریلرهای "بازگشت به خانه" نیز ترانه I Wanna Be Sedated را میشنیدیم. و البته در پایان این فیلم هم ترانه I Wanna Be Your Boyfriend را شنیدیم که نشان دهنده شکل گیری رابطه رُمانتیک بین ام جی و پیتر پارکر بود. ولی جالبه که بدونید که این گروه موسیقی از محله کوئینز نیویورک شکل گرفت و میدونید که در دنیای کمیک ، پیتر پارکر هم اهل همین محله است! همچنین این گروه سالها پیش ترانه معروف کارتون قدیمی اسپایدرمن را اجرا کرد که میتونید در اینجا آن را دانلود کنید!

50- اشاره به گذشته مری جین در دنیای کمیک؟

علاقمندان به دنیای کمیک میدانند که مری جین گذشته درب و داغانی دارد و پدر و مادرش از هم طلاق گرفته بودند و همین باعث شد شخصیت قوی و مستقلی پیدا کند. در پایان فیلم هم شاهد هستیم که وقتی ام جی و پیتر دست در دست هم از سفر پرماجرای خود بازگشته اند، هیچ کس نیامده تا از ام جی در فرودگاه استقبال کند. آیا این هم اشاره ای است به اوضاع بد خانوادگی مری جین در دنیای کمیک؟ ضمن اینکه یک بار در طول فیلم از زبان خودش شنیدیم که برای ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکل دارد.

51- اولین حضور مرد عنکبوتی در دنیای کمیک

اون ماشین Volvo قدیمی که «زن عمو مِی» باهاش میاد دنبال پیتر تو فرودگاه ، شماره پلاک خیلی جالبی داره: AMF 1562. یعنی Amazing Fantasy #15 که سال 1962 منتشر شد. حتما میدونید که اسپایدرمن اولین بار در این کمیک خلق شد که اینجا هم ترجمه شده است.

52- آزبورن ها؟

در سکانس زیبایی که اسپایدرمن در پایان فیلم در منهتن نیویورک تاب میخورد، ساختمانی معروفی را میبینیم به نام Tudor Complex. این ساختمان در سه گانه فیلم های اسپایدرمن ساخته سم ریمی به عنوان عمارت آزبورن ها (نورمن و هری) به کار میرفت. پس آیا هدف از نشان دادن آن در این سکانس اشاره به آزبورن هاست؟!

53- اشاره به قابلیت سلفی گرفتن در بازی اسپایدرمن!

در بازی موفق و تحسین شده Spider-Man برای کنسول انحصاری PS4 (که اینجا گفتیم پرفروش ترین بازی ابرقهرمانی تاریخ شده)، قابلیت عکس گرفتن (Photo Mode) وجود داره. همچنین میشه سلفی هم گرفت! در این حالت اسپایدرمن ژست هایی میگیره که معروف ترین آنها علامت صلح است. در سکانس تاب خوردن اسپایدرمن در منهتن نیویورک او با گوشی خود سلفی میگیره ، دقیقا با ژست همین بازی!

54- مجسمه "نبرد نیویورک"

در انتهای سکانس تاب خوردن پیتر تو سطح شهر و درست قبل از اینکه فرود بیاد روی زمین (!)، از کنار ایستگاه متروی معروف نیویورک یعنی Grand Central عبور میکنه. در بالای این ایستگاه مجسمه یادبود "نبرد نیویورک" به چشم میخوره. این مجسمه را اولین بار در فیلم "انتقام جویان: عصر الترون" دیده بودیم که اشاره داشت به نبرد معروف انتقام جویان با لشگر چیتاری در فیلم The Avengers (2012)!

55- فاز 4 مارول!

میدونید که "مرد عنکبوتی: دور از خانه" آخرین فیلم در فاز سوم دنیای سینمایی مارول بود. بنابراین از این به بعد وارد فاز 4 خواهیم شد. در پایان این فیلم و درست جایی که اسپایدرمن میاد تا ام جی رو ببره تاب خوری (!)، یک تابلوی جالبی میبینیم که رویش نوشته شده:

1 —> 2 —> 3 —> ? And we can’t wait to show you what comes next! 

"ما خیلی هیجان داریم که بهتون نشون بدیم در مرحله بعدی چه پیش میاد".

این به ایستراگی هستش برای فاز 4 مارول! یعنی یه پیام مخفی از سوی «کوین فایگی» و رفقای او در مارول استودیوز هستش که به فاز 4 MCU اشاره داره. البته برخی هم میگن که شاید منظورش "چهار شگفت انگیز" باشه که رایت سینمایی اش برگشته به مارول. ولی بعیده چون اگر خوب به تابلو نگاه کنید انگار داره به مرحله بندی و گام بعدی اشاره میکنه. پس منظورش حتما فاز 4 مارول است!

56- تاب خوردن با ام جی!

جایی که پیتر، ام جی رو برمیداره و با هم در شهر تاب میخورن، ادای دینی است به صحنه خاطره انگیز مشابه ای که در فیلم "مرد عنکبوتی 1" ساخته سم ریمی دیده بودیم. البته آنجا مری جین بیشتر از این تاب خوردن لذت برد ولی اینجا ام جی به قول «حسن ریوندی» از ترس به خودش ترسیده!!!

البته در بازی Spider-Man PS4 نیز شاهد ادای دینی به این صحنه بودیم (اونجایی که مری جین از بالای ساختمان نورمن میپره پایین و اسپایدرمن در هوا میگیرتش!)

57- ژان دارک!

در انتهای فیلم و وقتی پیتر و ام جی با هم در شهر نیویورک تاب میخورند، ام جی پیراهنی داره که رویش تصویر «ژان دارک» حک شده.

این اشاره ای هستش به مراسم مد لباس Met Gala که در آن خانم «زندایا» (بازیگر نقش ام جی) لباس ژاک دارک را برتن داشت!

58- و باز هم ادای احترام به ماسک نصفه اسپایدرمن

پس از اتمام فیلم و وقتی اسامی بازیگران و عوامل فیلم رو میبینیم، تام هالند با ماسک نصفه اسپایدرمن دیده میشه. هواداران اسپایدرمن به خوبی واقف هستند که به تصویر کشیدن مرد عنکبوتی با ماسک نصفه از ویژگی های بصری بارز و برجسته او در  دنیای کمیک بوک است که قبلا در این مقاله بهش کاملا اشاره شده است. این مساله نشان دهنده زندگی دوگانه اسپایدرمن/پیتر پارکر است. در فیلم قبلی "بازگشت به خانه" نیز در صحنه ای که پیتر زیر آوار گیر کرده نیز میشد ادای احترامی به این قضیه دید (این مقاله را بخوانید).

59- پاپوش دوختن میستریو برای مرد عنکبوتی

در اولین صحنه پس از تیتراژ فیلم که واقعا تماشایی و غافلگیر کننده است، شاهد هستیم که «جی. کی. سیمونز» افسانه ای دوباره به عنوان صاحب "دیلی بیوگل" برمیگرده و طبق معمول داره از اسپایدرمن بد میگه و ازش انتقاد میکنه (واقعا باورتون میشه آخرین باری که شخصیتی اینقدر مهم مثل جیمسون را ما آخرین بار 12 سال پیش در "مرد عنکبوتی 3" دیدیم؟!). اما این پایان کار نیست و ویدئویی از میستریو به نمایش درمیاد که در آن او با یک فیلم جعلی ادعا میکنه اسپایدرمن بهش حمله کرده و باعث مرگش شده. در نهایت او هویت مخفی اسپایدرمن را لو میده و تمام دنیا متوجه میشن که پیتر پارکر زیر ماسک مرد عنکبوتیه!

اما باید بدونید که پاپوش دوختن میستریو برای اسپایدرمن در کمیک ها سابقه زیادی داره. در واقع در اولین حضور میستریو  در دنیای کمیک (شماره 13 کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" که اینجا ترجمه شده است) او برای اسپایدرمن پاپوش دوخت و جوری عمل کرد که مردم فکر کنند اسپایدرمن یک سارق است.

جالبه که بدونید در این داستان او نزد سردبیر دیلی بیوگل یعنی آقای جیمسون رفت و بهش گفت حاضره اسپایدرمن را به دام بندازه. پس واقعا جالبه که در انتهای فیلم میستریو برای مرد عنکبوتی پاپوش دوخت و در عین حال پای جیمسون هم به قضیه باز شد!

60- شماره پلاک ماشین فیوری و اشاره به اسکرال ها!

در صحنه پس از تیتراژ دوم این فیلم، میبینیم که نیک فیوری و ماریا هیل سوار بر ماشین خود هستند که ناگهان به شکل اسکرال درمیان و معلوم میشه در تمام این مدت اسکرال بوده اند. اما شماره پلاک ماشین اونا خیلی جالبه که واقعا با کلی تحقیق و دقت میشه فهمید به چی داره اشاره میکنه! این شماره پلاک عبارت هستش از: HNM 62011. یعنی شماره 6 از کمیک Hawkeye & Mockingbird که سال 2011 منتشر شد! و حالا در این کمیک چه اتفاقی افتاد؟ اجازه بدید بهتون بگم. در این کمیک که مربوط به رویداد "تهاجم مخفی" میشد، «ماکینگ برد» (زن سابق «هاکای») به نیک فیوری شلیک میکنه و معلوم میشه که نیک فیوری یک اسکرال است!

خدا وکیلی کف کردید یا نه؟!

61- نیک فیوری و بدل های او!

شاید برای تماشاچیان سینما عجیب و غافلگیر کننده بود که فیوری از اسکرال ها خواسته تا خودشون را جای او و ماریا هیل جا بزنند ولی برای دوستداران دنیای کمیک این اتفاق بسیار آشنا میباشد زیرا بارها در کمیک های مارول شاهد بودیم نیک فیوری برای انجام ماموریت های خود از بدل هایی استفاده کرده است. این بدل ها را LMD (مخفف: Life Model Decoys) مینامند که در واقع ربات هایی هستند که از نظر ظاهر و رفتار کاملا مثل انسان هستند!

62- فیوری و تاهیتی!؟

در صحنهٔ انتهایی پس از تیتراژ که شوک بزرگی به طرفداران وارد کرد دیدیم که فیوری واقع در زمین در واقع اسکرال یا همون «تیلوس» خودمون هستش. سپس فهمیدیم که فیوری اصلی در فضا و یک سفینه یا ایستگاه فضایی اسکان داره. نکته ای که در این صحنه وجود داشت این بود که فیوری در ساحلی مجازی نشسته که سنسور دنبال کنندگان سریال ماموران به کار میندازه!!! در واقع این صحنه ما رو یاد پروژه «تاهیتی» و احیای پس از مرگ مامور کولسون میندازه. تاهیتی ( Terrestrialized Alien Host Integrative Tissue I.) در اصل همون جاییه که از فصل اول تا به امروز ازش به عنوان بخشی از خاطرات جعلی کولسون یاد میشد! مثل فیلم که فیوری را در ساحل مشاهده کردیم، تاهیتی در خاطرات کولسون یک جای “جادویی“ و ساحلی آرامش بخش تلقی میشد. اما در واقع نیک فیوری بعد از شروع پروژه ای برای احیای افراد مهم در شیلد و اعضای انتقام جویان، تصمیم گرفت که از «تاهیتی» به عنوان بخش مهمی از پروژه استفاده کنه؛ در حدی که اسم پروژه «تاهیتی» بود.

مامور کولسون به دلیل اینکه موقع اون اتفاق که سبب مرگش میشه سطح دسترسی 7 به اطلاعات شیلد داشته (تقریبا بالاترین سطح دسترسیه)، و درجه یک ترین مامور جاسوسی و عملیاتی در بین دیگر مامورهای شیلد بوده (جوری که بخشی از Avengers invitation بر عهده او بود)، همون موقع بعد از مرگش تصمیم بر احیای او به وسیله ی پروژه ای بوده که فیوری خیلی وقت پیش اون پروژه رو آغاز کرده بوده. اسم این پروژه تاهیتی (T.A.H.I.T.I) بود و هدف از این پروژه زنده کردن افراد مهمی بود که کشته میشدند ولی به وجود آنها نیاز بوده، مثل کولسون. قسمت موفق این آزمایش GH.325 نام داشت که منبع تهیه اش، خون یک موجود کری (kree) بوده. بعد از اینکه کولسون با تاهیتی احیا میشه، خودش هم نمیدونه که زنده شده و فکر میکنه که در جنگ نیویورک فقط حدود چند ثانیه قلبش ایستاده و برگشته و هیچی هم یادش نمیاد. بعد از اینکه همه چیز رو میفهمه، متوجه میشه که نباید برای دونستنش تلاش میکرد، چون عوارض جانبی شدید داره که این خودش مقدمه ی فصل دومه. در ضمن به کولسون هم میگن که انتقام جویان نباید چیزی در این مورد بدونند، چون که فیوری عمدا به اونا چیزی نگفته که مرگ کولسون سبب اتحاد و یکپارچگیشون بشه.

63- سازمان "سورد" (S.W.O.R.D)

این که ما در صحنه پس از تیتراژ دوم این فیلم متوجه میشویم که نیک فیوری در فضا به سر میبرد به احتمال زیاد نشان دهنده این است که او به دنبال تاسیس سازمانی است به نام S.W.O.R.D. (سورد). در دنیای کمیک سورد نام سازمانی است که از زمین  علیه تهدیدات فرازمینی محافظت میکند. یعنی اگر سازمان "شیلد" بیشتر در تعقیب گروه های تروریستی در سطح کره زمین است ، اما سازمان سورد ماموریت های فضایی  انجام میدهد. طبیعی هم است که پس از تهدید بزرگی همچون ثانوس ، رهبران کره زمین و نیک فیوری به فکر تاسیس چنین سازمانی افتاده باشند.

64- اشاره به پانل معروف "جنگ داخلی" 

این مربوط به ابتدای فیلمه  ولی راستش رو بخواهید خودم متوجهش نشده بودم و همین الان احمد آقای فقیه بهم گفتند! پس در انتهای مقاله قرارش میدم! اونجایی که پیتر داره با خبرنگارا حرف میزنه خیلی شبیه به پانل ماندگار مرد عنکبوتیه در داستان "جنگ داخلی" که هویتش رو برای عموم فاش میکنه!

 این دوتای پایینی را هم احمد آقای خودمون زحمتش رو کشیدند:

65- هالک شگفت انگیز!

در صحنه مبارزه مردعنکبوتی با پهباد های میستریو، دیدیم که با شوک های صوتی به او ضربه وارد شد. این در واقع اشاره ای بود به اسلحه های عظیمی که روی هالک در فیلم “هالک شگفت انگیز” مورد استفاده قرار گرفته بود و همین اسلحه صوتی برای مدت کوتاهی هالک رو متوقف کرده بود!

66- سرنام Edith

در پایان فیلم ناگهان با کامئوی جی کی سیمونز و فاش شدن هویت مردعنکبوتی شوکه شدیم و در همین صحنه بود که میستریو به عنوان قهرمان معرفی شد. این اتفاق می توانست به سرنام دستیار مجازی پیتر یعنی edith اشاره داشته باشه!!!  به این معنا که میستریو در واقع مرده بود اما به عنوان قهرمان معرفی شده بود و تداعی کننده پیام مخفی در نام عینک پیتر بود!

 Even Dead I’m The Hero (= حتی در موقع مرگ هم یک قهرمانم)

مهدی ترابی مهربانی

با تشکر از «احمد فقیه» و «مبین امیری» بابت تصاویر این مقاله

 All rights reserved © Spidey.ir 2019

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

این مطلب را به اشتراک بگذارید :