چرا مری جین به پیتر پارکر لقب "آقا ببره" (Tiger) داده است؟

مری جین - پیتر پارکر - تایگر - آقا ببره

این بار میخوایم به یکی از سوال های جالب درباره داستان های مرد عنکبوتی پاسخ بدیم.

واقعا چرا مری جین به پیتر لقب "تایگر" (آقا ببره) رو داده؟ در واقع در اولین حضور او در دنیای کمیک و در اولین جمله ای که بهش میگه او را با این لقب صدا کرد (این مقاله را بخوانید. برای خوندن کمیک اولین حضور مری جین هم بروید اینجا).

خوشبختانه پاسخ این سوال رو میتونیم از زبون خود مری جین بشنویم! او توی یکی از داستان های مرد عنکبوتی به این سوال پاسخ میده. اما قبل از اون، باید اول متوجه بشیم که کلا قضیه چی بوده. پس، اجازه بدید که مقدمه ای کوتاه از اتفاقات قبل از اون رو براتون بگم و برگردیم به زمانی که پیتر و مری جین، این زوج عاشق اما بد شانس (!) داشتن زندگی خوبی رو در کنار یکدیگر سپری میکردند. اون دوره رابطه بین اونا خیلی جدی شده بود و قرار های مکرر باهم داشتند. اما از بخت بد اونا هری آزبورن، اون زمان دنبال کشتن این دو نفر بود! در پی این ماجرا، هری آپارتمان پیتر رو منفجر میکنه. این انفجار باعث میشه که مری جین صدمه جدی ببینه و مجبور بشه برای مدت طولانی توی بیمارستان بستری بشه، این مسئله سبب شد که این شخصیت برای مدتی در داستان ها حضور نداشته باشه. پیتر هم در کمال تعجب یه شب رو پیش فلش تامپسون گذروند! اما خب طولی نکشید که یه آپارتمان برای خودش دست و پا کرد. اون زمان، گلوری گرنت همسایه پیتر بود (اینجا میتوانید درباره این شخصیت اطلاعات کافی را کسب کنید) در نبود مری جین، درگیری هایی هم بین او با شغال رخ داد. تا اینکه به شماره 141 داستان های مرد عنکبوتی شگفت انگیز رسیدیم، جایی که مری جین بهبود پیدا میکنه و از بیمارستان مرخص میشه. اون موقع، رابطه عاشقانه بین او و پیتر نیز همچنان ادامه داشت (شما میتونید این شماره و کل شماره های بعدی رو در اینجا با ترجمه فارسی بخونید). 

 مری جین پیتر

اما جالبه که پیتر مدام یاد گوئن استیسی می افتاد و نمیتونست فکر اون رو از سرش بیرون بکنه. یعنی همان زمان که با مری جین وقت میگذروند، با خودش تکرار میکرد "خب گوئن استیسی رو چیکار کنم؟"

همون طور که توی تصویر می بینید، تماما به فکر این بود که "یعنی کسی میتونه جای گوئن، دختری که عاشقش بودم رو برای من بگیره؟" این قضیه پیتر رو به شدت سردرگم کرده بود. چیزی نمیگذره که پیتر در دام میستریو میفته و توهمات پی در پی به سراغش میاد. مثل زمانی که توی آپارتمانش در کنار مری جین نشسته بود و داشت تلفنی با زن عمو می صحبت میکرد که ناگهان توی توهماتش کینگ پین رو مشاهده کرد!

دیدید که پیتر متوجه شد که یه جای کار میلنگه و در نهایت فهمید که میستریو باید پشت این ماجرا باشه. یه نکته جالب هم زمانیه که پیتر تلفن رو پرتاب میکنه و باعث میشه صاحب خونه و گلوری گرنت به خاطر صدا به اتاق پیتر بیان. توی این پانل گلوری، پیتر رو "عزیزم" خطاب میکنه و باعث میشه مری جین حسابی حسودیش بشه! بعد با تعجب میگه: "گفت عزیزم؟ شماها چه مدته همدیگرو میشناسید، تایگر ؟!" دیدید که اینجا هم به پیتر لقب "تایگر" رو داد. بعد پیتر و مری جین میرن به دیلی بیوگل و اونجا متوجه میشن که بتی برنت و ند لیدز قراره بزودی باهم ازدواج بکنند، و خیلی جالبه که مری جین بعد از شنیدن این خبر از شدت خوشحالی اشک شوق میریزه!

در این بین، پیتر هنوزم دم به دقیقه توهم میزنه و گوئن رو جلوی چشماش میبینه. طوری که یک بار توی خیابون دنبالش میدوه! اما دوباره متوجه میشه که اینا توهمی بیش نبوده. مری جین هم این وسط حسابی شوکه شده و به پیتر میگه: "ببین تایگر، تا حالا تو رو اینجوری ندیده بودم، دیگه دارم کم کم میترسم!"

 

در شماره بعدی میبینیم که پیتر و رابی رابرتسون قراره برن به پاریس تا به جی. جونا جیمسون که توی دردسر افتاده، کمک بکنند. مری جین هم برای خداحافظی میره فرودگاه تا اینکه اونجا پیتر ازش میپرسه چرا همش تایگر خطابش میکنه! بنظرم بهتره عینا گفتگوشون رو ببینید:

Look, Tiger… I want you to take real good care of yourself, Okay?

مری جین: گوش کن تایگر، ازت میخوام که کاملا مواظب خودت باشی، باشه؟

Sure thing Mary Jane, if you'll answer one question for me before I leave.

پیتر: خیالت راحت باشه مری جین، فقط به شرط اینکه قبل از رفتنم به یه سوال جواب بدی.

One question…?

مری جین: سوال؟ چه سوالی...؟

Why do you always call me Tiger?

پیتر: چرا همیشنه منو "آقا ببره" صدا میکنی؟

Why do i…? Oh, Petey! I call you Tiger 'cause you're not.

مری جین: چی؟ چرا همیشه تایگر صدات...؟ وای پیتر! من تو رو تایگر (آقا ببره) صدا میکنم چون تو دقیقا برعکسش هستی (یعنی برعکس یه ببر، محجوب و کم رویی)

 

خب دوستان، بنابراین متوجه شدیم که مری جین به این دلیل پیتر رو تایگر صدا میکرده، چون تصور میکرده که پیتر زیادی خجالتی و آرومه. اما خب بنظرم اگر اون روی پیتر رو می دید، همچین حرفی نمی زد!

 

 محمد امین حیاتی

Cap-Spider Potter

Copyright © 2019 spidey.ir All rights reserved

(هر گونه کپی برداری از مطالب و تصاویر تنها با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز می باشد)

 

مطالب مرتبط:

معرفی مری جین

لحظات ماندگار در كمیك‌های مرد عنکبوتی: پیتر پارکر و مری جین با هم روبرو میشوند!

10 داستان برتر با حضور مری جین (MARY JANE)

لحظات ماندگار در كمیك‌ بوک های مرد عنکبوتی: مری جین از هویت مخفی اسپایدرمن باخبر است!

تمام عشق های پیتر پاركر!

شماره آخر مرد عنکبوتی: تجدید عهد/ AMAZING SPIDER-MAN: RENEW YOUR VOWS + لینک دانلود مستقیم

15 داستان مرد عنکبوتی که هرگز به سرانجام نخواهند رسید!

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

hassan91
#1 hassan91 1398-05-04 14:01
جالبه همیشه برام سوال بود که چرا بهش میگه آقا ببره.
نقل قول کردن
mtm
#2 mtm 1398-05-04 15:54
داشتم ترجمه دیالوگ ها رو که میخوندم چشمم افتاد به اونجایی که مری جین به پیتر میگه "جایی نری احتمال حمله داعش باشه"
به خودم و سایتم افتخار کردم
واقعا چقدر روی ترجمه کمیک وقت گذاشتیم تو این چند سال
همیشه سعی کردم کمیکایی که ترجمه میکنم یا ترجمه شون رو ویرایش میکنم روان، دقیق و با محتوا باشه
و اگر جایی میشه متن رو تغییر بدیم تا مرتبط تر یا بامزه بشه ولی در عین حال به محتوای اصلی لطمه وارد نشه ، این کارو کردیم
یادش بخیر ... چقدر "نازی آباد" و "فری کثیف" و "پرسپولیس" و ... تو دیالوگ ها گذاشتم :-*
"سبد کالا " رو کی یادشه؟ یا اون راننده اذری زبان؟ :lol:
نقل قول کردن
Cap-Spider Potter
#3 Cap-Spider Potter 1398-05-04 16:22
#2

اگر مرد عنبوتی شگفت انگیز 267 رو انگلیسی خونده بودم، عمرا تا این حد ازش لذت نمیبردم و نمی خندیدم!!
اون شماره برای من خیلی خاصه، همیشه هم توی یه فایل جداگونه توی لپ تاپ دارمش و هروقت لازم بود کع یه عالمه بخندم، میرم سراغش!! :lol:

مخصوصا اونجاییش که راننده میگه:
نمنه؟!! بعد مرد عنکبوتی میگه: ای بابا ! طرف آذریه! :-* :D
نقل قول کردن
mtm
#4 mtm 1398-05-04 16:28
به نقل از Cap-Spider Potter:
#2

اگر مرد عنبوتی شگفت انگیز 267 رو انگلیسی خونده بودم، عمرا تا این حد ازش لذت نمیبردم و نمی خندیدم!!
اون شماره برای من خیلی خاصه، همیشه هم توی یه فایل جداگونه توی لپ تاپ دارمش و هروقت لازم بود کع یه عالمه بخندم، میرم سراغش!! :lol:

مخصوصا اونجاییش که راننده میگه:
نمنه؟!! بعد مرد عنکبوتی میگه: ای بابا ! طرف آذریه! :-* :D

:lol:
تو نسخه اصلی راننده تاکسیه اسپانیولی حرف میزد
اسپایدی هم نمیفهمید چی میگه
گفتم برای اینکه هم مفهوم و محتوا حفظ بشه و هم تنوع و نمک به داستان اضافه کنم دیالوگ هاش رو به آذری تغییر بدم!
در هر حال اسپایدی در هر حالت حرفاشو نمیفهمه :lol:
نقل قول کردن
Pooya-Spidey
#5 Pooya-Spidey 1398-05-04 16:55
به نقل از mtm:
داشتم ترجمه دیالوگ ها رو که میخوندم چشمم افتاد به اونجایی که مری جین به پیتر میگه "جایی نری احتمال حمله داعش باشه"
به خودم و سایتم افتخار کردم
واقعا چقدر روی ترجمه کمیک وقت گذاشتیم تو این چند سال
همیشه سعی کردم کمیکایی که ترجمه میکنم یا ترجمه شون رو ویرایش میکنم روان، دقیق و با محتوا باشه
و اگر جایی میشه متن رو تغییر بدیم تا مرتبط تر یا بامزه بشه ولی در عین حال به محتوای اصلی لطمه وارد نشه ، این کارو کردیم
یادش بخیر ... چقدر "نازی آباد" و "فری کثیف" و "پرسپولیس" و ... تو دیالوگ ها گذاشتم :-*
"سبد کالا " رو کی یادشه؟ یا اون راننده اذری زبان؟ :lol:

اون قسمتی که جانی استورم به پیتر ی فلش میده هم خیلی باحال درست کرده بودید.
پایتخت 3 و فصل دو ستایش :lol:
یا توی اون شماره ای که گفتید مهمان ویژه چلوکباب رفتاری میشه
نقل قول کردن
hosien
#6 hosien 1398-05-04 17:13
واقعا مقاله عالی بود . خیلی دوست داشتم بدونم چرا پیترو آقا ببره صدا میکنه،پیش خودم میگفتم پیتر رو عنکبوت نیش زده پس باید اونو آقا عنکبوت صدا کنه :-*
به نقل از mtm:
داشتم ترجمه دیالوگ ها رو که میخوندم چشمم افتاد به اونجایی که مری جین به پیتر میگه "جایی نری احتمال حمله داعش باشه"
به خودم و سایتم افتخار کردم
واقعا چقدر روی ترجمه کمیک وقت گذاشتیم تو این چند سال
همیشه سعی کردم کمیکایی که ترجمه میکنم یا ترجمه شون رو ویرایش میکنم روان، دقیق و با محتوا باشه
و اگر جایی میشه متن رو تغییر بدیم تا مرتبط تر یا بامزه بشه ولی در عین حال به محتوای اصلی لطمه وارد نشه ، این کارو کردیم
یادش بخیر ... چقدر "نازی آباد" و "فری کثیف" و "پرسپولیس" و ... تو دیالوگ ها گذاشتم :-*
"سبد کالا " رو کی یادشه؟ یا اون راننده اذری زبان؟ :lol:
اصلا اون قسمت مرد عنکبوتی واقعا یه حال و هوای دیگه داره و منو کلی میخندونه.
اینکه من عضو این سایتم و دارم از استاد های عزیز این سایت یاد میگیرم واقعا باعث افتخار منه :lol:
نقل قول کردن
sara
#7 sara 1398-05-04 18:30
واقعا جالب بود منم همیشه برام سوال چرا مدام بهش میگه آقا ببره :-) :-)
خداوکیلی این آقا ببره بین دوستان کمیک خونم زیاد شده هفته پیش خونه دوستم بودم که نامزد خواهرش داشت میرفت که خواهرش گفت خداحافظ آقا ببره بنده خدا ده دقیقه هاج و واج داشت نگاه میکرد که منظورش از آقا ببره چیه :D :D :D
نقل قول کردن
Amiram
#8 Amiram 1398-05-04 22:39
سلام.
چیزی که راجع به این مقاله دوست داشتم این بود که به بهانه یه سوال ساده، یه مرور به یکی از بهترین روابط عاشقانه دنیای کمیک و سرگرمی داشت؛ رابطه ام جی و پیتر نماد عشق بین دونفر تو دنیای کمیکه.
چیزی که رابطه‌شون رو خاص میکنه اینه که شخصیتشون پر از تضاد بود. مری جین یه دختر محبوب، اهل مهمونی و عشق و حال بود که زیاد به دور و برش اهمیت نمیداد و از اون طرف پیتر شخصیت وارونه ای داشت.
منزوی و مسئولیت پذیر بود و البته که مورد قبول جامعه نبود. اما همین، باعث شد که رابطه‌شون به طرز خاصی جذاب بشه چون همدیگه رو کامل میکردن. پیتر به ام جی مسئوایت پذیری رو یاد داد و ام جی پیتر رو از انزوا بیرون کشید. کم کم به هم وفادار و وابسته شدن تا جایی که هر اتفاقی هم که بیفته، تهش پیتر و ام جی بازم کنار همدیگه‌ن. که درواقع مفهوم واقعی عشقه.
با تشکر از آقای حیاتی برای این مقاله واقعا جذاب‌.
نقل قول کردن
Amiram
#9 Amiram 1398-05-04 22:40
و واقعا هم ترجمه های سایت اسپایدی خاصه. و علت این خاص بودنش هم ایرانیزه کردن الفاظ، اصطلاحات، ضرب‌المثل ها و شوخی هاست. هیچوقت ترجمه خطی نداره‌. وگرنه که مترجم گوگل هم میتونه همیچین کاری بکنه. تشکر ویژه از همه مترجمین سایت.
نقل قول کردن
Spider-Fan
#10 Spider-Fan 1398-05-05 00:09
#8:
کاملاً درسته!
اما می‌دونید چیه که رابطهٔ پیتر و ام‌جی رو خاص و منحصر‌به‌فرد می‌کنه؟! اینکه در عین تفاوت‌ها و پارادوکس‌هایی که با هم دارن، یک وجههٔ مشترک دارن و اون هم اینه که: «اون‌ها هر دویشان در واقع "نقاب" به چهره می‌زنند»...!
یعنی پیتر پارکر به عنوان جوانی منزوی و خجالتی که روابط اجتماعی خوبی نداره، وقتی نقاب اسپایدرمن رو به صورت می‌زنه تبدیل می‌شه به فردی شجاع و جسور که مدام در مبارزات‌ش بزله‌گویی می‌کنه و جوک می‌گه و ترس‌هاش رو پنهان می‌کنه.
و مری‌جین واتسون رو داریم که خانواده‌ای درب و داغون داره و در نقاب اون دختر شاد و اهل عشق‌و‌حال و اصطلاحاً "party girl" می‌خواد زندگی سخت‌ش رو پنهان کنه.
بنظرم یکی از جذاب‌ترین بخش‌های رابطهٔ این دو همینه...
نقل قول کردن
mmk0859
#11 mmk0859 1398-05-05 01:50
هی، روزگار، یادش به خیر! :cry:

اولین کمیکی بود که خوندم؛ همونجا بود که عاشق کمیک و اسپایدی و این سایت شدم :roll:
چقدر از خاطره هامون زنده شد...
نقل قول کردن
Spider-Fan
#12 Spider-Fan 1398-05-05 14:57
#2:
خداوکیلی ترجمه‌های سایت هیچ جای دیگه‌ای پیدا نمی‌شه!
خیلی‌ها توی رسوندن مفهوم دیالوگ موندن! چه برسه به این ظرایف ترجمه...!
و من هم مثل خیلی از دوستان هر موقع یاد اون رانندهٔ آذری‌زبان می‌افتم خندم می‌گیره واقعاً! به لطف ترجمهٔ استاد این حرکت خلاقانه هم ماندگار شد در ذهن کمیک‌خون‌های فارسی‌زبان.
و البته من اون ترجمهٔ عمو مختار (توی کمیک Spider-Verse: Team-Up #2) که الکترو به والچر می‌گه "کفتر باز" رو هم هیچ‌وقت یادم نمی‌ره! :lol:

و از بچه‌هایی که رویداد Spider-Geddon رو با ترجمهٔ سایت خوندن می‌پرسم، کسی این رو یادش بود؟!
;-)
نقل قول کردن
Pooya-Spidey
#13 Pooya-Spidey 1398-05-05 16:45
به نقل از Spider-Fan:
#2:
خداوکیلی ترجمه‌های سایت هیچ جای دیگه‌ای پیدا نمی‌شه!
خیلی‌ها توی رسوندن مفهوم دیالوگ موندن! چه برسه به این ظرایف ترجمه...!
و من هم مثل خیلی از دوستان هر موقع یاد اون رانندهٔ آذری‌زبان می‌افتم خندم می‌گیره واقعاً! به لطف ترجمهٔ استاد این حرکت خلاقانه هم ماندگار شد در ذهن کمیک‌خون‌های فارسی‌زبان.
و البته من اون ترجمهٔ عمو مختار (توی کمیک Spider-Verse: Team-Up #2) که اسپایدی به والچر می‌گه "کفتر باز" رو هم هیچ‌وقت یادم نمی‌ره! :lol:

و از بچه‌هایی که رویداد Spider-Geddon رو با ترجمهٔ سایت خوندن می‌پرسم، کسی این رو یادش بود؟!

;-)

کفتر باز هم جز لغات ماندگار ترجمه کمیک اسپایدی هست.
واقعا میتونم بگم بهترین سایتی هست که تونسته حس شوخ طبعی اسپایدرمن رو طوری به ما منتقل کنه که ی لحظه آدم فکر کنه نکنه اسپایدی ایرانی باشه :lol:
نقل قول کردن
Amiram
#14 Amiram 1398-05-05 17:50
#10
کاملا موافقم!
که اگه درست یادم باشه، دقیقا بعد از اینگه ام‌جی به پیتر گفت هویت مخفیش رو میدونه، یه مکالمه خیلی جالب داشتن که مری جین راجع به گذشته‌ش و سختی هایی که کشیده با پیتر حرف میزنه‌. و البته که رابطه پیتر و مری‌جین هم از اونجا جدی شد. کلا مری جین یکی از بهترین مکمل های تاریخ کمیک‌بوکه. یه کاراکتر چند وجهی و جذاب که وقتی همه کار ها واسه پیتر گره خورده، میاد و یه دری رو واسش باز میکنه. اخیرا هم تو سری TASM به حق خودش رسیده. اسپنسر خیلی شخصیتش رو نسبت به چیزی که تو دوران اسلات بود رشد داده و بهترش کرده. امیدوارم تو MCU اقتباس درخور لیاقت این شخصیت ببینیم.
نقل قول کردن
Pooya-Spidey
#15 Pooya-Spidey 1398-05-18 02:07
به نقل از mtm:
داشتم ترجمه دیالوگ ها رو که میخوندم چشمم افتاد به اونجایی که مری جین به پیتر میگه "جایی نری احتمال حمله داعش باشه"
به خودم و سایتم افتخار کردم
واقعا چقدر روی ترجمه کمیک وقت گذاشتیم تو این چند سال
همیشه سعی کردم کمیکایی که ترجمه میکنم یا ترجمه شون رو ویرایش میکنم روان، دقیق و با محتوا باشه
و اگر جایی میشه متن رو تغییر بدیم تا مرتبط تر یا بامزه بشه ولی در عین حال به محتوای اصلی لطمه وارد نشه ، این کارو کردیم
یادش بخیر ... چقدر "نازی آباد" و "فری کثیف" و "پرسپولیس" و ... تو دیالوگ ها گذاشتم :-*
"سبد کالا " رو کی یادشه؟ یا اون راننده اذری زبان؟ :lol:

ببخشید آقای ترابی کدوم شماره این راننده آذری زبان حضور داره چون توی این مدتی که کمیک های سایت رو خوندم چنین موردی ندیدم.
نقل قول کردن
mtm
#16 mtm 1398-05-18 10:52
به نقل از Pooya-Spidey:
به نقل از mtm:
داشتم ترجمه دیالوگ ها رو که میخوندم چشمم افتاد به اونجایی که مری جین به پیتر میگه "جایی نری احتمال حمله داعش باشه"
به خودم و سایتم افتخار کردم
واقعا چقدر روی ترجمه کمیک وقت گذاشتیم تو این چند سال
همیشه سعی کردم کمیکایی که ترجمه میکنم یا ترجمه شون رو ویرایش میکنم روان، دقیق و با محتوا باشه
و اگر جایی میشه متن رو تغییر بدیم تا مرتبط تر یا بامزه بشه ولی در عین حال به محتوای اصلی لطمه وارد نشه ، این کارو کردیم
یادش بخیر ... چقدر "نازی آباد" و "فری کثیف" و "پرسپولیس" و ... تو دیالوگ ها گذاشتم :-*
"سبد کالا " رو کی یادشه؟ یا اون راننده اذری زبان؟ :lol:

ببخشید آقای ترابی کدوم شماره این راننده آذری زبان حضور داره چون توی این مدتی که کمیک های سایت رو خوندم چنین موردی ندیدم.

bit.ly/2Tg2gEu
نقل قول کردن
Pooya-Spidey
#17 Pooya-Spidey 1398-05-18 12:40
به نقل از mtm:
به نقل از Pooya-Spidey:
به نقل از mtm:
داشتم ترجمه دیالوگ ها رو که میخوندم چشمم افتاد به اونجایی که مری جین به پیتر میگه "جایی نری احتمال حمله داعش باشه"
به خودم و سایتم افتخار کردم
واقعا چقدر روی ترجمه کمیک وقت گذاشتیم تو این چند سال
همیشه سعی کردم کمیکایی که ترجمه میکنم یا ترجمه شون رو ویرایش میکنم روان، دقیق و با محتوا باشه
و اگر جایی میشه متن رو تغییر بدیم تا مرتبط تر یا بامزه بشه ولی در عین حال به محتوای اصلی لطمه وارد نشه ، این کارو کردیم
یادش بخیر ... چقدر "نازی آباد" و "فری کثیف" و "پرسپولیس" و ... تو دیالوگ ها گذاشتم :-*
"سبد کالا " رو کی یادشه؟ یا اون راننده اذری زبان؟ :lol:

ببخشید آقای ترابی کدوم شماره این راننده آذری زبان حضور داره چون توی این مدتی که کمیک های سایت رو خوندم چنین موردی ندیدم.

bit.ly/2Tg2gEu

تشکر
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

کمیک هویت آزبورن

مردعنکبوتی سیمبیوتی

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

تولد مجدد قهرمانان

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

50

تاپ 20 - سایت spidey.ir

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

41

کمیک بوک های superman

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

نکات جالب مرد عنکبوتی

14

18

51

26

15

16

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی

006

 

0010

اسپایدرمن در تلویزیون

36

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

28

008

009

25

40

39

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

23

22

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

بررسی فیلم های مرد عنکبوتی

34

35

48

46

45

44