این مقاله به مناسبت انتشار نسخه بلوری فیلم "فونیکس سیاه" تقدیم شما میشود.

برای آشنایی با داستان های برتر مردان ایکس، این مقاله و برای آشنایی با دشمنان برتر این گروه نیز این مقاله را بخوانید.

1- اولش قرار بود اسم آنها Mutants باشه!

گفته میشه «استن لی» اولش میخواسته اسم کمیک X-men رو بذاره Mutants. یعنی "موجودات جهش یافته "! استن لی بارها گفته که اون موقع خسته شده بود از بس مجبور بوده منبع قدرت های قهرمان های خودش رو توضیح داده بوده. بنابراین  میخواسته فقط به اونا بگه Mutant و بگه مادرزادی این قدرت ها رو به دست آورده اند و وقتی به یک سن خاص میرسن  قدرت هاشون بروز پیدا میکنه و خلاص! درسته که الان خیلی ها میدونند ولی مساله این بود که در اوایل دهه 60 میلادی تقریبا کسی نمیدونست معنی کلمه mutant (جهش یافته ژنتیکی) دقیقا یعنی چی ( این در حالیه که مارول تقریبا یک دهه بود که داشت از این کلمه استفاده میکرد). بنابراین آقای استن لی از X-men استفاده کرد . ولی شاید بپرسید که چرا از حرف X استفاده شد؟ اگر شماره 1 از شماره اول از کمیک X-men رو بخوانید خودتان متوجه میشوید:

همانطور که خواندید، «پرفسور اگزاویر» به عنوان موسس این تیم در صفحه 8 داره به دانش آموز جدید خودش به نام «جین گری» توضیح میده  چون جهش یافته ها قدرت های "اضافی" دارند این لقب را انتخاب کرده ( اضافی در انگلیسی یعنی Extra و بنابراین صدای اول این کلمه یعنی "اِکس" را انتخاب کرده!).

2- منشا مردان ایکس

شاید اُریجین (origin) یا منشا X-Men یكی از ساده ترین اریجین ها باشد (گفتم که خود «استن لی» بارها گفته كه از موجود جهش یافته را ابداع كرد چون با آن دیگر مجبور نبود به طور جزئی و دقيق  توضیح بده كه آنها چطور نیروهای خودشان را به دست آورده اند! فقط كافی بود كه بگه "اینا جهش یافته هستند و جهش یافته ها وقتی به سن بلوغ میرسند به خاطر جهش ژنتیكی به نیروهای فوق بشری دست پیدا میكنند"! همین!) از اين رو، آنها به جای اینكه مثلا توسط اشعه خاصی مورد اصابت قرار گرفته شده باشند، یا از كره دیگری آمده باشند، یا تجهیزات خاص برای خودشان درست كرده باشند، میوتانت (جهش یافته) هستند و از بدو تولد یك بی قاعدگی ژنتیك (genetic anomaly) در وجودشان وجود داشته. البته قبلا هم شخصیت هایی بود كه قابلیت های مادرزادی داشتند ولی اكثر آنها از دنیاهای دیگر یا تمدن های عجیب و غریب آمده بودند. تفاوت مردان ایكس این بود كه درست مثل آدم های عادی بودند که باید در جوامع عادی زندگی میکردند. به همین دلیل مورد آزار و اذیت و تنفر انسان های عادی بودند . در اصل جوهره اصلی مردان ایكس را زجر و محنت تشكیل میدهد. در حقیقت «استن لی» و «جك كربی» از این ایده به عنوان استعاره ای از نژاد پرستی استفاده كردند. یعنی مردان ایكس هم از سوی جامعه طرد میشدند درست مثل سیاه پوستانی كه توسط نژاد پرستان آمریكایی طرد میشدند و میشوند. آری .. اریجین مردان ایكس آغازگر ماجراهایی شد كه در آن تلاش برای مقبولیت و كسب احترام  اجتماعی حرف اول را میزند.

3- تیم اُریجینال ایکس من (The Original X-men)

راستش رو بخواهید اولش کمیک های اولیه ایکس من زیاد محبوب نبودند و مارول قصد داشت اونا رو کنسل کنه ولی در هر حال  پایه و اساس مردان ایکس در همون صفحات کمیک های اولیه گذاشته شد. ما با «هنک مک کوی» (Beast) آشنا شدیم که باهوش و شوخ طبع بود و بسیار چالاک، «اسکات سامرز» که جوانی خجالتی و دارای تردید بود که البته رهبر گروه هم بود و به خاطر اینکه از چشم هایش اشعه های مرگبار ساطع میشد باید عینکی خاص میزد و بهش میگفتند سایکلاپس، «بابی دریک» به عنوان دلقک کلاس که قدرت های یخی داشت و بهش میگفتند مرد یخی، «جین گری» به عنوان دختر جدید کلاس که همه دوست داشتند باهاش دوست بشوند (!) و قدرت های ذهنی زیادی داشت (لقب Marvel Girl هم بهش داده بودند)، «وارن ورثینگتون سوم» (Worthington III) که یک بچه پولدار پُررو و جسور بود و با بال هایی که از کمرش بیرون می آمدند لقب آنجل را به خودش اختصاص داده بود . و البته پرفسور «چارلز اگزاویر» با اون قدرت های ذهنی عظیم خودش که موسس گروه بود و البته موسس مدرسه آموزش جهش یافته های جهان. میشه گفت تا مدت نسبتا طولانی به ترکیب تیم اریجینال دست نزدند و فقط در انتهای دهه 60 میلادی بود که هاوک (برادر اسکات سامرز) و پولاریس (دختر مگنتو) به جمع آنها اضافه شدند. تا اینکه در سال 1975 کل تیم به جز سایکلاپس در یک جزیره جهش یافته به نام Krakoa گرفتار شدند و آقای اگزاویر مجبور شد گروه جدیدی تشکیل بده که در مورد بعدی بهش اشاره میشه:

4- وُلورین، استورم، کلاسوس و نایت کرالر پس از تقریبا 10 سال به X-men اضافه شدند!

واقعا به سختی میتوان تصور كرد كه زمانی مردان ایكس محبوبیت چندانی نداشتند ولی واقعا اینطور بود و همانطور که در مورد قبلی گفته شد این گروه ابتدا موفقیت خاصی نزد خوانندگان به دست نیاوردند و حتی مارول به سرش زده بود كمیك های مردان ایكس را به خاطر فروش پایین كنسل كند! اما ناگهان در سال 1975 یكی از بزرگترین ریبوت های تاریخ كمیك انجام شد و كمیكی به نام Giant Size X-Men به بازار آمد كه در آن «پرفسور اگزاویر» گروهی جدید از جهش یافته ها را استخدام كرد: استورم، كلاسوس، نایت كرالر و البته ولورین! سایکلاپس و جین گری هم به آنها اضافه شدند. اعضای دیگری هم بودند که اهمیت چندانی نداشتند. مثل «بنشی» (Banshee)  و «سان فایر» که هرگز شخصیت های چندان معروفی نشدند . این گروه جدید جان تازه ای به كميك هاي مردان ایكس بخشید و به زودی و با اضافه شدن نویسنده ای افسانه ای به نام «كریس كلرمانت» و طراح نابغه به نام «جان بیرن» كمیك های X-Men به اوج محبوبیت رسیدند. در واقع در این دوران بود که بسیاری از محبوب ترین شخصیت های تاریخ ایکس من به خوانندگان معرفی شدند.

5- مدل های واقعی که برای شخصیت جین گری مورد استفاده قرار میگرفتند!

در شماره 98 از کمیک X-men که سال 1976 منتشر شد، شاهد بودیم که طراح این کمیک یعنی «دِیو کاکرام» از ظاهری جدید برای شخصیت جین گِرِی استفاده کرد:

او برای این ظاهر جدید از صورت خانم «فارا فاسِت» (Farrah Fawcett) استفاده میکرد که مدلی بود که آن موقع به خاطر تبلیغات یک شامپو بسیار معروف شده بود:

جین گری در شماره 101 به فونیکس تبدیل شد و شباهت او نیز با خانم فاست نیز بیشتر شد!

اما چند ماه بعد  خانم فاست در سریال معروف "فرشتگان چارلی" بازی کرد و بنابراین مارول تصمیم گرفت دیگه از ظاهر او برای جین  گری الهام نگیره! پس از کاکرام، آقای «جان بیرن» به عنوان طراح کمیک های ایکس من جانشین وی شد. بیرن هم اون اوایل از ظاهر بازیگر  مشهوری به نام «راکل وِلش» (Raquel Welch) برای جین الهام میگرفت:

6- فونیکس اجازه نداشت با ثور و موج سوار نقره ای بجنگه!

حالا که  بحث  فونیکس هستش باید بگم که وقتی جین گری در شماره 101 قدرت های نیروی فونیکس رو از خودش بروز داد آقای کلرمانت (که آن موقع نویسنده و مغز متفکر کمیک های ایکس من بود) میخواست نبردهایی را بین فونیکس و دیگر شخصیت های نیرومند مارول به خواننده ها نشان بده تا بفهمند فونیکس چقدر قدرت داره. بنابراین قصد داشت فونیکس با ثور و موج سوار نقره ای که نیرومند ترین  قهرمانان مارول بودند بجنگه و اونا رو شکست بده! ولی سردبیر آن وقت  مارول به نام «جیم شوتر» بهش گفت که اجازه این کار رو نداره. چرا؟ چون دوست نداشت یک زن بیاد و قوی ترین مردهای مارول رو شکست بده!!! کلرمانت هم قبول کرد ولی در شماره 105 از X-men زرنگی کرد و نبردی بین فونیکس و یکی از پیش قراول های «گالاکتوس» به نام «فایر لُرد» را نشان ما داد:

چرا؟ چون قبلا یک بار فایر لرد با ثور جنگیده  و باهاش مساوی کرده بود:

یعنی اگر فایر لُرد با ثور مساوری کرده و فونیکس هم فایر لُرد رو  شکست داده پس فونیکس میتونه ثور را هم شکست بده!

7- ددپول و جاگرنات ، جهش یافته نیستند!

یک چیزی که خیلی ها درباره دنیای مردان ایکس اشتباه میگیرند اینه که خیال میکنند «ددپول» یک جهش یافته (mutant) است. البته حق هم دارند چون در دنیای سینما اینجوری به تصویر کشیده شده . البته در فیلم "ریشه های مردان ایکس: ولورین" قضیه فرق داشت و او یک مزدور بود که رویش آزمایشاتی انجام شد و ... ولی در دو فیلم اختصاصی او شاهد بودیم که آزمایشاتی که رویش انجام شد در واقع ژن نهفته جهش یافتگی او را فعال کردند. اما در دنیای کمیک او یک انسان عادی بود که آزمایشاتی توسط K Department رویش انجام شد و نوعی قدرت خود شفا دهی (healing factor)  که از ولورین گرفته شده بود را به طور مصنوعی رویش نصب کردند. بنابراین او یک mutate است، نه یک mutant (در دنیای کمیک های مارول ، mutate به انسانی گفته میشود که مادرزادی دارای قدرت های فوق بشری نیست و از طرق مصنوعی مثل انجام آزمایشات به قدرت های فوق بشری دست پیدا میکند).

«جاگرنات» هم همین طور است. خیلی ها فکر میکنند چون او برادر ناتنی «چارلز اگزاویر» است و در کمیک های X-men خلق شد و اکثراً در این کمیک ها حضور یافته پس او هم یک جهش یافته است ولی اینطور نیست. در واقع او نیروهایش را از یك وسیله مرموز و شیطانی به نام "سیتوراک" (Cyttorak) دریافت كرده! (برای آشنایی با سیتوراک، این مقاله را بخوانید). او وقتی در كشور كره بود وارد یك معبد باستانی شد و در آنجا جواهری یافت كه روی آن یك ورد نوشته شده بود. او با خواندن این ورد به نیروهای Cyttorak دست یافت.

8- روگ اولش یک شخصیت خبیث بود!

«روگ» از بهترین و البته مهم ترین اعضای X-men است. ولی شاید ندانید که اولش خبیث بود!او اهل جنوب آمریكاست و از خانه فرار كرد چون از قدرت های خودش وحشت داشت (او با بوسیدن دوست پسر  خودش به نام Cody باعث شد به کما بره!) . سپسبه دست «میستیك» و گروه "انجمن برادری میوتانت های پلید"   (Brotherhood of Evil Mutants) افتاد. به همین دلیل مدتی را به عنوان یك شخصیت خبیث سپری كرد. سپس ماموریت یافت به گروه اونجرز حمله کنه و  ذهن و قدرت های Ms. Marvel را جذب كرد (به همین دلیل هم بود كه قادر شد پرواز كند و قدرت جسمانی بالایی داشته باشد). این باعث شد تحت تاثیر حافظه و خاطرات Ms. Marvel قرار بگیره ودر نتیجه آدم خوبی بشه و  به اعضای مردان ایكس بپیونده. با این حال قدرت ذاتی و  منحصر به فرد روگ همواره باعث شده اند تا نتواند دیگران را لمس كند و به همین دلیل او همیشه از اینكه میوتانت است ، نفرت داشته  چون با كوچك ترین تماسی با دیگران میتواند نیروها، حافظه و حتی جان دیگران را بگیرد (به همین دلیل روگ همیشه دستكش بر دست دارد تا به طور اتفاقی نیروهای دیگران را نگیرد).  البته پس از سالها او توانست نیروهایش را تحت كنترل خویش دربیاورد. جالب این است كه گذشت و نام واقعی روگ ، 20 سال بعد از آنكه در دنیای كمیك خلق شد، فاش شد (یعنی در سال 2004) ! البته نام فامیلی او هنوز هم فاش نشده و فقط میدانیم كه نام كوچكش آنا مری است! همانطور كه گفته شد روگ از مهم ترین اعضای مردان ایكس است و در مقاطعی حتی رهبر این گروه هم شده. به علاوه او سالها با «گمبیت» (Gambit) كه او هم از اعضای مهم ایكس من است، رابطه عاشقانه داشت.

9- سایکلاپس برخلاف  آنچه که تصور میشه آدم چندان مثبتی نیست!

در فیلم های سینمایی مردان ایکس شخصیت «اسکات سامرز» ملقب به «سایکلاپس» جوری به تصویر کشیده شده که خیلی بی رمق و بیخورده! (این مقاله را بخوانید). خیلی هم بچه مثبت به نظر میاد ولی در دنیای کمیک قضیه اش فرق داره! و واقعا سخته در دنیای کمیک شخصیت دیگری رو تصور کرد که مثل  اسکات سامرز اینقدر در طول زمان دستخوش تغییرات شخصیتی شده باشه. البته او شخصیت مهمیه و رهبر گروه مردان ایکس بوده ولی همیشه هواداران میگفتند یکی از غیر جذاب ترین شخصیت های گروهه و آدم نمیتونه باهاش همذات پنداری کنه. اما در دهه اخیر دیدیم که او و رفتارش در دنیای کمیک افراطی تر شده (به خاطر وضعیت مخاطره انگیز جهش یافته ها در جهان). البته این بدان معنی نیست که سایکلاپس یک شخصیت خبیث شده ولی باید قبول کرد در خیلی موارد مثل یک آدم عوضی رفتار کرده! به طور مثال همانطور که در اینجا گفتیم او نمونه یک پدر بد در دنیای کمیکه. چون از پسرش «ناتان» (Nathan) غفلت كرد و پدر خوبی براش نبود (ناتان در حقیقت همون «كیبل» هستش). ناتان از ازدواج سایكلاپس با جین گری متولد شد ولی بعدا معلوم شد كه این جین گری، جین گری واقعی نبوده و كلونی بوده كه «مستر سینیستر» از روی DNA جین گری ساخته بوده. این كلون را با نام «مادلین پرایور» میشناسند (در این مقاله راجع بهش توضیحاتی داده شده).

در هر حال، سایكلاپس ناتان را كه تازه به دنیا آمده بود تنها گذاشت تا بره وقتش رو با جین گری واقعی كه به تازگی دوباره زنده شده بود، بگذرانه! بنابراین نمیشه به او لقب پدر نمونه داد. ضمن اینكه این كارش عواقب بدی داشت چون باعث شد مادلین پرایور قاط بزنه و تبدیل به شخصیت شروری به نام Demon Queen بشه. بعد از مرگ مادلین، سایكلاپس سرپرستی ناتان را قبول كرد. سپس «آپوكالیپس»، ناتان را به ویروسی آلوده كرد كه ماهیتی تكنولوژیكی/ارگانیك داشت. بنابراین سایكلاپس او را به آینده فرستاد تا در آنجا شاید شفا پیدا كنه . ناتان در اینده تبدیل شد به «كیبل» و با اپوكالیپس جنگید. در هر حال سایكلاپس نباید خودش رو ببخشه چون در بدو تولد پسرش رو تنها گذاشت و بعدش هم چون مجبور شد به آینده بفرستش، نتونست در كنارش باشه. و البته از یادمون نره که سایکلاپس همانطور که در این مقاله گفتیم، باعث مرگ «پرفسور اگزاویر» هم شده است! 

کلا سایکلاپس در سالهای گذشته به خاطر تصمیمات سختی که به عنوان رهبر گروه گرفته انگار به نوعی به شعار "هدف وسیله را توجیه میکند"، اعتقاد پیدا کرده.

10- رابطه شماره 143 از کمیک Uncanny X-Men با فیلم "بیگانه"!

سال 1980 یک داستان ماندگار و کلاسیک در شماره 143 کمیک Uncanny X-Men توسط زوج افسانه ای «جان بیرن» و «کریس کلرمانت» خلق شد. نکته جالبش اینه که شب کریسمس اتفاق میفته ولی ربط چندانی به کریسمس نداره! در واقع داستان از این قراره که «کیتی پراید» از اعضای نوجوان مردان ایکس، شب کریسمس به دلایلی در عمارت مردان ایکس تنها مونده (بقیه اعضای مردان ایکس هر کدوم مشغول یه کاری هستند) . تا اینکه ناگهان متوجه میشویم هیولایی وحشتناک به نام N’Garai به اونجا حمله کرده و کیتی باید خودش به تنهایی شکستش بده. در کل داستان شگفت انگیزیه. اما دو نکته فرعی بسیار جالب هم داره. یکی اینکه هواداران به این داستان لقب "جان سخت" یا  Die Hardداده اند چون مثل فیلم معروف و معرکه "جان سخت" (که سال 1988 ساخته شد) ، کیتی پراید در مکانی گیر افتاده و باید تنهایی از پس دشمنش بربیاد.

نکته جالب دوم اینه نویسنده و طراح داستان یعنی بیرن و کلرمانت، اون موقع تازه فیلم مشهور "بیگانه" (Alien) را در سینما دیده بودند و خیلی هم ازش خوششون اومده بود. این داستان را هم به عنوان ادای دین به اون فیلم خلق کردند . یعنی حتی ظاهر کتی پراید رو شبیه به بازیگر اصلی اون فیلم یعنی «سیگورنی ویور» درست کردند :

هیولایی هم که کیتی پراید باهاش میجنگه خیلی شبیه به هیولای معروف فیلم بیگانه است:

و جالب اینه که کیتی هم درست مثل خانم سیگورنی ویور در فیلم بیگانه این هیولا رو شکست میده! یعنی با استفاده از آتشی که از موشکچه (thruster) های سفینه خارج میشه:

گفته میشه کلرمانت و بیرن همش میترسیدن که نکنه شرکت فاکس (که رایت سینمایی سری فیلم های بیگانه را در دست داشت) به خاطر این همه تشابه از مارول شکایت کنه ولی خوشبختانه اینطور نشد!

11- شماره 1 از سری جدید کمیک X-Men هنوز هم پرفروش ترین کمیک تاریخ است!

سال 1990 شاهد بودیم که کریس کلرمانت و طراحی سوپراستار به نام «جیم لی» برای اولین بار دومین عنوان اصلی مردان ایکس را خلق کردند و اینجوری در واقع ما دو تیم اصلی از مردان ایکس داشتیم که یکی در کمیک های Uncanny X-Men حضور داشت و دیگری در کمیک های  X-men. گفته میشه که 7.1 میلیون نسخه از این کمیک به فروش رفت که هنوز هم یک رکورد در تاریخ دنیای کمیک به شمار میاد! در واقع مارول این کمیک رو با کاورهای متعددی روانه بازار کرد و هواداران برای آنکه همه کاورها رو داشته باشند مجبور شدند چند نسخه ازش بخرند.   پس از انتشار این کمیک شاهد دوره تازه ای بودیم که در آن ایکس من قدرت بلامنازع دنیای کمیک شد. اعضایی که در این کمیک دیدیم نیز در انیمیشن معروف مردان ایکس در دهه 90 میلادی به کار رفتند و هر وقت که هواداران چشم خود خود را میبندند و یاد ایکس من میفتند این گروه ها براشون تداعی میشه.

12- چارلز اگزاویر پسری دارد به نام لژیون!

«چارلز اگزاویر» که میدونید رهبر ایکس من هستش و قدرت های تله پاتیک داره (اینجا بیشتر درباره اش توضیح دادیم). او یک سفر به سرزمین های اشغالی داشت تا به  بازمانده های "هلوکاست" کمک کنه  و اونجا با «گابریل هلر» در یک موسسه روانی ملاقات کرد و عاشقش شد. آنها بچه دار شدند ولی چارلز از این موضوع خبر نداشت. تا اینکه در شماره 26 از کمیک New Mutants چارلز با پسرش «دیوید» ملاقات کرد که یا لقب لژیون شناخته میشه و یک جهش یافته بسیار قدرتمند به حساب میاد (این مقاله رو بخونید). از همان اولش معلوم بود قرار نیست رابطه با ثباتی بین آنها برقرار باشه. در واقع هیچ وقت پدرش رو به خاطر اینکه تنهاش گذاشته بوده نبخشیده و رابطه اش با پدرش پر تنش بوده. اما چارلز سعی کرده جبران کنه ولی کافی نبوده.

13- سیبرتوث (Sabertooth)  سابقه قهرمان شدن را دارد!

همانطور که در این مقاله یا این مقاله گفته بودیم، «سیبرتوث» یک جهش یافته خطرناک و قاتل حرفه ای است که دشمن شماره یک «ولورین» محسوب میشود اما در کمال تعجب در کمیک های Axis یک قهرمان خوش قلب شد! در این رویداد عجیب که توسط «ریک رمندر» نوشته شد، اونجرز و ایکس من متحد میشوند تا کلونی از «رِد اسکال» را شکست دهند چون به قدرت های مخرب Onslaught دست پیدا کرده بود (Onslaught موجودی به شدت نیرومندی است که از ترکیب قدرت های مگنتو و چارلز اگزاویر پدید می آید). برای این منظور باید یک بمب ژنتیکی منفجر میکردند که خاصیت وارونگی داشت و باعث شد کاراکتر های مارول دچار وارونگی شخصیتی بشوند. بنابراین برای مدتی محدود قهرمان ها، خبیث شدند و خبیث ها قهرمان! در شماره 9 از کمیک Avengers & X-Men: AXIS، «دکتر دووم» و اسکارلت ویچ طلسمی فرستادند که این وارونگی را باطل کرد. اما سیبرتوث از این طلسم در امان بود و تغییرات در وجودش دائمی شد. او سپس خودش را تحویل داد تا مثل یک مجرم محاکمه بشه. بعدش هم به گروه Uncanny Avengers پیوست!

14- مگنتو چند بار رهبری مردان ایکس را بر عهده گرفته است!

«مگنتو» از همان شماره اول کمیک Uncanny X-men که به دست «استن لی» و «جک کربی» خلق شد همواره به عنوان دشمن اصلی گروه ایکس من به حساب آمده است . با این حال با فاش شدن اسراری از گذشته او ، شخصیت پردازی اش نیز دچار تکامل شده .  مگنتو از بازماندگان هلوکاست است و پدر و مادر و خواهرش کشته شدند و خودش هم در "آشویتس" سوزانده شد.  به خاطر همین تجربیات تلخ است که هرگز دوست ندارد همنوعانش یعنی میوتانت ها، زیر سلطه انسان ها قرار بگیرند. از سوی دیگر اما «چارلز اگزاویر» را داریم که برعکس مگنتو فکر میکند و دوست دارد میوتانت ها و انسان ها یک همزیستی مسالمت آمیز با هم داشته باشند. پس از سالها نبرد با ایکس من ، او سال 1987 و در کمیک The X-Men vs. The Avengers که توسط «راجر استرن» نوشته شد، عقاید مگنتو عوض شد و او خودش را به دادگاه بین المللی تسلیم کرد. اما در حین جلسه دادگاه حمله ای شد که اگزاویر را زخمی کرد و به همین دلیل از مگنتو خواست که رهبری ایکس من را برعهده بگیره و مدیر مدرسه تربیت میوتانت ها بشه. از اون موقع به بعد او بارها رهبر ایکس من شده است (به دلایل مختلف). البته رهبری او بارها مورد مناقشه قرار گرفته. اخیرا هم که در دنیای کمیک رهبری گروهی از مردان ایکس را بر عهده گرفته و اماده است تا هر کاری بکند تا گزندی به میوتانت ها نرسد.

15- مردان ایکس و پیشتازان فضا (Star Trek)  کمیک مشترک  داشته اند!

در دهه 90 میلادی مارول موفق شد رایت چاپ کمیک براساس شخصیت های فرنچایز محبوب و تاریخی "پیشتازان فضا" (Star Trek) رو به دست بیاره. بنابراین سال 1996 کمیکی مشترک با حضور شخصیت های این فرنچایز و "ایکس من" چاپ کرد . این کمیک وان شات را «اسکات لادبل» نوشت و طراحی برجسته به نام «مارک سیلوستری» طراحیش کرد. داستان هم جوری بود که در آن مردان ایکس به دنیای پیشتازان فضا میروند (از طریق یک شکاف بین بعدی). خبیث داستان «پروتئوس» بود که جهش یافته ای است که میتونه بدن دیگران رو تسخیر کنه و جسد یکی از دشمنان پیشتازان فضا به نام «گری میچل» رو زنده کرد. بعد از شکست دادن اونا، مردان ایکس به دنیای خود برگشتند. داستانش معمولی بود ولی لحظات باحال و ماندگاری هم داشت (مثلا هر وقت یکی میگفت "دکتر مک کوی" ، هم Beast برمیگشت تا جواب بده و هم مک کوی گروه پیشتازان فضا!) . ولی نکته عجیب این بود که اعضای پیشتازان فضا بیش از حد قوی به تصویر کشیده شده بودند. مثلا «اسپاک» با یک ضربه "نیشگون عصبی" (Nerve Pinch) ولورین رو نقش زمین کرد! (اسپاک تو این حرکت تخصص داره!)

سال 1998 دنباله این کمیک به نام Star Trek: The Next Generation/X-Men چاپ شد و جالبه که همون سال یک رمانی هم چاپ شد به نام "سیاره ایکس" (Planet X) که اونم با حضور مشترک مردان ایکس و پیشتازان فضا بود (نسل جدید) و یکی از پرفروش ترین رمان های سال هم شد!

نکته جالبه دیگه اینه که در داستان نوعی علاقه بین «استورم» و کاپیتان «پیکارد» میبینیم. نقش پیکارد رو در سریال "پیشتازان فضا: نسل بعدی" ، «پاتریک استوارت» بازی میکرد که بعدا نقش «پرفسور اگزاویر» رو در فیلم های مردان ایکس بازی کرد!!!

16- گمبیت اولش به جای کارت، تیر و میخ پرت میکرد!

«رمی لابو» ملقب به گمبیت از کاراکترهای بسیار محبوب مردان ایکس محسوب میشه. او جهش یافته ای است که میتونه انرژی جنبشی رو به اشیا منتقل کنه و پس از شارژ کردن آنها باعث بشه تا منفجر بشن. او معمولا کارت های بازی همراه خودش داره که پس از شارژ کردن به سمت حریفان خودش پرتابشون میکنه. اما شاید براتون جالب باشه که بدونید که او وقتی سال 1990 و در شماره 266 از کمیک Uncanny X-men خلق شد، به جای کارت از تیر یا میخ (!) استفاده میکرد، خودتان ببینید:

نکته جالب تر اینه که او از چشمان خودش برای شارژ کردن اشیا و سپس منفجر کردنشان استفاده میکرد:

در هر حال در این کمیک شاهد بودیم که گمبیت به داد «استورم» (که اون موقع به هیبت یک کودک درآمده و دچار فراموشی هم شده بود). رسید و نجاتش داد.

17- ظاهر پرفسور ایکس از «یول برینر» (Yul Brynner) الهام گرفته است!

از نظر شخصیت پردازی، پرفسور اگزاویر به  عنوان رهبر گروه ایکس من شبیه به «مارتین لوثر کینگ» رهبر صلح طلب جنبش آزادی سیاه پوستان در آمریکا است («مالکوم ایکس» نیز که اعتقاد داشت برای آزادی سیاه پوستان از سلطه سفید پوستان باید دست به اسلحه برد، الهام بخش «مگنتو» بوده). اما از نظر ظاهری پرفسور ایکس را از روی بازیگر مشهور و طاس آمریکایی یعنی «یول برینر» (Yul Brynner) که در فیلم های بزرگ و ماندگاری مثل "هفت دلاور" و "10 فرمان" نقش بازی کرده، الهام گرفته اند. بنابراین دلیل طاس بودن پرفسور اگزاویر هم مشخص شد چون یول برینر طاس بوده!

18- کراس اورهای بی پایان مردان ایکس در دهه 90 میلادی و مشکلاتی که ایجاد میشد!

دهه 90 میلادی کلا در قبضه کمیک های ایکس من بود. در این دهه بود که ایکس من پرفروش ترین کمیک تاریخ شد. یک عالمه کمیک فرعی هم از عناوین مختلف X-men به چاپ میرسید. مارول برای اینکه خوانندگان رو مجبور کنه همه این عناوین را بخرند ، کراس اُور بین آنها چاپ میکرد. یعنی داستانی طولانی منتشر میکرد که برای فهمیدن آن باید همه کمیک های ایکس من را میخریدند و میخواندند! دهه 90 میلادی با کراس اوری به نام X-Tinction Agenda شروع شد که کمیک های X-men، New Mutants و X-Factor را درگیر خودش کرد. در این سری شاهد بودیم که جهش یافته ها در کشوری جزیره ای به نام Genosha می جنگند (در Genosha جهش یافته ها را به برده تبدیل کرده بودند تا استعاره ای باشه بر آپارتاید در کشور آفریقای جنوبی). منتهی مشکل این بود که به دلیل کمبود وقت، ارتباط بین نویسندگان و طراحان این عناوین بسیار محدود بود و همین باعث می شد گاهی اوقات اشتباهات عجیبی رخ بده! مثلا بدون اینکه توضیحی داده بشه لباس یا یونیفرم شخصیت هایی مثل «ولورین» و «ولفس بین» تغییر میکرد (چون طراحان خبر نداشتند باید از کدوم لباس استفاده کنند!) . شخصیت «فُرج» هم در یک کمیک با دست فلزی دیده میشد و در یک کمیک با دست عادی!!

19- ظاهر شخصیت های گروه خبیث "باشگاه آتش جهنمی" از یک سریال الهام گرفته شد!

"هل فایر کلاب" از دشمنان ابدی مردان ایکس هستند که در این مقاله معرفی شده اند. گفته میشه که خالقین این گروه خبیث یعنی «کریس کلرمانت» و «جان بیرن» برای خلق آنها از یک سریال تلویزیونی الهام گرفته اند . یعنی در یکی از اپیزودهای سریال جاسوسی Avengers (که هیچ ربطی به اونجرز مارول نداره!) ، ستاره سریال به نام «اما پیل» توسط شخصیت های خبیثی ربوده و تبدیل میشه به "ملکه گناه" (Queen of Sin) . جالبه که در دنیای کمیک هم گروه هل فایر ، جین گری را دزدید و سعی کرد تبدیلش کنه به یک شخصیت خبیث! (اینجا راجع به این قضیه  توضیح داده شده). در هر حال ظاهر «اما فراست» از روی بازیگری به نام «دایانا ریگ» الهام گرفته شد که نقش اما پیل را بازی میکرد (جالبه که اسم هردوشون ، «اما» هستش!). سپس بقیه اعضای هل فایر نیز طبق ظاهر برخی دیگر از بازیگران مشهور هالیوودی خلق شدند: «سباستین شا» از روی رابرت شا (Robert Shaw)، جیسون وینگرید از روی «پیتر وینگرید» (Peter Wyngarde) و دونالد ساترلند از روی «دونالد پیرس» (Donald Pierce). جالب بود، نه؟

20- گذشته تاریک پرفسور اگزاویر!

در فیلم ها و کارتون های ساخته شده از روی X-men، معمولا چارلز اگزاویر را انسانی بسیار شریف و بزرگوار و عاقل نشان میدهند اما باید بدانید که در دنیای کمیک او گذشته تاریکی داشته و کارهای عجیب و غیر قابل توجیهی ازش سر زده! اولین آنها برمیگرده به سالها پیش (1964 ) و شماره 3 از کمیک X-men . در این شماره شاهد بودیم که اگزاویر داره با خودش فکر میکنه که به یکی از دانش آموزان خودش یعنی «جین گری» عشق میورزه ولی این عشق ممنوعه!

راستش رو بخواهید خیلی ها شوکه شدند که چرا اصلا همچین دیالوگی را  میدیدیم که توسط «استن لی»  برای این کمیک نوشته شده چون چطور ممکنه یک آدم به سن و سال اگزاویر چشمش دختری نوجوان را گرفته باشه؟! به همین دلیل تا سالها و دهه ها هیچ نویسنده به این قضیه اشاره نکرد و خواننده ها هم فراموشش کرده بودند. تا اینکه سالها بعد خبیثی به نام آنسلات (که از ترکیب ذهن اگزاویر با قدرت های مگنتو پدید آمده بود) به جین گری فاش کرد که اگزاویر همیشه عاشقش بوده ولی این احساس رو به همراه دیگر احساسات منفی دیگرش سرکوب میکرده (و یکی از دلایل به وجود آمدن آنسلات هم همین سرکوب ها بوده!). جین بیچاره خیلی شوکه شد وقتی فهمید کسی که همیشه مثل پدر و استاد بهش نگاه میکرده چنین نظری بهش داشته!

حالا از این قضیه که بگذریم میرسیم به خانواده و اجداد آقای اگزاویر که شاید در دنیای مارول از حیث درب و داغان بودن بی رقیب باشند! اولش در شماره 3 از کمیک X-Men: Manifest Destiny شاهد یک جهش یافته با ظاهری عجیب بودیم که پس از نابودی موسسه اگزاویر به دست ربات های سنتینل از میان ویرانه ها برمیخیزه. بعد معلوم میشه ایشون 200 سال سن داره و به خاطر قدرت های جهش یافتگی تونسته زنده بمونه.

بعد میفهمیم که اسم واقعی اش هست «جوناس گری مالکین» (Jonas Graymalkin) که اواخر قرن 18 میلادی متولد شد. در سن 16 سالگی متوجه شد تمایلات هم جنس گرایانه داره و به همین دلیل از سوی پدرش طرد شد. پدرش  وی را کتک میزد و سپس زنده زنده خاکش کرد. در نهایت معلوم شد ایشون جد چارلز اگزاویر است!

و حال میرسیم به پدر آقای اگزاویر یعنی «برایان اگزاویر» (Brian Xavier)! برایان یک آدم بسیار باهوش بود. او به عنوان دانشمند هسته ای تونست مال و اموال زیادی به دست بیاره و در واقع ثروت و عمارتی که برای پسرش به ارث گذاشت باعث شد تا چارلز بتونه مدرسه جهش یافته ها رو تاسیس کنه. اما بعداً معلوم شد برایان پول و ثروت خودش را از طریق همکاری با آدم های خبیث به دست آورده! یعنی معلوم شد در سال 1946 او در یک پروژه مخفی دولتی شرکت کرده بوده که در آن روی بچه های جهش یافته در یک سری مخزن کار میکردند و آزمایشاتی غیر قانونی انجام می دادند!

یکی از همکاران برایان در آنجا دکتر «ناتانیل اسكس» (Nathaniel Essex) بود که بیشتر با نام «مِستر سینیستِر» (Mr. Sinister) شناخته میشه و از دشمنان معروف مردان ایکسه! پس در واقع پدر چارلز اگزاویر سابقه همکاری با مستر سینیستر رو داشته! بعدش هم که برایان در یک انفجار مرد و باعث شد تا چارلز یتیم بشه.

اما مادر چارلز به زودی با دکتر «کرت مارکو» (Kurt Marko) ازدواج کرد (مارکو از همکاران سابق شوهر مرحومش بود). پس چارلز صاحب یک ناپدری شد که باهاش بدرفتاری میکرد. ولی از اون بدتر اینکه او یک پسر داشت به نام «کین» که بعدا به دشمنی برای چارلز اگزاویر و گروه مردان ایکس تبدیل شد به نام «جاگرنات»!!! پس می بینید که اگزاویر اصلا از قوم و خویش شانس نداشته!

و اما نکته آخر مربوط میشه به زمانی که چارلز هنوز به دنیا نیامده بود و در شکم مادرش با خواهر دو قلوی خودش به نام «کاساندرا» زندگی میکرد! همانطور که در این مقاله معرفی شده است، کاساندرا نوُا الان از دشمنان بسیار خطرناک مردان ایکسه و جالبه که اگزاویر در همان دوران جنینی متوجه شد که خواهرش پلیده و سعی کرد وی را خفه کنه!

واقعا باورتون میشه؟!

مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2019

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 مطالب مرتبط:

20 کاور برتر کمیک بوک های X-MEN

20 کاور مردان ایکس که مورد تایید قرار نگرفتند! 

15 دفعه ای که از ایکس من (X-MEN) تقلید شد!

15 کاور برتر ولورین

10 قهرمانی که از ولورین (WOLVERINE) تقلید کرده اند

10 تیم برتر تاریخ مردان ایکس 

تقلید در دنیای کمیک بوک، سینما، تلویزیون و انیمیشن

10 گروه ابرقهرمانی برتر دنیای کمیک

10 كمیك برتر افراد ایكس (X-MEN)

10 چیز مهمی که باید درباره گروه "ایکس فورس" (X-FORCE) بدانید

شماره آخر از کمیک "مردان ایکس حیرت انگیز" (ASTONISHING X-MEN) ترجمه شد + لینک دانلود

10 گروه ابرقهرمانی برتر دنیای کمیک

سیری در کمیک بوک های ایکس من 

10 ابر خبیث برتر دنیای کمیک بوک

کمیک "سرگذشت مردان ایکس" ترجمه شد + لینک دانلود

6 تغییر بزرگ در كمیك های X-MEN

10 كمیك برتر افراد ایكس (X-MEN)

قسمت آخر از کمیک بوک "مردان ایکس شگفت انگیز" ترجمه شد + لینک دانلود

شماره آخر كمیك ولوورین و مرد عنكبوتی ترجمه و ادیت شد + لینك دانلود

نخستین حضور ولوورین در دنیای کمیک ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک SPIDER-MAN & X-MEN ترجمه شد + لینک دانلود مستقیم

این مطلب را به اشتراک بگذارید :