10-اتفاق-مهمی-که-برای-«بن-رایلی»-پس-از-بازگشت-از-مرگ-رقم-خورد

به مناسبت پایان رویداد "دارک وب" (Dark Web) در کمیک‌های اسپایدرمن، گذری خواهیم داشت بر وقایع زندگی «بن رایلی» از زمان بازگشت از مرگ تا کنون!

«بن رایلی» کلون مشهور «پیتر پارکر» و یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های دنیای اسپایدرمن است. پیش‌تر از سیر تا پیازِ این شخصیت را در این مقاله شرح داده بودیم و گفتیم که او طی عملی قهرمانانه طی «کلون ساگای» دوم جان خودش را برای پیتر فدا کرد. سال‌ها بعد با برگشت بن رایلی از مرگ مشخص شد که این اتفاق پایان داستانِ او نبوده‌است. حال در این مقاله قصد داریم به اتفاقاتی که پس از بازگشت بن از مرگ برایش رخ داده‌اند بپردازیم..

مقالات زیر را نیز بخوانید:

15 حقیقتی که باید درباره «اسکارلت اسپایدر» (SCARLET SPIDER) بدانید

چرا برای بازگشت «بن رایلی» در قامت اسپایدرمن هیجان داریم؟

زندگی، مرگ و بازگشت بن رایلی

"سرگذشت كلون" – قسمت سوم: معرفی كلون های اسپایدرمن!

معرفی 10 دشمن برتر «اسکارلت اسپایدر» (SCARLET SPIDER)

10- رایلی تبدیل به «شغال» جدید می‌شود

شغال - بن رایلی

چاپ‌شده در: شمارهٔ 22 از سری چهارم کمیک‌های "مردعنکبوتی شگفت‌انگیز" (اینجا ترجمه شده است)

طی داستان «توطئهٔ کلونی» (که اینجا به طور کامل ترجمه شده است) پس از دو دهه شاهد حضور مجدد بن رایلی در کمیک‌های اسپایدرمن بودیم. در این داستان فاش شد که پس از مرگِ بن در کلون ساگای دوم، «مایلز وارن» یا همان «شغال» از بقایای او استفاده کرد تا او را به زندگی بازگرداند. وارن به فرآیند جدیدی در کلون‌سازی رسیده بود که کلون‌های به‌وجودآمده طی آن تا لحظهٔ پیش از مرگ حافظهٔ خود را حفظ می‌نمودند؛ امّا مشکلی که وجود داشت این بود که این کلون‌ها پس از مدّتی دچار فروپاشی سلولی می‌شدند. بنابراین وارن سعی کرد از بن به‌عنوان موش آزمایشگاهی برای به تکامل‌رساندنِ این فرآیند استفاده کند. او بن رایلی را غل‌وزنجیر کرد و 27 بار به شیوه‌های مختلف او را کُشت و زنده کرد! بن که در نتیجهٔ این آزمایش‌ها آسیب روانی شدیدی دیده بود، بالاخره توانست خود را آزاد کند و پس از غلبه به مایلز وارن تصمیم گرفت به شغال جدید تبدیل شود. البته باید در نظر داشت که انگیزه‌ها و اعمال بن دست‌کم در ذهن خودش خبیثانه نبودند و او تنها قصد داشت با تکنولوژی شغال افرادی را که مرگ‌شان به گردن اسپایدرمن بود را به زندگی بازگرداند. بعدتر البته ابعاد کار او با تأسیس شرکتی دارویی تحت عنوان «New U Technology» و تلاش برای خدمت به بشریت با بازگرداندن عزیزان ازدست‌رفتهٔ باقیِ مردم گسترده‌تر شد.

9- بازگرداندنِ شخصیت‌های مُردهٔ دنیای اسپایدرمن در قالب کلون

بازگرداندنِ شخصیت‌های مُردهٔ دنیای اسپایدرمن در قالب کلون

چاپ‌شده در: رویداد "دیگر مرده نیستند: توطئهٔ کلونی" (اینجا ترجمه شده است)

بن رایلی در قالب شغال، مردگان زیادی را، از جمله شخصیت‌های سابقاً مُردهٔ دنیای اسپایدرمن (چه دوست چه دشمن) کلون کرد و به زندگی بازگرداند. او همچنین در ازای دریافت داروی فروپاشی سلولی، آن‌ها را مطیع خود کرد. بن قصد داشت پیتر را به متّحد خود تبدیل کند تا با همکاری صنایع پارکر شرکتش را جهانی کند. او حتی به پیتر پیشنهاد کرد تا عمو بن را زنده کند که به طبع با مخالفت جدّی او مواجه شد. در نهایت بن با مخالفت کلّیِ پیتر مواجه شد (چرا که او کارهای بن را اخلاقی و مسئولانه نمی‌دانست) و در جواب دشمنان احیاشدهٔ اسپایدرمن را به جانش انداخت! در همین اثناء دکتر اختاپوس که خود به تازگی به زندگی بازگشته بود برای نقش بر آب‌کردن نقشه‌های شغال نوعی فرکانس صوتی را از تلویزیون پخش کرد که کلون‌ها و حتی انسان‌های عادی را به موجوداتی زامبی‌گونه به اسم «کاریون» تبدیل می‌کرد (که در نهایت به کمک تکنولوژی صنایع پارکر از شیوع گستردهٔ آن جلوگیری شد.) در نهایت نقشهٔ بن رایلی عقیم ماند و او هویت شغال را ترک کرده و راهیِ لاس وگاس شد...

8- تلاشی دوباره برای قهرمان‌شدن و برخورد با «بانوی مرگ»

چاپ‌شده در: شماره‌های 1 تا 7 از سری کمیک‌های "بن رایلی: اسکارلت اسپایدر" (اینجا ترجمه شده است)

پس از اتمام داستان توطئهٔ کلونی مارول شروع به چاپ سری اختصاصی بن رایلی کرد و وظیفهٔ نویسندگی آن را به نویسندهٔ نامدار کمیک‌های اسپایدرمن یعنی آقای «پیتر دیوید» سپرد. دیوید در این سری روی جدال هویت بن رایلی و تلاش او برای پیداکردنِ خود تمرکز کرد. در طول این سری شاهد این بودیم که بن چطور روی مرز قهرمان و شروربودن راه می‌رود و چطور بین گذشته و حالش گیر افتاده‌است. در آرک نخست از این سری می‌بینیم که او در صدد درمان دختربچه‌ای به نام «ابیگل» که مبتلا به بیماری ژنتیکی نادری است برآمده (ابیگل دخترِ صاحب یکی از کازینوهای وگاس به نام «کاساندرا مرکوری» بود و بن زمانی که در هویت شغال فعّالیت می‌کرد به جای درمان دخترش نسخه‌ای کلون‌شده از او را تحویلش داد) در حالی که «کین» (کلون اوّل پیتر پارکر) قصد داشت تا به‌خاطر اعمال او در قالب شغال او را بکُشد! پیچش اصلی داستان جایی بود که «بانوی مرگ» به سراغ بن آمد و به او اطلاع داد که مرگ و بازگشت‌های پرشمارش باعث شده روحش آسیب ببیند و اگر یک‌بار دیگر بمیرد و زنده شود، روح او برای همیشه فاسد خواهد شد. همچنین بانوی مرگ چهرهٔ ازریخت‌افتادهٔ بن (پس از قضایای توطئهٔ کلونی) را درمان کرد؛ با این محدودیت که هر عمل نادرستی که از او سر بزند، روی چهره‌اش اثر گذاشته و بخشی از زخم‌های آن را برمی‌گرداند.

7- مبارزه با شخصیتی شیطانی در کنار اعضای گروه «اسلینگرز»

مبارزه با شخصیتی شیطانی در کنار اعضای گروه «اسلینگرز»

چاپ‌شده در: شمارهٔ 13 از سری کمیک‌های "بن رایلی: اسکارلت اسپایدر"

در آرک بعدی سریِ یادشده شاهد بازگشتِ ظاهری گروه «اسلینگرز» (Slingers) بودیم. اسلینگرز نام یک گروه گمنام ابرقهرمانی است که اعضای آن را افراد کم‌سن‌وسالی تشکیل می‌دادند که تحت تأثیر اسپایدرمن هر کدام در قالب یکی از هویت‌های چهارگانه‌ای که پیتر پارکر در داستان «بحران هویت» (Identity Crisis) ساخته بود (یعنی «هورنت»، «داسک»، «ریکوشه» و «پرادجی») به مبارزه با جرم‌و‌جنایت رو آوردند. همین‌طور شخصیت گمنام دیگری متعلق به عصر طلایی به نام «بلک مارول» مرشد این قهرمانان و کسی بود که آن‌ها را گرد هم آورده بود. سال‌ها بعد از مرگ بلک مارول و هورنت، شاهد برگشت این دو بودیم که تعجب دیگر اعضای اسلینگرز را به همراه داشت. در ادامه فاش شد که بلک مارولِ جدیدی که دیدیم در واقع موجودی شیطانی‌ست که ظاهر بلک مارول را به خود گرفته و هورنت جدید نیز خبیثی به نام «سایبر» است که توسط موجود شیطانیِ مذکور به زندگی بازگردانده شد است. به هر حال بن رایلی با وجود اختلافی که در ابتدا با اعضای اصلی اسلینگرز داشت (او اخیراً صاحب یک کازینوی دیگر را شدیداً مجروح کرده بود و اسلینگرز قصد داشتند عدالت را در حق او ادا کنند)، با کین و اعضای اسلینگرز متحد شد تا این شخصیت شیطانی و هورنت قلّابی را شکست داده و او را به جهنم بازگردانند.

6- عضویت در گروه جدید «پسران نیمه‌شب»

عضویت در گروه جدید «پسران نیمه‌شب»

چاپ‌شده در: شمارهٔ 2 از عنوان «دکتر استرنج:‌ لعنت» (اینجا ترجمه شده است)

رویداد «لعنت» دست‌پخت دانی کیتس در کمیک‌های دکتر استرنج بود که در آن دکتر استرنج سعی کرد با جادویش لاس وگاس را (که طی رویداد «امپراتوری مخفی» نابود شده بود) کاملاً بازسازی کند. این‌کار البته به قیمت ورود «مفیستو» و دار و دسته‌اش به زمین و تبدیل بسیاری از ساکنان وگاس به موجوداتی جهنمی تمام شد. («هتل دوزخ» که در شماره‌های پایانیِ ران نیک اسپنسر در کمیک‌های «مردعنکبوتی شگفت‌انگیز» دیدیم هم از همین‌جا سروکلّه‌اش پیدا شد.) در ادامه «وانگ» گروهی از شخصیت‌هایی که به نوعی با جهان ماوراءالطبیعهٔ مارول مرتبط بودند را (از جمله «بلید»، «دکتر وودو»، «السا بلادستون»، «گوست رایدر»، «مون نایت»، «آیرون فیست»، و «من‌ثینگ») دور هم جمع کرد تا سلطهٔ مفیستو را پایان ببخشند. بن رایلی هم از آن‌جا که در آن دوره همچنان در وگاس فعالیت می‌کرد، مجبور شد وارد مبارزه شده و به این نسخهٔ جدید از گروه «پسران نیمه‌شب» (Midnight Sons) بپیوندد. او البته برای مدّت کوتاهی به این گروه پشت کرد چرا که با مفیستو معامله کرده بود تا در ازای درمان ابیگل و قهرمان‌شدنِ دوباره وانگ را به قتل برساند! امّا طولی نکشید که او زیرِ قول و قرارش زد و به کمک این گروه رفت تا در نهایت مفیستو و لشکریناش زمین را ترک کردند.

5- مرگ و بازگشت دوباره به دست فرشته‌ای به نام «ابیگل»

مرگ و بازگشت دوباره به دست فرشته‌ای به نام «ابیگل»

چاپ‌شده در: شمارهٔ 25 از سری کمیک‌های "بن رایلی: اسکارلت اسپایدر"

همان‌طور که متوجّه شدید کمیک‌های اسکارلت اسپایدر در این دوره کمی بیش از اندازه حال‌وهوای ماوراءالطبیعه به خود گرفته بودند و آرک آخر از سری اسکارلت اسپایدر هم این روند را به خوبی ادامه داد! در این داستان می‌بینیم که بن رایلی در جست‌وجوی درمانی برای ابیگل (مورد8را بخوانید) به مؤسسهٔ مرموز «دایوجنیز» (Diogenes) بر خورد که در حقیقت نام برنامه‌ای سرّی بود که توسط «گابریل» (نسخهٔ کمیک‌بوکیِ فرشتهٔ الهی در ادیان ابراهیمی!) مدیریت می‌شود! این فرشته برای درمان ابیگل محفظه‌ای حاوی خون خودش را به بن داد تا به او تزریق کند. در ادامه یکی از شیاطین جهنم با تغییر چهره، خودش را به عنوان ورژن آیندهٔ ابیگل معرفی کرد و زمانی که بن می‌خواست خون گابریل را به ابیگلِ بیمار تزریق کند، او و کاساندرا را متقاعد کرد تا اجازه دهند او در گذشته بمیرد. پس از مرگ تراژیک ابیگل، این موجود شیطانی خاطرات کاساندرا و کین را (که او هم در صحنه حاضر بود) جوری تغییر داد که فکر کنند بن قصد فروشِ نمونهٔ خونِ مذکور را داشته و برای همین آن را از ابیگل دریغ کرده‌است! در نهایت کین به ضرب گلوله بن را به قتل رساند. زمانی که این شخصیت شیطانی قصد داشت بن را با خود به جهنم ببرد، دیدیم که ابیگل به شکل فرشته‌ای درآمده و مانع از این‌کار شد او همچنین برای تشکر از بن به‌خاطر فداکاری‌هایی که برای نجاتش کرد، او را (بر خلاف میل خودِ بن) به زندگی بازگرداند. در آخر هم دیدیم که تبدیل‌شدن ابیگل به فرشته مقطعی بوده و او هم به زندگی و پیش مادرش بازگشت. البته مرگ دوباره و بازگشت بن به‌ظاهر باعث شد که او کاملاً خبیث شده و روحش فاسد شود. و این‌گونه سری کمیک‌های اسکارلت اسپایدر پایان یافت...

4- جانفشانی برای متوقف‌کردن خانوادهٔ «وارثان»

جانفشانی برای متوقف‌کردن خانوادهٔ «وارثان»

چاپ‌شده در: شمارهٔ 4 از عنوان "قیامت عنکبوتی" (اینجا ترجمه شده است)

در رویداد «قیامت عنکبوتی» دیدیم که چطور خانوادهٔ مخوف «وارثان» (موجوداتی خون‌آشام‌مانند که از انرژی درونی موجودات عنکبوتی تغذیه می‌کردند) با استفاده از تجهیزات کلون‌سازی باقی‌مانده در شرکت نیو تکنولوژی توانستند از دنیای رادیواکتوی که در پایان داستان «دنیای عنکبوتی» (Spider-Verse) در آن زندانی شده بودند فرار کنند و دوباره به تهدیدی مهلک برای تمام عنکبوتی‌های مولتی‌ورس تبدیل شوند. بن رایلی که تصمیم به جبران مافات داشت* با نقشه‌ای که اوتو اکتاویس کشیده بود، اجازه داد تا مغز متفکّر وارثان یعنی «جنیکس» از انرژی درونی او تغذیه کند. جنیکس که قصد داشت با جذب انرژی درونی بن اطلاعات او در حیطهٔ کلون‌سازی را کسب کند، طی این فرآیند به نوعی جنونِ او را جذب کرد و خود دیوانه شد که شکست نهایی وارثان در پایان این داستان را ممکن ساخت. بن رایلی پس از این فداکاری و تجربهٔ مرگ برای باری دیگر، دوباره در قالب کلونی جدید که اوتو اکتاویس ساخته بود، در حالی به زندگی بازگشت که کاملاً از جنونِ شغال رها شده و باری دیگر تبدیل به یک قهرمان شده بود.

*ظاهراً نویسندهٔ داستان اتفاقات سری اسکارلت اسپایدر را به کلّی نادیده گرفته بود و نه تنها اشاره‌ای به خبیث‌شدن دائمی بن نشد، بلکه دیدیم مرگ و بازگشت 29اُم به نوعی او را به”تنظیمات کارخانه“ بازگردانده‌است!

3- مبارزه با «کونان بربر» در لاس وگاس!

مبارزه با «کونان بربر» در لاس وگاس!

چاپ‌شده در: شمارهٔ 2 از عنوان «کونان: نبرد بر سر تاج مارها" (Conan: Battle for Serpent Crown)

پس از داستان قیامت عنکبوتی دیگر خبری از بن نبود تا این‌که شاهد حضور افتخاری او در یکی از عناوین «کونان بربر» بودیم. در این داستان، کونان که طی یکی از ماجراهای اخیرش به دنبال گنجی سر از شهر لاس وگاس درآورده بود با بن رایلی روبه‌رو شد. بن که سعی داشت وگاس را از شرّ دزدان پاک کند گمان کرد که کونان نوعی خلافکار است و درگیر مبارزه‌ای با او شد. البته که طولی نکشید تا اسکارلت اسپایدر با کمک یکی از متّحدان کونان مغلوب او شود. به هر حال، این آخرین‌باری بود که اسکارلت اسپایدر را در لاس وگاس دیدیم.

2- عضویت در تیم ابرقهرمانیِ «آیرون من» برای مبارزه با خبیثی به نام «کورواک»

بن رایلی اسکارلت اسپایدر

چاپ‌شده در: شمارهٔ 5 از سری ششم کمیک‌های «آیرون من"

در سری جدید از کمیک‌های «آیرون من» (به نویسندگی «کریستوفر کنت‌ول») شاهد این بودیم که تونی استارک برای مقابله با خبیثی به نام «کورواک» که توهمِ ناجی‌بودن و سودای بازسازی جهان را به شکلی بی‌عیب‌ونقص داشت، چند شخصیت غیرمرتبط از گوشه و کنار دنیای مارول را (که کورواک از اتّحاد آنان با او مطلع نبود) گرد هم جمع کرد. بن رایلی هم که جدیداً به نیویورک نقل مکان کرده و به شغل نگهبانی از موزه (!) روی آورده بود، یکی از افرادی بود که به استخدام استارک درآمد. از دیگر افراد این گروه می‌توان به «گارگویل»، «مرد قورباغه‌ای» (!) و البته «میستی نایت» (که قرار است به زودی شاهد حضورش در سری مردعنکبوتی شگفت‌انگیز باشیم) اشاره کرد. هرچند ماجراجویی کیهانی بن رایلی در زمان نگارش این مقاله هنوز به پایان نرسیده‌است، امّا مشخص است که این آخرین‌باری‌ست که تا مدّتی او را در هیبت اسکارلت اسپایدر می‌بینیم...

1- همکاری با کمپانی «بیاند» و تبدیل شدن به شخصیت خبیثی به نام (شاه) کَزیم

بن رایلی - بیاند

چندی پیش در شماره های سری "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" شاهد بودیم که شرکت خبیث "بیاند" (Beyond) نزد بن رایلی رفت و ازش خواست تا براشون کار کنه تا اینجوری یه نسخه "شرکتی" از اسپایدرمن داشته باشه. بیاند بهش یک لباس ویژه جدید درست کرد که دیزاینش شباهت های به لباس کلاسیک او داشت ولی از فن آوری و گجت های پیشرفته در آن بهره گرفته شده بود. ضمن اینکه یک تیم پشتیبانی به ریاست «مارکوس مومپلایسر» او را هدایت میکرد. ولی در انتهای داستان "بیاند" متوجه شدیم که بن رایلی برخی از خاطرات مشترک خود با پیتر پارکر را از دست داده است. او برای به دست آوردن این خاطرات (که توسط بیاند" ازش ربوده شده بود) دست به هرکاری زد و حتی با پیتر جنگید و در نهایت در شماره 93 از "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (که اینجا ترجمه شده است) در معرض نوعی پولیمر آزمایشی قرار گرفت که باعث جهش ژنتیکی اش شد. در نتیجه دارای قابلیت های جدید دارک و اسمش نیز شد «کزیم» (Chasm) به معنای "شکاف" یا "ورطه". ظاهرش هم به رنگ بنفش و سبز درآمد و نوعی انرژی نیز ازش ساطع میشد.

بن رایلی کزیم

در هر حال، بن رایلی در هیبت کزیم به شخصیتی خبیث تبدیل شد و دیدیم که دارد با شخصیت خبیثی دیگری مثل «مادلین پرایور» (ملقب به «ملکه ی اجنه») که حاکم بُعد برزخ شده، همکاری میکند. تا اینکه آنها در رویداد "دارک وِب" (اینجا ترجمه شده است) با هم متحد شدند و دیدیم که شهر نیویورک را به حالت جهنمی در آوردند و ارتشی از موجودات برزخ شکل دادند تا به زمین حمله کنند. همزمان، کزیم سعی کرد با بردن پیتر پارکر و برخی از نزدیکانش به برزخ، روح او را به سرقت ببرد. اما از سوی دیگر ایکس من سعی کردند با نشان دادن رحم و مروت به مادلین پرایور او را به سمت خود بکشانند. همچنین جین گری به مادلین خاطراتی که از مدتها پیش میخواست را اهدا کرد اما درست وقتی که مادلین میخواست حمله ی برزخ به نیویورک را متوقف کند، کزیم و دوست دخترش (جانین گادبی که به قدرت های برزخی و جادویی دست یافته و لقب "هالوز ایو" را پیدا کرده است)، داس روح (soul-scythe) وی را دزدیدند و این باعث شد تا کزیم پادشاه برزخ شود.

پادشاه کزیم