در طول تاریخ خود، ونوم با شماری از خبیث های نمادین روبرو شده است و در این مقاله میخواهیم به بهانه انتشار نسخه باکیفیت فیلم "ونوم 2" بهترین ها را معرفی کنیم.

مقدمه: اکثر اوقات مردم از قهرمانان توقع دارند تا با خبیث های بزرگ دنیای کمیک بوک روبرو شوند. این روند طبیعی دنیای کمیک هستش و معمولا خبیث ها دارای خبیث های خاص خود نمیباشند، مگر اینکه خبیث مورد نظر کسی باشه مثل «ادی براک» ملقب به «ونوم» که از یک خبیث به نوعی «ضدقهرمان» تبدیل شده باشه. در واقع حتی میتوان ادعا کرد که پس از وقایع رویداد "پادشاه سیاه پوش" و شکست دادن «کنال» و نجات دادن عالم توسط ونوم، او به یک قهرمان تمام عیار تبدیل شده است. اما فراموش نکنیم که ونوم در سالهای ابتدایی پس از خلق شدن یکی از اعضای اصلی دشمنان مرد عنکبوتی بود و او را به طور بنیادین به چالش میکشید. ولی چیز زیادی طول نکشید که به دلیل محبوبیت بالا، نوعی قهرمان بشه و برای خودش دشمنانی مخصوص دست و پا بکنه.

- مرد عنکبوتی (Spider-Man)

خب .. ادی براک یا همان ونوم سالهای سال مرد عنکبوتی را مقصر بدنامی و اخراج خودش از دنیای خبرنگاری میدانست (مورد شماره 7 این مقاله را بخوانید) و به همین دلیل او را دشمن خود میدانست و بارها در صدد برآمد تا او را بکشد. پس مرد عنکبوتی از دشمنان ونوم به حساب میاد. اما در سالهای اخیر آنها با هم صلح کرده اند و راستش را بخواهید دیگر آن شعار "ما بیگناه بودیم و مرد عنکبوتی ما را قربانی کرد" منطقی نیست و خود ادی هم به این نتیجه رسیده که مرد عنکبوتی تقصیری نداشته ولی شاید ادی هنوز هم اسپایدرمن را به عنوان کسی که سیمبیوت فضایی را به زمین آورد و باعث شد تا او در نهایت به ونوم تبدیل شود، مقصر میداند. ولی همانطور که در بخش مقدمه نیز گفته شد، سالهاست که ونوم به نوعی قهرمان تبدیل شده. به ویژه در داستان های اخیری مثل "کارنیج مطلق" و البته "پادشاه سیاه پوش" که جانش را فدا کرد تا جلوی خدای سیمبیوت ها را بگیرد و کاملا با مرد عنکبوتی دوست و متحد شده است. ضمن اینکه پیتر پارکر/مرد عنکبوتی به نوعی "عمو" برای پسر ادی یعنی «دیلان» تبدیل شده و در نبود ادی سعی کرد ازش محاظفت کنه.

10- لی پرایس (Lee Price)

در شماره 1 از سری جدید کمیک های ونوم که سال 2017 منتشر شد، مارول تصمیم گرفت میزبانی سیمبیوت ونوم را از فلش تامپسون بگیره. بنابراین دیدیم مزدوری بیرحم به نام «لی پرایس» (Lee Price) به همراه «مک گارگن» سعی کردند سیمبیوت را به گروهی خلافکار بفروشند ولی بین آنها تیراندازی رخ داد و سیمبیوت به پرایس چسبید و شروع کرد به کشتن بقیه! این در حالیه که تحت کنترل فلش تامپسون ، سیمبیوت هم موجود خوبی شده بود . در هر حال لی پرایس برای مدتی میزبان سیمبیوت ونوم بود. او یک رنجر سابق ارتش بوده که بسیار هم خشن است. جالبه که سیمبیوت ونوم اون موقع دیگر کاملا هوشیار و عاقل شده بود و میخواست کارهای خوبی انجام دهد ولی مجبور شد به حرف های پرایس گوش بده و بر خلاف میل خود اعمال پلید و خبیثی را انجام بده ! لی پرایس سیمبیوت ونوم را از دست داد و این سیمبیوت دوباره به ادی براک پیوند خورد و از آن موقع از ادی کینه به دل گرفت. سپس در کمیک "کمپانی ونوم" که اینجا ترجمه شده است ، او سیمبیوت «مانیا» را از «اندی بنتون» دزدید و به "مانیاک" (Maniac) تبدیل شد و از این سیمبیوت استفاده کرد تا رئیس تبهکاران شود ولی در نهایت شکست خورد. در شماره 0 از "کارنیج مطلق" هم شاهد بودیم که کلتوس کسدی در حالی که خودش را به شکل ادی درآورده بود، پرایس را کشت و سیمبیوت مانیاک را ازش گرفت و اینگونه برای ادی هم پاپوش دوخت.

9- جک اولنترن (Jack O'Lantern)

در دنیای کمیک بوک های مارول نسخه های زیادی از خبیثی به نام «جک اولنترن» وجود داشته که در این مقاله معرفی شده اند و این شخصیت در اصل یکی از دشمنان مرد عنکبوتی به حساب می آمد. اما ششمین جک اولنترن فرق داشت. به این یکی جک اولانترن «ارباب جنایت» گفته میشه زیرا از وقتی بچه بود ارباب جنایت او را تعلیم داد تا یک قاتل شگفت انگیز با مهارت های آکروباتیک باشد (برای آشنایی با ارباب جنایت، این مقاله را بخوانید) او هیج ارتباطی با دیگر نسخه های جک اولانترن ندارد و ادعا میکند تمامی آنها را کشته است تا فقط خودش باشد که این هویت را دارد! او به یکی از دشمنان اصلی «مامور ونوم» (فلش تامپسون) تبدیل شد . در واقع در شماره 1 از سری مامور ونوم شاهد بودیم که فلش به یک کشور اروپایی که درگیر نبرد مسلحانه ای شده میره و اونجا با رشادت خودش جان یک مادر و بچه را نجات میده. در حین این رشادت ها، او یک نارنجک برمیداره و جذب سیمبیوت میکنه. در ادامه با این جک اولانترن مبارزه میکنه که در نوع خودش خیلی جالبه. مخصوصا اون جایی که اون نارجک رو فرو میکنه تو سر آتشین جک اولانترن و باعث میشه فک او بشکنه و صورتش هم از ریخت و قیافه بیفته! از اینجا به بعد بود که از مامور ونوم کینه شدیدی به دل گرفت و سعی کرد «بتی برنت» (که آن موقع دوست دختر فلش بود) را گروگان بگیره و حتی جنازه پدر فلش تامپسون را نیز از گور بیرون بکشه. اما فلش در نبرد نهایی خودش با او دلش نیومد بکشتش تا اینکه در نبردی دیگر با ددپول کشته شد! (ددپول مستقیم شلیک کرد به سرش و باعث شد مثل یه هندونه بترکه!). او پس از مرگ به جهنم رفت و در آنجا به یک شیطان تبدیل شد و به دنبال رسیدن به تاج و تخت شیطان افتاد. سپس «لیلیث» بهش پیشنهاد کرد که اگه بهش خدمت کنه حاضره او را به دنیای زندگان برگردونه. اما نتونست ماموریت خودش که کشتن گوست رایدر بود رو به انجام برسونه و دوباره به جهنم برگشت!

8- سین ایتر (Sin-Eater)

«استنلی کارتر» اولین «سین‌ایتر» (Sin-Eater) دنیای کمیک است که دشمن مرد عنکبوتی به حساب میاد و برای آشنایی با او حتما این مقاله را باید بخوانید. اما همانطور که گفته شد، سین ایتر به نوعی در به وجود آمدن ونوم مشارکت داشته. در واقع ابتدا «امیل گِرِگ» به عنوان شخص پشت ماسک سین ‌ایتر به رسانه‌ها معرفی شد. در این اثنا و پیش از فاش‌شدن هویت واقعی سین‌ایتر، خبرنگار روزنامۀ «دیلی گلوب» یعنی «ادی براک» با انجام مصاحبه‌ها و کارکردن مطالب اختصاصی دربارۀ این شرور، اسم و رسمی برای خود به هم زده بود. فاش‌شدن هویت واقعی سین‌ایتر توسط اسپایدرمن، باعث نابودی حرفۀ خبرنگاری ادی و تحقیر و تمسخر او در اجتماع شد. هواداران اسپایدرمن به خوبی می‌دانند همین اتفاق باعث تنفر شدید ادی از اسپایدرمن و نهایتاً پیوندش با سیمبیوت بیگانه و تولد «ونوم» شد! و البته نسخه های دیگری نیز از سین ایتر وجود داشته اند که دشمن ونوم به حساب میان!

دومین سین ایتر، فردی به نام مایکل جی. انگلشووِرت، کهنه‌سرباز جنگ خلیج فارس بود. او در یک پناهگاه افراد بی‌خانمان، در نزدیکی امیل گِرِگ سکونت داشت تا این‌که یک شب صداهای مربوط به سین‌ایتر را شنید و همین باعث شد او هم هویت سین‌ایتر را برای خود برگزیند. او به لطف تجربیات نظامی‌اش، اطلاعات خوبی دربارۀ انواع اسلحه و کاربردهایشان داشت (درست مثل پانیشر.) او ابتدا به یک دادگاه حمله کرد و افراد زیادی را به قتل رساند و همسر سابق ادی براک، یعنی «آنه وینگ» را نیز مجروح کرد. همین هم باعث شد قضیه برای ونوم تا حدی شخصی شود. انگلشووِرت دوباره به سراغ آنه در بیمارستان رفت تا کارش را تمام کند، اما به ونوم برخورد. او نهایتاً جراحات بسیاری برداشت و وقتی دید راه نجاتی ندارد، دست به خودکشی زد.

سومین سین‌ایتر طی رویداد AXIS و در عنوان Carnage: AXIS حضور یافت. او بلافاصله پس از مرگ امیل گِرِگ به نیویورک آمد و ادعا می‌کرد روح امیل است! او قدرت‌های ماوراءالطبیعه و عجیبی داشت؛ برای مثال او می‌توانست اعمال شیطانی را شناسایی کند و گناهان قربانیان‌اش را به خود جذب کند! او مثل سین‌ایتر اصلی، سراغ اصحاب رسانه و آن‌هایی که فکر می‌کرد از نفوذ و قدرت‌شان به طور صحیح استفاده نمی‌کنند رفت. خوشبختانه در آن دوره، به لطف طلسم دکتر دووم و اسکارلت ویچ، «کارنیج» به شخصیت مثبتی تبدیل شده بود و جلوی او را گرفت (او به سین‌ایتر اجازه داد تمام اعمال شیطانی و گناهان‌اش را جذب کند و همین باعث شد او نهایتاً بر اثر حجم این گناهان به معنای واقعی کلمه منفجر شود!)

دانستن این مورد هم خالی از لطف نیست که طی رویداد «کارنیج مطلق»، کلتوس کسدی، امیل گِرِگ را از مرگ به شکل موجودی زامبی‌مانند باز می‌گرداند.

این سین‌ایتر زامبی‌شکل تعدادی کودک را گروگان گرفت تا برای خدای سیمبیوت‌ها قربانی کند، اما نهایتاً توسط ادی براک متوقف و نابود شد.

7- «اسکریم» (Scream)، «لاشر» (Lasher)، «فیج» (Phage)، «آگنی» (Agony)، «رایوت» (Riot)

یک شرکت خصوصی به نام "بنیاد حیات" یا Life Foundation سعی داشت تا با بررسی سیمبیوت ونوم و گرفتن نمونه از آن بتواند سربازان نیرومندی تولید کند. بدین ترتیب، 5 نمونه از سمبیوت ونوم استخراج و پرورش داده شد. این 5 نمونه سپس با 5 تن از بهترین پرسنل امنیتی این شرکت ترکیب شدند و در نتیجه سیمبیوت های جدیدی تحت عنوان «اسکریم»، «لاشر»، «فیج»، «آگنی» و «رایوت» درست شدند که با ونوم جنگیدند. اخیرا دوباره سر و کله آنها در رویداد Extreme Carnage پیدا شده که میتونید در اینجا آن را بخوانید. اما در این میان اسکریم از همه مهم تره و بارها با ونوم جنگیده!

میزبان او خانم «دانا دیه گو» بود. اسکریم کم کم به این باور رسید که تمام سیمبیوت ها پلید هستند و باید نابود شوند. بنابراین 4 همکار دیگرش را به قتل رساند. او مشکل روانی داشت و دچار فروپاشی عصبی شد. البته بعدا سعی کرد آدم خوبی بشه ولی در نهایت توسط ونوم به قتل رسید. اما دوباره برگشت و الان سیمبیوت اسکریم به «اندی بنتون» پیوند خورده و یک قهرمان شده است (این سری و این سری را بخوانید).

6- استاکرز (Stalkers)

در اواسط دهه 90 ملاید، ونوم به همراه شخصیتی به نام «وِنجِنس» (که اولش میخواست گوست رایدر را بکشد چون فکر میکرد پلید است ولی بعدا باهاش متحد شد) در داستانی به نام Nights of Vengeance ، تیم آپ کرد تا با یک سری مزدور به نام «استاکرز» مبارزه کنند. استاکرز با نوعی ماده دیجتال مانند و بیگانه پیوند خوردند که بدنشان را به تسخیر خود درآورده بود و آنها را به حریفانی خطرناک تبدیل کرد. این نسخه جدید از استاکرز به دنبال نابودی کل نژاد بشر بودند و ونوم و ونجنس را مجبور کردند تا نابودشان کنند. اما سخت ترین نبرد آنها با یکی از اعضای استاکرز به نام ترنت بود که از همه قوی تر بود و تمامی ماده بیگانه را جذب خودش کرده بود:

او همزمان با ونوم و ونجنس جنگید و داشت پیروز میشد تا اینکه ونوم در نهایت تونست با نیزه انرژی خودش به او ضربه بزنه و باعث بشه منفجر بشه. و شاید بدون این نیزه این استاکر میتونست ونوم و متحدش رو بکشه!

5- ژوری (The Jury)

همانطور که در مورد شماره قبل دیدید، بسیاری از دشمنان ونوم در واقع انسان هایی بوده اند که ربطی به سیمبیوت ها نداشته اند. ما در نخستین کمیک اختصاصی ونوم به نام "محافظ مرگبار" که در اینجا ترجمه شده است دیدیم که او با حریفانی ملقب به «ژوری» دست و پنجه نرم کرد (در صفحه پایانی شماره 2 از آنها رونمایی شد) رهبر آنها ژنرال «اورول تیلور» بود که پسرش به طور تصادفی توسط ونوم هنگام فرار از زندان کشته شده بود و میخواست از او انتقام بگیرد. او تیمی متشکل از مزدوران حرفه ای به نام ژوری تشکیل داده بود که لباس های زرهی داشتند و به سلاح های صوتی و آتشین مجهز بودند ولی در نهایت از ونوم شکست خوردند.

4- پایر (Pyre)

یکی از مرگبارترین دشمنان ونوم بدون شک یک روزنامه نگار جوان بود به نام «گری راسل» (Gray Russell) که بعدا با لقب «پایر» شناخته شد. راسل به دنبال کسب شهرت بود. بعدش فهمید پدرش برای گروه تروریستی "هایدرا" کار میکرده. سپس سعی کرد به داخل یکی از تاسیسات متروکه "هایدرا" نفوذ کنه ولی فهمید یک گروه خلافکاری محلی آنجا را گرفته و سپس سعی کرد خودش را به عنوان یکی از اعضای این گروه جا بزنه تا بتونه بره آنجا. آنها هم بهش گفتند برای اینکه به عضویت گروه دربیاد باید دست به کشتن اعضای گروه رقیب بزنه. ولی راسل نمیخواست قاتل باشه و از ادی براک درخواست کمک کرد. ولی ادی در قالب ونوم با پانیشر سرگرم بود (توسط او زندانی شده بود). این وسط سر و کله پانیشر پیدا شد و شروع کرد به تیراندازی به راسل و دیگر آن گروه تبهکاری. در نهایت راسل مجبور شد وارد محفظه ای بشه که در آن آزمایشاتی توسط هایدرا برای خلق ابرسرباز انجام میشده ولی نیمه کاره مونده بودند و در نتیجه به پایر تبدیل شد که نیروهای فوق بشری شلیک آتشین ساخته شده از امواج مایکرو به دست آورده بود. او ونوم را مقصر میدانست و باهاش درگیر شد و تونست حریف بسیار قوی برای او باشه زیرا به آتش مجهز بود.

3- شیریک (Shriek)

«شیریک» یكی از معدود دشمنان مونث داستان های اسپایدرمن است که البته به دلیل اینکه معشوقه کارنیج به حساب میاد پس معلومه که دشمن ونوم هم هست! كودكی بسیار سختی داشته و یک بیمار خطرناك روانی به شمار میرود و به همین دلیل اكثر مواقع در تیمارستان روانی "راون كرافت" (Ravencroft) نگهداری میشود. او میتواند از ارتعاشات صوتی برای حمله به دیگران استفاده كند. شیریک در ضمن قادر است ترس و خشم درونی دیگران را افزایش دهد و باعث شود تا اعمال خشنی انجام دهند. جیغ معمولاً با كارنیج همكاری میكند و درست مثل او از هرج و مرج مطلق لذت میبرد. در واقع زوجی که با کارنیج تشکیل داده آدم رو به یاد هارلی کوئین و جوکر میندازه چون هر دو دیوانه هستند (جالبه که بدونید شیریک چند ماه زودتر از هارلی کوئین در دنیای کمیک خلق شد و احتمال داره که خالق هارلی کوئین او را از روی رابطه شیریک و کارنیج الهام گرفته باشه). در کمیک معروف maximum carnage شاهد بودیم که شیریک و کارنیج همچون مادر و پدر یک خانواده که اعضایش را خبیث های خطرناک و روانی تشکیل میدادند ، عمل میکنند!

در شماره 1 از کمیک "کارنیج مطلق: محافظین مرگبار" که اینجا ترجمه شده نیز شاهد بودیم که وقتی کارنیج راون کرافت را تسخیر کرد، شیریک جان خودش را فدا کرد تا قربانی بشه و به کارنیج اجازه بده ستون فقراتش را دربیاره تا کدکس سیمبیوت اسکورن را به دست بیاره. سپس جسد او به تسخیر «دیموگابلین» درآمد و بدین ترتیب روح شیریک وارد او شد و خودش را «دیما گابلین» نامید!

2- کِنال (Knull)

خدای سیمبیوت ها که آنها را خلق کرد! بهش لقب خدای ورطه تاریکی هم داده اند و قطعا نه تنها نیرومند ترین خبیثی بوده که ونوم تا به حال باهاش مواجه شده بلکه یکی از قوی ترین خبیث های کل عالم مارول به حساب میاد! طبق گفته خود کنال، قدمت او به پیش از عالمی که میشناسیم برمیگردد. همانطور که به ادی براک در شماره 4 از کمیک ونوم (اینجاترجمه شده) توضیح داده شد، کنال تاریکی مطلقی بود که همه چیز در عالم وجود را در بر گرفت تا اینکه سلستیال ها "نور خلقت" خود را به ارمغان آوردند. در پاسخ به این تهاجم ، کنال فُرم فیزیکی پیدا کرد و یک سلستیال را کشت و سر این سلستیال بعدا به عنوان مکانی به نام "نُوِر" (Knowhere)شناخته شد. کنال با زره های زنده سیمبیوتی خود با خدایان کیهانی جنگ کرد و به بلا و وسیله تنبیه عالمی که به تازگی خلق شده بود تبدیل گشت و ... او برای هزاران سال به دست آفریده های خودش زندانی شده بود تا اینکه در رویداد "کارنیج مطلق" آزاد شد و برای مدتی نسبتاً طولانی در کیهان سفر کرد و ارتش بزرگی نیز از اژدهایان سیمبیوتی و دارک سلستیال ها برای خودش دست و پا کرد تا به سیاره زمین حمله کند. او در رویداد "پادشاه سیاه پوش" به زمین رسید و نشان داد چقدر خطرناک است و ادی براک و سنتری را کشت و بیشتر قهرمانان معروف مارول را تحت کنترل خودش گرفت و کل زمین را داخل یک گنبد سیمبیوتی گرفتار کرد. تا اینکه ادی براک در شماره 5 از این رویداد و به لطف "نیروی انیگما" به زندگی برگشت و به کاپیتان یونیورس تبدیل شد که در واقع همان خدای روشنایی در عالم مارول است! او در واقع به نیروهای کیهانی عظیمی دست یافته بود و تونست چکش ثور را بلند کند و یا تخته موج سوار نقره ای را تحت کنترل خویش درآورده و آنها را به تبر نیرومندی تبدیل کند و اینجوری تونست کنال را شکست بده و بکشه (او با این تبر، شمشیر نیرومند کنال به نام "تمام سیاه" یا "نکروسورد" را ازش جدا کرد).

در واقع ونوم ، کنال را از سیمبیوت خودش جدا کرده و او را در درون خورشید پودر کرد! (البته در پایان نبرد، نیروی انیگما او را ترک کرد). ادی براک با شکست کنال، تمامی سیمبیوت ها را از کنترل کنال خارج کرده و آنها الان او را به عنوان خدای خود میشناسند! و حالا که کنال کشته شده، ادی به ذهن کندویی جدید نژاد "کلینتار" تبدیل شده و سیمبیوت ها به او پاسخگو هستند ولی واقعا فکر میکنید که کنال زنده نخواهد شد؟!

1- کارنیج (Carnage)

براستی که تنها یک خبیث است که میتواند به طور کامل با ونوم برابری کند و حتی از او قدرتمند تر باشد و به اشکال مختلف او را به چالش بکشد و او کسی نیست جز جناب «کارنیج»! همانطور که در این مقاله گفتیم سیمبیوت کارنیج در واقع فرزند سیمبیوت ونوم است و از وجود او تکثیر شده و با پیوند خوردن با قاتلی روانی و بیرحم به نام «کلتوس کسدی» به هیولایی به نام کارنیج بدل گشت! او از ونوم متنفر است و حریف ابدی او به شمار میاد. اسپایدرمن هم بارها با کارنیج جنگیده ولی جنس مبارزات کارنیج با ونوم فرق داره و آنها به معنای واقعی از یکدیگر متنفرند. دلیلش هم از ابتدا مشخص بود: ونوم خودش را یک قربانی بیگناه میدانست و وظیفه خودش میدانست که از بیگناهان دفاع کند و کارنیج هم هیچ هدفی نداشت جز کشتار بیگناهان! پس کارنیج با فلسفه وجودی ونوم در تضاد است و تا اثری از ونوم باشد، کارنیج هم هست تا روح و روانش را به چالش بکشد.

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2021

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

اولین حضور ونوم در دنیای کمیک ترجمه شد

20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید

10 حقیقتی که باید درباره کارنیج (CARNAGE) بدانید

15 قدرتی که کارنیج دارد ولی ونوم ندارد!

نگاهی به پلیدترین و قهرمانانه ترین اعمالی که ونوم تا به حال انجام داده است!

سری جدید کمیک بوک های ونوم (VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک "پادشاه سیاه پوش" (KING IN BLACK) ترجمه شد + لینک دانلود

10 حقیقت مهمی که باید درباره خدای سیمبیوت ها، کِنال (KNULL) بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره سیمبیوت (SYMBIOTE) ها بدانید

"جزیره ونوم" (VENOM ISLAND) چیست و چرا در نبردهای ونوم/مرد عنکبوتی مهم است؟

 کمیک "سرگذشت ونوم" (WEB OF VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود

قسمت آخر از کمیک "کمپانی ونوم" (VENOM INC) ترجمه شد + لینک دانلود

نویسنده کمیک بوک های VENOM به مرگ تهدید شد!

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

داستان کمیک بوکی "دنیای ونومی" (VENOMVERSE) به زبان فارسی (کامل)

 5 چیزی که همیشه در كمیك های کارنیج یافت میشود!

20 ضد قهرمان (ANTI-HERO) برتر در دنیای کمیک بوک

نگاهی به VENOM های مختلف کمیک های مرد عنکبوتی

10 تا از برترین، خشن ترین، عجیب ترین و باحال ترین مبارزات ونوم!

لینك دانلود كمیك ونوم – VENOM

این مطلب را به اشتراک بگذارید :