در این مقاله به شخصیت هایی اشاره میکنیم که اولین بار در کمیک بوک های اسپایدرمن خلق شدند ولی سالهاست که در عناوین شخصی خود یا دیگر شخصیت های مارول ظاهر میشوند!

اسپایدرمن اونقدر محبوبه و اونقدر سرشناسه که مارول خیلی از شخصیت های درجه دو سه خودش رو در طول سالها به بهانه های مختلف وارد داستان هایش کرده تا شاید محبوب تر و شناخته شده تر شود. در این میان یک سری شخصیت هم بوده اند که برای اولین بار در داستان هایش خلق و بعدا دارای سری اختصاصی خود شده اند یا اینکه در داستان های بزرگی حضور پیدا کرده اند. در این مقاله به معرفی این شخصیت ها میپردازیم.

مقاله زیر را هم بخوانید:

5 دفعه که مردعنکبوتی در شماره نخست کمیک بوک های جدید ابرقهرمانی حضور افتخاری داشت!

10- گِلداف (Geldof)

«گلداف» شخصیتی است که اولین بار در سال 2003 و در شماره 40 از سری کمیک بوک های Ultimate Spider-Man بدست «مارک بگلی» و «برایان مایکل بندیس» خلق شد. او یک بچه یتیم اهل لاتوریا بود که وقتی به عنوان یک جنین در شکم مادرش بود روی آزمایشاتی انجام شد که باعث شد پس از تولد بتواند از دستانش گلوله ای انرژی شلیک کند. او ابتدا به صورت یک نوجوان بی مسئولیت به تصویر کشیده شد که با اسپایدرمن درگیر شد ولی سپس نزد پرفسور اگزاویر و مردان ایکس برده و به نوعی قهرمان تبدیل شد. در سال 2008، نویسنده ای به نام «دن اسلات» این شخصیت را وارد دنیای اصلی مارول (دنیای شماره 616) کرد و لقبش هم شد: «پروتون» (Proton). پروتون در کمیک های Avengers: The Initiative حضور داشت تا اینکه در شماره 3 از رویداد "تهاجم مخفی" و در هنگام نبرد با اسکرال ها کشته شد!

9- جک پات (Jackpot)

در ماه می سال 2007 و در کمیک بوکی کم اهمیت و گمنام تحت عنوان Spider-Man: Swing Shift، شخصیتی خلق شد که نامش مدتیه بر سر زبانها افتاده زیرا گفته میشه سونی میخواهد از رویش فیلم اختصاصی بسازد! (خبرش اینجاست) در هر حال، دو نفر هستند كه با نام «جك پات» (Jackpot) شناخته ميشوند: «سارا اهرت» (Sara Ehret) و «الانا جابسون» (Alana Jobson) . سارا اهرت دانشمندی بود كه روی دارویی برای معالجه بیماری پاركینسون كار میكرد كه به ویروسی دچار شد كه باعث شد DNA سلول های بدنش تغییر كند و 4 ماه در كما باشد. او سپس و در جریان یك حادثه فهمید كه دارای نیروهای فوق بشری شده است. سارا سپس به عنوان یك قهرمان رسمی و دولتی و تحت نام «جك پات» به مبارزه با جرم و جنایت پرداخت. ولی جالب اینه كه بعد از مدتی علاقه اش رو به حرفه ابرقهرمانی از دست داد. او سپس با خانمی به نام آلانا جابسون آشنا شد. آلانا خیلی علاقه داشت كه به جای سارا، جك پات باشه. در نتیجه او به جك پات جدید تبدیل شد (در واقع آلانا هویت سارا را خرید!). جك پات با مرد عنكبوتی همكاری كرد تا شروری به نام Menace را دستگیر كنند. سپس در رویداد Secret Invasion، آلانا در مبارزه با یكی از ابرسربازان نژاد فضایی «اسكرال» كشته شد. بعدش اسپایدرمن رفت سراغ سارا اهرت و ازش انتقاد كرد كه چرا هویت خودش رو به كسی فروخته كه خام و بی تجربه بوده و آموزش های لازم را برای ابرقهرمان بودن را طی نكرده. همین باعث میشه سارا غيرتي و دوباره جك پات بشه و همكاري هاي زيادي هم با اسپايدرمن انجام بده. سارا در نهايت با شخصیت های خبیثی به نام «رُز» و «بومرنگ» درگیر شد و هویت واقعی اش لو رفت و همین باعث شد تا همسرش كشته شود.

8- موزِز مگنوم (Moses Magnum)

«موزز مگنوم» از دشمنان اصلی قهرمانی سیاه پوست به نام «لوک کیج» به حساب میاد ولی جالبه که بدونید اولین بار در کمیک بوکی از اسپایدرمن خلق شد! او از بچگی شیفته سلاح بود و در نهایت یک کمپانی به نام Deterrence Research Corporation تاسیس کرد که تبدیل شد به یکی از بزگترین کارخانه های تولید سلاح در جهان. اولین حضور او در دنیای کمیک در شماره 4 از سری Giant-Size Spider-Man بود که سال 1975 چاپ شد. در این داستان «بوش مستر» به دستور او یک سری آدم بی گناه را گروگان گرفت تا یک گاز سمی را رویشان تست کنه . اسپایدرمن و پانیشر هم حسابشون رو رسیدند. اما به زودی موزز مگنوم گذرش به کمیک های لوک کیج افتاد و به یکی از دشمنان اصلیش تبدیل شد. به طور مثال در کمیک Power Man Annual، کیج به ژاپن سفر کرد تا درباره ناپدید شدن مرموز یک دانشمند تحقیق کنه اما با موزز مگنوم مواجه شد. او تصمیم داشت از هسته کره زمین برای مقاصد خودش بهره برداری کنه اما این کارش باعث شده بود تا زمین لرزه های زیادی رخ بده. کیج هم جلوش رو گرفت . سپس «آپوکالیپس» (که از دشمنان درجه یک مارول و مردان ایکسه و اینجا میتونید درباره اش اطلاعات بگیرید) به مگنوم قدرتی داد تا بتونه خودش زمین لرزه های قوی ایجاد کنه. از این به بعد بود که به یکی از دشمنان نیرومند اونجرز و ایکس من هم تبدیل شد. ولی در هر حال او همیشه خودش رو دشمن شماره یک لوک کیج میدونه.

7- نایت واچ (Nightwatch)

«نایت واچ» اولین بار در شماره 99 کمیک Web of Spider-man خلق شد و یک سری اختصاصی هم در دهه 90 داشت. در کراس اور مشهور Maximum Carnage هم حضور داشت. ظاهر و لباس هم او آشکارا از شخصیت Spawn که توسط «تاد مک فارلین» خلق شده، الهام گرفته! البته سرگذشت و اریجین او به نوعی جالب هستش: نام واقعی اش دکتر «کوین ترنچ» است. او یک روز می بینه که یک مرد نقابدار در هنگام مبارزه با تروریست هایی که شنل های نامرئی شونده دارند، کشته میشه. بعد میره سراغ جسد این مرد و ماسکش رو برمیداره و میبینه که نسخه مسن تر خودشه!!! او به شدت وحشت میکنه و نمیدونه که نسخه مسن تر خودش را کجا اومده و داخل اون ماسک و لباس چی کار میکرده. بنابراین تصمیم میگیره اون لباس رو هرگز تنش نکنه و تا در آینده کشته نشه ولی اتفاقاتی میفته که مجبور میشه اون رو بر تن کنه و یک ابرقهرمان بشه. در هر حال نایت واچ قدرت فوق بشری خاصی نداره و نیروهای خودش رو از لباس پیشرفته خودش به دست میاره. مدتهاست که شایعه شده سونی میخواد فیلم اختصاصی این شخصیت را بسازه!

6- جیگسا (Jigsaw)

«جیگسا» با نام اصلی «بیلی روسو» (Billy Russo) دشمن اصلی «پانیشر» است ولی اولین بار در کمیک های اسپایدرمن او را دیدیم. در واقع اولین حضورش به صورت کامئو در شماره 161 از "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (منتشر شده در سال 1976) بود و سپس در شماره بعدی به صورت کامل حضور یافت. بعدها در کمیک های اختصاصی پانیشر متوجه سرگذشت او شدیم: بیلی روسو پدری داشت که خیلی باهاش بدرفتاری میکرد و وقتی 10 سالش بود از خانه بیرونش کرد! بنابراین از همون دوران نوجوانی به گروه های تبهکاری ملحق شد. اونقدر خوش تیپ بود که بهش لقب "خوشگله" (The Beaut) داده بودند. بیلی روسو با زنی به نام سوزان هم ازدواج کرد ولی همش کتکش میزد. پسرش «هنری» را هم خیلی اذیت میکرد و یه بار مجبورش کرد گربه اش رو غرق کنه و گرنه مادرش رو با تیر میزنه! سپس «فرانک کاستا» (که کسی بود که دستور داد زن و بچه «فرانک کسل» را بکشند و در نتیجه کسل تبدیل شد به پانیشر)، بهش دستور داد هر کی رو که مربوط به خانواده کسل میشه، بکشه. بعدش پانیشر میره سراغش و همه افرادش رو میکشه ولی خودش رو زنده میذاره تا پیامی باشه برای دیگران . ولی در این حین روسو از شیشه پنجره سقوط میکنه و صورتش تکه و پاره میشه . به همین دلیل بهش لقب «جیگسا» میدند (جیگسا در انگلیسی به معنای "پازل" هستش). همانطور که گفته شد جیگسا تبدیل شده به دشمن شماره یک پانیشر و بارها و بارها بهش ضربه زده و خواسته به خاطر بلایی که سر صورتش آورده ازش انتقام بگیره.

5 و 4- کلوک و داگر (Cloak & Dagger)

کلوک و داگر اولین بار در شماره 64 از كمیك Peter Parker, the Spectacular Spider-Man (مارس 1982) خلق شدند. «تایرون جانسون» (ملقب به «كلوك») و «تندی بوون» (ملقب به «داگر») در شهر نیویورك و به عنوان دو نوجوان با یكدیگر ملاقات كردند. آنها هر یك مشكلات خاص خود را داشتند و به همین دلیل تصمیم گرفته بودند از خانه فرار كنند. اونا از نظر خانوادگی خیلی با هم فرق داشتند. تایرون 17 ساله، سیاه پوست و اهل بوستون بود و لکنت زبان داشت. به خاطر همین لکنت زبان هم بود که نتونست به موقع حرف بزنه و اجازه نده پلیس ها به دوستش شلیک کنند (پلیس ها به اشتباه فکر میکردند دوستش به یک مغازه دستبرد زده). تندی هم دختری 16 ساله، بسیار زیبا بود که خانواده بسیار متمولی داشت. مادرش یک مدل لباس موفق بود ولی اصلا بهش توجه نمیکرد. بعدش هم که از خونه فرار کرد. تایرون و تندی به زودی با یكدیگر دوست شدند. آنها سپس سر از گروه های مافیا درآوردند، گروه هایی كه روی نوجوانان فراری آزمایش میكردند تا نوعی ماده مخدر قوی تولید كنند. ولی آنها از این آزمایشات جان سالم بدر بردند و از آنجا فرار كردند. آنها متوجه شدند كه در نتیجه این آزمایشات به نیروهای فوق بشری دست یافته اند: تایرون قدرت های تلپورتینگ داشت (یعنی میتوانست غیب شود و بلافاصله در مكان دیگری ظاهر شود) و میتوانست خودش را به بعدی تاریك وصل كند. تندی هم میتوانست خنجرهایی ساخته شده از نور پرتاب كند، اعتیاد به مواد مخدر را از وجود دیگران بیرون كند و یا حتی دیگران را شفا دهد. آنها نام كلوك (به معنای "شنل") و داگر (به معنای "خنجر") را برای خود انتخاب كردند و به جنگ گروه های مافیایی كه در تجارت مواد مخدر دست داشتند، رفتند. جالب اینجاست كه كلوك و داگر به هم نیاز دارند و باید با اتكا به نیروی یكدیگر از پس مشكلات بر آیند. آنها سمبل نور و تاریكی هستند و با هم معنا پیدا میكنند. به همین دلیل همیشه در كنار هم هستند. کلوک و داگر صاحب کمیک های اختصاصی خود شده اند و در داستان های دیگر شخصیت های مارول نیز حضور دارند و سال 2018 سریال اختصاصی "کلوک و داگر" ساخته و از شبکه ABC پخش شد که دو فصل به طول انجامید.

3- مونیکا رمبو (کاپیتان مارول)

دومین کاپیتان مارول پس از مرگ «مار–ول» به خاطر سرطان و در سال 1982 خلق شد. جالبه که بدونید اولین حضور وی در دنیای کمیک در شماره 16 از کمیک The Amazing Spider-Man Annual بود! خالقان وی نیز «راجر استرن» و «جان رومیتا جونیور» بودند. مونیكا رمبو یكی از اعضای گشت ساحلی در شهر نیو ارلیانز بود که انرژی های شگفت انگیزی دریافت كرد . یعنی وقتی میخواست از ساخته شدن یک سلاح خطرناک جلوگیری کند در معرض یک انرژی از بُعدی دیگر قرار گرفت و به قدرت های خودش دست یافت. در نتیجه قادر شد بدنش را به صورت انرژی دربیاورد. او اسم Captain Marvel   را برای خودش برگزید چون نمیدانست شخصیت دیگری هم هست كه از این اسم استفاده میكند (البته همانطور که گفتم کاپیتان مارول قبلی آن موقع موقع مرده بود) . اسپایدرمن سعی كرد كمك كند تا مونيكا با قدرت هایش كنار بیاید. سپس به صورت مشروط عضو گروه اونجرز شد ولی خیلی سریع مدارج ترقی را طی كرد و توانست یكی از بهترین و لایق ترین اعضای این گروه شود. او حتی به رهبری این گروه هم رسید (زمانی كه «واسپ» از اونجرز رفت) ولی سردبیر مارول با نظر نویسنده كمیك های اونجرز مخالف بود. او همچنین ميگفت كه باید از میزان نیروهای مونیكا كاسته شود. از آن موقع به بعد او دیگر نقش خاصی در دنیای كمیك نداشت و یك شخصیت فرعی محسوب میشد. ولی چند سال پیش به عنوان رهبر گروه Nextwave در عالم كمیك ظاهر شد (اعضای این گروه را قهرمانان فراموش شده مارول تشكیل میدهند). مونیکا رمبو الان با اسم مستعار «اسپکتروم» شناخته میشود. اولین چیزی که واقعا درباره او به چشم میاد سرعت بسیار بالای اوست. ولی قدرت اصلی او اینه که خودش رو از طریق الکترو مغناطیسی به هر نوع انرژی تبدیل کنه و چون میتونه خودش رو به نور تبدیل کنه، پس میتونه به سرعت نور حرکت کنه (اونم به صورت نامحدود!). او در ضمن میتونه انرژی از خودش شلیک کنه و البته سطح هوشیاری کیهانی داره و پس از حضور در سریال "واندا ویژن" شخصیت مطرحی شده است. راستی، این مقاله را هم بخوانید تا بفهمید ظاهرش را از روی کدام بازیگر الهام گرفتند!

2- موربیوس (Morbius)

فیلم سینمایی "موربیوس" با بازی «جرد لتو» باعث شهرت این شخصیت کمیک بوکی شده است ولی شاید خیلی ها ندانند او اولین بار در کمیک بوک های اسپایدرمن خلق (در شماره 101 از "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" که اینجا ترجمه شده است) و به عنوان دشمن او معرفی شد! «مایکل موربیوس» یك شیمی دان برجسته بود كه از بیماری خونی بسیار نادری رنج میبرد و به منظور یافتن علاجی برای خود روی خفاش ها تحقیق میكرد اما در عوض خودش به یك خون آشام تبدیل شد! با وجود آنكه موربیوس بارها با اسپایدرمن و دیگر ابرقهرمانان مارول نبرد كرده اما نمیتوان او را یك شخصیت كاملاً خبیث دانست زیرا اغلب به دنبال آن است كه دیگر یك خون آشام نباشد. نکته ای که باعث میشود موربیوس از دیگر خون آشامان دنیای کمیک متمایز گردد این است که با دلایل علمی خون آشام شده، نه دلایل ماورا الطبیعه. میگن دلیل اینکه مارول تونست سر اداره نظارت بر محتوای کمیک رو شیره بماله، همین بوده! یعنی بهونه آورده که موربیوس با خون آشامان دیگر فرق داره و دلایل علمی داره. به خاطر همین هم هست که مارول بهش لقب "خون آشام زنده" (The Living Vampire) داده. و اینجوری بود که موربیوس در اون دورانی که فضای کمیک هنوز زیادی بسته بود خلق شد و تونست جریان ساز باشه و شخصیتی منحصر به فردی از آب دربیاد که بعدا ناشرین دیگر از ایده اش تقلید کردند.

1- پانیشر (The Punisher)

قطعاً سرشناس ترین شخصیت دنیای کمیک بوک که کارش را از داستان های اسپایدرمن شروع کرد ولی پس از مدتی هویت و عنوان اختصاصی خودش را پیدا کرد، «فرانک کسل» ملقب به پانیشر (مجازاتگر) است! او سال 1974 و در شماره 129 از کمیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" خلق شد و در حضور اولیه اش به عنوان قاتل و مزدوری به تصویر کشیده شد که به دنبال کشتن اسپایدرمن بود (آن موقع اسپایدرمن به اتهام قتل «نورمن آزبورن» تحت تعقیب بود). البته پس از آنکه این شخصیت صاحب عنوان اختصاصی خودش شد، سرگذشتش نیز تثبیت و تغییر یافت: «فرانك كسل» یك افسر نیروی دریایی بود كه یك روز به همراه همسر و بچه هایش برای گردش به سنترال پارك نیویورك میروند ولی ناگهان به طور اتفاقی قتل عام یك گروه تبهكاری توسط گروه رقیب را میبینند و بنابراین خانوده فرانك به قتل میرسد تا شاهدی باقی نماند. فرانك سپس سوگند یاد میكند انتقام مرگ خانواده اش را بگیرد و همواره به عنوان یك انتقام جوی خشن اما باهوش كه به دنبال مجازات قاتلین اعضای خانواده‌اش بود، به تصویر كشیده شده. او از ثروت جنایتكاران در جهت تكمیل تجهیزات جنگی خود استفاده می‌كند و البته متحدانی نیز دارد و شاید بتوان گفت که سرشناس ترین ضدقهرمان کل دنیای کمیک است.

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2024

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

5 دفعه که مردعنکبوتی در شماره نخست کمیک بوک های جدید ابرقهرمانی حضور افتخاری داشت!

10 حقیقت مهمی که باید درباره "موربیوس" (MORBIUS) بدانید

10 شخصیتی که باید در سه گانه بعدی سینمایی مرد عنکبوتی باشند

10 حقیقت مهمی که باید درباره مجازاتگر (PUNISHER) بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره «مونیکا رَمبو» (MONICA RAMBEAU) بدانید

قسمت نخست از اولین حضور "موربیوس" (MORBIUS) در دنیای کمیک ترجمه شد + لینک دانلود رایگان

10 حقیقتی که باید درباره "کلوک و داگر" (CLOAK AND DAGGER) بدانید

10 دشمن برتر پانیشر (PUNISHER)

10 کمیک برتر موربیوس (MORBIUS)

10 کمیک برتر پانیشر (PUNISHER)

10 دشمن برتر لوک کیج (LUKE CAGE)

معرفی اصلی ترین متحدان مرد عنكبوتی – قسمت سوم

10 حقیقت مهمی که باید درباره «بومرنگ» (BOOMERANG) بدانید

خبرهای عجیب و غریب از فیلم های جدید سونی براساس دنیای کمیک های مرد عنکبوتی

25 ایستراگ سریال لوک کیج

این مطلب را به اشتراک بگذارید :