معرفی-عشق-های-بن-رایلی-اسکارلت-اسپایدر-در-دنیای-کمیک

این مقاله به بهانه پایان رویداد "دارک وب" و نقش پررنگ بن رایلی در آن به روز رسانی و بار دیگر در صفحه اصلی سایت قرار میگیرد.

مقدمه: همانطور که در این مقاله و این مقاله گفته بودیم، سابقه قهرمان بازی های بن رایلی به دهه 90 میلادی و داستان منفور "کلون ساگا" برمیگردد و این یعنی او در تمام این سالها فرصت داشته کلی شخصیت مکمل شامل خانم هایی بشود که باهاشون روابط رومانتیک برقرار کرده و در این مقاله میخواهیم شما را با آنها آشنا کنیم.

مقالات زیر را نیز بخوانید:

15 حقیقتی که باید درباره «اسکارلت اسپایدر» (SCARLET SPIDER) بدانید

چرا برای بازگشت «بن رایلی» در قامت اسپایدرمن هیجان داریم؟

10 اتفاق مهمی که برای «بن رایلی» پس از بازگشت از مرگ رقم خورد!

زندگی، مرگ و بازگشت بن رایلی

"سرگذشت كلون" – قسمت سوم: معرفی كلون های اسپایدرمن!

معرفی 10 دشمن برتر «اسکارلت اسپایدر» (SCARLET SPIDER)

10- کلون گوئن استیسی (Gwen Stacy Clone)

کلون گوئن استیسی (Gwen Stacy Clone)

وقتی بن رایلی در کلون ساگای دهه 90 میلادی برگشت، سرگذشت او و دورانی که در این سالها در تبعید به سر برده بود از طریق کمیک های فرعی و مینی سریز برای خوانندگان فاش شد. اولین این داستان ها به نخستین روزهای خلق شدن بن رایلی به عنوان یک کلون توسط مایلز وارن ملقب به شغال اختصاص داشت. سپس شاهد تلاش او برای فرار بودیم. شغال تونست ردش رو بزنه. او با خودش کلونی از گوئن استیسی را هم برد تا از این طریق خاطرات بن رایلی را تحت تاثیر قرار بده و تحریک کنه. و اینجا نوعی رابطه بین این دو کلون را شاهد بودیم. شغال از این طریق تونست مرحله نهایی آماده سازی بن رایلی را تکمیل کنه تا برای رویارویی با پیتر پارکر آماده بشه و به جنگ او بفرسته (در شماره 149 از مرد عنکبوتی شگفت انگیز که در اینجا ترجمه شده است).

9- لوئیس لِین (Lois Lane)

لوئیس لین - بن رایلی

برای مدتی نسبتاً طولانی بن رایلی جانشین مرد عنکبوتی در کمیک های مارول شده بود و این دوران مصادف شد با رویدادی به نام "مارول علیه دی سی" که اینجا ترجمه شده. در این رویداد دنیای مارول و دی سی برای مدتی کوتاه با هم تلفیق شدو البته شاهد نبردی بین شخصیت های تاپ دو کمپانی با یکدیگر بودیم. به طور مثال روزنامه دیلی بیوگل و دیلی پلنت به نوعی با هم ترکیب شدند. کلارک کنت و معشوقه معروفش، لوئیس لین در این روزنامه کار میکردند و بن رایلی هم عکاس بود که عکس هایش نظر مساعد کلارک را بخودش جلب کرد و به نظر میرسید رابطه خوبی بین آنها شروع شده ولی در طول داستان بن به لوئیس علاقمند شد (وقتی کلارک در قالب سوپرمن برای انجام ماموریتی رفته بود). وقتی در شماره 2 از این کمیک لوئیس مورد حمله تیم آپی بین نسخه های مختلف مارول و دی سی از مترسک قرار گرفت، بن به یاری او شتافت تا ازش محافظت کند و باعث شد تا سوپرمن کمی احساس حسادت کند. لوئیس از بن تشکر کرد ولی مشخص بود علاقه ای به بن نداره. ولی بن رایلی دچار سوءتفاهم شد و به اشتباه فکر کرد لوئیس بهش علاقمند شده به همین دلیل بهش پیشنهاد داده با هم قرار بذارند تا اینکه لوئیس بهش گفت که با کلارک نامزد کرده و همین موقع بود که کلارک از راه رسید و این بیشتر باعث خجالت بن شد. خب این لحظه به قول معروف تداعی کننده همون شانس درب و داغون پیتر پارکره که تو دنیای کمیک بهش Parker's Luck گفته میشه و البته بار دیگر ثابت میکنه که لوئیس همیشه ته دلش با کلارک کنت/سوپرمن است.

8- بِتی بِرَنت (Betty Brant)

بِتی بِرَنت (Betty Brant)

وقتی بن رایلی به نیویورک برگشت همچنان خاطرات پیتر پارکر رو داشت و به همین دلیل بار دیگر به خبرنگار دیلی بیوگل یعنی «بتی برنت» که چند سالی بود شوهرش (ند لیدز) را از دست داده بود بار دیگر علاقه نشان داد. اولین نشانه این علاقه وقتی ظاهر شد که با بتی مصاحبه ای کرد تا به یک سری ابهامات در خصوص اسکارلت اسپایدر پاسخ بده ولی این مساله باعث شد تا به هدفی برای «گریم هانتر» که در تعقیب بن رایلی بود، تبدیل بشه. او سپس بن رایلی را بدون ماسک اسکارلت اسپایدر ملاقات کرد (پیتر او را به عنوان یکی از اقوامش معرفی کرد) و سپس برای مدت کوتاهی با هم بیرون میرفتند و یک بار هم یکدیگر را بوسیدند. ولی همه چیز با بازگشت فلش تامپسون بین آنها به اتمام رسید و بتی سمت فلش رفت ...

7- مرگ (Death)

بانوی مرگ - بن رایلی

بن رایلی عضوی از یک گروه منتخب شامل ددپول و ثانوس است که مرتبط شده اند با شخصیت مخوف و نیرومندی به نام «مرگ»! و به نظر میاد «بانوی مرگ» چشمش او را گرفته است! در واقع مرگ به دلیل زنده شدن و مردن های متوالی بن رایلی درباره ش کنجکاو شد و یه جورایی باهاش بازی میکرد یا به روش های خاص خود بهش کمک میکرد، مثلا با معالجه مشکل زخم های کلونی او یا با زنده کردن کین (که خود مرگ او را کشته بود) و یا با زنده کردن بچه ای که بن رایلی سوگند خورده بود تا کمکش کنه (مرگ خودش را شبیه به دختری زیبا با موهای قرمز درآورده بود). پیشنهاد میکنیم حتما شماره های 6 و 7 از کمیک بن رایلی را که در اینجا ترجمه شده را بخوانید.

6- گابریله گریر (Gabrielle Greer)

گابریله گریر (Gabrielle Greer)

یکی از نخستین اقدامات اسکارلت اسپایدر شکست دادن ونوم بود، زیرا بن رایلی بر این باور بود که پیتر در سالهای گذشته به طور قاطعانه ای با ونوم برخورد نداشته در حالی که سسمبیوت فضایی به نوعی مسئولیتش با او بوده. بنابراین رفت سراغ ونوم و در اولین نبرد ازش کتک سختی خورد! بن رایلی تونست خودش رو تا آپارتمانش برسونه ولی در راهرو نقش بر زمین شد. یکی از همسایه هایش به نام «گابریله گریر» بهش کمک کرد تا بره بیمارستان. از اون به بعد یه مقدار با هم گپ و گفت زدن و با هم قرار گذاشتن (البته یه بار بن مجبور شد وسط یه میهمونی اونو ول کنه و بره ...!). در نهایت با کشته شدن بن رایلی به دست گرین گابلین، گابریله هم از دنیای کمیک ناپدید شد و دیگه اثری ازش نبوده.

5- فایر استار (Firestar)

فایر استار (Firestar)

در این مقاله گفتیم که اسکارلت اسپایدرها عضو گروه "مبارزین جدید" (New Warriors) بوده اند. وقتی شغال ویروس مرگبار "کاریون" خود را بر سر مردم شهر اسپرینگ دِیل رها کرد ، اسکارلت اسپایدر و مبارزین جدید به تحقیق درباره مرگ های مرموز پرداختند و اونجا به نظر رسید که نوعی رابطه بین بن رایلی و دیگر عضو این تیم یعنی «فایر استار» در جریان است (در این مقاله به طور کامل فایر استار را معرفی کرده ایم). در واقع پس از این ماموریت بود که فایراستار پیش قدم شد و بن رایلی را به تیم دعوت کرد. اون موقع فایراستار به رهبر تیم یعنی «جاستیس» علاقه داشت ولی نوعی کشش همچنان بین او و بن در جریان داشت که البته با پیدا شدن سر و کله یک اسکارلت اسپایدر خبیث ، به پایان رسید.

4- گربه سیاه (Black Cat)

گربه سیاه (Black Cat)

بن رایلی وقتی در هیبت اسکارلت اسپایدر ظاهر میشد چند باری گذرش به گربه سیاه افتاد و حتی وقتی جانشین پیتر شد هم یک ماموریتی با هم انجام دادند. یک بار وقتی فلیشیا برایش برای یک قتل پاپوش دوخته شده بود با هم همکاری کردند ولی بن مدام حواسش پرت میشد زیرا فلیشیا باهاش لاس میزد ! اما به مرور وقتی داشتند با هم علیه یک گروه مافیایی به رهبری شخصی به نام Skull-Jacket همکاری میکردند اعتماد بین آنها بیشتر شد و به بوسه ای بین آنها انجامید که در نهایت با مرگ بن رایلی همه چیز بین آنها تمام شد.

3- دِزیره وینتراپ (Desiree Winthrop)

دِزیره وینتراپ (Desiree Winthrop)

وقتی بن رایلی رسما جانشین پیتر پارکر در قامت مرد عنکبوتی شد و هویت اسکارلت اسپایدر را کنار گذاشت، در یک رستوران کوچک به نام Daily Grind مشغول به کار شد و خوانندگان با شخصیت های مکمل جدیدی هم آشنا شدند که مختص خودش بودند. در اینجا بود که برای نخستین بار با خانم «دزیره وینتراپ» که پولدار ، با کلاس و اهل مد های جدید لباس بود. در واقع او در رشته مُد لباس در دانشگاه تحصیل میکرد. البته رابطه بین آنها فوری نبود ولی دزیره مدام سر به سر بن رایلی میگذاشت و از علاقه اش به او میگفت که بن فکر نمیکرد دزیره جدی میگه! ولی در نهایت رابطه ای بین آنها شروع شد که متاسفانه خیلی زود او توسط گرین گابلین کشته شد و دیگر خبری از دزیره خانم نشد. در مجموع به نظر میرسید دزیره جذب اون مرموزیت بن رایلی شده و یا شاید بن برایش با مردهای دیگری که در زندگی اش بودند فرق داشت.

2- جسیکا کاراداین (Jessica Caradine)

جسیکا کاراداین (Jessica Caradine)

«جسیکا کاراداین» دختر دنیس کاراداین (همان قاتل «عمو بن») است و برای مدتی نوعی رابطه رومانتیک بین او و بن رایلی برقرار شد ، یعنی در دوران داستان Clone Saga در دهه 90 میلادی که بن رایلی به اشتباه فکر میکرد مرد عنکبوتی واقعی است و پیتر کلون است. جسیکا یک عکاس است و هویت مخفی بن رایلی را فهمید. جسیکا از اسپایدرمن متنفر بود (چون او را قاتل پدرش میدانست) و پس از فهمیدن هویت بن رایلی رابطه آنها بسیار پرتنش شد ولی خیلی زود نظرش نسبت به مرد عنکبوتی عوض شد و فهمید درباره پدرش نیز اشتباه میکرده است. در نتیجه عکس هایی که از بن رایلی هنگام عوض کردن لباس مردعنکبوتی گرفته بود را بهش تحویل داد و از زندگی او خارج شد. برای آشنایی با پدر این خانم، این مقاله را بخوانید.

1- جانین گادبی (Janine Godby)

جانین - بن رایلی

«جانین گادبی» را میتوان نه تنها بزرگترین عشق بن رایلی بلکه مهم ترین شخصیت مکمل داستان های او لقب داد. نام اصلی اش «الیزابت تاین» است و گذشته سخت و تلخی دارد زیرا پدرش او را مورد آزار و اذیت قرار میداد تا این که یک روز مجبور شد پدرش را در دفاع از خود به قتل برساند! بنابراین فرار کرد و هویت خود را تغییر داد و نام «جانین» را برای خود برگزید. سپس با بن رایلی در سالت لیک سیتی از ایالت یوتا ملاقات کرد. آنها با یکدیگر رابطه خود را شروع کردند و در نهایت اسرار خود را با یکدیگر به اشتراک گذاشتند. بن او را علیرغم جنایتی که در گذشته مرتکب شده بود، قبول کرد و جانین هم از اینکه بن رایلی در واقع کلون مرد عنکبوتی است باخبر شد. بن و جانین از دست مقامات فرار کردند زیرا به دنبال جانین به خاطر قتل پدرش بودند و جانین فکر نمیکرد کسی قبول کند به خاطر دفاع از خود پدرش را کشته است. سپس شاهد بودیم که کین، جانین را ربود (زیرا به نظرش بن با او خوشبخت شده و دوست نداشت خوشبختی بن را ببیند!) کین از جانین خواست تا بن را ترک کند وگرنه هردوی آنها را میکشد. وقتی جانین قبول کرد، کین مجبورش کرد تا خودکشی جعلی کند. سالها بعد وقتی بن رایلی جانشین پیتر پارکر در شهر نیویورک به عنوان مرد عنکبوتی شده بود، کین نزد بن رفت و بهش گفت که جانین زنده است. جانین هم نزد پلیس رفت و به جرم خود اعتراف نمود و به زندان افتاد. او تا همین اواخر در زندان بود تا اینکه در شماره 74 از سری جدید کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز که اینجا ترجمه شده دیدیم که توسط شرکت "بیاند" آزاد شد تا دوباره نقش مهمی در داستان های بن رایلی ایفا کند. ضمنا جانین از نظر ظاهری بسیار به مری جین واتسون شباهت دارد (موی قرمز و ...).

هالوز ایو - کمیک اسپایدرمن - مردعنکبوتی

و اما در رویداد "دارک وب" که اینجا ترجمه شده است دیدیم که بن رایلی خبیث و تبدیل شده به شخصیت پلیدی به نام کزیم (او بخش عمده ی خاطراتش رو به خاطر دستکاری های "بیاند" از دست داده بود). سپس کزیم با ملکه اجنه در برزخ (مادلین پرایور) متحد شد تا لشکری از موجودات جهنمی را به زمین بیاورند و حمله کنند (اما در نهایت شکست خوردند). جانین هم قدرت های جادویی و جهنمی دست یافت و اسمش خودش را «هالوز ایو» (Hallow's Eve) گذاشت و مثل یک جادوگر بدذات به تصویر کشیده شد که میتوانست ماسک های شخصیت های ترسناک خلق کنه و قدرت هاشون رو هم بدست بیاره!

مهدی ترابی مهربانی