10-کمیک-بوکی-که-باید-قبل-یا-بعد-از-تماشای-فیلم-مرد-عنکبوتی-راهی-به-خانه-نیست-بخوانید

اگر از فیلم "مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست" خوشتان آمده پس باید این 10 داستان اسپایدرمن را بخوانید!

مقدمه: فیلم مورد انتظار "مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست"سرانجام از راه رسیده و میهمان سینماهای جهان است. این فیلم تونسته هم دل منتقدین رو به دست بیاره و هم اینکه رکوردهای فروش جالبی از خودش بر جای بگذاره. خیلی ها هستند در سرتاسر دنیا که از این فیلم لذت میبرند ولی نمیدانند که خاستگاه مرد عنکبوتی چیست و این شخصیت محبوب اولین بار در کجا خلق شده. بنابراین تا به حال هیچ کمیک بوکی از این شخصیت نخوانده اند. اگر شما نیز جزو این دست از افراد هستید نگران نباشید زیرا در این مقاله داستان های مهم و ضروری و مرتبط با این فیلم رو براتون معرفی میکنیم که تقریبا همشون در سایت ما ترجمه شده اند.

مقالات زیر هم موضوع مشابهی دارند و باید بخوانید:

10 کمیکی که الهام‌بخش فیلم «مردعنکبوتی: راهی به خانه نیست» بودند

10 داستان کمیک بوکی که میتوانند دستمایه قسمت های بعدی "مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست" قرار بگیرند

10 موضوعی که ممکن است پس از "راهی به خانه نیست" در فیلم های آینده مرد عنکبوتی به کار گرفته شوند

10- دنیای عنکبوتی

دنیای عنکبوتی

اگر از ایده حضور مردان عنکبوتی از دنیاهای موازی در فیلم "راهی به خانه نیست" یا حتی انیمیشن تحسین شده "سفر به دنیای عنکبوتی" به وجود آمده اید پس این داستان که سال 2014 توسط دن اسلات نوشته شد، مختص شماست! خوشبختانه به طور کامل در سایت ما در اینجا ترجمه شده است. این داستان یک رویداد و کراس اور گسترده در کمیک بوک های مرد عنکبوتی بود که سال 2014 به قلم «دن اسلات» نوشته شد. خلاصه داستانش اینه که تمام مردان و زنان عنکبوتی در دنیاهای موازی گرد هم آمدند تا با خبیثی به نام «مورلان» و خانواده اش به نام «وارثان» (Inheritors) مبارزه کنند (چون وارثان به دنبال شکار عنکبوتی ها و تغذیه از انرژی درونی آنها هستند). این رویداد به معنای واقعی کلمه عالی بود و به قول معروف همه چیز داشت. بسیار هیجان انگیز بود و از رمز و راز خوبی هم برخوردار بود. نویسنده در مجموع تونست خیلی خوب داستان و کمیک های مرتبط با اون رو به پیش ببره و به سرانجام برسونه در حالی که مجبور بود یک عالمه شخصیت در داستان به کار بگیره. ایده اصلی بسیار جالب و اجرای آن هم بسیار خوب بود. از همه مهم تر اینکه این رویداد دستاوردهای زیادی برای مارول داشت چون از دل اون تعدادی شخصیت مهم و محبوب خلق شدند مثل «گوئن عنکبوتی» و «سیلک». ضمن اینکه کاراکترهای دیگری مثل «کین» (کلون مرد عنکبوتی)، «میگل اهارا» (مرد عنکبوتی 2099)، «زن عنکبوتی» و ... بعد از مدتها دوباره مطرح شدند و کمیک های اختصاصی ازشون چاپ شد.

9- مرد عنکبوتی: آبی

مرد عنکبوتی آبی

"مرد عنکبوتی: آبی" نام کمیکی است 6 قسمتی که سال 2003 توسط «جف لوب» و «تیم سیل» نوشته شد و حالتی عاشقانه دارد و داستانش به صورت فلش بک در گذشته رخ میدهد یعنی زمانی که پیتر پارکر تازه با «گوئن استیسی» و «مری جین واتسون» آشنا شده بود. "مرد عنکبوتی: آبی" به طور اساسی درباره رمانس بین پیتر و گوئن است ولی به قول پیتر "شما نمیتونی قصه عاشق شدن من و گوئن رو تعریف کنی و به مری جین اشاره نداشته باشی"! بنابراین داستان میره سراغ اون دوره ای که پیتر برای اولین بار با مری جین ملاقات کرد و اون جمله مشهور Face it Tiger, You Just Hit the Jackpot رو از زبونش شنیدیم (حتما این مقاله را بخونید) و شاهد رقابت او با گوئن استیسی بر سر به دست آوردن دل پیتر هستیم. در شماره آخر، مری جین را در زمان حال میبینیم که متوجه میشه پیتر داره برای گوئن نوار ضبط میکنه و به همسرش میگه: "به گوئن بگو منم دلم براش تنگ شده". آنهایی که از جنبه های رومانتیک بین پیتر و ام جی در "راهی به به خانه نیست" خوششون اومده حتما این داستان رو بخونند. اینجا میتونید اون رو با ترجمه فارسی بخونید. مخصوصا اینکه طراحی های فوق العاده ای هم دارد!

8- بیاند (ماوراء)

بیاند مرد عنکبوتی

داستانی که هم اکنون در کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز جریان دارد و خیلی هم گُل کرده "بیاند" (Beyond) نام دارد. در این داستان پس از مدتها شاهد هستیم که کلون مرد عنکبوتی یعنی «بن رایلی» که مدتها غایب بود و در اینجا میتونید اطلاعات خوبی ازش دربیاورید، برمیگرده و جانشین پیتر پارکر میشه. دلیلش هم اینه که پیتر پارکر اصلی به دلایلی در بیمارستان بستری شده و احتمال مردنش هم وجود دارد! بن رایلی برای شرکت مرموزی به نام "بیاند" کار میکند که مشخصه اهداف شومی در سر دارد و مشخصه که قراره به زودی بن رایلی و احتمالا پیتر پارکر باهاش روبرو بشن. بن رایلی تجهیزات زیادی داره که پیتر پارکر نداره و ما رو به یاد اسپایدرمن در دنیای MCU میندازه که تجهیزات استارک استفاده میکرد. در هر حال داستان بیاند از شماره 74 به بعد سری جدید مرد عنکبوتی شگفت انگیز چاپ شده که میتونید در اینجا آنها رو تک تک دانلود کرده و بخوانید (به انتهای لیست بروید).

7- یک روز دیگر

بدون شک داستانِ چهارقسمتیِ «اسپایدرمن: یک روز دیگر» (Spider-Man: One More Day یا به اختصار OMD) یکی از بدترین داستان‌های تاریخ این کاراکتر و از جنجالی‌ترین داستان‌های تاریخ کمیک است؛ به‌طوری که تقریباً در هر لیستی از بدترین داستان‌های روایت‌شده در کمیک‌های مارول حضور دارد. این داستان که پس از وقایع نخستین «جنگ داخلی» قهرمانان مارول رخ می‌دهد، به طرزی غیرمنطقی و غیرقابل‌باور ازدواج پیتر پارکر و مری‌جین واتسون را از تاریخ مارول پاک کرد تا به تلاش‌های مارول در جهت مجردکردن دوبارهٔ اسپایدرمن برای جذب مخاطب کم‌سن‌وسال پایان ببخشد. این داستان جنجالی تاریخچهٔ چندده‌سالهٔ اسپایدرمن را به سخره گرفت و منتقدان و هواداران این کاراکتر را به شدّت عصبانی کرد. پیش‌تر در سایت ما به اندازهٔ کافی به پیرنگ و خطّ اصلیِ این داستان پرداخته شده (مثلا در اینجا) ولی در هر حال این داستان بسیار مهم است و تاثیرات آن همچنان در داستان های مرد عنکبوتی به چشم میخورد. ضمن اینکه برخی از المان هایی که در ادامه آن پیش آمد مثل رجوع مرد عنکبوتی به دکتر استرنج برای اجرای طلسم فراموشی به نوعی در فیلم "راهی به خانه نیست" تکرار شدند.

6- آخرین شکار کریون

"راهی به خانه نیست" داستان دارکی داشت و صحنه های خشنی هم در آن بکار رفته بود که برای فیلمی از مرد عنکبوتی بی سابقه بود. اگر از این فضای داستانی خوشتان آمده پس داستان "آخرین شکار کریون" رو بهتون توصیه میکنیم. «جی. ام. دی متیوس» به عنوان نویسنده و «مایک زک» به عنوان طراح در سال 1987 با هم متحد شدند تا یکی از دارک ترین داستان های تاریخ مرد عنکبوتی را برای هواداران به ارمغان بیاورند که رویارویی سرنوشت سازی بین اسپایدرمن و یکی از دشمنان کلاسیک او به نام «کریون شکارچی» را رقم زد. اسپایدرمن در این داستان ظاهرا کشته و زنده زنده دفن میشود و کریون برای مدتی جای او در لباس سیاه معروفش میگیرد و خیابان های شهر را به شکل خودش مجازات میکند تا ثابت کند از دشمنش بهتر است. اسپایدرمن در نهایت از گور خود بیرون آمد و دست آخر کریون دست به خودکشی زد. این داستان دارک به وضوح برای اقتباس سینمایی یا حتی انیمیشن سخت است زیرا با فضای غالب اقتباس های مرد عنکبوتی در تناقض است ولی در هر حال هواداران سالهاست که دوست دارند کریون را در عالم سینما ببینند و خیلی هم امید دارند پس از وقایع فیلم "راهی به خانه نیست" این اتفاق بیفتد. اما در هر حال ما در سایت خودمان در اینجا این داستان را به طور کامل ترجمه کرده ایم.

5- مرگ جین دی وُلف

مرگ جین دی ولف

داستان دارک دیگری به نام "مرگ جین دی ولف" به قلم «پیتر دیوید» و طراحی «ریک باکلر» در دهه 80 میلادی و در سری کمیک بوک های The Spectacular Spider-Man خلق شد. در این داستان اسپایدرمن متوجه شد یکی از معدود دوستانش در اداره پلیس به نام سروان «جین دی ولف» در خانه اش به طرز فجیعی به قتل رسیده. قاتل او کسی بود که با لقب «سین ایتر» شناخته میشد و اسپایدرمن در تعقیب این جانی خطرناک شاهد برخی از بدترین لحظات حرفه اش بود و در نهایت از فاش شدن هویت واقعی او بسیار متعجب و البته خشمگین شد. درسته که جین دی ولف هرگز زنده نشده ولی سین ایتر اخیرا در رویداد "آخرین بقایا" برگشت و این مساله بار دیگر این سئوال را مطرح میکنه که آیا مارول هرگز این شاهکار را در دنیای سینما اقتباس خواهد کرد؟ اگر هم نکرد مهم نیست چون شما میتوانید "مرگ جین دی ولف" را در اینجا با ترجمه فارسی بخوانید.

4- مرد عنکبوتی: شوالیه های مارول

اگر در فیلم "راهی به خانه نیست" عاشق ایده نبرد مرد عنکبوتی با چندین ابرشرور به صورت همزمان شده اید یا اینکه دوست دارید یک داستان و نبرد معرکه بین او و گرین گابلین بخوانید، پس این کمیک را از دست ندهید! دراین داستان یكی از دشمنان اسپایدرمن از هویت مخفی او باخبر شده است. در نتیجه زن عمو «مِی» دزدیده می‌شود و جان «مری جین» نیز به خطر می‌افتد. اسپایدرمن در طول داستان می‌كوشد تا زن عموی عزیز خود را پیدا كند و ... به طور خلاصه بگم که "شوالیه های مارول" یكی از هیجان‌انگیز‌ترین و حماسی‌ترین داستان‌های تاریخ اسپایدرمن كه در آن او با تمام دشمنان مشهور و كلاسیك خود دست و پنجه نرم می‌كند و از نظر روحی و جسمی تا سر حد مرگ پیش می‌رود. یكی از نقاط قوت اصلی این داستان نحوه تعامل اسپایدرمن با دشمنان‌اش است كه بسیار بدیع و جذاب از كار درآمده. به علاوه، نویسنده آنقدر ایده‌های حیرت‌انگیز در طول داستان رو می‌كند كه خواننده مات و مبهوت می‌شود. شما میتونید همه 12 قسمت این شاهکار را با ترجمه فارسی در اینجا بخوانید.

3- مردان عنکبوتی

مردان عنکبوتی

اگر در فیلم "راهی به خانه نیست" عاشق ایده همکاری بین پیتر پارکرِ تام هالند با دیگر مردان عنکبوتی شده اید پس این داستان هم میتونه خیلی براتون جذاب باشه. در کل شخصیت مایلز مورالز خیلی سریع در دنیای کمیک به شهرت و موفقیت و محبوبیت دست یافت. داستان های او در یک دنیای موازی به نام دنیای Ultimate جریان داشت و به همین دلیل هواداران خواستار یک کراس اور (داستان مشترک) با پیتر پارکر دنیای اصلی بودند. برایان مایکل بندیس (خالق مایلز مورالز) هم به حرفشون گوش داد و داستان فوق العاده ای نوشت به نام "مردان عنکبوتی" که در اینجا براتون ترجمه شده و در آن پیتر پارکر دنیای اصلی به دنیای التمیت میره و با مایلز مورالز دیدار میکنه! این داستانِ مهم، لحظات ماندگار فراوانی هم داره و باعث شد تا ارتباط بین دنیای اصلی مارول و دنیای التمیت برقرار بشه. پایان این داستان هم دارای پیچش جالبی بود و نشون داد در دنیای اصلی مارول هم یک مایلز مورالز وجود دارد! تا اینکه در سال 2017 برایان مایکل بندیس بالاخره با نوشتن قسمت دوم "مردان عنکبوتی" پاسخ این سوال را داد که این مایلز مورالز کی بوده. ما این کمیک را هم براتون در اینجا ترجمه کرده ایم که داستان بسیار مهمیه چون نشان میده دنیای التمیت پس از وقایع رویداد "جنگ های پنهان" هنوز زنده است! ضمنا شما میتونید سری جدید و جذاب کمیک بوک های مایلز مورالز را نیز در اینجا بخونید.

2- داستان زندگی مرد عنکبوتی

داستان زندگی مرد عنکبوتی (Spider-Man’s Life Story)

در نقد خودم برای فیلم "راهی به خانه نیست" گفتم که این فیلم یک نامه عاشقانه است که برای هواداران مرد عنکبوتی نوشته شده و کمیک "داستان زندگی مرد عنکبوتی" هم همین حالت رو داره. این کمیک فوق العاده این سئوال رو مطرح میکنه که اگر مرد عنکبوتی در دنیای واقعی بود و مثل آدم های دیگر عمر میکرد و رخدادهای دنیای واقعی روی زندگی او تاثیر میگذاشتند، چی میشد؟ بنابراین در هر شماره به یک دهه از زندگی او پرداخته میشه. نویسنده داستان آقای «چیپ زدارسکی» است که با کمیک های Spectacular Spider-Man حسابی گل کاشت.طراح هم آقای «مارک بگلی» میباشد که به عقیده همه کارشناسان یکی از 4 طراح برتر تاریخ کمیک بوک های اسپایدرمن محسوب میشه. داستان پیچش های فوق العاده ای داره و اصلا نباید تصور کرد که داره وقایع مهم کمیک های اسپایدرمن را که قبلا بارها در داستان های او دیده ایم تکرار میکنه. نوعی حالت رئالیستی و واقع گرایانه خاصی هم در داستان موج میزنه که باعث میشه خواننده مدام دانسته های خودش از اسپایدرمن را مرور کنه و آنها را با رخدادهای مهم تاریخ معاصر مقایسه کنه. زدارسکی با این کمیک واقعا شاهکاری خلق کرده و در آن اصلا از اینکه خواننده را شوکه کنه ترسی به خودش راه نداده! میتونید در اینجا این کمیک را با ترجمه فارسی بخوانید).

1- مرگ گوئن استیسی

مرگ گوئن استیسی

"راهی به خانه نیست" پر بود از لحظات و پیچش های غافلگیرکننده و تکان دهنده. بی شک هیچ داستانی از این نظر به پای "مرگ گوئن استیسی" نمیرسد. درباره این داستان بارها و بارها در سایت ما مقاله نوشته شده و بحث شده (چند سال پیش هم در یک نظرسنجی به عنوان بهترین داستان مارول شناخته شد). در کل داستان غم انگیز مرگ گوئن استیسی یكی از مشهور ترین داستان های تاریخ كمیكه و اونقدر مهمه كه آغاز گر دوره جدیدی در تاریخ كمیك شد. چه كسی فكرش را میكرد كه در اوج دوران معصومیت در عالم كمیك ناگهان عشق واقعی قهرمان شماره یك مارول كامیكس توسط دشمنش كشته بشه؟ در واقع اتفاقات شماره‌های 121 و 122 كمیك‌ اسپایدرمن شگفت‌انگیز (که به ترتیب در ماه های ژوئن و جولای سال 1973 میلادی به چاپ رسیدند و اینجا ترجمه شده اند)، نه تنها از اهمیت فوق‌العاده زیادی در تاریخ اسپایدرمن بلکه کل تاریخ کمیک‌ برخوردارند. در این دو شماره بزرگ‌ترین و خبیث‌ترین دشمن اسپایدرمن یعنی گرین گابلین بلایی بر سر اسپایدرمن آورد که به خاطر آن خوانندگان قانون جدیدی در عالم کمیک‌ یاد گرفتند: دیگر هیچ کس در امان نیست! یعنی او سرانجام ضربه نهایی را به اسپایدرمن وارد آورد: گوئن استیسی دختر پاک و معصومی که پیتر پاركر دلباخته‌اش شده بود را دزدید و به بالای پل معروف جرج واشنگتون برد. اسپایدرمن به تعقیب‌اش پرداخت ولی دیگر دیر شده بود. نورمن آزبورن یا همان گرین گابلین، دختر بیچاره را به پایین پل انداخت و او را به قتل رساند. تا آن زمان هیچ کاراکتر مکملی در داستان‌های مصور به قتل نرسیده بود. هواداران مرگ گوئن را باور نداشتند و کاملا شوکه شده بودند (آنها آنقدر شوکه شده بودند که نویسنده مجبور شد بعد از مدت کوتاهی دوباره گوئن را برگردونه، البته به صورت کلون!). آن‌ها می‌پنداشتند كه در شماره‌های بعد اسپایدرمن حتماً از خواب بیدار می‌شود و خواهد فهمید که مرگ گوئن کابوسی بیش نبوده است. اما گوئن واقعاً مرده بود. این عمل بی‌رحمانه تأثیر عمیقی بر زندگی اسپایدرمن گذاشت. در واقع این موضوع بر جو کلی کمیک‌ نیز تأثیر داشت. دیگر قهرمان بازی تنها در پوشیدن لباس رنگی و شنل‌دار و مبارزه طولانی با مرد خبیث که همیشه در انتهای داستان دستگیر می‌شد،‌ خلاصه نمی‌شد. دنیای ابرقهرمانان تاریک‌تر گشته بود. از آن پس دشمنان قهرمانان عالم مصور برای رسیدن به اهداف پلید خود دست به اعمال بی‌رحمانه‌تری زدند. خوانندگان دیگر انتظار هر گونه اتفاقی را داشتند، زیرا معصومیت کمیک‌ برای همیشه از دست رفته بود. بسیاری از کارشناسان مرگ گوئن استیسی را پایان دوره نقره‌ای كمیك‌ (Silver Age of Comics) که از اوایل دهه 60 میلادی شروع شده بود، می‌دانند.

مهدی ترابی مهربانی