درست است که پیتر پارکر به خاطر شانس درب و داغونش معروف است، اما او، در عین حال، تصمیمات بسیار عالی هم در کمیک ها گرفته است که در نهایت نتیجه اش به خوبی در آمده است.

مقدمه: با وجود اینکه اسپایدرمن از بذله گو ترین ابرقهرمانان دنیای کمیک است. اما در عین حال او یکی از معروف ترین ابرقهرمانان در نتیجه گیری های عاقلانه و ساخت نکات طنز برجسته و به جا از دشمنانش در حین مبارزه است. از این رو است که شخصیت زیر ماسک این ابرقهرمان: پیتر پارکر به یقین نابغه است.

در حالی که استعداد های علمی و کار بلد بودن در علم تکنولوژی پیتر پارکر، در طول این زمان های طولانی ای که به عنوان اسپایدرمن فعالیت کرده به او کمک بسیاری کرده است؛ اما او همیشه در برقراری تعادل میان زندگی عادی اش و بزرگترین مسئولیتش دچار گرفتاری های متعدد بوده است.

در بسیاری از برهه های زندگی، تصمیمات او هرگز آسان نبوده است؛ اما با آمیختن استعداد و تدابیر قاطعانه اخلاقیش، اسپایدرمن تعداد بسیاری تصمیمات خارق العاده زیرکانه ای به عنوان شخصیت کله تاری مارول گرفته است.

10- پیوستن به گروه انتقام جویان جدید

برای بخش طولانی ای از زندگیش به عنوان یک قهرمان، اسپایدرمن همیشه به تنهایی کار خود را به سرانجام رسانده است. البته که اسپایدرمن در زمانی که شرایط ایجاب کرده است در قالب تیم هم فعالیت کرده است. اما به طور کلی همه او را به عنوان قهرمانی میشناسند که به تنهایی کار میکند. اما برهه ای از زندگی او بود که تغییری در این شرایط رخ داد، هنگامی که او و بی ربط ترین قهرمانان مارول (در آن زمان) گرد هم آمدند تا برای جمع کردن ابر شرورانی که از زندان دولتی فرار کرده بودند دست به کار شدند، و تیمی جدید خلق شد (کمیکش اینجا ترجمه شده است).

ماجرا از این قرار بود که در پی منحل شدن گروه اونجرز (در پی وقایع جنگ داخلی)، کاپتان آمریکا و آیرون من سرانجام دریافتند که سرنوشت جوری رقم زده که از نو تیمی باید تشکیل شود تا شرایط که بهم ریخته بود جمع و جور شود. از همین رو بود که گروه انتقام جویان جدید تشکیل شد. البته که متقاعد کردن اسپایدرمن زمان برد و به این سادگی ها نبود اما سرانجام اسپایدرمن پذیرفت تا با کاپتان، آیرون من، ولوورین، اسپایدر وومن (زن عنکبوتی) و لوک کیج گروه جدید انتقام جویان را تشکیل دادند. بنابراین پس از دهه ها به تنهایی کار کردن، اسپایدرمن با این تصمیم هوشمندانه موفق شد، حمایت بزرگترین قهرمانان مارول را در کنار خود به همراه داشته باشد.

9- ردکردن پیشنهاد اونجرز برای پیوستن به این تیم در ابتدای حرفه ی ابرقهرمانی

با وجود موفقیت ها (و همچنین شکست های) متعدد اسپایدرمن در همکاری با گروه نیو اونجرز که در مورد قبلی به آن اشاره شد، اما همکاری با این گروه لزوماً همیشه اولویت نخست اسپایدرمن نبوده است. در همان سال های اولیه فعالیت او به عنوان اسپایدرمن، اونجرز گرد هم آمدند تا برای عضو کردن اسپایدرمن در اونجرز به بحث بپردازند (این اتفاق در کمیک شماره سوم، سالانه اسپایدرمن رخ داد).

در نهایت امر، اونجرز پس از دریافت نظر های دردویل (که سابقه کار  با اسپایدرمن را داشت)، تصمیم به تست اسپایدرمن گرفتند؛ بی خبر از اینکه زیر این ماسک یک پسربچه دبیرستانی با مسئولیت های بسیار است، ثور را برای اعلام نظرشان به سوی اسپایدرمن فرستاند. ولی پیتر همچنان نگران زن عمویش بود و با خود فکر میکرد که اگر عضو اونجرز شود چه تاثیری روی زن عمویش خواهد گذاشت. اما در نهایت دل به دریا زد و به مقر اونجرز رفت. سپس اتفاقات بسیاری رخ میدهد و مبارزه ای نصفه نیمه بین اسپایدرمن و سایر اونجرز رخ میدهد اما نهایتاً اسپایدرمن، مضطرب از شرایط، بدون اینکه به جزییات تستی که بنا بوده از او گرفته شود گوش دهد سراغ پیدا کردن هالک میرود. هالک پیدا میشود اما اسپایدرمن که هالک را دست کم گرفته بوده در خطر بسیاری قرار میگیرد. اما سرانجام چیزی که اسپایدرمن را از عضو شدن در اونجرز باز میدارد تنها این مسئله نبود. پس از اینکه هالک به هویت اصلی خود دکتر بروس بنر باز میگردد و اسپایدی لحظاتی با او صحبت میکند در میابد که این مرد بیچاره تا چه اندازه آشفته و سردرگم است، اسپایدی با وجود اینکه او را به دام می اندازد اما در میابد که او اجازه قضاوت و تصمیم گیری برای این شخص که حتی اراده ای از خودش ندارد را ندارد و در نهایت هرچند هالک خودش را آزاد میکند اما پس از بازگشت به برج اونجرز اعلام میکند که حتی موفق نشده هالک را پیدا کند و به عضویت تیم در نمی آید.

8- خلق وب شوتر ها که بارها جان او را نجات داده اند

با تقسیم زندگیش میان دو شخصیت، ابرقهرمان مبارز جرم و جنایت و یک دانش آموز دبیرستانی، پیتر نه وقت و نه پول کافی را داشت که یک وسیله حمل و نقل مطابق با استاندارد های جامعه را تهیه کند. اما به دلیل نابغه بودنش در علم و تکنولوژی، و همچنین این کمبود ها که همیشه باعث شکوفایی استعداد های نهفته میشود اسپایدی موفق به حل مشکل گشت زنی در سطح نیویورک شد: با خلق تار و وب شوتر های معروفش که برای همیشه در تاریخچه کمیک بوکی اش همراه او باقی ماندند.

هرچند که در آن ابتدای کار پیش از اینکه پیتر دریابد، قدرت زیاد مسئولیت به همراه دارد، او با هدف افزایش جلوه حضور خودش در تلویزیون این وب شوتر ها را خلق کرد اما هر امری، هرچند انسان در ابتدا سردرگم باشد، اما با نیتی خیر پشت آن باعث نجات انسان میشود. و همین امر نیز برای این وب شوتر ها رخ داد و هم به عنوان سلاح و هم وسیله حمل و نقل در تمامی این سال ها برای اسپایدی خدمت کرده است.

7- به دست گرفتن کنترل زندگی اش با حمایت از کاپیتان آمریکا حین وقایع جنگ داخلی

در آغاز رویداد جنگ داخلی مارول، اسپایدرمن ابتدا سمت مردآهنی رفت و به او کمک کرد تا قانون ثبت نام از ابرانسان ها را ترویج دهد. او به تشویق تونی استارک، هویت سری خودش را فاش کرد و به انتقام جویان مرد آهنی پیوست. از این رو دشمنان اسپایدرمن از اطلاعات زندگی شخصی او برای حمله به او استفاده کردند و شرایط به سرعت به ضرر اسپایدی پیش رفت (این مقاله را بخوانید). تغییر و پیوستن به جناح مقاومت کاپیتان آمریکا باعث ایجاد پیچیدگی های متعددی در زندگی اسپایدرمن شد. او مجبور شد زن عمو می و مری جین را به یک مکان امن منتقل کند و از طرف دولت به او برچسب فراری داده شد. با این حال، مرد عنکبوتی با پیوستن به انتقام جویان سری کاپیتان آمریکا، قدرت کنترل سرنوشت خود را دوباره به دست گرفت.

6- شکوفا شدن هوش بالا با عضویت در بنیاد آینده (Future Foundation)

آخرین آرزوی هیومن تورچ پیش از مرگ موقتش در دنیای کمیک این بود که اسپایدرمن جای او را در گروه چهار شگفت انگیز (در آن زمان بنیاد آینده) پر کند. ولی با توجه به اینکه پس از وقایع جنگ داخلی و مشکلات متعددی که بر سر اسپایدرمن صرفاً به خاطر حضور در این وقایع رخ آمد، او رغبت خود را برای حضور در هر گروهی از دست داده بود اما در عین حال با عضویت در این گروه، مزایای بسیاری برای اسپایدی به ارمغان آمد. با دسترسی به تکنولوژی های فوق پیشرفته بنیاد آینده و افتخار کار کردن در کنار رید ریچاردز، اسپایدی به آخرین خواسته دوستش پاسخ مثبت داد. مطمئناً هم پیمان شدن او با رید ریچاردز، باهوش ترین انسان جهان یکی از عاقلانه ترین تصمیماتی بود که به عنوان اسپایدرمن گرفت.

5- تبرئه کردن خود با خلق چند هویت مختلف

ماجرا از دشمن خونی اسپایدرمن، نورمن آزبورن شروع شد. هنگامی که نورمن آزبورن پس از وقایع داستان آنسلات (Onslaught) کنترل اداره روزنامه دیلی بیوگل را در دست گرفت، اسپایدرمن بار دیگر دشمن شماره یک جامعه لقب گرفت. ماجرا از این قرار بود که آزبورن با صحنه سازی یک صحنه قتل، قربانی (خلافکاری به اسم Joey Z) را به تار های اسپایدرمن مرتبط کرد و او را قاتل نامید (یعنی اینطوری وانمود کرد که او با تارهای مردعنکبوتی خفه شده است!) و اینگونه کمپین شدیدی علیه مردعنکبوتی به راه افتاد.

در این شرایط به جهت انجام همزمان اعمال قهرمانانه اش و در عین حال دور بودن از چشم مردم جامعه، پیتر پارکر یکی از زیرکانه ترین کار هایی که میتوانست را انجام داد: خلق چهار شخصیت مجزا به نام های داسک، هورنت، ریکوشه و پرادجی که دو تا از آنها نقش قهرمان داشتند و دو تای دیگر نقش شخصیت های شرور. سرانجام به کمک این شخصیت ها، پیتر معمای قتل را حل میکند و نام اسپایدرمن را از قتل پاک میکند و به شخصیت اصلی اش باز میگردد.

4- رسیدن به شهرت با ادامه فعالیت در شرکت صنایع پارکر

در مدت زمانی که اتو اکتاویس (دکتر اختاپوس) بدن پیتر پارکر را اشغال کرده بود، موفق به افتتاح شرکت استارتاپی در صنایع تکنولوژی شد به نام صنایع پارکر. پس از اینکه پیتر دوباره به بدن خودش بازگشت، تصمیم گرفت که این شرکت را همچنان نگه دارد. تحت نظر پیتر، این شرکت با در نظر گرفتن اسپایدرمن به عنوان سمبل، یک دستگاه خارق العاده به اسم Webware (ساعت عنکبوتی) خلق کرد. از سوی دیگر همین شرکت یکی از تامین کنندگان اصلی سازمان شیلد نیز شد.

درست است که کار راحت تر برای پیتر خلاص کردن خودش از هر چیزی بود که به نحوی به اکتاویس مربوط میشد؛ اما پیتر با این تصمیم عاقلانه باعث شد که جدای از اینکه محصولی خلق کند که در آینده بسیار به کارش آمد، اسم و رسمی هم به عنوان یک دانشمند دست و پا کند.

3- غلبه اسپایدرمن بر مورلان با استفاده از یک ایده ی بکر

هنگامی که اسپایدرمن برای بار اول با مورلان رو به رو شد، موجودی که قدرت خود را از راه کشتن موجوداتی دارای قدرت عنکبوتی (معروف به توتم) بدست می آورد به نظر میرسید درگیر نبردی شده که در آن نمیتواند پیروز شود. از همان اول معلوم بود که این مبارزه، مبارزه ای از پیش شکست خورده است. نه سرعت و مهارت و نه خشم و بی رحمی هیچ کدام امکان شکست مورلان را به اسپایدرمن نداد. از همین رو بود که او برای حل این مشکل بار دیگر از مغزش کمک گرفت.

ماجرا از این قرار بود که معلوم شد مورلان تنها توانایی بیرون کشیدن قدرت موجودات تماماً توتم را دارد و اسپایدرمن که میدانست بخشی از قدرت های خودش از ذات رادیو اکتیو عنکبوتی که نیشش زده گرفته شده است، خودش را در معرض تشعشعاتی قرار داد که میدانست بدنش میتواند تحمل کند. نهایتاً با تبدیل کردن خودش به موجودی اصطلاحاً کمتر عنکبوتی و در حالی که علناً در حین مبارزه در وضعیت مسمومی قرار داشت (بدلیل تشعشعات) سرانجام مورلان را شکست داد.

2- کنار گذاشتن سیمبیوت فضایی

در طول وقایع "جنگ های مخفی"، اسپایدرمن یک لباس تمام سیاه جدید برای خود پیدا کرد. این لباس با قابلیت ساخت تار عنکبوتی برای او و همچنین قابلیت تغییر شکل به لباس های معمولی برای مدتی بر تن اسپایدرمن دیده میشد. درست به موقع و به کمک رید ریچاردز اسپایدرمن دریافت که این لباس یک سیمبیوت انگلی فضایی است (این مقاله را بخوانید).

درحالی که این لباس او را قدرتمند تر کرده بود، اسپایدرمن خیلی سریع دریافت که این انگل قصد تسخیر ذهن و بدن او را دارد. از این رو به جای تسلیم شدن به سیمبیوت، پیتر به قدری زیرک بود که با گرفتن تصمیمی درست به کمک رید ریچارزد خودش را از شر این موجود خلاص کند. در نهایت سیمبیوت با ادی براک، که به پیتر پارکر حسادت بسیاری میورزید، پیوند خورد و در کنار یکدیگر یکی از دشمنان نام آشنای اسپایدرمن به اسم ونوم را خلق کردند. ولی معلوم نبود اگر سیمبیوت میتوانست پیوند دائمی یا عمیق تری با ذهن و جسم پیتر برقرار کند چه فاجعه ای برایش رقم میخورد.

1- تبدیل شدن به مردی متعهدتر با درخواست ازدواج از مری جین

پس از اینکه پیتر پارکر سرانجام موفق شد تا با وجود مرگ ناباورانه گوئن استیسی به زندگی خود ادامه دهد، این مری جین واتسون بود که همیشه در کنارش بود. درست است که این زوج رابطه پر فراز و نشیبی داشته اند، اما با این وجود درخواست ازدواج با مری جین عاقلانه ترین و بهترین تصمیمی بود که پیتر در زندگیش گرفت (این مقاله را بخوانید).

درست است که با وجود ازدواج، دفعاتی بود که زندگی دو گانه پیتر به عنوان اسپایدرمن شرایط را به قدری برای هر دو سخت میکرد که مجبور به جدایی کوتاه مدت از یکدیگر بشوند. اما هرگز نمیتوان انکار کرد که تعهد پیتر پارکر به مری جین سبب میشد که او به بخش پیتر پارکری زندگی اش نیز احساس تعهد کند. با وجود همه اقدامات قهرمانانه و مبارزات حماسی ای که تا کنون داشته است، مری جین عامل متعهد بودن او به ارزش های زندگی بوده است. البته بنا به دلایلی خارق العاده (!) با تصمیمات احمقانه، این تصمیم فوق العاده عاقلانه پیتر در جریان وقایع OMD نابود شد... (این مقاله را بخوانید).

علی معتمد

aliM

منبع: سایت cbr

All rights reserved © Spidey.ir 2022

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

آشنایی با تجهیزات و اختراعات پیتر پارکر/ مرد عنکبوتی

لحظات ماندگار در كمیك‌های مرد عنکبوتی: پیتر پاركر و مری جین ازدواج میكنند!

معرفی تیم‌های ابرقهرمانی برتر که اسپایدرمن سابقۀ عضویت در آن‌ها را داشته ‌است!

15 حقیقتی که باید درباره لباس سیاه مرد عنکبوتی (BLACK SUIT) بدانید

10 لحظه برتر بین مرد عنکبوتی و کاپیتان آمریکا

کمیک انتقام جویان جدید (NEW AVENGERS) ترجمه شد + لینک دانلود

10 حقیقتی که باید درباره وب شوتر (WEB SHOOTERS) و تارهای مرد عنکبوتی بدانید

10 تغییر بزرگی که مرد عنکبوتی در طول عمرش تجربه کرده است

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی در 10 سال گذشته

10 لحظه در داستان های مارول که دنیای کمیک بوک را تکان داد!

20 دفعه ای که مارول و دی سی اینترنت را به آتش کشیدند

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

جنجالی ترین داستان های كمیك بوكی در 20 سال گذشته!

10 حقیقتی که باید دربارهٔ داستان "اسپایدرمن: یک روز دیگر" (SPIDER-MAN: ONE MORE DAY) بدانید

تاریخچه کمیک بوک های اسپایدرمن - قسمت اول

تاریخچه کمیک بوک های اسپایدرمن - قسمت دوم

این مطلب را به اشتراک بگذارید :