این مقاله هم به مناسبت چاپ سری اختصاصی کمیک بوک های Black Cat تقدیم شما میشود.

برای آشنایی با شخصیت «بلک کت» ، مقالات زیر را بخوانید:

10 حقیقت بسیار مهمی که باید درباره "گربه سیاه" بدانید

«گربه سیاه» (BLACK CAT) كیست؟

رتبه بندی اقتباس های گربه سیاه در دنیای سینما، انیمیشن و بازی

نسخه های عجیب و غریب از گربه سیاه در دنیای کمیک!

اولین حضور گربه سیاه در دنیای کمیک ترجمه شد

- گربه سیاه ضربه میزند (Black Cat Strikes)

بازی اسپایدرمن PS4، دارای سه بسته الحاقی یا همان DLC  بود که پس از اتمام داستان بازی به آن اضافه شد و روی شخصیت خبیث «هَمِر هِد» (کله چکشی) و همچنین شخصیت های «بلک کت» (فلیشیا هاردی) و «سیلور سیبل» تمرکز میکرد. ما با انجام این DLC ها متوجه شدیم پیتر و فلیشیا در زمان گذشته با هم رابطه داشتند ولی به جزئیات آن اشاره نشد. تا اینکه در سری کمیک بوک 5 قسمتی "گربه سیاه ضربه میزند" که در اینجا به طور کامل ترجمه شده است، این جزئیات به ما نشان داده شد. البته این کمیک قرار بود داستان اون DLC رو به صورت کمیک بوکی به تصویر بکشه و این کار را هم به نحو احسن انجام داد ولی در عین حال چیزهایی را هم نشان ما داد که در بازی ندیده بودیم. به طور مثال متوجه شدیم این رابطه زمانی رخ داد که پیتر با مری جین بهم زده بود و تنها بود و این موضوع شباهت زیادی هم به دنیای کمیک داشت (این مقاله را بخوانید).

- شماره 1 تا 3 از کمیک Claws

در سال 2006 مارول یک مینی سریز سه قسمتی منتشر کرد به نام Claws که در آن ولورین و گربه سیاه در یک جزیره مرموز زندانی شده اند! یک گروه شکارچی هم که رهبرشون ادعا میکنه کریون شکارچی هستش اونا رو داره تعقیب میکنه تا شکارشون کنه! اگر آنها بتوانند خودشون رو به قایقی در آن طرف جزیره برسونند زنده میمونند و گرنه میمیرند! داستان به نظر ساده میاد ولی فوق العاده باحال و اکشن است. ولورین و گربه سیاه زوج خوبی را تشکیل میدهند. ضمن اینکه هر دو شخصیت هایی هستند که از خشونت استقبال میکنند. به همین دلیل این کمیک خیلی پرفروش شد و دنباله ای ازش به چاپ رسید.

10- کمیک Spider-Man/Black Cat: The Evil that Men Do

«کوین اسمیت» یک داستان مشترک برای اسپایدرمن و گربه سیاه نوشته به نام The Evil that Men Do. این کمیک 6 قسمتی قسمت اولش سال 2002 منتشر شد در حالی که قسمت آخر سال 2006 اومد! دلیلش هم اینه که ایشون بسیاری بدقوله و یک کمیک رو اگه شروع به نوشتن بکنه خدا میدونه کی تمومش کنه! در هر حال این کمیک اولش خیلی خوب شروع شد ولی رفته رفته از مسیر درست خارج شد و کیفیتش افت کرد. اما داستان مهمی برای گربه سیاه محسوب میشه زیرا حقایق مهمی را درباره گذشته او فاش میکنه. در واقع، در یکی از فلش بک های داستان متوجه شدیم که وقتی فلیشیا هاردی در دانشگاه "امپایر اِستیت" تحصیل میکرده توسط دوست پسر خودش به نام «رایان» مورد تجاوز قرار گرفته است! او این موضوع را گزارش نکرد ولی در عوض رفت و مهارت های رزمی یاد گرفت تا ازش انتقام بگیره. ولی رایان قبل از اینکه فلیشیا بتونه ازش انتقام بگیره در یک سانحه رانندگی کشته شد.

9- کمیک Marvel Divas

سال 2009 مارول این مینی سریز 4 قسمتی را منتشر ساخت که در آن برخی شخصیت های مونث مارول مثل گربه سیاه، فایر استار، پتسی واکر (هل کت) و مونیکا رامبو در کنار هم یک تیم را تشکیل داده بودند. داستان بسیار سرگرم کننده ای داشت و دیدن نحوه تعامل این شخصیت های در ظاهر بی ربط به هم، جذابیت خاصی را پدید آورده بود. جالبه که هر کدام مشکلات شخصی خود را نیز بازگو میکردند که به داستان هم مربوط میشد. اما شاید اصلی ترین شخصیت  را بتوان گربه سیاه نامید که در این داستان بیشتر با شخصیت او آشنا شدیم (او میخواست از بانک وام بگیره و دفتر کارآگاهی خودش رو تاسیس کنه ولی معلومه که بانک ها به دلیل سابقه خرابش بهش وام نمیدادن!). پس او به بازگشت به دنیای جرم و خلاف فکر میکنه! این سری واقعا داستان fun ای داره که به خوندش می ارزه.

8- شماره 677 مرد عنکبوتی شگفت انگیز و شماره 8 از سری سوم کمیک های Daredevil

این کراس اُور fun بیش از پیش رابطه اسپایدرمن و گربه سیاه را پیچیده کرد و البته شاهد باز شدن پای مت مورداک (بی باک) نیز در زندگی آنها بودیم! اولش میبینیم که پیتر پارکر با قلبی شکسته از فلیشیا میخواد تا دوباره باهاش رابطه برقرار کنه ولی او قبول نمیکنه. سپس فلیشیا به آپارتمان خودش میره و ردیاب عنکبوتی را روی لباسش پیدا میکنه و پلیس ها هم که خونه اش را محاصره کرده اند! وقتی از زندان فرار میکنه متوجه میشه که برایش پاپوش دوخته بودند. سپس به همراه اسپایدرمن و بی باک سعی میکنه ته و توی قضیه رو دربیاره. البته پیتر هم این وسط  نمیدونه فلیشیا دقیقا طرف آدم خوباست یا بدها! خلاصه اینکه داستانش لحظات fun و پیچش های غیر منتظره ای داره و رُمانس هم داخلش هست!

7- رویداد شکار شده (Hunted)

رویداد شکار شده همین امسال به چاپ رسید و به طور کامل براتون اینجا ترجمه اش کرده ایم. داستانش درباره بازگشت یکی از دشمنان مهم و کلاسیک اسپایدرمن به نام «کریون شکارچی» است که نقشه ای نکته مهم و پیچیده میکشد که در آن یک سری شخصیت های خبیث را که تِم یا قدرت های حیوانی دارند را در وسط پارک مرکزی نیویورک گیر میندازه تا هم از اونا انتقام بگیره و هم از آدم های پولداری که ادای شکارچی ها را در میارن. در آخر هم دست به خودکشی میزنه. ولی نکته مهم اینه که بعد از مدتها که فلیشیا هاردی یک خبیث شده بود، در داستان "شکار شده"   دوباره او را مثل سابق دیدیم که دوست داره به مرد عنکبوتی کمک کنه. ضمنا در این داستان شاهد کمک گربه سیاه به پسر دکتر کرت کانرز (لیزارد) هستیم و میبینیم که فلیشیا با نوعی با حسی مادرانه سعی میکنه از این پسر محافظت کنه. در هر حال این اتفاقات و بازگشت فلیشیا به شخصیت پردازی صحیح خودش با استقبال زیاد هواداران مواجه شد.

6- شماره 1 از کمیک Black Cat Annual

این همون کمیکی هستش که چند روز  با ترجمه فارسی در سایت به شما تقدیم کردیم (در اینجا). روی جلد داستان به ازدواج اسپایدرمن و گربه سیاه اشاره میکنه! ولی آخه چطور همچین چیزی ممکنه؟! من نمیخوام زیاد درباره ش  توضیح بدم چون ممکنه باعث بشه که اسپویل بشوید. ولی داستان بسیار جالب و fun ای داره که حتما باید اون رو خوند. المان های کلاسیک رابطه جذاب و دیدنی اسپایدرمن و گربه سیاه هم در آن به خوبی رعایت شده. راستش من قبلا نسبت به ساخته شدن فیلم اختصاصی گربه سیاه توسط سونی زیاد خوشبین نبودم ولی این داستان نشون میده که گربه سیاه اگر به این شکل به تصویر کشیده بشه و دستیاران جذاب و باحالی هم که تو این داستان داره همراهیش کنند، میشه یک فیلم خوب از رویش در ژانر سرقت (Heist) ساخت!

5- شماره 34 از کمیک The Sensational Spider-Man

این داستان در بحبوحه رویداد مهمی به اسم "جنگ داخلی" چاپ شد که در آن اسپایدرمن بعد از سالها هویت خودش را به تشویق تونی استارک برای جهانیان آشکار کرد. در نتیجه خانواده اش مورد تهدید خبیث های شهر قرار گرفتند و ... در شماره قبلی این داستان نیز  شاهد بودیم که راینو (کرگدن) به شدت اسپایدرمن را مورد ضرب و شتم قرار داد. و در این شماره فلیشیا هاردی که از این بابت عصبانی شده میره تا با راینو رو در رو بشه اما در نهایت با صحبت و به طور عاقلانه راینو را ادب میکنه.  نقطه قوت اصلی داستان اینه که در آن شاهد هستیم فلیشیا داره به گذشته  و حرفه خودش فکر میکنه و ما مدام لحظات مهمی که با اسپایدرمن داشته را مرور میکنیم. در واقع روش مواجهه او با راینو در نتیجه دورانی هستش که او در کنار قهرمانی به نام اسپایدرمن سپری کرده. این داستان به ما یادآوری میکنه که پیتر چه نقش مثبتی در زندگی فلیشیا داشته است.

4- سری اختصاصی کمیک های گربه سیاه (2021)

سری اختصاصی و آنگواینگ جدید گربه سیاه از سال 2021 شروع شد و در آن شاهد داستان های فوق العاده جذابی بودیم. سه قسمت اولش مربوط به رویداد "پادشاه سیاه پوش" میشد ولی بعدش بلافاصله این سری هویت مستقل خودش را پیدا کرد و در آن شاهد آرکی بزرگ، حماسی و جاه طلبانه بودیم که سنگ های بینهایت در آن حضور داشتند و البته فلیشیا باید با استفاده از تمام مهارت های خودش کل منهتن را از نابودی نجات میداد! خبر خوش اینکه این سری رو به طور کامل در اینجا واستون ترجمه کرده ایم. برید بخونید و ازش لذت ببرید.

3- شماره های 194 و 195 کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز"

گربه سیاه اولین بار در این داستان به دستان توانمند نویسنده ای به نام «مارو وُلف مَن» و طراحی به نام «کیث پولارد» خلق و  در شماره 194 کمیک "اسپایدرمن شگفت انگیز" (جولای 1979) به خوانندگان معرفی شد. همانطور که قبلا در این مقاله گفته شده بود، ولف من اولش قصد داشت گربه سیاه دشمنی برای شخصیت «زن عنکبوتی» باشه ولی در نهایت سر از کمیک های مرد عنکبوتی درآورد. در این داستان یک معرفی بی عیب و نقص را برای  فلیشیا هاردی شاهد هستیم. او بسان شخصیتی جسور و با اراده به تصویر کشیده میشه که حاضره قانون شکنی کنه تا به هدفش برسه ولی در عین حال آدم بد ذاتی هم نیست و سرنخ های درباره شرافتش به خواننده داده میشه. و البته از همان ابتدا عشقی بین او و پیتر پارکر در گرفت. کلا اون دوران پیتر پارکر از نظر روحی در وضعیت بدی بود. مری جین درخواست ازدواجش رو رد کرده بود و مشخص بود که پیتر چشمش گربه سیاه رو گرفته! ولی از سوی دیگر نمیتونست چشم روی اعمال خلاف فلیشیا ببنده. و همین سرآغازی بود برای رابطه جذاب آنها در دنیای کمیک... شما میتونید این کمیک را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید.

2- سری کمیک های Marvel Knights Spider-Man

سری کمیک های "شوالیه های مارول: مرد عنکبوتی" یكی از هیجان‌انگیز‌ترین و حماسی‌ترین داستان‌های تاریخ اسپایدرمن است كه در آن او از با تمام دشمنان مشهور و كلاسیك خود دست و پنجه نرم می‌كند و از نظر روحی و جسمی تا سر حد مرگ پیش می‌رود. نویسنده آنقدر ایده‌های حیرت‌انگیز در طول داستان رو می‌كند كه خواننده مات و مبهوت می‌شود. در واقع این داستان زمانی چاپ شد كه از آن به عنوان یكی از دوران طلایی اسپایدرمن یاد میشود. یعنی زمانی كه اسپایدرمن با همسرش «مری جین» زندگی میكرد، «زن عمو می» در كنار آنها بود و پس از سالها از هویت مخفی پیتر باخبر شده بود، پیتر پاركر به عنوان معلم در دبیرستان سابق خود مشغول تدریس بود، «نورمن ازبورن» از هیچ تلاشی برای به جهنم تبدیل كردن زندگی پیتر و خانواده اش فرو گذاری نمیكرد و به همین دلیل نبردهای میان او و اسپایدرمن بسیار حماسی و شخصی بود و ... اما گربه سیاه هم در این داستان نقش مهمی داشت و همانطور که ازش انتظار میرفت به پیتر پارکر کمک کرد و در سخت ترین لحظه به یاری اش آمد تا با دشمنانش بجنگد. ما شاهد یک شخصیت پردازی دقیق و جذاب از فلیشیا در این داستان هستیم که باعث میشود هواداران حقیقی اسپایدرمن از آن لذت ببرند. در کل یکی از بهترین کمیک هایی هستش که میتونید بخونیدش و خوشبختانه سایت spidey.ir به طور کامل در اینجا ترجمه اش کرده.

1- شماره های 73 تا  79 از کمیک Spectacular Spider-Man

همانطور كه در مقاله "10 داستان برتر مرد عنكبوتی" خواندید، یكی از زیباترین و به یادماندنی ترین داستان های كمیكی اسپایدرمن در سال 1983 و در شماره های 73 تا 79 كمیك Spectacular Spider-Man چاپ شد . این داستان دارای چندین لحظه ماندگار نیز می باشد كه قبلا در این مقاله به آنها پرداخته بودم . ولی به طور خلاصه بگم که در این داستان واقعا  شاهد یک رابطه عاشقانه عالی بین مرد عنکبوتی و گربه سیاه هستیم. یعنی شما با گوشت و پوست خودتون حس میکنید که پیتر فلیشیا رو میخواد و برایش ارزش قائل است. لازم به یادآوری است كه در آن زمان پیتر پاركر، «گوئن استیسی» را از دست داده بود و هنوز با «مری جین» وارد رُمانس جدی نشده بود و به همین دلیل در این داستان كاملاً شیفته گربه سیاه به نظر میرسد و برای او جانفشانی میكند. وقتی هم که دکتر اختاپوس به گربه سیاه آسیب جدی وارد میکند او آنقدر خشمگین میشود که بازوان دکتر اختاپوس را با خشونت از بدنش جدا میکند! آنجایی که او وقتی جسم نیمه جان و خونین گربه سیاه را به  بیمارستان ميرساند، جمله اي بر زبان مي آورد كه بسيار تكان دهنده است: "کمکش کنید... تو را به خدا كمكش كنید!"

 او آنقدر نگران گربه سیاه است كه حتی  شب را تا صبح در بیمارستان مي ماند و مدام خودش را ملامت ميكند كه چرا نتوانسته جلوی این اتفاق را بگیرد. او  در كنار گربه سیاه باقی ميماند تا مطمئن شود حالش بهتر شده:

خلاصه اینکه این داستان فوق العاده که من شخصا خیلی دوستش دارم (و قصد دارم در آینده نزدیک براتون ترجمه اش کنم) از برترین های تاریخ کمیک های اسپایدرمن است و لحظات ماندگار زیادی دارد. ضمنا گفته میشه حول و حوش چاپ این داستان بوده که محبوبیت زوج اسپایدرمن/گربه سیاه خیلی بالا رفته بوده و روسای مارول ترسیده بودن! چون دوست نداشتن شخصیت شماره 1 آنها با یک شخصیت نیمه مجرم رابطه رُمانتیک قوی داشته باشه! بنابراین به نویسندگان اسپایدرمن دستور میدن از اون به بعد حضور گربه سیاه رو کم کنند و در نتیجه ما شاهد بودیم که رابطه اسپایدرمن و گربه سیاه بهم خورد و از هم جدا شدند! پیتر هم بعد از مدت کوتاهی با مری جین ازدواج کرد ...

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2019

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

اولین حضور گربه سیاه در دنیای کمیک ترجمه شد

شماره آخر از سری جدید کمیک بوک های "گربه سیاه" ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک بوک "مرد عنکبوتی: گربه سیاه ضربه میزند" ترجمه شد + لینک دانلود

10 حقیقت بسیار مهمی که باید درباره "گربه سیاه" (BLACK CAT) بدانید

«گربه سیاه» (BLACK CAT) كیست؟

شماره آخر از سری MARVEL KNIGHTS SPIDER-MAN ترجمه شد! + لینك دانلود

کمیک عروسی مرد عنکبوتی و گربه سیاه ترجمه شد + لینک دانلود

شماره 4 کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد + لینک دانلود

تمام عشق های پیتر پاركر!

نگاهی به تاریخچه فاش شدن هویت مرد عنکبوتی توسط خودش!

شماره HU-16 از کامیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد + لینک دانلود

چه كسی قرار بود نقش «گربه سیاه» را در "اسپایدرمن 4" بازی كند؟

اولین بار عشق های پیتر پاركر/ مرد عنكبوتی در كدام كمیك ها ظاهر شدند؟

معرفی اصلی ترین متحدان مرد عنكبوتی – قسمت دوم

لحظات ماندگار در كمیك‌ های مرد عنکبوتی: اسپایدرمن بازوان «دکتر اختاپوس» را جدا میکند!

این مطلب را به اشتراک بگذارید :