این روزها شخصیت «بلک کت» بسیار در دنیای کمیک مطرح شده است. ما هم لازم دونستیم مقاله اختصاصی برایش بنویسیم.
مقدمه: «فلیشیا هاردی» ملقب به گربه سیاه نخستین دختر دارای توانایی های خاص بود كه پیتر پاركر به آن علاقمند شد. البته گذشته و حرفه بی ثبات فلیشیا و مشكلاتی كه او اغلب با نیروهای پلیس پیدا میكرد همواره مانع از خلق یك عشق تمام عیار میان آنها شد. ضمناً، پس از مدتی فلیشیا اعتراف كرد كه بیش از آنكه به پیتر پاركر علاقه داشته باشد، عاشق اسپایدرمن است! او برای سالها از متحدین و یاران باوفای اسپایدرمن بود و در مواقع لزوم به یاری اش می شتافت. البته و پس از آنكه «دكتر اختاپوس» توانست خودش را وارد جسم و ذهن پیتر پاركر كند (و نام خودش را "مرد عنكبوتی برتر" بگذارد) ، رابطه آنها بسیار شكر آب شد زیرا مرد عنكبوتی برتر به او حمله كرد! متاسفانه پس از بازگشت پیتر پارکر به جسم و روح خودش نیز همچنان گربه سیاه اصرار داشت دشمن مرد عنکبوتی باشد. در این دوران گربه سیاه به یکی از خلافکاران بزرگ شهر تبدیل شده بود! اما اخیراً و در داستان "شکار شده" که به طور کامل در اینجا ترجمه شده است، او بار دیگر به متحد مرد عنکبوتی/پیتر پارکر تبدیل شد. و اینک به مناسبت انتشار سری کمیک بوک های اختصاصی گربه سیاه توسط مارول این مقاله را تقدیم شما میکنیم تا بیشتر با این شخصیت آشنا شوید.
ضمنا توصیه میشه حتما این کمیک را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید تا بیش از پیش از رابطه اسپایدرمن و گربه سیاه مطلع شوید!
مقالات زیر را هم بخوانید:
رتبه بندی اقتباس های گربه سیاه در دنیای سینما، انیمیشن و بازی
نسخه های عجیب و غریب از گربه سیاه در دنیای کمیک!
اولین حضور گربه سیاه در دنیای کمیک ترجمه شد
10 کمیک برتر با حضور گربه سیاه
1- «گربه سیاه» ابتدا قرار بود دشمن «زن عنكبوتی» باشد!
همانطور كه میدانید شخصیت «گربه سیاه» اولین بار در سال 1979 و در شماره 194 كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز خلق شد و به شهرت فراوانی دست یافت. میتونید این داستان را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید.
جالبه که بدونید خالق گربه سياه یعنی «مارو وُلف مَن»، او را ابتدا برای كمیك دیگری به نام «زن عنكبوتی» (Spider-Woman) خلق كرد (يعني اصلا قرار نبود گربه سياه از شخصیت های داستان های مرد عنكبوتی باشه!) حتي روي جلد مورد استفاده قرار نگرفته از شماره 9 كميك زن عنكبوتی اين مسئله را تاييد ميكند چون روي آن نوشته شده بود :"هرگز اجازه نده گربه سياه در مسيرت قرار بگيره" :
ولی چون دیگر قرار نبود مارو ولف من نویسنده زن عنكبوتی باشد، تصمیم گرفت گربه سیاه را در كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز به كار ببرد. مارو ولف من در ضمن اعلام كرده كه برای خلق گربه سیاه از كارتون بسيار مشهور هنرمند بزرگ «تكس آوری» به نام "بلكی نحس" (Bad Luck Blackie) الهام گرفته است.
بدین ترتیب معلوم میشه كه مارو ولف من از كجا ایده قدرت های گربه سیاه در ایجاد بدشانسی برای دیگران به ذهنش خطور كرده!
2- گربه سیاه از زن گربه ای (Catwoman) تقلید نکرده است
اشتباهی که معمولا هواداران دنیای کمیک مرتکب آن میشوند آن است که اگر دو شخصیت متشابه بین دی سی و مارول وجود داشته باشد، آن شخصیتی را که دیرتر خلق شده را متهم به کپی برداری از شخصیتی که زودتر خلق شده میکنند! در حالی که این موضوع همیشه درست نیست. نمونه بارز این موضوع را میتوان در قضیه گربه سیاه و زن گربه ای (سلینا کایل) مشاهده کرد. یعنی خیلی از هواداران و حتی برخی از سایت های خارجی به اشتباه فکر میکنند چون گربه سیاه بعد از زن گربه ای دی سی خلق شده پس از روی او تقلید کرده است. در حالی که شاید عکس این موضوع درست باشد! اجازه بدهید توضیح بدهم ... اولا اینکه در دورانی که گربه سیاه خلق شد، زن گربه ای این شکلی بود:
پس میبینید که از نظر ظاهری به هم شباهتی نداشتند. در ضمن اون موقع زن گربه ای از گربه ها برای انجام دادن جرم و جنایت استفاده میكرد ولی گربه سیاه اصلا گربه نداشت! ضمن اینکه گربه سیاه بیشتر تم بد شانسی (Bad Luck) داشت که ما در قبلا در زن گربه ای ندیده بودیم. و همانطور که در مورد قبلی هم گفته شد، الهام بخش گربه سیاه ، شخصیتی کارتونی به نام bad luck blackie بود و خالق گربه سیاه اولش قصد داشت او را در کمیک های Spider-Woman خلق کند، نه مرد عنکبوتی! در واقع مشکل این است که هواداران دارند نسخه حال حاضر زن گربه ای را مد نظر قرار میدن. در حالی که زن گربه ای سالهای سال فقط یك دزد و سارق بود. عشوه گر هم نبود و علاقه رومانتیکی هم به بتمن نداشت. ولی او در دهه 80 میلادی و پس از خلق شدن گربه سیاه، به روز رسانی شد و درست مثل گربه سیاه حركات اكروباتیك بلد شد، لباسش تنگ و چسبان شد و عشوه گری هم وارد شخصیت اش شد (درست مثل گربه سیاه)! پس میبنید که این زن گربه ای دی سی بود که شخصیت پردازیش و شکل ظاهریش شبیه به گربه سیاه مارول شد!
در واقع زن گربه ای که در حال حاضر مشاهده میکنید از روی شخصیت پردازی گربه سیاه مارول کپی کرده و شما مثلا در انیمیشن "بتمن هاش" شاهد عشق بین او و بتمن هستید و اینکه بتمن به همراه او به مبارزه با جنایت میرود و با هم تیم آپ میکنند و بتمن هویت مخفی اش را برای زن گربه ای فاش میکند در حالی که اکثر بیننده ها خبر ندارند که دقیقا همین کارها رو به شکلی جذاب تر مرد عنکبوتی و گربه سیاه 35 سال پیش در دنیای کمیک انجام میدادند!
3- قدرت های گربه سیاه
پس از برقراری رابطه رومانتیک بین گربه سیاه و اسپایدرمن در داستان های اولیه ، آنها به نوعی شریک در مبارزه با جرم و جنایت تبدیل شدند. یعنی فلیشیا لذت میبرد از اینکه دستیار اسپایدرمن است و باهاش به ماجراجویی میپردازه! ولی پس از مدتی اسپایدرمن نگران گربه سیاه شد زیرا میدانست او هیچ نیروی فوق بشری ندارد و ممکن است از سوی دشمنان قدرتمند اش مثل «هاب گابلین»، «دکتر اختاپوس» یا ... صدمه ببیند (البته فلیشیا مثل یک ورزشکار زبده و ماهر در حد المپیک بود که هنرهای رزمی را نیز به خوبی میدانست ولی نیروی فوق بشری نداشت). به همین دلیل اسپایدرمن بارها از گربه سیاه خواست تا او را در مبارزاتش همراهی نکند. اما گربه سياه گوشش به این حرف ها بدهکار نبود و حتي تصمیم گرفت هر طور شده به نیروهای فوق بشری دست یابد و برای همین منظور نزد تعدادی دانشمند رفت. این دانشمندان آزمایشات خاصی روی گربه سیاه انجام دادند تا او واقعاً دارای نیروی نحسی شود!
به عبارتی دیگر، حریفان گربه سیاه هنگام مبارزه با او دچار بدبیاری و بدشانسی میشدند و مثلاً تفنگ شان منفجر میشد یا بی خود و بی جهت پایشان لیز میخورد و به زمین می خوردند! گربه سیاه سریعاً نزد اسپایدرمن برگشت و به او گفت که دیگر نباید نگرانش باشد چون دارای نیروی فوق بشری شده و میتواند از خودش دفاع کند. اما خیلی زود مشخص شد که دانشمندانی که به گربه سیاه نیروی فوق بشری اهدا کردند برای رئیس کل جنایتکاران شهر نیویورک یعنی «کینگ پین» (Kingpin) کار میکرده اند! در واقع، کینگ پین عمداً از آنها خواسته بود تا این کار را انجام دهند تا از اسپایدرمن انتقام بگیرد (قرار بود نحسی گربه سیاه روی اسپایدرمن نیز تاثیر منفی بگذارد و او را به کشتن دهد). در هر حال، اسپایدرمن متوجه نقشه کینگ پین شد و از آنجائیکه گربه سیاه نزد دانشمندان کینگ پین رفته بود، از دستش ناراحت شد و رابطه اش را برای مدتی با او قطع کرد.
گربه سیاه هم که فهمید توسط کینگ پین فریب خورده نزد «دکتر استرنج» (Dr. Strange) رفت تا نحسی اش را از او بگیرد. دکتر استرنج هم این کار را انجام داد و بدین ترتیب گربه سیاه دوباره به حالت اولیه خود بازگشت. ولی بعدا معلوم شد که دستکاری دکتر استرنج باعث شده تا فلیشیا برای مدتی نسبتا کوتاه به قدرت های گربه مانند مثل دید در شب، پنجه های جمع شدنی روی سر ناخن، سرعت فوق بشری و چالاکی گربه مانند دست پیدا کنه.
همچنین بعداً قدرت "بدشانسی" او نیز به صورت سایبرنتیک در وی کار گذاشته شد. اما در حال حاضر او تجهیزاتی از سوی شخصیتی به نام «مخترع مخوف» دریافت کرده که قابلیت های او را مثل چابکی، سرعت، بنیه و استقامت افزایش میدهد. لباسش هم قابلیت هایی داره (مثل سر پنجه های فلزی که باهاش میتونه فلزات را بشکافه). او همچنین یک چنگک با خودش حمل میکنه که باعث میشه مثل اسپایدرمن بتونه در سطح شهر تاب بخوره و حرکت کنه.
4- پدر و مادر فلیشیا هاردی
مادر فلیشیا «لیدیا» (Lydia) نام دارد که یک زن خانه دار بود که با مردی به نام «والتر هاردی» (Walter Hardy) ازدواج کرد. والتر یک سارق بازنشسته بود. آنها صاحب دختری شدند که اسمش را فلیشیا گذاشتند. والتر درسته که بازنشسته بود ولی هر از گاهی دست به دزدی میزد و برای اینکه زن و بچه اش متوجه غیبت های او نشوند میگفت که یک فروشنده است که باید به شهرهای دیگر سفر کند. البته والتر به سرقت علاقه قلبی داشت زیرا هیجان این کار را دوست داشت. سپس وقتی فلیشیا فقط 13 سال داشت، والتر به دلیل جرمی که مرتکبش نشده بود به زندان افتاد. وقتی فلیشیا از مادرش پرسید که پدرش کجاست بهش گفت که در یک سانحه هوایی کشته شده است. ولی فلیشیا در نهایت حقیقت را فهمید و وقتی گربه سیاه شد پدرش (که مریضی سختی گرفته بود) از از زندان خارج کرد و به خانه آورد و در والتر در همان جا فوت کرد.
5- گربه سیاه از هویت مخفی اسپایدرمن با خبر است
همانطور که در اینجا گفته شده بود، یکی از شخصیت هایی که خیلی سال پیش متوجه هویت مخفی اسپایدرمن شد، فلیشیا هاردی است. در واقع در دهه 80 میلادی و در کمیک بوک های Spectacular Spider-Man شاهد اوج گرفتن رابطه عاشقانه مرد عنکبوتی با گربه سیاه بودیم. در شماره 87 این کمیک اسپایدرمن تصمیم گرفت هویت خودش رو برای گربه سیاه فاش کنه ولی جالب اینه که گربه سیاه اصلا از این خبر خوشش نیومد . یعنی به کل ناامید شد از این که فهمید زیر ماسک اسپایدرمن یه آدم معمولی و غیر جذاب به نام پیتر پارکر هست! (از این جا بود که اختلاف بین آنها شروع شد و در نهایت به جدایی آنها انجامید).
اما در هر حال گربه سیاه سالهای سال از هویت مخفی اسپایدرمن خبر داشت. تا اینکه چند سال پیش و در قضیه "جنگ داخلی" ، مرد عنكبوتی پس از سالها و به تشویق مرد آهنی هویت مخفی خودش را جلوی دوربين هاي تلویزیونی فاش کرد. ولی خیلی زود از این كارش پشیمان شد چون زندگی خصوصی اش به خطر افتاد و زن عموی محبوبش را با تیر زدند (براي گرفتن اطلاعات بيشتر درباره تير خوردن زن عمو می، اين مقاله را بخوانيد) . بنابراین قضایای One more Day پیش آمد و ... خلاصه اینکه پیتر پاركر نزد «دكتر استرنج»، «مستر فنتستیك» و «آيرون من» رفت تا راه چاره ای پیدا كنه. آنها هم یك طلسم علمی – جادویی درست کردند. این طلسم اینطور كار میكنه كه ديگه هيچ كس يادش نمياد پيتر پاركر جلوي دوربين هاي تلويزيونی ماسكش رو درآورده. از اين به بعد هم اگه پیتر پاركر خودش بخواد ميتونه هویت مخفی اش رو برای دیگران فاش كنه ولی اونا هرگز نمیتونند بدون رضایت او این كار رو بكنند (حتی اگه در این باره تحقیق كنند). بدین ترتیب فلیشیا هم هویت اسپایدرمن را فراموش کرد. اما چند وقت پیش در شماره 10 از سری جدید کمیک های اسپایدرمن (که اینجا ترجمه شده) شاهد تیم آپ جالبی بین اسپایدرمن و گربه سیاه بودیم و در انتهای آن اسپایدرمن دوباره هویت مخفی خودش رو برای فلیشیا فاش کرد:
6- فلیشیا هاردی مورد تجاوز قرار گرفته است!
«کوین اسمیت» یک داستان مشترک برای اسپایدرمن و گربه سیاه نوشت به نام The Evil that Men Do. این کمیک 6 قسمتی قسمت اولش سال 2002 منتشر شد در حالی که قسمت آخر سال 2006 اومد! دلیلش هم اینه که ایشون بسیاری بدقوله و یک کمیک رو اگه شروع به نوشتن بکنه خدا میدونه کی تمومش کنه! در هر حال این کمیک اولش خیلی خوب شروع شد ولی رفته رفته از مسیر درست خارج شد و کیفیتش افت کرد. در یکی از فلش بک های داستان متوجه شدیم که وقتی فلیشیا هاردی در دانشگاه "امپایر استیت" تحصیل میکرده توسط دوست پسر خودش به نام «رایان» مورد تجاوز قرار گرفته است!
او این موضوع را گزارش نکرد ولی در عوض رفت و مهارت های رزمی یاد گرفت تا ازش انتقام بگیره. ولی رایان قبل از اینکه فلیشیا بتونه ازش انتقام بگیره در یک سانحه رانندگی کشته شد.
7- گربه سیاه خیلی حسود است!
فلیشیا هاردی به طرز وحشتناکی حسود است و نسبت به مرد عنکبوتی تعصب دارد! در واقع وقتی او از اروپا برگشت و فهمید که پیتر پارکر با مری جین ازدواج کرده است ، به مری جین حمله کرد!!!
برای مدتی هم دیدیم که با شخصیت نسبتا خبیثی به نام Foreigner رابطه رُمانتیک دارد ولی بعدا معلوم شد برای انتقام گرفتن از اسپایدرمن با وی رابطه برقرار کرده!
و البته در دهه 90 میلادی برای مدتی هم دیدیم که فلیشیا برای آنکه لَج پیتر پارکر را در بیاورد به طور ظاهری با «فلش تامپسون» دوست شده!
8- دار و دسته گربه سیاه (Black Cat’s Gang)
چند سال پیش وقتی «دَن اسلات» نویسنده کمیک های اسپایدرمن بود، شاهد تغییر عجیبی در شخصیت پردازی گربه سیاه بودیم زیرا او برای مدتی به کاراکتری کاملا خبیث تبدیل شد! این در حالی هستش که فلیشیا همیشه یک جور ضد قهرمان بوده و خباثت ذاتی ندارد. در حال همه چیز از آنجا آغاز شد که دکتر اختاپوس تونست خودش رو به جسم و ذهن پیتر پارکر منتقل کنه و مرد عنکبوتی برتر شد. او از قدیم از گربه سیاه کینه داشت و به همین دلیل بهش حمله کرد و به شدت کتکش زد.
وقتی پیتر به جسم خودش برگشت، فلیشیا بهش حمله کرد تا ازش انتقام بگیره . پیتر سعی کرد بهش توضیح بده که اون اسپایدرمنی که بهش حمله کرده ، دکتر اختاپوس بوده ولی فلیشیا به خرجش نرفت که نرفت! فلیشیا سپس الکترو را استخدام کرد تا بهش در شکست دادن اسپایدرمن کمک کنه.
بعدش هم سعی کرد به یکی از روسای خلافکاری شهر تبدیل بشه! بعدشم خبیث های دیگری را به گروه خودش اضافه کرد! او حتی کافه معروف خلافکاران شهر رو به نام "کافه بی نام و نشان" (Bar with No Name) خرید و «کله چکشی» (Hammerhead) را به عنوان معاون خود برگزید و ... اما خوشبختانه او در داستان های اخیر مرد عنکبوتی به همان گربه سیاه سابق تبدیل شده است. یعنی سارقی که عاشق ماجراجویی است و گاهی سر راه اسپایدرمن قرار میگیرد یا بهش کمک میکند و در ضمن گاهی هم دست به اعمال خیرخواهانه میزند.
9- «ان هتوی» قرار بود نقش «گربه سیاه» را بازی کند!
«ان هتوی» (Anne Hathaway) قرار بود در فیلم "مرد عنکبوتی 4" نقش فلیشیا هاردی/گربه سیاه را بازی کند! «سام ریمی» با هتوی صحبت کرده بود و او هم موافقت خود را برای این نقش اعلام کرده بود ولی با کنسل شدن پروژه "مرد عنکبوتی 4" ، هتوی هم ناکام ماند (البته او چند سال بعد نقش مشابه ای به نام «زن گربه ای» را در فیلم "شوالیه تاریکی برمیخیزد" ایفا نمود و نشان داد که شیفته کارکترهای گربه مانند است!!!). اگر "مرد عنکبوتی 4" ساخته میشد، «گربه سیاه» احتمالاً این شکلی میشد!
10- سونی میخواهد براساس شخصیت گربه سیاه فیلم اختصاصی بسازد!
دو سال پیش شرکت سونی که رایت سینمایی شخصیت های دنیای مرد عنکبوتی را در اختیار دارد خبر داد که قراره براساس شخصیت های گربه سیاه و سیلور سیبل یک فیلم مشترک بسازد به نام Silver & Black ! (خبرش اینجاست) سونی حتی تاریخ اکران و کارگردان این فیلم را نیز تعیین کرد. و ما در اینجا خلاصه داستان احتمالی این فیلم را نیز منتشر کردیم. اما به تازگی خبر دیگری منتشر شد مبنی بر اینکه این فیلم کنسل شده . مسئولین سونی گفتند: "تصمیم گرفته ایم به خاطر پتانسیل بالای شخصیت گربه سیاه او را از فیلم مشترک با سیلور سیبل خارج کنیم تا براش فیلم مجزا بسازیم!!!".
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2019
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
مطالب مرتبط:
اولین حضور گربه سیاه در دنیای کمیک ترجمه شد
کمیک "گربه آهنی" (IRON CAT) ترجمه شد + لینک دانلود
شماره آخر از سری جدید کمیک بوک های "گربه سیاه" ترجمه شد + لینک دانلود
رتبه بندی اقتباس های گربه سیاه در دنیای سینما، انیمیشن و بازی
شماره آخر از کمیک بوک "مرد عنکبوتی: گربه سیاه ضربه میزند" ترجمه شد + لینک دانلود
10 کمیک برتر با حضور گربه سیاه
نسخه های عجیب و غریب از گربه سیاه در دنیای کمیک!
کمیک عروسی مرد عنکبوتی و گربه سیاه ترجمه شد + لینک دانلود
«گربه سیاه» (BLACK CAT) كیست؟
شماره 4 کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد + لینک دانلود
تمام عشق های پیتر پاركر!
نگاهی به تاریخچه فاش شدن هویت مرد عنکبوتی توسط خودش!
شماره HU-16 از کامیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد + لینک دانلود
چه كسی قرار بود نقش «گربه سیاه» را در "اسپایدرمن 4" بازی كند؟
اولین بار عشق های پیتر پاركر/ مرد عنكبوتی در كدام كمیك ها ظاهر شدند؟
معرفی اصلی ترین متحدان مرد عنكبوتی – قسمت دوم
لحظات ماندگار در كمیك های مرد عنکبوتی: اسپایدرمن بازوان «دکتر اختاپوس» را جدا میکند!
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
ممنون از شما استاد
چون طبق فیلم ونوم و فیلم های بد استودیو های دیگه:
خشت اول چون نهد معمار کج *** تا ثریا می رود دیوار کج
چرا نسازه
مگه ونوم چش بود؟
ونوم چش بود؟! مزخرف ترین فیلم سالهای اخیر که براساس شخصیت های مارول ساخته شده
راستی استاد من یه ایستراگ از اسپایدرمن دور از خانه پیدا کرده بودم توی نظرات همون پست هم گفتم
(گفتم در جریان باشید)
جالب شد یعنی الان زن گربه ای هیچ ربطی به گربه سیاه نداره
البته بحث ظاهر و لباس هم نیست بحث شخصیت پردازی است
به نظرم کسایی که میگن مارول تقلید کرد حرف الکی میزنن و اگه این مقاله رو قبول ندارن دیگه مشکل خودشون
البته توی این سایت گفته شده آکومن ربطی به نیمور نداره
تشکر
خیلی ممنون بابت مقالهٔ زیباتون.
در رابطه با مورد 5 و با خبر شدن فلیشیا از هویت مخفی پیتر، شاید بعضیا کنجکاو شده باشن که بدونن بعد از این ماجرا چه بلایی سر رابطهٔ بین فلیشیا و پیتر افتاد و این قضیه هم تا جایی که میدونم در هیچ کمیکی توضیح داده نشد و صرفاً گفته شد که در نهایت از هم جدا شدن.
ولی نکتهٔ جالب قضیه اینجاست که سالها بعد نویسندهٔ تحسین شده‌ای به نام "پیتر دیوید" که یکی از برترین نویسندگان تاریخ کمیک‌بوک های اسپایدرمن هم به شمار میاد در شمارهٔ نخست از سری مرد عنکبوتی سیمبیوتی (Symbiote Spider-Man) بعد از مدت های بسیار به این سوال پاسخ داد (این سری در اینجا ترجمه شده: spidey.ir/.../... )
در واقع مدت کوتاهی بعد از اینکه فلیشیا فهمید که زیر ماسک مرد عنکبوتی آدمِ به قول خودش خسته کننده‌ای مثل پیتر پارکر وجود داره، تصمیم گرفت که یه روز رو با پیتر پارکر بگذرونه و دنیا رو از نگاه اون بیینه تا بلکه نظرش راجع به اون عوض بشه. اتفاقاً همین روز مصادف شد با سالگرد مرگ عمو بن و پیتر هم فیلیشیا رو میبره سر قبرش و به طور غم‌انگیزی همهٔ قضایا رو از اول براش توضیح میده و بهش میگه گه مرد عنکبوتی‌ای که دوستش داره بدون شخصی به نام بن پارکر وجود نداشت:
s4.uupload.ir/.../...
بعد از اینکه پیتر مجبور میشه بره دنبال میستریو، فیلیشیا با زن عمو می هم ملاقات میکنه و داستان هم در آخر طوری پیش میره که متوجه میشیم فیلیشیا به پیتر علاقه‌مند شده و در ادامه هم رابطه‌ـش با پیتر رو در شماره های بعدی این سری ادامه میده. این‌طوری شد که مخاطب ها به پاسخ یکی از سوالات پاسخ داده نشده در کمیک های اسپایدرمن رسیدن.
واقعاً خدا امثال نویسندگانی مثل پیتر دیوید رو برای جامعهٔ کمیک بوک حفظ کنه. انصافاً هم دیوید حقشه که یکی از برترین نویسندگان تاریخ اسپایدرمن لقب بگیره.
با تشکر!
ببخشید آقای ترابی که مزاحم میشم ولی یه چیزی اعصاب منو خورد کرده
یکی از این کانال تلگرامی مضخرف ومتصب به سایت شما تهمت زده که گفت زن گربه ای و بتمن سال 1971 ازدواج کردن یکی نیست بهش بگه اون اتفاق مال زمین شماره ۲ تو cbr رفتم دیدم مال زمین شماره ۲ و حتی سایت شما گفته بود زمین شماره ۲ اون اتفاق مال یه زمین دیگه و همه ما میدونیم زن گربه ای و بتمن قرار بود تو سال 2017 اینا ازدواج کنند که تازه بهم خورد
من اینا رو گفتم چون طرفدار گربه سیاه هستم و دوست ندارم کسی بگه اون کپی زن گربه ای خواستم این هم تو مقالتون بگید که تو سال 1971 مال زمین ۲ بود در زمین اصلی علاقه بهم نداشتن (قصد بی ادبی و بی احترامی و این که بگم چیکار کنید و نکنید ندارم ولی واقعا اعصابم خورد شد )
ببخشید که وقتتون گرفتم ولی واقعا اعصابم خورد شد این لاشخور وکفتار ها به سایت تهمت می‌زنند
امیدوارم تایید
با تشکر از سایت
شما نباید اعصابت خورد بشه چون کلا ما اصلا کانال های تلگرامی رو جدی نمیگیریم که بخواد حرفشون به جایی مون بربخوره
ولی همین که اینقدر درگیر ما و مقالات ما هستن نشون میده چقدر براشون مهم هستیم.
ولی اون داستان هم بله یه داستان خیالی و وات ایف مال یه زمین دیگه است و اصلا ربطی به نوع رابطه بتمن و زن گربه ای در تایم اصلی اون برهه در کمیک های بتمن نداره
چشم دیگه اعصابم خورد نمیشه
تشکر
شما میگید که زن گربه از سال ۱۹۸۰ به بعد لباسش تنگ شو و وارد رابطه عاشقانه با بتمن شد ولی کاملا اشتباه من یکی از طرفدارای گاتهامم اگر شما فیلم بتمن ۱۹۶۶ رو دیده باشید متوجه مطلب من میشوید زن گربه قبل از گربه سیاه به لباس تنگ و رابطه عاشقانه و لحن سک*سیش رسید امیدوارم مقالتون رو اصلاح کنید
ای شیطون معلومه فقط به خاطر این نظر عضو سایت شدی و معلومه خیلی برات عقده شده بوده و ...! خیلی هم ظاهرا تو نخ مقالات سایت هستی و ... ولی در هر حال، سریال چه ربطی به دنیای کمیک داره؟ چون بحث این مقاله درباره دنیای کمیک در اون دوره بود. بعدشم کت وومن تو این سریال سیاه پوست شد. پس آیا تو کمیکش هم سلینا کایل سیاه پوست شد؟ و البته مهم تر اینکه چرا حدود 20 سال از سریال گذشت تا فرنک میلرظاهرش رو مدرن کنه (تو سال 1987) چون تو دهه های 60 و 70 که ظاهر زن گربه ای اینجوری بود:
شخصیت پردازیش هم اونجوری نبود که الان هست
پس میبینی که نیازی به تصحیح نیست چون کلا این سایت و استاد ترابی هرگز اشتباه نمیکنن
دو حالت داره یا یکی از اونروه های تلگرامی مضخرف تورو فرستاده یا یه آدم مریضی بعدش آقای ترابی خودشو خسته کرد تا به شما بفهمونه گربه سیاه ربطی به زن گربه ای نداره
اون دوستمون جوابتو داد حالا برو پی کارت
یکی از تفاوت های دیگه زن گربه و گربه سیاه واکنش آنها به قهرمان داستان است وقتی بتمن تو کمیک هویتش برای سلینا فاش کرد واکنش سلینا به بتمن خوب بود و از بروس بدش نیومد که بروس آدم جذاب و خوشتیپه ولی واکنش فلیشیا وقتی که پیتر هویتش براش فاش کرد خوشش نیومد چون آدم غیر جذابی هستش و البته چون دیسی دوست شخصیت های خودشو ریبوت کنه معلوم نیست اورجین سلینا دقیقا چیه حالا نمیدونم چندبار تغییرش دادن
راستش خوبی پیتر دیوید این که داره تو کمیک مرد عنکبوتی سیمبیوت به سئوالات پاسخ میده و البته انگار از پیتر خوشش میاد چون برای مدتی با پیتر میگذرونه
راستش من از این تغییر که تو گربه سیاه دادن خوش نیومد و البته امیدوارم هیچوقت اون صحنه نبینم
حیف که فیلم ساخته نشد و من دوست دارم گربه سیاه تو فیلم مرد عنکبوتی ببینم نه تو دنیای سونی چون گند میزنه
تشکر
where I could get a captcha plugin for my comment form?
I'm using the same blog platform as yours and I'm having difficulty finding one?
Thanks a lot!
It's simple, yet effective. A lot of times it's tough to get that
"perfect balance" between superb usability and visual appearance.
I must say that you've done a amazing job
with this.
Also visit my website ... poker tournaments: onlinegamblingme.com/.../...
خوراک‌خوان (آراس‌اس) دیدگاه‌های این محتوا