وقتشه شما را با یکی دیگر از دشمنان قدیمی اسپایدرمن که البته مدتیه نقش زیادی در کمیک بوک های او نداره، آشنا سازیم!
مقدمه: «پوما» با نام واقعی «توماس فایرهارت» اولین بار در شماره 256 مجله The Amazing Spider-Man (سپتامبر 1984) خلق شد (به دست نوسنده ای به نام «تام دی فالکو» و طراحی به نام «ران فرنز»). او یك سرخپوست پولدار و مدیرعامل یک شرکت چندملیتی است كه تربیت شد تا با تبدیل شدن به جنگجویی به نام «پوما» محافظ قبیله اش بشود. سپس به او پیشنهاد دادند تا اسپایدرمن را شكار كند. او نیز پذیرفت چون فكر میكرد اسپایدرمن میتواند حریف قدرتمندی برای او باشد. لازم به ذكر است كه پوما به خاطر شامه و حس بویایی قدرتمند خود برای سالها از هویت مخفی اسپایدرمن باخبر بود. پوما یکی از شرورهای مهم اسپایدر من در دهه ی 80 میلادی بود ولی الان دیگه خبری ازش نیست (هر چند که او در جاهای مختلف حضور افتخاری داشته است). گاهی اوقات هم دیده شده که به جمع آدم خوبا اضافه شده ولی در هر حال خیلی وقته هیچ نقش مهمی در داستان های اسپایدرمن نداشته است! در این مقاله با او به طور کامل آشنا میشوید.
1- سرگذشت و اُریجین (Origin)
«توماس فابرهارت» از نژاد سرخ پوستان آمریکا است و احتمالاً به قبیله ای به نام Kisani تعلق داره چون یکی از اجداد او در این قبیله بوده. این قبیله از سالها پیش به یک پیشگویی اعتقاد داشته که طبق آن یک موجود بسیار نیرومند به دنیا یورش خواهد آورد تا آن را نابود کنه. بنابراین پیران و ریش سفیدان این قبیله از سالها قبل شروع کردند به آماده کردن جنگجویی که بتونه با این نیروی اهریمنی مبارزه کنه. آنها مراسم های مرموز و عرفانی برگزار کردند و از متدهایی نظیر زادگیری گزینشی یا پرورش انتخابی (Selective breeding) بهره گرفتند تا یک جنگجوی بی عیب و نقص داشته باشند. توماس فایرهارت نتیجه و محصول نهایی تلاش های آنان بود.
درسته که او هرگز به این پیشگویی اعتقادی نداشت ولی وظایفش را به عنوان نگهبان قبیله خود بسیار جدی میگرفت. او میتونه با تمرکز خودش رو به یک شیر کوهی (پوما) انسان مانند تبدیل کنه و در این حالت از زور بازو، چابکی، رفلکس های بدنی و حواس ارتقا یافته برخوردار میشه.
او همچنین تحت فردی به نام استاد موراموتو در ژاپن آموزش های رزمی و نینجایی دیده.
2- اولین درگیری با مرد عنکبوتی
توماس فایرهارت یک مرد بسیار باهوش هست که استعداد خوبی هم در تجارت و کسب و کار داره. به همین دلیل به مدیرعامل شرکتی به نام "فایرهارت اینترپرایزز" (Fireheart Enterprises) بدل شد که مقر اصلی آن نزدیک به قبیله اش در ایالت آریزونا است. این شرکت چند ملیتی در زمینه های تجاری متعددی فعالیت مکیند و دفاتر منطقه ای در بسیاری از کشورهای جهان داره. اما توماس بعد از مدتی از این زندگی خسته شد و حوصله اش سر رفت و به فکرش رسید که چالش های دیگری را تجربه کند و مهارت ها و قابلیت های خودش در قالب پوما را برای فروش عرضه کند و به نوعی مزدور تبدیل شود. بنابراین یک بار توسط خبیثی به نام «رُز» استخدام شد تا مرد عنکبوتی را بکشد اما گربه سیاه مداخله کرد و این اجازه را بهش نداد. در واقع اولین رویارویی آنها در نوع خودش بسیار جالب توجه بود چون پوما تنها با استفاده از شامه بسیار قوی خود تونست اسپایدرمن را از طریق بو کشیدن شناسایی کنه!
اسپایدرمن طبق معمول ذهنش درگیر بود و دیر متوجه میله ای شد که پوما به سمتش پرتاب کرد و در نتیجه سقوط کرد و کتفش در رفت!
اما همانطور که گفته شد گربه سیاه به یاری او آمد:
ولی این پابان کار نبود چون وقتی پیتر پارکر خسته و زخمی به خانه اش رفت و مری جین هم پیش او بود پوما را ناگهان در آنجا دیدیم که بهش حمله کرد!
در حقیقت معلوم شد که پوما از طریق بو کشیدن تونسته هویت مخفی اسپایدرمن را کشف کنه! پیتر پارکر مری جین را از آنجا بیرون کرد تا صدمه نبینه و سپس شروع کرد به مبارزه با پوما:
اما در حین نبرد اسپایدرمن وقتی تلاش کرد از جان آدم های بیگناه داخل خیابان محافظت کنه پوما تحت تاثیر قرار گرفت و نبرد را رها کرد و به افراد رز گفت که دیگر حاضر نیست مرد عنکبوتی را برایش بکشه:
از آن موقع به بعد به بود که پوما حس کرد به خاطر حمله ای که به اسپایدرمن کرده بهش مدیونه و باید جبران کنه. و البته این داستان که در شماره 257 مرد عنکبوتی شگفت انگیز به چاپ رسید از یک جهت دیگر هم حائز اهمیت است زیرا در پایان آن فاش شد که مری جین از سالها قبل از هویت مخفی اسپایدرمن خبر دارد! (این مقاله را بخوانید).
3- درگیری با بیاندر
در طول داستان "جنگ های پنهان 2" متوجه شدیم که آن موجود نیرومندی که قبیله پوما پیشگویی کرده بود در واقع «بیاندر» (Beyonder) است. بیاندر یک نیروی بزرگ و تهدید آمیز کیهانی است که در اینجا راجع بهش توضیح داده شده. در ابتدا چون مفهوم خیر و شر براش سرگرم کننده بود، سیاره ای ساخت به نام Battleworld و گروهی از قهرمانان و شخصیت های خبیث کره زمین را به آنجا منتقل کرد تا مبارزه بین اونا رو تماشا کنه و لذت ببره و اینچنین رویداد بسیار مهمی به نام "جنگ های پنهان" در دهه 80 میلادی در کمیک های مارول خلق شد. بیاندر در نهایت فهمید که انسان ها شگفتی های زیادی در درون خود دارند. بنابراین تصمیم گرفت انسان بشه و عشق و درد رو تجربه کنه. شاید به نظر برسه که زیاد خبیث نیست ولی با آزمون و خطاهایی که برای کشف ماهیت انسان ها میکنه ، خرابی و رنج زیادی به وجود میاره. او سر راه پوما هم سبز شد و آزمون و خطاهایی که برایش در نظر گرفت منجر به کشته شدن استاد پوما (موراموتو) گردید.
پوما که بسیار خشمگین شده بود نیروهای کیهانی فوق العاده ای هم در اختیارش قرار داده شد ولی در لحظه آخر و قبل از اینکه به بیاندر ضربه بزند به قابلیت های خودش شک کرد و قدرت هایش را از دست داد و فهمید این هم آزمونی بوده از سوی بیاندر!
4- دوستی بین مرد عنکبوتی و پوما
گفتم که توماس فایرهارت به نوعی خودش رو مدیون اسپایدرمن میدونه . بنابراین یک بار شاهد بودیم که پس از ازدواج پیتر پارکر و مری جین و وقتی آنها برای ماه عسل به فرانسه رفته بودند، نزد آنها رفت و به پیتر پیشنهاد داد که در ازای پول خوبی برای شرکت او کار کنه و برای این منظور یک ماموریت آزمایشی هم بهش داد که پیتر در نهایت قبول نکرد ولی از آن موقع به بعد با هم دوست شدند و پوما گاهی اوقات به کمک مرد عنکبوتی آمده است البته گاهی هم بنا به دلایلی که خارج از کنترل پوما بوده با اسپایدرمن جنگیده است . یعنی چندین بار شاهد بوده ایم که نیمه حیوانی پوما بر فایرهارت غلبه کرده و باعث شده تا وحشی و از کنترل خارج بشه. یک بار هم نزدیک بود در این حالت یک سناتور آمریکایی را به قتل برساند!
اسپایدرمن جلویش را گرفت . ولی مورد اصابت گلوله افراد پلیس قرار گرفت و به شدت زخمی شد.
سپس خانم پلیسی به نام Angela Cairn که رویش توسط «بارون زیمو» آزمایشاتی انجام و به شخصیتی به نام Nocturne تبدیل شده بود، ازش پرستاری کرد تا سلامتی اش را دوباره به دست بیاره.
تقریبا در همین دوره بود که یک قهرمان سرخ پوست دیگر مارول به نام «کلاغ سیاه» (Black Crow) طلسمی در ذهن پوما گذاشت که باعث شد فراموش کنه هویت واقعی مرد عنکبوتی چیه!
5- پوما عضو گروهی به نام Outlaws بوده
پوما سابقه عضویت در گروهی به نام "یاغی ها" (Outlaws) را دارد. اعضای این گروه را دشمنان سابق مرد عنکبوتی که اصلاح شده بودند تشکیل میدادند (مثل «راکت رِیسِر»، «پراولر» و «ویلو دِ ویسپ» و «مردشنی») و گاهی هم به کمک مرد عنکبوتی می آمدند:
این گروه با حمایت های مالی سیلور سیبل تشکیل شد و انگیزه پوما از عضویت در آن این بود که کمک کند اسپایدرمن را از اتهام سرقت مبری کند. در واقع یک بار روزنامه دبیلی بیوگل مطلبی نوشته بود مبنی بر اینکه مرد عنکبوتی یک دزد است! پوما اولش فریب آن را خورد و با مرد عنکبوتی درگیر شد. ولی وقتی ثابت شد این موضوع صحت نداشته او برای جبران اشتباه خود دیلی بیوگل را از جی جونا جیمسون خرید و شروع کرد به تبلیغ برای اسپایدرمن و معرفی کردن وی به عنوان قهرمان شهر!
البته او به زودی دیلی بیوگل را به جونا پس داد.
همچنین توماس فایرهارت یک بار به رشوه خواری متهم شد که به نظر میومد برایش پاپوش دوخته اند. بنابراین اموال و دارایی هایش را مسدود کردند. سپس به گروه مزدورانی که توسط «موداک» تاسیس شده بود پیوست تا پول به دست بیاره. این کار او خشم شورای قبیله اش را برانگیخت زیرا بهش دستور داده بودند از قبلیه خارح نشه. به همین دلیل قدرت های او را ازش گرفتند. اما او وسط یک ماموریت دوباره قدرت هایش را به دست آورد. منتهی معلوم شد یکی دیگر از اعضای گروه به نام «تیلدا جانسون» ملقب به Deadly Nightshade به طور مخفیانه سرم گرگینه بهش تزریق کرده بوده. ولی الان به نظر میرسه اثر این سرم از بین رفته و او بار دیگر قدرت های خودش رو از قبیله اش پس گرفته.
6- پوما در "رینگ خونین" با ولورین مبارزه کرد و ازش شکست خورد!
در دنیای مارول شاهد هستیم که هر سال رقابتی به نام "رینگ خونین" (Blood Sport) در کشور خیالی مادریپور برگزار میشود و در آن برخی از خشن ترین و ماهرترین جنگجویان با هم تا سر حد مرگ مبارزه میکنند و استفاده از قدرن های فوق بشری یا تجهیزات پیشرفته نیز در آن آزاد است. در شماره 168 از کمیک Wolverine شاهد حضور پوما در این رقابت بودیم. او به نیمه نهایی راه یافت ولی در نبرد با ولورین شکست خورد.
7- در واسط دهه 90 میلادی قرار بود یک مینی سریز اختصاصی بر اساس شخصیت «پوما» منتشر شود!
سال 1994 در کمیک های مارول تبلیغی چاپ شد مبنی بر اینکه قراره یک مینی سریز براساس یکی از دشمنان مرد عنکبوتی به نام «پوما» (Puma) منتشر شود (برای آشنایی با این شخصیت، این مقاله را بخوانید).
نویسنده هم قرار بود «جی. ام دی متیوس» و طراحش هم قرار بود «سل بیوسما» باشد. آنها پیشتر در کمیک هایی Spectacular Spider-Man داستان های ماندگاری برای هواداران اسپایدرمن خلق کرده بودند . در یکی از آنها هم پوما حضور پررنگی داشت:
ولی متاسفانه این سری هرگز چاپ نشد. گفته میشه دی متیوس خیلی شخصیت پوما را دوست داشت و طرح کلی چند قسمت رو هم نوشته بود. بیوسما هم شروع کرد به طراحی داستان ولی بعد از مدتی به دلیل مسائل شخصی نتونست ادامه بده. مارول هم به دنبال یافتن یک طراح جانشین رفت اما در این زمان دی متیوس نویسنده کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز شد و اونقدر سرش شلوغ شد که این پروژه را فراموش کرد!
8- رابطه رومانتیک با گربه سیاه
چند سال پیش پوما را دیدیم که با گربه سیاه تیم آپ کرد تا جلوی یکی از دشمنان بیخود مرد عنکبوتی به نام «استگران» رو بگیرند (کمیکش اینجا ترجمه شده است) پس از این بود که نوعی رابطه رومانتیک بین او و گربه سیاه شکل گرفت. البته پوما همان موقع هم حس کرد که فلیشیا (گربه سیاه) همچنان به پیتر پارکر علاقه داره.
سپس تا مدتها از پوما در داستان های اسپایدرمن خبری نبود تا اینکه اخیراً او را در رویداد "شکار شده" (اینجا ترجمه شده) دیدیم که مثل خیلی از دشمنان و شخصیت های دارای تم حیوانی در داستان های مرد عنکبوتی به دستور کریون شکارچی اسیر شد ولی در نهایت با همکاری با دیگران و شکست دادن ربات های شکارچی آزاد شد.
9- پوما قرار بود در فصل ششم از سریال "مرد عنکبوتی: مجموعه کارتونی" حضور داشته باشد!
سریال کارتونی Spider-Man : The Animated Series پس از 5 فصل در سال 1998 به اتمام رسید. کلا 65 اپیزود از آن ساخته شد که در طول پخش همیشه تعداد بینندگان زیادی داشت و به قول معروف rating اش بالا بود. استقبال گرمی هم از جانب هواداران و منتقدین شد. آنهایی که قسمت های پایانی رو دیدند میدونند که مرد عنکبوتی قرار بود به همراه «مادام وب» به دنیاهای دیگر بروند تا معشوقه اسپایدرمن ، مری جین واقعی را پیدا کنند. قرار بود این اتفاق در فصل ششم بیفته ولی گفته میشه به خاطر اختلافی که بین مارول و فاکس پیش اومد فصل 6 کنسل شد (این کارتون از شبکه Fox Kids پخش میشد). «جان سِمپر» مغز متفکر این سریال گفته که قرار بود مرد عنکبوتی و مادام وب به دوران ملکه ویکتوریا در کشور انگلستان سفر و مری جین را از دست کارنیج نجات بده چون کارنیج در اون دوره زمانی در قالب «جک قصاب» (Jack the Ripper) ظاهر شده بود! (واقعا ایده جالبیه، نه؟). نکته جالب دیگر اینه که قرار بوده دشمنانی از اسپایدرمن که قبلا آنها را در این سریال ندیده بودیم مثل «بیتل»، «پوما» و «رز» نیز در فصل ششم حاضر شوند. همچنین «بتی برنت» هم گفته میشه قرار بود باشه و البته یک تیم آپ هم قرار بود بین اسپایدرمن و «گوست رایدر» ببینیم!
10- حضور در دیگر گونه های سرگرمی
پوما تا به حال فقط یک بار در دنیای انیمیشن ظاهر شده که آنهم مربوط میشه به سریال مرد عنکبوتی که پخشش از سال 2017 آغاز شده. در این سریال او از اعضای گروه "دسته وحشی" (Wild Pack) است که توسط «سیلور سیبل» اداره میشه (آنها از سوی دکتر اختاپوس استخدام شدند تا وسیله ای به نام Neuro-Cortes را از دبیرستان هورایزون بدزدند). او در دست چپ خودش دستکش ویژه ای داره که ازش چنگال بیرون میاد.
پوما یک بار هم به عنوان یک باس (غول) در نسخه GBA و PC بازی مرد عنکبوتی 2 در سال 2004 به کار رفت:
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2021
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
مطالب مرتبط:
رویداد بزرگ مرد عنکبوتی در سال 2019 (شکار شده /HUNTED ) - کامل + لینک دانلود
10 دشمن مرد عنکبوتی که از کمیک ها ناپدید شدند!
بزرگان تاریخ كمیك بوك های مرد عنكبوتی: تام دی فالكو
شماره آخر از کمیک "مرد عنکبوتی: مهلک" ترجمه شد + لینک دانلود
لحظات ماندگار در كمیك بوک های مرد عنکبوتی: مری جین از هویت مخفی اسپایدرمن باخبر است!
معرفی معروفترین دشمنان مرد عنکبوتی – قسمت دوم
15 داستان مرد عنکبوتی که هرگز به سرانجام نخواهند رسید!
15 شخصیت خبیث برتر دنیای کیهانی مارول
10 حقیقتی که باید درباره «سیلور سیبل» (SILVER SABLE) بدانید
بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: «ران فرنر» و «اریك لارسن»
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
بنظرتون سریال سوپرمن: مجموعه کارتونی ارزش دیدن داره؟ چون توی اون لیست ۲۰ انیمیشن برتر ابرقهرمانی سایت نبود
ممنون بابت مقاله.
اوریجین معمولی داره ( نه عالی نه بد ) ولی انگیزه هاش به نظرم تکراری بود. یعنی یه جورایی مثل کریون شکارچی بود. و البته شخصیت خوش شانسی هم هست که در داستان های مهم اسپایدی حضور داشته! به هر حال قدرت و ظاهر قابل توجهی داره.
مورد ۴ هم برام جالب بود.
با تشکر
بله داره ولی من فقط یه سری از قسمت هاش رو خیلی دوست دارم و بقیه ش برام معمولی بودن. در مجموع از بتمن مجموعه کارتونی پایین تره
در ضمن، هر انیمیشنی که ارزش دیدن داشته باشه قرار نیست تو لیست 20 انیمیشن برتر ابرقهرمانی من جا بگیره
مرسی بابت پاسخگویی شما
استاد نظرتون درمورد ریک و مورتی چیه ؟
به نظرتون میشه اینو سریال ابر قهرمانی دونست ؟
ولی اقای ترابی بنظر شما یانگ جاستیس از بتمن مجموعه ی کارتونی بهتر نبود؟چون داستانش در هم تنیده و منسجم بود ولی بتمن فقط چند قسمتش بود که به هم مربوط بود
یانگ جاستیس بنظرم سریال جالبی نبود ولی بتمن مجموعه کارتونی عمق شخصیتی بالایی داشت مثل شخصیت مسترفریز که آدم دلش براش میسوخت ولی یانگ جاستیس تو جنبه اکشن بیشتر تمرکز داشت... درسته اپیزود هاش به هم مربوط نبود ولی خیلی از یانگ جاستیس بهتر بود با اون طراحی قشنگ بروس تیم
سلام
به نظرم داری اشتباه میکنی. مگر مرتبط نبودن اپیزود ها دلیل بر عدم تنوعه؟ نه اگر نویسنده توانا باشه تنوع هم به وجود میاد. یعنی میتونه همه چیز داشته باشه.
بعدش هم مربوط بودن اپیزود ها باعث بلوغ شخصیتی میشه. یعنی وقتی درهم تنیدگی داستانی نباشه شخصیت ها رشد نمیکنند و تک بعدی باقی میمونند. یعنی شما مثلا وقتی سریال مرد عنکبوتی خارق العاده رو میبینی راحت میتونی پیتر رو از اول تا آخر سریال مقایسه کنی و ببینی که به بلوغ رسیده و البته تنوع هم در سریال هست و کار رو برای سازندگان سخت میکنه چون باید با بلوغ کاراکتر هماهنگ باشند و نمیتونند هر نوع شخصیتی رو توی هر قسمتی از سریال به کار ببرند چون هواداران میگن اه مگه این دوره رو نگذروند؟ یا اینکه این شکلی نبود! اما توی بتمن مجموعه کارتونی علیرغم اپیزود های زیبا و دیدنی بلوغ شخصیتی کمی رو میبینیم و سازندگان میتونند تقریبا هر کاری که بخوان با شخصیت انجام بدن. مثلا توی یک قسمت دو چهره یک قاتل روانی باشه و در قسمت بعد یک دزد تقریبا دل سوز و ضد قهرمان! البته من با حرف اون آقا مبین هم ( اگر اسمشون رو درست گفته باشم ) مخالفم که هر چیزی که درهم تنیدگی داره پس صد در صد بهتره! این مقایسه مثلا برای مرد عنکبوتی خارق العاده و بتمن مجموعه کارتونی که تقریبا در یک سطح هستند درسته اما برای اونایی که اختلافی از نظر ساخت دارند این قضیه به اولویت دوم بدل میشه.
شما این سریال ها رو از کجا گیر میارین؟ چون من کلی سریال هست که میخوام ببینم ولی پیدا نمی کنم
یانگ جاستیس خوب بود چون مغز متفکرش همون مغز متفکر کارتون spectacular spiderman بود
ولی در کل بتمن tas یه چیز دیگه بود و من اونو به یانگ جاستیس ترجیج میدم
یادمه توی بازی مردعنکبوتی ۲ توی باس فایت با پوما هنوز اون موقع نمیشناختمش و فکر میکردم کریون شکارچی بود و انگلیسی هم که بلد نبودم بفهمم چی میگن
واقعا نمیشه به پوما خبیث خالص یا قهرمان خالص داد چون همش بین این دو جناح داره میگرده و توی مقاله استاد ترابی هم میشه اینو به وضوح فهمید
نکته جالبی که درمورد پوما بود این بود که مشکل شخصی نداره برعکس بیشتر دشمن های پیتر که مثال واضحش گابلین خودمونه و این نکته باعث میشه که توی مواقع خاص انگیزه ای برای مبارزه با مردعنکبوتی نداشته باشه و این همون نکته ای بود که توی مقاله میشد فهمید
پ ن
حالا که بحث یانگ جاستیس و بتمن مجموعه کارتونی پیش اومد منم خواستم اگه اجازه بدید نظرم رو بگم
اول از همه سلیقه هرفرد یکجوره
یکی از پیچیدگی داستانی خوشش نمیاد البته که عنصر خیلی خوبی میتونه باشه و میتونه علت یه پیچش داستانی محشر باشه
دوم اینکه عاملی که میتونه خیلی خوب باشه وافاداری به اصل هستش.بتمن مجموعه کارتونی واقعا خیلی وفادار بود البته که یانگ جاستیس هم نو اوری های خوب و وفاداری خودش رو داشت البته باز هم میگم این به سلیقه شخص برمیگرده
نکته اخر به نظرم موسیقی و صداگذاری که من خودم شخصا با صدیشه های بتمن مجموعه کارتونی و موسیقیش خیلی بیشتر ارتباط برقرار کردم تا یانگ جاستیس
صدای زمخت کوین کانروی
لحن شیطانی مارک همیل
موسیقی که واقعا میتونستی با خودت بگی اگه کمیک صدا داشت این اهنگش بود.
من خودم شخصا با بتمن مجموعه کارتونی خیلی بیشتر ارتباط برقرار کردم.این هم دلیل هام بود
نظر شما چیه؟
سلام
امیر حسین جون این روز ها همه کامنت هات به دلم میشه وقتی کامنت دوستمونو خوندم دنبال یه متن خوب بودم که برای دفاع بگم ولی تو زود تر عمل کردی
نظرت راجع به بلوغ رو خیلی دوست داشتم کاملا موافقم
کلا مارول به مرتبط بودن معروفه الان اگه مرتبط بودن خوب نبود mcu جز پر بینند ترن ها یا شایدم میشه گفت پر بیننده ترین و محبوب ترینه .
مرتبط بودن یه جور اشتیاق خاصی برای دیدن قسمت بعدی ایجاد میکنه ولی وقتی مرتبط نبود تا یه جایی میبینی ولی بعدش برات خسته کننده میشه توی بتمن مجموعه کارتونی هم همین اتفاق برام افتاد با اینکه خیلی از شخصیت بتمن خوشم نمیاد ولی گفتم ببینم یکم اطلاعاتم زیاد بشه بتونم توی بحث هایی مثل این شرکت کنم ولی فکر کنم فقط ۷ قسمت دیدم دقیق یادم نیست ولی از یه جایی به بعد کامل خسته کننده شده بود. نمیگم بتمن مجموعه کارتونی بد بود ولی اگه مرتبط بود بیننده بیشتر داشت
البته اینا نظر منه
شرمنده که این اسپم رو ادامه دادم
خیلی ممنون بابت این مقاله خیلی خوب بود
به نظرم این شخصیت رو اگه به صورت یه ابر خبیث نشون میدادن میتونست معروف تر از این بشه این شخصیت تقریباً متوسط نشون داده شده به نظرم
ابر قهرمان خوبی هم ازش در نمیاد یعنی من که تصورش میکنم خوشم نمیاد هرکی نظر خودشو داره دیگه
مورد ۸ برام جالب بود ولی اصلا خوشم نیومد........
ماجرا های گربه سیاه با اسپایدی رو خیلی دوست دارم حتی تیم آپش با ولورین هم برام جالب نبود
داخل آپارات یک فصلش آپلود شده
سلام.... درسته به نویسندگان هم بستگی داره ولی من به شخصه از اپیزود های تک قسمتی و جداگانه بیشتر خوشتم میاد (سلایق متفاوته دیگه
دستتون درد نکنه.
سلام
اتفاقا من هم یه زمانی اپیزود های تک قسمتی رو خیلی دوست داشتم. مثل سریال لاک پشت های نینجا ۲۰۱۲ که تقریبا هیچ گونه در هم تنیدگی نداشت! اما بعدش وقتی سریال هایی که اپیزود هاش مرتبط با هم هستند ( که به نسبت بسیار هم کمتر هستند. ) رو دیدم فهمیدم ما وقتی فیلم یا سریال میسازیم داریم تجسمی از واقعیت در هر ژانری درست میکنیم و در زندگی واقعی هم سکون معنی نداره و ما چیز های جدید یاد میگیریم و بزرگتر میشیم و تغییر شخصیتی پیدا میکنیم و هر تصمیمی که میگیریم باید منتظر عواقب اون تا چند وقت باشیم. ( اگر اینطور نباشه که همه باید تا آخر عمرمون مثل نوزاد ها حرف بزنیم و راه بریم!) اتفاقا تا جایی که من خبر دارم عموم مردم اپیزود های تک قسمتی رو بیشتر دوست دارند. البته همانطور هم که گفتم نداشتن در هم پیوستگی دلیلی بر بد بودن سریال نیست ( اگر این طور باشد هرگز نباید از بتمن مجموعه کارتونی لذت ببریم ) همانطور هم که گفتم بعد از ساخت این قضیه برای من اولویت دومه.
به نقل از Ehsan Spider:
سلام قربانت ممنونم. واقعا هم همینطوره بتمن مجموعه کارتونی سریال عالی هست اما اگر این ویژگی رو هم داشت نور علی نور میشد.
.
.
.
.
( حالا یک چیزی درباره مقاله بگم کامنتم سراسر اسپم نشه!
این عکسی که از ظاهر پوما توی مرد عنکبوتی مجموعه کارتونی هست خیلی جالب نیست یعنی یکم زیادی ساده است البته ( در حالی که شاید در این شخصیت ظاهر و قدرت خیلی مهمه ) البته شاید هنوز کارشون تکمیل نشده بود.
ظاهرش توی مجموعه جدید مرد عنکبوتی ۲۰۱۷ هم جالبه( البته من کلا از سبک طراحی شخصیت ها توی این سریال خیلی خوشم نمیومد یعنی ظاهر ها خوبی درست میکرد اما سبک خوبی نداشت مثل خط های اضافه و شلخته ای که من خیلی دوستش نداشتم. ) البته من حضورش رو ندیدم ولی به نظر میاد مثل بقیه شخصیت ها یه نوجوونه! اشتباه میکنم؟
مورد ۶ هم جالب و طبق معمول بود. بازم مثل همیشه لوگان برنده میشه! کلا من اگه تو دنیای واقعی ولورین رو ببینم همون لحظه غش میکنم!
مورد ۹ هم ایده جالبی برای سریال مرد عنکبوتی مجموعه کارتونی بود. البته حیف شد چون اواخر سریال داشت مسیر خوبی میرفت. دیگه بدتر از Spider- Man unlimited ( مرد عنکبوتی نامحدود ) که نمیشد میشد؟
تیم آپ بین مرد عنکبوتی و گوست رایدر هم یک چیزی شبیه این میشد:
اسپایدی: اِسکِلِتی جون میشه برام یه پارتی بازی کنی نذارن برم جهنم؟
گوست رایدر: آره اشکالی نداره فقط برو تو صف. چون استیو راجرز، تونی استارک ( نگران نباشید قول داده از شنبه شیطان تو بطری رو ترک کنه از شنبه.)، کلارک کنت، بروس وین، جوکر، گرین گابلین، دکتر دووم، لکس لوثر، مگنتو( جوکر، گرین گابلین، لکس لوثر، دکتر دووم و مگنتو!!!!!!!
مردان ایکس به جزسایکلاپس و ولورین ( اینقدر مغرورند.البته دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره.) تو صف هستند تو برو آخر.
واکنش پیتر؟
uupload.ir/.../...
دربابه مورد ۳ هم که آقای ترابی حسابی توی این مقاله از خجالت این رویداد جنگ های پنهان ۲ در اومدن.
spidey.ir/.../...
بقیه موارد هم جالب بودند.
فقط مورد ۲ نوشتید که این پابان کار نبود که باید با پایان عوض بشه.
بنظرم خیلی شخصیت باحالی هستش،مخصوصا اینکه به کمک اسپایدی هم اومده.بنظرم مثل کریون شکارچی یک نوع شرافت خاصی داره که جذابش میکنه؛ولی کاملا هم مثل کریون نیست و به یاری اسپایدی هم اومده و نوعی یاغی گری در وجودش هست که این هم باعث جذایتش میشه.
راستی استاد یه سوال داشتم ازتون
نوشتن همچین مقاله های تخصصی و پر و پیمون و جالب "فکت" در مورد ویلن های اسپایدرمن،چقدر از زمان تون رو میگیره؟
با تشکر
بله شاید اگه بتمن و اسپایدرمن خارق العاده ساخته نمیشد اصلا انیمیشن های کمیک بوکی به این تکامل نمی رسیدن واسه همینه که هنوزم btas تاپ حساب میشه ولی خب شاید بخاطر سلیقه ی منه که اسپایدرمن خارق العاده و یانگ جاستیس رو بیشتر از btasدوست دارم.
ممنون از پاسخگوییتون
این که بگی عمق شخصیتی نداشت هم درست نیست چون اتفاقا تونسته بود نشون بده که فقط چندتا بچه که هر کدوم فکر میکنن توانایی دارن وقتی پای ماموریت های واقعی بیاد وسط چطور رشد میکنن و این که وقتی بارها سر چیزهای مختلف باهم دعوا میفتن یا نا امید میشن چطور باید با این اوضاع کنار بیان من خودم به خیلی از شخصیت ها قبل از دیدن این سریال علاقه ای نداشتم ولی وقتی میدیدم واقعا با همه ی شخصیت هاش ارتباط برقرار میکردم.
ارجین قابل باور و اصطلاحاً جوان پسندی داره و به نظرم در گیری هاش با قبیله و گرفتن و از دست دادن قدرت هاش به واسطه قبیله‌ش ایده جالب و خواندنی هستش.
ظاهرش رو هم من خیلی دوست دارم. مخصوصا انیماتور های مرد عنکبوتی ۲۰۱۷ خیلی زیبا و به روز طراحیش کردن.
قدرت هاش حسابی باحال هستن. نیمه وحشی اون رو به نوعی به ولورین شبیه میکنه و حس بویاییش حریفی سخت میطلبه.
رفاقتش با مرد عنکبوتی رو شاید بشه گفت نقطه عطف و اوج این کاراکتر هستش. اون جایی که بیوگل رو میخره تا از اسپایدی دفاع کنه یا عضو گروهه میشه تا مرد عنکبوتی رو از اتحام مبرا کنه هم از نظر من کاراکتر عمیقی ساخت. حتی توی اولین دیدارش با اسپایدی، اون تحت تاثیر قرار گرفتن و شرمنده شدنش هم منو جذب کرد.
این کامنتو با کامنت بالام مقایسه نکنید که آبروم میره. ولی خب فکر کنم دوباره خوندن این مقاله لازم بود برام.
خیلی ممنون بابت مقاله
ارجین قابل باور و اصطلاحاً جوان پسندی داره و به نظرم در گیری هاش با قبیله و گرفتن و از دست دادن قدرت هاش به واسطه قبیله‌ش ایده جالب و خواندنی هستش.
ظاهرش رو هم من خیلی دوست دارم. مخصوصا انیماتور های مرد عنکبوتی ۲۰۱۷ خیلی زیبا و به روز طراحیش کردن.
قدرت هاش حسابی باحال هستن. نیمه وحشی اون رو به نوعی به ولورین شبیه میکنه و حس بویاییش حریفی سخت میطلبه.
رفاقتش با مرد عنکبوتی رو شاید بشه گفت نقطه عطف و اوج این کاراکتر هستش. اون جایی که بیوگل رو میخره تا از اسپایدی دفاع کنه یا عضو گروهه میشه تا مرد عنکبوتی رو از اتحام مبرا کنه هم از نظر من کاراکتر عمیقی ساخت. حتی توی اولین دیدارش با اسپایدی، اون تحت تاثیر قرار گرفتن و شرمنده شدنش هم منو جذب کرد.
این کامنتو با کامنت بالام مقایسه نکنید که آبروم میره. ولی خب فکر کنم دوباره خوندن این مقاله لازم بود برام.
خیلی ممنون بابت مقاله
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا