10 دفعه ای که مردعنکبوتی پتانسیل خودش را به هدر داد

بالقوه-10-دفعه-ای-که-مردعنکبوتی-پتانسیل-خودش-را-به-هدر-داد-potential-اسپایدرمن

پیتر پارکر همیشه این توانایی بالقوه را داشته که در زندگی و حرفه اش موفق تر باشد ولی خصوصیات ذاتی اش مانع این مساله شده است.

مقدمه: پیتر پارکر/اسپایدرمن همواره از پتانسیل بالایی برای موفقیت بیشتر در زندگی و مشاغل خود بهره مند بوده. به طور مثال او باهوش و ماهر است ولی هرگز نتوانسته آن کسی باشه که اصطلاحاً بهش میگن "آدم موفق"! به قول دکتر اکتاویوس در فیلم "مرد عنکبوتی 2"، او باهوشه ولی تنبل (brilliant but lazy)! راستش را بخواهید شاید دلیل محبوبیتش هم همین باشد و شاید به همین خاطره که مارول در طول سالها به نویسندگانش اجازه نداده تا در رشد و بلوغ او زیاده روی کنند و میدونه خوانندگان پیتر پارکر را همین جوری که هست دوستش دارند. ولی در هر حال در این مقاله از سایت CBR به مواردی اشاره میشه که پیتر پارکر (یا بهتره بگیم نویسندگان داستان هایش) پتانسیل خودش را هدر داد!

 

10- ناکامی او در کنترل کردن سیمبیوتش باعث درد و رنج فراوانی شده است

لباس سیاه مرد عنکبوتی

اسپایدرمن اولین انسانی است که سیمبیوتی از نژاد "کلینتار" بر تن کرد (البته شاید نویسنده مقاله یادش رفته که چند سال پیش فاش شد قبل از اسپایدرمن، این ددپول بوده که باهاش پیوند خورده و در این مقاله هم گفتیم. ولی شاید نویسنده ددپول را جهش یافته فرض کرده، نه انسان!!!). او پس از اینکه لباس کلاسیکش در نبردی در رویداد "جنگ های پنهان" اول آسیب دید این سیمبیوت را به دست آورد. این لباس سیمبیوتی برایش کمک شایانی بود و قابلیت هایش را افزایش میداد (این مقاله را بخوانید) ولی وقتی خواست به طور دائمی باهاش پیوند بخوره، اسپایدرمن آن را رد کرد زیرا روی رفتار و ذهنش تاثیر مخربی میگذاشت. سیمبیوت که حس تلخ طرد شدن پیدا کرده بود، با ادی براک پیوند خورد و خبیثی به نام «ونوم» به وجود آمد و پس از آن موجودی به مراتب خبیث و وحشی و بی رحم تر به نام کارنیج خلق شد و البته دیگر سیمبیوت های خطرناک. پس اگر اسپایدرمن قادر بود این سیمبیوت را کنترل و پیوند خوردن با آن را مهار کند، جان های بی شماری را میشد نجات داد. سیمبیوت ها شدیداً قدرتمند هستند و شاید یک اسپایدرمنِ مسن تر و باتجربه تر میتونست تصمیم بهتری در این رابطه بگیره.

 

9- او هرگز نتوانست راهی برای پول درآوردن از هوش بالایش پیدا کند

او هرگز نتوانست راهی برای پول درآوردن از هوش بالایش پیدا کند

قهرمانان مارول مثل «آقای شگفت انگیز» و «آیرون من» راه هایی پیدا کرده اند تا از هوش نبوغ آمیز خود برای به دست آوردن ثروتی عظیم بهره بگیرند و توانسته اند امپراطوری های تجاری یا تحقیقاتی در حال رشد و عظیمی را پایه گذاری کنند. شاید پیتر پارکر از نظر نبوغ به پای آنها نرسه ولی بارها نشان داده از شخصیت های باهوش دنیای کمیکه و یادمون نره که وقتی فقط 15 سال داشت برای خودش وب شوتر و تجهیزات ساخت و فرمول مایع تار عنکبوتی را ابداع کرد (در این مقاله به اختراعات پیتر پارکر اشاره کرده ایم). ولی هرگز نتونسته از این هوش در جهت منافع مادی استفاده کنه. در واقع، یکی از مشکلات دائمی پیتر پارکر بی پولی و کمبود منابع مالی در زندگی اش بوده و با توجه به هوش بالایی که داره این نوعی ناامیدی و هدر دادن پتانسیل برایش محسوب میشه. به قول معروف به نظر میاد او "شَم اقتصادی" نداره!

 

8- او به ندرت از ارتباطات و نفوذ خودش برای بهتر کردن زندگی اش استفاده کرده

او به ندرت از ارتباطلات و نفوذ خودش برای بهتر کردن زندگی اش استفاده کرده

اسپایدرمن با بسیاری از ابرقهرمانان تیم آپ کرده و عضو بسیاری از تیم های ابرقهرمانی بوده (این مقاله را بخوانید). به همین دلیل او از مقبولیت و احترام قابل ملاحظه ای در میان دیگر ابرقهرمانان مارول برخوردار است ولی به ندرت از شبکه دوستان خودش استفاده کرده تا به زندگی اش سر و سامان بدهد. یکی از معدود دفعاتی که او این کار را کرد وقتی بود که به گروه "انتقام جویان جدید" ملحق شد ولی آن هم در نهایت با نفوذی که آیرون من رویش گذاشت سبب گردید تا در ابتدای رویداد "جنگ داخلی" به تیم او و طرفداران قانون ثبت نام از ابرقهرمانان ملحق شود. در واقع، اسپایدرمن از نفوذ و ارتباط زیادی در مارول یونیورس بهره مند است ولی هیچ وقت به درستی از آنها به نفع خودش استفاده نمیکند. کلی کار میتونست انجام بده اگر از رفاقت هایش به سود خودش بهره میگرفت و شاید اینطوری میتونست بهتر از مهارت های مختلف خودش بهره بگیره تا زندگی بسامان تری داشته باشه.

 

7- او نتوانست راهی برای نجات "صنایع پارکر" پیدا کنه

صنایع پارکر

وقتی دکتر اختاپوس بدن و ذهن پیتر پارکر را دزدید و تبدیل به مرد عنکبوتی برتر شد  فوراً شروع کرد به انجام تغییرات بزرگ در زندگی پیتر. یکی از بزرگترین این تغییرات این بود که شرکت "صنایع پارکر" را تاسیس کرد (یک شرکت فن آوری که به اختاپوس اجازه داد از طریق آن به منابع زیادی دسترسی پیدا کنه و در عین حال بتونه از نبوغ خودش استفاده کاربردی بکنه). در نهایت پیتر پارکر واقعی برگشت و متوجه شد که باید مدیر عامل شرکتی باشه که خودش هیچ نقشی در تاسیس آن نداشته. ولی ذات پاک پیتر و عدم تجربه او در اداره یک شرکت خیلی زود باعث شد تا مشکلات زیادی برای این شرکت ایجاد کنه. در انتها هم او مجبور شد برای متوقف کردن دکتر اختاپوس که در رویداد "امپراتوری مخفی" به عضویت گروه تروریستی "هایدرا" در آمده بود، این شرکت را نابود کنه. این حقیقت که او نتونست راهی برای حفظ این شرکت پیدا کنه بار دیگر نشون میده که نه شم اقتصادی داره و نه میتونه به خوبی از دوستانش برای حفظ منافعش استفاده کنه.

 

6- او تمام مشاغل خوبی که داشته را از دست داده است

او تمام مشاغل خوبی که داشته را از دست داده است

علیرغم اینکه پیتر پارکر وقتی در شماره 15 از کمیک "فانتزی شگفت انگیز" به مرد عنکبوتی تبدیل شد یک بچه دبیرستانی بود و مدتیه که دوباره دانشجوی دانشگاه "امپایر استیت" (Empire State) به شمار میاد تا بتونه دوباره مدرک دکترای خودش رو بگیره، اما شاید ندانید که در طول سالهای زیادی که از عمر پربارش در دنیای کمیک میگذرد مشاغل و حرفه های دیگری نیز داشته است. این در حالی است که اغلب مردم فکر میکنند تنها شغل پیتر پارکر عکاسی برای روزنامه دیلی بیوگل بوده! البته نمیشه گفت همه این مشاغل قادر بوده اند استرس ها و توقعات هویت نقاب دار او را برآورده سازند یا برایش منبع درآمد ثابت فراهم کنند ولی خوب او سعی کرده در آنها مکانی را بیابد که هوش سرشار و آن آزادی عملی که به دنبالش بوده تا بتواند آن حس معروف مسئولیت پذیری اش را ارضاء نماید تا شاید به آن اندک آرامشی که مدنظر بوده دست پیدا کند. ولی هر بار به نوعی شغل خودش را از دست داد. مثلا برای مدتی سردبیر بخش علمی دیلی بیوگل شد ولی به خاطر مسائلی که مربوط میشدند به تسخیر جسم او توسط دکتر اختاپوس در قضیه مرد عنکبوتی برتر، از سمت خود اخراج شد! شغلش به عنوان معلم مدرسه را نیز پس از وقایع رویداد "جنگ داخلی" و لو رفتن هویت مخفی اش از دست داد. پس از آنکه جسمش توسط دکتر اختاپوس تسخیر شد نیز شغل خوبش در "هورایزون لابز" را از دست داد و ... (شما میتونید در این مقاله لیستی از مشاغلی که پیتر پارکر داشته را پیدا کنید).

 

5- او تا سالها از جایگاه خودش در جامعه ابرقهرمانان برای راهنما بودن برای دیگر قهرمانان غافل بود

مرشد پیتر پارکر

درسته که در سالهای اخیر قضیه خیلی فرق کرده و عضویت در اونجرز به یاری اش اومده و باعث شده متوجه بشه که چقدر برای بقیه عالم مارول اهمیت داره، اما برای سالها اسپایدرمن یه جورایی نقش خودش را در الهام بخشی به قهرمانان مارول یونیورس کم رنگ جلوه میداد و دست کم میگرفت. یعنی همیشه یکی از قهرمانان متواضع بوده و از اون مهم تر اینکه که تردیدهایی که درباره خودش و حرفه ابرقهرمانی اش داشت مانع از این میشد که نقش فعالانه ای را در تربیت قهرمانان جوان تری که به او به چشم یک الگو نگاه میکنند داشته باشد. اما همانطور که گفته شد در سالهای اخیر و به لطف بزرگ شدن خانواده عنکبوتی، پیتر تونسته نقش راهنما و مرشد مانندی را برای خانواده عنکبوتی اش ایفا کنه که قدم بزرگی بوده برای شخصیتی که سالهای سال نقش خود را به عنوان یکی از الهام بخش ترین ابرقهرمانان نیویورک سیتی نادیده میگرفت.

 

4- عدم اعتماد بنفس سالها گریبانگیر پیتر پارکر بوده است

عدم اعتماد بنفس سالها گریبانگیر پیتر پارکر بوده است

از شانس بد پیتر پارکر که بگذریم، شاید مهم ترین چیزی که اسپایدرمن را سالهاست که عقب نگه داشته عدم اعتماد بنفس شدید باشد. شاید دلیلش این باشه که او سالها در برقراری ارتباط با دیگران مشکل داشت و یک آدم منزوی و به قول معروف "کم معاشرت" یا nerd بود و خودش با این قضیه مشکلی نداشت. ولی وقتی اسپایدرمن شد تونست از پوششی که این هویت بهش میداد استفاده کنه و بنابراین وقتی ماسک بر صورت میزند جسور تر، بذله گو تر و با اعتماد بنفس تر میشود. ولی خود پیتر پارکر همواره از مشکل self doubt در رنج بوده و ما آن را به ویژه در روابط اجتماعی او مشاهده کرده ایم به ویژه در روابط با جنس مخالف. 

 

3- او با شیطان بر سر نجات جان زن عمویش معامله کرد زیرا از رشد و حرکت رو به جلو "میترسید"

او با شیطان بر سر نجات جان زن عمویش معامله کرد زیرا از رشد و حرکت به جلو "میترسید"

در داستان "یک روز دیگر"، پیتر برای نجات جان زن عموی سالخورده اش که تیر خورده بود و تا مرگ فاصله ای نداشت مجبور به معامله با مفیستو و در این راه ازدواجش با مری جین از واقعیت پاک شد. البته پشت این قضیه اصرار روسای مارول بود زیرا عقیده داشتند مرد عنکبوتی برای حفظ محبوبیت خودش در نزد مخاطبین کم سن و سال باید دوباره مجرد شود. ولی اگر از زاویه ای دیگر به ماجرا نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که ترس پیتر از تغییر و رشد کردن باعث این تصمیم شده است. یعنی پیتر پارکر دوست داره در دنیایی زندگی کنه که هرگز به جلو حرکت نمیکند و همیشه باید زن عمویش باشد تا ازش نگهداری و تر و خشک اش کند. پس به همین دلیل تصمیم گرفت سمبل رشد و بلوغش یعنی ازدواجش را فدا کند تا اوضاع مثل روال سابق ادامه پیدا کند ...

  

2- او تا سالها عضو هیچ تیم ابرقهرمانانه نبود

او تا سالها عضو هیچ تیم ابرقهرمانانه نبود

اسپایدرمن همواره کلی دوست و رفیق در جامعه ابرقهرمانی داشته است ولی برای مدتی طولانی او عضو هیچ تیمی نبود و یک team player محسوب نمیشد. البته او با بسیاری از قهرمانان تیم آپ میکرد ولی اهل این نبود که به گروهی خاص ملحق بشه. در واقع در همان ابتدای حضورش به عنوان یک قهرمان سعی کرد به عضویت گروه "چهار شگفت انگیز" دربیاد زیرا فکر میکرد آنها بابت قهرمان بودن حقوق دریافت میکنند ولی برای سالهای متمادی پس از آن، اسپایدرمن یک قهرمان تکرو (solo) که ترجیح میدهد به صورت انفرادی کار کند، بود. درسته که چندین سال هم به عنوان یکی از اعضای رِزِرو اونجرز محسوب میشد و برای مدتی کوتاهی هم جانشین یکی از اعضای در "چهار شگفت انگیز" شد اما وقتی به طور دائم به عضویت اونجرز درآمد بود که یک team player تمام عیار لقب گرفت و اینگونه نقش بزرگ تری در مارول یونیورس ایفا کرد. در این مقاله میتونید اطلاعات خوبی درباره 10 تیم ابرقهرمانانه ای که اسپایدرمن عضوشان بوده به دست بیاورید.

 

1- او هرگز نقش رهبری که باید میداشت را ایفا نکرد

خوشبختانه و به لطف رویدادهایی مثل "دنیای عنکبوتی" (اینجا ترجمه شده است) که اخیراً در زندگی مرد عنکبوتی رخ داده او نشان داده که چه رهبر خوبی میتونه باشه. یعنی از وقتی که به عنوان یکی از اعضای اصلی اونجرز درآمد و یا شروع کرد به تدریس در مدرسه "جین گری" این اتفاقات برایش رخ داد. در واقع پس از وقایع رویداد Schism، «ولورین» و جمعی از اعضای افراد-X ، مؤسسۀ اگزاویر را تحت نام «مدرسۀ آموزش عالیِ جین گری» احیاء کردند. (این نام را به افتخار نخستین شاگرد پروفسور اگزاویر یعنی جین گری انتخاب کردند.) پس از مرگ ولورین، اسپایدرمن به عنوان معلم به این مؤسسه پیوست. چیزی که این تجربه را منحصربه‌فرد می‌کرد این بود که اسپایدرمن باید به جای درس‌های عادی، به شاگردهایش راه و رسم ابرقهرمان بودن را یاد می‌داد. به هر حال تعاملات اسپایدرمن با شاگردهای جهش‌یافتۀ تخس‌اش (!) جالب و فان از کار در آمد. شما می‌توانید ماجراهای اسپایدرمن در مدرسۀ آموزش عالیِ جین گری را در سری «اسپایدرمن و افراد-X» بخوانید. در ضمن حتما در اینجا این داستان معرکه را که مربوط میشه به دورانی که پیتر در دبیرستان سابق خودش تدریس میکرد را بخوانیدولی باید قبول کرد که همه این تحولات مثبت در سالهای اخیر برایش رخ داده و او برای سالیان سال نقش مهمی که میتوانست به عنوان یک رهبر مقتدر در جامعه ابرقهرمانی شهر نیویورک ایفا کند را مورد غفلت قرار داده بود.

 

 مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2022

منبع: وب سایت CBR

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

10 کلیشه رایج در داستان های مرد عنکبوتی

معرفی تیم‌های ابرقهرمانی برتر که اسپایدرمن سابقۀ عضویت در آن‌ها را داشته ‌است!

رتبه بندی مشاغلی که پیتر پارکر/مرد عنکبوتی تا به حال در دنیای کمیک بوک داشته است!

آشنایی با تجهیزات و اختراعات پیتر پارکر/ مرد عنکبوتی

15 حقیقتی که باید درباره لباس سیاه مرد عنکبوتی (BLACK SUIT) بدانید

10 دفعه ای که پیتر پارکر/مرد عنکبوتی مثل یک آدم «عوضی» (JERK) رفتار کرد!

10 تغییر بزرگ در دنیای کمیک بوک های مرد عنکبوتی در دهه گذشته

15 ابرقهرمان عوضی دنیای کمیک!

آیا مرد عنکبوتی تا به حال کسی را کشته است؟

20 دلیل برای دوست داشتن پیتر پاركر/ مرد عنكبوتی

10 حقیقتی که باید دربارهٔ داستان "اسپایدرمن: یک روز دیگر" بدانید

10 داستان جنجالی مرد عنکبوتی در دنیای کمیک

وقتی پیتر پارکر قدرت های فوق بشری خودش را از دست داد ...

10 دفعه ای که پیتر پارکر نخواست مرد عنکبوتی باشه !

بدترین داستان های مرد عنكبوتی

10 تغییر بزرگی که مرد عنکبوتی در طول عمرش تجربه کرده است

نگاهی به تاریخچه فاش شدن هویت مرد عنکبوتی توسط خودش!

اولین بار عشق های پیتر پاركر/ مرد عنكبوتی در كدام كمیك ها ظاهر شدند؟

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

ultimate.spider.amir
#1 ultimate.spider.amir 1401-07-24 10:00
دقیقا واسه همیناست که مردعنکبوتی محبوب دلهاست و اینقد دوسش داریم
اگه قرار بود perfect و بی عیب و نقص باشه که میشد عین قهرمانای دیسی مثل سوپرمن که نمیشه باهاشون ارتباط گرفت
ممنون بابت مقاله و استاد عزیز که از انتشار همه جور مقاله راجع به شخصیت مورد علاقش باکی نداره
نقل قول کردن
blaksummerz
#2 blaksummerz 1401-07-24 11:19
مقاله ی خیلی عالی بود
واقعا هرکدوم از این ها نشونه ای هست از واقعی بودن و قابل درک بودن پیتر پارکر و به قول دوستمون اگه این ویژگی ها نبود اسپایدرمن هم به جمع سوپرهیرو های بی نقص می پیوست
نقل قول کردن
Doc Ata
#3 Doc Ata 1401-07-24 14:22
استاد مقاله ی خوبی بود و من هم هی خواندم و جای پیتر حسرت خوردم !
نقل قول کردن
The amazing spiderman
#4 The amazing spiderman 1401-07-24 15:45
عالی بود یکی از بهترین مقالات امسال
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید