به بهانه اکران فیلم سینمایی "موربیوس" شما را با برترین اربابان تاریکی در دنیای کمیک آشنا میکنیم!

مقدمه: خون‌آشام در افسانه‌ها و فرهنگ فولکلوریک مردم اروپا و آسیا، موجودی زنده‌است که شب‌ها از گور بیرون آمده و برای تغذیه خود از خون مردم می‌مکد. در این داستان‌ها، خون‌آشام‌ها دندان‌های نیش بلندی دارند که با آن‌ها از گردن زندگان خون می‌مکند و معمولاً دارای قدرت‌های فوق بشری از جمله زندگی جاوید و تبدیل کسی که گاز می‌گیرد به خون‌آشام هستند. آن‌ها در آینه دیده نمی‌شوند؛ و دارای پوستی رنگ پریده هستند. رسم بر این است که برای دور کردن خون‌آشام‌ها طلسم‌های ویژه‌ای استفاده شود. برای کشتن او باید سرش را از تن جدا کرد و میخی بلند از جنس چوب را به قلب او فرو کرد. همچنین در گذشته مردم برای دور کردن خون‌آشام‌ها از سیر استفاده می‌کردند و اعتقاد داشتند که خون‌آشام‌ها از سیر بدشان می‌آید. قصه خون‌آشام‌ها به شکل امروزی در قرن شانزدهم و از بالکان پا گرفت. بسیاری از نویسندگان قرن نوزدهم مانند گوته، دکتر پولیدوری و بودلر قطعاتی دربارهٔ خون‌آشام‌ها به رشتهٔ تحریر درآوردند. نمایش‌هایی در این زمینه نوشته و اجرا شد. در آلمان اُپرایی نیز بر صحنه آمد. خون‌آشام‌ها از باورهای فولکوریک اروپا به ادبیات کلاسیک و نوین جهان وارد شده‌اند و امروزه کتاب‌ها و فیلم‌های فراوانی با داستان‌های متفاوت در مورد آن‌ها ساخته می‌شود و مشهورترین شخصیت خون‌آشام در عرصهٔ ادبیات، دراکولا نام دارد که زادهٔ ذهن برام استوکر، نویسنده بریتانیایی، است و سال 1897 منتشر شد و از آن زمان تا به حال خون آشامان حضور وسیعی در گونه های مختلف سرگرمی داشته اند که یکی از آنها دنیای کمیک بوک که در این مقاله به معرفی 10 خون آشام این عرصه میپردازیم.

 - سارون (Sauron)

«سارون» یکی از خبیث های معروف کمیک های ایکس من است که سال 1969 و در شماره 59 از کمیک X-men خلق شد و میشه گفت خصوصیات خون آشام ها رو داره ولی یک خون آشام تمام عیار نیست! نام اصلی اش دکتر «کارل لایکوس» (Karl Lykos) است. او توسط یک سری خزندگان بال‌دار جهش یافته گاز گرفته و به نوعی خون آشامی تبدیل شد که به جای خون از انرژی دیگران تغذیه میکنه و میتونه با برقراری تماس انرژی درونی دیگران را جذب کنه! اگر هم انرژی درونی جهش یافته ها را به خودش جذب کنه تبدیل میشه به نوعی خزنده بالدار ماقبل تاریخ به نام Pteranodon. سارون معمولا در سرزمین وحشی یا Savage Land دیده میشه؛ مکانی که در ناحیه قطبی که در آن هنوز موجودات ماقبل تاریخ مثل دایناسورها وجود دارند. گفته میشه این شخصیت اولش قرار بود نوعی خون آشام جهش یافته و خفاش مانند باشه ولی اداره نظارت بر محتوای کمیک که آن سالها اجازه هیچ نوع اشاره ای به خون آشامان را  در دنیای کمیک نمیداد، با آن مخالفت کرد و بنابراین مارول مجبور شد ظاهر او را شبیه به دایناسورهای پرنده بکنه!

10- اندرو بِنِت (Andrew Bennet)

«اندرو بنت» سال 1981 و در سری کمیک های House of Mystery انتشارات دی سی خلق شد. او یک اشراف زاده در دربار ملکه الیزابت بود که یک روز قبل از اینکه به سفر بره ، معشوقه اش، مری سوارد (Mary Seward)، بهش هشدار داد که نره زیرا به دلیلی که نمیتوانست توصیفش کند دلشوره داشت. ولی بنت بهش توجه نکرد تا اینکه در مسیر توسط یک خون آشام مورد حمله قرار گرفته و کشته شد. ولی سه روز دیگر دوباره در قالب یک خون آشام زنده شد در حالی که ذهنش همچنان مثل یک انسان کار میکرد! او سوگند یاد کرد که از خون انسان های زنده تغذیه نکند. او معشوقه اش را نیز به خون آشام تبدیل کرد که متاسفانه به خون آشامی پلید تبدیل شد که بهش لقب "ملکه خون" (Queen of Blood) دادند و گروهی خبیث از خون آشامان را تشکیل داد که اندرو بنت باهاشون جنگید تا اینکه با مری صلح کرد. چند سال پیش و در جریان سری کمیک های ریبوت شده New 52، دی سی کمیک های I, Vampire را منتشر ساخت که در آن اندرو بنت پس از سالها دوباره مجبور به مبارزه با مری خونین و دار و دسته خون آشامش شد و در این راه با امثال «جان کنستانتین» و «بتمن» متحد گردید!

9- ولادیمیر جورسکو (Vladimir Giurescu)

«هِل بوی» در طول سالها با خون آشام های زیادی جنگیده است ولی هیچ کدام قدرت «کُنت ولادیمیر جورسکو» را نداشته است. او و خانواده خون آشام اش همیشه به دنبال آوردن موجودات جهنمی به زمین بوده اند. در اواخر قرون وسطی توسط هکاته زنده شد و در جنگ جهانی دوم با آلمان های نازی همکاری کرد ولی بهش خیانت و سپس کشته شد. او دوباره زنده شد ولی سرانجام در دهه 90 میلادی به دست هل بوی شکست خورد. درسته که او بعد از داستان Wake the Devil (که از داستان های برتر پسر جهنمی است و اینجا معرفی شده) دیگر به عنوان یک خبیث مهم و پیشرو مطرح نبوده ولی اعمال و اقدامات او سبب شد تا «هکاته» آزاد بشه و همچنین شاهد ظهور خبیث مهمی به نام «نیموئه» (Nimue)  باشیم. او مثال بارزی بر این مدعاست که خباثت، خباثت بیشتری به بار می آورد که میتوانند عواقب وخیمی داشته باشد.

8- اِسکینر سوییت (Skinner Sweet)

"خون آشام آمریکایی" (American Vampire) نام سری کمیک بوکی نوشته شده توسط «اسکات اسنایدر» است که چاپ آن در سال 2010 در انتشارات "ورتیگو" آغاز شد که در آن خون آشام ها از گونه های مخفی مختلفی تشکیل شده اند و به تکامل آنها در طول تاریخ و نزاع بین این گونه های مختلف پرداخته میشود (و همچنین تاثیری که خون آشامان در طول تاریخ روی سیاست و اقتصاد آمریکا گذاشته اند!) تمرکز این سری روی خون آشام هایی است که در اواخر قرن 19 میلادی در غرب آمریکا به دنیا آمدند. نخستینِ این گونه یک یاغی قانون شکن است به نام «اسکینر سوییت» (Skinner Sweet) که ناگهان از مرگ بیدار و متوجه میشود به ویروس خون آشامان مبتلا و به خون آشام جدیدی تبدیل شده که سریع تر و قوی تر از گونه های قبلی است که حتی در مقابل نور خورشید مصونیت دارد (البته او نقاط ضعف و قوت جدیدی داشت). مشخص شد او یک قاتل و دزد بوده که به خاطر علاقه اش به شیرینی جات بهش لقب Skinner Sweet داده بودند و بدون اینکه خودش متوجه بشه خشم انجمنی از خون آشامان سطح بالای اروپایی را برانگیخته بود و به همین دلیل آنها به دنبال این بودند که نابودش کنند تا اینکه به دست رئیس آن انجمن حون آشامان اروپایی به نام «آقای پرسی» آلوده شد. اسکینر سوییت در واقع اولین خون آشام کشور آمریکا به حساب میاد و جنگ خودش را با خون آشامان اروپایی آغاز کرد و همیشه ظاهر میشه تا نقشه های آنها را بهم بریزه!

7- الکس اِلدر (Alex Elder)

Crimson نام یک کمیک بوک ترسناک – فانتزی است که توسط طراحی معروف به نام «هامبرتو راموس» و نویسنده ای به نام «برایان آگوستین» در سال 2001 برای انتشارات Cliffhanger خلق شد. شخصیت اصلی این کمیک پسر نوجوانی به نام «الکس الدر» است که وقتی با دوستانش است مورد حمله دار و دسته ای از خون آشامان قرار میگیرد و او را گازش میگیرند اما فردی مرموز به نام «اِکیموس» (Ekimus) نجاتش میدهد که مشخص میشود آخرین بازمانده از نسلی باستانی است که سابقه شان به پیش از بشریت میرسد! اکیموس ادعا میکند الکس "فرد منتخب" (The Chosen One) است که باید نسل خون آشامان را از بین ببرد. البته خود الکس یک خون آشام ویژه است که قدرت هایی فراتر از خون آشمان عادی دارد. سپس شاهد هستیم که الکس چطور خودش را با زندگی جدیدش وفق میدهد و با وظایفش در حرفه قهرمانی خو میگیرد (او سعی میکند به جای میکیدن خون انسان ها از خون مصنوعی و یا خون حیوانات استفاده کند). داستان های او علاوه بر خون آشام، موجودات ماوراء الطبیعه دیگری مثل گرگینه و یا اِلمان هایی برگرفته از انجیل و ایزدان باستانی را نیز در بر میگیرد.

6- آلوکارد (Alucard)

"هلسینگ" (Hellsing) یک سری مانگای ژاپنی نوشته و طراحی شده توسط «کوتا هیرانو» است. این سری برای اولین بار از سال 1997 در مجله Young King OURs منتشر شده و تا سپتامبر 2008 ادامه داشت (از روی این مانگا یک مجموعه انیمه 13 قسمتی که داستانش تا حد زیادی با نسخه مانگا فرق داشت ساخته شد. مانگا، انیمه و اووی‌ای مجموعه هلسینگ به خاطر استفاده فراوان از خشونت شهرت دارد). داستان مجموعه دربارهٔ یک سازمان سری و مخفی به نام هلسینگ است که هدف اصلی آن مبارزه با خون‌آشام‌ها، غول‌ها و موجودات فراطبیعی دیگر است که انگلستان را تهدید می‌کند. شخصیت اصلی داستان، خون‌آشامی قدیمی و قدرتمند به نام «آلوکارد» است که برای سازمان هلسینگ کار می‌کند. بعدا فاش شد که آلوکارد همان دراکولا است! (اگر اسم دراکولا را برعکس بنویسید به آلوکارد میرسید!) . در واقع او پس از اینکه توسط «آبراهام وَن هلسینگ» شکست خورد به خادم خانواده هلسینگ بدل گشت و به اعضای مختلف آن خدمت کرد. سپس دیدیم که صد سال بعد به سازمان هلسینگ در مبارزه با باقی مانده نازی ها کمک میکند!

5- دراکولا (Dracula)

دراکولا دیگه نیازی به معرفی نداره. او توسط نویسنده ای به نام «برام استوکر» در سال 1897 خلق شد و در قرن بیستم در تعداد بیشماری فیلم  و کارتون و کتاب و بازی و ... ظاهر شده. او  ارباب و سرور  تمام خون اشامان دنیای خیالی است. تا اینکه در سال 1972 مارول در کمیک های تحسین شده "مقبره دراکولا" (Tomb of Dracula)پای این شخصیت را به دنیای کمیک باز کرد. بعد از چند شماره، نویسنده ای افسانه ای به نام «مارو ولف من» به همراه طراح نامدار مارول یعنی «جین کولان» داستان های به شدت ماندگار و خواندنی برای این کمیک نوشتند . اونا موفق شدند از دراکولا نوعی شخصیت ضد قهرمان بسازند که بسیار به ذات و جوهره کتاب برام استوکر و فیلم های ترسناک و کلاسیک استودیو یونیورسال وفادار بود. ضمن اینکه المان های ابرقهرمانی را هم به داستان ها تزریق کردند و همچنین برخی از غنی ترین شخصیت های مکمل دنیای کمیک در دهه 70 میلادی هم در این کمیک بودند (شخصیت های مهم و معروفی مثل بلید ، هانیبال کینگ و Lilithو ... در کمیک "مقبره دراکولا" خلق شدند) . ولی بی شک دراکولا با اون شرافت پلید منحصر به فرد خودش ستاره داستان بود. او در آرک های مهمی در کمیک های ایکس من، ثور، دکتر استرنج و حتی هاوارد اردکه (!) نیز حضور یافت.

4- کسدی (Cassidy)

در این مقاله قبلا گفته بودم که کمیک بوک های «واعظ» (Preacher) از برترین های ژانر ترسناک به حساب میان. در این کمیک ها که از سال 1995 تا 2000 به دست «گارث انیس» و «استیو دیلون» خلق شدند، میشد وحشت های متافیزیکی به شکل فرشتگان و دیوها را دید یا وحشت کلاسیک را در قالب خون آشام ها یا بخش های چندش آور در قالب Meat Man یا حتی وحشت سیاه و طنز آمیز که آدم را به یاد شاهکار جاودان «سم ریمی» یعنی Evil Dead می انداخت. شخصیت اصلی این کمیک آقای «جسی کاستر» هستند که کشیش یک شهر کوچکه که دوران کودکی وحشتناکی را پشت سر گذاشته. او در جستجوی خداوند است  و ازش گله داره که چرا وظایف خودش رو به انجام نمیرسونه! (برای آشنایی بیشتر با این شخصیت، این مقاله را بخوانید). و اما بهترین دوست جسی کاستر، خون آشامی است به نام «کسدی» (با نام کامل Proinsias Cassidy) که با آغوش باز از خون آشام بودن خودش استقبال میکند و با شوخ طبعی منحصر به فرد و شخصیت جذاب خودش همه را تحت تاثیر قرار میدهد. البته همه اینها نوعی پوشش هستند برای رازهای او تا گذشته تاریکش را مخفی کند! او سال 1900 در ایرلند به دنیا آمد و به همراه برادرش در شورش عید پاک ایرلند در سال 1916 شرکت کرد. سپس توسط زنی به یک خون آشام تبدیل شد و چون جسارتش را نداشت که حقیقت را به خانواده اش بگوید به همراه یک سری مهاجر ایرلندی سوار کشتی شد و به آمریکا مهاجرت کرد و ماجراهایی در آنجا داشت تا اینکه با جسی کاستر آشنا شد و بعدشم شاهد ماجراهای کسدی و جسی و عشقش («تولیپ اوهر») بودیم که به سفری میروند برای خودیابی (self-discovery) و برای اینکه به خداوند نشون بدهند در قبال درد و رنجی که برای موجوداتش ایجاد شده، مسئول است!

3- وامپیرلا (Vampirella)

«وامپیرلا» یك خون آشام ابرقهرمان است. او اولین بار سال 1969 در كمیك های سیاه و سفید و ترسناك شركت Warren Publishing خلق شد. از آن موقع تا به حال شركت هایی مثل Harris Publications و Dynamite Entertainment كمیك هایی از او چاپ كرده اند. اریجین و سرگذشت او چند بار تغییر كرده مثلا یه بار گفته شد كه دختر Lilith است و یه بار هم گفته شد در جهنم به دنیا آمده ولی اریجین كلاسیك او اینگونه است كه از سیاره Drakulon آمده كه ساكنین آن نژادی از خون آشامان هستند. نیروهای او هم مثل همه خون آشامان است یعنی میتواند به شكل خفاش درآید، قدرت فیزیكی بالایی دارد و البته خون هم میخورد. سیاره او از كمبود ذخایر خونی رنج میبرد. سپس سفینه ای از كره زمین در سیاره اش سقوط كرد . وقتی وامپیرلا سراغ سفینه رفت، خدمه بهش حمله كردند و مجبور شد اونا رو بكشه و خونش رو بخوره. سپس با اون سفینه به كره زمین آمد و در اینجا یك قهرمان شد. سال 1996 یك فیلم كم بودجه از روی وامپیرلا ساخته شد كه سر از چرخه ویدئویی درآورد. این فیلم همانطور كه میشه حدس زد بسیار افتضاح بود! در ضمن توصیه میشه هرگز وقتی پدر و مادرتون نزدیک شما هستند، اسم Vampirella رو تو بخش تصاویر سایت گوگل سرچ نکنید چون آنچنان تصاویری روی صفحه مانیتور نقش میبنده که صورتتون تا دو، سه هفته از خجالت سرخ باقی میمونه!

2- موربیوس (Morbius)

«مایکل موربیوس» یك شیمی دان برجسته بود كه از بیماری خونی بسیار نادری رنج میبرد و به منظور یافتن علاجی برای خود روی خفاش ها تحقیق میكرد اما در عوض خودش به یك خون آشام تبدیل شد! با وجود آنكه موربیوس بارها با اسپایدرمن و دیگر ابرقهرمانان مارول نبرد كرده اما نمیتوان او را یك شخصیت كاملاً خبیث دانست زیرا اغلب به دنبال آن است كه دیگر یك خون آشام نباشد. نکته ای که باعث میشود موربیوس از دیگر خون آشامان دنیای کمیک متمایز گردد این است که با دلایل علمی خون آشام شده، نه دلایل ماورا الطبیعه. میگن دلیل اینکه مارول تونست سر اداره نظارت بر محتوای کمیک رو شیره بماله، همین بوده! یعنی بهونه آورده که موربیوس  با خون آشامان دیگر فرق داره و دلایل علمی داره . به خاطر همین هم هست که مارول بهش لقب "خون آشام زنده" (The Living Vampire) داده. و اینجوری بود که موربیوس در اون دورانی که فضای کمیک هنوز زیادی بسته بود خلق شد و تونست جریان ساز باشه و شخصیتی منحصر به فردی از آب دربیاد که بعدا ناشرین دیگر از ایده اش تقلید کردند. 

1- بلید  (Blade)

«بلید» که نام واقعی اش «اریك بروكس» (Eric Brooks) است ابتدا و به عنوان یك شخصیت مكمل در كمیك های "مقبره دراكولا"  خلق شد و بعدا وارد كمیك های اختصاصی خودش گردید. او موجودی نیمه انسان – نیمه خون آشام است كه تمام نقاط قوت انسان ها و خون آشام ها را دارد ولی اثری از نقاط ضعف آنها در او مشاهده نمیشود. مادر بلید  توسط خون آشامی پلید به نام «دیكان فراست» (Deacon Frost) كشته شده و در نتیجه  بليد مبارزه با خون آشامان را وظیفه ابدی خود میداند. او با «هانیبال كینگ» (که در این مقاله بهش اشاره شده) ملاقات كرد. آنها با كمك یكدیگر موفق شدند فراست را شكست دهند. بلید در ضمن بارها سعی كرده دراكولا را نابود كند.  به علاوه او بسیاری از قهرمانان دیگر مارول را یاری داده . به عبارتی دیگر معمولا اگر كسی در عالم مارول با تهدیدی مرتبط با خون آشام ها یا دیگر هیولاهای ماوراء الطبیعه روبرو شود ، بلید را خبر میكند! به علاوه، بلید عضو گروه هایی مثل MI: 13، Nightstalkers، Midnight sons و Mighty Avengers بوده است.  البته با وجود آنكه بلید نسبت به نور آفتاب و فلز نقره مصون است ولی نیاز دارد تا مثل خون آشام ها از خون تغذیه كند. بنابراین دیدن نبرد او با ذات رونی اش برای آنكه جلوی خون خوردن خودش را بگیرد از جذابیت های داستان های اوست. در واقع تقابل ویژگی های انسانی با خصوصیات خون آشامی بليد، از او كاراكتری جالب ساخته است که حضور موفقی هم در دنیای سینما برایش رقم زده. برای آشنایی کامل با بلید حتما این مقاله را بخوانید.

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2020

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

10 حقیقت مهمی که باید درباره «بلید» (BLADE) بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره "موربیوس" (MORBIUS) بدانید

5 مبارزه برتر شخصیت های نمادین سینمای وحشت با قهرمانان دنیای کمیک بوک

20 ضد قهرمان (ANTI-HERO) برتر در دنیای کمیک بوک

15 شخصیت برتر کمیک های ترسناک مارول

20 كمیك برتر ترسناك (HORROR COMICS)

20 رفاقت برتر در دنیای کمیک بوک

10 شخصیت برتر ژانر وحشت در کمیک های ابرقهرمانی

10 تغییر وحشتناک در شخصیت های کمیک بوکی

سه داستان ترسناک منتشر شده در کمیک بوک های دکتر استرنج + لینک دانلود

10 ابرقهرمان برتر دنیای كمیك كه به مارول یا دی سی تعلق ندارند

10 دشمن برتر هِل بوی (HELLBOY)

10 کمیک گمنام که باید به فیلم سینمایی تبدیل شوند

ترسناک ترین نقش آفرینی ها در فیلم های ابرقهرمانی

15 دشمن ترسناک و چندش آور مرد عنکبوتی!

این مطلب را به اشتراک بگذارید :