این مقاله به مناسبت انتشار نسخه با کیفیت فیلم Hellboy دوباره در صفحه نخست سایت قرار میگیرد.

مقدمه: بدون شك بهترین شخصیت غیر مارولی یا غیر دی سی كسی نیست جز «پسر جهنمی» (Hellboy) . او سال 1993 و توسط طراح معروف «مایك مینولا» (Mike Mignola) خلق شد . مادر او یك ساحره بود به نام «سارا هیوز» كه در جهنم او را به دنیا آورد. پدرش هم یکی از اربابان جهنم بود به نام «ازائیل» . مادرش وقتی باردار بود در یک کلیسا مُرد (چون میخواست توبه کنه) ولی پدرش جسد او را به جهنم برد و سوزاند تا پسرشون متولد بشه.  وقتی هم  به دنیا آمد دست راستش توسط پدرش قطع شد و به جای آن یك شی قدرتمند به نام "دست راست نابودی" (Right Hand of Doom) قرار گرفت. سپس زمانی كه نازی ها در جنگ جهانی دوم میخواستند دریچه ای به دنیاهای تاریك باز كنند، پسر جهنمی به دنیای ما آمد ولی در نهایت توسط پرفسور «براتن هولم» بزرگ شد و به عضویت "اداره تحقیقات درباره و دفاع از پدیده های فراهنجار" (كه به صورت مخفف B.P.R.D نامیده میشود) درآمد. او بزرگ شد و در كنار همكاران عجیب و غریب خود یاد گرفت تا چطور با تهدیدات باستانی و ماورا الطبیعه مبارزه كند.  اما در این مقاله میخواهیم شما را  با فکت ها و حقایق بیشتری درباره این شخصیت دوست داشتنی دنیای کمیک آشنا کنیم!

برای آشنایی با 10 دشمن برتر پسر جهنمی ، این مقاله و برای آشنایی با بهترین داستان های او این مقاله را مطالعه کنید. 

1- قصه خلق شدن هل بوی!

قطعا براتون جالب باشه که بدونید هل بوی اولش چطور خلق شد. سال 1991 جناب آقای مایک مینولا که طراح واقعا بزرگ و صاحب سبکی است در یک جشنواره کمیک به نام Great Salt Lake Comic-Con شرکت کرد (مینولا یک کمیک فوق العاده جذاب طراحی کرده به نام "دکتر استرنج و دکتر دووم: پیروزی و عذاب" که اینجا در سایت ما ترجمه شده است). او در این جشنواره داشت با هواداران کمیک خوش و بش میکرد که ناگهان مدادش را برداشت و یک هیولای شیطانی طراحی کرد و برای شوخی  اسم Hellboy را هم روی کمربندش نوشت! این شخصیت بدنش از مو پوشیده شده بود و بال هم داشت و دور کمربندش هم ماهی و خرچنگ به چشم میخورد! مینولا میگه این نقاشی رو همین طوری کشیده بوده و اصلا جدی نبوده ولی بعدا تبدیل شد به پایه و اساس شخصیت هل بوی!

بعدش مینولا سعی کرد ایده هل بوی را توسعه بده. خودش گفته میخواسته او را در قالب یک گروه ابرقهرمانی نشان بده. این تصویر هم روی شماره 4 جلد یک مجله ایتالیایی به نام Dime Press چاپ شد که نشان میده مینولا از اول ایده خلق گروهی به نام B.P.R.D رو داشته (درباره این گروه در همین مقاله توضیح داده شده است):

مینولا اولین داستان هل بوی را سال 1993 و در قالب کمیک SDCC Comics #2 خلق و به صورت انحصاری در جشنواره کمیک کان سان دیه گو آن را پخش کرد. در این کمیک یک داستان 4 صفحه ای سیاه و سفید از هل بوی چاپ شده بود که اولین کمیک هل بوی به حساب میاد (البته داستان بعدا به صورت رنگی هم چاپ شد). هل بوی در یک پمپ بنزین متروکه و ترسناک با سگی مواجه میشه .

بعد معلوم میشه این سگ یکی از خدایان باستانی مصر به نام «آنوبیس» است. هل بوی در نهایت او را شکست میده و داستان با یک انفجار تمام میشه.

2- مینولا شخصیت پردازی هل بوی را از پدرش الهام گرفت!

مینولا گفته که شخصیت پردازی و اخلاق هل بوی رو براساس پدر خودش خلق کرده که یک کابینت ساز باتجربه بود و با دستاش کار میکرد و شخصیت خونسرد و با اعتماد به نفسی داشته که هر وقت میومده خانه تمام اتفاقات و رخدادهای آن روز را با آب و تاب و اغراق بسیار برای خانواده تعریف میکرده. مینولا همچنین نقل میکنه که پدرش سفرهای زیادی در دنیا کرده بوده و در جنگ بین دو کُره هم شرکت داشته! همه اینها باعث شد تا شخصیت پردازی منحصر به فرد هل بوی شکل بگیره و اگر به داستان های هل بوی دقت کنید میبینید که در دوره های تاریخ متعدد و در نقاط مختلف دنیا رخ میدهند.

3- هل بوی میتونست به دی سی تعلق داشته باشه!

قبل از اینکه هل بوی توسط انتشارات "دارک هورس" منتشر بشه، خالق او یعنی مایک مینولا رفت سراغ دی سی تا این شخصیت از طریق سری کمیک های "ورتیگو" چاپ بشه. میگن هیات مدیره دی سی عاشق این شخصیت شدند ولی دست رد به سینه مینولا زدند زیرا ارتباط زیادی با جهنم و ... داشت و دی سی نمیخواست قهرمانی داشته باشه که به جهنم ربط داره! مخصوصا قهرمانی که پدرش یک شیطان و مادرش یک ساحره بوده! بنابراین مینولا رفت سراغ دارک هورس. البته این رو هم بگم که سال 1999 دی سی و دارک هورس یک کمیک مشترک دو قسمتی با حضور بتمن، هل بوی و استارمن چاپ کردند.

4- قدرت ها و قابلیت های هل بوی

هل بوی به خاطر اینکه در جهنم به دنیا آمده از زور بازو، بنیه و طاقت فوق بشری برخوردار است. او یک قدرت خود شفادهی (healing factor) هم داره که باعث میشه زخم هایش خیلی سریع خوب بشوند. همچنین در مقابل تمام بیماری ها مصون است. میتونه زبان های باستانی را بفهمه. بدنش در مقابل گلوله بسیار مقاوم است. او همچنین در مقابل تمامی انواع آتش ها (حتی آتشی که از وجود «لیز شرمن» زبانه میکشه) مصون میباشد. یک بار در کمیک های هل بوی گفته شد که او را حتی نمیتوان از طریق روش های ماورا الطبیعه به قتل رساند ولی این مساله کاملا به تایید نرسیده است. البته یک بار هم گفته شد فقط وقتی میشه او را کشت که خبیث بشه! رشد و بلوغ هل بوی در مقایسه با انسان ها بسیار متفاوت است. یعنی وقتی 10 سال داشت عین یک آدم بالغ به نظر می رسید. در 60 سال گذشته هم ظاهرش در همین حد باقی مانده! گفته میشه که شیاطین در کمیک های هل بوی میتونند صدها تا هزاران سال عمر کنند ولی از آنجائیکه که هل بوی نیمه شیطان است (چون مادرش یک انسان ساحره بوده) شاید عمر او کوتاه تر باشد. هل بوی همچنین خودش یک سری طلسم و گیاهان دارویی و نارنجک های دستی حمل میکنه تا در موقع لزوم ازشون علیه تهدیدات فرابشری استفاده کنه (یعنی مثل شخصیت همچون Witcher).

5- هفت تیر معروف هل بوی!

هل بوی همچنین یک هفت تیر دارد که بهش لقب "سامری نیکوکار" (Good Samaritan) داده (تمثیل سامری نیکوکار داستانی است اخلاقی از انجیل لوقا که مسیح در قالب این تمثیل مفهوم واژه «همسایه» یا «همنوع» را توضیح می‌دهد). این هفت تیر از فلزِ ناقوس یک کلیسا ساخته شده است. گلوله هایش را نیز خود هل بوی درست کرده و داخل آنها ترکیبی از بلوط سفید، آب نقره، سیر و آب مقدس وجود داره و هل بوی با آنها به راحتی میتونه گرگینه ها، خون آشام ها و دیگر هیولاها را شکار کنه.  البته خود هل بوی بارها اعتراف کرده که در تیراندازی اصلا مهارت ندارد و بیشتر سعی میکند از مشت های خودش یا از سلاح هایی همچون شمشیر و نیزه استفاده کند و چون تمرین خاصی در مبارزه ندیده معمولا فی البداهه مبارزه میکند.

6- دست راست نابودی (The Right Hand of Doom)

دست راست هل بوی سنگی است (یک سنگ قرمز) . پدر هل بوی به نام «ازائیل» (Azzael) وقتی او به دنیا آمد دست راستش را قطع و این سنگ را بهش وصل کرد. یعنی مثل دست مصنوعی برای هل بوی عمل میکنه. این دست همچون یک پُتک برای هل بوی میمونه!

این دست در واقع متعلق به یکی از ارواح کبیره بوده به نام Anum. وقتی خداوند زمین را آفرید به Anum وظیفه داد تا بر کره زمین نظارت کنه. گفته میشه Anum با همین دست بود که اژدهای هفت سری به نام «آگدورو جِهَد» (Ogdru Jahad)  را خلق کرد که طبق پیشگویی ها قرار است عالم را نابود کند. او همچنین با همین دست بود که این اژدها را به بند کشید ولی بعد دیگر ارواح کبیره وی را مورد انتقاد قرار داده و نابودش کردند و از او فقط دست راستش باقی ماند که مدتها ازش نگهداری شد تا اینکه سر از جهنم درآورد و به دست «ازائیل» افتاد. از آنجائیکه این دست بوده که «آگدورو جِهَد»  را آفریده. بنابراین فقط با آن میشود آزادش کرد. در نتیجه بهش لقب "دست راست نابودی" داده شده و در واقع هل بوی را تبدیل کرده به کلید سیار آخرالزمان! چون اگه از این دست استفاده کنه میتونه «آگدورو جِهَد» را آزاد کنه و باعث پایان جهان بشه (این اتفاق نزدیک بود در فیلم اول "هل بوی" بیفته). هل بوی به همین خاطر خیلی ازش مواظبت میکنه تا یه وقت به دست فرد خبیثی نیفته.

7- نام واقعی هل بوی!

نام واقعی هل بوی چیست؟ Anung Un Rama! گفتیم که هل بوی در جهنم به دنیا آمده و پدرش هم از اربابان جهنم بوده . اسم او را اگه بخواهیم ترجمه کنیم میشه چیزی تو مایه های "... و بر پیشانی او تاجی از آتش خواهد نشست". این نام به سرنوشت نهایی شخصیت هل بوی اشاره داره. یعنی سرنوشت او طوری است که در نهایت باعث بروز آخرالزمان خواهد شد و بر جهنم حکومت خواهد کرد. هل بوی از سرنوشت خودش خبر دارد و نام واقعی اش را از زبان یکی از دشمنان اصلی اش به نام راسپوتین» شنید. هل بوی هر کاری کرده تا جلوی وقوع این پیشگویی و سرنوشت را بگیره. به همین دلیل هم اخیرا جلوی ارتش جهنم ایستاد و بهایش را هم پرداخت چون مُرد و الان در کمیک Hellboy in Hell در جهنم به سر میبره!

8- مرشد و راهنمای هل بوی

هل بوی  یک پدر و مرشد زمینی داشت به نام پرفسور «تِرِوِر براتن هولم» (Trevor Bruttenholm) که یادتون باشه مرحوم «جان هرت» نقشش را در دو فیلم اول هل بوی بازی میکرد. در دنیای کمیک بیشتر او را با لقب Dr. Broom (دکتر بروم) میشناسند. وقتی سربازان هل بوی کودک را در سواحل اسکاتلند پیدا کردند، براتن هولم مسئولیت بزرگ کردن وی را بر عهده گرفت و وارد گروه B.P.R.D اش کرد و بهش یاد داد چطوری به انسان ها خدمت کنه. برات هولم در واقع شخصیتی است شبیه به «پرفسور چارلز اگزاویر» در سری کمیک های "مردان ایکس" . یعنی کسانی که ممکنه ظاهر و قدرت های هیولایی داشته باشند را دور خودش جمع میکرد و بهشون یاد میداد چطور از توانایی های خود برای خدمت به انسان ها استفاده کنند. البته شاید ندونید که او زیاد در کمیک های هل بوی نقشی نداشته. چون در پایان داستان اول هل بوی به نام Seed of Destruction میمیره و در داستان های دیگر به صورت پراکنده و فلش بک دیده میشود. در فیلم هل بوی هم همین اتفاق میفته. منتهی نحوه مرگ او در دنیای کمیک و فیلم فرق زیادی داره و در فیلم  هم منطقی تره و هم تاثیرگذار تر.

9- معرفی B.P.R.D

"اداره تحقیقات درباره و دفاع از پدیده های فراهنجار"(The Bureau for Paranormal Research and Defense)كه به صورت مخفف B.P.R.D نامیده میشود، یک سازمان در کمیک بوک های Hellboy میباشد که توسط دولت های انگلیس و آمریکا تاسیس شد و وظیفه اش تحقیق و بررسی امور فراطبیعی ،مرموز، ماورایی، ماورا الطبیعه و دفاع از انسان ها در برابر آنهاست. این سازمان اولش در کمیک های هل بوی دیده شد ولی سال 2002 انتشارات "دارک هورس" به عنوان منتشر کننده داستان های هل بوی سری کمیک های اختصاصی B.P.R.D را منتشر ساخت. سال 2014 هم کمیک Hellboy and the B.P.R.D منتشر شد.

این سازمان در سال 1945 و توسط پرفسور «براتن هولم» تاسیس شد تا علیه برخی تهدیدات برآمده از جانب آلمان های نازی فعالیت کند. اولش ارتباط زیادی با نیروی هوایی آمریکا داشت و در نیو مکزیکو واقع شده بود ولی در سال 1947 به مجتمعی در Connecticut منتقل گشت. این سازمان خصوصی است ولی بودجه خودش را از کشورهایی نظیر آمریکا، انگلستان، کانادا، ژاپن، فرانسه و ایتالیا دریافت میکند. در دهه 50 میلادی پرفسور براتن هولم از سمت خود به عنوان مدیر این سازمان استعفا داد و در حال حاضر دکتر «توماس مانینگ» (Dr. Thomas Manning) مدیر و رئیس آن است.

10- اعضای B.P.R.D

علاوه بر هل بوی، در طول سالهای گذشته اعضای زیادی عضو این سازمان بوده اند که در ادامه معرفی میشوند:

- اِیب سِی پیِن (Abe Sapien)

موجودی که از آبزیان محسوب میشود و داخل یک مخزن آب پیدا شد در حالی که نوشته ای در کنارش بود که تاریخ 14 آوریل 1865 (روزی که رئیس جمهور آمریکا به نام «آبراهام لینکلن» ترور شد) و همچنین کلمات Icthyo Sapien رویش نوشته شده بود. به همین دلیل اسمش رو گذاشتند اِیب سِی پیِن (Abe Sapien) چون Abe از نام آبراهام گرفته شده. بعدا معلوم شد او در واقع دانشمندی بوده به نام «لانگدن کال» (Langdon Caul) که عضو یک انجمن مخفی هم بوده به نام Oannes. لانگدن موجودی پیدا کرد که شباهت زیادی به یک عروس دریایی داشت . سپس او به همراه دیگر اعضای انجمن یک جور مراسم رویش اجرا کردند که در نهایت باعث شد لانگدن تبدیل به موجودی جدید که میتونه در آب تنفس کنه، بشه! اعضای انجمن او را در مخزن آب مذکور زندانی کردند . مدتها بعد یک سری کارگر وی را پیدا کردند . بعدش به B.P.R.D  برده شد و در آنجا داشتن رویش آزمایشاتی میکردند که هل بوی سر رسید و نجاتش داد. از آن موقع به دوست خوبی برای هل بوی و عضو باارزشی برای B.P.R.D تبدیل شده است. او علاوه بر تنفس زیر آب قابلیت های تله پاتیک نیز دارد . همچنین به غیب بینی (psychometry) هم مسلط است. یعنی با لمس اشیا میتواند گذشته آنها را برملا کند. در فیلم های هل بوی ساخته «گی‌یرمو دل تورو» نقش این شخصیت را «داگ جونز» بازی میکرد.

«اِیب سِی پیِن» در این فیلم ها حواس ارتقا یافته و قابلیت های ذهنی داشت . منتهی بر خلاف دنیای کمیک نمیتوانست برای مدت طولانی خارج از آب باشد . بنابراین باید نوعی گردنبند بهش وصل میشد تا خارج از آب با مشکلی مواجه نشه. او همچنین اطلاعات بسیار وسیعی راجع به موضوعات و پرونده های ماورا الطبیعه داشت.

- لیز شِرمن (Liz Sherman)

«الیزابت آنه شرمن» دختری بود معمولی که در خانواده متدین مسیحی رشد کرد ولی در سن 11 سالگی قابلیت های آتش افروزی در وجودش ظهور کرد و به طور تصادفی خانواده اش را کشت و خانه شان را خاکستر کرد! او سپس به B.P.R.D   پیوست و از آن موقع به یکی از اعضای اصلی سازمان تبدیل شده است. در فیلم های هل بوی ساخته «گی‌یرمو دل تورو»، نقش این شخصیت را «سلما بلر» بازی کرد و برخلاف دنیای کمیک او را بسان کسی به تصویر کشیدند که هل بوی بهش علاقه رومانتیک دارد!

بعدا که اِیب سِی پیِن وی را اسکن کرد معلوم شد از هل بوی باردار است!

- راجر (Roger)

شخصیت محبوب و دوست داشتنی «راجر» یک Homunculus (انسان مصنوعی ساخته شده از خون و گیاهان داروییتوسط کیمیاگری) است که البته بر خلاف دیگر Homunculus ها جثه بزرگتری دارد. راجر توسط لیز شرمن و دو تن دیگر از مامورین B.P.R.D در زیر خرابه های قلعه ای در رومانی پیدا شد. اولش به نظر میرسید که مرده ولی وقتی لیز به سینه اش دست زد و آتش خودش را بهش منتقل کرد، زنده شد. در یکی از بهترین داستان های هل بوی که سال 2001 منتشر شد (به نام "کرم فاتح") ستاره اصلی داستان «راجر» است! در واقع هل بوی و راجر به همراه یکدیگر به کشور اتریش میروند تا نگذارند یک موشک به دست یک خبیث نازی به نام «هرمان وان کلمپت» (Herman von Klempt) بیفتد. در پایان داستان راجر دست به ایثار و عمل قهرمانانه ای میزنه . یعنی سعی میکنه هیولایی به نام «کرم فاتح» را به وجود خودش جذب کنه تا نابود بشه . این عمل راجر باعث شد تا به شخصیت مکمل مورد علاقه خوانندگان تبدیل بشه. راجر زور بازوی فوق بشری داره و میتونه با بدنش انرژی های مختلف را عبور بده.

- یوهان کراوس (Johann Kraus)

«یوهان کراوس» یک روح است که در حال حاضر جسم ندارد و بنابراین باید در یک محفظه نگهداری شود، در غیر این صورت وجودش محو و برای همیشه از دست میره. او سال 1946 و در شهر اشتوتگارت آلمان به دنیا آمد و در دوران کودکی فهمید میتونه با ارواح ارتباط برقرار کنه. قدرت های ذهنی و فرا روانی (psychic) داره . چون نمیتونست به ارواحی که بهش مراجعه میکردند کمک کنه، سعی کرده به دانشمندان رجوع کنه ولی وقتی از دست آنها هم کمکی ساخته نبود به کلیسا رفت. او سال 1971 دفتری در مونیخ باز کرد و به یک واسطه روحی یا مدیوم (medium) سرشناس تبدیل شد ولی سال 2002 یک قدرت مرموز باعث شد تا فاجعه ای در یکی از جلسات او به وجود بیاد و بدنش تخریب شد و فقط روحش باقی مانده. اینجا بود که برای دریافت کمک به B.P.R.D مراجعه کرد و عضوش شد. کراوس در ضمن میتونه برای مدت کوتاه و موقتی اجسام دیگران را به تسخیر خودش دربیاره. این شخصیت در فیلم "پسر جهنمی ۲: ارتش طلایی" حضور داشت و «سِث مک فارلین» صداپیشه اش بود.

- بن دیمیو (Ben Daimio)

سروان «بن دیمیو» اصلیتی ژاپنی داره و عضو تفنگداران نیروی دریایی آمریکا بود که به همراه گروهش به عملیاتی در جنگل های بولیوی رفت تا یک سری راهبه را از دست یک فرقه مرموز نجات بده ولی اعضای گروهش کشته شدند و خودش هم به شدت زخمی شد و مُرد اما توسط خدای جاگوارها (پلنگ خالدار آمریکایی) نفرین و دوباره  زنده شد . بنابراین وقتی دچار استرس بشه به یک جگوار قرمز رنگ بسیار وحشی تبدیل میشه!

او از کارمندان B.P.R.D است و مسئولیت هماهنگی برای عملیات های زمینی گروه را بر عهده داره . «دنیل دای کیم» بازیگر کره ای اصل نقش این شخصیت را در فیلم "هل بوی" (Hellboy) بازی کرد.

او در این فیلم به حالت جگواری هم در میاد!

- پانیا (Panya)

یک مومیایی که در شهر تِبس یونان کشف شد ولی روز 24 نوامبر 1859 و زمانی که داشتند در موزه ای در لندن باندپیچی های او را باز میکردند، دوباره زنده شد! او قدرت های ذهنی زیادی داره و مسئول بخش آموزش B.P.R.D. هستش.

- فنیکس اسپهو (Fenix Espejo)

« فنیکس اسپهو» یک دختر 16 ساله فرا جهان بین (psychic) است که بی خانمان بود. او حس ششم بسیار قوی داره و میتونه از خطرات و وقایع فاجعه بار قبل از اینکه رخ بدهند باخبر بشه . به همین خاطر خیلی ها بهش مراجعه میکردند تا راهنمایی شون کنه. وقتی B.P.R.D  از وجودش باخبر شد استخدامش کرد ولی در حین این کار به طور غیر عمدی به اِیب سِی پیِن شلیک کرد و باعث مجروح شدنش شد.

- تد هاواردز (Ted Howards)

«تد هاواردز» یکی از مامورین B.P.R.D بود که قدرتی نداشت. روزی او به همراه دو مامور دیگر عازم ماموریتی میشوند تا جلوی یک مراسم شیطانی را بگیرند. در آنجا تد شمشیری را از زمین برمیدارد و به کما میرود. ذهن او به گذشته خیلی دور میرود و معلوم میشود که این شمشیر به جنگجویی در دوران ما قبل تاریح تعلق داشته به نام Gall Dennar. سپس از کما خارج و در قالب این جنگجو ظاهر میشه.

11- هل بوی خودش گروه B.P.R.D را ترک کرد!

جالبه که بدونید هل بوی را ما زیاد در قالب B.P.R.D ندیدیم! چون او در پایان داستان معروف "کرم فاتح" تصمیم گرفت گروه را ترک کنه. این موضوع دو دلیل داشت. 1- او از برخوردی که با دوستش ، راجر، شده بود ناراحت بود (دانشمندان B.P.R.D چون راجر یک انسان مصنوعی بود رویش آزمایش کرده و بدنش را برای انجام ماموریت پر از مواد منفجره کرده بودند!). 2- هل بوی میخواست خودش را پیدا کنه. یعنی چون از سرنوشت و منشا خودش باخبر شده بود، میخواست تنهایی بره و به دنبال پاسخ سئوالاتش بگرده. او برای این کار از آفریقا شروع کرد.

12- معشوقه هل بوی!

اونایی که فیلم های هل بوی ساخته آقای «دل تورو»  را دیده اند میدونند که در این دو فیلم هل بوی به دختری علاقه داره به نام «لیز شرمن» که که خدمتتون  معرفی شد چون از اعضای گروه B.P.R.D. به حساب میاد ولی در دنیای کمیک لیز شرمن معشوقه هل بوی نیست. در واقع هل بوی دختری را دوست داره به نام «آلیس موناگان» (Alice Monaghan) . آشنایی هل بوی با این دختر در نوع خودش جالبه. همانطور که در این مقاله گفته بودم، داستانی نسبتا کوتاه از هل بوی در سال 1995 به چاپ رسید به نام جسد (The Corpse) گه درباره هل بوی، یک دختر بچه و یک جسد بود! در این داستان که سال 1959 رخ میده، هل بوی به ایرلند میره تا بچه ای به نام «آلیس» را نجات بده که در واقع یک بچه اشتباهی یا بچه جایگزین است (بچه اشتباهی یا Changeling، یک مخلوق موجود در فرهنگ عامه و دنیا است. باور بر آن است که این موجود، هنگامی که کودکان انسان توسط پریان دزدیده می‌شود جایگزین آن می‌شود). بعدش به هل بوی یک وظیفه داده میشود تا بتواند آلیس را برگرداند: او تا سپیده دم وقت دارد تا جسد مردی به نام «تام اوکانل» را به خاک بسپارد! در غیر این صورت آلیس تا ابد در دام پری ها گرفتار خواهد شد. در نهایت هل بوی او را نجات میده. چند سال بعد هل بوی دوباره آلیس رو میبینه و عاشقش میشه. آلیس باید یک پیرزن شده باشه ولی چون مدتی رو با پریان گذرانده بوده پس به همین دلیل قدرت های خاصی به دست آورده بود (میتونه پری ها رو ببینه). ضمنا او دیرتر از انسان ها پیر میشه!

13- هل بوی حاکم بر حق انگلستان است!

یکی از بزرگترین پیچش ها در داستان های هل بوی وقتی بود که در داستان Wild Hunt معلوم شد هل بوی از نوادگان «شاه آرتور» (King Arthur) است!!! یادتونه گفتم مادر هل بوی ساحره بود؟ نام واقعی این خانم « سارا هیوز» (Sarah Hughes) بود . معلوم شد او در واقع دختر «موردرد» (Mordred) بوده و موردرد هم پسر خائن شاه آرتور بود! پس هل بوی میشه از نوادگان شاه آرتور و دیدیم که به عنوان حاکم برحق انگلستان تونست حتی شمشیر معروف "اکس کالیبور" (Excalibur) را سنگ بیرون بکشه!

14- هل بوی قرار بود در قسمت سوم فیلم خودش با لیز شرمن بجنگه!

سال 2004 شاهد ساخته شدن فیلم سینمایی "هل بوی" توسط کارگردان صاحب سبک سینما یعنی «گی‌یرمو دل تورو» بودیم که واقعا عالی بود و حتی در لیست برترین آثار سینمایی کمیک بوکی اینجانب هم جا داره (این مقاله را بخوانید). بعدش در سال 2008 قسمت دوم آن تحت عنوان "پسر جهنمی ۲: ارتش طلایی"  آمد که فیلم خوبی بود ولی به نظرم کمی شلوغ بود. دل تورو سالها سعی کرد قسمت سومش را هم بسازه که متاسفانه نشد. او بعدا در مصاحبه ای فاش کرد که اگر قسمت سوم را میساخت روی سرنوشت هل بوی تمرکز میکرد. یعنی سرنوشت شوم او برای اینکه حاکم جهنم بشه. بنابراین شاهد درگیری بین او و عشقش (لیز شرمن) میبودیم! او همچنین فاش کرد که قرار بوده در قسمت سوم روی هویت دوگانه هل بوی به عنوان نیمی شیطان و نیمی انسان متمرکز بشه.

15- هل بوی به یک ابرقهرمان محبوب کمیک بوکی علاقه داره!

هل بوی وقتی بچه بود کمیک بوکی را میخواند به نام «لابستر جانسون» (Lobster Johnson) ! این قهرمان در دوران جنگ جهانی با نازی میجنگید و در واقع ترکیبی بود از شخصیت کاپیتان آمریکا و برخی از کاراکترهای خشن و سیاه داستان های بازاری (pulp) در دهه 30 میلادی. جالبه که بدونید هل بوی همیشه معتقد بود لابستر جانسون یک شخصیت واقعیه. و از اون جالب تر اینه که در داستان "کرم فاتح" به همراه دوستانش به قلعه ای رفت که معلوم شد جایی بوده که لابستر جانسون آخرین ماموریت خودش را در آنجا انجام داده است! سپس با روح قهرمان مورد علاقه اش ملاقات کرد (روح آقای جانسون به گروه B.P.R.D کمک کرد).

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2019

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

10 دشمن برتر هِل بوی (HELLBOY)

10 کمیک برتر "پسر جهنمی" (HELLBOY)

10 ابرقهرمان برتر دنیای كمیك كه به مارول یا دی سی تعلق ندارند

10 فيلم برتر ابرقهرماني: پسر جهنمي

20 مبارزه برتر در فيلم هاي كميك بوكي: پسر جهنمي 2

تمام فیلم های ابرقهرمانی پیش رو در سال 2019

20 كمیك برتر ترسناك (HORROR COMICS)

این مطلب را به اشتراک بگذارید :