توانایی ها و قابلیت های مرد عنکبوتی یکی از ویژگی های منحصر به فرد این قهرمان است ولی در طول سالها چند باری شده که قدرت هایش دستخوش تغییراتی شده باشند.
مقدمه: ابرقهرمانان كمیك بوكی دارای یك سری توانایی های فوق بشری ثابت هستند (یا با استفاده از تجهیزات خاص قادر به انجام اعمال فوق بشری میشوند) این قدرت ها معمولا سرعت، قدرت و چابكی فوق انسانی را شامل میشوند. ولی قدرت های مرد عنكبوتی متفاوت از نیروهای كلیشه ای اكثر همنوعان خود است و به همین دلیل كاملا متمایز میشود. به علاوه، نیروهای او واقعا با حال (cool) هستند و كیست كه نخواهد روی در دیوار راه برود یا در میان ساختمان های شهر تاب بخورد؟ مهم تر اینكه، توانایی های او كاملا معقول و متعادل هستند. یعنی او نه زیاد قدرتمند است و نه خیلی ضعیف. به همین خاطر در هنگام مبارزه نه آنقدر ضعیف است كه با یك ضربه نقش بر زمین شود و نه آنقدر قوی كه مخاطب كاملا از پیروزی اش مطمئن باشد. اجازه بدهید جور دیگری بگویم ... نیروهای مرد عنكبوتی در چنان سطح مناسبی است كه هر وقت در مقابل حریف قدرتمندی قرار میگرد دلمان برایش شور میزند و نگرانش میشویم ولی از سوی دیگر نیروهایش آنقدر هست كه وقتی عصبانی یا غیرتی شود دمار از روزگار حريفانش در بیاورد. تجهیزاتی نيز كه مرد عنكبوتی را در مبارزه با جرم و جنایت یاری میدهند بسیار محدود هستند. یعنی باعث نمیشوند بیش از حد به آنها متكی شود یا هر از گاهی یك وسیله جدید رو كند و با آن دشمن را شكست دهد. در ضمن، وب شوترهای او از باحال ترین وسایل تاریخ كمیك هستند. با این حال چندین بار اتفاق افتاده که مرد عنکبوتی به طور مقطعی دارای قدرت های افزایش یافته تری شود که میخواهیم در این مقاله به 10 تای آنها اشاره کنیم.
مقالات زیر هم فراموش نشود:
معرفی 10 نقطه ضعف مرد عنکبوتی
رتبه بندی 10 نسخه نیرومند از مرد عنکبوتی
قوی ترین حریفانی که مرد عنکبوتی تا به حال شکست داده است!
وقتی پیتر پارکر قدرت های فوق بشری خودش را از دست داد ...
آشنایی با تجهیزات و اختراعات پیتر پارکر/ مرد عنکبوتی
20 حقیقتی که باید درباره حس عنکبوتی (SPIDER-SENSE) اسپایدرمن بدانید
10 حقیقتی که باید درباره وب شوتر (WEB SHOOTERS) و تارهای مرد عنکبوتی بدانید
1- وقتی پیتر پارکر چهار بازوی اضافه درآورد!
در شماره 100 از كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز كه سال 1971 چاپ شد و توسط نویسنده ای به نام «روی توماس» نوشته و طراحی به نام «گیل كین» آن را طراحی كرد، دیدیم كه پیتر همچون همیشه دغدغه های بسیار زیاد ذهنی دارد... او طبق معمول از اینكه اسپایدرمن است خسته شده و از دلش از ناملایمات زندگی گرفته. در این زمان او مشكلات زیادی داشت. مثلا بهترین دوستش «هری آزبورن» معتاد شده بود و یا قبل از آن آقای سروان استیسی (پدر «گوئن استیسی») در جریان مبارزه مرد عنكبوتی با دكتر اختاپوس كشته شده بود و دوست دخترش (یعنی گوئن) ، اسپایدرمن را مقصر مرگ پدرش میدانست. بنابراین پیتر تصمیم خودش را گرفت تا از شر نیروهای عنكبوتی خودش خلاص شود. او یك محلول درست كرد تا با خوردن آن قدرت های فوق بشری عنكبوتی اش را از دست بدهد و یك آدم معمولی شود. سپس به خواب میره و كابوسی میبینه كه در آن داره با دشمنانش میجنگه. در حین مبارزه درد بدی را در پهلوی خودش حس میكنه. وقتی از خواب بیدار میشه متوجه حقیقت وحشتناكی میشه: 6 تا دست داره!!! در واقع، آن محلولی كه درست كرده بوده به جای اینكه نیروهاش را از بین ببره، اونا رو بیشتر كرده بوده! در هر حال این دستهای اضافی تنها برای دو، سه شماره دوام داشتند و اسپایدرمن دوباره به حالت اول خودش بازگشت (این مقاله را بخوانید). شما میتونید این داستان را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید.
2- وقتی مرد عنکبوتی به «اسپایدر – لیزارد» تبدیل شد!
همانطور که میدانید یکی از دشمنان خطرناک و اصلی مرد عنکبوتی، لیزارد است که اینجا معرفی شده. او دانشمندی است به نام «کرت کانرز» که سرمی با استفاده از DNA مارمولک ها درست کرد تا دست قطع شده اش برگرده ولی خودش به یک مارمولک تبدیل شد! در کل کانرز همیشه در تقلا و کشمکش بوده که خودش رو از نفرین مارمولکی رها کنه (البته اخیرا انگار ازش استقبال میکنه). در هر حال، یک بار هم مرد عنکبوتی بهش دچار شد! در شماره 39 و 40 از کمیک Spectacular Spider-Man شاهد بودیم اتفاقاتی افتاد که باعث شد مرد عنکبوتی مثل لیزارد بشه و دست به تخریب در سطح شهر بزنه و با نیروهای پلیس درگیر شد. در واقع چند شماره قبل دیده بودیم که پیتر پارکر برای مقابله با خبیثی به نام «ایگوآنا» از دستگاهی ساخت شده توسط دکتر کانرز به نام Enervator استفاده کرده بود (عکسش اینجاست) که اشعه هایش روی خودش تاثیر گذاشته و باعث شد تا به حالت لیزاردی تبدیل بشه). در نهایت کانرز رفت دنبالش و پادزهری بهش داد که باعث شد به حالت اولش برگرده.
3- وقتی پیتر پارکر به قدرت های کاپیتان یونیورس دست پیدا کرد!
جالب است كه بدانید برای مدتی كوتاهی اسپایدرمن تبديل شد به قوی ترین قهرمان تمام عالم هستی! بله درست شنیدید ... قوی ترین قهرمان عالم! در واقع در كمیك های Amazing Spider-Man #327–329، Web of Spider-Man #59–61 و همچنین ،Spectacular Spider-Man #158–160 داستانی متصل به هم چاپ شد كه در آن مرد عنكبوتی به نیروهای كیهانی دست یافت! پیتر پاركر مشغول انجام یك كار علمی در دانشگاه "امپایر استیت" بود كه ناگهان یك ژنراتور تحقیقاتی منفجر شد. در نتیجه تشعشعاتی به او اصابت كرد. سپس پیتر متوجه شد كه به نیروهای شگفت آوری دست یافته است. مثلا او میتوانست از نوك انگشتانش اشعه قوی ساطع كند یا اینكه با ضربه ده ها تانك ارتشی را نابود سازد! او قدرت های ذهنی هم داشت و به طور مثال میتوانست با ذهنش تار های عنكبوتی خود را به هر شكلی كه میخواهد دربیاورد. چشم هایش نیز قوی تر شده بود و او قادر شده بود حتی آنطرف دیوار را هم ببیند! در كل حواس او بسیار حساس شده بود. به زودی اسپایدرمن متوجه شد كه دیگر میتواند با دشمنانی نیرومند مبارزه كند. مثلا او با «مگنتو» (دشمن شماره یك «مردان ایكس») جنگید و مگنتو خیلی زود فهمید كه حریف مرد عنكبوتی نمیشود و فرار كرد!
اندكی بعد مشخص شد كه منشا نیروهای كیهانی مرد عنكبوتی، نیروی مرموز و فضایی به نام «انیگما» (the Enigma Force) است. در واقع انیگما قبلا هم نیروی خود را به اشخاص دیگری داده بود تا با خطرات بزرگ روبرو شوند. به این افراد "كاپیتان یونیورس" (Captain Universe) میگفتند. بنابراین مرد عنكبوتی جدیدترین "كاپیتان یونیورس" شده بود! در هر حال پس از وقایعی که در این مقاله مورد اشاره قرار گرفته است ، مرد عنکبوتی دوباره به حالت قبل خودش برگشت.
4- وقتی پیتر پارکر به قدرت های هالک دست پیدا کرد!
اسپایدرمن در شماره های 69 و 70 از كمیك Web Of Spider-Man مشغول مبارزه با «هالك» بود اما به طور تصادفی مورد اصابت اشعه بیو-الکتریکی نشات گرفته از هالک قرار گرفت و در نتیجه برای مدت كوتاهی مثل هالك شد! خب همانطور که میتونید به راحتی حدس بزنید ، این نسخه از مرد عنکبوتی دنیای اصلی هم قدرت های مرد عنکبوتی را داشت و هم قدرت های هالک شگفت انگیز را!
5- وقتی مرد عنکبوتی لباس سیمبیوت فضایی را بر تن کرد
لباس سیمبیوت فضایی اولین بار به طور رسمی در شماره 252 كمیك "اسپایدرمن شگفت انگیز" بر تن اسپایدرمن رفت. البته اسپایدرمن پیشتر آن را در شماره 8 از رویداد "جنگ های مخفی" (Secret Wars) پیدا كرده بود. در واقع، اسپایدرمن به همراه برخی از دیگر از ابرقهرمانان معروف مارول به سیاره Beyonder رفته بود تا در مبارزاتی میان نیروهای خیر و شر شركت كند. در جریان مبارزات لباس كلاسیك او پاره شد. بنابراین نزد دستگاهی فضایی رفت كه لباس تولید میكرد. این دستگاه لباسی را به اسپایدرمن داد كه در حقیقت یك سیمبیوت یا ماده زنده فضایی بود كه تمام هیكلش را مثل یك لباس دربرگرفت. این لباس سیاه فضایی میتوانست به طور نامحدودی تار عنكبوت (webbing) تولید كند.
ضمنا قدرت جسمانی اسپایدرمن را نیز افزایش داد و همچنین او را قادر ساخت به طور محدودی دست به تغییر ظاهر بزند و استتار نیز بکند!
اسپایدرمن تازه در شماره 258 "اسپایدرمن شگفت انگیز" بود كه فهمید این لباس در حقیقت یك موجود فضایی است و روی ذهنش تاثیرات مخرب میگذارد. او با كمك گروه «چهار شگفت انگیز» (Fantastic Four) توانست خودش را از شر این لباس خلاص كند. در نتیجه لباس سیاه در محفظه ای زندانی شد ولی از آنجا فرار كرد و دوباره خودش را به پيتر چسباند اما او به كمك ناقوس كليسا دوباره از شرش خلاص شد (مثل فيلم "اسپايدرمن 3"). در نهايت اين لباس به میزبانی به نام «ادی براك» پیوست. پیوند میان براك و لباس فضایی منجر به پدید آمدن یكی از خطرناك ترین دشمنان اسپایدرمن به نام «ونوم» گردید.
6- وقتی مرد عنکبوتی به «مَن اسپایدر» تبدیل شد!
در شماره 1 از کمیک Marvel Fanfare که سالها پیش چاپ شد، مرد عنکبوتی به همراه «آنجل» (از اعضای ایکس من) به سرزمین ماقبل تاریخ در دنیای مارول که بهش "سرزمین وحشی ها" (Savage Land) میگویند، رفت. آنجا توسط یکی از افراد «مگنتو» به نام «برین چایلد» اسیر شد و اشعه یک دستگاه او را به حالت بدوی و هیولا مانند درآورد که بهش گفتند «مَن اسپایدر» (Man-Spider) ! بِرِین چایلد، من – اسپایدر را فریب داد تا به دشمنش در سرزمین وحشی ها یعنی «کِی-زار» حمله کنه. ناگفته پیداست که در نهایت مرد عنکبوتی دوباره به حالت اصلی خودش برگشت. ما شاهد به کار رفتن «من اسپایدر» در سریال "مرد عنکبوتی: مجموعه کارتونی" بودیم (عکسش اینجاست) که در آنجا میتوانست از دهانش اسید شلیک کند و همچنین از دست و پاهایش نیز تار عنکبوتی ساطع میکرد و قدرت جسمانی بیشتری هم داشت. ولی در دنیای کمیک ندیدیم که اسید بیندازد ولی زور بازویش افزایش یافته بود. ولی به سختی میتوانست ارتباط کلامی برقرار کند ولی در نهایت تونست از «کی-زار» بخواد تا بکشتش زیرا دوست نداشت یک هیولا باقی بمونه ولی خوشبختانه به زودی به حالت نرمال خودش برگشت.
7- وقتی مرد عنکبوتی صاحب تارهای اُرگانیک و قابلیت ارتباط با حشرات شد!
در سال 2004 پای یك شخصیت خبیث به نام «ملكه عنكبوتی» به داستان های مردعنکبوتی باز میشه که در این مقاله راجع بهش توضیحاتی داده شده. در واقع ملکه عنکبوتی سالها حبس بود. وقتی که فرار کرد فهمید میتونه کسانی که ژن حشره ای دارند را کنترل کنه و این شامل مرد عنکبوتی هم میشد. بنابراین پیتر پارکر را به سمت خودش کشید و با بوسیدن او، نوعی آنزیم وارد بدنش کرد که باعث شد به اون حالت مَن اسپایدر تبدیل بشه:
و بعد از چند روز به هیولایی عنکبوت مانند و عظیم الجثه تبدیل شد. این هیولا کاملا تحت کنترل ذهنی ملکه عنکبوتی بود و ...
قضیه اش طولانیه و در نهایت یکی از بدترین داستان های تاریخ مرد عنکبوتی را رقم زد که اینجا راجع بهش توضیحاتی داده شده! ولی در نهایت دیدیم که تارهای مردعنکبوتی پس از این اتفاقات به صورت اُرگانیک درآمده (یعنی مثل فیلم های مردعنکبوتی سم ریمی، بدن پیتر خودش به صورت طبیعی تار تولید میکرد و دیگر احتیاجی به تار انداز های مکانیکی نداشت!).
همچنین یکی دیگر قدرت های جدید مردعنکبوتی، قابلیت ارتباط با عنکبوت ها بود. یعنی در شماره 20 از سری دوم کمیک های Spectacular Spider-Man دیدیم که چطور پیتر تونست به ذهن کندویی حشراتی که در شعاع یک مایلی او قرار داشتند دسترسی پیدا کنه و بدین ترتیب تونست بمبی که ملکه عنکبوتی کار گذاشته بود را خنثی کند.
8- وقتی مرد عنکبوتی تحت تاثیر نوعی توتِم عنکبوتی به نام "اون یکی" قرار گرفت و صاحب قدرت های جدیدی شد!
سال 2005 و در شماره 525 از کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" شاهد اتفاق عجیبی بودیم! پیتر پارکر با یک سارق بانک ملقب به «تریسر» درگیر شد. البته او در این دوران اصلا حال خوشی نداشت و توهم میدید و سرگیجه داشت و با مراجعه به پزشکی به نام Dr. Castillo پی برد که داره میمیره! دلیلش هم این بود که خصوصیات نیرویی سیاه به نام The Other (اون یکی) داشت در او ظهور میکرد (عکسش اینجاست). سپس او در لحظه ای شوکه کننده متوجه شد که شخصیت خبیثی به نام «تریسر» (Tracer) رفته سراغ زن عمو مِی. در نتیجه بهش حمله و در حالی که بسیار خشمگین بود تریسر را خفه کرد! اما ناگهان دیدیم که تریسر یه جور رباته که انگار از سریال "وست وُرلد" اومده! سپس پیتر رفت سراغ دکتر بروس بنر، رید ریچاردز و حتی پلنگ سیاه ولی هیچ کدام نتونستند علاجی برایش پیدا کنند و یا حتی به طور دقیقی منشا اصلی بیماری مرموز او را شناسایی کنند. حتی دکتر استرنج هم بهش گفت جادو هم نمیتونه کمکی بهش بکنه و باید منتظر مرگ باشه. همزمان خلق و خوی پیتر هم داشت عوض میشد و او مدام داشت خشمگین و دارک تر میشد! سپس مورلان حمله شدیدی به اسپایدرمن کرد و حتی یک از چشمان او را از کاسه درآورد و خورد!!! سپس در شماره 3 از سری نخست کمیک بوک های Friendly-Neighborhood Spider-Man دیدیم که اسپایدرمن در بیمارستان بستری شده و مورلان آمد تا کارش رو تموم کنه. مری جین سعی کرد جلوی مورلان رو بگیره که مورلان دستش رو شکست و این کار اونقدر اسپایدرمن رو عصبانی کرد که رفت سراغ مورلان و کله ش رو کَند!
همانطور که در تصویر بالا دیدید ظاهر پیتر هم شیطانی شده بود و از مچ دستانش تیغه هایی به بیرون درآمدند که بهشون "نیش" یا stingers گفته شد! سپس پیتر ظاهرا مُرد ... ولی جسدش انگار تبدیل شد به یک پیله و پوست انداخت و دوباره زنده شد! (البته او قبلش رویایی دید که در آن صدایی بهش میگفت که برای دوباره زنده شدن باید بخش انسانی وجود خودش را کنار بگذارد و به یک عنکبوت تمام عیار تبدیل شود). او سپس متوجه میشه كه دارای توانایی های جدیدی شده . مثلاً دارای خاصیت دید در شب (night vision) شده (که باعث میشد در تاریکی شب بتونه ببینه)، میتونه از طریق تارهای عنکبوتی خودش ارتعاشات را حس کنه یا اینکه از طریق پوست کمرش به اشیا بچسبه!
اون تیغه ها نیز برگشته بودند.
او متوجه میشه که دلیل این قدرت های جدید اینه که از قدرت های "اون یکی" در وجود خودش استقبال کرده ...
سپس قضایای One More Day پیش آمد و پیتر برای نجات زن عمویش با «مفیستو» معامله کرد و در نتیجه ازدواجش با مری جین بهم خورد. در ضمن مفیستو کاری کرد که انگار پیتر هرگز توسط "اون یکی" زنده نشده بود! در نتیجه این قدرت های جدیدش را از دست داد.
9- وقتی پیتر پارکر حس عنکبوتی اش را از دست داد و مجبور شد هنرهای رزمی یاد بگیره!
علاقمندان به مرد عنکبوتی به خوبی میدانند که spider sense یا "حس عنکبوتی" از قابلیت های فرا بشری اوست که همچون یک سیستم هشدار دهنده عمل میکند و به اسپایدرمن درباره خطرات قریب الوقوع اخطار میدهد. البته جالبه که بدونید همه عنکبوت ها این قابلیت را ندارند و تنها برخی از گونه های عنکبوت ها از خطرات احتمالی باخبر میشوند و از خودشون واکنش نشون میدن! این قابلیت مهم باعث شده اسپایدرمن در مبارزه با دیگران از مزیت زیادی برخوردار بشه و خیلی ها رو با همین قابلیت شکست بده (مثل نبرد مرگبارش با بتمن که در این ویدئو توضیح داده شد اسپایدرمن میتونه با حس عنکبوتی خودش بتمن رو نابود کنه). ما قبلا در این مقاله به 20 نکته مهم درباره این قابلیت اشاره کرده بودیم. در همان مقاله گفته شد که اسپایدرمن چند بار به دلایل مختلف حس عنکبوتی خودش رو از دست داده. در بارزترین این دفعات، او یک بار رفت پیش «شانگ چی» ملقب به «استاد کونگ فو» (Master of Kung Fu) تا آموزش هنرهای رزمی ببینه و اینجوری بتونه خلا ناشی از نبود حس عنکبوتی خودش رو پر کنه. یک بار هم مجبور شد زرهی بسازه به نام Spider-Armor MK II تا با قاتلی دیوانه به نام Massacre مواجه بشه. چون پیتر مطمئن بود بدون حس عنکبوتی خودش در مبارزه با Massacre تیر میخوره!
10- وقتی حس عنکبوتی قادر به شناسایی «کلون» شد!
در شماره 16 از کمیک های اسپایدرمن که اینجا ترجمه شده و بخشی از داستان "توطئه کلونی" است، دیدیم که کاربرد حس عنکبوتی عوض شده! یعنی یکی از کارکنان شرکت "صنایع پارکر" در یک انفجار دچار حادثه شده و بنابراین توسط شرکت New U تبدیل به کلون شد. البته خودش نمیدونست که کلون شده و آدم خبیث هم نبود. ولی پیتر در ملاقات با این آقا حس عنکبوتی اش فعال شد! به عبارتی دیگر ما قبلاً دیده بودیم که حس عنکبوتی قادر است به اسپایدرمن درباره خطرات هشدار دهد ولی در این داستان فهمیدیم قابلیت شناسایی کلون ها را نیز دارد!
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2021
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
مطالب مرتبط:
رتبه بندی 10 نسخه نیرومند از مرد عنکبوتی
آشنایی با تجهیزات پیتر پارکر/ اسپایدرمن
10 حقیقتی که باید درباره وب شوتر (WEB SHOOTERS) و تارهای مرد عنکبوتی بدانید
5 شخصیت كمیك بوكی که قدرت های خدامانند به دست آوردند
لحظات ماندگار در کمیک بوک های اسپایدرمن: مردعنکبوتی 4 دست اضافه درمیاورد!
معرفی 10 نقطه ضعف مرد عنکبوتی
رتبه بندی دشمنان مرد عنکبوتی از نظر زور بازو!
قوی ترین حریفانی که مرد عنکبوتی تا به حال شکست داده است!
لحظات ماندگار در كمیك های مرد عنکبوتی: پیتر پاركر به نیروهای كیهانی دست میابد!
آیا مرد عنکبوتی تا به حال کسی را کشته است؟
وقتی پیتر پارکر قدرت های فوق بشری خودش را از دست داد ...
10 تغییر وحشتناک در شخصیت های کمیک بوکی
15 مرد عنکبوتی دارک در دنیای کمیک!
رتبه بندی قوی ترین قهرمانان کیهانی مارول
رتبه بندی 10 سلاح برتر دشمنان مرد عنکبوتی
رتبه‌بندی باهوش‌ترین دشمنان مردعنکبوتی
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
ممنون بابت مقاله.
یکی از جوانب بسیار جالب شخصیت پیتر پارکر/مرد عنکبوتی "قدرت" های اوست. از دو جهت این قدرت ها یکی از مواردی هستند که باعث شدند اسپایدی محبوب دل اکثر هواداران دنیای کمیک بشه. اول اینکه قدرت های او بسیار cool و باحال هستند. نمیگم خیلی قوی، منظورم اینه که "نوع قدرت" های او خیلی راحت از کلیشه های فاصله میگیره. واقعا تار زدن توی آسمون و این ور اون ور رفتن باحال نیست؟ به زود رسیدن مدرستون هم که کمک میکنه! (البته توی سریال "مرد عنکبوتی خارق العاده" دیدیم پیتر بیچاره از این یه مورد هم شانس نیاورده و مدرسه رو دیر میرسه!) فکر کردید برای چی بچه ها لباس اسپایدی رو میگیرن و باهاش این ور و اون ور میپرند؟! چون قدرت تار زدن اسپایدی به آدم احساس پرنده بودن و پرواز میده و این خیلی جالبه. یا کی نمیخواد موقع مبارزه یه حسی (یا به قول هپی و زن عمو می توی فیلم "مرد عنکبوتی دور از خانه" یه "خارشی"!) به آدم درباره خطرات احتمالی هشدار بده؟ آدم دوست داره بلند داد بزنه: "هر چی دارید رو کنید! من و حِسَم شما همه!
نحوه ای که اسپایدی چهار تا بازوی دیگه به دست میاره خیلی جالبه. یعنی اینکه او هرگز از قدرت هاش دل خوشی نداشته و دوست داشته از شرشون راحت بشه و اینطور خواسته که این قضیه بر طرف بشه. اما قدرت های او باز هم از بین نمیرن. یعنی این قضیه شاید خیلی در کمیک های اسپایدی به چشم اومده ولی اصلا قدیمی نمیشه! شاید هم این حرکت خیلی درست نباشه که صورت مسئله رو پاک کرد اما واقعا خودتون رو بذارید جای پیتر پارکر. شما بودید زودتر این کار رو انجام نمیدادید؟ قطعا میدادید! شاید بعضی هاتون نه. برای همین واقعا نمیشه از دست پیتر دلگیر شد. یعنی این پسر حق یه زندگی ساده رو نداره؟ برای همین حتی اگه به این داستان زیاد هم پرداخته شده باز هم ما با پیتر هم ذات پنداری میکنیم.
این قدرت های کاپیتان یونیورس که دیگه آخر هر چی قدرت بود! یعنی شما اون لیست قویترین کسایی که اسپایدی شکستشون داده رو نگاه کنید نصفشون مال زمانیه که پیتر این قدرت ها رو به دست آورد! انگار اسپایدی رو با یه دونه سوپرمن، کمی هم تجهیزات گرین گابلین، پایین تنه موج سوار نقره ای و کمی هم تونی استارک و بروس بنر و رید ریچاردز رو بریزن تو مخلوط کن! نتیجش میشه چی؟ مرد عنکبوتی با قدرت های کاپیتان یونیورس!!!
این لباس سیمبیوتی هنوز که هنوزه بزرگترین تغییر ظاهر در یک شخصیته! اما این موجود فقط در ظاهر خلاصه نمیشه! قدرت های او بسیار جالب بودند و به اسپایدی کمک زیادی میکردند اما خب روی ذهن او هم تاثیر میذاشتند! بعضی وقت ها هم که اسپایدی با این لباس غیرتی میشد خیلی جالب بود! لباسی شیک با قدرت های زیاد اما بی تربیت! (منبع کلمه "بی تربیت": مقاله "۱۰ ابر شروری که توسط دیگر ابرشرور ها به وجود آمدند!" نویسنده:"محمد امین حیاتی"
درباره این قضیه دیگری و چرت و پرت هاش کلا هیچی ندارم بگم چون این داستان رو بعد از چند بار که توضیحاتش رو خوندم هنوز هم برام گنگ و نامفهومه! (فکر کنم برای آقای ترابی که احتمالا کمیکش رو هم خونده و براش مقاله نوشته هم هنوز نامفهوم باشه.)
الان که من خیلی مشتاق فیلم جناب شانگ چی هستم! این که به جناب پیتر پارکر هم کمک کرده براش پارتی بازی میکنیم و بیشتر براش تبلیغ میکنیم!
با تشکر.
ممنون استاد ترابی
ولی شماره ۷ خوب بود
ممنون
من اخیرا اون شماره ۲۵۸ مرد عنکبوتی شگفت انگیز رو خوندم و جالبه بعد اینکه لباس سیمبیوتیش از تنش جدا میشه یک دوربین میفته زمین و آقای شگفت انگیز و هیومن تورچ براشون سوال میشه که چرا باید مرد عنکبوتی دوربین داشته باشه؟؟
اون مورد ۹ در نهایت خیلی به ضرر پیتر پارکر تموم شد. چرا که بعدا که یه دستگاه ساخته بودن که حس عنکبوتی پیتر پارکر رو تا تهش فعال میکرد و باعث میشد که پیتر آرام و قرار نداشته باشه و رفتارهای عجیبی ازش سر بزنه. ولی با فنونی که شانگ چی بهش آموخته بود تونست خونسردی خودش رو به دست بیاره و همین هم باعث شد که خطر دکتر اختاپوس رو متوجه نشه و به ذهنش نفوذ کنه.
مقاله بی نظیری بود استاد.
بنده به شخصه عاشق مقالات اسپایدرمنی شما هستم. با وجود حجم وحشتناکی از مقالات اسپایدرمنی که توی سایت هست آدم فکر میکنه دیگه بخوان بنویسن اصلا راجب چی بنویسن. ولی این سایت همیشه مورد خلاقانه و جدیدی پیدا میکنه.
«تقریبا» با تمام موارد آشنا بودم. خودم به شخصه مورد ۹ رو خیلی دوست دارم. به نظرم حتی برای یکی مثل مرد عنکبوتی هم لازمه که توانایی های رزمی داشته باشه. وقتی بهش فکر میکنم یاد کمیک دکتر استرنج: سوگند که توی سایت ترجمه شده میوفتم.
به نوعی خیلی با مواقعی که پیت عصبی و غیرتی میشه خو میگیرم چون یه جورایی خودمم همچین خصلتی دارم. مخصوصاً که مچ ام‌جی میشکنه و طبیعتاً هرکی بود کله‌شو میکند.
مورد ۳ هم خیلی جالب بود. اون داستان the other به بعد ابر قهرمانمون رو خیلی خسته کردن و هر بلایی که عشقشون کشید سرش آوردن.
مقاله ی خیلی خوبی بود همه شون ایده های خاص و متفاوتی بودن البته به جز این ایده عنکبوت شدن ، دوبار انجامش دادن واسه سومین بار کلا عنکبوتش کردن اینکه هر دفعه طرف رو عنکبوت کنن خداییش یه مقدار قابل پیشبینی میکنه اما بازم ایده جالب و خوبیه من خودم دوستش دارم
در مورد شماره 6 باید بگم خیلی خوب بود هم قدرتی که پیدا کرده بود خیلی خوب بود باعث شد بیشتر شبیه عنکبوت بشه از لحاظ داستانش هم باید بگم خیلی عالی بود ( یه جوری بود انگار داشت میگفت قدر شخصیت پردازی اسپایدی رو بدونید
شماره چهار واقعاً برای همه جذابه اونو که اصلاً بگذریم ازش
شماره نه هم واقعاً جذابه و یه جورایی داره مزیت های قدرت های اسپایدرمن رو نشون میده که اگر حس عنکبوتی رو از دست بده چقدر به مشکل میخوره
شماره یک رو خودم راستش اولین بار تو انیمیشن مردعنکبوتی مجموعه کارتونی دیدم خیلیم باهاش حال کردم واقعاً مرد عنکبوتی به عنوان محبوب ترین ابرقهرمان خیلی رویداد های جالبی داشته و قدرت های جالبی به دست آورده
آخه نویسنده عزیز چرا اسپایدرمن باید از پیله در بیاد ، بیشتر معلوم بود که نویسندگان ایده نداشتند و اومدن و برای نوشتن یه داستان جدید این کار ها رو با پیتر پارکر بدبخت کردند .
سلام دوست عزیز حرف شما صحیح یه مقدار چندش آور هست اما بازم ایده های متفاوت و خوبی هستن چون واقعاً اسپایدرمن به عنوان واقعی ترین و محبوب ترین قهرمان اصلا نباید کلیشه ای باشه و نیست چون اگر اینطوری بود اسپایدرمن نه واقعی ترین بود نه محبوب ترین به عنوان محبوب ترین و واقعی ترین هم تراژدی هم خوبی و هم بدی های زیادی داره به خاطر همینم هست که آنقدر محبوبه این هم که میگین چندش آور بله چندش آوره که از پیله در بیاد ، عنکبوت بشه و..... اما مهم اینه که ایده متفاوت هست که برای خواننده کمیک یک تجربه جدید محسوب میشه و خواننده رو هیجان زده میکنه
من کاپیتان یونیورسو از رو بازی های اسپایدرمن میشناسم،داخل بازیا معمولا یکی از اولین کاستومایی که باز میشه همین کاپیتان یونیورسه اما از لحاظ قدرت یک صدم توصیفاتیه که از قدرتای دنیای کمیکش شنیدم(البته اگه این همه ویژگی به اسپایدرمن تو بازی اضافه میشد باید کلا یه لاین داستانی جدا براش تعریف میکردن)
مقاله خیلی خوبی بود.
۱:یادمه پیتر در این چند شماره با موربیوس درگیری داشت و با کمک دکتر کانرز هم این شش تا دستش رو خوب کرد ،به نظر داستان جالبی بود.(اگر درست بگم)
۲:این مورد هم خیلی جالبه مرد عنکبوتی در لباس لیزارد.
۳:قوی ترین قهرمان مارول
۴:یا خدا ،اسپایدر-هالک،ف کر کنم وقتی تار میزد تارش پاره میشد
۱۰:خیلی جالبه.
ممنون و خسته نباشید به استاد ترابی عزیز
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا