شماره 46 از سری جدید کامیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد (همون 847 سابق!)

شماره 46 از سری جدید کامیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد (همون 847 سابق!)

سین ایتر داره چه بلایی سر قربانیان خودش میاره؟ این شماره را از دست ندید چون داستان داره خیلی جالب میشه!

کابوس‌هایی که مردعنکبوتی را آزار می‌دادند به واقعیتی وحشتناک بدل شده‌اند. استن کارتر ملقب به سین‌ایتر بازگشته، از جهنم آزاد شده، و نسبت به افسر پلیسِ قاتلِ دیوانه‌ای که سابقاً بود ارتقاء یافته و قدرت های عجیبی هم یافته است. در شماره قبلی مردعنکبوتی نتوانست اُوردرایو را از شلیک گلولهٔ سین‌ایتر نجات دهد، و کارِ سین‌ایتر هم حالا حالاها مانده تا تمام شود و او می‌بایست گناهکاران بسیاری را تطهیر کند. امّا برنامهٔ سین‌ایتر برای اسپایدی چیست؟ و اُوردرایو چرا پس از مرگ در دستانِ اسپایدی، در سردخانه به زندگی بازگشته ‌است؟

 

پیشنهاد می‌شود پیش از خواندن این عنوان، به وب‌سایت Spidey.IR مراجعه کرده و مقالۀ «۱۰ حقیقتی که باید دربارۀ «سین‌ایتر» بدانید» را مطالعه کنید!

※※همچنین حتما داستان تاریخی و زیبای "مرگ جین دی وُلف» را در اینجا با ترجمه فارسی از spidey.ir دانلود کرده و بخونید!

※※※ این کمیک مهم را هم اینجا با ترجمه فارسی از spidey.ir دانلود کرده و بخونید تا با سرگذشت سین ایتر آشنا شوید!

  

The Amazing Spider-Man #46 (847)

شماره 46 از سری جدید کامیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد (همون 847 سابق!)

مترجم: محمد صالح حیدری

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)

لینک دانلود غیر مستقیم

 

نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بذارید.

برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.

مطالب مرتبط: 

چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟

کمیک مقدمه "مرد عنکبوتی شگفت انگیز: خیزش گناهان" ترجمه شد + لینک دانلود

10 حقیقتی که باید دربارۀ «سین‌ایتر» (SIN-EATER) بدانید

قسمت آخر از کمیک "اسپایدرمن: مرگ جین دی ولف" ترجمه شد + لینک دانلود مستقیم

از رویداد جدید اسپایدرمن رونمایی شد: «آخرین بقایا» (LAST REMAINS)

چه كسانی از هویت مخفی مرد عنكبوتی با خبر هستند؟ 

سری کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز (THE AMAZING SPIDER-MAN) با ترجمه فارسی

معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی

15 دشمن ترسناک و چندش آور مرد عنکبوتی: سین ایتر

بزرگان تاریخ كمیك بوک های اسپایدرمن: پیتر دیوید

10 حقیقتی که باید دربارهٔ «کیندرد» (KINDRED)، خبیث جدید کمیک‌بوک‌های اسپایدرمن، بدانید

خبیث جدید کمیک بوک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز کیست؟

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

ilia_comic_khoon
+1 #1 ilia_comic_khoon 1399-06-05 22:17
حیف...
واقعا حیف که از خوندن این کمیک جا موندم....
دمتون گرم بابت ترجمه ها و ادیتای عالیتون
نقل قول کردن
Mohsèn II
+1 #2 Mohsèn II 1399-06-06 07:41
نقد شماره 46 مرد عنکبوتی شگفت انگیز
داستان داره خیلی خوب پیش میره به طوری که خواننده در با خودش میگه اسپایدی چطور میتونه این حریف قدر رو شکست بده
در این داستان دیدیم که دکتر کرت کانر و فرد دیگری در حال مصاحبه با نورا وینتز و درباره این حرف میزنند که لژیون مرگبار دوباره به عرصه برگشتند تا به دستگاهی برسند که میتونه نیاز کنت نفاریا رو به خون اشام بودن از بین ببره بعد اسپایدی سر میرسه ولی نمیتونه بجنگه چون فکرش پیش اوردرایو و سین اینتره در همون لحظه سین استر میرسه و همه ی گروه لژیون مرگبار رو با گلوله ای عجیب میزنه و به پیتر میگه نگاه کنه اونم کاری ازدستش بر نمیاد پس فقط نگاه میکنه بعد از اینکه گناهان و قدرت لژیون مرگبار رو جذب میکنه مردم براش کف زدند بعد امداد گر رو دیدیم که مصاحبه میکرد و گفت وقتی که به بالای سر گروه لژیون مرگبار رسید انها زنده شدند و خلق و خوی انها عوض شده بود و انها به راون کرافت برده شدند نورا به اونجا میره و میفهمه انها تبدیل به بیمار های نمونه اونجا شدند (!) بعد از این نورمن با نورا صحبت میکنه و بحث اونها دچار تشنج میشه به خاطر اینکه نورمن چیزی داره که نباید نورا راجع به اون بدونه و نقشه های تو سرش داره
نورا با کنت نفاریا مصاحبه میکنه کنت نفاریا میگه (با لکنت زبان) خیلی از گذشته خودش پشیمونه و ناراحته به خاطر کار هایی که کرده و با سین استر هم مشکلی نداره و قصد انتقام نداره حتی خودشو بهش مدیون میدونه به نورا میگه به همه بگه بابت گناهاش متاسفه لکنت زبان نفاریا و گروهش پیترو رو یاد گذشته سین استر میندازه وقتی که از تیمارستان مرخص شده بود
این در حالیه که اوضاع برای اوردرایو فرق میکنه چون به سختی زنده مونده و به دستگاه اکسیژن وصله این در حالیه هست که در قسمت قبل حالش کاملا خوب شده بود پس پیتر به این نتیجه میرسه که اوردرایو یه چیزیش فرق میکنه در اخر داستانم میبینیم که سین استر به نورا شلیک میکنه
این داستان خیلی ریتم خوبی داشت از طرفی ما میبینیم که سین استر (که توسط کیندرد زنده شده) قدرتی داره که یکی از قویترین گروه های ابر خبیثی مارول و فردی مثل کنت نفاریا رو به راحتی شکست میده پس خود کیندرد دیگه چیه و پیتر چطور میخواد اونو شکست بده و از طرفی سین استر از طرف مردم قهرمان محسوب میشه پس کیندردم هم ادم خوبی هس؟ این یعنی باید منتظر هویت یک انسان خوب مثل اطرافیان نزدیک پیتر در نقش کیندرد باشیم؟ اصلا سین استر ادم بدی محسوب میشه یا واقعا ادم خوبیه و داره کار درستو انجام میده ؟اصلا این قضیه طرف خوب و بد داره ؟این ها همه سوالاتیه که تو ذهن خواننده پس از خوندن این شماره پیش میاد امیدوارم که داستان در قسمت های بعدی بتونه به خوبی بتونه به همه اینا پاسخ بده و ادامه داستان هم به خوبی شروع داستان باشه
نمرات داستان
طراحی ۸ ونیم راستش طراحی این داستان میتونست بهتر باشه
داستان ۹و نیم این کمیک خیلی خوب بود ریتم خوب و هیجان زیادی داشت
ترجمه ۱۰ ترجمه مثل همیشه عالی
ادیت هم مشکلی نداشت پس اونم ۱۰
نقل قول کردن
Captain-spidey
+1 #3 Captain-spidey 1399-06-06 12:21
دستتون درد نکنه واقعا کارتون عالی بود ترجمه و ادیت حرف نداشت داستان هم واقعا باحال و جذاب بود اسپنسر کارش واقعا درسته و خیلی خوب میتونه مخاطب رو در گیر داستان کنه
و واقعا این سوال برا همه پیش میاد که ایا واقعا سین ایتر ادم خوبیه یا نه و از یه طرف هم ادم هی دل شوره داره که ایا پیتر میتونه سین ایتر (یا حتی کیندرد) رو شکست بده
راستش یکی از نگرانی های من این بود که اسپنسر نتونه همه اون داستانک هایی رو که باز کرده درست تموم کنه یعنی مثلا قضیه همین کنت نفاریو یا مری جین و نورمن و مستریو و... واقعا به سر انجام رسوندن این همه شخصیت کار سختیه ولی خوب خشبختانه اسپنسر کار خودش رو بلده و بعد از خوندن این قسمت مطمعن شدم که قرار نیست شاهد اتفاقات بدی باشیم
نمره به طراحی :۹
نمرخ به داستان:۱۰
نمره به ادیت:۱۰
نمره به ترجمه:۱۰
پ.ن:ببخشید من واقعا معظرت میخوام که کم به سایت سر میزنم و کم نظر میدم راستش در گیر یه اتفاقتی هستم که کمتر میتونم بیام
نقل قول کردن
werwer
#4 werwer 1399-06-06 14:42
سلام و عرض ادب
اول از همه خیلی ممنونم از سایت اسپایدی که این کمیک زیبا رو به سرعت و با کیفیت ترجمه و ادیت کرده خدا خیرتون بده
داستان این کمیک خیلی معما گونه هست و نمی شه چیز زیادی دربارش گفت اما از لحن داستان معلومه که خیلی روش کار شده وبه احتمال زیاد چیز خوبی از آب درمیاد
نقل قول کردن
Iron Captain
#5 Iron Captain 1399-06-06 18:43
من هنوز این آرکو نخوندم
کسی میدونه قبل از این داستان لازمه شیش شماره مری جین شگفت انگیز The Amazing Mary Jane رو بخونم یا نه
نقل قول کردن
Sin-Eater
#6 Sin-Eater 1399-06-06 21:37
واقعا عجب بازگشت باشکوهی داشتم
HA HA HA HA
8)
نقل قول کردن
mtm
#7 mtm 1399-06-07 09:24
به نقل از Iron Captain:
من هنوز این آرکو نخوندم
کسی میدونه قبل از این داستان لازمه شیش شماره مری جین شگفت انگیز The Amazing Mary Jane رو بخونم یا نه

نه ربطی نداره ولی مشکلش اینه که اگه مری جین شگفت انگیز رو نخونی یکی از بهترین داستان های اخیر مارولو از دست دادی
نقل قول کردن
Mahdiarvenom
#8 Mahdiarvenom 1399-06-09 09:16
با سلام و تشکر بابت این کمیک
روند روایت داستان این شماره هم مثل شماره قبل عالی بود و همونطور که قبلا گفتم باعث ایجاد یه فضای معمایی میشه. این دو شماره از خیزش گناهان بیشتر حالت مقدمه چینی داشته و هدفش آشنایی با توانایی های سن ایتر بوده و از شماره بعد به احتمال زیاد با هدف اصلی اون آشنا میشیم(چون دیگه کسی در شماره های قبل به عنوان اهداف سن ایتر معرفی نشده). از اونجایی که سن ایتر به سراغ نورا هم رفت پس هدف بزرگتری نسبت به جذب قدرت های فرا بشری داره، اما شاید سوال پیش بیاید چرا نورا؟ دقیقا وقتی قدرتی نداره چیشو جذب می کنه؟
به نظر من شاید سن ایتر این توانایی داره که به بعضی از ویژگی شخصیتیو اخلاقی رو هم جذب کنه(که هم بعیده هم مسخره)
وشاید بخواد حافظش رو جذب کنه چون همونطور که میدونید نورا با آفتاب پرست ارتباط داشت و خود نفاریو هم با آفتاب پرست در ارتباط بود پس بعید نی به سراغ اونم بره.
نقل قول کردن
Mahdiarvenom
#9 Mahdiarvenom 1399-06-09 11:20
سلام دوباره و ادامه نظرم
درباره‌ی این شماره رنگ آمیزی این شماره خوب بود. هم این که سایه ها باعث ایجاد یک فضای نسبتا دارک شده بود و مهم تر از اون رنگ بنفش در این شماره و هم شماره قبلی زیاد به کار رفته که ما رو یاد سن ایتر می اندازه(لباس، در دیوار ها).
شخصیت پردازی سن ایتر واقعا عالیست. در نگاه اول سن ایتر شاید مهم نباشه و حتی به خاطر لباسش بهش بگید دلقک اما شخصیت پردازی اون مثل شکل حرف زدنش(شاعرانه :lol:) و جدیت، اعتقاداتش و هدف اون، این نقاط رو به نقاط قوت تبدیل کرده و اونو حتی از کسی مثل کسدی ترسناک تر کرده.ادیت و ترجمه هم که مثل همیشه عالیه.
نقل قول کردن
Iron Captain
#10 Iron Captain 1399-06-10 15:15
به نقل از mtm:
به نقل از Iron Captain:
من هنوز این آرکو نخوندم
کسی میدونه قبل از این داستان لازمه شیش شماره مری جین شگفت انگیز The Amazing Mary Jane رو بخونم یا نه

نه ربطی نداره ولی مشکلش اینه که اگه مری جین شگفت انگیز رو نخونی یکی از بهترین داستان های اخیر مارولو از دست دادی

چشم خیلی ممنون حتما میخونمش
نقل قول کردن
SPIDERBAT
#11 SPIDERBAT 1399-06-13 18:57
سلام اسپایدی
راستش اومدم پوزش بطلبم چون واقعا شرایط نقد بلند نوشتن رو ندارم و فقط تنها چیزی که از دستم بر میاد اینه که از ته قلب از آقای حیدری و استاد ترابی و رجب فرقی جون عزیز تشکر کنم و بهشون یه خسته نباشید حسابی بگم.من کمیک رو خوندم و ترجمه و ادیت عالی بود و اسپایدی مثل همیشه درخشید.
قول می دم در اولین فرصتی که به دست آوردم نقد اصلی رو بنویسم.
نقل قول کردن
SPIDERBAT
#12 SPIDERBAT 1399-07-14 18:58
سلام اسپایدی

نقد شماره 46 مرد عنکبوتی شگفت انگیز(کرونا با ما هم دست به یقه شد و مبارزه باهاش به‌قدری سرمو شلوغ کرده که نمی تونم عین گذشته برای نقد کردن وقت بذارم و لطفاً اگه خیلی کمتر فعال شدم من رو ببخشید):
اول از همه ممنون از همه ی کسانی که بابت این کمیک زحمت کشیدن و هر چقدر تشکر کنیم بازم کمه.

مقدمه:خب توی قسمت قبل کلی برامون مسأله ی مبهم پیش اومده بود و مثلاً می‌خواستیم ببینیم چرا اون تفنگ استن تیرش به اسپایدرمن نخورد و چرا اوردرایو دوباره زنده شد و … و حالا توی این قسمت یکمی از ابهامات ما کم شد و توی این قسمت شاید به خودتون بگید که استن انقدر هم بد نیست و شاید کارش رو قبول داشته باشید و اون رو مثل پانیشر بدونید(اهدافشون خیلی شبیهن از نظر من!البته یه فرق کوچیکی که دارن اینه که پانیشر می خواد افراد گناهکار رو مجازات کنه اما استن می خواد گناهانشون رو برای خودش برداره)اما گولش رو نخورید و مطمئن باشید حتماً یه جای کارش می لنگه و همین دلیل بس که اون از جهنم اومده و فرستاده ی کیندرده.خلاصه اینکه این سری بدجوری داره با احساسات ما بازی می کنه(نه بد ها.از لحاظ خوبش)

داستان:خب اول از همه کرت کانرز رو می‌بینیم که داره درباره ی یکی از بزگرترین کنفرانس های امپایر استیت حرف می زنه و بعد یه راست می ریم توی اون کنفرانس.می فهمیم که خیلی چیز مهمیه و می تونه انقلابی در حوزه ی انرژی‌های تجدید پذیر به وجود بیاره اما در لحظه‌ای که قراره ارائه شروع بشه از توی تماشاچی ها یک نفر به مردم هشدار میده که شاید این ارائه اونی که مدنظرش دارید نباشه و می‌بینیم که اون فرد کسی نیست جز کنت نفاریا که با گروهش(کمی بعد می‌فهمیم که لژیون مرگبار نام دارن) به این کنفرانس مهم و حیاتی هجوم آورده و به گروهش دستور میده که مقام خداییش رو نگه دارن.بعدش نفاریا میره سراغ دستگاه و می گه که این همه وقت برای اینکه فناناپذیر باشه مجبور به این بوده که خون آشام باشه و این دستگاه رو راه چاره اش می دونه.لژیون مرگبار واقعاً مرگبار عمل می کنن ولی...اسپایدرمن وارد می شود! و شروع می کنه به مبارزه با لژیون مرگبار اما انگار یه جای کار می لنگه؛کند شده و اصلاً حواسش نیست و جالب اینه که دلیلش رو کاملاً می دونه...ذهنش هنوز درگیر ماجرای استن و اوردرایوه.و جمله ی هراسناک سین ایتر که گفت:کار من هنوز تموم نشده!و توی پانل بعد می‌بینیم که ماشین نیرو های پلیس برق می زنه و وارد سالن کنفرانس میشه و حالا سین ایتر وارد می شود! و واقعاً هم ورود طوفانی ای داشت و در همون حرکت اول با تفنگ ماوراییش یکی از اعضای لزیون مرگبار رو با اسلحه ی ساده‌ای که قدرت ماورایی داره به راحتی از بین می بره و پیتر واقعاً ناراحت میشه و فقط دعا می کنه که الان سین ایتر نباشه اما اون خودش بود و همین موقع است  که پیتر میفهمه سین ایتر  دست بردار نیست و هرجا که بره دنبالش میاد و با خودش مرگ رو میاره و ندایی دیوانه وار رو بهونه خودش میدونه. این دفعه اومده بود که ذهن پیتر رو به خاطر کارهایی که تا به حال کرده بود زجر بده.به پیتر میگفته که داره تطهیرشون میکنه اما برداشت مرد عنکبوتی اینه که استن داره قتل عام میکنه و فقط دوست داره و داره حرف های شاعرانه میزنه اما وقتی پیتر تمام حقیقت را فهمید دیر شده بود. استن فقط گناهانشون رو جذب نمی کرده بلکه علاوه بر گناهان قدرتهای آنها رو هم جذب می کنه و وقتی استن یکی دیگه از لژیون مرگبار رو کشت قدرتش رو که خشک کردن حریف و تبدیلش به مجسمست رو جذب کرد و با اون پیتر رو خشک کرد و ازش درخواست که فقط نگاه کند و پیترو مجبور کرد تا سلاخی کسایی که موندن رو نگاه کنه و اسپایدی از این رنج می کشه چرا که از نظر اون هر کس هر چقدر هم که گناهکار باشه بازم حقش مرگ نیست و قانون باید دربارش تصمیم گیری کنه اما سین ایتر یه دیوانه ی روانیه که قانون نمی شناسه.سین ایتر تمام لژیون مرگبار رو له می کنه و در آخر کنت نفاریا رو هم می کشه و مردم یک دفعه همه ماتشون می بره.و بعدش اتفاقی افتاد که پیتر اصلاً انتظارش رو نداشت؛همه ی مردم شاهد این ماجرا ها شروع کردن به تشویق سین ایتر و هر کدوم هم یه دلیلی داشتن برای این کارشون و پیتر خیلی احساس درموندگی می کنه و توی تموم این لحظات خواننده دلش برای پیتر می سوزه و باهاش همدردی می کن.خلاصه ماجرا های اون جا فعلاً تموم میشه و میان که جسدا رو ببرن اما داستان که هنوز تموم نشده؛ یکی از نماینده های فوریت های پزشکی داره یه چیزی تعریف می کنه و می گه که همیشه دیدیم که این ویلن ها بعد از مرگ زنده می شن اما یه چیزی توی کنت نفاریا عجیب بوده و اینجاست که داریم به جواب یکی از رو مخ ترین سؤال هامون یعنی نحوه ی زنده شدن اوردرایو نزدیک می شیم و چیزی که توی کنت نفاریا عجیب بوده اینه که جنازه زنده شد اما وقتی زنده میشه یه سؤالی می پرسه که برای اون که یه قاتل بی رحم بوده خیلی عجیبه؛بلافاصله که بیدار میشه خواهش می کنه و می پرسه که حال همه خوبه؟! و این برای رودریگز(همون نماینده ی فوریت های پزشکی) خیلی عجیبه و از مصاحبه کننده می پرسه که تا حالا همچین چیزی به گوشت خورده و ما بعد نورا وینترز(تا اون جایی که یادم میاد نورا وینترز همونیه که جی جی جی رو برد توی گروه خودش و به پیتر پیشنهاد داد که یه پادکست با مرد عنکبوتی داشته باشه) رو می‌بینیم که با یه لبخند خاص می گه که نه نخورده.
توی پانل بعد یه راست می ریم وسط راون کرافت.جایی که شیطان جرأت نمی کنه سمتش بره و جایی که هیولاهای زیادی رو توی خودش جا داده و جایی بسیار مرموز که گذشته ی خاصی داره و یه جورایی مقر فرماندهی کارنیج که یکی از وحشی ترین و قوی‌ترین دشمنان اسپایدی هست بوده و با اینکه خیلی‌ها سعی کردن درستش کنن اما باز هم از ترسناکیش کم نشده (و اگر سری کمیک های کارنیج مطلق و تیمارستان راونکرافت رو که سایت محشرمون ترجمش کرده رو خونده باشید اطلاعات عالی و کاملی درباره ی این مکان نفرین شده خواهید داشت پس باید خیلی تنتون بلرزه که دوباره برگشتیم به اینجا) و میشه داستان فوق‌العاده‌ای رو توش دید.نورا رو می‌بینیم که داره با یکی از دکتر های اون جا حرف می زنه ودکتر میگه که این روانی ها جاشون اینجا توی تیمارستان نیست و فرق کردن و بیشتر اوقات وقتشون رو توی تنهایی می گذرونن و حتی بعضی وقتا کار های مهربانانه انجام می دن و این خب...خیلی خوبه که دیگه روانی نیستن و نمی خوان که چمیدونم دنیا رو نابود کنن یا بر مردم زمین حکومت کنن و یا حتی نه فقط یه قاتل سریالی نیستن و خیلی عجیبه که میشه این کلمه رو به کار برد،اون ها عادی هستن البته هیچ چیز این داستان عادی نیست...
نورا که خیلی گیج شده از دکتر مربوطه خواهش می کنه که بتونه با مریض‌ها صحبت کنه و دکتر شروع می کنه به مخالفت و پروتکل و... اما ناگهان یه صدایی رو می‌شنویم که میگه مزخرفه دکتر... و توی پانل بعدی می‌بینیم که اون کیه: سلطان جرم،بد ترین ویلن تاریخ،وحشتناک ترین کابوس مرد عنکبوتی،دیوانه ای تمام‌عیار در پوسته ی یه آدم عادلی...کسی نیست جز...نورمن آزبورن ملقب به گرین گابلین که بدون شک می تونیم بگیم بد ترین دشمن اسپایدرمن بوده و هستش.
آزبورن به دکتر میگه که همه ی پروتکل ها مزخرفه و همه می دونیم تو راون کرافت قوانین زیاد شکسته می شن.
بعدش نورا از دیدن نورمن به شدت تعجب می کنه و رو به نورمن میگه که چی شد تو که تا همین هفته ی پیش مریض اینجا بودی حالا شدی رئیسش؟و نورمن هم توضیح داد که سلامتش رو به دست آورده و شهردار فیسک بهش این اجازه رو داده و همین بس که کینگ پین بهش اجازه داده برای اینکه بفهمیم یه کاسه ای زیر نیم کاسش هست تازه اینم نباید یادمون بره که کیندرد تسلط کامل روی فیسک داره و توی یکی از شماره های ASM کاری می کنه فیسک جلوش زانو بزنه و خب...کینگ پین جلوی هر کسی زانو نمی زنه! پس می‌فهمیم که آزاد شدن نورمن هم یه جورایی به کیندرد ربط داره و نورا این رو نمی دونه اما باز هم مشکوکه اما در ادامه آزبورن که می خواد خودشو خوب نشون بده به نورا اجازه میده که با مریض‌هایی که باعثشون سین ایتره حرف بزنه اما آزبورن یه شرط محکم میذاره و اون آینه که نورا حق نداره چیزی از دست داشتن قدرت‌های فرا طبیعی و … توی مقالش بگه و از نظر نورمن این مدیریت عالی راونکرافت بوده که اون ها رو سر عقل آورده و مقاله ی نورا باید با این دید نوشته میشه و نورمن نورا رو یه تهدید هم می کنه و میگه که اگه خلافش اتفاق بیوفته کلاهمون میره تو هم و همه می دونیم که این تهدید تهدید سنگینیه چون نورمن آزبورن هر کسی نیست و عملی شدن تهدیداش می تونه خیلی بیچاره کنند باشه مخصوصاً الان که پشتیبانی فیسک(کیندرد) رو هم داره.وقتی نورا داره میره یه اتفاق خیلی مرموز و هایپ کننده میوفته و همون دکتره که به نورا اجازه نداد به آزبورن گوشزد می کنه که خیلی خطرناکه که یه خبرنگار توی اینجا بچرخه مخصوصاً با توجه به ورودی جدیدمون و آزبورن هم با غرور همیشگیش به دکتر میگه که اصلاً افکارت برام مهم نیست و فقط این مهمه که از دستورات من اطاعت کنی.
خلاصه نورا میره پیش کنت نفاریا که خیلی از اینکه مغزش توسط تفنگ و اسلحه ی سین ایتر مورد هدف واقع شد نمیگذره...
نورا هم بهش میگه که این درسته که سین ایتر بهت حمله کرد مگه نه؟ مثل اینکه خیلی از دستش ناراحت نیستی بعدش نفاریا خیلی مظلومانه رو می کنه به نورا و میگه چرا باید ناراحت باشم وقتی نجات داده شدم و گذشته ی خودش رو احمقانه و منحوس می خونه و میگه که سین ایتر بوده که اون رو از همه ی این‌ها نجات داده و این بدی‌ها رو برای خودش برداشته و خودش رو مسحق مجازات می دونه و علاقه‌ای به آزاد شدن نداره و ناگهان مجنون میشه و انگار عذاب وجدان شدیدی داره و فریاد می کشه و از نورا خواهش می کنه که بره پیش خانواده ی تمامی کسانی که کشته و تأسف نفاریا رو بهشون خبر بده توی پانل بعدی میریم سراغ پیتر و می‌فهمیم که خیلی پریشونه و ادعا می کنه که همه چی این افرادی که به راونکرافت منتقل شدند مثل همون موقع هستش که دکترای روانپزشک روی درمان استن کار می‌کردن و به همه گفتن که اون خوب شده درست قبل از اینکه...بله درست قبل از اینکه سین ایتر درست به نوعی خود کشی بزنه و پیتر از زوی عصبانیت مشتش رو محکم به دیوار می کوبه و اون رو سوراخ می کنه. شاید بگید که اون که کسیو نکشته، اون فقط داره خبیث ها رو تظهیر می کنه نه؟ خب چه کسی با این موضوع مشکل داره؟ خب هیچ کسی با این مشکلی نداره به غیر از اوردرایو...بعد می‌فهمیم که این همه وقت که پیتر داشته داستان تعریف می‌کرده توی اتاقی بوده که اوردرایو بستریه و خیلی حالش وخیمه و بهش کلی دستگاه وصل کردن و این اصلاً با عقل جور در نمیاد چون هر کسی که سین ایتر بهش حمله کرده در صحت و سلامت کامله اما اوردرایو فرق می کنه و پیتر هم برای اینکه بفهمه چه اتفاقی افتاد از کارلی این رو می پرسه و ازش می خواد قبل از اینکه دیر بشه بفهمه بعد از اینکه اوردرایو زنده شد چه اتفاقی افتاده...

در پانل بعدی نورا رو می‌بینیم که توی یه پارکینگ که فکر می‌کنم برای راونکرافت باشه در حال رفتن به سمت ماشینشه و داره با جونا حرف می زنه و از یه مقاله ی عالی خبر میده و وقتی میشینه تو ماشینش سین ایتر پشتشه و اسم نورا رو می بره و … پایان

(ادامه در کامنت بعدی...)
نقل قول کردن
SPIDERBAT
+1 #13 SPIDERBAT 1399-07-14 18:58
ادامه ی کامنت قبلی)
خب این قسمت از این سری فوق‌العاده‌ به کلی از سؤال‌های ما خیلی خوب جواب داد و از طرفی باز هم سؤالاتی رو توی ذهنمون کاشت که جذاب ترش می کنه و توی این قسمت فهمیدیم که سین ایتر خیلی خیلی قوی‌تر از این حرفاست و قدرت هر کسی که کشته رو جذب کرده و اگه کسی بخواد متوقفش کنه در استفاده ازشون باکی نداره و این کمی شکست ناپذیرش می کنه و هر شکست ناپذیری خطرناکه!
البته من یه گله هم دارم از این داستان یا شایدم فقط توی این شمارست و اونم نبود عشقه.پس عشق کو؟ چرا از عشق خبری نیست؟ از نظر من این داستان از لحاظ عاطفی کمبود داشته تا الان و این برای پیتر خیلی بده.

طراحی: طراحی این شماره طراحی ای بود که توی وضعیت‌های مختلف سازگاره با شرایط و بهش میاد و مثلاً در اون قسمتی که سین ایتر داشت با لژیون مرگبار مبارزه می‌کرد فوق‌العاده‌ جادویی شده بود و نور هایی که ناشی از برق و لامپ های نور افکن که با سایه‌ها در هم تنیدگی خاصی داشتن و واقعاً فضای خاصی رو به وجود آورده بود که چشم نوازی می‌کرد و آدم دلش نمی‌خواست چشم ازش برداره؛ از طرفی در قسمت‌هایی که توی راونکرافت هستیم اون دارکی و خوف بودن رو به وفور میشه توش دید و بخاطر اینه که می گم طراحی به داستان میومد و حتی جاهایی که فقط حرف زدن بود طراحی همینطوری به جذابیتش می افزود و کامل حس مثلاً کنت نفاریا رو وقتی داشت با نورا حرف می‌زد رو به ما نشون می‌داد و ناراحتی و عذاب وجدان ازش می بارید.

نمرات:

داستان: 9 از 10( به دلیل نبود عشق در داستان و کمبود احساسی و عاطفی یک نمره کم میدم!)

طراحی: 10 از 10(طراحی فوق‌العاده زیبا بود و بسیار جشم نواز و لحظات جادویی ای رو رقم زد(البته مگه میشه ادیت رجب قرقی رو کمیکی باشه و طراحیش بد از آب در بیاد؟))

ترجمه:10 از 10( اصن توی کل کمیک آدک حس می کنه این کمیک از اول فارسی نوشته شده و واقعاً همه چیز کاملاً مفهوم بود!)

ادیت: 10 از 10( رجب قرقی کارش رد خور نداره و همیشه محشره دمش گرم)

در آخر ممنون از استاد ترابی بابت سایت محشرشون که همراهی باهاش باعث افتخارمه.
نقل قول کردن
SPIDERBAT
+1 #14 SPIDERBAT 1399-07-14 19:30
(ببخشید مثل اینکه اشتباهی کردم، این رو قبل کامنت قبلی من باید ببینید :oops: )

سلام اسپایدی

نقد شماره 46 مرد عنکبوتی شگفت انگیز(کرونا با ما هم دست به یقه شد و مبارزه باهاش به‌قدری سرمو شلوغ کرده که نمی تونم عین گذشته برای نقد کردن وقت بذارم و لطفاً اگه خیلی کمتر فعال شدم من رو ببخشید):
اول از همه ممنون از همه ی کسانی که بابت این کمیک زحمت کشیدن و هر چقدر تشکر کنیم بازم کمه.

مقدمه:خب توی قسمت قبل کلی برامون مسأله ی مبهم پیش اومده بود و مثلاً می‌خواستیم ببینیم چرا اون تفنگ استن تیرش به اسپایدرمن نخورد و چرا اوردرایو دوباره زنده شد و … و حالا توی این قسمت یکمی از ابهامات ما کم شد و توی این قسمت شاید به خودتون بگید که استن انقدر هم بد نیست و شاید کارش رو قبول داشته باشید و اون رو مثل پانیشر بدونید(اهدافشون خیلی شبیهن از نظر من!البته یه فرق کوچیکی که دارن اینه که پانیشر می خواد افراد گناهکار رو مجازات کنه اما استن می خواد گناهانشون رو برای خودش برداره)اما گولش رو نخورید و مطمئن باشید حتماً یه جای کارش می لنگه و همین دلیل بس که اون از جهنم اومده و فرستاده ی کیندرده.خلاصه اینکه این سری بدجوری داره با احساسات ما بازی می کنه(نه بد ها.از لحاظ خوبش)

داستان:خب اول از همه کرت کانرز رو می‌بینیم که داره درباره ی یکی از بزگرترین کنفرانس های امپایر استیت حرف می زنه و بعد یه راست می ریم توی اون کنفرانس.می فهمیم که خیلی چیز مهمیه و می تونه انقلابی در حوزه ی انرژی‌های تجدید پذیر به وجود بیاره اما در لحظه‌ای که قراره ارائه شروع بشه از توی تماشاچی ها یک نفر به مردم هشدار میده که شاید این ارائه اونی که مدنظرش دارید نباشه و می‌بینیم که اون فرد کسی نیست جز کنت نفاریا که با گروهش(کمی بعد می‌فهمیم که لژیون مرگبار نام دارن) به این کنفرانس مهم و حیاتی هجوم آورده و به گروهش دستور میده که مقام خداییش رو نگه دارن.بعدش نفاریا میره سراغ دستگاه و می گه که این همه وقت برای اینکه فناناپذیر باشه مجبور به این بوده که خون آشام باشه و این دستگاه رو راه چاره اش می دونه.لژیون مرگبار واقعاً مرگبار عمل می کنن ولی...اسپایدرمن وارد می شود! و شروع می کنه به مبارزه با لژیون مرگبار اما انگار یه جای کار می لنگه؛کند شده و اصلاً حواسش نیست و جالب اینه که دلیلش رو کاملاً می دونه...ذهنش هنوز درگیر ماجرای استن و اوردرایوه.و جمله ی هراسناک سین ایتر که گفت:کار من هنوز تموم نشده!و توی پانل بعد می‌بینیم که ماشین نیرو های پلیس برق می زنه و وارد سالن کنفرانس میشه و حالا سین ایتر وارد می شود! و واقعاً هم ورود طوفانی ای داشت و در همون حرکت اول با تفنگ ماوراییش یکی از اعضای لزیون مرگبار رو با اسلحه ی ساده‌ای که قدرت ماورایی داره به راحتی از بین می بره و پیتر واقعاً ناراحت میشه و فقط دعا می کنه که الان سین ایتر نباشه اما اون خودش بود و همین موقع است  که پیتر میفهمه سین ایتر  دست بردار نیست و هرجا که بره دنبالش میاد و با خودش مرگ رو میاره و ندایی دیوانه وار رو بهونه خودش میدونه. این دفعه اومده بود که ذهن پیتر رو به خاطر کارهایی که تا به حال کرده بود زجر بده.به پیتر میگفته که داره تطهیرشون میکنه اما برداشت مرد عنکبوتی اینه که استن داره قتل عام میکنه و فقط دوست داره و داره حرف های شاعرانه میزنه اما وقتی پیتر تمام حقیقت را فهمید دیر شده بود. استن فقط گناهانشون رو جذب نمی کرده بلکه علاوه بر گناهان قدرتهای آنها رو هم جذب می کنه و وقتی استن یکی دیگه از لژیون مرگبار رو کشت قدرتش رو که خشک کردن حریف و تبدیلش به مجسمست رو جذب کرد و با اون پیتر رو خشک کرد و ازش درخواست که فقط نگاه کند و پیترو مجبور کرد تا سلاخی کسایی که موندن رو نگاه کنه و اسپایدی از این رنج می کشه چرا که از نظر اون هر کس هر چقدر هم که گناهکار باشه بازم حقش مرگ نیست و قانون باید دربارش تصمیم گیری کنه اما سین ایتر یه دیوانه ی روانیه که قانون نمی شناسه.سین ایتر تمام لژیون مرگبار رو له می کنه و در آخر کنت نفاریا رو هم می کشه و مردم یک دفعه همه ماتشون می بره.و بعدش اتفاقی افتاد که پیتر اصلاً انتظارش رو نداشت؛همه ی مردم شاهد این ماجرا ها شروع کردن به تشویق سین ایتر و هر کدوم هم یه دلیلی داشتن برای این کارشون و پیتر خیلی احساس درموندگی می کنه و توی تموم این لحظات خواننده دلش برای پیتر می سوزه و باهاش همدردی می کن.خلاصه ماجرا های اون جا فعلاً تموم میشه و میان که جسدا رو ببرن اما داستان که هنوز تموم نشده؛ یکی از نماینده های فوریت های پزشکی داره یه چیزی تعریف می کنه و می گه که همیشه دیدیم که این ویلن ها بعد از مرگ زنده می شن اما یه چیزی توی کنت نفاریا عجیب بوده و اینجاست که داریم به جواب یکی از رو مخ ترین سؤال هامون یعنی نحوه ی زنده شدن اوردرایو نزدیک می شیم و چیزی که توی کنت نفاریا عجیب بوده اینه که جنازه زنده شد اما وقتی زنده میشه یه سؤالی می پرسه که برای اون که یه قاتل بی رحم بوده خیلی عجیبه؛بلافاصله که بیدار میشه خواهش می کنه و می پرسه که حال همه خوبه؟! و این برای رودریگز(همون نماینده ی فوریت های پزشکی) خیلی عجیبه و از مصاحبه کننده می پرسه که تا حالا همچین چیزی به گوشت خورده و ما بعد نورا وینترز(تا اون جایی که یادم میاد نورا وینترز همونیه که جی جی جی رو برد توی گروه خودش و به پیتر پیشنهاد داد که یه پادکست با مرد عنکبوتی داشته باشه) رو می‌بینیم که با یه لبخند خاص می گه که نه نخورده.
توی پانل بعد یه راست می ریم وسط راون کرافت.جایی که شیطان جرأت نمی کنه سمتش بره و جایی که هیولاهای زیادی رو توی خودش جا داده و جایی بسیار مرموز که گذشته ی خاصی داره و یه جورایی مقر فرماندهی کارنیج که یکی از وحشی ترین و قوی‌ترین دشمنان اسپایدی هست بوده و با اینکه خیلی‌ها سعی کردن درستش کنن اما باز هم از ترسناکیش کم نشده (و اگر سری کمیک های کارنیج مطلق و تیمارستان راونکرافت رو که سایت محشرمون ترجمش کرده رو خونده باشید اطلاعات عالی و کاملی درباره ی این مکان نفرین شده خواهید داشت پس باید خیلی تنتون بلرزه که دوباره برگشتیم به اینجا) و میشه داستان فوق‌العاده‌ای رو توش دید.نورا رو می‌بینیم که داره با یکی از دکتر های اون جا حرف می زنه ودکتر میگه که این روانی ها جاشون اینجا توی تیمارستان نیست و فرق کردن و بیشتر اوقات وقتشون رو توی تنهایی می گذرونن و حتی بعضی وقتا کار های مهربانانه انجام می دن و این خب...خیلی خوبه که دیگه روانی نیستن و نمی خوان که چمیدونم دنیا رو نابود کنن یا بر مردم زمین حکومت کنن و یا حتی نه فقط یه قاتل سریالی نیستن و خیلی عجیبه که میشه این کلمه رو به کار برد،اون ها عادی هستن البته هیچ چیز این داستان عادی نیست...
نورا که خیلی گیج شده از دکتر مربوطه خواهش می کنه که بتونه با مریض‌ها صحبت کنه و دکتر شروع می کنه به مخالفت و پروتکل و... اما ناگهان یه صدایی رو می‌شنویم که میگه مزخرفه دکتر... و توی پانل بعدی می‌بینیم که اون کیه: سلطان جرم،بد ترین ویلن تاریخ،وحشتناک ترین کابوس مرد عنکبوتی،دیوانه ای تمام‌عیار در پوسته ی یه آدم عادلی...کسی نیست جز...نورمن آزبورن ملقب به گرین گابلین که بدون شک می تونیم بگیم بد ترین دشمن اسپایدرمن بوده و هستش.
آزبورن به دکتر میگه که همه ی پروتکل ها مزخرفه و همه می دونیم تو راون کرافت قوانین زیاد شکسته می شن.
بعدش نورا از دیدن نورمن به شدت تعجب می کنه و رو به نورمن میگه که چی شد تو که تا همین هفته ی پیش مریض اینجا بودی حالا شدی رئیسش؟و نورمن هم توضیح داد که سلامتش رو به دست آورده و شهردار فیسک بهش این اجازه رو داده و همین بس که کینگ پین بهش اجازه داده برای اینکه بفهمیم یه کاسه ای زیر نیم کاسش هست تازه اینم نباید یادمون بره که کیندرد تسلط کامل روی فیسک داره و توی یکی از شماره های ASM کاری می کنه فیسک جلوش زانو بزنه و خب...کینگ پین جلوی هر کسی زانو نمی زنه! پس می‌فهمیم که آزاد شدن نورمن هم یه جورایی به کیندرد ربط داره و نورا این رو نمی دونه اما باز هم مشکوکه اما در ادامه آزبورن که می خواد خودشو خوب نشون بده به نورا اجازه میده که با مریض‌هایی که باعثشون سین ایتره حرف بزنه اما آزبورن یه شرط محکم میذاره و اون آینه که نورا حق نداره چیزی از دست داشتن قدرت‌های فرا طبیعی و … توی مقالش بگه و از نظر نورمن این مدیریت عالی راونکرافت بوده که اون ها رو سر عقل آورده و مقاله ی نورا باید با این دید نوشته میشه و نورمن نورا رو یه تهدید هم می کنه و میگه که اگه خلافش اتفاق بیوفته کلاهمون میره تو هم و همه می دونیم که این تهدید تهدید سنگینیه چون نورمن آزبورن هر کسی نیست و عملی شدن تهدیداش می تونه خیلی بیچاره کنند باشه مخصوصاً الان که پشتیبانی فیسک(کیندرد) رو هم داره.وقتی نورا داره میره یه اتفاق خیلی مرموز و هایپ کننده میوفته و همون دکتره که به نورا اجازه نداد به آزبورن گوشزد می کنه که خیلی خطرناکه که یه خبرنگار توی اینجا بچرخه مخصوصاً با توجه به ورودی جدیدمون و آزبورن هم با غرور همیشگیش به دکتر میگه که اصلاً افکارت برام مهم نیست و فقط این مهمه که از دستورات من اطاعت کنی.
خلاصه نورا میره پیش کنت نفاریا که خیلی از اینکه مغزش توسط تفنگ و اسلحه ی سین ایتر مورد هدف واقع شد نمیگذره...
نورا هم بهش میگه که این درسته که سین ایتر بهت حمله کرد مگه نه؟ مثل اینکه خیلی از دستش ناراحت نیستی بعدش نفاریا خیلی مظلومانه رو می کنه به نورا و میگه چرا باید ناراحت باشم وقتی نجات داده شدم و گذشته ی خودش رو احمقانه و منحوس می خونه و میگه که سین ایتر بوده که اون رو از همه ی این‌ها نجات داده و این بدی‌ها رو برای خودش برداشته و خودش رو مسحق مجازات می دونه و علاقه‌ای به آزاد شدن نداره و ناگهان مجنون میشه و انگار عذاب وجدان شدیدی داره و فریاد می کشه و از نورا خواهش می کنه که بره پیش خانواده ی تمامی کسانی که کشته و تأسف نفاریا رو بهشون خبر بده توی پانل بعدی میریم سراغ پیتر و می‌فهمیم که خیلی پریشونه و ادعا می کنه که همه چی این افرادی که به راونکرافت منتقل شدند مثل همون موقع هستش که دکترای روانپزشک روی درمان استن کار می‌کردن و به همه گفتن که اون خوب شده درست قبل از اینکه...بله درست قبل از اینکه سین ایتر درست به نوعی خود کشی بزنه و پیتر از زوی عصبانیت مشتش رو محکم به دیوار می کوبه و اون رو سوراخ می کنه. شاید بگید که اون که کسیو نکشته، اون فقط داره خبیث ها رو تظهیر می کنه نه؟ خب چه کسی با این موضوع مشکل داره؟ خب هیچ کسی با این مشکلی نداره به غیر از اوردرایو...بعد می‌فهمیم که این همه وقت که پیتر داشته داستان تعریف می‌کرده توی اتاقی بوده که اوردرایو بستریه و خیلی حالش وخیمه و بهش کلی دستگاه وصل کردن و این اصلاً با عقل جور در نمیاد چون هر کسی که سین ایتر بهش حمله کرده در صحت و سلامت کامله اما اوردرایو فرق می کنه و پیتر هم برای اینکه بفهمه چه اتفاقی افتاد از کارلی این رو می پرسه و ازش می خواد قبل از اینکه دیر بشه بفهمه بعد از اینکه اوردرایو زنده شد چه اتفاقی افتاده...

در پانل بعدی نورا رو می‌بینیم که توی یه پارکینگ که فکر می‌کنم برای راونکرافت باشه در حال رفتن به سمت ماشینشه و داره با جونا حرف می زنه و از یه مقاله ی عالی خبر میده و وقتی میشینه تو ماشینش سین ایتر پشتشه و اسم نورا رو می بره و … پایان
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

کمیک هویت آزبورن

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

تولد مجدد قهرمانان

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

50

 

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

41

کمیک بوک های superman

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

14

18

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی

006

 

38

0010

اسپایدرمن در تلویزیون

21

30

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

008

009

39

24

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

بررسی فیلم های مرد عنکبوتی

48

37