شماره 45 از سری جدید کامیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد (همون 846 سابق!)

شماره 45 از سری جدید کامیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد (همون 846 سابق!)

این شماره را از دست بدید یعنی داستان میهج "خیزش گناهان" (Sins Rising) رو از دست دادین و این شماره نشون میده پیچش های غیر منتظره ای در راهه!

در حالی که مردعنکبوتی با خلافکاران، شهردارهای خلافکار، تنهایی در غیاب مری‌جین، و کابوس‌های آزاردهنده از شخص مرموز و مخوف با صورتِ باندپیچ که ظاهراً اسم‌ش «کیندرد» ـه دست‌وپنجه نرم می‌کنه،   از اتفاقی شوم بی‌خبر بوده! در واقع کیندرد کسی رو به سمتِ خودش احضار کرده که مردعنکبوتی فکر می‌کنه مُرده. کسی که از وقتی رفتارهای جنایت‌کارانۀ چندی از تبهکارهای قدیمی و آشنا رو شاهد بوده، بعضی از اون‌ها رو به طرز بی‌رحمانه‌ای کیفر داده. در زندگی، این مرد گاهی «استنلی کارتر» خونده می‌شده، امّا او اسم دیگری هم داره: سین‌ایتر! او بدجوری افتاده دنبال یکی از دشمنان درجه 3 مرد عنکبوتی به نام «اور درایو»! 

پیشنهاد می‌شود پیش از خواندن این عنوان، به وب‌سایت Spidey.IR مراجعه کرده و مقالۀ «۱۰ حقیقتی که باید دربارۀ «سین‌ایتر» بدانید» را مطالعه کنید!

※※همچنین حتما داستان تاریخی و زیبای "مرگ جین دی وُلف» را در اینجا با ترجمه فارسی از spidey.ir دانلود کرده و بخونید!

※※※ این کمیک مهم را هم اینجا با ترجمه فارسی از spidey.ir دانلود کرده و بخونید تا با سرگذشت سین ایتر آشنا شوید!

  

The Amazing Spider-Man #45 (846)

شماره 45 از سری جدید کامیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد (همون 845 سابق!)

مترجم: محمد صالح حیدری

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)

لینک دانلود غیر مستقیم

 

نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بذارید.

برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.

مطالب مرتبط: 

چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟

کمیک مقدمه "مرد عنکبوتی شگفت انگیز: خیزش گناهان" ترجمه شد + لینک دانلود

۱۰ حقیقتی که باید دربارۀ «سین‌ایتر» (SIN-EATER) بدانید

قسمت آخر از کمیک "اسپایدرمن: مرگ جین دی ولف" ترجمه شد + لینک دانلود مستقیم

از رویداد جدید اسپایدرمن رونمایی شد: «آخرین بقایا» (LAST REMAINS)

چه كسانی از هویت مخفی مرد عنكبوتی با خبر هستند؟ 

سری کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز (THE AMAZING SPIDER-MAN) با ترجمه فارسی

معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی

15 دشمن ترسناک و چندش آور مرد عنکبوتی: سین ایتر

بزرگان تاریخ كمیك بوک های اسپایدرمن: پیتر دیوید

10 حقیقتی که باید دربارهٔ «کیندرد» (KINDRED)، خبیث جدید کمیک‌بوک‌های اسپایدرمن، بدانید

خبیث جدید کمیک بوک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز کیست؟

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

mani34521
#1 mani34521 1399-05-22 17:40
مثل همیشه عالی از مترجمین و ادیتور ها خیلی ممنونم و در آخر از سایت اسپایدی بابت ترجمه این کمیک متشکرم :-)
نقل قول کردن
cl.barton
#2 cl.barton 1399-05-22 17:49
ایول
خیلی خوب بود
دست همه بچه های اسپایدی درد نکنه
یه مورد خوب هم بود که منو واقعا خوشحال کرد.
این که طراح کمیک چهره پیتر پارکر رو شبیه ظاهر قدیمی و کلاسیکش کرده .
نقل قول کردن
spidermamad
#3 spidermamad 1399-05-22 19:33
از شما بخاطر ترجمه و ادیت کمیک ممنونم. کمیک فوق العاده ای بود. این رویداد هر لحظه داره جذابتر میشه.
یه حس غریبی بهم میگه کیندرد همون دختر پیتر و مری جینه.
نقل قول کردن
امیر محمد گلکار
#4 امیر محمد گلکار 1399-05-22 19:33
ممنون از سایت اسپایدی برای ترجمه این کمیک . من فکر میکنم که کیندرد همون نورمن آزربون باشه چون فقط نورمن انقدر وحشیانه حمله میکنه.
نقل قول کردن
Sin-Eater
#5 Sin-Eater 1399-05-22 20:10
وای خدای من این دیگه چی بود :eek: :eek: :eek:
نمیخام اسپویل بشید ولی چرا چیز سین ایتر به اسپیادرمن اثر نکرد ولی خورد به اون ....؟! چرا اون زنده شد دوباره؟!! :eek:
نقل قول کردن
Spider-Fan
+1 #6 Spider-Fan 1399-05-22 20:53
خب این آرک هم داره به خوبی پیش می‌ره و داستان‌هایی که توی شماره‌های قبلی ASM دیده بودیم دارن به سرانجام می‌رسن.
یه موردی توی ران اسپنسر که ممکنه بعضی‌ها رو خسته کنه، ضرباهنگ و ابعاد داستان‌هاشه. یعنی اسپنسر داستانش رو بدون عجله و شتاب‌زدگی روایت می‌کنه و معمولاً توی scale کوچیک و نه چندان تأثیرگذاری می‌نویسه. برای همین کمیک‌فن‌هایی که طرفدار اسپایدرمن نیستن، احتمالاً بیشتر با (برای مثال) ونومِ کیتس حال کنن تا امیزینگِ اسپنسر.
ولی امیزینگ بالاخره و بعد از مدت‌ها که از آرک ۲۰۹۹ و Hunted گذشته، به یه آرک مهم رسیده که دنباله‌ش Last Remains ـه و یه جورایی نتیجۀ ۲سال زحمت نویسنده و طراح‌هاست و خب پیشنهاد می‌شه به هیچ وجه از دستش ندید!
و یه خسته نباشید هم می‌گم به آقای ترابی و امیرحسین عزیز.
چندتا نکته هم دربارۀ این شماره به ذهنم می‌رسه ولی از اون‌جایی که چندتا از دوستانِ ”دست‌به‌نقد“ آستین بالا زدن و کمیک‌های ترجمه‌شدۀ سایت رو بررسی می‌کنن، صبر می‌کنیم تا این عزیزان نقدشون رو بفرستن و اگه نکته‌ای باقی موند، بهش اشاره می‌کنیم...
نقل قول کردن
Mohsèn II
+1 #7 Mohsèn II 1399-05-23 01:03
نقد کمیک شماره ۴۵ اسپایدرمن

نقد حاوی اسپویلر است


راستش نقد این کمیک خیلی سخته منم تجربه خاصی ندارم اگر مشکلی در نقدم دیدین یا ایرادی داشت عذر میخوام بهم اطلاع بدین تا بعدا اصلاح کنم
نویسنده کمیک داره داستان رو ذره ذره پیش میبره و با حوصله داره داستان رو جلو میبره و سعی میکنه عطش خواننده رو نسبت به شناخت کیندرد بیشتر کنه و اول داستان با روایت سرگذشت کارلی کوپلر شروع شد که داشت راجع به پدرش حرف میزد و اشاره کرد که مرگش توسط مستریو جعل شده و نیک اسپنسر داره سر نخ های میده که پدر کارلی کوپلر به طریقی ممکنه با کیندرد ارتباطی داشته باشه ولی بعید میدونم که کیندرد خود پدر کارلی کوپلر باشه چون ارتباط زیادی با اسپایدرمن نداره در ادامه داستان پیتر رو تو تئاتر میبینیم و چرخشه ی تنها موندن مری جین سر قرار برعکس شده و پیتر تو قرار تنها مونده در ادامه اور درایو رو میبینیم که داره با سرعت حرکت میکنه و سین استر دنبالشه رویای اسپایدرمن داره واقعی میشه و رویا داره با تمام جزئیات باز سازی میشه ولی تو رویا ما دیدیم سین استر اسپایدرمنو میکشه نه اور درایو پس از مبارزه ای که بین پیترو استن در میگیره اون به اور درایو شلیک میکنه و تیر از اسپایدرمن رد میشه و به اور درایو میخوره و میگه راحت شده و دیگه لازم نیست فرار کنه و سین استر رو دود فرا میگیره و غیب میشه البته وقتی کارلی کوپلر کالبرد شکافی رو شروع میکنه جای تیری نمیبینه دو تا فرضیه دارم یا کلا گلوله ای که شلیک کرد توهم مستریو بوده باشه و به خاطر همین از پیترم رد شد یا اینکه گلوله واقعی بود و اوردرایو واقعا مرد ولی کیندرد اونو دوباره زنده کرد تا بر علیه اسپایدرمن ازش استفاده کنه
از نظر من این داستان چیز زیادی رو عرضه نکرد فقط داره زمینه ورود کیندردو فراهم میکنه تا با اسپایدرمن رو به رو شه و داره ذهن خواننده رو با قدرت های اون اشنا میکنه من که به شخصه بی صبرانه منتظرم تا هویت کیندرد مشخص شه
نمره ها
ترجمه و ادیت :۱۰
طراحی :۹و نیم
داستان:۸ و نیم
اگر نقدم ایراد و مشکلی داشت بهم اطلاع بدین تا اونو رفع کنم امیدوارم مورد قبول اساتید واقع بشه
نقل قول کردن
Captain-spidey
+1 #8 Captain-spidey 1399-05-23 01:10
خوب من اول تشکر میکنم از آقای حیدری و آقای رجبی و استاد ترابی عزیز بابت ترجمه و ادیت این کمیک زیبا واقعا محشر بود
نیک اسپنسر این داستان رو با شرح و بست دادن اریجن خانوم کارلی کوپر شروع میکنه و زندگی پر فراز و نشیب این خانوم رو یک بار توضیح میده و متوجه میشیم که ایشون از وارد شدن به داستان های ابرقهرمانی خسته شده و به شغل پزشکی قانونی برگشته.
در ادامه ما پیتر رو میبینم که داره تو پارک نمایش نامه شکسپیر رو با کمال خستگی نگاه میکنه و افسوس میخوره که چرا مری جین کنارش نیست (تو سری امیزینگ مری جین ما دیدیم که مری جین برای فرار از دست یه دیو قاتل به اناکوندا مونتانا رفت!!!) بعد از این یهو ما شخصیت اوردریاو رو میبینم که با سرعت داره تو خیابون حرکت میکنه پیتر سری لباسش رو عوض میکنه می افته دنبالش که یادش میاد تمام این اتفاقات رو قبلا تو کابوس هاش دیده
بعد از اینکه پیتر رو ماشین یه صحبت هایی با جناب اوردریاو میکنه متوجه میشه که اون داره از دست یه کسی فرار میکنه اون فرد کسی نیست جز سین آستر
بعد از تیری که سین اینتر به ماشین اوردریاو میزنه و اون رو منفجر میکنه پیتر و اوردریاو مجبور میشن که وارد یه ساختمون متروکه (و ترسناک!) بشن
سین ایتر وارد ساختمون میشه تا اوردریاو رو نابود کنه و بعد از یکم حرف زدن، با اسپایدی وارد نبرد میشه ولی متاسفانه وقتی اسپایدی حرف های سین ایتر رو مشنوه یاد خاطراتش با اون می افته و تمرکزش رو از دست میده و وقتی که اوردریاو داره به سمت یه ماشین فرار میکنه ناگهان سین ایتر اسلحش رو به سمت اوردریاو میگیره و شلیک میکنه و در صحنه ای فوق هیجان انگیز و شُک آور ما پیتر رو میبینم که خودش رو جلوی گلوله میندازه تا به اوردریاو بر خورد نکنه و ناگهان ما میبینیم که تیر از بدن پیتر رد شده و به اوردریاو بر خورد کرده و اون درحال مرگ و در کمال تعجب پیتر هیچ بلائی سرش نیومده
بعد از این ما سین ایتر رو میبینم که به پیتر میگه:(تو هم با گناهانت روبه‌رو خواهی شد ولی نه از طرف من) که منظورش با پیتر هست
بعد از این پیتر رو میبینم که داره با خودش میگه همه اینا زیر ره یک نفر هست( و عکس کیندرد در تصویر میاد)
بعد از این اتفاقات ما دوباره به خانوم کارلی کوپر و محل کارشون برمیگردیم که در حال برسی روی جسد اوردریاو هستن و متوجه میشه که اصلا سوراخی رو سینه ایشون نیست و این درحالیه که وقتی به اینجا آورده شد سینشون توسط گلوله سین ایتر سوراخ شده بود و یک هو ما میبینم که ناگهان اوردریاو از روی تخت بلند میشه و داستان تموم میشه
راستش یکی از مسائلی که توجه خودش رو به من جلب کرد جمله پیتر بود که در مورد رابطش با ام جی گفت: انگار یه نیرویی اون بیرون میخواد ما دو تار از هم دور نگه داره
که این جمله باز هم داره له قضایای داستان omd و نابود شدن ازدواج پیتر و ام جی میشه و باز هم استدلال قویتریه که میگه کیندرد همون پیتر omd هست که میخواد از پیتر ب ای این کار انتقام بگیره( در ادامه بیشتر به این قضیه میپردازم)
نکته جالب دیگه ای که بود تیری بود که ایتر به پیتر زد و این که اوردریاو در آخر جای تیری روش نبود که به نظرم دلیلش این که نصف این قضایا توهمی بود که کیندرد برای پیتر درست کرده بود( ما قبلا دیده بودیم که کیندرد توانایی اینکار رو داره)
همون طور که آقای حیدری در پیامشون گفتن این داستان یکم سرعت کندی داشت ولی خوب به علت اون هیجانی که تو دل خواننده ها هست این قضیه پوشش داده میشه
طراحی ها هم خیلی خوب بودن واقعا با فضای داستان جورن اون تصویر هایی که از سین ایتر داشتن واقعا خفن بود و ترس تو دل آدم مینداخت
ترجمه: ترجمه آقای حیدری و آقای ترابی بسیار فوقالعاده بود و حس خوندن کمیک رو برامون چند برابر میکرد و هیچ ایرادی نداشت واقعا تشکر میکنم
ادیت: ادیت آقای رجبی(رجب قرقی :lol: ) واقعا فوقالعاده بود به طوری که آدم شک میکرد که آیا واقعا این کمیک فارسی نوشته شده (واقعا کارتون حرف نداشت ;-) )
پ.ن: ببخشید من نمیدونم این جا جای درستی برای دادن این پیام هست یا نه ولی خوب برای نظریه هویت کیندرد به نظرم محتمل ترین شخصیت پیتر omd هست برای این ادعا سند های زیادی هست
دلیل اول اینکه مدام داره به این قضیه omd اشاره میشه و نیک اسپنسر به عنوان یه عاشق مردعنکبوتی صد در صد یکی از دقدقه هاش این که این داستان رو درست کنه
دلیل دوم اینکه کیندرد هی میگه که پیتر رو خیلی خیلی می شناسه حتی بهتر از خودش و هویت مخفیش رو میدونه
دلیل سوم کیندرد به ام جی خیلی علاقه داره و دوست نداره که بهش آسیبی برسه (پیتر omd هم همینه)
دلیل چهارم این که وقتی که تو با شیطان معامله میکنی و یک نوشته از خودت رو میفروشی خوب اون صد در صد اون رو به بهشت نمیبره و اون رو به جهنم میبره
دلیل پنجم اینکه قضیه omd قبل از مرگ میستریو بوده
دلیل شیشم اینکه مهمترین علت اینکه میگن هری همون کیندرد هست این که اسم اون در یکی از پلان ها بصورت خیلی خیلی ریز نوشته شده بود( وقتی مستریو میخواست اسمش رو بگه )
و اسپنسر هیچ وقت نماد برگ برندش که میستریو رو اینطوری بفروشه و برای گول زدن هوادار ها اینکار رو کرده
خوشحال میشم استاد های عزیز درمورد این نظریه نظر بدن!
نقل قول کردن
iron-punk
#9 iron-punk 1399-05-23 18:55
واقعا کمیک معرکه و عجیبی بود
از اینجا به بعدش حاوی اسپویل است :lol:
من هنوز نفهمیدم چرا اون تیر اسپایدرمنو نکشت ولی اوردرایوو کشت و بهد زندش کرد :-?
یه سوال این کمیک هر چند وقت یکبار منتشر میشه؟
نقل قول کردن
Captain-spidey
#10 Captain-spidey 1399-05-24 00:14
به نقل از iron-punk:
واقعا کمیک معرکه و عجیبی بود
از اینجا به بعدش حاوی اسپویل است :lol:
من هنوز نفهمیدم چرا اون تیر اسپایدرمنو نکشت ولی اوردرایوو کشت و بهد زندش کرد :-?
یه سوال این کمیک هر چند وقت یکبار منتشر میشه؟

احتمالا چون تیر توهم بوده واسه همین اوردریاو نمرد
من فک کنم کمیک های مردعنکبوتی شگفت انگیز هر یک ماه دو شماره منتشر میشه البته کرونا برنامه ها رو بهم زده
نقل قول کردن
SPIDERBAT
+1 #11 SPIDERBAT 1399-05-24 01:17
سلام اسپایدی
بالاخره اومد و منم طبق قولی که دادم همه ی سعیم رو می‌کنم که به بهترین شکل نقدش کنم و از شما دوستان عزیز هم خواهشمندم که اگر توصیه‌ای داشتید از من دریغ نکنید.


نقد قسمت اول از آرک خیزش گناهان(دومین نقد حرفه‌ای من):
اول از همه چیز عین همیشه باید قدردان عزیزانی باشیم که برای ما خیلی زحمت می کشن و کمیک ها رو آماده می کنن و من خیلی ازشون ممنونم واقعا هر چقدر ازشون تشکر کنیم کمه.

(پوزش بابت تاخیر،راستش دیدم که خوندن سری مرگ جین دی ولف لازمه و همین وقتم رو گرفت به علاوه که این طولانی‌ترین نقدی بوده که تاحلا کردم(ممنون از همه ی کسانی که برای آماده کردن سری مرگ جین دی ولف زحمت کشیدن))خطر اسپویل:
.
.
.
.
مقدمه: خب بالاخره پس از کلی صبر و در هایپ موندن این سری شروع شد اگه بخوام توی یک کلمه کل این شماره رو خلاصه کنم باید بگم...امم..راست ش نمی تونم،وصف این شماره در یک کلمه از نظر من کمی خنده‌دار و مضحکه و واقعاً هم شماره ی اولش تکان دهنده بود و به ما وعده ی داستانی معرکه و تاریخی رو می‌داد که واقعاً آشکار شدن همه چیز در اون برای ما دنبال کننده ها رویایی هستش که در اتمام این رویداد به اون می‌رسیم و قطعاً فراز و نشیب های بسیاری رو نیز خواهیم دید و به معنای واقعی با اون ها زندگی می‌کنیم و به قدرت خالق و نویسنده ی اون ها پی خواهیم برد و این خواسته‌ها اگر بر آورده بشوند برای من یکی که این سری رو بی‌نقص و به یاد ماندنی خواهد کرد و از این خوشحالم که تازه در اول اون هستیم و کلی قراره که از لحظات این آرک افسانه‌ای لذت ببریم و اون رو در ذهن خودمون حک کنیم.

داستان:داستان هر قسمت اولی از یه آرک بزرگ طبیعتاً مقدمه و زمینه چینی و... ولی این آرک از همین اول طوفانی شروع کرد؛شاید از اینکه توی اول قسمت اولی از همچین آرک مهمی با اریجن و سرگذشت کارلی کوپر رو به رو شدیم کمی جا بخوریم و شاید انتظار کیندرد یا اسپایدی و... رو داشتیم و در اینجا باز هم نویسنده به ما نشون داده که می تونه فراتر از حد انتظار ما باشه و ما رو به صورت کامل در چهار پانل ما رو با کارلی کوپر(که البته خیلیا میشناسنش و می دونن که یه مدتی معشوقه ی پیتر هم بوده)آشنا کرد و فهمیدیم که کارلی هم یکی از عزیزانش رو از دست داده اما از زندگی ناامید نشده و اون غم رو پله ی ترقی خودش قرار داده و به جاهای خوبی هم رسیده و همینطور که همه چیز داره خوب پیش میره کم کم چالش ها شروع می شن و اول از همه اسپایدرمن که در اون زمان با کارلی رابطه داشته هویتش رو براش فاش می کنه و هممون می دونیم که پیتر چقدر موضوع هویت مخفی براش مهمه و همین برای اثبات اهمیت رابطشون بس که پیتر هویتش رو برای کارلی فاش کرده و فکر کنید که وقتی کارلی فهمیده که پیتری که عاشقشه همون اسپایدرمنه چقدر شوکه شده اما نکته ی جالب اینه که خود کارلی این رو بزرگترین غافل گیری زندگیش نمی دونه پس سؤالی که پیش میاد آینه که بزرگترین غافل گیری چی بوده؟خب من یکی که بهش حق می دم فهمیدن زنده بودن پدر مردش بزرگترین غافل گیری بوده باشه و شاید فکر کنید که کارلی خیلی خوشحال شده که پدرش زنده هست و... اما سخت در اشتباهید،چرا؟چو ن پدر کارلی همدست یکی از بزرگترین ویلین های تاریخ مرد عنکبوتی یعنی میستریو بوده و انگیزه ی جعل مرگش هم همین بوده و کارلی که تمام زندگیش پدرش و الگو و قهرمان خودش می دونسته حالا فهمیده که چه آب زیر کاهی بوده(راستش من یه شباهت‌هایی بین کارلی کوپر و جین دی ولف می دونم:هر دوشون پدری(یا پدرخونده ای)داشتن که پلیس بوده و اون ها هم پدرشون رو الگوی خودشون قرار دادن و به رشته ی پدرشون روی آوردن و راهشون رو ادامه دادن خب بریم ادامه ی داستان) و من هم اگه جای اون بودم کلی نا امید می‌شدم و بعد از اون یکم اوضاع برای کارلی سخت میشه و پای گابلین شدن و نورمن آزبورن(این نورمن چرا دست از سر معشوقه های پیتر بر نمی داره؟) وسط میاد(که البته مثل اینکه کارلی از پسش بر اومده چون زندگی رضایت مندی داره) و دیگه کارلی جونش به لبش می رسه و می گه دیگه بسه و می ذاره و می ره جنوب اما باز انگار پلیس بودن توی خونشه و دوباره بر می گرده سر کار و اونم نه پلیس جنایی و … بلکه دقیقاً کاری که پدرش می‌کرد یعنی پزشکی قانونی بودن ولی مثل اینکه این براش کافی نبوده و به گروه آسمان بین ها می پیونده که فکر کنم جارویس(نه اون برنامه ی کمک یار مرد آهنی که اسمش جارویس بود؛اون جارویسی که به عنوان پیشخدمت انتقامجویان هستش (راستش از نظر من جارویس خیلی شبیه آلفردوی بت من هستش)) مسئول برگزاری این جلسات بود و کارلی توی این جلسات با مری جین آشنا شد که خب همه می شناسیمش و همینطور که داره برای ما خاطره و اریحنش رو تعریف می کنه می‌بینیم که روی جسدی رو پس می زنه اما داستان این جسد چیه و چرا کارش به اینجا کشیده در هسته ی اصلی این قسمت هست که در پانل بعدی می‌بینیم که داستان تازه شروع میشه و ما می ریم توی یه سالن نمایش بزرگ که موضوع نمایشی که روی صحنه هست اثر هملت هستش و پیتر شروع به حرف زدن می کنه و از بدخوابی ها و کابوس های اخیرش می گه و فرد مرموزی که توی اون ها وجود دارن و همه می دونیم که اون کیندرده و یجورایی داره خلاصه‌ای از چیز هایی که بر پیتر در این چند شماره ی اخیر گذشته رو برای ما بیان می کنه و پیتر می‌خواسته که مری جین رو مرهمش قرار بده و اما مری جین هم بخاطر برنامه‌هایی که از نظر خودش خیلی مهم هستن نتونسته به کمک پیتر بیاد و در این بین اشاره میشه به هم اتاقی های پیتر که یکیشون دوست پسر بیتل(یکی از دشمنای درجه پایین اسپایدی) و اون یکی بومرنگ هستش که مسئول نگهداری از حیوون خونگی جدیدشون هست و همینطور اشاره‌ای داریم به زن عمو می که جدیداً سرش شلوغ شده و مشغول مدیریت یه سازمان خیریه هستش به نام فیست و توی همین چند پانل یه خلاصه ی کامل از این چند وقت سری ASM دیدیم و این واقعاً شگفت انگیزه و بعد از اون پیتر داخل مردم میشه و اون جا رو نفرین شده می دونه و احساس تنهایی می کنه و این رو ترسناک می دونه و ما به راحتی می تونیم درموندگی پیتر رو درک کنیم.همین طور که ما داریم توی افکار پیتر پرسه می‌زنیم که ناگهان ماشینی با سرعت سرسام آور در آستانه ی تصادف با یک مرد بی‌گناه هست پیتر شیرجه می زنه و اون مرد رو نجات می ده و در این بین متوجه میشه که راننده ی اون ماشین عجیب کسی هست به نام اوردرایو که با قدرتش می تونه ماشین‌ها رو تقویت کنه و پیتر از گذشته‌ای که با اوردرایو داشته حرف می زنه و به نکات مهمی از جمله گروهی که بومرنگ درست کرده بود که سعی کرده بود از روی شش خبیث تقلیدکنه اما اسپایدرمن اونا رو درجه سه می دونست.اما ما خواننده‌ها اوردرایو رو جای دیگه ای هم دیده بودیم و بعد از اینکه یکم گذشت پیتر هم یکی از رؤیا هاش رو یادش اومد که اوردرایو توی اون بود و پیتر از این ترسید اما بخاطر اینکه جون آدما در خطر بود در هیبت مردعنکبوتی ظاهر شد و رفت سراغ اوردرایو و در کمال تعجب اوردرایو که خلافکار تلقی می‌شد از اومدن اسپایدی خوشحال شد و ماجرا رو به طور خلاصه براش تعریف کرد و معلوم شد اوردرایو به شدت از یکی ترسیده و داره سعی می کنه از اون فرار کنه و اسپایدرمن هم همه چیز رو می فهمه و یادش میاد که این اتفاق قبلاً توی خوابش افتاده و بالاخره اون کسی که اوردرایو انقدر ازش می‌ترسید بهش رسید و یه تیر حواله ی ماشینش کرد و در حین انفجار ماشین نزدیک بود دو تا بچه ی بی‌گناه بمیرن و اینجا بود که اسپایدی دست به کار شد و اونا رو نجات داد و بعدش رفت سراغ اوردرایو.در کل این پروسه همش اسپایدی به خواب هاش فکر می‌کرده و کار به جایی می رسه که تشخیص مرز بین خواب و بیداری برای پیتر سخت میشه و همش این درگیری توی ذهنش وجود داره.میره که اوردرایو رو نجات بده و اون رو از ماشین منفجر شده نجات بده و هر جوری که بود اوردرایو رو از ماشین در میاره و اوردرایو این مجازات رو مستحق خودش می دونه و ما باید تعجب کنیم که برای یه دزدی ساده چرا اوردرایو مرگ رو سزای خودش می دونه اما ما از قبل می دونیم که اوردرایو با گروهش دست به چه کاری زده...اسپایدی وب شوتراش خراب شدن و باید هر چه سریعتر اوردرایو و این ماجرا رو از مردم دور کنه تا کسی آسیب نبینه و مجبور میشه بره توی یه جای مخروبه و تاریک قایم بشه و خودش رو برای این سرزنش می کنه چون با مری جین فیلم‌های ترسناک زیادی دیده و در این باره تجربه داره و می دونه که توی این شرایط رفتن به همچین جایی بدترین گزینس و همین‌طور که اسپایدی داره اوردرایو رو کول می کنه اون هی سعی می کنه کارش رو توجیه کنه و پیتر هم طبیعتاً احساس می کنه که اوردرایو دیگه زیادی داره گندش می کنه و ...تا اینکه قاتل میاد تو و درخواست تحویل اوردرایو رو می کنه و این جاست که یه حقیقت خیلی شوکه کننده و وحشتناک برای پیتر فاش میشه و اون اینه که سین ایتر کسی که خودش رو پاک کننده ی گناهکاران می دونه از مرگ برگشته و پیتر خیلی از اینجا خورد و اصلاً نمی‌خواسته که سین ایتر بر گرده و بعدش یه خلاصه‌ای از داستان مرگ جین دی ولف می‌بینیم که یکی معجزه ی خلاصه سازی دیگه رو می‌بینیم و اگر علاقه‌مند هستید می تونید نسخه ی ترجمه شده ی این داستان مهم رو در سایت عزیزمون پیدا کنید و کمی بعد مبارزه ی پیش‌بینی شده ی بین سین ایتر و اسپایدی شروع میشه و پیتر از رد کردن خط قرمزش در این یه مورد حرف می زنه و در حین مبارزه سین ایتر دست روی نقطه ضعف پیتر یعنی آسیب دیدن مردم می ذاره و این کمی پیتر رو کند می کنه و سین ایتر هم از این استفاده می کنه و یه ضربه ی عملی بهش می زنه و بعد یه گفتگوی قشنگ پیش می گیره و سین ایتر به جهنم اشاره می کنه و می گه که از وظیفش مطمئن شده ولی پیتر اون رو دیوونه خطاب می کنه و میگه که توی فقط یه قاتلی و بعد می پره روی اون و بعدش جایی می رسه که سین ایتر از اسپایدی می پرسه که چرا از راننده ای که گناهان خیلی بدی کرده دفاع می‌کنی و از اون جایی که پیتر هیچی در باره ی قتل ها نمی دونه جا می خوره و بعد جایی می رسه که راز بزرگ برملا میشه و پیتر بالاخره موضوع مرگ نه افسر پلیس به دست گروه اوردرایو و گروهش رو می فهمه ولی پیتر باز هم اوردرایو رو مستحق مرگ نمی دونه اما سین ایتر این‌طوری فکر نمی کنه و اوردرایو رو بزدل می خونه و بعدش یه اتفاقی میوفته که خیلی سول بر انگیز هست و اون اینه که است به سمت اوردرایو که در حال فرار بود شلیک می کنه و اسپایدرمن می پره تا جلوی تیر رو بگیره اما در کمال تعجب می‌بینیم که تیر از بدت پیتر رد میشه و به اوردرایو اصابت می کنه و اون رو می کشه و پیتر با ناراحتی میره سراغش و اوردرایو باز هم می گه که نمی خواسته این‌طوری بشه و … و وقتی پیتر بهش میگه که آروم باشه اوردرایو از مرگ خوضحال میشه و می گه که خیلی خوبه که دیگه فرار نمی کنم.بعد از این تراژدی سین ایتر از این کارش راضیه و برای پیتر دلیلش رو میگه ولی قطعاً اسپایدرمن قانع نمیشه و با اینکه پیتر ماسک زده اما خشم رو می شه توش حس کرد و وقتی پیتر درباره ی خودش و سین ایتر می پرسه سین ایتر جواب مهمی می ده و می گه که کسی دیگه مسئول رسیدگی به گناهان تو هست و همه می دونیم که اون شخص کیندرد خواهد بود.بعد اتمام این قضایا می ریم سراغ اول داستان و کارلی کوپر و اون جنازه و وقتی کارلی جنازه رو بررسی می کنه تعجب می کنه چون اثری از زخم گلوله نمی بینه و دوباره یه اتفاقی میوفته که ما رو به معنای واقعی دیوونه می کنه و توی نهایت شوکه شدن و تعجب می بینیم که اوردرایو زنده میشه و پا میشه و میشینه و خودش هم نمی دونه چه بلایی سرش اومده.

*ببخشید نقد طولانی شد پس در کامنتی دیگر ادامش رو می دم*
نقل قول کردن
SPIDERBAT
+1 #12 SPIDERBAT 1399-05-24 01:18
(ادامه ی نقد قبلی!):
خب واقعاً این شماره بینهایت محشر و معرکه بود و همه چیز رو در خودش داشت و هیچ چیز رو برای خواننده کم نذاشت و هر چیزی که باید می دونست بهش گفت و تازه خود داستانش هم معرکه بود و از نظر من ما با تاریخی ترین کمیک مرد عنکبوتی رو به رو خواهیم شد.
راستش هر وقت که به رویارویی اسپایدی و کیندرد و زمان روشن شدن همه چیز فکر می‌کنم تمام بدنم رو ترس فرا می گیره و از شدت انتظار و هیجان می خوام داد بزنم!
شخصیت پردازی آنتاگونیست:اگه بخوام کمی به شخصیت پردازی سین ایتر بپردازم فقط بودن با سین ایتر ما رو با تعجب و جا خوردن همراه می کنه و پیتر از پس خیلی از دشمنانش بر اومده که قدرت‌های زیادی داشتن اما در داستان مرگ جین دی ولف می‌بینیم که با اینکه سین ایتر دشمن بسیار ساده‌ای هست اما خیلی دردسر های برای پیتر درست می کنه و از سر تا پاش خشم می باره و ما با اینکه فقط دو چشم اون رو می‌بینیم ترس تمام بدنمون رو فرامیگیره و من این سین ایتر رو دوست دارم که دشمنیه که اسپایدی به شدت ازش می ترسه و اعتقاد داره هر جا که بره مرگ رو با خودش می بره و حالا اوضاع با بدست آوردن قدرت‌های فرابشریش خیلی خیلی خراب تر شده و شاید پیتر به همین راحتیا نتونه حریفش بشه.

راستش می دونم که خیلی حرف زدم پس جنبه‌های دیگه کمیک رو توی نمره دهی به صورت خلاصه(سعی می کنم) دربارشون حرف می زنم:
داستان:10(واقعا عالی بودن این شماره غیر قابل انکاره)
شخصیت پردازی آنتاگونیست:10(ه مون استن قدیمی که به اعتقاداتش ایمان داره و هیچی نظرش رو عوش نمی کنه)
طراحی:9(راستش از کیفیت طراحی ناراضی نیستم بلکه احساس می‌کنم کمی به جزئیات بی توجهی شده و لباس اسپایدی بعد از انفجار ماشین و مبارزه ی سهمگین با سین ایتر خراشی بر نداشته بود و خیلی قشنگ‌تر می‌شد اگر قسمتی از کاستومش پاره می‌شد وقسمتی از صورت درموندش رو در حین مبارزش با سین ایتر می‌دیدیم.)
ترجمه:10(ترجمه هم مثل همیشه محشر بود و واقعاً از آقای حیدری و استاد ترابی بابت این ترجمه ی عالی ممنونم)
ادیت:10(خب مثل همیشه رجب قرقی جون کارش عالی بود و حرفی برای گفتن نمی ذاره)

ببخشید که نقدم خیلی طولانی شد.من تازه توی اول راه هستم و هنوز توی این کار تازه کار هستم و به اندازه ی بزرگان سایت حرفه‌ای نشدم پس لطفاً اگه توصیه‌ای دارید به من بکنید تا کارم رو بهتر کنم.

در آخر ممنون از همه ی کسانی که بابت این آرک زحمت کشیدن و واقعاً از ته قلب بهشون خسته نباشید می گم.ممنون از اسپایدی که اگر نبود هیچ کدام از این‌ها نبود.
نقل قول کردن
iron-punk
#13 iron-punk 1399-05-24 12:24
به نقل از Captain-spidey:
به نقل از iron-punk:
واقعا کمیک معرکه و عجیبی بود
از اینجا به بعدش حاوی اسپویل است :lol:
من هنوز نفهمیدم چرا اون تیر اسپایدرمنو نکشت ولی اوردرایوو کشت و بهد زندش کرد :-?
یه سوال این کمیک هر چند وقت یکبار منتشر میشه؟

احتمالا چون تیر توهم بوده واسه همین اوردریاو نمرد
من فک کنم کمیک های مردعنکبوتی شگفت انگیز هر یک ماه دو شماره منتشر میشه البته کرونا برنامه ها رو بهم زده

باشه ممنون که جواب دادی
نقل قول کردن
SPIDERBAT
#14 SPIDERBAT 1399-05-24 15:01
#11
سلام مجدد
راستش من سعی خودم رو برای نقد کردن کردم و آستین بالا زدم. این دومین نقد حرفه ای کمیکی بود که تا حالا کردم و الان حرف آقای حیاتی رو فهمیدم که هر چی بیشتر نقد کنید بهتر می شوید و نباید از اینکه نقدتون بد بشه بترسید و باید آستین بالا بزنیم تا بلکه بتونیم کمی از زحمات کسانی که برای ما زحمت کمیک ها رو می کشند رو جبران کنیم.
در آخر می خوام بگم که اگه توصیه ای برای من دارید و اگه نقصی توی نقد من دیدید لطفا به من بگید تا رفعش کنم.
ممنون از همه ی کسانی که برای این کمیک زحمت کشیدن.
نقل قول کردن
salah12345
#15 salah12345 1399-05-27 13:07
سلام ممنون در مورد ادیت و ترجمه. من یه نظریه دارم در مورد زنده بودن مستریو در فیلم مرد عنکبوتی بازگشت به خانه
نقل قول کردن
Mahdiarvenom
#16 Mahdiarvenom 1399-05-28 09:56
می خوام یه پیش بینی در باره ی ادامه داستان کنم امیدوار درست باشه: در قسمت های قبلی یک دفعه سر و کله ند لیز پیدا شد و ناگهان مرد. در اون قست وقتی پیتر اونو از زیر آوار بیرون آورد می خواست در مورد بتی یه چیزی بگه اما عمرش کفاف نداد حالا دو حالت وجود داره:1. که در نبودش از اون مراقبت کنه (یه مراقبت ساده) پیترم همین فکرو کرد. 2. یا قراره یه اتفاقی بد براش بیفته. با توجه به این که بتی کسی بود که باعث شد سن ایتر گیر بیفته شاید یکی از اهدافش همین بتی باشه ومن حدس می زنم این دفعه نتونه نجات پیدا کنه. اما چرا 2 محتمل تره چون اسپنسر بیکار نی یه چیزی تو داستان بیاره که هیچ تاثیری رو روند اون نداره. حالا ند لیز از کجا می دونه، قبل از این که سرو کله راینو و تسک مستر و بلک انت پیدا بشه و ساختمون خراب کنن، ند خیلی خونسرد به نظر می اومد ولی بهد از نجاتش توسط اسپایدی خیلی مضطرب شد پس من حدس می زنم زیر آوار یه اتفاقاتی براش افتاده بعیده نی این کار کیندرد بوده و اومده بهش هشدار داده بعد جونشو گرفته (البته احتمالش کمه). در آخر داستانم به نظرم اگه کیندرد بخواد از اسپایدی شکست بخوره و یدفعه متحول نشه، اسپایدی از لوح حیات استفاده میکنه. باتشکر از ترجمه و ادیت عالیتون
نقل قول کردن
Mahdiarvenom
#17 Mahdiarvenom 1399-05-29 10:51
این قسمت ابتدا با روایت سرگذشت زندگی کارلی کوپر شروع می شود یعنی حتما نقش مهمی در ادامه داستان دارد. روایت داستان واقعا عالی است. وقتی کارلی می خواهد هویت جنازه را برای ما معین کند، داستان از اون فضا به سمت پیتر می رود و ماجرای او را روایت می کند(در اصل فلش بک) وبعد سر و کله آوردرایو پیدا میشه و بعد سن ایتر و... (خودتون می دونید). حالا خواننده آنقدر محو داستان که اصلا یادش نمی یاد اول داستان چی بود و فقط می خواد ببینه اسپایدی چی می کنه ودر حالتی که اصلا انتظار نداره اون جسدو می بینه و یه لحظه مکث می کنه و بعد اتفاقای گذشته رو مرور می کنه و بعد می فهمه چی شد(برای خود من حداقل این شکلی بود). این کار باعث ایجاد یه فضای معمایی می شه که مخاطب به خواندن شماره های بعد وادار می کنه تا جوابای سوال خودش رو پیدا کنه. پس در نتیجه شیوه روایت داستان نقطه قوتشه.
حالا سوال برای بعضی ها اینه که چرا آوردرایو نمرد ، جواب واضح هست سن ایتر از اولم گفت می خواد تطهیرش کنه، هدفش کشتن نیست،حالا فعلا قدرت های جدید سن ایتر سواله، و سوال اصلی اینه که چرا می خواد گناهانی بقیه رو بگیره (گربه برای رضای خدا موش نمی گیره) و می خواد با اونا چی کنه؟
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

کمیک هویت آزبورن

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

تولد مجدد قهرمانان

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

50

 

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

41

کمیک بوک های superman

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

14

18

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی

006

 

38

0010

اسپایدرمن در تلویزیون

21

30

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

008

009

39

24

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

بررسی فیلم های مرد عنکبوتی

48

37