15 شخصیت برتر مارول که در دنیای ویدئو گیم خلق شدند

15-شخصیت-برتر-مارول-که-در-دنیای-ویدئو-گیم-خلق-شدند

سایت اسپایدی این بار با مقاله ای مربوط به دنیای گیم بازگشته است.

مقدمه: شکی نیست که بازی های ویدئویی یکی از ستون های مهم دنیای سرگرمی است، چراکه آنها برای هرکسی در هر سن و قشری، قطعا جذاب هستند. بازی ‌های ویدئویی یکی از عرصه‌هایی است که ابرقهرمانان در آن همواره حضور پررنگی داشته‌اند و اقتباس های کمیک بوکی توانسته اند به موفقیت هایی دست یابند. در واقع ذات پرانرژی و مبالغه‌آمیز كميک‌بوک های ابرقهرمانی هميشه برای صنعت بازی‌سازی جذاب بوده و اکنون پیوند جدانشدنی، عمیق و معناداری میان آن‌ها شکل گرفته است؛ به طوری که خیلی‌ها به واسطه بازی‌های ویدئویی به خواندن کمیک‌بوک علاقه‌مند شده‌اند و برعکس. با نگاهی به تاریخچه بازی های مارول، میتوان فهمید که در طول سال ها مارول توانسته بازی های خوب و شگفت انگیزی را ارائه بدهد. عناصر مختلفی در جذابیت یک بازی تاثیر گذارند، از گیم پلی و گرافیک گرفته تا داستان و صداگذاری. اما قطعا کاراکتر های موجود در بازی هم نقش مهمی دارند. جذابیت بصری، شخصیتی و سبک مبارزه کاراکتر های بازی قطعا حائز اهمیت هستند، به ویژه شخصیت های قابل بازی (Player Characters). از آنجا که کمیک های مارول دارای تعداد زیادی از بهترین و محبوب ترین شخصیت های تخیلی جهان هستند، کمتر دیده میشود که سازندگان بازی های مارول به فکر خلق شخصیت های جدید بیفتند. این کاملا منطقی است زیرا مارول آنقدر ابرقهرمانان و ابرشرور های متنوع و رنگارنگ دارد که بازی‌ سازان را از این جهت بی‌نیاز میکند. اما گاهی اوقات به سر سازندگان میزند که شخصیت های اریجینال جدیدی برای بازی خلق کنند. هر کدام از این این شخصیت ها، توانایی ها و شخصیت پردازی منحصر به فرد خود را دارند و گاهی به حدی محبوب میشوند که به دنیای کمیک هم راه پیدا میکنند و وارد پیوستگی داستانی (continuity) کمیک های مارول میشوند. حالا این و شما و این 15 شخصیت برتر مارول که از دل دنیای بازی متولد شده اند.

 

- ددپولوید ها (Deadpooloids‌)

- ددپولوید ها (Deadpooloids‌)

کسانی که بازی Marvel Contest of Champions را انجام داده اند، احتمالا میدانند که موجودات عجیبی در این بازی وجود دارند به نام «سیمبیوید ها» (Symbioids). آنها در واقع ترکیبی هستند از «سیمبیوت ها» (Symbiote) و «اداپتوید ها» (Adaptoids). برای کسانی که با اداپتوید ها آشنایی ندارند، باید بگویم که آنها ربات های پیشرفته خبیثی هستند که میتواند ظاهر و توانایی های دیگر قهرمانان را کپی کنند. از آنجا که سیمبیوید ها از ترکیب سیمبیوت ها و اداپتوید ها ساخته شده اند، هم از توانایی های سیمبیوت ها بهره‌‌ مند هستد و هم توانایی های اداپتوید ها. حالا اگر فکر میکنید سیمبیوید ها موجودات عجیبی هستند، صبر کنید تا با ددپولوید ها آشنا بشید چون اونا حتی از سیمبیوید ها هم غیر عادی ترند! وقتی که «‌کالکتور» (Collector) مدتی از حاکمیت مسابقه کنار کشید، ددپول جای او را گرفت. او از قدرت خود استفاده کرد تا موجودات جدیدی به نام ددپولوید ها را خلق کند. ددپولوید ها همان سیمبیوید ها هستند، با این تفاوت که ماسک و شلوارک ددپول را پوشیده اند! همچنین یک جفت شمشیر کاتانا هم بر پشت آنها دیده میشود. کلا نباید ددپولوید ها را خیلی جدی گرفت چون بیشتر یک شوخی بودند (از مخلوقات ددپول انتظار دیگه ای هم نمیره)

 

- گربه عنکبوتی (Spider-Cat)

گربه عنکبوتی (Spider-Cat)

یکی از بامزه ترین شخصیت هایی که به خانواده عنکبوتی اضافه شده، «گربه عنکبوتی» است. این شخصیت اولین بار در بازی معرکه "مرد عنکبوتی: مایلز مورالز" (Spider-Man: Miles Morales) حضور پیدا کرد. او به عنوان یکی از ماموریت های فرعی بازی در اپلیکیشن "مرد عنکبوتی دوست خوب محله" (Friendly Neighborhood Spider-Man) معرفی شد. در این ماموریت شما باید گربه گمشده مغازه‌ داری به نام «تئو آلوارز» (Teo Alvarez) را پیدا کنید. این گربه که صاحبش نام او را «مرد عنکبوتی» گذاشته است، توسط افراد «کینگ پین» دزدیده شده. سپس مایلز به سرعت گربه را نجات داده و به صاحبش باز میگرداند. بعدتر، صاحب گربه با مایلز تماس میگیرد و به او میگوید که میتواند گربه‌اش را هنگام تاب خوردن در سطح شهر با خود ببرد. در این بخش کاستوم جدیدی برای شما باز میشود که "‌لباس گربه مغازه‌" (Bodega Cat Suit) نام دارد. این لباس همان کاستوم اصلی مایلز است، با این تفاوت که یک سویشرت قرمز با لوگوی برعکس مرد عنکبوتی روی آن قرار دارد. همچنین یک کوله پشتی روی لباس قرار دارد که گربه مغازه دار (که حالا گربه عنکبوتی نام گرفته) درون آن قرار میگیرد و از تاب خوردن به همراه مایلز لذت می‌برد. این گربه یک ماسک مرد عنکبوتی هم به صورت دارد که او را از قبل هم بامزه تر میکند. در ضمن او در حرکات تمام کننده هم به مایلز کمک میکند.

 

15- ناتی (Nattie)

 ناتی (Nattie)

داستان بازی "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" درست از همان جایی آغاز می‌شود که فیلم به پایان می‌رسد: پس از گرد و خاکی که «لیزارد» در شهر به پا کرده. فردی به نام «آلیستار اسمایت» که به دانشمند شماره يك شرکت «آزکورپ» تبدیل شده و در رشته نانو تکنولوژی تخصص دارد، دستور تعطیلی دپارتمان تحقیقات روی نحوه ترکیب ژن‌های گونه‌های مختلف جانوری را می‌دهد (یعنی همان دپارتمانی که مسبب به وجود آمدن لیزارد است). اسمایت همچنین درصدد بر می‌آید تا تمام موجوداتی که توسط این دپارتمان خلق شده‌اند را نابود کند. «گوئن استیسی» یکی از کارآموزان شرکت آزکورپ است و از پیتر پارکر دعوت می‌نماید تا به او در اجرای دستورات اسمایت كمك کند. همان طور که حدس می‌زنید خیلی زود اوضاع خراب می‌شود و نمونه‌های آزمایشگاهی به نام‌های «کرگدن»، «ایگوآنا»، «عقرب» و «ورمین» از کنترل خارج میشوند. البته همه این موجودات دشمنان قدیمی اسپایدرمن در دنیای کمیک هستند، ولی یکی از نمونه های آزمایشگاهی که «ناتی» نام دارد قبلا در دنیای کمیک دیده نشده و اریجینال این بازی است. ناتی یک ماهی پیرانای گوشت خوار بود که ژن انسان با او ترکیب شد و به یک موجود غول پیکر تبدیل گشت. نام علمی این ماهی «پیگوسِنتروس ناتِرِری» (Pygocentrus nattereri) بود بنابراین «مندل استرام» (Mendel Stromm) نام این آزمایش را به اختصار «ناتی» گذاشت. البته این نامگذاری بیشتر باعث خنده بقیه میشد زیرا عجیب است که چنین آبزی خطرناکی همچین نام مسخره و مضحکی داشته باشد (ناتی یک نام دخترانه به معنی روز تولد است!). گذشته از نام عجیب این موجود، ظاهرا او انقدر برای آزکورپ بی اهمیت بوده که حتی نام انسانی که DNA خود را به او اهدا کرده بود هم ثبت نشده است. به هر حال شاید ناتی اسمی مسخره‌ای داشته باشد، اما این بدین معنا نیست که موجود ضعیفی‌ هم هست. او قدرت فیزیکی بالایی دارد به طوری که میزان Charge Attack او بعد از کرگدن از همه شخصیت های بازی بیشتر است. او همچنین چنگال ها و دندان های تیز و برنده ای دارد. از آنجا که او آبشش دارد، میتواند به راحتی زیر آب نفس بکشد و به سرعت شنا کند. در نتیجه در دنیای زیر آب کمتر کسی میتواند از دست او جان سالم به در ببرد. همچنین نیمه انسان بودن ناتی، این امکان را به او میدهد که روی خشکی هم نفس بکشد و در آنجا هم به حریفی تهدید آمیز تبدیل شود. در ضمن دیدیم که او با ایجاد صدایی توانست گروهی از پیرانا های انسان نما را فرا بخواند. در داستان بازی، زمانی که اسپایدرمن در جستجوی لیزارد بود به فاضلاب رفت و در آنجا با ناتی رو به رو شد. اسپایدرمن که فهمید نمیتواند در چنین شرایطی حریف ناتی شود، با پایین بردن سطح آب برتری را از او گرفت و پیروز شد. ناتی در بازی "مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2" هم حضور داشت. در این بازی «کریون شکارچی» توسط آزکورپ استخدام شد تا ناتی را شکار کند. کریون هم موفق شد ناتی را بکشد و آن را به لیست افتخارات‌ش بیفزاید.

 

14- واکر اسلون (Walker Sloan)

واکر اسلون (Walker Sloan)

واکر اسلون دانشمند شروری بود که نقش مهمی را در داستان بازی "مرد عنکبوتی: لبه زمان" (Spider-Man: Edge of Time) ایفا میکرد. او در سال 2099 زندگی میکرد و درباره گذشته‌اش فقط میدانیم که قبلا برای کمپانی "استارک فوجیکاوا" (Stark-Fujikawa) کار میکرده اما سپس وارد الکمکس شده است. او رئیس آزمایشگاه فیزیک زمان و همچنین رقیب «میگل اهارا» (Miguel O'Hara) ملقب به مرد عنکبوتی 2099 بود. زمانی که شرکت استارک فوجیکاوا در آستانه تصرف الکمکس بود، اسلون تصمیم گرفت با استفاده از یک ماشین زمان به گذشته سفر کند و الکمکس را خیلی زودتر تاسیس کند و رقبای آن را قبل از به وجود آمدن برچیند. میگل از نقشه های او باخبر شد تصمیم گرفت جلویش را بگیرد، زیرا او میدانست دستکاری زمان آن هم توسط مرد خبیث و حریصی مثل اسلون چقدر میتواند خطرناک باشد. اسلون بالاخره موفق شد دروازه ای به گذشته بسازد اما هنگامی که میخواست برنامه اش را عملی کند اسپایدرمن 2099 وارد عمل شد. با وجود تلاش های میگل، اسلون توانست وارد دروازه شود و به هدف‌ش برسد. او به سال 1970 سفر کرد و با استفاده از دانش آینده نگرانه خود، الکمکس را مدت ها زود تر تاسیس کرد. در نتیجه، اقدامات اسلون تغییرات عظیمی در تایم لاین ایجاد کردند به طوری که در سال 2099 الکمکس صاحب یک حکومت دیکتاتوری قدرتمند شد. او حتی کاری کرد که پیتر پارکر به جای رفتن به دیلی بیوگل (Daily Bugle) در الکمکس مشغول به کار شود و شاگرد اوتو اکتاویوس بشود. بدین ترتیب اسلون همواره پیتر را زیر نظر داشت و سرانجام، چند تراشه کنترل کننده در بدن «آنتی ونوم» (Anti-Venom) قرار داد و او را مجبور کرد که اسپایدرمن را بکشد. آنتی ونوم هم توانست پیتر پارکر را شکست داده و به قتل برساند. با این حال، اسپایدرمن 2099 تحت تاثیر این تغییرات قرار نگرفت زیرا او در تمام این مدت در دروازه زمان زندانی شده بود و وقتی که از آن خارج شد، متوجه شد که همه چیز تغییر کرده است. او همچنین تصویر ناواضحی از مرگ پیتر پارکر دید. در ادامه میگل فهمید که یک دروازه زمان دیگر هم در طبقه 66 ساختمان الکمکس وجود دارد. او یک پیوند ذهنی بین خودش و پیتر ایجاد کرد. به همین دلیل آن دو با وجود اینکه در دو زمان مختلف بودند، میتوانستند با هم ارتباط برقرار کنند. میگل در حالی که سعی میکرد به طبقه 66 برسد، سعی کرد به پیتر راجع به مرگ قریب‌الوقوع‌ش هشدار دهد. اما همانطور که میگل پیشبینی کرده بود، پیتر باز هم به دست آنتی ونوم کشته شد. خوشبختانه میگل به موقع به طبقه 66 رسید و پیتر را به سال 2099 آورد و در یک بازسازی کننده سلولی قرار داد تا احیا شود. او سپس به گذشته رفت و با نابود کردن تراشه های کنترل کننده آنتی ونوم، او را آزاد کرد. آنتی ونوم هم که بسیار خشمگین بود اسلون و دکتر اختاپوس را به داخل دروازه پرتاب کرد. در نتیجه هیولایی غول پیکر به وجود آمد که ترکیبی بود از واکر اسلون، دکتر اختاپوس و آنتی ونوم.

 

13- پگی کارتر (کاپیتان آمریکا)

پگی کارتر (کاپیتان آمریکا)

احتمالا همه شما میدانید که در قسمت اول سریال "چه میشد اگر...؟" (What If…?) شاهد تولد قهرمانی به نام کاپیتان کارتر بودیم. او متعلق به جهان موازی بود که در آن سرم ابرسرباز به جای استیو راجرز، به پگی کارتر تزریق شد. برخی فکر میکنند این شخصیت اریجینال سریال وات ایف...؟ است اما جالب است بدانید او اولین بار در بازی Marvel Puzzle Quest خلق شد. این نسخه از پگی کارتر در جهانی زندگی میکرد که در آن‌ استیو راجرز قبل از انجام آزمایش ترور شد. بنابراین پگی به جای او داوطلب شد تا به ابرسرباز تبدیل شود. نکته عجیب درباره این نسخه از کاپیتان آمریکا این است که او حتی آمریکایی هم نیست، زیرا پگی ملیتی بریتانیایی دارد. به هر حال، این کاراکتر وارد دنیای کمیک هم شد و در سری سوم کمیک های "تبعید شدگان" (Exiles) حضور پیدا کرد. همانطور که گفته شد، این شخصیت از طریق سریال وات ایف...؟ وارد MCU شد و بسیار محبوب گشت. تغییراتی هم در او ایجاد شد که موجب شدند به مراتب از نسخه بازی و کمیکی‌اش پیشی بگیرد. مثلا روی لباس و سپر او به جای پرچم آمریکا، پرچم بریتانیا دیده میشد که به ملیت پگی اشاره داشت. نام مستعار او از کاپیتان آمریکا به کاپیتان کارتر تغییر کرد. همچنین در این سریال به سختی های تبدیل شدن به یک قهرمان زن هم پرداخته شد که با توجه به عقاید دهه 40 میلادی منطقی به نظر میرسد. ضمنا در این سریال برخلاف داستان بازی، استیو راجرز کشته نشد اما به قدری مجروح شد که دیگر نمیتوانست در آزمایش شرکت کند. این شخصیت همچنین در قسمت آخر فصل اول وات ایف هم حضور پیدا کرد و عضو نگهبانان مولتی ورس شد.

 

12- ولورین سیمبیوتی (Symbiote Wolverine)

ولورین سیمبیوتی (Symbiote Wolverine)

میتوان ادعا کرد که تقریبا همه قهرمانان مارول، حداقل یک بار با یک سیمبیوت پیونده خورده اند. البته تعداد زیادی از آنها در رویداد "پادشاه سیاه پوش" (King in Black) میزبان یک سیمبیوت شدند (این رویداد در اینجا به طور کامل ترجمه شده است). اما برخلاف سایر قهرمانان مارول، اولین حضور ولورین سیمبیوتی نه در دنیای کمیک، بلکه در بازی Spider-Man: Web of Shadows اتفاق افتاد. در این بازی گروهی از سیمبیوت ها به رهبری «ونوم» به نیویورک حمله میکنند و مردم را به سیمبیوت های فضایی تبدیل میکنند. در این بازی ولورین به کمک مرد عنکبوتی شتافته و سعی میکند مردم را از سیمبیوت ها جدا کند. اما ناگهان او خودش به سیمبیوت آغشته شده و ولورین سیمبیوتی پدید می‌آید. همانطور که میتوان حدس زد‌، ولورین سیمبیوتی ترکیب دیوانه کننده ای است از خشم و چنگال های ولورین و وحشی‌گری سیمبیوت که او را به موجودی واقعا ترسناک تبدیل میکند. در بازی Spider-Man: Web of Shadows موقعیت هایی پیش می‌آید که بازیکن باید بین دو راه درست و غلط یکی را انتخاب کند. بنابراین بازی دارای چندین اندینگ متفاوت است. در این بخش هم بعد از اینکه اسپایدرمن ولورین سیمبیوتی را شکست میدهد، بازیکن دوباره بین دوراهی قرار میگیرد. اگر راه درست را انتخاب کند اسپایدرمن به ولورین کمک میکند که بر سیمبیوت غلبه و آن را از خود جدا کند. اما در راه غلط اسپایدرمن ولورین سیمبیوتی را از وسط نصف کرده و سیمبیوت آن را جذب میکند تا قوی تر شود (البته روش اصلی و کَنون داستان انتخاب اول است). همچنین در یکی از اندینگ های دارک بازی، لباس سیمبیوتی اسپایدرمن را تحت کنترل خود گرفته و او را کاملا خبیث میکند. بنابراین او به عنوان رهبر سیمبیوت ها کنترل شهر را به دست میگیرد. در پایان این اندینگ «بلک ویدو»، «کینگ پین» و «مخترع مخوف» ولورین را دوباره با سیمبیوت ترکیب میکنند و از او میخواهند که اسپایدمن شرور را شکست دهد و او را زنده یا مرده برای آنها بیاورد. ولورین سیمبیوتی هم در جواب میگوید که او را مرده خواهد آورد. البته گفتنی است که این پایان تاریک ، پایان اصلی و کنون بازی نمی‌باشد.

 

11- هاب گابلین 2099 (Hobgoblin 2099)

هاب گابلین 2099 (Hobgoblin 2099)

در کمیک های دنیای 2099 ، بسیاری از قهرمانان و خبیث های کلاسیک مارول در قالب شخصیت های جدید و آینده نگرانه به تصویر کشیده شدند (این مقاله و این مقاله را بخوانید). اما هاب گابلین 2099 اولین بار در بازی "مرد عنکبوتی: دنیاهای از هم گسیخته" (Spider-Man: Shattered Dimensions) خلق شد. در این بازی یک شی خاص و قدرتمند به نام "‌لوح نظم و هرج و مرج" (Tablet of Order and Chaos) به خاطر دخالت های «میستریو» شکسته و به چند قسمت تقسیم میشود. تکه های لوح به جهان های موازی مختلف رفته و اسپایدرمن های این جهان ها وظیفه دارند آن ها را پیدا کنند. یکی از این جهان ها، دنیای سال 2099 است و بازیکن باید در این دنیا کنترل مرد عنکبوتی 2099 را به دست بگیرد. در این جهان با خبیثی به نام هاب گابلین 2099 رو به رو میشویم که نسخه آینده نگرانه ای از دشمن قدیمی اسپایدرمن است. احتمالا با دیدن ظاهر او تصور میکنید که شخصیتی جادویی و ماورایی است، اما در حقیقت او ریشه های کاملا علمی دارد. هاب گابلین 2099 در حقیقت کلونی بود که یکی از دانشمندان الکمکس به نام «سرینا پاتل» (Serena Patel) آن را از روی DNA مرحوم «رادریک کینگزلی» (Roderick Kingsley) به وجود آورد. هاب گابلین 2099 خیلی قدرتمند تر از هاب گابلین دنیای اصلی است، زیرا سرینا پاتل او را از نظر ژنتیکی تقویت کرد تا به قدرت و استقامت ابرانسانی دست پیدا کند. او هاب گابلین را با قطعات سایبرنتیکی هم ترکیب کرد تا به یک سایبوگ تبدیل شود. همچنین او را به بال های ارگانیک ساخته شده از الیاف نانو مجهز کرد تا بتواند بدون استفاده از گلایدر پرواز کند. در ضمن به او تجهیزاتی همچون بمب های پیشرفته کدویی هم داده شد. سرینا پاتل به هاب گابلین 2099 ماموریت داد که یک تکه از لوح نظم و هرج و مرج را پیدا کرده و اسپایدرمن 2099 را به قتل برساند. او قطعه لوح را پیدا کرد و در کمین اسپایدرمن نشست تا او را بکشد. بعد از یک تعقیب و گریز نسبتا طولانی، هاب گابلین 2099 با میگل درگیر شد و در نهایت فاش کرد که قصد ندارد تکه لوح را به سرینا بدهد زیرا میخواهد به وسیله آن جهان را تجزیه کند. ضمنا هاب گابلین میتوانست با کمک تکه ای که از لوح نظم و هرج و مرج داشت، در ذهن دیگران توهم ایجاد کند. مثلا او کاری کرد که ماموران محافظتی تصور کنند که اسپایدرمن 2099 همکار هاب گابلین است. در نتیجه وقتی اسپایدرمن با آنها درگیر میشد، هاب گابلین فرصت فرار پیدا میکرد. در نهایت هاب گابلین یک توهم جهنمی وحشتناک خلق کرد، اما سرانجام میگل توانست بر او غلبه کند.

 

10- پیتر پارکر (مدیر عامل الکمکس)

پیتر پارکر (مدیر عامل الکمکس)

مسلما پیتر پارکر یک شخصیت اریجینال بازی نیست. منظور من پیتر پارکر خبیثی‌ست که در بازی "مرد عنکبوتی: لبه زمان" حضور داشت. همانطور که در موارد قبل گفته شد. در بازی "مرد عنکبوتی: لبه زمان" واکر اسلون با دستکاری گذشته یک تایم لاین جدید ایجاد کرد که در آن الکمکس ده ها سال زودتر شروع به کار کرده و پیتر پارکر در الکمکس مشغول به کار شده است. این اتفاق باعث شد که یک پیتر پارکر جدید پدید بیاید که مدیر عامل الکمکس شده است. ابتدای زندگی او مانند پیتر پارکر اصلی بود: نیش عنکبوت، مرگ عمو بن و تبدیل شدن به یک قهرمان. متاسفانه او در طول زندگی‌اش، تک تک کسانی که دوست‌شان داشت را از دست داد. در نتیجه او پذیرفت که هرگز انقدر قدرتمند نیست که بتواند از دیگران محافظ کند و به این باور رسید که قدرت زیاد، مسئولیت زیاد و همچنین فرصت زیاد به همراه دارد؛ و تنها راه برآورده کردن این همه مسئولیت استفاده از هر فرصتی برای رسیدن به قدرت کامل است. او هویت اسپایدرمن را کنار گذاشت و مدیر عامل الکمکس شد. برای دهه ها، عموم مردم گمان میکردند که او مرده است. اما پیتر از یک سرم ضد پیری استفاده میکرد که روند گذر عمرش را کاهش میداد. البته این سرم باعث میشد که پیتر قدرت هایش را از دست بدهد. در نتیجه او تا سال 2099 زنده ماند و در تمام این مدت، به طور مخفیانه و در سایه ها، الکمکس را مدیریت میکرد. با وجود اینکه پیتر خیلی از آن نسخه دوست داشتنی که ما میشناسیم فاصله گرفته بود، اما او هنوز هم بعد از یک قرن زندگی، نمیتوانست سنگینی غم عزیزان‌ش را تحمل کند. او تصمیم گرفت از انرژی کوانتومی دروازه اسلون استفاده کند تا واقعیت را بر اساس خواسته خودش بازسازی کند تا بتواند عزیزان‌ش را زنده کند. او در ابتدا سعی کرد نسخه جوان تر خودش و میگل را متقاعد کند که به او کمک کنند. ولی از آنجا که آنها به او نپیوستند، پیتر با آنها دشمن شد. در نهایت او یک زره بزرگ عنکبوت مانند به تن کرد و به عنوان آخرین باس بازی به مصاف اسپایدرمن 2099 رفت و در پایان از او شکست خورد. واقعا سخت است که به این شخصیت لقب "شرور" داد، زیرا او فقط یک قهرمان زجر کشیده بود که مهمترین و با ارزش ترین انسان های زندگی‌اش را از دست داده بود و سعی در نجات آنها داشت. البته با توجه به اینکه در انتهای بازی همه چیز به حالت عادی بازگشت و تایم لاینی که اسلون ساخته بود از بین رفت، میتوان نتیجه گرفت که این نسخه از پیتر هم از تاریخ محو شده زیرا او هرگز به وجود نیامده است.

 

9- مورنینگ استار (Morningstar)

مورنینگ استار (Morningstar)

در دنیای کمیک شخصیت های مختلفی هستند که با نام مستعار «مورنینگ استار» شناخته میشوند، اما در این مقاله منظور شخصیت «هاسن» (Haasen) است که در بازی Marvel Contest of Champions خلق شد. هاسن یک ملکه جادوگر بود که در قرن دهم میلادی می‌زیست. او یک شمشیر اهریمنی باستانی را به دست آورد که توسط یک الهه سومری خلق شده بود. هاسن آن را با یک آلیاژ جادویی پوشاند تا بتواند قدرت شیطانی شمشیر را کنترل کند. او نام سلاح جدید خود را Blutdämmerung گذاشت. هاسن از آن سلاح استفاده کرد تا با ستم و خودکامگی بر کشور "لانگوریا" (کشوری خیالی واقع در شرق اروپا) حکمرانی کند. دوران حکومت ظالمانه او 15 سال به طول انجامید تا اینکه، افراد خودش علیه او قیام کردند و او را در یک آیرون میدن جادویی زندانی کردند (آیرون مِیدِن یک وسیله شکنجه قرون وسطایی است. این وسیله یک تابوت ایستاده است که در داخل آن تیغه های زیادی جهت شکنجه قربانی وجود دارد). هاسن در این آیرون میدن کشته شد اما روح‌ش همچنان در آن اسیر ماند. در اواخر جنگ جهانی دوم، شیطان دنیای مارول یعنی «مفیستو» (Mephisto) سراغ او رفت و آزادش کرد. مفیستو آیرون میدنی که هاسن در آن زندانی بود را به یک زره تبدیل کرد تا هاسن بتواند دوباره جسم فیزیکی داشته باشد. او همچنین یک مورنینگ استار (مورنینگ استار یا ستاره صبح نام یک سلاح جنگی گرز مانند است) به او داد. به همین دلیل، مفیستو لقب او را مورنینگ استار گذاشت. هاسن متوجه شد که شمشیرش اکنون به دست قهرمانی به نام «گیوتین» (این شخصیت در ادامه مقاله معرفی خواهد شد) افتاده است، بنابراین به شدت مصمم شد که آن را پس بگیرد. بعد از معامله هاسن با مفیستو، او موظف شد روح اشخاص مختلف را برای مفیستو جمع آوری کند و در مقابل، مفیستو هم قول داد که کمک‌ش میکند تا روح‌ش را وارد جسم «‌گیوتین» کند. او در ادامه سعی کرد گیوتین را بکشد و شمشیر خود را پس بگیرد، اما توسط گیوتین و دوستانش شکست خورد. مورنینگ استار در آخر فهمید که مفیستو هیچ ارزشی برای او قائل نیست و تنها هدف‌ش از آزادی او، تبدیل کردن‌ش به عنوان یکی از خدمت گزاران خودش بوده است. بنابراین او با مفیستو دشمن شد و تصمیم گرفت دیگر تحت فرمان او نباشد. اگرچه که مورنینگ استار سابقه درگیری با چند قهرمان را داشته است، اما در حقیقت او دشمن اصلی و نقطه مقابل شخصیت «گیوتین» است. مورنینگ استار تمام سعی خود را میکند تا شمشیرش را دوباره به دست آورد و برای رسیدن به آن دست به هر کاری میزند. همین موضوع باعث شده که او بارها با گیوتین مبارزه کند. مورنینگ استار میتواند روح دیگران را تخلیه کند و قدرت آنها را کاهش دهد. این توانایی او در برابر قهرمانان نیرومندی همچون هالک و سنتری میتواند خیلی کاربردی باشد. وقتی هاسن درون آیرون میدن زندانی بود، تمام خون بدن‌ش به وسیله تیغه های آیرون میدن تخلیه شد، در نتیجه او تقریبا نامیراست و با مجروحیت و خونریزی کشته نمیشود. به علاوه، مورنینگ استار یک جادوگر شیطانی قدرتمند است که در استفاده از جادوی سیاه تبحر دارد.

 

8- شارون راجرز (Sharon Rogers)

شارون راجرز (Sharon Rogers)

«شارون راجرز» ملقب به کاپیتان آمریکا به مناسبت هفتاد و پنجمین سالگرد خلق شدن کاپیتان آمریکا به بازی Marvel Future Fight اضافه شد. او متعلق به یک دنیای موازی است که در آن استیو راجرز هرگز در یخ ها منجمد نشده بود. بنابراین او و «پگی کارتر» (Peggy Carter) با هم ازدواج کردند و به کره جنوبی نقل مکان کردند. آنها بعد ها صاحب دختری به نام شارون شدند. دهه ها بعد، استیو و پگی پیر و بازنشسته شدند و شارون تصمیم گرفت راه آنها را در ایجاد صلح و عدالت پیش بگیرد. بنابراین او میراث کاپیتان آمریکا را از پدرش گرفت و یک قهرمان شد. از آنجا که شارون توسط شیلد آموزش دیده است، مهارت بالایی در مبارزه و جاسوسی دارد. دو سال بعد او با تونی استارک دیدار کرد و تونی یک لباس ارتقا یافته و یک سپر جدید به او هدیه داد. همچنین تونی یک نیزه که توانایی آزاد کردن انرژی را داشت به شارون داد. شارون کارتر در دنیای کمیک هم حضور پیدا کرد و حتی به کره ماه رفت و با «واچر» (Watcher) و نگهبانان کهکشان ملاقات کرد. تغییراتی که در ظاهر و توانایی های او ایجاد شدند، باعث شدند که شارون راجرز به شخصیتی فراتر از یک کپی مونث از استیو راجرز تبدیل شود.

 

7- سرینا پاتل (Serena Patel)

سرینا پاتل (Serena Patel)

احتمالا وقتی حرف از یک نسخه مونث از دکتر اختاپوس وسط می‌آید، اکثر شما به یاد شخصیت «الیویا اکتاویوس» (Olivia Octavius) در انیمیشن تحسین شده "مرد عنکبوتی: سفر به درون دنیای عنکبوتی" (Spider-Man: Into the Spider-Verse) می‌افتید. اما قبل از این انیمیشن، یک ورژن مونث دیگر از دکتر اختاپوس در بازی "مرد عنکبوتی: دنیا های از هم گسیخته" حضور داشت. نام او سرینا پاتل بود و یکی از دانشمندانی بود که در سال 2099 برای الکمکس کار میکردند. او همچنین مدیر بخش سایه شرکت الکمکس بود. بخش سایه الکمکس قسمتی از آن بود که روی دارو های اعتیاد آور، ترکیبات ژنی و آزمایشات انسانی فعالیت میکرد. سرینا از دشمن قدیمی مرد عنکبوتی کلاسیک، یعنی دکتر اختاپوس الهام گرفت و با الگو گرفتن از بازو های او، یک زره جنگی برای خود ساخت (البته زره او به جای چهار بازو، شش بازو داشت). او سپس خود را دکتر اختاپوس نامید. وقتی بخش هایی از لوح نظم و هرج و مرج وارد دنیای 2099 شدند، یکی از آنها به دست سرینا افتاد. او بعد از تجزیه و تحلیل تکه لوح به قدرت فراوان آن پی برد. پس تصمیم گرفت سایر قطعات را هم پیدا کند‌. او هاب گابلین 2099 و عقرب 2099 را خلق کرد و به آنها ماموریت داد که قطعات را پیدا کرده و اسپایدرمن را بکشند. بعد از اینکه اسپایدرمن، هاب گابلین و عقرب را از سر راه برداشت، سراغ قطعه سرینا رفت و در آنجا نقشه اصلی او را فهمید. سرینا یک رکتور ماده متراکم ساخته بود تا از تکه لوح به عنوان منبع تغذیه رکتور استفاده کند و بخش بزرگی از شهر را نابود کند. سرینا همکاران دانشمند‌ش را گروگان گرفت و نقشه خود را شروع کرد. سرانجام میگل دانشمندان را نجات داد و سرینا را شکست داد. بدون شک بزرگترین قدرت سرینا هوش سرشار اوست. او یکی از باهوش ترین دانشمندان دنیاست. حتی در مقایسه با سایر دانشمندان بزرگ سال 2099 او باز هم یک نابغه است. دستگاهی که او برای استفاده از انرژی لوح ساخت، به خودی خود یک شاهکار علمی است. سرینا در زمینه های تکنولوژی و ژنتیک تخصص دارد و همچنین اطلاعات زیادی درباره قهرمانان کلاسیک دارد. او در حالت عادی قدرت یک زن معمولی را دارد که به طور منظم ورزش میکند، اما با استفاده از بازو های اختاپوسی او میتواند تا بیش از 20 تن وزن را بلند کند. همچنین بازو های او سرعت‌ش را تا حدی زیادی افزایش میدهند. علاوه بر بازو های اختاپوسی، او تعداد زیادی ربات، موجودات جهش یافته ژنتیکی و ماشین های کشتار جمعی در اختیار دارد. در حالی که نبوغ سرینا بزرگترین سرمایه اوست، بزرگترین ضعف او هم هست زیرا غرور بیش از حد او باعث شده که فکر کند در هر زمینه ای از هر کسی برتر است. همچنین او خیلی زود عصبانی میشود، به طوری که هرگاه از اختراعات خودش تعریف میکرد و میگل نبوغ‌ش را زیر سوال می‌برد، او نمیتوانست خودش را کنترل کند و سریع از کوره در میرفت.

 

6- سیویل واریر (Civil Warrior)

سیویل واریر (Civil Warrior)

در دنیای کمیک آیرون من و کاپیتان آمریکا همیشه با هم اختلافاتی داشته‌اند که از شخصیت و دیدگاه آنها سرچشه میگیرند. شاید یکی از علت های این تقابل جذاب، این است که استیو مردی از گذشته است اما تونی مردی از آینده. در هر حال این سوال هم وجود دارد که اگر این دو با هم ترکیب شوند چه اتفاقی می‌افتد؟ این پرسش اساس شخصیت «سیویل واریر‌» در بازی Marvel Contest of Champions است. او گذشته مرموزی دارد و شایعات زیادی درباره سرگذشت او وجود دارند. اما به احتمال زیاد او متعلق به یک جهان موازی است که در آن رویداد ‌"جنگ داخلی" (Civil War) به گونه ای دیگر پایان یافت. در آن دنیا در طی نبرد نهایی جنگ داخلی، کاپیتان آمریکا آیرون من را به قتل رساند. استیو که به شدت از این اقدام خود غم زده و پشیمان بود، لقب کاپیتان آمریکا را کنار گذاشت و یک زره از دوست کشته شده اش گرفت تا میراث او را زنده نگه دارد. او سپس لقب سیویل واریر را به عنوان نام مستعار جدیدش برگزید. استیو همراه این زره، یک نسخه جدید از سپر کاپیتان آمریکا را هم به دست آورد که "سپر آرک" (Arc Shield) نام دارد. سپر آرک یک نمونه اولیه ویبرانیومی بود که توسط تونی طراحی شده بود و به یک آرک رکتور مجهز بود که به استیو این اجازه را میداد اشعه های قدرتمندی شلیک کند. همچنین یک متصل کننده مغناطیسی هم در پشت سپر وجود داشت. بعد از اینکه استیو با تونی استارکِ یک جهان موازی دیگر رو به رو شد، او زره استیو را ارتقا داد تا برای رویارویی با کارنیج و پانیشر 2099 آماده شود. سیویل واریر هیچوقت نتوانسته خودش را به خاطر اقدامات‌ش در جنگ داخلی ببخشد. بنابراین او قسم خورد که میراث دوست‌ش را زنده نگه دارد و به هیچ وجه نگذارد که یک جنگ بی‌معنی دیگر بین قهرمانان صورت بگیرد.

 

5- دان بی (Dan Bi)

 دان بی (Dan Bi)

«دان بی» (Dan Bi) ملقب به «کرسنت» (Crescent) یک ابرقهرمان کره‌ای است که اولین بار در بازی Marvel Future Fight معرفی شد. وقتی دان بی خیلی کوچک بود، والدین‌ش از یکدیگر جدا شدند و او توسط پدرش که یک عتیقه فروش بود بزرگ شد. علت جدایی والدین او این بود که درآمد حاصل از عتیقه فروشی، خرج زندگی آنها را نمی‌داد اما پدر دان بی حاضر نمی‌شد این شغل را کنار بگذارد. یک روز وقتی دان بی از کلاس تکواندو برمیگشت، متوجه شد که مغازه پدرش تخریب شده و پدرش به طرز عجیبی ناپدید گشته است (البته بعد ها معلوم شد که همه چیز زیر سر جادوگر باستانی دنیای مارول، «مورگان لی فی» بوده است).‌ او در میان خرابه ها یک ماسک قرمز رنگ را پیدا کرد و به صورت زد. دان بی با این کار روح خرس "نیمه ماه" را احضار نمود. این خرس آبی‌ بزرگ که «آیو» (Io) نام دارد میتواند حرکات دان بی را تکرار کند و به او در مبارزه کمک کند. دان بی و آیو با هم دوست شدند و به یکدیگر قول دادند که تا ابد از هم محافظت کنند. شاید دان بی یک بچه کوچک باشد اما ترکیب مهارت تکواندو و روح خرس نیمه ماه، او را به یک قهرمان مرگبار تبدیل میکند. او بعد ها به دنیای کمیک هم راه یافت و به عضویت گروه جدید "ماموران اطلس" (Agents of Atlas) در آمد (ماموران اطلس یک گروه ابر قهرمانی متشکل از قهرمانانی است که ملیت آنها به کشور های آسیای شرقی مربوط میشود)

 

4- جنگجویان آسمان (Warriors of the Sky)

جنگجویان آسمان (Warriors of the Sky)

جنگجویان آسمان یک گروه ابرقهرمانی چهار نفره متشکل از قهرمانان جنوب شرقی آسیا است که در بازی MARVEL Future Fight خلق شدند. در دوران باستان، چهار جنگجوی افسانه ای بودند که از "معبد هلال ماه" (Temple of the Crescent Moon)، در برابر همه تهدیدات قاره آسیا دفاع میکردند. آنها هر یک وظیفه داشتند بر یکی از جهت های جغرافیاییِ شمال، جنوب، شرق و غرب نظارت کنند. این چهار جنگجو عبارت بودند از «‌اژدهای آبی» (Blue Dragon)، «‌ببر جنگی» (War Tiger)، «شَدو شِل» (Shadow Shell) و «سان بِرد» (Sun Bird). در زمان حال، روح محافظ این معبد خیزش شرارات را دید و لازم دانست که این گروه را دوباره تشکیل دهد. بنابراین چهار قهرمان جدید را فراخواند، تا گروه جنگجویان آسمان را تشکیل دهند و از این سیاره محافظت کنند. این چهار جنگجو هر یک ویژگی های خاص خود را دارند، به طوری که مکمل یکدیگر محسوب میشوند. در ادامه به معرفی اعضای این گروه خواهیم پرداخت.

 

اژدهای آبی (Blue Dragon)

اژدهای آبی (Blue Dragon)

اژدهای آبی یکی از اشراف زادگان ویتنامی و تنها دختر خانواده خود بود. او بعد از مرگ مادرش جای او را برای دیگر اعضای خانواده اش پر کرد. او تصمیم گرفت اهداف و آرزو های خود را فدا کند تا به خانواده‌اش کمک کند. اژدهای آبی حتی حاضر شد به جای برادر جنایتکارش به زندان برود. در یکی از روز ها، شورشی در زندان راه افتاد اما او به جای فرار کردن، سعی کرد از زندانیان بیگناه و مامورین زندان محافظت کند. بعد از آن، او فهمید که یک خالکوبی اژدهای آبی رنگ روی دست چپ‌ش پدید آمده است. او سپس متوجه شد که به قدرت های فرابشری دست یافته و به عنوان اژدهای آبی برگزیده شده است. بعد از آزادی، او توسط روح محافظ معبد به گروه جنگجویان آسمان فرا خوانده شد تا وظیفه رهبری کردن تیم را به عهده بگیرد. اژدهای آبی میتواند هر جسمی را با لمس کردن، به یک سلاح خطرناک تبدیل کند. به علاوه او مهارت زیادی در استفاده از سلاح های سرد دارد و ثابت کرده که میتواند به خوبی با سلاح خود که "نیزه اژدها" نام دارد (البته این سلاح میتواند به شلاق اژدها هم تبدیل شود) مبارزه کند. او مسئول حفاظت از شرق است و روحیه بسیار سرسختی دارد. همه گروه به توانایی رهبری اژدهای آبی ایمان دارند و در شرایط سخت روی انتخاب های او حساب میکنند.

 

«‌ببر جنگی» (War Tiger)

«‌ببر جنگی» (War Tiger)

ببر جنگی را میتوان بازوی تیم لقب داد. این جنگجو قوی هیکل، یک ژنرال باستانی اهل تایلند بود. او وظیفه محافظت از غرب را به عهده دارد. ببر جنگی دارای تجربه رزمی و مهارت بالا در مبارزه است. او یک داس بزرگ هم دارد که از دندان نیش یک ببر غول‌آسا ساخته شده است. به علاوه او از نظر فیزیکی هم قدرت زیادی دارد به طوری که میتواند بدون سلاح هم حریف مرگباری باشد.

 

«شَدو شِل» (Shadow Shell)

شدو شل یک کودک یتیم تایوانی بود که توسط یک خانواده پولدار و قدرتمند که صاحب یکی از پیشرفته ترین کمپانی های بیوشیمی در سراسر آسیا بودند، به فرزند خواندگی گرفته شد. البته علت‌ش این بود که یک نشانه مادرزادی عجیب روی پشت دست او، توجه مادر خوانده‌‌اش را جلب کرده بود. او در این خانواده بزرگ شد و با مطالعه زیاد، در زمینه علم و فناوری یک نابغه شد. در نتیجه شدو شل به یکی از وارثین قدرتمند شرکت تبدیل شد. این تا زمانی ادامه داشت که اهداف و تصمیمات او، در خلاف با، ارزش های خانواده‌اش قرار گرفتند. بنابراین والدین او به دلایل تجاری و سیاسی تصمیم گرفتند دختر خوانده‌شان را بکشند. آنها یک قاتل استخدام کردند تا شدو شل را با تزریق سم به قتل برساند. اما این نه تنها باعث مرگ‌ش نشد، بلکه موجب شد که روح افسانه ای لاکپشت در بدن او بیدار شود و بعد از پیوند با روح مار، او را به «شدو شل» تبدیل کند. او مسئولیت حفاظت از شمال را به دوش میکشد. در حال حاضر، علاوه بر اینکه شدو شل درباره انواع سموم آسیب ناپذیر است، بلکه میتواند از سموم درون رگ هایش در مبارزه استفاده کند. شدو شل میتواند هر نوع سمی اعم از سموم خواب آور، زهر های مرگبار و یا حتی سرم حقیقت را تولید کند. البته او نسبت به هم تیمی هایش کمتر به روش های سنتی وابسته است و بیشتر از علم استفاده میکند. او یک اسلحه بسیار پیشرفته را برای خودش ساخت تا با استفاده از آن سموم مختلف را شلیک نماید. همچنین دیده شده که او میتواند یک سپر جادویی قدرتمند شبیه به لاک لاکپشت را ایجاد کند. علاوه بر این ها، شدو شل یک نابغه و استراتژیست قهار است و هم تیمی های او میتوانند روی مهارت بالای او در زمینه های علمی و استراتژی حساب کنند.

 

«سان بِرد» (Sun Bird)

«شَدو شِل» (Shadow Shell)

سان برد یک دزد دریایی اهل مالزی بود که در دهه اول قرن هفدهم میلادی، در دریا های بین شهر های بندری مالزی (که در آن زمان تحت اشغال هلند بودند) حرکت میکرد. سان برد نه تنها در مقابل ظلم و ستم هلندی ها شجاعانه قیام میکرد، بلکه سعی میکرد که از هر طریق ممکن، به خانواده و دوستان‌ش کمک کند. همواره دو شی خیلی برای او اهمیت داشتند، به طوری که هرگز حاضر نبود آنها را از خود جدا کند؛ یکی از آنها یک جفت Kris (نوعی خنجر) بود که اعتقاد داشت برایش خوش شانسی می‌آورند، و دیگری نقشه اختصاصی‌اش بود که روی آن مکان تمام کشتی هایی که غرق کرده بود مشخص شده بودند (بعضی از این کشتی ها دارای گنج های خیلی باارزشی بودند). در یک شب سرنوشت‌ ساز، خدمه سان برد به او خیانت کردند، نقشه اش را دزدیدند و او را به وسیله یکی از همان خنجر ها به قتل رساندند. در هنگام خونریزی سان برد، قدرت افسانه ای پرنده خورشید در خنجر هایش بیدار شد و نماد خود را روی جمجمه اش حک کرد و او را دوباره به زندگی بازگرداند. سان برد تصمیم گرفت از شانس دوباره زندگی و قدرت های فرابشری جدیدش به بهترین نحو استفاده کند. او هم به گروه جنگجویان آسمان دعوت شد تا از جهان محافظت کند. سان برد محافظ جنوب می باشد و از خنجر هایش که به قدرت پرنده خورشید آغشته اند در مبارزه استفاده میکند. به علاوه او توانایی شفابخشی هم دارد که در مواقع نیاز از آن استفاده میکند.

 

3- آیمی یوشیدا (Aimi Yoshida)

آیمی یوشیدا (Aimi Yoshida)

تفاوتی که بازی "‌مردان ایکس: سرنوشت" (X-Men: Destiny) با دیگر بازی های مردان ایکس داشت، این بود که شما به جای کنترل جهش یافته های معروف و شناخته شده مارول مثل ولورین و سایکلاپس، وظیفه داشتید جهش یافته هایی کاملا جدید و متفاوت را هدایت کنید. در داستان بازی شاهد هستیم که شهر سان فرانسیسکو به خاطر اختلافات شدید انسان ها و جهش یافته ها به دو قسمت تقسیم شده. همچنین گروهی به نام "تطهیر کنندگان" (Purifiers) سعی در شکار و زندانی کردن جهش یافته ها دارند. در ابتدای بازی، بازیکن باید یکی از سه شخصیت قابل بازی را انتخاب کند. یکی از این شخصیت ها آیمی یوشیدا است. او یک دختر 16 ساله و اهل شهر "فوجی سیتی" (Fuji City) در ژاپن بود. در فوجی سیتی اختلافات انسان ها و جهش یافته ها، به اندازه سان فرانسیسکو شدید بود. والدین آیمی از جهش یافتگی دخترشان باخبر بودند و تصمیم گرفتند او را از ژاپن دور کنند، زیرا میترسیدند که توسط انسان ها زندانی شود. بنابراین پدر آیمی او را سوار یک کشتی باری کرد و او را تنها گذاشت. مقصد این کشتی شهر سان فرانسیسکو بود. آیمی متوجه نمی‌شد که چرا والدین‌ش او را فریب دادند و تنهایش گذاشتند. در نتیجه او خشم و نفرت شدیدی نسبت به پدر و مادرش داشت. او درست در وسط یک همایش صلح که به یاد مرحوم پروفسور ایکس برگزار شده بود، به سان فرانسیسکو رسید. همایش به خاطر حمله تطهیر کنندگان به هم خورد. آیمی هم که خود را در میدان جنگ می‌دید، ناگهان قدرت های جهش یافتگی‌اش بیدار شدند. آیمی هم سعی کرد نفرت شدیدی که از والدین‌ش داشت را سر دشمنان‌ش خالی کند. در طول بازی، انتخاب های بازیکن بر داستان بازی تاثیر میگذارد و سرنوشت آن را تغییر میدهد. ولی در هر حال آیمی خیلی زود با مردان ایکس و انجمن اخوت میوتانت های خبیث (Brotherhood of Evil Mutants) آشنا میشود. در ادامه او به پایگاه تطهیر کنندگان رفته و میوتانت های اسیر شده را آزاد میکند. سرانجام، در نبرد نهایی آیمی به همراه دوستان‌ش با تطهیر کنندگان و سنتینل ها میجنگد. آیمی در آخر با رهبر تطهیر کنندگان یعنی «کامرون هاج» (Cameron Hodge) مبارزه میکند و با شکست دادن او به نبرد خاتمه میدهد. در پایان، آیمی باید انتخاب کند که به مردان ایکس بپیوندد یا گروه جهش یافته های خبیث مگنتو. از آنجا که آیمی یک جهش یافته است، دارای قدرت و استقامت ابرانسانی است و میتواند تا دو برابر قد خودش بپرد بدون اینکه آسیبی ببیند. او همچنین مهارت های آکروباتیک دارد و ثابت شده که میتواند در برابر حملات تله پاتی مقاومت کند، البته دیدیم که تله پات های قدرتمندی مثل «اما فراست» (Emma Frost) میتوانند به ذهن او نفوذ کنند. قدرت جهش یافتگی آیمی بسته به انتخاب بازیکن متفاوت است زیرا در ابتدای بازی شما حق دارید یکی از سه توانایی پیشنهاد شده را انتخاب کنید. البته گفته میشود که توانایی اصلی و واقعی او، شلیک اشعه های انرژی و ایجاد انفجار های انرژی است. جالب است بدانید آیمی به احتمال زیاد فرزند یکی از اعضای مردان ایکس به نام «سان فایر» (Sunfire) است. در ضمن گوینده او در بازی «جیمی چیونگ» (Jaime Chung) بود که بعد ها در سریال "با استعداد ها" (The Gifted) نقش «بلینک» (Blink) را بازی کرد.

 

2- لونا اسنو (Luna Snow)

لونا اسنو (Luna Snow)

قهرمان کره‌ای دیگر بازی Marvel Future Fight «سیول هی» (Seol Hee) ملقب به «لونا اسنو» است (سازنده این بازی شرکت Netmarble Games است که یک کمپانی کره‌ای می‌باشد). سیول هی وقتی بچه بود پدر و مادرش را از دست داد و مادربزر‌گ‌ش از او مراقبت کرد. وقتی او بزرگتر شد، فهمید که در خوانندگی و رقص استعداد دارد و تصمیم گرفت همین راه را دنبال کند تا بتواند خرج زندگی خودش و مادربزرگ‌ش را در بیاورد. او به یک آکادمی آموزشی رفت و در آنجا دوستانی پیدا کرد. آنها با هم یک گروه موسیقی K-Pop تشکیل دادند (K-Pop یا پاپ کره‌ای یک ژانر محبوب موسیقی است که از کره جنوبی سرچشمه میگیرد و بخشی از فرهنگ این کشور به شمار می آید) و سیول هی نام هنری «لونا» را بر خود گذاشت. لونا و گروهش قرار بود در "استارک آرنا" (Stark Arena) اجرا کنند‌، اما کنسرت آنها به خاطر حمله ماموران A.I.M. به رهبری خبیثی به نام «جورو اسپایدر» (Joro Spider) به هم خورد. ماموران A.I.M. لونا و هم گروهی هایش را داخل یک رکتور گداخت سرد صنایع استارک زندانی کردند تا منجمد شوند. لونا سعی کرد راهی برای فرار پیدا کند اما به شکلی اتفاقی به قدرت های فرابشری دست یافت. او توانایی کنترل سرما را به دست آورد و از قدرت هایش استفاده کرد تا ماموران A.I.M. و جورو اسپایدر را شکست دهد. پس از آن او لقب لونا اسنو را به دست آورد و یک قهرمان شد. همانطور که گفته شد او قادر به تولید و دستکاری یخ و سرماست، بنابراین او میتواند دیگران را منجمد کند، سلاح های یخی بسازد و به سمت دیگران پرتاب کند و با منجمد کردن آب ها، روی آنها حرکت کند. همچنین لونا اسنو از دو نوع "یخ تیره" (Dark Ice) و "یخ روشن" (Light Ice) استفاده میکند. یخ تیره مخرب است و به دیگران صدمه میزند اما یخ روشن خاصیت شفا بخشی دارد. اهمیت لونا اسنو در این است که اولین قهرمان سوپر استار K-Pop در دنیای کمیک است. همچنین مارول از لونا اسنو دو تک آهنگ رسمی منتشر کرده است. این آهنگ ها توسط «هیونگسیو» (Hyeongseo) که صداپیشه لونا اسنو در بازی و همچنین خواننده گروه K-Pop "باسترز" (Busters) است، اجرا شدند. لونا اسنو انقدر محبوب شد که به دنیای کمیک هم راه پیدا کرد و وارد جهان 616 شد. او هم مثل دان بی وارد گروه جدید "ماموران اطلس" (Agents of Atlas) شد. لونا علاوه بر کمیک اختصاصی خودش، در کمیک های "ماموران اطلس" و "حملات آتلانتیس" (Atlantis Attacks) حضور داشته است و در رویداد های "جنگ قلمروها" (The War of the Realms) و "پادشاه سیاه پوش" از زمین محافظت میکرد. در ضمن او برای مدتی با «آمادئوس چو» (Amadeus Cho) وارد رابطه رومانتیک شد.

 

1- گیوتین (Guillotine)

گیوتین (Guillotine)

گیوتین یکی از شخصیت هایی بود که در بازی Marvel Contest of Champions خلق شدند. البته در طول تاریخ افراد زیادی بوده اند که لقب «گیوتین» را به دوش می‌کشیدند، اما اصلی ترین و مهم ترین آنها شخصی است به نام «جِنین سوواژ» (Jeannine Sauvage). او یک قهرمان فرانسوی و متولد شهر پاریس است. وقتی جنین یک دختربچه ۱۲ ساله بود، یک شب صدای ترسناک و مرموزی را شنید. او فهمید که این صدا از یکی از اتاق های خانه می‌آید؛ اتاقی که معمولا قفل بود. او وارد اتاق شد و در آن اتاق صندوقی را دید که شمشیر بزرگی در آن قرار داشت. جنین هنگام لمس شمشیر انگشت خودش را زخم کرد و به خاطر ریختن خونش روی شمشیر، به نفرین آن دچار شد. بعدا معلوم شد که این شمشیر "لا فلور دو مال" (La Fleur du Mal) نام دارد و یک سلاح اهریمنی و دارای احساسات است. طبق افسانه ها، این شمشیر توسط یک الهه سومری و از ستون فقرات یک شیطان ساخته شده است. همانطور که پیش‌تر گفته شد، جادوگر و ملکه قدرتمند قرن دهم یعنی هاسن، آن را به شمشیر مخصوص خود تبدیل کرد. قرن ها پس از سقوط هاسن، یکی از اجداد جِنین به نام «جین دسمریس» (Jean Desmarais) برای فرار از محاکمه به دخمه های پاریس پناه برد و شمشیر را پیدا کرد. شمشیر پذیرفت که از او در برابر دشمنان‌ش محافظت کند، البته به شرط اینکه او هم سوگند خون یاد کند تا نوادگان‌ش موظف شوند که از این شمشیر استفاده کنند. بنابراین شمشیر به جین دسمریس لقب گیوتین را داد. او سال ها از شمشیر برای جنایت و خونریزی استفاده کرد. فرزندان او هم مجبور بودند که از شمشیر و همچنین لقب گیوتین استفاده کنند. سرانجام نوبت به جنین سوواژ رسیده بود که وظیفه استفاده از شمشیر را به عهده بگیرد. او به این نتیجه رسید که مجبور است از شمشیر استفاده کند، اما مجبور نیست حتما از آن در راه شرارت استفاده کند. بنابراین او میراث تاریک اجدادش را کنار گذاشت و یک قهرمان شد. پس با وجود اینکه لا فلور دو مال یک شمشیر نفرین شده و شیطانی است، گیوتین از آن برای ایجاد عدالت استفاده میکند. در حال حاضر او یک نگهبان خود گمارده قانون (vigilante) است که در خیابان های پاریس از مردم محافظت میکند. جنین ثابت کرده که مهارت بالایی در شمشیر زنی دارد. لا فلور دو مال سلاحی دارای احساسات است و به نوعی زنده می‌باشد. او میتواند با صاحب خود ارتباط ذهنی بگیرد و با او صحبت کند. همچنین معلوم شده که این شمشیر عطش سیری ناپذیری به خون دارد، بنابراین هر چقدر که خون بیشتری به وسیله آن ریخته شود، او باز هم بیشتر میخواهد. به همین دلیل، او گاهی سعی میکند که گیوتین را وادار به قتل و خونریزی کند، اما گیوتین همواره تلاش میکند تا حد امکان مرتکب قتل نشود. این موضوع باعث تشنگی شمشیر و جر و بحث هایی میان آنها شده است. این شمشیر آنقدر قدرتمند است که توانست یک نسخه موازی از سپر کاپیتان آمریکا را تا حدی برش دهد. لا فلور دو مال اهمیت زیادی به خون میدهد، در حدی که حاضر نشد به «‌ریک جونز» (Rick Jones) آسیب بزند، زیرا او با ونوم پیوند خورده بود و شمشیر، ونوم را به خاطر نداشتن خون نجس میدانست! در نتیجه گیوتین هم مجبور شد با احضار روح گیوتین های پیشین ونوم را شکست دهد (البته خود او گفت که این کار قطعا بهایی دارد). گیوتین محبوبیت چندانی نزد مردم پاریس ندارد، زیرا او از نام و سلاحی استفاده میکند که مردم برای قرن ها، آنها را نماد شرارت می‌دانستند. حتی نامزد او که یک افسر پلیس به نام «مارک ژوبرت» (Marc Joubert) است، با گیوتین مشکل دارد و معتقد است که او جایی در پاریس ندارد. بنابراین میراث تاریک گیوتین، وسوسه های شمشیر، و نفرت مردم از او، همگی سعی میکنند تا او را وارد راه خباثت کنند، اما او تمام سعی خود را میکند تا هرگز مانند اجدادش نشود.

قبل تر گفته شد که جادوگری به نام مورنینگ استار، یکی از صاحبان قبلی شمشیر بوده است. او بعد از اینکه توسط مفیستو آزاد شد‌، تلاش های خود را برای باز ‌پس گیری سلاح‌ش آغاز کرد. گیوتین هم میداند که اگر شمشیرش به دست مورنینگ استار بیفتد، چه فاجعه ای ممکن است رخ دهد. گیوتین و مورنینگ استار کاملا با هم در تضادند؛ هرچقدر که گیوتین سعی میکند تشنگی شمشیر را خاموش کند و مانع مرگ و میر شود، مورنینگ استار نه تنها با آن مخالف نیست بلکه از آن استقبال هم میکند. علاقه زیاد مورنینگ استار به شمشیر سابق‌ش باعث ایجاد دشمنی بزرگی بین او و گیوتین شده است. بنابراین گیوتین مجبور است برای حفاظت از دیگران، با حریفی به مراتب قدرتمند تر از خود رو به رو شود. مثل برخی دیگر از موارد مقاله، گیوتین هم پا به دنیای کمیک گذاشت. او یکی از شخصیت های اصلی کمیک Marvel Contest of Champions بود و در کمیک های "یو. اس. اونجرز" (U.S.Avengers) و همچنین رویداد "جنگ قلمروها" حضور داشت. در ضمن او گروهی تشکیل داد به نام "قهرمانان اروپا‌" (Champions of Europe) که اعضای آن را قهرمانان اروپایی مارول تشکیل میدهند. وقتی که در رویداد "امپراطوری مخفی" (Secret Empire) هایدرا کنترل آمریکا را به دست گرفت، گروه قهرمانان اروپا با هایدرا جنگیدند تا مانع از سلطه آن بر اروپا شوند.

همچنین شایان به ذکر است که مارول یک نسخه از گیوتین در سال 2099 هم ایجاد کرد که گیوتین 2099 نام داشت.

ماجرا از این قرار است که در سال 2099 کمپانی الکمکس به شمشیر جادویی لا فلور دو مال دسترسی پیدا کرده و با کمک تکولوژی پیشرفته آن زمان، این شمشیر را مهندسی معکوس کرد. در نتیجه سلاحی به وجود آمد که میتوانست روح انسان ها را دیجیتالی کند. الکمکس همچنین یک ربات ساخت تا از این سلاح جدید استفاده کند و به سربازی قدرتمند تبدیل شود. البته نقشه اصلی الکمکس این بود که پس خلق موفقیت آمیز ربات، آن را تولید انبوه کند و یک ارتش از ربات ها بسازد. قبل از عملی شدن برنامه الکمکس، گیوتین با استفاده از شمشیر لا فلور دو مال روح نفرین شده هاسن را وارد جسم رباتی کرد و این ربات به گیوتین 2099 تبدیل شد. این نسخه از گیوتین، رباتی قدرتمند بود که با جادوی شیطانی پیوند خورده بود؛ بنابراین او ترکیبی بود از علم و جادو. مهارت بالای او در مبارزه و تکنولوژی پیشرفته به کار رفته در جسم و همچنین شمشیرش، او را به مخلوقی خطرناک تبدیل میکند.

 

کیارش یارویسی

(Kia Iron Man)

All rights reserved © Spidey.ir 2021

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

20 بازی کمیک بوکی که هرگز منتشر نشدند

15 بازی برتر ساخته شده از روی شخصیت های مارول

15 بازی کمیک بوکی که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!

10 بازی دی سی که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!

10 بازی مارول که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!

10 کارتون دی سی که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!

10 کارتون مارول که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!

15 کارتون کمیک بوکی که احتمالا نمیدونستید وجود دارند!

10 فیلم دی سی كه هرگز ساخته نشد

10 فیلم مارول كه هرگز ساخته نشد 

10 کارتون ابرقهرمانی که هرگز پخش نشدند

15 داستان کمیک بوکی که ناتمام ماندند

10 بازی کمیک بوکی برتر تاریخ

بدترین بازی های ابرقهرمانی 

بهترین و بدترین بازی های کمیک بوکی در سبک مبارزه ای (FIGHTING)

15 بازی برتر مرد عنكبوتی

15 بازی برتر سبك "بزن بزن" (BEAT 'EM UP)

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

masiha_87
#1 masiha_87 1400-07-29 13:12
وااااای! سه فازم پرید! خدا وکیلی تاریخچه ی هیچ کدومشونو نمیدونستم؛ جناب یارویسی این مقاله رو واقعا خودتون نوشته بودید؟ اول فک کردم ترجمس! واقعا به معنای واقعی کلمه عالی بود. خیلی جامع و مفید! خسته نباشید حسابی!
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#2 AM SM BM SM 1400-07-29 14:49
سلام
ممنون بابت مقاله.
عجب مقاله ای بود! چقدر طولانی و پُر بار! آقای یارویسی قبلا هم با نوشتن مقاله هایی مثل ثابت کردند که یک "گیمر" واقعی هستند و به این فضا علاقه دارند. این مقاله هم واقعا عالی بود و موضوع جذابی داشت. به هر حال کمیک فن های قدیمی و واقعی (نه فقط اونایی که چشم اندازشون فقط تا ۱۰ سال پیش به زور هست به قول عمو مختار قبل از اون براشون اِرور 404 میده) میدونند که مارول در دنیای گیم فوق‌العاده بوده و در این زمینه از رقیبش یعنی دی سی سر تر بوده. بازی هایی مثل The Amazing Spider-Man vs Kingpin (مرد عنکبوتی شگفت انگیز علیه کینگ پین) یا Spider-Man ps1 یا بازی The Incredible Hulk: Ultimate Destruction (هالک شگفت انگیز: تخریب نهایی) و صد البته بازی های Fighting که کپکام بر اساس شخصیت های مارول ساخت و کلی بازی های دیگه همیشه در تاریخچه مارول در دنیای گیم ثبت میشه. (البته خدایی دی سی هم بازی های خوب داره اما عمرا به تاریخچه بزرگ مارول در این زمینه برسه!به نظرتون این شبیه حالت هاشون توی دنیای کمیک نیست؟!) حالا توی این مقاله میبینیم چه شخصیت هایی از دنیای مارول، در دنیای بازی های ویدیویی خلق شدند! شخصیت هایی که به دلیل نیاز سازندگان، در بازی ها خلق شدند. بعضی هاشون مثل سیویل واریر ایده جالبی دارند (کلا مقاله هر چی به مورد های آخر نزدیک تر میشد، شخصیت های جالب تری رو هم معرفی میکرد!) بعضی هاشون هم مثل هاب گابلین ۲۰۹۹ صرفا برای یک موقعیت برای یک باس فایت نفسگیر و سخت هستند. بعضی ها هم مثل کاپیتان آمریکایی که پگی کارتر، شارون راجرز، اژدهای آبی، سان برد و... ظاهر بسیار جالبی دارند. برای بعضی ها هم میشه دغدغه های شخصی جالبی خلق کرد. مثل گیوتین و جدالش با شمشیرش که بتونه وسوسه هاش رو کنترل کنه و البته اینکه مردم اون رو قبول ندارند و ازش میترسند. (میگم این گیوتین چقدر شبیه اسپایدی خودمون هست. هم شمشیرش یه جورایی کاربرد و اهداف سیمبیوت رو داره هم گیوتین مثل اسپایدرمن بین مردم قبول نشده و خیلی ها ازش میترسند. جالب نیست؟) در کل میتونم بگم این مقاله خیلی برام جالب بود و بخش "بازی" سایت رو غنی تر از گذشته کرد و البته درسته که عنوان مقاله نوشته "۱۵ شخصیت" اما وقتی مقاله رو بخونید میفهمید که بیشتر از ۱۵ شخصیت معرفی شدند.
با تشکر از آقای یارویسی بابت این مقاله عالی. (عالی مال یه لحظشه!).
نقل قول کردن
mohammad noori
#3 mohammad noori 1400-07-29 15:04
یاخدا،اصلان فکرش رو نمیکردم از بازی ها اینقدر شخصیت جدید خلق شدن .
ممنون آقای یارویسی بابت مقاله عالی
نقل قول کردن
Amirreza-85
#4 Amirreza-85 1400-07-29 15:12
یعنی بوم.مخ من که هنگ کرد ۳ تای آخرو نمیشناختم ولی بقیشون مخصوصا کاپیتان کارتر اصلا فکرشو نمیکردم اولش از ویدیو گیم باشه
نقل قول کردن
ali ghorbany
#5 ali ghorbany 1400-07-29 15:23
خسته نباشید مقاله عالی بود
یه سوال لونا اسنو و کرسنت و جنگجویان آسمان قبل از future fight تو کمیک نبودند؟
چون من کمیک دیده بودم اونموقع که بازی تازه اومده و همشون بودند
به هرحال لونا یکی از قدرتمندترین کاراکترهای future fight هستش بازی خیلی خوبی هم هست کنال هم تو بازی خیلی قوی هست تنها بدی بازی یکی فیلتر شکن میخواد دومی با پول ایران نمیشه توش خرید کرد
نقل قول کردن
ali ghorbany
#6 ali ghorbany 1400-07-29 15:32
ببخشید اولین کمیکشون سال 2019 اومد اشتباه شد شرمنده
این شخصیت White fox چی اونم اول تو کمیک بود یا تو بازی
آخه یه ایستراگ ازش تو فیلم شانگ چی بود اونم جزو مامورین اطلس بود به همراه شانگ چی تو اینترنت سرچ کردم اینارو نوشته بود احتمالا مارول میخواد مامورین اطلس رو وارد دنیای سینماییش بیاره چون شانگ چی هم یه مدت عضو گروه بود
تو رویداد پادشاه سیاه پوش لونا بدو کدوم کمیک؟
نقل قول کردن
s.p.i
#7 s.p.i 1400-07-29 15:49
سلام خیلی ممنون بابت مقاله دم آقای یاورویسی گرم که همچین مقاله طولانی نوشت حتما خیلی سخت بود آخرین بار یادم نمیاد کی سایت همچین مقاله نوشت ولی جدا از وان آقای یاورویسی نشون دادن یک گیمر واقعی هستن و خب خیلی سنگ تموم گذاشتن واسه این مقاله و خب مارول توی دنیای گیم سابقه خیلی عالی داره و بازی های بیشتر و بهتری ساخته بعضی از این شخصیت ها در نوع خودشون جالب هستن مثل پیتر پارکر که میشه گفت شرور مطلق نبود ولی آدم آسیب دیده ای بود و البته هاب گابلین که مبارزه نفس گیری بود و خیلی سخت گیوتین هم شخصیت جالبی داره که شمشیرش مجبور میکنه آدم دست به شرارت بزنه لونا استون فکر کنم همراه شانگ چی تو کمیک دیدمش پگی کارتر راستش نمیدونستم که تو بازی خلق شد ولی خب با این مقاله فهمیدم
محبوبیت پگی کارتر هم که بالا رفته هم بازیگر جذابی داره و هم اینکه سریال مامور کارتر هم عالی بود از اون ور هم این شخصیت کاپیتان کارتر داره به دنیای کمیک میاد
بازی های مارول که عالی بودن
دست آقا کیارش درد نکنه و البته بازم دوست دارم بدونم ایشون دفعه دیگه چه مقاله میخاد بنویسه
تشکر
نقل قول کردن
Jastice.SLH
#8 Jastice.SLH 1400-07-29 16:25
سلام
مقاله جامع و فوق العاده ای بود
به جز کاپیتان آمریکا(پگی کارتر) و سرینا پاتل و ولورین سیمبیوتی هیچکدوم رو نمیشناختم :lol:
وقتی که کاپیتان آمریکای پگی کارتر رو توی این مقاله دیدم برق سه فازم پرید :o :lol:
و از شخصیت گیوتین خیلی خوشم اومد و منو خیلی یاد اسپایدی می اندازه!(و خب حق داره توی رتبه یک باشه چون شخصیت و ارجینش خیلی از رتبه های قبلی سر تر بود!)
به نظرم اگه مارول بیشتر بهش بها بده شخصیت مهمی بشه :-)
و اصلا هم فکرش رو نمیکردم ولورین سیمبیوتی توی گیم خلق شده باشه :D
دقت کردین 60% مقاله رو شخصیت های شرقی تشکیل میدن؟
ولی خب از شخصیت بلو دراگون هم خوشم اومد ولی بقیه شخصیت های شرقی چنگی به دل نمیزدن :sigh:
از آقای یارویسی هم بابت تهیه این مقاله تشکر میکنم
نقل قول کردن
Jastice.SLH
#9 Jastice.SLH 1400-07-29 16:29
به نقل از AM SM BM SM:
سلام
ممنون بابت مقاله.
عجب مقاله ای بود! چقدر طولانی و پُر بار! آقای یارویسی قبلا هم با نوشتن مقاله هایی مثل ثابت کردند که یک "گیمر" واقعی هستند و به این فضا علاقه دارند. این مقاله هم واقعا عالی بود و موضوع جذابی داشت. به هر حال کمیک فن های قدیمی و واقعی (نه فقط اونایی که چشم اندازشون فقط تا ۱۰ سال پیش به زور هست به قول عمو مختار قبل از اون براشون اِرور 404 میده) میدونند که مارول در دنیای گیم فوق‌العاده بوده و در این زمینه از رقیبش یعنی دی سی سر تر بوده. بازی هایی مثل The Amazing Spider-Man vs Kingpin (مرد عنکبوتی شگفت انگیز علیه کینگ پین) یا Spider-Man ps1 یا بازی The Incredible Hulk: Ultimate Destruction (هالک شگفت انگیز: تخریب نهایی) و صد البته بازی های Fighting که کپکام بر اساس شخصیت های مارول ساخت و کلی بازی های دیگه همیشه در تاریخچه مارول در دنیای گیم ثبت میشه. (البته خدایی دی سی هم بازی های خوب داره اما عمرا به تاریخچه بزرگ مارول در این زمینه برسه!به نظرتون این شبیه حالت هاشون توی دنیای کمیک نیست؟!) حالا توی این مقاله میبینیم چه شخصیت هایی از دنیای مارول، در دنیای بازی های ویدیویی خلق شدند! شخصیت هایی که به دلیل نیاز سازندگان، در بازی ها خلق شدند. بعضی هاشون مثل سیویل واریر ایده جالبی دارند (کلا مقاله هر چی به مورد های آخر نزدیک تر میشد، شخصیت های جالب تری رو هم معرفی میکرد!) بعضی هاشون هم مثل هاب گابلین ۲۰۹۹ صرفا برای یک موقعیت برای یک باس فایت نفسگیر و سخت هستند. بعضی ها هم مثل کاپیتان آمریکایی که پگی کارتر، شارون راجرز، اژدهای آبی، سان برد و... ظاهر بسیار جالبی دارند. برای بعضی ها هم میشه دغدغه های شخصی جالبی خلق کرد. مثل گیوتین و جدالش با شمشیرش که بتونه وسوسه هاش رو کنترل کنه و البته اینکه مردم اون رو قبول ندارند و ازش میترسند. (میگم این گیوتین چقدر شبیه اسپایدی خودمون هست. هم شمشیرش یه جورایی کاربرد و اهداف سیمبیوت رو داره هم گیوتین مثل اسپایدرمن بین مردم قبول نشده و خیلی ها ازش میترسند. جالب نیست؟) در کل میتونم بگم این مقاله خیلی برام جالب بود و بخش "بازی" سایت رو غنی تر از گذشته کرد و البته درسته که عنوان مقاله نوشته "۱۵ شخصیت" اما وقتی مقاله رو بخونید میفهمید که بیشتر از ۱۵ شخصیت معرفی شدند.
با تشکر از آقای یارویسی بابت این مقاله عالی. (عالی مال یه لحظشه!).

با تمام حرفاتون موافقم ولی در مورد مقایسه بازی های دی سی و مارول نه!
چون هم دی سی و هم مارول توی گیم تاریخچه زیادی دارن و نمیشه گفت اون از اون یکی تاریخچه درخشان تری داره چون دی سی هم بازی های خوبی رو عرضه کرده که میتونه در مقایسه با مارول کم نیاره :lol:
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#10 AM SM BM SM 1400-07-29 23:59
به نقل از Jastice.SLH:
به نقل از AM SM BM SM:
سلام
ممنون بابت مقاله.
عجب مقاله ای بود! چقدر طولانی و پُر بار! آقای یارویسی قبلا هم با نوشتن مقاله هایی مثل ثابت کردند که یک "گیمر" واقعی هستند و به این فضا علاقه دارند. این مقاله هم واقعا عالی بود و موضوع جذابی داشت. به هر حال کمیک فن های قدیمی و واقعی (نه فقط اونایی که چشم اندازشون فقط تا ۱۰ سال پیش به زور هست به قول عمو مختار قبل از اون براشون اِرور 404 میده) میدونند که مارول در دنیای گیم فوق‌العاده بوده و در این زمینه از رقیبش یعنی دی سی سر تر بوده. بازی هایی مثل The Amazing Spider-Man vs Kingpin (مرد عنکبوتی شگفت انگیز علیه کینگ پین) یا Spider-Man ps1 یا بازی The Incredible Hulk: Ultimate Destruction (هالک شگفت انگیز: تخریب نهایی) و صد البته بازی های Fighting که کپکام بر اساس شخصیت های مارول ساخت و کلی بازی های دیگه همیشه در تاریخچه مارول در دنیای گیم ثبت میشه. (البته خدایی دی سی هم بازی های خوب داره اما عمرا به تاریخچه بزرگ مارول در این زمینه برسه!به نظرتون این شبیه حالت هاشون توی دنیای کمیک نیست؟!) حالا توی این مقاله میبینیم چه شخصیت هایی از دنیای مارول، در دنیای بازی های ویدیویی خلق شدند! شخصیت هایی که به دلیل نیاز سازندگان، در بازی ها خلق شدند. بعضی هاشون مثل سیویل واریر ایده جالبی دارند (کلا مقاله هر چی به مورد های آخر نزدیک تر میشد، شخصیت های جالب تری رو هم معرفی میکرد!) بعضی هاشون هم مثل هاب گابلین ۲۰۹۹ صرفا برای یک موقعیت برای یک باس فایت نفسگیر و سخت هستند. بعضی ها هم مثل کاپیتان آمریکایی که پگی کارتر، شارون راجرز، اژدهای آبی، سان برد و... ظاهر بسیار جالبی دارند. برای بعضی ها هم میشه دغدغه های شخصی جالبی خلق کرد. مثل گیوتین و جدالش با شمشیرش که بتونه وسوسه هاش رو کنترل کنه و البته اینکه مردم اون رو قبول ندارند و ازش میترسند. (میگم این گیوتین چقدر شبیه اسپایدی خودمون هست. هم شمشیرش یه جورایی کاربرد و اهداف سیمبیوت رو داره هم گیوتین مثل اسپایدرمن بین مردم قبول نشده و خیلی ها ازش میترسند. جالب نیست؟) در کل میتونم بگم این مقاله خیلی برام جالب بود و بخش "بازی" سایت رو غنی تر از گذشته کرد و البته درسته که عنوان مقاله نوشته "۱۵ شخصیت" اما وقتی مقاله رو بخونید میفهمید که بیشتر از ۱۵ شخصیت معرفی شدند.
با تشکر از آقای یارویسی بابت این مقاله عالی. (عالی مال یه لحظشه!).

با تمام حرفاتون موافقم ولی در مورد مقایسه بازی های دی سی و مارول نه!
چون هم دی سی و هم مارول توی گیم تاریخچه زیادی دارن و نمیشه گفت اون از اون یکی تاریخچه درخشان تری داره چون دی سی هم بازی های خوبی رو عرضه کرده که میتونه در مقایسه با مارول کم نیاره :lol:

دی سی در زمینه بازی بد نیست. من عاشق بازی های آرکام هستند و به نظرم جز دو اقتباس برتر بتمن هستند. بازی اینجاستیس ۲ هم فوق‌العاده است و من خیلی دوستش دارم. اما خدایی غیر از اینا دیگه چی؟ دی سی جلوی مارل که تاریخچه بسیار غنی در دنیای بازی داره اصلا عددی نیست. به جرئت میگم که تاریخچه بازی های اسپایدی از تاریخچه کل دی سی بهتره! اصلا غیر از بتمن و سوپرمن، دی سی تونسته بازی های قابل قبولی از بقیه شخصیت هاش بسازه؟ نه! در حالی که مارول کلی بازی عالی داره. شما اگر مقالات سایت رپ بخونید میفهمید که دی سی در برابر مارول چیزی نیست. در واقع مشکل اینه که بازی ها عالی مارول قدیمی تر هستند و خیلی ها یادشون نمیاد...
نقل قول کردن
Kia Iron Man
#11 Kia Iron Man 1400-07-30 01:23
سپاسگزارم از لطف همه دوستان عزیز.

#1
سوال عجیبی پرسیدی. اگه ترجمه بود که ذکر منبع میکردیم :-*
#6
لونا اسنو در یکی از عناوین فرعی پادشاه سیاه پوش به اسم King In Black: Atlantis Attacks حضور داشت.
وایت فاکس هم اگه در دنیای گیم خلق شده بود در لیست حضور داشت. ولی اولین حضورش در وب کمیک کره‌ای Avengers: Electric Rain اتفاق افتاد و بعد از طریق کمیک های Contest of Champions وارد دنیای اصلی مارول شد. فکر کنم چند سال بعد هم به بازی Marvel Future Fight اضافه شد.
#9
اتفاقا شما مطمئن باش دیسی در این زمینه جلوی مارول کم میاره. مشکل اینه که شما فقط این چند سال اخیر و سری بازی های آرکهام رو می‌بینید. ولی اگه نگاهی به کارنامه این دو در طول تاریخ بندازید متوجه میشید که تعداد بازی های عالی مارول با اختلاف از دیسی بیشتره. بنابراین مطمئن باش که مارول در این عرصه کاملا از دیسی جلوتره.
نقل قول کردن
Ilya202020
#12 Ilya202020 1400-07-30 09:24
این از اون مقاله هاییه که لقب عالی برازنده اش نیست و لقب برازنده اش هنوز در نیمومده البته بسیاری از ادمیان! این کلمه رو کش میدن وقتی میبینن عالی برازنده یه چیزی نیست مثلا اینجوری :
عععععععععععععععععاااااااااللللللللللللللللللللیییییییییییییییییی
:lol: :D :lol:
در مورد مورد اول(چی گفتم ) تو بازی دارمشون بیشتر از مورد 2099 استفاده میکنم (بعد از خاندان عنکبوتی !) خیلی خوبن کمباتشون به دل میشینه
فک کنم باید یه مقاله ای مشابه این با عنوان برترین کاستوم های خلق شده در دنیای گیم نوشته بشه
نقل قول کردن
Amir ko
#13 Amir ko 1400-07-30 12:39
سلام
مقاله عالی بود با تشکر از آقای یارویسی
نقل قول کردن
s.p.i
#14 s.p.i 1400-07-30 13:18
#10
کدوم بازی از سوپرمن یه بازی ساختن که افتضاح بود سوپرمن برخلاف بتمن و مرد عنکبوتی بازی زیادی نداره
و آره درسته متاسفانه خیلی ها فقط اینجاستیس و ارکام بیاد میارن واسه همین میگن دیسی تو گیم بهتره ولی اگه دقت کنیم میبنیم مارول تاریخچه اش تو بازی خیلی بهتره
نقل قول کردن
masiha_87
#15 masiha_87 1400-07-30 13:27
به نقل از Kia Iron Man:
سپاسگزارم از لطف همه دوستان عزیز.

#1
سوال عجیبی پرسیدی. اگه ترجمه بود که ذکر منبع میکردیم :-*
#6
لونا اسنو در یکی از عناوین فرعی پادشاه سیاه پوش به اسم King In Black: Atlantis Attacks حضور داشت.
وایت فاکس هم اگه در دنیای گیم خلق شده بود در لیست حضور داشت. ولی اولین حضورش در وب کمیک کره‌ای Avengers: Electric Rain اتفاق افتاد و بعد از طریق کمیک های Contest of Champions وارد دنیای اصلی مارول شد. فکر کنم چند سال بعد هم به بازی Marvel Future Fight اضافه شد.
#9
اتفاقا شما مطمئن باش دیسی در این زمینه جلوی مارول کم میاره. مشکل اینه که شما فقط این چند سال اخیر و سری بازی های آرکهام رو می‌بینید. ولی اگه نگاهی به کارنامه این دو در طول تاریخ بندازید متوجه میشید که تعداد بازی های عالی مارول با اختلاف از دیسی بیشتره. بنابراین مطمئن باش که مارول در این عرصه کاملا از دیسی جلوتره.

سوال نپرسیدم. میدونم خودتون نوشتید! درصد شگفتی مقاله رو خواستم برسونم. قطعا میره جزو top 10 من!!
نقل قول کردن
Jastice.SLH
#16 Jastice.SLH 1400-07-30 14:45
10#
11#
خب مثل اینکه قدیمی تر های سایت منو قانع کردن :lol:
من توی اون نظرم فقط بازی های جدید مارول و دی سی مد نظرم بود اما رفتم یه سری به مقالات سایت که درباره گیم بود زدم و فهمیدم مارول بازی های قدیمیش 2 برابر بیشتر از دی سی هست
منو به بزرگی خودتون ببخشید یکم جوگیر شدم :sigh:
(یه وقت فکر نکنید دی سی فن متعصب هستما :lol:)
نقل قول کردن
mtm
#17 mtm 1400-08-04 07:27
انصافا یک ابرمقاله رو شاهد بودیم که من میدونم آقا کیارش چه زحمتی برایش کشیده و چقدر مطالعه و جستجو برایش انجام داده
از اون مقالات ماندگاری شد که همواره خواهد درخشید
نقل قول کردن
Kia Iron Man
#18 Kia Iron Man 1400-08-04 08:27
به نقل از mtm:
انصافا یک ابرمقاله رو شاهد بودیم که من میدونم آقا کیارش چه زحمتی برایش کشیده و چقدر مطالعه و جستجو برایش انجام داده
از اون مقالات ماندگاری شد که همواره خواهد درخشید

شما لطف دارید استاد. بالاخره ما هم دست پرورده های شما هستیم.
نقل قول کردن
P.B.P
#19 P.B.P 1400-08-09 16:31
سلام ممنون از آقای یارویسی
واقعا نوشتن همچین مقاله ای دست مریزاد داره،خسته نباشید.
نقل قول کردن
Death_master
#20 Death_master 1400-08-12 10:13
سلام و خسته نباشید واقعا مقاله عالی بود. ببخشید سوالی داشتم ، گوینده هاب گابلین که اینجا اشاره کردید همون گوینده گرین گابلین تو مرد عنکبوتی خارق‌العاده است :-|؟
چون صداشون خیلی شبیهه :lol:
نقل قول کردن
Helen
#21 Helen 1402-11-09 15:04
Wonderful site! I found it while searching on Yahoo News.

Do you have any suggestions on how to get listed in Yahoo News?
I've been trying for a while but I never seem to get there!
Thank you
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید