معرفی شخصیت های مکمل در کمیک های کاپیتان آمریکا

معرفی شخصیت های مکمل کمیک های کاپیتان آمریکا

این مقاله به مناسبت انتشار نسخه Blue Ray فیلم شاهکار و رکورد شکن "انتقام جویان: پایان بازی" و حضور شخصیت کاپیتان آمریکا در آن تقدیم شما میشود.

توصیه میشه همراه با این مقاله، مقالات زیر را هم حتما بخونید:

15 حقیقتی که باید درباره کاپیتان آمریکا بدانید

معرفی شخصیت: جانشینان کاپیتان آمریکا
10 شخصیت کمیک بوکی که از کاپیتان آمریکا تقلید کرده اند
15 سپر برتر کاپیتان آمریکا
15 لباس برتر کاپیتان آمریکا

10 نسخه عجیب و غریب از کاپیتان آمریکا در دنیای کمیک !

 

- آبراهام ارسکین (Abraham Erskine)

آبراهام ارسکین (Abraham Erskine)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 1 از Captain America Comics (مارس 1941)

«آبراهام ارسکین» دانشمندی بود که سُرُم ابرسرباز (Super Soldier Serum) را اختراع کرد که باعث خلق شدن کاپیتان آمریکا شد. قبل از اینکه بتونه فرمول این سرم رو مکتوب کنه، ترور شد . بنابراین بعد از او خیلی از دانشمندان یا سازمان ها و حتی دولت ها سعی کردند این فرمول را بازتولید کنند تا بتونند باز هم ابرسرباز درست کنند ولی نتونستند. ارسکین متولد کشور آلمان بود و در رشته بیو شیمی و فیزیک تخصص بالایی داشت و وقت زیادی را هم روی مطالعه بر روی انسان ها کرد. از سوی آلمان های نازی از کشورش اخراج شد و به آمریکا پناه آورد و در آنجا سرم ابرسرباز را ساخت.

 

- باکی بارنز (Bucky Barnes)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 1 از Captain America Comics (مارس 1941)

«باكی بارنز» دستیار نوجوان كاپیتان آمریكا در جنگ جهانی دوم بود. سالها بعد وقتی مارول در دهه 60 میلادی كاپیتان آمریكا را دوباره به عرصه برگرداند و معلوم شد كه در این همه مدت در یخ ها منجمد شده بوده، دیگر خبری از باكی بارنز نبود. بعد گفته شد كه باكی بارنز در انفجاری كه باعث سقوط كاپیتان آمریكا به داخل یخ های قطبی شده بود، كشته شده است. باكی برای دهه ها در عالم كمیك مرده پنداشته میشد تا اینكه سال 2005 و در سری جدید كميك های كاپيتان آمریكا معلوم شد باكی از آن انفجار جان سالم بدر برده و در تمام این سالها تحت آموزش های روس ها قرار داشته تا به یك ابر جاسوس و قاتل حرفه ای تبدیل شود. روس ها در ضمن اعضای مصنوعی به باكی پیوند زده و شستشوی مغزی هم داده بودنش. خلاصه اینكه، باكی به یك ماشین كشت و كشتار تمام عیار تبدیل شده بود كه بهش لقب "سرباز زمستان" داده بودند.

باکی بارنز (Bucky Barnes)

 

همچنین فاش شد كه او «بلك ویدو» را برای روس ها آموزش داده است. روس ها به شكل خاصی از سرباز زمستان استفاده میكردند، یعنی پس از هر ماموریت او را منجمد میکردند تا به حالت حیات تعلیقی (suspended animation) فرو برود و به همین دلیل در تمام این سالها هویت او به صورت یك راز بزرگ باقی مانده بوده. این مسئله باعث شد تا باكی در تمام این مدت جوان باقی بماند (لقب سرباز زمستانی هم از اینجا می آید چون روس ها او را پس از هر ماموریت منجمد میكردند) . در هر حال باكی به كمك كاپیتان آمریكا توانست خودش از شر شستشوهای مغزی روس ها رها كند تا دوباره آدم خوبی شود. پس از مرگ كاپیتان آمریكا، او جایش را برای مدت نسبتا كوتاهی گرفت تا اینكه اعمال گذشته اش برای مردم فاش و مجبور شد دیگر كاپیتان آمریكا نباشد. او اخیرا در رویداد "گناه اصلی" (Original Sin) متوجه شد كه «نیك فیوری» سالهاست دارد مخفیانه از كره زمین در مقابل تهاجم بیگانه های متخاصم فضایی محافظت میكند. در این داستان دیدیم كه او در نهایت جانشین نیك فیوری شد و اكنون لقب "محافظ زمین" را یدك میكشد. برای آشنایی کامل با ابن شخصیت، این مقاله را بخوانید.

 

- نیک فیوری (Nick Fury)

نیک فیوری (Nick Fury)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 1 از کمیک Sgt Fury and his Howling Commandos (می 1963)

«نیكولاس جوزف فیوری» ملقب به «نیك فیوری» در دوران جنگ جهانی دوم از اعضای ارتش آمریكا و تیمی به نام Howling Commandos بود. پس از جنگ جهانی نیك فیوری به یك مامور سازمان CIA تبدیل شد . سپس نیك فیوری را به شكل جاسوسی شبیه به «جیمز باند» دیدیم كه رهبری سازمان ضد تروریستی "شلید" (S.H.I.E.L.D) را نیز بر عهده دارد. او در این سالها بیشتر به عنوان رابطی بین دولت آمریكا و جامعه ابرقهرمانان مشغول به فعالیت بود. سپس معلوم شد كه فیوری داروی خاصی به نام Infinity Formula مصرف میكند كه باعث میشود كند تر عمر كند تا بتواند همچنان سرحال و قبراق ماموریت های خودش را به انجام برساند. در جریان رویداد Original Sin معلوم شد فیوری در تمام این سالها به طور مخفیانه داشته از كره زمین علیه تجاوزات بیگانه های فضایی محافظت میكرده و حاضر بوده دست به هر عملی بزند تا از كره زمین دفاع كند. در واقع او از سال 1958 جای فردی به نام Woodrow McCord را گرفته بوده تا این مسئولیت را به انجام برساند. او همچنین از روی خودش و دیگر مامورین شیلد روبات های بسیار پیشرفته میساخته به نام L.M.D. فیوری همچنین فاش كرد كه داروی Infinity Formula دیگر در بدنش جوابگو نیست و به شدت پیر و ضعیف شده است. او همچنین فاش كرد كه «یوآتو» ملقب به «واچر» (Watcher) را  به صورت غير عمد کشته و یكی از چشمان او را برداشته تا به رازهای مخفی عالم پی ببرد. در نهایت ، نیك فیوری جانشین واچر شد. لازم به ذكر است كه در حال حاضر پسر نیك فیوری به نام «نیك فیوری جونیور» در كمیك های مارول جای پدرش را گرفته. او سیاه پوست است و ریاست سازمان شیلد را بر عهده دارد (عكسش اينجاست). در هر حال نیک فیوری همیشه نقش مهمی در داستان های کاپیتان آمریکا داشته است.

 

- دام دام دوگان (Dum Dum Dugan)

دام دام دوگان

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 1 از کمیک Sgt Fury and his Howling Commandos (می 1963)

مرد قوی هیکلی که ابتدا در دوران جنگ جهانی دوم در سیرک کار میکرد ولی وقتی به نیک فیوری و دوستش کمک کرد تا از دست نازی ها فرار کنند، تصمیم گرفت به ارتش انگلستان ملحق شود. سپس بلافاصله به گروه معروف نیک فیوری به نام Howling Commandos ملحق شد تا در اروپا با نازی ها بجنگد. او سپس به ارتش آمریکا منتقل گردید و معاون نیک فیوری در سازمان "شیلد" شد. در رویداد "گناه اصلی"  مشخص شد که وی وقتی در دهه 50 میلادی در حال انجام یک ماموریت بود کشته شد ولی شخصیت و ذهن و حافظه اش در یک ربات مدل زنده یا Life Model Decoy (که به اختصار L.M.D. نامیده میشود) منتقل شده است. بدین ترتیب هر داستانی از او بعد از جنگ جهانی دوم دیده ایم مربوط به این رُبات میشده! در هر حال دام دام دوگان از رفقای خوب استیو راجرز در دوران جنگ جهانی بود.

  

- یونیون جَک (Union Jack)

یونیون جَک (Union Jack)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 7 از کمیک Invaders (جولای 1976)

تا به حال سه شخصیت در کمیک بوک های مارول با نام «یونیون جک» شناخته شده اند. اولین آنها «جیمز مونتگامری فلسورث» (James Montgomery Falsworth) بود که یک لُرد انگلیسی بود و ماجراجویی میکرد و البته مامور دولت هم بود. در جنگ جهانی اول عضو تیم Freedom’s Five بود و در جنگ جهانی دوم با نام «یونیون جک» به جنگ نازی ها رفت. او کسی بود که اولین بار با یکی از دشمنان کاپیتان آمریکا به نام «بارون بلاد» (Baron Blood) که یک خون آشام است، آشنا شد (البته خبر نداشت که بارون بلاد در واقع برادرش است!) بارون بلاد دختر او را به نام «ژاکلین فسلورث» گاز گرفت ولی یکی از اعضای تیم Invaders به نام «هیومن تورچ» اریجینال به دخترش خون داد و باعث شد تا سرعت فوق بشری پیدا کنه و قهرمانی بشه به نام «اسپیت فایر» (Spitfire).

اسپیت فایر

در هر حال یونیون جک پس از این اتفاق به گروه Invaders در جنگ جهانی دوم ملحق شد که در آن قهرمانان دهه 40 میلادی مارول مثل کاپیتان آمریکا، نیمور، هیومن تورچ، باکی و ... عضو بودند (این مقاله را بخوانید).

کمیک invaders

بعدا پسر او به نام «برایان فسلورث» لقب یونیون جک را در دنیای مارول به خودش اختصاص داد.

 

- فالکون (Falcon)

- فالکون (Falcon)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 117 از کمیک Captain America (سپتامبر 1969)

«سم ویلسون» ملقب به «فالکون» یا شاهین، كودكی خوبی در محله هارلم شهر نیویورك داشت. او از همان دوران كودكی با پرنده ها ارتباط خوبی برقرار میكرد. تا اینكه متوجه شد در كشورش نژاد پرستی موج میزند. پدر و مادر او به شدت مذهبی بودند ولی متاسفانه هر دو توسط خلافكاران كشته شدند. سم كه بسیار از مرگ آنها ناراحت شده بود نیویورك را ترك و برای مدتی یك خلافكار شد. تا اینكه با بهترین دوست خود یعنی «كاپیتان آمریكا» آشنا و به قهرمانی به نام «فالكون» تبدیل شد. او شخصیت مهمی در عالم كمیك است چون اولین ابرقهرمان سیاهپوست آمریكایی تاریخ كمیك بوک های جریان غالب است! علیرغم اینكه شخصیت پردازی فالكون در طول سالهای گذشته بارها تغییر كرده و دستخوش تحولات عمده ای گردیده اما او همواره یكی از شخصیت های كلیدی عالم مارول بوده. او حتی در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 70 میلادی به شخصیت مكمل كمیك های كاپیتان آمریكا تبدیل شد و حضور پررنگی در آنها داشت و باعث شد تا جنبه های اجتماعی و دنیای واقعی در كمیك های مارول بیشتر به چشم بخورد. همانطور كه میدانید چندی پیش و با بازنشسته شدن كاپیتان آمریكا، فالكون جای او را گرفت. راستی، او یک شاهین دست آموز به نام «رد وینگ» (Red Wing) دارد! برای آشنایی با این شخصیت، حتما این مقاله را بخوانید.

 

- مرد نابودگر (Demolition Man)

- مرد نابودگر (Demolition Man)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 28 از کمیک Thing (اکتبر 1985)

«دنیس دانفی» (Dennis Dunphy) مردی بود که بدهی زیادی داشت و به ناچار در یک برنامه ای شرکت کرد تا توانایی هایش افزایش پیدا کند. این برنامه توسط شرکتی خبیث به نام Power Broker ارائه میشد. دنیس این کار را کرد تا بتونه به عنوان یک کشتی کج کار در مسابقات شرکت کنه و قرض خودش را پرداخت کنه. در این مسابقات بود که لقب مرد نابودگر بهش دادند البته به طور خلاصه بهش «دی من» (D-Man) هم گفته میشه. چند سال بعد کاپیتان آمریکا متوجه شد یک نفر دیگر هم تحت برنامه مذکور قرار گرفته و داشت درباره شرکت Power Broker تحقیق میکرد که با او آشنا شد. دنیس خیلی خوشحال شد که قراره با قهرمان مورد علاقه اش کار کنه و لباسی هم برای خودش درست کرد که ترکیبی بود از لباس های ولورین و بی باک! پس از نابودی این شرکت او همچنان دوست استیو راجرز باقی مانده است. البته ایشون بعدا دوران سختی را سپری کرد و مدتی را بی خانمان بود ولی بعدا به عنوان خلبان شخصی کاپیتان آمریکا استخدام شد. ضمنا او از معدود ابرقهرمانان ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ا در دنیای مارول است.

 

- جَک فِلَگ (Jack Flag)

- جَک فِلَگ (Jack Flag)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 434 از کمیک Captain America (دسامبر 1994)

«جک هریسون» یک آمریکایی معمولی بود که شهرش به دست «انجمن مارها» (Serpent Society) افتاد (برای آشنایی با انجمن مارها این مقاله را بخوانید). حمله این گروه باعث شد تا برادرش به نام «دریک» فلج بشه . بعدش جک فهمید که پلیس شهرش فاسده . بنابراین خودش رو با ورزش و تمرین های جسمانی قوی تر کرد و هنرهای رزمی هم آموخت تا بتونه انجمن مارها را شکست بده. لباسی هم درست کرد که از رنگ لباس کاپیتان آمریکا الهام گرفته بود چون از کودکی عاشق او بود. در نهایت با خبیثی به نام «مستر هاید» (Mr. Hyde) روبرو شد . مواد شیمیایی مستر هاید بهش اصابت کرد. این مساله باعث شد تا به قدرت های فوق بشری دست پیدا کنه . بعدش با کاپیتان آمریکا و «فیری اسپریت» همکاری کرد تا این گروه را در شهرش نابود کنه. جک در رویداد "جنگ داخلی" فلج شد اما بعد از انجام چند ماموریت با گروه "نگهبانان کهکشان" ، خوب شد .  «استار هاک» که متعلق به قرن 31 میلادی هستش و همچنین عضو گروه اریجینال نگهبانان کهکشان (این مقاله رو بخونید)، گفته که جک فلگ در آینده قراره نقش کلیدی در تغییرات عالم داشته باشه. پس باید صبر کنیم و ببینیم قضیه چیه ...

 

- فیری اسپریت (Free Spirit)

فیری اسپریت (Free Spirit)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 431 از کمیک Captain America (سپتامبر 1994)

«کتی وِبستر» (Cathy Webster) یک دانشجوی خجالتی بود که به پول هم احتیاج داشت. یکی از اساتیدش او را به دکتری به نام «ونت ورث» (Dr. Wentworth) معرفی کرد و بهش گفت اگر در تست ها و آزمایشات او شرکت کنه هم پول خوبی گیرش میاد و هم اینکه عملکرد ذهنی و فیزیکی او بهتر میشه. کتی اولش قبول نکرد ولی در نهایت به این آزمایشات تن داد. بعدا معلوم شد این دکتر در واقع خبیثی است به نام «سوپریا» (Superia) و هدفش این بود که کاری کنه تا همه زنها از مردها متنفر بشن چون به شدت به فمینیسم اعتقاد داشت. در هر حال، کتی در معرض اشعه هایی قرار گرفت که باعث شد به قدرت های مشابه با قدرت های کاپیتان آمریکا دست پیدا کنه. اما در نهایت تونست خودش از شستشوی مغزی سوپریا آزاد و به عنوان دستیار کاپیتان آمریکا شروع به فعالیت کنه. همین جا بود که به جک فلگ کمک کرد تا انجمن مارها را شکست بده. سپس با جک فلگ به ماموریتی رفت تا با «بارون زیمو» روبرو بشه ولی جک از بلندی سقوط کرد و فلج شد. در هر حال او آماده است تا هر وقت کاپیتان آمریکا به کمکش نیاز پیدا کنه ، داوطلب بشه.

 

- الکساندر لوکین (Alexander Lukin)

- الکساندر لوکین (Alexander Lukin)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 1 از سری پنجم  کمیک Captain America (ژانویه 2005)

ژنرال «السکاندر لوکین» یکی از اعضای اداره اطلاعات شوروی سابق یعنی KGB بود که از مدتها قبل از کاپیتان آمریکا و به خصوص «رِد اسکال» کینه به دل داشت (چون رد اسکال وقتی لوکین یک کودک بود روستایش را با خاک یکسان کرده بود). وقتی شوروی سقوط کرد یکی از چیزهایی که به ارث برد، پروژه "سرباز زمستان" بود. وقتی رد اسکال بهش پیشنهاد کرد این پروژه را بهش بده قبول نکرد و گفت برای سرباز زمستان (باکی بارنز) برنامه های خاص خودش رو داره. در نهایت لوکین برنامه هایی را پیاده کرد که به مرگ رد اسکال منتهی شد. سپس لوکین مکعب کیهانی رد اسکال را برای خودش برداشت. ولی بعدا معلوم شد که رد اسکال نمرده و از آخرین قدرت باقی مانده در مکعب کیهاین استفاده کرده تا ذهن و روحش رو به بدن لوکین منتقل کند! بعدا اما شارون کارتر با تیر لوکین را کشت و ذهن رد اسکال از بدن لوکین خارج و به داخل یکی از ربات های «آرنیم زولا» منتقل شد. جدیدا همسر لوکین او را دوباره زنده کرده است.

 

- جک مونرو (Jack Monroe)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 24 از کمیک Young Men (دسامبر 1953)

آقای «ویلیام برن ساید» رو یادتون میاد؟ اگه نمیاد برید اینجا و مقاله اش رو بخونید چون «جک مونرو» به ایشون ربط داره. مونرو در واقع وقتی ویلیام برن ساید جانشین کاپیتان آمریکا در دهه 50 میلادی شد، دستیارش شد و به عنوان باکی عمل میکرد. گفته میشه جک مونرو کودکی بسیار سختی داشت زیرا پدر و مادرش را به خاطر اینکه طرفداران آلمان های نازی بودند اعدام کردند (خودش هم در لو رفتن پدر و مادرش تقصیر داشت). وقتی مدرسه میرفت با ویلیام برن ساید که معلمش بود آشنا شد و دوتایی تصمیم گرفتند یک فرمول ناقص از ابرسرباز را در یک برنامه دولتی به خود تزریق کنند تا تبدیل بشن به کاپیتان آمریکا و باکی! ولی معلوم شد که این سرم جدید چون قبلا تست نشده بود عوارض جانبی دارد و باعث شد تا کم کم به مرز جنون کشیده شوند. بنابراین شروع کردند به حمله به کسانی که بیگناه بودند! در نتیجه دولت مجبور شد جک مونرو و ویلیام برن ساید را در حیات انجمادی قرار بده. ولی جک مونرو بعدا برگشت و سعی کرد این بار دستیار کاپیتان آمریکا یعنی استیو راجرز بشه. استیو هم قبول کرد و جک مونرو هویت Nomad را برای خودش انتخاب کرد (این هویت را قبلا خود استیو هم برای خودش برگزیده بود). اما جک بعد از مدتی مُرد . ولی دوباره برگشت و این بار دیگه کاملا خبیث شده بود (چون اثرات جانبی سرم ابرسرباز دوباره روی ذهنش اثر منفی گذاشته بود) . اسم خودش را هم گذاشت «اِسکِرج» (Scourge). او در کمیک "تاندربولتس" دست به قتل های زیادی زد. تا اینکه توسط «سرباز زمستان» به قتل رسید.

 

- بِرنی رُزنثال (Bernie Rosenthal)

برنی رُزنثال (Bernie Rosenthal)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 247 از کمیک Captain America (جولای 1980)

دختری که در هنر شیشه‌گری تخصص داره و برای مدتی نسبتا طولانی دوست دختر استیو راجرز بود! اما بعد از مدتی استیو را رها کرد تا بره و درس حقوق بخونه. وقتی دوباره برگشت به نیویورک سعی داشت دوباره با استیو باشه ولی اون موقع استیو با دختری به نام «ریچل لایتون» ملقب به «دیاموند بک» رابطه داشت و در نتیحه تیرش به سنگ خورد! لازم به ذکره که برنی در قضیه سرباز زمستان به عنوان وکیل مدافع از باکی بارنز در دادگاه دفاع کرد.

 

- دیاموند بک (Diamondback)

- دیاموند بک (Diamondback)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 310 از کمیک Captain America (اکتبر 1985)

خانم «ریچل لایتون» ملقب به «دیاموند بک» در حرکات ژیمناستیک و همچنین تیراندازی مهارت خاصی داشت و عضو گروه خبیث "انجمن مارها" (Serpent Society) بود که معمولا در دنیای کمیک دشمن کاپیتان آمریکا به حساب میان (این مقاله رو بخونید). اما اصلاح شد و کاپیتان آمریکا هم سعی کرد رابطه رومانتیکی باهاش برقرار کنه. دیاموند بک هم عاشق Cap شده بود و چون دوست نداشت بهش آسیبی برسه در مقابل هم تیمی های سابق خودش قرار گرفت. استیو و ریچل شانسی دادند به یکدیگر تا شاید به رومانسی ماندگار برسند ولی گذشته دیاموند بک به سراغش آمد و نگذاشت آرامش داشته باشند. دیاموند بک بارها با انجمن مارها سرشاخ شد و بعد از مدتی رابطه اش با Cap به سردی گرایید. بعد از آن شاهد بوده ایم که گاهی قهرمان بوده و گاهی هم خبیث!

 

- پگی کارتر (Peggy Carter)

- پگی کارتر (Peggy Carter)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 77  از کمیک Tales of Suspense (می 1966)

الان دیگه علاقمندان به سینما و اونایی که با فیلم های مارول و دنیای سینمای آن (MCU) آشنا هستند، شخصیت پگی کارتر را میشناسند مخصوصا به خاطر این که استیو راجرز بهش علاقه رومانتیک داشته. خانم «هایلی اتول» هم انصافا تونست فوق العاده این نقش رو بازی کنه. اما براتون باید جالب باشه اگه بدونید که در دنیای کمیک پگی در کمیک های اولیه کاپیتان آمریکا حضور نداشت! یعنی ایشون سال 1966 به دست «استن لی» خلق شد ولی در صحنه های فلش بکی مربوط به جنگ جهانی دوم به عنوان معشوقه استیو راجرز نشان داده میشد! در هر حال پگی کارتر وقتی فقط یک نوجوان بود به گروه های مقاومت فرانسه پیوست و یک مبارز ماهر شد و در کنار کاپیتان آمریکا در چندین ماموریت حضور یافت و آنها عاشق هم شدند ولی به دلیل یک انفجار دچار فراموشی شد و بعدش هم فرستادنش تا با پدر و مادرش در ویرجینیای آمریکا زندگی کنه.

 

- شارون کارتر (Sharon Carter)

- شارون کارتر (Sharon Carter)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 75  از کمیک Tales of Suspense (مارس 1966)

در دنیای کمیک شاید پگی کارتر اولین عشق کاپیتان آمریکا بود ولی قطعا بزرگترین عشق او نبود! این لقب باید برسه به خانم «شارون کارتر» ملقب به «مامور شماره 13» که در واقع برادر زاده پگی کارتره و در زمان حال با استیو راجرز رابط رومانتیک داشته و داره! جالب اینه که اولش میگفتن شارون خواهر کوچک تر پگی هستش! ولی مارول فهمید که سوتی داده و نمیتونه این همه اختلاف سنی رو توجیه کنه . بنابراین پگی شد عمه شارون! شارون که تحت تاثیر ماجراجویی های عمه خودش بود تصمیم گرفت به سازمان شیلد ملحق بشه . وقتی استیو راجرز دوباره زنده و از یخ های قطبی خارج شد، شارون را از دست یکی از دشمنان خودش به نام «بَتراک» (Batroc) نجات داد و از آن موقع به بعد آنها بارها یکدیگر را ملاقات کردند و عاشق شدند. اما باید بدونید که این شارون بود که به خاطر وقایع رویداد "جنگ داخلی" (که منجر به دستگیری کاپیتان آمریکا شد) به او تیر زد و کشتش! (این مقاله را بخوانید). دلیلش این بود که او در آن موقع تحت کنترل ذهنی یکی از دشمنان کاپیتان آمریکا به نام «دکتر فاست» قرار داشت که از رد اسکال دستور گرفته بود. بعدش معلوم شد شارون باردار هم بوده ولی به خاطر  ضربه چاقویی که بهش خورد، بچه اش از بین رفت!  (البته خود شارون میگفت که به خودش چاقو زده بوده تا بچه اش دست رد اسکال نیفته!). در هر حال، شارون در نهایت از دست رد اسکال و هایدرا فرار کرد و در بازگشت و زنده شدن استیو نقش عمده ای داشت و اجازه نداد رد اسکال بتونه نقشه خودش در انتقال ذهن و روحش به بدن استیو را عملی کنه. شارون همچنین در داستان "امپراتوری مخفی" که اینجا ترجمه شده نیز نقش مهمی داشت.

 

مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2019

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

15 حقیقتی که باید درباره کاپیتان آمریکا بدانید

10 حقیقت مهمی که طرفداران سریال فالکون و سرباز زمستان باید درمورد «جان واکر» (کاپیتان آمریکای جدید) بدانند

15 حقیقت مهمی که باید درباره «سرباز زمستان» (WINTER SOLDIER) بدانید

15 حقیقتی که باید درباره "فالکون" بدانید 

15 لباس برتر کاپیتان آمریکا

10 نسخه عجیب و غریب از کاپیتان آمریکا در دنیای کمیک !

15 سپر برتر کاپیتان آمریکا

15 کاور برتر "انتقام جویان" (THE AVENGERS)

اولین حضور کاپیتان آمریکا در دنیای کمیک ترجمه شد + لینک دانلود مستقیم

10 كمیك برتر كاپیتان آمریكا (CAPTAIN AMERICA)

معرفی 10 دشمن برتر کاپیتان آمریکا (CAPTAIN AMERICA)

10 نسخه عجیب و غریب از کاپیتان آمریکا در دنیای کمیک !

معرفی شخصیت: جانشینان کاپیتان آمریکا

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

moali
#1 moali 1398-02-20 15:03
استاد ترابی، واقعا خیلی حس خوبی بهم دست میده وقتی این مقالات رو تو سایت شما می‌خونم.
خلاصه خیلی بزرگید...
نقل قول کردن
mani s.h
#2 mani s.h 1398-02-21 04:26
استاد بابت مقالات خوبتون خیلی متشکرم.

دیگه واقعا کی میخواد جای کاپیتانو تو mcu بگیره،من کریس اوانز رو میخوام. :cry:
نقل قول کردن
brg_1214
#3 brg_1214 1398-02-21 21:09
خسته نباشید بسیار مقاله خوبی بود ;-)
انصافا قبول دارید که برای "مرد نابودگر" بتمنا رو ریختن تو دردویلا؟ :lol:
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

کمیک هویت آزبورن

مردعنکبوتی سیمبیوتی

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

تولد مجدد قهرمانان

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

50

تاپ 20 - سایت spidey.ir

27

دنیای ونومی

41

کمیک بوک های superman

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

نکات جالب مرد عنکبوتی

14

18

15

16

اسپایدرمن در تلویزیون

21

31

36

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

28

25

40

39

24

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

23

22

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

34

35

48

46

45

37