اینها مخلوقاتی هستند که سرگذشت و اریجینی گره خورده با شیاطین و دیوها دارند ولی تصمیم گرفته اند از توانایی های خود در خدمت بشریت کمک بگیرند!
10- شیطان آبی (Blue Devil)
«دَن کَسِدی» (Dan Cassidy) استخدام شده بود تا روی جلوه های ویژه یک فیلم سینمایی به نام «شیطان آبی» (Blue Devil) کار کند. او لباسی مخصوص برای شخصیت شیطان آبی درست کرد و آن را پوشید. این لباس از جنس کِولار (Kevlar) ساخته شده بود تا بتوان با آن بدل کاری های سخت را به انجام رساند و موتورهای کوچکی هم در آن تعبیه شده بود تا قدرتش را افزایش دهد (کولار استفادههای زیادی دارد اعم از تایر دوچرخه، بادبانهای مسابقه تا محافظ بدن به علت اینکه نسبت استحکام به وزن آن زیاد است و به این ترتیب با وزن یکسان، ۵ برابر فولاد استحکام دارد). اما ناگهان شیطانی به نام Nebiros جلسه فیلمبرداری را به هم ریخت و فکر کرد شیطان آبی هم مثل خودش یک دیو واقعی است! در هنگام نبرد او به شیطان آبی اشعه ای شلیک کرد که باعث شد این لباس واقعا به دن کسدی بچسبه و بخشی از وجودش بشه و او به یک شیطان تبدیل گردد! بنابراین او با اکراه و با بی میلی تصمیم گرفت یک قهرمان بشه.
9- ساتانا (Satana)
این شخصیت در دهه 70 میلادی و در کمیک های سیاه و سفید مارول که محتوایی بزرگسالانه داشتند خلق شد. نامش ویکتوریا هل استرام است و دختر خود شیطان و برادر «دایمون هل استرام» است. ساتانا برخلاف برادرش ، از خباثت و اصل خودش استقبال کرد و به دنیای جهنمی پدرش رفت تا جادوی سیاه بیاموزه . اما بعدش به زمین تبعید شد تا گناهکاران را اغوا و سپس روحشان را به پروانه تبدیل کنه . بعد اون پروانه ها را داخل یک جعبه کوچک نگهداری میکرد و هر از چند گاهی آنها را میبلعید! ساتانا بعدا عاشق یک شیطان پرست به نام Ruth Cummins شد ولی وقتی عشقش کشته شد سعی کرد انتقامش رو بگیره. بعدها به نوعی ضد قهرمان تبدیل شد و به برخی از قهرمان ها مثل اسپایدرمن و دکتر استرنج کمک کرد. او در گروه هایی مثل Avengers of the Supernatural، تاندربولتس و "لژیون هیولاها" حضور داشته. لازم به ذکره که برخی از بهترین طراحان مارول در دهه 70 میلادی روی کمیک های او کار میکردند.
8- کید دِویل (Kid Devil)
«اِدی بلومبرگ» (Eddie Bloomberg) دستیار عمه خودش بود که در صنعت سینما کار میکرد و کمپانی فیلمسازی داشت و ادی به آنجا رفت و آمد میکرد. او سر صحنه فیلم "شیطان آبی" با «دن کسدی» آشنا شد و سعی کرد دستیار او بشه و حتی برای خودش یک لباس زرهی ابرقهرمانی ساخت! این زره به او قدرت هایی مشابه با قدرت های شیطان آبی داد. ادی با پوشیدن این لباس اسم خودش را «کید دِویل» گذاشت و دستیار شیطان آبی شد. او دوست داشت عضو گروه "تایتان های نوجوان" بشه ولی ردش کردند چون قدرت های واقعی نداشت. بنابراین تصمیم گرفت یک شمع جادویی به دست آورد و با آن به قلمرو شیطانی به نام «نرون» (Neron) رفت و در آنجا باهاش معامله ای کرد که در ازای خدمت به او به قدرت های فوق بشری دست یابد تا مثل مرشدش یعنی شیطان آبی بشود. نرون هم او را تبدیل به دیوی قرمز رنگ کرد! او سپس برای مدتی به گروه تین تایتانز پیوست.
7- دَنی وُرموود (Danny Wormwood)
«دنی ورموود» شخصیت است که توسط نویسنده مشهوری به نام «گارث انیس» در شماره 1 از کمیک Chronicles of Wormwood که سال 2007 توسط انتشارات Avatar Press منتشر شد، خلق شد. او پسر شیطان بود و لقبش ضد مسیح (Antichrist) بود که توسط پدرش به زمین فرستاده شد (ضد مسیح یا دجال از نشانه های آخرالزمان است که به پیامبر دروغین شهره است در روایات شیعه نیز دجال در آخرالزمان و پیش از قیام حضرت مهدی از خراسان ظهور میکند و او با انجام کارهای شگفتانگیز و معجزاتی جمع زیادی از مردم را میفریبد. دجال در اورشلیم ادعای خدایی میکند و سرانجام پس از حکمرانی به مدت چهل روز یا چهل سال به دست عیسی مسیح یا مهدی یا هر دوی آنها کشته میشود). ماموریت دنی ورموود نابودی مردم زمین بود ولی او عاشق مردم زمین شد! بله درست شنیدید .. در این کمیک ها ضد مسیح به بزرگترین دوست انسان ها بدل گشت! او سپس در هیبت یک مدیر تلویزیونی در میان انسان ها زندگی کرد.
6- اِتریگِن دیو (Etrigan the Demon)
« اِتریگِن دیو» سال 1972 توسط استاد «جک کربی» برای دی سی خلق شد. اتریگن، یکی از بدنامترین دیوهای جهنم است که با وجود طبیعت خشونتآمیزش، اغلب در دنیای کمیک با نیروهای خوب متحد میشود، و دلیل اصلی آن پیوند خوردن روح اتریگن با بدن انسانی شریف به نام «جیسون بِلاد» است. اتریگن به شکل مخلوقی انساننما، قوی هیکل، عضلانی، با پوستی به رنگ نارنجی (یا زرد)، دارای شاخ، چشمانی قرمز و گوشهایی شبیه به خفاش تصویر میشود. اتریگن پسر شیطان مقرب بلیال، و روح خبیثی دیگر به نام ران وا داث است. او در اصل توسط جادوگری به نام مرلین به عنوان آخرین دفاع دژ شاه آرتور به نام "کملات" در برابر جادوگر شیطانی به نام «مورگن لو فی» فراخوانده شد.
5- دایمون هِل استرام (Daimon Hellstrom)
دایمون هل استرام (یا «هل استورم») ملقب به "پسر شیطان" (Son of Satan) است چون واقعا پسر شیطانه! یعنی او و خواهرش ویکتوریا (ساتانا) از وصلت شیطان با یک خانم زمینی متولد شده اند. گفته میشه خود شیطان به او و خواهرش جادوگری یاد داده. ولی دایمون وقتی بزرگ شد برخلاف خواهرش، سعی کرد موجود بدی نباشه و حتی به بشریت خدمت کنه. او اولین بار در کمیک های Defenders با دکتر استرنج آشنا شد و بهش در انجام ماموریتی کمک کرد. سپس عاشق و دلباخته یکی از اعضای این گروه به نام «پتسی واکر» ملقب به Hellcat شد (برای آشنایی با شخصیت هِل کَت، این مقاله را بخوانید). آنها با هم ازدواج هم کردند ولی بعد از مدتی گذشته دایمون و ارتباطش با شیطان و جهنم باعث شد به شخصیت تاریکی تبدیل بشه. به قول معروف او چون پسر شیطانه، ته دلش شیشه خورده داره و گاهی هم فریبکارانه عمل میکنه. ولی در هر حال برای دکتر استرنج و برخی دیگر از قهرمانان مارول حامی خوبی بوده و گاهی اوقات هم در انجام ماموریت های خطیر بهشان کمک کرده. ولی خود قهرمانان مارول هم خوب میدانند که نمیتوانند صد در صد بهش اعتماد کنه!
4- رِیون (Raven)
«رِیوِن» سال 1980 به دست نویسنده ای به نام «مارو ولف من» و طراحی به نام «جورج پرز» برای دی سی کامیکس خلق شد. او دختر دورگه امپراتور شیطانی (ترایگان) و مادری زمینی (آنجلا راث یا آرلا) است که دارای تواناییهای همدلی، دورجنبی، فرافکنی اثیری و قادر به احضار و کنترل روح خویش، به منظور مبارزه است که معمولاً به شکل یک انسان یا کلاغی غولپیکر است. او یکی از اعضای اصلی تیم ابرقهرمانی تایتانهای نوجوان به شمار میرود. ریون نخست برای درخواست کمک نزد گروه لیگ عدالت رفت، اما بواسطه مشاوره زاتانا با آنها که نسبت خانوادگی شیطانی ریون را حس کرده بود جواب رد دریافت کرد. او با نا امیدی، برای مقابله با پدرش، تیم تایتانها را اصلاح و تبدیل به تایتانهای نوجوان جدید نمود. این تیم شامل دیک گریسون / رابین، کید فلش، واندر گرل، استارفایر، سایبورگ و بیست بوی بودند. این تیم در نهایت با کمک آرلا توانست ترایگان را شکست دهد و او را در یک زندان بین دو بعدی اسیر کردند. با این حال ریون همچنان مجبور بوده با نفوذ درونی پدرش مبارزه کند و به خوبی میداند اگر کنترل خود را از دست بدهد شیطان درونش به رهبری پدرش ترایگان طغیان کرده و روح و جسمش را تحت سلطه در می آورد.
3- اِسپان (Spawn)
«اِسپان» هم از آن شخصیت های معروفی است كه خیلی درباره اش شنیده اند چون فیلم مطرحی ازش در سال 1997 ساخته شد و همینطور كارتون معروف و جنجالی شبكه HBO (مدتیه خبر میرسه «جیمی فاکس» قراره نقش اسپان رو در ریبوت جدید بازی کنه). خالق او «تاد مك فارلین» مشهور است كه اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی یك طراح سوپراستار بود و كمیك های مرد عنكبوتی را بسیار پرفروش كرد. گفته میشه ایده اسپان مدتها پیش و وقتی برای مارول کار میکرد به ذهنش خطور كرده بوده ولی از مسئولین مارول مخفی اش کرد تا تصاحبش نکنند! بلاخره زمانی كه مک فارلین با همراهی چند طراح دیگر شركت "ایمج كامیكس" را تاسیس كرد، اسپان را هم خلق کرد. در نتیجه اسپان به عنوان محبوب ترین شخصیت كمپانی ایمج شناخته میشود. او یك مامور ویژه بود و حتی یك بار جان رئیس جمهور آمریكا را در عملیاتی پیچیده نجات داد ولی همكارانش بهش خیانت و او را كشتند. روح او به جهنم رفت (به خاطر اینكه آدم های زیادی را وقتی زنده بود كشته بوده) او در جهنم با موجودی به نام Malebolgia قرارداد بست كه طبق آن اجازه پیدا كرد به زمین برگرده و زنش رو ببینه. با این حال وقتی برگشت، تصمیم گرفت به Malebolgia پشت كنه و از قدرت هایی كه بهش داده بود برای كارهای خوب استفاده كنه (اریجین اش شباهت زیادی به «گوست رایدر» داره!) البته اسپان بیشتر یك ضد قهرمان است تا یك ابرقهرمان تمام عیار. او قدرت های فراوانی دارد و شكست دادنش تقریبا غیر ممكن است.
2- گوست رایدر (Ghost Rider)
تردیدي نیست كه جمجمه آتشین و موتور سیكلت شعله ور «گوست رایدر» باعث شده اند تا از نظر بصری یكی از منحصر به فرد ترین شخصیت های مارول باشد. البته شخصیت های مختلفی در قالب گوست رایدر ظاهر شده اند كه معروف ترین آنها اولین گوست رایدر یعنی «جانی بلیز» (Johhny Blaze) است. جانی یك موتورسوار ماهر بود كه برای نجات جان پدرش كه سرطان داشت با شیطان (كه در عالم مارول «مفیستو» نام دارد) معامله كرد. ولی پس از مدتی پدرش در هنگام اجرای یك حركت نمایشی كشته شد. البته مفیستو به جانی گفت كه به عهد خودش وفا كرده و پدرش را از سرطان نجات داده. سپس جانی فهمید كه مفیستو روج او را با روح دیوی به نام «زاراثوس» (Zarathos) ، ملقب به «روح انتقام» (Spirit of Vengeance) ، پیوند زده. بنابراین او به موتورسواری آتشین به نام گوست رایدر تبدیل شد . او هر وقت در حضور پلیدی و خباثت قرار میگرفت تبدیل میشد به گوست رایدر تا به دستور مفیستو افراد پلید را مجازات و به جهنم بفرستد تا پیش مفیستو باشند(!) با این حال جانی هنوز روی گوست رایدر كنترل داشت و خیلی وقت ها از قدرت های خودش برای نجات بیگناهان استفاده میكرد. بعد از مدتی نیروهای گوست رایدر از وجود جانی بلیز خارج و به فرد دیگری به نام «دنیل كِچ» (Daniel Ketch) پیوند خورد (پس از اینكه خواهر دنی توسط گانگسترهای نینجا صدمه دید، به موتورسیكلتی دسترسی یافت كه "روح انتقام" در آن وجود داشت) البته جانی بلیز یك بار دیگر نیز گوست رایدر شد. جدیدترین گوست رایدر مارول هم «رابی ریز» (Robbie Reyes) نام دارد. رابی اصلیتی مكزیكی دارد و یك نوجوان دبیرستانی است.
1- پسر جهنمی (Hellboy)
بدون شك بهترین شخصیت غیر مارولی یا غیر دی سی كسی نیست جز «پسر جهنمی» (Hellboy) . او سال 1993 و توسط طراح معروف «مایك مینولا» (Mike Mignola) خلق شد . مادر او یك ساحره بود به نام «سارا هیوز» كه در جهنم او را به دنیا آورد. وقتی به دنیا آمد دست راستش توسط یکی از اربابان جهنم به نام «ازائیل» (Azzael) قطع شد و به جای آن یك شی قدرتمند به نام "دست راست نابودی" (Right Hand of Doom) قرار گرفت. سپس زمانی كه نازی ها در جنگ جهانی دوم میخواستند دریچه ای به دنیاهای تاریك باز كنند، پسر جهنمی به دنیای ما آمد ولی در نهایت توسط پرفسور «براتن هولم» بزرگ شد و به عضویت "اداره تحقیقات درباره و دفاع از پدیده های فراهنجار" (كه به صورت مخفف BPRD نامیده میشود) درآمد. او بزرگ شد و در كنار همكاران عجیب و غریب خود یاد گرفت تا چطور با تهدیدات باستانی و ماورا الطبیعه مبارزه كند. در سال 2004 فیلمی بسیار خوب و عالی با شركت «ران پرلمن» از روی پسر جهنمی ساخته شد (توسط کارگردان بزرگ و صاحب سبکی به نام «گییرمو دل تورو»). سال 2008 قسمت دومش آمد كه خوب بود ولی نه به خوبی قسمت اول. مدتها شایعاتی مبنی بر ساخت قسمت سوم هم به گوش میرسید که متاسفانه به نتیجه نرسید . تا اینکه سال 2019 فیلمی جدید با شرکت «دیوید هاربور» از روی این شخصیت ساخته شد که از هر نظر گند و افتضاح بود! و البته چندین كارتون دیدنی هم از روی این شخصیت ساخته شده.
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2020
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
15 شخصیت برتر کمیک های ترسناک مارول
زشت ترین قهرمانان دنیای کمیک!
15 حقیقت مهمی که باید درباره "پسر جهنمی" (HELLBOY) بدانید
10 شخصیت برتر ژانر وحشت در کمیک های ابرقهرمانی
10 خبیث نامیرای برتر مارول و دی سی در دنیای کمیک
معرفی گوست رایدر (Ghost Rider) ها
معرفی 10 دشمن برتر گوست رایدر (GHOST RIDER)
20 ضد قهرمان (ANTI-HERO) برتر در دنیای کمیک بوک
10 ابرقهرمان برتر دنیای كمیك كه به مارول یا دی سی تعلق ندارند
10 حقیقتی که باید درباره شخصیت «پتسی واکر» ملقب به HELLCAT بدانید
معرفی شخصیت های مکمل کمیک های دکتر استرنج
20 كمیك برتر ترسناك (HORROR COMICS)
دیدگاهها
یه سوال در حال حاضر تو کمیک های مارول جانی بلیز قدرت های گوست رایدر را دارد یا از دست داده ؟(یا اصلا زنده است؟)
ممنون میشم جواب بدین
واقعا مقاله جالب و خاندنیای بود. رتبه اول و دوم هم که واقعا تابلو بودن
راستی من فکر میکنم از شیطان آبی برای طراحی نایت کینگ در گات الهام گرفتن، نظرتون چیه؟
من مدت هاست که مقالات شما اساتید میخونم ولی حتی نمتونستم تشکر کنم.
حال از همه شما بزرگواران تشکر میکنم و امیدوارم هر روز با مقالات دیگرتون ما رو شگفت زده کنید.
مقاله فوق العاده ای بود و عنوان جذابی داشت.
ولی از بزرگواران درخاستی داشتم:
مدتی هست که به دنبال کمیک ها و گرافیک نوول های برتر تاریخ رفتم و بنظرم مقاله هایی که درمورد اینها باشند میتونن به شدت سطح نظرات و نقد های سایت رو در مورد دیگر کمیک ها بالا ببرند
با سپاس فراوان
بله واقعا مقاله جالب و خواندنی (!!!!) بود
خب ما میدونیم آنتاگونیست اصلی هسته و وجود دنیا شیطان هست و حالا هر قهرمانی یک دشمنی در مقابلش داره که کوچیک شده ای از اون شیطان اصلی هست.
حالا فرض کنید یک ویلن با شیطانی حقیقی پیوند بخورد پس به قطع آنتاگونیست دردسر سازی برای قهرمان اصلی خواهد شد.
اما چرا همیشه باید روح ذاتی یک شیطان در کار ها واعمال بد و ناشایست قرار بگیرد.
خب ما توی این مقاله دیدیم که این حرف درست است و ما پروتاگونیست های بسیار خوب و به درد بخور برای جامعه رو دیدیم که با شیطان پیوند خورده ولی کار های شیطانی نمی کنند و به شیطان رکب زدند و از این قدرت در برابر خودش استفاده می کنند.
.8. این شخصیت اوریجن بسیار جالبی دارد.
فردی که برای اینکه قهرمانی سرشناس بشود و با کاری های ناپسند اعم از اعمالی که به مردم شهرش آسیب می زند و شیطانی مقابله کند خودش را به شیطانی تبدیل می کند.
این یعنی دادن همه چیز برای رسیدن به هدف و این خیلی والا و قابل تحسین هست.
.6. چقدر یک انسان میتواند شریف و خوب باشد که حتی یک شیطان هم رو به روی او کم بیارد و راضی به انجام کار های خوب شود؟(به نظر شما اگه مرد عنکبوتی و یک شیطان مانند این با هم روبرو شوند شیطان کم میارد و سر خم می کند ویا اسپایدی؟از نظر من که اسپایدی برنده و می شود و آنقدر دلش پاک است که شیطان در مقابل او کم میاورد.)
**
استاد بازم ازتون تشکر میکنم و از ته دل به شما خسته نباشید میگم.
چشم استاد
ببخشید نمیدونستم که مشکلی پیش میاد
دیگه تکرار نمیشه.
عـجـب مقاله طوفانی ای...
موضوعش خیلی خوبه
واقعا بهترینید خداییش
من ساتانا رو نمیشناختم
اول که عکسشو دیدم فکر کردم بلک ویدو هستش
اسپم: بابت اسپم معذرت میخوام
راستی استاد من تازه شروع کردم به خواندن کمیک جنگ های پنهان
تا شماره 2 خوندم
2 سوال واسم پیش اومده
1_مگه دنیاها همشون نابود نشده بود غیر 2 دنیا؟
پس چرا سوار اون سفینه هه شدن؟
خب اگه همه دنیاها از بین برن اونا کجا میخاستن برن؟نمیدونستن که دووم گارد وجود داره.بعدشم مگه همه دنیاها نابود نشده بود؟پس دنیای نبر از کجا پیداش شد؟
2_اون یارو که اسمش میکر بود _ میخواست از فیوری زمان بخره که چیکار کنه دقیقا؟خوب نفهمیدم اون قسمتو
با تشکر
سلام.
ممنون آقای ترابی برای این مقاله ی جذاب
به نظرم نایت کینگ خیلی شبیه شیطان آبیه
خودم به شخصه شماره های ۱۰،۷،۴،۳،۲،۱ رو خیلی دوس داشتم
جدی میگم . با این همه مشغله چطور میتونید هر روز یه مقاله عالی و یک کمیک ترجمه شده با بهترین کیفیت تو سایت بزارید
الان سایتی هست که شاید بشناسید و اول اسمش CS هست و اعضاش اکثرا هر چی بلدن تو همین سایت یاد گرفتن. خیلی هم ادعا دارن . سایتشون هم اونقدر سنگینه یه ربع طول میکشه که بالا بیاد چون همش ظاهر داره و محتوا هیچی نداره. مدیرانش هم کلی ادعا دارن ولی ماهی یه دونه ممکنه مقاله یا کمیک بزاره که اونم اصلا به پای کیفیت مطالب و کمیک های شما نمیرسه. رتبه شون تو ایران 42 هزار هستش ولی رتبه سایت شما همیشه زیر 5 هزاره حتی به هزار هم رسیده. ولی شما چطور میتونید یک تنه کل این آدمای پرمدعا ولی پوچ و توخالی رو بزارید تو جیب بغلتون؟ واقعا برام سواله. چطور میتونید این همه مقاله و کمیک درجه یک در خدمت ما بزارید؟ اونم مجانی و بدون کمترین ادعا؟ واقعا دمتون گرم. بیخود نیست که 7 ساله نامبر وان هستید
از خوندن این مقاله خیلی لذت بردم اخه من عاشق شخصیت هایی هستم که یه مدل جنگ داخلی در وجودشون هست و سعی میکنن با اون نیمه تاریک خودشون مبارزه کنند و در این مقاله خیلی از این افراد بودن
واقعا لذت بردم
راستش منم نمیدونم ولی اسپان راحت شکست نمیخوره و اگه یک قاتل حرفه ای هم حریفش باشه فکر نکنم شکست بخوره چون بدون قلب هم زنده میمونه (!!!!!! ) و تنها راه شکستش کشتنشه و چگونگی کشتنش اینه که سرشو از تنش جدا کنی تا بمیره و مردعنکبوتی هم کسیو نمیکشه پس من فکر نکنم حریفش بشه
راستی استاد ببخشید استاد اونطوری چند روز پیش بی ادبی کردم به بزرگی خودون ببخشید
من با اتریگن خیلی حال کردم چون حدود ۱ هفته پیش واسه یه چنلی کمیک شوالیه های اهریمنی رو ادیت کرده بودم و اصلا نفهمیدم اتریگن کی بود ولی حالا فهمیدم
دستتون درد نکنه
ممنونم از استاد.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا