در این مقاله میخواهیم صحنه های آغازین یا همون opening را در تمامی فیلم های سینمایی ساخته شده از روی مردعنکبوتی مورد بررسی دقیق قرار دهیم و رتبه بندی کنیم (مقاله به روز رسانی شد).

مقدمه: یک حقیقت وجود داره که ما به ازای تعداد قهرمان هایی که میتونیم معرفی کنیم و ازشون فیلم بسازیم، راه و روش برای معرفی اونها وجود داره. طبیعتاً این حقیقت جدای از یکی از محبوب ترین و معروف ترین شخصیت های ابرقهرمانی نیست و اسپایدی هم در طول تاریخ فیلم سازیش بارها باعث شده که مخاطبین از همون اول کار توجهشون میخکوب صفحه سینما بشه؛ حالا بعضی اوقات از هر جنبه ای این میخکوب شدن قابل توجیه هست و بعضی وقت ها هم نیست.

یک صحنه آغازین مناسب و خوب باعث میشه طرفدارهای همیشگی اون شخصیت به یاد بیارن برای چی شخصیت مورد علاقه شون همین قهرمان هست و همچنین باعث میشه یک مقدمه ای باشه برای دیگران که همیشه اون شخصیت رو به خاطر بسپارن. حالا در طول تاریخ فیلم های اسپایدی تعداد خیلی زیادی کارگردان و فیلم ساز و داستان نویس همه تلاش های خودشون رو کردن تا شخصیت اسپایدرمن دوست خوب محله شما رو به درستی شخصیت پردازی کنن هرچند که نتایج گوناگونی داده. طبیعیه که با یک شخصیت پردازی اشتباه از اسپایدی فارغ از اینکه طرفدار ها خیلی ناراحت میشن مخاطبین اون مجموعه هم کم میشه.

مقالات زیر را هم بخوانید:

رتبه بندی صحنه های پایانی (سکانس اختتامیه) در فیلم های مردعنکبوتی

20 پایان برتر در فیلم های کمیک بوکی/ابرقهرمانی

17 شوخی برتر مرد عنکبوتی در دنیای سینما

صحنه های برتر در فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی - قسمت اول

صحنه های برتر فیلم های مرد عنكبوتی- قسمت دوم

رتبه بندی برترین مبارزات مردعنکبوتی در عالم سینما

10 صحنه آغازین (سکانس افتتاحیه) برتر در فیلم های کمیک بوکی/ابرقهرمانی

30 دیالوگ برتر فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی

10- اسپایدرمن: در میان دنیای عنکبوتی

جالبه که انیمیشن "اسپایدرمن: در میان دنیای عنکبوتی" به جای دنیای مایلز میاد و از دنیای گوئن عنکبوتی شروع میکنه. حتی خود گوئن هم میگه: "بیایید این دفعه متفاوت عمل کنیم". و این اشاره داره به این که دفعه ی قبل داستان با روایت پیتر پارکرِ دنیای مایلز مورالز (دنیای شماره 1610) آغاز شده بود. البته گوئن مثل قسمت قبل از شخصیت های اصلیه و در حالی که اصلا اعصاب نداره همه چی رو تعریف میکنه و طبل میزنه تا اینکه هم بَندی هاش اعتراض میکنن و بهش میگن که بس کنه و سپس با هم جر و بحث میکنند و این بسیار جالبه چون اولین حضور گوئن عنکبوتی در دنیای عنکبوتی (شماره 2 از سری اول "لبه ی دنیای عنکبوتی" که اینجا ترجمه شده) هم دقیقا همین طور شروع شد.

9- اسپایدرمن: دور از خانه

ارزش گذاشتن روی صحنه آغازین این فیلم کار خیلی سختی هست. لحظات نخستین فیلم با صحنه ای از نیک فیوری و ماریا هیل آغاز میشه که به عنوان نخستین افراد در فیلم با میستریو در شهر مکزیک رو به رو میشن. در واقع اونا میخوان به خرابی به وجود آمده توسط یکی از نیروهای عناصر رسیدگی کنند که ناگهان سر و کله میستریو پیداش میشه. ولی نمیدونم چرا لحظه ورود میستریو اونقدرا هم بیاد ماندنی نیست و تا حدی توخالی بنظر میرسه. البته هیچ نقص خاصی در آن به چشم نمیخوره ولی نمیدونم چرا همیشه دوست داشتم اولین باری که میستریو رو در سینما میبینیم، حماسی تر باشه. پس از این صحنه ما ناگهان شاهد ویدئوی یادبود ساخته شده توسط هم مدرسه های پیتر پارکر هستیم که به احترام اعضایی از اونجرز که در طول وقایع "پایان بازی" فوت کردن توسط جیسون و بتی در مدرسه پیتر پخش میشه. صحنه ای کمدی و جوک های به جایی که در این صحنه خلق میشن واقعاً فوق العاده هستن و فارغ از اینکه باعث جلب توجه مخاطب میشن اطلاعات خاصی درباره نتایج بشکن های رخ داده به مخاطب میدن که شاید پیش از این بهشون فکر نکرده باشن. در واقع این انتقال صورت گرفته از صحنه تقابل با میستریو به این صحنه به قدری خوب به تصویر کشیده شده که یکی از بهترین ها بین فیلم های اسپایدرمن هست. فقط اگر بخش اول صحنه آغازین فیلم نسبت به بخش دوم کمی هم سطح تر بود جه بسا که در رتبه بندی جایگاه بهتری رو هم کسب میکرد. راستی یه ادای احترام به صحنه ی آغازین فیلم های "ایندیانا جونز" هم شاهد هستیم که استاد ترابی در آیتم شماره 1 از این مقاله بهش اشاره کرده بودند.

8- مرد عنکبوتی شگفت انگیز

صحنه آغازین در این فیلم با بچگی پیتر آغاز میشه که به نحو خودش خلاقانه هست، ما پیتر رو میبینیم که درحال قایم موشک بازی هست. جریان وقایع نسبتاً سریع هست و سکانس نسبتاً دلهره آوری را شاهد هستیم که طی آن با پدر و مادر پیتر پارکر آشنا میشویم که دارند سریع و با عجله منزل خود را ترک میکنند و پیتر را هم با خود میبرند به منزل بن پارکر (عمو بن) و بهش میگن که قراره مدتی را نزد آنها بمونه. کاملا مشخصه از چیزی ترسیده اند و انگار تهدید بزرگی به دنبال آنها هست. سکانس، حس اضطرار را به خوبی به بیننده منتقل میکنه، مخصوصا در اون لحظه ای که پدرِ پیتر فرمول های نوشته شده روی تخته سیاه را با عجله پاک میکنه و بعدش دوربین روی عنکبوتی زوم میکنه که داخل یک محفظه ی شیشه ای قرار داره. اون لحظه ای که مادر پیتر با چشم هایی گریان باهاش خداحافظی میکنه و پیتر از پشت پنجره پدر و مادرش را برای آخرین بار میبینه و زن عمویش او را در آغوش میگیره بسیار تماشایی هستش و البته پرمعنا و استعاره ای است از اینکه زن عمویش قراره حافظ و نگهدار او باشه. ولی مساله اینجاست که کلا معمای پدر و مادر پیتر پارکر در سری فیلم های "مردعنکبوتی شگفت انگیز" هیچ وقت به طور رضایت بخش به سرانجام نرسید و درست و حسابی متوجه نشدیم که قضیه چی بود و یا قرار بود چی باشه و البته ربط دادن منشاء قدرت های مردعنکبوتی به آزمایش های پدرش قطعا یک پیچش نامناسب و جنجالی بود (این مقاله را بخوانید). بنابراین همه ی این مسائل باعث شد تا در نهایت لحظات دلهره آور و ماندگاری که در این سکانس وجود داشت برای ما بی معنی بشوند.

7- اسپایدرمن: بازگشت به خانه

اینکه صحنه آغازین فیلمت رو کاملا اختصاص بدی به معرفی شخصیت خبیث داستان بنظرم خیلی ایده جذابیه که ما قبلا در برخی از فیلم های تحسین شده ی تاریخ سینما هم نظیرش رو دیده بودیم. در "اسپایدرمن بازگشت به خانه" هم همین را مشاهده میکنیم. آدریان تومز با بازی خوب مایکل کیتون و دار و دسته اش به خوبی در سکانس ابتدایی فیلم به بیننده معرفی میشوند در حالی که قبلا با آنها ملاقات نکرده بودیم. یک نکته موثر دیگر درباره این سکانس اینه که خودش رو از همون ثانیه های ابتدایی محکم وصل میکنه به دنیای سینمایی مارول! یعنی درست از همون اول ما رو میبره به دل وقایع فیلم نخست "انتقام جویان" و متوجه ارتباطش با تونی استارک میشیم. بعدشم که سر و کله اعضای "دپارتمان کنترل خسارت" پیدا میشه و ما مشاهده میکنیم که چطور بیرحمانه کار و کاسبی تومز رو ازش میگیرن. در همین سکانس چندین لحظه و دیالوگ موثر هم هست که به ما کمک میکنه خصوصیات شخصیتی تومز را بهتر بشناسیم: 1- او به خانواده اهمیت میده و حاضره برای محافظت از آنها دست به هر کاری بزنه؛ حتی قانون شکنی 2- با مشت زدن به صورت یکی از اعضای " دپارتمان کنترل خسارت" معلوم میشه میتونه خیلی سریع از کنترل خارج بشه. بعدشم که داستان به 8 سال بعد کات میشه و تومز را در هیبت والچر مشاهده میکنیم و متوجه میشیم به کمک اشیاء برجای مانده از حمله ی فضایی ها به نیویورک با دوستاش چه کسب و کاری به راه انداخته اند. و اینجوری خیلی شیک و موثر ما به خوبی با خبیث داستان آشنا میشویم و از سوی دیگر فیلم خودشو از همون اول تالاپی پرتاب میکنه تو MCU!

6- اسپایدرمن 3

"مردعنکبوتی 3" فیلمی بود که قبل از اکرانش کلی هایپ شده بود و خیلی ازش انتظارات بالا بود. یک عالمه خطوط داستانی جذاب از قسمت های قبل باقی مانده بود که دوست داشتیم در قسمت سوم به سرانجام برسند. ولی در نهایت همانطور که در اینجا و اینجا گفته شد ما را نا امید کرد و نتونست توقعات را برآورده کنه. اما باید قبول کرد که سکانس افتتاحیه ی قدرتمندانه ای داره (تیتراژ آغازین جالبی هم داره که علاوه بر روایت نوعی خلاصه داستان و صحنه های مهم از قسمت های قبل، به ورود خبیث های جدیدی یعنی ونوم و مردشنی اشاره میکنه). فیلم با لحنی بسیار خوشبینانه شروع میشه و پیتر پارکر رو میبینیم که در حال تماشای کلیپی از اسپایدرمن در صفحه نمایش بزرگی در میدان معروف شهره و بچه ها از دیدنش ذوق کردن. روزنامه ها و مجلات هم دارن ازش خوب تعریف میکنن. پیتر داره اوضاعِ بر وفق مرادش رو روایت میکنه و میبینیم که در دانشگاه هم پیشرفت کرده. یه صحنه کوتاه هم گوئن استیسی باهوش رو میبینیم که انگار همچین بفهمی نفهمی از پیتر خوشش میاد. البته هنوزم یه سری سر کلاس هستن که سر به سرش میذارن ولی پیتر به دختر مورد علاقش رسیده و میخواد ازش خواستگاری کنه. و بعد میریم سراغ اجرای مری جین که اونم معلومه تو کارش به اوج موفقیت حرفه ای خودش رسیده. این وسط ریمی چند تا شوخی مخصوص به خودش رو انجام میده و خلاصه اینکه همه چیز عالی بنظر میرسه تا اینکه متوجه میشیم هری آزبورن هم در سالن حضور داره و در طبقه بالا نشسته و پیتر رو زیر نظر داره و بهش زُل زده و اینجاست که موسیقی فیلم لحنی تهدید آمیز به خودش میگیره و تماشاچی بهش یادآوری میشه که ای داد بیداد، اوضاع قراره برای قهرمان ما قاراشمیش بشه و هری قراره زندگی رو به خاطر گرفتن مرگ پدرش برای پیتر زهر مار کنه! و این ذات مردعنکبوتیه که هیچ وقت خوشی و اوضاع مطلوب براش طولانی مدت نیستند ...

5- اسپایدرمن: راهی به خانه نیست

بعد از "اسپایدرمن دور از خانه"، میستریو، نه تنها برچسب قاتل و شروریت به اسپایدی زد بلکه به عنوان آخرین ضربه مهلک خودش هویت واقعی اسپایدی یعنی پیتر پارکر رو هم آشکار کرد. با این کار سبب شد که هویت اسپایدرمن سر تیتر اخبار و حرف مردم قرار بگیره و این مسئله که آیا اون واقعاً یک قهرمانه یا شخصیت شرور؟ در صحنه نخستین فیلم "راهی به خانه نیست" که درست از انتهای صحنه پس از تیتراژ فیلم "مرد عنکبوتی دور از خانه" ادامه پیدا میکنه میبینیم که پس از اینکه میستریو هویت پیتر رو آشکار کرده مردم درحال محاصره پیتر و دکتر اختاپوس هستن، پیتر برای اینکه از این شرایط نجات پیدا کنه ام جی رو بر میداره و شروع به تاب خوردن بین ساختمون ها میکنه تا از معرکه خارج بشه. نهایت امر میبینم که پیتر و ام جی به آپارتمان خونشون برمیگردن (تا سر در بیارن که باید چه خاکی سر خودشون بریزن!) مثل همه فیلم های اسپایدرمن که ترکیبی از صحنه های اکشن و طنز و احساسی است، این فیلم هم در این موارد کم نمیگذاره و لحظات های آغازین فیلم واقعاً قابل تحسین هستند. با ریتمی تند و در عین حال گیرا که مخاطب رو مشتاق برای تماشای این شاهکار میکنه. در حقیقت، نبوغ سازندگان فیلم در این بود که میدانستند با اون صحنه ی مهیج و جنجالی فیلم قبلی همگان میخواهند بدونند دقیقا بعدش چی میشه و اونا هم دقیقا همینو در سکانس افتتاحیه ارائه میکنن!

4- اسپایدرمن: سفر به درون دنیای عنکبوتی

شاهکاری به نام "سفر به درون عنکبوتی" قطعا باید دارای افتتاحیه ای شایسته باشه که هست و از همون ثانیه ی نخست نظر و توجه تماشاچی را به سبک منحصر به فرد خودش معطوف میکنه. در واقع این اثر خیلی سریع و شلیکی شروع میشه و ما رو به دل داستان پرهیجان و غافلگیر کننده خودش میبره. پیتر پارکرو میبینیم که داره زندگی و سرگذشت خودش رو روایت میکنه. یک سری صحنه های بسیار خلاقانه هم نشون میده که فیلم های قبلی مردعنکبوتی اقتباس شدند (ولی یه تغییرات ریزی هم با اونا دارن! مثل سکانس پیتر و مری جین در رستوران در "مردعنکبوتی 2" که در اینجا به جای اینکه از ماشینی که دکتر اختاپوس به سمتشون پرتاب میکنه جا خالی بدن، مردعنکبوتی بهش مشت میزنه و ...! حتی صحنه رقص منفور پیتر در خیابان در "مردعنکبوتی 3" رو هم به هجو میکشن!). نوعی لحن باحال، خوش بینانه و کاملا کارتونی/کمیک بوکی تو این سکانسِ معرفی هستش که آدم رو ناخودآگاه جذب خودش میکنه. بعدشم که میریم سراغ ادامه داستان و معرفی مایلز مورالز ... نکته جالب و در عین حال طعنه آمیز اینه که پیتر پارکر خیلی از خودش مطمئنه و خودش رو ناجی شهر میدونه و میگه که "تنها مردعنکبوتیه" ولی میدونیم که خیلی زود این حرفاش غلط از آب درمیان چون کشته میشه و کلی مردعنکبوتی دیگه پیداشون میشه ...

3- اسپایدرمن

افتتاحیه ی این فیلم با یک دیالوگ معرکه و ماندگار آغاز میشه:

"Who am I? You sure you want to know? The story of my life is not for the faint of heart. If somebody said it was a happy little tale... if somebody told you I was just your average ordinary guy, not a care in the world... somebody lied".

"من کی هستم؟ واقعا میخوایید بدونید؟ داستان زندگی من مناسبِ آدمای بی شهامت نیست. اگه کسی گفت که {داستان زندگی من} یک قصه ی شاده .. و اگر کسی بهتون گفت که من آدمی عادی هستم بدون هیچ غمو غصه ای تو دنیا ... پس بهتون دروغ گفته".

یعنی سازندگان این فیلم از همون اول میرن سراغ تبیین خصوصیات شخصیتی و ذات پیتر پارکر! همچنین با عشق زندگی اون یعنی مری جین واتسون هم آشنا میشیم. ما پیتر رو میبینیم که در حال دویدن به دنبال اتوبوس هست هرچند که سرعت خیلی پایینی داره و نمیتونه خودش رو به اتوبوس برسونه. در همین چند لحظه نخست ما متوجه میشیم که پیتر یک شخصیت اصطلاحاً بچه مثبت، عجیب غریب از چشم بقیه و ناتوان در انجام ساده ترین کارها هست. با وجود اینکه اتوبوس در نهایت برای اون می ایسته اما میبینیم که بلافاصله که سوار میشه هیچ کسی حاضر نیست اون کنارش بشینه و توسط یکی از بچه های درون اتوبوس زمین میخوره. بین تمام فرنچایز هایی که برای این شخصیت ساخته شده، اسپایدرمن ریمی نشون داد که پیتر برای تبدیل شدن به یک قهرمان چه مسیر طولانی ای رو باید طی کنه و این صحنه ی آغازین انصافا خیلی خوب ذات پیتر پارکر رو به تصویر میکشه.

2- مردعنکبوتی شگفت انگیز 2

درسته که "مردعنکبوتی شگفت انگیز 2" انصافا خیلی ما رو حرص داد ولی باید قبول کرد که افتتاحیه و اختتامیه بسیار خوبی داره (این مقاله رو بخونید). البته اولش مثل قسمت اول دوباره با صحنه های مربوط به پدر پیتر پارکر و معمای مرموز ناپدید شدن اونا و سانحه ی هوایی و ... شروع میشه که گفتیم در نهایت به جایی نرسید و پیچش نامطلوبی رو رقم زد که هنوز نمیتونیم هضمش کنیم (مورد شماره 4 این مقاله را بخونید). ولی بعدش انصافا شروع جذابی رو برای اسپایدرمن رقم میزنه. کلا فیلم ها خیلی اوقات نکاتی رو که شخصیت ها رو به کسی که هستن تبدیل میکنه نادیده میگیرن و نتیجه چندان دلنشین از آب در نمیاد. طبیعتاً برای اینکه شخصیتی به بزرگی اسپایدرمن رو هم به خوبی و عادلانه به تصویر کشید، اینکه فقط به متحرک کردن صفحات کمیک قانع باشیم کافی نیست. دیالوگ ها، حرکات و نحوه بیان داستان هم حائز اهمیت زیادی هستن. "مردعنکبوتی شگفت انگیز 2" فارغ از پستی ها و بلندی هایی که در طول کل فیلم داره نه فقط بین مردعنکبوتی های اندرو گارفیلد بلکه بین تمام فیلم هایی که تا حالا از مرد عنکبوتی ساخته شده صحنه افتتاحیه فوق العاده ای داره. اینکه ما ببینیم اسپایدی در حال تاب خوردن بین ساختمون های مختلف هست و این صحنه های خارق العاده در حال خلق شدن هستن یه چیزی هست ولی وقتی میبینیم که خودش از هر لحظه این تاب خوردن ها داره لذت میبره یه چیز دیگه است. در کل یکی از موردهایی که شخصیت اسپایدی رو از بقیه قهرمان ها جدا میکنه اینه که از قهرمان بودن و استفاده از قدرت هاش در آنی که در حال نجات دیگران هست لذت هم میبره. در ادامه خلق این صحنه ها میبینیم اسپایدی به یک تعقیب و گریز به دنبال راینو میپیونده که در همین حین زندگی خیلی از افراد رو نجات میده (به خصوص شخصیت مکس یا همون الکترو که البته هنوز الکترو نشده) همه اینها کنار هم صحنه هایی سرشار از خنده و پر انرژی و احساسی ایجاد میکنن که تقریباً همه اون چیز هایی هستن که ما از یک فیلم توقع داریم.

1- مردعنکبوتی 2

اسپایدرمن همیشه در میان شخصیت های کمیک بوکی یک شخصیت منحصر به فرد بوده، چرا که در زیر این نقاب و لباسی که او میپوشد یک بیگانه فضایی یا یک میلیاردر خوش گذران نیس، او فقط یک انسان ساده با مشکلات عادی است. تا زمانی که با شخصیت هایی مثل یک دانشمند دیوانه چند بازو نمیجنگد، جوانی است که در مدرسه با مشکلات خودش به سر میبرد، در تلاش برای نگهداری شغلش است و در عین حال به دنبال اثر گذاری بر عشق زندگی اش است. این مسائل بخش بزرگی از دلایل این است که افراد بسیاری میتوانند با اسپایدرمن همذات پنداری کنند. صد البته اثری همچون "اسپایدرمن 2" که به عقیده بسیاری از منتقدان یکی از بهترین آثار کمیک بوکی تاریخ است، یکی از بهترین افتتاحیه های آثار ابرقهرمانی را نیز به خود اختصاص میدهد. در این اثر کارگردانی شده توسط سم ریمی، ما پیتر پارکر (توبی مگوآیر) را در یک گرفتاری بزرگ می یابیم. درحالی که در روز رویای به مری جین پیوستن را میبیند، در نقش مبارز با جنایت ها در محله شما درحال نقش آفرینی است، به خصوص از زمانی که این نقش زندگی او را به یک آشفته بازار تبدیل کرده. او به قدری در آشفتگی به سر میبرد که در شرف از دست دادن شغلش در پیتزا فروشی محله اش است. جهت نجات شغلش ناچار میگردد که در هفت و نیم دقیقه پیتزا ها را به دست مشتریانش برساند. به همین جهت لباس اسپایدی را بر تن میکند و با تاب خوردن در سرتاسر شهر منهتن به سراغ رساندن پیتزا ها به مشتریان میرود.

صد البته که طبق معمول کار اسپایدرمن هیچ گاه اتمام نمی یابد، و او لحظاتی از وقت تعیین شده را جهت نجات جان تعدادی از بچه هایی که در شرف برخورد به یک کامیون بودند از دست میدهد و در نتیجه شغلش را. این واقعه به خوبی تمام مفهوم معمای موهبت و نفرینی که پیتر به آن اشاره میکند را در بر میگیرد. در همین یک صحنه ما در میابیم که برتر بودن (اَبر بودن) همیشه خوش و خرم بودن نیست، به خصوص وقتی انسانی باشید تنها و خسته از نجات دادن هرکسی جز خودتان، بماند که آه هم در بساط نداشته باشید! و این همان ذاتِ دوست داشتنی پیتر پارکر است.

علی معتمد

aliM

All rights reserved © Spidey.ir 2024

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

رتبه بندی صحنه های پایانی (سکانس اختتامیه) در فیلم های مردعنکبوتی

10 صحنه آغازین (سکانس افتتاحیه) برتر در فیلم های کمیک بوکی/ابرقهرمانی

20 پایان برتر در فیلم های کمیک بوکی/ابرقهرمانی

20 پایان برتر در فیلم های کمیک بوکی/ابرقهرمانی

50 فیلم ابرقهرمانی و کمیک بوکی برتر تاریخ سینما

15 تریلر برتر فیلم های کمیک بوکی/ابرقهرمانی

مقالات مربوط به فیلم "مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست"

15 صحنه غم انگیز، احساسی و ناراحت کننده در فیلم های کمیک بوکی

20 دیالوگ برتر فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی

50 صحنه برتر در فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی - قسمت اول

50 صحنه برتر فیلم های مرد عنكبوتی- قسمت دوم

برترین مبارزات مردعنکبوتی در عالم سینما

15 نقل قول برتر از "مرد عنکبوتی" در دنیای کمیک بوک

رتبه بندی 10 دفعه ای که مرد عنکبوتی از زور بازوی خود در فیلم هایش استفاده کرد

10 لحظه برتر مربوط به "حس عنکبوتی" در فیلم های اسپایدرمن

10 لحظه از مردعنکبوتی در MCU که نشان می‌دهد او بهترین است!

برترین مبارزات مردعنکبوتی در عالم سینما

نفس گیر ترین مبارزات مردعنکبوتی در سگانه‌ی "سم ریمی"

آشنایی با لباس های مرد عنكبوتی

رتبه بندی دشمنان مرد عنکبوتی در فیلم های سینمایی

این مطلب را به اشتراک بگذارید :