در آینده چه بر سر «مایلز مورالز» خواهد آمد؟
سری کمیک های The End تک قسمتی هستند و مارول هر از گاهی آنها را برای شخصیت های محبوب خودش منتشر میکنه و در آنها شاهد آینده ای احتمالی که نشان میدهد چه بر سر قهرمانان مارول می آید و چگونه عمرشان به پایان خواهد رسید! در این کمیک هم با نحوه به پایان رسیدن عمر مایلز مورالز آشنا میشوید!
Miles Morales: The End
مترجم: آرمان طهماسبی
ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی
ادیتور و گرافیست و طراح کاور: محمد کاظمی
لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)
نظر شما درباره این داستان چیست؟
برای خواندن دیگر كمیك هایی كه در سایت ترجمه كرده ایم اینجا را كلیك كنید
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
15 لباس برتر مایلز مورالز در دنیای کمیک، انیمیشن و بازی
نقد و بررسی انیمیشن "اسپایدرمن: در میان دنیای عنکبوتی: بخش اول"
شماره آخر از سری جدید کمیک بوک های "مایلز مورالز: اسپایدرمن" ترجمه شد + لینک دانلود
شماره آخر از کمیک "وات ایف ... مایلز مورالز؟" ترجمه شد + لینک دانلود
معرفی 10 دشمن برتر «مایلز مورالز» در دنیای کمیک
10 داستانی که پس از به اتمام رساندن بازی مایلز مورالز میتوانید بخوانید
15 حقیقتی که باید درباره مایلز مورالز (MILES MORALES) بدانید
شماره آخر از كمیك "مایلز مورالز: مرد عنكبوتی نهایی" ترجمه شد + لینك دانلود
معرفی تمام مردان و زنان عنكبوتی – قسمت اول
کمیک ونوم: پایان (VENOM: THE END) ترجمه شد + لینک دانلود
کمیک دکتر استرنج: پایان ترجمه شد + لینک دانلود
معرفی تمام مردان و زنان عنكبوتی – قسمت دوم
برترین و مهم ترین شخصیت های جدید مارول در 10 سال گذشته
10 انیمیشن ابرقهرمانی برتر تاریخ سینما
میراث "مرد عنكبوتی نهایی"
بازگشت دنیای "التمیت مارول"
شماره آخر از کمیک "مردان عنکبوتی 2" (SPIDER-MEN II) ترجمه شد + لینک دانلود
تمام قسمت های كمیك "مردان عنكبوتی" (SPIDER-MEN) ترجمه شد+ لینك دانلود مستقیم
100 شخصیت برتر دنیای مارول: مایلز مورالز
لحظات ماندگار در کمیک بوک های اسپایدرمن: مردعنکبوتی نهایی کشته میشود!
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
و ای کاش مایلز با کامالا ازدواج کرده بود
گانکه هم متاسف شدم مرده بودم
من عاشق اینجور کمیک ها شدم چون با این که یک قسمت بیشتر نیستن خیلی داستان قشنگی دارن و تقریبا از همه عناصر لازم برای داشتن یک داستان خوب بهره میبرن
ادیت و ترجمه هم که عالی
ولی بازم خیلی خوب بود
به نظرتون یه نویسنده کمیک که در این سطح کار میکنه همچین اشتباه کودکانه ای میکنه؟ شما برو داستان رو یک بار دیگه بخون و به اونجایی که میگه " مردمش راهی پیدا کردن با ویروس ترکیب بشه و سرمی که خورده باعث میشه بتونه به عنوان میزبانشون عمل کنه" دقت کن تا بفهمی آخرین کاپیتان چه قابلیتی پیدا کرد که تونست از سپر رد بشه
این کمیک از اون چیزی که انتظار داشتم خیلی بهتر بود. طراحی های رنگارنگ این کمیک نکته بود که توی طراحی توجه رو جلب می کرد. آقای صلاح الدین احمد که نویسنده بسیار خوبی هم هست به خوبی تونسته بود یه فضای آخرالزمانی از بروکلین بسازه. (اون ویروس ها خیلی جالب بودن) شخصیت آخرین کاپیتان نکته قابل توجهی نداشت ولی برای ویلن یه کمیک تک قسمتی خوب بود. مایلز در آخرین لحظات از دو ویژگی خودش استفاده کرد که اونو از سایر مردان و زنان عنکبوتی متمایز می کنه. فقط یه چیزی که نفهمیدم این بود که
چرا مایلز شهردار شده بود. آخه معمولا شخصیت های عنکبوتی مسئولیت های سنگین نمی پذیرن.
ای کاش کامالا خان حداقل یه حضور کوتاه توی این کمیک داشت ولی نشد دیگه.
با تشکر از تیم ترجمه سایت اسپایدی که این کمیک پایان رو هم ترجمه کرد.
نمره به داستان: 10 از 10
نمره به طراحی: 10 از 10
نمره به ترجمه: 10 از 10
نمره به ادیت: 10 از 10
خطر: نقد حاوی اسپویل است.
.
.
.
.
.
.
.
نقد کمیک: قبل از نقد یه توضیح درباره عنوان کمیک بدهم. هر از گاهی مارول درباره شخصیت های محبوبش کمیک پایان بیرون میده که مثلا در ۱۰۰ سال آینده این قهرمان چجوری می میره. این کمیک هم درباره مرگ مایلز مورالز هست. پس از دهه ها دیگر چیزی از نیویورک باقی نمانده بود و کل سطح شهر توسط میکروبی خطرناک احاطه شده بود. پدری به همراه دخترش داشت از دست آن میکروب ها فرار میکرد. اما به زودی به بن بست خورد و میکروب ها داشتند به او می رسیدند. دیگر امیدی برای آنها نمانده بود که یکهو... مایلز پیر داستان ما وارد میشود و آن خانواده را نجات میدهد. او میگوید اکنون شما در امانید اما چیزی که ما از نیویورک میبینیم چیزی نیست که آدم در آن در امان باشد اما بعد مایلز اشاره میکند که هنوز بروکلین سالم مانده است. او اکنون شهردار بروکلین است. در ورودی به بروکلین به گونه ای طراحی شده که اجازه ورود هرنوع میکروب را نمیدهد و آنها را نابود میکند. بنابراین آنان واقعا درامان اند. پس از اینکه شهر را به آن خانواده نشان داد شخصی به اسم مکسین می آید. مکسین دختر صمیمی ترین دوست مایلز یعنی گانکه است. گانکه محافظ شهر بوده و متاسفانه مدتی پیش مرده بوده است و تندیس را درون شهر زده اند. ماکسین به مایلز میگوید که تحدیدی در مکانی شناسایی کرده. بنابراین مایلز و سربازانش به آن مکان رفتند. البته که اشاره میشود که این اولین نبرد آنان میان انسان ها بوده و تمام این مدت داشتند با میکروب ها میجنگیدند( توضیح: پدر خانواده به همراه دخترش وقتی وارد بروکلین میشوند بوی گل را احساس میکنند دخترک که اصلا نمیداند گل چیست پدر هم میگوید وقتی من بچه بودم بوی گل را استشمام کرده بودم. با توجه به سن پدر نابودی نیویورک و حتی جهان حدودا مال ۳۰ سال قبل از زمان این کمیک است.) در هرصورت مایلز و سربازان با افردا شخصی به اسم آخرین کاپیتان مبارزه میکنند.( آخرین کاپیتان سرم ابر سرباز را به خود تزریق کرده) او ضربات مهلکی به مایلز وارد میکند اما مایلز پیر ما با استفاده از اشعه ونومی خود او را حسابی غافلگیر میکند و آخرین کاپیتان پا به فرار میگذارد( گویا آن ها در سرزمین دیگری جز بروکلین زندگی میکنند و مایلز به آنها غذا و دارو می رساند اما آنان خواستار گرفتن بروکلین هستند.) مایلز و یارانش به خانه برمی گردند و جشن میگیرند که ناگهان آخرین کاپیتان به آنان حمله میکند اما این بار اوضاع جور دیگری است. او خودش را با میکروب ها پیوند زده و ترکیب آن با سرم ابر سرباز باعث شده آنان قوی تر شوند و حال سپر دفاعی بروکلین را می شکنند و وارد آنجا میشوند. نبردی سخت میان مایلز و آخرین کاپیتان شکل میگیرد. ابتدا مایلز ضربات متعددی میخورد اما از قدرت نامرئی شونده اش استفاده کرده و آخرین کاپیتان را غافلگیر میسازد. مایلز روی سر او رفته و با تمام توان اشعه ونومی خود را به او پرتاب میکند و باعث پودر شدن کامل آخرین کاپیتان میشود. تمام یاران آخرین کاپیتان با دیدن این صحنه پا به فرار میگذارند همه خوشحال میشوند اما ناگهان.... جنازه بی حال مایلز روی زمین افتاده است. بعد از مدتی مردم برای او مراسم یادبود میگیرند و از او برای تمامی زحماتش قدردانی میکنند.
(نکات مثبت): در نوع خودش ایده جالبی داشت. به ذات شخصیت مایلز هم احترام گذاشته شده بود که در راه فداکاری از مردمش مُرد. یکی دیگر از نکات قوت کمیک طراحی آن بود که در کنار دیالوگ های جذاب مایلز داستان را فان تر کرده بود.
(نکات منفی): سطح داستان کمی متوسط بود. نکته دیگه اینکه مرگ مایلز حداقل برای من تاثیرگذار نبود. یعنی ایده اینکه برای نجات جون مردمش بمیره ایده کاملا خوب و عالی بود اما درست و تاثیرگذار نمایشش ندارند. بنظرم اگه قراره این سری کمیک های پایان تک قسمتی باشه حداقل باید مرگ تاثیرگذاری رو براش انتخاب و طراحی کنند. برای همین میگم سطحش متوسط بود. امتیازات:
طراحی: ۱۰
ترجمه: ۱۰
داستان : ۹(فقط بخاطر اینکه از نظر من مرگش تاثیرگذار نبود و زود هم ازش رد شد)
ادیت: ۱۰
در آخر از دست اندر کاران سایت بابت ترجمه این کمیک تشکر میکنم.
باتشکر: master spider
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نقد کمیک: قبل از نقد یه توضیح درباره عنوان کمیک بدهم. هر از گاهی مارول درباره شخصیت های محبوبش کمیک پایان بیرون میده که مثلا در ۱۰۰ سال آینده این قهرمان چجوری می میره. این کمیک هم درباره مرگ مایلز مورالز هست. پس از دهه ها دیگر چیزی از نیویورک باقی نمانده بود و کل سطح شهر توسط میکروبی خطرناک احاطه شده بود. پدری به همراه دخترش داشت از دست آن میکروب ها فرار میکرد. اما به زودی به بن بست خورد و میکروب ها داشتند به او می رسیدند. دیگر امیدی برای آنها نمانده بود که یکهو... مایلز پیر داستان ما وارد میشود و آن خانواده را نجات میدهد. او میگوید اکنون شما در امانید اما چیزی که ما از نیویورک میبینیم چیزی نیست که آدم در آن در امان باشد اما بعد مایلز اشاره میکند که هنوز بروکلین سالم مانده است. او اکنون شهردار بروکلین است. در ورودی به بروکلین به گونه ای طراحی شده که اجازه ورود هرنوع میکروب را نمیدهد و آنها را نابود میکند. بنابراین آنان واقعا درامان اند. پس از اینکه شهر را به آن خانواده نشان داد شخصی به اسم مکسین می آید. مکسین دختر صمیمی ترین دوست مایلز یعنی گانکه است. گانکه محافظ شهر بوده و متاسفانه مدتی پیش مرده بوده است و تندیس را درون شهر زده اند. ماکسین به مایلز میگوید که تحدیدی در مکانی شناسایی کرده. بنابراین مایلز و سربازانش به آن مکان رفتند. البته که اشاره میشود که این اولین نبرد آنان میان انسان ها بوده و تمام این مدت داشتند با میکروب ها میجنگیدند( توضیح: پدر خانواده به همراه دخترش وقتی وارد بروکلین میشوند بوی گل را احساس میکنند دخترک که اصلا نمیداند گل چیست پدر هم میگوید وقتی من بچه بودم بوی گل را استشمام کرده بودم. با توجه به سن پدر نابودی نیویورک و حتی جهان حدودا مال ۳۰ سال قبل از زمان این کمیک است.) در هرصورت مایلز و سربازان با افردا شخصی به اسم آخرین کاپیتان مبارزه میکنند.( آخرین کاپیتان سرم ابر سرباز را به خود تزریق کرده) او ضربات مهلکی به مایلز وارد میکند اما مایلز پیر ما با استفاده از اشعه ونومی خود او را حسابی غافلگیر میکند و آخرین کاپیتان پا به فرار میگذارد( گویا آن ها در سرزمین دیگری جز بروکلین زندگی میکنند و مایلز به آنها غذا و دارو می رساند اما آنان خواستار گرفتن بروکلین هستند.) مایلز و یارانش به خانه برمی گردند و جشن میگیرند که ناگهان آخرین کاپیتان به آنان حمله میکند اما این بار اوضاع جور دیگری است. او خودش را با میکروب ها پیوند زده و ترکیب آن با سرم ابر سرباز باعث شده آنان قوی تر شوند و حال سپر دفاعی بروکلین را می شکنند و وارد آنجا میشوند. نبردی سخت میان مایلز و آخرین کاپیتان شکل میگیرد. ابتدا مایلز ضربات متعددی میخورد اما از قدرت نامرئی شونده اش استفاده کرده و آخرین کاپیتان را غافلگیر میسازد. مایلز روی سر او رفته و با تمام توان اشعه ونومی خود را به او پرتاب میکند و باعث پودر شدن کامل آخرین کاپیتان میشود. تمام یاران آخرین کاپیتان با دیدن این صحنه پا به فرار میگذارند همه خوشحال میشوند اما ناگهان.... جنازه بی حال مایلز روی زمین افتاده است. بعد از مدتی مردم برای او مراسم یادبود میگیرند و از او برای تمامی زحماتش قدردانی میکنند.(نکات مثبت): در نوع خودش ایده جالبی داشت. به ذات شخصیت مایلز هم احترام گذاشته شده بود که در راه فداکاری از مردمش مُرد. یکی دیگر از نقاط قوت کمیک طراحی آن بود که در کنار دیالوگ های جذاب مایلز داستان را فان تر میکرد.
(نکات منفی): این کمیک نسبت به کمیک های ترجمه شده در سایت سطح متوسطی داشت. نکته دیگه اینکه مرگ مایلز حداقل برای من تاثیرگذار نبود. یعنی ایده اینکه برای نجات جون مردمش بگیره ایده کاملا خوب و عالی بود اما درست و تاثیرگذار نمایشش ندارند. بنظرم اگه قراره این سری کمیک های پایان تک قسمتی باشه حداقل باید مرگ تاثیرگذاری رو براش انتخاب و طراحی کنند. برای همین میگم سطحش متوسط بود.
امتیازات:
طراحی: ۱۰
ترجمه: ۱۰
داستان : ۹(فقط بخاطر اینکه از نظر من مرگش تاثیرگذار نبود و زود هم ازش رد شد)
ادیت: ۱۰
در آخر از دست اندر کاران سایت بابت ترجمه این کمیک تشکر میکنم.
باتشکر: master spider
اول از همه یه تشکر از دوستان مترجم و ادیتور و بقیه کسانی که این همه زحمت ترجمه و ادیت و ... رو میکشن .
شاید تا حدی اسپویل
.
.
.
اول از همه اینکه با طراحی جدا جا خوردم ، یعنی اسم و عنوان کمیک که نوید یه داستان و کمیک دارک یا نسبتا دارک رو میده و پوستر کمیک هم فوقالعادس از نظر من، یعنی تا قسمت کاور از نظر من فوق العاده و درجه یک بود .
داستان های سری "پایان" قاعدتا کمیکای فانی نیستند، چرا؟ طبیعتا چون پایان داستان و زندگی قهرمان رو روایت میکنن نمیشه فان باشن و باید تا حدی جزو کمیک های دارک تلقی بشن (استثنا همیشه هست، یسری شخصیت های خیلی خیلی خیلی محدود ممکنه تا حدی این مسئله راجع بهشون صدق نکنه )
به هر حال، طراحی رو به هیچ وجه نپسندیدم، یعنی یه طراحی کارتونی و کاریکاتوریِ رنگارنگ و شلوغ و بچگانه تا حدی، از نظر من آخرین چیزیه که میتونه برای این سری و مخصوصا برای یسری شخصیت های مهم مثل مایلز مورالز
انتخاب بشه.
طراحی رو واقعا نپسندیدم به دلایلی که گفتم به علاوه یسری کج و کولِگی ها و طراحی های عجیب غریب که باید ۱۰ دقیقه کلنجار میرفتی تا بفهمی الان این کجایِ کیه ؟
این از این
قسمت دوم، داستان، ااستان تا حدی خوب پیش میره و اون ایده اخر الزمانی و اینا و اینکه مالیز شهردار شده و کلا بیس و پایه کار بسیار وفادار به شخصیت پردازی و زندگی خود مالیز مورالز هست و مشکلی توش نیست، داستان میتونست یک مقدار بیشتر درباره پیشینه و نحوه رخداد شرایط و این اخرالزمان توضیح بده، مخصوصا روی بحث ویلن داستان به نظرم یه فلش بک در حد اینکه یک صفحه بهش اختصاص داده بشه برای پیشینه این گروه و این مسائل لازم بود که توی داستان ندیدیم
قسمت آخر داستان، مرگ مایلز و فداکاریش برای مردمش، از نظر ایده فوق العاده بود اما در عمل نه، در حد یک یا دو پانل مستقیما به این مسئله پرداخته شد، بدون هیچ تاثیر گزاری خاصی، انگار صرفا چون قرار بود داستان به این نقطه برسه، این قسمت هم توی کمیک وجود داشت و این سرسری رد شدن و بی اهمیت جلوه دادن مهم ترین بخش داستان رو نمیتونم قبول کنم.
به هر حال، داستان غیر از ترجمه و ادیتش که جدا خوب بود و از ده، ۹/۵ ،۹/۷۵ به نظرم واقعا بی اغراق حقشه
اما داستان از نظر من نمره ای بالاتر از ۶/۵ یا ۷ و طراحی هم چیزی بالاتر از ۵/۵ یا ۶ نمیگیره .
تشکر
خوراک‌خوان (آراس‌اس) دیدگاه‌های این محتوا