وقت آن رسیده که نکات ریز درشت “کاپیتان مارول” را آشکار کنیم!

۷۷- ادای احترام به «استن لی»

اواخر سال ۲۰۱۸ بود که اسطورهٔ دنیای کمیک از دنیا رفت و تمام طرفداران را غمگین کرد. کاپیتان مارول نیز اولین فیلم اکران شده پس از فوت شدن استن لی بود و از مارول انتظار می رفت در این فیلم صحنه ای را به استن لی اختصاص بدهد. همین کار را نیز انجام داد، مارول با اضافه کردن کامئو های مختلف استن لی سراسر فیلم های MCU در تیتراژ و اینتروی اولیه مارول استودیوز این کار را انجام داد. این بار به جای ابرقهرمانان دنیای سینمایی مارول ما استن لی با ظاهر حضور های افتخاری اش در فیلم های کاپیتان آمریکا جنگ داخلی (پیک Fedex)، مردآهنی ۲۰۰۸(با شباهت ظاهری به هیو هفنر)، ثور: راگناروک: آرایشگر سیاره ساکار، کاپیتان آمریکا: نخستین انتقام جو (ژنرال جنگ جهانی دوم)، انتقام جویان: عصر آلتران سرباز بازنشسته‌ای که با مشروب ازگاردی مست شد) دکتر استرنج(آدمی که در اتوبوس در حال مطالعه بود) و ... مشاهده کردیم.

۷۶- پین بال Space Invaders

در پس زمینهٔ سفینهٔ مار-ول جزئیات جالبی وجود داشت یکی از آنها دستگاه ارکید پین بال Space Invaders بود با این تفاوت که عکس آن موجود بیگانه رویش تغییر شده بود چرا که شباهت غیرقابل انکاری به موجود فضایی فیلم “بیگانه” یعنی  xenomorph داشت! به این صورت مارول به صورت خیلی غیرمستقیم، مستقیم به این فیلم نیز اشاره کرد!

۷۵- کری ها خبیث های همیشگی!

قبل از حضور پررنگ تر نژاد کری در فیلم کاپیتان مارول ما با آن‌ها در فیلم ها و سریال های مارول ملاقات کرده بودیم از جمله ماموران شیلد و محافظان کهکشان! نکته قابل توجه این است که در تمامی این آثار کری‌ها شخصیت های خبیث و بی رحمی به تصویر کشیده می شدند. به عنوان مثال در فیلم اول محافظان کهکشان حتی به خودشان زحمت گوش کردن به صحبت های سیاره زاندار برای کمک را ندادند و یا حتی در فصل پنجم سریال ماموران شیلد با چه بی رحمی ناانسان ها را به جان یکدیگر می انداختند و سالانه باعث کشتار انسان های بقا یافته می شدند.در دنیای کمیک نژاد «کری» که بهشون Ruul هم گفته میشه، یکی از مخلوقات جاودانه متعددی  هستش که استن لی و جک کربی در run بی همتای خود در کمیک های اولیه چهار شگفت انگیز خلق کردند. کری ها همواره یکی از بزرگترین نیروهای شناخته شده در کهکشان بوده اند. سیاره کری ها مثل یک دیکتاتوری نظامی بوده است که توسط یک ابر مغز به نام "هوش معظم" (Supreme Intelligence) اداره میشود. این نژاد متخاصم به خیلی از سیارات منجمله زمین حمله کرده است. این امپراتوری تمام عیار جنگجویان قابلی داشته . مثلا «کاپیتان مارول» اریجینال که از اعضای ارتش کری بود و وقتی به زمین آمد تصمیم گرفت آدم خوب و یک قهرمان باشه. یا مثلا «رونن متهم کننده» (Ronan the Accuser) که در فیلم اول محافظین کهکشان شخصیت خبیث اصلی بود. دشمن همیشگی نژاد کری، یک نژاد فضایی دیگر به نام «اسکرال» (Skrull) هستش که همواره با هم در حال نبرد بوده اند. یکی از برترین داستان های تاریخ مارول هم Kree-Skull War نام دارد که اونقدر عظیم بود که اونجرز هم مجبور به مداخله در آن شدند.

۷۴- روز استقلال (فیلم ۱۹۹۶ independence day )

نبرد هوایی بین کوئین جت ماریا رمبو و مینروا در پایان فیلم دقیقا مشابه همان نبرد و تعقیب و گریز هوایی فیلم روز استقلال بود و به آن اشاره داشت. در صحنهٔ شکست خوردن یان راگ از کاپیتان مارول نیز دیدیم که دقیقا مشابه کاری «هیلر» با آن بیگانه کرد و او را کشان کشان میبرد بود!

۷۳- پیجر کاپیتان مارول

در صحنهٔ پس از تیتراژ فیلم انتقام جویان جنگ بی نهایت دیدیم که فیوری قبل از مرگ، با استفاده از دستگاه مرموزی با کسی ارتباط برقرار کرد و در پایان این صحنه دیده شد که این شخص کسی نیست جز کاپیتان مارول! در فیلم کاپیتان مارول مشخص شد که این نسخهٔ به روز شدهٔ پیجر فیوری و شیلد است که کاپیتان مارول با استفاده از تکنولوژی کری ها آپدیتش کرده است!

۷۲- فیلم دروغ های حقیقی (True Lies)

در فروشگاه بلاکباستر کاپیتان مارول به استندی از آرنولد شواتزنگر از دستانش شلیک فوتونی می کند، این استند در واقع برای فیلم دروغ های حقیقی ساخته شده بود که اثری از جیمز کامرون است!

۷۱- خواهران رمبیو

در موقعیت زمانی اصلی فیلم یعنی سال 1995 ، ما مونیکا رمبیوی 11 ساله ای داشتیم که نقشش رو Akira akbar بازی میکرد . اما فلش بک هایی از سال 89 مشاهده کردیم که مونیکا هم در اونها در کنار کارول حضور داشت و اونموقع 5 ساله بود . نکته جالب اینجاست که نقش این نسخه از مونیکا رمبیو را Asari akbar ایفا میکند که در حقیقت خواهر واقعی Akira میباشد !

۷۰- کری ها ، همواره قاتل خاطرات !

یکی از نخستین اقدامات یان-راگ و کری ها بعد انتقال کارول به "هالا" ، پاک کردن حافظه او بود . درواقع تمدن کری سالها بود که از چنین تکنولوژی ای بهره میبردند ! اما ما پیش از این ، اقدام مشابهی را از یک موجود کری مشاهده کرده بودیم ! یک شهروند کری به نام "وین-تک" که برخلاف اکثریت هم نژادان خود نیتی خیر داشت که به صلاح بشریت نیز ختم میشد ؛ اما مجبور بود که موانعی که بر سر راهش قرار دارد را بی درنگ کنار بزند و یکی از این موانع "لیدی سیف" بود ! او با استفاده از دستگاه مخصوصی که همراه داشت خاطرات لیدی سیف را تا محدوده ای مشخص پاک کرد و البته بعد اتمام ماجرا با استفاده از همین دستگاه خاطرات او را بازگرداند .
این ماجرا مربوط به دومین حضور لیدی سیف در سریال ماموران شیلد (فصل دوم) بود که وقایع آن حدود 19 سال بعد جریانات کاپیتان مارول رخ میدهد . همین مورد نشانگر این است که تکنولوژی کری ها در طی این مدت پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته ، اما هنوز به نقطه کمال خود نرسیده ! چراکه آنها میتوانند خاطرات هدف مورد نظر را پاک کنند ، اما قادر به جایگزین آن و حذف عواطف و احساسات مربوطه نیستند و همین باعث به وجود آمدن خلاء هایی میشود که میتواند شخص را باز هم به گذشته اش متصل کند (دقیقا مشابه خلا هایی که در رفتار کارول و لیدی سیف مشاهده کردیم ) !

۶۹- " مارول " خیلی باحال تره !

در انتهای فیلم که شاهد گفتگوی جالب نیک فیوری با کارول هستیم ، فیوری اسم " مار-ول " (وندی لاوسن) رو " مارول " تلفظ میکنه . در ادامه کارول بهش میگه درستش مار-وله (دو سیلابی!) اما فیوری هم در حالی که ادای کارول رو در میاره میگه : < مارول که باحال تر به نظر میرسه! >

این صحبت اشاره ای بود به لقبی که پس از این ماجرا و با توجه نام دکتر وندی لاوسن ، برای کارول برگزیده میشود یعنی " کاپیتان مارول " !

۶۸- ترک " Come as you are "

در یک سوم انتهایی فیلم و در سکانسی که کارول بالاجبار به دیدار " هوش برتر " (Supreme intelligence) میرود ترک جذاب و آشنای " Come as you are " (خودت را همانطور که هستی نشان بده) از یک گرامافون که در همان محل قرار دارد شروع به پخش میشود و فضای متفاوتی در آن صحنه ایجاد میکند ! این ترک یکی از تک آهنگ های آلبوم Nevermind از گروه راک آمریکایی نیروانا (Nirvana) میباشد که در سال 1992 منتشر شد . و البته کسانی که با سریال های بخش نتفلیکس دنیای سینمایی مارول آشنایی داشته باشند به احتمال خیلی قوی در آن لحظه نخستین تیزر تریلر سریال " مدافعان " برایشان تداعی شده است !

۶۷- دومین حضور پاتریک برنان دنیای سینمایی مارول 

در صحنه ای که کارول و نیک فیوری برای دومین بار در باری به نام پانچو با یکیدیگر دیدار کردند و گپ زدند ، لحظه ای کوتاه مسئول آن میکده را مشاهده میکنیم که ایفاگر نقش او " پاتریک برنان " میباشد ! او پیش از این در دو اپیزود بخش دوم فصل اول سریال ماموران شیلد نقش مارکوس دنیلز ملقب به Blackout را ایفا کرده است ! کارکتر او در یک حادثه آزمایشگاهی قدرت های مخرب جذب انرژی (برگرفته از دارکفورس) را کسب کرد و در نهایت هم توسط مامور کولسن و آنتوان تریپلت کشته شد .
نکته جالب این است که تهیه کننده اجرایی کاپیتان مارول یعنی خانم " ویکتوریا آلونسو " در پاسخ به این سوال که < آیا این دو نقش در حقیقت یک کارکتر واحد میباشند؟ > پاسخ داد :
< شما متوجه اش شدید ؟ > !
با اینحال که بنظر میرسد ایشان تلویحا این جریان رو تایید کرده اند ، اما این جریان به هیچ وجه رسما تایید نشده و این دو نقش دو کارکتر مجزا میباشند . حتی از لحاظ ظاهری هم این مورد تا حدی رد میشود ؛ برای مثال آیا این جناب متصدی بار 23 ساله به نظر میرسه (چون مارکوس دنیلز اون موقع حدودا 23 سال داشته) ؟! مسلما نه !

۶۶- شعار فیلم

همانطور که در تبلیغات فیلم نیز دیده بودیم، شعار Higher Further Faster، مورد استفاده قرار گرفته بود و حتی در فیلم نیز زمانی که خاطرات کارول توسط اسکرال ها مرور می شد این شعار از زبان ماریا رمبو شنیده شد. این شعار در واقع روی نسخه های فیزیکی سری کمیک های کاپیتان مارول خانم کلی سو دیکانیک قرار داشته است:

۶۵- اشاره به فیلم پدر خوانده

در فیلم اشارهٔ غیر مستقیمی به یکی از دیالوگ های فیلمGodfather داشتیم یعنی دیالوگی که پیتر کلمنزا می گوید: “Leave the gun, take the Cannoli” و در فیلم می بینیم که کاپیتان مارول به فیوری در پردهٔ پایانی فیلم زمان مشغول کردن کری ها می گوید: “”leave the lunchbox, take the Tesseract :

۶۴- گروه استارفورس (Starforce)

در اوایل فیلم ما متوجه شدیم که «کارول دنورز» یکی از اعضای گروه نظامی استارفورس بوده و هوش برتر از او در این بخش بهره می گیرد. گروه استار فورس یا "نیروی ستاره ای" (Starforce) در دنیای کمیک سال 1992 و در شماره 346 کمیک Avengers خلق شدند. اعضای این گروه توسط هوش برتر کری ها انتخاب می‌شوند و در واقع از نظر نیروی جسمانی برترین های نژاد خود هستند. وظیفه آنها انجام ماموریت های خطیر است.

​

۶۳- طراحی ستاره های روی لباس گروه استارفورس

اگر به دقت به طراحی های لباس گروه نیروی ستاره‌ای دقت کنیم متوجه می شویم که همهٔ آنها یکپارچه و یک شکل نیستند. ستاره های روی سینهٔ آن ها طراحی های متفاوتی دارد و فقط رنگ لباس های آنها به یک شکل است. دلیل این حرکت این است که هر کدام از سرباز های استارفورس برای خودشان یک چهره و الگویی برای ملت کری هستند و این طراحی متفاوت ستاره ها بیانگر منحصر به فرد بودن هر کدام است!

۶۲- یان راگ (Yon-Rogg)

از مدت ها قبل ادعا می شد که آقای جود لا قرار بوده نقش مار-ول را بازی کند حتی در سایت رسمی مارول نیز دیده شد که به اشتباه نام شخصیتی که لا بازی می کرد را مار-ول کار کرده بودند.(البته به سرعت از سایت حذف شد) در تریلر ها و تیزر های منتشر شده نیز دقیقا نام همتای این شخصیت نامشخص بود تا این که فیلم اکران شد و جود لا به عنوان فرماندهٔ گروه «نیروی ستاره‌ای» یا استارفورس معرفی شد. در خلال اتفاقات فیلم شاید به وضوح متوجه نشدیم اما شخصیتی که او نقشش را بازی می کرد همان «یان راگ» دنیای کمیک های مارول بود. «یان راگ» یکی از افسران عالی رتبه کری‌ها است که به ذات آدم حسودی به حساب می آید. به خصوص این که به عشق بین «مار-ول» و یونا حسودی می‌کرد. او بارها بر علیه مار-ول توطئه کرد و از دشمنان تمامی کاپیتان مارول ها و علی الخصوص «کارول دنورز» هم به حساب میاد. در صحنه های حذف شدهٔ فیلم به این مسئلهٔ حسادت و خودشیفتگی این شخصیت بیشتر پرداخته شده بود که متاسفانه به نسخهٔ نهایی راه پیدا نکرد.(برای دیدن صحنه های حذف شده به اینجا بروید!)

۶۱- معرفی مشابه سیارات

بی انصافی است اگر بگوییم که پایه گذار دنیای کهکشانی مارول کسی جز جیمز گان نبوده، بنابراین چیزی جز یکپارچگی بین این فضاهای مختلف از مارول انتظار نمی رود. درست مثل دیگر فیلم های مارول یعنی دو فیلم محافظان کهکشان و جنگ بی نهایت، کاپیتان مارول نیز از همان شیوهٔ معرفی سیارات بهره می برد!

۶۰- هوش برتر (Supreme Intelligence)

شاید در نگاه اول کمی گیج کننده به نظر می رسید اما «آنت بنینگ» در فیلم دو نقش را بازی می کرد. در واقع شخصیت سوپریم اینتلیجنس جوری بود که می توانست به شکل کسی دربیاید که طرف مقابل او را می‌ستاید. از طرفی ما متوجه شدیم کسی که راهنما و مرشد کاپیتان مارول بوده زنی با نام «دکتر وندی لاسون» بوده که در پیشرفت کارول دنورز و دوست سیاه پوستش(چون اون زمان یعنی دهه نود زن‌ها و سیاه پوست ها رو اونقدری که باید تحویل نمی گرفتن مخصوصا مکان های نظامی!) نقش به سزایی داشته و او بوده که باعث باقی ماندن آنها در این بخش شده. به هر حال در خلال فیلم ما متوجه شدیم که این هوش برتر فقط منافع سیارهٔ کری ها یعنی «هالا» برایش مهم بوده و کاپیتان مارول به منزلهٔ سلاحی مخرب برای آنها تلقی می شده. او نیز با به شکل درآمدن شخصیت «دکتر وندی لاسون» یا همان «مار-ول» خودمان به نوعی تناقضی در ذهن کارول به وجود آورد تا کابوس هایی که او شبانه میدید را منحرف کند. درست مانند فیلم این شخصیت در دنیای کمیک در واقع حاکم و رهبر کری هاست.

در دنیای کمیک مشابه سینما، سیستم سیاسی کری ها بسیار افراطی می‌باشد. یعنی نوعی دیکتاتوری شدید در آن حاکم است که توسط موجودی به نام «هوش برتر» اداره میشود (البته او در دنیای کمیک با لقب «سوپریمور» یا Supremor نیز شناخته میشود). او آنچنان کنترلی روی کری ها دارد که کری ها او را به عنوان خدای خود میپرستند. به همین دلیله که امپراتوری کری ها کاملا حالت ملی گرایانه، نظامی و امپریالیستی دارد. جامعه آنان مثل یک کابوس میماند و قوانین بسیار سفت و سختی دارد. کری ها بسیار علاقه دارند که نژادی قوی باشند و بر دیگران برتری بجویند. هرگونه دین دیگری که خدایی به جز هوش برتر در آن پرستیده شود باطل و ممنوع است.. جالبه که بدونید هوش برتر در واقع مثل یک کامپیوتر میمونه که میلیون ها سال قبل توسط خود کری ها ایجاد شد! این کامپیوتر دربرگیرنده ذهن تمام کری های برجسته تاریخ است. یعنی هر دانشمند، فیلسوف، مخترع یا حاکم بزرگ کری ها که میمرد، ذهنش را وارد این سیستم میکردند ولی رفته رفته این کامپیوتر خودش را ارتقا داد و دارای هوش و شعور مستقلی شد و بر کری ها حکومت کرد. در هر حال چون ریشه و سرگذشت کارول با کری ها گره خورده او بارها خودش را در مواجه با هوش برتر و نقشه های پلیدش دیده است. اون اوابل هم خیلی دوست داشت که نیروهای کارول رو مورد تحلیل و بررسی قرار بده تا از این طریق بتونه به قابلیت های نهفته انسان ها دست پیدا کنه.

۵۹- استفاده از طراحی های فیلم محافظان کهکشان

اگر به دقت به پس زمینه های استفاده شده در فیلم محافظان کهکشان نگاهی بیاندازیم، به شباهت غیرقابل انکاری با طراحی های لوکیشن های فیلم پی میبریم. بی جهت مارول لقب موفق ترین فرنچایز تاریخ سینما را دریافت نکرده!

۵۸- کلاه خود موهاک معروف کاپیتان مارول

ظاهر کلاه خود مارول که جمع می شد و روی سر او قرار می گرفت دقیقا یادآور کلاه خود او در دنیای کمیک که حالت موهاک مانند داشت می شد!(موهاک همون مدل سرخپوستی خودمونه!)

در فیلم هم مشابه کمیک به همین شکل روی سر او قرار می گرفت:

۵۷- کوراث تعقیب کننده (Korath the Pursuer)

اگر فیلم اول محاف‍ظان کهکشان را به یاد داشته باشید اولین نفری که موی دماغ استارلرد شد و مبارزه‌ای کوتاه با او و افرادش به دلیل دزدیدن «اورب/سنگ قدرت» انجام داد که منجر به شکستش شد، آثای “کوراث تعقیب کننده” با بازی «جایمن هانسو» بود.(درسته بازیگرش همون جادوگری است که در فیلم شزم دیده بودیم.) در فیلم کاپیتان مارول نیز به منظور ارتباط بیشتر و اشاره به فیلم های قبلی ایشان را در کنار دیگر اعضای گروه «استارفورس» مشاهده کردیم. در دنیای کمیک نام واقعی او Korath-Thak  است. در ارتش کری ها، «تعقیب کننده ها»(pursuers)  گروه ویژه ای هستند که به صورت علمی رویشان کارهایی انجام شده و وظیفه دارند کسانی که با امپراتوری کری در افتاده اند را تعقیب کرده و به قتل برسانند. او اولش به زمین فرستاده شد تا ناانسان ها را بکشد ولی موفق نشد و بعدش به گروه استارفورس ملحق شد.

۵۶- دکتر مینروا (Dr. Minerva)

تک تیرانداز گروه نیروی ستاره ای در فیلم کاپیتان مارول همان دختر کری‌ای بود که چهره‌ای شرقی داشت و نقشش را خانم «جما چان» ایفا می کرد. در طول فیلم زیاد به این شخصیت پرداخته نشد فقط روی مهارت وی در تیراندازی زوم شده بود اما انتظار می رود در فیلم های آینده مارول بیشتر به این شخصیت پرداخته شود چرا که او یکی از دشمنان شناخته شدهٔ این شخصیت بوده و یک نبرد هوایی در فیلم برای این شخصیت کافی نخواهد بود. در دنیای کمیک او یک دانشمند یاغی کری است که از دشمنان «کارول دنورز» (کاپیتان مارول) به حساب میاد. نام اصلی اش بود Min-Erva و با انجام آزمایشات ژنتیکی تونست خودش را در حد قدرت های کاپیتان مارول ارتقا بده. او مدتهاست که گروه استار فورس را ترک کرده است.

۵۵- کاپیتان اطلس (Captain Atlas)

در فیلم "کاپیتان مارول" آقای «آلگنیس پرز سوتو» (Algenis Perez Soto) که نقش «اطلس» را بازی می کرد، تقریبا هیچ معرفی خاصی نشد و در پس زمینه فیلم به عنوان یکی از اعضای Star Force فعالیت می کرد و البته در فیلم دیدیم که یکی از اسکرال ها به شکل او درآمده بود. اما در دنیای کمیک کاپیتان اطلس با نام واقعی Captain Att-Lass، در سیاره Kree-Lar به دنیا آمد و در مدرسه نظامی کری ها ثابت کرد که نسبت به دیگر سربازان برتری داره و بنابراین به سرعت مدارج ترقی را طی نمود و به درجه سروانی رسید. او بسیار به کری ها وفادار است و چند بار سعی کرده با به دست آوردن دستبند های Nega-bands به قدرت هایی مشابه با کاپیتان مارول دست پیدا کند. البته سابقه داشته که بخواد به قدت های فرابشری دست پیدا کنه و یک بار توسط دستگاهی به نام Psycho-Magnatron دچار جهش ژنتیکی شد و فُرمی هیولایی پیدا کرد.

۵۴- بران - چار (Bron-Char)

یکی دیگر از اعضای تیم نیروی ستاره‌ای فیلم "کاپیتان مارول" ،  «بران – چار» (Bron-Char)  با بازی آقای «ران تمت» (Rune Temte) بود که برخلاف دیگر اعضا لااقل در ظاهر خبیث به نظر نمی رسید. شاید در فیلم خیلی جذبهٔ خاصی نداشت اما در دنیای کمیک اصلا اینطور نیست. در دنیای کمیک «بران چار» عضو گروه «لژیون دیوانه» (Lunatic Legion) است که اعضایش از کری هایی هستند که می‌خواهند از انسان ها انتقام بگیرند.(او هیچ‌گاه عضو گروه نیروی ستاره‌ای نبوده) وقتی کری ها به زمین هجوم آوردند، بران چار وظیفه داشت تا سپر کاپیتان آمریکا را نابود کند و در این کار موفق هم بیرون آمد. (البته این سپر اصلی Cap نبود، بلکه نسخه ای بدلی بود که از موزه بهش داده بودند)

۵۳- کرمچاله های مارول!

بازهم ایستراگ و اشاره‌ای دیگر به فیلم محافظان کهکشان! اگر شیوهٔ سفر کردن سفینه های کری ها را مورد توجه قرار دهیم، متوجه شباهت شیوهٔ آن با چیزی که در فیلم های قبلی کهکشانی مارول دیده بودیم مطابقت دارد. دقیقا همان طراحی های ۶ ضلعی به کار رفته در کرمچاله ها به راحتی قابل مشاهده است.

۵۲- فروشگاه Blockbuster Video

شاید نسل جدید به یاد نداشته باشند اما زمانی بود که حتی در ایران که نوار های VHS، سی دی ها و دی وی دی ها را به کرایه می دادند تا خریدار، فیلم را تماشا کرده و پس از استفاده به مغازه دار تحویل دهد. این ایده منشاش از آن طرف گرفته شده با این تفاوت که همگی این فروشگاه ها اکثرا زیربرند یک شرکت بودند، در فیلم کاپیتان مارول نیز از آنجایی که وقایع فیلم در دهه نود میلادی رخ میدهد شاهد ایستراگی از فضای آن زمان هستیم، جایی که کاپیتان مارول پس از مبارزه با اسکرال ها به زمین و مغازهٔ “بلاکباستر ویدئو” سقوط می کند. بلاکباستر یکی از شرکت‌های بزرگ کرایه دی‌وی‌دی و بازی‌های ویدئویی آمریکا و جهان است. زمانی مرکز این شرکت در شهر دالاس در تگزاس بود. اما با فراگیری اینترنت و شبکه های استریمی این شرکت نیز به مرور سقوط کرد و جایش را با نتفلیکس و شبکه هایی از این قبیل تعویض کرد. در حال حاضر نیز از تعداد ۹۰۹۴ شعبه به یک عدد فروشگاه در بند شهری در شهرستان دسچیوتز ایالت اورگان تقلیل یافته است.

۵۱- فیلم مردان واقعی ۱۹۸۳ (The Right Stuff)

در همان مغازهٔ بلاکباستر ویدئو تعداد بی شماری از فیلم های آن دوران وجود داشت که اشاره به تمام آن‌ها خودش یک درس فیلمشناسی است و جایی در این مقاله ندارد. اما یکی از نوارهایی که کارول از قفسه برداشت در واقع اشاره به شباهت داستانی موجود بین سرگذشت زندگی اش با اتفاقات آن فیلم بود. مردان واقعی فیلمی با تم ماجراجویانه با کارگردانی آقای «فیلیپ کافمن» هستش که در سال ۱۹۸۳ منتشر شده بود. داستان فیلم نیز راجع به چند تن از خلبانان آزمایشی تمرینات سختی را از سر می گذراند، تا در «مسابقه ی فضایی» با روس ها، به عنوان نخستین فضانوردان آمریکایی به سمت مدار زمین سفر کنند. درست مثل کاپیتان مارول آن ها نیز تمریناتی سخت داشتند که سرانجام مثل کارول که در فضا رفت آنها نیز موفق شدند.

۵۰- کامئوی رئیس امنیت صحنهٔ مارول!!!

بعد از سقوط کارول با سقف فروشگاه بلاکباستر، دیدیم که پل ارتباطی اش با کری ها قطع شده پس بنابراین او به دنبال راهی برای ارتباط با کری ها و یان راگ بود. برای این کار از افسر پلیسی که جلوی فروشگاه بود کمک خواست. بازیگر این نقش آقای «بری کورتیس» (Barry Curtis) هستش که تقریبا مسئول امنیت صحنهٔ تمام فیلم های مارول بوده است. مسئول امنیت صحنه از وقتی باب شد که فیلمنامه و اطلاعات مهم از سر صحنه فیلمبرداری دزدیده یا لو می رفت، به همین خاطر مارول و دیزنی ماموری را قرار دادند تا از این واقعه جلوگیری کنند چون پیش‌تر این اتفاق رخ داده بود و برگهٔ فیلمنامهٔ آقای ساموئل ال جکسون در اینترنت پخش شده بود. و حالا تقریبا برای کسانی که اطلاعات فیلم ها را جمع می کنند کار بسیار دشواری است که اطلاعات به این مهمی را بدست آورده و پخش کنند. (البته سر قضیه انتقام جویان پایان بازی و جنگ بی نهایت اطلاعات نسبتا دقیقی منتشر شد که هنوز پس از این همه مدت برق از سه فاز ما طرفداران می پراند چرا که واقعا برخی از آنها به شدت دقیق بودند! اینجا و اینجا را بخوانید!)اگر آن مصاحبه ای که مارک روفالو و دان چیدل انجام داده بودند را به یاد داشته باشید، دقیقا به همین آقای بری اشاره می شود و مثل اینکه رافلو بعد از این حرکت به دردسر افتاده بود چرا که واکنش او بسیار جالب است:

۴۹- دستگاه مترجم جهانی

در همان صحنهٔ صحبت کارول با افسر پلیس جلوی بلاکباستر ویدئو، او از افسر راجع به فهمیدن شیوهٔ صحبت کردن او و کار کردن مترجم جهانی اش سوال کرد، چرا که افسر بعد از سقوط کارول واقعا متحر شده بود. این مترجم جهانی بازهم اشاره ای است به فیلم محافظان کهکشان! مترجم جهانی روش هوشمندانه‌ای از طرف کارگردان محافظان یعنی جیمز گان بود چرا که باعث شد زیرنویس خوانی و ابهاماتی که راجع به فضایی ها به وجود می آید به کلی حل شود. یعنی کری ها، اسکرال ها و دیگر نژاد های فضایی زبان خاص خودشان را دارند اما این دستگاه مترجم تمام آن ها را به انگلیسی ترجمه می کند و مخاطب مجبور نیست زیرنویس و زبان من درآوردی فیلم را تحمل کند.

۴۸- تاپ گان

اما دلیل بزرگ تر تغییر نام گربهٔ کاپیتان مارول از چویی به گوس ادای احترامی به فیلم تاپ گان با بازی تام کروز بوده است چرا که هر دو فیلم راجع به خلبان های آمریکایی جت جنگی است!

۴۷- لباس ارتش کری کمیک

در شمارهٔ -- خواهیم گفت، کاپیتان مارول رنگ لباسش را برای تمایز یافتن عوض کرد. یکی از این رنگ ها دقیقا یادآور لباس مار-ول و ارتش کری ها که سابقا در دنیای کمیک دیده بودیم بود!

۴۶- آلبوم Mellon Collie and the Infinite Sadness

در پس زمینهٔ جایی که کارول در حال ارتباط برقرار کردن با سیارهٔ گروه استارفورس بود، اشارات مختلفی وجود داشت که یکی از آنها اشاره به یکی از آلبوم های گروه «اسمشینگ پامپکینز» با نام Mellon Collie and the Infinite Sadness بود. در اواخر دهه ۸۰ و دهه ۹۰ میلادی خیلی روی بورس بودند. اسمشینگ پامپکینز از گروه‌های موسیقی مشهور سبک آلترناتیو راک دنیا است. اما این تنها اشارهٔ مخفی در این آلبوم نیست:

۴۵- فیلم اسکات پیلگریم و نقش قبلی بری لارسون

همانطور که در شمارهٔ قبلی گفتیم پوستر آلبوم Mellon Collie and the Infinite Sadness در فیلم قابل مشاهده بود اما نکتهٔ مهم و جالبتر در نام این پوستر مخفی شده است. منظور همان قسمت “… and The Infinite Sadness” هستش. این قسمت شاید یکم پیچیده باشد برای کسانی که با اسکات پیلگریم آشناییت ندارند. بازیگر کاپیتان مارول یعنی «بری لارسون» در فیلم “اسکات پیلگریم در برابر دنیا” (Scott Pilgrim vs. the World) نقش «انوی آدامز» را بازی می کرد. خود اسکات پیلگریم نیز از روی رمان گرافیکی با همین نام اقتباس شده است. در سری سوم از این سری رمان گرافیکی شاهد حضور شخصیت «انوی آدامز»(Envy Adams) روی کاور و جلد آن هستیم، عنوان این شماره هم هستش scott pilgrim and the infinite sadness پس پوستری که در فیلم کاپیتان مارول دیدیم در واقع داشت به نقش قبلی کمیک بوکی کاپیتان مارول و نقش «انوی آدامز» اشاره می کرد!!!! (برای آشنایی با این فیلم این مقاله را بخوانید!) 

۴۴- فیلم ارتباط فرانسوی ۱۹۷۱ (The French Connection)

در کل صحنهٔ تعقیب و گریز قطار، جایی که کارول دنورز و ماموران شیلد یعنی کولسون و فیوری(که اینجا یک اسکراله) به دنبال اسکرال فراری هستند، اشاره و ادای احترام واضحی است به فیلم اسکار گرفتهٔ رابط فرانسوی (The French Connection). خلاصهٔ داستانش نیز از این قرار است که کارآگاه «جیمی دویل» با بازی جین هاکمن در کنار دستیار خود، بادی روسو با بازی روی شیدر؛ در جریان محمولهٔ هروئینی که قرار است به نیویورک وارد شود قرار می گیرند در نتیجه قصد گرفتن جلوی آن را دارند. از آنسو، رئیس قاچاقچیان به نام «آلن شارنیه» که اتفاقا فرانسوی است، قصد دارد به هر قیمتی شده، محموله را به مقصد برساند و فیلم حول همین می چرخد. یکی از صحنه های آن دقیقا یادآور همین صحنهٔ تعقیب و گریز فیلم کاپیتان مارول است.(خودتون از اینجا تماشا کنید!)

۴۳- مردان سیاه پوش ۱۹۹۷

شیوهٔ فیلمبرداری صحنهٔ پایانی تعقیب و گریز یعنی جایی که فیوری ماشین را منحرف کرد و خودش را از دست اسکرالی که به شکل مامور کولسون درآمده بود رها کرد، شاهد شباهت و اشاره‌ای به فیلم اول مردان سیاه پوش بودیم.

۴۲- نابودگر ۲: روز داوری ۱۹۹۱ (Terminator 2: Judgment Day)

ظاهر و لباسی که کاپیتان مارول پس از تغییر لباس برگزید یعنی همان ژاکت چرمی، اشاره‌ای بود به ظ‍اهر ترمیناتور مخصوصا وقتی که آن موتور سنگین را نیز سوار شده بود. ظاهرا این صحنه می بایست طولانی تر از چیزی می بود که در فیلم دیدیم چرا که سرصحنه فیلمبرداری چیز دیگری می گفت. اما حالا صحنه های حذف شدهٔ فیلم منتشر شده که نشان میده این قسمت ادای احترام نزدیک تری به فیلم نابودگر ۲ است!(از اینجا این صحنه حذف شده را ببینید)

۴۱- گروه ناین اینچ نیلز (Nine Inch Nails)

تی شرتی که کارول زیر لباس چرمی خودش پوشیده بود، لوگوی NIИ رویش نقش بسته بود که اشاره داشت به گروه موسیقی صنعتی معروف «ناین اینچ نیلز»! گفته می شود که کارگردانان فیلم به صورت ویژه از آقای ترنت رزنور که عضو اصلی و کلیدی گروه بود اجازهٔ استفاده این تی شرت و نام را از او گرفته بودند.

۴۰- میکدهٔ پانچو (Pancho Bar)

ظاهرا سازندگان فیلم ارادت خاصی به فیلم مردان واقعی داشته اند چرا که نام باری که کاپیتان مارول. و فیوری در آن گپ می زدند و با یکدیگر بیشتر آشنا می شدند، در واقع نامی بود که در فیلم رایت استاف به آن اشاره می شد، جایی که پاتوق خلبانان فیلم معرفی شده بود. در کاپیتان مارول نیز به در و دیوار این محل عکس هواپیما های مختلف قابل رویت بود که اشاره‌ای دیگر محسوب می شود.

۳۹- رونان متهم کننده (Ronan the Accuser)

ما ابتدا در فیلم اول محافظان کهکشان با «رونان» آشنا شدیم که خبیث فیلم بود. در فیلم کاپیتان مارول نیز شاهد حضور دوبارهٔ این شخصیت هستیم با این تفاوت که هنوز در زیر پرچم امپراطوری کری است. اما از همان ابتدا مشخص است که عقاید تندی دارد و نوید آینده‌ای که در محافظان دیدیم را می دهد. در پایان فیلم با تمام قوا به زمین حمله کرد اما کاپیتان مارول جلوی او را گرفت. بنابراین با توجه به وعدهٔ کاپیتان مارول انتظار می رود، در فیلم بعدی شاهد حضور پررنگ تر او باشیم. در دنیای کمیک«رونان» از اشراف زادگان کری ها به شمار میاد که سابقه شون به قبایل اولیه کری ها در سیاره اصلی اونا یعنی Hala میرسه. وقتی تحصیلاتش رو تمام کرد وارد سیستم قضایی کری ها شد و به همین دلیل بهش لقب "متهم کننده" دادند (میشه چیزی در حد "دادستان کل کشور"). او مدام ارتقای درجه پیدا کرد. یک بار هم تونست با موفقیت جلوی تهاجم یک سری اسکرال را بگیره و بنابراین به متهم کننده برتر کری ها تبدیل شد . یعنی کسی هستش که مجری اصلی دستورات و فرامین هوش برتر به حساب میاد. در این مقاله گفته بودیم که در سالهای اخیر به نوعی قهرمان در کمیک های مارول تبدیل شده ولی قبلا همیشه یک خبیث نیرومند برای گروه هایی مثل اونجرز و چهار شگفت انگیز بود. رونان نسبت به یکی از اعضای سلطنتی خانواده ناانسان ها به نام «کریستال» هم احساسات رومانتیک بروز داده!

اولین باری که کارول با رونان برخورد داشت برمیگرده به زمانی که در هویت «میز مارول» حضور داشت و این برخورد در نهایت باعث شد تا بار دیگر به مرشد خودش یعنی «مار – ول» ملحق بشه. آنها با هم متحد شدند تا رونان را شکست دهند (این تصویر را ببینید). بعدشم هم رونان و کارول چند باری با هم روبرو شده اند. اخیرا وقتی سیاره اصلی کری ها به نام Hala نابود شد، کارول هم در بین گروه "نگهبانان کهکشان" و "مردان ایکس" حضور داشت. بنابراین شاید در آینده رونان کارول را نیز در نابودی سیاره اش مقصر بدونه و بخواد ازش انتقام بگیره.

۳۸- سریال Happy Days

ظرف غذای پایان فیلم که تسارکت در ابتدا در آن قرار داده شد، عکس آقای Fonz رویش دیده می شد که اشاره داشت به سریال Happy Days دهه ۷۰ میلادی!

۳۷- بوداپست

در فیلم اول انتقام جویان، متوجه شدیم که اتفاقات عجیب و ناشناخته‌ای در بوداپست رخ داده و هاکای و بلک ویدو نیز در آن حضور داشته اند. از آنجایی که مارول آینده نگر است با هوشمندی نام بوداپست را در کنار دیگر محل هایی که فیوری در آن‌ها مشغول به انجام وظیفه بود، قرار داده. در فیلم بعدی نیز یعنی انتقام جویان پایان بازی نیز به این واقعه اشاره شد که دلیلش به راحتی می تواند نزدیک کردن ذهن مخاطبان برای آماده شدن برای فیلم اختصاصی بلک ویدو باشد.

۳۶- نیک فیوری سفید پوست وجود ندارد؟

در خلال اتفاقات فیلم متوجه می شویم که نام کامل فیوری، «نیکولاس جوزف فیوری» است؛ نه کمتر و نه بیشتر! بنابراین با قاطعیت می توان گفت این فیوری دقیقا همان فیوری سفید پوست دنیای کمیک است و دیگر چیزی تحت عنوان فیوری پسر و «نیک فیوری» جونیور وجود ندارد. در دنیای کمیک «نیک فیوری» در دوران جنگ جهانی دوم از اعضای ارتش آمریكا و تیمی به نام Howling Commandos بود. پس از جنگ جهانی نیک فیوری به یک مامور سازمان CIA تبدیل شد. سپس نیک فیوری را به شكل جاسوسی شبیه به «جیمز باند» دیدیم كه رهبری سازمان ضد تروریستی "شلید" (S.H.I.E.L.D) را نیز بر عهده دارد. او در این سالها بیشتر به عنوان رابطی بین دولت آمریكا و جامعه ابرقهرمانان مشغول به فعالیت بود. سپس معلوم شد كه فیوری داروی خاصی به نام Infinity Formula مصرف میكند كه باعث میشود كند تر عمر كند تا بتواند همچنان سرحال و قبراق ماموریت های خودش را به انجام برساند. در جریان رویداد Original Sin معلوم شد فیوری در تمام این سالها به طور مخفیانه داشته از كره زمین بر علیه تجاوزات بیگانه های فضایی محافظت میكرده و حاضر بوده دست به هر عملی بزند تا از كره زمین دفاع كند. در واقع او از سال 1958 جای فردی به نام Woodrow McCord را گرفته بوده تا این مسئولیت را به انجام برساند. او همچنین از روی خودش و دیگر مامورین شیلد روبات های بسیار پیشرفته میساخته به نام L.M.D. فیوری همچنین فاش كرد كه داروی Infinity Formula دیگر در بدنش جوابگو نیست و به شدت پیر و ضعیف شده است. او همچنین فاش كرد كه «یوآتو» ملقب به «واچر» (Watcher) را  به صورت غير عمد کشته و یكی از چشمان او را برداشته تا به رازهای مخفی عالم پی ببرد. در نهایت، نیک فیوری جانشین واچر شد. لازم به ذكر است كه در حال حاضر در دنیای کمیک پسر نیک فیوری به نام «نیک فیوری جونیور» در كمیک های مارول جای پدرش را گرفته. او سیاه پوست است و ریاست سازمان شیلد را بر عهده دارد (عكسش اينجاست).

۳۵- گوس گربهٔ ناز فلرکن!

در خاطرات گمشدهٔ کاپیتان مارول زمان ملاقات با مار-ول اولین بار با گربهٔ او یعنی گوس (Goos) آشنا شدیم. گربه مار-ول در دنیای کمیک هم حضور داشته است، با این تفاوت که صاحبش کارول بوده و ربطی به مار-ول نداشته همچنین اسم او در فیلم از Chewie به Goose تغییر داده شده است. یگی از دلایلش این بوده که با شخصیت جنگ ستارگان، «ووکی» اشتباه گرفته نشود. در دنیای کامیک او آخرین باقی مانده از نژادی بیگانه بود که به خاطر شدت وحشی بودن شهرت داشت! این گربه در واقع یکی از بازماندگان نژاد «فلرکن» (Flerken) بود که توسط راکت راکون شناسایی شد و راکت سعی کرد اون رو قبل از این که تخم بذاره (!) بکشه اما کارول مانعش شد!!!!!

راکت از این گربه متنفر است چیزی که مشابه اش را در رفتار «تیلوس» به وضوح مشاهده کردیم!

۳۴- سیارهٔ «تورفا» (Torfa)

در ابتدای فیلم گروه نیروی ستاره‌ای برای دریافت پیغامی از طرف یکی از جاسوسانشان به سیارهٔ «تورفا» که اتفاقا به محل اختفای جدید اسکرال ها تبدیل شده بود برای ماموریت رفتند. این محل نیز مانند مابقی لوکیشن های مورد استفاده قرار گرفته، بی جهت استفاده نشده؛ در دنیای کمیک نیز سیاره‌ای با نام «تورفا» داریم که اسکرال های پناهنده به این محل رجوع می کنند و البته از مهم ترین خصیصه های این سیاره، آلوده بودن هوای آن است چرا که یکی از شهاب سنگ های «ویبرانیومی» به آن برخورد کرده و باعث سمّی شدن اتمسفر آن شده است.(امکان این که منبع این دو شهاب سنگ یعنی تورفا و واکاندا یکی باشد)

۳۳- تکنولوژی ماسک استارلرد و کری ها

شیوهٔ قرار گیری ماسک استارلرد روی صورتش دقیقا مانند همان شیوه‌ای بود که در ابتدای فیلم ماسک و کلاه خود موهاک مانند کاپیتان مارول روی صورتش قرار می گرفت

. همچنین آن قسمت های  تعبیه شده برای تنفس که در قسمت دوم محافظان نیز دیدیم در این کلاه خود مورد استفاده قرار گرفته بود.

۳۲- اسکرال ها(The Skrulls)

در فیلم کاپیتان مارول، نژاد اسکرال را به گونه‌ای دیگر به ما معرفی کردند. آن ها در واقع به دنبال سیاره و محلی برای زندگی صلح طلبانه شان بودند اما کری ها با کینه توزی باعث شده بودند جنگی بین این دو نژاد دربگیرد. اما در دنیای کمیک وقتی به قهرمانان مارول بگویید که بیگانگان فضایی حمله کردند قطعا اولین گزینه ای که به ذهنشان خواهد رسید، «اسکرال» ها هستند. این نژاد متخاصم از بدو تولد دنیای مدرن مارول وجود داشته اند و قدمت آن‌ها به شماره 2 از کمیک Fantastic Four در ابتدای دهه 60 میلادی میرسد. اسکرال ها پوست سبز و ظاهر زشتی دارند که گذشتهٔ آن‌ها به "کهکشان آندرومدا" برمیگردد. آن‌ها در ابتدا جنگجو یا متخاصم نبودند و در سیارهٔ خودشان با نام «اسکرولوس» (Skrullos) زندگی می کردند. اما یک میلیارد سال پیش  «سلستيال ها» رویشان آزمایش کردند و سپس تبدیل شدند به موجوداتی جنگ طلب. اسکرال ها از نظر تکنولوژیکی بسیار پیشرفته هستند و توانایی منحصر به فردی دارند: تغییر ظاهر و جا زدن خود به جای دیگران (shape-shifting). یعنی چیزی مشابه قدرت های «میستیک» در کمیک ها و فیلم های ایکس من. همین حملهٔ سلستیال ها به سیارهٔ اسکرال ها باعث شد سه نژاد از اسکرال ها به وجود بیاید.(اینجا مفصل توضیح دادیم)

۳۱- تیلوس رام نشده (Talos The Untamed)

مانند برخی دیگر از شخصیت های دنیای سینمایی مارول که به کلی پیشینهٔ متفاوتی دارند(مانتیس، گوست، یلوجکت و ...)، «تیلوس» با بازی بن مندلسون نیز از همین قاعده پیروی می کرد. در فیلم شاهد این بودیم که او توانایی تغییر شکل داشته و فرماندهٔ اسکرال هاست. اما برعکس دنیای کمیک بیشتر جنبهٔ قربانی را داشت و مجبور بود که با کری ها در جنگ باشد. در دنیای کمیک اولین حضور این شخصیت برمی گردد به شمارهٔ ۴۱۸ از سری کمیک های «هالک شگفت انگیز» (این مقاله رو راجع بهش بخونید خیلی جالبه) تالوس در دنیای کمیک ویژگی خاصی دارد و آن هم این است که بر خلاف هم نوعان خود توانایی تغییر شکل و ظاهر را ندارد، به خاطر همین همیشه از کودکی مسخره می شده. اما نکتهٔ مهم این است که او ارادهٔ قوی داشته و بسیار بی‌رحم است به علاوه او قدرت های فرااسکرالی و دارای استقامت بالاتری از بقیه است، در حدی که جلوی هالک میتواند مقاومت کند و البته در نبرد تن به تن به شدت ماهر است. ضمن این که او حالت سایبورگی دارد چرا که مثل فیوری در یکی از جنگ ها چشمش را از دست داده و با استفاده از چشم سایبورگی اش دید جامع تری نسبت به بقیه پیدا کرده است. او با توجه به معلولیت ویژگی تغییر شکل، موفقیت های زیادی کسب کرده و از فرماندگان لایق و بسیار ماهر اسکرالی شناخته می شود به اضافهٔ اخلاق و خوی وحشیانه‌ای که دارد لقب Untamed را دریافت کرده است.

اما این لقب دوام کافی نداشت چرا که او روزی در واقعه «جنگ کری اسکرال» توسط کری ها دستگیر شده بود و در راه اعدام به روش مرسوم که همان خودکشی بود (با ظاهر اسیرکننده‌شان)، مقاومت کرد به همین خاطر افتخاری که اسکرال ها همیشه در لحظهٔ مرگ به دست می آوردند را از دست داد. همین واقعه همه چیز را برعکس کرد و لقبش از رام نشده به اهلی (!) تغییر داد!! چیزی نگذشت که مبارزه‌ای بین او و هالک شکل گرفت و اتفاقا اسکرال های دیگر که از تیلوس زده شده بودند در حال تماشای این مبارزه بودند. هالک هم که آن زمان دارای هوش و ذکاوت بود؛ تیلوس جریان را برایش تعریف کرد، بنابراین هالک به ظاهر خودش را بازندهٔ مبارزه کرد و تیلوس دوباره اعتبار سابق خودش را بین اسکرال ها بدست آورد.

۳۰- ماریا رمبو (Maria Rambeau)

رفیق صمیمی و دیرینهٔ کارول دنورز در فیلم کاپیتان مارول کسی نبود جز «ماریا رمبو». اما این رابطهٔ دوستی عمیق با بازی خوب «لاشانا لینچ» تنها به دنیای سینما منحصر می شود. در دنیای کمیک «ماریا رمبو» در واقع حکم مادر بیش از حد دلسوز «مونیکا رمبو» را دارد. برخلاف فیلم که یک خلبان ماهر جت جنگی و البته دوست کاپیتان مارول است، در دنیای کمیک یک خیاط ماهر بوده و همسرش «فرانک رمبو» نیز بازنشستهٔ آتشنشانی است.

شاید تنها نقطهٔ اشتراک کمیک و سینما محل زندگی آنها که در ایالت لوئیزیانا بود باشد. نکتهٔ قابل توجه دیگر راجع به این شخصیت این است که او یک لباس زنانه فروشی داشته و به همین منظور تغییر هویت دخترش برای حرفهٔ ابرقهرمانی بسیار راحت بوده. او مانند هر مادر دیگری همیشه نگران دخترش بوده و این نگرانی درگیری ها و سختی هایی که خانوادهٔ یک ابرقهرمان به دوش می کشند را به خوبی به نمایش می گذارد.

۲۹- فوتون (Photon)

همانطور که از مدارک و خاطرات بازیابی شدهٔ کایپتان مارول متوجه شدیم، نشان و نام مستعار «ماریا رمبو» ، Photon بود. اما این لقب بی دلیل روی جت جنگی او نقش نبسته است. در دنیای کمیک این لقب یعنی فوتون در واقع نام یکی از لقب هایی بود که دخترش «مونیکا» در حرفهٔ ابرقهرمانی‌اش یدک می کشید.

۲۸- مونیکا رمبو (Monica Rambeau)

دختر دوست نزدیک کارول یعنی مونیکا رمبو می تواند به یکی از کلیدی ترین شخصیت های آیندهٔ MCU  تبدیل شود. مونیکا رمبو در دنیای کمیک یکی از قوی ترین ابرقهرمانان مارول به شمار می رود حتی از خود کارول دنورز/کاپیتان مارول قدرت های بیشتری دارد جوری که به راحتی می تواند ثانوس را شکست دهد. در دنیای کمیک مونیكا رمبو یكی از اعضای گشت ساحلی در شهر نیو ارلیانز بود انرژی های شگفت انگیزی دریافت كرد . یعنی وقتی می‌خواست از ساخته شدن یک سلاح خطرناک جلوگیری کند در معرض یک انرژی از بُعدی دیگر قرار گرفت و به قدرت های خودش دست یافت. در نتیجه قادر شد بدنش را به صورت انرژی دربیاورد و با این کار روی مواد و انرژی های داخل زمین کنترل داشت.(توانایی جذب انرژی یا دستکاری مواد در سطح مولکولی) او در ابتدا لقب Captain Marvel را برای خودش برگزید چون نمی‌دانست شخصیت دیگری هم هست كه از این اسم استفاده می‌كند (البته در این زمان کاپیتان مارول قبلی یعنی مار-ول آن موقع موقع مرده بود) . اسپایدرمن سعی كرد كمک كند تا مونيكا با قدرت هایش كنار بیاید. سپس به صورت مشروط عضو گروه اونجرز شد ولی خیلی سریع مدارج ترقی را طی كرد و توانست یكی از بهترین و لایق ترین اعضای این گروه شود. او حتی به رهبری این گروه هم رسید (زمانی كه «واسپ» از اونجرز رفت) ولی سردبیر مارول با نظر نویسنده كمیک های اونجرز مخالف بود. او همچنین مي‌گفت كه باید از میزان نیروهای مونیكا كاسته شود. از آن موقع به بعد او دیگر نقش خاصی در دنیای كمیک نداشت و یک شخصیت فرعی محسوب میشد. ولی چند سال پیش به عنوان رهبر گروه Nextwave  در عالم كمیک ظاهر شد (اعضای این گروه را قهرمانان فراموش شده مارول تشكیل میدهند). مونیکا رمبو الان با اسم مستعار «اسپکتروم» شناخته میشود. اولین چیزی که واقعا درباره او به چشم میاد سرعت بسیار بالای اوست. ولی قدرت اصلی او اینه که خودش رو از طریق الکترو مغناطیسی به هر نوع انرژی تبدیل کنه و چون میتونه خودش رو به نور تبدیل کنه، پس میتونه به سرعت نور حرکت کنه (اونم به صورت نامحدود!). او در ضمن میتونه انرژی از خودش شلیک کنه و البته سطح هوشیاری کیهانی داره. راستی، این مقاله را هم بخوانید تا بفهمید ظاهرش را از روی کدام بازیگر الهام گرفتند!

۲۷- ستوان مشکلات (Lieutenant Trouble)

همانطور که در خاطرات کارول دیدیم، او مونیکا رمبو را با اسم مستعار “Lieutenant Trouble” صدا می کرد. در دنیای کمیک این لقب در واقع مختص بزرگ‌ترین طرفدار کاپیتان مارول یعنی «کیت رنر» (Kir Renner) است. این طرفداری تا جایی پیشرفت که حالت دوستی به خود گرفت در حدی که «کیت» و مادرش در خانهٔ کاپیتان مارول ماندنی شدند زمانی که او در فضا مشغول قهرمان بازی بود. اما نکتهٔ مهم بین مونیکا و کیت این است که هر دو به کارول کمک کردند تا خاطراتش را به یاد بیاورد. (بله در دنیای کمیک هم این فراموشی به شیوهٔ دیگری رخ داده)

۲۶- «دکتر وندی لاسون/مار-ول» (Dr. Wendy Lawson,Mar-Vell)

مهم ترین خاطره‌ای که اسکرال ها به دنبال آن بودند، چیزهای مربوط به دکتر وندی لاسون بود. اما دلیلش بعدا مشخص شد چرا که او یک قهرمان کری خیر خواه بود که مخفیانه به اسکرال ها کمک می کرد و مخفیگاهی مخصوص به خانواده آن‌ها ترتیب دیده بود. البته او در زمین به صورت ناشناس با همین هویت وندی لاوسون زندگی می کرد و او بود که باعث شد کارول و دوستش ماریا بتوانند تا این حد مدارج نظامی و خلبانی را طی کنند. پس از تحقیقاتی که کارول انجام داد ما متوجه شدیم که نام اصلی او به کری «مار-ول» است. در دنیای کمیک او در واقع اولین «کاپیتان مارول» در در دنیای اصلی مارول است. اسمش «مار-ول» بود و از نژاد فضایی کِری بود كه به زمین آمده بود تا ماموریتی را انجام بدهد ولی بعدش عاشق نژاد انسان شد و تصمیم گرفت به انسان ها كمک و از آن‌ها محافظت کند. (برای آشنایی با کری ها ، این مقاله را بخوانید) لازم به ذکر است که در ابتدا لباسش سبز و سفید بود و کلاهخود کری ها را داشت ولی بعدها لباسش شیک تر شد و به حالت قرمز و آبی درآمد. سپس در سال 1982 در داستانی ماندگار و تاریخی دیدیم كه به خاطر ابتلا به سرطان درگذشت. مارول سالهای سال او را مرده نگه داشت و در تمام این سالها افراد دیگری به عنوان كاپیتان مارول در كمیک های مارول حضور یافتند. (این مقاله را بخوانید) تا اينكه سال 2010 و در جریان كراس‌اور عظیمی به نام Chaos War، دوباره برگشت. سپس در سال 2012 معلوم شد كه میتواند با استفاده از یک كریستال، سرطانش را مهار كند ولی پس از مدتی فهمید كه با استفاده از این كریستال دارد جان همنوعان خودش (یعنی کری ها) را به خطر می اندازد. بنابراین در عملی قهرمانانه خودش را قربانی كرد تا دیگران را نجات دهد. در هر حال چون از نژاد کری هستش پس به خودی خود قدرت فراوانی داشت. ضمن این که موجودی خدا مانند به نام Zo بهش قدرت های مجزایی هم داده بود. گفته میشه تونسته بود فلزی نشکن که در سیاره کری ها یافت میشه و اسمش هست daxilium را خرد کند. میتوانست از سرعت نور هم فراتر بره. همچنین از "آگاهی کیهانی" (Cosmic Awareness) برخوردار بود. یعنی در هر لحظه که اراده میکرد هر چیزی را که می‌خواست میتوانست بداند!!! اما مهم ترین وسیله ای که او داشت دستبندهای بود به نام Nega-Bands که کری ها برایش ساخته بودند که باعث میشد بتواند به انرژی های دنیایی به نام "منطقه انرژی منفی" (Negative Zone) دسترسی پیدا کرده و البته قابلیت های فرا بشری هم پیدا کند.

۲۵- پروژهٔ پگاسوس و انتقام جویان ۲۰۱۲ (P.E.G.A.S.U.S)

همانطور که در شمارهٔ قبل توضیح داده شد، دکتر وندی لاسون در حال کمک به اسکرال ها بود. اما این کمک با استفاده از پروژهٔ مخفی پگاسوس(P.E.G.A.S.U.S) قابل انجام بود. در اصل «مار-ول» سعی داشت با استفاده از این پروژه موتوری با سرعت نور بسازد تا اسکرال ها بتوانند پرش های میان فضایی انجام دهند تا بتوانند محل سکونت جدیدی برای خود پیدا کنند. اما پروژه پگاسوس چیست؟ در فیلم اول انتقام جویان که در سال ۲۰۱۲ رخ میداد، در اوایل فیلم جایی که بالاخره لوکی به زمین وارد شد تا آن را تسخیر کند، ما متوجه شدیم هر چیزی که به تسارکت و سنگ فضا مربوط شود در دایرهٔ پروژهٔ پگاسوس است. یعنی همانطور که در فیلم دیدیم فیوری با «شورای امنیت جهانی» در ارتباط است و پروژهٔ پگاسوس راجع به تحقیق، بهره گیری و مسلح کردن با استفاده از تسارکت است.(البته اولین اشاره به پروژهٔ پگاسوس در دنیای سینمایی مارول در فیلم مردآهنی ۲ رخ داده بود)

۲۴- پروژهٔ پگاسوس دنیای کمیک!

بله این پروژه هم از دنیای کمیک برداشته شده اما ربطی به تسارکت و سنگ فضا نداشته. Project Pegasus مکانی واقع در کوه های ادیراندک (Adirondack Mountains) دنیای کمیک های مارول است که مقر آزمایش روی گونه های مختلف و عجیب انرژی است. اما این محل فقط برای تحقیقات مورد استفاده قرار نمی گیرد، به عنوان زندان افراد دارای ابرقدرت نیز استفاده می شود. (چیزی مانند زندان «رفت») و تا یادم نرفته بگم که این یک سرنام است به این صورت: Potential Energy Group Alternate Sources United States

۲۳- اوریجین و سرگذشت کاپیتان مارول

سرگذشت و پیشینهٔ کاپیتان مارول در دنیای کمیک به طرز عجیبی پیچیده روایت شده، حتی در زمان کلی سو دی‌کانیک به این مسئله بیش از قبل بال و پر داده شد. در دنیای کمیک پس از اولین دیدار و آشنایی کامل کارول باMar-vell ، یکی از دشمنان اصلی او به نام "یان-راگ" (که اصلا هم مثل Mar-vell با زمینی ها جور نبود) متوجه ارتباط میان آن‌دو شد و تصمیم گرفت برای طعمه قرار دادن Mar-vell ، کارول را بدزدد! سپس یان-راگ تصمیمش رو عملی کرد و Mar-vell هم برای نجات کارول سر رسید. او از تکنولوژی ممنوعه کری ها با نام "خلا مغناطیسی روح " (Psyche Magnitron) به منظور نابودی دشمنش استفاده کرد (این دستگاه میتونست اندیشه ها و افکار رو به واقعیت تبدیل کنه!)؛ اما دستگاه ناگهان منفجر شد و Mar-vell هم برای حفظ جان کارول در برابر تشعشعات دستگاه، بدن خود را سپر او کرد! جذب الگوی ژنتیکی Mar-vell توسط بدن کارول در این اتفاق (وهمچنین افکار و آرزوهای او) سبب شد که DNA کارول به ترکیب بی نقصی از ژن انسان و کری تبدیل شود !!

و بعد از این جریان بود که کارول نیروی های فرابشری بی حد و مرزی به دست آورد (و با لقب نخست میس مارول ، فعالیت خود را به عنوان یک ابرقهرمان آغاز کرد!)

در فیلم نیز رگه هایی از این داستان درش دیده می شد، کارول و وندی لاسون بعد از ماموریت هوایی و مبارزه با جت کری ها سقوط کردند، لاسون نیز برای مخفی ماندن موتوری که انرژی اش را تسارکت تامین می کرد خودش را فدا کرد و کارول ماموریت او را با شلیک به این موتور و انفجار آن و برخورد با موج انفجار تسارکت قدرت هایش را بدست آورد. سپس برای ارتباط بیشتر با دنیای کمیک توضیح داده شد که خون کری به کارول تزریق شده تا زنده بماند، این خون نیز توسط یان راگ منتقل شد.

۲۲- سرگذشتی برای نام انتقام جویان

در پرونده های شیلد به صورت غیر مستقیم دیده شد که نام مستعار نقش بسته روی جت کاپیتان مارول، انتقام جو است! در پایان فیلم نیز زمانی که فیوری پروژه جمع کردن ابرقهرمانان زمین را استارت زده بود، با دیدن عکس کارول و جتش نام پروژه را از پروژه محافظان(Protectors)، به پروژهٔ انتقام جویان(Avengers) تغییر داد و این گونه بود که نام گروه Avengers  در دنیای سینمایی برگزیده شد!

۲۱- نسخهٔ قبلی کوئین جت

فیوری و کولسون برای فرار از دست «تیلوس» که به شکل رئیس شیلد درآمده بود و ماموران شیلد را علیهشان مسئول کرده بود، از یکی از جت های پیشرفتهٔ آن زمان شیلد برای فرار استفاده کردند تا پیش «ماریا رمبو» بروند. این جت در اصل از اجداد و نسل قبلی کوئین جت های حال حاضر شیلد و انتقام جویان محسوب می شود. در فیلم متوجه شدیم که این نسل چهارم این جت بوده که با نام «کوادجت» (Quadjet) شناخته می شود.

۲۰-  پالپ فیکشن (Pulp Fiction)

زمانی که کارول پس از مدت ها پیش «ماریا و مونیکا رمبو» بازگشته بود، ناگهان «تیلوس» آن ها را سورپرایز کرد و برای کمک به آن‌ها و البته خودش در صحنه حاضر شد. شیوهٔ وارد شدن او شبیه با آن لیوان کاغذی نوشابه اشاره داشت به فیلم پالپ فیکشن خاطره انگیز سال ۱۹۹۴ چرا که طراحی لیوان و شیوهٔ نوشیدن تیلوس یادآور آن صحنهٔ همبرگر بیگ کاهونای نقش آفرینی ساموئل ال جکسون بود.

۱۹- سگ های انباری ۱۹۹۲ (Reservoir Dogs)

همانطور که در مورد قبلی اشاره شد، «تیلوس» جوری وارد صحنه شد که اکثریت فیلم پالپ فیکشن برایشان تداعی شد، اما اخیرا فاش شده که این صحنه در اصل اشاره داشته به صحنه‌ای مشابه در فیلم “سگ های انباری” ساختهٔ تارانتینو! جایی که آقای بلوند به همین صورت در حال نوشیدن است.

۱۸- بن مندلسون واقعی

بن مندلسون در این فیلم دو نقش داشت، یکی «تیلوس» و دیگری رئیس شیلد! نکتهٔ جالبی که وجود داشت این بود که زمانی که در حالت انسانی بود با لهجهٔ آمریکایی حرف می زد، اما زمانی که در حالت اسکرالی خودش بود با لهجهٔ اصلی خودش که استرالیایی است صحبت می کرد. یعنی اسکرالی که ظاهر اصلی او در فیلم است، نمود واقعی او با لهجهٔ اصلی این بازیگر است.

۱۷- کامئوی نویسندهٔ کاپیتان مارول

پس از این که کاپیتان مارول، اسکرال فراری را به علت تغییر شکل در ایستگاه قطار گم می کند، ما رهگذر خانمی را می بینیم که با کارول چشم در چشم می شود. این خانم در اصل نویسندهٔ کمیک های سطح بالا و برتر کاپیتان مارول یعنی "کلی سو دی‌کانیک" (Kelly Sue DeConnick) بوده است. نباید از یاد برد که از وقتی نام ابرقهرمانی کاپیتان مارول روی کارول دنورز قرار گرفت این خانم بود که با شخصیت پردازی خوبی که برای این شخصیت شکل داد باعث شد کمیک های کاپیتان مارول به شدت رشد و پیشرفت کنند و جذابیت خاص خودش را پیدا کنند. افسوس که مارول در این فیلم به مشاورهٔ این خانم اونقدری که باید و شاید اهمیت نداد و از چیزی که انتظار می رفت ضعیف تر جلوه کرد!

۱۶- دکتر کالبدشکافی که دو نقش در MCU دارد!

دکتری که در مقر شیلد به کالبدشکافی اسکرال کشته شده می پرداخت، آقای «نلسون فرانکلین» بود که قبلا سابقهٔ حضور در سریال ماموران شیلد را داشته. در سریال ماموران شیلد نامش مامور «استیو ویلسون» بود که در بخش ATCU (Advanced Threat Containment Unit) کار می کرد، بخشی که اتفاقا با نژاد ناانسان ها سر و کار داشت! بسیار بعید به نظر می رسد که این دو شخصیت یک نفر باشند چرا که فاصلهٔ زمانی سریال و فیلم زیاد بوده و این چهرهٔ جوان نمی تواند همتای دکتر دهه نودی باشد!

۱۵- اشاره به Meme معروف

پس از تمام شدن ماجرای جنگ کری ها و اسکرال ها در خانهٔ ماریا رمبو، فیوری و کارول در حال ظرف شستن بودند که ناگهان فیوری شروع کرد به خواندن ترانهٔ “Please Mr. Postman” اما نکته‌ای که وجود دارد مربوط به شیوهٔ خواندن اوست! اگر در فضای مجازی چرخ زده باشید این meme معروف از Mr. Postman را می بایست دیده باشید. فیوری دقیقا مثل همان ویدئو آواز را می خواند. (ویدئوی Meme رو از اینجا ببینید!) این دومین باری است که یک فیلم مارولی به یک Meme اشاره می کند، اولین آن را در ایستراگ های فیلم پلنگ سیاه به آن اشاره کردیم.( این مقاله را بخوانید)

۱۴- کامئوی استن لی و پاساژگردها

در کامئوی اصلی استن لی در فیلم بعد از تعقیب و گریز بین کاپیتان مارول و اسکرال فراری، در صحنهٔ قطار شاهد استن لی فقید بودیم که این بار نقش خودش را بازی می کرد! او در واقع در حال خواندن فیلمنامه و دیالوگ مخصوصش در فیلم «پاساژگردها» (Mallrats) بود که در مورد بعدی بیشتر بهش پرداختیم.(برای اطلاعات بیشتر از کامئوهای کمتر شناخته شدهٔ استن لی این مقاله را بخوانید)

۱۳ -  معتقد واقعی

همانطور که در شماره قبل گفتیم استن لی در کامئوی خودش در این صحنه در حال تمرین دیالوگ خاصی بود که اتفاقا از تکه کلام های خاص خودش بود. او از این تکه کلام ها برای برقراری ارتباط با مخاطبین کمیک بوک استفاده می‌کرد. به طور مثال او به طرفداران مارول لقب true believers داده بود (میشه ترجمه اش کرد : "معتقد واقعی" یا کسی که دست از اعتقاد خودش برنمیداره). دیگر جمله‌ای که برای تشویق اونا به کار میبرد Face front بود (همیشه صورت به جلو). منظورش این بود که هیچ وقت خجالت نکشید طرفدار کمیک بوک هستید. سرتون رو پایین نندازید و با افتخار به جلو حرکت کنید. و چقدر اون لبخندی که استن لی و بری لارسن در این صحنه به یکدیگر می‌زنند دلنشین جلوه می کند.

۱۲- حالت باینری

در پایان فیلم دیدیم که کاپیتان مارول توانست از تمام قدرتی که به دست آورده استفاده کند. به این حالت او باینری می گویند. در دنیای کمیک کارول دنورز یکبار در یکی از سفر های فضایی اش توسط یک شخص از نژاد Brood دزدیده میشه تا آزمایشاتی رو روی اون صورت بده؛ بعد از اینکه با کمک هم تیمی هایش آزاد میشه، متوجه میشه که ابرقدرت های خداگونه اش برگشته (کاپیتان مارول یکمدت قدرت هایش رو در دنیای کمیک از دست داده بود!) و حتی از قبل هم بیشتر شده!

بعد از اون کاپیتان مارول اسم خودش رو گذاشت " باینری " که به سیستم ستاره ای باینری و سطح قدرت بسیار زیادش اشاره داشت!! پس از آنکه کارول از حالت اغما بیدار شد مدتی را پیش گروه مردان ایکس گذراند و از رهبر این گروه یعنی «پرفسور اگزاویر» کمک گرفت تا حافظه اش رو دوباره پیدا کنه. سپس به همراه مردان ایکس به فضا رفت و در آنجا یک نژاد خبیث فضایی به نام «بورود» (Brood) رویش آزمایش کرد. در نتیجه متوجه شد که میتونه به انرژی های یک منیع فضایی دست پیدا کنه و به یک موجود نیرومند کیهانی به نام «باینری» تبدیل شد. بعدش هم کارول تصمیم گرفت برای مدتی در فضا بماند و به گروه Starjammers پیوست.

۱۱- نام سفینهٔ مار-ول و اشاره به ماهر – ول (Mahr vehl)

نام سفینهٔ با سرعت نوری که مار-ول درست کرده بود Asis بود. اما این نام اتفاقی انتخاب نشده. در دنیای آلتیمیت Asis نام پروژه ای بود که باعث که ماهر ول دنیای آلتیمیت را به این شکل درآورد. در دنیای شماره 1610 مارول که به دنیای آلتمیت (Ultimate Universe) معروف است (و در اینجا راجع بهش توضیحاتی داده شده) شاهد یک کاپیتان مارول به نام «ماهر – ول» بودیم.

او نیز از نژاد کری ها بود ولی رویش عمل جراحی شده بود تا شبیه به انسان ها بشود. قرار بود روی عملیات نابودی کره زمین نظارت کند ولی به کری ها پشت کرد تا محافظ زمینی ها باشد. یک زره مبارزه مخصوص داشت که با ساعت مچی اش فعال میشد. فن آوری داخل لباس باعث میشد تا بتونه پرواز کنه و زور بازوی زیادی داشته باشه، اشعه های انرژی شلیک کنه و حتی نامرئی بشه! او در دنیای التمیت یک هویت مخفی داشت به نام دکتر «فیلیپ لاسن» که دانشمندی بود که روی برنامه فضایی کار میکرد. نکته جالب اینه که به نسخه التمیت خانم «کارول دنورز» ابراز علاقه میکرد!

۱۰- نو – وار (Noh-Var)

در پایان فیلم فیوری اولش پروژهٔ “محافظ” را آغاز کرد و سپس اسمش را به انتقام جویان تغییر داد. این می تواند اشاره‌ای باشد به یکی از شخصیت های دنیای کمیک که اتفاقا از نژاد کری است باشد. در دنیای کمیک بین سالهای 2008 تا 2009 در کمیک بوک های مارول شاهد داستان مهمی بودیم به نام "سلطنت تاریک" (Dark Reign). قصه اش این بود که «نورمن آزبورن» همانطور که در این مقاله گفته بودیم تونست در آخرین لحظه ملکه اسکرال ها را در جریان "تهاجم مخفی" بکشه و در نزد مردم جهان خودش را به عنوان یک قهرمان جلوه بده. سپس سازمان شیلد منحل شد و نورمن سازمان جدیدی به نام هَمر (Hammer) تاسیس کرد و بعدش هم با مشارکت یک سری شخصیت خبیث، گروه Dark Avengers را تاسیس کرد. نورمن سعی کرد از شخصیتی به نام «نو – وار» به عنوان کاپیتان مارول در گروه Dark Avengers استفاده کند.

 این شخصیت سال 2000 در کمیکی به نام Marvel Boy خلق شد (البته مارول خیلی وفت پیش در دهه 40 میلادی هم شخصیتی به همین نام داشت). نو – وار سرگذشت عجیبی داشت. او از اعضای کری ها بود که در یک دنیای موازی به نام دنیای شماره 200080 زندگی میکرد و DNA او با سوسک ها پیوند خورده بود و به خواص و قابلیت های حشره مانند هم دست پیدا کرده بود! او در ارتش هجدهم دیپلماتیک کری ها خدمت میکرد که وظیفه اش این بود از آتش بس میان کری ها و اسکرال ها محافظت کند. ولی اتفاقاتی رخ داد که سر از دنیای اصلی مارول (شماره 616) درآورد. وقتی فهمید اعضای دارک اونجرز شخصیت های خبیث هستند این گروه را ترک کرد. بعدش هم حاکم کری ها به نام «هوش برتر» (Supreme Intelligence)  باهاش تماس گرفت و نسخه ای از دستبند Nega-band کاپیتان مارول را بهش داد و بهش گفت که باید از زمین محافظت کند. سپس او هویت مخفی جدیدی به نام «محافظ» (Protector) را برای خودش انتخاب کرد.

۹- چیپ بازدارندهٔ قدرت کاپیتان مارول، کوئیک و ماموران شیلد!

در ابتدای فیلم و مبارزهٔ تمرینی بین «یان-راگ» و «کارول دنورز» ما متوجه چیپی واقع در گردن کاپیتان مارول شدیم که باعث می شد قدرت «کارول» کنترل بشود و به هیچ‌گاه به حد نهایی خود نرسد.

 در فصل پنجم سریال ماموران شیلد نیز مشابه این دستگاه را دیدیم که اتفاقا نژاد «کری» در گردن «دیزی جانسون/کوئیک» قرار داده بودند تا قدرت های مخرب زمین لرزه‌ای او کنترل شده و فقط در زمین رزم قابل استفاده باشد. واقعا باید به عوامل سریال احسنت گفت که با وجود بی اهمیت بودنشان توانسته اند انقدر ارتباط نزدیکی با فیلم های MCU برقرار کنند. (راستی اگر ایستراگ های فصل پنجم سریال مامورین شیلد رو نخوندید به اینجا و اینجا بروید!)

۸- اشاره به شزم!!!!

زمانی که کارول برای رفتن به سفینهٔ مار-ول و مخفیگاهش که اسکرال ها در آن پناه آورده بودند می رفت مجبور بود ظاهر لباسش که مربوط به استارفورس می شد را عوض کند. خوشبختانه تکنولوژی کری توانایی تغییر رنگ و طراحی لباس را نیز دارا بود!!!! کارول از مونیکا رمبو خواست تا طیف رنگی که در لباسش استفاده می کند را انتخاب کند، یکی از این رنگ ها دقیقا همان طیف رنگ هایی بود که در لباس شزم، کاپیتان مارول دنیای دی سی، به کار رفته بود. جالب اینجاست که مونیکا سریعا مخالفت خود را با این رنگ ابراز می کند.

۷- عروسک ترول، ارتباط با پیتر کوئیل؟!؟

در سفینهٔ مخفی مار-ول، عروسک های ترول دیده می شد که می تواند ارتباط جالبی با فیلم محافظان کهکشان داشته باشد. در فیلم محافظان کهکشان این عروسک ها دیده می شد، اما یکی از دیالوگ های پیتر کوئیل شاید اشاره‌ای باشد به ارتباط او با کاپیتان مارول!

او از یک دختر کری که باهاش در رابطه بوده گفت که نزدیک بوده به کشتنش بدهد، ما که نمی دانیم در این فاصلهٔ طولانی فیلم اول کاپیتان مارول تا انتقام جویان پایان بازی چه ماجراهایی برای او رخ داده اما ممکن است این دختر کری همان کارول دنورز خودمان باشد!!!!!(البته اگر خانم لارسن بدشون نیاد از پیتر کوئیل سفید پوست دگرگرا!)

۶- قورت دادن تسارکت

در فیلم دیدیم که گوس گربهٔ فلرکنی کاپیتان مارول با قورت دادن تسارکت، از ربوده شدن آن توسط کری ها جلوگیری کرد. اما نکته بسیار باحال و جالب این است که در فیلم اول انتقام جویان جایی که ناتاشا رومانوف برای بردن هالک به شیلد حاضر شده بود و تسارکت را برای او معرفی کرد، بروس بنر گفت: “فیوری می خواد من چیکارش کنم؟ قورتش بدم؟” و این گونه است که مارول تمام فیلم ها و دیالوگ هایش را حساب شده جلو می برد!!!!!

۵- سرگذشت کور شدن فیوری!!!!!!

یکی از بزرگترین سوالات و رازهای دنیای سینمایی مارول همین کور شدن فیوری بود! اما چیزی که انتظار می رفت یک واقعهٔ عظیم و پندآموز و البته نقطه عطفی برای زندگی فیوری بود. ولی سرگذشتی که برای کور شدن فیوری توسط مارول انتخاب شد چیزی جز یک شوخی نبود! یادتان هست که فیوری به چه جدیت به کاپیتان آمریکا در فیلم سرباز زمستان گفت: “آخرین باری که به کسی اعتماد کردم یک چشمم رو از دست دادم”

اما در فیلم دیده شد به طرز واقعا تمسخر آمیزی، فیوری به گربهٔ فلرکنی گفت که من بهت اعتماد می کنم که من رو نخوری!!!!! این اعتماد درست بود چرا که گوس او را نبلعید اما به جایش با چنگ زدن به چشم فیوری باعث شد یکی از چشمانش کور بشود!!!!!!!(جالب اینجاست که اصلا هم آب از آب تکون نخورد انگار نه انگار کور شده! گفت این فقط یه خراشیدگیه!!! :/)

در دنیای کمیک فیوری ما به خاطر ترکش خوردن از یک نارنجک آلمانی زخمی شد!

 در دنیای کمیک هم به انفجاری مربوط به جابه جایی پروژه Weapon X این اتفاق افتاد.

۴- شیوه زنده شدن مامور فیل کولسون

طرفداران MCU و فیلم‌هایش مرگ دردناک مامور کولسون را در فیلم انتقام جویان ۲۰۱۲ به یاد دارند که چطور لوکی عصایش را در سینهٔ او فرو کرد! اما بعد از این واقعه مارول و بخش سرگرمی اش قصد برپا کردن سریال های مارول را داشتند. استارت این کار با سریال ماموران شیلد خورد، جایی که خیلی ها فکر می کردند پیش درآمدی بر سازمان شیلد و مامور کولسون باشد. اما اینطور نبود، قضیه جدی تر از این حرف ها بود و وقایع سریال دقیقا بعد از فیلم اونجرز 1 رخ میداد. کولسون نیز در همان ابتدای کار سر و مر و گنده به عنوان شخصیت اصلی و چهره سریال حضور یافت در صورتی که او پیش تر توسط لوکی کشته شده بود. فصل اول سریال نیز به این مسئله بازگشت کولسون به زندگی می پرداخت. بالاخره مشخص شد که چگونه او زنده شده، او با استفاده از سرم GH.325 که از خون یک کری درست شده بود، احیا شد!

اما این پایان کار نبود به علت عوارض جانبی شدید این سرم مجبور بودند حافظهٔ کسی که زنده می شود را تغییر دهند. آشنا نیست؟ بله در فیلم کاپیتان مارول نیز مشابه همین داستان را داشتیم، کارول با موج انفجار تسارکت روی زمین و (ظاهرا) در حال مرگ با یان راگ به هالا برده شد و با کمک خون یان راگ و کری توانست زنده بماند و این قدرت ها در بدنش باقی ماند!

سپس حافظهٔ او مثل کولسون دستکاری شد. با این که کولسون نقش بزرگی در این فیلم نداشت اما فیلم به خوبی توانست طرفداران این سریال را با اشاره به این واقعه خوشحال کند.(بعد از فیلم اخیر مارول این اتفاق بیشتر از قبل منطقی بنظر می رسد!)

۳- چرا فیوری چشم مصنوعی نذاشت!

این شاید یکی از جالبترین ویژگی های فیوری در MCU باشد! همانطور که در پایان فیلم دیدیم، مامور کولسون به دفتر فیوری رفت و آن چشم های مصنوعی را جلوی او گذاشت اما فیوری تصمیم گرفت با همین چشم‌بند کار خودش را راه بیاندازد. اما این کار احتمالا بی دلیل نیست، در شمارهٔ ۱ در این مقاله توضیح دادیم، اگر فیوری روزی بمیرد یا اتفاق دیگری برایش بیافتد، اسکرال ها می توانند خودشان را به شکل فیوری دربیاورند! اما نکتهٔ مهم این است که فیوری همیشه یک چشمبند روی چشمانش هست که هیچ احدالناسی نمی تواند از آن کپی کند. در پایان فیلم کاپیتان آمریکای ۲ و سرباز زمستان نیز دیدیم که او چگونه همه چیز را در چشم زخمی شده اش رمزنگاری کرده بود:

شاید دلیل این همه مخفی کاری دور نگه داشتن اسکرال ها و رو کردن دست آنها در آینده باشد. باید دید این حرکت از عمد انتخاب شده یا دلیل چشم مصنوعی نگذاشتن فیوری صرفا به علت “خفن” به نظر رسیدن ظاهر اوست!

۲- کودکی پیتر کوئیل، سفینه یاندو و یغماگران

در فیلم صحنهٔ گذرا از خاطرات کارول با خردسالی دختر ماریا رمبو را داشتیم که دو نفری در حال تماشای ستارگان بودند. اما نکتهٔ خیلی جالب و هیجان انگیزی که وجود دارد، یک ستارهٔ دنباله داری است که به چشمشان می خورد. اگر با دقت زیادی نگاه کنیم خیلی هم یادآور حرکت یک ستارهٔ دنباله دار نمی شود. به همین دلیل باید بیشتر روی زمان رخ دادن این اتفاق تمرکز کنیم. اگر وقایع فیلم در سال ۱۹۹۵ رخ داده باشد، این یعنی حدود شش سال از غیاب او در زمین که سال ۱۹۸۹ بود می گذرد. اگر حدودا این تماشای ستارگان یک سال قبل از غیاب او رخ داده باشد، این یعنی این اتفاق در سال ۱۹۸۸ افتاده است.

در MCU سال ۸۸ یکی از اتفاقات مهم رخ داده آن هم دزدیده شدن پیتر کوئیل توسط یاندو است و بدان معناست که آن ستارهٔ دنباله دار در واقع سفینهٔ یاندو بوده که در حال سفر بوده است. البته از لحاظ مکانی نیز این اتفاق کاملا قابل تطابق است چرا که استارلرد در آن زمان در ایالت میزوری بوده که فاصلهٔ قابل توجهی با لوئیزیانا ندارد. ببینید چقدر مارول برای این ارتباط در هم تنیده تلاش می کند!!

۱- فیوری از مدت ها قبل اسکرال بوده؟

شاید جنجالی ترین ایستراگ فیلم همین باشد! زمانی که فیوری و کارول در حال صحبت بودند و نشانه هایی از اسکرال نبودن خودشان برای یکدیگر تعریف می کردند؛ فیوری نکتهٔ بسیار مهمی که بار اول هیچ کس به آن توجه نمی کرد را گوش زد کرد. او به کاپیتان مارول گفت که اگر نان تست به صورت اریب و قطری بریده نشود، او نمی تواند لب به آن بزند! اما چه نکته‌ای در این نان تست نهفته است؟

اگر فیلم دوم انتقام جویان یعنی عصر آلتران را باری دیگر به دقت تماشا کنیم؛ در صحنه‌ای که اعضای انتقام جو در خانه و مزرعهٔ کلینت بارتون هستند و فیوری به جمعشان اضافه می شود، شاهد این هستیم که “این” فیوری نان تستی که در دست دارد را دقیقا از وسط می برد نه به صورت اریب!!!!!!!!!!! شاید در نگاه اول اتفاقی به نظر برسد اما نکتهٔ بسیار مهمی که وجود دارد این است که خود مارول این ویژگی را برای فیوری نوشته و احتمال اتفاقی بودنش بسیار پایین است.

 این بدان معناست که حداقل بعد از پایان فیلم کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان و فصل اول سریال مامورین شیلد، این فیوری آن فیوری‌ای که ما میشناختیم نیست. این تازه در صورتی است که ما بهترین شرایط را در نظر گرفته باشیم! در بدترین شرایط از بدو شکل گرفتن گروه انتقام جویان، فیوری‌ای که ما می شناختیم یک اسکرال بوده است!!!! او(اسکرال) بوده که انتقام جویان را کنار یکدیگر جمع کرده، او بوده که در مخمصهٔ اتفاقات سرباز زمستان گرفتار شده، او بوده که روحیه‌ای دوباره به انتقام جویان داده، او بوده که مامور کولسون را به زندگی بازگردانده، او بوده که فیتز و سیمونز را از اعماق اقیانوس نجات داده و ... باید دید مارول چه در سر دارد چون حرف های تهیه کنندهٔ کاپیتان مارول بسیار بو دار است و به شدت این مدرک بزرگ را تایید می کند. " جاناتان شوارتز " (تهیه کننده کاپیتان مارول) طی مصاحبه ای قبل از اکران فیلم گفته بود: “فکر میکنم که ما خواهیم فهمید که چرا فیوری در طول حضورش در فیلم های دنیای سینمایی مارول، اینقدر قاطعه و تصمیمی رو که میگیره به سرانجام میرسونه! اون همیشه آدم مرموزیه و همیشه هم دلایل خودش رو داره؛ ولی خوشبختانه چندتا از اون دلایل مهم در این فیلم(کاپیتان مارول) مشخص میشه.” (خدا به تمام ما طرفداران رحم کند!)

نظر شما چیست؟ چه نکات مخفی دیگری پیدا کردید؟

نویسنده: احمد فقیه

P.Constantine

:با تشکر از مهدی رضایی به خاطر تهیه پنج مورد شگفت انگیز جدید

Best Comicfan

All rights reserved © Spidey.ir 2019

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

10 دشمن برتر کاپیتان مارول

15 حقیقتی که احتمالا درباره " کاپیتان مارول " نمیدانستید !

10 حقیقت مهمی که باید درباره کری (KREE) ها بدانید

10 مرگ در عالم كمیك كه هنوز پا برجا هستند!

10 حقیقت مهمی که باید درباره اسکرال(SKRULL) ها بدانید

رتبه بندی قوی ترین قهرمانان کیهانی مارول

نقد فیلم کاپیتان مارول (CAPTAIN MARVEL)

15 شخصیت خبیث برتر دنیای کیهانی مارول 

15 داستان کیهانی – حماسی برتر مارول

معرفي نیروی های کیهانی در دنیای مارول

15 شخصیت خبیث برتر دنیای کیهانی مارول 

10 زن نیرومند دنیای کمیک بوک های ابرقهرمانی

این مطلب را به اشتراک بگذارید :