اینها فقط 15 مورد از روی جلدهای کمیک بوک هستند که داستان را لو دادند!
مقدمه: کاور یک کمیک شاید از نظر بصری مهم ترین بخش آن باشد. چون اولین چیزیه که مشتری یا خواننده اون رو میبینه و بنابراین باید در اسرع وقت نظر او را به خودش جلب کنه. اصلا خیلی وقتها شده که خوانندگان فقط به خاطر کاور یک کمیک رو خریده اند. بنابراین ناشرین کمیک بوکی خیلی برای تولید یک کاور جذاب وقت میذارن و حتی خیلی وقتها یک طراح بزرگ را فقط مختص خلق کاور استخدام کرده اند. متاسفانه گاهی اوقات ناشرین کمیک بوکی برای نشان دادن اهمیت یک کمیک بوک کاور را جوری طراحی میکنند که داستان با بخشی از اون رو لو میده! و در اکثر موارد داستان حاوی یک غافلگیری بزرگ مثل مرگ فلان شخصیت یا هویت یک شخصیت جدید و ... اینهاست. در این مقاله به معرفی 15 تا از این نوع کاورها میپردازیم.
15- شماره 124 از کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز"
در شماره 124 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز که سال 1973 منتشر شد شاهد یک سوتی روی کاور بودیم! در این شماره «جان جیمسون» پسر فضانورد آقای «جی. جونا جیمسون» به گرگینه ای به نام «من – وُلف» تبدیل شد. طراح و نویسنده من ولف را روی جلد نشان داده اند تا خواننده ها با دیدن ظاهر پرهیبت او بیش از پیش برای خریدن این شماره رغبت نشان دهند ولی آنها در عین حال هویت این هیولا را به صورت یک راز نگه نداشتند. در واقع این کاور نه تنها موضوع اصلی داستان را لو داده (رفتن من ولف به سراغ آقای جیمسون) بلکه اسپایدرمن از جیمسون پرسیده : "اون چیز ... چیه؟". ایشون هم خیلی شیک و جلسی جواب داده: "پسرمه"!
14- کاور نسخه Hardcover از رویداد "بحران نهایی"
رویداد "بحران نهایی" سال 2008 توسط «گرنت موریسون» و «جی جی جونز» خلق شد. دی سی در تبلیغات خود درباره این داستان میگفت:"روزی که خباثت پیروز شد". ولی در نهایت یکی از جنجالی ترین رویدادهای تاریخ این شرکت شد! یک سری مشکلاتی هم در داستان از نظر شخصیت پردازی ها بود که باعث خشم هواداران شد (این مقاله را بخونید). در مجموع شاید تنها تصویر واقعا ماندگار این رویداد مربوط به جایی میشه که سوپرمن جسد بتمنی که کشته شده را در دستان خود گرفته و دی سی دقیقا از همین تصویر برای روی جلد نسخه Hardcover این داستان استفاده کرد و همه چی رو لو داد! آیا دی سی واقعاً خیال میکرد هر کی این نسخه Hardcover رو میخره قبلا کل داستان رو خونده بوده؟!
13- " فتح نابودی" (Annihilation Conquest)
Annihilation Conquest نام یک داستان حماسی- کیهانی از مارول است که پیشتر در این مقاله راجع بهش توضیح داده بودیم. و اما پس از انتشار این داستان، مارول تمامی قسمت های آن را به صورت Omnibus منتشر کرد (Omnibus به کتاب های ضخیم و قطوری گفته میشود که تمامی شماره های یک داستان کمیک بوکی در آن تجدید چاپ میشود و معمولا قیمتی در حدود 100 دلار دارند!). روی جلد Omnibus ای که برای Annihilation Conquest منتشر شد شاهد نشستن «آلترون» روی تخت بودیم و این موضوع تقریبا کل نکته اصلی داستان را لو میدهد چون کل داستان قهرمان ما داشتند سعی میکردند بفهمند کی پشت قضیه قرار داره که در نهایت متوجه شدند آلترون بوده و مارول اینو مستقیما روی کاور نسخه Omnibus اسپویل کرد!
12- کاور شماره 24 از کمیک بتمن (چاپ دوم)
وقتی تمام نسخه های یک کمیک فروخته میشه و اصطلاحا میگن sold out شده، ناشرین کمیک بوکی فورا میرن سراغ چاپ دوم و سوم و همیشه نسخه های چاپ دوم به بعد را با کاورهای جدید منتشر میکنند. شماره 24 از کمیک بتمن که این اواخر منتشر شد دارای داستان مهمی بود چون بتمن از زن گربه ای خواستگاری کرد. در نسخه اصلی کاوری را دیدیم که نشان میداد بتمن نزدیکه زن گربه ای را بغل کنه و موضوع خواستگاری را لو نمیداد. ولی کاور چاپ دوم این کمیک دقیقا همین کاور را نشان داد منتهی با این تفاوت که بتمن گفته بود: "با من ازدواج کن"!
11- کاور واریانت شماره 4 کمیک Astonishing X-Men
معمولا بازگشت ابرقهرمانان از مرگ امری كلیشه ای و قابل پیش بینی در كمیك ها میباشد. ولی این بار قضیه فرق میكرد و «جاس ویدون» كبیر زنده شدن شخصیت كلاسوس را واقعاً زیبا به تصویر كشید. ما در آركی به نام Gifted در كمیك های Astonishing X-Men دیدیم كه شایعاتی به گوش گروه مردان ایکس میرسه مبنی بر اینكه در یك آزمایشگاه مرموز به نام BeneTech، داره روی یك جهش یافته مرده آزمایشاتی انجام میشه (این کمیک اینجا ترجمه شده است). خیلی از اعضای مردان ایكس خیال میكنند این جهش یافته همون «جین گری» است ولی وقتی دارند دنبال او میگردند «كیتی پراید» عشق سابق خودش كه چندی پیش مرده بود را پیدا میكنه: «كلاسوس»! این بازگشت قرار بود یک غافلگیری بزرگ برای خوانندگان باشه ولی افسوس که روی یک کاور واریانت تصویر کلاسوس به کار رفت و همه چیز را اسپویل کرد! ( کاور واریانت به کاور فرعی یک کمیک گفته میشود که برای بالا بردن فروش خلق میشود. یعنی هر کمیک بوکی همیشه یک کاور اصلی داره ولی ممکنه با چندین کاور فرعی چاپ بشه و اینجوری ناشرین میخواهند خوانندگان را وادار کنند بروند و تمام کاورها را خریداری کنند تا فروش اون کمیک بالا بره).
10- شماره 50 از سری نخست کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز"
همانطور که قبلا در این مقاله گفته بودیم، کاور خلق شده توسط «جان رومیتا» برای شماره 50 از سری نخست کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (که اینجا ترجمه شده) ، اثری ماندگار، تحسین شده، خاطره انگیز و به شدت مورد تقلید قرار گرفته است؛ كاوری كه به بهترين شيوه ممكن تا ابد نبرد درونی پیتر پاركر بر سر اينكه آيا بايد همچنان اسپايدرمن باقي بماند را به ما یادآوری میكند (بیخود نیست كه سم ریمی در فیلم "مرد عنكبوتی 2" ایده این كاور را در شاهكار خود مورد استفاده قرار داد. این تصویر را ببینید). ولی مساله ای که کمتر به آن توجه شده اینه که این کاور موضوع اصلی این شماره را کاملا لو میدهد! چون پیتر پارکر را نشان میدهد که دارد از هویت اسپایدرمن فاصله میگیرد. البته الان دیگه موضوع "ترک کردن حرفه ابرقهرمانی" در دنیای کمیک عادی و کلیشه ای شده است ولی آن موقع یعنی در دهه 60 میلادی موضوعی بکر و منحصر به فرد بود و خواننده با دیدن کاور قطعا اسپویل میشده. مخصوصا که روی کاور هم نوشته شده: Spider-Man No More ("دیگر اسپایدرمنی در کار نیست")!
9- شماره 497 کمیک Batman
بعد از رویداد "مرگ سوپرمن" دی سی سعی کرد یک رویداد مشابه هم برای بتمن داشته باشه که باعث بشه دچار تغییرات زیادی بشه. اما قبل از اون کمیکی رو داشتیم به نام "بتمن: شمشیر عزرائیل" (Batman: Sword of Azrael) که در آن با پسر جوانی آشنا شدیم به نام «ژان – پل والی» که شستشوی مغزی داده شده بود تا به قاتلی به نام « عزرائیل» تبدیل بشه. او در نهایت کنترل ذهن خودش رو به دست آورد و تحت تعالیم بتمن و رابین سعی کرد به یک قهرمان تبدیل بشه. در همین زمان خبیثی جدید به شهر گاتهام آمد به نام «بِین» (Bane) که هم باهوش بود و هم بسیار نیرومند بین باعث شد دشمنان معروف بتمن از تیمارستان "آرکهام" فرار کنند. سپس وقتی بتمن خسته شده بود بهش حمله کرد و کمرش رو شکست! این اتفاق در شماره 497 از کمیک Batman روی داد و کاور هم کاملا لو داد که در این شماره بتمن قراره با بین مبارزه کنه و کمرش هم بشکنه!
8- شماره 13 از کمیک Ultimate Spider-Man
شماره 13 از کمیک Ultimate Spider-Man یکی از بهترین داستان های این سری را دارد و «برایان مایکل بندیس» یکی از بهترین داستان های خودش را نوشته است. با این حال کاور این شماره که توسط اسطوره ای به نام «مارک بگلی» خلق شده کاملا موضوع اصلی داستان را لو میدهد و کاملا ما را متوجه میکند که قرار است اسپایدرمن هویت مخفی خودش را برای دوست دخترش، مری جین، فاش کند در حالی که فاش شدن هویت واقعی یک ابرقهرمان موضوعی مهم است که نباید اینجوری اسپویل شود . البته اسپایدرمن در این زمینه متاسفانه سابقه بدی دارد و بارها شده که قضیه "او هویت خود را آشکار میکند" روی جلد کمیک هایش لو رفته باشد (این مقاله را بخوانید).
7- شماره 85 از کمیک Green Lantern/Green Arrow
«دنی اونیل» و «نیل آدامز» در دهه 70 میلادی داستان های ماندگاری در سری مشترک گرین لنترن و گرین اروو خلق کردند که به معضلات و نابرابری اجتماعی مثل تبعیض نژادی میپرداختند. در شماره 85 نیز به یكی دیگر از معضلات مهم اجتماعی به نام اعتیاد جوانان پرداختند و خوانندگان متوجه شدند دستیار گرین اروو به نام «اسپیدی» (Speedy) به هروئین معتاد شده! واقعا حركتی جسورانه بود كه یك قهرمان را به شكل معتاد نشان دادند. واكنشی كه روی صورت گرین ارو با دیدن صحنه تزریق هروئین از سوی دستیار خود میبینیم، فوق العاده تاثیر گذار است. اما کل داستان روی کاور برای خواننده اسپویل شده بود! دیگه توضیح اضافه ای هم لازم نیست چون خودتون یه نگاه ساده به کاور این کمیک بکنید متوجه همه چیز میشید!
6- شماره 400 از سری نخست کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز"
شماره 400 از سری نخست کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" داستان مهم و فوق العاده ای دارد چون در آن پس از سالها زن عموی پیر پیتر پارکر فوت کرد (قبل از مرگ به پیتر گفت که مدتیه خبر داره مرد عنکبوتیه). مرگ زن عمو می، داستان بسیار سوزناكی بود و صحنه هایی ماندگاری داشت مثل صحنه ای پیتر روی جنازه زن عمو می گریه میكند و بخش هایی از قصه ای كه زن عمو می وقتی كودك بود برایش میخواند را بیاد می آورد (البته همانطور که در این مقاله گفته بودیم مارول بعدا زن عمو می را به شکلی کاملا احمقانه برگرداند!). در هر حال کاور این شماره هم قطعا لو میداد که قراره یک نفر از عزیزان پیتر در آن بمیره. خب ... چون تصویر یک سنگ قبر را نشون میداد که رویش نوشته بود: "مرگ یکی از اعضای خانواده"!
5- شماره 8 از کمیک .Batman, Inc
وقتی دیمین وین توسط گرنت موریسون در run معروفش در کمیک های بتمن معرفی شد هواداران به دو دسته تقسیم شدند. ایده یک رابین جدید که علاقه به کشتن داره و به نوعی بچه نامشروع خود بتمن هم بود برای خیلی از هواداران غیر قابل قبول بود. با این حال این شخصیت بعد از مدتی به محبوبیت دست یافت و هواداران قبولش کردند. ولی درست وقتی داشت بر محبوبیت او افزوده میشد موریسون تصمیم گرفت او را بکشه! و قطعا کشته شدن او که پسر خود بتمن هم هست باید یک غافلگیری بزرگ باشه دیگه، مگه نه؟ اما در کمال تعجب روی کاور شماره 8 از کمیک Batman, Inc نوشته بود R.I.P که مخفف عبارت Rest in Peace هستش و در زبان انگلیسی برای تسلیت گفتن به مناسبت مرگ کسی به کار میره! (معادلش تو فارسی میشه "روحَش شاد"). خود رابین هم مثل یک روح به تصویر کشیده بود!
4- شماره 42 از کمیک X-men
سال 1968، استن لی و طراحی بزرگ به نام «جان بیوسِما» شماره 42 از سری اول کمیک های "مردان ایکس" را خلق کردند. روی جلد این کمیک جالبه و علاقه آدم رو برانگیخته میکنه چون پرفسور اگزاویر (رهبر مردان ایکس) رو نشون میده که داره از روی صندلی خودش میفته. اما چیزی که باعث اسپویل ما میشه جملات پرطمطراقی هستش که روی کاور نوشته شده، مثلا: "مرگ پرفسور ایکس"! و حتی اون زیر هم نوشته "این یک حقه نیست! یک رویا نیست! یک قصه خیالی نیست، این واقعیه!". یعنی استن لی دیگه چی جوری میخواست براتون اسپویلش کنه، هان؟!
3- شماره 7 كمیك Crisis on Infinite Earths
"بحران در جهان های نامحدود" بهترین و شاید مهم ترین رویدادی هستش که دی سی تا به حال منتشر کرده (این مقاله را بخوانید). نویسنده اش «مارو وُلف مَن» و طراحش «جورج پرز» بود. این رویداد ایده و مفهوم مالتی ورس و وجود دنیاهای موازی رو از دنیای دی سی حذف کرد و در آن شاهد مرگ شخصیت های مهمی مثل «بری آلن» و «سوپرگرل» بودیم. از این داستان بود که تاریخچه دی سی به "قبل از بحران" (Pre-crisis) و "بعد از بحران" (Post-Crisis) تقسیم شد. خب ... شماره 7 بسیار مهمه چون سوپرگرل در آن کشته شد ولی خواننده با یک نگاه به کاور میفهمه قضی چیه چون سوپرمن در حالی که داره گریه میکنه پیکر بیجان او را در دست گرفته و بقیه قهرمان ها هم در پشت سرش دارن عزاداری میکنند! درسته تصویری بسیار نمادین خلق شده که بارها بهش ادای احترام شده ولی خب کل داستان را هم اسپویل میکنه دیگه!
2- شماره 25 از کمیک Captain America
در یکی از شوکه کننده ترین و نمادین ترین داستان های سال گذشته مارول یکی از بزرگترین قهرمانان خود یعنی کاپیتان امریکا را کشت. این کمیک که پس از وقایع داستان مهم "جنگ داخلی" (Civil War) چاپ شد، پرفروش ترین کمیک سال شد و تا مدتها روزنامه ها، سایت ها و حتی شبکه های مختلف تلویزیونی به آن میپرداختند. پس از مدتی باکی بارنز جانشین کاپیتان آمریکا شد و البته «استیو راجرز» پس از مدت نسبتاً کوتاهی دوباره زنده شد (چون قرار بود فیلم سینمایی جدیدی از روی کاپیتان آمریکا ساخته شود) ولی به جرعت میتوان ادعا کرد که پس از مرگ «سوپرمن» در سال 1992 تا به حال هیچ مرگ دیگری تا این حد در دنیای کمیک سر و صدا نکرده است. و خب برای کسانی که اصلا از ماجرا خبر نداشتند و رفتند به فروشگاه های کمیک که آن را خریداری کنند مرگ کاپیتان آمریکا کاملا لو رفت چون دست بیجان و خونین او روی کاور دیده میشد و زیرش هم نوشته بودند "مرگ یک رویا"!
1- شماره 75 کمیک Superman
و این یکی قطعا باید در رتبه 1 قرار میگرفت! همانطور که قبلا در اینجا گفته بودیم، در داستان "مرگ سوپرمن" تهدیدی بزرگ و توقف ناپذیر به نام «دومزدی» (Doomsday)با سوپرمن در افتاد. این داستان بلاخره در شماره 75 كمیك Superman با مرگ سوپرمن/كلارك كنت به سرانجام رسید و بسیار هم پرفروش شد و دی سی هم یک عالمه رویش مانور کرد و جار و جنجال به پا کرد و ... درسته که خوانندگان دنیای کمیک از قبل میدانستند که قراره در این شماره شاهد مرگ سوپرمن باشند ولی آیا کسی که برای اولین بار در عمرش قرار بود یک کمیک سوپرمن را بخره هم میدونست؟! پس چرا دی سی روی جلد تمام سعی خودش را کرده تا نشون بده سوپرمن در این شماره میمیره؟! یعنی هر کاری تونسته کرده! از کسانی که در پس زمینه دارند عزاداری میکنند گرفته تا شنل سوپرمن که مثل پرچم پاره به تصویر کشیده شده و البته جمله ای که میگه :مرگ سوپرمن!
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2020
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
15 کاور کمیک بوکی که به ما "دروغ" گفتند!
10 لحظه مهم کمیک بوکی که اسپویل شدند!
15 دفعه ای که بازیگران فیلم های ابرقهرمانی را اسپویل کردند!
15 دفعه ای که محصولات تجاری فیلم های کمیک بوکی را اسپویل کردند!
10 روی جلدی که هویت مخفی مرد عنکبوتی را لو دادند!
15 کاور برتر هالک
10 كاور برتر طراحی شده توسط «تاد مك فارلین»
15 کاور برتر ولورین
10 كاور برتر با حضور گرین گابلین
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
پس با دقت بخونید و هر جایی اشتباهی دیدید بفرمایید تا درست بشه
واقعا خیلی رو اعصابه بخوای یه کمیک رو بخری بعد با دیدن روی جلدش کلا اسپویل شی
خسته نباشید
مقاله ی بسیار خوبی بود و آدم واقعا با جون و دل همه ی موارد رو میخونه .
غلط املایی پیدا نکردم .
جسارتا سه تا سوال داشتم :
۱) سازمان comics code هنوزم برپائه و مشغول به کاره؟
۲) تو مورد ۶ نوشتید داستان مرگی در خانواده ، میخواستم بپرسم اسپایدرمن در طول تاریخ دو تا مرگی در خانواده داشته ؟ چون یکیشو دیروز خونده و نقد کرده بودم پرسیدم .
۳) نظرتون درباره ی تئوری ای که توی مقاله ی « خبیث جدید کمیک بوک های اسپایدرمن کیست ؟ » دادم چیه ؟ به نظرتون محتمله؟
ببخشید بابت اسپم .
روز خوبی داشته باشید !
با سلام و دورود بر شما
1) من خیلی اطلاع خاصی ندارم ولی فکر میکنم الان فقط در رده بندی سنی کمیک بوک ها فعالیت داره.
2) ببین اون A Death in the Family که شما دیروز در موردش نقد نوشتید، یک آرک چهار قسمتی هستش که از شماره 44 تا 47 سری دوم کمیک های Peter Parker:Spider-M an روایت شد و در مورد نبرد مرد عنکبوتی با گرین گابلین هستش.
اما این شماره 400 سری اول کمیک های The Amazing Spider-Man که شماره 6 مقاله هستش،بخش از رویداد سرگذشت کلون دهه 90 میلادی هستش که از سه داستان
1- "The Gift" (داستان اصلی)
2- "A Shock to the System"
3- "The Morning After"
تشکیل شده که ما شاهد مرگ سوزناک زن عمو می در داستان "The Gift" هستیم.
اون جمله A Death in the Family فقط یه ترفندی بوده از طرف مارول تا فروش کمیک رو تضمین کنه.
پ.ن: عبارت A Death in the Family که به عنوان "مرگی در خاندان" ترجمه میشه،اشاره به مرگ یکی از اعضای خانواده،عزیزان، دوستان یا خویشاوندان شخصیت اصلی دارد که خیلی در ادبیات انگلیسی استفاده میشه.
3)
uplooder.net/.../...
و در آخر بگم مرسی از استاد ترابی و قشنگ معلوم بود زخم خورده ی اسپویل این کمیکا بودید
1- نه الان دیگه نیست
2- این عبارت همونطور که دوست خوبمون هم اشاره کردن در انگلیسی خیلی رایج است ولی تو داستان های مرد عنکبوتی منظور از a death in family همون داستان 4 قسمتی هستش که داریم ترجمه ش میکنیم چون اسم یک آرک هستش
3- نظرم رو دادم
ممنون از بابت پاسخ به سوالات بنده . خیلی کمکم کردید ممنون . امروز هم با نقد بنده در نیوکسل همراه باشید .
#6 :
ممنون استاد . خیلی مدیون شما هستم . روز خوش !
منتظرت بودم،منتظرت بودم!
ممنون بخاطر مقاله.خیلی جالب بود .
بنظر من اگر یه کاور اسپویل یه داستانی باشه که یجورایی خواننده رو هایپ کنه تا اونو بخره و حالا داستان رو هم لو بده شرف داره به کاوری که الکی ساخته بشه و هیچ ربطی هم نداشته باشه.و کلش یا رویا باشه یا بی ربط
حالا نمونه هاش که زیاده ولی بخشه کمیک سیول وار دو رو که داشتم انگلیسشو دنبال میکردم هالک ایرون من رو دو نصف کرده بود و من هیمنجوری منتظر بودم نسخه بعدی بیاد و رایگان یجوری بگیرمش و ببینم داستان از چه قراره و بعد توی شماره بعد متوجه شدیم که فقط یه رویا هست البته دقیق داستانش در خاطرم نمونده اگر اشتباه میکنم اصلاح کنید ولی تا جایی که یادمه هاک ای بروس بنر رو میکشه.و اتفاقی هم نمیفتهیه صفحه هم بود مایلز موارلز کاپیتان رو میکشه اونم بعدش اعصابمو خورد کرد.البته یادم نیست جز کاور بود یا برگی از کمیک.
بعد یسری از این کاور ها اتفاقا خیلی هم هوشمندانه هست مثلا همین شماره پانزده خواننده میگه جل الخالق یعنی چه اتفاقی افتاده که بچش گرگینه شده و از این حرف ها
ولی یسری هاشم دیگه خیلی احمقانه هست مثل مرگ رابین بنظرم خیلی اشتباه بود همچین کاوری و از بار درام داستان خیلی کم میشه وقتی مغه خواننده براش اسپویل شده داستان.
به نقل از Frank castle:
اون هالک که آیرون من رو دو تیکه کرده بود رویا بود که تو شماره قبلیش(اگه اشتباه نکنم )بود ولی جلوش رو گرفتن واسه همین اتفاق نیوفتاد اون مایلز و کاپیتان آمریکا هم مثله قبلی رویا بود و جلوش رو گرفتن
واسه همین اتفاق نیوفتادن
سلام
اون رو که خودم میدونم جلوش رو گرفتن تا اتفاق نیفته .
مشکل من اینه که برای فروش بیشتر معمولا دست به کارهایی میزنن که خواننده راغب به خرید کمیک بشه.بعد اینکه خرید میبینه اصلا همچین چیزی نیست.و یه جوری توی داستان ماست مالیش میکنن.
کلا صنعت تبلیغات همینجوریه یه چی نشونت میدن بعد باطنش بهع چیز دیگست.بخاطر همین گفتم شماره پونزده با اینکه اسپویل میکنه اما داره حقیقت رو نشون میده و صد البته بیننده رو راغب به خوندن میکنه تا بفهمه داستان چیه.این تبلیغات کاور در جهت راستی هست و بنظر من خیلی ارزش داره
داداش درسته من واسه اون سوالت که گفته بود درست یادم نمیاد یه توضیحی دادم با اصل موضوع موافقم
صورت واقعی دنیای کمیک را برای کیک خوانان بدون تعصبی
نشان میدهد این مقاله را میتوان گفت یکی از بهترین مقالات ای
ن سایت میباشد و عشق زیادی به کمیک میخواهد که تنها دراقای
ترابی میتوان این عشق را یافت کرد
اقای ترابی،خط اخر از شماره 15،به جای شیک و مجلسی،نوشته شده شیک و جلسی.یک میم کمه.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا