10 رازی که پس از چند سال در دنیای کمیک فاش شدند

10-رازی-که-پس-از-چند-سال-در-دنیای-کمیک-فاش-شدند

در این مقاله ی جالب به آن دسته موضوعاتی در دنیای کمیک میپردازیم که برای سالها به صورت معما برای خوانندگان باقی مانده بودند.

مقدمه: در ادبیات رمز و راز و معما قدمتی دیرینه دارد و بسیاری از نویسندگان با استفاده از آنها مخاطب را تا پایان داستان مشغول و سرگرم نگه داشته اند. در دنیای کمیک هم این مساله بسیار رواج داشته و بارها و بارها دیده شده که مثلا هویت مخفی فلان شخصیت پس از سالها فاش شده است و در طول این مدت یک عالمه سرنخ جذاب به خواننده داده شده است ولی بازهم ما در هنگام برملا شدن حقیقت شوکه شده ایم. به همین مناسبت میخواهیم در این مقاله ی جذاب به 10 معمای جالبی که پس از مدتها در دنیای کمیک برای خوانندگان آشکار گردیدند بپردازیم. با ما همراه باشید ...

 

10- هویت واقعی خالق «زن شگفت انگیز»

ویلیام مولتون مارستون

احتمالا میدانید که ویلیام مولتون مارستون خالق شخصیت واندرومن است. او یک روانشناس آمریکایی بود که با همسرش الیزابت هالووی نمونه اولیه دروغ سنج را اختراع کرد. ایشون علایق عجیبی هم داشت. مثلا دو تا زن داشت که به طور همزمان در کنار یکدیگر با او زندگی میکردند که واقعا مساله ای نادر در کشوری مثل آمریکا به شمار میاد! همسر دوم او الیو برن نام داشت که میگن خیلی هم روی خلق شدن شخصیت واندرومن تاثیرگذار بوده  (او اولش با مارستون متأهل وارد رابطه بود و همسر ویلیام، الیزابت هالووی، از این رابطه خبر داشت و هر سه چند سالی را با هم زندگی می‌کردند! واقعا چه تفاهمی!). بسیاری از مورخان گمان می‌کنند که این دو زن به خوبی باهم کنار می‌آمدند ولی بخاطر این رابطه و همخانگی غیرمعمول، الیو را خواهر بیوه الیزابت معرفی می‌کردند. در هر حال گفته میشود الیو برن از مارستون خواست تا ابرقهرمانی خلق کند که برخلاف اکثر ابرقهرمانان آن دوره، زن باشد و " نه با زور بازو یا آتش، بلکه با عشق دنیا را فتح کند"!  واندرومن در شماره 8 از کمیک All Star Comics در سال 1941خلق شد ولی هویت خالق او برای خوانندگان ناشناخته بود. در واقع ویلیام مولتون برای آنکه شناخته نشود از نام مستعار چارلز مولتن استفاده میکرد. تا اینکه در سال 1942وقتی واندرومن به عنوان اولین ابرقهرمان مونث جهان صاحب عنوان کمیک بوکی اختصاصی شد، مولتون هم تصمیم گرفت از خودش رونمایی کند و بیانیه ای مطبوعاتی منتشر شد تحت عنوان "روانشناس معروف به عنوان نویسنده کمیک های پرفروش واندرومن فاش شد".

 

9- ماهیت واقعی سیمبیوت ونوم

لباس سیاه اسپایدرمن

همانطور که در این مقاله گفته شد لباس سیمبیوت فضایی اولین بار به طور رسمی در شماره 252 كمیك "اسپایدرمن شگفت انگیز" بر تن اسپایدرمن رفت. البته از نظر زمانی اسپایدرمن پیشتر آن را در شماره 8 از رویداد "جنگ های مخفی" (Secret Warsپیدا كرده بود. در واقع، اسپایدرمن به همراه برخی از دیگر از ابرقهرمانان معروف مارول به سیاره Beyonder رفته بود تا در مبارزاتی میان نیروهای خیر و شر شركت كند. در جریان مبارزات لباس كلاسیك او پاره شد. بنابراین نزد دستگاهی فضایی رفت كه لباس تولید میكرد. این دستگاه لباسی را به اسپایدرمن داد كه در حقیقت یك سیمبیوت یا ماده زنده فضایی بود كه تمام هیكلش را مثل یك لباس دربرگرفت. این لباس سیاه فضایی میتوانست به طور نامحدودی تار عنكبوت (webbing) تولید كند. ضمنا قدرت جسمانی اسپایدرمن را نیز افزایش داد و همچنین او را قادر ساخت به طور محدودی دست به تغییر ظاهر بزند و استتار نیز بکند! اسپایدرمن تازه در شماره 258 "اسپایدرمن شگفت انگیز" بود كه فهمید این لباس در حقیقت یك موجود فضایی است و روی ذهنش تاثیرات مخرب میگذارد. او با كمك گروه «چهار شگفت انگیز» (Fantastic Four) توانست خودش را از شر این لباس خلاص كند. در نتیجه لباس سیاه در محفظه ای زندانی شد ولی از آنجا فرار كرد و دوباره خودش را به پيتر چسباند اما او به كمك ناقوس كليسا دوباره از شرش خلاص شد (مثل فيلم "اسپايدرمن 3"). در نهايت اين لباس به میزبانی به نام «ادی براك» پیوست. پیوند میان براك و لباس فضایی منجر به پدید آمدن یكی از خطرناك ترین دشمنان اسپایدرمن به نام «ونوم» گردید.

 

8- بازگشت «چارلز اگزاویر»

پس از کشته شدن «چارلز اگزاویر» در رویداد Avengers Vs. X-men، شاهد حضور نسخه ای جوان از او در سال 2017 کمیک بوک ها بودیم که میتوانست راه برود و همیشه کلاهخود "سریبرو" را بر سر داشت و خودش را X صدا میزد و رمزآلود شده بود! تا اینکه در سال 2020 نحوه بازگشت و دلیل رفتار او مشخص شد که بعد از اینکه مغز پروفسور ایکس از سر رد اسکال خارج شد، معلوم شد که بخشی از هوشیاری او در منطقه ای معروف به Astral Plane به دام افتاده. در ابتدا شادو کینگ با توانایی های تله پاتی و قدرتی که در این قلمرو داشت، پروفسور ایکس را در حلقه ای بی‌پایان از نبرد با دشمنانش قرار داد تا عذاب بکشد. بعد از مدتی طولانی، مردان ایکس از این موضوع باخبر شدند و سعی کردند که چارلز را از جهنمی که در آن گیر افتاده نجات دهند. گروهی از مردان ایکس برای شکست دادن شادو کینگ به Astral Plane رفتند. یکی از آنها جهش یافته ای به نام «فانتومکس» (Fantomex) بود. در نهایت فانتومکس که باور داشت دنیا بیشتر از او به پروفسور ایکس نیاز دارد، تصمیم گرفت که در Astral Plane بماند. بدین ترتیب روح پروفسور ایکس وارد بدن فانتومکس شد و به زندگی بازگشت. البته در شماره یک از کمیک های ایکس فورس، پروفسور ایکس دوباره کشته شد اما خیلی زود و بعد از دو شماره، او مجددا در نسخه ای جوان تر از بدن خودش به زندگی بازگشت. به نظر میرسد که اکنون جهش یافته ها راهی پیدا کرده اند تا به سادگی بعد از مرگ، طبق پروتکل های احیای کراکوآ به زندگی برگردند.

 

7- گذشته رمزآلود «شِپِرد بوک»

گذشته رمزآلود «شِپِرد بوک»

فایرفلای (Firefly) یک مجموعه تلویزیونی 14 قسمتی ساخته شده توسط شبکه فاکس در سال 2002 و 2003 بود که مغز متفکر آن «جاس ویدون» (کارگردان فیلم های "اونجرز") بود. داستان این سریال از سال 2517، پس از ورود انسان‌ها به یک منظومه جدید آغاز می‌شود و در ادامه به ماجرای خدمه‌های سفینه فضایی می‌پردازد. این گروه 9 نفره به تاریکی فضا نگاه می‌کنند و هرکدام از دریچه نگاه خود چیزی متفاوت از دیگران می‌بینند و ... این سریال تحسین شده علیرغم هواداران سرسخت خود تنها پس از 14 قسمت کنسل شد ولی فروش خارق العاده نسخه های دی وی دی آن باعث شد تا فاکس فیلم "سرنیتی" را در سال 2005 بسازه که در واقع ادامه این سریال بود. یکی از شخصیت های ثابت این مجموعه، «دریال بوک» (Derrial Book) نام داشت که بهش «شپرد بوک» (Shepherd Book) میگفتند و «ران گلس» نقشش را بازی میکرد و به شخصیت ها توصیه های عرفانی میکرد و بهشون پند و اندرز میداد. سپس اعلام شد قراره در کمیک بوکی به نام "قصه شپرد" (Shepherd's Tale) از گذشته رمزآلود این شخصیت پرده برداری بشه. ابتدا انتشارات "دارک هورس" قرار بود این کمیک رو سال 2008 منتشر کنه ولی در نهایت با تاخیری دو ساله در سال 2010 منتشر شد و در آن فهمیدیم که دریال نام واقعی او نیست بلکه نام مردی است که او را کشته! همچنین بخشی از بدنش مصنوعی است و "ایمان به خدا" را در یک کاسه سوپ به دست آورد و ...

 

6- سرنوشت واقعی «جیسون تاد»

جیسون تاد

سال 1989 داستانی معروف در كمیك های بتمن به نام Death in the Family نوشته شد كه در آن رابین شماره 2 به نام «جیسون تاد» (که یه بچه تخس و پررو بود!) به دست جوكر و به طور وحشیانه ای كشته شد (تصمیم مرگ او توسط خوانندگان كمیك بوكی گرفته شد! یعنی دی سی شماره های تلفنی داد كه میتوانستی با آن رای بدهی كه جیسون تاد زنده بماند یا بمیرد ولی انگار خوانندگان هیچ دل خوشی از این رابین نداشتند و رای اكثریت حكم به مرگ وی داد!). جیسون تاد تا سالها مرده پنداشته میشد و هواداران شاید اصلا احتمال نمیدادند که روزی دوباره او را ببینند تا اینکه در سال 2005 نویسنده ای به نام «جاد وینیک» داستانی تحت عنوان Under the Hood را شروع کرد که در آن شخصیتی خشن و آدم کش به نام «رد هود» (که به وضوح از «پانیشر» الهام گرفته بود) را دیدیم که ابتدا هویتش مخفی بود ولی در شماره 638 از کمیک Batman بتمن فاش شد که این رد هود در واقع همان جیسون تاد است که پس از مرگ به دست جوکر در چشمه های لازاروس زنده و شخصیتش منفی شده است!

 

5- منشاء ویروس زامبی ها در "مردگان متحرک"

https://www.spidey.ir/images/img/content/virus/walking_dead.jpg

شاید بتوان "مردگان متحرک" را موفق ترین کمیک قرن بیست و یکم لقب داد . وقتی در سال 2003 رابرت کرکمن و تونی مور این کمیک سیاه و سفید را منتشر کردند کمتر کسی فکرش را میکرد که تا این حد موفقیت کسب کند. این کمیک به یکی از بزرگترین منابع تاثیرگذار روی فرهنگ جهان تبدیل شده است . قصه آن بر روی شخصیت ریک گرایمز افسر پلیسی متمرکز است که در هنگام انجام وظیفه مجروح شده و به کما رفته است. او در حالی به هوش می‌آید که ایالت جورجیا در قرنطینه است و موفق می‌شود همسر و فرزندش را به همراه سایر نجات یافتگان پیدا کند و به تدریج رهبری گروهی را که بعدها به یک جامعه کوچک تبدیل می‌شود را بر عهده بگیرد. مردگان متحرک ژانر کمیک های ترسناک را از نو خلق کرد و ارائه گر قصه ای شد که در آن هر چیزی و هر بلایی ممکن است بر سر کسی در هر جایی بیاید! فرمول این کمیک خیلی ساده است: شخصیت ها را معرفی کن، کاری کن که هواداران عاشق آنها شوند و بعد به طور بی رحمانه ای شخصیت ها را از خوانندگان بگیر! و البته از یاد نبریم که برخی از چندش آور ترین صحنه های تاریخ دنیای کمیک هم در مردگان متحرک خلق شده است. اما ویروسی که در این کمیک باعث خلق تبدیل شدن مردم به زامبی شد تا مدتها مرموز و مخفی مانده بود. یعنی کرکمن هرگز فاش نکرد که منشاء آن چی بوده تا اینکه شماره آخر این سری یعنی شماره 193 منتشر شد و کرکمن روز 22 ژانویه سال 2020 در توئیتی فقط دو کلمه نوشت: Space Pores (قارچ های فضایی)! البته او توئیتش را حذف کرد و گفت شوخی کرده ولی ما تنها این تکه اطلاعات را در این زمینه داریم و گفته میشه که بیگانه ها  آن را فرستاده بودن تا نسل انسان را ضعیف کنند! جالبه که در سریال تلویزیونی مردگان متحرک منشاء این ویروس مرگبار ناشناخته بوده و به ما گفته شده بود که انسان ها همه ژن زامبی شدن پس از مرگ را در خود دارند ولی این ژن به وسیله یک عامل فعال شده است!

 

4- منشاء نقطه ضعف گرین لنترن ها به رنگ زرد

https://spidey.ir/images/img/content/dc-files/parallax-dc.jpg

فانوس سبز (گرین لنترن) به قهرمانانی گفته میشود که قابلیتشان داشتن حلقه‌ای با قدرت فراطبیعی است که از طریق آن می‌توانند اشیای واقعی را با آن بسازند. ما در کمیک های دی سی گرین لنترن های زیادی داشته ایم که میتونید با مهم ترین آنها در اینجا آشنا شوید. آنها قدرتمند هستند. در حقیقت ترکیب نور سبز گرین لنترن‌ها با قدرت اراده‌ آنها می‌تواند به از قدرتمندترین موجودات کل دنیا تبدیلشان کند. این ویژگی را هم بارها و بارها ثابت کرده و موجودات شرور خطرناکی را از پای درآورده اند. اما با وجود تمام این قدرت‌ها و توانایی‌ها اما آنها ضعف شاید عجیبی به رنگ زرد دارند و سازه‌هایشان نمی‌توانند تأثیری روی اشیاء به رنگ زرد بگذارند. و این خیلی بده چون خیلی چیزها در عالم هستند که رنگ زرد دارند و یک بار هم بتمن به گرین لنترن بهش نشون داد که اگه به خودش رنگ زرد بزنه میتونه شکستش بده! ولی تا سالها منشاء این نقطه ضعف ناشناخته باقی مانده بود تا اینکه در سال 1994 و در جریان خبیث شدن «هل جوردن» به دست خبیثی به نام «پارالاکس» معلوم شد که او منشاء این نقطه ضعف است! (برای آشنایی با پارالاکس، این مقاله و برای آشنایی با نحوه خبیث شدن هل جوردن، به اینجا مراجعه کنید).

 

3- نحوه پی بردن دارث ویدر به حقیقت درباره پسرش

دارث ویدر

کمیک بوک های "جنگ ستارگان" از سال 1977 چاپ شده اند (مارول اولین انتشاراتی بود که این کمیک بوک ها را چاپ کرد. این مقاله را بخوانید. ضمنا سایت ما این سری از "جنگ ستارگان" را در اینجا ترجمه کرده است). همیشه هم ارتباطی بین کمیک ها و فیلم های "جنگ ستارگان" وجود داشته ولی در طول سالها هرگز فاش نکردند که «دارث ویدر» چطور فهمید که «لوک اسکای واکر» پسرش است! (ما در انتهای فیلم تاریخی "امپراتوری دوباره ضربه میزند" بود که فهمیدیم لوک پسر دارث ویدر است). تا اینکه این موضوع در سال 2017 و در کمیک های مارول فاش شد و فهمیدیم که این «بوبا فت» بوده که این اطلاعات رو به ویدر داده. این مساله ویدر را به مرز دیوانگی کشاند و چیزی نمانده بود که سر امپراتور را قطع کند ولی خودش را کنترل کرد (البته او انتقامش را از امپراتور" در فیلم "بازگشت جدای" گرفت).

 

2- هویت واقعی «گرین گابلین»

هویت گرین گابلین

گرین گابلین به عنوان دشمن شماره 1 مردعنکبوتی در شماره 14 از سری نخست کمیک های "مردعنکبوتی شگفت انگیز" به دست «استن لی» و «استیو دیتکو» خلق شد که ماه جولای سال 1964 به بازار آمد. اما از همان ابتدا هویت او از خوانندگان مخفی نگه داشته شد (این تصویر را ببینید). گفته میشه دیتکو سر این قضیه که کی باید زیر ماسکش باشه با استن لی اختلاف داشت. میگن استن لی اولش میخواسته گرین گابلین یک موجود شیطانی باستانی باشه که از داخل یک تابوت باستانی مصری بیرون میاد ولی استیو دیتکو او را مجاب کرده که از این ایده استفاده نکنند. بعدش هم میگن دیتکو عقیده داشته باید زیر ماسک گرین گابلین، کسی باشه که خواننده تا به حال ندیده ولی استن میگفت باید کسی باشه که قبلا تو داستان ها دیده بودیم. یکی مثل نورمن آزبورن! در نهایت حرف استن لی به کرسی نشست و این مساله باعث شد دیتکو کلا از مارول بره و برای انتشارات دی سی و چارلتون کار کنه (البته او دوباره در دهه 80 میلادی به مارول برگشت ولی دیگر هرگز روی اسپایدرمن کار نکرد). باید قبول کرد که حق با استن لی بوده و از نظر دراماتیک خیلی بهتر شد که نورمن زیر ماسک بود و این باعث شد خصومت او با اسپایدرمن شخصی بشه. البته این رو هم بگم که برخی منابع ادعا میکنند که دیتکو هم از اولش میخواسته نورمن ، گرین گابلین باشه و سر مسائل دیگه از مارول رفته. این منابع به درستی اشاره میکنند که دیتکو از چندین شماره قبل نورمن آزبورن را خلق کرده و در چندین مورد او را دیده بودیم (این عکس رو ببینید). در هر حال، در شماره 39 از "مردعنکبوتی شگفت انگیز" که در ماه می سال 1966 منتشر شد بود که بالاخره هویت گرین گابلین برای خوانندگان فاش شد و فهمیدند که نورمن آزبورن نام دارد (این کمیک توسط «جان رومیتا» طراحی و در اینجا براتون ترجمه شده و بسیار هم مهم و تاریخی است).

 

1- نام واقعی و سرگذشت «وُلورین»

«ولورین» نه تنها شناخته شده ترین جهش یافته گروه "مردان ایكس" بلكه یكی از محبوب ترین ابرقهرمانان تاریخ كمیك است! او كوتاه قد، خشن و كانادایی است و هیبتی گرگ مانند دارد و با تكیه بر چنگال‌هایی كه از دستان‌اش به بیرون می‌جهد و اسكلتی كه با فلزی نشكن پیوند خورده است، هیچ فرصتی را برای مبارزه از دست نمی‌دهد و از هیچ چیز و هیچ كس هراس ندارد زیرا بدن او قادر است تا زخم‌ها و جراحات وارده را به سرعت التیام بخشد. او گذشته پرتلاطمی داشته كه تا مدتها مثل رازی بزرگ از خوانندگان داستان هایش پنهان نگه داشته شده بود تا اینکه در سال 2001 در كمیك Origin (اینجا ترجمه شده است)، مشخص شد كه نام اصلی اش «جیمز هاولت» است در اواخر قرن نوزدهم در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمده است. نام پدرش جان هاولت و نام مادرش الیزابت بوده. ولی اشاراتی شد كه مادرش با یكی از نوكران پدرش به نام «توماس» رابطه نامشروع داشته و بنابراین پدر واقعی او، توماس است. سپس توماس با اسلحه، جان را كشت و جیمز هم برای اولین بار چنگال هایش بیرون جهید و توماس را كشت (در حالي كه نميدانست توماس پدر واقعي اش است). او سپس مجبور به فرار از خانه شد و با دختری مو قرمز به نام «رُز» آشنا شد كه سرنوشت تلخی داشت و همینجا بود كه لقب «لوگان» بهش دادند . بنابراین جیمز بسیار ناراحت شد و تصمیم گرفت در جنگل زندگی كنه و ...

 

 مهدی ترابی مهربانی


 All rights reserved © Spidey.ir 2022

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

15 ابرقهرمان برتری که خبیث شدند

مهم ترین داستان مردعنکبوتی و گرین گابلین ترجمه شد + لینک دانلود

معرفی نقطه ضعف قهرمانان دی سی!

5 ویروس مرگبار برتر دنیای كمیك بوك

همه چیز درباره گرین گابلین (GREEN GOBLIN)

10 کمیک برتر جنگ ستارگان (STAR WARS)

10 زنده شدن غیر قابل باور در دنیای كمیك!

15 حقیقتی که باید درباره لباس سیاه مرد عنکبوتی (BLACK SUIT) بدانید

قسمت آخر از کمیک "جنگ ستارگان: سقوط ویدر" ترجمه شد + لینک دانلود

10 شخصیت برتر سریال مردگان متحرک (WALKING DEAD)

15 شخصیت کمیک بوکی که از پانیشر (PUNISHER) تقلید کرده اند

قسمت آخر کمیک پیدایش ولورین (THE ORIGIN) ترجمه شد + لینک دانلود

10 قهرمانی که از ولورین (WOLVERINE) تقلید کرده اند

10 ابر قهرمان مونث که قبل از زن شگفت انگیز (WONDER WOMAN)خلق شدند

10 حقیقت (FACT) مهم درباره "جوکر"

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

Pbenjya
#1 Pbenjya 1401-07-21 09:19
مخصوصا مورد ۲ که نیگن استنلی میگفته کرین کابلین باید یه موجود باستانی باشه ؛ در اون صورت خصومت شخصی بین اسپایدی و گرین گابلین شدت نمیگرفت و...
مورد ۱ واقعا تا سالها سوال خیلی از خوانندگان کمیک های اکس من و مارول بوده.
ممنون ؛ مقاله بسیار جالبی بود.
نقل قول کردن
aht
#2 aht 1401-07-21 11:28
سلام استاد عالییی
میگم استاد چقدر سایت خلوته!!! :zzz
نقل قول کردن
omid23
#3 omid23 1401-07-21 14:32
سلام مقاله خیلی خوب بود
به نظر من کشف شدن ماهیت واقعی سیمبیوت ونوم باید رتبه بالاتری می داشت
کشف شدن هویت مخفی گرین گابلین هم یکی از ماندگار ترین لحظات تاریخ اسپایدرمن هست و تاثیر زیادی رو کمیک های اسپایدرمن گذاشت
گذشته ولورین هم همیشه رازآلود بوده

ممنون آقای ترابی
نقل قول کردن
Reed Richards
#4 Reed Richards 1401-07-21 22:32
خوب بود
من که ۳ ۵ ۶ رو از بقیه بیشتر دوست داشتم
نقل قول کردن
Reed Richards
#5 Reed Richards 1401-07-21 22:33
مورد ۴ رو متوجه نشدم اگه کسی اطلاع داره توضیح بده
نقل قول کردن
AP-omega
#6 AP-omega 1401-07-22 11:08
سلام. مثل همیشه مقاله بسیار عالی ای رو شاهد بودیم.به نقل از Reed Richards:
مورد ۴ رو متوجه نشدم اگه کسی اطلاع داره توضیح بده

این مورد دلیل تمام مشکلاتیه سینسترو و سپاه لنترن های زرد که از ترس استفاده میکنند، برای هل به وجود اوردن.
نقل قول کردن
The Lizard
#7 The Lizard 1401-07-22 19:51
مقاله ای بشدت عالی و معلومات اضافه کن بود
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید