بسیاری از سه گانه های سینمایی در دام "اولی رو بترکون ولی زیاد به آخری اهمیت نده" افتاده اند و این باعث شده پایانی ناامید کننده و نقطه اوجی کم رمق را رقم بزنند.
مقدمه: در طول سالها سه گانه های ابرقهرمانی بسیار در سینما متداول شده اند. این سه گانه ها با سری فیلم های "بلید" در اواخر دهه 90 میلادی و سری انقلابی مرد عنکبوتی در اوایل قرن بیست و یکم به اوج محبوبیت رسیدند و حالا با رونق شگفت انگیز سری فیلم های ساخته شده در "دنیای سینمایی مارول" میتوان به راحتی امیدوار بود که سه گانه های زیادی در راه است. بدون شک مهم ترین بخش یک تریلوژی، قسمت نخست آن است زیرا فرنچایز را شروع میکند و تماشاچیان را مشتاق میکند تا ببینند چه بر سر شخصیت ها می آید. با این حال، بسیاری از سه گانه های سینمایی بوده اند که انگار کارگردان و استودیو دیگر اهمیتی به قسمت آخر نداده اند و این باعث شده پایانی نا امید کننده را رقم بزنند.
10- روبوکاپ
قسمت اول فیلم "پلیس آهنی" در سال 1987 یک اکشن تریلر علمی – تخیلی بود که از بهترین فیلم های با تم ابرقهرمانی به شمار می آید که با ترکیبی از مایه های اکشن و علمی و تخیلی با طنز سیاه و خشونت گرافیکی تاریخ ساز شد. این فیلم با بازی حیرت انگیز «پیتر ولر» در نقش اصلی همراه شد که اقسر پلیسی بود وظیفه شناس که جراحت های مرگباری برداشت و بعد به سایبورگی نیمه انسان – نیمه ماشین به نام روبوکاپ (پلیس آهنی) تبدیل شد و حرفه خودش را با پاک سازی خیابان های شهر دیترویت از اراذل و اوباش سپری کرد. متاسفانه فیلم های بعدی این تریلوژی به هیچ وجه در حد و اندازه قسمت اول نبودند و اکثر هواداران را نا امید کردند. آن تِم های زیرین فساد و انتقاد از نظام سرمایه داری فدای اکشن و خشونت هالیوودی شدند تا پایان بندی بیخودی بر این سه گانه پدید آید.
9- سه گانه ابرقهرمانی آقای «شیامالان»
«ام. نایت شیامالان» به لطف فیلم معرکه و تحسین شده "حس ششم" به یکی از فیلمسازان برتر و تازه وارد هالیوود در اواخر دهه 90 میلادی بدل گشت. او سپس نبوغ خود را به فیلم ابرقهرمانی "آسیب‌ناپذیر" (Unbreakable) منتقل ساخت که در آن «بروس ویلیس» حضور داشت و یکی از آن پیچش های پایانی معروف او را رقم زد. تقریبا پس از 20 سال او دنباله این فیلم را به نام "شکافته" (Split) عرضه کرد و این بار روی شخصیت «کوین» با بازی « جیمز مک‌آووی» تمرکز کرد؛ شخصیتی که با اختلال تجزیه هویت دست و پنجه نرم میکرد. "شکافته" هم بار دیگر فیلمی عالی در ژانر ابرقهرمانی بود که ارتباطی چندانی با داستان قسمت اول نداشت ولی شیامالان سعی کرد موضوعات قسمت های اول و ودوم را در بخش آخر تریلوژی خود به نام "شیشه" (Glass) پیوند بزند ولی این فیلم هرگز به گرد پای قسمت های قبلی نرسید و از تعداد زیاد پیچش های داستانی و خط داستانی آشفته در رنج بود.
8- بلید
"بلید" از آن دسته فیلم هایی بود كه بار دیگر نام آثار كمیك بوكی را در آستانه قرن بیست و یكم بر سر زبان ها انداخت. "بلید 2" هم اثری خوش ساخت و دیدنی از كارگردانی مستعد به نام «گی‌یرمو دل تورو» از كار درآمد. از اين رو، امیدهای فراوانی وجود داشت تا قسمت سوم هم اثری شایسته باشد ولی اینطور نشد. بخش عمده شكست "بلید: تثلیث" (Blade: Trinity) را باید گردن كارگردانش یعنی آقای «دیوید اس. گویر» انداخت. او كه كاملا به عنوان یك فیلمنامه نویس شناخته میشود و فیلنامه آثاری همچون "مرد پولادین" را نوشته و با «نولان» در سه گانه بتمن همكاری كرده، ناگهان توسط استودیو استخدام شد تا فیلم را كارگردانی كند ولی آنچنان گندی زد كه بعید است تا پایان عمر هوس كارگردانی به سرش بزند! "بلید: تثلیث" چیزی نیست جز ملغمه ای از صحنه های اكشن بی سر و ته. اما «وزلی اسنایپس» بازیگر نقش بلید پس از اکران فیلم از استودیوی سازنده یعنی نیولاین شکایت و ادعا کرد در روند ساخت فیلم دخالت میکرده (به ویژه در فرآیند انتخاب بازیگران). او همچنین ادعا کرد استودیو از مدت زمان حضور او در فیلم کم کرده تا بدین ترتیب زمینه برای حضور بیشتر بازیگران دیگر مثل رایان رینولدز و جسیکا بیل فراهم شود!
7- افراد ایکس
هرچه برایان سینگر برای ایکس من و آخرین ایستادگی کاشت پنبه شد در این فیلم (درست مشابه همین بلا بر سر فیلم "مرد عنکبوتی 3" هم آمد. یعنی همه چیز برای یک اثر شاهکار در ایستگاه آخر آماده بود که متاسفانه دخالت های استودیو خرابش کرد). بعد از خروج برایان سینگر از این فرنچایز "که برای کارگردانی "بازگشت سوپرمن" بود ) کارگردانی این مجموعه به برت راتنر (Bree Ratner) رسید که تلاشی مذبوحانه برای اقتباسی از حماسه فونیکس سیاه است. تمام اون شکوه و جلال کیهانی که در کمیک شاهدش بودیم تبدیل به یک فیلم نا امید کننده شده که بصورت خیلی مسخره و آهسته شخصیت های کلیدی فیلم یا کشته میشدن یا از داستان کنار گذاشته میشدند. ویلن این فیلم هم برای کمیک فن ها درست مثل اینه که بهت پوستر میباخ نشون بدن اما بهت یه پراید بی رمق تحویلت بدن ! خوشبختانه فیلم "روزهای آینده و گذشته" کاری میکنه که این فیلم رو از دنیای فاکس فراموش کنیم اما افسوس که ازذهن تماشاچی پاک نمیشه.
6- سوپرمن (کریستوفر ریو)
سوپرمن 1 و 2 با بازی «کریستوفر ریو» (که همچنان با اختلاف فاحشی بهترین سوپرمن تاریخ سینما و یکی از بهترین بازیگران نقش های کمیک بوکی به شمار می آید) در زمره بهترین آثار کمیک بوکی تاریخ سینمایی به شمار می آیند که همچنان هواداران خاص خودشان را دارند و باعث شدند ژانر کمیک بوکی از مقبولیت خاصی نزد تماشاچیان سینما برخوردار شوند (این مقاله را بخوانید). ولی ناگهان وارنر حریص شد و قسمت سوم را به نازل ترین شکل ممکن ساخت. "سوپرمن 3" توسط ریچارد لستر کارگردانی و در سال ۱۹۸۳ میلادی اکران شد. این فیلم به هیچ وجه ماندگاری و تاثیرگذاری دو قسمت قبلی را نداشت و خیلی از هواداران عقیده داشتند بیش از حد کمدی است! و البته هر چه کمتر از "سوپرمن 4" بگوییم بهتر است زیرا یکی از بدترین هاست!
5- سه گانه پیش درآمدی افراد ایکس
فیلم X-Men: Apocalypse به عنوان سومین فیلم از دومین سه گانه اکس من، بدترین فیلم این سه گانه بود. (البته به قول جین گری معمولا همینطوری میشه!) البته فیلم نکات مثبتی هم داشت، مثل شخصیت پردازی کوئیک سیلور که به نظر من ستاره‌ی فیلم بود، یا شیمی بین سایکلاپس و جین گری و این که بالآخره بعد از مدت‌ها مدرسه پروفسور اکس رو به صورت فعال دیدیم، ولی نقاط ضعف فیلم هم خیلی زیاد بودند، برای مثال کلی شخصیت تو فیلم بودن که به اندازه کافی بهشون پرداخته نشد، مثل جوبیلی، سایلاک و آنجل که به معنی واقعی هدر رفت. اما مهم تر از همه حضور ولورین فقط در حد حضور افتخاری بود که اصلا قابل قبول نیست! تو فیلمای جدید اکس من می‌بینیم که تمرکز روی ولورین انقدر کم شده که تو داستانی مثل X-Men: Apocalypse فقط حضور افتخاری داره! درحالی که ولورین بی‌شک بهترین و مهم ترین جهش یافته دنیای ماروله. حضور بیش از حد پر اهمیت میستیک (که تو این فیلم به اوج خودش میرسه) هم باعث شده که حال و هوای فیلم شبیه فیلمای تینیجری بشه. علاوه بر این مسائل یکی از بزرگترین مشکلات فیلم هم خبیث فیلم یعنی آپوکالیپس بود، که اصلا قابل مقایسه با نسخه کمیک بوکی خودش نبود، و به طور کلی داستان فیلم هم از نسخه کمیک بوکی خودش ضعیف تر بود.
4- سه گانه مرد عنکبوتی (سم ریمی)
"مرد عنکبوتی 3" زخمی عمیق بر دل هواداران قدیمی و اصیل مرد عنکبوتی مثل من بر جای گذاشت که پس از گذشت اینهمه سال هنوز خوب نشده! دلیلش هم خیلی ساده است: سونی شخصیت ونوم را به سم ریمی تحمیل کرد. آقای ریمی اصلا نمیخواست از ونوم در "مرد عنکبوتی 3" استفاده کنه (خبیث های مورد نظر او مرد شنی و والچر بودند). او یک داستان جاه طلبانه و حماسی نوشته بود که قرار بود در طول دو فیلم روایت بشه (یعنی در مرد عنکبوتی 3 و 4) . قرار بود قسمت های 3 و 4 هم به طور همزمان فیلمبرداری ولی با فاصله یک سال اکران شوند (مثل سری "ارباب حلقه ها"). اما همه چیز خراب شد زیرا سونی به اصرار تهیه کننده اصلی فیلم های اسپایدرمن یعنی آقای «آوی آراد» (که صاحب شرکت اسباب بازی سازی بود) اصرار داشت که در قسمت سوم باید از ونوم استفاده کرد زیرا بسیار محبوبیت داره و فروش میکنه! در حالی که ریمی بارها گفته از شخصیت ونوم خوشش نمیومده و نمیخواسته از او در دنیای سینمایی خودش استفاده کنه. ولی با چپانده شدن (!) ونوم در فیلمنامه همه چیز بهم ریخت. و این خیلی بد بود. زیرا دو قسمت قبلی عالی بودند و داستانک های بسیار جذابی مثل قضیه انتقام گرفتن هری از پیتر باید در قسمت سوم به سرانجام میرسیدند که با پیدا شدن سر و کله ونوم و قرار گرفتن ناخوشایند او در کنار مرد شنی باعث شد تا فیلم شلوغ شود. در نتیجه فیلمی که میتوانست خیلی خیلی بهتر شود و لقب نخستین سه گانه کمیک بوکی که هر سه قسمتش عالی بود را به خود اختصاص دهد چنین بلایی سرش آمد که پیتر پارکر تحت تاثیر لباس سیاه فضایی وسط خیابون قِر بده!!!
3- مرد آهنی
«رابرت داونی جونیور» و «جان فاورو» با استارت MCU در سال 2008 با فیلم "مرد آهنی" به تاریخ سینما پیوستند. تونی استارکِ میلیاردر، مغرور ، نابغه و انسان دوست یک قهرمان عالی برای دوره مدرن بود که خیلی زود به پایه اصلی دنیای سینمایی مارول تبدیل شد و میتوان به راحتی ادعا کرد به اسطوره ای سینمایی در طول 23 فیلم MCU بدل گشت. ادامه دادن قسمت اول که به طور بی عیب و نقصی سرگذشت و اریجین تونی استارک و نحوه تبدیل شدنش به یک ابرقهرمان را روایت کرد کار ساده ای نبود و مارول در قسمت دوم و سوم گند نزد ولی باید قبول کرد که به هیچ وجه به اندازه قسمت اول به یاد ماندنی از آب در نیامدند. این فیلم ها البته تونستند به وضعیت ذهنی تونی استارک به خوبی بپردازند و کسی نمیتواند بخش فینال شگفت انگیز "آیرون من 3" را نادیده بگیرد ولی باید قبول کرد که هرگز به نقطه اوج فیلم اول نرسیدند.
2- ماتریکس
هرچند "ماتریکس: بارگذاری مجدد"/ The Matrix Reloaded مشکلات خودش را داشت و ما را ناامید کرد ولی لااقل سکانس های جذاب اکشن زیادی داشت و البته دیدن روی ماه خانم مونیکا بلوچی همیشه موهبتی وصف ناپذیر محسوب میشود و مخاطب با دیدن کلمه «انقلاب» در فیلم سوم، امیدوار بود که بتواند از آن کمبودها چشم‌پوشی کند. این پایان بزرگ نه تنها زیاد موفق عمل نکرد، بلکه باعث شد این مجموعه نزدیک به دو دهه به یک تاریکی ابدی فرو برود. شاید ناامیدکننده‌ترین جنبه از دنبالهٔ ماتریکس این است که زیاد به ماتریکس واقعی نمی‌پردازد. در عوض، ما نئو را می‌بینیم که در ایستگاه مترو گیر افتاده، آدم‌هایی در اطراف او در حال صحبت هستند و در اوج همهٔ اینها، کپی برداری از "بیگانه‌ها" و "دراگون بال زِد"! تمام اینها به یک پایان داستان تصنعی تبدیل شد که احتمالا در "ماتریکس 4" اطلاعات جدید و متفاوتی در ادامهٔ آن خواهیم دید.
1- سه گانه بتمن (کریستوفر نولان)
یقینا فیلم "شوالیه تاریكی" یكی از برترین فیلم های ابرقهرمانی تاریخ سینماست. این فیلم توقعات را به شدت از ژانر ابرقهرمانی بالا برد. بنابراین به نظر میرسید وزن كل دنیا روی شانه های قسمت سوم سنگینی میكند. البته قسمت سوم یعنی "شوالیه تاریكی برمیخیزد" فیلم بدی نیست (نولان حتی در بدترین حالت خودش هم فیلمساز بزرگیه). ولی فیلمنامه ای كه او نوشته بود پر بود از حفره های بزرگ كه تماشاچی را حیران میكرد. ضمن اینكه شخصیت خبیثی كه برای فیلمش انتخاب كرد (یعنی Bane) به هیچ وجه به پای شخصیت های خبیث قسمت دوم نمیرسید و انگيزه درست و حسابی برای شرارت نداشت. در نهایت هم شوالیه تاریكی برمیخیزد زیر بار سنگین توقعاتی كه ازش میرفت مدفون شد.
امیر علی قادری
منبع: وب سایت CBR
All rights reserved © Spidey.ir 2021
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
مقالات مرتبط:
بدترین فیلم های كامیك بوكی تاریخ سینما!
10 ابرقهرمان فوق العاده ای که در دنیای سینما خراب شدند
بدترین پیچش های داستانی در فیلم های کمیک بوکی
10 فیلم ناامید كننده ابرقهرمانی
15 شخصیت مارول که توسط دیگر استودیوهای هالیوودی نابود شدند!
بدترین بازیگرانی که برای فیلم های ابرقهرمانی انتخاب شدند
50 دلیل برای تنفر از فیلم "بتمن علیه سوپرمن"
بدترین شخصیت های خبیث فیلم های کمیک بوکی
50 فیلم ابرقهرمانی و کمیک بوکی برتر تاریخ سینما
نقد و بررسی فیلم های سینمایی مرد عنكبوتی
رتبه بندی فیلم های دنیای سینمایی مارول (MCU)
رتبه بندی فیلم های دنیای ایکس من (X-MEN FILMS)
بدترین فیلم های كامیك بوكی تاریخ سینما!
رتبه بندی فیلم های دنیای سینمایی مارول (MCU)
15 اشتباه بزرگی که کریستوفر نولان در فیلم های بتمن مرتکب شد
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
البته که دارک نایت رایسس باید تو رتبه ی اول میبود چون بعد اون شاهکار شوالیه تاریکی که ادم با هر بار دیدن دلش میخواد برقصه یهو یه چیز بی ربط میبینم که شخصیت پردازی همه رو زیر سوال میبره ولی خوب حداقل تمش بد نبود من نمیدونم حقیقت داره یا نه ولی چند جا خوندم که قرار بود ویلن فیلم ریدلر باشه با بازی لئو ناردو دی کاپریو که نمیدونم چرا نشد کسی میدونه؟
و اینکه ایا بنظرتون اگه هیث لجر زنده میموند و جوکر تو فیلم بود ایا فیلم بهتری میشد؟
این سوالات خیلی ذهنم رو درگیر کرده
سر ایکس من و مردعنکبوتی و بتمن واقعا حسرت خوردم هر چه قدر قسمت دوم خوب بود قسمت سوم ضعیف بود یکی با عوض شدن کارگردان و یکی با دخالت دوستان و یکی با ناقص بودن داستان و دفن شدن زیر توقعات .
سری مرد آهنی هم به جز فیلم اول بقیه به درد نمی‌خورد کلا انگار مردآهنی رو داخل یک گروه بهتر از تکی بودن نشون میدن.
شیامالان هم فیلم های همیشه موضوعات جالبی داره من از شکافته خیلی خوشم اومده بود میشه گفت اوج بازیگری مک آووی تو این فیلم بود.
خسته نباشید
اون موقع فیلم مردعنکبوتی ۲۰۰۲ اکران شد مردعنکبوتی تو جهان به شدت معروف شد و مردعنکبوتی تبدیل نماد هالیوود شده بود یعنی اگه تو یک کشوری از یک نفر می‌پرسیدن هالیوود میگفتن مردعنکبوتی حالا سر همین موضوع فیلم های دزدان دریایی کاراییب خلق شد چون میخواستن جک اسپارو رو هم نماد هالیوود کنند .
ممنون بابت مقاله و این موضوع جالب.
همیشه میگن تا سه نشه بازی نشه اما مثل اینکه تو سینما فرق میکنه و وقتی سه میشه بازی هم از کار می افته! خدا کنه مرد عنکبوتی ۳ mcu به این ویروس دچار نشه.
مردان ایکس آخرین ایستادگی و مرد عنکبوتی ۳ بزرگترین مشکلشون اینه که زخم گذاشتند. یعنی شاید فیلم سوم آیرون من به فیلم اول نرسید اما اذیت هم نکرد ولی آخرین ایستادگی ( با رفتن برایان سینگر سر پروژه بازگشت سوپرمن که نتیجه اش خراب شدن هر دو فرنچاینز بود. ) و مرد عنکبوتی ۳ زخم هایی گذاشتند از سه گانه های فوق العاده!
فیلم های اول و دوم سوپرمن هم که واقعا عالی بودند مخصوصا با نقش آفرینی فوق العاده مرحوم کریستوفر ریو ( یعنی هر وقت قضیه از دنیا رفتن کریستوفر ریو رو میخونم اشک تو چشم هام جمع میشه.
spidey.ir/.../...)
یعنی وقتی میخنده و آدم نگاش میکنه میخواد تلویزیون رو رد کنه و بره پیشش!
آخه شما این عکس رو ببینید
uplooder.net/.../superman.jpg
هر وقت میبینمش منم میخوام بخندم هم گریه کنم.
حیف بازی فوق العاده ایشون که توی دو فیلم آخر قرار گرفت.
سه گانه دوم مردان ایکس هم که مثل اینکه خودش خبر نداشت که فیلم سومه و قرار چه فیلم نا امید کننده ای در بیاد!
راستش من یه چیزی همیشه دوست داشتم درباره مرد عنکبوتی سه بگم درباره اون زخمش و نا امیدیش گفتم ( البته فیلم خیلی بدی هم نیست و ارزش یک بار دیدن رو داره ولی خب نا امیدمون کرد ) ولی من اعتقاد دارم کارگردان بزرگی مثل سم ریمی حتی میتونست با حضور ونوم هم یک فیلم خوب شاید در حد مرد عنکبوتی ۱ بسازه یا یکم ضعیف تر! البته با حضور ونوم کار خیلی سختیه ولی اونم سم ریمیه! پس چرا نشد؟ ببینید سم ریمی کل فیلمنامه اش رو نوشت و برنامه ریزی کرد و بازیگر آورد و آماده بود تا اینکه یهو سونی اومد وسط و همه دیزاین ها و برنامه ها و افکار ذهنی سم ریمی رو خراب کرد واقعا با این شرایط میشد فیلم بهترین ساخت؟ خداییش ریمی مردونگی کرد که موند یک فیلمی ساخت که حداقل فانه و خیلی عاشقشن حتی ( که من باهاشون مخالفم) هر کی جای اون بود شاید حتی فیلم رو ترک میکرد اما اون حتی میخواست مرد عنکبوتی ۴ رو هم بسازه برای همین میگم که دیگه وقتی ونوم اومد کار دست سم ریمی نبود و اون پیچش درباره مرگ عمو بن و اون قضیه های بعدش هم خود به خود با به هم ریختگی اومد.
بقیه رو هم که توی مقاله خوب آقای قادری توضیح دادند و اینکه حتی هنوز خیلی ها عاشق شوالیه تاریکی بر میخیزد هستند در حالی که واقعا فیلمی بود پر از اشتباه!
اینم به نقل از عمو مختار
spidey.ir/.../...
ای کاش دوباره برگردن و بیان بنویسن uncle mokhtar is here! ( حتی برای اینکه بیان به من بگن : پسر بس کن تا بمب های گابلینی رو نزدم تو اون صورتت بیا برگشتم دیگه چی میخوای پر رو! )
حالا هر کی دوست داره بیاد و بنویسه که کدوم از این فیلم ها بهتر از بقیه بودن با اینکه خراب کردن. به نظرم مردان ایکس آپوکالیپس و تا حدی مرد عنکبوتی ۳ ( البته آیرون من ۳ همبستگی در نبود ) از بقیه بهتر بودن.
با تشکر
به هر حال با بقیه موافق بودم . چقدر سر مرد عنکبوتی ۳ حرص خوردم
اما قطعا ساختن یه تریلوژی بی نقص کار سختیه و به قول جین گری همیشه قسمت سوم فیلم های هالیوودی بدترین میشن.
با تمام موارد موافقم.به نظرم یکی از دلایل عدم موفقیت قسمت سوم ماتریکس زمان اکرانش بود.ببینید اولین قسمت ماتریکس که خیلی محبوب شد در دورانی اومد که تکنولوژی اونقدر پیشرفته نبود و یه فیلم رستاخیزی مربوط به تکنولوژی فوق‌العاده جذاب و متفاوت بود،اما قسمت های بعد به مراتب ضعیف شدند چون رفته رفته وارد عصر تکنولوژی شدند و دیگه مثل گذشته متفاوت و تک نبودن و شاید اگه سرعت تکنولوژی پایین تر بود این فیلم ها محبوب تر میشدن و قسمت چهارم به نظرم شکست خواهد خورد چون در دورانی که تکنولوژی همه چیز است فکر نکنم ماتریکس ۴ بتونه فیلم خوبی از آب دربیاد.
مرد آهنی ۳ هم فیلم بدی نبود ولی در حد قسمت اول نیست. قطعا یکی از ضعف های مرد آهنی ۲ و ۳ نداشتن ویلین مناسب بود.دلیلشم اینه که آیرون من در دنیای کمیک ویلین آنچنان مطرحی و نداره و در این عرصه اصلا کارنامه خوبی نداره ولی وجود ماندارین اصلی در قسمت سوم خیلی میتونست باعث جذابیت فیلم بشه نه اینکه یه بازیگر به جای ماندارین تحویل ما بدن(فقط صحنه های اکشن نبرد ارتش آهنی با ماندارین که از ۱۰ تا حلقه اش استفاده میکنه فکر کنید)
موارد ۷،۵،۴،۱ با خوندن عنوان در ذهن خواننده مقاله به سرعت تداعی میشه.
برخلاف این موارد تریلوژی ثور در قسمت سوم جان گرفت و اثری ساخته شد که از دو قسمت قبل بهتر بود.
هنوزم به نظرم بهترین تریلوژی رو کاپیتان آمریکا داره.هر فیلم این تریلوژی از فیلم قبلی بهتر بود و به خوبی رابطه استیو رو با باکی بارنز نشون داد،قسمت آخر هم که شاهکار بود.
واقعا بابت اسپم عذر میخوام ولی ممنون میشم اگه نظراتتان را درباره تریلر فیلم مورتال کامبت بدید.
گذشته از همه اینها مرد عنکبوتی سم ریمی مجموعه ای بود که خیلی انتظار داشتم که شماره ۴اش بیاد بیرون ولی حیف که نشد و با شنیدن خبر ریبوتش کلی خورد تو ذوقم (شاید به همین خاطر باشه که با سری ریبوتش حال نمیکنم
مرد آهنی هم که حیف شد. فیلم اولش که خیلی دلنشین بود. فیلم دومش اون کیفیت رو نداشت ولی دیدن تونی استارک خالی از لطف نبود. من که اون موقع چن ماه قبل اینکه فیلم سوم مرد آهنی بیاد، کلیپی تقریبا طولانی از روند ساخت فیلمهای مرد آهنی ۱ و ۲ دیدم که جان فاورو میگفت میخواسته از ماندارین ویلنی بسازه در حد و اندازه های لرد سیدیوس (همون پالپاتین مرموز
سه گانه ریمی میتونست از تمام فیلمای کمیک بوکی بهتر بشه ولی قسمت سوم خراب شد ، حیف شد واقعا
چرا معتبر تره
من شخصا بیشتر به متا رجوع میکنم
تریلر مورتال کامبت خوب بود
هیجان انگیز و مهیج
همانطور که باید باشه
و البته کمی لوس و اغراق آمیز
همانطور که باید باشه
فقط امیدوارم خیلی خوب دنیا سازی کنه و یه داستان مرتبط به هم و حماسی که خبیث های بزرگ مجموعه رو در خودش جا بده رو ارایه بده و برای قسمت های بعدی زمینه سازی کنه
متشکرم که نظرتون رو گفتید.در ابتدا توقع زیادی از سریال نداشتم ولی تریلرش منو هایپ کرد.چند تا مشکل با تریلر داشتم.اولا عدم وجود شخصیت جان کارلتون ملقب به جانی کیج توی فیلمه.جانی کیج شخصیت مهمیه و در اولین بازی مورتال کامبت هم حضور داشت و شخصیت جالبی داره و البته میتونست بخش های fun خوبی به فیلم تزریق کنه(البته الان تقریبا تمام بخش fun فیلم روی دوش کینو هست،من کاراکتر شوخ طبعی جز این دو نفر سراغ ندارم)البته نیازی نیست چنین فیلمی لحظات fun داشته باشه.از قضیه fun بودن جانی کیج که بگذریم قطعا یکی از مهمترین رومانس های مورتال کامبت رومانس بین جانی کیج و سونیا بلید هست که دیگه شکل نمیگیره(خب رومانس لیوکنگ و کیتانا هم هست که متاسفانه شخصیت کیتانا هم توی فیلم حاضر نبود.)،البته خیلیا معتقدن که شخصیت cole young قراره جای جانی کیج رو بگیره.گذشته از جانی کیج شخصیت کیتانا هم حضور نداره که واقعا عجیبه.کیتانا بدون شک محبوب ترین کاراکتر مونث و از مهمترین شخصیت های بازیه،وقتی دیدم میلینا در فیلم حضور داره اما کیتانا نه واقعا جا خوردم،چون میلینا یه کلون از کیتاناست به علاوه ژن تارتاکان و قطعا این اوریجین تغییر خواهد کرد چون نه دندان های تیز میلینا رو دیدیم(اصلا تارتاکانی توی فیلم نیست و فعلا از باراکا خبری نیست)و نه کیتانا حضور داره.
حالا شاید بشه نبود جانی کیج و کیتانا رو تحمل کرد ولی آخه کوان چی کجاست؟کوان چی مهمترین نقشو در دشمنی اسکورپین و ساب زیرو ایفا کرد(با فاصله بسیار زیاد تقابل اسکورپین و ساب زیرو بهترین تقابل در مورتال کامبت است).
حالا چون فیلم اوله و فقط یه تریلر اومده میشه از نبود این کاراکتر ها چشم پوشی کرد ولی در بعضی بخش های تریلر ضعف CGI به چشم میخورد حالا باید ببینیم که این ضعف اونقدر به فیلم ضربه میزنه یا نه.
انتخاب برخی بازیگر ها هم خیلی خوب نبودند مثلا بازیگر ریدن رو ببینید آیا از نظر ظاهری میتونه حس اون خدای آذرخشی که یکی از مهمترین شخصیت های مورتال کامبته و قدرتی در حد اودین مارول داره رو به بیننده القا کنه؟البته برای قضاوت زوده چون فقط یه تریلر از فیلم دیدیم.همچنین بازیگر لیوکنگ که به احتمال زیاد نقش اول رو داره به دلم ننشت،شما فقط فیزیک ایشون رو با فیزیک لیوکنگ مورتال کامبت ۱۱ مقایسه کنید(این مورد کمی درباره کونگ لائو هم صدق میکنه)و برای بازیگر جکس هم کلی انتخاب های بهتر بود و همچنین اون بازو های سایبریش خیلی رو مخه و میتونست بهتر باشه(شبیه تر به نسخه گیم)
البته کلی نکات مثبت هم در تریلر نهفته بود مثلا حضور پررنگ شخصیت ساب زیرو.بازیگران کاراکتر های سونیا بلید،کینو، اسکورپین و ساب زیرو و میلینا واقعا خوب بودن و در نقششون فرو رفته بودند.شخصیت پردازی کاراکتر کینو هم دقیقا اون کاراکتر بذله‌گویی هست که میخواستم،سونیا بلید هم همون شخصیت جدی رو داره که باید داشته باشه.
یکی از مهمترین نکات مثبت این بود که نویسندگان و کارگردان دقیقا میدونستند که مخاطبشون چه کسانی هستند و چی میخوان مثل اون فیتالیتی های خونین و لحظات خشن و صد البته نبرد ساب زیرو و اسکورپین.
لحظات اکشن هم واقعا جذاب و مهیج بودن و دقیقا همون چیزی بود که میخواستیم.
البته اون لحظات های اول تریلر که ساب زیرو دستان جکس رو قطع میکنه کمی عجیب بود چون در داستان مورتال کامبت 2005 دیدیم که ارمک دستان جکس رو قطع میکنه.خب اینجا یه موضوعی پیش میاد که کدوم ساب زیرو زیر اون ماسک بوده،اگه بخوایم بر اساس داستان گیم بگیم ساب زیروی اول بی‌هان چون بسیار بیرحم تر از برادر کوچک ترشه زیر ماسک بوده چون کوای‌لیانگ نمیاد دستان یه انسان که کاری به کارش نداشته رو قطع کنه.
یکی از مهمترین موضوعات همین قضیه ساب زیرو هست.من دوست دارم که روابط ساب زیرو ها با اسکورپین عینا مثل دنیای گیم باشه چون واقعا جذابه و پرداختن به این ارتباط چیزیه که فن های میخوان(البته نمیدونم چطور بدون وجود کوان چی ممکنه) و اگه طبق داستان اصلی پیش بره میشه یه زمینه چینی کرد برای معرفی کاراکتر بسیار محبوب نوب سایبات در قسمت دوم و رابطه اش با برادرش ساب زیرو.
در نهایت چیزی که من مورتال کامبت فن از این فیلم میخوام:
۱_ایجاد یه اثر موفق و حماسی برای شروع یه فرانچایز
۲_ایجاد یک داستان منسجم و وفادار به گیم
۳_توجه کردن رابطه ساب زیرو و اسکورپین
۴_استفاده حداکثری از پتانسیل شخصیت ها
۵_وفاداری به ذات شخصیت ها و ارائه دادن شخصیت پردازی مناسب از آنها
۶_لحظات اکشن مهیج و فوق‌العاده
۷_زمینه سازی برای فیلم های آینده و ورود شخصیت های جدید
۸_معرفی یک ویلین بزرگ و مناسب و قابل قبول(در اینجا ویلین فیلم قطعا شائوکان هستش و امیدوارم اون شخصیت حیله‌گر و باهوش رو داشته باشه و قدرت و توانایی زیادی در حدی که نیازه داشته باشه)
۹_دنیاسازی(بدون شک دنیای مورتال کامبت میتونه خیلی گسترده بشه)
مرسی بابت پاسختون
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا