20 پایان برتر در فیلم های کمیک بوکی/ابرقهرمانی

20-پایان-برتر-در-فیلم-های-کمیک-بوکی-ابرقهرمانی-comic-book-superhero-films-اندینگ-نهایی-سکانس

در این مقاله قراره نگاهی بیندازیم به بهترین Ending ها در فیلم های کمیک بوکی ...

صحنه های پس از تیتراژ و پایانی فیلم های ابرقهرمانی گاهی از خود آنها هم صدای بیشتری به پا میکنند و بسیار اهمیت دارند زیرا هم باید داستان را با بهترین نحو به پایان ببرند و آرک داستانی شخصیت ها را خاتمه بدهند و هم اینکه بیننده را برای قسمت بعدی هیجان زده کنند. و خیلی ها هستند که فقط به خاطر یک پایان قوی یا ضعیف نسبت به کلیت یک اثر ابرقهرمانی قضاوت میکنند. از این رو امروز در این مقاله بنا را بر بررسی 20 تا از بهترین پایان فیلم های ابرقهرمانی گذاشتیم. مقاله زیر را هم بخوانید:

10 صحنه آغازین (سکانس افتتاحیه) برتر در فیلم های کمیک بوکی/ابرقهرمانی

رتبه بندی صحنه های آغازین (سکانس افتتاحیه) در فیلم های مردعنکبوتی

رتبه بندی صحنه های پایانی (سکانس اختتامیه) در فیلم های مردعنکبوتی

 

20- آکوامن (2018)

آکوامن (2018)

فارغ از فراز و نشیب های خود فیلم که متاسفانه اصلا فیلم خوبی نیست، از لحاظ جلوه پردازی، بازی با رنگ ها بدست جیمز وان در مبارزه حماسی رخ داده در زیر آب در فیلم آکوامن صحنه های زیبایی را پدید آورد. اما در این مقاله متناسب نام آن، صحبت اصلی بر سر صحنه شگفت آور پایانی فیلم است. پس از اینکه مادر و پدر آرتور دوباره به نزد یکدیگر باز میگردند، دوربین به زیر آب میرود و آکوامن را در حال نظاره آتلانتیس به نمایش میکشد، سپس همان طور که او شروع به شنا در این اقیانوس پهناور میکند دوربین او را همراه میکند و در نهایت صحنه ای را رقم میزند که گویی از یک انیمه شوجو (Shoujo) زنده شده باشد: آکوامن در ژستی ویژه میان آسمان و دریا!

 

19- ایکس من: آخرین ایستادگی (2006)

ایکس من: آخرین ایستادگی (2006)

به عقیده بسیاری از منتقدین و هواداران کمیک این فیلم، اثری ورای بد است! فارغ از اینکه این فیلم تمام نکاتی که ایکس من ها را خاص میکند به طور کامل فراموش میکند، همزمان دو تا از بهترین و مهم ترین داستان های ایکس من را نه تنها بد ارائه میکند بلکه میشود گفت سلاخی میکند! اما با این وجود صحنه پایانی این فیلم از همان صحنه هایی است که مو به تن آدم سیخ میکند! ماجرا از این قرار است که فارغ از وقایع کلی فیلم، مگنیتو بواسطه راه درمانی میوتانت ها قدرت خود را از دست میدهد- بماند که خود این مسئله یکی از تصمیمات اشتباه راتنر و فاکس بود- اما در آخرین صحنه فیلم، میبینیم اریک (مگنیتو) در پارکی در حال شطرنج بازی کردن با مهره های فلزی است؛ اما درست پیش از آنکه صحنه خاتمه یابد دستش را اندکی جلو می آورد و یکی از مهره های فلزی را به مقدار بسیار کمی با قدرتش حرکت میدهد و ناگهان فیلم به اتمام میرسد که با چشم پوشی از تمام فیلم صحنه هیجان آوری است.

 

18- بتمن (1989)

بتمن (1989)

هرچند که نمیشود گفت این صحنه، صحنه پایانی فیلم است، اما به هر حال در پایان پرده سوم فیلم رخ میدهد و به معنی واقعی کلمه خارق العاده است. داستان به این شکل پیش میرود که پس از اینکه بتمن، جوکر را در طی مبارزه ای در تاریکی شب و زیر نور ماه شکست میدهد، جوکر از برج ساعت شهر گاتهام به پایین پرت میشود، صحنه اینگونه خاتمه میابد که ما جسم بی جان جک نیکلسون، بازیگر نمادین این نقش را، در وضعیتی که گویی جسدش بخشی از زمین زیر پایش شده، بر روی زمین میابیم؛ در این صحنه، همین طور که دوربین به سمت جوکر حرکت میکند، صدای خنده نمادین جوکر مرتباً پخش میشود که از نوع پایان هایی به حساب می آید که گویی آب سردی بر روی مخاطب ریخته باشد.

 

17- ثور: رگنوراک (2017)

ثور: رگنوراک (2017)

"ثور 3" از دو جنبه یکی از آثار خوش ساخت مارول به حساب می آمد فارغ از اینکه پایانی بر تریولوژی ثور به حساب می آمد و سرانجام به رابطه برادری لوکی و ثور سر و سامانی داد، فیلمی بود که پایه گذار یکی از بزرگترین آثار تاریخی کمیک بوکی به نام انتقام جویان: جنگ بینهایت شد. در طول فیلم پس از اینکه ثور متوجه میشود در مدت قابل توجهی لوکی که ظاهراً در فیلم قبل کشته شده بود به جای پدرشان اودین به آزگارد حکم رانی میکرده، با او به زمین می آیند تا با پدرشان ملاقات کنند. اما پس از این ملاقات ثور در میابد که پدرشان در شرف مرگ است و درست پیش از آنکه پدرشان فوت کند، خبر از خواهری میدهد که هیچ یک از دو پسرش از او خبر نداشتند. در ادامه فیلم ماجرا به مقابله میان ثور، لوکی و خواهرشان با یکدیگر میگذرد. به شکلی که ثور نه تنها باید با خواهر سر و کله بزند بلکه از سوی دیگر لوکی هم مدام خار راهش میشود. اما در انتها هنگامی که هلا (خواهر ثور، الهه جنگ) تقریباً به شکست ثور نزدیک شده، ثور به قدرت حقیقی خود پی میبرد، نکته مهم این است که این قدرت فقط خدای صاعقه بودن او به حساب نمی آید. بلکه این حقیقت است که سرانجام لوکی و ثور در کنار یکدیگر به عنوان یک برادر به یکدیگر اعتماد میکنند و با وجود اینکه آزگارد نابود میشود اما دنیا را در برابر اعمال هلا نجات میدهند. فارغ از اینکه در طول این مسیر سورپرایز های فراوانی رخ میدهد، اعم از اینکه ما شاهد این هستیم که هالک هنوز زنده است یا با شخصیت های جدیدی از قبیل والکری آشنا میشویم. اما طبق معمول مارول به همین پایان کفایت نکرد و درست هنگامی که خیال میکنیم همه چیز به خوبی پیش میرود، سفینه تانوس، این تایتان دیوانه، در برابر سفینه ای که مردم آزگارد را به زمین میبرد ظاهر میشود و زمینه سازی یکی از بزرگترین آثار تاریخ سینما بنیان گذاری میشود.

 

16- بازگشت بتمن (1992)

بازگشت بتمن (1992)

به طور کلی فیلم بتمن بازمیگردد یک شاهکار بصری به حساب می آید، اما پایان بندی دلگرم کننده آن در سرمای کریسمس یکی از برجسته ترین بخش های فیلم است. پس از اینکه بتمن در نجات جان سلینا کایل (Selina Kyle)، زن گربه ای، شکست میخورد، کیتون، بازیگر این جنگجوی شنل پوش، در حالی که در ماشین نشسته، لحظه ای سایه ای در یکی از خیابان ها میبیند که به نظر شخص آشنایی به نظر میرسد؛ اما هنگامی که پیاده میشود و به درون خیابان میرود هیچ کس را نمیابد جز یک گربه خیابانی. در نهایت تصمیم میگیرد که گربه مذکور را به خانه اش ببرد، و در حالی که در صندلی عقب ماشین مینشیند، آلفرد، در این لحظه شیرین که در عین حال غم و غصه اسرار آمیزی در آن نهفته است، به او کریسمس را تبریک میگوید. صد البته ناگفته نماند، در نهایت امر که دوربین از ماشین به سمت آسمان میرود نشان بت سیگنال در آسمان به نمایش در می آید و زن گربه ای در حالیکه به آن تماشا میکند فیلم خاتمه میابد.

 

15- هالک شگفت انگیز (2008)

 هالک شگفت انگیز (2008)

در حالی که آیرون من علناً اولین ابرقهرمان دنیای سینمایی مارول بود، فیلم هالک شگفت انگیز، چیزی به مراتب مهم تر را ارائه کرد. اگرچه که نیک فیوری را در انتهای فیلم آیرون من مشاهده کردیم، هالک اولین فیلم دنیای سینمایی مارول بود که تایید کرد قهرمانان درست مانند کمیک ها، در فیلم ها هم میتوانند کراس اور داشته باشند. همین اشاره کوچک تونی استارک در انتهای فیلم هالک بود که پایه های دنیای سینمایی مارول را به این شکلی که امروز آنرا میشناسیم بنا نهاد.

 

14- سفر به دنیای عنکبوتی (2018)

پایان دنیای عنکبوتی

اصلا شک نکنید که "سفر به دنیای عنکبوتی" بهترین انیمیشن سینمایی تاریخ است که تم ابرقهرمانی دارد و از روی کمیک بوک ساخته شده است. در این اثر از نظر سبک انیمیشن، کارگردانی ، صدا پیشگی ، صحنه های اکشن و تعقیب و گریز، وفاداری به تاریخ کمیک بوک های اسپایدرمن موارد فنی، جلوه های ویژه فیلمنامه و ... با اثری بی نظیر مواجه هستیم اما چیزی که بیش از هر چیزی جلب توجه میکنه اینه که به بهترین شکل ممکن ذات اسپایدرمن رو که رو به تصویر میکشه. این شخصیت (حالا چه اسمش باشه پیتر پارکر یا مایلز مورالز یا هر چیزی دیگر) اونقدر ملموس و قابل درکه که هر کسی میتونه باهاش همذات پنداری کنه و ما کاملا در این انیمیشن با چنین شخصیتی روبرو میشویم. "سفر به دنیای عنکبوتی" یک کمیک بوک زنده است؛ انیمیشنی است که تمام ثانیه هاش داره به امثال من و شما ادای احترام میکنه و اونم چه ادای احترام باشکوهی. و البته پایان این فیلم پس از نبرد حماسی با کینگ پین و اون صحنه دلنشین بین مایلز و باباش (که در هیبت مردعنکبوتی، بغلش میکنه) و نشون دادن کینگ پین وسط اون تارعنکبوتی، حالتی مونتاژی داره که حس خوبی از دیدنش به آدم دست میده و اعتماد بنفس مایلز رو نشون میده که حالا دیگه خودش رو "مردعنکبوتی" خطاب میکنه. ما در این سکانس کوتاه مونتاژی میبینیم که در اون با مردم شهر در خیابون دست میده و خوش و بش میکنه، در سطح شهر تاب میخوره و حرکات شگفت انگیز انجام میده، تو مدرسه داره درس میخونه، تو خیابون نمایش میده، با باباش نقاشی عموش رو روی دیوار میکشه، هویتش رو به هم اتاقی خودش فاش میکنه، عنکبوتی های دیگه رو از دنیاهای موازی یاد میکنه، اون پیتر پارکره با دسته گل میره سراغ مری جین و ... دیالوگ بسیار جالبی هم بر زبان میاره مبنی بر اینکه "هر کسی میتونه این ماسک رو بزنه" که اشاره داره به ملموس بودن شخصیت مردعنکبوتی. دست آخر هم مایلز  آروم در تختخوابش دراز میکشه و در حالی که هدفون تو گوششه و آهنگ موردعلاقه ش رو گوش میده، صدای گوئن عنکبوتی رو میشنوه که بهش میگه "بعدا میبینمت مردعنکبوتی"!

 

13- بتمن آغاز میکند (2005)

بتمن آغاز میکند (2005)

در حالیکه سه گانه بتمنی که توسط کریستوفر نولان ساخته شد، جنبه ای تاریک و واقع گرایانه به شهر گاتهام ارائه کرد، موفق به این شد که طرفداران کلاسیک کمیک های این شخصیت را نیز برای وقایعی که پیش رو بود هیجان زده کند. پایان بندی قسمت اول این سه گانه نمونه خوبی برای اثبات این حرف است. پس از کندوکاو منشا (origin) آمیخته از غم و وقایع شوکه کننده بروس وین در طول فیلم، در صحنه پایانی فیلم او را در درون شنل نمادینش میبینیم که بر روی سقف ساختمانی که بت سیگنال قرار دارد با جیمز گوردن ملاقات میکند و این ستوان، پس از صحبت کردن با او، درباره نگرانی های خودش از این شهر و جنایت کارانش، جنایتکار جدیدی را با نشان دادن کارتی به او معرفی میکند، جنایتکاری که شاید بتمن او را هنوز نشناسد اما هواداران کمیک های بتمن به محض مشاهده جوکر بر روی آن کارت، به خوبی میدانستند که این ستوان درباره چه کسی صحبت میکند.

 

12- شگفت انگیزان (2004)

کارتون شگفت انگیزان

این اثر ساخته شده توسط پیکسار یکی از معدود آثاری است که چه کودکان و چه بالغان را به خود جلب میکند، این نکته صرفاً به خاطر جذابیت داستانی این اثر نیست بلکه به مضامین خارق العاده آن بر میگردد؛ که حتی یک انسان با قدرت های ماوراء طبیعی مشکلات خودش را دارد، حتی یک انسان که در حال نجات جان بسیاری از دیگر انسان ها است گاهی در نجات خودش در برابر مشکلات زندگی عاجز میشود. در طول اثر ما شاهد این هستیم که خانواده پر، متشکل از آقای شگفت انگیز، الاستیک گریل و سه فرزندانشان برخلاف چیزی که به نظر میرسد یک خانواده معمولی نیستند. بلکه هر یک از اعضای خانواده دارای قدرتی ویژه هستند، قدرت هایی مانند سرعت خارق العاده، توانایی ناپدید شدن، کش دادن اعضای بدن و زور بازوی فراوان! فارغ از اینکه در طول داستان لحظات بسیار شیرین و کمدی در قالب همین مضامین به وجود می آید، ما شاهد این هستیم که این خانواده حال که به واسطه مصوبه دولت دیگر اجازه فعالیت خصوصی برای نجات جهان ندارند و باید زیر نظر قانون همه کار ها به سرانجام برسد، با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند، مشکلاتی که چه از لحاظ مالی، چه درون خانواده، چه این حقیقت که همه آنها همیشه باید در خفا زندگی کنند به شکل های مختلف آنها را تحت تاثیر قرار داده است. اما نکته ای که درباره این فیلم هیچ گاه فراموش نمیشود پایان خارق العاده آن است. پس از اینکه پدر و مادر خانواده هر کاری میکنند تا اعضای خانواده هیچ کدام وارد ماجرای نجات دنیا از دست جنایتکاری معروف به «سندروم» نشوند؛ هر کدام جدای از دیگری دست به کاری میزنند که به عقیده شان درست است. اما درست در مبارزه نهایی هنگامی که هر کدام شان به نحوی به تنهایی شکست خورده اند به این حقیقت میرسند که همه آنها یک خانواده اند و در کنار یکدیگر میتوانند با مشکلاتشان روبه رو شوند و ما شاهد مبارزه نهایی فیلم هستیم که همه اعضای خانواده در کنار یکدیگر دنیا را نجات میدهند. اما داستان به همین جا ختم نمیشود سه ماه پس از این وقایع ما خانواده پر را میبینیم که برای تشویق پسرشان در مسابقه دودندگی حاضر شده اند و او را تشویق میکنند. دش که دارای قدرت سرعت است به جای برنده شدن در مقام اول، خود را عمدا در مقام دوم قرار میدهد. پس از اینکه در مقام دوم مسابقه را برنده میشود درحالی که همه با شادی در حال حرف زدن با یکدیگر هستند ناگهان یک ماشین عظیم الجثه از زیر زمین به بیرون می آید و یک جنایتکار را آشکار میکند که قصد بر هم زدن آرامش شهر را دارد. اعضای خانواده شگفت انگیزان با لبخند به یکدیگر نگاه میکنند و نقاب های خود را بر چهره میزنند و فیلم با نشان خانواده شگفت انگیزان به پایان میرسد که پایان بسیار دلگرم کننده ای به حساب می آمد.

 

11- مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2 (2014)

یعنی هر ایرادی که بشه از فیلم های مرد عنکبوتی شگفت انگیز گرفت اما نمیشه از رابطه بین پیتر و گوئن انتقادی کرد . بنابراین صحنه کشته شدن گوئن در "مردعنکبوتی شگفت انگیز 2" واقعا دل تماشاچیان را به درد آورد و قلبشون رو شکست. مخصوصا با اون بازی حیرت انگیز اندرو گارفیلد که پیکر بی جان گوئن را بغل کرده بود و اسمش رو فریاد میزد. این صحنه واقعا قلب آدم را به درد می آورد. ولی از اون تلخ تر جایی بود که دیدیم پیتر هر روز به سر خاک گوئن میره و فصل ها میان و میرن و او همچنان آنجاست ... پایان فیلم هم به یکی از بهترین پایان هایی است كه تا به حال برای یک اثر كمیك بوكی ساخته شده است: حضور «راینو» در شهر، آمدن آن پسر بچه ای كه پیشتر توسط اسپایدرمن نجات یافته و در نهایت بازگشت اسپایدرمن به عرصه تجربه منحصر به فردی است كه مطمئناً تا مدتها در ذهن مرور خواهیم کرد. این پایان به درستی یکی از دلگرم کننده ترین صحنه ها در فیلم است که نمایانگر همان پیتر پارکری است که همه ما میشناسیم.

 

10- مرد آهنی (2008)

من مرد آهنی ام

فیلمی که بنیان گذار بزرگترین فرانچایز قرن بیستم گشت. رابرت دانی جونیور با بازی تحسین برانگیز خود، به درستی، ذات با جذبه و طعنه زننده تونی استارک را به تصویر کشید. اما فارغ از کل فیلم، صحنه نهایی فیلم سبب شد که هم رابرت داونی جونیور و هم تونی استارک به افسانه های مارول تبدیل شوند، چرا که درست زمانی که بنا بود در یک کنفرانس خبری تونی اعلام نا آگاهی از مرد آهنی پوش اسرار آمیز کند تصمیم به افشای هویت خود به عنوان آیرون من میکند. این صحنه بسیار جسورانه و سنت شکن بود و بیش از پیش نشان داد که مارول برای تبدیل شدن به سرگرمی نامبر وان در جهان با کسی شوخی نداره!

 

9- مردعنکبوتی (2002)

هر کاری کنم و هرچقدر هم که سخت تلاش کنم، کسانی که دوستشون دارم همیشه آنهایی هستند که آسیب میبینند

صحنه های پایانی فیلم "مردعنکبوتی" دربرگیرنده کشمکش درونی است که اسپایدرمن هر لحظه باهاش دست به گریبان است. او نمیخواهد به دیگران نزدیک شود، به ویژه به عزیزانش مثل مری جین، زن عمو می و هری چون میدانه که در زندگی دوگانه اش به عنوان یک آدم عادی و یک ابرقهرمان این عزیزان کسانی خواهند بود که آسیب میبینن. این کشمکش به نقطه شروع حرفه ابرقهرمانی اش برمیگردد یعنی وقتی که غفلت و بی مسئولیتی اش باعث شد تا عموی عزیزش کشته بشه. پس در انتهای فیلم این دیالوگ رو از زبانش میشنویم که میگه:

No Matter What I Do, No Matter How Hard I Try, The Ones I Love Will Always Be The Ones Who Pay.”

"هر کاری کنم و هرچقدر هم که سخت تلاش کنم، کسانی که دوستشون دارم همیشه آنهایی هستند که آسیب میبینند".

و این دیالوگی قدرتمندانه است زیرا دقیقاً به نکته ای اشاره میکند که باعث شده اسپایدرمن چنین شخصیت تراژیک و ملموسی شود: او عاشق مردم است ولی برای محافظت از آنها باید فاصله ش رو باهاشون حفظ کنه چون دوستشون داره! و این بزرگترین دلمشغولی اوست ...

 

8- شوالیه تاریکی برمیخیزد (2012)

شوالیه تاریکی برمیخیزد (2012)

صحنه های پایانی این اثر به همراه شاهکار موسیقیایی هانس زیمر لحظاتی خارق العاده را به ارمغان می آورد؛ ماجرا از این قرار است که پس از اینکه بتمن به جهت نجات شهر گاتهام به ظاهر کشته میشود، او تمام batcave را به شکل ناشناس به ارث پلیسی میگذارد که در تاریک ترین لحظات این قهرمان الهام بخشش شده بوده، کسی که در یکی از یتیم خانه های خانواده وین بزرگ شده بود و از قضا نامش با یکی از شخصیت های نام آشنا در کمیک های بتمن هم خوانی دارد، کسی که در آینده او را به نام نایت وینگ خواهند شناخت. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود، در اوج موسیقی خارق العاده هانس زیمر، آلفرد را میبینیم که در رستورانی نشسته و گویی منتظر کسی است که ناگهان بروس را همراه سلینا میبینیم و لبخند رضایتی بر چهره آلفرد آشکار میشود و آنجا را ترک میکند.

 

7- کاپیتان آمریکا: اولین انتقام جو (2011)

کاپیتان آمریکا: اولین انتقام جو (2011)

كاپیتان آمریكا: نخستین انتقام‌جو محصول سال 2011 و فاز 1 دنیای سینمایی مارول،اثری خوش ساخت و منسجم است كه به لطف بازی فوق‌العاده كریس اِوانز در نقش اصلی و افكت‌های كامپیوتری خوب و موثری كه هرگز داستان را تحت‌الشعاع خود قرار نمی‌دهند، خیلی از بدبینان را غافلگیر كرد. نكته قوت فیلم در فیلم‌نامه هوشمندانه‌اش نهفته است. به عبارت دیگر، بیننده به خوبی حضور استیو راجرز و نحوه تبدیل شدن او از یك فرد بسیار نحیف و معمولی به یك ابر‌قهرمان را قبول می‌كند. فیلم‌نامه حتی با موفقیت توضیح می‌دهد كه چرا او در میدان نبرد لباس رنگارنگی كه شاید در نگاه نخست بسیار مضحك به نظر برسد، بر تن می‌كند. به علاوه، فیلم‌نامه نویسان از یك سو توانسته اند به خوبی به منبع الهام خود یعنی دنیای كمیك وفادار باشند و از سویی دیگر برخی از المان‌های آن را دلچسب و باورپذیرتر نمایند. و اما سکانس پایانی فیلم بسیار تاثیرگذار و سوزناک است. یعنی اون صحنه خداحافظی تلخ استیو راجرز با پگی کارتر و ایثاری که استیو میکنه و هواپیما را در قطب فرود میاره. اون بغضی که  هایلی اتول (بازیگر نقش پگی) هنگام صحبت با استیو میکنه و همزمان چشمانش اشک آلود میشه خون به دل آدم میکنه. ولی از شاید از این تاثیرگذارتر وقتی باشه که به هفت سال بعد میریم و استیو راجرز به منهتن آورده شده. او وقتی بیدار میشه به میدان تایمز فرار میکنه و اینجاست که میفهمه سالها در خواب بوده. استیو سپس یکی از غم انگیزترین جملات را در کل MCU بر زبان میاره: "من یه قرار داشتم" (I had a date).

 

6- مردعنکبوتی 2 (2004)

مردعنکبوتی 2 - پایان

رابطه رومانتیك و البته پر فراز و نشیب پیتر پاركر و «مری جین» در پایان فیلم  مرد عنكبوتی 2  به اوج خود میرسد. مری جین كه به تازگی به هویت مخفی اسپایدرمن پی برده ، بار دیگر بلوغ شخصیتی خود را به رخ میكشد و با وجود آنكه میداند اگر با پیتر باشد ممكن است زندگی اش مدام با خطرات جورواجوری روبرو شود، به آپارتمان پیتر میرود و به او میگوید: "آیا وقت آن نیست كه یك نفر هم زندگی تو رو نجات بده؟" سپس و در حالیكه برق امید در چشمان پیتر موج میزند ، صدای آژیر ماشین های پلیس به گوش میرسد و پیتر متوجه میشود كه باید بار دیگر به یاری مردم بشتابد. اینجاست كه مری جین آن جمله مشهور خود را تكرار میكند:

“Go get them, Tiger”

"برو بگیرشون آقا ببره"

(آقا ببره لقبی است كه مری جین در كمیك ها به پیتر داده است). اما شاید از این صحنه ماندگار تر آنجایی باشد كه مری جین با چشمانی نگران دارد از پنجره اتاق پیتر بیرون را مینگرد و به مخاطب نشان میدهد تصمیمی كه گرفته چه روزهای سختی را برایش رقم خواهد زد ..... واقعا سم ریمی چه زیبا شاهكار خود را به پایان میبرد.

 

5- انتقام جویان: جنگ بینهایت (2018)

ثانوس - جنگ بینهایت

پایان این فیلم یک استثناء محسوب میشود زیرا تمام توقعات هواداران و مخاطبین عام را فروپاشید و واژگون ساخت! واقعا چه کسی فکرش را میکرد که مارول استودیوز چنین پایان تلخ، غیرمنتظره، خود ویرانگرانه، شوکه کننده و البته جسورانه ای را تحویل بدهد؟ چه کسی فکرش را میکرد پس از این همه فراز و نشیب با ثانوس و افرادش چنین پایانی را ببیند و شاهد پودر شدن برخی از محبوب ترین شخصیت های تمام دوران کمیک باشد؟ این پایان به ویژه از آن جهت شوکه کننده و تاثیرگذار بود که مارول تا جای ممکن جلوی اسپویلرها را گرفته بود و تقریبا هیچ کس انتظارش را نداشت چنین چیزی را ببیند ولی واقعا لازم بود تا زمینه را برای شاهکاری به نام پایان بازی  فراهم کند. یادتونه استاد ترابی نقد مشهور خود برای این فیلم را با چه جمله ای به پایان بردند؟ "این فیلم شما رو تو دهنش میجوه و بعد تفتون میکنه بیرون و از شما چیزی باقی نمیمونه جز پوسته ای از یک هوادار". و البته اون صحنه ی نهایی بی نظیری که به دنیای کمیک ادای احترام میکنه! ما ثانوس را میبینیم که با آرامش در دنیای خودش نشسته و از غروب آفتاب لذت میبره. در شماره آخر کمیک دستکش بینهایت هم میبینیم که او در یک مزرعه ساده به سر میبره . ژست ثانوس در این دو صحنه کاملا شبیه به همه. و برادران روسو چه زیبا و خوش سلیقه شاهکار خود را به انتها میرسانند ...

 

4- سوپرمن (1978)

پایان فیلم سوپرمن

سوپرمن همیشه عشقش یعنی  لوئیس لین  رو نجات میده. لوئیس در هر مخمصه ای که گیر کنه ولی او همیشه درست به موقع پیداش میشه و نجاتش میده. به خاطر همینه که پایان فیلم سوپرمن (1978) اینقدر شوکه کننده بود: لوئیس در زمین لرزه گیر میکنه و ماشینش میفته داخل ترک عظیم روی زمین و میمیره. سوپرمن اومد که نجاتش بده ولی دیگه دیر شده بود. بعد از این صحنه ما شاهد صحنه ای بودیم که میتونست یکی از مضحک ترین لحظات تاریخ فیلم های کمیک بوکی باشه (صحنه ای که سوپرمن به سرعت دور کره زمین میچرخه تا برعکس بگرده و زمان به عقب بره) ولی مضحک نشد چون صحنه مرگ لوئیس و خشم و عصبانیت سوپرمن بسیار عاطفی و قدرتمندانه از آب درآمده. در مجموع این فیلم هنوز هم در جان و دل هواداران کمیک بوک جای دارد و برای اولین بار ثابت کرد که اقتباس های کمیک بوکی میتونند تا این حد موفق باشند. مشخصه اصلی فیلم نخست سوپرمن وفاداری به ذات و جوهره این شخصیت است و همچنین قابلیت کارگردان برای ترکیب دلپذیر خصوصیت های فرا زمینی و باورنکردنی با المان های زمینی و ملودراماتیک.

 

3- مردعنکبوتی: راهی به خانه نیست (2021)

راهی به خانه نیست پایان فیلم

بی شک  مرد عنکبوتی : راهی به خانه نیست بهترین و محبوب ترین فیلم کمیک بوکی سالهای اخیره.حتما میدونید که چقدر این فیلم بازتاب داشته و گرد و خاک کرده توی همین سایت خودمون با هجوم بی سابقه مقالات روبه رو بودیم و... خب این فیلم بسیار شلوغ بود و حجم بسیار گسترده ای از کاراکتر ها را درون خود جای داده است و در نگاه اول بعید به نظر میرسید بتونن از پس این همه کاراکتر بر آیند، اما "راهی به خانه نیست" بار دیگر ثابت کرد که مارول بر هر کاری تواناست. تعاملات می‌درخشند، صمیمیت بین توبی، اندرو و تام به رخ کشیده میشود، کاراکتر های مکمل عالی مینوازند (!)، بار احساسی داستان به گریه وا میدارد اما این صمیمیت توی داستان بعدا اشک چشمان را پاک میکند. و اما پایان فیلم که دیگه هیچ بهانه ای برای یاوه گویان باقی نمیگذاره. بهترین پایان ممکن رو داشت این فیلم. چقدر تلخ بود خداحافظی پیتر با دوستان صمیمی اش و چقدر خوب بود وقتی زخم روی پیشانی ام جی رو دید و تصمیم گرفت به خاطر حفظ جان خودش چیزی بهش نگه و چقدر دردناک بود وقتی تک و تنها وارد آپارتمانش شد... دیگه کسی نمیتونه بگه که این پیتر به تکنولوژی استارک و لباس های ساخته شده توسط او متکیه. این پایان باعث شد مرد عنکبوتی به اون نقطه ای برسه که خیلی از ما دوستش داریم و ما را برای فیلم های آینده هیجان زده میکنه و خدایا شکرت که آخرش پیتر لباس دست ساز خودش رو بر تن میکنه چون این مساله خیلی روی مُخ هواداران بود که اولین بار تونی لباس نمادین پیتر رو براش درست کرد.

 

2- لوگان (2017)

صحنه پایانی فیلم لوگان

پس از اینکه برای دومین بار بنا شد جیمز منگولد فیلمی از ولوورین بسازد، اثری به مخاطبان اهدا شد که بدون شک یکی از بهترین فیلم های ایکس من در طول ساخت این فرانچایز بزرگ بود. فارغ از اینکه این اثر به خوبی از پس وداع با هیوجکمن، بازیگر نمادین این نقش، بر می آید، پایان فیلم یکی از زیباترین پایان بندی های فیلم های ابرقهرمانی است. پس از اینکه لوگان به جهت نجات تعدادی از جهش یافته های جوان در مسیر رسیدن به محل امنی برای جهش یافته ها یعنی پناهگاه ادن، جان خود را در دستان دخترش از دست میدهد و یکی از خارق العاده ترین لحظات این اثر را پدید می آورد، ما لورا و دیگر جهش یافته های جوان را میبینیم که او را به خاک سپرده اند، لورا تنها ودیعه ای کوتاه برای لوگان میخواند اما همین سادگی و دلگرمی در صدای او یکی از متاثر بخش ترین لحاظات داستانی را به ارمغان می آورد؛ اما کارگردان در اینجا متوقف نمیشود و با حرکتی حتی ساده تر از قبل لحظه ای خارق العاده تر خلق میکند، درست پیش از اینکه لورا، ولوورین به خاک سپرده شده را ترک کند، صلیبی که بر سر قبر او قرار گرفته را بر میدارد و مانند علامت X آنرا بر زمین قرار میدهد در همین لحظه نیز فیلم به اتمام میرسد. و فرانچایز مردان ایکس نیز با آن خاتمه میابد. البته که تمام اینها، مسیری درخشان را برای آینده فرانچایز ایکس من قرار میدهد اما دیگر بعید است که لارا و دوستانش را برای بار دیگر بر پرده سینما ببینیم.

 

1- انتقام جویان: پایان بازی (2019)

خب خداییش از مدتها قبل انتظار داشتیم که شاهکاری به نام "پایان بازی" تلفات داشته باشه. اصلا اگر اینطور نمیشد ناراحت میشدیم. منتهی سازندگان فیلم و نویسندگان فیلمنامه بهترین مرگ ممکن را رقم زدند و اون رو از نظر تماتیک به داستانک های قبلی ربط دادند. تونی باید اون فداکاری نهایی رو میکرد و فقط هم تونی. او موسس MCU بوده و رابرت داونی جوینور بیشترین زحمت را برامون کشیده. تنها او شایسته این لحظه باشکوه بود که به بهترین نحو ممکن انجام شد. و بالاخره صحنه جان دادن تونی در حالی دوستانش و همسرش باهاش خداحافظی میکنند. هیچی نگفت و فقط دستش رو گذاشت روی اون قلب لعنتی. واقعا غم انگیز بود. و البته صحنه ی مربوط به مراسم ترحیم تونی و اون ادای احترام باشکوه به او ... و البته این فیلم بهترین پایان ممکن رو برای استیو راجرز رقم زد. اونقدر این پایان (و همچنین پایان تونی استارک) درست و بجا به نظر میاد که آدم میگه چرا از قبل ازشون مطمئن نبوده. دلیلش اینه که برادران روسو اونقدر ما رو در طول فیلم غافلگیر کردن که آدم فکرش به همه جا میرفت! وقتی استیو رفت به گذشته که سنگ ها رو برگردونه سر جای خودشون، ناگهان دیگه برنگشت! یعنی چی شده؟ کمی اون طرف تر یک پیرمرد روی نیمکت نشسته. اون کسی نیست جز استیو راجرز که حالا پیرمرد شده! و توضیح میده که وقتی رفت به گذشته تصمیم گرفت همون جا بمونه و دیگه برنگرده و با عشقش (پگی کارتر) باشه. به فالکون هم میگه زندگی خوبی داشته و اصلا از این تصمیم پشیمون نیست. واقعا که باید فیلمنامه این فیلم رو قاب کرد و گذاشت روی دیوار تمام استودیوهای هالیوود (مخصوصا وارنر!!!). همه چیز این فیلم درست سر جای خودشه. و تازه این پایان کار نیست چون صحنه پایانی که استیو را در حال رقصیدن با پگی در گذشته نشان میده دیگه آخرشه!

استیو بالاخره به قول خودش وفا کرد ...

 

علی معتمد

aliM

All rights reserved © Spidey.ir 2022

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

رتبه بندی صحنه های پایانی (سکانس اختتامیه) در فیلم های مردعنکبوتی

10 صحنه آغازین (سکانس افتتاحیه) برتر در فیلم های کمیک بوکی/ابرقهرمانی

رتبه بندی صحنه های آغازین (سکانس افتتاحیه) در فیلم های مردعنکبوتی

50 فیلم ابرقهرمانی و کمیک بوکی برتر تاریخ سینما

پرخرج ترین فیلم های کمیک بوکی تاریخ سینما

15 تریلر برتر فیلم های کمیک بوکی/ابرقهرمانی

20 صحنهٔ پس از تیتراژ برتر فیلم های کمیک بوکی

 10 پیچش داستانی برتر در فیلم های کمیک بوکی

15 نکته ای که باید درباره انیمیشن "شگفت انگیزان" بدانید

مقالات مربوط به فیلم "مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست"

10 لحظه غم انگیز ثور در فیلم های سینمایی مارول (MCU)

15 دیالوگ غم‌انگیز و تاثیرگذارِ حماسه بینهایت (INFINITY SAGA)

15 صحنه غم انگیز، احساسی و ناراحت کننده در فیلم های کمیک بوکی

نقد و بررسی فیلم لوگان (LOGAN)

20 دیالوگ برتر فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی

50 صحنه برتر در فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی - قسمت اول

50 صحنه برتر فیلم های مرد عنكبوتی- قسمت دوم

برترین مبارزات مردعنکبوتی در عالم سینما

15 نقل قول برتر از "مرد عنکبوتی" در دنیای کمیک بوک

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

Re_za
#1 Re_za 1401-08-29 08:00
به به . بازم اسپایدی رفته سراغ یه ایده ی بکر و قبلا کار نشده
عالی بود این مقاله. با تک تک رتبه بندی هاش موافقم ;-)
البته من از پایان های همه فیلم های اسپایدرمن راضیم و اگر به من بود همشون رو میاوردم تو لیست :-*
نقل قول کردن
THE PUNISER
#2 THE PUNISER 1401-08-29 08:01
خیلی با این مقاله حال کردم تشکر و سپاس فراوان از نویسنده (علی معتمد)
نقل قول کردن
Doc Ata
#3 Doc Ata 1401-08-29 20:14
خدایی باید بجای 20 پایان برتر باید اسمشو 20 پایان داغون کننده میذاشتین :-* من خودم به شخصه بعضی از این فیلم ها ( که شامل تمام فیلم های مردعنکبوتی میشه) اعصاب و روانم کلا چه از خوش حالی یا چه از ناراحتی نابود شد. از مرگ تونی و لوگان و ... هم که نگم ! به هرحال تمام پایان های برتر معمولا با یک صحنه ی احساسی اکثرا ناراحت کننده / به خوبی و خوشی زندگی می کنند همراهه که چون بعضی فیلم ها ترکیبی میزنند اصلا نمیشه احساس اولین بار نگاه کردن پایان این هارو فراموش کرد ...
نقل قول کردن
amirmahdi 1381
#4 amirmahdi 1381 1401-08-29 21:22
ممنون
من پایان شانگ چی را هم دوست میداشتم
نقل قول کردن
the Batman
#5 the Batman 1401-08-29 22:48
مقاله ی دقیقی بود. سپاس
بنظرم دارک نایت و بتمن مت ریوز هم‌پایان های شایسته ای داشتن
نقل قول کردن
omiDeadpool
#6 omiDeadpool 1401-08-29 22:50
پس ددپول کو؟ :cry:
نقل قول کردن
Amir-Ali-2020
#7 Amir-Ali-2020 1401-08-29 22:52
پایان بیگ هیرو سیکس هم شاهکار بود
نقل قول کردن
The amazing spiderman
#8 The amazing spiderman 1401-08-29 22:59
مقاله عالی بود
امیدوارم تاپ لیست بهترین افتتاحیه ها را هم در فیلمای کمیکی بنویسین
نقل قول کردن
m.spidey
#9 m.spidey 1401-08-29 23:04
همه ی گزینه ها درست بودن. واچمن و اونجرز هم میتونستن تو لیست باشن
نقل قول کردن
Mr.strange
#10 Mr.strange 1401-08-30 06:19
برداشت و رویکرد نو و بکری که شامالان به پدیده‌ی کمیک‌های ابرقهرمانی داشت به تنهایی کافیست که برای فیلم در این متن جا باز شود. با این حال شامالان به همین اکتفا نکرده. یعنی باید بگویم شخصاً می‌توانم آنبریکبل را بر صفحات یک کمیک هم ببینم، از آن کوچه‌های تنگش و شهر تاریک گاتهام‌طورش تا نماهای ثابت و ساکن و پنل‌مانندش و روایت بصری‌اش در بطن ماجرا (همان سکانس اول که بروس ویلیس حلقه‌ی ازدواجش را برای زدن مخ خانمی که در قطار کنارش نشسته در می‌آورد و بعد دوباره به انگشتش می‌کند را ببینید مثلاً) و البته داستانش، همه کمیکی هستند که جان گرفته و کتاب مصوری که متحرک شده، و شاید این تحرک به قدر اسکات پیلگریم آوانگارد نباشد یا مثل اسنوپیرسر در عمق روایت دفن نشده باشد، ولی نکته‌ی مهم این است که شیوه‌ی روایی و تمپو و ریتم فیلم، همه یا ملهم از کمیک‌ها بوده‌اند و یا عین آن‌ها و نتیجه به عقیده‌ی من، بهترین کار شامالان را حاصل شده است.
نقل قول کردن
constantin
#11 constantin 1401-08-30 06:28
یکی از بهترین سال‌های تاریخ سینما، سال ۱۹۹۹ است. یعنی درست یک سال مانده به آغاز قرن جدید میلادی. اما متاسفانه در این سال فیلم‌های کمیک‌بوکی آنطور که انتظار می‌رفت نتوانستند در گیشه موفقیت‌های چشمگیری را نصیب خود کنند. برای همین فیلم مردان اسرارآمیز یا mystery men که با برداشتی آزاد از کمیک‌های هویج شعله‌ور باب باردن ساخته شده بود، توانست به آسانی عنوان بهترین فیلم کمیک‌بوک سال را از آن خود کند. فیلمی بسیار سرگرم کننده اما در عین حال با تفاوت‌های منحصر به فرد خود. آنچه که بیش از هر نقدی درباره مردان اسرارآمیز جالب توجه است، این است که این فیلم از زمان خود کمی فراتر بود و اگر در سال‌های بعدتر اکران می‌شد با توجه به شناختی که مخاطبان از عناصر فیلم‌‌های کمیک پیدا می‌کردند، حتما موفقیت بیشتری را از آن خود می‌کرد. اما با همه این توضیحات نقشی را که بن استیلر به عنوان مردی خشمگین ایفا کرده است بسیار جذاب از آب درآمده و به رنگ و لعاب کمدی فیلم افزوده است. پیشنهاد میکنم این فیلم را ببینید
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

مردعنکبوتی سیمبیوتی

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

تولد مجدد قهرمانان

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

گرین گابلین

50

تاپ 20 - سایت spidey.ir

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

نکات جالب مرد عنکبوتی

14

18

26

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی

006

 

0010

31

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

28

25

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

22

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

34

48

45