10 داستان عاشقانه برتر مرد عنکبوتی

10 داستان عاشقانه برتر مرد عنکبوتی رمانتیک عشق دوست دختر پیتر پارکر معشوقه رمانس رومانتیک love story spiderman اسپایدرمن

به مناسبت فرا رسیدن روز عشاق، ولنتاین، تصمیم گرفتیم رومانتیک ترین قهرمان محبوب خودمون رو بهتون معرفی کنیم!

مقدمه: مرد عنکبوتی بدون شک دارای بهترین شخصیت های مکمل و عشق های رومانتیک در طول تاریخ کمیک بوک است. «پیتر پاركر» يك انسان بسیار اخلاق گرا و شریف است و همیشه در كارهای خویش احساس مسئولیت میكند. او حتی در روابط رومانتیك خود نیز احساس مسئولیت فراوانی میكند و هرگز به طور همزمان به دو نفر ابراز علاقه نكرده و همیشه پای عشق خود ایستاده مگر آنكه به دلایل مختلف كه از توان او خارج بوده آن عشق به هم خورده است. حضور شخصیت های قدرتمند از نظر شخصیتی در زندگی عشقی پیتر پارکر باعث شده او از این لحاظ بسیار غنی باشد به طوری که حتی شاهد چاپ عناوین اختصاصی کمیک بوکی براساس شخصیت هایی نظیر «مری جین واتسون»، «گوئن استیسی» و «گربه سیاه» بوده ایم! (اینجا، اینجا و اینجا). این مساله در فیلم های سینمایی او نیز منعکس شده. بنابراین شاید براتون جالب باشه که بدونید یک فرق اساسی بین فیلم های اسپایدرمن و دیگر فیلم های ابرقهرمانی  اینه که همیشه تماشاچیانی که به دیدن فیلم های مرد عنکبوتی میرن تقریبا نصفشون مرد و نصفشون هم خانم هستند!   یعنی اسپایدرمن و ماجراهاش برای خانم به همان قدر جذابیت داره که برای آقایون داره!  همه اینها یعنی اینکه تا به حال داستان و لحظات بسیار زیادی در ماجراهای اسپایدرمن پدید آمده که از نظر رمانس بسیار ماندگار بوده اند. در این مقاله به 10 تای آنها اشاره میکنیم.

 

10- شماره های 666 تا 673 كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز"

سال 2011 ، «دن اسلات» اسلات داستانی موفق نوشت تحت عنوان "جزیره عنكبوتی" كه در واقع همچون نامه عاشقانه ای بود به زیستگاه طبیعی مرد عنكبوتی یعنی شهر نیویورك. شاید بتوان این داستان را نقطه اوج دوران پس از داستان one more day دانست چون ما به معنای واقعی كلمه یك رویداد درست و حسابی از مرد عنكبوتی را شاهد بودیم. ولی از نظر من مهم ترین بخش داستان مربوط به سه قسمت آخر داستان میشود چون نوع شخصیت پردازی مری جین در این سه شماره فوق العاده است. البته اسلات قبل از جزیره عنكبوتی هم به نوعی به مری جین پرداخته بود ولی هیچ كدامشان ماندگار یا بیاد ماندنی نبود. در هر حال در اینجا میبینیم كه مری جین هم مثل خیلی دیگر از ساكنین منهتن نیویورك به قدرت های عنكبوتی دست یافته و او اینك بر خلاف گذشته كه محتاج نجات داده شدن بود حالا خودش میتواند به خوبی از خودش دفاع كند! البته مری جین همیشه به عنوان زنی قوی و مستقل كه میتونه گلیم خودش را از آب بیرون بكشه به تصویر كشیده شده ولی اینجا او به قدرت های فوق بشری هم دست یافته بود و در نتیجه داستانی Fun خلق شد.

جالب اینه كه مری جین میفهمه كه برخلاف خیلی از مردم شهر قرار نیست تبدیل به یك هیولای عنكبوتی بشه و بنابراین فرصت پیدا میكنه تا با مرد عنكبوتی یك همكاری ابرقهرمانانه (team-up) داشته باشه. اینجاست كه داستان به اوج خودش میرسه و ما میبینیم كه پیتر و مری جین یك بار با هم به پاتوق همیشگی خودشون در بالای ساختمان امپایر استیت میروند..

پاتوق مری جین و پیتر پارکر

لحظه ای كه پیتر و مری جین در خلوتگاه خود نشسته اند واقعا لذت بخشه و نشون میده هیچ كس مثل مری جین ، اسپایدرمن را درك نمیكنه. یك لحظه مهم و ماندگار دیگر هم آنجاست كه پیتر شك داره كه آیا میتونه مردم شهر را نجات بده یا نه و مری جین بهش قوت قلب میده و بهش گوش زد میكنه چیزی كه باعث میشه مرد عنكبوتی خاص باشه، نیروهای فوق بشری او نیست، بلكه اون كسیه كه زیر ماسك قرار داره.  درسته كه one more day به احمقانه ترین شكل ممكن ازدواج پیتر و مری جین را بر هم زد ولی جالبه كه حتی بعد از این جدایی اسلات داستانی نوشته كه در آن مری جین و پیتر مثل یك زوج واقعی به تصویر كشیده میشوند كه انگار برای هم ساخته شده اند. ما قبل از اینكه داستان به پایان برسه هم شاهد یك لحظه ماندگار بودیم (در شماره 673 مرد عنكبوتی شگفت انگیز) ، جایی كه پیتر و مری جین جلوی ساختمان امپایر استیت دیده میشوند و مری جین به پیتر میگه: نیویورك ازت تشكر میكنه.

 

9- كمیك "زندگی های موازی" (Parallel Lives)

این كمیك تك قسمتی كه در واقع به صورت یك نوول گرافیكی بود، دو سال بعد از ازدواج پیتر و مری جین به بازار آمد و در آن به صورت فلش بكی به زمان گذشته رفتیم و با مهم ترین لحظات بین پیتر و مری جین آشنا شدیم و پيشينه آنها باز دیگر برایمان مرور شد و بعد به زمان حال برگشتیم تا شاهد نبردی بین مرد عنكبوتی و دكتر اختاپوس باشیم (نبردی كه انصافا خیلی كم رمق بود و معلوم بود نویسنده زوری آن را داخل داستان چپانده تا داستان كمی هم اكشن داشته باشد!) البته شاید فكر كنید كه این كمیك فقط تكرار مكررات است و فقط چیزهایی كه قبلا بین پیتر و مری جین دیده ایم را دوباره و به صورت خلاصه  نشان ما میدهد ولی اینطور نیست چون اولا ما برای اولین بار متوجه میشویم كه نخستین بار كی و كجا بود كه مری جین از هویت مرد عنكبوتی باخبر شدو دوما اینكه نویسنده سعی میكنه در این كمیك اطلاعات بیشتری در رابطه با نوع رابطه عمیق پیتر و مری جین به ما بده. نكته مهم دیگه این است كه نویسنده با هوشمندی زندگی پیتر و مری جین را به صورت موازی با هم روایت میكنه و به خوبی نشان میده كه این دو زندگی موازی چقدر با هم اشتراك دارند. مثلا میبینیم كه وقتی پیتر با مرگ عمو بن خودش دست و پنجه نرم میكرد، مری جین هم داشت با خانواده درب و داغون خودش كنار میومد. سپس میبینیم كه همون پیتر پر غصه ماسك مرد عنكبوتی به صورت زده و داره حین مبارزه جوك میگه و همزمان مری جین رو میبینیم كه كلی درد و رنج تو دلش پنهان كرده ولی اونم ماسك خودش را بر صورت زده و با ظاهر یك دختر شاد و اهل میهمانی (party-girl) در ملا عام ظاهر میشه.

میبینید چقدر نویسنده عالی عمل كرده و چقدر خوب به ما میگه كه هم پیتر و هم مری جین داشتند "ماسك" بر صورت میزدند؟

نكته قوت دیگر داستان این است كه مقداری بیشتر درباره ازدواج پیتر و مری جین به ما اطلاعات میده. در ضمن ما شاهد هستیم كه مری جین بار دیگر به پیتر امید میده و تشویق اش میكنه تا با دكتر اختاپوس مبارزه كنه (چون پیتر دچار تردید شده و فكر میكنه حالا كه متاهل شده نباید وظایف قهرمانی خودش رو مثل سابق انجام بده). جملات مری جین در این لحظه خیلی جالب هستند:

 We take responsibility for our lives because it’s right, not because we can predict the outcome. We take risks because that’s how we grow

(= ما مسئولیت زندگی خودمون را بر عهده میگیریم چون كار درستیه، نه به خاطر اینكه میتونیم آینده را پیش بینی كنیم. ما ریسك میكنیم چون با ریسك كردنه كه رشد میكنیم)

در هر حال اگر دنبال كمیكی میگردید كه بهترین شكل نشون میده پیتر پاركر و مری جین چرا بدرد هم میخورن و برای هم ایده آل هستند، این از همه بهتره و نشون میده پیتر و مری جین چه مسیری را طی كردند تا زن و شوهر شدند.

 

8- قسمت آخر از رویداد "توطئه کلونی"

از همون ابتدا تا آخرش، کمیک "دیگر مرده نیستند: توطئه کلونی" با پیچش های جذاب خودش ما رو سرگرم کرد. البته این وسط یک سری تناقضات یا به قول عمو مختار "سوتی" هایی هم وجود داشت (که اینجا بهشون اشاره شده). نکته شگفت انگیز درباره شماره آخر اینه که هم میتونه چندین و چندین داستانک رو به سرانجام برسونه و هم اینکه لحظات ماندگار خلق کنه و اکشن بینظیری هم داشته باشه. در حالی که معمولا رویدادهایی که اسلات نوشته همیشه بیشتر روی فقط یکی از این المان ها تاکید میکردند  ولی توطئه کلونی همه اونا رو داشت. یعنی لحظات عاطفی و ماندگار، اکشن عالی و پایانی قانع کننده. (البته کمیک شاهکار "مرد عنکبوتی  هیومن تورچ" هم همه چیز تموم بود). در این شماره دیدیم که ویروس کاریون داشت  کل دنیا رو تهدید میکرد و اسپایدرمن با قلب و مغز خودش جلوش رو گرفت. شخصا اعتقاد دارم نقطه قوت توطئه کلونی و مخصوصا قسمت آخر این بود که باعث شد شخصیت هایی که اینهمه مدت میشناختیم دچار بلوغ شخصیتی شوند. اسلات با نبوغ خاص خود سناریوی زنده شدن امثال گوئن و پدرش رو ریخت تا برگردند و شخصیت شون به بلوغ بیشتری برسه. به طور مثال شماره آخر واقعا شخصیت پردازی گوئن را ارتقا داد و با اون فداکاری که کرد دیگه در ذهن ما اون دختری که در دنیای کمیک همش گریه میکرد و به محافظت نیاز داشت، نیست. به لطف دن اسلات، گوئن فرصت کرد یک قهرمان از دنیا بره و نشون بده شخصیت قدرتمندی داره. به لطف دن اسلات گوئن فرصت یافت لحظه مرگ پدرش بالای سرش باشه و ایندفعه پدرش بهش بگه از "پیتر مراقبت کن". واقعا چقدر خوب شد که اسلات گوئن رو زنده کرد تا اولا یک قهرمان بمیره و دوما پیتر رو ببخشه و دیگه به خاطر مرگ پدرش اون رو مقصر ندونه. الان دیگه روحش در عذاب نیست. و اما  در شماره آخر از پیتر هم خیلی خوشم آمد. اگر در شماره 23 مرد عنکبوتی شگفت انگیز از دستش حرص خوردم که چرا با کلون گوئن اونطور برخورد میکنه اما این شماره وقتی به گوئن نگاه کرد و بهش  گفت: "فقط یک گوئن در عالم هست که هر جا ببینتش ، اون رو میشناسه" ، واقعا اشک در چشمانم جمع شد ...

 

7- شماره 21 از كمیك Amazing Spider-Man Annual

"ازدواج پیتر و مری جین" احتمالا مهم ترین داستانی هستش كه در این مقاله قرار گرفته چون سرمنشا یك عالمه جنجال و بحث و گفتگو در تاریخ مارول و مرد عنكبوتی بوده است. در واقع پس از این داستان بود كه این سئوال ذهن مسئولین مارول ، نویسندگان مارول و البته خوانندگان كمیك های مرد عنكبوتی را در بر گرفت: كدامشون بهتره؟ مرد عنكبوتی مجرد یا مرد عنكبوتی متاهل؟

البته من خودم شخصا اعتقاد دارم پیتر باید متاهل باشه چون ازدواج قدمی طبیعی در مسیر رشد و زندگی شخصیتی به نام پیتره و الان كه ازدواجش بهم خورده پیتر بیشتر شبیه به یك Man child شده (شرمنده نمیدونم Man child رو به فارسی چه جوری باید ترجمه كرد ولی در انگلیسی يعني مردی كه سنش رفته بالا ولی اخلاقش در حالت كودكی و نوجوانانه باقی مونده و البته دلیل موجهی برای ازدوج نكردن هم نداره!) ولی من درك میكنم چرا بعضی ها (به خصوص مسئولین مارول و نویسندگان اش) با یك مرد عنكبوتي متاهل مشكل دارن چون فكر میكنند ازدواج دست و پای نویسنده را میبینده و نمیزاره ایده های كافی برای روایت  داستان داشته باشه.

البته از حق نگذریم كه ازدواج پیتر و مری جین یك مقدار یهویی و ناگهانی اتفاق افتاد و درسته كه ما چند شماره قبل شاهد تعمیق رابطه پیتر و مری جین بودیم و قبلا هم پیتر یكبار از مری جین خواستگاری كرده بود ( و جواب رد شنیده بود) و حتی مری جین در اینجا به پیتر گفت كه از خیلی وقت پیش از هویت مخفی اش باخبر بوده و داستان زندگی سخت اش رو هم براش تعریف كرد، ولی آدم حس میكرد مارول مقدمه چینی (build-up) مناسبی برای ازدواج آنها صورت نداده . حتی اگه كمیك های مرد عنكبوتی را در آن سالها خوانده باشید متوجه میشوید كه آن موقع رابطه پیتر و «فلیشیا هاردی» (گربه سیاه) خیلی گرم بود و درست معلوم نشد چرا پیتر ناگهان تصمیم به ازدواج با مری جین گرفت؟ عجیب تر این بود كه چرا پیتر تصمیم خود را زودتر با زن عموش مطرح نكرد و فقط چند روز قبل از ازدواج به شگفت میخواد با مری جین ازدواج كنه؟ خیلی ها هم میگن این هم یكی از شگرد های مارول و به خصوص استن لی بود تا فروش كمیك های مرد عنكبوتی را بالاتر ببره.

مری جین و اسپایدرمن

در هر حال، این داستان با وجود برخی نكات كلیشه ای، اما نقاط قوت فراوانی هم داره. از همه مهم تر اینه كه ما میبینیم قبل از ازدواج، پیتر و مری جین هر دو دچار تردید و نگرانی هستند و ما حتی تفاوت های اساسی بین سبك زندگی آنها مشاهده میكنیم. ضمن اینكه میبینیم پیتر نگرانه كه با ازدواج باعث بشه همون سرنوشتی برای مری جین پیش بیاد كه برای گوئن استیسی رخ داد.

سپس صحنه ماندگاری میبینیم و اونم جایی هستش كه با وجود همه نگرانی ها پیتر دل به دریا میزنه و مری جین را با خودش به بالای ساختمان امپایر استیت میبره تا با هم حرف بزنن (همون جایی كه در بالا گفتم "پاتوق" معروف پیتر و مری جینه) :

این صحنه به خوبی نشون میده كه ازدواج با وجود همه حساب گری ها و ابعاد عقلانی كه داره اما در نهایت كار دله! یعنی باید دلت رو بزنی به دریا و علیرغم همه مشكلات و ناملایمات خودت رو بسپاری به تقدیر.heartyes

 

6- کمیک What If? Spider-Man: House of M

جالب اینجاست که در رویداد "خاندان اِم" (که اینجا ترجمه شده است) انگار آرزوی بزرگ برآورده شده و او به جای مری جین با گوئن استیسی ازدواج کرده بود! آنها بچه ای هم داشتند به نام «ریچی». این پیتر از مشکلات روحی و ذهنی در رنج بود و در قالب هویت «گرین گابلین» فرو رفته بود. بعد از اینکه وقایع این رویداد خاتمه یافت، اوضاع دوباره به حالت اولش برگشت و این دنیا هم از بین رفت. اما در این کمیک شاهد بودیم که به خاطر مداخله اسپایدرمن، گوئن استیسی و ریچی زنده مونده بودند! این موضوع برای پیتر و مری جین دردسرساز شد. همچنین معلوم شد وضعیت بی ثبات ذهنی پیتر هم باقی مونده. بنابراین به گرین گابلین تبدیل شد و سعی کرد مری جین رو بکشه تا اوضاع خودش و گوئن رو مثل سابق بکنه! ولی در آخر عقلش سر جایش اومد و خودش رو بین گلایدر خودش و مری جین قرار داد و کشته شد. در هر حال در کمیک دیگری به نام What If? Spider-Man: House of M شاهد بودیم که گوئن استیسی از وقایع خاندان ام جان سالم به در برده. منتهی این دفعه وجود او یک واقعه غیر طبیعی بود که موجودیت کل مالتی ورس را تهدید میکرد! بنابراین او باید حتما حذف میشد. اما مساله اینجا بود که همزمان با این موضوع ابرخبیث های دنیا هم با هم متحد شده بودند تا قهرمانان را بکشند.

مرگ پیتر و گوئن

در طول نبرد گوئن تصمیم میگیره خودش رو بکشه. ولی اسپایدرمن نمیتونه اجازه بده او کشته بشه حتی اگه ادامه حیات مولتی ورس به خطر بیفته. بنابراین این دفعه او را نجات میده و بدین ترتیب همه میمیرند!!! صحنه خداحافظی بین پیتر و گوئن درست پیش از کشته شدن آنها فوق العاده به یاد ماندنی و رومانتیک بود ...

 

5- شماره های 49 و 50 از سری دوم كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز"

بدون هیچ شك و تردید آقای جی. مایكل استرازینسكی كسی بود كه به بهترین شكل ممكن داستان های یك مرد عنكبوتی متاهل را در تاریخ كمیك های مرد عنكبوتی نوشته (برای كسب اطلاعات جامع درباره این نویسنده اینجا را كلیك كنید). او كسی است كه شخصیت پردازی مری جین را به اوج خودش رساند. قبل از اینكه به داستان بپردازیم لازم میدانم كمی به عقب تر برگردم. دو، سه سال قبل از انتشار اين داستان مارول تصمیم گرفت مری جین را در یك سانحه هوایی بكشد تا اینجوری پیتر دوباره مجرد شود. ولی واكنش ها به این مسئله خیلی منفی بود. بعد معلوم شد مری جین اصلا در آن هواپیما نبوده چون یك نفر كه به طور دیوانه وار شیفته مري جين بود، قبل از اینكه سوار هواپیما بشه، او را ربوده و در تمام این مدت در جایی زندانی اش كرده است) بلاخره مری جین توانست خودش را از چنگ این آدم ربا نجات دهد. ولی وقتی نزد پیتر برگشت بهش گفت كه فعلا آمادگی نداره تا دوباره به عنوان همسر در كنارش باشه و ميخواد مدتی تنها باشه! مدتی گذشت تا اینكه آقای استرازینسكی نویسنده كمیك های مرد عنكبوتی شد و بلاخره در شماره های شماره های 49 و 50 این كمیك آنها بار دیگر بهم پیوستند و زندگی زناشویی خود را از سر گرفتند.

پیتر و مری جین

نكته قوت اصلی این داستان اینه كه بلوغ حیرت انگیزی در آن به چشم میخوره و نویسنده اصلا سعی نمیكنه نیمه پنهان یك تعهد زناشویی را پنهان كنه. به عبارتی دیگر، پیتر در آخر داستان به مری جین قول نمیده كه حتما همه چیز رو درست كرده یا مری جین رو ميفرسته كره ماه! مری جین هم جوری به تصویر كشیده نشده كه آدم خیال كنه میخواد پیتر را از انجام وظایف قهرمانی خودش منصرف كنه.  در عوض مری جین سئوال كاملا صادقانه از پیتر میپرسه : "چرا میخوای با من باشی؟ من چه كاری از دستم برم میاد تا این ازدواج را به سرانجام برسونم؟" نویسنده با این سئوالات میخواد بگه ازدواج هیچ وقت Perfect نیست و هر روز باید سعی كرد تا آن را بهبود بخشید.

استرازینسكی برخلاف خیلی از نویسنده ها كه مری جین را شبیه به همسر یك افسر پلیس كه در طول روز در خانه نگران است كه آیا همسرش شب سالم به خونه میرسه، به تصویر نمیكشه. او برای مری جین در زندگی زناشویی با پیتر "سهم" قائل بود و مری جین نقش مهمی را در آن بازی میكرد. مری جین در بحث خودش با پیتر اصلا سعی نمیكنه صورت مسئله رو پاك كنه و از پیتر بخواد دیگه یك ابرقهرمان نباشه ولی میخواد بدونه در این زندگی مشترك چه جایگاهی داره. اینجاست كه نویسنده نكته مهمی را متذكر میشه و اونم اینه كه این ازدواج برای بقا به چیزی بیشتر از "عشق" احتياج داره . و اینجاست كه پیتر آن پاسخ مناسب رو به مری جین میده و اونم اینه كه "من بهت نیاز دارم" . این یعنی چی؟ یعنی پیتر به مری جین نیاز داره تا بهش امید بده ، تا هر وقت ناامید شد بهش دلداری بده. اینجاست كه مری جین "جایگاه" خودش رو درك میكنه، بهش احترام میزاره و تصمیم میگیره دوباره با پیتر زندگی كنه ... تا یادم نرفته بگم كه نویسنده در این داستان قضیه سو قصد به جان «دكتر دووم» را هم مطرح میكنه و ما حتی با كاپیتان امریكا هم روبرو میشیم ولی همه اینا فرعی و زائد به نظر میرسه و نویسنده در تمام لحظات داستان روی گفتگوی صادقانه بین پیتر و مری جین زوم میكنه.

 

4- سری کمیک های Spidey

در سری کمیک های Spidey که به طور کامل در اینجا ترجمه شده است، ادای احترامی به عصر با شکوه داستان های اسپایدرمن به رهبری استن لی و استیو دیتکو و دیگر بزرگان تاریخ کمیک های اسپایدرمن مانند، تاد مک فارلین ، دن اسلات ، جری کان وی و ... را شاهد بودیم. یعنی انگار داستان های کلاسیک مرد عنکبوتی را برای مخاطبین جدید روایت میکرد. چیزی که خوانندگان را عاشق این سری کرد حضور دشمنان نمادین ، بدبیاری های همیشگی پیتر و داستان های جدیدی از این دست است که با روایت هایی نو همراه میشد. در واقع Spidey   در هر شماره اش حاوی یک داستان کامل از اسپایدرمن بود که هم خوانندگان جدید و هم قدیمی ترها میتوانستند به سادگی با خواندنش ذات پیتر پارکر و داستان هایش را درک کنند. داستان در دنیایی موازی با دنیای اصلی مارول جریان داشت و در اقدامی جالب گوئن استیسی به عنوان عشق اول پیتر در دوران دبیرستان به عنوان هم کلاسی او معرفی شد (در حالی که در دنیای اصلی در دوران دانشگاه وارد زندگی پیتر گردید. در طول 12 قسمت رابطه پیتر و او رفته رفته گرم تر و گرم تر شد تا اینکه در شماره آخر به اوج خود رسید و منجر به قراری عاشقانه و بوسه ای رومانتیک بین آنها شد.

کمیک spidey

 

3-  شماره 13 كمیك Ultimate Spider-Man

در دنیای  Ultimate، مری جین از نظر شخصیتی خیلی با مری جین دنیای اصلی مارول فرق داشت چون او آرام تر، درس خوان تر و حتی درون گراتر بود و به همین دلیل به نظر میرسید گزینه رومانتیك مناسب تری برای نوجوانی خجالتی مثل پیتر است. ولی چرا این داستان در این رتبه قرار گرفته؟ چون دوستی و عشق روزگار نوجوانی بین پیتر و مري جین  را به شكلی رئالیستی و واقع گرایانه به تصویر میكشه كه ما نظیرش را در هیچ كمیك دیگر از مرد عنكبوتی نمیبنیم (الان كمیك های «كامالا خان» را مارول داره الان چاپ میكنه كه تو اون هم خیلی خوب داره روحیات نوجوانان را نشون میده)  . یكی از دلایلی اصلی موفقیت این داستان در شیوه روایت شدن اونه. یعنی «برایان مایكل بندیس» روش ساده ولی موثری را برای نقل داستان برگزیده كه همراه با سبك بصری منحصر به فرد طراح (مارك بگلی) تجربه كم نظیری را برای خواننده خلق میكنه.

 موضوع داستان خیلی ساده است: دو نوجوان دارند درباره این حقیقت كه پیتر پاركر همون مرد عنكبوتیه با هم حرف میزنند. بندیس با چنان دقت و ظرافتی داستان را نوشته كه حیرت انگیزه . ریتم داستان هم عالیه و با وجود اینكه ما پیتر را در لباس مرد عنكبوتی نمیبینیم اما شما هرگز از گفتگوی بین پیتر و مری جین خسته نمیشوید. به این صفحه نگاه كنید كه چقدر صداقت و صمیمیت در آن موج میزنه:

کمیک ultimate spiderman

همانطور كه دیدید پیتر رازش رو به مری جین گفته. بعد سرش رو میندازه پایین ولی مری جین میزنه به سرش  میخنده و بهش میگه: "منو باش كه فكر میكردم منو كشوندی اینجا تا بوسم كنی!". هر لحظه این كمیك درخشان است و هر دفعه كه آن را میخوانم حس میكنم كه شاید بهتر بود پیتر برای ابد در دبیرستان باقی میماند....  یك نكته دیگه كه خیلی دوست دارم پایان داستانه كه انگار پیتر با گفتن هویت مخفی خودش به مری جین نفسی به راحتی میكشه ... (خدایا طراحی های مارك بگلی چقدر قشنگه)

 

2- مرد عنکبوتی: آبی (Spider-Man: Blue)

مرد عنکبوتی آبی

"مرد عنکبوتی: آبی" نام کمیکی است 6 قسمتی که سال 2003 توسط «جف لوب» و «تیم سیل» نوشته شد و حالتی عاشقانه دارد و داستانش به صورت فلش بک در گذشته رخ میدهد یعنی زمانی که پیتر پارکر تازه با «گوئن استیسی» و «مری جین واتسون» آشنا شده بود. "مرد عنکبوتی: آبی" به طور اساسی درباره رمانس بین پیتر و گوئن است ولی به قول پیتر "شما نمیتونی قصه عاشق شدن من و گوئن رو تعریف کنی و به مری جین اشاره نداشته باشی"! بنابراین داستان میره سراغ اون دوره ای که پیتر برای اولین بار با مری جین ملاقات کرد و اون جمله مشهور Face it Tiger, You Just Hit the Jackpot رو از زبونش شنیدیم (حتما این مقاله را بخونید) و شاهد رقابت او با گوئن استیسی بر سر به دست آوردن دل پیتر هستیم. در شماره آخر، مری جین را در زمان حال میبینیم که متوجه میشه پیتر داره برای گوئن نوار ضبط میکنه و به همسرش میگه: "به گوئن بگو منم دلم براش تنگ شده". توصیه میشه هرگز این کمیک رو از دست ندهید . مخصوصا اینکه طراحی های فوق العاده ای هم دارد!اینجا میتونید اون رو با ترجمه فارسی بخونید.

 

1-  شماره 1 كمیك Sensational Spider-Man Annual

این كمیك یكی از 10 داستان برتر تاریخ مرد عنکبوتی (استادم اقای ترابی هم در این مقاله آن را در لیست Top 10   خودش آورده. در ضمن این كمیك توسط آقای شیرزاده ترجمه شده كه میتونید آن را در اینجا بخونید). چیزی كه به عقیده من باعث میشه تا این داستان حیرت انگیز بشه اینه كه به طرز زیبایی هم مدرنه و هم نوستالژیك. به عقیده من در این كمیك شاهد زیباترین ، صادقانه ترین و پرشور ترین روایتی هستیم كه تا به حال از زوجی كه با هم در دنیای كمیك ازدواج كرده اند، روایت شده. خواندن این كمیك همیشه حال مرا خوب میكند و البته همیشه پس از خواندنش افسوس میخورم كه چرا مارول ازدواج پیتر و مری جین را كنسل كرد.

این داستان در لیست من رتبه اول را داره چون به نظرم در برگیرنده جوهره بهترین المان های رابطه پیتر و مری جین است كه در موارد دیگر این لیست به آنها اشاره كردم. در ضمن این داستان بار دیگر نشان میدهد كه مارول چقدر زود مسئله فاش شدن هویت مرد عنكبوتی در نتیجه جنگ داخلی را ماستمالی كرد. یعنی لااقل میتونست كمی آن را بیشتر ادامه بده تا شاهد چنین داستان هایی باشیم كه در آنها هویت مرد عنكبوتی لو رفته و همه دنبال این هستند كه به او و خانواده اش ضربه بزنند (البته این پتانسیل در مبارزه خارق العاده مرد عنكبوتی با «كینگ پین» كه در این مقاله به آن اشاره شده تا حدی به كار گرفته شد) . نوع روایت داستان بسیار كلاسیك است و من را یاد داستان های كوتاه نویسنده بزرگی مثل O’Henry  میاندازد مثل آن جایی كه آن مامور شیلد سعی میكنه مری جین را متقاعد كنه تا به همسرش پشت كنه و ما مدام به گذشته و حال میرویم .  یا مخصوصا شگرد نویسنده در تكرار یك صحنه ولی از  از زاویه دید متفاوت پیتر و مری جین.

یا مثلا اینكه داستان شروع و پایانش در همان پاتوق همیشگی پیتر و همسرش است . این سبك نقل داستان نه تنها كلاسیكه بلكه كمك میكنه ما درباره رابطه این دو نفر بیشتر و بیشتر بدانیم. شخصا عاشق این هستم كه در این كمیك به تاریخچه غنی مرد عنكبوتی و هیمنطور رابطه اش با مری جین در طول سالیان گذشته اشاره میشه.

دیالوگ های این كمیك هم معركه است. یه جمله تاریخی هم هست كه پیتر به كارآگاه «لامونت» میگه: "مرگ عمو بن چیزیه كه هر روز صبح منو از رختخواب ميكشه بیرون ولی مری جین كسی هستش كه به خاطرش دست از كار میكشم و شب میام خونه". این جمله به نظرم خیلی عمیق و فوق العاده است. كمی بهش فكر كنید تا متوجه بشید عمو بن و مری جین چه تاثیر شگرفی روی مرد عنكبوتی گذاشته اند. یعنی پیتر میخواد بگه مرگ عمو بن باعث شد تا ابد كمك كردن به دیگران را مسئولیت خودش بدونه ولی عشق به مری جین باعث شده تا در حرفه ابرقهرمانی غرق نشه و به خانواده و اطرافیانش هم برسه و این دقیقا تفاوت بین مرد عنكبوتی و بتمن هستش. و اگر بتمن هم مثل پیتر ، عشقی مثل مری جین داشت اینقدر در مبارزه با جرم افراط نمیكرد و عبوس و غیراجتماعی نمیشد. آری ... مری جین همیشه به پیتر كمك كرده تا بتواند زندگی نرمالی داشته باشد. و در آخر هم دوست دارم این مقاله را كه خیلی برای نوشتن اش زحمت كشیدم و وقت گذاشتم با این جمله از مری جین به پایان برسانم كه در این كمیك به پیتر میگه:

  

نویسنده: سونیا ساداتی فر

سونیا ساداتی فر

All rights reserved © Spidey.ir 2015

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

10 کمیک برتر عاشقانه (ROMANCE)

بهترین کمیک های مرد عنکبوتی به زبان فارسی

معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی

رتبه بندی عشق های پیتر پارکر در دنیای سینما

هشت لحظه كلیدی در تاریخ گوئن استیسی

12 دفعه ای که مری جین عمل قهرمانانه انجام داده است!

 بهترین زوج های عاشق در فیلم های کمیک بوکی!

10 داستان برتر با حضور مری جین (MARY JANE)

لحظات ماندگار در كمیك‌های مرد عنکبوتی: پیتر پارکر و مری جین با هم روبرو میشوند!

15 مراسم عروسی بزرگ دنیای کمیک بوک

بدترین زوج های عاشق در فیلم های کمیک بوکی!

لحظات ماندگار در كمیك‌های مرد عنکبوتی: پیتر پاركر و مری جین ازدواج میكنند!

20 زوج بی ربط (!) در دنیای کمیک

20 زوج عاشق برتر در دنیای کمیک

تمام عشق های پیتر پاركر!

اولین بار عشق های پیتر پاركر/ مرد عنكبوتی در كدام كمیك ها ظاهر شدند؟

5 مثلث عشقی برتر دنیای کمیک

لحظات ماندگار در كمیك‌ بوک های مرد عنکبوتی: مری جین از هویت مخفی اسپایدرمن باخبر است!

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

mobin rz
#1 mobin rz 1399-11-27 15:10
بسیار متشکریم خانم ساداتی فر واقعا همه ی رومانس های کمیک یه طرف رومانس های داستان اسپایدرمن یه طرف
فقط اقای ترابی قصد نوشتن مقاله در مورد رمانس های سریال های کمیک بوکی ندارین؟
نقل قول کردن
mtm
#2 mtm 1399-11-27 15:12
به نقل از mobin rz:

فقط اقای ترابی قصد نوشتن مقاله در مورد رمانس های سریال های کمیک بوکی ندارین؟

بله
فقط مقاله های رمانس های سریال ها مونده بود که امروز نوشتم
بدترین ها و بهتربن ها که در قالب دو مقاله این هفته تقدیم میشه
نقل قول کردن
mobin rz
#3 mobin rz 1399-11-27 15:21
به نقل از mtm:
به نقل از mobin rz:

فقط اقای ترابی قصد نوشتن مقاله در مورد رمانس های سریال های کمیک بوکی ندارین؟

بله
فقط مقاله های رمانس های سریال ها مونده بود که امروز نوشتم
بدترین ها و بهتربن ها که در قالب دو مقاله این هفته تقدیم میشه

سپاس فراوان :lol:
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#4 Ehsan Spider 1399-11-27 15:36
سلام

خیلی ممنون که این مقاله رو نوشتید
دیشب فکرم درگیر این مقاله بود داشتم واسه خودم یه تاپ ۱۰ درست میکردم.
من هم خیلی کمیک ها رومانس اسپایدی رو دوست دارم.

به نظرم نویسنده های کمیک زیاد دوست ندارن که کمیک رومانس خوب برای گربه سیاه و اسپایدی بنویسن. ( از همینجا هم دردی خودمو با گربه سیاه اعلام میکنم )

راستش من فکر میکردم که حداقل یه کمیک از گربه سیاه توی تاپ ۱۰ باشه ولی خانم ساداتی فر جز مقاله نویس های خوب سایت هستند منم نظرشون رو قبول دارم.

پس اگه رتبه ۱۱ تا ۱۵ هم بود میشد شماره ها ۷۳ تا ۷۹ The Spectacular Spider-Man رو گذاشت.

خیلی ممنون مقاله عالی و مفیدی بود
نقل قول کردن
black goblin
#5 black goblin 1399-11-27 15:45
مقاله قشنگ و عالی است.
البته بهتر به جای top10، top15 می کردید.
البته نظرم این است که می توانستید کمیک 11 مردعنکبوتی دوست خوب محله سری 2 رو هم بگذارید همان که مری جین در آن بایک غول می جنگد.
توی آن کمیک مری جین خصوصیات پیتر را از دید خود گفته و می گوید چرا او را دوست دارد.
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#6 Scarlet Speedster 1399-11-27 16:10
با عرض سلام و درود خدمت سرکار خانم ساداتی فر .
خسته نباشید .
مقاله خیلی زیبا و مفید بود و کاملاً از خوندن‌ـش لذت بردم . از شما ممنونم که این ۱۰ داستان رومانتیک برتر مرد عنکبوتی رو انتخاب و در قالب یک top 10 به ما معرفی کردید و اونها رو به بهترین شکل ممکن توضیح دادید . از شما تشکر میکنم !

جدای موارد این لیست ، من "مرگ گوئن استیسی" رو هم خیلی دوست دارم . به خصوص بخش دوم داستان که در شمارهٔ ۱۲۲ از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز روایت میشه . به نظرم فارغ از جدال و نبرد سختی که بین مرد عنکبوتی و گرین گابلین برای گرفتن انتقام مرگ گوئن رخ میده و تصمیم درستی که اسپایدی در لحظهٔ آخر میگیره ، لحظاتی مثل لحظات این صفحه هم کاملاً اشک در بیار بود . به خصوص پانل آخر که کاملاً میزان غم و ناراحتی پیتر رو نشون میده :
s17.picofile.com/.../...
در کل شاید نشه این کمیک رو به عنوان یک کمیک رومانتیک به حساب آورد .
اما من فکر میکردم کمیک Webspinners tales of Spider-Man #12 هم جایی در مقاله داشته باشه . همون کمیکی که در اون ، پیتر پس از خودکشی کردن آفتاب پرست جلوی چشمش کابوس وحشتناکی می بینه و در آخر با حضور گوئن استیسی به اتمام میرسه . به نظرم این کمیک داستان خیلی زیبایی داره و هر کسی از خوندن اون لذت میبره . به خصوص لحظات اختصاص داده شده به گوئن که در اونها دیالوگ های زیبا و ناراحت کننده ای دیده میشه . با اینکه به نظرم این کمیک میتونست در مقاله جای داشته باشه ( به این دلیل که به خوبی به عشق قدیمی پیتر یعنی گوئن استیسی اشاره میکنه و لحظات رومانتیکی رو در انتهای داستان بین اون و پیتر شاهد هستیم ) اما باز هم این چیزی از زیبایی مقالهٔ شما کم نمیکنه و این مقاله هم مثل دیگر مقالات سایت اسپایدی بی نقص ـه .

باز هم بهتون خسته نباشید میگم و بابت این مقاله زیبا ازتون تشکر میکنم .
نقل قول کردن
Agent bishop
#7 Agent bishop 1399-11-27 16:13
مرسی از خانم ساداتی فر
به جز مورد ۹ و ۷ از بقیشون خبر داشتم البته خودم تو ذهنم کمیک های دیگه مثل شماره ۴۳ امیزینگ ( یک شماره بعد از اینکه پیتر مری جین رو میبینن ) و شماره ۱۴۳ امیزینگ هم باشه ولی خوب موارد توی لیست از اینا بهتر بود .
از این لیست خنده دار ترینش مال مورد شماره ۳ هست که یکی از بهترین داستان های مری جین هم هست حتما این قسمت رو بخونین برای فهمیدن داستان هم زیاد به قسمت های قبلی نیاز نداره
نقل قول کردن
Mr. Doctor
#8 Mr. Doctor 1399-11-27 16:20
چقدر عالی و عاشقانه،خسته نباشید خانم ساداتی فر
هیچوقت این عشق و بالا و پایین هاش تکراری و خسته کننده نمیشه واقعا :cry:
با خوندن این مقاله دوباره ارزو کردم که اسپنسر این داستان OMD رو راست و ریست کنه
ممنون از شما
نقل قول کردن
بن رایلی
#9 بن رایلی 1399-11-27 16:40
واقعا داستان یک روز دیگر (one more day)به شدت منفور بود حیف شد که این دو نفر از هم دیگه جدا شدن و ان شاءاللّه این دو نفر پیش هم باشن
نقل قول کردن
AmirhoseinJafari2005
#10 AmirhoseinJafari2005 1399-11-27 16:42
خیلی خوب بود :lol: خسته نباشید ;-)
نقل قول کردن
master spider
#11 master spider 1399-11-27 17:20
خسته نباشید خانم ساداتی فر. مثل تمام مقاله های دیگر شما این هم فوق العاده بود.
نقل قول کردن
Sonya
#12 Sonya 1399-11-27 19:19
به نقل از Ehsan Spider:


راستش من فکر میکردم که حداقل یه کمیک از گربه سیاه توی تاپ ۱۰ باشه ولی خانم ساداتی فر جز مقاله نویس های خوب سایت هستند منم نظرشون رو قبول دارم.

پس اگه رتبه ۱۱ تا ۱۵ هم بود میشد شماره ها ۷۳ تا ۷۹ The Spectacular Spider-Man رو گذاشت.

خیلی ممنون مقاله عالی و مفیدی بود

حق با شماست کاملا. ذهن من هنگام نوشتن مقاله معطوف بود به گوئن و ام جی و از گربه سیاه غافل شدم چون کلا فلیشیا را چندان نمیپسندم! اما حق با شماست . این داستانی که شما اشاره کردید قطعا یکی از برترین های مرد عنکبوتی در زمینه رمانس است و آدم با خواندنش کاملا حس میکنه پیتر به گربه سیاه دل بسته است.
b2n.ir/s13100
نقل قول کردن
Sonya
#13 Sonya 1399-11-27 19:23
به نقل از Scarlet Speedster:

اما من فکر میکردم کمیک Webspinners tales of Spider-Man #17 هم جایی در مقاله داشته باشه . همون کمیکی که در اون ، پیتر پس از خودکشی کردن آفتاب پرست جلوی چشمش کابوس وحشتناکی می بینه و در آخر با حضور گوئن استیسی به اتمام میرسه . به نظرم این کمیک داستان خیلی زیبایی داره و هر کسی از خوندن اون لذت میبره . به خصوص لحظات اختصاص داده شده به گوئن که در اونها دیالوگ های زیبا و ناراحت کننده ای دیده میشه . با اینکه به نظرم این کمیک میتونست در مقاله جای داشته باشه ( به این دلیل که به خوبی به عشق قدیمی پیتر یعنی گوئن استیسی اشاره میکنه و لحظات رومانتیکی رو در انتهای داستان بین اون و پیتر شاهد هستیم )

بنده شخصا عاشق این داستانی که شما به آن اشاره کردید هستم ولی لحظات آن را بیشتر در زمره لحظات احساسی و غم انگیز و اشک درآور میدانم و به همین دلیل در مقاله اثری از آن نیست.
از نظر من این داستان فوق العاده زیبا جایش در رتبه 1 این مقاله کاملا بجاست:
b2n.ir/t62165
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#14 Ehsan Spider 1399-11-27 19:24
سلام

استاد ببخشید بابت اسپم خیلی شرمنده ام

استاد توی کمیک ۱۹۴ مرد عنکبوتی شگفت انگیز نوشته مارو ولف من, رابرتسون یه روزنامه ای به جیمسون نشون میده، روی اون روزنامه نوشته هیومن تورچ و مردعنکبوتی مونوکل را متوقف کردند.
این شخصیت مونوکل کیه؟
یه سرچی کردم دیدم اصلا مال مارول نیس.
یا شاید هم من انگلیسی ام در حدی نیست که اینو تشخیص بدم نوشته روی روزنامه اینه:
spider man and Human Torch foil monocle

اگه منظورمو نفهمیدید
دیدم که بچه ها توی کامت عکس میزارن ولی من بلد نیستم اگه یادم بدید عکسش رو هم میزارم

بازم ببخشید بابت اسپم
نقل قول کردن
Rayman
#15 Rayman 1399-11-27 19:30
دست شما درد نکنه. بسیار عالی بود. واقعا نوشتن چنین مقاله‌ای کار سختی است.
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#16 Ehsan Spider 1399-11-27 19:36
به نقل از Sonya:
به نقل از Ehsan Spider:


راستش من فکر میکردم که حداقل یه کمیک از گربه سیاه توی تاپ ۱۰ باشه ولی خانم ساداتی فر جز مقاله نویس های خوب سایت هستند منم نظرشون رو قبول دارم.

پس اگه رتبه ۱۱ تا ۱۵ هم بود میشد شماره ها ۷۳ تا ۷۹ The Spectacular Spider-Man رو گذاشت.

خیلی ممنون مقاله عالی و مفیدی بود

حق با شماست کاملا. ذهن من هنگام نوشتن مقاله معطوف بود به گوئن و ام جی و از گربه سیاه غافل شدم چون کلا فلیشیا را چندان نمیپسندم! اما حق با شماست . این داستانی که شما اشاره کردید قطعا یکی از برترین های مرد عنکبوتی در زمینه رمانس است و آدم با خواندنش کاملا حس میکنه پیتر به گربه سیاه دل بسته است.
b2n.ir/s13100


سلام

خوشحال شدم نظرم رو خوندید.
من برخلاف شما از فلیشا خیلی بیشتر خوشم میاد درسته که تقریبا ۹۹ درصد اعضای سایت ام جی و گوئن رو بهتر میدونن ولی من خیلی از اون تنش بین اونا که یکی یه ابرقهرمان هستش یکی یه دزد خیلی خوشم میاد و بیشتر باهاش ارتباط برقرار میکنم.

در کل مقاله عالی بود
نقل قول کردن
Agent bishop
#17 Agent bishop 1399-11-27 20:44
به نقل از Ehsan Spider:
سلام

استاد ببخشید بابت اسپم خیلی شرمنده ام

استاد توی کمیک ۱۹۴ مرد عنکبوتی شگفت انگیز نوشته مارو ولف من, رابرتسون یه روزنامه ای به جیمسون نشون میده، روی اون روزنامه نوشته هیومن تورچ و مردعنکبوتی مونوکل را متوقف کردند.
این شخصیت مونوکل کیه؟
یه سرچی کردم دیدم اصلا مال مارول نیس.
یا شاید هم من انگلیسی ام در حدی نیست که اینو تشخیص بدم نوشته روی روزنامه اینه:
spider man and Human Torch foil monocle

اگه منظورمو نفهمیدید
دیدم که بچه ها توی کامت عکس میزارن ولی من بلد نیستم اگه یادم بدید عکسش رو هم میزارم

بازم ببخشید بابت اسپم


یه جاسوس آلمانیه که میخواست جنگ جهانی سوم راه بندازه شخصیت زیاد مهمی نیست عمرشم تو کمیک کوتاه بود .
راستی این همون شماره نیست که گربه سیاه خلق شد ؟
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#18 Ehsan Spider 1399-11-27 22:18
[به نقل از Agent bishop:
به نقل از Ehsan Spider:
سلام

استاد ببخشید بابت اسپم خیلی شرمنده ام

استاد توی کمیک ۱۹۴ مرد عنکبوتی شگفت انگیز نوشته مارو ولف من, رابرتسون یه روزنامه ای به جیمسون نشون میده، روی اون روزنامه نوشته هیومن تورچ و مردعنکبوتی مونوکل را متوقف کردند.
این شخصیت مونوکل کیه؟
یه سرچی کردم دیدم اصلا مال مارول نیس.
یا شاید هم من انگلیسی ام در حدی نیست که اینو تشخیص بدم نوشته روی روزنامه اینه:
spider man and Human Torch foil monocle

اگه منظورمو نفهمیدید
دیدم که بچه ها توی کامت عکس میزارن ولی من بلد نیستم اگه یادم بدید عکسش رو هم میزارم

بازم ببخشید بابت اسپم


یه جاسوس آلمانیه که میخواست جنگ جهانی سوم راه بندازه شخصیت زیاد مهمی نیست عمرشم تو کمیک کوتاه بود .
راستی این همون شماره نیست که گربه سیاه خلق شد ؟



سلام
بله همون شماره است

از شما هم خیلی ممنونم راستی این اطلاعات رو از کجا اوردی کمیک موجود هست؟ سایتی راجبش مقاله نوشته؟

بازم خیلی ممنون که جواب دادید
نقل قول کردن
Agent bishop
#19 Agent bishop 1399-11-28 07:30
به نقل از Ehsan Spider:
[به نقل از Agent bishop:
به نقل از Ehsan Spider:
سلام

استاد ببخشید بابت اسپم خیلی شرمنده ام

استاد توی کمیک ۱۹۴ مرد عنکبوتی شگفت انگیز نوشته مارو ولف من, رابرتسون یه روزنامه ای به جیمسون نشون میده، روی اون روزنامه نوشته هیومن تورچ و مردعنکبوتی مونوکل را متوقف کردند.
این شخصیت مونوکل کیه؟
یه سرچی کردم دیدم اصلا مال مارول نیس.
یا شاید هم من انگلیسی ام در حدی نیست که اینو تشخیص بدم نوشته روی روزنامه اینه:
spider man and Human Torch foil monocle

اگه منظورمو نفهمیدید
دیدم که بچه ها توی کامت عکس میزارن ولی من بلد نیستم اگه یادم بدید عکسش رو هم میزارم

بازم ببخشید بابت اسپم


یه جاسوس آلمانیه که میخواست جنگ جهانی سوم راه بندازه شخصیت زیاد مهمی نیست عمرشم تو کمیک کوتاه بود .
راستی این همون شماره نیست که گربه سیاه خلق شد ؟



سلام
بله همون شماره است

از شما هم خیلی ممنونم راستی این اطلاعات رو از کجا اوردی کمیک موجود هست؟ سایتی راجبش مقاله نوشته؟

بازم خیلی ممنون که جواب دادید


این یارو تو کمیک های چهار شگفت انگیز بود
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#20 Ehsan Spider 1399-11-28 09:27
به نقل از Agent bishop:
به نقل از Ehsan Spider:
[به نقل از Agent bishop:
به نقل از Ehsan Spider:
سلام

استاد ببخشید بابت اسپم خیلی شرمنده ام

استاد توی کمیک ۱۹۴ مرد عنکبوتی شگفت انگیز نوشته مارو ولف من, رابرتسون یه روزنامه ای به جیمسون نشون میده، روی اون روزنامه نوشته هیومن تورچ و مردعنکبوتی مونوکل را متوقف کردند.
این شخصیت مونوکل کیه؟
یه سرچی کردم دیدم اصلا مال مارول نیس.
یا شاید هم من انگلیسی ام در حدی نیست که اینو تشخیص بدم نوشته روی روزنامه اینه:
spider man and Human Torch foil monocle

اگه منظورمو نفهمیدید
دیدم که بچه ها توی کامت عکس میزارن ولی من بلد نیستم اگه یادم بدید عکسش رو هم میزارم

بازم ببخشید بابت اسپم


یه جاسوس آلمانیه که میخواست جنگ جهانی سوم راه بندازه شخصیت زیاد مهمی نیست عمرشم تو کمیک کوتاه بود .
راستی این همون شماره نیست که گربه سیاه خلق شد ؟



سلام
بله همون شماره است

از شما هم خیلی ممنونم راستی این اطلاعات رو از کجا اوردی کمیک موجود هست؟ سایتی راجبش مقاله نوشته؟

بازم خیلی ممنون که جواب دادید


این یارو تو کمیک های چهار شگفت انگیز بود


خیلی ممنون
بله توی شماره ۲۰۷ بود خوندمش
خیلی ممنون که جواب دادید
نقل قول کردن
parsazebel
#21 parsazebel 1399-12-11 22:51
ممنون بابت این مقاله زیبا ولی واقعا شماره اخری هالی بود چون من عاشق کمیک های امیزینگ اسپایدرمن هستم
خیلی متشکرم خانم ساداتی فر
ممنون
نقل قول کردن
s.p.i
#22 s.p.i 1400-12-09 00:48
عالی خانم ساداتی فر عالی بود مقاله
خود من خیلی از رمنس بین شخصیت خوش میاد فکر میکنم شخصیت به رشد قابل توجهی میرسه و عشق به نظرم چیز زیبا و دوست داشتنی هست ولی حیف که توی کمیک ها این مورد توسط ناشرین نا دیده گرفته میشه و با عشق و عاشقی مخالف هستن جدا از اون پیتر سه عشق داشته که حالا گربه سیاه نیست توی این لیست ولی مریجین و گوئن هستن همه کمیک های این لیست دوستشون دارم کمیک مرد عنکبوتی آبی واقعا اون آخراش اشک توی چمام نزدیک بود جمع بشه حرف پیتر هم جالب و ماندگار بود زندگی من مثل آسانسوری که توی طبقه اشتباه میسته (اگه یادم باشه یه همچین چیزی ) ولی اون شب درهاش باز شدن و مریجین که به پیتر گفت از طرف من سلام برسون و گوئن بگو دل من براش تنگ شده
مایکل برایان بندیس هم که قطعا کمیک های التیمت عالی نوشت میتونم بگم حتی از کمیک های اصلی مرد عنکبوتی بهتر بود چون داستان عجیب و غریب و جنجالی نداشت
شیمی پیتر پارکر التیمت و مرجین عالی بود
شماره ۱ هم که همیشه هر وقت یاد ازدواج پیتر میفتم میرم میخونمش یا زمانی که بخام از کمیک یا ایونت شلوغی فرار کنم
و آرومم میکنه

تشکر و خسته نباشید و پیروز باشید
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

مردعنکبوتی سیمبیوتی

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

گرین گابلین

50

تاپ 20 - سایت spidey.ir

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

41

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

نکات جالب مرد عنکبوتی

14

18

26

15

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

006

 

0010

21

31

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

28

25

39

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

22

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

34

48

45