20 زوج بی ربط (!) در دنیای کمیک

20-زوج-بی-ربط-در-دنیای-کمیک

روز ولنتاین فرا رسیده و spidey.ir باز هم مثل همیشه براتون مقاله مناسبتی داره!

مقدمه: در دنیای سرگرمی همواره شاهد بوده ایم که نویسندگان گاهی اوقات رابطه های عاشقانه بین شخصیت هایی خلق میکنند و از آنها زوج (couple) میسازند که آدم اصلا فکرش رو نمیکنه یا اینکه اصلا به هم نمیان! ولی اغلب همین زوج ها و رابطه ها هستند که بسیار جذاب از آب درمیان و باعث میشن مخاطب بیش از قبل جذبشون بشه. در دنیای کمیک هم بارها و بارها از این اتفاقات افتاده که البته گاهی اوقات باعث شده خواننده ها عصبانی بشوند! در این مقاله به معرفی 20 زوج بی ربط دنیای کمیک که نقاط مشترک کمی با هم داشتند میپردازیم.

 

20- بیست بوی و رِیون (Beast Boy & Raven)

بیست بوی و ریون (Beast Boy & Raven)

این زوج شاهد کاملی است بر این نکته که متضادها به هم جذب میشوند! بیست بوی که بهش Changeling هم گفته میشه، خالق صحنه های کمدی در گروه "تایتان های نوجوان" است. او مشکلات شخصی خودش را با نادیده گرفتن آنها حل میکنه و همیشه سعی میکنه روحیه هم تیمی های خودش را بالا نگه داره. اما از سوی دیگر ریون مشکلات بسیار بزرگتری داره. او یک نیمه شیطان است که مرتبا تحت نفوذ خبیثانه پدرش قرار میگیرد. ولی هواداران به این نتیجه رسیده اند که شخصیت های آنها به خوبی یکدیگر را تکمیل میکنند. اونا سعی کردند رابطه جدی با هم داشته باشند ولی ریون که هنوز سایه شوم پدر را بالای سری خود حس میکرد ترمز این رابطه را کشید.

 

19- چارلز اگزاویر و لیلاندرا (Charles Xavier & Lilandra)

چارلز اگزاویر و لیلاندرا (Charles Xavier & Lilandra)

چارلز اگزاویر ملقب به پرفسور ایکس را حتما میشناسید (تو این مقاله معرفی شده است). او موسس گروه مردان ایکس است و یکی از بزرگترین و نیرومند ترین تله پات های دنیای کمیک به حساب میاد. برای جهش یافته هم مدرسه ای ساخته که در آن بهشون یاد میده چطور قدرت های خودشون رو کنترل کنند و با انسان همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند. و واقعا کی فکرش رو میکرد که ایشون با خانمی به نام «لیلاندرا نرامانی» (Lilandra Neramani) رابطه رومانتیک برقرار کنه؟! اولا که باید بدونید خانم لیلاندرا یک موجود بیگانه است. دوما باید بدونید که ایشون رهبر یک امپراتوری فضایی به نام "شی آر" (Shi’ar) میباشد که همواره در کنار «اِسکرال» ها و «کِری» ها جزو نژادهای اصلی فضایی در دنیای مارول بوده اند. ما بارها شاهد بودیم که لیلاندرا به سوی آقای اگزاویر می آمد تا از او و گروه مردان ایکس کمک بخواد. و همین باعث میشد پای مردان ایکس به ماجراهای کیهانی زیادی باز بشه. ولی بعد از مدتی رابطه اونا صمیمی تر شد و اگزاویر حتی تصمیم گرفت مدتی را دور از گروهش در فضا در کنار لیلاندرا بگذراند. اما بعدش رابطه اش رو قطع و پیش دوستان زمینی خودش برگشت.

 

18- نایت وینگ و استار فایر (Nightwing & Starfire)

نایت وینگ و استار فایر (Nightwing & Starfire)

درسته که دیک گریسون توسط یک میلیاردر بزرگ شده ولی در شهری بوده به نام گاتهام که مملو از جرم و جنایته! او به عنوان رابین (اولین دستیار بتمن) و بعدشم هم به عنوان نایت وینگ از سلاح ها و تجهیزات خودش برای مبارزه با جنایت استفاده میکنه. او یکی از یاران اصلی بتمنه و عضو بنیادین خانواده خفاشی (Bat Family) به حساب میاد و کلا شخصیت خاکی  حساب میاد که قدرت فوق بشری هم نداره. بنابراین خیلی عجیب بود که رابطه آتشینی را با خانم استار فایر در گروه تایتان های نوجوان آغاز کرد چون ایشون یک شاهدخت از نژاد بیگانه Tamaranean هستند. حتی چیزی هم نمونده بود با هم ازدواج کنند که بهم خورد!

 

17- بتا رِی بیل و لیدی سیف (Beta Ray Bill & Lady Sif)

 بتا ری بیل و لیدی سیف (Beta Ray Bill and Lady Sif)

«بتا ری بیل» یك بیگانه فضایی از نژاد «كوربنایت» (Korbinite) است كه روی او آزمایشاتی انجام شد تا به سایبورگی هیولایی مانند كه صورتش شبیه به اسب است تبدیل شده و محافظ سیاره خودش باشد. ولی او بر خلاف ظاهرش ، باطنی بسیار شریف و مهربان دارد و یك قهرمان تمام عیار است. او اولین كسی بود كه توانست ثور را در یك مسابقه شكست داده و چكش او (میولنیور) را از روی زمین بلند كند. بعد از مدتی، «اودین» (پدر ثور) به او چكش مختص خودش به نام "توفان شكن" (Stormbreaker)   را داد و از آن موقع به یكی از متحدین اصلی ثور بدل گشته. از طرفی دیگر ما جنگجویی را در آزگارد داریم به نام «لیدی سیف». او  یکی از خطرناک ترین جنگجویان ازگارد است که خیلی وقت پیش و در سال 1964 ( شماره 102 از کمیک Journey into Mystery ) خلق شد . او نسبت به دیگر اهالی ازگارد از قدرت و تخصص بیشتری در مبارزه برخوردار است. در دنیای کمیک سیف خواهر «هایمدال» هستش . او و برادرش فرزندان نسل دوم خدایان ازگارد هستند ولی هنوز هویت والدین آنها به درستی مشخص نشده است.  او متحد و دوست ثور است و حتی رابطه عاشقانه هم باهاش داشته. ولی ناگهان وقتی شجاعت و لیاقت بتا ری بیل را دید شیفته او شد و اینگونه بود که بانویی زیبا رو مثل سیف دل به موجودی زشت بست!

 

16- روگ و مگنتو (Rogue & Magneto)

 روگ و مگنتو (Rogue and Magneto)

مگنتو یکی از برترین ابرخبیث های تاریخ دنیای کمیک است که بارها درباره اش توضیح داده شده (مثلا اینجا و اینجا). بنابراین دیگه لازم نیست توضیحی براش بدهیم. روگ هم از اعضای اصلی گروه مردان ایکس بوده (اینجا راجع بهش توضیح کافی داده ایم) و جهش یافته ای است که میتونه قدرت دیگران را جذب خودش بکنه . یادتون باشه تو این مقاله هم گفته بودیم که یکی از عشق های برتر دنیای کمیک بین او و گمبیت وجود داره و حتی اونا اخیرا با هم ازدواج کردند (این مقاله را بخوانید). اما جالبه که بدونید یک بار در دنیای کمیک، مگنتو خانم روگ را در سرزمین وحشی ها (Savage Land) که پر است از دایناسور نجات داد. روگ تحت تاثیر این عمل مگنتو قرار گرفت و با خودش فکر کرد که شاید مگنتو اونقدرا هم که میگن بد نباشه! پس رابطه ای موقتی بین آنها شکل گرفت ولی وقتی مگنتو یک نفر را کشت ، روگ متوجه اشتباهش شد و دوباره نزد مردان ایکس برگشت.

 

15- جیمی اُلسن و فورِجر (Jimmy Olsen & Forager)

جیمی اُلسن و فورجر (Jimmy Olsen & Forager)

جیمی السن رو حتما میشناسید ، درسته؟ تو این مقاله گفته بودیم که ایشون به عنوان عکاس روزنامه "دیلی پلانت" اولش تو دنیای کمیک خلق نشد ولی از وقتی پا به این دنیا گذاشت رفیق سوپرمن بوده . تا اینکه در داستان Countdown to Final Crisis جیمی خسته میشه از اینکه این همه مدت از دور ابرقهرمانان را مشاهده میکرده و بنابراین تصمیم میگیره خودش هم یک قهرمان باشه. اسم خودش رو هم میذاره «آقای اکشن» (Mr. Action) و تلاش میکنه عضو گروه های "جاستیس لیگ" و "تایتان های نوجوان" باشه ولی هیچ کدوم اونا قبولش نمیکنند! تا اینکه یک شخصیت مرموز به نام فورجر (Forager) قبولش میکنه. او لباسی با تِم حشره ای داشت و به دنبال ارواح گمشده New Gods میگشت که به تازگی مرده بودند. جیمی رو میدزده چون فکر میکنه در این ماموریت میتونه به کمکش بیاد. که یهو بین اونا رومانسی شکل میگیره! درباره فورجر این رو بگم که نسخه اریجینال این شخصیت توسط استاد جک کربی در سری New Gods در سال 1972 خلق شد. ولی اینی که در اینجا بهش اشاره شد در واقع نسخه مونث این شخصیته که خودش رو به عنوان مدافع حشرات معرفی کرد.

 

14- سوپرگرل و کامِت (Supergirl & Comet)

سوپرگرل و کامت (Supergirl & Comet)

«بایرون» (Biron) اولش یک قِنطَروس یا سانتور (centaur) بود که در یونان باستان کاری به کاری کسی نداشت (سانتور در میان اساطیر یونان موجودی است نیمی انسان و نیمی اسب، با سر و دو دست و بالاتنهٔ انسان و بدن و چهار پای اسب، به این شکل که قسمت انسانی از جایی که گردن اسب باید شروع می‌شد به جای آن قرار دارد). تا اینکه یک ساحره به نام «کیرکه» (Circe) وی را به طور تصادفی تبدیل کرد به یک اسب! (البته اسبی نامیرا با شعور و قدرت تعقل). در این حالت بود که بایرون با سوپرگرل ملاقات کرد و اسم مستعار کامت یا شهاب (Comet) رو دریافت کرد (البته بهش Super-Horse هم میگفتن). ولی یک روز بایرون با یک جادوگر دیگر مواجه شد که کاری میکنه که گاهی اوقات به حالت انسانی دربیاد! او در این حالت اسم «برانکو بیل» (Bronco Bill) رو برای خودش انتخاب میکنه و عاشق سوپرگرل هم میشه! و جالبه که بهش نمیگه که در واقع اسبش هم هست!!! (واقعا عشق از این عجیب تر هم پیدا میشه؟!)

 

13- هل جوردن و آریسیا رآب (Hal Jordan & Arisia Rrab)

نه تنها این رابطه عجیبه بلکه در کره زمین غیر قانونی هم محسوب میشه. هل جوردن و آریسیا رآب از اعضای سپاه فانوس های سبز (Green Lantern Corps) به حساب میان که از نظر قدرت اراده در رده برترین ها در دنیای کمیک محسوب میشوند. آریسیا که خیلی هم با هل جوردن اختلاف سنی داره علاقه شدیدی به جوردن پیدا کرد و حاضر شد هر کاری بکنه تا توجه او را به خودش جلب کنه. یعنی اولش یه بچه بود:

بنابراین سنش خودش رو بالا میبره و  این شکلی میشه:

این کارش یه جورایی هم جواب میده و هل جوردن رابطه ای رو باهاش آغاز میکنه (در حالی که آریسیا از نظر ذهنی هنوز آدم قبلیه!). و البته هل جوردن هم خبر داشت که این اتفاق افتاده و آریسیا سنش رو به طور مصنوعی بالا برده. پس این رابطه اصلا از هیچ نظر درست نبود.

 

12- مانتیس و شمشیرباز (Mantis & Swordsman)

مانتیس و شمشیرباز (Mantis & Swordsman)

همانطور که قبلا در این مقاله خوانده بودید، «مانتیس» سرگذشت غریبی داره! او از والدینی ویتنامی/آلمانی متولد ولی به فرقه ای بیگانه به نام Priests of Pama    اهدا شد. بعدش حافظه اش پاک و به زمین فرستاده شد و در یک کافه ویتنامی به عنوان روسپی مشغول به کار شد . سپس با شخصیتی خبیث به نام «شمشیر باز» (swordsman) آشنا شد و به آمریکا رفت و در نهایت به عضویت گروه اونجرز هم در آمد (شمشیرباز هم بعدا اصلاح و عضو اونجرز شد). البته رابطه آنها خیلی سریع شکرآب شد . یعنی مانتیس عاشق «ویژن» شد و خیلی سریع و مستقیم به شمشیرباز عرض کرد که دیگه دوستش نداره! بعد از مرگ شمشیرباز، مانتیس با یه درختِ بیگانهِ تله پاتیک ازدواج و به فضا سفر کرد!!!

 

11- مستر میرکال و بیگ باردا (Mr. Miracle & Big Barda)

مستر میرکال و بیگ باردا (Mr. Miracle & Big Barda)

«اسکات فری» ملقب به آقای معجزه گر و «بیگ باردا» باید دشمنان خونی هم باشند. اسکات پسر Highfather هستش که حاکم سیاره جنسیس میباشد و همچنین دشمن قسم خورده حاکم سیاره آپوکالیپس یعنی «دارک ساید». از طرفی دیگر، بیگ باردا توسط خدمتکار سادیستی دارک ساید یعنی Granny Goodness بزرگ شده و جوری تربیت شده تا به عضویت زنان جنگجوی دارک ساید به نام Female Furies دربیاد. ولی با این حال آنها به یکی از دوست داشتنی ترین و ماندگارترین زوج های عاشق دنیای کمیک تبدیل شدند. یعنی اسکات تونست از آپوکالیپس فرار کنه و باردا را هم متقاعد کرد که باهاش بیاد. بعدش به کره زمین آمدند و تصمیم گرفتند دوتایی ازش دفاع کنند.

  

10- بلک ویدو و هاکای (Black Widow & Hawkeye)

 بلک ویدو و هاکای (Black Widow & Hawkeye)

اون اوایل و وقتی هنوز هاکای و بلک ویدو به گروه اونجرز ملحق نشده بودند، شاهد بودیم که بلک ویدو به عنوان یک جاسوس زبردست وارد آمریکا میشه در حالی که از اربابان روس خودش دستور داره اسرار شرکت صنایع استارک رو بدزده. او برای این کار هاکای رو استخدام میکنه که اون موقع سابقه کار در سیرک به عنوان یک تیرانداز ماهر رو داشت. البته از همان ابتدا هم هاکای دوست داشت یه قهرمان باشه ولی زیبایی بلک ویدو او را تحت تاثیر قرار داد و بهش ملحق شد.  حتی بعد از اینکه هاکای به راه راست هدایت و به گروه اونجرز ملحق شد نیز به بلک ویدو علاقه نشان میداد. وقتی هم که بلک ویدو اصلاح شد شاید هیچ کس به اندازه هاکای خوشحال نشد و او بود که بلک ویدو را به اعضای اونجرز معرفی کرد تا به عضویت گروه دربیاد. بعدشم البته بلک ویدو به همشون پشت کرد و رفت پیش بی باک (Daredevil)! ولی واقعا هاکای و بلک ویدو در دنیای کمیک چه ربطی به هم داشتند آخه؟ ولی در دنیای سینمایی اونا رو به خوبی به سازمان "شیلد" ربط دادند و نشون دادند با هم گذشته ای دارند تا اینجوری بیشتر به هم بیان!

 

9- اسکارلت ویچ و ویژن  (Scarlet Witch & Vision)

اسکارلت ویچ ویژن

در میان تمام زوج های دنیای کمیک  شاید رابطه بین «ویژن» و «اسکارلت ویچ» از همه متفاوت تر و پیچیده تر باشه. ولی قطعا یکی از ماندگارترین رابطه های عاشقانه تمام تاریخ کمیک هستش. همانطور که در این مقاله گفته شده، اسکارلت ویچ سال 1964 و در شماره 4 از کمیک X-men خلق شد. او و برادرش «کوئیک سیلور» فرزندان «مگنتو» بودند و آدم های خبیثی به شمار می آمدند. اما اصلاح شدند و به گروه اونجرز پیوستند. سال 1968 و در شماره 57 از کمیک Avengers ، «التران» خبیث روباتی رو ساخت به نام «ویژن» تا اونجرز رو باهاش نابود کنه . ولی او هم اصلاح شد و به اونجرز پیوست. پس میبینید که آنها اولش هر دو خبیث بودند. بعد از مدتی هم عاشق هم شدند و این خیلی عجیب بود چون ویژن یک روباته! در هر حال، عروسی اونا در شماره 4 از کمیک Giant-Size Avengers در سال 1975 برگزار شد که خیلی مهم و تاریخی بود و عکسش اینجاست. قدرت های خاص اسکارلت ویچ بهشون اجازه داد تا بچه دار بشوند. اما بعدش ویژن دوباره از نو ساخته  و شخصیتش عوض شد و سپس همون قدرت هایی که باعث شده بود بتونند بچه دار بشوند ، بچه هاشون رو ازشون گرفت.  همین باعث شد اسکارلت ویچ قاط بزنه و هر کاری برای بازگشت اونا بکنه. درسته که اونا دیگه با هم نیستند ولی اون دورانی که با هم بودن خیلی خاص بود

 

8- داون استار و وایلد فایر (Dawnstar & Wildfire)

داون استار و وایلد فایر (Dawnstar & Wildfire)

«داون استار» (ستاره سحر) و «وایلد فایر» (آتش مهار نشدنی) هر دو از اعضای گروه "لژیون ابرقهرمانان" دی سی هستند. ستاره سحر ظاهری انسانی داره ولی وایلد فایر در یک  حادثه آزمایشگاهی کل بدنش نابود شد.  بنابراین الان فقط یک انرژی اَبرمانند ازش باقی مونده و داخل یک لباس انسانی شکل قرار داره. بنابراین هرگز نمیتونه با کسی ارتباط فیزیکی داشته باشه .البته خوبیش اینه که هرگز نمیشه او را کشت! حتی اگر مثلا یک خبیثی بیاد و انرژی او را در هوا پخش کنه ولی بعد از مدت نسبتا کوتاهی دوباره خودش را به هم وصل میکنه. ولی در هر حال عشق آنها به هم خیلی خاص و در عین حال عجیبه.

 

7- کاپیتان آمریکا و دیاموند بک (Captain America & Diamondback)

کاپیتان آمریکا و دیاموند بک (Captain America & Diamondback)

خانم «ریچل لایتون» ملقب به «دیاموند بک» در حرکات ژیمناستیک و همچنین تیراندازی مهارت خاصی داشت و عضو گروه خبیث "انجمن مارها" (Serpent Society) بود که معمولا در دنیای کمیک دشمن کاپیتان آمریکا به حساب میان (این مقاله رو بخونید). اما اصلاح شد و کاپیتان آمریکا هم سعی کرد رابطه رومانتیکی باهاش برقرار کنه. دیاموند بک هم عاشق Cap شده بود و چون دوست نداشت بهش آسیبی برسه در مقابل هم تیمی های سابق خودش قرار گرفت. استیو و ریچل شانسی دادند به یکدیگر تا شاید به رومانسی ماندگار برسند ولی گذشته دیاموند بک به سراغش آمد و نگذاشت آرامش داشته باشند. دیاموند بک بارها با انجمن مارها سرشاخ شد و بعد از مدتی رابطه اش با Cap به سردی گرایید. بعد از آن شاهد بوده ایم که گاهی قهرمان بوده و گاهی هم خبیث!

 

6- دختر سنجابی و ولورین (Squirrel Girl & Wolverine)

دختر سنجابی و ولورین (Squirrel Girl & Wolverine)

«دختر سنجابی» یکی از شخصیت های محبوب حال حاضر مارول است که اخیرا اونقدر به چشم آمده که خیلی ها شاید فکر کنند از مخلوقات اخیر این شرکت است ولی اینطور نیست. در واقع او  سال 1991 به دست توانمند «استیو دیتکو» خلق شد. فلسفه خلق شدنش هم این بود که ادای احترامی باشد به قهرمانان سرخوش و سرحال دهه 60 میلادی. او بر خلاف خیلی از دیگر قهرمانان امروزی، همیشه روحیه ای شاد ، باطراوت و خوش بینانه داشته و این روحیه جوری بوده که به بقیه و حتی خواننده هم سرایت میکنه. در هر حال خیلی عجیبه که ایشون با کسی مثل وُلورین رابطه داشته باشه! اما در شماره 7 از کمیک New Avengers دیدیم که دیالوگی بینشون رد و بدل شد که نشان میداد قبلا سَر و سِری با هم داشته اند! در شماره 8 از کمیک Wolverine هم تصاویری از ذهن ولورین به خواننده نشان داده شد که از طریق اونا فهمیدیم ایشون دختر سنجابی را خیلی جذاب میدونه!!!

 

5- گای گاردنر و آیس (Guy Gardner & Ice)

گای گاردنر و آیس (Gut Gardner & Ice)

در دنیای کمیک واقعا افراد کمی هستند که در عوضی بودن به پای «گای گاردنر» برسند! واقعا هم جای تعجبه که شخصیتی به این بی ادبی و گستاخی تونسته عضو گروه هایی مثل جاستیس لیگ و سپاه گرین لنترن ها باشه. از اون دسته از آدم هایی بود که صبح ممکن بود یک حادثه بزرگ و بین المللی راه بندازه و بعد از ظهر با خیال راحت دوست دخترش رو ببره سینما با هم یک فیلم غیر اخلاقی ببینند!!! البته خوانندگان از شخصیت او خوششون میومد. مخصوصا اینکه جو خاصی را در کمیک های Justice League International ایجاد کرده بود و بسیاری از لحظات ماندگار این کمیک با حضور گای گاردنر خلق شدند. مثلا یه بار بتمن با یک مشت بی هوشش کرد (!) (عکسش اینجاست) البته او به مرور شخصیت معقول تری پیدا کرده. و البته حیفم اومد این شوخی ایشون رو با بتمن نبینید! حتما اینجا رو کلیک بفرمایید! از طرفی دیگر ما خانم Tora Olafsdotter را در دنیای دی سی داریم که یک پرنسس نروژی است که شخصیتش 180 درجه با گای گاردنر فرق داره! ولی با هم صمیمی شدند و خیلی هم به یکدیگر وفادار بودند . در گروه Justice League International با هم هم تیمی بودند و اونجا بود که گای با همه دعوا میکرد و آیس هم با همه مهربانی! متاسفانه در داستان Judgment Day شاهد بودیم که خبیثی به نام Overmaster کنترل ذهن آیس رو به دست گرفت و بعدش هم او را کشت و باعث شد گای گاردنر شدیدا داغون بشه.

 

4- واسپ و ددپول (Wasp & Deadpool)

 واسپ و ددپول (Wasp & Deadpool)

در رویداد مهم مارول در دهه 80 میلادی به نام Secret Wars شاهد بودیم که قهرمانان و خبیثان معروف این شرکت به سیاره ای به نام "بتل وُرلد" برده شدند تا با هم مبارزه کنند (این سیاره به موجودی بسیار نیرومند به نام «بیاندر» تعلق داشت و میخواست با دیدن نبرد این شخصیت ها سرگرم بشه). اما در سال 2015 یک کمیک عجیب منتشر شد به نام Deadpool's Secret Secret Wars (که اینجا ترجمه شده) و به وقایعی ناگفته از این رویداد با حضور ددپول میپرداخت! (مثلا همانطور که در این مقاله گفته بودیم، معلوم شد که سیمبیوت فضایی و سیاه رنگ اسپایدرمن قبل از پیوند خوردن با او ، با ددپول هم پیوند خورده بوده!).  یکی دیگر از نکاتی که در جریان این کمیک معلوم شد این بود که ددپول و واسپ با هم رابطه رومانتیک کوتاهی داشته اند. البته ناگفته پیداست که واسپ فوراٌ از این بابت متاسف شد! و این تاسف اونقدر زیاد بود که خودش و دیگران سریعا قضیه  رو فراموش کردند.

 

3- اسپایدرمن و ماکینگ برد (Spider-Man & Mockingbird)

اسپایدرمن و ماکینگ برد (Spider-Man & Mockingbird)

«بابی مورس» ملقب به «ماکینگ برد» را میتوان تازه ترین عشق پیتر پارکر در دنیای کمیک به حساب آورد. اما قبلا همسر «کلینت بارتون» ملقب به «هاکای» بود ولی ازش جدا شد. برای کسب اطلاعات درباره او میتونید این مقاله رو بخونید. در سری جدید کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز که در آن پیتر پارکر پولدار شده بود، دیدیم که ماکینگ برد به عنوان نماینده و رابط سازمان "شیلد" در صنایع پارکر با اسپایدرمن همکاری میکنه. رفته رفته رابطه بین اونا گرم تر شد و مثلا پیتر برای او لباس جدید ساخت و یا با هم همکاری کردند تا در داستان "هویت آزبورن" جلوی نقشه «نورمن آزبورن» را در کشور "سیمکاریا" را بگیرند. بعد از اینکه پیتر شرکت خودش ("صنایع پارکر") را تعطیل کرد تا به دست هایدرا و دکتر اختاپوس نیفته، ماکینگ برد هویت مخفی او را فهمید و چون پیتر دوباره آس و پاس شده بود بهش اجازه داد در آپارتمانش بمونه. سپس رابطه رومانتیک بین آنها برقراره شد و با هم شبها میرفتند تا با جنایتکاران مقابله کنند. اما یک بار وقتی داشتند باهم از کشوری دیگر برمیگشتند و در هواپیما با هم تنها بودند، متوجه شدند که هیچ نقطه مشترکی با هم ندارند!

 

2- هاکای و قناری سیاه (Hawkeye & Black Canary)

هاکای و قناری سیاه (Hawkeye & Black Canary)

همانطور که در این مقاله گفته شد عشق بین گرین اروو و قناری سیاه زبانزد خاص و عام است. ولی برای یک مدت خیلی کوتاهی خانم قناری سیاه با یک کماندار متفاوت بود! منظورمون کماندار معروف مارول یعنی هاکای هستش (برای آشنایی با قناری سیاه، این مقاله را بخوانید). یعنی در کمیک مشترک بین مارول و دی سی به نام JLA/Avengers شاهد بودیم که خبیثی به نام «کرونوس» (Kronos) دنیاهای مارول و دی سی را با هم ترکیب میکنه. سپس دیدیم که قناری سیاه ، هاکای رو بوسید و اعلام کرد که خیلی خوشحاله که از دنیای خودش به دنیای او اومده. هاکای هم حرفش رو تایید کرد! گرین اروو خیلی شاکی شد ولی خوبیش اینه که دنیاها دوباره مثل اولش شدند!

 

1- سوپرمن و لوما لاینای (Superman & Luma Lynai)

 سوپرمن و لوما لاینای (Superman & Luma Lynai)

کلا تا دلتون بخواد داستان عجیب و غریب از بتمن و سوپرمن در دهه های 50 و 60 میلادی چاپ شده. مثلا یک بار سوپرگرل که نگران بود که چرا پسرعمویش یعنی سوپرمن هنوز مجرد باقی مونده، در مالتی ورس جستجو کرد تا بهترین گزینه را برایش انتخاب کند. او در نهایت یک خانم موطلایی به نام « لوما لاینای» را در سیاره Staryl پیدا کرد و عجیب اینه که این خانم بسیار هم شبیه به سوپرگرل بود! و عجیب تر اینکه سوپرمن از همون اول چشمش این خانم رو گرفت و بنا شد با هم ازدواج کنند و حتی او را به کره زمین بیاره تا با هم زندگی کنند! ولی بعدش معلوم شد لوما طاقت اشعه زرد خورشید کره زمین رو نداره . بنابراین برگشت به سیاره خودش!

 

 مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2019

منبعسایت CBR

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

تهدید آمیز ترین زوج های خبیث دنیای کمیک

بدترین زوج های عاشق در فیلم های کمیک بوکی!

بهترین زوج های عاشق در فیلم های کمیک بوکی!

20 زوج عاشق برتر در دنیای کمیک

بدترین زوج های عاشق در سریال های کمیک بوکی!

بهترین زوج های عاشق در سریال های کمیک بوکی!

تمام عشق های پیتر پاركر!

اولین بار عشق های پیتر پاركر/ مرد عنكبوتی در كدام كمیك ها ظاهر شدند؟

5 مثلث عشقی برتر دنیای کمیک

بهترین زوج های عاشق در فیلم های کمیک بوکی!

15 صحنه غم انگیز، احساسی و ناراحت کننده در فیلم های کمیک بوکی

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

moali
#1 moali 1397-11-17 15:15
سلام و خسته نباشید.
مقاله خیلی جالبی بود و بازهم به دانش کمیکیمون افزود.
خودم به شخصه روگ و مگنتو به نظرم از همه بی ربط تر بودن...
خب به هر حال نشریات کمیک بوک، هر از چندگاهی برای افزایش فروش و مسائل مالی دست به کارهای عجیبی میزنن که گاهی خیلی خوب جواب میده و گاهی هم خیلی رومخ میشه...
بازم ممنون بابت این مقاله های حرفه ایتون.
نقل قول کردن
Amir097
#2 Amir097 1397-11-17 16:34
داشتم فکر می کردم منظور شما از رابطه های عجیب چیه ؟
واقعا عجیب بود مخصوصا مورد 16 و 14 !!!
ببخشید نمی دوم سریال Young Justice فصل 3 دیدن یا نه ولی این Forager همون نسخه مذکر هست که توسط جک کربی خلق شده؟؟؟
نقل قول کردن
rocket racer
#3 rocket racer 1397-11-17 17:44
این دوست عزیز ما پروفسور ایکس اون اولا تو کمیک ها ایکس من هم که به جین گری نظر داشت کلا ادم عجیبیه
نقل قول کردن
hosien
#4 hosien 1397-11-17 20:59
آقای ترابی مقالتون واقعا عالی بود دستتون درد نکنه
نقل قول کردن
spiderling
#5 spiderling 1397-11-17 22:41
سوپرگرل رو تقریبا دنبال میکردم و علاقه بگی نگی بهش داشتم ولی در کمیکی نخونده بودم که عاشق اسب میشه :///
سوپرگرل چرا باید اسب داشته باشه اصلا؟ درست مثل این میمونه که واندرومن سفینه نامرئی داره :/ یا هالک یه شلوارک بنفش فری سایز :دی
سر سریالش هم یادم میاد سر روابط عاطفی که ایجاد میکرد اعصابم خیلی خورد میشد.

یک از گزینه هایی هم که هیچ وقت برام قابل هضم نیست، اسکارلت ویچ و ویژنه!
نقل قول کردن
jonah hex
#6 jonah hex 1397-11-18 00:10
قرار نیستش که هه شخصیتا از یه نژاد با شخصیت باشن تفاوت بین اوناس که باعث تکامل اونا می شه تو این مقاله هم اره بعضیاش عجیب بود ولی اسکارلت ویچ و ویژن فکر نکنم جزو غیره معمول ها باشه
نقل قول کردن
moali
#7 moali 1397-11-19 12:01
مقاله عالی بود دم شما گرم.
من خودم راستش با دختر سنجابی و ولورین حال کردم. واقعا بی ربط بودن! واسپ و ددپولم خیلی بیربط بودن البته از ددپول دیوونه هیچی بعید نیست...
نقل قول کردن
spiderspider
#8 spiderspider 1397-11-20 16:28
شماره یک واقعا عجیب بود! البته تمام کمیک های دهه 50 و اوایل 60 دی سی و دیگر انتشارات مسخره و آبدوخیاری بودند. کمیک های ابرقهرمانی در آن زمان ها مخصوص بچه ها بود و اصلا به درد بزرگترها نمیخورد. اما خوبه برای سرگرمی یکمی از این کمیک هارو بخونیم. ایده های خیلی جالب، هرچند مسخره، داشتند ولی خواندن این کمیک ها هم بد نیست و آدمو با اون فضاهای ساده و قدیمی آشنا میکنه. کلا این مقاله مقاله ی باحال و جالبی بود و من به شخصه خیلی حال کردم. از اقای ترابی تشکر اساسی میکنم.
نقل قول کردن
rocket racer
#9 rocket racer 1397-11-21 20:18
به نقل از spiderspider:
شماره یک واقعا عجیب بود! البته تمام کمیک های دهه 50 و اوایل 60 دی سی و دیگر انتشارات مسخره و آبدوخیاری بودند. کمیک های ابرقهرمانی در آن زمان ها مخصوص بچه ها بود و اصلا به درد بزرگترها نمیخورد. اما خوبه برای سرگرمی یکمی از این کمیک هارو بخونیم. ایده های خیلی جالب، هرچند مسخره، داشتند ولی خواندن این کمیک ها هم بد نیست و آدمو با اون فضاهای ساده و قدیمی آشنا میکنه. کلا این مقاله مقاله ی باحال و جالبی بود و من به شخصه خیلی حال کردم. از اقای ترابی تشکر اساسی میکنم.

چی میگی دوست عزیز اب دوغ خیاری چیه . مخصوص بچه ها چیه شما اصن خوندی کمیکدهای دهه 60 اسپایدرمن رو ؟؟؟؟اب دوغ خیاری بودن؟مخصوص بچه ها بوندن؟؟؟؟بابا دوست عزیز چیزی که الن مور عاشقشه قطعا نمیتونه اب دوغ خیاری و مخصوص بچه ها باشه نزن این حرفا
نقل قول کردن
rocket racer
#10 rocket racer 1397-11-21 20:23
به نقل از spiderspider:
شماره یک واقعا عجیب بود! البته تمام کمیک های دهه 50 و اوایل 60 دی سی و دیگر انتشارات مسخره و آبدوخیاری بودند. کمیک های ابرقهرمانی در آن زمان ها مخصوص بچه ها بود و اصلا به درد بزرگترها نمیخورد. اما خوبه برای سرگرمی یکمی از این کمیک هارو بخونیم. ایده های خیلی جالب، هرچند مسخره، داشتند ولی خواندن این کمیک ها هم بد نیست و آدمو با اون فضاهای ساده و قدیمی آشنا میکنه. کلا این مقاله مقاله ی باحال و جالبی بود و من به شخصه خیلی حال کردم. از اقای ترابی تشکر اساسی میکنم.

خیلی دوس دارم بدونم راجب کدوم کمیک ها حرف میزنی واقعا .شما باید به اون کمیک ها بگی کلاسیک نه اب دوغ خیاری این حرفت یه توهینه به خیلی از طرفدارای مارول از جمله خود من . من هیجوقت چون عاشق یه چیز اب دوغ خیاری نمیشم .ولی تو شاید عاشق حرف های اب دوغ خیاری زدن باشی
نقل قول کردن
Spider-Fan
#11 Spider-Fan 1397-11-21 22:58
#8 ,#9 ,#10:
فکر کنم ایشون منظورشون اون دورهٔ قبل از شروع تحول و انقلاب مارول در صنعت کمیک بود که با FF شروع شد، بود؛ فقط یه مقدار لحن تندی داشتن!
وگرنه هر کمیک‌فنی می‌دونه تا قبل از اون دوره واقعاً داستان جدی‌ای به اون معنا وجود نداشت. اینو بدون هیچ تعصبی می‌گم، مارول با حضور بزرگانی مثل «استن لی»، «جک کربی» و «استیو دیتکو» (روح‌شون شاد...) صنعت کمیک رو زیر و رو کرد.
ولی دیگه "آب دوغ خیاری" خیلی اصطلاح تندی ـه؛ بله جدّی نبودن چندان ولی قابل احترام هستن. نخستین حضور «سوپرمن» و خیلی از شخصیت‌های DC، نخستین حضور «کاپیتان آمریکا» و «نیمور» و ... در ژانر ابرقهرمانی. یا اصلاً قبل از اون، تولد شخصیت‌های مثل Spirit و Shadow و Tarzan و Phantom که به نوعی پدر و مادر این قهرمانان امروزی شناخته می‌شن! اینا هر کدوم تأثیر خودشون رو بر صنعت کمیک داشتن و باعث این تکامل شدن.
به هر حال توی گفت‌و‌گو هیچ‌وقت نباید زیاد تند رفت...

_____________________________________________
پ.ن: آقای ترابی فایل ترجمهٔ اون کمیک رو هم براتون فرستاده ام.
نقل قول کردن
spiderspider
#12 spiderspider 1397-11-21 23:58
9# ,10#
جناب آقای راکت ریسر، من فهمیدم شما اصلا نظر منو با دقت نخوندید، من گفتم اوایل دهه ۶۰ یعنی قبل از انقلاب مارول و دیگر کمیک ها حتی خود مقاله هم اشاره کرده.
اینکه آلن مور دوستشون داشت دلیل بر شاهکار بودن اونا نمیشه آلن مور اونزمان یک بچه بود و گفتم که اونزمان کمیک مال بچه ها بود خود آلن مور هم گفت که کمیک های زمان خودش خیلی مسخره و لوس بود.
11#
دوست عزیز من کجا تند رفتم! من اومدم نظرمو گفتم و من حرفامو رک و راست میزنم. اتفاقا حتی از اون کمیک ها دفاع هم کردم. من خودم به شخصه به اونها علاقه دارم چون داستانهای شیرین و ایده های جالبی داشتند. درضمن شما هم بنظرم کامنتمو نخوندید. من گفتم کمیک های دهه ۵۰ و اوایل ۶۰ شما فکر کردید منظورمن کمیک های دهه ۳۰ و ۴۰ بود! من خودم به شخصه عاشق اون کمیک ها هستم.
دوستان قبل از کامنت بهتره اول کامنت نقل قول شده را بخوانید.
به هرحال نظرتون برام محترمه، موفق باشید
نقل قول کردن
rocket racer
#13 rocket racer 1397-11-22 02:11
به نقل از spiderspider:
9# ,10#
جناب آقای راکت ریسر، من فهمیدم شما اصلا نظر منو با دقت نخوندید، من گفتم اوایل دهه ۶۰ یعنی قبل از انقلاب مارول و دیگر کمیک ها حتی خود مقاله هم اشاره کرده.
اینکه آلن مور دوستشون داشت دلیل بر شاهکار بودن اونا نمیشه آلن مور اونزمان یک بچه بود و گفتم که اونزمان کمیک مال بچه ها بود خود آلن مور هم گفت که کمیک های زمان خودش خیلی مسخره و لوس بود.
11#
دوست عزیز من کجا تند رفتم! من اومدم نظرمو گفتم و من حرفامو رک و راست میزنم. اتفاقا حتی از اون کمیک ها دفاع هم کردم. من خودم به شخصه به اونها علاقه دارم چون داستانهای شیرین و ایده های جالبی داشتند. درضمن شما هم بنظرم کامنتمو نخوندید. من گفتم کمیک های دهه ۵۰ و اوایل ۶۰ شما فکر کردید منظورمن کمیک های دهه ۳۰ و ۴۰ بود! من خودم به شخصه عاشق اون کمیک ها هستم.
دوستان قبل از کامنت بهتره اول کامنت نقل قول شده را بخوانید.
به هرحال نظرتون برام محترمه، موفق باشید

درست می گی دوست عزیز من یه لحظه دهه 60 رو دیدم رگ غیرتم زد بالا دیگه به اوایلش که گفتی دقت نکردم ولی در کل اب دوغ خیاری واژه درستی نیست برای نقد. در کل عذر خواهی میکنم . در صمن من نگفتم چون الن مور دوست داره اون کمیک ها رو پس شاهکارن من چیز دیگه ای گفتم .
نقل قول کردن
Spider-Fan
#14 Spider-Fan 1397-11-22 14:45
به نقل از spiderspider:
دوست عزیز من کجا تند رفتم! من اومدم نظرمو گفتم و من حرفامو رک و راست میزنم. اتفاقا حتی از اون کمیک ها دفاع هم کردم. من خودم به شخصه به اونها علاقه دارم چون داستانهای شیرین و ایده های جالبی داشتند. درضمن شما هم بنظرم کامنتمو نخوندید. من گفتم کمیک های دهه ۵۰ و اوایل ۶۰ شما فکر کردید منظورمن کمیک های دهه ۳۰ و ۴۰ بود! من خودم به شخصه عاشق اون کمیک ها هستم.
دوستان قبل از کامنت بهتره اول کامنت نقل قول شده را بخوانید.
به هرحال نظرتون برام محترمه، موفق باشید

والا من علاقه‌ای به این بحث‌های بی‌مورد ندارم؛ ولی قبول کنین لفظ "آب دوغ خیاری" دیگه خیلی زیاده‌روی ـه.
بله؛ اون موقع کمیک‌ها محتوای بزرگسالانه و جدّی نداشتن. اما هر چیزی یه سیر تکاملی داره دیگه.
خیلی از داستان‌های کلاسیک و قابل‌احترام شخصیت‌های DC توی اون دورهٔ به قول شما مسخره منتشر شدن.
شما دارین می‌گین که همهٔ کمیک‌های دههٔ ۵۰ و اوایل ۶۰ دی‌سی و کمپانی‌های دیگه مسخره بودن؛ برای مثال فکر نکنم داستانی مثل Flash of Two Worlds چندان مسخره باشه! (داستانی که ایدهٔ مالتی‌ورس رو رو کرد و می‌بینیم که الان دستمایهٔ چقدر داستان تراز اول ـه!)
و خیلی مثال‌های دیگه. شاید فضای ادبی در حد و اندازه رمان‌های Sandman نداشته باشند یا جوّ و اتمسفر دارکی مثل (بعضی) داستان‌های Daredevil یا Batman توشون دیده نشه (که البته نباید نقش سازمان نظارت بر محتوای کمیک رو فراموشم کرد!)، ولی دیگه اینجوری "آبدوخیاری" نیستن...
نقل قول کردن
spiderspider
#15 spiderspider 1397-11-22 15:47
به نقل از Spider-Fan:
به نقل از spiderspider:
دوست عزیز من کجا تند رفتم! من اومدم نظرمو گفتم و من حرفامو رک و راست میزنم. اتفاقا حتی از اون کمیک ها دفاع هم کردم. من خودم به شخصه به اونها علاقه دارم چون داستانهای شیرین و ایده های جالبی داشتند. درضمن شما هم بنظرم کامنتمو نخوندید. من گفتم کمیک های دهه ۵۰ و اوایل ۶۰ شما فکر کردید منظورمن کمیک های دهه ۳۰ و ۴۰ بود! من خودم به شخصه عاشق اون کمیک ها هستم.
دوستان قبل از کامنت بهتره اول کامنت نقل قول شده را بخوانید.
به هرحال نظرتون برام محترمه، موفق باشید

والا من علاقه‌ای به این بحث‌های بی‌مورد ندارم؛ ولی قبول کنین لفظ "آب دوغ خیاری" دیگه خیلی زیاده‌روی ـه.
بله؛ اون موقع کمیک‌ها محتوای بزرگسالانه و جدّی نداشتن. اما هر چیزی یه سیر تکاملی داره دیگه.
خیلی از داستان‌های کلاسیک و قابل‌احترام شخصیت‌های DC توی اون دورهٔ به قول شما مسخره منتشر شدن.
شما دارین می‌گین که همهٔ کمیک‌های دههٔ ۵۰ و اوایل ۶۰ دی‌سی و کمپانی‌های دیگه مسخره بودن؛ برای مثال فکر نکنم داستانی مثل Flash of Two Worlds چندان مسخره باشه! (داستانی که ایدهٔ مالتی‌ورس رو رو کرد و می‌بینیم که الان دستمایهٔ چقدر داستان تراز اول ـه!)
و خیلی مثال‌های دیگه. شاید فضای ادبی در حد و اندازه رمان‌های Sandman نداشته باشند یا جوّ و اتمسفر دارکی مثل (بعضی) داستان‌های Daredevil یا Batman توشون دیده نشه (که البته نباید نقش سازمان نظارت بر محتوای کمیک رو فراموشم کرد!)، ولی دیگه اینجوری "آبدوخیاری" نیستن...

بله درست میگید من نباید میگفتم تمام کمیک ها، به هرحال بهتره این بحث رو ببندیم که داره خیلی طولانی میشه.
از بحث با شماها لذت بردم.
نقل قول کردن
alireza123456789
#16 alireza123456789 1399-11-26 12:38
مثل همیشه عالی
واسپ و ددپول که دیگه ترکوند اصلا هیچ ربطی ندارن به هم
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

مردعنکبوتی سیمبیوتی

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

تولد مجدد قهرمانان

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

گرین گابلین

50

تاپ 20 - سایت spidey.ir

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

نکات جالب مرد عنکبوتی

14

18

26

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی

006

 

0010

31

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

28

25

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

22

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

34

48

45