با خواندن این مقاله، بیشتر با خبیث مرموز و جدید سری کمیکبوکهای «مردعنکبوتی شگفتانگیز» (The Amazing Spider-Man) آشنا شوید!
مقدمه: نیک اسپنسر وقتی نویسنده داستان های "مردعنکبوتی شگفت انگیز" شد از همان شمارهٔ نخست، خبیثی جدید و مرموز معرفی کرد به نام کیندرد که پس از مدتی نسبتا طولانی سرانجام هویت مخفی او فاش شد. این مقاله به معرفی این شخصیت میپردازد.
10- نخستینبار ۱۲ سال پیش از وجود او مطلع شدیم
سال ۱۹۹۹، زمانی که میستریو متوجه شد که سرطان دارد و چیزی به پایان عمرش باقی نمانده، تصمیم گرفت به عنوان آخرین نقشهاش اسپایدرمن را به جنون بکشاند. اما مشکلی وجود داشت: آن زمان «بن رایلی» جانشنین اسپایدرمن شده بود. پس میستریو به سراغ «دردویل» رفت تا نقشهٔ شیطانیاش را روی او پیاده کند. (این مقاله را بخوانید.) در نهایت، نقشهٔ میستریو ناکام ماند و خودِ او، در شمارهٔ ۷ از سری کمیکهای Daredevil دست به خودکشی زد.
اما چند سال بعد و در شمارهٔ ۱۲ از سری نخست کمیکهای Friendly Neighborhood Spider-Man، دیدیم که او احیاء شده و از مرگ بازگشته است. او توضیح اضافهای نداد جز اینکه توسط ”همکاران جدیدش“ از مرگ برگشته است.
و ۱۲ سال پس از انتشار آن کمیک، متوجه شدیم که مسئولیت احیای میستریو به گردن کیندرد (و احتمالاً دستیارانش) بوده.
9- کیندرد یک شیطان است!
اکثریت دشمنان اسپایدرمن مثل خودش رنگ و بوی ماوراءالطبیعه ندارند و سرگذشتشان بیشتر مرتبط است با علم و دانش تا مضامین اینچنینی. در واقع آنها انسانهای عادیای بودند که طی حادثه یا آزمایشی به قدرتهای فوقبشری دست پیدا کردند. البته او سابقهٔ دستوپنجه نرمکردن با خبیثهایی مانند «مفیستو» (شیطان دنیای مارول) نیز دارد؛ اما کمتر سر و کلهٔ چنین افرادی در کمیکهای او پیدا میشود.
اما در ابتدا به نظر میرسید که کیندرد ترکیبی از دو گروه مذکور باشد! ابتدا مشخص شد که او، انسانی عادی بوده که به جهنم رفته اما سریعاً توانسته به درجات و مراتب بالای آن برسد و خود به یکی از شیاطین آن تبدیل شود.
البته برای مدتی طولانی از کم و کیف رفتن او به جهنم یا انگیزههای او برای دشمنی با پیتر پارکر/ اسپایدرمن خبر نداشتیم؛ اما میدانستیم قدرتهای بسیار مخربِ شیطانیای داره که قطعاً دردسرساز خواهند بود.
8- «کوئنتین بِک» (میستریو) به او مدیون است
همانطور که بالاتر گفتیم، خوانندگان تا سالها از جزئیات چندانی از نحوهٔ بازگشت میستریو از مرگ باخبر نبودند. تا اینکه در شمارهٔ ۱ از سری ASM، فهمیدیم که یازگرداندن میستریو از مرگ مشروط به شرایطی بوده که کوئنتین زیرشان زده و این باعث شده که کیندرد شخصاً به سراغ او بیاید و با توهماتی که برایش ساخته، او را مجاب به انجام آنها کند. در واقع او به میستریو یک فرصت مجدد داده تا کارهای مدنظرش را (که مربوط به پیتر پارکر هستند) انجام دهد و در عوض او را دوباره به جهنم بازنگرداند! پس میستریو کاملاً فرمانبردار او بود.
7- کیندرد میتواند آفات و حشرات موذی را کنترل کند!
چیزی که از همان ابتدا این خبیث جدید را خاص و متفاوت کرده بود، ظاهر او بود. آن صورتِ باندپیچیشده و لباس خاص به همراه حشرات و موجودات موذیای که او را احاطه کرده بودند (بعلاوهٔ آن هزارپاهای روی شانهاش!) میتوانستند ترس را به دل هر قهرمانی بیاندازند!
چیزی که واضح بود این است که او بدون تلاش زیادی میتواند انواع حشرات و حیوانات موذی را به جان هر کس که میخواهد بیاندازد. او به اینگونه «مندل استرام» را به قتل رساند یا مرگ میستریو را جعل کرد.
6- او میتواند برای دیگران توهم ایجاد کند
در همان شمارهٔ اول، دیدیم که کیندرد برای میستریو در دادگاه توهمی ایجاد کرد که در آن، حشرات و موجودات چندشآور تحت کنترل او به آنجا هجوم میآورند و همهچیز را نابود میکنند! همچنین در شمارهٔ ۲۴ از همین سری، کیندرد میستریو را در کابوس پیتر کشت و اسم مستعارش را برای او فاش کرد.
پس او میتواند به سادگی وارد افکار دیگران شود یا برایشان توهم ایجاد کند.
5- او از کشتن افراد بیگناه لذت نمیبرد؛ اما در صورت نیاز این کار را میکند!
در همان کابوسی که پیتر در شمارهٔ ۲۴ سری ASM دید، کیندرد پس از کشتن ظاهری میستریو رو به پیتر کرد و گفت که از کشتن انسانها به این شکل لذت نمیبرد؛ اما اینبار لازم بوده تا این کار را بکند! او همچنین گفت که یک هیولا نیست و از پیتر خواست که نگذارد بانداژ ترسناک روی صورتاش او را به اشتباه بیاندازد.
همچنین در شمارهٔ ۲۵ از این سری، زمانی که میستریو را تهدید به کشتن کرد، گفت که علاقهای به کشتن افراد بیگناه ندارد، اما در جایی که از آن میآید (جهنم!) کسی چندان اهمیتی نمیدهد!
پس این هم یک مورد غیرکلیشهای دیگر در مورد این خبیث جدید است. او مثل «کارنیج» یک قاتل سادیست نیست و اگر کسی را میکشد، پشت این قتل هدفی دارد و از این حیث، تا حدی شبیه «گرین گابلین» است.
4- میستریو از همان ابتدا از هویت واقعی او آگاهی داشت
همانطور که بالاتر گفتیم، اسپنسر پس از مدتی طولانی هویت مخفی کیندرد را فاش کرد و ما فقط میدانستیم که یک نفر است که نام واقعی او را میداند: میستریو!
در شمارهٔ مذکور در مورد قبلی، وقتی که فهمیدیم میستریویی که در شمارهٔ قبلی کشته شد، در واقع روانپزشک میستریو بوده که توسط او شستوشوی مغزی داده شده، کیندرد با عصبانیت از میستریوی واقعی پرسید که آیا او نام واقعیاش را برای آن روانپزشک بختبرگشته فاش کرده بود یا نه! پس مطمئن شدیم که میستریو نام واقعیِ جناب کیندرد را میداند.
3- او «مندل استرام» را کشت!
«مندل استرام» از آن خبیثهای کلاسیک کمیکهای اسپایدرمن است که بعد از غیبتی نسبتاً طولانی از کمیکهای مدرن، در آرک داستانی نخست اسپنسر در سری ASM بازگشت (برای آشنایی کامل با او این مقاله را بخوانید). به او لقب ”استاد ساخت ربات“ (Robot Master) را دادهاند و حتی زمانی هم با «نورمن آزبورن» شراکت داشت.
به هر حال، سروکلهٔ او زمانی در سری ASM پیدا شد که میخواست با ربات «سنتیل سهگانه»اش (Tri-Sentinel) کلک اسپایدرمن را بکند که ناکام ماند. اما کیندرد قدم پیش گذاشت و یک لشگر ربات سنتیل سهگانه در اختیار او قرار داد! (شمارهٔ ۴ از همین سری را بخوانید)
اما در شمارهٔ بعدی، درست زمانی که مندل استرام بیچاره داشت طعم پیروزی بر اسپایدرمن را میچشید، کیندرد برگشت و بعد از حرفهایی گُنگ و نامفهوم دربارهٔ ”قوانین بازی“، او را به قتل رساند!
2- او «کینگ پین» را به زانو درآورد!
کمتر خبیثی را میتوان در دنیای کمیکهای اسپایدرمن پیدا کرد که به اندازهٔ «ویلسون فیسک» ملقب به «کینگ پین» مغرور و باابهت باشد. اما به نظر نمیرسید که حتی جناب کینگ پین در برابر کیندرد حرفی برای گفتن داشته باشد!
در شمارهٔ ۷ از سری ASM، دیدیم زمانی که کینگ پین میخواهد برای ترساندن «بومرنگ»، هم اتاقیاش یعنی پیتر را به قتل برساند، کیندرد مانع میشود. در طی همین شماره، فاش شد که کینگ پین و کیندرد با هم سَر و سرّی دارند و کیندرد از نقشههای آیندهٔ کینگ پین باخبر است. او به کینگ پین اجازهٔ عملیاتیکردن نقشههایش را داد (البته نباید به پیتر گزندی میرسید!) به این شرط: او در مقابلاش زانو بزند!
بیتعارف، این صحنه یکی از شوکهکنندهترین صحنههای این چند وقت کمیکهای اسپایدرمن بود...
1- و سرانجام حقایق کیندرد فاش شدند
شاید عجیبترین پیچش ران اسپنسر که به هیچوجه با عقل جور در نمیآید همین باشد: دوقلوهای استیسی کیندرد هستند! (معلوم شد این دوقلوها موجودات شبیه سازی شده هستند که در راستای نقشه هری آزبورن برای گرفتن انتقام از پدرش خلق شده بودند! حتما این مقاله را بخوانید).
پیش از اینکه به توضیح این پیچش بپردازیم، لازم است این مسأله را در نظر داشته باشید که در این زمان دخالت انتشارات در برنامههای اسپنسر بسیار محتمل به نظر میرسد. چرا که اسپنسر داستانکهای ناتمام زیادی را در شمارههای قبلی به جا گذاشت که به راحتی میتوانستند در سال چهارمِ ران او فیصله پیدا کنند و حتی پیشمقدمهای برای اتفاقات بعدی باشند. برای مثال صرفِ احیای شخصیت «رز» در پایان آرک داستانی «خونبهای پادشاه» و سپس رهاکردن او، در حالی که زمینهچینی برای این اتفاق از شمارهٔ اول سری جدید آغاز شده بود، به هیچوجه منطقی جلوه نمیکند (کلا انگار اسپنسر داشت برای داستان بزرگ با حضور کینگ پین خودش را آماده میکرد). حدس ما این است که اسپنسر قصد داشته تا شمارهٔ 900 به نویسندگی این عنوان ادامه دهد امّا به دلایلی مجبور به ترک این عنوان شدهاست. پایانِ عجولانهٔ ران او و چاپ نیمی از داستان پایانی در قالب رویداد «جنگ خبیثان» (بهجای سری اصلی) نیز ناشی از همین است. با تمام این تفاسیر، داستان شمارهٔ 74 به طرز عجیبی گیجکننده و با شمارههای پیشین کاملاً در تناقض است. در این شماره فاش شد که در تمام این مدّت دو کیندرد در داستانهای اسپایدرمن حضور داشتهاند که سارا و گابریل استیسی پشتِ نقاب آنها قرار داشتهاند. این در حالیه که قبلا در شماره 50 گفته شد که کیندرد همان هری آزبورن است:
ولی الان معلوم شده که که کیندرد یا بهتره بگیم کیندردها (!) به کمک آفتاب پرست خودشان را شبیه به هری کرده بودند! در هر حال، از قرار معلوم مفیستو قصد داشت تا با عذابدادن این دو در جهنم به ازای هر دفعه که میمردند و در نهایت بخشیدن قدرتهای ماوراءالطبیعه به آنها، از این دو رقیبان قدرتمندی برای اسپایدرمن بسازد که او را به جای خودشان به قعر جهنم بفرستند! این پیچش باعث میشود خیلی از مونولوگها و حتی اعمال کیندرد در شمارههای قبلی از هر گونه معنا و مفهومی تهی شوند و تناقضات و سؤالات بسیاری نیز به وجود بیآیند. برای مثال چرا سارا استیسی که در شمارهٔ 73 داستان کلونشدن چندین و چندبارهٔ دوقلوها را به مریجین توضیح میدهد و حتی آنها را با ضمیر سوم شخص صدا میزند (انگار روح هری آزبورن یا یکی از شیاطین مفیستو در آنها حلول کرده!) در این شماره خودآگاهی دارد و حتی از کلونبودن خود و برادرش تعجب میکند؟! به هر صورت، تناقضات و اشتباهات این شماره به قدری زیاد بودند که بعید میدانیم کسی از کادر تیم سردبیران مارول هم بتواند برایشان توضیحی ارائه دهد! ضمن اینکه ما نفهمیدیم کیندردی که این همه از پیتر پارکر تنفر داشت و اسپنسر 3 سال این موضوع را در ذهن ما القا کرد، چطور یکدفعه اینجوری شد؟ یعنی الان دقیقا دلیل تنفر آنها از پیتر پارکر بدبخت چی بوده؟!!
او مدام به پیتر میگفت که از کاری که کرده خبر داره و منطقی این بود که او از قضیه معامله پیتر با مفیستو خبر دارد که اینقدر مساله را مطرح میکنه ولی الانکه معلوم شد او گابریل و سارا استیسی است، واقعا گناه پیتر چی بوده و اون قضیه "من میدونم تو چیکار کردی" چی میشه؟ این هم باز نشون میده اسپنسر میخواسته قضایای One More Day را پاک کند ولی در نهایت مارول بهش اجازه نداده!
نظرات یا سؤالات خود را دربارهٔ این خبیث جدید و مرموز در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید!
محمد صالح حیدری
Spider-Fan
[برگرفته از مقالهٔ وبسایت CBR.com]
All rights reserved © Spidey.ir 2020
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
10 حقیقتی که در کمیکهای «مردعنکبوتی شگفتانگیز» به نویسندگی نیک اسپنسر فاش شد!
15 دشمن برتر مرد عنکبوتی که در قرن 21 میلادی خلق شده اند!
پیشبینی هویت «کیندرد»: 5 شخصیت محتمل و 5 شخصیت غیرمحتمل!
خبیث جدید کمیک بوک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز کیست؟
شماره 1 از سری جدید کمیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد (همون 802 سابق!)
شماره 24 از سری جدید کامیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد (همون 825 سابق!)
باز هم پیش بینی نویسنده سایت SPIDEY.IR درست درآمد!
نویسنده و طراح جدید کمیک بوک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز مشخص شدند
همه چيز درباره پدر و مادر «پیتر پاركر»!
مرگ "هری آزبورن" ترجمه شد ! + لینک دانلود
معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی – قسمت دوم
معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی – قسمت سوم
"سرگذشت كلون" – قسمت سوم: معرفی كلون های اسپایدرمن!