تا صفحه آخر صبر کنید تا شوکه بشوید! چه هیولایی پشت در «زِد» (Z) قرار دارد؟
بعد از چند ماه پرشکوه کار کردن در شرکت بیاند به عنوان مردعنکبوتی، حالا تمام زندگی بن رایلی دارد از دست میرود. چندی است که سرپرست برنامهی ابرقهرمانان شرکت بیاند (و رئیس بن)، ماکسین دنجر، دارد با خاطرات بن ور میرود، و بن فهمیده که بیاند برنامهی ابرشروران هم دارد که در جزیرهی استیتن قرار دارد.
بن و دوست دخترش، جانین، تصمیم گرفته اند که بیاند اصلا نباید وجود داشته باشد. بنابراین جانین به یک مکان امن رفت و بن به جزیرهی استاتن رفت تا سعی کند بیاند را به تنهایی به زمین بزند. خوشبختانه، بن مجبور نیست تنهایی همه کار را بکند، چونکه مردعنکبوتی اصلی، پیتر پارکر، آمده تا به کلون/دوست/برادرش کمک کند.
The Amazing Spider-Man # 91
مترجم: سبحان حیدری
ادیتور، گرافیست و برگردان کاور: احمد فقیه
ناظر کیفی: مهدی ترابی مهربانی
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلود بوی)
نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بذارید.
برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
سری کمیک های اسپایدرمن شگفت انگیز با ترجمه فارسی
10 حقیقتی که در کمیکهای «مردعنکبوتی شگفتانگیز» به نویسندگی نیک اسپنسر فاش شد!
10 حقیقت مهمی که باید درباره "موربیوس" (MORBIUS) بدانید
نسخه های عجیب و غریب از لیزارد در دنیای کمیک!
10 حقیقت مهمی که باید درباره "لیزارد" (LIZARD) بدانید
15 ابرقهرمان سیاه پوست برتر دنیای کمیک
کمیک مشترک «مری جین» - «گربه سیاه» ترجمه شد + لینک دانلود
10 شخصیت مارول که خبر نداشتید «بن رایلی» شکستشان داده است
15 حقیقتی که باید درباره «اسکارلت اسپایدر» (SCARLET SPIDER) بدانید
چرا برای بازگشت «بن رایلی» در قامت اسپایدرمن هیجان داریم؟
10 اتفاق مهمی که برای «بن رایلی» پس از بازگشت از مرگ رقم خورد!
زندگی، مرگ و بازگشت بن رایلی
"سرگذشت كلون" – قسمت سوم: معرفی كلون های اسپایدرمن!
معرفی 10 دشمن برتر «اسکارلت اسپایدر» (SCARLET SPIDER)
معرفی عشق های «بن رایلی» در دنیای کمیک
معرفی 10 دشمن برتر کاپیتان آمریکا (Captain America)
ترجمه فارسی شماره آخر از کمیک "بن رایلی: اسکارلت اسپایدر" (BEN REILLY: THE SCARLET SPIDER)
تمام عشق های پیتر پاركر!
معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی
دیدگاهها
من که بخاطر امتحانام نتونستم چند جلد اخر رو بخونم ولی وقتی خوندم نظر اصلیم رو میگم
اگه سایت اسپایدی ۱۰ ساله پابرجاست و هر روز یه مقاله یا کمیکجدید ارائه میده بخاطر لطف و همراهی عزیزانی مثل آقای فقیه است
داستان بیاند تو شماره ۹۳ به سرانجام میرسه و لذت وافری که خوانندگان در ایران از خوندن این آرک برده اند را مدیون ایشون هستند
من از جانب خودم و به نمایندگی از این خوانندگان از ایشون تشکر میکنم
داستان خب توی این قسمت شاهد درگیری های پیتر و بن با اون موجودات عجیب و غریب که خب خنده دار بودن و تا حدی خنگ بودن میستی نایت و کالین وینگ به کمکشون میان (چه به موقع به کمک بن و پیتر اومدن ) و البته تصمیم بن که خب میزاره میره دنبال هدفش و دری باز میکنه که ما یک مارمولک بزرگ و البته با بال های شبیه خفاش را شاهد هستیم
طراحی طراحی هم خوب بود ساده بود و چهره بد طراحی نشده بود
ترجمه وادیت هم مثل همیشه عالی بود
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
و دربارهٔ شمارهٔ ۹۱ از سری جدید کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (The Amazing Spider-Man شمارهٔ ۸۹۲ لگاسی).
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
آرک بیاند نمونهٔ کامل یک پیشرفته، یک صعود. نمونهٔ کامل یک بازگشت یا کامبَک درست حسابی که هوادارانش رو هیجان زده میکنه. مثل آدم تنبلی که یک تکونی به خودش میده و نشون میده که نه، انگار یه چیزایی سرش میشه. مثل آدمی که هیچ کس ازش خوشش نمیاد و بهش اهمیت نمیده اما یهو اون طرف خودش رو طوری نشون میده که به عزیز دوردونهٔ همه تبدیل میشه. آرک بیاند چنین وضعیتی رو تجربه کرد. هرچه این سری به عنوان یک داستان معمولی، تنبل به شکلی که انگار هیچ خلاقیتی رو به خودش راه نمیده و پتانسیل هاش رو آکبند نگه داشت و طوری که آدم فکر میکرد تمام نقاط داستانیش کاملا قابل پیشبینیه شروع به کار کرد، کم کم به داستان غیرقابل چشم پوشی تبدیل شد که نشون میداد یه چیزایی سرش میشه و با برخی پیچش ها و کمیک هاش کمیک فن ها رو حیرت زده کرد. آرک بیاند شاید از لحاظ داستانی خیلی درخشان نباشه اما نشون داده که میتونه خاطرات تلخی که از پایان بندی زورکی و استودیویی دوران اسپنسر داریم رو حداقل برای مقطع نسبتا طولانی از یادمون ببره و با برخی کمیک هاش ما رو سرگرم کنه. بماند که این وسط نویسنده هایی مثل جد مک کی و پاتریک گلیسون از این فرصت برای نوشتن داستان های فرعی زیبا استفادهٔ بسیار خوبی کردند. پس میبینید که این آرک از داستانی که واکنشم به اومدن داستان هاش چیزی تو مایه های "حالا میخونمش، وقت زیاده" یا "شاید این دفعه بهتر شده باشه" یا "ببینیم چی میشه" بود، توی شماره های اخیر به کمیکی تبدیل شد که برای هر شماره اش انتظار دارم و کمیک هاش رو با اشتیاق میخونم. شمارهٔ ۹۱ هم از چنین موقعیتی برخورداره. نکته ای که وجود داره اینه که آدم با خودش فکر میکنه که این کمیک واقعا کار خاص و عجیب و غریبی نمیکنه و مثلا این شماره یک ماجراجویی ساده تصور میشه. اما همین داستان ساده از بدنهٔ محکم و مستحکمی بهره میبره و داستانش رو به خوبی روایت میکنه و از عنصری به نام "در زِد" به عنوان تحدید قابل احساس و قابل فَوَرانی استفاده میکنه که هر لحظه ممکنه بزنه بیرون. همین محرک ساده باعث میشه که داستان جالب و هیجان انگیز بشه. درواقع همین فرمول ساده و معمولی به شکل خوبی در داستان بیاند چفت شده. یه نکته ای که وجود داره دربارهٔ خودخواهی و تغییر شخصیت بن رایلی هست که اینجا هم دیدیم دوستاش رو در مقابل هیولای زد رها کرد. راستش رو بخواید توی شمارهٔ قبلی که دیدم رفتارهای بن به نوعی داره توجیه و ماست مالی میشه و جانین هم اینقدر راحت باهاش کنار اومد، ناراحت شدم. یعنی نمی خواستم این تصمیم بن اینقدر بدون عواقب باشه و ساده باهاش برخورد بشه و دوست داشتم نشون داده بشه که بن داره توی شرایط سخت تغییر میکنه. اما صبر کردم تا ببینم در ادامه چی میشه. حالا توش این شماره بازهم میبینیم که بن توی شرایط سخت انتخاب اشتباه میکنه و من این رو به فال نیک میگیرم که ببینیم بن داره تغییر میکنه و مشکلاتی براش درست میشه، به شرط اینکه این موضوعات بدون عواقب نباشه. حالا این یا از برنامهٔ قبلی بوده یا کار خود کلی تامپسون فرقی نمیکنه، موضوع اینه که این اتفاقات نباید بی معنی باشند. از این که بگذریم، همونطور که گفتم این کمیک کار رو به خوبی انجام میده. مونولوگ هایی که بن با خودش میگه به خوبی نوشته شدند. دیالوگ ها هم خوب هستند اما راستش تعاملات به اون شکلی نیستند که بگم خیلی باهاشون حال کردم و جالب بودند. شاید درواقع اینطور نباید هم باشه چون به هر حال الان در موقعیت خطرناکی هستیم و شاید بهتره فضای کمیک سنگین تر باشه. ولی اگر میخواست اینطور باشه، باید این اتمسفر در کمیک به کار میرفت. یعنی درواقع دو انتخاب وجود داشت؛ یا باید تعاملات بین شخصیت ها بانمک تر باشه یا با اتمسفرسازی سنگینی در این کمیک رو به رو شدیم. ولی خب اینطور نشد و دیالوگ ها به سمت بامزه بودن رفتند اما اونقدر هم جالب نیستند. یه سری موضوعات هم خیلی خوب نبودند. مثلا اون موضوع کلیشه ای "موجود بامزه ای که از قضا خیلی خطرناکه" که از فرط نخ نما بودن دیگه پوسیده و اصلا غافلگیری نداره. اما همونطور که گفتم، ما از این کمیک همون چیزی رو که میخوایم دریافت میکنیم. یعنی از قبل هم قول کلیشه شکنی به ما داده نشده بود و برای همین این کلیشه ها چندان اذیت کننده نمیشن. و برام خیلی مهمه که بعدا بن چطور میخواد بیاند رو شکست بده چون معلومه که خیلی کار سختیه.
طراحی:
طراحان این کمیک سارا پیکلی و فران گالان بودند که کارشون رو خوب انجام دادند و در حد انتظارات بودند. پیکلی قبلا هم نشون داده بود که طراح قابلی هست و اینجا هم میبینیم که کارش رو کم مشکل و راضی کننده انجام داد که مانعی برای لذت بردن مخاطب از کمیک نمیشد. البته که قطعا طراحی ها در حد کارهای مارک بگلی در شماره های قبلی نیستند (غیر از این بود باید تعجب میکردیم) ولی موضوع اینه که افت محسوس و بدی به چشم نمیخوره و اینطور نیست که بگیم طراحی ها کاملا خراب شدند و طراحی این کمیک هم خوب و جذاب هستند. سبک طراحی مشکل خاصی نداره و قطعا کسی رو در خوندن کمیک اذیت نمیکنه. البته راستش رو بخواید طراحی کاراکترها کمی مشکل داره. چه وقتی عنکبوتی ها ماسک به صورت دارند و چه وقتی که ما چهرهٔ کاراکترها، مخصوصا بن رایلی رو میبینیم، احساس میشه که میشد کار این بخش بهتر انجام بشه و چهره ها زیباتر و حاوی احساسات واضح تری باشند. اما همونطور که گفتم مهم اینه که سبک طراحی به شکلی نیست که شما رو اذیت کنه و میشه به این بخش نمرهٔ قبولی داد. بقیهٔ بخش های هم خوب هستند و شما رو راضی نگه میدارند. چه لی اوت ها، چه توجه به جزئیات، رنگ آمیزی، اکشن و... همه در سطح خوبی هستند اما به اون شکل برجسته نیستند که از اونا به عنوان یک ویژگی بزرگ یاد کنیم و در همون سطح راضی کننده باقی میمونند، دقیقا همون شکلی که طراحی این کمیک بود؛ خوب و قابل قبول.
ترجمه و ادیت:
بابا به به! یعنی کیف کردم از این ترجمه و ادیت. هردوشون خیلی حرفه ای بودند. آقای حیدری که خودش رو کاملا ثابت کرده و آقای فقیه هم، آقای فقیهه دیگه. توضیح و اینا نمیخواد! همین که بفهمید ادیتور آقای فقیهه کافیه. خصوصا اون بخش کامپیوتر بیاند و اونجایی که به صورت برعکس نوشته شده بود "قفل شده" که عالی بود.
خسته نباشید.
با تشکر.
لطف شماست ما همیشه بودیم و اگر خدا بخواد میمونیم ما مثل بعضیا نیستیم همیشه قدردان زحمات شما بودیم و خواهیم بود این کارا کوچیکترین کاریه که میتونیم در جبرانش انجام بدیم
لطف شماست که شامل ما بوده و هست
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا