این شماره رو هرگز از دست ندید چون یکی از بهترین داستان های اسپایدرمن با حضور توم استون رقم میخوره!
شش ماه پیش، اتفاقی برای پیتر پارکر افتاد، و حالا او باید با عواقب کارهایی که کرده روبرو شود. بدهی‌هایش افزایش پیدا کرده‌اند، تمام پل‌های پشت سرش به سمت بیشتر دوستانش را خراب کرده، به اعتماد زن عمو می اش خیانت کرده، و ام جی...ام جی از او قطع امید کرده!
ولی جرم و جنایت به این دلیل که زندگی شخصی مردعنکبوتی به هم ریخته‌ست بیکار نمینشینه. مردعنکبوتی یک مبادله‌ی سلاح بین سران گانگستر های شهر، رُز و توم‌استون، را به هم زد و با نمایندگان آنها یعنی دیگِر و خرگوش سفید، درگیر شد. رز به خاطر این که توم‌استون گذاشت معامله خراب شود، عمارت او را منفجر کرد. توم‌استون دارد برای جنگ آماده میشود و تصمیم گرفته خودش به مردعنکبوتی درسی حسابی دهد.
The Amazing Spider-Man #2 (#896 Legacy)
مترجم: سبحان حیدری
ادیتور و گرافیست: محمد راستگردانی
برگردان کاور: احمد فقیه
ناظر کیفی: مهدی ترابی مهربانی
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودبوی)
نظر شما درباره این داستان چیست؟
برای خواندن دیگر كمیك هایی كه در سایت ترجمه كرده ایم اینجا را كلیك كنید.
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
سری جدید کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز به نویسندگی زب ولز و طراحی جان رومیتا جونیور منتشر میشود!
اسپایدرمن صاحب لباسی گابلینی میشود!
سری کمیک های اسپایدرمن شگفت انگیز (THE AMAZING SPIDER-MAN) با ترجمه فارسی
معرفی شخصیت: ارباب جنایت (CRIME MASTER)
خبر داغ! دشمن جدید و خفن اسپایدرمن در شماره 900 کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" معرفی شد!
10 حقیقت مهمی که باید درباره «بیتل» (BEETLE) بدانید
بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: جان رومیتا جونیور
سری جدید AMAZING SPIDER-MAN : آیا مارول قصد تکرار «گناهان گذشته» را دارد؟!
آیا مرد عنکبوتی تا به حال کسی را کشته است؟
10 حقیقت مهمی که باید درباره شخصیت «ریچارد فیسک» ملقب به «رُز» (ROSE) بدانید
10 حقیقت مهمی که باید درباره «کله چکشی» (HAMMERHEAD) بدانید
10 حقیقتی که فقط طرفداران کمیک بوک راجع به «مری جین واتسون» (MARY JANE WATSON) می دانند
10 دشمن مونث برتر مرد عنکبوتی (SPIDER-MAN: 10 BEST FEMALE VILLAINS)
معرفی شخصیت های مكمل (SUPPORTING CHARACTERS) كمیك های مرد عنكبوتی – قسمت سوم
10 دشمن برتر مرد عنکبوتی
10 حقیقت مهمی که باید درباره «توم اِستون» (TOMBSTONE) بدانید
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
و کاور این شماره هم باید به این مقاله اضافه بشه:
b2n.ir/a56049
دست عوامل اسپایدی برای ترجمه و ادیت این کمیک درد نکنه دمتون گرم .
اسپویل
.
.
.
.
با دیدن کاور این شماره فکر میکردم حداقل یه اشاره کوچیکی به اتفاقاتی که برای ام جی افتاده و قضیه ازدواج و بچه هاش بشه اما خب...
تو لنگرگاهم یه اشاره ای به میستریو شد؛ یعنی قراره شاهد حضور میستریو تو شماره های بعدی باشیم؟
.
چیزی که من همیشه در وبسایت اسپایدی شاهدش بودم ترجمه و ادیت درجه یک سری امیزینگ اسپایدرمن بوده که این شماره هم مستثنا نیست. جا داره یه خسته نباشید به همه عوامل برگردان این کمیک به زبان فارسی بکنم.
و انصافا ما همیشه سعی میکنیم برای همه کمیک بوک هایی که تو سایت میزاریم بهترین کیفیت ادیت و ترجمه رو انجام بدیم
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
نقد و بررسی شمارهٔ دوم از سری جدید کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (The Amazing Spider-Man #896 Legacy).
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
داستان، اتفاقات و شخصیت پردازی:
زب ولز در ابتدا مثل یک نویسندهٔ کاملا "مارولی" به نظر میرسید. نویسندهٔ مارولی منظورم نویسنده ای نیست که خصوصیات مشخصی داشته باشه، اینجا منظورم از همون دست پرورده های مارول هست که مارول میتونه به هر شکلی که خواست در کارش دخالت کنه. عموما هم این نویسنده ها از خلاقیت و روح در داستان هاشون تهی هستند و به همین دلیل خیلی هامون نگرانی این سری جدید بودیم. اما زب ولز نشون داد که تصوراتمون ازش چندان درست نیست و توی این دو شمارهٔ اول ولز تونست داستانش رو بسیار خوب جلو ببره. با معرفی کردن تحدید های خیابونی، استفاده از شخصیت های مکمل اسپایدی، شخصیت پردازی جالب خود پیتر پارکر و... که باعث شده داستان تا به اینجا بسیار جذاب هست. همین اول دوست دارم برم سراغ شخصیت پردازی پیتر پارکر که از مهم ترین چیزهایی هست که من رو در شمارهٔ اول بسیار جذب کرد. با اینکه این شماره بیشتر اتفاق محور هست و سعی داره که خط داستانی رو به جلو رو مشخص تر کنه، اما این به این معنی نیست که پیتر پارکر کلا در این داستان محوه. اتفاقا بخش مهمی از این شماره هم به پیتر اختصاص داره و داستان اون رو هم به جلو میبره. مراقبت کردن از نوه های نورمن چیزی هست که از همین الان بهتون میگم در کارهای اسپایدرمنی پیتر اختلال ایجاد میکنه(چشم بسته غیب میگم!) و البته میتونه لحظات شیرین و جذابی رو رقم بزنه(این استنلی چه بزرگ شده! توی شمارهٔ ۸۰۰ خیلی کوچولو بود و خب معلومه چند سال از اون موقع گذشته). و البته پیتر چند باری هم به مشکلات زندگیش اشاره میشه مثل وقتی که میگه روشش برای جذب خانم ها هیچ وقت جواب نمیده. یکی از مهم ترین چالش های این سری جدید هم دربارهٔ نورمن آزبورن هست که باید دید ولز چه رویکردی براش در پیش گرفته و میخواد اون رو به همین روش ادامه بده یا بالاخره همون نورمن قبلی رو برگردونه. و البته خوشم هم اومد که ولز آروم آروم به اون شش ماه قبل و اتفاقی که توش افتاده اشاره میکنه و اون رو به جای اینکه در متن و به عنوان یک معمای بزرگ پیش بکشه، در پس زمینه و زیرمتن اون رو یواش یواش برای مخاطب مهم میکنه که روش بسیار خوبی هست. قشنگ معلومه اتفاقی بوده که باعث شده پیتر اینقدر اخلاقش عوض بشه. البته باید بگم پیتر بیشتر از اینکه در این کمیک یک عوضی (Jerk) باشه، دارای رفتار قابل درکی هست که با توجه به مشکلاتی که داره برامون ملموسه. ولز نشون داده که از مونولوگ ها هم استفادهٔ بسیار خوبی میکنه و دقیقا اونجایی که باید ازشون استفاده میکنه. کافیه کمی دقت کنیم و ببینیم که استفادهٔ زیادی از این مونولوگ ها چقدر میتونه روی اعصاب بره و مخاطب رو اذیت کنه اما ولز اینجا استفادهٔ مفیدی ازشون میکنه. توی اون صحنهٔ نبرد پیتر و توم استون این مونولوگ ها خیلی خوب تنش در داستان ایجاد میکردند و نشون میدادن که پیتر در چه شرایط سختی قرار داره. خوشبختانه ولز از توم استون هم استفادهٔ خوب و درستی میکنه و بخش مهمی از کمیکش رو به اون اختصاص داده و داره سعی میکنه از طریق دخترش، تا حدی احساس هم به این شخصیت زمخت تزریق کنه. اما از این موضوع مهم تر برای شخصیتی مثل توم استون، وجود تحدیدش و اینکه حضورش احساس بشه هست که باید در شماره های بعدی این موضوع رو ببینیم که البته فعلا در حد خودش خوب بهش پرداخته شده. دیالوگ ها هم همونطور که بهشون اشاره کردم بسیار خوب و بدون مشکل نوشته شدند و ریتم داستان هم بسیار خوب بود. البته من دوست دارم یه چیزی بگم اینکه اونجایی که توم استون میره دندون هاش رو دوباره تیز کنه تا ترسناک تر به نظر برسه یه جوری برام مسخره به نظر اومد اما اشکالی نداره. من که اینجا دنبال منطق دست و پاگیر نیستم و با اینکه اون صحنه برام یه جوری بود که انگار داریم یه پارودی کمدی از داستان ها اسپایدی میبینیم، اما لزومی نمیدونم که اون رو جز نقاط ضعف کمیک قرار بدم. پایان کمیک هم خیلی هیجان انگیز هست و باید ببینیم شمارهٔ بعد چه آشی برامون پخته. ولز فعلا اعتماد ما رو به دست آورده اما مهم اینه که چطور ازش استفاده کنه. ولز فعلا در قله است اما مهم اینه که چطور بتونه خودش رو در اونجا نگه داره.
طراحی:
همونطور که انتظار داشتم، جان رومیتا جونیور تونست طراحی های بسیار خوبش در شمارهٔ قبلی رو تداوم ببخشه و توی این شماره هم نشون بده که قرار نیست این سری جدید از لحاظ طراحی لنگ بزنه. توی نظرم برای شمارهٔ قبلی گفتم که به نظرم مشکلات زیادی سر راه طراحی این سری جدید بود اما خوشبختانه رومیتا جونیور تونست از بین این مشکلات سربلند بیرون بیاد و طراحی های تمیز و زیبایی رو ارائه بده. خب این موضوع با قدرت دربارهٔ این شماره هم صدق میکنه. کار رومیتا جونیور در این کمیک جوری هست که حتی اگر از سبک و شیوهٔ کارش خوشتون نیاد، مشکلی با خوندن کمیک ندارید و به راحتی کمیک رو دنبال میکنید. معلومه که رومیتا جونیور این کمیک رو سرسری طراحی نکرده و روش فکر شده و سعی شده که بهترین شیوهٔ ممکن برای طراحی این شماره در پیش گرفته بشه. سبک طراحی رومیتا جونیور نامتعارف ولی جذابه. توی شمارهٔ قبلی گفتم که دقیقا همین سبک رومیتا جونیور یکی از چیزهایی هست که چالشی براش ایجاد میکنه و بستگی داره که چطور و به چه شکلی به اجرا در بیاد. خوشبختانه رومیتا جونیور در این کمیک کاری کرد که شاید از کمتر کسی سر بزنه: اون تونست سبک تقریبا عجیبش رو برداره و اون رو از چشم انداز منحصر به فردش رد کنه. نتیجه این شده که سبک رومیتا جونیور نه تنها به ضررش نمیشه، بلکه به نفعش به تموم میشه. چشم انداز و سبک داشتن در طراحی خیلی چیز مهمی هست. شاید از زیبایی طراحی هم مهم تر باشه. درواقع چیزی هست که به طراحی جان میده و باعث میشه احساس کنیم که طراح سعی کرده بهترینِ خودش باشه. بعضی ها فکر میکنند طراحی ها "جلوه های ویژه" یک کمیک بوک هستند اما به نظر من اگر داستان رو "فیلمنامه" بدونیم، پس طراحی ها "کارگردانی" یک کمیک بوک هستند. همونطور که یک کارگردان میتونه بهترین فیلمنامه ها رو با یک اجرای بی انرژی و خنثی به نمایش دربیاره یا برعکس، طراحی ها هم میتونند نجات دهنده یا موجب سقوط کمیک باشند. همونطور که در سینما خیلی مهمه که یک کارگردان سعی کنه فیلمنامه رو از چشم انداز شخصی خودش عبور بده و تصویرسازی های پرانرژی ارائه بده، در طراحی کمیک بوک هم اگر زیباترین تصاویر با امن ترین تصمیمات اتفاق بیفتند، به درد نمیخورند. پس کاری که رومیتا جونیور در این کمیک انجام داده خیلی خوبه. با طراحی چهره ها هم مشکلی نداشتم و البته باید به رنگ آمیزی هم اشاره کنم که کار بسیار خوب و زیبایی در این زمینه رخ داده. لی اوت ها دقیقا همون چیزی هستند که باعث میشن طراحی ها رو بیشتر دوست داشته باشیم. بهترین لی اوت ها نه فقط متفاوت ترین تصمیمات، بلکه بهترین تصمیمات با چاشنی نوآوری هستند و رومیتا جونیور به این موضوع دست پیدا کرده که البته میتونه کارش رو در ادامه پیشرفت بده. رومیتا جونیور توی این دوشماره نشون داده که در گرفتن پانل های زیبا هم کم و کسری نداره، همونطور که در جذب کردن مخاطب هم کم و کسری نداشت.
ترجمه و ادیت:
مثل همیشهٔ سایت اسپایدی و مخصوصا سری "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" که به طور ویژه ای باید کیفیت بالایی داشته باشه، مترجم و ادیتور این کمیک سنگ تموم گذاشتند و به شخصه هیچ جا مشکلی برای خوندن این کمیک نداشتم.
خسته نباشید.
با تشکر.
کاور واقعا گولم زد.یه جوری بود که مطمئن بودم به رابطه پیتر و مری جین اشاره میشه و گفته میشه چه اتفاقی بینشون افتاده ولی....
داستان و طراحی هم خیلی خوب بود.
ترجمه و ادیت هم که مثل همیشه عالی و با کیفیت بود.
نه تنها ذره ای مسخره نبود بلکه خفن و منطقی بود
خفن چون خودش انبر ورداشت و این کارو کرد! ما چنین توم استون باحال و خفنی رو قبلا فقط در کارتون spectacular spuderman دیده بودیم
و منطقی چون نشون داد ایشون به خاطر دخترش و اینکه خودشو یه تاجر نشون بده دست به این کار زده بود تا ظاهر موجه ای پیدا کنه ولی الان که نوعی gang war در راهه میخواد مثل قبلش بشه
و انصافا زب ولز بازم پتانسیل خبیث های خیابونی و مافیایی اسپایدرمن رو نشون‌میده که دست کمی از ویلن های این تیپی بتمن ندارن و امثال همر هد ، رز ، سیلورمین، کینگ پین و ارباب جنایت و به ویژه توم استون و ... واقعا دست کمی از پنگوئن و بلک‌ماسک و کارماین فالکونه و ... تو داستان های بتمن ندارن و چه بسا میتونن باحال تر هم باشن
کلا کسی بتونه وایت ربیت رو اینقدر جذاب و باحال به تصویر بکشه بنظرم خیلی کارش درسته! و زب ولز این کار رو با دیالوگ های این شخصیت و کلکی که به اسپایدی میزنه، انجام میده
ممنون بابت نکنه ای که گفتید. فقط مسئله این بود که اون لحظه یه چنین حسی به من دست داد که البته میدونم که اصلا مهم نبود. و توی این شماره زب ولز تونسته کمیک های جذابی خلق کنه که باید دید در ادامه چیکار میکنه.
درباره این‌چی؟
b2n.ir/g87910
انگار دیتکوویچ رو دارن تو کمیک ها هم وارد میکنن!
اگر ادامش رو میگفت احتمالا میگفت که "پولت رو وقتی میدم که این در لعنتی رو درست کنی!
ولی آقای ترابی راستش من فکرمیکنم پیتر فکرمیکرد که همون آقاهست که پول بیمارستان رو میخواست. که توش شمارهٔ قبلی دیدیمش و یک کلاه سرش بود و ریش پروفسوری داشت.
uplooder.net/.../...
البته شاید هم من اشتباه کنم.
ولی من که از خدامه آقای دیتکوویچ رو وارد کمیک ها کنند. چقدر بامزه میشه و حتی زب ولز میتونه نکاتی که دربارهٔ او در فیلم های ریمی دیدیم (قمار باز بودن احتمالیش و نبودن زنش) رو گسترش بده و یک شخصیت "جی جونا جیمسون" گونه ازش بیرون بکشه.
نویسنده عمدا مبهم عمل کرده!
بهرحال داستان با اومدن نورمن شروع میشه که انگار هنوز (الکی مثلا) آدم خوبیه و اثرات تطهیر سین ایتر روش مونده و میاد پیش پیتر و یه سرنخ جدید از قضیه 6 ماه پیش رو بما میده و این که پیتر سر این موضوع بهش مدیونه و باید براش کاری رو انجام بده اونم چکاری
خوراک‌خوان (آراس‌اس) دیدگاه‌های این محتوا