قسمت فرعی از شماره 92 سری جدید کامیک بوک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد

قسمت-فرعی-از-شماره-92-سری-جدید-کامیک-بوک-مرد-عنکبوتی-شگفت-انگیز-ترجمه-شد

در این شماره شاهد حضور شخصیت «مونیکا رمبو» که در سریال «وانداویژن» (WandaVision) خوش درخشید و همچنین یکی از شخصیت های قدیمی مارول به نام «مرد ماشینی» هستیم!

برنامه‌ی ابرقهرمانان شرکت بیاند شامل اسلینگرز، میستی نایت و کالین وینگ (ملقب به دختران اژدها)، و بن رایلی (مردعنکبوتی)، میشود. بن به تازگی فهمیده که بیاند یک برنامه‌ی ابرشروران هم در جزیره‌ی استاتن دارد که پر از هیولاهای آزمایشی است و به آنجا رفت تا به همراه کالین و میستی نابودش کند. اما هیچ‌کسی انتظار نداشت بن موجود زد (Z)--جانور ترکیبی از لیزارد و موربیوس--را آزاد کند تا کالین، میستی و مردعنکبوتی سرگرم سازد تا خودش به انتقامش برسد!

کالین و میستی شغلشان در بیاند را فقط برای کمک به بن نگرفته بودند، بلکه برای جاسوسی علیه بیاند برای مونیکا رمبو هم بود. ولی مونیکا انتظار نداشت آنها برای جمع و جور کردن هیولاهای بیاند به او زنگ بزنند، ولی دقیقا همین اتفاق افتاد.

همچنین، مطمئنیم مدتی است که خبری از شخصیت فرعی جدید و به شدت جذاب (!) داستان های مرد عنکبوتی یعنی داگ، نشنیده اید و میدونیم خیلی دلتون براش تنگ شده (!) پس یه داستان کوتاهم به داگ اختصاص پیدا کرده!

 

 The Amazing Spider-Man # 92 BEY

شماره 92 فرعی مرد عنکبوتی شگفت انگیز فارسی

مترجم: سبحان حیدری

ادیتور و گرافیست: محمد راستگردانی

برگردان کاور: احمد فقیه

ناظر کیفی: مهدی ترابی مهربانی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلود بوی)

 

نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بذارید.

برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.

 

مطالب مرتبط: 

چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟

سری کمیک های اسپایدرمن شگفت انگیز با ترجمه فارسی

10 حقیقت مهمی که باید درباره «مونیکا رَمبو» (MONICA RAMBEAU) بدانید

25 رُبات (ROBOT) برتر مارول

10 حقیقتی که در کمیک‌های «مردعنکبوتی شگفت‌انگیز» به نویسندگی نیک اسپنسر فاش شد!

10 حقیقت مهمی که باید درباره "موربیوس" (MORBIUS) بدانید

نسخه های عجیب و غریب از لیزارد در دنیای کمیک!

10 حقیقت مهمی که باید درباره "لیزارد" (LIZARD) بدانید

15 ابرقهرمان سیاه پوست برتر دنیای کمیک

کمیک مشترک «مری جین» - «گربه سیاه» ترجمه شد + لینک دانلود

10 شخصیت مارول که خبر نداشتید «بن رایلی» شکستشان داده است

15 حقیقتی که باید درباره «اسکارلت اسپایدر» (SCARLET SPIDER) بدانید

چرا برای بازگشت «بن رایلی» در قامت اسپایدرمن هیجان داریم؟

10 اتفاق مهمی که برای «بن رایلی» پس از بازگشت از مرگ رقم خورد!

زندگی، مرگ و بازگشت بن رایلی

"سرگذشت كلون" – قسمت سوم: معرفی كلون های اسپایدرمن!

معرفی 10 دشمن برتر «اسکارلت اسپایدر» (SCARLET SPIDER)

ترجمه فارسی شماره آخر از کمیک "بن رایلی: اسکارلت اسپایدر" (BEN REILLY: THE SCARLET SPIDER)

تمام عشق های پیتر پاركر!

معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

AM SM BM SM
#1 AM SM BM SM 1401-02-25 20:00
سلام
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
و دربارهٔ قسمت فرعی شمارهٔ ۹۲ از سری جدید کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز".
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
و بازهم یک قسمت فرعی دیگه. ما که بهش عادت کردیم. نه اینکه بد باشند، اتفاقا بعضی وقت ها داستان های خوبی در این قسمت ها پدید میان اما بعضی وقت ها هم این داستان ها آنچنان در سطح انتظارات ظاهر نمیشن. این قسمت در حد وسط این موضوع قرار داره. بعضی از داستان هاش نظر آدم رو جلب میکنند و برخی از اونا حس زیادی رو در خواننده به وجود نمیارند. شاید یک دلیلش به خاطر تعداد زیاد نویسندگان هست که بعضی هاشون کارشون رو خوب انجام دادند و بعضی ها نه چندان. درواقع اگر با یک کمیک معمولی طرف بودیم قطعا از تعداد زیاد نویسندگان شکایت میکردم اما چون اینجا با داستان های مختلفی سر و کار داریم، پس این موضوع خیلی هم بد به نظر نمیاد. خب اول بریم سراغ داستانی که برای شخص من از همه بیشتر جالب بود و اون هم بخش مربوط به شخصیت داگ بود. شاید به خاطر ماهیت بانمک این بخش و شاید هم به خاطر اینکه برای یه بار هم که شده از این جنگ و دعواهای بیاند و اینا جدا شدیم و یه زنگ تفریح جالب رو داشتیم (مگه یکی از وظایف این کمیک به عنوان یک داستان فرعی، همین نیست؟) و شاید هم به خاطر شوخی ها و دیالوگ های بعضا بامزه ای که در این کمیک دیدیم؛ هر کدوم که باشه فرقی نمیکنه، به هر حال به نظرم این داستانک در این شماره بهتر از بقیه بود. شوخی هایی که توی این بخش بین داگ و اون خانم هست که از چیزهای جدی مثل داستان های مرد عنکبوتی شروع میشه و تا چیزهایی مثل ایمیل و قورمه سبزی کشیده میشه، واقعا جون دار هستند و شاید خیلی خنده دار نباشند، اما همین که در بدترین حالت توجه مخاطب رو جلب میکنند خودش خوبه. مخصوصا اینکه این بخش پایان خیلی بانمکی داره که داگ از فرصتش استفاده میکنه و به خودش ترفیع میده! همونطور که گفتم از این داستان خوشم اومد چون به عنوان یک زنگ تفریح جالب، خوب عمل کرد و باعث شد بیشتر از این کمیک لذت ببرم. اما به جز این، ما داستان مونیکا رمبو رو هم داریم که مهم ترین داستان این کمیک هست. خب اگر از این بخش انتظار دارید که بیاد از مونیکا یک شخصیت خیلی عالی بیرون بکشه که کلا انتظارتون اشتباهه. خب اصلا توی یک شمارهٔ فرعی چنین چیزی ممکن نیست. مونولوگ هایی که مونیکا میگه بیشتر از اینکه مربوط به شخصیتش باشند، توضیحی برای توجیه کارهاش هستند و اینکه بگه چه اتفاقاتی افتاد که اون حالا با آدم های غیر دوست داشتنی کار میکنه. اما خب همونطور که گفتم وقتی انتظار چیز عجیبی ازش نداشته باشید خب به طبع ناامید نمیشید. چیزی که از این بخش خوشم اومد خود مرد ماشینی بود که تعامل هاش با مونیکا بعضی وقت ها جالب میشد. ضمن اینکه یک اقدام جالبی که نویسنده انجام داده این بود که در یکی از مونولوگ ها این بود که مونیکا خیلی به جون این آدم های دوست نداشتنی اهمیت نمیده و این باعث میشد که مخاطب فکر کنه در آخر کمیک مونیکا، مرد ماشینی رو به فنا بده، اما مخاطب رودست میخوره و این اتفاق نمیفته. بقیهٔ بخش ها بیشتر زمینه چینی برای آینده و شماره های بعدی احساس میشن. مثلا اینکه ما میبینیم گروه اسلینگرز میره سراغ آشوب جدیدی که در ساختمان بیاند به وجود اومده رو برطرف کنند و ما میبینیم که چند تا سرباز که حسابی کتک خوردن روی زمین افتادن و در کمال تعجب میبینیم که اینها همه کار بن رایلی هست که دیگه هیچکس و هیچ چیزی جلودارش نیست. یا بخشی که موربیوس میره سراغ لیزارد که یه آزمایشی رو باهاش رقم بزنه که نتایجش رو در آینده میبینیم. در آخر به نظرم این شماره به خاطر داستانک مربوط به داگ و برخی بخش های جذاب دیگش گرچه نه چندان حیرت انگیز، اما در نوع خودش قسمت زیبا و قابل توجهی بود.

طراحی:
طراحی این شماره نه در دستان یک نفر، بلکه در دستان پنج نفر بود! با اینکه با این تعداد زیاد برای طراحی یک شماره خیلی کنار نمیام، اما توی این شماره به نظر میومد که به خاطر ماهیت چندداستانی این قسمت، این موضوع خیلی مشکل دار نبود و اتفاقا باعث تنوع جالبی میشد. مخصوصا با توجه به اینکه به نظرم در این کمیک تمام طراحی ها در سطح خوب و جالبی قرار داشتند و بعضی وقت ها حتی از این سطح هم فراتر میرفتند. با اینکه هر کدوم سبک و حال متفاوتی داشتند، ولی در کل همه شون با هم کاری کردند که این کمیک در بخش طراحی نمرهٔ خوبی رو دریافت کنه. چه بخش مربوط به داستان های اول، چه بخش مربوط به مونیکا، چه بخشی که به داگ دوست داشتنی (!) میپرداخت و چه آخرهای کمیک، همه سبک های قابل توجه و زیبایی داشتند که به لذت بردن مخاطب از این کمیک، کمک میکرد. مخصوصا بخش مربوط به داگ در بیاند که با توجه به داستان بانمکی که داشت، در طراحی یک سبک مینی مالیستی باحال براش در نظر گرفته شده که خیلی هم خوب پیاده شد. بقیه بخش ها هم هر کدوم مربوط به داستانشون سبک قابل توجهی داشتند. در این کمیک اصلا با طراحی چهره ها، رنگ آمیزی و کلا انتقال داستان از طراحی مشکلی نداشتم و به نظرم طراح های این شماره کارشون رو خوب انجام دادن. در بقیه موارد هم مثل لی اوت ها، اکشن ها و توجه به جزئیات گرچه چیز چشم گرد کن و منحصر به فردی دیده نمیشه، اما این بخش ها جز نقاط ضعف طراحی هم قرار نمیگیرند به حد کافی خوب هستند. مخصوصا از تنوعی که در طراحی های این کمیک بود خیلی لذت بردم و خوشم اومد که بیشتر سبک ها با توجه به داستان مورد نظر انتخاب شدند.

ترجمه و ادیت:
باز هم شگفت انگیز و زیبا و بدون مشکل. چه ترجمهٔ روان آقای سبحان حیدری و چه ادیت زیبای آقای راستگردانی واقعا عالی بودند و مشکلی در این بخش دیده نمیشد.

با تشکر.
نقل قول کردن
mtm
#2 mtm 1401-02-25 23:07
به نقل از AM SM BM SM:
سلام
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
و دربارهٔ قسمت فرعی شمارهٔ ۹۲ از سری جدید کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز".
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
و بازهم یک قسمت فرعی دیگه. ما که بهش عادت کردیم. نه اینکه بد باشند، اتفاقا بعضی وقت ها داستان های خوبی در این قسمت ها پدید میان اما بعضی وقت ها هم این داستان ها آنچنان در سطح انتظارات ظاهر نمیشن. این قسمت در حد وسط این موضوع قرار داره. بعضی از داستان هاش نظر آدم رو جلب میکنند و برخی از اونا حس زیادی رو در خواننده به وجود نمیارند. شاید یک دلیلش به خاطر تعداد زیاد نویسندگان هست که بعضی هاشون کارشون رو خوب انجام دادند و بعضی ها نه چندان. درواقع اگر با یک کمیک معمولی طرف بودیم قطعا از تعداد زیاد نویسندگان شکایت میکردم اما چون اینجا با داستان های مختلفی سر و کار داریم، پس این موضوع خیلی هم بد به نظر نمیاد. خب اول بریم سراغ داستانی که برای شخص من از همه بیشتر جالب بود و اون هم بخش مربوط به شخصیت داگ بود. شاید به خاطر ماهیت بانمک این بخش و شاید هم به خاطر اینکه برای یه بار هم که شده از این جنگ و دعواهای بیاند و اینا جدا شدیم و یه زنگ تفریح جالب رو داشتیم (مگه یکی از وظایف این کمیک به عنوان یک داستان فرعی، همین نیست؟) و شاید هم به خاطر شوخی ها و دیالوگ های بعضا بامزه ای که در این کمیک دیدیم؛ هر کدوم که باشه فرقی نمیکنه، به هر حال به نظرم این داستانک در این شماره بهتر از بقیه بود. شوخی هایی که توی این بخش بین داگ و اون خانم هست که از چیزهای جدی مثل داستان های مرد عنکبوتی شروع میشه و تا چیزهایی مثل ایمیل و قورمه سبزی کشیده میشه، واقعا جون دار هستند و شاید خیلی خنده دار نباشند، اما همین که در بدترین حالت توجه مخاطب رو جلب میکنند خودش خوبه. مخصوصا اینکه این بخش پایان خیلی بانمکی داره که داگ از فرصتش استفاده میکنه و به خودش ترفیع میده! همونطور که گفتم از این داستان خوشم اومد چون به عنوان یک زنگ تفریح جالب، خوب عمل کرد و باعث شد بیشتر از این کمیک لذت ببرم. اما به جز این، ما داستان مونیکا رمبو رو هم داریم که مهم ترین داستان این کمیک هست. خب اگر از این بخش انتظار دارید که بیاد از مونیکا یک شخصیت خیلی عالی بیرون بکشه که کلا انتظارتون اشتباهه. خب اصلا توی یک شمارهٔ فرعی چنین چیزی ممکن نیست. مونولوگ هایی که مونیکا میگه بیشتر از اینکه مربوط به شخصیتش باشند، توضیحی برای توجیه کارهاش هستند و اینکه بگه چه اتفاقاتی افتاد که اون حالا با آدم های غیر دوست داشتنی کار میکنه. اما خب همونطور که گفتم وقتی انتظار چیز عجیبی ازش نداشته باشید خب به طبع ناامید نمیشید. چیزی که از این بخش خوشم اومد خود مرد ماشینی بود که تعامل هاش با مونیکا بعضی وقت ها جالب میشد. ضمن اینکه یک اقدام جالبی که نویسنده انجام داده این بود که در یکی از مونولوگ ها این بود که مونیکا خیلی به جون این آدم های دوست نداشتنی اهمیت نمیده و این باعث میشد که مخاطب فکر کنه در آخر کمیک مونیکا، مرد ماشینی رو به فنا بده، اما مخاطب رودست میخوره و این اتفاق نمیفته. بقیهٔ بخش ها بیشتر زمینه چینی برای آینده و شماره های بعدی احساس میشن. مثلا اینکه ما میبینیم گروه اسلینگرز میره سراغ آشوب جدیدی که در ساختمان بیاند به وجود اومده رو برطرف کنند و ما میبینیم که چند تا سرباز که حسابی کتک خوردن روی زمین افتادن و در کمال تعجب میبینیم که اینها همه کار بن رایلی هست که دیگه هیچکس و هیچ چیزی جلودارش نیست. یا بخشی که موربیوس میره سراغ لیزارد که یه آزمایشی رو باهاش رقم بزنه که نتایجش رو در آینده میبینیم. در آخر به نظرم این شماره به خاطر داستانک مربوط به داگ و برخی بخش های جذاب دیگش گرچه نه چندان حیرت انگیز، اما در نوع خودش قسمت زیبا و قابل توجهی بود.

طراحی:
طراحی این شماره نه در دستان یک نفر، بلکه در دستان پنج نفر بود! با اینکه با این تعداد زیاد برای طراحی یک شماره خیلی کنار نمیام، اما توی این شماره به نظر میومد که به خاطر ماهیت چندداستانی این قسمت، این موضوع خیلی مشکل دار نبود و اتفاقا باعث تنوع جالبی میشد. مخصوصا با توجه به اینکه به نظرم در این کمیک تمام طراحی ها در سطح خوب و جالبی قرار داشتند و بعضی وقت ها حتی از این سطح هم فراتر میرفتند. با اینکه هر کدوم سبک و حال متفاوتی داشتند، ولی در کل همه شون با هم کاری کردند که این کمیک در بخش طراحی نمرهٔ خوبی رو دریافت کنه. چه بخش مربوط به داستان های اول، چه بخش مربوط به مونیکا، چه بخشی که به داگ دوست داشتنی (!) میپرداخت و چه آخرهای کمیک، همه سبک های قابل توجه و زیبایی داشتند که به لذت بردن مخاطب از این کمیک، کمک میکرد. مخصوصا بخش مربوط به داگ در بیاند که با توجه به داستان بانمکی که داشت، در طراحی یک سبک مینی مالیستی باحال براش در نظر گرفته شده که خیلی هم خوب پیاده شد. بقیه بخش ها هم هر کدوم مربوط به داستانشون سبک قابل توجهی داشتند. در این کمیک اصلا با طراحی چهره ها، رنگ آمیزی و کلا انتقال داستان از طراحی مشکلی نداشتم و به نظرم طراح های این شماره کارشون رو خوب انجام دادن. در بقیه موارد هم مثل لی اوت ها، اکشن ها و توجه به جزئیات گرچه چیز چشم گرد کن و منحصر به فردی دیده نمیشه، اما این بخش ها جز نقاط ضعف طراحی هم قرار نمیگیرند به حد کافی خوب هستند. مخصوصا از تنوعی که در طراحی های این کمیک بود خیلی لذت بردم و خوشم اومد که بیشتر سبک ها با توجه به داستان مورد نظر انتخاب شدند.

ترجمه و ادیت:
باز هم شگفت انگیز و زیبا و بدون مشکل. چه ترجمهٔ روان آقای سبحان حیدری و چه ادیت زیبای آقای راستگردانی واقعا عالی بودند و مشکلی در این بخش دیده نمیشد.

با تشکر.

خدا پدر و مادرت رو بیامرزه که لااقل نقد مینویسی واسه کمیک!
نقل قول کردن
mtm
#3 mtm 1401-02-25 23:09
در شماره بعدی یعنی 93، داستان بیاند به پایان میرسه و بم رایلی هم دچار تغییری بزرگ میشه
بعدش سری امیزینگ دوباره از شماره 1 منتشر میشه.
هر دو شماره ترجمه شده. شماره 93 ادیت هم شده. شماره 1 هم به زودی ادیت میشه
ولی با این استقبال شگفت انگیزی (!) که خوانندگان تو بخش نظرات دارن انجام میدن واقعا شرمنده مترجم و ادیتور هستم
نقل قول کردن
s.p.i
#4 s.p.i 1401-02-25 23:38
سلام و خیلی ممنونم بابت ترجمه وادیت کمیک خب راستش من بعد از خبر هایی که در مورد جدایی پیتر و مریجین دیدم و شنیدم تصمیم گرفتم از کمیک های مرد عنکبوتی فاصله بگیرم ولی دیدم بخونم در هرحال داستان های مرد عنکبوتی همیشه سرگرم کننده بودن
این شماره فرعی بود و البته دیالوگ بامزه بود و جالب در هرحال بگم مونیکا هم نقش مهمی در بهم زدن نقش های بیاند موثر بود
طراحي طراحي هم خوب چهره ها خوب طراحی شده بود رنگ آمیزی
ترجمه وادیت مثل همیشه عالی بود

تشکر
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#5 AM SM BM SM 1401-02-25 23:40
#2 و 3#
به شخصه تشکر میکنم از مترجم ها و ادیتورها و خود شما که توی ترجمه و ادیت این کمیک نقش بسیار خوبی داشتید که بعضی وقت ها در این بخش ها شاهد شاهکارهایی هستیم(بخش تبلت در داستانک داگ در همین شماره رو به یاد بیارید برای ادیت. یا توضیحات موربیوس که اون موجود Z چطور نابود میشه برای ترجمه). اما کم لطفی برخی کاربران خیلی ناامیدکننده است. حالا شاید برخی به خاطر فصل امتحانات باشه ولی اگر اینطور باشه باید آمار دانلود هم پایین تر باشه دیگه، نه؟ ولی فکر نکنم آمار دانلود خیلی پایین باشه. بهتره که کاربران سایت سعی کنند مشارکت خوبی در سایت داشته باشند. واقعا مشارکت داشتن در نظر دادن کمتر از مطلب نوشتن در سایت نیست که همه براش سر و دست میشکنند!

پس شمارهٔ بعدی تموم میشه! از همین الان برم چاقوهام رو تیز کنم و گوشتکوب بیارم که بکوبونمش! :lol: شوخی کردم و واقعا نمیخوام از قصد اذیت کنم اما خیلی دوست دارم که یک پایان زیبا و خوب رو ببینم. دوست دارم همون اتفاقی که برای "فانتزی شگفت انگیز" افتاد و در اوج خداحافظی کرد و رستگار شد، برای این کمیک هم بیفته.
نقل قول کردن
A_h_J
#6 A_h_J 1401-02-26 20:33
به نقل از mtm:
در شماره بعدی یعنی 93، داستان بیاند به پایان میرسه و بم رایلی هم دچار تغییری بزرگ میشه
بعدش سری امیزینگ دوباره از شماره 1 منتشر میشه.
هر دو شماره ترجمه شده. شماره 93 ادیت هم شده. شماره 1 هم به زودی ادیت میشه
ولی با این استقبال شگفت انگیزی (!) که خوانندگان تو بخش نظرات دارن انجام میدن واقعا شرمنده مترجم و ادیتور هستم

جناب استاد ترابی و مترجم ها و ادیتورها واقعا خسته نباشید.
بنظرم یکی از دلایل کم شدن فعالیت سایت نزدیک شدن به امتحانات هستش.
خود من بشخصه خیلی کمتر سایت رو میتونم بچکم و اگه بچکم فرصت نظر گذاشتن ندارم ، اما ایشالله بعد امتحاناتم اگه قبول کنید (قبولم نکنید انقد اصرار میکنم تا قبول کنید :lol: ) میخام بعنوان ادیتور کار کنم براتون و دینمو ادا کنم.
نقل قول کردن
mtm
#7 mtm 1401-02-26 21:02
به نقل از A_h_J:
به نقل از mtm:
در شماره بعدی یعنی 93، داستان بیاند به پایان میرسه و بم رایلی هم دچار تغییری بزرگ میشه
بعدش سری امیزینگ دوباره از شماره 1 منتشر میشه.
هر دو شماره ترجمه شده. شماره 93 ادیت هم شده. شماره 1 هم به زودی ادیت میشه
ولی با این استقبال شگفت انگیزی (!) که خوانندگان تو بخش نظرات دارن انجام میدن واقعا شرمنده مترجم و ادیتور هستم

جناب استاد ترابی و مترجم ها و ادیتورها واقعا خسته نباشید.
بنظرم یکی از دلایل کم شدن فعالیت سایت نزدیک شدن به امتحانات هستش.
خود من بشخصه خیلی کمتر سایت رو میتونم بچکم و اگه بچکم فرصت نظر گذاشتن ندارم ، اما ایشالله بعد امتحاناتم اگه قبول کنید (قبولم نکنید انقد اصرار میکنم تا قبول کنید :lol: ) میخام بعنوان ادیتور کار کنم براتون و دینمو ادا کنم.

ممنون
اتفاقا ادیتور لازم هستیم!
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید