الان خیلی وقته که زمزمه هایی از حضور شخصیت «کریون شکارچی» در دنیای سینما به گوش میرسه. به همین مناسبت این مقاله را تقدیم شما میکنیم!
مقدمه: «سرگی کراوینُف» ملقب به «کِرِیون شکارچی»(Kraven The Hunter) از دشمنان قدیمی اسپایدرمن است. او یک نجیبزادۀ روسی بود که پس از انقلاب فوریه در روسیه به آمریکا مهاجرت کرد. کریون یک شکارچی حیوانات وحشی بود که برای اثبات برتریاش به دیگر شکارچیها، در صدد شکارِ اسپایدرمن برآمد. او کدهای اخلاقی خاص خودش و تعریف مختص به خود را از شرافت و افتخار دارد؛ به همین دلیل اغلب ترجیح میدهد به جای استفاده از سلاح گرم، با دست خالی طعمهاش را شکار کند. البته باید گفت که او در ابتدای حضورش در دنیای کمیک خبیث چندان جذابی نبود و انگیزههای خاصی برای شرارت نداشت؛ اما داستان ماندگار «آخرین شکار کریون» (Kraven’s Last Hunt) بود که کریون را تبدیل به خبیثی درجهیک کرد. پس از خودکشی کریون در داستان یادشده، خانوادۀ او در داستانی به نام «شکار بیرحمانه» (Grim Hunt) به وسیلۀ خون «کین» (کلونِ پیتر پارکر) او را به زندگی بازگرداندند. او اخیراً در داستان «شکارشده» (Hunted) به نوعی آرک رستگاری خود را طی کرد و جانِ خود را فدا کرد. حال در این مقاله قصد داریم به معرفی کامل این شخصیت و اعضای خانوادۀ او بپردازیم.
1- معرفی کریون شکارچی
همانطور که در مقدمه گفته شد، سرگی کراوینف (Sergei Kravinoff) ملقب به کریون شکارچی، یک شکارچیِ روسی بود که در اوایل قرن 20 میلادی متولد شد و پس از تحوّلاتی در کشورش به آمریکا مهاجرت کرد. او در طی سالها از معجونها و داروهایی خاص استفاده میکرد تا جوانی و قدرتاش را از دست ندهد. دشمنی او با اسپایدرمن زمانی آغاز شد که «آفتابپرست» از کریون برای غلبه به اسپایدی درخواست کمک کرد. از آن زمان، اسپایدرمن به هدف و شکار نهایی کریون تبدیل شد. وقتی در نهایت کریون در داستان کلاسیک «آخرین شکار کریون» به هدفاش رسید، دست به خودکشی زد. سالها بعد خانوادۀ او طی داستان "شکار بیرحمانه" (Grim Hunt) و با قربانیکردن «کِین» (که خود را جای اسپایدرمن اصلی جا زده بود) او را به زندگی بازگرداندند. او در آخر و در داستان "شکارشده" طی عملی فداکارانه توسط فرزند کلون شده از روی خودش به قتل رسید (در ادامه این مقاله به جزئیات موارد مذکور اشاره خواهد شد).
2- آخرین شکار کریون (زنده به گور شدن مرد عنکبوتی و خودکشی کریون)
"آخرین شكار كریون" (Kraven's Last Hunt) یك داستان بسیار مشهور و كلاسیك 6 قسمتی در كمیك های اسپایدرمن است كه سال 1987 به نویسندگی «جی. ام. دی متیوس» (J.M. DeMatteis) و طراحی «مایک زِک» (Mike Zeck) خلق شد (این داستان به طور کامل در اینجا ترجمه شده است). در کل سرگی کراوینف از وقتی به سرش زد به عنوان یک شکارچی شجاع و دلاور بزرگترین طعمه دوران حرفه ای اش یعنی اسپایدرمن را شكار كند هر بار به شكلی از او شكست خورد و طعم تلخ شكست و تحقیر را چشید، طعمی كه قبلاً هرگز آن را تجربه نكرده بود. به همین دلیل تصمیم گرفت بار ديگر غرور و افتخار از دست رفته اش را پس بگیرد و برای این كار نقشه پیچیده ای كشید تا اسپایدرمن را به معنای واقعی كلمه خرد كند! پس كریون شكارچی به دنبال "آخرین شكار" خود رفت.
البته كریون هنوز از یك پلنگ چالاك تر و از یك خرس بزرگ قوی تر بود ولی خودش هم میدانست كه از دوران اوجش فاصله زیادی دارد. به همين خاطر تلاش كرد از یك سو با استفاده از معجون ها و عصاره های جنگلی دوباره توان خود را افزایش دهد و از طرفی با قرار دادن كامل خود در میان انبوهي از عنكبوت و خوردن آنها (!) ذهن و جسم خود را آماده نبرد با اسپایدرمن كند!
اسپایدرمن هم كه اخیراً با «مری جین» ازدواج كرده و تازه از ماه عسل برگشته بود، داشت مثل همیشه در سطح شهر تاب ميخورد كه ناگهان كه از سوی كریون مورد حمله قرار گرفت. او فكر كرد كه طبق معمول با نقشه احمقانه يكي از دشمنان خبيث اش سروكار دارد اما ناگهان كریون تفنگش را برداشت و درست شلیك كرد به وسط سرش!
سپس كریون اسپایدرمن را به عمارت خود برد، داخل یك تابوت مجلل گذاشت و به كمك دستيارانش او را زیر خاك دفن كرد!!!
البته این پایان كار نبود زیرا باید برتری خودش را نیز ثابت میكرد. بنابراین لباس اسپایدرمن را پوشید و به سطح شهر رفت.
او عدالت را به شیوه خاص خودش و با خشونت تمام اجرا میكرد وحتی برخي از خلافكاران را به قتل رساند! او یكبار مری جین هم را از دست دزدان نجات داد (البته مری جین فهمید كه كس دیگری در زیر ماسك اسپایدرمن است).
كریون یك موجود موش مانند و آدم خوار به نام «ورمین» (Vermin) را دستگیر كرد و آنچنان او را كتك زد كه ورمین تا مدتها جرات نداشت در سطح شهر آفتابی شود!
همانطور كه كریون به پیروزی های خود در هیبت اسپایدرمن میرسید، ناگهان اسپایدرمن واقعی بیدار شد و خوانندگان فهمیدند كه تیری كه كریون به سمت او زده باعث بیهوشی اش شده و او هنوز نفس ميكشد. او كه زیر خاك دفن شده بود با بیاد آوردن همسرش مری جین آنقدر ذره ذره تقلا كرد تا بلاخره توانست خودش را نجات دهد. او فهمید كه به مدت دو هفته زنده زنده دفن شده بوده و در تمام این مدت كریون در هیبت او در حال مجازات آدم بدهای شهر بوده!
او ابتدا به سراغ مری جین رفت تا از سلامتی اش اطمینان حاصل كند و بعد رفت تا كریون را شكار كند!
ولی وقتی دستش به كریون رسید او هیچ مقاومتی نكرد. فقط لبخندی حاكی از رضایت و پیروزی روی لبانش نقش بست زیرا در حالیكه میتوانست اسپایدرمن را به راحتی بكشد، اما هویت اش را به سرقت برده و برتری اش را به او ثابت كرده بود. او سپس به اسپايدرمن گفت: " مگه نميبيني؟ بلاخره من بردم"!
در نهایت كریون دست به خودكشی زد زیرا دیگر انگیزه ای برای زندگی كردن نداشت.
شما میتونید این کمیک زیبا را اینجا با ترجمه فارسی بخوانید
3- داستان " آخرین شكار كریون" ابتدا قرار بود برای بتمن و با حضور جوكر نوشته شود!
شاید برایتان جالب باشد كه بدانید نویسنده داستان "آخرین شکار کریون" یعنی آقای «جی. ام. دی متیوس» ابتدا قصد داشت ایده این داستان را برای كمیك های بتمن اجرا كند! او در واقع میخواست داستانی بنویسد كه در آن جوكر ظاهرا موفق به كشتن بتمن ميشود. دی متیوس ایده اش را به مسئولین دی سی ارائه كرد ولی آنها آن را رد كردند چون برای جوكر برنامه ای دیگری داشتند. بنابراین دی متیوس سعی كرد شخصیت خبیث داستان را تغییر داده و به جای جوكر از « هیوگو استرنج» (Hugo Strange) استفاده كند ولی این ایده هم از جانب دی سی رد شد. دی متیوس كه دوست نداشت ایده خلاقانه اش را رها كند، آن را به مارول پیشنهاد داد و از «كریون شكارچی» به عنوان شخصیت خبیث داستان استفاده كرد. مارول هم قبول كرد. این داستان به موفقیت هنری و مالی فوق العاده ای دست یافت و باعث شد دی متیوس تا سالها نویسنده كمیك های مختلف مرد عنكبوتی شود.
جالب این است كه چند سال بعد (یعنی در سال 1994) دی سی از دی متیوس دعوت كرد تا ایده اش را بنویسد!!! بنابراین داستان Going Sane در شماره های 65 تا 69 كمیك Batman: Legends of the Dark Knight چاپ شد كه دی متیوس آن را به همراه طراحی به نام «جو استاتون» خلق كرد.
در این كمیك جوكر ظاهرا بتمن را میكشد و چون دیگر انگیزه ای برای خباثت ندارد ، جنون را كنار میگذارد. Going Sane داستان خوبی دارد ولی از آن به عنوان برترین های بتمن یاد نمیشود.
4- معشوقه کریون شکارچی
گذشته و منشا «كالیپسو» (Calypso) در هاله ای از ابهام قرار دارد. برخی میگویند او نوعی زامبی زنده است! ولی در هر حال قدرت های جادویی دارد و میتواند حریفان خود را طلسم كند. در واقع به نظر می رسد یک استاد جادوی Voodoo باشد که گفته میشه قدرت های خودش از طریق قربانی کردن خواهر کوچک تر خودش به دست آورده است! او عاشق «كریون شكارچی» میباشد و حاضر است تا جانش را برای او بدهد. پس از اینكه «كریون» خودكشی كرد، به نیویورك آمد تا از اسپایدرمن انتقام بگیرد. او برای این کار سعی کرد ذهن «لیزارد» را تحت کنترل خودش بگیرد تا از طریق او اسپایدرمن را به قتل برساند. یکی دو باری هم مرده ولی زنده شده و انگار میتونه دیگران را هم زنده کنه!
5- «آفتابپرست» برادر ناتنی کریون شکارچی است!
دیمیتری اسمردیاکف ملقب به «آفتابپرست» نخستین خبیثیست که اسپایدرمن به طور رسمی در دنیای کمیک باهاش درگیر شده است! بعدها در دنیای کمیک مشخص شد که دیمیتری فرزند «نیکولای کراوینف» (پدر کریون شکارچی) و خدمتکارشان «سونیا اسمردیاکف» و برادر ناتنیِ کریون است. او کودکی سختی داشت و مدام مورد تحقیر و بیمهری اعضای خانواده قرار میگرفت؛ در واقع پدرش نمیتوانست حتی دیدنش را تحمل کند و مادرش هم او را یک ننگ بزرگ میدانست. امّا کریون رفتار به نسبت بهتری با او داشت ولی حتی او هم گاهی با هاش تندی میکرد و بهش زور میگفت. همین مساله باعث شد دیمیتری از همان ابتدا از خودش و هویتش و صورتش بیزار شود و بخواهد خودش را جای دیگران بگذارد. مهارت های دیمیتری در تغییر قیافه باعث جلب نظر سرویس های امنیتی – اطلاعاتی شوروی سابق شد و آنها بهش آموزش های لازم را برای اینکه یک جاسوس خبره باشد دادند. بعدشم که به آمریکا آمد و از آن مدت تا به حال مشغول شرارت بوده است. شما میتونید اولین حضور کریون در دنیای کمیک را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید.
6- همسر کریون شکارچی
الکساندرا نیکولاونا زنی از خانوادۀ ثروتمند روسی بود که عاشق کریون شد و با او ازدواج کرد. کریون بعدها لقب «ساشا» را به او داد. زمانیکه کریون در حال دستوپنجه نرمکردن با اسپایدرمن بود، ساشا و فرزنداناش در روسیه زندگی میکردند. زمانیکه خبر مرگ کریون به او رسید و پسرشان «ولادمیر» نیز به دست کین کشته شد، ساشا شروع به آموزش دخترشان یعنی «آنا» کرد تا جای پدرش را بگیرد و به کریون شکارچی بعدی تبدیل شود. او که اسپایدرمن را مسئول مرگ شوهرش میدانست، تنفر زیادی نسبت به او پیدا کرد و زندگیاش را برای بازگرداندن کریون از مرگ و انتقام از اسپایدرمن گذاشت. او و خانوادهاش نهایتاً موفق شدند و کریون را زنده کردند؛ اما اخلاقیاتِ او به کلّی تغییر کرده بود. در پایان داستان شکار بیرحمانه، کریون و خانوادهاش به «سرزمین وحشی ها» (Savage Land) رفتند تا خانوادۀ کراوینف را قویتر و از نو بسازند. در آنجا جدلی بین کریون و ساشا درگرفت که منجر به خشمگینشدن کریون شد. او نهایتاً برای ثابتکردن اینکه یه کراوینف واقعیست، گردنِ ساشا را شکست و او را کشت.
7- فرزندان کریون شکارچی
جناب سرگی کاروینوف به زاد ولد علاقه خاصی دارد و فرزندان زیادی هم در دنیای کمیک از او دیده ایم که به آنها اشاره میکنیم:
«شکارچی بیرحم»(Grim Hunter)
نام واقعی: ولادمیر کراوینف
کریون پیش از مرگاش فرزندان زیادی از خود به جا گذاشت. ولادمیر کراوینف، فرزند نخست کریون و ساشا، در روسیه و در ناز و نعمت بزرگ شد. کریون حضور زیادی در کودکی او نداشت، چرا که اکثر اوقات مشغول شکار در سراسر دنیا بود. به همینخاطر ولادمیر توسط خدمتکار کریون به نام «گِرِگور» (که خود آموزشیافتۀ کریون بود) آموزش دید و شیوههای شکار پدرش را فرا گرفت. ولادمیر سپس از آزمون لیاقتِ پدرش سربلند بیرون آمد و از آن موقع تحت آموزش شخصِ کریون قرار گرفت. ولادمیر نیز از آن معجون پدرش برای بهدستآوردن قدرت و بنیۀ فرابشری استفاده میکرد. او کهلقب «شکارچی بیرحم» (Grim Hunter)را برای خود برگزید، تنها یکبار که با «هابگابلین» تیمآپ کرده بود با اسپایدرمن مبارزه کرد. وقتی ولادمیر از زندان آزاد شد، دوباره تصمیم گرفت به سراغ اسپایدرمن برود، اما با کلون خشنِ او یعنی کین روبهرو شد. پس از مبارزهای، او به دست کین کشته شد. او سپس در داستان شکار بیرحمانه توسط خانوادهاش به شکل حیوانی وحشی زنده شد. پس از اتمام داستان و زمانیکه خانوادۀ کراوینف به سرزمین وحشیها رفتند، کریون او را کشت تا از این زندگی ناخوشآیند خلاص شود.
«آنا»(Ana)
نام واقعی: آناستاسیا تاتیانا کراوینف
آناستاسیا کراوینف ملقب به «آنا»، دومین فرزند کریون و ساشا و سومین کسیست که لقب «کریون شکارچی» را یدک میکشیدهاست [دومی که بود؟ در آیتم بعدی بخوانید!] پس از خبر مرگ کریون، او تحت آموزشهایی قرار گرفت تا جای پدرش را گرفته و از اسپایدرمن انتقام بگیرد. او جانشینی لایق برای پدر بود و بر خلاف برادرش، در همان مبارزۀ نخست مشکلات زیادی برای اسپایدرمن به وجود آورد. جالب است بدانید آنا در یکی از مأموریتهایش در پاریس، در معرض «تریجنسیس» (Terrigenesis) قرار گرفت؛ بنابراین او را به نوعی میتوان یکی از اعضای «ناانسانها» به شمار آورد! پس از وقایع شکار بیرحمانه، او هم مثل دیگر اعضای خانواده به سرزمین وحشیها رفت؛ اما از روشهای کریون ترسی نداشت و بر خلاف مادر و برادرش زنده ماند. او حتی برای اثبات لیاقتاش به سراغ شکار تنها عضو باقیمانده از خانواده یعنی «آلیوشا» رفت! کریون سپس به کمک «تکاملدهندۀ عالی» (High Evolutionary) از روی خود ۸۷کلون ساخت؛ اما آنا از اینکار خوشش نیآمد و آن را یک «بیشرمی» و «بیاحترامی» به خانواده خواند و سپس خودش را از خانوادۀ کراوینف جدا کرد.
«آلیوشا»(Alyosha)
نام واقعی: الکسی کراوینف
تا به حال چندبار به آلیوشا اشاره کردیم؛ حال باید او را معرفی کنیم. الکسی کراوینف ملقب به «آلیوشا»، فرزند نامشروع کریون از یک جهشیافتۀ مؤنث و ناشناخته بود. او بر خلاف خواهر و برادر ناتنیاش، کودکی سختی داشت. کریون که از تولّد چنین فرزندی شرمسار بود، ترتیبی داد تا او در جنگلهای آفریقا و به دور از خانوادۀ کراوینف بزرگ شود. البته او گاهی اوقات به فرزندش سر میزد، امّا آلیوشا چیز زیادی از او به خاطر ندارد. وقتی خبر خودکشی پدرش به گوشِ او رسید، آلیوشا به نیویورک سفر کرد تا بیشتر با خانوادهاش آشنا شود. او سعی کرد جا پای پدرش بگذارد و با متّحدین قدیمی او متّحد شد و با اسپایدرمن مبارزه کرد. او حتی عشق سابق پدرش، زنی به نام «کالیپسو» را نیز کشت! میتوان گفت آلیوشا بیش از دیگر جانشینان کریون در دنیای کمیک حضورِ مؤثر داشته و به عنوان کریون شکارچی فعّالیت میکردهاست. آلیوشا نیز پس از وقایع داستان شکار بیرحمانه به سرزمین وحشیها رفت و نهایتاً توسط خواهر ناتنیاش کشته شد.
«نِد» (Ned)
نام واقعی: ندروچی تانِنگاردِن (Nedrocci Tannengarden)
ند تانِنگاردِن سومین فرزند کریون بود (از هویت مادرِ او اطلاعاتی در اختیار نداریم.) او شخصیت مهمی در تاریخ داستانهای اسپایدرمن نیست و حضورش محدود میشود به یک مینیسری فرعی. به هر حال، او قدرت فوقبشری خاصی نداشت و زمانی سعی کرد تا برادر ناتنیاش آلیوشا را به قتل برساند؛ امّا نهایتاً توسط آفتابپرست (که در آن زمان فکر میکرد آلیوشا خودِ کریون است که از مرگ بازگشته) کشته شد.
«ایکسریون» (Xraven)
نام واقعی: ---
سالها پیش «مستر سینیستر» (از دشمنان X-Men ) با همکاری کریون توانست به نمونۀ DNA پنج عضو اصلی افراد ایکس دست پیدا کند. او سپس با «کارنیج» معاملهای کرد تا در ازای دریافت نمونۀ DNA سیمبیوت، او را از تیمارستان راونکرافت آزاد کند. او با ایجاد تغییراتی در محتوای ژنتیکی سیمبیوت، خلقوخوی درنده و وحشی آن را حذف کرد و ترتیبی داد تا به طور کامل از او تبعیت کند.سپس با استفاده از DNA کریون، ۵عضو افراد ایکس و سیمبیوت، کلونی ساخت که کاملاً مطیع فرمانِ او بود. این کلون نام ایکسریون را برای خود برگزید. ایکسریون به خاطر محتوای ژنتیکیاش، قدرتها و خاطرات کریون و ۵عضو افراد ایکس را در خود دارد. او وقتی حس شرافت و افتخار کریون اصلی را به یاد آورد، بر علیه مستر سینیستر شورش کرد و کارخانه و تجهیزات کلونسازیِ او را نابود کرد. از سرنوشت او پس از مبارزه با سینیستر اطلاعاتی در دسترس نیست؛ اما از آنجایی که سینیستر جان سالم به در برد، احتمالاً ایکسریون هم هنوز زنده باشد.
«آخرین فرزند کریون»
نام واقعی: ---
پنجمین کریون شکارچی و جدیدترین جانشین او، کسی نیست جز کلون کریون معروف به «آخرین فرزند کریون.» همانطور که پیشتر گفتیم، پس از وقایع شکار بیرحمانه، کریون در سرزمین وحشیها «تکاملدهندۀ عالی» را متقاعد کرد تا 87 کلون از رویش بسازد. آخرین کلون، 86 برادر دیگرش را کشت تا لیاقتاش را به کریون ثابت کند و تنها وارث او باشد. در پایان داستان "شکارشده"، او به پدرش که لباس اسپایدرمن را پوشیده بود حمله کرد و او را به شکلی وحشانه به قتل رساند (در مورد شماره 11 از همین مقاله به این موضوع اشاره میشه). زمانیکه او فهمید دچار چه اشتباهی شده، در هم شکست. او سپس نامۀ پدرش را یافت (که پیش از آنکه متحوّل شود و دست به آن عمل شرافتمندانه بزند، نوشته بود) که در آن به او وصیت کرد که میراثاش را ادامه دهد و خود به کریون شکارچی بعدی شود. در حال حاضر او کریون شکارچی دنیای مارول است.
8- کین پارکر به دست خانواده کریون کشته شد!
پیتر پارکر یک کلون خشن و خفن داره به نام «کین پارکر» (Kaine Parker) که در داستان "شکار بی رحمانه" (Grim Hunt) دیدیم که خانواده کریون به دنبال زنده کردن او هستند. دختر و زن کریون به تعقیب کین میپردازند و و به طور وحشیانه ای هم کتکش میزنند و چیزی نمونده بود که کشته بشه. او خودش رو به سختی به درب خانه پیتر پارکر میرسونه و بهش هشدار میده که خانواده کریون افتاده اند به دنبال شکار "عنکبوتی ها".
سپس کین ریش خودش را زد و بیشتر شبیه به پیتر شد و عنکبوتی ها را یاری داد و در حالی که پیتر پارکر بیهوش شده بود و خانواده کریون هم داشتند میامدند سر وقتش، لباس پیتر رو پوشید و خودش را جای او گذاشت و بدین شکل دست به فداکاری بزرگی زد. سپس خانواده کریون او را قربانی کردند تا کریون شکارچی زنده شود (آنها خیال میکردند اسپایدرمن واقعی یعنی پیتر پارکر را کشته اند).
به همین دلیل وقتی سرگی زنده شد حالت طبیعی نداشت و گفته شد که نفرین شده و نفرینش هم این است که فقط مرد عنکبوتی اُریجینال میتواند او را بکشد. کین هم البته بعدا دوباره زنده شد.
9- مادام وب هم به دست همسر کریون شکارچی کشته شد!
در مورد قبلی درباره داستان Grim Hunt که سال 2010 در کمیک بوک های مرد عنکبوتی منتشر شد و کشته شدن کین پارکر گفته شد. اما این را هم بدانید که مادام وب نیز توسط خانواده کریون شکارچی دستگیر شده بود تا در زنده شدن کریون بهشون کمک کنه. ولی وقتی معلوم شد که از خون پیتر پارکر واقعی در زنده شدن او استفاده نشده، ساشا (همسر کریون) عصبانی شد و گلوی مادام وب را برید!
مادام وب در آخرین لحظات باقی مانده از عمر خود قدرت هایش را به «جولیا کارپنتر» (یکی از زنان عنکبوتی) منتقل کرد و بدین ترتیب جولیا به مادام وب جدید تبدیل شد!
10- چه میشد اگر «اسپایدرمن» دست به قتل «کریون شکارچی» میزد؟
همانطور که گفته شد طی وقایع رویداد "شکار بیرحمانه"، کریون شکارچی که توسط خانوادهاش زنده شده بود دریافت که فقط و فقط میتواند به دست اسپایدرمن کشته شود. وقایع شکار بیرحمانه نیز همگی طوری تنظیم شده بودند تا اسپایدرمن در آخر به سیم آخر زده و کریون را بکشد. در دنیای اصلی، با اخطار به موقع «مادام وب»، خوشبختانه این سناریو شکست خورد و اسپایدرمن دستاش را به خون کریون آلوده نکرد. امّا در کمیک What If? Spider-Man که داستانش در دنیایی موازی جریان داشت، وقایع طور دیگری رقم خوردند. کریون اسپایدرمن را مجبور کرد که با نیزهاش او را بکشد و داستان میخواست بگه اگر روزی اسپایدرمن در دنیای اصلی دست به قتل بزند چه بر سرش خواهد آمد.
او در دنیای موازی سپس به سرعت خانوادۀ کراوینف را از پا درآورد و پیش مریجین برگشت. مریجین که صبح روز بعد متوجه شد که پیتر دست به چه کاری زده، از او هراسان و باعث شد که پیتر عصبانی شود و زندگیاش به عنوان اسپایدرمن را به زندگی شخصیاش ترجیح دهد. او که رابطهاش با دنیای اطرافاش را به کلّی قطع کرده بود، اتصالاش به «شبکۀ تار و پود هستی» را از دست داد که موجب از دستدادن «حس عنکبوتیاش» شد. مریجین ابتدا امید داشت که با کمک «زنعمو می» و «هری آزبورن»، بتواند پیتر را به حالت عادی بازگرداند؛ تا اینکه اسپایدرمن به زندان «رافت» حملهور شد و «نورمن آزبورن» را کُشت. پس از مشاجرهای بین پیتر و امجی، او هویت «اسپایدرمن» را هم کنار گذاشت و خود را «شکارچی» (the Hunter) خواند. «جسیکا کارپنتر» تلاش کرد به کمک «ونوم»، «آنتیونوم» و «اسپایدروُمن» با پیتر مقابله کند؛ امّا خانوادۀ کراوینف که خدمتکارِ اسپایدرمن شده بودند، مشکلساز شدند. وقتی کارپنترِ مجروح، «آنیا کورازون» را به میدان نبرد تلهپورت کرد، همه به جز پیتر کشته شده بودند! با اینکه پیتر داشت به آنیا غلبه میکرد و داشت با تفنگِ کریون او را میکشت، آنیا در لحظۀ آخر سرِ تفنگ را به سوی پیتر برگرداند و باعث شد او کور شود. مریجین هم پیتر را ترک کرد و در آخر تنها دلخوشیِ او این بود که آنیا جایگاه اسپایدرمنِ حقیقی را در شهر گرفته است...
11- شکار شده (Hunted)
وقتی پس از ده سال دن اسلات بالاخره (!) از کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز کنار رفت، مارول اعلام کرد که نویسنده جدید به نام «نیک اسپنسر» قراره جانشین او بشه . اسپنسر قبلا با رویداد معرکه "امپراتوری مخفی" نشان داده بود قابلیت های بسیار زیادی داره. اوج داستان های اسپنسر در کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز را در رویداد معرکه ای به نام "شکار شده" شاهد بودیم که در آن کریون شکارچی بازگشت و البته پایان شکوهمندی داشت! کریون در این داستان نقشه پیچیده ای ریخته بود تا به اهداف خودش برسه و همه شخصیت های خبیثی که تِم حیوانی یا قدرت حیوانی داشتند را زیر یک سپر انرژی غیر قابل نفوذ در پارک مرکزی نیویورک جمع کرده بود و از ثروتمندان کشور دعوت کرده بود تا آنها را شکار کنند ولی در اصل میخواست از همه آنها انتقام بگیرد! ناگفته پیداست که پای مرد عنکبوتی خیلی زود به داستان باز شد و در نهایت دیدیم که مثل خیلی شخصیت های دارای تم حیوانی اسیر شد و در انتهای داستان دکتر کانرز (لیزارد) در کنار مرد عنکبوتی در سلولی به طور زنده روی مانیتور شاهد بودند که بیلی کانرز (پسر دکتر کانرز که به موجودی لیزارد مانند تبدیل شده) به همراه گربه سیاه در حال شکار شدن توسط افراد کریون هستند.
سپس کانرز متوجه شد که پسر کریون میخواد بیلی را بکشه و از اسپایدرمن خواست تا تراشه را از گردنش خارج کنه تا بتونه به لیزارد تبدیل بشه و پسرش رو نجات بده.
اسپایدرمن در دو راهی گیر کرده بود چون میدونست با این کار ممکنه کانرز فلج بشه ولی این کار رو کرد. تا اینکه مشخص شد کل این سناریو عمدا از سوی کریون زمینه چینی شده بود تا اسپایدرمن رو به جنگجوی بی رحمی که میخواست تبدیل کنه. ولی اسپایدرمن تسلیم نشد و با کریون جنگید و اصرار او روی اخلاقیات و نجات جان عزیزانش سرانجام کریون را متوجه اشتباهات خودش کرد و او فهمید که در تمام این سالها بزرگترین حیوانی که باید شکار میکرده، خودش بوده!
بدین ترتیب اسپایدرمن را در عملی فداکارانه آزاد کرد تا به عزیزانش برسه و سپس رفت و لباس سیاه رنگ مرد عنکبوتی را پوشید تا پسرش او را با اسپایدرمن واقعی اشتباه بگیره و اینگونه پسرش او را در مبارزه کشت و نفرین هم از روی او برداشته شد (چون در واقع با پوشیدن لباس اسپایدرمن بود که زمینه کشته شدن او فراهم شده بود).
شما میتونید این رویداد مهم را با به طور کامل با ترجمه فارسی در اینجا بخوانید.
12- در سال 1972 یک فیلم از مرد عنکبوتی براساس اولین حضور کریون در دنیای کمیک ساخته شد!
در سال 1972 یکی از فیلمبرداران معروف سینما به نام «بروس کاردوزو» (Bruce Cardozo)به استن لی نامه نوشت و ازش پرسید که آیا میتونه یک فیلم کوتاه غیر تبلیغاتی از روی مرد عنکبوتی بسازه. استن لی هم بهش اجازه داد. آقای کاردوزو هم یک فیلم 30 دقیقه ای براساس اولین حضور شخصیت کریون شکارچی در شماره 15 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز ساخت و اسمش رو گذاشت "مرد عنکبوتی علیه کریون شکارچی".
بروس کاردوزو اون موقع دانشجو بود و این فیلم را در طول دو ترم و به کمک هم کلاسی های خودش در دانشگاه نیویورک ساخت. گفته میشه خیلی هم به جزئیات توجه داشته و حتی صحنه های مربوط به بالا رفتن های اسپایدرمن از روی ساختمان های بلند یا تاب خوردن او در میدان تایمز نیویورک را به خوبی اجرا کرده بوده. او برای ایفای نقش پیتر پارکر/اسپایدرمن از آقایی به نام «جو الیسون» (Joe Ellison) استفاده کرد:
ولی گزینه او برای ایفای نقش «جی. جونا جیمسون» عالی بود: «اندرو پاستاریو» (Andrew Pastorio) که سال 1978 در فیلم Fingers خوش درخشید.
متاسفانه آقای کاردوزو عقاید سفت و سختی درباره فیلم کوتاه خودش داشت. او که در سال 2016 درگذشت، عقیده داشت که فیلمش برای مصارف تجاری ساخته نشده و به همین دلیل هرگز آن را در اینترنت منتشر نکرد. گفته میشه آخرین بار این فیلم در جشنواره کمیک کان سال 2005 به نمایش درآمده و از سرنوشت آن اطلاعی در دست نیست و فقط همین چند تصویر ازش موجوده! ولی هر کی موفق به دیدنش در جشنواره ها شده میگه اثر فوق العاده ای هستش که با توجه به دورانی که در آن ساخته شده یک شاهکاره!
13- کریون شکارچی عضو یکی از تیم های اونجرز بوده!
کریون شکارچی گاهی اوقات به عنوان یک ضدقهرمان در دنیای کمیک به تصویر کشیده است، نه یک ویلن تمام عیار! به طور مثال سال 2011 مارول یک کمیک 5 قسمتی منتشر کرد که توسط «هاوارد چیکین» طراحی و نویسندگی شد و در آن داستانی را خواندیم که در سال 1959 رخ میداد. «نیک فیوری» در این سال نوعی نسخه اولیه از تیم اونجرز در قرن بیستم میلادی تشکیل داد تا جنایتکاران آلمان نازی را که از دست عدالت فرار کرده و به خاطر جنایات خود در جنگ جهانی دوم محاکمه نشده بودند، شکار کنند. اعضای این تیم عبارت بودند از: نیک فیوری، دام دام دوگان (Dum Dum Dugan)، «سیبرتوث» (دشمن ولورین!)، دومنیک فورچون (یک جایزه بگیر و یکی از شخصیت های قدیمی مارول)، نامورا (از اقوام «نیمور» و از اهالی آتلانتیس) ، یولیسیس بلاد استون (یک شکارچی هیولا) و سیلور سیبل (پدر «سیلور سیبل» که از متحدین معروف مرد عنکبوتیه و اینجا معرفی شده است) فانتوم مو طلایی (از قهرمانان دهه 40 میلادی مارول که اینجا معرفی شده است) و البته کریون شکارچی!
14- سونی چند ساله گیر داده میخواد فیلم اختصاصی کریون شکارچی رو بسازه!
فعلا از میان پروژه های زیادی که سونی میخواد براساس شخصیت های داستان های مرد عنکبوتی بسازه تا به امروز فیلم اختصاصی کریون شکارچی که قبلا اینجا خبر داده بودیم قراره ساخته بشه واقعا جدیه و میشه نتیجه گرفت که این دشمن کلاسیک مرد عنکبوتی قرار نیست در فیلم های آینده مرد عنکبوتی در دنیای سینمایی مارول ظاهر بشه که سونی میخواد فیلم اختصاصی اش را بسازه. همچنین گفته میشه که فیلم کریون شکارچی قراره از داستان مهم و تاثیرگذار "آخرین شکار کریون" الهام بگیره. همچنین گفته میشه سونی قراره یک بازیگر درجه 1 را برای نقش کریون انتخاب کنه . سونی در ضمن بسیار دوست داره آقای آنتوین فوکویا (Antoine Fuqua) آن را کارگردانی کنه. ولی هیچ چیز مشخص نیست و بارها سونی رفته سراغ فلان شخصیت ولی در نهایت چیزی ازش حاصل نشده! پس اگر کریون را در قسمت سوم مرد عنکبوتی در MCU دیدید تعجب نکنید!
15- حضور در دیگر گونه های سرگرمی
نکته جالب درباره کریون این است که دارای رکورد بیشترین حضور در دنیای انیمیشن در میان تمامی دشمنان مرد عنکبوتی است و تقریبا در تمامی انیمیشن های مردعنکبوتی حاضر بوده!
در کمال تعجب اولین حضور کریون شکارچی در دنیای کمیک برمیگرده به اولین کارتون مارول که سال 1966 تحت عنوان Marvel Superheroes ساخته شد و کریون در اپیزودی با محوریت آیرون من به کار رفت! او و آفتاب پرست با هم همدست شدند تا لیزر ویژه ساخته شده توسط تونی استارک را به سرقت ببرند.
کریون قرار بود در اولین سریال اختصاصی مرد عنکبوتی ظاهر بشه ولی چون در Marvel Super Heroes به کار برده شده بود نتونستند ازش استفاده کنند ولی در عوض از شخصیتی مشابه به نام «هارلی کلیوندون» (Harley Clivendon) که یک شکارچی استرالیایی بود استفاده شد.
کریون شکارچی در سریال مرد عنکبوتی در سال 1981 در یکی از اپیزودها به نام "شکارچی و شکار شده" ظاهر شد. شخصیت «کا-زار» هم در این اپیزود بود.
در سریال خاطره انگیز "مرد عنکبوتی و دوستان شگفت انگیز او" نیز کریون حاضر بود و دایناسورهایی را از "سرزمین وحشی ها" به منهتن آورد و به قدرت های فایر استار نیاز داشت برای اینکه دایناسورها از تخم در بیایند.
در سریال "مرد عنکبوتی: مجموعه کارتونی" شاهد حضور کریون در چندین اپیزود بودیم و یک نامزد هم داشت به نام «دکتر ماریا کرافورد» که خیلی برایش مهم بود.
کریون در سریال "مرد عنکبوتی نامحدود" هم حضور داشت و شاهد نسخه ای از او در دنیایی موازی موسوم به Counter-Earth بودیم که یک مزدور بود که از سوی تکامل دهنده عالی استخدام شد تا مرد عنکبوتی را دستگیر کند.
کریون در دو اپیزود پایانی و برتر سریال "مرد عنکبوتی: مجموعه جدید کارتونی" حضور یافت و شاهد بودیم که برادر و خواهر دوقلویی با توانایی های ذهنی بسیار زیاد میخواستند ازش انتقام بگیرند و سناریویی طرح ریزی کردند تا اسپایدرمن او را بکشد! (آنها کاری کردند تا اسپایدرمن خیال کنند کریون، مری جین را به قتل رسانده است).
در کارتون تحسین شده "مرد عنکبوتی خارق العاده"، کریون به عنوان یک شکارچی نامدار در فصل دوم دیده شد. او از اسپایدرمن شکست خورد و سراغ دکتر مایلز وارن رفت و با دریافت سرمی از او به قدرت های فوق بشری دست یافت و به موجودی شیرمانند که ترکیبی از قدرت های چیتا و پلنگ را داشت شبیه شد!
کریون شکارچی در چندین اپیزود از سریال "مرد عنکبوتی نهایی" حضور داشت و علاوه بر سلاح ها و روش های سنتی از تجهیزات مدرن و پیشرفته نیز بهره میجست.
در جدیدترین سریال کارتونی مرد عنکبوتی که پخش آن از سال 2017 آغاز شد، کریون مجری یک برنامه تلویزیونی حیات وحش است و یک بازوی مکانیکی دارد و از سوی نورمن آزبورن استخدام شد تا اسپایدرمن را اسیر کند.
نسخه مشابه با کریون در سریال سال 2017 مرد عنکبوتی نیز در کارتون Avengers: Black Panther's Quest حضور یافته است.
کریون شکارچی مجموعاً در 13 بازی ویدئویی نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2021
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
نسخه های عجیب و غریب از کریون شکارچی در دنیای کمیک!
10 داستان برتر کریون شکارچی در دنیای کمیک
اولین حضور کریون شکارچی در دنیای کمیک ترجمه شد: شماره 15 از "مردعنکبوتی شگفت انگیز"
قسمت آخر از كمیك "آخرین شكار كریون" ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم
رویداد بزرگ مرد عنکبوتی در سال 2019 (شکار شده /HUNTED ) - کامل + لینک دانلود
بهترین داستان های مرد عنکبوتی در 10 سال گذشته
10 دشمن برتر مرد عنکبوتی
لحظات ماندگار در كمیك های مرد عنکبوتی: اسپایدرمن زنده به گور میشود!
15 دشمن ترسناک و چندش آور مرد عنکبوتی!
عكس های زیبا از دشمنان مرد عنكبوتی : كریون شكارچی (KRAVEN THE HUNTER)
سونی یک فیلمنامه نویس را برای فیلم اختصاصی "کریون شکارچی" (KRAVEN THE HUNTER) استخدام کرد!
10 خط داستانی که مارول و سونی میتوانند برای دنباله فیلم "مرد عنکبوتی: دور از خانه" مورد استفاده قرار دهند
معرفی اعضای خانوادۀ کریون شکارچی (KRAVEN THE HUNTER)
چیزهای جالبی که درباره مرد عنکبوتی نمیدانستید! قسمت 32
10 حقیقت مهمی که باید درباره «مادام وب» (MADAME WEB) بدانید
لحظات ماندگار کمیک های مرد عنکبوتی: کین جان پیتر پارکر را نجات میدهد!
چه میشود اگر قهرمانان مارول دشمنان خود را به قتل برسانند؟
معرفی 20 تیم برتر انتقام جویان