قبل از خداحافظی با نتفلیکس، حتما باید ایستراگ های این سریال فوق العاده نوشته بشه! با ما همراه باشید.
مقدمه: بار ها و بارها هشدار داده بودیم که نتفلیکس راه عجیبی را در پیش گرفته همچنین از زنگ خطری قریب الوقوع خبر داده بودیم. واقعا جای تاسف دارد که رابطه بین دیزنی و نتفلیکس این چنین به پایان می رسد. حیف این سریال فوق العاده و زحمت های فراوانی که پایش کشیده شده، حیف...
فصل سوم سریال دردویل یکی از بهترین آثار ابرقهرمانی میان تمام سریال های این ژانر محسوب می شود و می توان گفت فقط کمی از فصل اول این سریال پایین تر است. نویسندگان و دست اندرکاران فیلم برعکس فصل های دوم دو سریال لوک کیج و آیرون فیست کاملا شخصیت پردازی مت مورداک و دردویل را درک کرده بودند و واضحا مشخص است که آن ها به دنیای کمیک در جای جای سریال ادای احترام کرده اند! اما متاسفانه این سریال نیز به جمع کنسلی های مارول نتفلیکس پیوست! از دلایل مختلفی که برای کنسل شدن وجود داشت تبلیغات و بازاریابی بسیار پایینی بود که برای فصل سوم انجام شد یعنی بعد از گذشت مدت زیادی از فصل دوم، تبلیغات بسیار بسیار کم و حتی می توان گفت ناچیزی برای این فصل داشتیم به حدی که تنها یک تریلر از این فصل منتشر شد! آن هم چه زمانی؟ زمانی که تنها حدود یک ماه به پخش خود سریال باقی مانده بود!!!!!! در ضمن پس از پخش سریال، نیز وضعیت نسبتا بدی برای سریال وجود داشت؛ برخلاف همیشه که سریال های مارول در بنر اصلی نتفلیکس وجود داشتند، این بار در کمال تعجب هیچ اثری از فصل سوم دردویل نبود و مخاطبان می بایست در شبکه جستجو می کردند تا فصل سوم را پیدا کنند و ببینند!!!!!! اگر نگاهی نیز به گذشته بیاندازیم نیز درمیابیم که نتفلیکس در تلاش بوده که هر چه سریع تر این سریال ها را منتشر کند تا به قول گفتنی عطاشان به لقاشان ببخشد و از شر آن ها خلاص شود!!!!! متاسفانه به شخصه حس می کنم در آینده ای نزدیک فصل دوم پانیشر و فصل سوم جسیکا جونز پخش شده و آنها نیز به جمع کنسل ها خواهند پیوست و فاتحه مارول/نتفلیکس خوانده خواهد شد!
به هر حال این سخنان تلخ چیزی از لذت فصل سوم دردویل نمی کاهد و ما در این مقاله به اشارات و ایستراگ های این سریال خواهیم پرداخت:
۳۷- اشاره به شبکه ای که تریش واکر در آن کار می کرد
یکی از شبکه های خبری که ویلسون فیسک در حال تماشای آن بود WNEX نام داشت. این شبکه جایی بود که تریش واکر در آن برنامه اختصاصی خودش را گویندگی می کرد.
۳۶- اشاره به شبکهٔ معروف خبری در MCU
یکی دیگر از شبکه هایی که کینگ پین در حال تماشای آن بود از تحقیر شدن دردویل در رسانه ها لذت می برد شبکه WHiH بو که از فیلم مردآهنی ۱ تا به حال در جای جای سینما و تلویزیون مارول مورد استفاده قرار گرفته است.
۳۵- پوشش مخفی کاری قهرمانان مارول!!!
در قسمت دوم از سریال دیدیم که مت مورداک برای ناشناخته ماندن از یک کلاه آفتابی و عینک آفتابی دیگر استفاده می کرد. نکتهٔ جالبی که در این صحنه وجود داشت شیوه مخفی ماندن او به روش دیگر ابرقهرمانان مارول بود. این نهضت (!) از فیلم سرباز زمستانی شروع شد و در جنگ داخلی به اوج خودش رسید و همانطور که ما در این مقاله گفتیم، در فیلم مردمورچه ای و واسپ نیز، اسکات این شیوه مخفی کاری را به سخره خود گرفته بود.
۳۴- حواس مت مورداک
در قسمت دوازدهم و استرسزای سریال دیدیم که مامور ندیم برای رهایی و جبران اشتباهاتش حاضر به شهادت دادگاه علیه فیسک و فساد FBI شده است. وقتی پای فیسک در میان باشد، به این راحتی ها نمی شود به یک دادگاه ساده رسید. مت در این قسمت اصرار داشت که مخفیانه این انتقال صورت گیرد و برای این کار مامور ندیم را سوار یک ون مخابراتی کرد. نکته ای که در این صحنه وجود داشت برند قرار گرفته روی این ون بود. این روی این ون عبارت Five Senses نوشته شده بود که به حواس تقویت شدهٔ دردویل اشاره داشت.
۳۳- تاکسی و خاطرات بد دردویل
همانطور که در شماره قبل توضیح دادیم مت و مامور ندیم طی رفتن به دادگاه مجبور به زد و خورد ها و حمله های مختلفی قرار گرفتند. پس از رهایی این دو از دشمنان تنها ماشینی که می توانستند برای خروج از آن ترافیک قلابی پیدا کنند یکی تاکسی بود. اینجا بود که مت گفت “لعنتی این یه تاکسیه” ! در واقع اینجا به خاطرات بد او از سوار شدن تاکسی اشاره داشتیم. در پایان قسمت چهارم از سریال نیز یک چشمه از آن را دیدیم و از قبل این اتفاق را در داستان Born Again دیده بودیم.
۳۲- اشاره به جسیکا جونز
در قسمت آخر که همه چیز به خوبی و خوشی به پایان رسید و ما دیدیم که فاگی، مت و کارن دوباره تصمیم به بازگشت به کسب و کار سابق خود گرفته اند. اینجا بود که مت به کارن گفت تو از جسیکا جونز با ثبات تری!(در کارهای تحقیقاتی)
۳۱- استفاده از موسیقی متن بازی مردعنکبوتی PS4
همانطور که می دانید آهنگساز فصل سوم سریال آقای جان پیسانو بود. از آنجایی که ایشان روی جدیدترین بازی مردعنکبوتی کار کرده است پس وقتی ما آهنگی آشنا در سریال شنیدیم بی دلیل نبوده! در قسمت دوم از فصل سوم در حدود دقیقه ۲۷ سریال یکی از موزیک های متن بازی مردعنکبوتی در پس زمینه سریال پخش می شود. نام این ترک “Inside the number” است که زمانی که در بازی در حال حل پازل بودیم پخش می شد. در سریال نیز وقتی مامور «ندیم» سعی بر ایجاب کردن بالاسری های خود برای استفاده از کینگ پین بود این موسیقی پخش شد.
(پ.ن: البته در خلاصه دو فصل قبلی موسیقی متن بازی Mass Effect 3 که همین آقای پیسانو اون رو ساخته پخش می شد نام ترکش هم بود: Leaving Earth)
۳۰- خانم کالاهان
در قسمت پنجم از سریال بعد از این که فاگی کمپین انتخاباتی خودش را برای دادستانی راه انداخته بود تا دست فیسک را رو کند، ما دیدیم که او به مغازه قصابی پدر و مادرش رفته و مورد حمایت آن هاست یکی از افراد آشنایی که ما در این صحنه دیدیم خانم کالاهان (Callahan) بود. او همان لحظه به فاگی رای داد و گفت که شوهرش به خاطر واقعه آتش سوزی در فصل اول سریال به رحمت خدا رفته و روی فاگی برای سرنگونی فیسک حساب می کند.
در فصل دوم لوک کیج ما برای اولین بار خانم کالاهان را دیدیم، او همسایه یکی از خبیث های فیلم به نام «کاکروچ» بود. در همان حضور کوتاهش ما فهمیدیم او پیزن فضول و البته اهل حالی است چرا که به لوک کیج در خواست قهوه خوردن کرد و این اسم رمزی است که فقط کسانی که سریال را دیده باشند متوجه اش می شود!
۲۹- گرفتگی گوش مت مورداک
این ایستراگی بود که اگر با هدفون سریال را تماشا می کردید متوجه آن می شدید! در قسمت اول از سریال جایی که فهمیدیم گوش دردویل آسیب دیده، زمانی که دوربین از زاویهٔ مت مورداک فیلمبرداری می شد؛ ما متوجه می شدیم که یکی از هدفون ها کار نمی کند و فقط از یکی از آن ها صدای سریال را می شنویم!! یعنی با این کار ما دقیقا حسی که مت داشت را تجربه می کردیم. گوش راست او کاملا آسیب دیده بود و صدایی از آن شنیده نمی شد.
۲۸- نام هتلی که ویلسون فیسک صاحب آن شد!
همانطور که در سریال دیدیم، ویلسون فیسک حاضر به همکاری با ماموران فدرال شد تا بسیاری از خلافکاران سطح خیابان را از رقابت با خودش خارج کند. این همکاری شرایطی داشت، یکی از این شرایط نگه داری او در یک هتل وابسته به ریاست جمهوری بود. در واقع این هتل تبدیل به زندان خانگی او توسط FBI تبدیل شد.نکته جالبی که در این هتل وجود داشت نام آن بود، در واقع نام این هتل Vancorp بود. در طی سریال ما فهمیدیم که این هتل قرار است به محل زندگی و ریاست کینگ پین و همسرش ونسا تبدیل شود؛ پس نام این هتل به اسم همسر او یعنی ونسا اشاره داشت!
۲۷- لباس نمادین کینگ پین
تمامی طرفداران و دنبال کنندگان دنیای کمیک با ظاهر کینگ پین در دنیای کمیک آشناییت دارند. در فصل اول سریال ما ویلسون فیسک را فقط با کت و شلواری مشکی رنگ می دیدیم و خبری از لقب کینگ پین نبود. در فصل سوم از آنجایی که رسما نام کینگ پین روی او قرار گرفته بود و ویلسون فیسک شیوه جدیدی را برگزیده بود، ما کت و شلوار نمادین سفید رنگ او در دنیای کمیک را زیارت کردیم.
۲۶- رسمی شدن لقب ویلسون فیسک!
در فصل دوم و در قسمت زندان مربوط به پانیشر، ما برای اولین بار لقب کینگ پین را از زبان خود ویلسون فیسک شنیدیم. در این فصل نیز بعد از بو بردن مامور ندیم از نقشه های او و لو رفتن ویلسون فیسک، او در اداره با ماموران اخاذی شده توسط کینگ پین محاصره شده بود و نه راه پس داشت نه راه پیش، چرا که او پس از مدت ها توانسته بود جایگاه مناسبی در دفتر فدرال پیدا کند. به هر حال وقتی جلسه ای بین مامورین فدرال شکل گرفت، مشخص شد که برای مخفی ماندن هویت ویلسون فیسک و مامورینی که تحت فرمان او هستند؛ فیسک را با نام کینگ پین صدا می زنند!!!
۲۵- کراشر کریل
یكی از شخصیت های خبیث دنیای مارول «كراشر كریل» نام دارد که به او لقب Absorbing Man داده شده است. این شخصیت در اصل از دشمنای «ثور» به حساب میآید و به هر چیزی كه به آن دست بزند به شکل و جنس آن شیئ در می آید!
او قبل از اینكه به این نیروها دست پدا كند یك بوكسور بود. در فصل اول سریال دردویل هم دیدیم كه پدر مت مورداك قرار بود با «كراشر كریل» مسابقه بدهد. (همون مسابقه ای كه آخرین مسابقه اش هم هست چون تصمیم میگیره در آن برنده بشه تا دل پسرش نشكنه و بعدشم كشته میشه)
در دنیای تلویزیونی مارول ما آقای کراشر کریل را زیارت کردیم که قدرت هایش مطابق دنیای کمیک بود، ولی خباثت این شخصیت طی گذشت مدتی کاهش یافت و در آخر و در فصل پنجم سریال ماموران شیلد دیدیم که او قربانی گراویتون شده و جذب بدن او شد!!!
۲۴- فلیکس منینگ
در طول سریال ما با آقای فلیکس منینگ (Felix Manning) آشنا شدیم که به نوعی کار چاق کن ویلسون فیسک محسوب می شد و اینگونه معرفی شد. در دنیای کمیک نیز همچین شخصیتی داشتیم که در دو شماره ۲۳۰ و ۲۳۱ کمیک های دردویل حضور داشت. او که از نوچه های کینگ پین به حساب می آمد مامور شد تا به ملوین پاتر دستور ساخت لباسی قلابی از دردویل را بدهد تا یکی از خلافکاران روانی آن را به تن کند. در سریال نیز اتفاقی مشابه افتاد که در مورد شماره ۱۴ کامل توضیح دادیم.
۲۳- باز هم «رزالی کاربونه»
ما برای اولین بار «رزالی کاربونه» را در سریال لوک کیج دیدیم. او یکی از سردسته های گروه های گانگستری بود که باعث شد خیابان های هارلم تبدیل به میدان جنگ بشود و در آخر این لوک کیج بود که جلوی پیشروی بیش از پیش این اتفاق را گرفت.
در فصل سوم دردویل، ما باری دیگر این شخصیت را در دنیای مارول شاهد بودیم. در قسمت هشتم دیدیم که فیسک تمامی رؤسای خلافکاران را پیش خود جمع کرده بود و از آن ها اخاذی در قبال محافظت از دولت و دستگیری شان می کرد. «رزالی کاربونه» یکی از افرادی بود که در آنجا حضور داشت و با سیاست تر از بقیه رؤسا رفتار می کرد. در دنیای کمیک رزالی به پانیشر علاقه داشت و پانیشر هم باهاش ارتباط داشت تا این که فهمید او چه شخصیتی است و رابطهٔ آنها پایان یافت. همچنین لازم به ذکره که در دنیای کمیک او دختر «ژولیوس کاربونه» بود که رئیس خانواده تبهکار کاربونه محسوب میشد. ولی پدرش به دست برادر خودش (یعنی عموی رزالی) کشته شد. سپس رزالی جای پدرش را به عنوان رئیس خانواده گرفت
۲۲- اشاره به واقعه Blackout در ماموران شیلد
همانطور که در ایستراگ های فصل های قبلی دیده بودیم، در دفتر کارن پیج اشارات مختلفی به حمله چیتاری در انتقام جویان ۲۰۱۲ داشتیم. طی گذشت فصل های مختلف این اشارات کم کم افزایش یافته و به دیگر وقایع سریال ها مارول اشاره داشتیم. یکی از اشاراتی که در این فصل به یکی دیگر از سریال های مارول داشتیم، اشاره به قطع شدن برق در نیویورک طی واقعه ای در سریال مامورین شیلد بود. اگر فصل چهارم سریال مامورین شیلد را دیده باشید از گروه شورشی واچ داگز (Watchdogs) خبر دارید.طی وقایع سریال ما فهمیدیم که گروه های تروریستی از انسان های دارای ابرقدرت و مخفی کاری های دولت خسته شده بودند.( مخصوصا بعد از نبرد سوکوویا) در یکی از قسمت های فصل چهارم سریال مامورین شیلد بعد از اینکه تعداد ناانسان ها رو به افزایش رفته بود، گروه واچ داگز با کمک ها و پشتیبانی هایی که دریافت میکردند دست به شورش زدند و باعث شدند برق چندین جا قطع بشود.
۲۱- اشاره به فیلم هالک شگفت انگیز
همانطور که در شماره قبل گفتیم دیوار دفتر کار کارن پیج پر است از ایستر اگ های مختلف یکی از این اشارات به مبارزه پایانی بین هالک و ابومینیشن بود. این واقعه با نام Harlem Terror شناخته می شود و همانطور که می بینید روی تیتر یکی از روزنامه های نیویورک بولتن قرار گرفته است.
۲۰- اشاره ای دیگر به ماموران شیلد
باز هم سر تیتر روزنامه! در یکی دیگر از این قاب ها میتوان عنوان صفحه اول "سایبرتک فرونشین می شود"(Cybertech settles) را مشاهده کرد. در واقع این تیتر اشاره داشت به شرکت سایبرتک و وقایع سریال مامورین شیلد و پشت پردهٔ پروژه دث لاک!
۱۹- اشاره به فیلم Network 1976
در قسمت یازدهم وقتی که ویلسون فیسک برای یک بیانیه مطبوعاتی جلوی دوربین رفت و دردویل را با خاک یکسان کرد، ما جمعی از مخالفین و معترضین نسبت به او را مشاهده کردیم که یک سری شعار را روی کاغذ و مقوا نوشته بودند. روی یکی از آن ها جملهٔ “I’m mad as hell and I’m not going to take this any more. “ (من خیلی عصبانیم و نمی تونم بیشتر از این تحمل کنم) نقش بسته بود. این عبارت درواقع یکی از دیالوگ های معروف فیلم Network به کارگردانی سیدنی لومت بود.
۱۸- جدال مردان عنکبوتی !
یکی از باحال ترین ایستراگ های فصل 1 سریال بی باک یک پوستر بوکس بود در باشگاه "فاگ ول" که یکی از مسابقات پدر مت مورداک را نشان میداد (پدر مت یک بوکسور بوده) . این مسابقه با کسی بود به نام «کراشر کریل» که در دنیای کمیک های مارول هست و به ابرخبیثی به نام «مرد جذب کننده» (Absorbing Man) تبدیل شد (برای آشنایی با این شخصیت اینجا را کلیک کنید). این بار نیز باحال ترین ایستراگ سریال به بوکس مربوط میشود! بار دیگر در فاگ ول پوستری را میبینیم که درباره جدال پارکر و مورالز است! و البته همانطور که میدانید در دنیای کمیک های مارول، در حال حاضر ما دو مرد عنکبوتی اصلی داریم: پیتر پارکر و مایلز مورالز! در پوستر نیز دو نژاد سفید پوست و سیاه پوست مقابل یکدیگر قرار گرفته اند که مستقیما به رنگ پوست این دو شخصیت اشاره دارد.
۱۷- «مگی مورداک»
همانطور که می دانیم یکی از منابع مورد اقتباس قرار گرفته در این فصل از سریال شماره ۲۲۷ تا ۲۳۳ کمیک های دردویل بود که با نام Born Again شناخته می شود. در این داستان فوق العاده ما با خواهر مگی آشنا شدیم که مشخص شد او مادر مت مورداک است. در سریال نیز از همین پیچش داستانی استفاده شد و ما در قسمت هشتم فهمیدیم که مگی در واقع مادر دردویل است و تمام این سال ها این واقعیت را از تنها پسرش مخفی می کرده. تنها نکته ای که خلاف دنیای کمیک بود این بود که در دنیای کمیک مت هیچ گاه این واقعیت را نفهمید که مگی مادرش است اما در سریال به خاطر حس شنوایی فراانسانی اش هنگام دعای خیر کردن مگی برای او این واقعیت را متوجه شد. (واقعا چقدر حیف که فصل چهارمی وجود ندارد تا رابطهٔ بین مادر و فرزند را در آن ببینیم...)
۱۶- کارن همه چیز رو بر باد میده
همانطور که میدانید فصل 3 از سریال تحسین شده "بی باک" از روی کمیک و داستان فوق العاده Born Again نوشته فرانک میلر و طراحی شده توسط دیوید مازوچلی اقتباس شده است (در اینجا راجع به این داستان توضیح داده شده). در Born Again شخصیت کارن پیج که شدیدا معتاد شده به آخرین چیزی روی میآورد که می تواند با آن پول دربیاورد و مواد بخرد: لو دادن هویت مخفی بی باک! این اطلاعات به دست ویلسون فیسک (کینگ پین) میرسد و در نهایت موجب میشود که زندگی اش نابود بشود. در این سریال البته کارن پیج در وضعیت بهتری از نظر سلامتی قرار دارد ولی باز هم سازندگان سریال کاری کرده اند که این کارن پیج باشد که به طور غیر عمدی برای ویلسون تایید میکند که مت مورداک همان بی باک است. در واقع کارن با تحت فشار گذاشتن ویلسون فیسک با استفاده از اهرم فشار و احساسی به قتل رساندن جیمز وسلی به بدترین شیوه باعث میشود کینگ پین از کوره دربرود اما در عوض کینگ پین به او یک دستی می زند و مطمئن می شود که مت مورداک همان بی باک است.
۱۵- جسدی وجود نداره ....
در کمیک Born Again ، فیسک قصدش اینه مت مورداک در پشت یک تاکسی نیویورک به قتل برسه. او همچنین از راننده تاکسی میخواد عصای معروف مت رو در حالی که اثر انگشتش روی آن است رو برداره چون میخواد حتی پس از مرگ هم او را به قتل متهم کنه. اما در سریال این تاکسی فقط برای حذف مت به کار میره. اما چیزی که ثابته اینه که فیسک هم در داستان Born Again و هم در این فصل از سریال تعجب میکنه وقتی متوجه میشه تاکسی پیدا شده ولی جسدی در آن نیست. در داستان Born Again به زیبایی شاهد هستیم که طول میکشه تا فیسک قضیه رو هضم کنه و در سریال هم وکیل فیسک باید دوبار بهش تکرار کنه تا قضیه رو باور کنه.
۱۴- بی باک بر علیه بی باک
سکانس مهم دیگری که دقیق از روی کمیک Born Again اقتباس شده مربوط میشود به ایده نبرد مت مورداک با خبیثی دیوانه که لباس بی باک را بر تن دارد. درست مثل دنیای کمیک، یکی از نوچه های کینگ پین به نام فلیکس مانینگ باعث میشود تا ملوین پاتر لباس دیگری از بی باک درست کند تا فیسک بتواند برای او در ملاعام پاپوش درست کند. هم در کمیک و هم در سریال مت باید با این بی باک قلابی مبارزه می کرد تا جون بقیه را نجات بدهد. اما تفاوت اصلی این بود که در کمیک های Born Again این بی باک قلابی کسیه که آقای مانینگ از یک تیمارستان جنایتکاران انتخاب میکند، در صورتی که در سریال خود کینگ پین این کار را می کند و آن شخص بولزای است. همچنین برخلاف سریال در این کمیک مانینگ به دست همین بی باک قلابی که انتخاب کرده کشته میشود.
۱۳- ملوین پاتر بیشتر به شکل گلادیاتور در می آید!
یکی از اولین خبیث های دنیای کمیک بوک های بی باک ، گلادیاتور نام داشت. اسم واقعی اش بود «ملوین پاتر» که عضلانی بود و نوعی لباس مدرن از گلادیاتورهای رم باستان بر تن داشت. اما بعد از گذشت مدتی اصلاح و به یکی از متحدین اصلی بی باک تبدیل شد. در سریال بی باک آقای ملوین پاتر بود که لباس بی باک را برایش درست کرد و در این فصل نیز ازش باج میگیرند و مجبورش میکنند در پاپوش دوختن برای بی باک کمک کند.(با زندانی کردن مت مورداک کنار لباس دردویل زمانی که پلیس در حال رسیدن بود.) در هر حال ما نزیک ترین چیزی که او در دنیای کمیک به عنوان گلادیاتور داشت را بر تن او میبینیم . منظور جایی هستش که پیراهنی بر تن دارد که الگو و طرح آن شبیه به لباس گلادیاتور در دنیای کمیک است! در ضمن نکته اصلی در این صحنه این بود که او با تیغه هایش به مت حمله میکند ! (در دنیای کمیک هم تیغه هایی گرد روی بازوان او به چشم میخوره).
۱۲- مرد نترس!
یکی از القاب بی باک در دنیای کمیک "مرد نترس" یا "مرد بدون ترس" (Man without fear) است. حتی در داستان Born Again خود کینگ پین در اظهار نظری جالب راجع به مت مورداک، میگوید که او دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و کسی که این اتفاق برایش رخ دهد؛ یک "مرد نترس" است! و البته از یاد نبریم که از سال 1964 عنوانی که به بی باک داده شده بود و روی کمیک های او چاپ میشد همین مرد نترس بود. در سریال هم خیلی هوشمندانه میبینیم که بی باک در ستایش پدر «لانتوم» (father Lantom) به او لقب مرد نترس را در مراسم عزاداریاش به او میدهد.
۱۱- بولزآی در لباس بی باک
«بولزآی» در دنیای کمیک یک عادت دارد و آن هم این است که علاقه دارد لباس قهرمان های مارول را بر تن کند. مثلا یک بار دچار فراموشی شد و جدی جدی باورش شد که بی باک است! به همین خاطر مت مجبور شد لباس بولزآی را بپوشد تا به او بفهماند که بی باک نیست! و البته مثال دیگری که وجود دارد، وقتی بود که عضو گروه دارک اونجرز شد و قبول کرد که لباس هاکای رو بپوشد ! در این سریال هم که بخاطر شست و شو های ویلسون فیسک معمولا لباس بی باک رو بر تن دارد!
۱۰- لوگوی بولزآی
در دنیای کمیک بولزآی یکی از شخصیت های معرکه مارول به حساب میاد (این مقاله رو بخونید تا بفهمید چرا از جوکر هم خفن تره!). ولی کسی دقیقا مطمئن نیست که اوریجین یا سرگذشت او چه بوده و چند تا سرگذشت برایش روایت شده. در یکی از این اوریجین ها متوجه شدیم که یک پرتاب کننده ماهر بیس بال بوده. در سریال هم همین اوریجین مورد اقتباس قرار گرفته بود (حتی داستان تا جایی پیش رفت که با آن سن کمش جان مربی خودش را گرفت فقط بخاطر این که به او گفت بگذارد به بقیه هم تیمی هایش فرصت بدهد!) لوگویی که برای تیم بیس بال او انتخاب شده بود در واقع همان لوگوی معروف بولزآی است که در دنیای کمیک روی لباس نمادینش دیده بودیم!
۹- شماره آپارتمان Dex
همانطور که در این مقاله گفتیم جان رومیتا طراح بزرگی است که در دهه 70 میلادی بسیاری از لباس های شخصیت های معروف مارول را برایشان خلق کرد. به طور مثال ولورین و پانیشر کسانی بودند که لباس های زیبا و کلاسیک خود را به این استاد بزرگ مدیون هستند. رومیتا همچنین لباس بولزآی را خلق کرد و در شماره 131 از کمیک های Daredevil از آن رونمایی شد. در سریال نیز ما می فهمیم که شمارهٔ آپارتمانی که دکس در آن زندگی می کرد ۱۳۱ بود و اشاره داشت به اولین حضور او در دنیای کمیک!
۸- اشاره به گذشته تاریک کارن پیج
در اوایل دهه 70 میلادی شاهد بودیم که شخصیت «کارن پیج» از کمیک بوک های Daredevil رفت . مدتی از او خبری نبود تا اینکه در کمیک بوک های Ghost Rider دوباره او را زیارت کردیم. او در این موقع یک بازیگر هالیوود شده بود. بعد از آن هالیوود را ترک کرد و تا مدتها از او خبری نبود تا اینکه بعد از 7 سال در داستان معروف Born Again وی را مشاهده کردیم در حالی که معتادی شده بود که حاضر بود برای تهیه پول مواد خودش دست به هرکاری بزند. در فصل سوم سریال بی باک و در اپیزود فلش بکی که به گذشته کارن اشاره داشت دیدیم که داره به شوخی به برادرش میگه که عادتش ممکن است باعث بشود به خاطر پول دست به هر کاری بزند.(از توضیح بیشتر معذوریم!) این اشاره ای بود به سرنوشت تلخ او در دنیای کمیک.
۷- زادگاه کارن پیج
اگر به یاد داشته باشید در این مقاله گفته بودیم که برای مدتی مت مورداک در دنیای کمیک وانمود میکرد که برادر دوقلوی خودشه به نام «مایک»! سپس او جوری صحنه سازی کرد که انگار برادرش مایک، بی باک است و سپس مرگش را جعل کرد. ولی کارن پیج که عاشق مایک شده بود به زادگاهش در منطقه Fagan's Corner رفت تا مدتی اونجا باشد. بعد از آن هم مت به آن مکان دنبال کارن رفت و سپس هویت مخفی اش را در آنجا برای کارن فاش کرد. ما در همان اپیزود فلش بکی که در بالا اشاره شد دیدیم که کارن پیج به همین منطقه رفت. (همانطور که در عکس می بینید، وفاداری در این فصل از سریال بی نظیر است!)
۶- ریشه زادگاه کارن پیج
نکته جالب راجع به زادگاه کارن پیج یعنی شهر Fagan's Corner اینه که در دنیای کمیک خودش یک ایستراگ هستش. یعنی اسم این شهر از اسم یک آدم واقعی به نام «تام فاگان» (Tom Fagan) گرفته شده که یک هوادار کمیک بوک بود و در دهه 60 میلادی به مناسبت هالووین برنامه هایی اجرا میکرد که در آن مردم لباس ابرقهرمانان میپوشیدند! خود آقای تام هم حضور افتخاری در دنیای کمیک های مارول داشته و اکثرا هم لباس «نایت هاک» (Nighthawk) را بر تن میکرد (برای آشنایی با شخصیت نایت هاک این مقاله را بخوانید).
۵- بی باک در کنار صلیب روی پشت بام کلیسا
سازندگان فصل 3 سریال بی باک به جز داستان های فرانک میلر و به خصوص Born Again از آثار و نوشته های دیگر طراحان و نویسندگان کمیک بوک های بی باک هم کمک گرفته اند. به طور مثال از طراحی های نمادین «جو کسادا» در صحنه ای که بی باک کنار صلیب بالای کلیسا به وضوح دیده میشود.
۴- شباهت صحنه مرگ پدر لانتوم با مرگ کارن پیج در دنیای کمیک
یکی از بهترین داستان های بی باک در دنیای کمیک Guardian Devil نام دارد که در این مقاله هم معرفی شده است.
در این کمیک زیبا بی باک سعی میکند از نوزادی مراقبت کند که ممکن است "ضد مسیح" باشد یا نباشد. نبردی حماسی بین بی باک و بولزآی در کلیسا در میگیرد . کارن پیج هم سعی میکند از نوزاد در مقابل بولزآی محافظت کند. دست آخر بولزآی از اون باتون (Billy Club)مخصوص بی باک استفاده میکند و به سمت کارن پیج پرتابش میکند و او را به قتل می رساند. اما در سریال در صحنه ای استرس زا می بینیم که این پدر لانتوم است که میپره و خودش را در مقابل بولزآی قرار میده و جونش رو فدا میکند.(پیش مرگ کارن میشود و به نوعی از مت به خاطر مخفی نگه داشتن راز مادرش عذر خواهی می کند!)
۳- نحوه خوب شدن ستون فقرات بولزآی
در دنیای کمیک پس از این که بولزآی جان عشق مت مورداک یعنی «الکترا» را گرفت ، مت متقابلا به دنبال او رفت. نبرد سخت و طولانی هم بین آن ها در گرفت تا این که بولزآی سقوط کرد و فلج شد .
در فصل 3 این کینگ پین بود که کمر بولزآی را شکست. ولی درست مثل کمیک ها او از طریق یک عمل جراحی که فلز را به ستون فقراتش پیوند زد توانست دوباره راه برود. در دنیای کمیک این فلز آدامانتیوم بود! (برای کسب اطلاعات درباره آدامانتیوم این مقاله را بخوانید).
ولی در سریال از Cogmium استفاده شد که فقط یک بار و آن هم در شماره 137 از کمیک Marvel Comics Presents که آیرون فیست در آن حضور داشت به کار رفته بود!
۲- ماژیا!
سال 1965 و در شماره 13 از کمیک Avengers شاهد بودیم که برای اولین بار به یک شاخه یا سازمان تبهکاری مهم به نام «ماژیا» (Maggia) در دنیای کمیک های مارول اشاره شد. در واقع مارول به جای استفاده از کلمه "مافیا" از "ماژیا" استفاده کرد که کسی بهش گیر نده و سانسورش نکنه! چون اون موقع ممکن بود بگن چرا از کلمه مافیا در کمیک بوک که مخاطبین نوجوان آن را میخوانند استفاده کرده. رفته رفته ماژیا کاملا در دنیای مارول جا افتاد. این سازمان دوست داشت بیشتر از ابر شروران و دانشمندان خبیث برای انجام کارهای خودش استفاده کنه و کسانی مثل مادام ماسک یا کنت نفاریا برای ماژیا کار کرده اند. اولین بار در فصل دوم سریال "مامور کارتر" به ماژیا در MCU اشاره شد. و در فصل سوم بی باک هم دیدیم که در نوشته های فاگی درباره امپراتوری کینگ پین به ماژیا اشاره گردید.
۱- پزشکی که روی دکس عمل میکنه(ارتباط با ولورین؟)
در طول عمل جراحی دکس (Dex) در پایان فصل 3 سریال بی باک، مهم ترین لحظه وقتیه که دوربین روی چشم او زوم میکنه و ما یک علامت هدف یا همون Bullseye روی چشمش میبینیم که نشان میده قراره کاملا به بولزآی تبدیل بشه. ولی یک ایستراگ باحال دیگه هم هست . در دنیای کمیک فرآیندی که در آن فلز آدامانتیوم به بولزآی وصل میشه توسط یک خبیث ژاپنی به نام Lord Dark Wind اختراع شده بود. اسم واقعی او «کنجی اویاما» (Kenji Oyama) هستش. دکتری که این عمل را روی دکس انجام میده هم اسمش هست دکتر اویاما ! و البته جالبه که بدونید در دنیای کمیک دختر اویاما به «لیدی دث استرایک» تبدیل میشه . حتما میدونید که لیدی دث استرایک در دنیای کمیک یکی از دشمنان معروف و اصلی «ولورین» است! (برای اشنایی با دث استرایک این مقاله را بخوانید)
در پایان به مناسبت خداحافظی از این سریال یک ادیت فوق العاده و حماسی براتون آماده کردیم که توصیه می کنیم ببینیدش:
نظر شما چیست؟ چه نکته دیگری در این فصل از سریال پیدا کردید؟
نویسنده: احمد فقیه
P.Constantine
.
با تشکر از آقای مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2018
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
چرا سریال دردویل و مابقی سریال های مارول/نتفلیکس کنسل شدند؟
معرفی دشمنان دردویل (Daredevil) ـ قسمت اول
معرفی دشمنان دردویل (Daredevil) ـ قسمت دوم
10 ابرقهرمانی كه بهترین اریجین (Origin) را دارند + ویدئو
10 كمیك برتر با حضور كینگ پین (The Kingpin)
ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات فصل دوم سریال "آیرون فیست"
ایستر اگ(EASTER EGG)ها و اشارات فصل دوم سریال "لوک کیج" (LUKE CAGE SEASON 2)
اشارات و ایستر اگ های فصل اول سریال مدافعین (DEFENDERS)
اشارات و ایستر اگ های فصل دوم سریال بی باک (DAREDEVIL)
10 نكته جالب (Easter Egg) در سریال تلویزیونی Daredevil
10 قهرمان برتر مارول که در مبارزه مهارت دارند!
لحظات ماندگار: «الكترا» به دست «بولز آی» به قتل میرسد
لحظات ماندگار كميك هاي بي باك: مرگ كارن پيج
75 لحظه ماندگار مارول: همه اش زير سر كينگ پين بود!
10 كمیك برتر با حضور كینگ پین (The Kingpin)
دیدگاهها
میدونم چقدر روش وقت گذاشتی و زحمت گذاشتی ولی به اندازه 10 تا مقاله دیگه ارزش داره و البته فرق سایت ما رو با بقیه مشخص میکنه
ممنون لطف دارید شما اگر کمک شما نبود شاید من اصلا همت نمی کردم تمومش کنم. من از شما ممنونم که کمک کردین این مقاله به سرانجام برسه
متاسفانه مسائل بیزینسی باعث شد این سریال هم قربانی بشه و اصلا هیچ تبلیغات و بازاریابی ای براش نشه. این وسط بیشتر از همه ما طرفدارا ضربه خوردیم واقعا حیف...
پایان بندی سریال هم به نظر میرسه تو همین پروسه تغییر کرده چون کینگ پین دوباره به نقطه اولش برمی گرده و این خیلی دور از انتظار ما طرفدارا بود!
پیدا کردن این همه ایستراگ دقیق و پرجزئیات خیلی هنر میخواد. بازم تشکر.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا