اگر فکر میکنید رابطه بین خالقین دنیای کمیک و یا رابطه شون با ناشرین همیشه گل و بلبل بوده پس کاملا اشتباه میکنید!

مقدمه: خالقان دنیای کمیک آدم های خاصی هستند. چون هنرمند به حساب میان و کلا هنرمندان آدم های خاص و حساسی هستند و ممکنه سر یک مساله کوچک با ناشری که برایش کار میکنند دعوا کنند و اونقدر هم لجباز هستند که سر حرف خودشون باقی میمونند و حاضرن اخراح بشن ولی حرف حرفِ خودشون باشه! از طرفی ناشرین کمیک بوکی هم روی شخصیت های خودشون حساس هستند چون جزو دارایی های اونا هستند و نمیتونند به فلان طراح یا نویسنده اجازه بدن که هر کاری دلش میخواد با شخصیت هاشون بکنند. ضمن اینکه گاهی بین خود خالقین هم اختلاف افتاده. یعنی بین نویسنده و طراح فلان کمیک . نمونه معروف اش هم «استن لی» و «استیو دیتکو» هستند که دیتکو سر اختلاف با لی ول کرد و رفت (این مقاله را بخوانید). در این مقاله میخواهیم به 20 تا از این جور دعواها بپردازیم!

20- «خالقین سوپرمن» علیه «دی سی کامیکس»

«جری سیگل» (Jerry Siegel) و «جو شوستر» (Joe Shuster) به عنوان خالقین شخصیت سوپرمن تا سالهای سال از درآمدی که دی سی ناجوانمردانه بابت این شخصیت به جیب زده بود محروم بودند. آنها چندین بار شکایت کردند ولی مدارک قانونی نشان میداد که رایت این شخصیت را همان ابتدا به مبلغ فقط 200 دلار به دی سی فروخته اند این در حالیه که دی سی میلیون ها دلار بابت فروش کمیک های سوپرمن درآمد داشت. البته میگن دی سی سال 1941 حقوق آنها را سالی 75 هزار دلار کرده بود ولی باز هم ناراضی بودند. بنابراین از دی سی شکایت کردند ولی شکست خوردند و در نتیجه اخراج شدند و نامشان از روی کمیک های سوپرمن حذف شد! هر دوی آنها با مشکلات مالی روبرو شدند و سال 1975 سعی کردند دوباره از دی سی شکایت کنند که در نتیجه تونستند یک مستمری به ارزش سالی 35 هزار دلار دریافت کنند و البته نامشان به عنوان خالقین سوپرمن بار دیگر به رسمیت شناخته شد.

19- «جان بیرن» علیه «جو کسادا»

«جان بیرن» (John Byrne) یک طراح فوق العاده سرشناس هستش که دهه 70 و 80 میلادی به همراه نویسنده ای استثنایی به نام «کریس کلرمانت» کمیک های ایکس من رو احیا و به پرفروش ترین در تاریخ تبدیل کردند. او در انتهای دهه 90 میلادی دوباره به مارول برگشت و روی کمیک های ریلانچ (relaunch) شده اسپایدرمن کار کرد (و عجب کمیک های مزخرفی هم بودند!) . بیرن همچنین به طور همزمان روی کمیک X-Men: The Hidden Years کار میکرد . یعنی او نویسنده بود و هم طراح . این سری قرار بود داستان های ناگفته ای رو از اون سری افسانه ای بیرن با کلرمانت روایت کنه.

اما ناگهان تغییری در مدیریت مارول ایجاد و «جو کِسادا»  (Joe Quesada) به عنوان سردبیر مارول انتخاب شد. یکی از اقدامات اولیه کسادا این بود که از تعداد کمیک بوک های ماهانه ایکس من بکاهد. بنابراین این کمیک از شماره 22 کنسل شد و بیرن را حسابی شاکی کرد! بنابراین دوباره از مارول رفت و از اون موقع تا به حال در هر فرصتی که بتونه از کسادا انتقاد میکنه!

18- «ال میلگرام» علیه «باب هرس»

«ال میلگرام» (Al Milgrom) يكي از طراحان و نویسندگان قدیمی مارول و مرد عنكبوتی است ولی در دهه 90 میلادی سردبیر وقت مارول به نام «باب هرس» (Bob Harras) به او گفت كه مارول دیگر نمیتواند به طور تمام وقت استخدامش كند. بنابراین میلگرام از هرس كینه به دل گرفت. تا اینكه سال 2000 باب هرس هم از مارول رفت. چند ماه بعد كمیكی منتشر شد به نامUniverse X: Spidey (این كمیك یكی از كمیك های فرعی رویداد بزرگ مارول در سال 2000 به نام Earth X بود) . ال میلگرام  هم یكی از طراحان این كمیك بود. در یكی از صفحات این كمیك پانلی است كه در آن قفسه كتابی پشت سر شخصیت ها دیده میشود. میلگرام با زیركی روی بخش عطف كتاب  جمله ای توهین امیز برای باب هرس نوشته بود (در تصویر زیر ،  جمله  مورد نظر با دایره قرمز رنگ مشخص شده است):

البته در نگاه اول نمیشد فهمید این جمله چیست ولی اگر  تصویر را برعكس كرده و  با دقت آن را نگاه میكردید متوجه این جمله میشدید:

“Harras, ha ha, he’s gone! Good riddance to bad rubbish, he was a nasty S.O.B.”

"ها ها، (باب) هرس رفته! شرت كم اشغال بد. او یك حرامزاده كثیف بود"

مارول بلافاصله متوجه شد كه میلگرام این جمله را مخفیانه داخل كمیك جاسازی كرده. بنابراین میلگرام را اخراج كرد . مارول در ضمن در نسخه های چاپ دوم این كمیك این جمله را حذف كرد. یعنی دیگر چیزی روی عطف كتاب های قفسه دیده نمیشد!

17- «رابرت کرکمن» علیه «تونی مور»

«رابرت کرکمن» (Robert Kirkman) یکی از نویسندگان نابغه دنیای کمیک است که به همراه دوست صمیمی دوران کودکی اش به نام «تونی مور» کمیکی بسیار موفق به نام "مردگان متحرک" (The Walking Dead) را خلق کرد. مور برای 24 شماره طراح کاور این کمیک بود . اما سال 2012 مور از کرکمن شکایت کرد زیرا اعتقاد داشت کرکمن سود ناشی از کمیک های مردگان متحرک را ازش پنهان کرده. با ساخته شدن سریال مردگان متحرک رسانه ها به این اختلاف توجه بیشتری نشان دادند اما در دسامبر 2012 بین آنها توافق ایجاد شد (البته جزئیات این توافق هرگز رسانه ای نشده است).

16- «گری فردریش» علیه «مارول کامیکس»

اکثر مشکلاتی که بر سر رایت شخصیت های کمیک بوکی به وجود میاد به خاطر این بوده که معمولا خالقین وقتی فلان شخصیت رو خلق میکنند در واقع یک اثر سفارشی (work for hire) خلق کرده اند. اثر سفارشی اثری است که بنا بر قانون حق نشر توسط کارمند یک شرکت یا مؤسسه یا در قبال دستمزد خلق می‌شود و حقوق آن نزد شرکت یا مؤسسه یا سفارش‌دهنده محفوظ می‌ماند. بنابراین آنها نمیتونند ادعا کنند که فلان شخصیت مال خودشونه. مثلا «تاد مک فارلین» خالق شخصیت «اسپان» وقتی داشت روی کمیک های اسپایدرمن کار میکرد به ایده اسپان رسید ولی هیچ وقت از او استفاده نکرد. بعدش وقتی رفت کمپانی خودش یعنی Image را خلق کرد، از اسپان هم رونمایی کرد. «گری فردریش» (Gary Friedrich) هم خالق شخصیت معروفی به نام «گوست رایدر» بود. او سال 2007 از مارول شکایت کرد. در این شکایت نامه گفته بود که ایده گوست رایدر را سال 1968 و به طور مستقل خلق کرده و بعدش سال 1972 اون رو به مارول داده. بنابراین سال 2007 که فیلم "گوست رایدر" اکران شد به این نتیجه رسید که فرصت خوبیه از مارول شکایت کنه تا چیزی از این فیلم گیرش بیاد. اما دادگاه به نفع او رای نداد. تازه، مارول و دیزنی هم ازش شکایت کردن که چرا از روی گوست رایدر طراحی و نقاشی میکنه و در همایش های مختلف به فروش میرسونه! اون موقع فردریش مریض بود و این شکایت مارول و دیزنی خیلی سر و صدا کرد و باعث شد تا سال 2013 از شکایت خودشون صرف نظر کنند. اقای فردریش سال 2018 از دنیا رفت.

15- «تونی ایزابلا» علیه «دی سی کامیکس»

شخصیت «صاعقه سیاه» (Black Lightning) که سال 1977 در عنوان اختصاصی خودش ظاهر شد یکی از اولین قهرمان های مهم سیاه پوست دی سی بود. «تونی ایزابلا» (Tony Isabella) ایده اصلی این شخصیت به ذهنش رسید و 10 قسمت اول سری رو هم نوشت. البته اقای Trevor Von Eeden هم استخدام شد تا در خلق دیزاین و ظاهر این شخصیت کمک کنه و طراح مجموعه هم باشه. در سال 1978 وقتی این مجموعه کنسل شد، ایزابلا فهمید که دی سی آقای Trevor Von Eeden رو به عنوان یکی از خالقین این شخصیت محسوب میکنه. او از این مساله خیلی ناراحت شد و بارها از دی سی انتقاد کرد (و همین طور به خاطر استفاده کم از شخصیت صاعقه سیاه). سال 2017 مشکلات بین اونا برطرف شد و دی سی اعلام کرد که ایزابلا خالق اصلی این شخصیته ولی Trevor Von Eeden در خلق او بهش کمک کرده.

14- «جیم آوزلی» (کریستوفر پریست) علیه نویسندگان اسپایدرمن

سال 1998 شاهد بودیم که نویسنده ای به نام «کریستوفر پریست» به مارول بازگشت و سری فوق العاده ای برای شخصیت پلنگ سیاه نوشت. اما در اواسط دهه 80 میلادی وی یک نویسنده جوان بود و اون موقع اسمش بود «جیم آوزلی») . یکی از سردبیران کمیک های اسپایدرمن محسوب میشد (در حالی که فقط 22 سال داشت) . متاسفانه اون موقع مارول یک سردبیر یک دنده داشت به نام «جیم شوتر» (Jim Shooter) که خیلی از نویسنده های مارول باهاش مشکل داشتند. بنابراین آوزلی اکثر اوقات بین شوتر و نویسندگان اسپایدرمن گیر میکرد و نمیدونست باید طرف کی رو بگیره! آخرش هم مجبور شد «تام دی فالکو» و «ران فرنز» را از سمت نویسندگی و طراحی کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز برکنار کنه (چون شوتر ازش اینطور خواسته بود). همین تصمیم باعث شد بین او و دیگر نویسندگان اسپایدرمن اختلاف شدیدی به وجود بیاد و کار به فحش و ناسزا هم بکشه و آوزلی مجبور شد برای چند سال از مارول بره.

13- «جان بیرن» علیه «پیتر دیوید»

«پیتر دیوید» (Peter David) از نویسندگان برجسته دنیای کمیک است که تا به حال هیچ داستان بدی ننوشته! (حتی به نظر من داستان متوسط هم نداره!) کمیک های برای اسپایدرمن (مثل مرگ "جین دی ولف" که اینجا ترجمه شده) یا کمیک هایش برای هالک در دهه 90 میلادی شاهکار هستند. اما ایشون همیشه با یک نفر به نام «جان بیرن» مشکل داشته! یعنی طوری بوده که وقتی دیوید بعد از سالهای طولانی از کمیک های هالک رفت و بیرن جای او را گرفت، بیرن خیلی تلاش کرد هالک رو به زمانی برگردونه که هنوز دیوید نویسنده اش نشده بود! اما ریشه مشکلات بین این دو برمیگرده به دهه 80 میلادی و وقتی دیوید هنوز نویسنده نشده بود و در بخش فروش مارول کار میکرد. اون موقع بیرن نویسنده کمیک های Alpha Flight بود و قرار بود در شماره 12 یک لحظه شوکه کننده رخ بده و «گاردین» به عنوان رهبر گروه مرگ غیر منتظره ای رو تجربه کنه. بیرن ادعا میکنه قبل از اینکه این شماره به دست خواننده ها برسه دیوید فتوکپی اون صفحات مربوط به مرگ گاردین را به صاحبان فروشگاه های کمیک نشان داده و این غافلگیری رو اسپویل کرده! ولی دیوید میگه فقط صحنه های مربوط به سکانس یک رویا رو به اونا نشون داده که دیالوگ هم نداشتند!

12- «مایکل ترنر» علیه کمپانی Top Cow

«مایکل ترنر» از اون طراحان خیلی محبوب دنیای کمیک بود که خیلی زود در سال 2008 فوت کرد. کمیک های Witchblade و Fathom او فوق العاده محبوب شدند . ترنر برای شرکت Top Cow کار میکرد سال 2002 سعی کرد کمپانی خودش به نام Aspen MLT Inc رو تاسیس کنه . اما در ماه می 2003 از Top Cow شکایت و ادعا کرد که مسئولیت این کمپانی کارمندانش را تهدید کرده اند که نباید برای او کار کنند. البته بعدا معلوم شد قضیه سر رایت برخی شخصیت های محبوب خلق شده توسط ترنر مثل Fathom بوده. بعدشم Top Cow از ترنر شکایت کرد اما همه چیز در انتهای همون سال ختم به خیر شد.

11- «چاک دیکسون» علیه «دی سی کامیکس»

«چاک دیکسون» (Chuck Dixon) یکی از پرکارترین نویسندگان دی سی در دهه 90 میلادی بود . ایشون روی کلی از عناوین بتمن در آن دهه مثل نایت وینگ، رابین، پرندگان شکاری و بتگرل کار میکرد و بعدش از دی سی رفت و به شرکت CrossGen پیوست. سال 2004 دوباره به دی سی برگشت تا اینکه یهو در سال 2008 اعلام شد دیگه هیچ رابطه کاری با دی سی نداره! خودش ادعا میکنه به دلیل نظرات سیاسی از دی سی کنار گذاشته شد و حتی در یکی از مصاحبه های خودش صراحتا گفت که اگه حرف سیاسی بزنی که به مذاق روسای دی سی یا مارول خوش نیاد قطعا تو را اخراج خواهند کرد! الیته دیکسون سال 2017 با کمیک Bane: Conquest به دی سی برگشت!

10- «جک کربی» علیه «استن لی»

«استن لی» و «جک کربی» در اوایل دهه 60 میلادی یک زوج رویایی بودند که چپ و راست شخصیت ماندگار خلق کردند و الان بعد از اینهمه مدت هر روز داره به محبوبیت مخلوقات آنها مثل هالک، ایکس من، ایرون من، چهار شگفت انگیز، انتقام جویان و ... اضافه میشه. ولی بعد از مدتی جک کربی به عنوان بزرگترین طراح تاریخ کمیک بوک های ابرقهرمانی از مارول رفت چون به نظرش به حقش نرسیده بود و همه چیز به اسم استن خورده بود! حتی میگن وقتی در دی سی روی کمیک بوک های Mister Miracle کار میکرد ، کاراکتری هجویه آمیز خلق کرد به نام Funky Flashman که شخصیت پردازی اش در واقع هجویه ای بود بر شخصیت استن لی! کربی ضمنا بر این باور بود که بسیاری از داستان های خودش در مارول را خودش خلق کرده و استن لی فقط آخرش دیالوگ بهشون اضافه میکرده. در نتیجه او باید علاوه بر طراح ، نویسنده هم به حساب بیاد. «سیلور سرفر» هم شخصیتی بود که بر سرش بین کربی و لی اختلاف بود. او به اصرار «جک کربی» در شماره 48 کمیک چهار شگفت انگیز خلق شد چون کربی به نظرش رسید «گالاکتوس» بهتره که یک دستیار داشته باشه. بعد از اون بود که استن علاقه خاصی به این شخصیت پیدا کرد چون به نظرش میتونست از دید سیلور سرفر به مشکلات بشر و وضعیت انسان های روی زمین بپردازه و داستان های فلسفی بنویسه. بنابراین وقتی قرار شد که کمیک اختصاصی سیلور سرفر چاپ بشه، استن گفت هیشکی به جز خودش حق نداره اون رو بنویسه! میگن کربی خیلی از این مساله ناراحت شده چون ایده ای برای اریجین سیلور سرفر تو ذهنش داشته ولی استن لی خودش براش اریجین نوشت.

9- «نیل آدامز» علیه صنعت کمیک!

«نیل آدامز» (Neal Adams) از اون طراحان افسانه ای و برجسته دنیای کمیکه که در دهه 70 میلادی یکی از بزرگترین طرفداران حق و حقوق خالقین کمیک بوک بود (اون موقع به قول معروف ناشرین برای خودشون حکمرانی میکردند و طراحان و نویسندگان فقط باهاشون قرارداد "اثر سفارشی" داشتند و هیچ حق و حقوقی بابت شخصیت هایی که خلق میکردند بهشون تعلق نمیگرفت). آدامز میگفت طراحی های اریجینال باید به طراح برگرده . او همچنین یکی از موسسین انجمن صنفی خالقین کمیک بوک (Comic Book Creators Guild) بود . طبق مصوبات این انجمن ناشرین باید حقوق طراحان و نویسندگان کمیک بوک را افزایش میدادند ولی راستش رو بخوانید اولش این انجمن زیاد موفق نبود. آدامز همچنین کسی بود که خیلی سعی کرد خالقین سوپرمن یعنی جو شوستر و جری سیگل به حق و حقوق خودشون برسند. خیلی از همکاران آدامز گفته اند که او تلاش هایش خیلی بهشون کمک کرده تا بتونند در صنعت کمیک مطرح بشوند.

8-«مارو وُلف من» علیه مارول

«مارو ولف من» (Marv Wolfman) به همراه طراحی به نام «جین کولان» در دهه 70 میلادی کمیک بوک های معرکه "مقبره دراکولا" را خلق کردند (اینجا را بخوانید). در همین سری بود که شخصیتی به نام «بلید» (Blade) که یک شکارچی خون آشام سیاه پوست بود را خلق کردند. این شخصیت باحال بود ولی هرگز از کاراکترهای درجه یک مارول به شمار نمی آمد اما ناگهان در سال 1997 همه چیز عوض شد چون فیلم سینمایی "بلید" ساخته شد و موفقیت زیادی هم کسب کرد. دقیقا قبل از اکران فیلم آقای ولف من از مارول شکایت کرد و مدعی شد این کمپانی باید حق و حقوقش رو بده. طبق ادعای او وقتی داشته بلید و برخی دیگر از شخصیت ها را خلق میکرده، قرارداد خلق اثر سفارشی با مارول نداشته و بنابراین حق داره که از درآمد حاصل از فیلم بلید سود ببره. در نتیجه دادگاهی تشکیل شد که در آن بسیاری از همکاران سابق آقای ولف من همچون جان بیرن و جیم شوتر در آن شهادت دادند ولی در نهایت قاضی علیه ولف من رای داد!

7- «فرانک چو» علیه «گرگ روکا»

«فرانك چو» (Frank Cho) طراح معروف و برجسته دنیای كمیك است که البته معمولا مورد انتقاد قرار میگیره برای اینکه زیادی زنان را به صورت برهنه و دارای جذابیت های جنسی به تصویر میکشه. او چندی پیش از سوی دی سی استخدام شد تا برای سری جدید کمیک های Wonder Woman کاورهای واریانت خلق کنه. ولی بعدش ادعا کرد دی سی این کاورها را سانسور میکنه بنابراین تصمیم گرفت از دی سی بره. چو اعتقاد داشت دی سی این كار رو به خاطر درخواست های نویسنده كمیك های واندر ومن یعنی آقای «گرگ روكا» انجام میداده. او در مصاحبه ای گفت: "همه مشكلات از روكا ناشی میشه. ایشون از همون روز اول سعی داشت طراحی هاي من رو تغییر بده و سانسور كنه. مثلا اعتقاد داشت كاور من برای شماره 3 واندر ومن زننده است و بیش از حد واند رومن رو برهنه نشون میده. این در حالیكه كه كاور من دقیقا واندر ومن رو همونطوری نشون میده كه داخل این كمیك به نمایش درآمده! اگر مشكلی هست، مشكل از طراحی هستش كه داره داستان رو طراحی میكنه، نه من كه فقط كاور واریانت خلق میكنم! من با كسی دعوا ندارم ولی روكا با من مشكل داره. فقط میخوام بتونم به راحتی كار خودم رو بكنم ولی روكا اینطور نمیخواد و من هم به همین دلیل از دی سی میرم".

6- «استیو گربر» علیه «مارول کامیکس»

ما قبلا در این مقاله شخصیت «هاوارد اردکه» را براتون معرفی کرده بودیم ولی قضیه خلق شدن او براتون حتما میتونه جالب باشه: یکی از نویسندگان برتر دنیای کمیک در دهه 70 میلادی آقای «استیو گربر» (Steve Gerber) بود که سال 1972 اولین کمیک خودش رو تحت عنوان Adventure into Fear برای مارول نوشت. در این کمیک شخصیتی به نام «من – ثینگ» حضور داشت که در اینجا معرفی شده است. از اونجایی که من ثینگ واقعا حرف نمیزد یا فکر نمیکرد، گربر باید کاری میکرد تا بتونه داستان های جدیدی روایت کنه و بنابراین ایده ای به نام "نقطه اتصال دنیاهای مختلف" (Nexus of All Realities) را مطرح کرد که در باتلاق من ثینگ قرار داشت و جایی بود که دیگر دنیاهای موازی مارول در آن با هام تلاقی داشتند. در شماره 19 از کمیک Adventure into Fear دیدیم که افرادی از دنیاهای دیگر از طریق این نقطه به زمین می آیند و یکی از آنها موجودی بود به نام «هاوارد اردکه»! او در واقع یک شوخی بود و از دنیایی می آمد که در آن همه شخصیت ها نوعی اردک کارتونی بودند! تا اینکه گربر از این شخصیت در کمیک اختصاصی خودش استفاده کرد که یکی از پرفروش ترین و محبوب ترین کمیک های دهه 70 میلادی بود. در واقع گربر از هاوارد اردکه استفاده میکرد برای نقد اجتماع آمریکا و داستان های جالب و عمیقی برایش مینوشت. او حتی وارد کمیک استریپ های روزنامه ای هم شد. ولی متاسفانه مارول و گربر بر سر رایت هاوارد اردکه به مشکل برخوردند و گربر از مارول رفت. او سال 1980 از مارول شکایت کرد و دو سال بعد دادگاه به نفع مارول رای داد چون دوباره قضیه "اثر سفارشی" مطرح شد و ...

5- «آلن مور» علیه «گرنت موریسون»

«الن مور» (Alan Moore) و «گرنت موریسون» (Grant Morrison) دو تن از معروف ترین نویسندگان دنیای کمیک هستند که به خلق داستان های خلاقانه شهرت دارند. آنها هر دو علاقه به تردستی و جادوگری دارند و حرفه خودشون را از انگلستان آغاز کردند . ولی این بدان معنا نیست که خیلی با هم رفیق هستند. در واقع اختلاف و دعوا بین اونا از خیلی وقت پیش ادامه داره و به نظر هم نمیرسه که قرار باشه خاتمه پیدا کنه! مور ادعا میکنه که موریسون تمام عمر خودش رو صرف تقلید از روی آثارش کرده ولی موریسون ادعا داره که سابقه بیشتری در دنیای کمیک داره. یک بار آلن مور در یک مصاحبه گفت: "من دوبار آثار موریسون را خوانده ام: یک بار وقتی نوشتمشون و یک بار وقتی او آنها را نوشت"! او همچنین از موریسون به خاطر نحوه به تصویر کشیدن جادو در داستانهایش انتقاد کرده و به طور مثال کمیک The Invisibles موریسون را با کمیک Promethea خودش مقایسه کرده. درسته هواداران کمیک به شدت این دو نفر رو دوست دارند ولی قطعا اونا همدیگر رو دوست ندارند!

4- «جک کربی» علیه مارول

«جک کربی» (Jack Kirby) را شاید بتوان بزرگترین و تاثیرگذارترین طراح و خالق دنیای کمیک بوک های ابرقهرمانانه لقب داد. در اوایل دهه 60 میلادی وی به همراه استن لی بسیاری از محبوب ترین شخصیت های دنیای مارول همچون چهار شگفت انگیز، ایرون من، ایکس من، موج سوار نقره ای و ... را خلق کرد (کاپیتان آمریکا را که قبلا با «جو سایمون» خلق کرده بود). اما همانطور که پیش تر گفته شد در دهه 70 میلادی با استن لی به مشکل برخورد کرد و از مارول رفت. مدتی را در دی سی گذراند تا اینکه سال 1976 دوباره به مارول برگشت و روی کمیک های کاپیتان آمریکا و مرد ماشینی (Machine Man) کار کرد. ولی متاسفانه اون موقع او را زیاد در مارول تحویل نگرفتند. کمیک هایی که در دهه 70 برای مارول خلق کرد نیز زیاد موفق نبودند. تا اینکه او مجبور شد سال 1978 برای همیشه از مارول بره و سپس سعی کرد طراحی های اریجینال خودش رو از مارول پس بگیره. تا اینکه سال 1987 و پس از اینکه همکاران و هواداران جک کربی به مارول فشار آوردند مارول در حدود 2000 صفحه از طراحی های اریجینال وی را بهش برگرداند. کربی سال 1994 درگذشت و بلافاصله خانواده او سعی کردند از مارول غرامت بگیرند تا اینکه در سال 2014 مارول با آنها به توافق رسید.

3- «بیل فینگر» علیه «باب کین»

متاسفانه وقتی رایت شخصیت بتمن به دی سی فروخته شد در قرارداد آمد که خالقش فقط «باب کین» است. این در حالی است که همه میدونند بتمن مشترکا توسط باب کین و «بیل فینگر» خلق شد. اصلا اگر ایده های فینگر نبود، بتمن همچین شخصیتی میشد:

فینگر در خلق بسیاری از دشمنان بتمن هم نقش کلیدی داشت ولی همانطور که گفته شد تا سالهای سال فقط نام باب کین به عنوان خالق بتمن مطرح میشد (حتی باب کین یک بار در مصاحبه ای ناجوانمردانه فینگر را یک دروغگو خطاب کرد!). سپس بیوگرافی مصور بیل فینگر چاپ شد و خیلی از هواداران بتمن حقیقت را فهمیدند و اونقدر به دی سی فشار آوردند که بلاخره قبول کرد وقتی اثری از بتمن اقتباس میشه زیرش بزنه : "بتمن: خلق شده توسط باب کین به همراه  بیل فینگر"

در واقع دی سی به جای اینکه بگه Bob Kane and Bill Finger، میگه Bob Kane with Bill Finger چون اینجوری هم اسم بیل فینگر میاد و هم اینکه اون قرارداد نقض نمیشه!

2- «فرانک میلر» علیه «مارول کامیکس»

هنوز هم طرفداران و کارشناسان کمیک بوکی عقیده دارند کمیک هایی که «فرانک میلر» در دهه 80 میلادی برای شخصیت «بی باک» (Daredevil) نوشت بی همتا هستند و جزو برترین های تاریخ کمیک به حساب میان. میلر همچنین شخصیت های ماندگاری همچون «الکترا» را در این run شگفت انگیز خودش برای مارول خلق کرد. میلر کلا علاقه خاصی به الکترا داشت و  مثلا در شماره 35 از کمیک What If? به این ایده پرداخت که اگر او زنده میموند ممکن بود چی بشه و ... حتی کمیک 8 قسمتی Elektra Assassin هم جوری بود که آدم نمیدونست قبل از مرگ الکترا رخ میده یا بعدش. میلر در کمیک Elektra Lives Again باز هم سراغ این شخصیت رفت و این دفعه او واقعا برای همیشه مرد. خود میلر اعتقاد داره مارول بهش قول داده دیگه الکترا رو زنده نکنه مگر اینکه خود میلر اینطوری بخواد و دوباره نویسنده اش بشه که ناگهان در شماره 324 از کمیک Daredevil الکترا برگشت (بدون اینکه میلر ازش خبری داشته باشه!). همین باعث خشم بینهایت میلر شد ، اونقدر که بعد از اون قضیه دیگه تا به امروز برای مارول کار نکرده!

1- «آلن مور» علیه دی سی کامیکس

آلن مور نویسنده ای هستش که نیازی به تعریف و معرفی نداره. داستان های فوق العاده ای هم برای دی سی نوشته. مثلا "چه بر سر مرد فردا آمد؟" که میگن بهترین داستان سوپرمنه (اینجا ترجمه شده). یا مثلا داستان های که برای شخصیت «موجودی از باتلاق» (Swamp Thing) نوشت یا مثلا "شوخی کشنده" (که اینجا ترجمه شده) و ... ولی او از سال 1989 با دی سی به مشکل برخورد کرد. بیشتر هم سر قضیه رایت شخصیت ها و اینجور چیزا بود. حتی وقتی داشت برای شرکت Wildstorm (که بعدا توسط دی سی خریداری شد) کار میکرد، میگفت دی سی زیادی داره تو کارش دخالت میکنه و به همین دلیل ول کرد و رفت! مور از فیلم هایی که از روی آثارش ساخته میشه هم متنفره و بارها گفته که هرگز آشغالی که «زک اسنایدر» از روی "واچمن" ساخته رو نمیتونه تحمل کنه!

 مهدی ترابی مهربانی

منبع سایت : CBR

 All rights reserved © Spidey.ir 2019

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

15 پیام مخفی که در کمیک بوک پنهان شده بودند!

15 حقیقت شگفت انگیزی که درباره استن لی نمیدانستید!

10 نوآوری و ویژگی مهم «جک کربی» (JACK KIRBY)

15 دفعه ای که هواداران تاریخچه کمیک بوک را عوض کردند

15 کمیک بوکی که از بازار جمع شدند

جنجالی ترین داستان های كمیك بوكی در 20 سال گذشته!

بدترین داستان هایی که فرانک میلر (FRANK MILLER) برای دنیای کمیک خلق کرده

بدترین داستان های مرد عنكبوتی

10 داستان جنجالی مرد عنکبوتی در دنیای کمیک

10 ابرقهرمان برتر دنیای كمیك كه به مارول یا دی سی تعلق ندارند

15 ناشر کمیک بوکی که دیگر وجود ندارند

این مطلب را به اشتراک بگذارید :