تا بهحال دو قسمت از سریال بسیار مورد انتظار «فالکون و سرباز زمستان» از شبکهی دیزنی پلاس پخش شده است و در پایان قسمت اول این سریال بینندگان با شخصیت جان واکر آشنا شدند. در اینجا به چند حقیقت مهم دربارهی این شخصیت خواهیم پرداخت.
جهان سینمایی مارول روزبهروز بزرگتر میشود و حالا با پخش سریالهای وانداویژن (WandaVision) و فالکون و سرباز زمستان (The Falcon and the Winter Soldier) در شبکهی دیزنی پلاس (+Disney) بخشهای تازهای از این دنیا برای بینندگان آشکار شده است. در جدیدترین سریال این شبکه، وایات راسل (Wyatt Russell) نقش جان واکر (John Walker) را ایفا میکند که شخصیتی مهم در کمیکهای مارول است و بدونشک در آیندهی امسییو (MCU) بیشتر با او آشنا خواهیم شد.
10- جان واکر در یک نگاه
خلق شده توسط: مارک گرونوالد ، پل نیری
اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 323 از کمیک Captain America (نوامبر 1986)
با اینکه جان واکر در کمیکها بهصورت موقّت نقش «کاپیتان آمریکا» (Captain America) را برعهده گرفته بود و همچنین در قسمت جدید سریال فالکون و سرباز زمستان دیدیم که دولت این نقش را پس از رد آن توسط سم ویلسون (Sam Wilson) به او داد، معروفترین نام ابرقهرمانی او «یو. اس. ایجنت» (U.S. Agent) است. جان واکر همچنین از نامهای مستعاری مانند جک دانیلز (Jack Daniels) و سوپر پاتریوت (Super-Patriot) هم استفاده کرده است؛ اما یو. اس. ایجنت بیتردید مشهورتین نام مستعار او است. در بسیاری از بازیهای ویدئویی ساخته شده بر اساس کمیک های مارول (Marvel Comics) نیز از این نام برای او استفاده شده است.
«جان واکر» مردی بود که از بچه گی به کشور خودش عشق می ورزید و شیفته میهن پرستی بود. او زیر سایهی برادر بزرگتر خود مایک (Mike) در شهری کوچک و خیالی در ایالت جورجیا (Georgia) بهنام «کاسترز گرُو» (Custer’s Grove) بزرگ شد. مایک یک قهرمان جنگ و خلبان هلیکوپتر بود که در هنگام خدمتش در ویتنام (Vietnam) در سال 1974 میلادی درگذشت. از آنجا که والدین جان، مایک را بسیار تحسین می کردند و جان میخواست تا میراث برادرش را زنده نگهدارد، داوطلب خدمت در ارتش شد. ولیکن او در زمان صلح خدمت میکرد و بههمین علت هرگز به منطقهی جنگی نرفت تا همانطور که میخواست مانند برادرش قهرمان شود. طولی نکشید که او از ارتش ایالات متحده بهصورت محترمانه ترخیص شد (در این نوع ترخیص از ارتش، فرد یا خودخواسته و بهخاطر بالا بودن امتیازاتش در طول خدمت یا به دلایل پزشکی میتواند محترمانه و با تمام مزایا از ادامهی خدمت مرخص شود) و ناچار برای گرامی داشت یاد برادرش راهی متفاوت در پیش گرفت. بعدشم کلی هزینه کرد تا روش آزمایشاتی بشه و قدرت هاش افزایش پیدا کنه. اسم خودش را هم گذاشت «سوپر پاتریوت» اما بعدش تصمیم گرفت سخنران تظاهرات بشه! یعنی در راه پیمایی هایی که در آمریکا برگزار میشد بلندگو به دست میگرفت و درباره "آرمان های حقیقی" کشورش داد و فریاد میکرد! ضمنا به آرمان های کاپیتان آمریکا میتاخت و آنها را قدیمی و از مد افتاده مینامید. در نهایت اوضاع جوری رقم خورد که مقابل کاپیتان آمریکا قرار گرفت . سپس وقتی استیو راجرز در شماره 332 از کمیک Captain America استعفا داد (چون نمیخواست دستورات "کمیسیون نظارت بر فعالیت های فوق بشری" را اجرا کنه) ، جان واکر جانشین او شد. واکر یک کاپیتان آمریکای خشن بود و از کشتن دشمنان خود هیچ ابایی نداشت. این مساله باعث شد با استیو مشکل پیدا کنه. البته بعدها راجرز و واکر با هم صلح کردند. سپس وقتی استیو دوباره کاپیتان آمریکا شد، واکر هم هویت US Agent را برای خویش انتخاب کرد. تراژدی امان واکر را بریده است چون ابرشرورها پدر و مادرش را به قتل رساندند و دولت هم بارها ازش سو استفاده کرده. ولی با این این حال واکر هنوزم یک قهرمان میهن پرست یک دنده محسوب میشود!کلا همیشه اعتقاد داره که فقط خودش درست میگه. یک بار در کمیک های West Coast Avengers همچین بحث و دعوایی با «هاکای» کرد که دلمون برای هاکای سوخت! (در حالی که خود هاکای هم در عوضی بازی خیلی سابقه داره!).
9- او قطب مخالف استیو راجرز است
جان واکر، توسط مارک گرونوالد (Mark Gruenwald) خلق شد تا قطب مخالف استیو راجرز (Steve Rogers) باشد. راجرز و واکر هردو نماد میهنپرستی آمریکایی هستند؛ اما جان واکر وجه تاریک شخصیت استیو راجرز است. راجرز یک ابرقهرمان میهنپرست است، در حالی که واکر بیشتر به یک ابرخبیث میهنپرست شبیه است. شخصیت راجرز تمام خوبیهای میهنپرستی را به نمایش میگذارد و شخصیت واکر تمام بدیهای آن را. استیو راجرز همیشه تلاش میکند تا کار درست را انجام دهد و فقط در مواقعی با دولت همکاری کند که خط فکری یکسانی داشته باشند؛ اما جان واکر هیچ مشکلی با تبعیت بیچونوچرا از دولت ندارد، حتی اگر مجبور باشد اخلاق را زیر پا بگذارد.
8- او بازتابدهندهی سیاست های دوران ریاست جمهوری ریگان است
از آنجایی که جان واکر برای اولین بار در سال 1986 و در اوج ریاست جمهوری «رونالد ریگان» (Ronald Reagan) در کمیک های مارول ظاهر شد ، شخصیت او سیاست آن دوران را منعکس میکند. پس از آنكه دولت نیكسون (Nixon) و جنگ ویتنام (Vietnam War) بیاعتمادی زیادی نسبت به دولت آمریكا ایجاد كردند، انتخاب ریگان نقطهی بازگشت ملیگرایی و میهنپرستی در آمریکا بود. شخصیت جان واکر محصول این دوران است و این فضای سیاسی را بازتاب میدهد (البته بدون شک در نسخهی دیزنی پلاس فضای سیاسی جدیدی خواهیم دید). در یکی از داستانهای «چه میشد اگر...» (?...What If) که بین جان واکر و استیو راجرز درگیری شدیدی پیش آمده بود، این رونالد ریگان بود که با دخالت خود به این دعوا خاتمه داد.
7- او قدرتهایش را از «کارگزار قدرت» گرفت
جان واکر، پس از ترخیص محترمانه از ارتش ایالات متحده، نمیدانست که باید با زندگی خود چه کند. سپس، یکی از دوستانش با او دربارهی شخصیتی مرموز در دنیای تبهکاران به نام کارگزار قدرت (The Power Broker) صحبت کرد که پیشازاین قدرتهای فوقالعادهای به افرادی که از او درخواست کرده بودند، داده بود. بنابراین، جان و دوستش برای دریافت تواناییهای فوقبشری با کارگزار قدرت ملاقات کردند. او توانایی، استقامت، سرعتعمل و مهارت جان را تا سطوح فوقبشری ارتقا داد و زمینه را برای تبدیل شدن جان واکر به ابرقهرمان معروفی بهنام «سوپر پاتریوت» (Super Patriot) فراهم کرد.
هرچند این امر جان را با بدهی سنگینی به کارگزار قدرت روبهرو ساخت که باز پرداختش بسیار دشوار بود. البته کارگزار قدرت را در حال حاضر یک شرکت خبیث در دنیای مارول به حساب می آورند.
6- او خود را «آیندهی آمریکا» اعلام کرد
در شروع دورانی که جان واکر به هیبت ابرقهرمانی سوپر پاتریوت درآمده بود، او توانست حملهای تروریستی را در شهر واشنگتن دی. سی. (Washington, D.C) خنثی کند. در این حمله، فردی بهنام «وارهد» (Warhead) قصد داشت بمبی هستهای را در بالای بنای یادبود واشنگتن (Washington Monument) منفجر کند؛ اما واکر خود را به آنجا رساند، وارهد را با ستارهای پرتاب شونده خلعسلاح کرد و حملهی او را متوقف ساخت. روزنامهی واشنگتن پست (The Washington Post) با انتشار گزارشی از این حادثه، واکر را یکشبه، به فردی مشهور تبدیل کرد. جان واکر درست در همین زمان که در مرکز توجه قرار گرفته بود، تصمیم گرفت تا خودش را بهعنوان «آیندهی آمریکا» (America’s Future) اعلام کند. شانس زیادی وجود دارد که در سریال فالکون و سرباز زمستان به این داستان اشاره شود، زیرا در امسییو هنوز بنای یادبود واشنگتن بهصورت صحیح و سالم وجود دارد.
5- شهرت او باعث جلب شدن توجه مشاور رئیس جمهور شد
اطلاعات مربوط به جان واکر در روزنامهی واشنگتن پست، گزارش تلویزیون ملّی از حملهی تروریستیای که او متوقف کرد و همچنین اظهارات او مبنی بر اینکه «آیندهی آمریکا» است، واکر را مورد توجه والری کوپر (Valerie Cooper) قرار داد. والری کوپر، در آن زمان، مشاور رئیس جمهور ایالات متحده بود؛ درنتیجه، این قدرت را داشت که از جان واکر قهرمانی سرسپردهی دولت بسازد. او در اولین فرصتی که بهدست آورد، دقیقاً همین کار را انجام داد. والری کوپر در کمیکها، بیشتر بهخاطر فعالیتش بهعنوان رابط بین دولت ایالات متحده و جامعهی جهش یافتههای آمریکا (America’s mutant community) شناخته میشود؛ ولی همیشه بخش جداییناپذیری از داستانهای جان واکر بوده است.
4- او بهعنوان کاپیتان آمریکای بعدی انتخاب شد
در کمیکها، وقتی به استیو راجرز دستور داده شد که باید مستقیماً به کمیسیون نظارت بر فعالیتهای فوقبشری (Commission on Superhuman Activities) پاسخگو باشد، او بهخاطر اینکه احساس میکرد با این کار هویت نمادین «کاپیتان آمریکا» کمرنگ خواهد شد، تصمیم گرفت این نامونشان را کنار بگذارد. بنابراین، انتخاب اینکه چه کسی کاپیتان آمریکای بعدی باشد، برعهدهی دولت ایالات متحده قرار گرفت. دولت فهرست کوتاهی داشت که به نیک فیوری (Nick Fury) و سم ویلسون خلاصه میشد؛ اما هیچ کدام انتخاب نشدند. نیک فیوری نمیخواست از نقش خود بهعنوان رئیس سازمان شیلد (S.H.I.E.L.D) صرفنظر کند و سم ویلسون هم انتخاب نشد زیرا دولت فکر نمیکرد که مردم برای پذیرش یک کاپیتان آمریکای سیاه پوست آماده باشند. در همین زمان، جان واکر که در خبرها مورد توجه قرار گرفته بود، توجه دولت را به خود جلب کرد و بهعنوان کاپیتان آمریکای بعدی انتخاب شد.
جالب اینکه جوان سیاه پوستی به نام «لِمار هاسکینز» (Lemar Hoskins) نیز به عنوان دستیار او (با لقب «باکی») انتخاب شد که بعدا به عنوان Battlestar شناخته شد:
و این شخصیت در سریال "فالکون و سرباز زمستان" نیز حضور دارد و دستیار جان واکر است:
3- او دچار فروپاشی روانی شده بود
هنگامی که جان واکر کاپیتان آمریکا شد، اولین مأموریت او این بود که مسئولیت مقابله با گروهی شبهنظامی بهنام «دیدهبانان» (Watchdogs) را بهعهده بگیرد. سپس، بعد از اینکه گروه دیدهبانان والدین او را کشتند و با فشار کمیسیون نظارت بر فعالیتهای فوقبشری نتواست در مراسم خاکسپاری آنها شرکت کند، دچار فروپاشی روانی شد.
پس از این فروپاشی روانی، عنوان کاپیتان آمریکا به استیو راجرز بازگردانده شد و دولت بهدروغ ادعا کرد که جان واکر بهقتل رسیده است. پسازآن، واکر را هیپنوتیزم کردند تا فکر کند پدر و مادرش هنوز زنده هستند و نام «جک دانیلز» را به او دادند. او مرگ پدر و مادرش را تا سالها بعد که به حرفهی ابرقهرمانی بازگشت بهیاد نیاورد.
2- تبدیل شدن به مامور آمریکا (U.S Agent)
جان واکر، اندکی پس از اینکه عنوان کاپیتان آمریکا از او گرفته شد و بهصورت جعلی گفته شد که کشته شده است، با نام مستعار جدیدِ «یو. اس. ایجنت» مجدداً به حرفهی ابرقهرمانی بازگشت. او بهعنوان یو. اس. ایجنت، دوباره با کمیسیون نظارت بر فعالیتهای فوقبشری شروع به همکاری کرد و مأمور شد تا از انتقامجویان ساحل غربی (West Coast Avengers) و ویژن (Vision) مراقبت کند. همانطور که میدانیم ویژن در سریال وانداویژن زنده شده است و این احتمال وجود دارد که نقش وایات راسل به عنوان یو. اس. ایجنت در سریال فالکون و سرباز زمستان به سمت این داستان پیش برود. البته هیچچیزی از مارول بعید نیست و احتمال دارد که داستان جان واکر در این سریال اینقدر هم شبیه به منبع اصلی نباشد.
1- او یک دست و یک پای خود را از دست داد
جان واکر، در طی رویداد محاصره (Siege) برای مقابله با نورمن آزبورن (Norman Osborn) اعلام آمادگی کرد. او در شمارهی 36 از کمیک «انتقامجویان قدرتمند» (The Mighty Avengers) تلاش کرد تا نیزهی اودین (Odin) را از دست گروه «تاندربولتس» (Thunderbolts) نجات دهد؛ اما در این مبارزه شکست سختی خورد و شخصیت خبیثی بهنام نیوک (Nuke) با استفاده از این سلاح، یک دست و یک پای او را قطع کرد. پس از زندانی شدن نورمن آزبورن، جان واکر نیز بهخاطر تقدیر از خدماتش، سرپرست جدید زندان فوق امنیتی «رَفت» (The Raft) شد. او هیچگاه حاضر نشد تا به جای دست و پای از دست رفتهاش از اعضای مصنوعی استفاده کند و ثابت کرد که حتی روی ویلچر هم میتواند حریف قابلی برای دشمنانش باشد.او بعدها و پس از این که بهطور معجزهآسایی تمام زخمهایش التیام یافت، به فعالیتهای قبلی خود بازگشت.
رامین نمکی
(Rayman)
All rights reserved © Spidey.ir 2021
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
15 ابرقهرمان عوضی دنیای کمیک!
15 شرور برتر دنیای کمیک که قهرمان شدند
معرفی شخصیت: جانشینان کاپیتان آمریکا
15 دفعه ای که ابرقهرمانان دنیای کمیک دچار نقص عضو شدند
10 حضور غیر منتظره ابرقهرمانان در بازی های رایانه ای + ویدئو
دیدگاهها
من به شخصه آقای واکر رو بیشتر از استیو راجرز دوست دارم و خیلی وقت بود منتظر این مقاله بودم . البته گفته میشه ایشون از کاپیتان هم قوی تره ولی خب هوش هم نیازه دیگه
من که خیلی خوب میتونم با جان واکر ارتباط بگیرم بنظرم شخصیت پردازیش خوبه ولی زیاد تاحالا بهش بها ندادن
ممنون بابت مقاله آقای نمکی.
همانطور هم که شما در مقاله اشاره کردید جان واکر نقطه مقابل استیو راجرز است. این خصوصیت رو رد اسکال هم داره ( چون کاپیتان آمریکا نماد میهن پرستیه و رد اسکال نماد نژاد پرستی و از ارزش های استیو راجرز پیروی نمیکنه. ) اما فرق بزرگی که جان واکر با یوهان اشمیت داره اینه که او به میهن پرستی اهمیت میده و این نشون داده میشه که وقتی یک تعصب کورکورانه و بدون هیچ فکری صورت بگیره و از هر دستوراتی ولو به اشتباه پیروی بشه چه فاجعه هایی میتونه رقم بخوره. و این بخش سیاه میهن پرستی است. میهن پرستی کورکورانه که متاسفانه امروزه میشه اثراتش رو در جای جای دنیا دید. و البته ایشون هم مثل اکثر شخصیت های مارول یک اوریجین سمپاتیک داره. درسته که بعضی وقت خبیث مطلقه و همانطور هم که گفته شد از خشونت ابایی نداره اما وقتی یک نگاهی به سرگذشتش بیفته میشه درد و رنج هایی که او کشیده رو دید. در کل من در بین شخصیت های مارول واقعا کمتر شخصیت هایی هستند که سمپاتیک نباشند حتی خبیث های بزرگ.( مثل مگنتو، دکتر دووم، و حتی نورمن آزبورن. )
خطر اسپویل کوچک سریال فالکون و سرباز زمستان.
.
.
.
.
درباره سریال فالکون و سرباز زمستان من هنوز قسمت دوم رو ندیدم و الان سریع میرم که نگاش کنم اما قسمت اول برام جالب بود اینکه مارول فرمول همیشگی رو در دست گرفته که هیچ وقت کهنه نمیشه: شخصیت ها رو آروم معرفی کن و حال حواشون رو به مخاطب نشون بده و وقتی که اکثر و حتی تمام زوایاو مشکلات شخصی اون ها رو نشون دادی به سراغ داستان اصلی برو. خوشم اومد که اول سریال با یک نبرد شروع شد. مثل سریال مرد عنکبوتی خارق العاده که تقریبا اول بیشتر اپیزود ها قبل از تیتراژ آغازین یک درگیری نسبتا کوچکی بین اسپایدی و خلافکار های عمدتا خرده پا شکل میگیره تا تماشاچی با حال هوای سریال خو بگیره. و البته عجب نبردی بود! واقعا نمیشه از تعقیب و گریز های فالکون و اون هلیکوپتر چشم برداشت. سریال، سم ویلسون بعد از استیو راجرز و بعد از وقایع های حماسه بی نهایت رو به ما نشون میده. مشکلاتی که با خانواده اش داره و البته اینکه هنوز نمیتونه خودش رو به عنوان یک نماد قبول کنه. هنوز فکر میکنه که این نشان و این اسم متعلق به فردی به نام استیو راجرزه و نمیتونه قبولش کنه. احتمالا هم از این اعتماد پایین به خودش ضربه میخوره. او باید خودش رو آروم آروم پیدا کنه. و البته مشکلات مالی هم که او و اعضای خانواده اش رو تحدید و اذیت میکنه. و ما در ادامه داستان های فیلم جنگ داخلی درگیری های درونی باکی بارنز رو میبینیم. اینکه نمیتونه کنار بیاد با خودش و دیگران. و البته کار ساده ای هم نیست. یک تضاد بزرگ در او وجود داره: یک رو فردی میهن دوست و پرتلاش که یک بار کشته و شده و الان خیزش میکنه تا زندگی واقعیش رو پس بگیره. فردی که به دوستش قول داده کار احمقانه ای نکنه. ( که البته بخواد هم نمی تونه چون دوستش هر چی حماقت بوده با خودش برده ) مردی به نام باکی بارنز. و یک سو قاتلی بی رحم که هر حرفی رو بدون تردید عملی میکرد و برای سازمانی کار میکرد که هیچ ارزشی برای هم نوعانش قائل نبود و در اون زمان حتی مردمان بی گناه هم قربانی میشدند. زمانی که چیزی به نام باکی بارنز وجود نداشت. و الان این هویت به ظاهر کنار رفته. قاتلی به نام سرباز زمستان. میبینید؟ کنار گذاشتن این هویت سخته و باید ببینیم باکی باهاش چی کار میکنه. و البته با این چالش که او با پدر یکی از قربانیانش در ارتباطه و نمیدونه چطوری میتونه به نوعی این ظلم رو در حقش جبران کنه. کسی که با هیچ کسی حتی روانشناسش کنار نمیاد و ارتباط برقرار نمیکنه. و این چالشی هست که باکی باید باهاش کنار بیاد. و البته شروری قدرتمند و بی رحم معرفی میشه و در آخر اپیزود فردی به عنوان جایگزین نماد آمریکا بشه که نمیشه کامل بهش اعتماد کرد. من برم حالا قسمت دوم رو ببینم.
با تشکر
مقاله عالی بود
جان واکر شخصیت جالبی دارد و وقعا یک میهن پرست کامل است و رقیب خوبی برای کاپیتان آمریکا است.
امیدوارم در ام سی یو خوب بهش بها داده شود.
این ده حقیقت بهم کمک کرد تا با این شخصیت خوب آشنا بشم تا سریال فالکون و سرباز زمستان خوب متوجه بشم و باز هم ممنون.
جان واکر سرگذشت جذابی داشته و من به شخصه باهاش ارتباط برقرار میکنم.همونطور که گفتید جان واکر نقطه مقابل استیو راجرزه.در واقع استیو راجرز نقطه مقابل رد اسکاله چون استیو نماد میهن پرستیه و رد اسکال نماد نژاد پرستی.ولی قضیه استیو و جان فرق داره چون هر دو وطن پرست هستند ولی جان برخلاف استیو کورکورانه و حتی از دستورات نادرست پیروی میکنه ولی استیو اینطور نیست و در مقابل دستوران اشتباه میایسته(یکی از دلایلی که با کاپیتان آمریکا ارتباط برقرار نمیکنم اینه که به ندرت پیش میاد که اشتباه کنه. آخه چه انسان بدون اشتباهی وجود داره؟این باعث میشه که کپ قابل باور نباشه.همچنین کپ برخلاف اکثر شخصیت های مارول هیچ نقطه ضعف بارزی نداره)و همین میهن پرستی کورکورانه ای به اندازه نژاد پرستی مشکل داره.
به نقل از The Devil Of Hells Kitchen:
نمیدونم چطور همچین حرفی میزنید!جان واکر یه انسان عادیه ولی استیو راجرز یه ابرسربازه که قدرت و سرعت فرابشری داره و ماهرترین کاراکتر مارول در نبرد تن به تنه.البته مهم نیست که استیو راجرز قویتره یا جان داکر ، مهم تضادیه که بین این دو وجود داره.
#3
ببخشید امکان داره بپرسم چطور نورمن آزبورن سمپاتیکه؟ واقعا دلیل خباثت نورمن منطقیه؟
من دو اپیزود این سریالو دیدم و ناخودآگاه با دو اپیزود اول سریال وانداویژن مقایسه اش کردم.قطعا این مقایسه درست نیست چون ژانر این دو فیلم با هم متفاوته ولی دو اپیزود اول سریال وانداویژن جذاب تر بودن و بیشتر بیننده رو هایپ میکردن.شاید هم چون من به ژانر سریال وانداویژن علاقه بیشتری دارم اینطور حس کردم.
در اپیزود اول جداگانه زندگی سم و باکی بعد از پایان بازی نشون داده میشه.سم خودشو یه نماد نمیدونه و هنوز تصور میکنه که سپر متعلق به خودش نیست.در ادامه مشکلات مالی خانواده اش رو میبینیم که طبیعتا این صحنه هایی که مشکلات شخصی سم ویلسون رو نمایش میدن باعث ملموس تر شدن این شخصیت میشن.لحظات اکشن هم که خوب و قابل قبول بودن.در مقابل باکی رو میبینیم که هنوز عذاب وجدان کار هایی که در گذشته انجام داده رو میکشه(این حس عذاب وجدان من رو یاد سیلور سرفر در عالم کمیک میندازه)و اینکه زجر هایی که کشیده چه تاثیری بر او در زمان حال داره.و این عذاب وجدان و تنش فکری در زمانی به اوج خودش میرسه که باکی نمیتونه به پیرمردی(فکر کنم اسمش یوری بود) که باعث قتل پسرش شده(قبلش هم غمی که این پیرمرد بعد مرگ پسرش تجربه کرده رو دیدیم)و واقعا آرزو داره که بدونه چه بر سر پسرش اومده بگه که در دوران تاریک زندگیش قاتل پسرش
شده.از اون دردناک تر جایی که وسط اولین قرار ملاقاتش بعد از ده ها سال وقتی اسم اون پیرمرد میاد بلافاصله میره که همه چی رو بهش بگه ولی بعد از دیدن شکل خونه اون پیرمرد منصرف میشه.هر کسی در اینجا کاملا باکی رو درک میکنه و رنجش رو حس میکنه.سکانس صحبت باکی با روانپزشکش هم عالیه و در عین حال که یه سری حقیقت رو که بیننده باید بدونه رو بیان میکنه ، نوع برخورد باکی با این عذاب وجدان رو نشون میده.همزمان هم ویلینی رو معرفی میکنه که از قدرت بدنی فوقالعاده ای برخورداره(کارگر دان این سریال هم گفته بود که برخی از ویلین های سریال انسان نیستند)و گروه Flag Smashers(اسم یکی از مزخرف ترین دشمنان کاپیتان آمریکا در کمیک)رو معرفی میکنه.جالب اینجاست که هدف این گروه ساختن دنیایی بدون مرزه و در دنیای کمیک هم Flag Smashers این هدف رو دنبال میکرد که مفهوم ملت رو کاملا پاک کنه.اپیزود اول با یه پایان جالب به اتمام میرسه.
اپیزود دوم بانمایش اقدام های دولت برای آماده سازی ذهنی جان واکر آغاز میشه و در اینجا تلاش میشه که در این تایم کوتاه اون رو سمپاتیک نشون بدن.بقیه سریال درباره عواقب دادن سپر به دولت و در نتیجه انتخاب جان واکر به عنوان کاپیتان آمریکای جدید و رابطه بین باکی و سم میگذره.در ادامه میبینیم که چطور مردم عادی از گروه Flag Smashers حمایت میکنن چون با هدفشون موافقن.رابطه سم و باکی هم در نوع خودش جالبه و لحظات فان کم نداره.در اپیزود دوم رفته رفته بیشتر با شخصیت جان واکر آشنا میشیم و لحظه ای که با اسلحه به یکی از اعضای گروه Flag Smashers شلیک میکنه این رو نشون میده که احتمالا مثل کمیک ابایی از کشتن نداره و بیش از حد خشنه.
سریال جالبیه و تا الان خوب پیش رفته و امیدوارم که همینطور جلو بره و با حضور زیمو در قسمت های بعد(با کاستوم کلاسیکش)داستان جذاب تر بشه.
خسته نباشید بازم ممنون
جان واکر تو سریال قدرت فوق بشری نداره ولی به نظرم یه جایی شکست سختی میخوره و تن میده به آزمایشی مشابه با آزمایشی که روی پرچم شکن ها (flag smasher) ها انجام شده و این باعث میشه که قدرت پیدا کنه و از طرفی دیگه روح و روانش رو تحت تاثیر قرار بده و قاطی کنه و خبیث بشه
کلا تو این قسمت دوم هم به نظرم الکی داره خودش رو باثبات و اروم نشون میده و زیر اون لایه های شخصیتی او یه آدم عصبی و نامتعادل هستش
راستی حالا که صحبت flag smasher شد کسی یادش هست این شخصیت رو قبلا تو کدوم مقاله معرفی کرده بودیم؟
تئوری خیلی جالب و منطقی هست.اینکه در درون شخصیت جان واکر یه آدم عصبی و بیثبات وجود داره کمی به بیننده القا میشه.من که این رو با بازی وایات راسل حس کردم.
Flag Smasher رو فکر کنم در مقاله "۱۰ ابرشروری که بدترین اریجین را دارند" معرفی کرده بودین.جان واکر رو هم قبلا در مقاله "معرفی جانشینان کاپیتان آمریکا" معرفی کرده بودین.من به خاطر اون مقاله جان واکر رو میشناختم.
واقعا کدوم سایتی انقدر مقاله تخصصی و باکیفیت و متنوع درباره کاراکتر های مختلف دنیای کمیک داره؟فقط اسپایدی
استاد فکر کنم توی مقاله ۱۰ شروری که بدترین اریجین رو دارند معرفی شد برای اولین بار
درسته؟ ؟
شما اگر این مقاله رو بخونید متوجه میشید. شاید نورمن مثل مثلا مگنتو نباشه ( برای همین هم گفتم حتی ) اما در نوع سمپاتیک هست.
spidey.ir/.../...به نقل از mtm:
مورد ۱۰ این مقاله
spidey.ir/.../...
سلام استاد
فرضیه باور پذیری به نظر میاد. از فرضیتون خوشم اومد.
حالا هنوز اول سریاله و باید ببینیم چی میشه
بله استاد
توی این مقاله معرفی شد.
spidey.ir/.../...
مزخرف ترین دشمن کپ
قسمت دوم رو هم دیدم.
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
خب این قسمت با جان واکر شروع میشه. کسی که قراره جانشین نماد کشورش بشه و به طبع مضطربه ( هر چند که خودش کتمان میکنه. ) قراره که معرفی بشه. جان واکر با شماره کمد ۱۰ ( اگر اشتباه نکنم ) که کسی هست که نگرانشه و دوستش داره و البته رفیقی که براش ارزشمنده. کسی که در عین حال که استرس داره اما سعی میکنه اعتماد ها رو جلب کنه. مثلا سعی میکنه که کاری کنه که سم ویلسون و باکی بارنز قبولش کنن. کسی که قدرت فوق بشری نداره و به خودش تکیه میکنه و سعی داره متمایز باشه. این قسمت روی رابطه سم و باکی هم تمرکز میکنه. همه میدونیم باکی کیه؟ نه؟ کسی که دوران بدی رو پشت سر گذاشته و کاپیتان آمریکا دوست بوده و براش مهمه که کی میاد و جای استیو راجرز رو میگیره. و سم ویلسون که هنوز قبول نداره کیه. نوچه؟ سرباز؟ کاپیتان جدید؟ اون هنوز با خودش کنار نیومده که که لیاقت چیزی که استیو بهش سپرده رو داره یا نه. نمیدونه میتونه کاپیتان بعدی باشه یا نه. اون کسیه که نمیخواد باشه و کسیه که باکی میخواد باشه. پس وقتی که در زمان روانشناسی با هم حرف میزنند حرف هاشون واقعا جالب میشه. باکی میخواد بدونه که چرا؟ سم چرا این هویت رو نپذیرفت و سم هم میخواد بگه که میدونه که لیاقتش رو نداره. چیزی که نه باکی فهمید نه استیو. اعتماد به خود چیزی که سم باید در طول زمان به دست بیاره. و البته یک چیزی. اون پسر بچه سیاه پوست رو یادتونه؟ که گفت پدرش گفته که سم شاهین سیاهه؟ شاید خیلی ها فکر کنند که اون صحنه صرفا طنزه اما مارول مگه کار بدون برنامه ریزی میکنه؟ پدر اون بچه به سم میگه فالکون سیاه چون اون الان نماینده ای از سیاه پوست هاست. او کاپیتان اون هاست و مردم رنگین پوستی که در طول زمان ظلم های زیادی بهشون شده قبولش دارند. تقریبا شبیه چیزی که مایلز مورالز توی بازی اختصاصی خودش بود. و وقتی که زمان جلو میره میبینه که این تصمیم خودش نیست که بخواد کاپیتان باشه یا نه. استیو اون رو انتخاب کرده و مردم رنگین پوست قبولش دارند. پس این مسئولیت و انجام مسئولیت اجباریه. باکی هم بخش های منحصر به خودش داشت. یه مرد نیمه عوضی که آماده است درب و داغون کنه و حمله کنه. همیشه هم یک جوابی توی آستینش داره. باکی هم الان دوراهی داره. اون یک مردیه که ۱۰۰ سال داره و زمان رو گم کرده. اون نمیدونه کیه. دیگه دوست نداره قضاوت بشه و نمیخواد بره پیش روانشناس. یعنی مثلا وقتی که به روانشناسش میگه که قانون شماره دو چی بود؟ یعنی مرور اون خاطرات بهش صدمه میزنه و اذیتش میکنه. اون کسیه که میخواد زندگی قبلی که داشته رو فراموش کنه و یه زندگی جدید رو شروع کنه اما چطوری؟ آیا میتونه سرباز زمستان هایدرایی رو فراموش کنه؟ و این چیزیه که باید تو ادامه سریال باهاش مواجه بشه. پیچش شوکه کننده این اپیزود هم وجود ابر سرباز های دیگه بود.که باکی یکیشون رو میشناخت و باهاش گفت و گو کرد اما اون هم مثل اینکه درست مثل باکی دوست نداره زندگی قبلیش رو یادش بیاره. و البته آیا چند تا آدم معمولی میتونن با چند تا ابر سرباز رو به رو بشن؟ دیالوگ ها به نظرم به جا بودند و بعضا ایستراگ دار! مثل اونجایی که باکی به جان واکر میگه که تا حالا روی نارنجک پریدی؟ که اشاره داره به فیلم کاپیتان آمریکا نخستین انتقام جو که استیو راجرز لاغر با قلب بزرگش روی یک نارنجک مصنوعی پرید تا کسی آسیب نبینه. ( ایستراگ که زیاد بود اما من زیاد وارد این بحث نمیشم چون دیگه وقتی سایت اسپایدی هست ...دیگه... آره دیگه خودتون میدونید. ) دیالوگ ها بامزه هم بودند و به جا شوخی ها شکل میگرفت و صحنه های اکشن درست هم مثل قسمت قبلی نفسگیر بود که البته وقتی اغلب اعضای فیلم قدرت های عجیبی مثل جادو و تار زدن ندارند صحنه های اکشن بازهم ضعف های مشهودی نداشت.
به نقل از mtm:
این احتمال وجود داره. چون ما توی صحنه های نبرد هم میبینیم که اون در برابر ابر سرباز ها شانسی نداره و خیلی سخت باهاشون مبارزه میکنه و برای اینکه همونطور که گفتم خودش رو به بقیه ثابت کنه و کم نیاره ممکنه تن به این کار بده. و البته هم منم میگم دور از ذهن نیست که اون عصبی باشه یا عصبی بشه. چون باید خودش رو اثبات کنه و اگر ببازه مردم به چشم یک کپی بازنده از کاپیتان نگاه میکنند و البته اینکه توی همون اول قسمت هم وقتی که میگه هرگز استرس نداره در واقع به راحتی میشه استرس رو توی چشم هاش دید.
با تشکر از سایت اسپایدی.
تئوری جالبیه
از همه بیشتر منتظر اومدن زیمو هستم
فلگ اسمشر تو مقاله 10 شروری که بدترین اوریجین رو دارند معرفی شده بود
در ضمن درمراسم اوایل اپیزود دوم مجری به جان واکر گفت:تو در تمام زمینه ها فوقالعاده عمل کردی،سرعت،تحمل،هوش...
همه اینا زمینه های قدرت فیزیکیه ولی اگه یادتون باشه دانشمندی که سرم ابرسرباز رو اختراع کرد به استیو گفت نه یه سرباز عالی یه مرد خوب
شاید در زمینه هایی مثل تحمل و سرعت جان واکر موفق بوده و یه سرباز عالی بوده ولی دلیلی که استیو برای ابرسرباز شدن انتخاب شد یه چیز دیگه بود.همچنین باکی پرسید:تا حالا دوی نارنجک پریدی؟ و جان واکر گفت:آره چهار بار و در ادامه گفت که به حاطر تجهیزاتش آسیبی بهش وارد نمیشه و ... و این تداعی گر پرش استیو روی نارنجک در فیلم نخستین انتقام جو بود.وجه تمایز جان واکر و استیو راجرز در همون مرد خوب بودنه و به همین دلیل استیو ، سم رو انتخاب کرد و مطمئنم دیالوگ استیو که "تو مرد خوبی هستی سم" قبل از اینکه وارد ماشین زمان بشه رو یادتونه.استیو سم رو انتخاب کرد نه امثال جان واکر چون میخواست جانشینش یه مرد خوب باشه نه یه سرباز عالی.
ابر شرور با اریجن مسخره
یادمه تو کامنت ها بحث هم بود سر این شخص
اگه منظور از سمپاتیک بودن قابل درک بودن یا همذات پنداری یا دلسوزی خواننده برای خبیث باشه نه نورمن آزبورن جزوشون حساب نمیشه .
سر دلیل خباثت هم تو سایت مقاله هست پیشنهاد اون را بخوانی
سلام استاد۱۰ ابر شروری که بدترین ارجین رو دارند بود.
آقای ترابی. پرچم شکن ها رو تو مقاله ۱۰ ابرخبیث با بدترین اوریجین گفتین. که او دشمن کاپیتان آمریکا بود.
مقاله عالی بود، ولی افسوس که هنوز نتونستم قسمت ۱ و ۲ فالکون و سرباز زمستان رو ببینم.
وای طفلکی هاکای،واکر بد جوری زد تو ذوقش.
مورد ۹ رو خیلی دوست داشتم لحن و نحوه بیان اقای نمکی اینجا به اوج خودش میرسه واقعا چه مقایسه زیبایی بین این دو شخصیت انجام دادید.
بازم ممنون مقاله مفیدی بود.
نکته جالب اینه که تو سریال جنسیت این شخصیت رو تغییر دادن و به جای «کارل مورگنثتا» اسمش رو تبدیل کردن به «کارلی مورگنثا»
و البته احتمالا تغییرات زیادی هم در اریجین او ایجاد کردن . این حرکت منو یاد تغییر جنسیت شخصیت مخترع مخوف در بازی مایلز مورالز انداخت
بله آقای ترابی... برخی از شخصیت ها دچار تغییر جنسیت میشن... مثل دکتر اختاپوس تو انیمیشن سفر به دنیای عنکبوتی... (من از این حرکت خیلی خوشم اومد... یه جورایی بامزه شده بود )
بله ولی به نظرم قراره اریجین این شخصیت رو هم اونقدر اپدیت و خوب کنند که ارتقا پیدا کنه (مثل مخترع مخوف تو بازی مایلز)
بله مخترع مخوف هم که تو مایلز مورالز جنسیتش به زن تغییر کرده و از لحاظ اریجین با فلگ اسمشر در ارتباطه و دوستان گفتن اسم مقاله رو دیگه من نگم و یک سوال اسپویل دار :
اون دولت آمریکا بود که فلگ اسمشر ها رو دنبال کرد و یکیشون رو کشت ؟
شدیدا منتظر قسمت دوم این انیمیشنم...
فقط اون صحنه که مایلز میره کامپیوتر دکتر اختاپوس رو چک بکنه و میبینه صفحه کامپیوترش چقد بهم ریخته است بعدش میگه این چه وضع دسکتپاپه
من خیلی با کاستوم یو.اس ایجنت جان واکر حال میکنم
بنظرم کاملا نشان دهنده روحیه خشن و میهن پرستی افراطی اون هست
به نقل از mtm:
استاد فکر میکنم در مقاله "10 ویلن با بدترین اریجین"
و یا شاید در مقاله " تحلیل اولین تریلر سریال فالکون و سرباز زمستان"
ببخشید،دقیق یادم نیست
عجب پیشگویی کرده بودم، مگه نه؟
سلام استاد شما اصلا که معرکه و عالی هستید و این پیشگویی ها برای شما مثل آب خوردنه.
بله اما جای تعجب نداره. نه دفعه اوله نه بهترینه ( نمیگم بهترین چون به نظرم اونی که پیشگویی کردید پایان بازی پر فروش ترین فیلم تاریخ سینما میشه بهترینه )
بزنم به تخته با این همه اطلاعات کمیکی و سینما و تجربه تون در این زمینه معلومه پیشگویی های شما درست از آب در میایند
میشه لطفا زیمو رو هم معرفی کنید
ممنون از سایت خوبتون
b2n.ir/g65686
of a user in his/her brain that how a user can know it. Therefore that's why
this article is perfect. Thanks!
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا