شماره آخر از کمیک "مردعنکبوتی سال 1602" ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک-استریپ-کامیک-بوک-مردعنکبوتی-اسپایدرمن-1602-قرن-17-هفدهم-میلادی-پیتر-پارکوآ-spiderman

وب اسپایدی افتخار دارد بار دیگر یکی از بهترین سری های کمیک بوکی اسپایدرمن را با ترجمه فارسی تقدیم شما کند ...

 

مارول در سال 2003 از نویسنده معروف و برجسته ای به نام نیل گیمن خواست تا كمیك بوکی 8 قسمتی تحت عنوان "مارول: 1602" خلق كند كه در آن تمام شخصیت های مشهور مارول در ابتدای قرن 17 حضور داشته باشند! موفقیت این كمیك باعث شد تا عناوینی مثل "اسپایدرمن 1602" به چاپ برسند. مرد عنکبوتی در این سری «پیتر پارکوآ» (Peter Parquagh) نام دارد. پیتر بچه یتیمی بود که به همراه عمو و زن عموی اسکاتلندی اش زندگی میکرد. او سپس به عنوان دستیار مامور ویژه دربار یعنی «سِر نیکولاس فیوری» مشغول به کار شد. او در طول داستان بارها در معرض گزیده شدن توسط عنکبوت های جورواجور قرار گرفت تا اینکه بلاخره توسط یکی از آنها گزیده شد و به نیروهای عنکبوتی دست یافت. او سپس با کشتی به قاره تازه کشف شده آمریکا رفت و در آنجا عاشق دختری به نام «ویرجینیا دِیر» (که از نظر ظاهری شباهت های فراوانی به «گوئن استیسی» داشت) شد. تا اینکه مردی به نام «نارمن آزبورنه» (همتای «نورمن آزبورن» در دنیای اصلی مارول) به هویت مخفی او پی برد و ...

 

Spider-Man 1602 #1

کمیک-استریپ-کامیک-بوک-مردعنکبوتی-اسپایدرمن-1602-قرن-17-هفدهم-میلادی-پیتر-پارکوآ-spiderman

مترجم: هاشم نیازپور

ادیتور و گرافیست: محسن ثرایی

برگردان کاور: پویا دبیب

ناظر کیفی: مهدی ترابی مهربانی

لینک دانلود غیرمستقیم (مدیافایر)

لینک دانلود غیرمستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیرمستقیم (آپلودبوی)

 

Spider-Man 1602 #2

کمیک-استریپ-کامیک-بوک-مردعنکبوتی-اسپایدرمن-1602-قرن-17-هفدهم-میلادی-پیتر-پارکوآ-spiderman

مترجم: هاشم نیازپور

ادیتور، گرافیست و برگردان کاور: پویا دبیب

ناظر کیفی: مهدی ترابی مهربانی

لینک دانلود غیرمستقیم (مدیافایر)

لینک دانلود غیرمستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیرمستقیم (آپلودبوی)

 

Spider-Man 1602 #3

کمیک-استریپ-کامیک-بوک-مردعنکبوتی-اسپایدرمن-1602-قرن-17-هفدهم-میلادی-پیتر-پارکوآ-spiderman

مترجم: هاشم نیازپور

ادیتور، گرافیست و برگردان کاور: محسن ثرایی

ناظر کیفی: مهدی ترابی مهربانی

لینک دانلود غیرمستقیم (مدیافایر)

لینک دانلود غیرمستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیرمستقیم (آپلودبوی)

 

Spider-Man 1602 #4

کمیک-استریپ-کامیک-بوک-مردعنکبوتی-اسپایدرمن-1602-قرن-17-هفدهم-میلادی-پیتر-پارکوآ-spiderman

مترجم: هاشم نیازپور

ادیتور، گرافیست و برگردان کاور: محسن ثرایی

ناظر کیفی: مهدی ترابی مهربانی

لینک دانلود غیرمستقیم (مدیافایر)

لینک دانلود غیرمستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیرمستقیم (آپلودبوی)

 

Spider-Man 1602 #5

کمیک-استریپ-کامیک-بوک-مردعنکبوتی-اسپایدرمن-1602-قرن-17-هفدهم-میلادی-پیتر-پارکوآ-spiderman

مترجم: هاشم نیازپور

ادیتور، گرافیست و برگردان کاور: محسن ثرایی

ناظر کیفی: مهدی ترابی مهربانی

لینک دانلود غیرمستقیم (مدیافایر)

لینک دانلود غیرمستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیرمستقیم (آپلودبوی)

 

 نظر شما چیه؟

نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بذارید.

برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.

 

مطالب مرتبط:

چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟

معرفی تمام گابلین های كمیك های مرد عنكبوتی – قسمت دوم

مرد عنكبوتی در دنیاهای دیگر!

معرفی تمام مردان و زنان عنكبوتی – قسمت اول

معرفی تمام مردان و زنان عنكبوتی – قسمت دوم

بهترین کمیک های مرد عنکبوتی به زبان فارسی

كشته شدگان دنیای عنکبوتی: مردعنکبوتی 1602

نسخه های عجیب و غریب از «مری جین واتسون» در دنیای کمیک!

10 کمیک مرد عنکبوتی که سبک هنری منحصر به فردی دارند

نسخه های عجیب و غریب از لیزارد در دنیای کمیک!

10 نسخه عجیب و غریب از "دکتر اختاپوس" در دنیای کمیک !

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

hmdh
#1 hmdh 1401-04-22 13:07
وااااااای واقعا که هر روز ادم رو شگفت زده می کنید!!!!
دمتون گرم خسته نباشید!!
نقل قول کردن
Hellblazer
#2 Hellblazer 1401-04-23 09:19
بسیار تشکر می‌کنم، از بابت ترجمه و ادیت این کمیک، اصلا اسم «نیل گیمن» که روی کمیک باشه،‌ یعنی اون کمیک شاهکاره!
واقعا این تهاجم نویسندگان بریتانیایی به صنعت کمیک، پر از خیر و برکت بود.
تشکر می‌کنم از آقایان هاشم نیازپور، حسام حافظ، پویا دبیب، و آقای ترابی بابت زحماتی که برای ترجمه و ادیت و قرار دادن این کمیک انجام داده‌اند.
نقل قول کردن
Wayne
#3 Wayne 1401-04-23 21:30
سلام ممنون که این سری هم شروع به ترجمه کردین
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#4 AM SM BM SM 1401-04-23 22:19
سلام
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
نقد و بررسی شمارهٔ اول از کمیک "مرد عنکبوتی ۱۶۰۲" (Spider-Man 1602).
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
داستان، اتفاقات و شخصیت پردازی:
ایده های زیادی در دنیای کمیک هستند که هرکدوم تونستند به نوعی مورد استفاده قرار بگیرند و خودشون رو نشون بدن. چه یک دنیای آخرالزمانی یا آینده نگرانه و... یکی از اونا که استفاده های زیادی در دنیای کمیک بوک داره، دنیای هایی در گذشته هستند که باعث شد کمیک های زیادی در این زمینه منتشر بشن. کمیک هایی که هرکدوم به نحوی دنیاهای گذشته رو بهره برداری کردن. از قرون وسطی گرفته تا حتی دنیای پیش از میلاد مسیح تا کلی موقعیت های زمانی جذاب دیگه. دلیل محبوبیت این نوع داستان ها قرار دادن قهرمانان دنیای کمیک بوک و دریافت تغییرهایی که در اونا پدید میاد هست. مثلا قهرمانان مارول رو در دوران رنسانس ایتالیا تصور کنید؛ یا حتی انقلاب صنعتی فرانسه یا حتی دنیاهای وسترن و قدیمی آمریکایی. این موضوعات بیشتر از اینکه وسیله هایی برای دیدن قهرمانان مارول این بار در شرایط و ظواهر جدید باشه، بیشتر به خاطر پتانسیل های داستانی که داره برای مخاطب جذاب پردازش میشه. مثلا پیتر پارکر رو در انقلاب صنعتی فرانسه تصور کنید. پیتر پارکری که به عنوان یک آدم نابغه کل عمرش رو در یک شرایط سنتی سپری کرده، چه واکنشی به پیشرفت فناوری و تمدن شهرنشینی نشون میده؟ برای همین هست که این داستان ها میتونند از قهرمانان آشنای دنیای کمیک بوک در شرایط جدید، استفادهٔ جذابی بکنند. نیل گیمن که از نویسندگان برجسته و قابل اعتماد دنیای کمیک هست که داستان های فوق‌العاده ای در دنیای کمیک خلق کرده، در رویداد "مارول ۱۶۰۲" تونسته از این شرایط بهرهٔ خوبی ببره. پس طبیعی هست که مارول از موقعیت این کمیک استفاده کنه و قهرمانانش رو در این دنیا به هواداران کمیک بوک نشون میده و البته که پیشگام این موضوع پیتر پارکر، محبوب ترین قهرمان مارول هست. پیتر پارکر در دوران تجاوز وحشیانهٔ اروپاییان به سرزمین های آمریکا و قتل عام سرخپوستان و بومی های اون منطقه، چطور آدمی از آب درمیاد؟ گرچه این کمیک و شمارهٔ اول در نشون دادن پیتر پارکری (یا بهتره بگیم پیتر پارکوآ) که روحیات مختلفی نسبت پیتر پارکر دنیای اصلی نسبتا موفقه، اما در اجرای بقیهٔ اهدافش در این شماره چندان موفق به جذب من نشد. اول دربارهٔ پیتر پارکوآ صحبت کنیم که شخصیت پردازی او در این شماره از نقاط موفق این داستان از نظر من بود. گرچه ترجیح میدادم تاثیر این دنیای تاریک رو بیشتر در شخصیت او ببینیم و حتی با دیدن یک پیتر پاکر جسورتر و خشن تر هم مشکلی نداشتم اما این کمیک راه دیگه ای رو در پیش گرفته و پیتر پارکوآ رو درحالی به تصویر میکشه که وحشی گری های اطرافش به شخصیت منزوی تر و درونگراتری تبدیل شده. به نظرم اینکه "جف پارکر" در مقام نویسنده تصمیم گرفته که روی ذوق هنری و نویسندگی پیتر پارکر تمرکز بیشتری نسبت به چنبهٔ علمی اون داشته باشه، تصمیم درست و خوبی هست و باعث تفاوت جالبِ این پیتر پارکوآ نسبت به پیتر پارکر دنیای اصلی هست. و بازهم گرچه انتظار داشتم که دیالوگ های این کمیک بهتر و تاثیرگذار تر باشه اما انگار جف پارکر میخواست که دیالوگ های نسبتا کلیشه ای این کمیک رو به قدیمی بودن دورانش ربط بده(که راستش رو بخواید به نظرم دلیل خیلی خوبی نیست. این که در قرن ۱۷ داستان جریان داره، به این معنی نیست که ادبیات اون دوران ضعیف تر بوده). البته باز هم مونولوگ های پیتر پارکر نسبت به بقیهٔ دیالوگ های این کمیک جذاب تر و جالب تر هستند. وقت هایی که در جریان ذهن پیتر قرار میگیریم از بهترین بخش های این کمیک هست. البته وضعیت شخصیت پردازی بقیهٔ شخصیت ها خیلی تعریفی نداره و به جز پیتر پارکوآ شخصیت مجذوب کنندهٔ دیگری نداشتیم. البته نارمن آزبورنه که همتای نورمن آزبورن هست نقشهٔ fun و جالبی داشت اما در رابطه با اون هم با شخصیت پردازی خاصی طرف نیستیم. مشکل اصلی من با این کمیک مقولهٔ دنیاسازی هست. دوست داشتم این کمیک خیلی بهتر از طرز حرف زدن و لباس پوشیدن شخصیت ها دنیای قرن هفدهم رو به نمایش بذاره. شاید بخشیش به خاطر این باشه که این وظیفهٔ روی روش رویداد اصلی بوده و اونجا روی این موضوع تمرکز شده، اما بازهم به عنوان یک کمیک مرد عنکبوتی که قراره به خاکی ترین قهرمان مارول بپردازه، به دنیاسازی قابل قبولی نیاز هست و باید وضع مردم این دوران رو به شکل بهتری ببینیم اما این دنیاسازی در این کمیک به خوبی صورت نگرفته. بخش مربوط به دکتر اختاپوس و هنری هنک پیم به نظرم از لحاظ مرموز بودن و هایپ کننده بودن صحنهٔ خوب و جذابی بود و تحدید دکتر اختاپوس رو به خوبی اثبات کرد. البته مرگ ویرجینیا دیر که به نوعی گوئن استیسی این دنیا هست راستش رو بخواید فکرمیکنم یه خورده عجله ای و شتابزده رخ داد. اصلا کلا فکرمیکنم این خروج پیتر پارکر از آمریکا بهتر بود در شمارهٔ دوم رخ بده و شمارهٔ اول بیشتر به دنیاسازی و رابطهٔ پیتر پارکوآ و ویرجینیا دیر و لحظات شخصیت محور اختصاص داشته باشه و مرگ ویرجینیا در شمارهٔ دوم اتفاق میفتاد تا تاثیرگذار تر باشه. در کل با اینکه این کمیک فاقد لحظات و نکات مثبت و خوب نبود، اما به عنوان یک افتتاحیه و کتاب اول چندان نتونست من رو برای ادامهٔ سری به عنوان یک داستان بسیار مورد انتظار متقاعد کنه. بهتره که تمرکز داستان روی شخصیت ها در شماره های بعدی بیشتر بشه.

طراحی:
هر وقت پای یک داستان و کمیک در یک دنیای جدید مطرح میشه، نوبت طراح هم میشه که خودنمایی کنه. هر دنیا میتونه حال و هوای منحصر به فرد خودش باشه و بستگی داره که طراحی چطور این موضوع رو برداشت کنه و ازش استفاده کنه. از حال و هوای نئویی و سایبرپانکِ "بلید رانر" وارِ دنیای مرد عنکبوتی ۲۰۹۹، تا دنیای سنگین و خشن و رنگ رو رفتهٔ مرد عنکبوتی نوآر که داستان های کارآگاهی از این قبیل رو به یاد میارند. مهم ترین نکته ای که دربارهٔ طراحی هم وجود داره همینه: خوشبختانه داستان به اندازهٔ کافی متریال در اختیار طراحی میده تا "رامون روزاناس" بتونه حسابی با کارش خوش بگذرونه و چشم انداز خودش رو وارد طراحی ها بکنه و این اصلا چیز کمی نیست. کمیک های زیادی هستند که از ایدهٔ هیجان انگیز بهره میبرند اما داستان اونقدر کار طراح رو تنگ میکنه که طراح نمیتونه کاملا ذوق و اشتیاقی که داره رو به طراحی هاش ترجمه کنه. از رویداد "عصر تاریکی" گرفته تا شمارهٔ ۳۶ کمیک "مایلز مورالز: مرد عنکبوتی" که خوشبختانه کریستوفر الن در شمارهٔ بعدی این سری تونست به رستگاری برسه. اما با اینکه راستش رو بخواید اونقدر عاشق داستان این شماره نشدم، اما داستان تونسته کاری بکنه که طراحی ها هم به خوبی شکوفا بشن. یکی از مهم ترین موضوعات که باعث شده طراحی ها بتونند لذت بخش جلوه کنند، رنگ آمیزی های خوبی هست که دارای اون هستند. مخصوصا در بخشی که پیتر پارکوآ در جنگل قرار داره و حال و هوای فصل پائیز (یا حداقل ظهور نشانه های پائیز در این جنگل) با رنگ غالب نارنجی با پشتیبانی رنگ قهوه ای به خوبی منتقل میشه و به نماهای زیبایی بدل میشه. این اتمسفرسازی در جای جای کمیک به چشم میخوره و طراحی تونسته که حال یک دنیای قدیمی رو نمایان کنه. همچنین سبک رامون روزاناس که برخلاف اکثر کمیک ها از سبک خط‌کشی شده و زیادی منظم و صیقل خورده ای استفاده نمیکنه، تونسته که به انتقال اتمسفر قرن ۱۷ میلادی کمک شایانی بکنه. طراحی شخصیت ها هم بدون مشکل بود مخصوصا پیتر پارکوآ که دقیقا میشد حس کرد که در این دنیا هم قیافه ای عادی داره و چهرهٔ او و سایر شخصیت ها به خوبی نشون داده شدند. با اینکه از پانل بندی کمیک هم در برخی مواقع خوشم اومد و در بعضی لحظات تونست که توجه مخاطب رو بیشتر به خودش جلب کنه اما به اون شکل نبود که بخوام بگم مسیر طراحی رو به کل عوض کرد یا تونست اونقدر نظرم رو جلب کنه و که چشم هام با تاثیر تصاویر این کمیک گرد بشن و جرئت تکون خوردن و پلک زدن نداشته باشم(چیزی که در شمارهٔ ۳۷ از کمیک "مایلز مورالز: مرد عنکبوتی" شاهدش بودیم). مهم ترین نکته دربارهٔ طراحی اینه که میدونید توسط یک ماشین یا روبات که انگار قراره همهٔ طراحی ها رو به شکل بیش از حد منظم و بی نقصی تحویل بده درست نشده و به خوبی میشه اثر انگشت و سبک یک هنرمند رو در طراحی های این کمیک تشخیص داد و این موضوع باعث احساس زیبایی شده که در طراحی های یکنواخت و ماشینی، احساس نمیشه.

ترجمه و ادیت:
خیلی ممنون که این سری رو شروع به کار کردید و در ترجمه و ادیت هم که راستش مشکلی ندیدم و مثل همیشه خیلی خوب بود. هم ترجمه و هم ادیت واقعا خوب بودند و مشکلی نداشت.
خسته نباشید.

با تشکر.
نقل قول کردن
mtm
#5 mtm 1401-04-24 00:15
4#:
ویرجینیا دیر تو سری قبلی هم بود. مرگش اینجا یک plot device بود تا داستان به پیش بره . یعنی نورمن رو بفرستن به اروپا (چون اونجا هنوز مجازات اعدام هست) پیتر با اکتاویوس و دیگران روبرو بشه و اینجوری داستان کاملا جذاب تر میشه و برای این اتفاق این موضوع کاملا ضروری بود و هیچ چیز شتابزده نبود
نقل قول کردن
AP-omega
#6 AP-omega 1401-04-25 14:30
فوق العاده بود. زبان از بیان ارزش کار شما قاصره.
نقل قول کردن
Hellblazer
#7 Hellblazer 1401-04-26 09:17
نقد قسمت اول کمیک مردعنکبوتی ۱۶۰۲
به قلم Hellblazer

داستان:
ایده‌ی واقعا جالبی داشت؛ اینکه دنیای مارول رو به جای سال ۲۰۹۹ در سال ۱۶۰۲ ببینم. اینکه شخصیت هایی خارج از دنیای اسپایدی رو داشته باشیم جالب بود و البته منطقی، مثل هنری (هنک پیم) و... دشمنان اسپایدی هم حضور به جایی داشتند، مثل فیلم های سم ریمی اول نورمن آزبورن رو دیدیم بعد اوکتاویوس.
از همون اول کار آزبورن نشون داد که آدم مریض و نامردی هستش! آخرش هم دیدیم که چه قصد شومی داشت و نهایتا هم مثل سابق باعث مرگ گوئن (ویرجینیا) شد؛ حداقل صفحات محاکمه‌ش کمی جگر ما رو خنک کرد!

طراحی:
طراحی‌ها خوب بود. از اینکه لباس نورمن آزبورنه سبز و بنفش بود خوشم اومد، راستش توقع داشتم پدر ویرجینیا هم کمی سالخورده و پیر باشه، نه اونقدر جوون و سر حال!
طراحی لباس‌ها هم واقعا عالی بود، قشنگ مربوط به چند قرن پیش بود و میشد حسش کرد.

ترجمه:
از ترجمه این کمیک نمیشه ایراد گرفت واقعا.
مثل باقی کار های اسپایدی بود، بی نقص!
یک خوبی دیگری هم که داشت این بود که هر جا لازم بود، توضیحاتی مختصر و مفید در غالب پاورقی داده شده بود.
خسته نباشید و ممنون.

ادیت:
بسیار تمیز و حرفه‌ای و خوب.
با کیفیت و چشم نواز.
واقعا کارتون عالی بود و خداقوت.
نقل قول کردن
Hellblazer
#8 Hellblazer 1401-04-26 09:18
استاد این صفحه‌ی آخری که جدیدا در انتهای کمیک‌هاتون قرار میدین (که اکثر شخصیت مارول در پس زمینه هستند و پیتر پارکر (با طراحی مرحوم دیتکو) که داره کمیک می‌خونه) بی تعارف خیلی زیباست و واقعا من رو به وجد آورد، اون ترکیب رنگ‌ها و طراحی ها خیلی قشنگ بود؛ هر کسی که زحمتش رو کشیده ازش تشکر می‌کنم.
نقل قول کردن
Spider-Fan
#9 Spider-Fan 1401-04-26 16:36
به نقل از Hellblazer:
استاد این صفحه‌ی آخری که جدیدا در انتهای کمیک‌هاتون قرار میدین (که اکثر شخصیت مارول در پس زمینه هستند و پیتر پارکر (با طراحی مرحوم دیتکو) که داره کمیک می‌خونه) بی تعارف خیلی زیباست و واقعا من رو به وجد آورد، اون ترکیب رنگ‌ها و طراحی ها خیلی قشنگ بود؛ هر کسی که زحمتش رو کشیده ازش تشکر می‌کنم.

اخیراً صفحه‌ای درست کردیم برای سایت که تمام لینک‌های مفید مربوط داخلش قرار داره:
zil.ink/spidey.ir
نیاز بود صفحۀ پایانی کمیک‌ها رو هم به‌روز کنیم و از اون آرت شگفت‌انگیزی که دیدید استفاده کردیم.
اثرِ پائولو ریورا هست که الحق طراح درجه‌یکیه و اون طراحی رو برای سالگرد ۷۵ سالگی مارول کار کرده بود. (هِدِر صفحۀ زیلینک هم مزین به آرت ایشونه!)
نقل قول کردن
MOEIN 2004
#10 MOEIN 2004 1401-04-26 19:15
عالی بود. دمتان گرم
نقل قول کردن
Hellblazer
#11 Hellblazer 1401-04-27 09:52
به نقل از Spider-Fan:
به نقل از Hellblazer:
استاد این صفحه‌ی آخری که جدیدا در انتهای کمیک‌هاتون قرار میدین (که اکثر شخصیت مارول در پس زمینه هستند و پیتر پارکر (با طراحی مرحوم دیتکو) که داره کمیک می‌خونه) بی تعارف خیلی زیباست و واقعا من رو به وجد آورد، اون ترکیب رنگ‌ها و طراحی ها خیلی قشنگ بود؛ هر کسی که زحمتش رو کشیده ازش تشکر می‌کنم.

اخیراً صفحه‌ای درست کردیم برای سایت که تمام لینک‌های مفید مربوط داخلش قرار داره:
zil.ink/spidey.ir
نیاز بود صفحۀ پایانی کمیک‌ها رو هم به‌روز کنیم و از اون آرت شگفت‌انگیزی که دیدید استفاده کردیم.
اثرِ پائولو ریورا هست که الحق طراح درجه‌یکیه و اون طراحی رو برای سالگرد ۷۵ سالگی مارول کار کرده بود. (هِدِر صفحۀ زیلینک هم مزین به آرت ایشونه!)

واقعا هم آرت زیبا و متحیر کننده‌ای هستش.
تشکربابت زحمات شما و همچنین این انتخاب خوبی که برای صفحه آخر داشتید.
نقل قول کردن
MS-Spidey
#12 MS-Spidey 1401-05-18 13:33
واقعا دمتون گرم خیلی عالی بود.
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#13 AM SM BM SM 1401-05-18 23:52
سلام
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
نقد و بررسی شمارهٔ دوم از کمیک "مرد عنکبوتی ۱۶۰۲" (Spider-Man 1602).
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
داستان، اتفاقات و شخصیت پردازی:
رویداد مارول ۱۶۰۲ یکی دیگه از اون ایده های جذابی بود که از دل ایده سرا به بیرون اومد. چه میشود اگر قهرمانان مارول در اوایل قرن هفدهم، در زمان کوچ انگلیسی های استعمارگر به آمریکا و قتل و غارت بومیان آنجا باشد؟ ایدهٔ وسوسه انگیزی است و مگه میشه پای ایده های وسوسه انگیز وسط کشیده بشه و مرد عنکبوتی نیاد وسط؟ پیتر پارکر در دنیای سال ۱۶۰۲ چقدر تغییر میکنه؟ چه اتفاقاتی براش میفته؟ بهترین نکته ای که در شمارهٔ قبلی من رو جذب کرد، شخصیت پردازی های کاراکترهای اون کمیک بود که به شکل بسیار خوبی انجام شده بود. برخلاف مثلا شمارهٔ اول کمیک "چه میشد اگر...مایلز مورالز" که معلوم نبود فرق مایلز مورالزش با مایلز دنیای اصلی چیه، اینجا قشنگ میشه روحیات متفاوت و گوشه گیرانه تر پیتر تحت تاثیر دنیایی که در اون بزرگ شده رو به خوبی احساس کرد که در راس اونا علاقهٔ او به نویسندگی و شاعری و ادبیات هست که پرداخت خوبی در این کمیک داشت. این موضوع به خوبی در این کمیک نمود یافت. انتظار نداشتم که سایهٔ مرگ ویرجینیا دیر (همتای گوئن استیسی) در این کمیک سنگینی کنه و شخصیت پیتر رو تحت الشعاع بده و فکر میکردم که شاید خیلی راحت فراموش بشه اما خوشبختانه جف پارکر تونست کاری بکنه که مرگ ویرجینیا نه یک اتفاق خیلی راحت و سریع، بلکه نقطه عطف مهمی در زندگی پیتر باشه(همون چیزی که در دنیای اصلی هم بود). درواقع پیتر در این کمیک در تلاش هست تا از زیر سایهٔ مرگ ویرجینیا بیرون بیاد و خودش رو ببخشه. این موضوع با مونولوگ های جذاب پیتر در قامت نوشته هاش برآورده میشه که حقیقتا لحظات زیبایی رو به وجود میارند. جف پارکر هرگز حواس کمیکش رو از پیتر پرت نمیکنه و اجازه میده که ما به خوبی درگیری های اون رو تماشا بکنیم. پس از لحاظ شخصیت پردازی کاملا میشه نمرهٔ قبولی به جف پارکر و کمیکی که درست کرده داد. اما داستان چطور؟ اینجاست که قضیه یه خورده مشکل دار میشه. اول اینکه تغییر پیتر کمی ساده رخ میده. یعنی یه اتفاق مهم و یک تصمیم بزرگ که بتونیم ببینیم پیتر فهمیده باید دست از سرزنش کردن خودش برداره و بره دنبال آیندهٔ خودش در این کمیک یافت نمیشه. تغییر شخصیت اون با جزئیات جذاب و عمیق نیست و با چند مونولوگی که خود پیتر نوشته رُخ میده. دوم اینکه این مونولوگ ها و در کل دیالوگ های این کمیک با اینکه در کل خوب هستند، اما جای پیشرفت داشتند و اینکه اکثر بار کمیک هم روی دوش مونولوگ های پیتر هست، پس نقاط ضعفشون و اینکه میتونستند قوی تر باشند بیشتر حس میشه. البته قضیه این نیست که این کمیک کلا خالی از خلاقیت هست. دیدن اینکه سرنشینان کشتی به دلیل قدرت هایی که پیتر داره اون رو به جادوگرزاده بودن متهم میکنند و بهش حمله میکنند دوباره یادآوری میکنه که چرا این نفرین بدشانسی و عواقب داشتن کارهای قهرمانیش همیشه همراهشه. حملهٔ کینگ پین و بولزآی با کشتی که "اچ ام اس ونسا" نام داره که اشاره ای به عشق بی حد و حصر ویلسون فیسک به همسرش داره، لحظات جذاب و هیجان انگیزی خلق میکنه که قطعا دیدنشون خالی از لطف نیست. و صدالبته پایان بندی کمیک که به رفتن پیتر به دل اروپا برای یافتن ماجرا و زندگی تازه نوید داستان های جذاب تر با خط داستانی مشخص تری رو در ادامهٔ کمیک میدن. برای همین بیشتر برای کمیک های بعدی منتظر هستم تا ببینم جف پارکر میتونه در ادامه خط داستانیش رو جذابتر کنه و بهبود ببخشه و ما هم ماجرهای جدید پیتر پارکوآ رو ببینیم.

طراحی:
همانند شمارهٔ قبلی رامون روزاناس تونسته طراحی رو به مخاطب تحویل بده که کارش رو بسیار خوب و بدون مشکل انجام میده و در راه انتقال داستان به مخاطب به مشکل برنمیخوره. به دلیل اینکه ما در شمارهٔ قبلی با طراحی های روزاناس آشنا شدیم و خصوصیت هاش رو شناختیم، مخاطب برای طراحی های شمارهٔ دوم انتظاری در همون حد رو داره و خوشبختانه روزاناس تونسته کیفیت طراحیش رو تداوم ببخشه و مخاطب رو راضی کنه. مهم ترین چیزی که راجع به طراحی روزاناس چه در شمارهٔ قبلی و چه در این شماره دوست داشتم، اتمسفرسازی بسیار خوبی هست که او برای فضای قرن هفدهم صورت میده. روزاناس تونسته با طراحی هاش کاری بوده که کاملا حس کنیم که داستان در یک دوران قدیمی و قرن هفدهم جریان داره. اگر طراح مهارت و هوش کمتری داشت احتمالا همون فضای کمیک های عادی و امروزی رو فقط با تغییر چند وسیله به اینجا میاورد اما روزاناس چه از طریق پوشش انسان ها و وسایل و چه از طریق فضای طراحی تونسته جهانِ قرن هفدهم رو به خوبی منتقل کنه. این موضوع رو میشه به خوبی در رنگ آمیزی های این کمیک دید که بدون اشکال و یکدست و تمیز هستند و در اتمسفرسازی که روزاناس سعی در اجرای اون داشته هم به خوبی کمک میکنند. یک جور حس واقع گرایی و رئالیستی خاصی در طراحی ها به چشم میخوره که به زندگی اون دوران و نوع هنرش پهلو میزنند. این موضوع هم در طراحی و در رنگ آمیزی به چشم میخوره و باعث زیباتر و قابل لمس تر شدن طراحی ها شدند و کاملا به فضای این کمیک و داستانش میان. چیزی که در طراحی های روزاناس چشم من رو گرفت، طراحی های دریا و آسمان بود که به زیبایی هرچه تمام تر چه در زمان آرامش و چه در هرج و مرج به تصویر کشیده شدند که مخاطب رو مجذوب هنرنمایی های روزاناس میکنند. طراحی چهره ها و شخصیت ها هم در همین راستا قرار میگیره و به خوبی انجام شده. روزاناس در به تصویر کشیدن جست و خیزهای جذاب پیتر در برابر کشتی کینگ پین مهارت خاصی رو به خرج میده و طراحی های اون بخش و اکشن های جذابش پویا و زیبا هستند. هنوز هم مانند شمارهٔ قبلی باید بگم که لی اوت های روزاناس جای پیشرفت دارند با اینکه این موضوع در این کمیک به مراتب بهتر شده (مخصوصا در صحنه های اکشن) اما با ایده آل بودن فاصله داره و فعلا در سطح قابل قبول قرار داره. روزاناس برای طراحی این کمیک فقط سعی در یک تقلید کورکورانه از هنرهای تاثیر گرفته از قدیم نداشته بلکه واقعا خلاقیت های خوبی به خرج داده و سبک جذابی رو به این کمیک تزریق کرده که باعث شده با طراحی های دوست داشتنی طرف باشیم.

ترجمه و ادیت:
تشکر میکنم از مترجم و ادیتور عزیز این کمیک که کارشون رو خیلی خوب و عالی انجام دادند و مشکلی با ترجمه و ادیت نداشتم.
خسته نباشید.

ایستراگ ها اشارات و ارجاعات:
در بخشی از کمیک پیتر پارکوآ بولزآی رو دستگیر میکنه و شروع به تار زدن میکنه.
uplooder.net/.../...
که این پانل اشاره ای به کاور شمارهٔ ۱۵ کمیک فانتزی شگفت انگیز میندازه که شخصیت پیتر پارکر/مرد عنکبوتی به دست استن لی و استیو دیتکو در اون کمیک خلق شد.
spidey.ir/.../spideycover3.jpg

با تشکر.
نقل قول کردن
mtm
#14 mtm 1401-05-19 01:03
۱۳:
تغییر پیتر ساده رخ نمیده چون او مدتها در دریا در حال سفره. ضمن ابنکه خودش توضیح میده که به این‌نتیجه میرسه که با نامه نوشتن هاش در واقع داره روح ویرجینیا رو معذب نگه میداره و متاسفانه مشکلی که در نقدهای شما همیشه یافت میشه اینه که فرق سری آنگویینگ با مینی سریز رو نمیدونید! در سری آنگویینگ ده ها و بلکه صدها شماره وقت هست تا ارون اروم همه چیز رو جلو ببرن ولی مینی سریز ۵ قسمتی باید ریتمش تندتر باشه . نمیشه ۵ شماره پیتر فقط آه و ناله کنه. اون وقت هیشکی سراغش نمیره. شما حتی داستان زندگی هم که ببینی ریتم تندی داره. چرا مشکلی نداریم؟ چون پس زمینه شخصیت ها تو سری آنگویینگ برامون جا افتاده و حالا باید یه ایده و پیچش جدید ببینیم (وگرنه چرا باید بریم سراغ مینی سریز؟!) اینجا هم همینه. ما پس زمینه شخصیتها و همتایان انها رو از سری اصلی انگویینگ میدونیم و بنابراین یه اشاره کوچیک کفایت مبکنه.همین که چندین صفحه نویسنده صرف نامه نگاری پیتر میکنه کاملا کافیه. شنا که نمیخوای پیتر کل ۵ قسمتو در حال گریه زاری واسه فلانی باشه و کل پتانسیل و یه عالمه ایده بکر از دست بده، ها؟
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#15 AM SM BM SM 1401-05-19 01:47
به نقل از mtm:
۱۳:
تغییر پیتر ساده رخ نمیده چون او مدتها در دریا در حال سفره. ضمن ابنکه خودش توضیح میده که به این‌نتیجه میرسه که با نامه نوشتن هاش در واقع داره روح ویرجینیا رو معذب نگه میداره و متاسفانه مشکلی که در نقدهای شما همیشه یافت میشه اینه که فرق سری آنگویینگ با مینی سریز رو نمیدونید! در سری آنگویینگ ده ها و بلکه صدها شماره وقت هست تا ارون اروم همه چیز رو جلو ببرن ولی مینی سریز ۵ قسمتی باید ریتمش تندتر باشه . نمیشه ۵ شماره پیتر فقط آه و ناله کنه. اون وقت هیشکی سراغش نمیره. شما حتی داستان زندگی هم که ببینی ریتم تندی داره. چرا مشکلی نداریم؟ چون پس زمینه شخصیت ها تو سری آنگویینگ برامون جا افتاده و حالا باید یه ایده و پیچش جدید ببینیم (وگرنه چرا باید بریم سراغ مینی سریز؟!) اینجا هم همینه. ما پس زمینه شخصیتها و همتایان انها رو از سری اصلی انگویینگ میدونیم و بنابراین یه اشاره کوچیک کفایت مبکنه.همین که چندین صفحه نویسنده صرف نامه نگاری پیتر میکنه کاملا کافیه. شنا که نمیخوای پیتر کل ۵ قسمتو در حال گریه زاری واسه فلانی باشه و کل پتانسیل و یه عالمه ایده بکر از دست بده، ها؟

ممنون که نظرتون رو گفتید.
ببینید آقای ترابی منظور من این نبود که تغییر پیتر "شتابزده" بود یا ریتم کمیک زیادی تند بود و من چنین چیزی رو نگفتم. این حرف رو برای شمارهٔ قبلی گفتم که حالا هم با خوندن این شماره معلوم شد قصد نویسنده درواقع نه شخصیت پردازی خود ویرجینیا بلکه پیش کشیدن مرگ او برای روشن کردن موتور داستان بود(مشکل نقد کردن شماره به شماره هم همینه که کاملا غرض نویسنده معلوم نیست و البته خوبیش هم اینه که جزئیات بیشتری داره) و دیگه اون ایراد وارد نیست. منظورم این بود که همونطور که گفتم، ساده بود. منظورم اینه که دوست داشتم تغییر پیتر تحت یک تصمیم مهم رخ بده. یک جور معامله. مثلا اینکه پیتر بین نجات دادن یک آدم یا نجات دادن نامه هاش به ویرجینیا یکی رو انتخاب کنه یا تصمیماتی از این قبیل که تغییر پیتر رو تثبیت کنند. میشد این موضوع به نوعی در حملهٔ کینگ پین رخ بده و اینکه پیتر اول کمیک زیادی به فکر ویرجینیا باشه و آخر کمیک نباشه بدون یک تصمیم اجتناب ناپذیر همونطور که گفتم یه خورده ساده احساس میشه. یا اصلا تصمیم نه، این وسط میتونست یک اتفاق حیاتی و مهم تا پیتر درسش رو در اون لحظه بگیره. یعنی اینکه ما توی فضای کمیک این تغییر پیتر رو به خوبی حس کنیم (حالا هرچقدر هم سریع و تند باشه) و نه اینکه در آخر کمیک متوجه بشیم پیتر چه تصمیمی گرفته و چه یاد گرفته. اون لحظهٔ سوزاندن برگه ها باید میخ آخر باشه، نه اینکه فقط همون یک لحظه، لحظهٔ شخصیت محور پیتر پارکوآ باشه. موضوع اینه که همونطور که گفتم جف پارکر زیادی بار این موضوع رو روی دوش مونولوگ ها گذاشته و با اینکه این مونولوگ ها واقعا خوب نوشته شدن و من هم بهشون اشاره کردم و در نهایت تصمیم و تغییر پیتر دلنشین جلوه میکنه، اما همونطور که گفتم این شماره حتی با ریتم فلش وار هم پتانسیل یک تغییر پرجزئیات تر رو داشت. پای شاهکار "داستان زندگی مرد عنکبوتی" که عزیز دردانه من هم هست و اونقدر عاشقش هستم که با اینکه نسخه دیجیتالیش رو خونده بودم، اما تقریبا یکسال پیش بود که نسخه فیزیکیش رو هم از فروشگاه اسپایدی سفارش دادم (به همراه داستان شکست جانانه) تا از این داستان به شدت ارزشمند لذت ببرم رو باز کردید. شما ببینید تغییر پیتر در شماره آخر چطور رخ میده. با اینکه ما این موضوع رو نه فقط در اون شماره بلکه در تمام کمیک تماشا کردیم و تمام قوس شخصیتی های کوچک پیتر زیرشاخه ای از برادر بزرگترشون توی شماره آخر بودند، اما باز هم دیدیم که دغدغه پیتر در تمامی کمیک به خوبی مشاهده میشه. اما لحظه تغییر پیتر کی هست؟ وقتی که پیتر در حرکتی "لوگان" وار تصمیم به عملی کردن آخرین عمل قهرمانانه اش میکنه و جون خودش رو فدا میکنه تا بقیه مردم رو نجات بده. به عبارتی دیگه در یک تصمیم سخت پیتر یک چیز ارزشمند رو میده (جان شیرینش رو) و یک چیز حتی ارزشمندتر هم میگیره(خلاص شدن از اون عذاب وجدان لعنتی که این همه سال دست از سرش برنداشته بود). و حالا این وسط چیپ زدارسکی دیالوگ های فوق‌العاده اش رو هم تحویلمون میده که در راس شون آخرین صفحه اون کمیک هست. این موضوع برای بقیه شماره های داستان زندگی هم صدق میکنه. این موضوع درباره راهی به خانه نیست و اون تصمیم نهایی پیتر که بارها گفتم فیلم بدون اون تصمیم به کلی فلج میشد هم صدق میکنه. پس منظور من این نبود که قضیه شتابزده بود و اصلا هم نگفتم که کلا بیخود بود(همونطور که در نقدم از این تغییر از طریق مونولوگ ها تا حدی تعریف کردم)، بلکه میگم اگر جف پارکر ظرافت بیشتری در روایت داستانش داشت، قطعا اون لحظه آخر هم تاثیرگذاری بیشتری داشت. البته که من کاملا دارم از خوندن این کمیک لذت میبرم و برای قضاوت نهایی باید تا پایان صبر کرد ولی امیدوارم در این ماجراجویی های جدید، جف پارکر در بهترین فرم خودش باشه.
نقل قول کردن
mtm
#16 mtm 1401-05-19 06:26
#15: متوجه منظور شما شدم ولی این مساله که شما گفتی حالت سلیقه ای داره یعنی چیزی بوده که شما "فکر" میکنی بهتر بود و به تعداد انسان ها میتونه چنین نظرات و ایده هایی وجود داشته باشه و لزوما به معنای نقطه ضعف نیست. ضمن اینکه هنوز به قول خودت اون قوس شخصیتی اتفاق نیفتاده و قرار هم نیست که الان رخ بده و در پایان این سری هستش که این اتفاق رخ خواهد داد و اونجاست که باید ببینیم در نتیجه این اتفاقات چه تغییری در پیتر رخ میده.
خیلی وقتها نباید حتما "یه تصمیم بزرگ و گنده" رخ بده و داشتن چنین توقعی به نظر من بیجاست. نباید پنداشت که انسان ها برای تمام رفتارهای خودشون باید حتما یه انگیزه بزرگ داشته باشن. خیلی وقتها گذر زمان باعث تصمیم گیری میشه. و اینکه بدونیم ما قرار نیست در هر شماره یک اتفاق روحی و روانی بزرگ در شخصیت ها ببینیم. ضمن اینکه ننوشتن نامه دلیل بر این نیست که او دیگر کاملا فلان شخصیت را فراموش کرده و "میخ آخر" زده شده. و این تغییر میتونه در "رفتار" پیتر مشاهده بشه. و البته بازم تاکید میکنم ما با یک مینی سریز 5 قسمتی طرف هستیم نه یک سری آنگویینگ 100 قسمتی. از قسمت بعدی با ورود همتای مری جین روبرو میشیم و نویسنده باید زمینه رو براش اماده کنه.
بنده کلا قصدم این بود که در نقد کردن دیدی جامع الاطراف داشته باشید و داستان رو در چارچوب خودش بسنجید و این رو بدونید که هر کمیکی لزوما نباید یک پایان حماسی یا چه میدونم تغییر بزرگ روحی باشه تا بشه اون رو خوب در نظر گرفت. گاهی اوقات همین که یک سری ایده رو خوب پرورش بدی و در جای درست خودش قرارشون بدی و در همه حال اصل سرگرم کننده بودن رو روایت کنی، کفایت میکنه! و به نظر این موارد به طور فوق العاده ای در این سری رعایت شده و آدم لذت میبره چقدر شخصیت ها در جای درست خودشون قرار دارن و به "ذات" خودشون پایبند هستند
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#17 AM SM BM SM 1401-05-19 10:30
#16
بله به هر حال در نوشتن این نقدها به عنوان کامنت، تاحدی نظر شخصی من هم دخیل میشه. و من اشاره میکنم که اصلا منظورم این نبود که این کمیک بد بوده یا ازش لذت نمیبرم بلکه همونطور که گفتید از نظر شخصی "فکر" میکردم که به این شکل بهتر بود. اما اصل قضیه اینه که باید تا پایان این کمیک صبر کرد و دید که در نهایت چه اتفاقی میفته.
نقل قول کردن
mtm
#18 mtm 1401-05-19 11:55
به نقل از AM SM BM SM:
#16
بله به هر حال در نوشتن این نقدها به عنوان کامنت، تاحدی نظر شخصی من هم دخیل میشه. و من اشاره میکنم که اصلا منظورم این نبود که این کمیک بد بوده یا ازش لذت نمیبرم بلکه همونطور که گفتید از نظر شخصی "فکر" میکردم که به این شکل بهتر بود. اما اصل قضیه اینه که باید تا پایان این کمیک صبر کرد و دید که در نهایت چه اتفاقی میفته.

من خودم همیشه برایم ذات شخصیت ها مهمه . یعنی اصل بر خوبی یا بدی برای من همینه. اگر شخصیت و نحوه به تصویر کشیده شدن او مغایرت اساسی با ذاتش نداشته باشه سعی میکنم از خوندن یا تماشایش لذت ببرم و میبرم. دقیقا واسه همینه که مثلا من برخلاف خیلی ها از اینکه ام جی در mcu سفید پوست نبود ، بدم نیومد چون ذات شخصیت ش برام مهم بود که درست بود . البته این مساله مربوط به نظر شما نمیشد ولی منظورم این بود که سعی کنید ببینید ذات شخصیت در داستان خدشه دار شده یا کاری کرده که اون رو نقض کنه یا نه. بقیه مسائل هم مهم هستن ولی همانطور که گفتم نویسنده در آثار اینچنینی که فقط 5 شماره در اختیار داره مجبوره از خیلی چیزا گذر کنه. ولی در عین حال اگر ذات شخصیت رو نقض کنه از نظر من کارش رو نتونسته به خوبی انجام بده و خوشبختانه تو این سری چنین مشکلی نیست و ما میبینیم که مثلا نورمن همون کسی بود که هست (قاتل عشق پیتر و آدمی مکار که ملوانان رو علیه پیتر میکنه) یا کینگ پین به راهزن دریاها تبدیل شده که بولزآی رو هم در اختیار داره (به عنوان دستیار) و به دنبال تصاحب ثروت دیگرانه و .... همین اتفاق هم برای دیگر شخصیت ها در ادامه داستان رخ میده و خودتون میبینید که همه در نقش و function و ذات خودشون هستن و فقط setting یا محل رخدادها فرق کرده (قرن 17 میلادی) و هنر نویسنده این بود که همه اینها رو (یعنی ذات و کارکرد و نقش شخصیت ها) رو طوری با این setting وفق داده که شما او را تحسین میکنید ... و این از نظر من یعنی یک کمیک موفق. داستانی که در عین حال که آشناست برامون ولی طراوت داره و بکره.
نقل قول کردن
Death_master
#19 Death_master 1401-05-20 08:42
سلام استاد خسته نباشید ادیت و ترجمه بسیار زیبا و عالی بود
استاد کمیک های اصلی رو از کجا دانلود میکنید؟ منظور نسخه انگلیسی اصل من سایتم دانلود نمیکنه
نقل قول کردن
mtm
#20 mtm 1401-05-21 01:23
به نقل از Death_master:

استاد کمیک های اصلی رو از کجا دانلود میکنید؟ منظور نسخه انگلیسی اصل من سایتم دانلود نمیکنه

بله متاسفانه همه سایتای کمیک مسدود هستن
نقل قول کردن
ultimate.spider.amir
#21 ultimate.spider.amir 1401-05-21 15:09
هردو شماره رو خوندم و لذت بردم و مطمئنم قراره بهتر هم بشه
نقل قول کردن
ultimate.spider.amir
#22 ultimate.spider.amir 1401-06-31 22:06
عاشق این سری شدم ;-)
نقل قول کردن
Miguel-OHara
#23 Miguel-OHara 1401-08-18 08:51
بنظرم این سری یکی از باطراوت ترین و جذاب ترین دنیاهای موازی مارول رو به تصویر میکشه
بسیار ایده و اجرای بی نقصی داره. همه چیز سر جای درستشه
نقل قول کردن
Doc Ata
#24 Doc Ata 1401-08-19 17:39
شماره ی 4 وکمیکی بسیار هیجان انگیز بود مرسی از آقای ثرایی،اقای نیاز پور و استاد ترابی به خاطر این کمیک :-)
(اسپویل)
صفحه ی اخر واقعا خیلی عجیب غریب بود :o اصلا فکرشم نمیکردم که داک آک سرنوشتشو قبول کنه و به اختاپوس تبدیل بشه. البته همیشه میگن افرادی که باهوش هستن اتفاقاتی که براشون میفته رو میپذیرن ولی ...
انگار این کمیک بیشتر تم حیوانی پیدا کرده یجورایی با این دشمنان و ... ( به هرحال دلیل نمیشه بر اینکه نگیم از این کمیک خوشم نیومده :-* )
نقل قول کردن
omiDeadpool
#25 omiDeadpool 1401-09-14 13:35
بهترین کمیک مرد عنکبوتی بود که تو سالهای اخیر خونده بودم
دست مترجم و ادیتور و ناطر کیفی درد نکنه
مخصوصا ادیتور که کارش فوق العاده خوب و حرفه ای بود
نقل قول کردن
Re_za
#26 Re_za 1401-09-15 07:16
با تشکر از سایت اسپایدی. کمیکش فوق العاده بود. مخصوصا قسمت آخرش رو خیلی خیلی دوست داشتم چون بسیار هیجان انگیز بود و نویسنده از تمام شخصیت های درجه یک اسپایدی تو این سری استفاده کرد. آخر داستانم خیلی خوب بود که به زمان حال و قضیه ی ابرسرباز و استیو راجرز وصل شد
نقل قول کردن
Tony Stark
#27 Tony Stark 1401-09-16 06:12
بنظرم کمیکش خیلی خوب بود. یعنی بیش از حد تصورم خوب بود
نقل قول کردن
Doc Ata
#28 Doc Ata 1401-09-16 21:40
خیلی مجموعه ی زیبایی بود و تمام عناصر لازمه رو به خوبی رعایت شده بود. 8)
سپاس از ادیتور ها ، مترجم ها و استاد که بخش بزرگی از لذت های ما از این قسمت ها مدیون آنها هستش
نقل قول کردن
Tony Stark
#29 Tony Stark 1401-09-19 13:06
انصافا سری خوبی رو برای ترجمه انتخاب کردین
بسیار ایده fresh و جذابی داشت
نقل قول کردن
The Lizard
#30 The Lizard 1401-09-19 16:04
به عنوان یک طرفدار لیزارد حال کردم وقتی تو شماره اخر لیزارد دست به کاری خوب زد
نشون میده نویسنده خوب ذات شخصیتا رو میشناخته که کانرز ادم خوبیه
نقل قول کردن
امیر ارسلان
#31 امیر ارسلان 1402-05-21 16:39
واقعا عالیه
نقل قول کردن
mtm
#32 mtm 1403-01-01 22:56
همه لینکای دانلود درست شد
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

کمیک هویت آزبورن

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

تولد مجدد قهرمانان

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

50

 

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

41

کمیک بوک های superman

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

14

18

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی

006

 

38

0010

اسپایدرمن در تلویزیون

21

30

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

008

009

39

24

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

بررسی فیلم های مرد عنکبوتی

48

37