آیا سریال تحسین‌شدهٔ «مندلورین» (The Mandalorian)، می‌تواند راه را برای احیاء کاراکترهای محبوب هواداران در سریال‌های کنسل‌شدهٔ مارول تی‌وی هموار کند؟

مقدمه: شکّی در این نیست که «دنیای سینمایی مارول» با فیلم‌ها و خطوط داستانیِ درهم‌تنیده‌اش یکی از موفق‌ترین فرنچایزهای سینمایی تاریخ برشمرده می‌شود. دنیایی که طی سال‌های گذشته با شعارِ «It’s All Connected»، نزدیک‌ترین تجربه از دنیای درهم‌تنیدهٔ کمیک‌های این شرکت را برای تماشاچیِ سینما به ارمغان آورده‌است. امّا هرچقدر هم که این دنیا و مغزهای متفکّرِ پشتش در مرتبط‌ساختنِ ۲۳ فیلم تولیدشدهٔ آن (تا به حال) با یک‌دیگر قوی عمل کرده‌اند، باید گفت که در ساخت ارتباطی معنادار با دیگر رسانه‌های خارج از سینما موفّق نبوده‌اند. بله، «مارول تی‌وی» همان پاشنهٔ آشیلِ MCU در این زمینه است که در جریان موفقیّت فیلم‌ها نادیده گرفته می‌شود. به خاطر تغییر و تحوّلاتِ اتفاق‌افتاده در یکی-دوسال گذشته که پیش‌تر توضیح داده شده‌اند (مانند این‌جا)، موردی که بسیاری از هواداران را آشفته و سردرگم کرده این است که آیا ممکن است کاراکترهای محبوب‌شان در سریال‌های مارول تی‌وی و آرک‌های داستانی‌ای که طی این مدّت پشت سر گذاشته‌اند، صرفاً به‌خاطر مسائل بیزینسی در پروژه‌های آیندهٔ دنیای سینمایی مارول دست‌خوش تغییرات بزرگی شده یا به کلّی به دست فراموشی سپرده شوند؟ در این مقاله به راه حلّی که سریال مندلورین می‌تواند برای احیاء این شخصیت‌ها که در سریال‌های مارول تی‌وی معرّفی شدند ارائه کند، خواهیم پرداخت...

تاریخچه‌ای کوتاه از مارول تی‌وی

نگاه کوتاهی به تاریخچهٔ این بخش از مارول خالی از لطف نیست. ژوئنِ سال ۲۰۱۰ بود که مارول انترتینمنت از شروع به کارِ «مارول تی‌وی» (Marvel TV) به سکّان‌داریِ «جف لوب»، به عنوان کمپانی مستقلی برای ساخت آثار تلویزیونی بر اساس کاراکترهای این شرکت خبر داد. جدای از اشتیاق هواداران برای تماشای کاراکترهای محبوب‌شان در تلویزیون، چیزی که پروژه‌های آیندهٔ مارول تی‌وی را هیجان‌انگیزتر می‌کرد زمزمه‌هایی بود که از جریان‌داشتنِ آن‌ها در دنیای سینمایی مارول حکایت داشتند. سال ۲۰۱۲ شبکهٔ ABC سفارش ساختِ پایلوت سریالی به نویسندگیِ «جاس ویدن»، «جد ویدن» و «ماریسا تنچرون» و به کارگردانی شخصِ جاس ویدن که در دنیای سینمایی مارول جریان داشت را داد که خروجی‌اش سریالِ «مأموران شیلد» (Agents of S.H.I.E.L.D) از آب درآمد. به مرور مارول تی‌وی فعّالیت خود را گسترده‌تر کرد به طوری که دیزنی چندماه بعد خبر از ساخت سریال‌هایی بر اساس کاراکترهای «دردویل»، «جسیکا جونز»، «لوک کیج» و «آیرن فیست» برای شبکهٔ نتفلیکس داد که قرار بود به مینی‌سریِ «مدافعان» (Defenders) منتهی شوند. همین رشتهٔ تاریخ را که پیش بگیریم، به گزارشات ساخت سریال‌هایی مانند «پانیشر»، «کلوک و داگر» و «فراری‌ها» می‌رسیم. با توجّه به صحبت‌های سران دیزنی و مارول، جریان‌داشتن این سریال‌ها در دنیای سینمایی مارول از پیش‌فرض‌های هواداران بود. امّا هر چه زمان گذشت، سریال‌های مارول بیش‌تر از فیلم‌ها فاصله گرفتند و با استقلالِ مارول استودیوز از مارول انترتینمنت (که مارول تی‌وی هم جزء آن به شمار می‌رفت)، ارتباط این دو بخش عملاً قطع شد. رابطهٔ این دو بخش و کشمکش‌های میان آن دو پیش‌تر در این مقاله به طور مبسوط توضیح داده شده‌اند. در نهایت، تمام سریال‌های یادشده و به طور کلّی با ارتقاء مسئولیتِ کوین فایگی در مارول، به درون مارول استودیوز منتقل شدند. سؤالی که هنوز پاسخی برایش نداریم این است که اکنون که مارول استودیوز قرار است محتوای تلویزیونیِ اختصاصی خودش را برای دیزنی‌پلاس تولید کند و البته از لحاظ حقوقی می‌تواند از شخصیت‌های مارول تی‌وی استفاده کند، آیا سریال‌های باکیفیتی مانند دردویل و مأموران شیلد که زیر پرچمِ مارول تی‌وی ساخته شدند، همچنان «کنون» (canon) محسوب می‌شوند؟

هشدار: از این قسمت به بعد مقاله ممکن است بخش هایی از فصل دوم سریال «مندلورین» را فاش کند!

وضعیت مشابه دنیای «جنگ ستارگان»

سردرگمی و عدم اطمینان راجع به جریان‌داشتن داستان‌های متنوعِ یک فرنچایز در تایم‌لاین اصلیِ آن وضعیتی‌ست که جنگ ستارگان در سطح پیچیده‌تری با خریده‌شدنِ لوکاس‌فیلم توسط دیزنی تجربه کرد. از زمان اکران نخستین فیلم جنگ ستارگان (Star Wars: Episode IV — A New Hope) در سال ۱۹۷۷ تا خریده‌شدنِ لوکاس‌فیلم توسط دیزنی در سال ۲۰۱۲، بی‌شمار رمان و کمیک‌بوک و بازی ویدئویی و غیره با محوریت دنیای جنگ ستارگان عرضه شده بودند. این داستان‌ها در دنیای بسیار وسیع‌تری نسبت به چیزی که در آثار اریجینال جورج لوکاس دیده بودیم جریان داشتند؛ به طوری که حماسهٔ اسکای‌واکرها صرفاً داستان کوچکی در میان صدها داستانی بود که در طول سال‌ها توسط خالقین مختلف نوشته شده بودند (این دنیای گسترده‌تر به نام Expanded Universe یا به اختصار EU شناخته می‌شد.) پس از خرید لوکاس‌فیلم، با توجّه به حجم زیاد محتوای EU ممکن نبود که دیزنی بتواند به خلق داستان‌های جدید بپردازد و در عین جال هیچ‌کدام از داستان‌های پیشین را زیر پا نگذارد. بنابراین سال ۲۰۱۴ لوکاس‌فیلم اعلام کرد که با توجّه به ساخت سه‌گانهٔ جدید، داستان‌هایی که پیش‌تر خارج از ۶ فیلم اصلی و نقل شده بودند (همان داستان‌های EU)، رتکان شده و تحت عنوان «Legends» ری‌برند خواهند شد. به بیانی دیگر، این داستان‌ها دیگر در تایم‌لاین اصلی جنگ ستارگان جریان نداشتند. البته باید به این موضوع اشاره کرد که داستان‌های Legends به کلّی به کنار گذاشته نشده‌اند و کماکان الهام‌بخشِ داستان‌های جدید جنگ ستارگان‌اند و هر از گاهی می‌بینیم که چطور آثار جدید به آن‌ها اشاره می‌کنند و مخاطب را به داستان‌های‌شان ارجاع می‌دهند.

راه حلّی که سریال مندلورین ارائه می‌دهد

روشی که جنگ ستارگان برای تأیید کنون‌بودنِ پروژه‌های جدیدش پیش گرفته‌است، اشاره‌های معنادار به آن‌ها در آثار جدیدش است. برای نمونه «ساو گِرِرا» (Saw Gerrera) شخصیتی بود که او را از کارتون‌های «کلون وارز» (Clone Wars) و «ربلز» (Rebels) می‌شناختیم؛ امّا با حضور او در فیلم «روگ وان» (Rogue One: A Star Wars Story)، تأیید شد که داستان‌هایش در تایم‌لاین اصلی جریان دارند. یا در «خیزش اسکای‌واکر» (Star Wars Episode IX – The Rise Of Skywalker)، پخش‌شدن صدای جدای‌های پیشین در پس‌زمینهٔ نبرد نهاییِ پایان فیلم، مهر تأییدی بر کنون‌بودن داستان‌های این افراد بود. استراتژیِ دیگری که سازندگان برای واردکردنِ کاراکترها یا عناصر داستانی از EU به تایم‌لاین اصلی پیش گرفته‌اند، رفرنس‌دادن به بخش‌هایی از EU و معرّفی دوبارهٔ برخی کاراکترها در آثار جدید است. بهترین نمونهٔ اجرای این استراتژی، سریال تحسین‌شدهٔ مندلورین است. این وسترنِ فضایی محبوب در دو فصلِ تولیدشده‌اش، گوشه و کنار دنیای جنگ ستارگان را، چه Canon و چه Legends، به هم وصل می‌کند و اشارات و ارجاعات مذکور را چندین مرحله جلوتر برده و به حدّ اعلای خود می‌رساند. برای نمونه، سیارهٔ «تایتن» (Tython)، سیاره‌ای با تاریخِ غنی‌ست که ریشه در داستان‌های Legends فرقهٔ جدای دارد. وقتی این سیاره در فصل دوّم سریال میزبان شخصیت‌های اصلی شد، به خودیِ خود معرّفیِ دوباره‌ای را تجربه کرد و وارد دنیای Canon شد. یا دارک‌تروپرها (Dark Troopers) که پیش‌تر در بازی‌های ویدئویی جنگ ستارگان حضور داشتند، با حضور در فصل دوّم و توضیحات کوتاهی که راجع به آن‌ها ارائه شد به دنیای Canon پیوستند. البته تمام اشارات در این ابعاد نیستند و گاهی شاهد اشاراتی به وقایع مربوط به فرقهٔ مندلورین هستیم (مثلاً مبارزه‌شان با جدای‌ها) که عملاً جزئی از داستان‌های Legends محسوب می‌شوند. حضور شخصیت‌های Canon دیگری از فیلم‌ها و کارتون‌ها مانند «بوکاتان کرایز» (Bo-Katan Kryze)، «آسوکا تانو» (Ahsoka Tano)، یا شخصِ شخیص «لوک اسکای‌واکر» هم نمودِ همین اشارات معنادار به گوشه و کنارِ دنیای جنگ ستارگان است. امّا بخشِ تحسین‌برانگیز ماجرا این‌جاست که تمام این حضورهای افتخاری و معرّفی دوبارهٔ شخصیت‌ها، در راستای اهداف سازندگان برای روایتِ داستان‌شان است و مخاطب هیچ‌کجا احساس نمی‌کند که چیزی به او تحمیل شده یا دارد به زور کاتالوگ دنیای جنگ ستارگان را تماشا می‌کند!

این استراتژی همان نوش‌دارویی‌ست که می‌تواند ناجیِ شخصیت‌های مارول تی‌وی شود. مارول استودیوز می‌تواند در پروژه‌های پیش‌رویش در مکان و زمان مناسب، از این شخصیت‌ها بدونِ این‌که در داستان‌های قبلی‌شان عمیق شود استفاده کند. بدین ترتیب، این شخصیت‌ها می‌توانند بدون ری‌بوت کامل در دنیای سینمایی مارول در مقابل مخاطبان جدید حاضر شوند و فن‌بیسِ فعلی‌شان را نیز ناامید نکنند. یک پلّه جلوتر که برویم، این شخصیت‌ها می‌توانند داستان‌های قبلیِ خود را در پلتفرمی جدید (مانند شبکهٔ استریمی جدید دیزنی به نام Star) از سر بگیرند و در عین حال در MCU حضوری معنادار داشته باشند. بله، سران مارول می‌توانند این سریال‌ها را به کلّ نادیده بگیرند و از کنارشان بگذرند، امّا با انجام این‌کار می‌توانند غنای داستانیِ MCU را به عنوان یونیورسی که می‌خواهد متنوع‌تر شود و برای مخاطبانی از تمام سنین چیزی برای ارائه داشته باشد، افزایش دهند.

در آخر باید بگوییم MCU تا به حال در زمینهٔ داستان‌گویی طولانی‌مدّت و به عنوان دنیایی مشترک عملکردی استثنائی از خود نشان داده، امّا همچنان جای پیشرفت وجود دارد. با این‌که سریال‌های مارولیِ آیندهٔ دیزنی‌پلاس در آیندهٔ این دنیای سینمایی نقش پررنگی خواهند داشت و می‌توان مطمئن بود که در آینده رابطهٔ قدرتمندتری بین سریال‌ها و فیلم‌های این کمپانی خواهیم دید، فکر می‌کنیم که مارول استودیوز باید این فرصت را غنیمت شمرده و دنیایی بزرگ‌تر بسازد؛ دنیایی که شعارِ It’s All Connected به معنای حقیقی و به طور کامل در آن محقق شود...

محمدصالح حیدری

Spider-Fan

برگرفته از مقالهٔ وب‌سایت CBR.com

All rights reserved © Spidey.ir 2021

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

کوین فایگی چگونه با بشکن خود بخش تلویزیونی مارول را رسماً تعطیل کرد؟! آیا فایگی اکنون دارد به طوری صریح تری آثار MARVEL TV را نادیده میگیرد؟!

شایعات و اخبار جدید از بخش تلویزیونی مارول و ریبوت شخصیت های مارول/نتفلیکس!

چرا سریال دردویل و مابقی سریال های مارول/نتفلیکس کنسل شدند؟

15 سریال برتر کمیک بوکی (BEST COMIC BOOK SHOWS ON TV)

10 شخصیت خبیث برتر سریال های کمیک بوکی!

رتبه بندی ویلن های سریال های مارول/نتفلیکس

10 پیچش داستانی برتر در سریال های کمیک بوکی

بدترین پیچش های داستانی در سریال های کمیک بوکی

20 خبیث برتر فیلم های کمیک بوکی مارول 

رتبه بندی دشمنان مرد عنکبوتی در فیلم های سینمایی

بدترین لباس های شخصیت های کمیک بوکی در سریال های تلویزیونی

بهترین لباس های شخصیت های کمیک بوکی در سریال های تلویزیونی

ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات فصل سوم سریال "دردویل" (DAREDEVIL)

ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات فصل دوم سریال "آیرون فیست"

ایستر اگ(EASTER EGG)ها و اشارات فصل دوم سریال "لوک کیج" (LUKE CAGE SEASON 2)

5 پدر بزرگ و مادر بزرگ خبیث دنیای كمیك!

بدترین شخصیت های خبیث فیلم های کمیک بوکی

20 خبیث برتر دنیای سینما به انتخاب مجله امپایر

برترین خبیثان فیلم های کمیک بوکی

15 شخصیت مارول که توسط دیگر استودیوهای هالیوودی نابود شدند!

این مطلب را به اشتراک بگذارید :