دیگه وقتشه هر چی اطلاعات از قاتل عمو بن موجوده را بهتون ارائه کنیم!

مقاله زیر را هم بخوانید:

معرفی قاتلین عمو بن در دنیاهای دیگر!

- قاتل عمو بن («سارق») در یک نگاه

اولین حضور در دنیای كمیك: شماره 15 كمیك فانتزی شگفت انگیز (آگوست سال 1962)

خلق شده توسط: استن لی، استیو دیتکو

قاتل عمو بن را در دنیای کمیک با نام «سارق» (The Burglar) میشناسند (Burglar در زبان انگلیسی به معنی "دزد خانه" است) زیرا هرگز به طور قطعی نام و نام خانوادگی حقیقی او فاش نشده است و جالبه که تا سال 1996 که شاهد حضور دخترش (جسیکا کاراداین) در دنیای کمیک بودیم، حتی نام خانوادگی اش را هم نمیدانستیم (که آن هم ممکن است درست نباشد)! ولی چون در دنیای سینما اسمش «دنیس کاراداین» بود پس به همین نام معروف شده است (البته تلفظ صحیح تر فامیلی او در زبان انگلیسی، «کارادین» یا «کَرِدین» است) از گذشته او هم اطلاعات خاصی در دسترس نیست جز اینکه احتمالا از سن کم شروع به سرقت کرده. همچنین فاش شده در جوانی به زندان افتاده و در آنجا هم بند یک خلافکار با سابقه به نام «داچ مالون» شده. او فهمید که مالون ثروت زیادی را در یکی از خانه های معمولی محله کوئینز نیویورک پنهان کرده است. سپس متوجه شد که این ثروت بزرگ در خانه بن پارکر (عموی پیتر) است. او به انجا میرود و با عموی پیتر درگیر میشود و در نهایت عمو بن میمیرد. سپس مرد عنکبوتی او را در یک انبار متروکه گیر می اندازد و در کمال تعجب متوجه میشود همان سارقی است که چند روز پیش میتوانست جلویش را بگیرد ولی نگرفت. مرد عنکبوتی، سارق را تحویل پلیس داد و درس مسئولیت پذیری یاد گرفت. سالها بعد سارق از زندان آزاد شد و سعی کرد به کمک «میستریو» دوباره دنبال ثروت مالون بگردد ولی در خانه زن عمو می چیزی پیدا نکرد. به همین دلیل سعی کرد زن عمو می را زندانی و از او بازجویی کند. در نهایت پیتر او را در شماره 200 کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" پیدا کرد و حتی بهش گفت که مرد عنکبوتیه و سالهاست که دنبالشه. اما در لحظه آخر دنیس (که فکر میکرد پیتر حتما به خاطر قتل عمو بن میکشتش)، از ترس سکته قلبی کرد و مُرد.

1- او بزرگترین تراژدی زندگی پیتر پارکر/مردعنکبوتی را رقم زده است

گفتیم که سارق در اولین کمیک تاریخ مردعنکبوتی (فانتزی شگفت انگیز #15) خلق شد و نقش مهم و اساسی در شکل گیری شخصیت مردعنکبوتی داشته. در واقع، وقتی پیتر به قدرت های فوق بشری خودش دست یافته بود و به عنوان  یک نوجوان مغرور و بی مسئولیت برای پول درآوردن به انجام نمایش در تلویزیون روی آورده بود، این سارق را دید ولی جلویش را نگرفت:

سپس همین سارق چند روز بعد دست به سرقت از خانه ی عمو و زن عموی پیتر زد (در مورد بعدی معلوم توضیح میدیم که چرا تصمیم به سرقت از آن خانه گرفته بود) و عموی پیتر را هم به قتل رساند:

پیتر هم با بازگشت به خانه و مطلع شدن از کشته شدن عمویش به تعقیب سارق پرداخت و او را در انباری که پنهان شده بود گیر انداخت و شوکه شد وقتی فهمید این سارق همانی است که چند روز پیش اجازه داده بود فرار کند:

و اینگونه بود که او خودش را مسئول قتل عمویش دانست و فهمید که باید از قدرت هایش به طور مسئولانه استفاده کند و تبدیل به یک قهرمان شد.

2- بازگشت سارق به کمیک های مردعنکبوتی پس از 16 سال!

در سال 1979 و پس از 16 سال شاهد بازگشت جناب سارق بودیم که داستانش اینجا ترجمه شده است! (در شماره 193 از کمیک "مردعنکبوتی شگفت انگیز"). حضور او به شماره ی تاریخی 200 ختم شد که یکی از برترین داستان های مردعنکبوتیه. ما دیدیم كه قاتل عمو بن بعد از اینهمه مدت برگشته و دارد در انبار خانه زن عمو می دنبال چیزی با ارزش میگردد ولی هر چه تلاش میكند آن را پیدا نمیكند. او با خودش میگوید كه شاید همسر بن پاركر (یعنی زن عمو می) آن را جایی قایم كرده باشد.

 همزمان با بازگشت قاتل عمو بن، نویسنده (مارو وُلف من) با نبوغ و هوشمندی خاص خود داستانك های دیگری را نیز به طور موازی از همین شماره شروع كرد تا مشكلات ریز و درشت پیتر پاركر را به ما نشان دهد مثلا به هم خوردن رابطه پیتر و مری جین، درگیر شدن پیتر در زندگی بتی برنت و همسرش، ورود شخصیت جدید مهمی به نام گربه سیاه به داستان های مردعنکبوتی، بیماری شدید زن عمو می و ... (این مقاله را بخوانید).  ضمناً دیدیم كه زن عمو می پ در آسایشگاه سالمندان به سر میبرد. پیتر هم تقریبا هر روز بهش سر میزنه. در کمال تعجب،  قاتل عمو بن را هم دیدیم که به این آسایشگاه آمده و با دكتر زن عمو می به نام «رینهارت» دارد حرف میزند. او رینهارت را تهدید میكند كه اگر بهش در یافتن گنجی كه در خانه زن عمو می دنبالش میگشته كمك نكند، میكشتش!

در شماره های بعدی بدبختی های پیتر پاركر به اوج خودش میرسد و خواننده از خودش میپپرسد: "آیا اوضاع از این هم میتواند بدتر شود؟" بله! چرا؟ چون پیتر خسته و درمانده خانه می آید و متوجه نامه ای میشود كه در آن نوشته شده "زن عموی شما امروز در بیمارستان سالمندان درگذشت".  بیچاره پیتر... واقعا یك نفر چقدر باید بدبختی بكشد؟ در حقیقت نویسنده با نشان دادن این وقایع دارد به تدریج تحمل و طاقت پیتر پاركر را از بین میبرد تا وقتی در شماره های بعدی با قاتل عمو بن روبرو میشود در بدترین وضعیت روحی و جسمانی قرار داشته باشد. در ادامه پیتر به خانه زن عمو می سر میزند و متوجه میشود یكنفر قبل از او آنجا بوده و همه چیز را بهم ریخته است.

 همین جاست كه پیتر یادش می آید قبلا یكبار یكی از دشمنان قدیمی اش با نام میستریو كه در ایجاد توهم تخصص دارد از نام مستعار دكتر «رینهارت» استفاده كرده است. بنابراین متوجه شد كه كاسه ای زیر نیم كاسه است و احتمالا میستریو مرگ زن عمو می را جعل كرده است. سپس دیدیم كه دكتر رینهارت (یا همان میستریو) بدش نمی آید گنجی كه قاتل عمو بن دنبالش است را پیدا كند. به همین دلیل او را بیهوش میكند تا خودش گنج داخل خانه زن عمو می را پیدا كند. مردعنكبوتی هم خودش را به بیمارستان سالمندان میرساند و در آنجا ابتدا با توهماتی كه میستریو ایجاد كرده و سپس با خود ميستريو مبارزه میكند. در شماره بعدی هم میبنیم كه میستریو قاتل عمو بن را زندانی كرده و مصمم است گنج پنهان شده داخل خانه زن عمو می را پیدا كند.

پس از کش و قوس هایی که شامل مبارزه با میستریو میشود، مردعنکبوتی نیروهای فوق بشری اش را به طور مقطعی از دست میدهد. در همین اثنا، میبنیم كه قانل عمو بن موفق میشود طناب هایی كه میستریو با آنها او را بسته بود را باز و خودش را آزاد كند.

پیتر هم همچنان سعی دارد بداند قضیه چیست و اینكه میستریو چه ارتباطی با مرگ زن عمو می داشته و چرا خانه او را زیر و رو كرده است. پیتر متوجه میشود كه كسی كه عمو بن را به قتل رسانده، برگشته و او بوده كه به میستریو درباره گنجی كه در خانه زن عمو می پنهان شده بوده، اطلاع داده. اینجاست كه میبنیم پیتر بسیار خشمگین میشود و سوگند میخورد تا از او انتقام بگیرد.

3- مرگ سارق

 پس از اتفاقاتی که در مورد قبل شرح داده شد، پیتر سپس سعی میكند تا با مراجعه به پرونده های قدیمی متوجه شود كه قاتل عمو بن سالها پیش دنبال چه چیزی میگشته و چرا الان دوباره برگشته تا آن را پیدا كند. در هر حال پیتر به خانه اش برمیگردد و در كمال تعجب قاتل عمو بن را آنجا میبیند. در نتیجه با عصبانیت هر چه تمام بهش حمله میكند.

 ولی چون قدرت های فوق بشری خودش رو از دست داده، قاتل عمو بن با اسلحه به سرش میزنه و بی هوشش میكنه. وقتی پیتر بهوش میاد میبینه قاتل عمو بن با طناب به صندلی بستتش. اینجاست كه به پیتر توضیح میده كه در خانه عمو بن و زن عمو می دنبال چی میگشته.

 ما كه میفهمیم قاتل عمو بن وقتی جوان بوده در زندان با یك تبهكار حرفه ای به نام «داچ مالون» (Dutch Malone) هم سلولی بوده و از زبانش شنیده كه كلی پول در زیزمین خانه اش قایم كرده. بعدها این خانه، توسط عمو بن خریداری شد و بنابراین قاتل عمو بن وارد آنجا شده بود تا پول های داچ مالون را پیدا كند كه با عمو بن مواجه شد و او را كشت. او اكنون دوباره برگشته تا چیزی كه سالها پیش پیدایش نكرده بود را پیدا كند. پیتر هم وانمود میكنه كه از محل پول ها خبر داره. سپس قاتل عمو بن با بی رحمی پیتر را كتك میزند و ازش میخواد تا جای پول ها رو بگه ولی پیتر چیزی بهش نمیگه.

بنابراین او میره تا كاری كنه تا پیتر رو مجبور به حرف زدن كنه. اینجاست كه میبینیم پیتر طناب های خودش را پاره میكنه و خیلی هم عصبانیه. اینجاست كه خواننده با خودش میگه پیتر این دفعه و برای اولین بار در زندگی خودش مرتكب قتل میشه و حتما قاتل عمو بن رو میكشه.  بعدش متوجه میشیم كه زن عمو می زنده است. در واقع میستریو و قاتل عمو بن نقشه كشیده بودن تا جوری وانمود كنند كه زن عمو می مرده تا پیتر دیگه هر روز به آسایشگاه سالمندان سر نزنه و براشون مزاحمت ایجاد نكنه. بنابراین او زن عمو می را نزد پیتر میاره تا با تهدید او، محل اختفای پول های مالون رو بهش بگه.

 ناگهان پیتر در حالی كه لباس مرد عنكبوتی را بر تن كرده سر میرسه و نبرد سهمگینی رو با قاتل عمو بن آغاز میكنه. در این لحظه متوجه میشیم كه اثرات دارویی كه میستریو با آن به مرد عنكبوتی شلیك كرده بود داره از بین میره و نیروهای مرد عنكبوتی داره بهش برمیگرده. بنابراین او با شدت تمام قاتل عمو بن رو میزنه.

 قاتل عمو بن گیج شده و از مرد عنكبوتی میپرسه چرا اینقدر مرگ بن پاركر براش مهمه؟ اینجاست كه مرد عنكبوتی ماسكش رو برمیداره و نشون میده كه چرا قضیه اینقدر براش شخصیه.

  درست در لحظه ای كه همه فكر میكنیم پیتر میخواد قاتل عموش رو بكشه با به خاطر آوردن حرف های عموش از این كار منصرف میشود.

 و در نهایت قاتل عمو بن كه فكر میكرد مرد عنكبوتی حنما میكشتش، از ترس سكته میكنه و میمیره (کل این داستان را میتونید در اینجا با ترجمه ی فارسی بخونید).

4- خواهر زاده ی سارق؟!

سالها بعد و در شماره ی 26 از سری کمیک بوک های Spider-Man داستانی به قلم «تام دی فالکو» منتشر شد که در آن شخصیت جدیدی را دیدیم به نام «جیمی کاستاس» (Jimmy Costas). این شخصیتِ جوان، ظاهرش و لباس هایی که پوشیده بود بسیار شبیه به سارق بود! خودش هم گفت که یک دایی خلافکار داشته (که چند باری با مردعنکبوتی برخورد داشته بوده) و دوست نداشت که مثل او یک آدم سابقه دار بشه!!! البته در طول داستان هرگز تایید نشد که خواهر زاده ی سارق هستش. در هر حال، پس از سرقت یک کیف زنانه و در حالی که میترسید نکنه مردعنکبوتی دستگیرش کنه، کیف رو به مردعنکبوتی برگردوند و گفت که میخواد برای خودش کسی بشه. از این رو مردعنکبوتی هم اجازه داد تا بره.

5- دخترِ سارق

وقتی در دهه 90 میلادی بن رایلی (کلون پیتر پارکر) جانشین مردعنکبوتی شد، دیدیم که به دختری علاقمند شده به نام «جسیکا کاراداین» (Jessica Carradine) که یک عکاس بود. بن به زودی علاقه ی رومانتیک به این پیدا کرد. همچنین فهمیدیم که مادر جسیکا در زمانی که داشت بزرگ میشد در زندگی اش حضور نداشته و او از یتیم خانه ای به یتیم خانه ای دیگر میرفته. پدرش هم اکثر اوقات در زندان بوده. پدر جسیکا ادعا میکرد که پیرمردی او را به جای یک سارق اشتباه گرفته بوده و هنگام درگیری با یکدیگر، اسلحه اش به طور اتفاقی شلیک کرده و باعث کشته شدن آن پیرمرد شده! بله اینجا بود که معلوم شد جسیکا دختر همان سارق معروفی است که عمو بن را به قتل رساند! جسیکا به خاطر دروغ های پدرش، مردعنکبوتی را قاتل پدرش در آن انباری که مخفی شده بود میدانست (یعنی همان جایی که در شماره 15 از "فانتزی شگفت انگیز" پس از کشتن عمو بن، مخفی شده بود. یعنی جسیکا خبر نداشت که او در واقع مدتی بعد و به دلیل سکته قلبی که توضیحش را دادیم کشته شده است). بنابراین جسیکا درصدد بود که ثابت کند مردعنکبوتی یک قاتل است و به دنبالش میرفت تا اینکه تونست هویت مخفی او را متوجه شود: بن رایلی!

اولش میخواست زندگی بن را با عکس هایی که گرفته نابود کند تا اینکه شاهد بود بن چطور جانش را به خطر انداخت تا افراد بیگناهی را از یک ساختمان آتش گرفته نجات دهد. بنابراین متوجه شد که پدرش با او صادق نبوده و در نهایت عکس ها را به بن تحویل داد و از زندگی او خارج شد و از آن موقع (شماره 6 از کمیک Sensational Spider-Man) دیگر در کمیک های مردعنکبوتی دیده نشده است).

6- معمای هویت واقعی سارق!

گفتیم که در دنیای کمیک هیچ وقت نام حقیقی سارق فاش نشده است و ما حتی صد در صد مطمئن نیستیم که نام خانوادگی اش، «کاراداین» باشد! چون تنها از طریق دخترش که اسمش «جسیکا کاراداین» بود میدانیم که نام خانوادگی اش کاراداین بوده ولی این هم میتواند غلط باشد زیرا ممکن است جسیکا نام خانوادگی اش را تغییر داده باشد و یا اینکه از نام خانوادگی مادرش استفاده میکرده. در کمیک های Ultimate Spider-Man هم هرگز هویت واقعی قاتل عمو بن فاش نشد و فقط یک بار وقتی پیتر داشت در رایانه های "دیلی بیوگل" درباره گربه ی سیاه تحقیق میکرد دیدیم که لیستی از سارقین معروف جلویش قرار دارد که یکی از اسامی، کاراداین بود:

ولی این هم نمیتواند تاییدی بر نام خانوادگی او باشد زیرا ممکن است به هر سارق دیگری اشاره کند! اما «سم ریمی» در فیلم های مردعنکبوتی نام قاتل عمو بن را «دنیس کاراداین» گذاشت و نقش او را به بازیگری به نام «مایکل پاپاجان» سپرد. یعنی دیدیم که عمو بن که منتظر بود پیتر پارکر (با بازی «توبی مگوآیر») را به منزل برساند، در مواجه با یک سارق خودرو جان خودش را از دست داد.

و بعد پیتر به تعقیب قاتل پرداخت و متوجه شد که همانی بوده که در مسابقه کشتی کج دست به سرقت زد و در حالی که میتونست به راحتی جلویش را بگیرد، اما با خودخواهی و بی مسئولیتی گذاشت که فرار کند:

به همین دلیل دیگر متداول شده که سارق را با نام «دِنیس کاراداین» بشناسیم.

و حالا که بحث حضور سارق در فیلم های مردعنکبوتی شد، لازمه به فیلم "مردعنکبوتی شگفت انگیز" اشاره کنیم که در آن Leif Gantvoort   نقش قاتل عمو بن را بازی کرد.

در این فیلم، نحوه کشته شدن عمو بن با فیلم های ریمی فرق داشت: پیتر (با بازی اندرو گارفیلد) در یک فروشگاه بود و میخواست شیر کاکائو بخره که فهمید به قدر کافی پول همراهش نیست و مجبور شد پس از بدرفتاری فروشنده (که انصافا خیلی بی ادب و رومُخ بود!)، بیخیال بشه (دو سِنت پول خورد کم داشت!). مردی با عینک دودی که روی مُچش یک خالکوبی بود، پشت سر پیتر در صف ایستاده بود، حواس فروشنده را پرت کرد و بعدش از دخل پول دزدید و شیرکاکائو را هم به پیتر داد. فروشنده از پیتر خواست جلوش رو بگیره ولی او تصمیم گرفت مداخله نکنه (کلا پیتر اون موقع به خاطر جر و بحثی که با عمو و زن عموش کرده بود خیلی بی اعصاب بود!). بعدش سارق در خیابان با عمو بن برخورد کرد. سارق روی زمین افتاد. بن در تلاش برای اینکه جلوش رو بگیره تا نتونه تفنگش رو از روی زمین برداره، از سوی سارق تیر خورد و کشته شد. سارق سپس دست به فرار زد. پیتر در ادامه سعی کرد با دستگیر کردن خلافکاران مشابه او را پیدا و به سزای عملش برسونه ولی هیچ کدام روی مُچ خود، خالکوبی نداشتند.

7- تغییر هویت قاتل عمو بن در فیلم "مردعنکبوتی 3"!

یک تاکتیک مرسوم در هالیوود اینه که اغلب وقتی یک سه گانه (تریلوژی) ساخته میشه یک سری تغییرات بزرگ در قسمت سوم ایجاد میکنند که به نوعی کل سری رو تحت تاثیر خودش قرار بده. گاهی وقتها این تاکتیک جواب میده و گاهی هم نمیده. متاسفانه مورد فیلم "مرد عنکبوتی 3" از اونایی بود که اصلا جواب نداد. ما که فکر میکردیم قاتل عمو بن همانی بوده که در قسمت اول دیدیم، ناگهان متوجه شدیم که قاتل اصلی در واقع کسی نبوده جز «فلینت مارکو» (مرد شنی)! البته این کار رو به صورت غیر عمدی انجام داده بود (پس از سرقت، مارکو میخواست ماشین عمو بن رو به زور اسلحه بدزده ولی همکارش یه جورایی او را هول کرده بود تا به طور غیرعمدی به عمو بن شلیک کنه). در پایان هم از پیتر حلالیت طلبید ولی در هر حال اشتباه بزرگی بود که سازندگان این فیلم مرتکب آن شدند. مشخصه که آنها میخواستند با این کار خصومت بین اسپایدرمن و مرد شنی را شخصی کنند ولی آیا واقعا لازمه مرد عنکبوتی در تمام فیلم های خودش با خبیثی روبرو بشه که باهاش مشکل شخصی داره؟! در دنیای کمیک همیشه اون کسی که باعث یک تراژدی بزرگ موجود در اُریجین ابرقهرمان میشه، یک قاتل بی نام و نشان است. دلیلش هم اینه که نویسنده دنیای کمیک به خوبی واقفه که نفس اون تراژدی مهمه و باعث میشه شخصیت به یک ابرقهرمان بشه، نه اون کسی که موجب به وجود آمدن این تراژدی میشه (این مقاله را بخوانید).

8- سارق در دنیاهای دیگر

در دنیای شماره 1610 مارول که به دنیای Ultimate معروفه، همانطور که در اینجا کمیک هایش را با ترجمه فارسی میخوانید، سرگذشت مردعنکبوتی در 7 شماره نقل شد و مرگ عمو بن به دست سارق نیز در شماره 4 رخ داد: سارقی پس از سرقت از یک مغازه با پیتر پارکر برخورد کرد و با وجود آنکه پیتر میتونست جلویش را بگیرد اما چون این کار را وظیفه خود نمیدانست، اجازه داد فرار کنه. چند روز بعد همان سارق وارد خانه ی عمو بن شد و درخواست پول کرد. بن به شوخی بهش گفت که احتمالا  از اونا بیشتر پول داره! سارق که عصبانی شده بود، با تیر به عمو بن زد و او را کشت و به یک انباری در آن نزدیکی ها پناه برد.

وقتی پیتر موضوع را فهمید، در لباس مردعنکبوتی دنبالش کرد و وقتی فهمید همان سارقیه که گذاشته بود در بره درس "قدرت بزرگ، مسئولیت بزرگ" را یاد گرفت و سارق را به پلیس تحویل داد.

در ضمن همانطور که در مورد شماره 6 گفته شد، در این دنیا هم هویت او ناشناخته است و علیرغم اینکه "کاراداین" یکی از نام های سارقین حرفه ای که پیتر روی صفحه کامپیوتر دید، اما مشخص نیست این کاراداین همان قاتل عمو بن بوده باشد.

و اما در چند شماره از سری کمیک بوک های What If? که تا به حال منتشر شده اند (داستان های این کمیک ها در دنیاهای موازی جریان دارند) شاهد بوده ایم که با دستکاری سرگذشت مردعنکبوتی، تغییراتی هم در سارق به وجود آمده است. به طور مثال در شماره 15 از سری نخست این کمیک ها، دیدیم که پیتر پارکر پس از گزیده شدن توسط عنکبوت، فلج شده است. او به قدرت های نُوا (Nova) دست میابد (برای آشنایی با نوا، این مقاله را بخوانید) و به خانه برمیگردد تا عمو بن را ببیند که ناگهان سارق از راه میرسد و تیرش به نوا (یعنی پیتر) میخورد و به سمت خودش کمانه میکنه و میکشتش:

با وجود آنکه این یک حادثه ی تصادفی بوده اما پیتر به خاطر عذاب وجدان، حرفه ی ابرقهرمانی را کنار میگذارد:

در داستانی دیگر که در شماره 19 به چاپ رسید، پیتر به خاطر اینکه فکر میکنه این کار شهرتش رو بیشتر میکنه، جلوی سارق رو میگیره!

(در این داستان، این جی جونا جیمسون هستش که پس از وقایعی که به مردعنکبوتی مربوط میشه، زندگیش تباه میشه).

و یا مثلا در کمیک تک قسمتی "چه میشد اگر به جای عمو بن، زن عمو می کشته میشد؟" شاهد بودیم که پیتر پس از اینکه زن عمویش به دست سارق به قتل میرسد او را از پنجره به بیرون پرت میکند و باعث مرگش میشود. بن برای اینکه برادرزاده اش دستگیر نشه، قتل رو بر گردن میگیره:

9- سارق تقریباً در تمام انیمیشن های مردعنکبوتی حضور داشته است!

نکته جالب درباره سارق این است که او  به جز "مردعنکبوتی: مجموعه کارتونی جدید" در تمامی انیمیشن های تلویزیونی ساخته شده براساس شخصیت مردعنکبوتی حضور داشته است. البته حضور او معمولا به صورت صحنه های فلش بکی بوده است. ضمناً در انیمیشن "مردعنکبوتی نامحدود" او را تنها به صورت یک لحظه و در تیتراژ آغازین دیدیم.

در سریال تحسین شده ی "مردعنکبوتی خارق العاده" نیز شاهد به وجود آمدن یک تغییر بزرگ در سارق بودیم. یعنی در کمال تعجب متوجه شدیم که او در واقع همان پدر گربه سیاه یعنی «والتر هاردی» است! ابتدا ما در یکی از اپیزودهای فصل اول به نام Intervention و در سکانسی که سرگذشت مردعنکبوتی روایت شد، به صورت فلش بک سارق را دیدیم که پس از قتل عمو بن، مرد عنکبوتی به سراغش رفت و در نهایت دستگیر شد.

و اما در فصل دوم و در اپیزودی تحت عنوان Opening Night، مردعنکبوتی که داوطلب شده بود امنیت زندان Vault را تست کند، متوجه شد که سارق نیز در آنجا زندانی است. همزمان «فیلشیا هاردی» (گربه سیاه) نیز به زندان نفوذ کرد تا پدرش (والتر هاردی) را فراری دهد. اما حین فرار اسپایدرمن متوجه شد که والتر همان قاتل عمو بن است! هاردی بابت این مسئله ابراز تاسف و پشیمانی کرد و برای جبران تصمیم گرفت تا در زندان باقی بمانه و گاز بی هوش کننده را در سطح زندان آزاد کنه تا بقیه ی زندانی ها بی هوش بشوند و فقط اسپایدرمن و گربه سیاه بتونند فرار کنند (این کار موجب خشم و ناراحتی گربه سیاه از مردعنکبوتی شد).

10- سارق در دنیای بازی

شخصیت سارق به عنوان نخستین غول بازی (Boss) در بازی مردعنکبوتی که سال 2002 از روی فیلم اسپایدرمن ساخته ی سم ریمی ساخته و عرضه شد، حضور یافت.

به او لقب «اسپایک» (Spike) داده بودند و رهبر گروه تبهکاری به نام "اِسکالز"/ Skulls بود. اسپایدرمن در بازی که به دنبال گرفتن انتقام قتل عموی خود است، اسپایک را تا مخفیگاهش تعقیب میکند و قبل از رسیدن به او با دار و دسته اش میجنگد. در نهایت مردعنکبوتی با او مواجه شده و شکستش میدهد. اسپایک سعی میکند به اسپایدرمن شلیک کند ولی از پنجره سقوط میکند و میمیرد (در صحنه ای مشابه با فیلم مردعنکبوتی).

سارق در بازی "مردعنکبوتی شگفت انگیز 2" محصول سال 2014 که براساس فیلم "اسپایدرمن شگفت انگیز 2" ساخته شد نیز حضور داشت.

دو سال پس از مرگ عمو بن، مردعنکبوتی جستجوی خودش را برای سافتن قاتل از سر میگیرد و میفهمد هویت این قاتل یک خلافکار سطح پایین به نام دنیس کاراداین است که سلاح های پیشرفته به گروه های تبهکاری میفروشد. اسپایدرمن بعدش رد کاراداین را میزند. کاراداین هم خودرویی را به سرقت میبرد و راننده اش را نیز گروگان میگیرد. پس از اینکه اسپایدرمن راننده را نجات میدهد، ماشین کاراداین را در حالی که آتش گرفته است مشاهده میکنیم و سپس صدای فریاد او به گوش میرسد و اسپایدرمن جنازه اش را در یک کوچه پیدا میکند و معلوم میشود کاراداین توسط قاتل سریالی «کلتوس کسدی» به قتل رسیده است زیرا حروف CK به رنگ قرمزِ خونین روی دیوار نوشته شده که سمبل این قاتل است. 

 مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2022

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

معرفی قاتلین عمو بن در دنیاهای دیگر!

کمیک "بازگشت قاتل عمو بن" ترجمه شد + لینک دانلود

لحظات ماندگار در کمیک بوک های اسپایدرمن: بازگشت قاتل عمو بن!

لحظات ماندگار در كمیك‌بوک های مرد عنکبوتی: مرگ عمو بن

رتبه بندی اقتباس های «عمو بن» (UNCLE BEN) در دنیای سینما، انیمیشن و بازی

معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی – قسمت دوم

اولین و مهم ترین کمیک بوک مرد عنکبوتی به فارسی ترجمه شد!

معرفی اولین افرادی که به هویت مخفی مردعنکبوتی پی بردند!

10 ابرقهرمانی كه بهترین اریجین (ORIGIN) را دارند + ویدئو

معرفی عشق های «بن رایلی» در دنیای کمیک

10 حقیقتی که باید درباره "عمو بن" بدانید

رتبه بندی اقتباس های «زن عمو مِی» (AUNT MAY) در دنیای سینما، انیمیشن و بازی

بدترین پیچش های داستانی در فیلم های کمیک بوکی

رتبه بندی همه شماره های "صدتایی" کمیک بوک های مردعنکبوتی

10 چیز‌ در فیلم‌ های مرد عنکبوتی که تماشاچیان سینما به اشتباه فکر میکنند از کمیک ها گرفته شده اند!

10 فرضیه هواداران درباره اینکه چه بر سر عمو بن در MCU آمده!

این مطلب را به اشتراک بگذارید :