20 زوج عاشق برتر در دنیای کمیک

عشق های برتر دنیای کمیک

این مقاله که به مناسبت روز ولنتاین نوشته بودم، تقدیم شما میشه!

 

20- بلک بولت و مدوسا (Black Bolt and Medusa)

 بلک بولت و مدوسا (Black Bolt and Medusa)

"نا انسان ها" (The Inhumans) شاخه ای از نژاد بشر هستند که در دوران ماقبل تاریخ توسط نژاد بیگانه "کری" (Kree) خلق شدند. اونا حتی پیش از وقتی که انسان های غارنشین به وجود بیایند دارای قدرت های فوق بشری بوده اند و در شهر مخفی به نام "اتیلان" (Attilan) زندگی میکرده اند. رهبران این گروه «بلک بولت» و «مدوسا» نام دارند و اونا خیلی وقته که عاشق و معشوق هم بوده اند (البته مدوسا به نوعی یکی از فامیل های دور بلک بولت هم محسوب میشه) . صدای بلک بولت اونقدر قوی و قدرتمند هستش که میتونه هر چیزی را که در اطرافش باشه نابود کنه. بنابراین مجبوره که حرف نزنه و ساکت باشه (مگر اینکه مشغول نبرد باشه) . گفته میشه وقتی بچه بود، مدوسا تونست روشی برای برقراری ارتباط با او پیدا کنه و از اون موقع عاشق هم شدند. وقتی بلک بولت رهبر تاانسان ها شد ، با مدوسا ازدواج کرد و اونا پادشاه و ملکه آتیلان شدند. مدوسا همچون مترجم بلک بولت عمل میکنه . ضمن اینکه محرم اسرار  او نیز هست. اونا دو تایی در کنار هم با تهدیدات و حملات زیادی به منظور تصاحب تاج و تخت اتیلان روبرو شده اند. حتی وقتی بچه دار شدند برخی از ناانسان ها میخواستند بچه آنها را نابود کنند (چون میترسیدند بیش از حد قوی و نیرومند باشد) ولی آنها از بچه خود دفاع کردند. از اولین حضور این شخصیت ها در شماره 36 و 44 کمیک "چهار شگفت انگیز" که سال 1965 رخ داد ، مدوسا و بلک بولت زوجی قوی و زیبا بوده اند . قدرت و سلطنت آنها و همچنین عشقی که به هم دارند همیشه باعث شده از دیدنشون در کنار هم لذت ببریم.

  

19- سفید برفی و گرگ بد گنده (Snow White and Big Bad Wolf)

 سفید برفی و گرگ بد گنده (Snow Wife and Big Bad Wolf)

«سفید برفی» و «گربه بد گنده» از شخصیت های اصلی کمیک تحسین شده Fables هستند که قبلا در این مقاله به شما معرفی شده بود. در این کمیک شخصیت هایی معروفی از افسانه های پریان میبینیم که دور هم جمع شده و به صورت مخفیانه و دور از چشم انسان ها جماعتی را به نام Fabletown   برای خود تشکیل داده اند. سفید برفی معاون شهردار Fabletown بود و گرگ بد گنده (که خودش رو Bigby صدا میزنه) حالت انسانی پیدا کرده و کلانتر شهر شده بود. همیشه بین اونا علاقه وجود داشت ولی وقتی سرانجام Bigby به سفید برفی گفت که بهش علاقه داره ، او دست رد به سینه اش زد . ولی او ناامید نشد و بالاخره دل سفید برفی  رو به دست آورد. اونا صاحب 7 تا بچه هم شدند (اگه یادتون باشه Bigby رو در این مقاله به عنوان پدری نمونه معرفی کرده بودیم!) . یک بار هم با هم بهم زدند ولی دوباره نزد هم برگشتند تا اینکه "تا آخر عمر با خوبی و خوشی با هم زندگی کنند..."

 

18- پلنگ سیاه و استورم (Black Panther and Storm)

پلنگ سیاه و استورم (Black Panther and Storm)

این زوج اشتراکاتشون خیلی بیش از رنگ پوستشون هستش! به همین دلیل اینکه عاشق هم باشند چیزی طبیعی به نظر میرسه. پلنگ سیاه (تچالا) پادشاه کشور خیالی "واکاندا" هستش. «استورم» (ارورو مونرو) هم جهش یافته ای از آفریقا که میتونه شرایط جوی رو به میل خودش تغییر بده . اونا هر دوشون به نوعی از خاندان سلطنتی به شمار میان و قدرت های زیادی هم دارن ولی چندین سال طول کشید تا به هم برسند. در واقع سال 2006 و در شماره 1 از کمیک Storm معلوم شد که تچالا وقتی استورم یک دختر یتیم نوجوان بود عاشقش شده است . ولی بعدش درگیر مراسم های واکاندا شد تا به شاه جدید تبدیل بشه اما  هرگز استورم را فراموش نکرد. رابطه آنها دوباره در شماره 14 از کمیک پلنگ سیاه داغ شد و در شماره 18 از اون کمیک با هم ازدواج کردند (سال 2006). اونا با هم رهبری واکاندا رو به عنوان شاه و ملکه بر عهده گرفتند و در بسیاری از نبردها با هم بودند. متاسفانه  در رویداد Avengers vs. X-Men ، «نیمور» پادشاه آتلانتیس تونست با یک موج آبی کشور واکاندا را نابود کنه . در این موقع تچالا خیلی ناراحت شد که در چنین شرایط دشواری استورم در کنارش نبوده و در نتیجه ازدواج خود را با استورم باطل کرد . ولی هنوز هم عمیقا یکدیگر را دوست دارند.  

  

17-  قناری سیاه و گرین اروو (Green Arrow and Black Canary)

 گرین اروو  قناری سیاه (Green Arrow and Black Canary)

این زوج تاریخچه طولانی از عشق و عاشقی دارند. یعنی از زمانی که در دهه 60 میلادی به عضویت گروه جاستیس لیگ درآمدند به هم علاقمند شدند. البته از اول همه چیز بین اونا گل و بلبل نبوده. یعنی اولش با هم دعوا زیاد میکردند ولی بعد به شدت بهم علاقه پیدا کردند. ولی همیشه قبل از ازدواج با هم بهم میزدند! تا اینکه قناری سیاه بالاخره پیشنهاد گرین اروو رو قبول کرد و ازدواج کردند که واقعه مهمی در تاریخ کمیک های دی سی بود. البته این ازدواج زیاد دوام نداشت. در کمیک های New 52 هم ارتباط خاصی بین اونا نبود و ماجراهای اونا از هم جدا شد. ولی هواداران میخواستند اونا دوباره پیش هم برگردند و این اتفاق در سری rebirth دی سی رخ داد.  

 

16- بروس بنر و بتی راس (Bruce Banner and Betty Ross)

 بروس بنر و بتی راس (Bruce Banner and Betty Ross)

از زمانی که «بروس بنر» به هالک تبدیل شده به «بتی راس» هم علاقه داشته. در واقع  بتی در همان شماره 1 از کمیک های هالک خلق شد (سال 1962) و قبل از اون ازمایشی که باعث شد بروس به هالک تبدیل بشه او را میشناخت. بتی عاشق شخصیت و ذات خیرخواه بروس بنر شد و همچنین تلاش های او برای اینکه بتونه قدرت مخرب خودش رو تحت کنترل دربیاره. البته رابطه عاشقانه آنها مشکلاتی هم داشته . مثلا اولش بروس سعی داشت هویت خودش رو از بتی پنهان کنه و همین باعث میشد ازش رنجیده خاطر بشه. وقتی هم که هویت هالک فاش شد ، بروس مجبور شد از بتی فاصله بگیره چون پدر بتی (ژنرال راس) دنبال نابودی هالک بود! ولی همیشه رابطه عمیقی بین اونا وجود داشته است هرچند که بتی چند تغییر عظیم رو تجربه کرده (مثلا یک بار به خبیثی به نام Harpy تبدیل شد و یا اینکه اخیرا "شی هالک قرمز"  شد). یعنی میخوام بگم علیرغم تمام تلاطمات و پستی و بلندی ها اونا همیشه به هم عشق ورزیده اند.

 

15- آرچی  و  ورونیکا و بتی (Archie and Veronica and Betty)

 آرچی  و  ورونیکا و بتی (Archie and Veronica and Betty)

«آرچی اندروز» (Archie Andrews) زندگی رومانتیک پیچیده ای داره که البته یکی از بهترین هاست در دنیای کمیک! در واقع همیشه در کمیک های او یک مثلث عشقی وجود داشته است . «بتی کوپر» در سال 1941 و در شماره 22 از کمیک Pep Comics خلق شد . او همسایه آرچی شد ولی چهار شماره بعد ، دیدیم که دختری پولدار به نام «ورونیکا لاج» وارد زندگی آرچی شد و از اون به بعد هم این مثلق عشقی مشهور دنیای کمیک آغاز گردید . در واقع رقابتی که بین بتی و ورونیکا برای به دست آوردن دل آرچی وجود داره ، تم اصلی و ماندگار  داستان ها بوده. یعنی اونا همیشه سر آرچی با هم جنگیده اند! برای آرچی هم واقعا سخته بین اونا یکیشون رو انتخاب کنه . در واقع اونا شخصیت های متضادی دارند. یعنی ورونیکا پر شر و شور و اغواگر هستش و بتی وفادار و خاکی و سر به زیر . در حقیقت میشه گفت که «پیتر پارکر» هم این مشکل رو سر قضیه «مری جین» و «گوئن استیسی» هم داشت. یعنی مری جین پرشور بود ولی گوئن معصوم و سر به زیر! پیتر که آخرش به مری جین رسید ولی آرچی حتی بعد از این همه سال هنوز نتونسته تصمیم خودش رو بگیره!

  

14- اسکارلت ویچ و ویژن (Scarlet Witch and Vision)

 اسکارلت ویچ و ویژن (Scarlet Witch and Vision)

در میان تمام زوج های این مقاله شاید رابطه بین «ویژن» و «اسکارلت ویچ» از همه متفاوت تر و پیچیده تر باشه. ولی قطعا یکی از ماندگارترین رابطه های عاشقانه تمام تاریخ کمیک هستش. همانطور که در این مقاله گفته شده، اسکارلت ویچ سال 1964 و در شماره 4 از کمیک X-men خلق شد. او و برادرش «کوئیک سیلور» فرزندان «مگنتو» بودند و آدم های خبیثی به شمار می آمدند. اما اصلاح شدند و به گروه اونجرز پیوستند. سال 1968 و در شماره 57 از کمیک Avengers ، «التران» خبیث روباتی رو ساخت به نام «ویژن» تا اونجرز رو باهاش نابود کنه . ولی او هم اصلاح شد و به اونجرز پیوست. پس میبینید که آنها اولش هر دو خبیث بودند. بعد از مدتی هم عاشق هم شدند و این خیلی عجیب بود چون ویژن یک روباته! در هر حال، عروسی اونا در شماره 4 از کمیک Giant-Size Avengers در سال 1975 برگزار شد که خیلی مهم و تاریخی بود (عکسش اینجاست). قدرت های خاص اسکارلت ویچ بهشون اجازه داد تا بچه دار بشوند. اما بعدش ویژن دوباره از نو ساخته  و شخصیتش عوض شد و سپس همون قدرت هایی که باعث شده بود بتونند بچه دار بشوند ، بچه هاشون رو ازشون گرفت.  همین باعث شد اسکارلت ویچ قاط بزنه و هر کاری برای بازگشت اونا بکنه. درسته که اونا دیگه با هم نیستند ولی اون دورانی که با هم بودن خیلی خاص بود...

 

13- بری الن و آیریس وست (Barry Allen and Iris West)

بری الن و آیریس وست (Barry Allen and Iris West)

این زوج هم خیلی وقته که با هم هستند ، یعنی از دهه 50 میلادی! ولی عجیبه که بری با این همه سرعتی که داره ولی رابطه اش با آیریس خیلی دیر به سرانجام (ازدواج) رسید! شاید دلیل اصلیش این بود که بری سالها هویت مخفی خودش رو از آیریس پنهان میکرد. ولی در هر حال رابطه بری و آیریس در میان تاریخچه طولانی فلش های زیادی که در دی سی وجود داشته از همه بادوام تر بوده. درست مثل قضیه گرین اروو و قناری سیاه، در سری کمیک بوک های New 52  شاهد بودیم که دی سی تقریبا به طور کامل  بیخیال رابطه اونا شد ولی وقایع سری Rebirth اونا رو به هم نزدیک تر کرد. دلیلش هم واضحه. چون سریال تلویزیونی فلش تمرکز اصلی خودش رو روی رابطه عاشقانه بین آیریس و بری گذاشته و دی سی نمیخواد کسانی که کمیک های فلش رو میخونند با چیزی متناقض روبرو بشوند.

 

12- بی باک و الکترا (Daredevil and Elektra)

 بی باک و الکترا (Daredevil and Elektra)

یکی ابرقهرمان و وکیل و دیگری آدم کش حرفه ای. اما در کنار هم یک زوج عاشق زجر کشیده! به راستی این دو چرا عاشق هم شدند؟  الکترا سال 1981 و در شماره 168 از کمیک Daredevil خلق شد . او برای فرقه ای از نینجاهای نامیرا به نام Hand کار میکرد. او اولش به دستور «کینگ پین» رفت که «بی باک» (مت مورداک) رو بکشه و بعدشم «فاگی نلسون» را . اما بعدا معلوم شد «مت مورداک» وقتی در دانشگاه بوده با الکترا دوست شده . بعدش اتفاقاتی در زندگی آنها رخ داد که باعث شد مسیرشون از هم جدا بشه. سپس عشق بین آنها دوباره جان گرفت. اونا در قالب بی باک و الکترا گاهی عاشق و معشوق بودند و گاهی هم دشمن خونی! تا اینکه «الکترا» به دست «بولزآی» کشته شد (این مقاله را بخوانید) . مرگ الکترا باعث شد مت مورداک داغون بشه . تا اینکه الکترا دوباره زنده شد و این بار پلید تر از قبل هم شده بود. پس از آن آنها بارها با هم روبرو شده اند و هربار هم مشخصه هنوز یکدیگر را دوست دارند ...

 

11- رید ریچاردز و سو استورم (Reed Richards and Sue Storm)

 رید ریچاردز و سو استورم (Reed Richards and Sue Storm)

آقای «رید ریچاردز» یک نابغه است که البته میتونه بدنش رو به اشکال مختلف دربیاره و خانم « سوزان استورم» هم میتونه خودش و دیگران رو نامرئی کنه. لقب اونا "آقای شگفت انگیز" و "زن نامرئی" هستند و در کنار هم حیرت انگیز هستند! وقتی آنها اولین بار در سال 1961 و در شماره 1 از کمیک "چهار شگفت انگیز" خلق شدند غوغایی در دنیای کمیک به راه انداختند. چون تا قبل از آن زوج های کمیک بوکی خیلی خشک و بیمزه و غیر واقعی بودند. اما کلا چهار شگفت انگیز انقلابی به پا کرد، هم در زمینه شخصیت پردازی و هم در زمینه داستان سرایی در دنیای کمیک. به عبارتی دیگر ریچارد و سوزان مثل همه زوج های واقعی با هم بحث میکردند ، دعوا میکردند، قهر میکردند، آشتی میکردند و ... ولی علیرغم همه این مشکلات آخرش همیشه در کنار هم باقی میماندند. اونا قدرت های فوق بشری خودشون رو با همدیگر به دست آوردند ، با هم با آدم بدها مبارزه میکردند و نهایتا با هم در شماره 3 از کمیک Fantastic Four Annual در سال 1965 ازدواج کردند. ازدواج آنها نیز همانطور که در این مقاله بهش اشاره شد، تاریخی بود. آنها در طول سالها صاحب دو بچه هم شده اند . الان مدتیه متاسفانه به خاطر مشکلاتی که مارول و با فاکس داشت در دنیای کمیک غایب هستند ولی قراره به زودی برگردند و قطعا مثل همیشه در کنار هم خواهند بود، درست مثل یک خانواده واقعی...

 

10- آکوامن و مرا (Aquaman and Mera)

آکوامن و مرا (Aquaman and Mera)

درسته که رابطه اونا شاید گاهی اوقات تلخ شده و با مشکلاتی همراه بوده ولی در هر صورت اونقدر عمیق بوده که این همه سال دوام آورده. ضمن اینکه رابطه عاشقانه اونا منجر به ازدواج هم شده .بچه دار هم شدند (به نام «آرتور جونیور»)  ولی متاسفانه فرزند اونا به دست دشمن شماره یک آکوامن یعنی «بلک مانتا» کشته شد (این مقاله را بخوانید). همین که چنین تراژدی سختی رو پشت سر گذاشته اند نشون میده که رابطه عمیقی بین آنها جریان داره (با وجود آنکه مرا ، آکوامن را مقصر مرگ فرزند خودش میدونست). جالبه که بدونید اولین باری که مرا با آکوامن ملاقات کرد قصد داشت او را به قتل برسانه ولی چون بهش علاقمند شده بود نتونست این کار رو بکنه. عشق و علاقه و تعهد اونا باعث شده از پس بسیاری از مشکلات بربیان. و قطعا اینکه آدم پادشاه جایی مثل "آتلانتیس" باشه یقین بدونید که مشکلات زیادی هست که باید باهاشون روبرو بشه!

 

9- کلاسوس و کیتی پراید (Colossus and Kitty Pryde)

 کلاسوس و کیتی پراید (Colossus and Kitty Pryde)

«کلاسوس» و «کیتی پراید» هر دو از شخصیت های برتر مارول هستند (این مقاله و این مقاله را بخوانید). از اولش هم رابطه عاشقانه شگفت انگیزی بین آنها شکل گرفت. در نگاه اول شاید سخت باشه رومانسی را بین دختری ظریف به نام کیتی پراید و مردی روسی و زمخت و آهنی به نام کلاسوس تصور کرد. ولی این اتفاق افتاد چون کلاسوس برخلاف ظاهر و قدرت هایی که داره بسیار قلب مهربان و حساسی داره. ضمن اینکه اهل نقاشی هم هست و یک هنرمند به حساب میاد. کیتی هم همیشه به او به چشم یک حامی مهم نگاه کرده. ولی اختلاف سنی نسبتا زیادی که بین آنها هست باعث شده که برخی از نویسندگان مارول مایل نباشند زیاد به عشق آنها بپردازند ولی این رومانس اونقدر بین طرفداران محبوبیت داشته که دوام پیدا کنه. و کلاسوس آنقدر کیتی را دوست میداشت که حاضر شد جانش را به خاطر او فدا کند ( البته کیتی بعدا بهش گفت که بیشتر دوست داشته کلاسوس با زنده مانده ازش حمایت کنه). اون لحظه ای هم که کلاسوس بعد از مدتها زنده شد واقعا لحظه ماندگار و عاطفی در دنیای کمیک هستش (این مقاله را بخوانید). راستی تا یادم نرفته بگم که قراره به زودی با هم ازدواج کنند!

 

8- روگ و گمبیت (Rogue and Gambit)

روگ - گمبیت

کمیک های مردان ایکس دارای شخصیت ها و روابط عاطفی متعدد و مختلفی است . برخی از آنها زیاد به مذاق هواداران خوش نیامده . برخی هم بعد از مدتی از بین رفتند و محو شدند . اما قطعا رابطه رومانتیک بین «روگ» و «گمبیت» از اون دسته رومانس های ماندگاری هستش که همواره در ذهن و دل هواداران دنیای کمیک باقی مونده. این رومانس در تمام این سالها تازه و باطراوت باقی مانده و حتی جنبه عرفانی به خودش گرفته چون هرگز نمیتواند به اوج برسد. چرا؟ چون روگ قدرت هایی دارد که باعث میشه نتونه با کسی تماس فیزیکی برقرار کنه (اگه این کار رو بکنه قدرت های طرف مقابل رو میدزده و میتونه باعث مرگش بشه). شخصیت پردازی اونا هم جوریه که آدم خوشش میاد کنار هم باشن. هر دو یه جورایی لاتی حرف میزنن و لجوج  هستند و اعتماد به نفس بالایی دارند.

 

7- ریچارد گریسون و باربارا گوردون (Richard Grayson and Barbara Gordon)

 رابین و باربارا گوردون (Robin and Barbara Gordon)

درسته که در خانواده خفاشی (Bat-Family)، بتمنه که ستاره اصلی محسوب میشه ولی این دلیل نمیشه که فقط خودشه که میتونه عشق پیدا کنه! در واقع یکی از دلایلی که در انیمیشن "بتمن: شوخی کشنده" رابطه بین بتمن و بتگرل اینقدر مورد انتقاد شدید قرار گرفت این بود که همه اعتقاد داشتند اونا اصلا ربطی به هم ندارند. درسته سنشون بهم نمیخورد ولی دلیل اصلی انتقاد این بود که باربارا قبلا یک عالمه تاریخچه رومانتیک با «ریچارد گریسون» (نایت وینگ یا همان رابین سابق!) داشته. در واقع دیک از مدتها قبل به باربارا علاقه مند شده بود یعنی از همون موقعی که رابین بود و باربارا هم بتگرل بود و هر دو دستیار بتمن به حساب میامدند. اولش شاید رابطه آنها زیاد عمیق نبود ولی بعد از اینکه سنشون بالاتر رفت و رابین به نایت وینگ و بتگرل هم به اوراکل تبدیل شد، عشق اونا هم اونقدر عمق پیدا کرد که حتی برای مدتی تصمیم به ازدواج داشتند.

  

6- سایکلاپس و جین گری (Cyclops and Jean Grey)

سایکلاپس و جین گری (Cyclops and Jean Grey)

اسکات سامرز (سایکلاپس) و جین گری (مارول گرل) از شخصیت های اصلی و اریجینال گروه مردان ایکس هستند که در همان شماره نخست کمیک X-men در سال 1963 خلق شدند. اونا هر دو از محصلین مدرسه ویژه پرفسور اگزاویر بودند برای موجودات جهش یافته و رفته رفته عاشق یکدیگر شدند. آنها تا مدتها به عنوان ستون اصلی گروه محسوب میشدند و شخصیت شان جوری قوی بود که به قول معروف خیلی به هم می آمدند. یعنی انگار زاده شده بودند تا رهبر باشند.  تا اینکه در سال 1975 ، ولورین به گروه اضافه شد و نسبت به جین ابراز علاقه کرد. این علاقه همانطور که در این مقاله نیز گفته شده، منجر به خلق یکی از جذاب ترین مثلث های عشقی تاریخ کمیک شده. ضمن اینکه شخصیتی دیگر به نام «اما فراست» هم به سایکلاپس ابراز علاقه کرده است ولی در هر حال و با وجود اینکه جین در طول سالهای گذشته مدام مرده و زنده شده، ولی همیشه این جین و اسکات هستند که برای هم مانده اند.  آنها با هم ازدواج هم کردند (که البته بعدا معلوم شد کلون جین بوده است!)

 

5- بتمن و زن گربه ای (Batman and Catwoman)

 بتمن و زن گربه ای (Batman and Catwoman)

رابطه بین بتمن و کت وومن (سلینا کایل) پیچیده است چون کت وومن شخصیت پیچیده ای دارد. یعنی او گاهی یک قهرمان است و گاهی هم یه ویلن (شخصیت خبیث). بتمن همیشه میمونه که باید دستگیرش کنه یا عاشقش بشه! البته زن گربه ای وقتی در سال 1940 خلق شد کاملا خبیث بود و سالها طول کشید که تکامل پیدا کنه و بشه اون چیزی که ما الان ازش سراغ داریم. جذابیت رابطه اونا اینه که مثل یک بازی ناتمام میمونه که در آن بتمن سعی داره سلینا را اصلاح کنه و او هم سعی داره از بتمن برای  رسیدن به اهداف و مقاصد خودش بهره برداری کنه! البته سلینا کدهای اخلاقی خودش رو داره که باعث میشه گاهی اوقات با بتمن همکاری کنه. او در واقع در اون بخش خاکستری رنگ حرفه بتمن جای داره . بتمن هم بهش علاقه داره چون زن گربه ای نسخه مونث خودشه : شخصیتی دارک که شبها بیرون میاد و گاهی اوقات سعی میکنه مجری عدالت باشه. واقعیتش اینه که ما دوست داریم بتمن و زن گربه ای را در کنار هم ببینیم چون دوست داریم این بشر طعم عشق رو بچشه. ولی در عین حال دوست داریم با جرم و جنایت هم مبارزه کنه. پس زن گربه ای میتونه هر دو شرایط رو برای خوانندگان مهیا کنه! و البته قضیه بین اونا اونقدر جدی شده که چندی پیش بتمن رسما ازش خواستگاری کرد و اونم قبول کرد!

 

4- ثینگ و آلیشیا مسترز (Thing and Alicia Masters)

 ثینگ و آلیشیا مسترز (Thing and Alicia Masters)

ثینگ (بن گریم)  از گروه چهار شگفت انگیز یکی از زشت ترین شخصیت های دنیای کمیکه که البته یکی از دوست داشتنی ترین ها نیز هست و قلبی از طلا داره. ولی خب بیچاره ظاهرش باعث شده مثل یک هیولا به نظر برسه و کسی عاشقش نشه . تا اینکه سال 1962 او با دختری مهربان به نام «آلیشیا مسترز» آشنا شد . آلیشیا یک هنرمند مجسمه ساز نابینا بود که با اتکا به حس لامسه آثار زیبایی خلق میکرد. در هر حال چون نابیناست پس نمیتونه ظاهر زشت ثینگ رو ببینه و در نتیجه عاشق شخصیت و قلب مهربان او شده است. و همین موضوعه که رابطه اونا رو به شدت جذاب و ماندگار و خاص کرده است. آلیشیا یک فرشته مهربان است که در طول سالهای گذشته محرم راز بن گریم شده . ضمن اینکه باعث میشه که او زیادی حس هیولا بودن نکنه و هر وقت از زندگی خسته میشه با به یاد آوردن عشق آلیشیا نسبت به خودش دوباره حس انسان بودن بکنه.

 

3- لوک کیج و جسیکا جونز  (Luke Cage and Jessica Jones)

لوک کیج - جسیکا جونز

وقتی «لوک کیج» در سال 1976 خلق شد اصلا جسیکا جونز در دنیای کمیک هنوز خلق نشده بود! ولی بعدا که خلق شد سریعا رابطه عشقی عمیقی بین آنها شکل گرفت که تبدیل شد به یکی از بادوام ترین ها در دنیای کمیک. راستش اولش نمیشد این رابطه رو جدی گرفت . و البته از همون اول این رابطه پرتلاطم بود. چون هیچ کدام از آنها دنبال یک رابطه دراز مدت نبود. اما مساله اینجا بود که هر دو از شخصیت های زجر کشیده دنیای کمیک بودند . همین باعث شد به هم جذب بشوند. بعدش هم که ازدواج کردند و صاحب بچه شدند. از آن موقع بود که با هم احساس خوشبختی کردند. راستی یادمون نره که لوک یکی از بهترین پدرهای دنیای کمیک است (این مقاله رو بخونید). عشق آنها همچنان قدرتمند ادامه دارد و از وقتی سریال های مارول/نتفلیکس پخش شده بیش از قبل به این زوج پرداخته میشود.

 

 2- سوپرمن و لوئیس لین (Superman and Lois Lane)

  سوپرمن و لوئیز لین (Superman and Lois Lane)

بدون شک «لوئیس لین» یکی از برترین شخصیت های مکمل و عشق های برتر کل تاریخ کمیک بوک بوده است که از همان ابتدا نقش کلیدی در داستان های سوپرمن داشت و همچنان دارد. در محل کار، او و کلارک کنت با هم رقیب بودند ولی کلارک به عنوان سوپرمن ، محافظ لوئیس شد که در مواقع ضروری نجاتش میداد. بنابراین او همیشه عاشق سوپرمن بود ولی دل خوشی از کلارک نداشت . تا اینکه بعد از 50 سال بالاخره لوئیس هویت مخفی سوپرمن را در سال 1990 فهمید و کلارک هم رسما ازش خواستگاری کرد . سال 1996 و پس از بازگشت سوپرمن از مرگ آنها رسما با هم ازدواج کردند . عشق بین آنها یکی از جنبه های حیاتی داستان های سوپرمنه که باعث میشه او به عنوان یک بیگانه فضایی، انسان بشه.

 

1- پیتر پارکر و مری جین (Peter Parker and Mary Jane)

 پیتر پارکر و مری جین (Peter Parker and Mary Jane)

«مری جین واتسون» برای دهه ها شریك مرد عنكبوتی در مبارزه با جرم و جنایت بوده و در صدها كمیك نقش اصلی داشته است. او عشق واقعی مرد عنكبوتی/پیتر پاركر بوده و در اكثر سختی ها یاور و یاورش بوده. ممارست، اراده ، روحيه و  استقامت مری جین در برابر سختي ها  و همچنین رفتارهای جذابش باعث شده تا شخصیتی فوق العاده باشد. جالبه که بدونید اولش خلق شده بود كه به نوعی با گوئن استیسی رقابت كند و با ایجاد یك مثلث عشقی جذابیت داستان های اسپایدرمن را بالا ببرد. اما پس از مرگ گوئن، عمق و ژرفای  شخصیتی  او بیشتر برای خوانندگان فاش شد و رابطه نزدیكی با پیتر پیدا كرد (به خصوص پس از آنكه به پیتر گفت كه از سالها پیش از هویت مخفی اش خبر داشته!). در حقیقت، پس از آنكه گذشته مری جین برای خوانندگان آشكار شد، همه فهمیدند كه چه شخصیت قوی و محكمی دارد و آن همه تظاهر به شاد بودن تنها نقابی بوده برای پنهان كردن همه درد ها و رنج هایی كه تحمل میكرده. این مساله ژرفای خاصی به شخصیت مری جین داد. از سوی دیگر از آن پس تشابهات و مشتركات میان پیتر و مری جین را بیشتر شد و پیتر فهمید كه مری جین هم درست مثل خودش با سختی های گوناگونی روبرو بوده و بر خلاف ظاهرش بسیار با تجربه است و میشود در سختی ها رویش حساب كرد. آری! مری جین هم درست مثل پیتر در تمام این مدت ماسك بر صورت میزده. این موضوع راه را برای ازدواج آنها در آینده  هموار ساخت.

همین مساله باعث شد برخلاف رابطه سوپرمن و لوئیس لین که همواره حالت دوگانه داشته (یعنی لوئیس از کلارک خوشش نمی آمد ولی عاشق سوپرمن بود)، اما مری جین تمام و کمال عاشق پیتر پارکر و اسپایدرمن شود و این نکته خیلی مهمیه.  در هر حال پیتر چند بار از مری جین خواستگاری كرد و در نهایت مري جين كه ابتدا مطمئن نبود آیا میتواند همسر مناسبی برای یك ابرقهرمان باشد، قبول كرد! در نتیجه آنها با هم ازدواج كردند و سالها مظهر عشق و وفا در عالم كمیك بوک بودند تا اینكه مارول تصمیم گرفت ازدواج آنها را بر هم بزند تا پیتر پاركر دوباره مجرد شود! (برای كسب اطلاعات بیشتر درباره این موضوع این مقاله را بخوانید). ولی فقط کافیه این رو بدونید که عشق اونا اونقدر مهم بوده که خیلی از هواداران وقتی این اتفاق افتاد از خوندن کمیک های اسپایدرمن دست کشیدند . هنوز هم ول کن قضیه نیستند و مدام به مارول فشار می آورند تا اونا رو در کنار هم قرار بده و مطمئن باشید این اتفاق خواهد افتاد. راستی برای درک عمق رابطه اونا حتما این داستان زیبا رو بخونید . 

 

 مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2018

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

تمام عشق های پیتر پاركر!

رتبه بندی عشق های پیتر پارکر در دنیای سینما

10 داستان عاشقانه برتر مرد عنکبوتی

10 کمیک برتر عاشقانه (ROMANCE)

20 زوج بی ربط (!) در دنیای کمیک

اولین بار عشق های پیتر پاركر/ مرد عنكبوتی در كدام كمیك ها ظاهر شدند؟

5 مثلث عشقی برتر دنیای کمیک

بهترین زوج های عاشق در فیلم های کمیک بوکی!

15 صحنه غم انگیز، احساسی و ناراحت کننده در فیلم های کمیک بوکی

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn