اسپایدرمن خودش بهترین و کامل ترین و جذاب ترین عشق های تاریخ دنیای کمیک رو داشته ولی این گزینه ها هم بدک نیستند!
مقدمه: درسته پیتر پارکر کلا بدشانس، نجوش، غیراجتماعی و دست و پا چلفتی به تصویر کشیده شده ولی در زمینه به دست آوردن دل دخترهای همه چی تموم (!) خیلی خوش شانس بوده از گوئن استیسی گرفته تا مری جین واتسون و گربه سیاه که هر کدوم اونقدر باحال و جذابن که سری اختصاصی کمیک بوکی واسه خودشون داشتن ولی شاید برای شما هم سئوال پیش اومده که اگر مردعنکبوتی به دنیای دی سی میرفت در اونجا ممکن بود با کدوم یک از شخصیت ها رابطه ی رومانتیک داشته و عاشقشون بشه؟! این مقاله سعی میکنه پاسخی باشه برای چنین پرسشی!
10- داون گرنجر (Dawn Granger)
خانم «داون گرنجر» در کنار خواهرش به زوج جدید «شاهین و کبوتر» (Hawk & Dove) تبدیل شد (این مقاله را بخوانید) و با جرم و جنایت جنگیدند. داون نوعی "حس – خطر" مشابه با "حس عنکبوتی" اسپایدرمن دارد. یعنی اگر خطری در اطراف خود حس کند، واژه Dove (کبوتر) را گفته و تبدیل میشود. او در ضمن آواتار امید هم هست و به همین دلیل دارای خوش بینی و آرامش خاصی است که میتواند پیتر پارکر را به سوی خودش جذب کند!
9- لانا لنگ (Lana Lang)
ﻻﻧﺎ ﻟﻨﮓ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﯿﺖﻫﺎﯼ ﮐﻤﯿﮏﻫﺎﯼ ﺳﻮﭘﺮﻣﻨﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ سریال ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻧﯽ "ﺍﺳﻤﺎﻝﻭﯾﻞ" (Smallville) ﺣﻀﻮﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺧﺎﻧﻢ »ﮐﺮﯾﺴﺘﯿﻦ ﮐﺮﻭﮎ« ﻧﻘﺶ ﺍﻭ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﯾﺎﻝ ﺍﯾﻔﺎ ﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﻋﺸﻖﻫﺎﯼ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺳﻮﭘﺮﻣﻦ ﺩﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻢﭼﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻋﺸﻖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻭ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻪ. ﺍﯾﻦ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺷﻤﺎﺭﻩﯼ ﺩﻫﻢ ﺍﺯ ﺳﺮﯼ ﮐﻤﯿﮏﻫﺎﯼ Superboy ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1950 ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪ، ﺭﺍﺑﻄﻪﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪﯼ ﺍﻭ ﻭ ﮐﻼﺭﮎ ﺩﺭﻭﺍﻗﻊ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﯽ ﮐﻼﺭﮎ ﮐﻨﺖ ﻣﯽﺷﻪ، ﮐﻪ ﺧﺐ ﻇﺎﻫﺮاً ﺗﻮﯼ ﻫﻤﻮﻥ ﺩﻭﺭﻩ ﻫﻢ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﯽﺭﺳﻪ، ﭼﻮﻥ ﻫﻤﻮﻥﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﻂ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻤﯿﮏﺑﻮﮎﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒِ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺩﻭﺭﻩ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺭﺍﺑﻄﻪﯼ ﺟﺪﯼ ﻭ ﺭﻣﺎﻧﺘﯿﮏ ﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺁﻥﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪﯼ ﻧﻪﭼﻨﺪﺍﻥ ﺻﻤﯿﻤﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. لانا در دنیای کمیک شبیه به گوئن استیسی است. آنها هر دو عشق حقیقی نخست قهرمانان خود بودند و همچنین سمبل دوران ساده و معصوم تری در حرفه آنها می باشند.
8- سورانیک ناتو (Soranik Natu)
این خانم دختر دشمن اصلی گرین لنترن یعنی «سینسترو» هستش که همیشه سعی کرد او را متقاعد کنه که گرین لنترن ها فاسد و شرور هستند. ولی وقتی سورانیک خودش تبدیل به گرین لنترن شد فهمید چقدر اشتباه میکرده. پس از مرگ سینسترو، سورانیک سعی کرد گروه لنترن های زرد پدرش را رهبری کند تا برای عدالت فعالیت کند. او همچنین یک جراح بوده و بارها برای نجات زندگی بیماران خود اقدام کرده است و این نشون میده که برای جان دیگران ارزش زیادی قائل است. همین حس نوع دوستی و ترحم باعث میشه پیتر پارکر به سمتش جلب بشه.
7- استار فایر (Starfire)
درسته که «دیک گریسون» توسط یک میلیاردر بزرگ شده ولی در شهری بوده به نام گاتهام که مملو از جرم و جنایته! او به عنوان رابین (اولین دستیار بتمن) و بعدشم هم به عنوان نایت وینگ از سلاح ها و تجهیزات خودش برای مبارزه با جنایت استفاده میکنه. او یکی از یاران اصلی بتمنه و عضو بنیادین خانواده خفاشی (Bat Family) به حساب میاد و کلا شخصیت خاکی حساب میاد که قدرت فوق بشری هم نداره. بنابراین عجیب بود که رابطه آتشینی را با خانم استار فایر در گروه تایتان های نوجوان آغاز کرد چون ایشون یک شاهدخت از نژاد بیگانه Tamaranean هستند. حتی چیزی هم نمونده بود با هم ازدواج کنند که بهم خورد! ولی با توجه به شباهت های شخصیت بین دیک گریسون و پیتر پارکر پس میشه رابطه رومانتیکی بین پیتر و استارفایر هم متصور بود!
6- دانا تن (Dana Tan)
همانطور که در این مقاله گفته شده بود، در سریال انیمیشن "بتمن ماوراء" (Batman Beyond)، «تری مگینس» (بتمنِ آینده) دوست دختری داره به نام «دانا تَن» که مجبوره هویت مخفی اش رو ازش پنهان کنه. دانا تن به گوئن استیسی شباهت های شخصیتی داره چون شاهدیم که تری مدام مجبوره بین مسئولیت های ابرقهرمانانه و رابطه رومانتیک خودش با دانا تعادلی برقرار کنه و این مسئله همواره باعث میشه تا دانا از دست تری ناراحت بشه. دانا پدری داره به نام Mr. Tan که دوست نداره دخترش با تری مگینس باشه (اینم ما را به یاد رابطه پیتر با سروان استیسی میندازه!). همه اینها باعث میشه تا دانا گزینه ایده آلی برای پیتر پارکر باشه.
5- سوپرگرل (Supergirl)
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﮐﻤﯿﮏﻫﺎﯼ ﺩﯼﺳﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﺳﻮﭘﺮﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺗﻦ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﻣﺴﻠﻤاً ﺷﻨﺎﺧﺘﻪﺷﺪﻩﺗﺮﯾﻦ ﺁﻥﻫﺎ «ﮐﺎﺭﺍ ﺯﻭﺭ-ﺍﻝ» -ﺩﺧﺘﺮ ﻋﻤﻮﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺳﻮﭘﺮﻣﻦ- ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﮐﺎﺭﺍ هم ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻣﺜﻞ ﺳﻮﭘﺮﻣﻦ ﺗﻮﻧﺴﺖ ﺍﺯ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﮐﺮﯾﭙﺘﻮﻥ ﺟﺎﻥ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺑﺒﺮﻩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﺮﻩﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﻮﺵ ﺑﻪ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﺎ ﺷﺮﺍﺭﺕ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻩ و ... او با پیتر پارکر/مردعنکبوتی نقاط مشترک داره. مثلا هردوشون پدر و مادر خود را از دست داده اند و البته حس مسئولیت پذیری زیادی دارند.
4- اِستفانی براون (Stephanie Brown)
تنها شخصیتی که هم رابین بوده و هم بتگرل، «استفانی براون» است. استفانی دختر یکی از خلافکارای گاتهام بود که در ابتدا به عنوان «اسپویلر» جنایت میکرد ولی چون عاشق «تیم دریک» بود از جنایت دست کشید و کمک تیم دریک میکرد. وقتی تیم تبدیل به رِد رابین شد، استفانی بتمن را راضی کرد که لباس رابین را بپوشد و توانست اولین رابین دختر شود. توانایی ـَش نسبت به بقیه رابین ها پایین تر بود و بتمن خیلی با او کار کرد تا بتواند به سطح مورد نظر برسد. استفانی و پیتر پارکر هردوشون به این دلیل تبدیل به قهرمان شدند چون نقش شخصیتی پدرانه در زندگی شون پررنگ بود: پیتر پارکر برای اینکه خودش در مرگ عمویش مقصر میدانست و استفانی برای اینکه به پدر خلافکارش کمک کنه!
3- جسیکا کروز (Jessica Cruz)
درسته که تعداد اعضای سپاه گرین لنترن زیاده اما شاید بشه ادعا کرد در سالهای اخیر بیش از هر کدام از اعضای دیگر با «جسیکا کروز» (و همسر مسلمانش به نام «سایمون باز») ارتباط برقرار کرده ایم. جسیکا کسی بود که پس از تجربه تلخ و تراژیک خاطره به قتل رسیدن دوستانش مجبور میشه حلقه قدرت گرین لنترن رو قبول کنه (جسیکا و دوستانش در سفر بودند که قاتلی را در حال خاک کردن جسدی میبینند. به همین دلیل آن قاتل دوستان جسیکا را هم میکشه تا شاهدی باقی نمونه). او در واقع کسی است که مجبور بوده کلی زحمت و مشقت بکشد تا به بقیه اثبات کند قهرمان لایق و شایسته ای هستش و این میتونه نقطه مشترک بزرگی بین او و پیتر پارکر باشه.
2- تِرا (Terra)
این شخصیت توسط «مارو ولف من» و «جورج پرز» در run شگفت انگیزی که در کمیک های تایتان های نوجوان داشتند، خلق شد. «ترا» (که میتونست زمین و خاک را کنترل کند ) از اولش هم قرار نبود یک قهرمان باشد ولی برای مدتی که در دنیای کمیک بود حسابی جای خودش را در دل خوانندگان باز کرد تا اینکه در داستان معروف "قرارداد یهودا" (Judas Contract)، معلوم شد یک خائن است و برای «دث استروک» جاسوسی میکرده. ترا بعد از اینکه به دث استروک کمک کرد تا گروه تایتان های نوجوان را بدزدد ، کنترل قدرت های خود را از دست داد و مرد. نکته ای که درباره ترا و پیتر پارکر وجود داره اینه که هردوشون میترسیدند که مبادا با قدرت های خودشون به دیگران صدمه بزنند.
1- زن گربه ای (Catwoman)
«کت وومن» شخصیت پیچیده ای دارد. یعنی او گاهی یک قهرمان است و گاهی هم یه ویلن (شخصیت خبیث). بتمن همیشه میمونه که باید دستگیرش کنه یا عاشقش بشه! البته زن گربه ای وقتی در سال 1940 خلق شد کاملا خبیث بود و سالها طول کشید که تکامل پیدا کنه و بشه اون چیزی که ما الان ازش سراغ داریم. جذابیت رابطه اونا اینه که مثل یک بازی ناتمام میمونه که در آن بتمن سعی داره سلینا را اصلاح کنه و او هم سعی داره از بتمن برای رسیدن به اهداف و مقاصد خودش بهره برداری کنه! البته سلینا کدهای اخلاقی خودش رو داره که باعث میشه گاهی اوقات با بتمن همکاری کنه. و خب اینها عناصری هستند که در رابطه بین پیتر پارکر و «فلیشیا هاردی» (گربه سیاه) هم یافت میشه و به همین دلیل سلینا کایل جدی ترین گزینه برای داشتن رابطه عاشقانه با مردعنکبوتی در دنیای دی سی است!
مهدی ترابی مهربانی
منبع: مقاله سایت CBR
All rights reserved © Spidey.ir 2024
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
مطالب مرتبط:
10 شرور دی سی که مرد عنکبوتی میتونه شکستشون بده
10 داستان عاشقانه برتر مرد عنکبوتی
10 قهرمان دی سی که مرد عنکبوتی میتونه شکستشون بده
5 مثلث عشقی برتر دنیای کمیک
10 قهرمان دی سی که ونوم میتونه شکستشون بده
10 شخصیت دی سی که دوست داریم با سیمبیوت ونوم پیوند بخورند!
10 شرور دی سی که ونوم میتونه شکستشون بده
20 زوج عاشق برتر در دنیای کمیک
اولین بار عشق های پیتر پاركر/ مرد عنكبوتی در كدام كمیك ها ظاهر شدند؟
10 کمیک برتر عاشقانه (ROMANCE)
بهترین زوج های عاشق در فیلم های کمیک بوکی!
10 خبیث دنیای بتمن که میتوانند دشمنان مناسبی برای مرد عنکبوتی باشند!
همه چیز درباره بتمن
10 دستیار (SIDEKICK) برتر کمیک های دی سی
15 شخصیت کمیک بوکی که از پانیشر (PUNISHER) تقلید کرده اند
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
بعد از اون مقاله سوپر سنگبن ایستراگ های نو وی هوم باید کمی ریلکس و مقالات لایت کار میکردم
مثل مقاله دیروز و امروز
نخیر، برعکسه.
موارد ۱ و ۲ از این مقاله را بخوانید:
spidey.ir/.../...
خب بلک کت سال ۱۹۷۹ خلق شد و کت وومن فیلم های بتمن آدام وست سال ۱۹۶۶ از نظر شخصیت پردازی و ظاهری هم شبیه هم بودن و من گفتم شاید این از اون الهام گرفته شده و دیسی دیده این ایده چقدر خوبه چند سال بعد کت وومن دنیای کمیک هم اینجوری کرده
به نظرم از بین اینها ترا خیلی خوب بود چون میشه داستان های خیلی جالبی با اسپایدی و ترا نوشت.
خب متاسفانه شما هم مثل برخی از فن‌ها فقط ظاهر رو دیدی! کتوومن تو سریال آدام وست تقریبا هیچ alter ego ای نداشت یعنی در واقع ما سلینا کایل رو نمی‌دیدیم و فقط کت وومن بود. در حالی که فلیشیا هاردی بخش غالب رابطه ی اسپایدرمن و بلک کت بود. کتوومن سریال آدام وست در ضمن به رابطه "فیزیکی" با بتمن تمایل داشت و ما عشقی بین اونا ندیدیم که اینم با شخصیت فلیشیا و رابطه ش با پیتر پارکر فرق داشت. کتوومن تو اون سریال همش دنبال سرقت های مربوط به گربه بود ولی انگیزه ی بلک کت فرق داشت و تو اولین حضورش که تو سایتمون هم ترجمه شده دیدیم که دنبال رهایی پدرش بود و ...
اوکیه منم منظورم تقریبا همون ظاهرش بود ( البته برای ظاهر بلک کت اون گوش های روی سرش حذف شد و یکم هم رنگ سفید بهش اضافه شد ) و من هم از سریال بتمن آدام وست فقط همون اپیزود مربوط به کشتی پنگوئن رو دیدم و کامل راجب شخصیت های مجموعش نمیدونم
بازم ممنون به خاطر جواب گوییتون
1.یک چند تا ایستراگ هم داشت مثل ماسک انت من و پرتال دکتر استرنج که دیدیم
بنظرم هیچ کدوم از تریلرها اصلا جذاب نبوده اند! خیلی هم ناشیانه ساخته شده بودن. نمیدونم چطوری شد که رکوردشکن شدن
بررسی هم که نه متاسفانه. هرچند که نوشتنش برام عین آب خوردنه ولی قسم خوردم دیگه تو سایتم نه مقاله جدیدی غیراسپایدرمنی بزارم نه کمیک غیر اسپایدرمنی ترجمه کنم ...
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا