بار دیگر در خدمت شما هستم با قسمت جدید این سری مقالات قدیمی و  پرطرفدار سایت اسپایدی.

برای خواندن قسمت های قبلی بروید اینجا.

 - آیا میدانستید شخصیت خبیثی به نام «دث استروک» در کمیک های زن عنکبوتی حضور داشته؟!

ابتدا اجازه بدهید کمی درباره کمیک های "تایتان های نوجوان" در دهه 80 میلادی براتون توضیح بدم. «مارو وُلف مَن» از نویسندگان توانمند و برجسته مارول در دهه 70 میلادی بود. ولی ناگهان آقای «جیم شوتر» به عنوان سردبیر ارشد مارول قانونی را وضع کرد که طبق آن نویسندگان مارول دیگر نمیتوانند به عنوان سردبیر داستان های خودشون باشند! مارو ولف من و نویسنده ای دیگر به نام «روی توماس» که خودشان سابقه سردبیر بودن در مارول را داشتند به این قانون اعتراض کردند و تصمیم گرفتند به دی سی بروند! ولف من در دی سی شروع کرد به احیای کمیک های "تایتان های نوجوان" (این کمیک قبلا چند بار کنسل شده بود). طراح هم «جورج پرز» معروف بود که او هم از مارول به دی سی رفته بود. ولف من و پرز با داستان هایی که برای سری جدید "تایتان های نوجوان" نوشتند بسیار موفق عمل کردند و فروش این کمیک خیلی بالا رفت. آنها از متد مارول استفاده کردند (یعنی ترکیب مسائل اجتماعی/شخصی/ملودرام با ماجراهای ابرقهرمانی) و در این راه از داستان های معروف ایکس من در دهه 70 میلادی به نویسندگی «کریس کلرمانت» الهام گرفتند و باعث شدند خوانندگان با شخصیت ها همذات پنداری کنند (جالبه که کمیک مشترک تایتان های نوجوان و ایکس من هم منتشر شد که اینجا براتون ترجمه کرده ایم). و از همون شماره های اولیه شاهد بودیم که شخصیت خبیث باحالی به نام «دث استروک» ملقب به «ترمیناتور» در کمیک های "تایتان های نوجوان" خلق شد و دشمنی عمیقی هم با گروه پیدا کرد:

و اما در سال 1981 و در شماره 39 از سری اول کمیک بوک های زن عنکبوتی که اتفاقا توسط آقای «کریس کلرمانت» نوشته شد شاهد اتفاق عجیبی بودیم! در این کمیک شاهد هستیم که دوست پسر جسیکا درو (زن عنکبوتی) به نام «دیوید ایشیما» برایش پاپوش دوخته شده و به قتل رئیس متهم گردیده. تا اینکه معلوم میشود قتل اصلی فردی است به نام «دث استروک» که گروهی داره به نام ترمیناتورها! (این شخصیت قبلا در کمیک های مارول دیده نشده بود).

در نهایت هم نبردی بین زن عنکبوتی و دث استروک و افرادش درگرفت و اونا رو شکست داد:

کاملا معلومه آقای کلرمانت با این داستان قصد داشته ادای احترامی بکنه به مار ولف من و داستان هایش در "تایتان های نوجوان" که خودشون بیش از هر چیز از حال و هوای کمیک های کلرمانت برای ایکس من الهام گرفته بودند. در ضمن تا یادم نرفته بگم که  دث استروکِ  مارول پس از این داستان تا 10 سال ازش خبری نبود تا اینکه در شماره 395 از کمیک "کاپیتان آمریکا" برگشت و د رهمان شماره نیز کشته شد!

- آیا میدانستید 38 سال پیش داستانی درباره ضرورت "کنترل اسلحه" در جامعه آمریکا در کمیک های مرد عنکبوتی به چاپ رسید؟

سال 1982 و در شماره 71 از کمیک The Spectacular Spider-Man شاهد داستانی هستیم نوشته یکی از بزرگان دنیای کمیک به نام «بیل مانتلو» که در آن به طور بی سابقه ای درباره خطرات ناشی از عدم نظارت بر اسلحه در آمریکا هشدار داده میشه . در واقع تا آن موقع چنین داستانی در دنیای کمیک منتشر نشده بود! در ابتدا شاهد هستیم دو نفر دارند به یک فروشگاه دستبرد میزنند که ناگهان صاحب مغازه اسلحه اش را در می آورد و به یکی از آنان شلیک میکند (البته اسپایدرمن سعی میکنه جلوی این اتفاق رو بگیره ولی موفق نمیشه):

سپس شاهد هستیم که پیتر پارکر که تونسته از این صحنه عکس هم بگیره ، عکس خودش را به دیلی بیوگل میاره و شاهد بحثی داغ بین سردبیر ارشد دیلی بیوگل یعنی «جو رابرتسون» و یکی از عکاس ها به نام «لانس بانون» در خصوص ضرورت نظارت بر سلاح های گرم در جامعه هستیم. در اینجا رابی رابرتسون آماری رو ارائه میده درباره مرگ و میر ناشی از استفاده از سلاح در آمریکا که آمار واقعی سال 1980-1981 هستند!

سپس خبری به دست دیلی بیوگل میرسه درباره اینکه محموله ای غیر قانونی از تپانچه قراره وارد شهر بشه. اینجاست که پیتر سریع بیرون میره تا در هیبت اسپایدرمن به موضوع رسیدگی کنه. شاهد هستیم که در حالی که اسپایدرمن در حال حرکت در سطح شهره  و از خلافکاران بازجویی میکنه تا درباره محموله بهش بگن، به طور همزمان حوادثی به خاطر تیراندازی با سلاح در شهر رخ میده:

او در نهایت جلوی محموله رو میگیره اما متاسفانه یک افسر پلیس هم در این بین کشته میشه:

در انتهای داستان پیتر رو میبینیم که برگشته به دیلی بیوگل (رابرتسون و بانون هم هستند) که ناگهان جی جونا جیمسون هم سر میرسه و آماری دیگری درباره دیگر مرگ های رخ داده به خاطر شلیک گلوله با اسلحه رو بهشون میده:

- آیا میدانستید یکی از اپیزودهای سریال انیمیشن Spawn از یکی از داستان های مرد عنکبوتی الهام گرفته است؟

همانطور که در پیشتر در این مقاله گفته بودیم، "اسپان" نام کارتون خارق العاده ای بود که سال 1997 و براساس شخصیت محبوب انتشارات Image یعنی «اسپان» (که توسط تاد مک فارلین معروف خلق شده) ساخته و از شبکه HBO پخش شد. (برای آشنایی با شخصیت اسپان، این مقاله را بخوانید).  این کارتون اصلا برای بچه ها ساخته نشده بود و بسیار خشن و دارک بود و صحنه های بزرگسالانه زیادی هم داشت. بسیار هم به کمیک های اسپان وفادار بود و با استقبال بسیار خوبی هم مواجه شد. ایپزود یکی مانده به آخر از فصل اول این سریال، Souls in the Balance نام داشت . در این اپیزود بسیاری از خطوط داستانی به هم رسیدند تا در قسمت بعدی (یعنی در فینال فصل) شاهد به اوج رسیدن ماجرا باشیم.  در هر حال، در ابتدای این ایپزود شاهد هستیم که یک کشیش افراطی و دیوانه، پسری کر و لال رو گروگان گرفته و نارنجک هم به دست داره.

او در کوچه ای تاریک با اسپان برخورد میکنه ولی اسپان بهش اجازه میده بره! (اسپان در این مجموعه  کلا مثل یک ابرقهرمان رفتار نمیکرد و براش نجات جان مردم اصلاً  مهم نبود و فقط دنبال برگشتن پیش همسرش بود). در هر حال،  درگیری و تیراندازی بین این کشیش و پلیس ها ایجاد میشه و معلوم میشه این کشیش قابل کشتن نیست و در نهایت هم معلوم میشه او در واقع یکی از دشمنان اصلی اسپان به نام Violator است!

و اما قضیه گروگان گرفته شدن یک پسر بچه توسط یک فرد مذهبی و به خطر انداختن جان آدم های بیگناه با نارنجک و انفجار و ... برای هواداران اسپایدرمن آشنا است. چون در شماره های 6 و 7 از کمیک های Spider-man که سال 1991 توسط خود آقای تاد مک فارلین نویسندگی و طراحی شد، داستان مشابه ای را دیدیم:

در این داستان هاب گابلین  دیوانه شده و شکل یک موجود افراط گرای مذهبی درآمده (او تبدیل شده بود به دیمو گابلین) و برای محافظت از جان یک پسر بچه از دست مادرش او را گروگان میگیره!

(جالبه که نام این پسر در این داستان دو قسمتی و در اپیزود مذکور انیمیشن اسپان، «آدام» است!) صفحه آخر هم نشون میده او صورت پسر بچه را مثل خودش کرده!

در قسمت بعدی داستان هم شاهد حضور شخصیت «گوست رایدر» هستیم که به دنبال شکار هاب گابلین است. (تاد مک فارلین خودش بارها اظهار کرده از ظاهر و سرگذشت گوست رایدر در خلق شخصیت اسپان الهام گرفته است).

- آیا میدانستید آن دو پسری که ماسک اسپایدرمن را در فیلم "مرد عنکبوتی 2" بهش برمیگردانند، برادران ناتنی توبی مگوآیر هستند؟!

یکی از خاطره انگیز ترین سکانس ها در فیلم تحسین شده "مرد عنکبوتی 2" مربوط به نبرد با دکتر اُختاپوس روی قطار میشود که یکی از برترین صحنه های اکشن در کل تاریخ اقتباس های کمیک بوکی هم هست . در آخر دکتر اختاپوس ترمز قطار را از کار می اندازد و باعث میشود با سرعت به سمت مانع و انتهای ریل حرکت کند. ولی اسپایدرمن موفق میشود به موقع جلوی قطار را بگیرد و جانفشانی بزرگی انجام دهد و کل توانش را در این راه گذاشت. او همچنین مجبور میشه ماسک خودش را نیز برداره (چون آتش میگیره) و بدین ترتیب مردم در قطار صورت او را میبینند. سپس در صحنه ای احساسی شاهد هستیم که مسافرین قطار قول میدهند هویت مخفی او را نزد خود نگه دارند و دو پسر کوچک هم ماسک او را بهش برمیگردانند. این دو پسر در حقیقت برادران ناتنی واقعی توبی مگوایر هستند که در فیلم نقش افتخاری دارند!

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2020

 (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

این مطلب را به اشتراک بگذارید :