قسمت آخر از کمیک بوک "اسپایدرمن: مرگی در خانواده" (Spider-Man: A Death in The Family) ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک-بوک-اسپایدرمن-مرگی-در-خانواده-spider-man-a-death-in-the-family-ترجمه-شد-لینک-دانلود

وب سایت spidey.ir با افتخار یکی از بهترین داستان های تاریخ مرد عنکبوتی را با ترجمه فارسی تقدیم میکند ...

در مقاله "20 داستان برتر با حضور گرین گابلین" درباره این کمیک اینچنین میخوانیم:

 «گرین گابلین» عاشق اینه که هر طوری شده به پیتر پارکر ضربه و زندگی اش رو بهم بزنه. هر کاری هم میکنه تا به هدف خودش برسه و هرگز از اینکه به دوستان و عزیزان پیتر ضربه بزنه یا بهشون حمله کنه باکی نداره. ما در داستان "مرگی در خانواده" که توسط یکی از بهترین نویسندگان مرد عنکبوتی به نام «پل جنکینز» نوشته شد، شاهد بودیم که یکی از بهترین دوستان پیتر پارکر یعنی «فلش تامپسون» رو گرفت و به زور چند بطری مشروب بهش داد بخوره و بعدشم گذاشتش پشت فرمان یک کامیونی که با سرعت در حال حرکت بود! مقصد این کامیون هم مدرسه ای بود که پیتر پارکر در آن درس میداد! سپس دیدیم که فلش تامپسون به خاطر این سانحه شدید دچار ضایعه مغزی شده و چندین ماه در کما بود .... در واقع نورمن میخواست با این کارش اونقدر پیتر رو عصبانی کنه تا بکشتش! اما او پس از شکست دادن گرین گابلین  و بدون اينكه بخواد ازش انتقام بگيره، ميزاره ميره. اونوقت گابلين شروع ميكنه درباره گوئن و مری جين پرت و پرت گفتن  تا پيتر رو عصبانی تر كنه.بعدشم به پیتر ميگه كه اين نبرد دائمی ميان اونا بلاخره يه روز با مرگ يكيشون بايد تموم بشه و حتی به پيتر پيشنهاد ميكنه كه بكشتش! ولی پيتر جمله ای بهش میگه که فرق بین او و قاتلی مثل نورمن رو نشون میده: "هر روز كه از خواب بيدار ميشم دوست دارم بكشمت ولی به خودم ميگم كه نبايد ازت متنفر باشم. با اين كار گوئن رو تو دلم زنده نگه ميدارم. چون اگه تسليم خشم و نفرت بشم، ياد و خاطره گوئن هم برای هميشه ميميره ... ولي گوئن از هر پيشنهادي كه ممكنه به من بكنی، برام عزيزتره".

 

Spider-Man: A Death in the Family #1

کمیک مرد عنکبوتی مرگی در خانواده

مترجم: آرمان طهماسبی

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)

لینک دانلود غیر مستقیم

 

Spider-Man: A Death in the Family #2

کمیک مرد عنکبوتی مرگی در خانواده

مترجم: آرمان طهماسبی

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)

لینک دانلود غیر مستقیم

 

Spider-Man: A Death in the Family #3

کمیک مرد عنکبوتی مرگی در خانواده

مترجم: آرمان طهماسبی

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)

لینک دانلود غیر مستقیم

 

Spider-Man: A Death in the Family #4

کمیک مرد عنکبوتی مرگی در خانواده

مترجم: آرمان طهماسبی

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)

لینک دانلود غیر مستقیم

 

نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بذارید.

برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.

 

مطالب مرتبط:

چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟

شماره 14 از کمیک مردعنکبوتی شگفت انگیز ترجمه شد (اولین حضور گرین گابلین در دنیای کمیک)

بهترین کمیک های مرد عنکبوتی به زبان فارسی

20 داستان برتر با حضور گرین گابلین

همه چیز درباره گرین گابلین

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

mani34521
#1 mani34521 1399-02-04 17:54
باید سری باحالی باشه :-)
نقل قول کردن
Captain-spidey
#2 Captain-spidey 1399-02-04 17:58
واقعا خسته نباشید خیلی کارتون درسته همین الان میرم میخونمش
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#3 Scarlet Speedster 1399-02-14 10:44
با سلام خدمت اساتید سایت دوست داشتنی اسپایدی و تمام کاربران آن.
بنده طاها قوامی پور هستم و عضو جدید سایت هستم .خیلی وقته که می‌خوام تو سایتتون عضو بشم . امروز صبح بخت و اقبال با من یار بود و من تونستم به جمع خانواده ی بزرگ کمیک بوکی بپیوندم . امید وارم که برای سایت مفید باشم و نظرات و نقد های تخصصی بدم .
من توی مقاله های قدیمی سایت چند تا پیشنهاد برای نقد کردن پیدا کردم و اونا رو با هم ترکیب و یک جور نقد کردن درست کردم . قبل از اینکه بیشتر از این با اسپم شما اساتید ( که خیلی بهتون ارادت دارم ) رو ناراحت کنم ، می‌خوام اولین نقدم رو بنویسم .
نقل قول کردن
mtm
#4 mtm 1399-02-14 13:34
به نقل از Scarlet Speedster:
با سلام خدمت اساتید سایت دوست داشتنی اسپایدی و تمام کاربران آن.
بنده طاها قوامی پور هستم و عضو جدید سایت هستم .خیلی وقته که می‌خوام تو سایتتون عضو بشم . امروز صبح بخت و اقبال با من یار بود و من تونستم به جمع خانواده ی بزرگ کمیک بوکی بپیوندم . امید وارم که برای سایت مفید باشم و نظرات و نقد های تخصصی بدم .
من توی مقاله های قدیمی سایت چند تا پیشنهاد برای نقد کردن پیدا کردم و اونا رو با هم ترکیب و یک جور نقد کردن درست کردم . قبل از اینکه بیشتر از این با اسپم شما اساتید ( که خیلی بهتون ارادت دارم ) رو ناراحت کنم ، می‌خوام اولین نقدم رو بنویسم .

خوش اومدی
هر نقدی دلت خواست بنویس
فقط بنویس!
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#5 Scarlet Speedster 1399-02-14 14:29
#4:
خیلی خوشحالم که با هاتون ارتباط برقرار میکنم استاد عزیز . در واقع آرزوم بر آورده شد !
چشم !
همین الان نقدم رو میفرستم .
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
+1 #6 Scarlet Speedster 1399-02-14 17:35
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد و بررسی شماره ی ۴۴ از کمیک پیتر پارکر : مرد عنکبوتی ( Peter Parker : Spider-Man )
هشدار : این نقد حاوی اسپویل است !
.
.
.
.
.
.
.
.
مقدمه : چند وقت پیش استاد ترابی مقاله ای رو نوشتن به نام « ۲۰ داستان برتر با حضور گرین گابلین » . یکی از داستان هایی که من به واسطه ی این مقاله باهاش آشنا شدم ، داستان « مرد عنکبوتی : مرگی در خانواده » بود . وقتی که فهمیدم که سایت خوبمون اسپایدی قرار این کمیک رو ترجمه و در اختیار ما قرار بده خیلی خوشحال شدم . الان باید بگم که این کمیک تا حد قابل قبولی انتظارات بنده رو بر آورده کرد . پس با نقد من یعنی « Scarlet Speedster » همراه باشید .
داستان ( + پروتاگونیست و آنتاگونیست ) : استاد ترابی توی اون مقاله نوشته بودن که در این کمیک گرین گابلین به زور به فلش تامپسون چند تا بطری مشروب میده و بعد میگذارتش پشت فرمون یه کامیون که با سرعت درحال حرکت به سمت مدرسه ای هست که پیتر پارکر در اون تدریس می‌کنه . خب باید بگم که شماره ۱ از این کمیک یه جورایی حالت مقدمه برای این اتفاقات داشت . می بینیم که پیتر پارکر با مری جین به هم زده و تنها شده . پس می‌ره به خونه ی زن عمو می . نورمن آزبورن هم بالا ی سر قبر پسرش هری ایستاده و داره فکر می‌کنه . همه ی این اتفاقات وقتی جلو میرن به نبرد پیتر و نورمن در آخر داستان ختم میشه . داستان این کمیک خیلی دارکه و اتمسفر تاریکی داره . تمام اتفاقات نه تنها توی شب رخ میده بلکه در تمام مدت بارون هم میاد . شخصیت پردازی ها تا حد قابل قبولی درست هستند و نویسنده کم و کاستی برای داستانش نگذاشته . درکل آقای جنکینز نویسنده ی بسیار خوبیه و این داستان رو هم به خوبی نویسندگی کرده .
پروتاگونیست : شخصیت پردازی پیتر پارکر در این کمیک با شخصیت پردازی واقعی اش مطابقت داره . این کمیک روی تنهایی ها و افکار درونی پیتر تمرکز می‌کنه . پیتری که با مری جین به هم زده و تنها شده و می‌ره به خونه ی زن عموش . اونجا تا حد بسیار اندکی با زن عمو ی خودش درد و دل می‌کنه و میگه که شب ها کابوس میبینه و جزئیات بیشتری از کابوسش مشخص نمیشه . چون پیتر میگه که فقط یه نفر تو دنیا هست که می‌فهمه و نمی تونه به اون یه نفر برسه . ( بنده تئوری میدهم که پارکر کابوس مرگ گوئن استیسی رو می بینه . چون که همون‌طور که آقای ترابی در مقالشون گفتن در اواخر داستان ( منظورم شماره ۱ نیست ، منظورم آخر کل داستانه ) دیالوگ هایی درباره ی گوئن استیسی بین اسپایدی و گابلین رد و بدل میشه و همچنین گوئن یکی از کسایی هست که پیتر دیگه هیچوقت نمیتونه بهش برسه . البته ممکنه عمو بن هم باشه که به دلیل چیزی که در بالا گفتم ، احتمالش خیلی کمتره . ) یه دیالوگ هم توی داستان هست که خیلی جالبه ( از زبون پیتر ) : باید برم این غم رو بشورم قبل از اینکه از درون بشورتم ! من فکر کنم در قسمت های بعدی بیشتر روی غم پیتر تمرکز بشه و مشخص بشه که این غم چیه و درباره ی کیه . در کل شخصیت پردازی خوبی رو از پیتر داشتیم .
آنتاگونیست : شخصیت پردازی نورمن آزبورن هم خوب بود . به خصوص وقتی که بالا ی سر قبر هری جنون اش میزنه بیرون و میره سروقت پارکر ! مثل همیشه میبینیم که نورمن خیلی پیتر رو دوست داره و دلش میخواد که به جای هری ، پیتر پارکر پسرش باشه . روی دیالوگی هم که در صفحه ی آخر از زبون نورمن گفته میشه باید تمرکز کنیم : « خاکسپاری !» این که یه خاکسپاری واقعی نیست و باید در آینده ببینیم که منظور نورمن از این حرف چی بوده . در کل شخصیت پردازی نورمن هم خیلی خوب بود ولی هنوز آدم نمیدونه چه نقشه ی دیگری تو سرش داره ! ( البته به جز مشروب دادن به فلش تامپسون !)
طراحی : هر چقدر نویسندگی آقای جنکینز خوب بود ، طراحی های آقای راموس بد بود . هنوزم وقتی طراحی های سری اول کمیک های مرد عنکبوتی برتر رو میبینم حسرت میخورم . طراحی های این کمیک بسیار بد انجام شده ( البته طراحی فضا ها و اتمسفر دارک به خوبی انجام شده و در روایت داستان کمک میکنه . ‌‌‌ولی فعلا منظور بنده طراحی شخصیت هاست ) در این کمیک شما از دیدن یک آدم معمولی با ظاهری معمولی حسرت میخورید . مثالی بارز برای این موضوع ظاهر زن عمو می هست که بدبخت تمام استخون هاش زده بیرون . آدم هر چقدر پیر بشه به اون روز نمیفته که ! از طراحی های پیتر هم نگم براتون ! فقط کافیه دوباره صفحه ی چهار رو نگاه کنید تا متوجه ی منظور من بشید . شاید بتوان گفت تنها ظاهر نورمن آزبورن قابل قبول بود . حالا به حرف استاد ترابی میرسیم که گفته بودن که اگر طراحی های این کمیک توسط شخص دیگری انجام می شد ، این داستان جزو top 5 مرد عنکبوتی قرار می‌گرفت ، چون شاهد برخی از بیخود ترین آرت های مرد عنکبوتی بودیم .
ترجمه : ترجمه حرف نداشت و آقای طهماسبی که جدیداً به تیم ترجمه ی اسپایدی ملحق شدن برای کمیک سنگ تموم گذاشتن . آقای طهماسبی دست مریزاد ! از استاد ترابی هم بابت نظارت بر ترجمه سپاسگزارم !
ادیت : وقتی آدم میبینه که روی کاور نوشته « ادیت : امیر حسین رجبی » خیالش از بابت ادیت این کمیک راحت میشه . وقتی هم که کمیک رو میخونه میفهمه که درست حدس زده . آقای رجبی دست شما درد نکنه !

نکات مخفی و ایستر اگ ها ( یی که من پیدا کردم ) :

_ تو صفحه ی ۱۲ ، نورمن به منشی اش ( به نام مارتا ) میگه که تمام قرار هاش توی چند روز آینده رو لغو کنه . منشی بدبخت میگه چی بگم بهشون؟ یهو نورمن سرش داد میزنه و میگه هر چی میخوای بپرون ! به واسطه ی مقالاتی که از سایت خوبمون خوندم ( به ویژه مقاله های عمو مختار ) فهمیدم که نورمن از زن ها بدشون میاد و بهشون اعتماد نداره و سابقه داشته سر زنی داد بزنه . فکر کنم به اون اشاره داشت !

_ در لحظات پایانی نبرد اسپایدی و گابلین ، نورمن به پیتر میگه که تو پسرمی و پیتر انکار میکنه . ما توی کمیک های مرد عنکبوتی دیدیم که نورمن همیشه پیتر رو دوست داشته و دلش میخواد که به جای هری ، پیتر پارکر پسرش باشه . این مسئله در فیلم و کارتون های مرد عنکبوتی به ویژه فیلم مرد عنکبوتی ۱ ساخته ی سم ریمی هم قابل مشاهده بود .

نتیجه‌گیری : یک کمیک بسیار خوب با داستان خوب و شخصیت پردازی های خوب ولی با طراحی های بد که به روند پیشروی داستان لطمه نمیزند . خوندن اون رو به تمام کمیک دوستان پیشنهاد میکنم .

نمرات :

داستان :۱۰/۱۰
طراحی :۵/۱۰
ترجمه :۱۰/۱۰
ادیت :۱۰/۱۰

در پایان ، سپاسگزارم از تیم اسپایدی که این کمیک رو برای ما در اختیار گذاشتند .
منتظر قسمت بعدی هستیم !
بدرود !
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#7 Scarlet Speedster 1399-02-14 17:42
استاد ترابی خیلی خوشحال میشم نظرتون رو درباره ی نقدم بگید ( همچنین دیگر اساتید )
نقل قول کردن
mtm
#8 mtm 1399-02-14 17:51
به نقل از Scarlet Speedster:
استاد ترابی خیلی خوشحال میشم نظرتون رو درباره ی نقدم بگید ( همچنین دیگر اساتید )

نقدتون بسیار خوب و بجا بود
من بعد از مدتها از اینکه یک کاربر جدید مثل شما به سایت ما اضافه شده واقعا خوشحال شدم
شخصا از اون بخش نکات مخفی شما بسیار لذت بردم چون نشون داد چقدر خوب شخصیت پردازی ها رو میشناسید و چقدر خوب مقالات قبلی رو خوندید
قسمت دوم هم ترجمه و ادیت شده که همین یکی دو روزی تقدیمتان میشود
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#9 Scarlet Speedster 1399-02-14 17:58
#8 :
خیلی خوشحالم از اینکه نقدم به نظرتون خوب بود .
بله من کلا به پبدا کردن ایستراگ و نکات مخفی علاقه دارم و از مقالات ایستراگی شما و دیگر اساتید ده ها بار دیدن کردم و خوندم و هر بار با علاقه از اول میخونم .
من که مشتاقم برای خوندن قسمت دوم .
خسته نباشید !
نقل قول کردن
Amir.rh
#10 Amir.rh 1399-02-14 18:07
#6:
واقعا دمت گرم خیلی نقدت عالی بود!!! به پاور کامپیوترم قسم خستگیم از تنم در رفت با این نقدت :lol:
نقل قول کردن
skyspider
+1 #11 skyspider 1399-02-14 18:16
اولین نقد عمر من . خب داستان عالی بود چیز دیگه ای نمیتونم بگم مخصوصا اون جایی که پیتر میگه یه نفر تو دنیا هست که میتونم بهش بگم ولی در دسترس نیست من بر خلاف اقای speedstar فکر میکنم اون یه نفر مری جینه به دو دلیل چون پیتر به مری جین زنگ زد ولی نتونست باهاش حرف بزنه و اینکه تو اخر همین داستان اقای ترابی گفتند که نورمن یه سری کرد و پرت درباره ی ام جی و گوئن میگه
از طراحی هم فقط اینو میگم که چشای زن عمو می شبیه لونی تونز بود
ادیت و ترجمه هم مثل همیشه عالی بود فقط می‌خوام تشکر کنم از اقای ادیتور که تونسته این کمیک با این طراحی رو ادیت کنه
داستان:9.5از 10(من کلا به جز به نیک اسپنسر به هیشکی 10 نمیدن)
طراحی 2 از 10 تا ادب شه
ادیت و ترجمه هم که اصن نمره دادن نداره
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#12 Scarlet Speedster 1399-02-14 19:07
#10 :
سلام و خسته نباشید خدمت آقای رجبی
خیلی خوشحالم که از اولین نقدم خوشتون اومده و اون طوری که میگین خستگی از تنتنون در رفته .
با اجازه ی استاد ترابی می‌خوام روزی چند تا نقد توی کمیک های مختلف بنویسم تا فرهنگ سازی بشه و دیگر کاربرا بدونن که چه زحمتی کشیده میشه برای آماده کردن یک کمیک که ما برای تشکر فقط همین نقد ازمون بر میاد
خلاصه شرمندتونم !
نقل قول کردن
HS-Spider
#13 HS-Spider 1399-02-14 19:18
به نقل از Scarlet Speedster:
#10 :
سلام و خسته نباشید خدمت آقای رجبی
خیلی خوشحالم که از اولین نقدم خوشتون اومده و اون طوری که میگین خستگی از تنتنون در رفته .
با اجازه ی استاد ترابی می‌خوام روزی چند تا نقد توی کمیک های مختلف بنویسم تا فرهنگ سازی بشه و دیگر کاربرا بدونن که چه زحمتی کشیده میشه برای آماده کردن یک کمیک که ما برای تشکر فقط همین نقد ازمون بر میاد
خلاصه شرمندتونم !


آقا سلام خسته نباشی واقعا کار ارزشمندی میکنی. حالا قصد نوشتن نقده، بیا یه نقدم برای کمیک جدید جان کنستانتین که تازه ترجمه شده بنویس تا من از تنهایی در بیام.
با تشکر
نقل قول کردن
Spider-Fan
#14 Spider-Fan 1399-02-14 19:19
#6:
نقدت خیلی خوب بود، دوست عزیز!
لذت بردم.
منتظر نقدهای بعدی شما هستم... ;-)
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#15 Scarlet Speedster 1399-02-14 19:30
#13 :
والا خیلی دوست داشتم این کمیک رو بخونم ؛ ولی نوشته ی بالای جلدشو دیدم و فهمیدم که برای زیر ۱۸ سال توصیه نمیشه .
ولی فکرامو میکنم و اگه شرایط جور شد ، دانلود میکنم ، میخونم و نقد میکنم .
#14 :
سلام و درود آقای حیدری .
خیلی خوشحالم که خوشتون اومد .
نقل قول کردن
HS-Spider
#16 HS-Spider 1399-02-14 19:55
به نقل از Scarlet Speedster:
#13 :
والا خیلی دوست داشتم این کمیک رو بخونم که نوشته ی بالای جلدشو دیدم :
نوشته بود محتوای بزرگسالانه داره و برای زیر ۱۸ سال توصیه نمیشه .
منم ترسیدم دانلود نکردم چون ۱۳ سال دارم
ولی فکرامو میکنم اگه شرایط جور شد دانلود میکنم میخونم و نقد میکنم که از تنهایی در بیای .


ببین نقد من زیر همون کمیک نوشته شده. نقدم رو بخون اگه دیدی، با روحیات و سلایقت جور نیست،کمیک رو دانلود نکن.
والا بخدا اون پست دو سه روزه گذاشته شده واقعا حیفه کلا ۷ نظر زیرش بخوره اونم یکی از مهم ترین کمیک های یکی از معروف ترین شخصیت های تخیلی یعنی جان کنستانتین!
چون نقدت برای این کمیک رو دوست داشتم و قصد داری نقد های بیشتری رو ارسال کنی،با خودم گفتم اون کمیک رو در صدر خوانده هات قرار بدی!
سلامت و پیروز باشید!
نقل قول کردن
mtm
#17 mtm 1399-02-18 17:50
در شماره 2 ما شاهکاری از ادیت را شاهد هستیم از سوی رجب خان رجبی:


جوری اون نوشته روی روزنامه کار شده که مشخصه صفحه تا خورده!!!!
واقعا خسته نباشی آقای رجبی
و واقعا ادیتورهای سایت ما چقدر زحمت میکشن و چقدر کارشون درسته :-)
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#18 Scarlet Speedster 1399-02-18 17:59
#17 :
واقعاً از از شما ممنونم استاد ترابی !
درست میگین ، بهترین ادیتور های جهان در این سایت قرار دارند . خیلی هم کار درست هستند . واقعا از شما و تیم اسپایدی مچکریم !
منتظر نقد و بررسی هم باشید ... ;-)
نقل قول کردن
hadi1380
#19 hadi1380 1399-02-18 18:03
منتظر قسمت دومش بودم دستتون درد نکنه خیلی با قسمت اولش حال کردم به آدم فیض میده حتما قسمت دومش رو میخونم و راجع بهش نظر میزارم
نقل قول کردن
hadi1380
+1 #20 hadi1380 1399-02-18 20:32
شماره ی دوم این کمیک خیلی عالی بود این گرین گابلین چه بلا هایی که سر پیتر بیچاره نمیاره واقعا خیلی بی رحمه این لامصب.ولی انصافا داستان کمیک خیلی باحاله فقط حیف که طراحش خوب نبوده اگه اشتباه نکنم راموس طراح این سری بوده و تازه کار بوده اگه این داستان یا کمیک رو به طراحی مثل جان رومیتا جونیر یا خود جان رومیتا میسپردن خیلی خوب میشده و قطعا میشد جزئی از بهترین کمیک های مرد عنکبوتی.با این حال خیلی کمیک خوب هستش و ترجمه هم آقای ترابی و آقای طهماسبی عالی هستش وخلاصه گل کاشتند و ادیت هم عالیه.حتما منتظر شماره ی سومش هستم.
نقل قول کردن
hadi1380
#21 hadi1380 1399-02-18 21:09
آقای ترابی یه سوال کمیک بوکی داشتم آیا الکترا در کمیک ها سابقه داشته که برای کینگ پین کار کنه؟
نقل قول کردن
Spider-Fan
+1 #22 Spider-Fan 1399-02-18 22:27
به نقل از hadi1380:
ولی انصافا داستان کمیک خیلی باحاله فقط حیف که طراحش خوب نبوده اگه اشتباه نکنم راموس طراح این سری بوده و تازه کار بوده اگه این داستان یا کمیک رو به طراحی مثل جان رومیتا جونیر یا خود جان رومیتا میسپردن خیلی خوب میشده و قطعا میشد جزئی از بهترین کمیک های مرد عنکبوتی.

البته جان رومیتای پدر اون موقع ۷۰سال‌اش بوده. نمی‌تونسته یک سری جدّی مثل این رو طراحی کنه واقعاً.
و با این‌که شخصاً از طراحی‌های رومیتا جونیور از وقتی که سبک‌اش رو تغییر داد خوشم نمیآد (سلیقه‌ایه مسأله)، ولی باز هم قطعاً خروجی کارش بهتر از راموس درمیومد!
به نظرم بهترین گزینه برای طراحی این آرک «استوارت ایمونن» بود... توی داستان‌های چندسال پیش سری ASM هم، مثل «شکست جانانه» و «هویت آزبورن» دیدیم که چقدر اسپایدی رو دینامیک و پرجزئیات به تصویر می‌کشه.
در کل خیلی حیف شد، ولی با وجود همۀ این‌ها هم این داستان عالیه!
خسته نباشید می‌گم به آقا آرمان، رجب قرقی عزیز و البته استاد...
نقل قول کردن
HYPERION
#23 HYPERION 1399-02-18 22:54
به نقل از Spider-Fan:
به نقل از hadi1380:
ولی انصافا داستان کمیک خیلی باحاله فقط حیف که طراحش خوب نبوده اگه اشتباه نکنم راموس طراح این سری بوده و تازه کار بوده اگه این داستان یا کمیک رو به طراحی مثل جان رومیتا جونیر یا خود جان رومیتا میسپردن خیلی خوب میشده و قطعا میشد جزئی از بهترین کمیک های مرد عنکبوتی.

البته جان رومیتای پدر اون موقع ۷۰سال‌اش بوده. نمی‌تونسته یک سری جدّی مثل این رو طراحی کنه واقعاً.
و با این‌که شخصاً از طراحی‌های رومیتا جونیور از وقتی که سبک‌اش رو تغییر داد خوشم نمیآد (سلیقه‌ایه مسأله)، ولی باز هم قطعاً خروجی کارش بهتر از راموس درمیومد!
به نظرم بهترین گزینه برای طراحی این آرک «استوارت ایمونن» بود... توی داستان‌های چندسال پیش سری ASM هم، مثل «شکست جانانه» و «هویت آزبورن» دیدیم که چقدر اسپایدی رو دینامیک و پرجزئیات به تصویر می‌کشه.
در کل خیلی حیف شد، ولی با وجود همۀ این‌ها هم این داستان عالیه!
خسته نباشید می‌گم به آقا آرمان، رجب قرقی عزیز و البته استاد...

سلام بر استادان عزیز
الان که این نظر رو خوندم یاد نقد های استادانه ی کاربران افتادم و کمی حسرت خوردم.
چطوری اینقدر در نقد کردن و حرف زدن درباره ی کمیک ها و... حرفه ای هستید من خیبی سعی میکنم که از این دنیای وسیع کمیک سر در بیارم و بتونم نقد های قشنگ کنم ولی بازم انگشت کوچیکیه خیلیا نیستم
میخواستم استادان بزرگ سایت و نقادان زبده مرا نصیحت کنن و در راه حرفه ای شدن مثل خودشون به من کمک کنند
ممنون هر کسی که جواب میده
نقل قول کردن
hadi1380
+1 #24 hadi1380 1399-02-18 23:30
به نقل از Spider-Fan:
به نقل از hadi1380:
ولی انصافا داستان کمیک خیلی باحاله فقط حیف که طراحش خوب نبوده اگه اشتباه نکنم راموس طراح این سری بوده و تازه کار بوده اگه این داستان یا کمیک رو به طراحی مثل جان رومیتا جونیر یا خود جان رومیتا میسپردن خیلی خوب میشده و قطعا میشد جزئی از بهترین کمیک های مرد عنکبوتی.

البته جان رومیتای پدر اون موقع ۷۰سال‌اش بوده. نمی‌تونسته یک سری جدّی مثل این رو طراحی کنه واقعاً.
و با این‌که شخصاً از طراحی‌های رومیتا جونیور از وقتی که سبک‌اش رو تغییر داد خوشم نمیآد (سلیقه‌ایه مسأله)، ولی باز هم قطعاً خروجی کارش بهتر از راموس درمیومد!
به نظرم بهترین گزینه برای طراحی این آرک «استوارت ایمونن» بود... توی داستان‌های چندسال پیش سری ASM هم، مثل «شکست جانانه» و «هویت آزبورن» دیدیم که چقدر اسپایدی رو دینامیک و پرجزئیات به تصویر می‌کشه.
در کل خیلی حیف شد، ولی با وجود همۀ این‌ها هم این داستان عالیه!
خسته نباشید می‌گم به آقا آرمان، رجب قرقی عزیز و البته استاد...

آره واقعا استوارت ایمونن هم خیلی تو کارش قوی بود و هست
نقل قول کردن
Captain-spidey
+1 #25 Captain-spidey 1399-02-19 00:48
دستتون درد نکنه قسمت دوم خیلی خوب بود هم نظر داستانی هم از نظر طراحی به شخصه خیلی از طراحی ها خوشم اومد درسته که مثل طراحی های کمیک ها دیگه نیست ولی من خیلی خوشم اومد
ترجمه و ادیت این کمیک هم خیلی عالی بود (یه خیلی میگم یه خیلی میشنوید)اقا رجبی تو این کمیک قوقا کردن چه از اون روزنامه چه بخش های دیگه که خیلی عالییی بود ترجمه هم که دیگه حرفی برا گفتن نمیزاره واقعا دست مریزاد
نقل قول کردن
The amazing spiderman
#26 The amazing spiderman 1399-02-19 10:09
این کمیک بی نظیره داستانش
همه چیزش حساب شده است
حالا میفهمم امثال جناب ترابی و مختار چرا اینقدر گرین گابلین/نورمن ازبورن رو برتر میدونن. هیچ ویلنی رو سراغ ندارم اینجوری رفته باشه روی اعصاب قهرمان
(جوکر کیه دیگه؟! فقط ادا اطوار در میاره )
نقل قول کردن
mtm
#27 mtm 1399-02-19 22:07
به نقل از hadi1380:
آقای ترابی یه سوال کمیک بوکی داشتم آیا الکترا در کمیک ها سابقه داشته که برای کینگ پین کار کنه؟

بله قطعا برای کینگ پین کار کرده
نقل قول کردن
mani34521
#28 mani34521 1399-02-19 23:13
سلام آقای ترابی با عرض پوزش من یه سوال داشتم توی دنیای اصلی مارول یعنی دنیای 616 کلا چند تا زن عنکبوتی و مرد عنکبوتی هستش؟؟ (مثلا جیسکادرو - پیتر پارکر - مایلز مورالز... در کل چند تا هستن؟؟)
نقل قول کردن
hadi1380
#29 hadi1380 1399-02-19 23:16
به نقل از mtm:
به نقل از hadi1380:
آقای ترابی یه سوال کمیک بوکی داشتم آیا الکترا در کمیک ها سابقه داشته که برای کینگ پین کار کنه؟

بله قطعا برای کینگ پین کار کرده

ممنون که پاسخ دادید خیلی متشکرم
نقل قول کردن
HYPERION
#30 HYPERION 1399-02-20 00:06
ممنون که پاسخ دادید خیلی متشکرم[/quote}
استاد میشه لطفا جواب سوال من هم که بالا تر پرسیده بودم رو بدید؟
جواب شما خیلی برام ارزشمنده
نقل قول کردن
HYPERION
#31 HYPERION 1399-02-20 01:15
به نقل از mani34521:
به نقل از HYPERION:
به نقل از mani34521:
سلام آقای ترابی با عرض پوزش من یه سوال داشتم توی دنیای اصلی مارول یعنی دنیای 616 کلا چند تا زن عنکبوتی و مرد عنکبوتی هستش؟؟ (مثلا جیسکادرو - پیتر پارکر - مایلز مورالز... در کل چند تا هستن؟؟)

دوست عزیز سایت خوبمون یه مقاله در همین موضوع گذاشته اگه خواستی برو بخونش

ممنون از پاسخ گویی :-)

خواهش!
کاری نکردم که وظیفم بود
نقل قول کردن
mtm
#32 mtm 1399-02-20 10:42
به نقل از mani34521:
سلام آقای ترابی با عرض پوزش من یه سوال داشتم توی دنیای اصلی مارول یعنی دنیای 616 کلا چند تا زن عنکبوتی و مرد عنکبوتی هستش؟؟ (مثلا جیسکادرو - پیتر پارکر - مایلز مورالز... در کل چند تا هستن؟؟)

شما واقعا کاربر سایتی؟ چون بعضی وقتا یه کامنت هایی میزاره که یا انگار داری ما رو مسخره میکنی یا انگار تازه از تو غار اومدی بیرون! اینهمه مقاله اختصاصی درباره زن عنکبوتی و حقایق و رتبه بندی زنان و دختران عنکبوتی تو سایته
تو خود گوگل هم سرچ کنی زن عنکبوتی مقاله سایت ما رو میده
نقل قول کردن
mtm
#33 mtm 1399-02-20 10:43
به نقل از HYPERION:
ممنون که پاسخ دادید خیلی متشکرم[/quote}
استاد میشه لطفا جواب سوال من هم که بالا تر پرسیده بودم رو بدید؟
جواب شما خیلی برام ارزشمنده

والا نظر خاصی ندارم
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
+1 #34 Scarlet Speedster 1399-02-20 18:50
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد و بررسی شماره ۴۵ از کمیک پیتر پارکر : مرد عنکبوتی ( Peter Parker : Spider-Man )
هشدار : این نقد حاوی اسپویل است !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مقدمه : استاد ترابی چند وقت پیش زحمت مقاله ای رو کشیدن و داستان های برتر گرین گابلین رو در اون معرفی کردن . این کمیک که در اونجا حائز رتبه بود ، یکی از برترین داستان ها با حضور گرین گابلین خطاب شد و ما خیلی ذوق شده شدیم وقتی تیم اسپایدی تصمیم به ترجمه ی اون گرفت . حالا پس از انتشار شماره ۱ ، شماره ۲ منتشر شده است . شماره ۲ کمیکی که انتظارات بنده رو تا حدودی برآورده کرد ! پس با نقد « Scarlet Speedster » همراه باشید ...
داستان ( پروتاگونیست و آنتاگونیست ) : توی اون مقاله استاد ترابی نوشته بودن « گرین گابلین در این کمیک به فلش تامپسون چند بطری مشروب میده و میزارتش جلوی فرمون یه کامیون که با سرعت داره به سمت مدرسه ای که پیتر پارکر در اون تدریس میکنه ، حرکت میکنه و ... » . تا جایی که براتون گفتم در همین شماره ۲ رخ میده ! یعنی ما میبینیم که گرین گابلین در تلویزیون حرف هایی درباره ی مرگ گوئن استیسی میزنه و خودشو از اتهامات تبرئه میکنه و همه ی تقصیرات رو میندازه گردن پیتر پارکر! پیتر هم حسابی کفری میشه و میره سروقت آزبورن و به صورت کلامی با هم دعوا میکنن . کمی بعد تر گابلین به کمک نوچه هاش چند تا بطری مشروب به خوراک فلش تامپسون میده و میزارتش جلوی فرمون کامیون صنایع آزبورن و کامیون با سرعت به مدرسه ای که پیتر پارکر در اون تدریس می‌کنه ، برخورد میکنه . پیتر ، فلش رو در بیمارستان پیدا میکنه و از زبون دکتر میشنوه که درباره ی ادامه ی حیات فلش هیچ قطعیتی وجود نداره . سپس پیتر میگه « پیامتو شنیدم آزبورن ! خوب و واضح ! » جنکینز نویسندگی بسیار حرفه ای و بی نقصی از خودش بروز داده .
پروتاگونیست : ‌در این کمیک تمرکز روی غم و اندوه پیتر پارکر به اوج خودش میرسه . پس از اینکه نورمن در تلویزیون قتل گوئن رو گردن پیتر میندازه ، پیتر از روی خشم و ناراحتی تلویزیون خونه رو داغون میکنه ! بعد هم میره پیش آزبورن و باهاش جر و بحث میکنه ! کابوس هم میبینه ! و همونطور که در نقد قبلی تئوری دادم که پیتر کابوس گوئن رو میبینه ، احتمال این تئوری بالاتر میره ، چرا که وقتی گابلین درباره ی گوئن در تلویزیون حرف میزنه و اتهامات رو گردن پیتر میندازه ، ما میبینیم که صحبت درباره ی گوئن چقدر میتونه پیتر رو عصبانی و نارحت کنه که حتی میزنه و تلویزیون رو میشکونه و به سراغ نورمن آزبورن میره ! پس امکانش هست که کابوس گوئن رو هم ببینه و به اون فکر کنه . پیتر خوبی رو در داستان شاهد بودیم و بالاخره فکر کنم در شماره ی بعدی معمای غم پیتر فاش بشه !
آنتاگونیست : نورمن آزبورن در این کمیک خصوصیات زیادی رو از خودش بروز داده . اول که با کمال نامردی پیتر رو متهم میکنه . بعد که با تمام سیاست با پیتر حرف میزنه . در نهایت هم با تمام دیوانگی و جنون به فلش تامپسون مشروب میده و راهی بیمارستانش میکنه . تمام خصوصیات بارز نورمن آزبورن ملقب به گرین گابلین به راحتی در این کمیک نشان داده میشه و همچنیم به راحتی ثابت میکنه که هر ویژگی ای که یک خبیث کمیک بوکی تمام عیار باید داشته باشه رو درخودش داره . جنکینز یکی از بهترین نورمن آزبورن های تاریخ رو تحویل داده .
طراحی : افتضاح بود ، افتضاح تر شد . هامبرتو راموس به راحتی به عنوان بدترین طراح تاریخ کمیک بوک های اسپایدرمن در لیست بنده قرار گرفت . ایشون با بی سلیقه گی تمام طراحی خودشو انجام میده و حتی نمیتونه مثل یه بچه ی دو ساله یه خط صاف بکشه . واقعا چرا باید طراحی یه همچین کمیک خارق‌العاده ای به دستان ناتوان راموس انجام میشد ؟ در حالی که طراحی دیگر که اتفاقا جناب آقای حیدری نام بردند به نام « استوارت ایمونن » به بهترین شکل ممکن طراحی این سری رو میتونست انجام بده !! متاسفانه بیش از نصف علاقه و میل بنده برای ادامه دادن این سری به خاطر طراحی های بسیار افتضاح طراحی به نام هامبرتو راموس از دست رفت !! فقط میتونم افسوس و حسرت بخورم . تا حالا انقدر از دست طراحی های یک کمیک بوک اسپایدرمن ناراحت نشده بودم . فقط طراحی صحنه های برخورد فلش و کامیون با مدرسه کمی جالب بود . نکته ی دیگه ای که وجود داره اینه که طراح به زور داره اتمسفر داستان رو دارک و تاریک میکنه . واقعا انقدر جو دارک و تاریک برای یک کمیک مرد عنکبوتی لازمه ؟ افزون بر اینکه بیشتر اتفاقات در شب رخ میده ، در همه ی لحظه ها بارون میاد . شما فقط یک صفحه از کمیک رو فارغ از بارون به من نشون بدید ، بنده تمام حرف هام رو پس میگیرم .
ترجمه : قبلا از ترجمه های آقای طهماسبی تعریف کرده بودم و کار درستی ایشون رو تحسین کرده ام . باز هم میگم ، ترجمه های آقای طهماسبی در یک کلام فوق العاده ست . از استاد ترابی هم بابت نظارت بر ترجمه سپاسگزارم !
ادیت : آقای رجبی با ادیت هاشون شاهکار میکنن . افزون بر ادیت شاهکاری که استاد ترابی در بالا ذکر کردن ، در بعضی از پانل ها شاهد ادیت های خیلی سختی بودیم . برای مثال همون روزنامه ای که آقای ترابی گفتن ، تابلوی جلوی کمپ ترک اعتیاد و ... خیلی کاردرستی آقای رجبی ! دست مریزاد !

نکات مخفی و ایستر اگ ها ( یی که بنده پیدا کردم ) :

_ هنگامی که گابلین تو تلویزیون درباره ی مرگ گوئن صحبت میکنه ، صحنه های مرگ گوئن عینا از روی صفحات شماره ۱۲۱ از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز برداشته شده .

_ سوال همیشگی طرفداران درباره ی مرگ گوئن اینه که بدلیل ترس از ارتفاع کشته شد یا به خاطر جا به جا شدن مهره های کمرش توسط تار مرد عنکبوتی ؟ با اینکه گابلین در شماره ۱۲۱ از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز ، میگه به دلیل ترس از ارتفاع ، ولی خودش در این کمیک اعتراف میکنه که مرد عنکبوتی حرکت واقعاً احمقانه ای میکنه و تار عنکبوتی خودش رو به سمت گوئن پرتاب و مهره های گردن گوئن جا به جا میکنه . پس به سوال طرفداران پاسخ داده میشه .

در صفحه یازده همزمان با دیالوگ « پس می چرخیم ، بچه قهرمان ! » از زبان نورمن ، یک چشم او به رنگ سبز در آمد ، که نشان از هویت دوگانه ی نورمن و البته بلایی که در ادامه به عنوان گرین گابلین به سر فلش و پیتر می آورد ، دارد .

_ مثل همیشه می بینیم که جی. جوناه جیمسون با پیتر لجه و بلافاصله که نورمن اتهامات رو گردن مرد عنکبوتی میندازه ، تیتر های روزنامه رو به « مرد عنکبوتی شریک جرم شناخته شد » تغییر میده .

_ ارتباطبی که بین صفحات ۱۶ و ۲۳ وجود داره اینه که در صفحه ۱۶ تورمن میگه « صدامو داری مرد عنکبوتی ؟ چون به زودی خواهی داشت !» و در صفحه ۲۳ و پس از اتفاقات رخ داده ، پیتر میگه « پیامت رو شنیدم ، نورمن ! خوب و واضح ! » . خیلی جالب بود !

نتیجه‌گیری : کمیکی شاهکار با داستان خوب که به اوج خود رسیده است و شخصیت پردازی های خوب ولی با طراحی های افتضاح که علاقه ی بنده برای ادامه دادن کمیک را کاهش داد . با این حال خواندن آن را به کمیک دوستان پیشنهاد میکنم .

نمرات :

داستان : ۱۰/۱۰
طراحی : ۴/۱۰
ترجمه : ۱۰/۱۰
ادیت : ۱۰/۱۰

در پایان ، سپاس از تیم اسپایدی که این کمیک خوب را در اختیار ما دوستداران کمیک قرار دادند . منتظر قسمت بعدی هستیم !
روز خوش !
نقل قول کردن
HYPERION
#35 HYPERION 1399-02-20 18:58
#34:
سلام
خیلی دلم میخواد که شما جواب سوالی رو که اون بالا بالها پرسیدم رو بدونم
ممنون
نقل قول کردن
Amir.rh
+1 #36 Amir.rh 1399-03-08 15:13
سلام خدمت همه دوستان! اول از آقای طهماسبی بابت ترجمه و استاد ترابی بابت ناظر ترجمه تشکر میکنم. خسته نباشین. جونم براتون بگه که یه 4 تا ایستراگ گذاشتم توی این کمیک ( در واقع شاید 3 تا باشه اون یکی به احتمال خیلی کمی حساب نمیشه :lol: ) پس!!! اگه احیانا کسی پیداشون کرد حتما توی قسمت نظرات این پست بگه. تا منتشر شدن جلد بعدی وقت دارین پیداشون کنید :lol:
موفق باشین.
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#37 Scarlet Speedster 1399-03-08 15:53
#36:
سلام آقای رجبی .
دست شما درد نکنه .
خسته نباشید .
فعلا کمیک رو نخوندم ولی اگه خوندم حتما تو بخش نکات مخفی میگذارم .
نقل قول کردن
CAPTAIN SPIDER
+1 #38 CAPTAIN SPIDER 1399-03-08 17:46
خسته نباشید.
ترجمه و ادیت مثل کمیک عالی بود.
به نقل از Amir.rh:
سلام خدمت همه دوستان! اول از آقای طهماسبی بابت ترجمه و استاد ترابی بابت ناظر ترجمه تشکر میکنم. خسته نباشین. جونم براتون بگه که یه 4 تا ایستراگ گذاشتم توی این کمیک ( در واقع شاید 3 تا باشه اون یکی به احتمال خیلی کمی حساب نمیشه :lol: ) پس!!! اگه احیانا کسی پیداشون کرد حتما توی قسمت نظرات این پست بگه. تا منتشر شدن جلد بعدی وقت دارین پیداشون کنید :lol:
موفق باشین.

من 3تا پیدا کردم ولی یکیشو مطمئن نیستم!
اولیش که مطمئن نیستم تو صفحه 2 وقتی پیتر داره از پنجره بیرونو نگاه میکنه قاب عکس کنارش احساس میکنم اون عکس متعلق به کمیک نیست و کار آقای رجبی هستش ولی نفهمیدم عکس کیه. چیزی که من میبینم یه زنه که چشم بند داره درسته؟!
دومیش تو صفحه 7 تو مدرسه پوستر دارث ویدر دیده میشه.
سومیش هم تو صفحه 16 روی یکی کاغذ ها مشخصات کمیک و نام مترجم ناظر و ادیتور دیده میشه.
امیدوارم تو کمیک های دیگه هم ایستراگ بذارین.
منم سعی میکنم بذارم. :lol:
بازم میگم خسته نباشید.
نقل قول کردن
Spider-Fan
+1 #39 Spider-Fan 1399-03-08 18:18
به نقل از CAPTAIN SPIDER:

به نقل از Amir.rh:
جونم براتون بگه که یه 4 تا ایستراگ گذاشتم توی این کمیک ( در واقع شاید 3 تا باشه اون یکی به احتمال خیلی کمی حساب نمیشه :lol: ) پس!!! اگه احیانا کسی پیداشون کرد حتما توی قسمت نظرات این پست بگه. تا منتشر شدن جلد بعدی وقت دارین پیداشون کنید :lol:
موفق باشین.

دومیش تو صفحه 7 تو مدرسه پوستر دارث ویدر دیده میشه.

آفرین!
فقط اون پوستر دارث ویدر نیست.
کاور شمارۀ اوّل از رویداد «جنگ ستارگان: سقوط ویدر» (Star Wars: Vader Down) ئه که به زودی روی سایت قرار خواهد گرفت!
نقل قول کردن
Amir.rh
+1 #40 Amir.rh 1399-03-08 18:35
به نقل از CAPTAIN SPIDER:

من 3تا پیدا کردم ولی یکیشو مطمئن نیستم!
اولیش که مطمئن نیستم تو صفحه 2 وقتی پیتر داره از پنجره بیرونو نگاه میکنه قاب عکس کنارش احساس میکنم اون عکس متعلق به کمیک نیست و کار آقای رجبی هستش ولی نفهمیدم عکس کیه. چیزی که من میبینم یه زنه که چشم بند داره درسته؟!
دومیش تو صفحه 7 تو مدرسه پوستر دارث ویدر دیده میشه.
سومیش هم تو صفحه 16 روی یکی کاغذ ها مشخصات کمیک و نام مترجم ناظر و ادیتور دیده میشه.
امیدوارم تو کمیک های دیگه هم ایستراگ بذارین.
منم سعی میکنم بذارم. :lol:
بازم میگم خسته نباشید.

کاملا درست گفتی ولی یکی دیگه مونده :lol: اونم زن نیس در واقع گرین گابلینه! اگه دقت کنی میفهمی خخخخ. در اصل کاور جلد بعدیه! گفتم یه نمایی داشته باشه توی این کمیک بد نیس :lol: :lol: :lol: :lol:
نقل قول کردن
hadi1380
#41 hadi1380 1399-03-08 19:08
بخدا دیشب داشتم خواب قسمت سومش رو میدیدم که ترجمه شده بعد از دانلود حتما نظر درمورد این قسمت میزارم.
نقل قول کردن
DAREDEVIL FAN
#42 DAREDEVIL FAN 1399-03-08 20:48
سلام ممنون بابت ترجمه کمیک رو خوندم کاش یه کمیک عالی ترجمه شده مثل اسپایدرمن/گرین گابلین برای دردویل/کینگ پین توی سایت داشتیم
من نمره 10 اگه به داستان بدم باید به بقیه کمیکا زیر 8 و 9 بدم پس واقعا درک نمیکنم کسایی که نقد میکنن الکی 10 میدن همیشه
نقل قول کردن
Amir-Ali-2020
#43 Amir-Ali-2020 1399-03-08 20:56
به نقل از DAREDEVIL FAN:
سلام ممنون بابت ترجمه کمیک رو خوندم کاش یه کمیک عالی ترجمه شده مثل اسپایدرمن/گرین گابلین برای دردویل/کینگ پین توی سایت داشتیم
من نمره 10 اگه به داستان بدم باید به بقیه کمیکا زیر 8 و 9 بدم پس واقعا درک نمیکنم کسایی که نقد میکنن الکی 10 میدن همیشه

بهتر نیست برای احترام به مترجم و ادیتور این کمیک نقدی برایش بنویسید و نظری بدهید؟ این کار شما بی احترامی نیست؟ من خودم نقد کردن بلد نیستم ولی نمیام تو بخش نظرات یک کمیک ترجمه شده به یک موضوع بی ربط بپردازم. استاد عزیز ، اینجا سایت مرد عنکبوتیه، نه سایت دردویل. البته لطف داشته و چند تا کمیک دردویل هم ترجمه کرده. این درست نیست که شما عضو بشی فقط برای اینکه به هر بهانه ای تقاضای ترجمه کمیک دردویل بدی
به خدا بعید میدونم حتی شما این کمیک رو خونده باشی
نقل قول کردن
hadi1380
+1 #44 hadi1380 1399-03-08 21:31
دیگه گابلین داره کم کم شورش رو در میاره قسمت سوم عالی بود و داستان کم کم داره به اوج شرارت گابلین بیشتر نزدیک میشه و این داستان رو جذاب و هیجانی برای مخاطب میکنه.همیشه گفتم باز هم میگم ترجمه و ادیت بی نظیره و من هنوز دارم افسوس طراحی همبرتو رو میخورم نمیدونم چرا واقعا.درسته بعضی از مخاطبا خوششون میاد از این جور سبک طراحی و اینجور طراحی واسه خودش یه سبکه که شاید ما ها درکش نکنیم ولی من نمیدونم چرا طراحیش تو کتم نمیره.دوباره از ترجمه و ادیت زیبا بی نهایت سپاس گزار و ممنون شما هستم.
نقل قول کردن
James Howlett
+1 #45 James Howlett 1399-03-08 21:51
سلام ممنون بابت ترجمه عالی بود قشنگ جزو سه داستان برتر اسپایدرمن بودش
داستان عالی دیالوگا محشر طراحی متوسط ادیت بسیارخوب خسته نباشید
نقل قول کردن
son of parker
+1 #46 son of parker 1399-03-08 22:06
کمیک بسیار خوب بود دست شما درد نکنه الان فهمیدم مقاله های شاهکار استاد ترابی تنها بدیش اینکه پایان کمیک های عالی برامون اسپویل میشه چون من قبلا تو یه مقاله استاد ترابی پایان این کمیک درجه یک رو خوندم
نقل قول کردن
spider_fan
+1 #47 spider_fan 1399-03-09 00:28
#39:
یعنی دارم از خوشحالی بال در میارم :cry: :cry:
بالاخره استارواز توی اسپایدی
اصلا نمی دونم چی بگم
دوس دارم دستتون رو ببوسم من چند سال میشه که منتظر یه کمیک عالی جنگ ستارگان هستم
و از اونجایی که انگلیسیم زیاد قوی نیست همیشه از خوندن کمیک های استاروارز محروم بودم
خدایا باورم نمیشه :cry: :cry:
واقعا ممنونم
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
+1 #48 Scarlet Speedster 1399-03-09 16:07
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد و بررسی شماره ۴۶ از کمیک پیتر پارکر : مرد عنکبوتی ( Peter Parker : Spider-Man )
هشدار : این نقد حاوی اسپویل است !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مقدمه : نورمن آزبورن ملقب به گرین گابلین ( Green Goblin ) بزرگترین دشمن مرد عنکبوتی است که او را در دردسر های زیادی انداخته و درد های زیادی را برای پیتر و خانواده اش به وجود آورده . قبلاً هم با ۲۰ داستان برتر با حضور این شخصیت آشنا شدیم و یکی از این بهترین داستان ها ، « مرد عنکبوتی : مرگی در خانواده » نام دارد . در این کمیک درد ها و زخم های پیتر پارکر به اوج خود میرسه و گرین گابلین به حدی ذهن او را تسخیر میکنه که پارکر به فکر کشتن او می افتد . همه چیز این کمیک فوق العاده است ؛ البته به جز طراحی ! ولی نباید این کمیک رو از دست بدید . پس با نقد « Scarlet Speedster » همراه باشید ...
داستان ( پروتاگونیست و آنتاگونیست ) : داستان این کمیک کم کم داره به آخر خودش میرسه و به قدری هیجان انگیز شده که خواننده دوست داره هر چه زودتر از شماره ی بعدی لذت ببره . پایان بندی بی نظیری رو هم در این داستان شاهد بودیم که خواننده رو برای قسمت بعدی مشتاق میکنه . و این یعنی داستان خارق‌العاده ! در این کمیک ما میبینیم که پیتر پارکر پس از اتفافی که برای فلش تامپسون میفته ، به مدرسه میره و نورمن آزبورن رو در اونجا میبینه . پس از تمام حرف های غیر مستقیمی که پیتر و نورمن جلوی بقیه در رابطه با خصومت شخصی خودشون میزنن ، در ساعت هفت و در یکی از انبار های شیمیایی قرار میزارن که یه بار برای همیشه این بازی رو تمومش کنن . پیتر ابتدا میره عیادت فلش و بعد به انبار شیمیایی و مییبینه که گابلین داره با اکشن فیگور (!) صحنه مرگ گوئن استیسی رو تداعی میکنه و باعث میشه که پیتر حسابی کفری بشه و نبردی سخت رو با نورمن در پیش بگیره که در آخرین صفحه دیالوگ هیجان انگیز و مشتاق کننده ای رو برای شماره ی بعد ، به زبون میاره : « من می کشمت ! » . یکی از برترین و هیجات انگیز ترین داستان هایی که در امسال خوندم همین کمیک هست و به شدت برای قسمت بعدی مشتاقم . پل جنکینز عملکرد بی نقصی داشته و داسنان خوبی رو روایت کرده .
پروتاگونیست : مگه میشه یه انسان انقدر درد و زخم روحی و روانی از دست یه قاتل روانی داشته باشه ؟ پیتر پارکر عذاب شدیدی رو داره تحمل میکنه و وقتی که نورمن آزبورن مدام سر راهش سبز و موی دماغش میشه ، تمام اعصاب و روانش به هم میریزه . خدایی نورمن با آوردن اون بلای بزرگ سر فلش تامپسون که باعث شد به کما بره ، تیر خلاصی رو به پیتر پارکر زد . تا جایی که پیتر واقعاً داره به کشتن نورمن آزبورن فکر میکنه . پیتری که کشتن رو خط قرمز خودش میدونه ، داره بالای سر فلش تامپسون درباره ی کشتن نورمن حرف میزنه . پس اینجا درک میکنیم که پیتر تا چه حد از ناراحتی های روانی رنج میکشه و از دست گرین گابلین عصبانیه . هر وقت هم یاد گوئن و مرگ غمناکش میفته ، اشک هاش سرازیر میشه . ولی واقعاً من فکر نمیکنم که پیتر نورمن رو بکشه چون کشتن یعنی همه چیز و اینجوری دیگه فرقی با نورمن نداره . نورمن هم همینو میخواد . پیتر دیگه داره از دست نورمن کلافه میشه و با گفتن اون دیالوگ در آخر داستان ، ما رو مشتاق میکنه که ببینیم در قسمت بعدی چه اتفاقی میفته و پیتر بالاخره از شر نورمن خلاص میشه یا نه ( که بنده پایانش رو میدونم ولی اسپویلش نمیکنم که لذت ببرید )
آنتاگونیست : نورمن آزبورن مایه و باعث تمام بدبختی ها و رنج هایی ئه که پیتر پارکر داره میکشه . در شماره ۱۲۱ از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز ، با کشته شدن گوئن توسط نورمن ، پیتر پارکر ضربه ی شدیدی میخوره و تا مرز کشتن نورمن پیش میره ولی در لحظه ی آخر دست از این کار میکشه و این کار رو نمیکنه . حالا هم نورمن ، فلش رو به کما فرستاده و فلش هم که خیلی برای پیتر عزیز بوده . همین باعث میشه تا اتفاقات شماره ی ۱۲۱ از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز به نوعی دوباره تکرار و پیتر خواستار کشتن نورمن بشه و این دقیقاً چیزیه که نورمن میخواد . این یعنی جنون محض ! کدوم خبیث کمیک بوکی رو دیدید که اینجوری تمام فکر و ذهن یک ابر قهرمان رو تسخیر کنه و اینجوری رو اعصابش باشه که به فکر کشتنش بیفته . اینها همه جنون و زیرکی همزمان نورمن آزبورن رو اثبات میکنه .همه ی اینها جزو خصوصیت های نورمن هستند که به خوبی در این سری نشون داده شده اند . نورمن آزبورن درجه یکی رو در این سری شاهد بودیم و معلوم نیست پایان این سری با حضور این خبیث چگونه رقم بخورد .
طراحی : تو نقد و بررسی کمیک های دیگه همیشه میگم که طراحی های فلانی مثل همیشه عالی بود . ولی الان باید بگم که طراحی های راموس مانند همیشه افتضاح بود . به جرئت میتونم بگم که امکان نداره هیچکسی از طراحی های این کمیک لذت ببره . هامبرتو راموس با طراحی بدش ، کاری کرده که نتونم از داستان کمیک به خوبی لذت ببرم و واقعاً باید بگم که توی این سری داستان فدای طراحی شده . راموس پا ها و دست های شخصیت ها را بسیار بزرگ و غول آسا و چشم و اجزای صورت آنها را بسیار کوچک به تصویر کشیده . ظاهر تمام شخصیت های فرعی و البته شخصیت اصلی داستان بسیار بد طراحی شده و حتی زمانی که پیتر پارکر لباس اسپایدرمنی خودش رو هم می پوشه ، باز هم مانند عقب مونده ها ( جسارت نباشه ) به تصویر کشیده میشه و یه دست و پای صاف نداره . میتونید دوباره نگاهی به صفحه ی ۱۱ نگاه کنید تا متوجه منظورم بشید . قبلا هم گفتم ، راموس حسرت دیدن یک آدم معمولی با ظاهری معمولی رو در این کمیک بر دل شما میگذاره . در حالی که طراح های دیگه ای هم بودن که به راحتی میتونستن طراحی های این کمیک رو انجام بدن و این سری رو در top 5 برترین داستان های اسپایدی قرار بدن . در هر حال فقط میتوان افسوس خورد که داستان به این زیبایی فدای طراحی های بد آن شده . نکته مهمی که هست ، اینه که طراح نهایت تلاش خودش رو کرده که اتمسفر و جو دارکی به کمیک بده . مثلاً تمام اتفاقات کمیک در شب و در هوای تاریک اتفاق میفته و البته اگه دقت کنید ، از شماره ی ۱ حتی یک ثانیه هم بارونی که در نیویورک می باره ، قطع نشده !
ترجمه : ترجمه مانند همیشه بی نقص و روان بود و باز هم آقای طهماسبی با ترجمه ی روانشون ، کاری کردند که ما از خوندن کمیک لذت ببریم . خسته نباشید ! از استاد ترابی عزیز هم بابت نظارت بر ترجمه سپاسگزارم !
ادیت : دیگه باید چقدر از ادیت های معرکه ی آقای رجبی تعریف کنیم . ادیت های ایشون بی نظیره و همتایی برای در هیچ کجا پیدا نمیشه . از تمام ایستر اگ هایی که قرار داده بودین هم خیلی لذت بردم . لطفاً باز هم از این ایستر اگ ها بگذارید . خسته نباشید و دست شما درد نکنه .

نکات مخفی و ایستر اگ ها ( یی که بنده پیدا کردم ) :
( به احترام آقای مختاری ، ایستراگ هایی که ایشون پیدا کرده بودند رو قرار نمیدم )

_ تا شماره ی ۳ از این کمیک ، در ابتدا حتماً باید شخصی از پشت پنجره بارون رو نگاه کنه تا داستان شروع بشه .

_ در صفحه ی ۱۳ وقتی پیتر کاغذ « زود خوب شو ! » ( Get Well ) رو از میز کنار فلش تامپسون برمیداره ، عکش مربوط به اون تغییر میکنه و شبیه به یک کوالا میشه .

_ در صفحات ۱۵ و ۱۶ ، ما لحظات مرگ گوئن در شماره ی ۱۲۱ از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز ، به صورت اکشن فیگوری توسط گرین گابلین بازسازی میشه و باعث میشه که پیتر حسابی عصبانی بشه .

نتیجه‌گیری : کمیکی با داستان و شخصیت پردازی های عالی اما با طراحی های افتضاح . ولی داستان زیبای این کمیک ، ارزش تحمل کردن طراحی ها را دارد .

نمرات :

داستان : ۱۰/۱۰
طراحی : ۳/۱۰
ترجمه : ۱۰/۱۰
ادیت : ۱۰/۱۰

در پایان ، سپاس از تیم اسپایدی که این کمیک زیبا رو در اختیار ما کمیک دوستان قرار دادند . منتظر قسمت بعدی هستیم !
روز خوش !
نقل قول کردن
The Lawyer
#49 The Lawyer 1399-03-13 02:17
اگه می خواین معنی پارادوکس رو تو ادبیات توضیح بدین باید این داستان رو نشون بدید :-* من یکی از این کمیک پارادوکس تر ندیده بودم مگه می شه همچین چیزی داستانت عالی و حرص دهنده و دارک باشه ( منظورم از دارک این هست که صحنه های جدی داره و شوخی بردار نیست و صحنه های خشنی داره ) ولی طراحی داستان بیاد برعکسش کنه و طراح طراحی ای بذاره که اصلا به داستان نمی خوره و همخونی نداره و این طراحی بیش تر به درد انتقام جویان ساحل نمی دانم چی و دختر سنجابی و خوک عنکبوتی می خوره که حال و هوای فان و رنگی دارن نه این داستان که حال و هوای جدی داره آخه پاها و دست و صورت شخصیت هارو ببینین که باعث بشه بگی تا کی این طراحی رو تحمل کنم یا فقط به خاطر داستان این کمیک رو بخونم :-|
ولی از ایراد ها بگذریم اتمسفر تاریک داستان و اون هوای بارونی باعث می شه احساس تنهایی و ناراحتی کنیم و چرا نورمن آزبورن چشماش با هم فرق داره ؟
اما برعکس طراحی داستان چیزی که باعث می شه تا آخر بخونم و همینطور که خودتون می دونید از داستان های برتر مردعنکبوتی و گرین گابلینه ( گرچه بیش تر کمیک هایی که به گرین گابلین مربوط می شه واقعا جذاب و درگیر کنندن)
داستان از جایی شروع می شه که اسپایدرمن وارد خونه زن عمو می می شه و می خواد درد و دل کنه با زن عمو می ولی نمی تونه و در آخر میگه فقط یه نفر تو دنیا هست که می فهمه و من نمی تونم بهش برسم و بگم که بدجور دلمو کباب کرد ( اینو نفهمیدم کی رو می گه فکر کنم منظورش گوئن باشه شاید هم مری جین ممنون می شم یکی بهم بگه)اینجاست که باعث میشه تراژدی اسپایدرمن هنوزم که هنوزه حتی با اینکه کمیک های قدیمی این شخصیت رو نخوندم تو ذهنمون بمونه و یک مروری بکنیم که چه حادثه ای پیش اومده (البته با لطف مقالات اینجا فهمیدم اوضاع از چه قراره) و برای کسانی که تازه خواندن کمیک رو شروع می کنن سوال ایجاد کنه که قضیه از چه قراره و این نقطه قوت داستانه
نورمن آزبورن شخصیت خبیث مارول و اسپایدرمن که قصد داره زندگی پیتر پارکر رو به بار دیگه گند بکشونه اما هنوزم می خواد پیتر پارکر جانشنیش باشه یا اونو کاملا برای خودش کنه و اونو بیش تر از پسر خودش می خواد چون واقعا بهتر از هری آزبورن عمل می کرد ومسئولیت پذیر بود و رو پای خودش بود درست بار اومده بود که اینجور اخلاقیات رو در پسر خودش نمی دید و طبق گفته ی خودش هری باعث سرخوردگیه خوب منم باشم دوست دارم همچین پسری داشته باشم و چیزی که باعث می شه نورمن آزبورن رو دوست داشته باشم اینه که با خودت می گی بعدش چه بلایی می خواد سر مردعنکبوتی بیاره و باعث کنجکاوی و تا حدودی باعث نگرانی میشه
روایت داستان واقعا خوب بود و اگه طراح کس دیگه ای بود باعث می شد کمیک واقعا لذت بخش باشه مخصوصا تو اون محیط بارانی
ممنونم بابت ترجمه و ادیت بی نقص این کمیک عالی با طراحی افتضاح :-)
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
+1 #50 Scarlet Speedster 1399-05-30 15:12
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد و بررسی شمارهٔ ۴۷ از کمیک پیتر پارکر : مرد عنکبوتی ( Peter Parker : Spider-Man )
هشدار : این نقد حاوی اسپویل است !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مقدمه : شخصیت بسیار محبوب پیتر پارکر ملقب به مرد عنکبوتی برای اولین بار در شمارهٔ ۱۵ از کمیک فانتزی شگفت انگیز ( Amazing Fantasy ) و به دستان خلاق و توانمند استن لی و استیو دیتکو خلق شد . محبوبیت این شخصیت بسیار زیاد است و سری های اختصاصی بسیار زیاد و موفقی را پشت سر گذاشته است . در یکی از سری های اختصاصی این شخصیت با عنوان پیتر پارکر : مرد عنکبوتی ( Peter Parker : Spider-Man ) ، داستانی در شماره های ۴۴ تا ۴۷ روایت شد که مرگی در خانواده ( A Death in the Family ) نام داشت و به یکی از برترین داستان های مرد عنکبوتی و گرین گابلین تبدیل شد . با بنده یعنی « Scarlet Speedster » در نقد شمارهٔ پایانی این داستان همراه باشید ...
داستان ( پروتاگونیست و آنتاگونیست ) : داستان این کمیک بی اغراق شگفت انگیز ئه و سبک روایتی داره که موجب رضایت هر فردی میشه . داستانی که به عمق دشمنی و خصومت بین مرد عنکبوتی و گرین گابلین یا بهتره بگیم خصومت بین پیتر پارکر و نورمن آزبورن می پردازه و پایانی بی نظیر و دراماتیک خلق میکنه . در ابتدا ، ما پیتر و نورمن رو در حال مبارزه ای سخت و در همون انبار شیمیایی میبینیم و در عین حال ، نورمن پیتر رو تهدید میکنه و میگه که اول نوهٔ خودش ( نورمی ) و بعد تک تک عزیزان پیتر رو میکشه . پیتر هم غیرتی میشه و با شدت بیشتری به نورمن حمله میکنه . بعد از نبرد کوتاهی ، نورمن جزئیات بیشتری از نقشه اش رو فاش میکنه و موجب عصبانیت پیتر و حمله ور شدن او به سمت خودش میشه ؛ ولی خشم و نفرت چشمان پیتر رو کور میکنه و در حالی که نورمن جا خالی میده ، پیتر با شدت زیاد به دیوار برخورد میکنه . نورمن هم پیتر داغون (!) و درمونده رو بر میداره و همزمان که باهاش صحبت میکنه ، سعی میکنه پیتر رو در مواد شیمیایی غرق کنه و بکشه . در لحظات آخر ، پیتر به یاد تک تک عزیزان اش میفته و احساس شرمساری میکنه که نا امیدشون کرده ؛ ولی درست در آخرین لحظه ، پیتر از توی مواد شیمیایی بیرون میاد و در حالی که نورمن از زنده بودن پیتر تعجب میکنه ، پیتر نورمن رو به شدت کتک میزنه . بعد از نبردی سرسختانه ، پیتر سعی میکنه که با آخرین ضربه ، کار نورمن رو تموم کنه و نورمن هم همینو میخواد ؛ اما پیتر از اینکار دست میکشه و یه گوشه میشینه . نورمن هم بلند میشه و میره کنار پیتر و با گفتن اینکه اول قرار بوده به جای گرین گابلین ، لقب « جناب قهوه » (!) رو انتخاب کنه ، موجب خندهٔ خودش و پیتر میشه . بعد از مدت کوتاهی ، پیتر برای نورمن ماجرای کابوس شبانه اش رو تعریف میکنه و میگه که فقط برای نورمن میتونه این خواب رو شرح بده . در این خواب ، پیتر در حال تاب خوردن میون این آسمون خراش هاست که ناگهان هواپیمایی سقوط میکنه و پیتر هم میدونه که مری جین تو اون هواپیماست ؛ ولی نمیتونه به موقع برسه و مانع سقوط بشه . پیتر سعی میکنه که مری جین رو پیدا کنه و نجات بده ؛ اما در نهایت گوئن رو پیدا میکنه . پیتر میگه که خیلی دلش برای گوئن تنگ شده و اتفاقی که براش افتاده ، اصلا حقش نبوده . مری جین رو هم به همون اندازهٔ گوئن دوست داره و هر روز که از خواب بیدار میشه ، دلش میخواد که نورمن رو بکشه ؛ ولی اینکارو نمیکنه و میگه که نباید از نورمن متنفر باشه ، چون با اینکار یاد و خاطرهٔ گوئن رو تو دلش زنده نگه میداره و اگه تسلیم خشم و نفرت بشه ، یاد و خاطرهٔ گوئن برای همیشه از دلش ‌میره . لحظاتی بعد ، پیتر با چشمان گرین از انبار بیرون میاد و در صفحهٔ بعدی ، ما میبیینیم که به عیادت فلش تامپسون میره . نورمن هم به شرکتش یعنی صنایع آزبورن میره و در اونجا یه بسته از طرف پیتر دریافت میکنه ؛ پیتزا و پنج دلاری که با هم در ازای مجبور کردن پیتر در انجام کاری که دوست نداشت ، شرط بندی کرده بودن ! نورمن هم با عصبانیت ، جعبهٔ پیتزا رو پرت میکنه و در حالی که سعی داره اسلحه ای رو از کشوی میز اش بر داره ، شاهد پایان یافتن داستان هستیم . نویسندهٔ این داستان یعنی آقای پل جنکینز ، آروم آروم داستان خودش رو آغاز کرد و با اضافه کردن چاشنی هیجان و پیچش های جالبی که در طی داستان خلق کرد ، موجب شد تا داستانی بسیار دراماتیک و پر هیجان خلق بشه که پایان اش با هیچ اکشن یا مبارزه ای رخ نده ؛ بلکه با صحبت و گفت و گو آنهم بین دو دشمن خونی که کینه و خصومتی شخصی با یکدیگر دارند ! این تبحر و مهارت جنکینز در روایت داستان رو به اثبات میرسونه و نشون میده که ایشون واقعاً نویسندهٔ توانا و با استعدادی ئه .
پروتاگونیست : پیتر پارکری که در این داستان دیده شد ، پیتر پارکری بسیار غمگین بود که مدام کابوسی تکراری را میدید که به فردی در زندگی اش مربوط بود و نمیتوانست این کابوس را برای کسی تعریف کند . وقتی که گابلین در انبار شیمیایی پیتر را وادار به قتل خودش کرد ، پیتر در لحظهٔ آخر اینکار را نکرد و گوشه ای نشست . لحظاتی بعد ، پیتر بالاخره راز کابوس اش را برای گابلین فاش کرد و گفت که در کابوس اش مدام گوئن استیسی را می بیند ( همان طور که بنده در نقد و بررسی شمارهٔ ۴۴ تئوری داده بودم ! ) و دلش خیل برای او تنگ شده است . پیتر برای شادی دل گوئن و زنده نگه داشتن یاد و خاطرهٔ او هم که شده ، دست به قتل گابلین نمیزند و حتی نمیخواهد که تنفری از گابلین داشته باشد . او میداند که اگر گابلین را بکشد ، یاد و خاطرهٔ گوئن را هم برای همیشه از دست میدهد و بنابراین ، هرگز برای چنین کاری اقدام نمیکند . آری ، این همان پیتر پارکری ست که همگی میشناسیم و دوستش داریم . شاید دشمنی و خصومت بین نورمن آزبورن و پیتر پارکر برای همیشه ادامه داشته باشد ؛ اما ما میدانیم که پیتر هرگز گابلین را نمیکشد و هرگز خط قرمز خود را رد نمیکند ! برای نگه داشتن یاد و خاطرهٔ گوئن استیسی در دلش !
آنتاگونیست : در این چند شماره ، گرین گابلین به عنوان شخصیت خبیث اصلی استفاده شد و توانست به خوبی در نقش آنتاگونیست این داستان ظاهر شود . در ابتدا نورمن آزبورن سر قبر پسرش ، هری رفت و در آنجا تصمیم گرفت که یکبار دیگر لباس گرین گابلین را بر تن کند و انقدر پیتر پارکر را عصبانی کند تا پیتر با اقدام به قتل خودش ، به موجودی خبیث و شرور ، مانند خودش تبدیل و به نوعی وارث او و گابلین ها شود ؛ چرا که همیشه پیتر را بیشتر از هری دوست داشت و دلش میخواست که پیتر را به عنوان پسر و وارث اش انتخاب کند . گرین گابلین تا حدی هم در انجام اینکار موفق شد و در اواسط این شماره ، ما پیتر را دیدیم که میخواست با زدن مشت آخر ، کار گرین گابلین را تمام کند ، اما در لحظهٔ آخر دست از اینکار کشید و مدتی بعد گفت که برای نگه داشتن یاد و خاطرهٔ گوئن در دلش ، دست به چنین کاری نمیزند و نمیخواهد که تنفری نسبت به گابلین داشته باشد . او حتی پیتزا و پنج دلاری که با گابلین شرط بسته بود را برای نورمن فرستاد و موجب عصبانیت نورمن شد . نورمن هم سعی کرد که اسلحهٔ موجود در کشوی میز اش را بردارد و احتمالا میخواسته که دست به خودکشی بزند . داستان هم در جایی تمام میشود که نورمن بر روی صندلی ای نشسته و چهره ای حاکی از عدم موفقیت و نا امیدی دارد و ما میبینیم که او فهمیده که در انجام اینکار نا موفق است و احتمالاً تا ابد نا موفق خواهد ماند .
طراحی : متأسفانه شماره هایی که داستان مرگی در خانواده در آنها روایت شد ، توسط طراحی به نام هامبرتو راموس طراحی شد و موجب شد که داستانی به این زیبایی و بی نقصی ، فدای طراحی های آزار دهندهٔ آن شود . در هر شماره ، طراحی هایی وجود داشت که ضعف هایی بچه گانه داشتند و دارای آرت های بیخودی بودند . در شمارهٔ پایانی این داستان که به نظر بنده بهترین قسمت آن است ، طراحی ها همان ضعف های شماره های قبلی را دارند ؛ اما به دلیل اینکه داستان این شماره از هر نظر بی نقص است و کوچکترین ایرادی بر آن وارد نیست ، ضعف های طراحی بیشتر تو چشم هستند و مخاطب فکر میکند که این شماره طراحی های به نسبت ضعیف تری دارد . اما اینطور نیست و ضعف طراحی همان ضعف های قبلی ست با این تفاوت که بیشتر از شماره های قبلی تو چشم است . شاید بتوان گفت که طراحی های این شماره پیشرفت هایی هر چند کم داشته است ؛ البته نه از نظر آناتومی شخصیت های داستان ، بلکه از نظر اتمسفر و احساسات ! فضایی که طراحی های این شماره ایجاد میکند ، مخاطب را به اوج غم میبرد و پس زمینه و لوکیشن های بسیار تیره و تاری که در کمیک دیده میشود ، به مخاطب حسی جدی و غمگین میدهد . احساساتی که در صفحات پایانی این کمیک دیده میشود ، کاملا مخاطب را در جریان مرگ غم انگیز گوئن و احساسی که پیتر نسبت به این اتفاق دارد ، میگذارد و با تصمیمی که پیتر در آخر میگیرد ، حسی حاکی از رضایت را به مخاطب میدهد . اما متأسفانه طراحی های آناتومی شخصیت ها ، همان ضعف های همیشگی را دارد و موجب میشود که مخاطب نتواند به خوبی از داستان لذت ببرد . در مجموع ، طراحی های راموس هرگز چیزی نیست که از آن به خوبی یاد کنم و تا ابد افسوس فدا شدن داستان توسط طراحی های این کمیک را میخورم ؛ ولی حس میکنم که طراحی در این شماره مقدار بسیار اندکی پیشرفت داشته و لیاقت تحسینی هر چند کم را دارد .
ترجمه : آقا آرمان طهماسبی باز هم ثابت کردند که چه مترجم توانایی هستند و به خوبی از پس ترجمهٔ کمیک ها بر میان . ایشون در این شماره هم ترجمه های بسیار خوبی رو ارائه دادند و بنده ازشون بسیار تشکر میکنم . از استاد ترابی مهربانی عزیز هم بابت نظارتی که بر ترجمه داشتند ، سپاسگزارم !
ادیت : جناب آقای رجبی هم ادیت های بسیار زیبایی داشتند و افزون بر اینکه لوگوی این شماره ها رو به زیبایی هر چه تمام طراحی کردند ، ادیت های بسیار جالب و محشری رو هم در بخش های مربوط به دیالوگ ها انجام دادند و تمامی فونت ها رو به درستی انتخاب کردند . خسته نباشید و مچکرم !

نکات مخفی و ایستر اگ ها :

_ در صفحهٔ ۱۵ ، ما شاهد جوک گفتن نورمن و خندیدن پیتر و خودش در کنار یکدیگر در حالی که دو دشمن خونی هم هستند ، هستیم . این بنده رو خیلی یاد کمیک جوک کشنده ( Kiling Joke ) میندازه که در اون ، جوکر شروع به جوک گفتن میکنه و بتمن و جوکر در کنار همدیگه خنده سر میدن و در همون لحظه ، داستان به اتمام میرسه .

_ فری کثیف ، نام فلافلی و رستورانی در داستان های ایرانی ئه و عوامل ترجمهٔ کمیک با خلاقیت خودشون ، نام پیتزا فروشی ای که پیتر پارکر از اونجا پیتزا میخره و برای نورمن میفرسته رو به همین نام تغییر دادند ! :D

جمع بندی :
به جرئت میتوان گفت که این چهار شماره از بهترین شماره هایی بودند که در سری پیتر پارکر : مرد عنکبوتی دیده میشد . پل جنکینز به خوبی توانسته که داستان دارک ، تیره و غمگین خود را روایت کند و بدون هیچ پانل اکشن یا نبردی ، به آن خاتمه ببخشد . متأسفانه طراحی های این داستان توسط هامبرتو راموس انجام شد و نارضایتی بسیاری از مخاطبان را در پی داشت . اما این چند شماره به قدری داستانی بی نقص و جذاب روایت کردند که پس از خواندن آنها با خود میگویید : « این داستان زیبا ، ارزش تحمل کردن طراحی های آن را داشت ! » .

نمرات :

داستان : ۱۰/۱۰
طراحی : ۴/۱۰
ترجمه : ۱۰/۱۰
ادیت : ۱۰/۱۰

در پایان ، سپاس بی کران از تیم اسپایدی که این کمیک زیبا و ماندگار را در اختیار ما کمیک دوستان قرار دادند .
( اگر میخواهید داستان ماندگار دیگری از این سری و با نویسندگی پل جنکینز بخوانید که طراحی های آزار دهنده ای مانند طراحی های راموس نداشته باشد ، بنده شمارهٔ ۳۳ از این سری یعنی داستان « انشالله سال بعد ! » ( ! Maybe Next Year ) را پیشنهاد میکنم ) .
روز خوش !
نقل قول کردن
mtm
#51 mtm 1399-05-30 15:33
#50:
ممنون از نقد زیبای شما
درباره فری کثیف باید بگم که لقبی بود به یه ساندویچ فروشی تو محله قدیمی من تو جنوب شهر تهران داده بودیم و از مدتها پیش به عنوان یک ایستراگ در کمیک های ترجمه شده سایت قرارش دادم و الان به شهرت جهانی دست یافته :lol:

نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#52 Scarlet Speedster 1399-05-30 16:00
#51:
چه جالب !
راستش من جاهای دیگه هم اسم فری کثیف رو شنیده بودم ولی نمیدونستم که واقعاً وجود داره و یه دلیلی داره که انقدر تو جاهای مختلف به کار میره ! :D

استاد ترابی یه سوال :
( عرض معذرت بابت اسپم )

یادمه یه بار کمیکی کلاسیک رو از مرد عنکبوتی ترجمه کردید و گفتید که خوندنش از ritual های شماست . بنده عاشق این کمیک شدم و بار ها و بار ها خوندمش .
خواستم بدونم که خوندن چه کمیک های دیگه ای از ritual های شماست ؟
میشه به بنده معرفی شون کنید ؟
برنامه ای برای ترجمه شون ندارید ؟

ممنون از وقتی که گذاشتید .
خسته نباشید !
نقل قول کردن
mtm
#53 mtm 1399-05-30 17:18
#52:
کمیک کلون ساگا هستش (مال دهه 70) که تو سایت هم ترجمه شده
کمیکی که پیتر مری جین رو میبره بالای او ن ساختمونه هم هستش که اونم ترجمه شده
و البته کمیک webspinners که پیتر کابوس میبینه هم ritual منه که اونم ترجمه شده
نقل قول کردن
slade wilson
#54 slade wilson 1399-05-30 17:19
به نقل از mtm:
#50:
ممنون از نقد زیبای شما
درباره فری کثیف باید بگم که لقبی بود به یه ساندویچ فروشی تو محله قدیمی من تو جنوب شهر تهران داده بودیم و از مدتها پیش به عنوان یک ایستراگ در کمیک های ترجمه شده سایت قرارش دادم و الان به شهرت جهانی دست یافته :lol:

spidey.ir/.../dirty-ferry.jpg

کی فری کثیف نمی‌شناسه من هم در جنوب تهران خیلی ساندویچ هاشو دوست داشتم :lol: راستی ممنون بابت کمیک
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#55 Scarlet Speedster 1399-05-30 20:55
به نقل از mtm:
#52:
کمیک کلون ساگا هستش (مال دهه 70) که تو سایت هم ترجمه شده
کمیکی که پیتر مری جین رو میبره بالای او ن ساختمونه هم هستش که اونم ترجمه شده
و البته کمیک webspinners که پیتر کابوس میبینه هم ritual منه که اونم ترجمه شده

سپاس از پاسخگویی شما .
خیلی خوشحالم که تمامی این کمیک ها را خوانده و از خواندن آنها لذت برده ام .
از شما هم بابت ترجمهٔ این کمیک ها تشکر میکنم .
نقل قول کردن
Sajjad_carnage
#56 Sajjad_carnage 1399-11-17 01:04
اول تشکر میکنم از اقای آرمان طهماسبی ، اقای امیر حسین رجبی و از مدیریت سایت اقای ترابی بابت تهیه، ترجمه و ادیت این کمیک زیبا.
(اسپویل)
کمیک زیبایی بود و روی خاطرات و اتفاقات بد پیتر تمرکز کرده بود‌.
اینکه یه شب رعدو برقی رو با یه بارون شدید توی داستان اورده بودن و همچنین یه مبارزه زیر این بارون ، بسیار محیط رو دارک کرده بود و به نظرم خیلی هم خوب از پس بارونش بر امده بودن....فقط ....مشکل همون حال و هوای فان توی صورت کاراکتر ها بود که دوستان هم اشاره کرده بودن توی نظرات بالاتر....چشم های گردو قلمبه ، صورت های بچه گونه (مخصوصا مال پیتر) اصلا به نظرم جاشون توی این کمیک نباید میبود( مثل این بود که فیلم ترسناک کمدی ببینی ، البته نمیگم کمیکه ترسناکی بود ، فقط میخواستم یه مقایسه کوچیک داشته باشم تا متوجه منظورم بشید)از این طرف هم اون طراحی بد بخش های بدن، چشمو می برد تو هزارتو (کلا هر چی زل میزدی بازم متوجه نمیشدی که مثلا الان توی فلان پنل ،دست مرد عنکبوتی کجاست :o )
بخش های خوب این کمیک به نظرم یکی داستانش بود ، بعد اون حال و هوای تاریکش ، هم اون حسه پوچی و نفرتی که گرین گابلین داشت ( خود پیتر هم یه جا میگفت که خنده با شدت گرین گابلین از پوچی میاد) چهارمی هم اون رو راستی پیتر توی داستان بود (هم اینکه رفت اون کابوسش رو به گابلین گفت چون اون فقط درکش میکرد ، و هم اینکه پیتر ترسی رو که نسبت به گرین گابلین داشت رو یه جورایی داشت میگفت ( صدای خندش تو قلبم میپیچه) :lol: )
بخش بد داستان هم فقط این طراحیش بود به نظرم.
داستان : نمره کامل
طراحی : ۴ از ۱۰
ترجمه : مثل همیشه بیست
ادیت : هم مثل همیشه بیست
بازم ممنون از دست اندرکاران این کمیک و همچنین از سایت Spidey
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

کمیک هویت آزبورن

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

تولد مجدد قهرمانان

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

50

 

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

41

کمیک بوک های superman

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

14

18

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی

006

 

38

0010

اسپایدرمن در تلویزیون

21

30

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

008

009

39

24

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

بررسی فیلم های مرد عنکبوتی

48

37