بهتون قول میدیم این داستان کاملاً شما را غافلگیر خواهد کرد!
و سایت اسپایدی کمیک شوکه کننده سال 2019 را با ترجمه فارسی تقدیم میکند!
چندی پیش در اینجا بهتون خبر داده بودیم که جی جی آبرامز به عنوان یکی از بزرگترین و خلاق ترین نویسندگان و کارگردان های هالیوود کمیکی 5 قسمتی را به همراه پسرش برای اسپایدرمن مینویسه. و حالا انتظارها به پایان رسیده!
Spider-Man #1
مترجم، ادیتور و گرافیست: امید جابری
ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی
لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)
لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)
Spider-Man #2
مترجم، ادیتور و گرافیست: امید جابری
ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی
لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)
لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)
Spider-Man #3
مترجم: آرمان طهماسبی
ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی
ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی
لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)
لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)
Spider-Man #4
مترجم: حسین رشیدی
ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی
ادیتور و گرافیست: علی وفایی صفت
طراح کاور: امیر حسین رجبی
لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)
لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)
Spider-Man #5
مترجم: حسین رشیدی
ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی
ادیتور و گرافیست و طراح کاور: آرشام باهنر
لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)
لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)
نظر شما چیست؟ ایا این داستان توانست انتظارات شما را برآورده کند؟
برای خواندن دیگر كمیك هایی كه در سایت ترجمه كرده ایم اینجا را كلیك كنید.
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
جی جی آبرامز برای مرد عنکبوتی کمیک مینویسه!
بهترین کمیک های مرد عنکبوتی به زبان فارسی
بهترین کمیک های مرد عنکبوتی به زبان فارسی
تمام عشق های پیتر پاركر!
معرفی شخصیت های مكمل (SUPPORTING CHARACTERS) كمیك های مرد عنكبوتی
لحظات ماندگار در كمیك‌های مرد عنکبوتی: پیتر پاركر و مری جین ازدواج میكنند!
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
منتظر نقد باشید!!!!
یا خدا.یکی از دارک ترین کمیکای مردعنکبوتی!بدجو ر شوکه شدم.یه تهدیدی که دوست خوب محله نمیتونه جلوشو بگیره!چیزی نمیتونم بگم چون خیلی شوکه شدم!
ممنون بابت ترجمه...!
بابت ترجمه ممنونم. واقعا داستان عجیبی بود خود من وقتی صحنه مرگ مری جین رو دیدم از تعجب خشکم زده بود
ابرامز و پسرش واقعا ما رو غافلگیر کردن
یه نکته جالب این بود که همیشه بچه پیتر و مری جین را به صورت دختر دیده بودیم . اصلا انتظار نداشتم پسرشون رو ببینم!
خبیث داستان هم عالیه و خیلی مرموز
برخلاف انتظارات فضایی هم نبود (من که اینطور برداشت کردم
دوم سلام به همگی
و سوم الوعده وفا:
نقد و بررسی داستانی شمارۀ 1 کمیک Spider-Man به قلم جی. جی. آبرامز:
هشدار اسپویل برای کسانی که کمیک رو مطالعه نکرده اند....
....
....
....
روز اول تابستان امسال که متوجه شدم که اسطورۀ فرهنگ عامه پسند یعنی استاد جی. جی. آبرامز قراره برای مرد عنکبوتی کمیک بوک بنویسه،از شادی توی پوست خودم نمی گنجیدم. وقتی فهمیدم که کارگردانی که من به شخصه یکی از طرفداران پر و پاقرص فیلم ها و سریال هاشم،قراره برای محبوب ترین شخصیت تخیلی تمام دوران کمیک بنویسه،با خودم فکر کردم که محصول این واکنش چی از آب در میاد؟؟!!!
هم چنین وقتی سایت قراره این سری رو ترجمه کنه دیگه گل از گلم شکفت (مطمئنا و مطلقا هر چی از بر و بچه های سایت به خصوص استاد ترابی تشکر کنیم،کم لطفی کردیم)
خیلی خب ، کسی که جی. جی. آبرامز رو بشناسه، مطمئنا می دونه ایشون عاشق رمز و مرموزیت توی کارهاشون هستن و توی این کمیک هم کم لطفی نکردن
داشتم در مورد محصول واکنش جی. جی. آبرامز+ مرد عنکبوتی صحبت می کردم! بعد از خوندن این کمیک متوجه شدم واقعا انتظار همچین شوک،استرس،مرموز یت و غافلگیری رو نداشتم!!
آبرامز توی این کمیک سعی کرده داستانی رو که می خواد روایت کنه و میتونم بگم 100% موفق شده.
داستان در همون چند صفحۀ ابتدایی به شدت در نمایش دنیایی که آبرامز خلق کرده و اتمسفر دارک و خفنش موفقه و با یکی از خفن ترین،غافلگیرانه ترین و غمگینانه ترین پیچش های داستانی کل کمیک های مرد عنکبوتی آغاز میشه!!(تاثیر این پیچش عظیم رو کل این مینی سری خواهیم دید)
با یک فلش فوروارد طولانی به آینده ای که این پیچش رقم زده می رویم.پیتر پارکر بازنشسته شده و دست از مرد عنکبوتی بودن کشیده. هر چه که جلوتر می رویم، میبینیم این پیتر دیگه اون پیتر سابق نیست و به دید تازه ای دست یافته و دیگه از اون پنجره ای که بعد مرگ عمو بن باهاش دنیا رو تماشا میکرد، خبری نیست. واقعا دیدن اینکه مسئولیت پذیر ترین شخصیت تخیلی دنیا مسئولیت واقعی زندگیش رو رها کرده،غم انگیز بود.
و اما میشه گفت این کمیک مقدمه ای بود بر آغاز ماجرای شخصیت اصلی این مینی سری که اسمش رو نمی برم!!،حال و هوای این شخصیت دقیقا حال وهوای پیتر دبیرستانی رو داره و میشه شخصیتش رو بیشتر مورد نقد قرار داد و البته بعد از اون پیچش انتهایی کمیک در شماره های بعدی بیشتر در مورد صحبت خواهم کرد.تنها میتونم بگم این شخصیت قراره جانشین پیتر بازنشسته بشه.(البته نه به اون صورت کلیشه ای که فکر می کنید)
و در نهایت به آنتاگونیست این کمیک می رسیم:
عامل تهدیدی که آبرامز برای این کمیک بوک خلق کرده،بسیار شخصیت مرموز،خفن و بی رحمی هستش که همون پیچش مهم ابتدایی کمیک رو رقم میزنه و بعد از اون فلش فوروارد 12 ساله هم میبینیم هنوز عامل تهدید خطرناکی برای دنیای پیتر و اطرافیانش هستش. هنوز دلیل خصومت این شخصیت با پیتر مشخص نیست و فقط و فقط تا آنجایی که می دانیم،پای یک زن که شباهت فراوانی با مری جین دارد، در میان است. به شخصه با همین تک شماره عاشق این شخصیت شدم و از آنجایی که اتفاقات این کمیک در دنیای اصلی مارول رخ نمی دهد، دوست دارم اتفاقی که برای شخصیت Regent در کمیک بوک The Amazing Spider-Man:Rene w Your Vows افتاد،برای جناب Cadaverous و دار و دسته اش هم بیفتد.
به هر حال جناب آبرامز با همین تک شماره نشان داد که آشی برای هواداران پخته که همه دستشان را تا مچ بخورند!!!! و در نهایت همه منتظر شماره های این کمیک بوک مهیج هستیم.
در نهایت دوباره از استاد ترابی و آقای جابری و دیگر اعضای این سایت سپاس گذارم که با عشق و علاقه و بدون هیچ چشم داشتی به جامعۀ کمیک بوکی ایران خدمت می کنند. دست خوش!! همگی موفق و سر بلند باشید!!!
پایان؟
اون طور که از کامنت ها معلومه داستانش خیلی دارک و غافلگیر کننده هست ولی حیف که به خاطر مشغله زیاد نمیتونم بخونمش.
انشاءالله یکم سرم خلوت شد هم میخونمش هم ی نقد خوب براش مینویسم.
بازم تشکر از اساتید سایت.
وقت نداری ؟
حاجی خوندنش چند دقیقه بیشتر طول نمیکشه ها!
دادا شما که از زندگی من خبر نداری!
بالاخره برنامه من هم ی جوریه که فعلا دقت کنید فعلا نمیتونم کمیک بخونم.
ی خورده سرم خلوت بشه حتما میخونم
مگه ندیدی که توی نبرد پیتر با Cadaverous و دار و دسته اش دست پیتر به شدت آسیب دید و پزشکان مجبور شدند قطعش کنند. بعد هم یه چنگک گذاشته جا دستش!!!!
ممنون از ترجمه و ادیت که بسیار روان و عالی بودش و لذت خوندن رو چند برابر میکنه .
راجب خود این شماره هم میشه گفت ابرامز کاملا مطابث انتظار از سبک سینمایی استفاده کرده و چه طراحی ها و چه داستان نشانگر از اینه که هدف نویسنده یک داستان مناسب فیلم شدنه .
حال ابرامز با فلش بک ها و تراژدی و معلولیت به وجود اومده میخواد مشعل رو به نسل بعد منتقل کنه . تا ما در کنار مایلز و دختران خانواده پارکر ما شاهد پسری از این نسل باشیم .
تا اینجا ی داستان همه چیز عالی و جذاب بود و کاش اون تراژدی رخ نمیداد.
تنها نکته منفی اینه که مرد عنکبوتی یک عالمه شخصیت منفی خوب بداره که میشد به کار برد و این ویلن توی 5 شماره نمیشه بهش زیاد پرداخته بشه که لذت جذابی ازش ببریم و ای کاش نبرد اولیه دیده میشد تا بشه فهمید چقدر این دشمن خطرناک بوده .
تا به اینجا این داستان 8 از 10 رو میتونه بگیره
وای خیلی شوکه کننده بود مخصوصا صحنه مرگ ام جی
خیلی سریع رد شد هیچ وقت هم فکر نمیکردم پسر مرد عنکبوتی رو ببینم
.
.
.
فکرش رو هم نمی کردم این جوری پیش بره. این کمیک از نظر شخصیت پردازی خیلی عالیه و تا الان ما رو کاملا با شخصیت بنی آشنا کرده. اون موجود خبیث و بچه هاش هم توی این 2 شماره شخصیت مرموزشون باقی مونده. فقط اون دوست بنی هنوز مشخص نیست چجور آدمیه.
این کمیک به شدت ما رو برای فهمیدن اتفاقات شماره بعدی کنجکاو می کنه. الان من واقعا دوست دارم بدونم بعد از اون حرکت قهرمانانه بنی واکنش پیتر چیه؟ توی حساس ترین لحظه تموم شد.
ادیت و ترجمه مثل همیشه عالی بود.
با تشکر از جی جی و هنری آبرامز، سارا پیگلی،
استاد ترابی مهربانی و آقای امید جابری.
این کمیک چند شماره است؟
ماهانه منتشر میشه؟
ترجمه و ادیت مثل همیشه عالی
رابطه بنی و ایتو منو یاد رابطه مردعنکبوتی و بلک کت میندازه
واقعا این کمیکو خیلی دوست دارم
بقیشو کی میزارید؟ تا شماره پنج از کمیک اومده
تا شمارهٔ ۵ کمیک اومده؟!!!
شمارهٔ ۳ تازه هفتهٔ پیش منتشر شد.
شمارهٔ ۴ هم ۱۹ فوریه (۳۰ بهمن!) می‌آد!
وای ببخشید منظورم سه بود
بازم عذرمیخوام
شماره 4 به تعویق خورده و شهریور ماه میاد (اگه باز دوباره تاخیر نخوره!)
کن این سری رو کلا دنبال نمیکردم ولی حالا که نظرات رو میخونم میبینم چه کمیک خوبیه همین امروز میرم سه قسمتش رو میخونم واقعا ممنونم ازتون سرعت عملتون شاهکاره
یه سوال داشتم این شخصیت مرده سان شخصیت جدیده یا قبلا بوده چون من یادم نیس تو مقالات سایت دیده باشمش
من فقط اینجوریم یا بقیه ام تو خوندن جملات مرده سان مشکل دارن
اره راستش ببخشید ها ولی منم یکم مشکل دارم تو خوندن کلمات مرده سان
بله؛ کاراکتر جدیده که توی همین سری معرفی شده.
توی نسخۀ انگلیسی هم از فونت متفاوتی هم برای دیالوگ‌های مرده‌سان استفاده شده که به اندازۀ فونت اصلی خوانا نیست؛ امّا اگه زوم کنید و با دقّت بخونید خوندن‌اش چندان سخت نیست.
ممنون بابت جوابتون
واقعا به طرز فوق العاده ای جذابه هم نویسندگی
و هم ترجمه
قسمت 1و 2 برام هیجانی نداشت زیاد جالب نبود برام بنظرم فقط داشت نشون میدادکه یک هیولای آهنی داره هم چی رو نابود میکنه اما آخر قسمت 3 شگفت زده شدم که مرده سان انتقام جویان روبایتیک رو دربرابر اونا قرار داد . وقت بنظرم این تونی استارک از بدترین تونی استارک هایی بود که من دیدم اینه یک آدم بیکار و پیر بود.
نقد و بررسی شمارهٔ ۱ از کمیک اسپایدرمن ( Spider-Man )
( نکته : این نقد و بررسی ، قبل از خواندن شمارهٔ ۲ این سری نوشته شده است )
هشدار : این نقد حاوی اسپویل است !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مقدمه : شخصیت محبوب پیتر پارکر ملقب به مرد عنکبوتی برای اولین بار در شمارهٔ ۱۵ از کمیک فانتزی شگفت انگیز ( Amazing Fantasy ) و به دستان خلاق و توانمند استن لی و استیو دیتکو خلق شد . محبوبیت این شخصیت بسیار زیاد است و سری های اختصاصی بسیار زیاد و موفقی را پشت سر گذاشته است . حالا پس از تمام این سری ها ، نوبت به این سری میرسه که یکی از برترین و پر طرفدار ترین نویسندگان و کارگردانان هالیوود یعنی جناب آقای « جی . جی . آبرامز » به همراه پسرش ، نویسندگی اون رو بر عهده داشته . قطعاً هر فردی که از طرفداران مرد عنکبوتی یا آقای آبرامز به حساب میاد ، از خوندن این سری لذت میبره . سری ای که بی اغراق ، عالیه و داستان و طراحی های اون محشره . پس با نقد بنده یعنی « Scarlet Speedster » همراه باشید ...
داستان ( پروتاگونیست و آنتاگونیست ) : داستان این شماره ، مقدمه ای بر شماره های دیگه ست که بسیار اتمسفر و فضای تیره و دارکی داره . در ابتدای داستان ، ما مری جین رو می بینیم که دنبال پیتر پارکر که با لباس اسپایدرمنی و پس از مبارزه با خبیثی به نام مرده سان ( Cadaverous ) لا به لای آوار گیر میکنه ، می گرده و وقتی پیداش میکنه ، می بینه که دست پیتر به شدت آسیب دیده و توی مکالمه ای که با همدیگه دارند ، ما می فهمیم که اونها صاحب یه فرزند پسر هستند . در این لحظه ، مرده سان و افرادش دوباره به مرد عنکبوتی حمله میکنند و موفق میشن که مری جین رو بکشن . پیتر هم با غصهٔ مرگ مری جین و به همراه پسرش ، بنی پارکر به زندگی ادامه میده . بعد از پرش زمانی به مدت دوازده سال ، ما گوشه ای از زندگی بنی و تنهایی هاش رو میبینیم . وقتی که بنی به مدرسه میره ، می بینه که یه قلدر به یه دانش آموز حمله کرده و داره اذیتش میکنه . بنی هم حسابش رو میرسه که باعث میشه به دفتر مدرسه بره . مدیر مدرسه هم با بنی صحبت میکنه و از پدرش ، پیتر پارکر میخواد که به مدرسه بیاد . پیتر ، بنی رو به خونه میبره و تو راه خونه باهاش حرف میزنه . توی این پانل ها ، ما می بینیم که دست پیتر بعد از اون آسیب ، قطع و یه چنگک بهش وصل شده . همچنین ، پیتر چند ساله که از مرد عنکبوتی بودن دست کشیده . در این لحظه ، پیتر پسرش رو از ماشین پیاده میکنه و میره به فرودگاه تا به پروازش برسه . وقتی بنی میخواد در ورودی خونه رو باز کنه ، دستش به دستگیره می چسبه و از زور زیاد ، در رو میشکونه و این یعنی که کم کم قدرت های عنکبوتی اش دارن ظهور پیدا میکنن . روز بعد که بنی به مدرسه میره ، با شخصی به نام ایتو فی دوست میشه و در صفحهٔ بعدی ، ما مرده سان رو میببنیم که رو به روی زنی که به مری جین شباهت داره ، نشسته و ممکنه انگیزهٔ خباثت های این شخصیت ، همین زن باشه . بعد هم ما زن عمو می رو میبینیم که به پیتر که تو هواپیما نشسته ، زنگ میزنه و درباره بنی باهاش حرف میزنه . بنی کابوسی رو از مرگ مادرش ، مری جین میبینه و وقتی بیدار میشه ، میبینه که به سقف چسبیپه . زن عمو می هم اونو به انبار میبره و بنی با لباس ابر قهرمانی پدرش یعنی لباس مرد عنکبوتی ، رو به رو میشه و ... حالا باید ببینیم که در شمارهٔ بعدی چه اتفاقاتی میفته و چه ماجرا هایی ، انتظار خانوادهٔ پارکر رو میکشه و آیا بنی میتونه جانشین خوبی برای پدرش باشه یا خیر . در کل از عملکرد جناب آقای جی . جی . آبرامز و پسرش و نحوه داستان گویی این دو در زمان های مختلف ، راضی بودم .
پروتاگونیست : شاید شما هم مانند بنده قبل از خوندن این شماره و با دیدن عنوان ، فکر کنید که پیتر پارکر پروتاگونیست و شخصیت اصلی این سری باشه ؛ اما بعد از خوندن این شماره ، میفهمید که در اشتباه بودید و در واقع پسر پیتر پارکر یعنی بنی پارکر ، پروتاگونیست این سری ئه و قراره به زودی جانشین پدرش بشه . بنی پارکر در زندگی اش تنهاست و تمام کار های زندگی اش رو به تنهایی انجام میده ؛ از خواب بیدار میشه ، صبحونه میخوره ، مدرسه میره و ... در حالی که در بیشتر اوقات ، کسی در کنارش نیست . بنی از مرگ مادرش ، مری جین واتسون ، خیلی غصه میخوره و از پدرش عصبانی ئه که چرا با اینکه قدرت عنکبوتی داره ، از مرد عنکبوتی بودن و کمک به مردم دست کشیده . تو مدرسه هم وقتی قلدری رو میبینه که داره کسی رو اذیت میکنه ، حسابش رو میرسه . در اواسط داستان هم میبینیم که کم کم قدرت های عنکبوتی بنی ، ظهور پیدا میکنن و در نهایت هم زن عمو می ، اون رو به سمت لباس اسپایدرمنی پدرش میکشونه و به طور غیرمستقیم ، ازش میخواد که جای پدرش رو پر کنه . حالا باید دید که زندگی بنی چطور ادامه پیدا میکنه و آیا جانشین پدرش میشه یا خیر . در کل ، بنده از شخصیت پردازی بنی در این شماره لذت بردم .
آنتاگونیست : این طور که معلومه ، جناب آقای جی . جی . آبرامز به همراه پسرش ، خبیث جدید و اوریجینالی رو در این سری خلق کرده که مرده سان ( Cadaverous ) نام داره و تهدید قابل قبولی برای مرد عنکبوتی به حساب میاد . این شخصیت تونست به دست پیتر پارکر آسیب بدی برسونه که در نهایت ، پیتر دستش رو از دست میده و یک چنگک رو در جای اون قرار میده . همچنین ، مری جین واتسون رو به قتل رسوند که باعث شد تا پیتر پارکر ضربهٔ روحی بدی بخوره و از مرد عنکبوتی بودن دست بکشه . به نظر میاد که این شخصیت از زنی در مخفیگاه خودش که بسیار شبیه مری جین هستش ، نگهداری میکنه و انگیزهٔ های خباثت این آنتاگونیست به اون زن مربوط باشه . این شخصیت ، مرموزیت خاصی داره و باعث میشه که مخاطب و خواننده ، خواستار فهمیدن حقایق بیشتری از اون بشه و دلایل خباثت این شخصیت رو بدونه . خانم سارا پیکلی هم ظاهر خوبی رو برای این آنتاگونیست خلق کرده . در مجموع ، به نظر بنده این شخصیت خبیث که جی . جی . آبرامز و پسرش برای این سری خلق کرده اند ، پتانسیل زیادی داره و دوست دارم خباثت های بیشتری رو از این شخصیت در شماره های بعدی ببینم و آقای آبرامز رو به خاطر خلق چنین آنتاگونیست جذابی ، تحسین میکنم .
طراحی : خانم « سارا پیکلی » که اتفاقاً وظیفهٔ طراحی های سری جالب و تحسین شدهٔ دیگه ای تحت عنوان « مایلز مورالز : مرد عنکبوتی نهایی » رو هم بر عهده داشتند ( و میتونید با ترجمه و ادیت سایت خوب اسپایدی از خوندن اون لذت ببرید ) ، در نخستین شماره از این سری ، طراحی های بسیار زیبا ، دیدنی و چشم نوازی رو داشتند . طراحی های ایشون دقیقاً برای یک سری همراه با فضا و اتمسفر دارک و خشن ، مناسب ئه و با حال و هوای این سری خیلی جفت و جور ئه . در واقع طراحی بیشتر چهره ها ، ظاهر ها ، عواطف ، تعاملات ، پس زمینه ها و ... به زیبایی انجام شده اند و مخاطب و خواننده از دیدن و خواندن داستانی که با طراحی های خانم پیکلی روایت می شود ، لذت می برد . همچنین ، طراحی های خانم پیکلی از لحاظ داستانی بسیار کامل هستند و ما در بخش هایی از این شماره ، صفحات و پانل هایی بدون دیالوگ رو میبینیم و داستان تنها با طراحی های خانم پیکلی ادامه پیدا می کند . البته شخصاً در برخی پانل ها ، با طراحی چهره و صورت پیتر پارکر مشکل دارم ؛ اما این چیزی از طراحی های بسیار زیبا و دیدنی خانم پیکلی کم نمی کند . در اولین شماره از این سری ، عملکرد بی نقص و حیرت انگیزی رو از خانم پیکلی شاهد بودیم و بنده ، نمرهٔ کاملی رو به طراحی های ایشون میدم .
ترجمه : جناب آقای امید جابری ترجمه های بسیار عالی و قابل قبولی داشتند که هیچ نقصی در اونها قابل مشاهده نبود . خسته نباشید ! از استاد ترابی مهربانی عزیز هم بابت نظارت بر ترجمه ، سپاسگزارم !
ادیت : آقای جابری نه تنها ترجمه های بسیار محشری داشتند ، بلکه ادیت های این شماره هم بر عهدهٔ ایشون بود و بسیار زیبا و خارق‌العاده ، این شماره رو ادیت کردند . باز هم بهتون خسته نباشید میگم !
نکات مخفی و ایستر اگ ها ( یی که بنده پیدا کردم ) :
_ مری جین واتسون هم مثل گوئن استیسی ، در اطراف پل بروکلین جون خودش رو از دست میده .
_ هنگامی که قدرت های عنکبوتی بنی پارکر برای اولین بار ظهور پیدا میکنه ، بنده رو یاد سکانس ای از انیمیشن خارق‌العادهٔ مرد عنکبوتی : درون دنیای عنکبوتی ( Spider-Man : Into the Spider-Verse ) میندازه که در اون ، مایلز مورالز که قدرت های عنکبوتی خودش رو به تازگی به دست آورده ، به دری می چسبه و به زحمت خودش رو خلاص میکنه .
نتیجه‌گیری :
کمیکی زیبا با داستان و شخصیت پردازی و طراحی های عالی که خوندن اون رو به تمام کمیک دوستان پیشنهاد میکنم .
نمرات :
داستان : ۱۰/۱۰
طراحی : ۱۰/۱۰
ترجمه : ۱۰/۱۰
ادیت : ۱۰/۱۰
در پایان ، سپاس از تیم اسپایدی که این کمیک زیبا رو در اختیار ما کمیک دوستان قرار دادند . به زودی با نقد شمارهٔ بعدی در خدمت شما خواهم بود !
روز خوش !
بریم سراغ اصل مطلب
هشدار اسپویل
.
.
.
.
.
.
.
.
نکات منفی : به شخصه مشکل من با مرگ ام جی هست یعنی ما ام جی رو می بینیم و داره با پیتر حرف میزنه اما در پانل بعد یهو مرده که به نظر من میتونست بیشتر به این شخصیت پرداخته شه و بعدی این که ما شخصیتی از پیتر پارکر رو میبینیم که اصلا مسئولیت پذیر نیست و خانوادش رو ترک کرده که با پیتری که ما میشناسیم خیلی فرق داره و همچنین اسپایدی کلی خبیث درجه یک و خوب داره و لازم نبود یکهو خبیث جدیدی به نام مرده سان ساخته شه که ما نتونیم بشناسیمش و بهش پرداخته نشه
نکات مثبت : به نظرم تم دارکی که بر فضا حاکم بود به شدت جدید و خوب بود و تازگی داشت و همچنین ما پسر پیتر رو دیدیم در حالیکه همیشه دختر پیتر را میدیدیم و میریم سراغ طراحی که واقعا عالی بوده و سارا پیکلی سنگ تموم گذاشته
چیزی که من حس کردم و شاید اشتباه باشه اینه که اون خانمی که در قسمت اول دیدیم خود مری جینه که در محفظه هوا نگهداری شده اینو از کجا میگم از اونجا میگم که ما دیدیم مرده سان پیتر رو هم زخمی کرد و بعد در محظه هوا نگهداشت و ما در سکانسی اون خانم رو در کنار پیتر میبینیم
تئوری من میگه که مرده سان مری جین رو نکشته و در محفظه هوا نگهداشته بعد این کار رو برای پیتر هم انجام داده تا با تکنولوژی استارک اونهارو تحت کنترل خودش در بیاره و در آخر شکست میخوره و پیتر در کنار ام جی زندگی میکنه و زندگیشون در نهایت مثل MC2 میشه و پیتر که معلول شده در کنار زنش به بچش کمک میکنه اسپایدر من باشه
در آخر ایستراکی که من پیدا کردم اینه که مرده سان مری جین رو از بالای پل بروکلین پرت کرد و بعد پیتر ام جی رو گرفت که درست مثل شماره ۱۲۱ از Tasm یا همون مرگ گوئن استیسی هست
واقعا نمی تونم صبر کنم تا این کمیک رو بخونم ،چون فعلا مشکلات اینترنتی دارم .
هنوز شروعش نکردم ولی تو نظرات فهمیدم گویا قرار کمیک برگریزان باشه یعنی هست البته.متاسفانه یه کم ازش برام اسپویل شد .
منم مث تو مشغله دارم و خیلی دیر دیر کمیک دان میکنم اگه وقتت رسید بخونش خیلی خفنه
اسپم یعنی حرف بیربط زدن مثلاً درباره ربات ها یه مقاله بنویسید ولی یکی میاد درباره فیلم های کمدی حرف میزنی مثال بود اسپویل هم یعنی لو دادن داستان
داستان خیلی زیبایی داشت
اسپویل
.
.
.
.
.
.
.
مرگ مری جین و مرد عنکبوتی شدن بن پارکر فرزند پیتر میتونه برای قسمت 2 خیلی جذاب باشه
مرده سان رو باید اسمشو میزاشتن کلون ساز
پیتر و مری جین و اونجرز کلون بودند رو اون و بچه هاش درست کردن پس چرا اسمش مرده سانه
حرفاش خونده میشه مثلا اینطوریه
ااااایییییننننن ککککممممییییککک ک ععععااااالللللی ییییهههه
یکمم کجش کردن
یعنی مثلا مقاله در مورد مثلا ده کمیک برتره ولی بگی میشه یک بازی ابرقهرمانی خوب بهم بگین این اسپم هست
اسپم یعنی تکرار خیلی زیاد و اصاب خورد کن یک کلمه یا جمله
نشده
بد نیست ولی جوری نیست که عاشقش بشم
انتظارم از جی جی ایرامز بیشتر بود
فکر کنم بیشتر داده پسرش بنویسه
دوستان هستند دارند چاپ میکنند. ضمن اینکه از روز اولی که سایت رو تاسیس کردم با خودم عهد کردم همه چیز رایگان باشه و تا الان یک ریال هم سود مالی از سایت نبرده ام و فقط از جیب خرج کرده ام
همچین آدمایی کم پیدا میشن, قدرشونو بدونیم....
مرسی spidey
واقعا شما بهترین هستید باورم نمیشه هیچ جا انقد کمیک رایگان برای کاربران نزاشته تازه یجوری هست که کسی که عضو سایت هم نیست میتونه رایگان دانلود کنه واقعا دمتون گرم
آها فهمیدم ممنون بابت پاسگویی
آغازش خیلی طوفانی بود ولی در ادامه خط داستانیش یکنواخت میشه. البته دیدن تعامل پیتر با پسرش و اون ترسی که از ابرقهرمان بودنش داره جالب بود. منتظر ادامه‌اش هستم.
البته من چهارتا جلدشم طی دو روز اخیر خوندم.
و دم سایت اسپایدی گرم که قدم بزرگی بود تو مارول فن شدن. تازه عضو شدم ولی از خیلی وقت پیش مقاله های سایت را میخونمد و کمیک دانلود میکردم و ...
دم همتون گرم
آخرین قسمتش به نظرم خیلی خوب داستان رو به اتمام رسوند. البته این کمیک خیلی دیر به دیر به خاطر کرنا منتشر شد و آدم قبل خوندن باید قسمتهای قبلی رو یه مروری میکرد.
وقتی پسر پیتر یعنی بن پارکر در دست مرده سان به دام افتاده بود، داشت مرده سان رو عصبی میکرد (یا شایدم متقاعدش میکرد)؛ لحظه بسیار عجیبی رقم خورد و یکی از سربازهای خودش بهش حمله کرد و بن رو نجات داد. حقیقتا این صحنه خیلی عجیب بود. بعد اینکه از اونجا بیرون اومدن و پی بردن که اون پایگاه یک کشتیه. آیرون هارت اونا رو از اونجا برد بیرون و رفتن سراغ مینکا که به یک عنکبوت عظیم جسته تبدیل شده بود تا بن پدرش رو با سرم آبی که مرده سان ساخته بود و «کلید» نامیده میشد، نجاتش بده.
خیلی خوب تیکه ها رو آخر سر کنار هم قرار دادن. خیلی جالب بود که وقتی اون سرباز مرده سان اومد به طرف پیتر و با گفتن اون جمله آشنا نجاتش داد و معلوم شد که جریان چیه. بعدش هم پیتر همین کار رو با خودش کرد مری جین رو برگردوند. همین هم باعث شد مینکا از کوره در ره و مرده سان رو بکشه. البته که بعدش مرده سان جراحت خودش رو درمان کرد و سربازاش رو علیه مینکا کرد و مشخص شد که عشق بین ایوانز و مینکا همش افسانه بوده.
بعدش هم که پیتر جونش رو به خاطر انفجار روی پل فدای همسرش مری جین و پسرش بن کرد.
آخر سر هم پایانش بنظرم خوب بود که بعد اتمام این جریانها، تونی استارک واسه مری جین و بن پارکر لباس ابرقهرمانی هدیه داد. حالا به جای اینکه پدر و پسر با هم بر سر قدرتهای خودشون جر و بحث کنن، مادر و پسر دوره جدیدی رو برای حرفه ابرقهرمانی آغاز کردند. خلاصه در طی این جریان مینی سری، بن پارکر خیلی خوب به یک رشد شخصیتی رسید و پخته‌تر شد.
خطر اسپویل
.
.
.
.
.
.
.
اون صحنه مرگ پیتر بد جور اشک منو درآورد
و مریجین اصن شوکه شدم
خودمونیما پیتر ریش دار خوشگله
من میخواستم تمام کمیک های سایت رو بخونم
به نظر شما باید از کدوم کمیک شروع کنم که بهتر باشه
ممنون میشم دوستان پاسخ بدن
داستان این سری فوق العاده جذاب هیجان انگیز مرموز و
حیرت آور
داستان : داستان از جای آغاز میشه که پیتر درحال نبرد با
مردسان زیر آوار گیر می کند و دستش هم داغون شد
و مری جین میره پیشش تا کمکش کنه ( که خوب این رفتار
از مری جین طبیعی ) و بعد در بین دیالوگ ها به پسر پیتر و مری جین اشاره میشه و من از این جا به بعد رو اسپویل
نمی کنم
این داستان ایستراگ های فراوانی داشت مثل مرگ گوئن
استیسی ( روی همون پلی که مری جین مرد ) مثل ریچارد
پارکر فیلم های مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ( ریچارد پارکر در
کمیک ها جاسوس بود ) مثل ماشین تونی استارک ( همونی
که تو شماره ۳ دیدیم تو فیلم های مرد آهنی هم بود ) مثل
حرکت کاپیتان آمریکا ( ( که جلوش گرفته شد ) توی فیلم
جنگ داخلی نبرد مرد آهنی و کاپیتان آمریکا و سرباز زمستان ) و مثلا شخصیت پردازی مردسان مثل دکتر فریز در بتمن بود ( یعنی هر کاری برای عشقش انجام می‌داد)
طراحی : طراح این کمیک ( سارا پیکلی ) سنگ تمام گزاشته
مخصوصا سر مردسان و دکتر مونیکا ( که هر صفحه و پانل
هیولا تر می شد ) و فضای داستان هم عالی بود
تنها مشکل من اینه که مری جین در انتهای داستان صاحب
قدرت های عنکبوتی شد
خوراک‌خوان (آراس‌اس) دیدگاه‌های این محتوا